بسیاری از صاحب نظران علوم اجتماعی؛ به ویژه جمعیت شناسان معتقدند که رشد جمعیت، حاصل سه عامل مهم جمعیت شناختی (مهاجرت، مرگ و میر و باروری) است که خود این عوامل نیز تحت تأثیر مؤلفه های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ... می باشند. هدف این تحقیق، بررسی عوامل فرهنگی و اجتماعی مؤثر بر رفتار باروری در بین زنان شهر ایلام است. جامعه آماری این مطالعه را زنانِ حداقل یکبار ازدواج کرده 15-49 ساله ساکن شهر ایلام تشکیل می دهند که 370 نفر از آنان بر اساس فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه محقق ساخته و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و روش های آماری ضریب همبستگی تااوبی کندال و رگرسیون استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که قدرت تبیین کننده متغیرهای مستقل برابر با 546/0 و مقدار (بتا) ضرایب استاندارد متغیر «نگرش در مورد استفاده از وسایل پیشگیری» برابر با 270/0، «طول مدت ازدواج» برابر 211/0، «سن ازدواج» برابر با 232/0، «سن» برابر با 081/0، استفاده از وسایل پیشگیری برابر با 082/0 و «رضایت از زندگی زناشویی» برابر با 063/0 بوده است؛ امّا تحصیلات، درآمد خانواده، ترجیح جنسی و تقدیرگرایی، چهار متغیری هستند که در سطح 95 و 99 درصد معنادار نشده بودند و در روش گام به گام در مدل حذف شدند.
"این مقاله به بررسی سنتی در لرستان می پردازد که طی آن طرفین یک نزاع چنان چه قتل یا نقص عضوی به وقوع بپیوندد با دادوستد مقداری پول یا برخی کالاها و یک یا چند دختر، ترک مخاصمه می کنند. به این سنت خی صل (خون صلح) یا خون بس گفته می شود.
در ابتدای مقاله، جغرافیای منطقه، ترکیب قومی و طوایف مختلفی که در آن زندگی می کنند، با نگاهی مختصر بررسی شده اند تا حدود تاریخی و جغرافیایی خی صل مشخص شود. آن گاه، شکل کلی و علل نزاع های محلی در مناطقی که بافت عشیره ای دارند، بررسی شده است و در ادامه این بررسی، مقاله به نزاع های منجر به قتل می رسد. مقررات و شکل اجرایی خی صل با توجه به حل مشکل نزاع از طریق ریش سفیدان (روش کدخدامنشی) قابل توضیح است و پس از این توضیح جزئیات مراسم ارایه شده اند. هم چنین اصطلاحات، ضرب المثل ها و اقلام غیرنقدی و نقدی رد و بدل شده در این سنت نیز تشریح و سرانجام به مبادله دختران با عنوان خون بس پرداخته شده است. ویژگی های این دختران و شرایط ازدواج با آن ها موضوع دیگر این مقاله را تشکیل می دهد. در نهایت با آوردن موارد مستند تاریخی، تلاش شده است استدلال های مقاله روشن تر شوند. در پایان لازم به ذکر است که، با توجه به تخصص مولف (کارگردانی تئاتر) در نگارش مقاله حاضر همواره عنصر باورپذیری مد نظر بوده است تا جایی که به لحاظ دستور زبان همه افعال به زمان حال آورده شده اند"
نیک می دانیم مقوله ی «سبک زندگی» از دهه ی 1970 به این سو توجه ناظران و تحلیل گران علوم اجتماعی و سیاسی را به خود جلب کرده است. امری که بر انواع الگوهای رایج مصرف و بهره گیری از مواد و کالاهای نمادین در میان گروه ها و طبقات مختلف اجتماعی دلالت دارد. به نظر می رسد تحولات رخداده در دو دهه ی اخیر در زمینه های اقتصادی و فرهنگی که با روند جهانی شدن ها نیز تشدید شده است، گفتمان انقلاب اسلامی در ایران به ویژه در عرصه ی فرهنگ و مختصات آن در زمینه ی سبک زندگی، نگاه های ناظران و اصحاب سیاست را به خود معطوف نمود. از این رو، نویسنده در مقاله ی پیش رو، بر آن است به تحلیل این مفروضه ی بنیادین خود بپردازد که در چارچوب «جهان زیست ایرانی» که خود تا حد وسیعی وامدار گفتمان انقلاب اسلامی است، چه شکل و شیوه ای از سبک زندگی معنا و مصداق پیدا می کند؟ بر این اساس جهان زیست ایرانی، در پیوند با اهمیت نهادمند شدن سبک زندگی دارای سه مشخصه ی بنیادین است: ا) سنت مداری ایرانی، 2) سنت مداری اسلامی و 3) پویایی نوگرایی ناشی از پیوند با محیط بیرونی. مقاله ی حاضر ابتدا با استفاده از نظریه ساخت یابی آنتونی گیدنز به توضیح رابطه ی موجود میان جهان زیست و سبک زندگی می پردازد و در بخش بعدی نتایج این امر را در نهادمندی سبک زندگی در جهان زیست ایرانی مورد بررسی قرار می گیرد.