فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۸۴۷ مورد.
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
309 - 342
هدف این پژوهش، بررسی نقش شهروندان در مواجهه با بحران های زیست محیطی در شهر بندرعباس است. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، از مبانی نظری مشارکت اجتماعی در دو سطح ذهنی و عینی (رفتاری)، نظرییه کنش پارسونز، نظرییه کاشت گربنر و دیدگاه مک میلان و چاویس بهره گرفته شد. روش تحقیق پیمایش و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه است. جامعیه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های هرمزگان، آزاد و پیام نور بندرعباس است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 320 نفر تعیین شد که به شیویه نمونه گیری طبقه ای متناسب و برحسب عامل جنسیت انتخاب شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS در دو بخش توصیفی و استنباطی تحلیل شدند. در بخش توصیفی، از آماره های توصیفی؛ و در بخش استنباطی از آزمون همبستگی پیرسون، آزمون اسپیرمن و تحلیل رگرسیون چندگانه بهره گرفته شد. یافته های تحقیق نشان داد که بین احساس تعلق اجتماعی، مسئولیت پذیری اجتماعی و میزان تماشای برنامه های تلویزیون داخلی با مشارکت در حفظ محیط زیست رابطیه مثبت و معنی داری وجود دارد، اما بین میزان تماشای برنامه های ماهواره ای با مشارکت در حفظ محیط زیست رابطیه معنی داری مشاهده نشد. براساس یافته ها، پاسخگویان ازنظر ذهنی آمادگی نسبتاً بالایی جهت مشارکت در حفظ محیط زیست داشتند اما به لحاظ عینی و عملی مشارکت بسیار پایینی نشان دادند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد، درمجموع، 28 درصد از واریانس مشارکت در حفظ محیط زیست از طریق متغیرهای تحقیق قابل توضیح و تبیین است. همچنین، متغیر احساس تعلق اجتماعی با 42 درصد بیشترین تأثیر را بر متغیر مشارکت در حفظ محیط زیست دارد.
مسمومیت دارویی عمدی به مثابه خودکشی: زمینه ها و پیامدهای اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
217 - 240
مطالعیه حاضر باهدف بررسی زمینه ها و پیامدهای اجتماعی مسمومیت های دارویی عمدی در بین جوانان شهر پاکدشت انجام گرفته است. روش تحقق کیفی و تجزیه وتحلیل داده ها با روش داده بنیاد (اشتراوس و کوربین) انجام گرفت. نمونه گیری مبتنی بر نمونه گیری هدفمند و نظری است. فرایند اشباع نظری با مصاحبیه عمیق با 27 نفر از جوانان با تجربیه مسمومیت دارویی عمدی مراجعه کننده به بیمارستان شهدای پاکدشت انجام شده است. براساس یافته های پژوهش، پدیدیه محوری «ضعف هویت اثرگذار» است که ناشی از «حس رها ودگی، ضعف مرجعیّت اجتماعی و حس فرودستی اجتماعی» است. زمینه های اجتماعی پدیدآورندیه این پدیدیه محوری در دو بعد، کلان و بین فردی، استخراج شده است. در بعد کلان، این زمینه ها عبارت اند از: «ضعف در انسجام بخشی زمانی، فقر نسلی، پس زدگی اجتماعی». در سطح بین فردی، زمینه های اجتماعی شامل «کشش های گروهی، میل جنسی تحقق نیافته، مرزهای خانوادگی ناپایدار و روابط نارس» هستند. برای پیامدهای اجتماعی، 19 مفهوم پایه استخراج شد که درنهایت، در قالب سه مقولیه اصلی «تفکر انتقامی و جبرانی»، «گسست در سلامت اجتماعی» و «انگ و داغ اعتبار اجتماعی» سازمان دهی شدند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که جوانان پاکدشت در ساخت اجتماعی موجود انسجام و انطباق لازم را کسب نمی کنند. این وضعیت ابتدا «یافتن معنا در جامعه، دوم حس داشتن یک تجربیه مشترک با دیگران، سوم کارآمدی اجتماعی و عاملیت و درنهایت، حمایت اجتماعی» آنها را مختل ساخته است.
زندگی شهری، ترس از قربانی شدن و کاهش سرمایه اجتماعی در کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
در این تحقیق ، نگارندگان، بر یکی از متغیر های تاثیر گذار بر سرمایه اجتماعی، یعنی همان ترس از قربانی شدن تمرکز داشته اند. این تحقیق درصدد پاسخ به این سوال است که آیا ترس از قربانی شدن موجب کاهش شعاع ارتباطات اجتماعی افراد و کاهش سرمایه های اجتماعی آنها می شود؟ جامعه آماری در این تحقیق افراد در فاصله سنی 12 تا 45 ساله ساکن شهر تهرا ن تشکیل می دهند. نتایج نشان می دهد در میان چهار حوزه اصلی فعالیت اجتماعی (اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی)، بیشترین میزان ترس از قزبانی شدن در حوزه اقتصادی است. همچنین بیش از نیمی از پاسخگویان سطح جرم و ناامنی در جامعه را بسیار زیاد ارزیابی می کنند. یافته های تحقیق نقش تعیین کننده کاهش سرمایه اجتماعی در افزایش ترس از قربانی شدن افراد را تایید می کند.
تحلیل و بررسی کیفی عوامل مؤثر بر همسرکشی در بین زنان و مردان (مطالعه موردی: زندانیان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱
193 - 214
هدف اصلی تحقیق حاضر شناخت عوامل مؤثر بر همسر کشی است و برای رسیدن به این هدف از روش تحقیق کیفی استفاده شده است. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبیه عمیق است. از طریق کدگذاری، عوامل اصلی مؤثر بر همسر کشی به دست آمده اند. جامعیه آماری کلییه زنان و مردانی اند که در زمان پژوهش، به جرم همسر کشی، در زندان به سر می بردند. شیویه نمونه گیری تابع منطق نمونه گیری کیفی است. در این روش حجم نمونه به اشباع نظری بستگی دارد، از این رو 14 نفر (8 زن و 6 مرد) برای مصاحبه انتخاب شدند. نتایج نشان می دهد ارتباط زن با مرد دیگری خارج از قواعد خانواده، مهم ترین عامل همسر کشی زنان است. البته باید اشاره کرد که این عامل خود از عوامل دیگری سرچشمه می گیرد. همچنین سوء ظن مرد نسبت به زن و تفکرات مردسالاری از مهم ترین عوامل مؤثر در همسر کشی مردان است. البته باید به عامل خشم و عصبانیت به عنوان عامل واسط در جریان قتل اشاره کرد.
از هنجارگرایی تا هنجارگریزی: سنخ شناسی همنوایی اجتماعی و تحلیل کیفی شرایط علّی موثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
77 - 104
افزایش نرخ جرایم در سال های اخیر در ایران (خصوصاً در شهرتهران)، توجه به موضوع همنوایی با هنجارهای اجتماعی را برجسته کرده است. در این میان، مطالعه شرایط و موقعیت هایی که کنش را ایجاد می کند (مبتنی بر هنجارگرایی یا هنجارگریزی، بر مبنای روایت کنشگران اجتماعی و ارائه یک سنخ شناسی از تیپ های همنوایی و یا ناهمنوایی)، حوزه ای عمدتاً مغفول مانده در جامعه شناسی ایرانی است.
از این رو، پژوهش حاضر با اتخاذ روش شناسی کیفی و با کاربست تکنیک مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و مصاحبه با 19 مرد و زن ساکن در شهر تهران، به دنبال کشف ابعاد گوناگون همنوایی و شرایط علّی موثر بر آن از منظر کنشگران اجتماعی است
نتایج این تحقیق حاکی از آن است که افراد بر اساس «آگاهی معطوف به نظر» از چرایی و دلایل وجودی یک هنجار اجتماعی مطلع شده و بر اساس «آگاهی معطوف به نتیجه» می تواند یک امر هنجاری را تشخیص داده و از تبعات رعایت هنجارها و یا تخطی از آنها نیز مطلع شوند. از سوی دیگر افراد در زمان مواجهه با یک هنجار با ارجاع به پیامدهای احتمالی آن (مثبت یا منفی)، تصمیم به کنش می گیرند. لذا پیامدانگاری و محاسبه آن از مهمترین عوامل همنوایی با هنجار است.
از یک سو کشش های درونی مبتنی بر لذت طلبی و یا جامعه ستیزی، عدم فرصت ها و انسداد راه های مشروع جهت دستیابی به اهداف بر همنوایی اجتماعی موثر بوده و از سوی دیگر مقاومت فرهنگیِ خرده فرهنگ های گوناگون در جامعه، مانند خرده فرهنگ جوانان و یا طبقات بالای جامعه با نوعی انحراف و تعارض عامدانه با هنجارهای مسلط همراه است (به منظور به چالش کشیدن قدرت حاکم) که این مسئله میزان همنوایی را به شدت کاهش می دهد.
بر این اساس، تیپ های گوناگون همنوایی عبارتند از: همنوایی متعهدانه، همنوایی مصلحت گرایانه، همنوایی اجبارگرایانه و همنوایی عادت گرایانه. تیپ های هنجارشکنی نیز عبارتند از: هنجارشکنی غافلانه، هنجارشکنی عامدانه، هنجارشکنی منفعت گرایانه، هنجارشکنی اجبارگرایانه و هنجارشکنی عادت گرایانه.
فراتحلیل تحقیقات مربوط به طلاق: رویارویی عوامل فردی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
191 - 218
خانواده ی سالم زیربنای سلامت آینده جامعه و نیازمند راه کارهایی برای اصلاحات اجتماعی و فرهنگی است، از آن جا که طلاق در کشور ما به نقطه بحران رسیده و بسیاری از خانواده ها با آن درگیر هستند، محققان زیادی را به تکاپو در بررسی این مسئله واداشته است. هدف اصلی این پژوهش بررسی تحقیقات انجام شده در زمینه طلاق در ایران است. این امر می تواند به ایجاد ارتباط بین مطالعات و دسترسی به یک نتیجه منسجم از میان مطالعات پراکنده کمک کند. با توجه به هدف اصلی پژوهش روش انجام این پژوهش از نوع فراتحلیل است. در فرا تحلیل ابتدا اطلاعات از تک تک منابع اولیه استخراج می شود و سپس اطلاعات بدست آمده با همدیگر ترکیب می گردد و در نهایت یک نتیجه جدید بدست می آید. جامعه آماری تحقیق حاضر مقالات علمی- پژوهشی مرتبط با طلاق طی 10 سال اخیر، مقالات چاپ شده در مجلات علمی- پژوهشی و پایان نامه های مقطع کارشناسی ارشد و دکتری در فاصله زمانی سال های 1384تا سال 1394 است. روایی از فرمول چارلز اسپرمن و ویلیام براون،0.147 بدست آمد که نشاندهنده روایی مطلوب است. از بین عوامل موثر بر طلاق میزان نابسامانی اجتماعی با اندازه اثر 1.34، نوع وسیله مورد استفاده ارتباط جمعی با اندازه اثر 1.25، سطح تحصیلات با اندازه اثر 1.002، شیوه همسر گزینی با 1.58و تعداد فرزندان با 1.14 موثر ترین عوامل در بروز طلاق هستند که از این میان شیوه همسر گزینی با 1.58 موثر ترین عامل در بروز طلاق است. بررسی میانگین اندازه اثر نشان می دهد اندازه اثر عوامل اجتماعی 0.84 است که بنا به تفسیر کوهن حاکی از تأثیرگذاری زیاد عوامل اجتماعی است.
بررسی برخی عوامل مؤثر بر نشاط اجتماعی دانشجویان (مورد مطالعه: دانشجویان پیام نور استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۰
163 - 192
یکی از نیازهای مهم افراد جامعه و به ویژه دانشجویان، نشاط اجتماعی است. نشاط اجتماعی، مجموعه ای از شرایط فردی و اجتماعی است که باعث نگرش های مثبت افراد نسبت به محیطی می شود که آن ها را فراگرفته است. این پژوهش با هدف "بررسی برخی عوامل موثر بر نشاط اجتماعی دانشجویان" با استفاده از روش پیمایشی انجام شده است. حجم نمونه تعداد 400 نفر تعیین گردید و نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه استفاده شد. میانگین نشاط اجتماعی دانشجویان 31/2 بوده است. یافته های تحلیل دو متغیری نشان داد بین متغیرهای احساس امنیت، سلامت اجتماعی، احساس بی عدالتی، سرمایه اجتماعی، احساس محرومیت نسبی، میزان استفاده از فضای مجازی، احساس بیگانگی اجتماعی، پایبندی دینی با نشاط اجتماعی دانشجویان رابطه معنی دار وجود دارد. اما بین سن و نشاط اجتماعی دانشجویان رابطه معنی داری وجود نداشته است. همچنین نشاط اجتماعی دانشجویان برحسب جنس و وضعیت تأهل دانشجویان تفاوت معنی داری وجود داشته است. یافته های تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد بجز متغیرهای احساس محرومیت نسبی، وضعیت تأهل، احساس امنیت، سرمایه اجتماعی و میزان استفاده از فضای مجازی سایر متغیرهای مستقل از معادله رگرسیون خارج شدند. این متغیرها توانسته اند 28 درصد واریانس متغیر وابسته نشاط اجتماعی دانشجویان را تبیین کنند.
بررسی اعتقادات دینی و جهت گیری عرفی گرا -بنیادگرایانه ی دانشجویان؛ مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
در این تحقیق، با استفاده از مدل پیشنهادی گلاک و استارک به سنجش چهار بعد دین داری دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز ساری پرداخته شده تا با روش علمی، میزان و انواع دین داری دانشجویان و سهم هر یک از انواع در میان آنها مشخص شود. نتایج به دست آمده نشان دادند که اعتقادات دینی 4/87? دانشجویان در سطح متوسط بوده است. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که رابطه مستقیم و معناداری بین تمام جنبه های دین داری جوانان دانشگاهی و نوع جهت گیری دینی عرفی گرایانه و بنیادگرایانه آنها وجود دارد. هم چنین، ارتباط بین ابعاد دین داری با جنسیت تأیید شد، حال آنکه ابعاد دین داری با رشته تحصیلی دانشجویان رابطه معناداری نداشت. به علاوه رابطه معناداری نیز بین بعد پیامدی دین داری با وضعیت تأهل دانشجویان مشاهده شد. در نهایت، داده های تحقیق نشان دادند که دانشجویان مورد مطالعه به همه ی ابعاد دین داری حساسیت داشته و همبستگی معناداری نیز بین ابعاد چهارگانه دین داری آنها وجود دارد.
آسیب شناسی تاثیر شبکه اجتماعی تلگرام بر روابط خانوادگی زوجین (شهر تهران سال 1395)(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر عضویت در شبکه اجتماعی تلگرام و استفاده از آن بر روابط خانوادگی زوجین انجام شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش نظریه بنیانی (گرندد تئوری) است. برای انجام این پژوهش از 25 زوج در محدوده سنی 35 تا 50 سال، ساکن شهر تهران استفاده شده است، سوژه های مورد مطالعه حدود دو سال سابقه عضویت و استفاده در شبکه اجتماعی تلگرام را داشته اند و به جهت حضور در این فضا دچار مشکلات شدید در روابط فیمابین خانوادگی شده اند. بر اساس یافته های پژوهش و نظریه ی حاصل از اجرای روش نظریه بنیانی، استنباط نظری ناظر بر این بود که عضویت و استفاده زوجین از شبکه اجتماعی تلگرام بدون آگاهی از سواد رسانه ای، منجر به تنش در روابط خانوادگی آنان خواهد شد.
پدیدارشناسی تجربه زیسته هویت های دو جنسیتی از تعاملات خانوادگی تا تعاملات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۹ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
191 - 212
این پژوهش با هدف رسوخ به بطن تجارب زیسته هویت های دو جنسیتی در تعاملات اجتماعی انجام شده است. توصیف تجربه و درک هویت های دو جنسیتی و پیامدهای این وضعیت جهت شناخت زیست جهان این افراد، از اهمیت به سزایی برخوردار است. بر همین مبنا، روش شناسی پژوهش حاضر کیفی است و با رویکرد تفسیری- ساختی انجام شده است. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 26 نمونه با افراد دو جنسیتی هرمافرودیت و تراجنسی مصاحبه عمیق بعمل آمده است. تجربیه زیسته هویت های دو جنسیتی در تعاملات اجتماعی، نشان از درک این موقعیت به مثابه تعارض جنسی، دوگانگی در نقش، تبعیض، عدم تایید والدین و جامعه، احساسات آزار دهنده رنج و عذاب، احساس ترس، ناامیدی، خشونت و نزاع در تعاملات تا نفرت و بیزاری به جسم خوداست. این تجربه و درک آنان در طیفی از طرد اجتماعی، محرومیت، تبعیض موقعیتی، تا بی حیثیتی و بدنامی و برچسب اجتماعی در تعاملات اجتماعی دلالت می کند. برساخته های معنایی این افراد حاکی از آن است که هویت های دو جنسیتی در حال تجربیه زیست جهان پیچیده، ناامن و دشواری هستند.
مطالعه کیفی درباره زباله گردی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
167 - 197
در پژوهش حاضر هدف اصلی مطالعه کیفی درباره زباله گردی در شهر تهران است. مطالعه به روش کیفی انجام شده است و در گردآوری داده ها از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته و نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. در نهایت با 15 نفر مصاحبه به عمل آمده و تحلیل داده ها بر مبنای تکنیک تحلیل مضمون انجام شده است. داده ها در 4 سطح مضامین اولیه، اصلی، مرکزی و هسته ای تنظیم شده اند. در مجموع 184 مضمون اولیه استخراج، و در مرحله کدگذاری اصلی این مضامین ذیل 9 مضمون اصلی ادغام شدند. یافته ها حاکی از آن است؛ فقرگریزی در مبداء و انتخاب ناگزیر زیست فرودستانه، زباله گردی از چشم دیگران، فشار روانی زیاد، تقویت چرخه بی میلی تحصیلی و بی سوادی، فرسودگی جسمی و عدم آرامش، افق نامعلوم و سرگردانی خوجی ها، ابهام قانونی و تعاریف و قراردادهای عرفی، گلایه از نهادهای ذی ربط، ورود مافیا و شکل گیری رانت و فساد از جمله مسائل و مشکلات زباله گردان تلقی شده است. این مضامین در نهایت تحت مضمون هسته ای ساختار به لحاظ اجتماعی آسیب زا و به لحاظ نهادی غیرقانونمند، پدیده زباله گردی را توضیح داده اند.
تعارض نهادهای ذی مدخل در پروژه های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
191 - 224
تحلیل نحویه موضع گیری و استدلال مسئولین موافق و مخالف طرح های شهری، می تواند زمینه های ذهنی کنش گران صاحب قدرت شهری (ازجمله نهادهای رسمی مدیریت و سیاست گذاری) را در راستای کشف دلایل اصلی و ریشه ای عدم موفقیت طرح ها تبیین نماید. چنین تحلیلی نه تنها بر «متن» موضع گیری های سیاست گذاران متمرکز است، بلکه به زمینه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی اظهارات نیز متوجه است. به عبارت دیگر، تحلیل استدلال موافقان و مخالفان سیاست های شهری، به جای تمرکز بر گفتگوی میان ایشان، به تحلیل انتقادی «گفتمان» آنها می پردازد که به صورت توأمان در برگیرندیه «متن» و «فرامتن» (انگیزه ها، پیش فرض ها و ابعاد پنهان موجود در یک متن) است. روش تحقیق پژوهش حاضر، کیفی و براساس روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف[1] است. براین مبنا، این مقاله در قالب سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین به تحلیل چرایی شکل گیری، روند اجرا و پیامدهای طرح پیاده راه 17 شهریور تهران (1391) می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که مواردی مثل نیازهای شهر و شهروندان و بررسی های مطالعاتی_کارشناسی، ولو به صورت ظاهری، هم از طرف مسئولین مدافع و هم ازسوی مسئولان منتقد پروژه، به دلیل ارزش و مقبولیتی که در اذهان عمومی داشته، مورد تأکید قرار گرفته اند؛ اما در این پروژه، عوامل پنهان و مهم تری شکل دهندیه اساس گفتمان کنشگران سیاست گذاری و اجرای پروژه بوده اند. این عوامل شامل قدرت مداری و تخصص محوری در اداریه امور شهری، موضع گیری ها و برخوردهای سیاسی، رکود و مشکلات اقتصادی، فقدان مدیریت مشارکتی و یکپارچیه شهری و عدم باور به حقوق شهروندی، به عنوان مهم ترین چالش های موجود در پس اجرای این پروژه است. براین اساس، عوامل پیش گفته توانسته اند موجب محدودیت و به حاشیه رفتن نقش برنامه ریزان و طراحان شهری شده و فعالیت های آنان را جهت دار نمایند.
<br clear="all" />
[1]. Fairclough
تحلیل جرم شناختی خود-دگرکشی، با تاکید بر خود-دگرکشی انگیزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
287 - 310
خود-دگرکشی، به عنوان یکی از نابهنجارهای اجتماعی، پدیده ای است که در آن شخص، به فاصله ی کوتاهی از به قتل رساندن دیگری، مبادرت به خودکشی می کند. به رغم متنوع بودن مصادیق این نابهنجاری، می توان تمامی اقسام آن را در دو گروه خود-دگرکشی انگیزشی و خود-دگرکشی غیر انگیزشی جای داد. وجه فارق بین این دو نوع از خود-دگرکشی، وجود انگیزه ی خاص در ارتکاب قتل (مسبوق به رابطه ی عاطفی بین قاتل و مقتول) در خود-دگرکشی انگیزشی و عدم وجود این رابطه در خود-دگرکشی غیر انگیزشی است. روش مورد استفاده در پژوهش حاضر کیفی با انجام نمونه گیری هدفمند از 50 نفر از روان شناسان و روانپزشکانی است که پرونده های مرتبط با خود- دگر کشی را مورد بررسی قرار داده اند. مصاحبه ها تا زمان اشباع اطلاعات ادامه یافت و تجزیه و تحلیل مصاحبه ها با استفاده از روش کد گذاری باز انجام پذیرفت یافته ها نشان دادند که می توان انواع گوناگون خود- دگر کشی را بر اساس رابطه ی خانوادگی، انگیزه و فراوانی طبقه بندی نمود. همچنین می توان برای خود-دگر کشی انگیزشی ویژگی هایی نظیر ماهیت خشن، سبق تصمیم، وجود رابطه ی عاطفی، شیوع ارتکاب مردانه و هدف قراردادن زنان به عنوان آماج جرم را در نظر گرفت و آن را در دسته بندی چهار گانه ی همسرکشی، فرزند کشی، خانواده کشی و معشوقه کشی قرار داد. همچنین، فقدان خودکنترلی و نیز وضعیت روانی خاص قاتل را می توان به عنوان علل مستقیم ارتکاب خود- دگرکشی انگیزشی بیان کرد.
شناسایی و رتبه بندی موانع توسعه کارآفرینی اجتماعی در سازمان های مردم نهاد استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
239 - 272
این تحقیق با هدف شناسایی و اولویت بندی موانع توسعه کارآفرینی اجتماعی در سمن های استان چهارمحال و بختیاری و بر مبنای روش کیفی صورت گرفته است. بر این اساس نخست با اجرای مصاحبه نیمه ساختار یافته با مدیران سمن های استان، موانع توسعه کارآفرینی اجتماعی شناسایی و در مرحله بعدی به رتبه بندی عوامل احصا شده با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی پرداخته شد. جامعه آماری این پژوهش 74 نفر از مدیران سمن های استان چهارمحال و بختیاری بوده که نمونه تصادفی 20 نفره برای مصاحبه و نمونه 40 نفره تصادفی برای پرسشنامه رتبه بندی از میان آن ها انتخاب گردید. نتایج پژوهش نشان داد که عامل عدم همکاری دولت و ارگان های دولتی در رتبه نخست و عامل عدم آگاهی سمن ها از کارآفرینی اجتماعی در رتبه دوم و عوامل عدم استقبال افراد از طرح های کارآفرینانه و سبک زندگی مردم و مانع ذهنی آن ها در رتبه های بعدی قرار گرفتند. تسهیل ارائه مجوز به فعالیت های کارآفرینانه اجتماعی و حمایت مالی از آن ها، برگزاری کارگاه های آموزشی برای فعالین سازمان های مردم نهاد و نیز فرهنگ سازی در میان مردم برای میل به فعالیت های جمعی توسط رسانه های عمومی از جمله راهکارهای رفع موانع توسعه کارآفرینی اجتماعی در سمن های استان چهارمحال و بختیاری می باشد.
تیپولوژی ها ی قتل بر اساس چند روایت(مقاله علمی وزارت علوم)
اگرچه هر نوع قتلی در نوع خود منحصر به فرد است، اشکالی از قتل می تواند دربرگیرندیه ویژگی های مشترکی باشد و این امر بیانگر آن است که قتل به صورت های متعددی الگو می یابد. پژوهش حاضر با اتخاذ یک رویکرد کیفی و با تأکید بر داده هایی که از طریق مصاحبه های عمیق نیم ساخت یافته با 14 قاتل (12 مرد و 2 زن) حاصل شده است، سعی بر شنا سایی تیپ ها ی مختلف قتل و فهم چرایی و چگونگی شکل گیری پدیدیه قتل دارد. داده های حا صل از مصاحبه های عمیق آشکار می سازد که قتل یک نوع رفتار یا حادثه نیست، بلکه ماهیت قتل، متنوع است و در زمینیه اجتماعی و فرهنگی ساخته و برساخت می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که قتل در زمینه های مختلفی چون گروه های بزهکار، خانواده، خیابان، در تقارب با سایر جرائم رخ می دهد و به طور تصادفی توزیع نمی شود، بلکه یک کنش متقابل بین دو یا چند نفر از افرادی است که در بیشتر اوقات یکدیگر را می شناسند و در تنازعات بین شخصی، خشونت به صورت یک فرایند پویا بین افراد در یک روابط قرینه ای رد و بدل می شود. آنچه ماشیه خشونت را می کشد، عامل های ترس، رنجش و نفرت، ناامیدی، جاه طلبی و خشم و نمایش است و بیشتر قتل ها ناشی از تضاد افراد بر سر مسائل جزئی است و از این رو می توان آن ها را قتل های مواجهه ای نامید و تعداد کمی از قتل ها، قتل های انتقامی است که می تواند منعکس کنندیه یک تصمیم عقلانی، تحقیرشدگی یا ناامیدی باشد.
زیستن در وضعیت پاندولی؛ مطالعه جامعه شناختی تجارب زیسته مهاجران افغان در ایران (مطالعه موردی: تجارب زیسته مهاجران افغان ساکن در محله کشتارگاه یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
مهاجرت به مثابه یک پدیده انسانی اثرات متعدد فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی بر زیست جهان افراد مهاجر و نیز مردمان بومی مقصد می گذارد، سابقه سه دهه ای حضور چشم گیر مهاجران افغانی در کشور، ضرورت پژوهش حاضر را برای مطالعه ی جنبه های مختلف زندگی آن ها در ایران دو چندان می کند.
پژوهش حاضر در بازه ی زمانی حدود شش ماه و با مطالعه و مراجعه مکرر به محله ی کشتارگاه یزد، واقع در حاشیه ی شهر یزد صورت گرفته است. داده های مربوط به این کار پژوهشی با توجه به موضوع مورد مطالعه به شیوه کیفی و به روش نظریه زمینه ای و با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شده است. پس از جمع آوری اطلاعات اولیه جهت تعیین اعتبار و روایی اطلاعات جمع آوری شده و نیز آزمودن صحت یافته های نظری از مراجعه مکرر و چندپاره به میدان تحقیق استفاده شده است.
نظریه های کارکردگرایی مهاجرت، نظریه وابستگی کریتز و هم چنین نظریه جذب و دفع هربل و اروت لی، چارچوب مفهومی تحقیق را تشکیل می دهد. در نهایت این که مشاهدات، بررسی ها و مطالعه تجارب زیسته مهاجران، بیانگر وجود تقابل اجتماعی- فرهنگی هم در بعد عینی و هم ذهنی مابین ساکنان بومی منطقه مورد مطالعه و اتباع افغانی ساکن در آن منطقه است که این تقابل ناشی از عناصر و عواملی از جمله: سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنکی و امنیتی و محیطی است که در نهایت منجر به ایجاد بدبینی و نگرش منفی اهالی ساکن در محله کشتارگاه نسبت به اتباع افغانی ساکن در این محله شده است. در نهایت یافته های تحقیق ما را به ارایه نظریه زمینه ای"زیستن در وضعیت پاندولی" رهنمون شده است. به عبارت دیگر، بین بومی و مهاجر نوعی بازی دوگانه توام با سویه های طرد و جذب جریان دارد.
تحلیل و ارزیابی ابعاد و کیفیت سازوکارهای ادغام اجتماعی معلولان در قوانین حمایتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
185 - 202
در چرخش پارادایمی صورت گرفته در ادبیات حمایت اجتماعی، معلولان از افرادی وابسته و نیازمند کمک به افرادی مستعد و باظرفیت تبدیل شده اند که به واسطیه مکانیسم طرد در معرض انزوا و محرومیت اجتماعی قرار گرفته اند. لذا، به جای مقوله حمایت گری و کمک به معلولان، معمولاً به دولت ها توصیه می شود تا در قالب سیاست ادغام اجتماعی شرایط را جهت دسترسی ایشان به فرصت های اجتماعی و مشارکت در عرصه های مختلف جامعه فراهم کنند. در این راستا و با توجه به جمعیت قابل توجه معلولان در سطح جامعه ارزیابی سیاست ها و قوانین حمایتی از منظر ادغام اجتماعی به مثابه یک مسئله اجتماعی مورد توجه پژوهش حاضر قرار گرفته است. روش پژوهش تحلیل اسنادی و جامعه آماری آن قانون جامع حمایت از حقوق معلولان (مصوب 1383) و قانون حمایت حقوق معلولان (مصوب 1396) است. بر حسب یافته های پژوهش در قانون حمایت از حقوق معلولان تقریباً تمام ابعاد و مؤلفه های ادغام اجتماعی در زمینه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و فضایی مورد توجه قرار گرفته اند. این در حالی است که در قانون جامع حمایت از حقوق معلولان بیشتر ابعاد اقتصادی، فرهنگی و فضایی مورد توجه قرار گرفته بودند. با این حال، از نظر کیفیت ادغام اجتماعی تفاوت چندانی میان سطح و سقف مشارکت تعیین شده در هر دو قانون مشاهده نمی شود. زیرا، از زاویه دید نردبان مشارکت آرنشتاین هر دو قانون در سطح مشارکت جزئی قرار می گیرند.
تبیین جامعه شناختی چالش ها و فرصت های مرتبط با مدارای اجتماعی شهروندان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
مدارای اجتماعی مفهوم بنیادینی در حوزه تعاملات اجتماعی بشمار می آید و چنانکه برخی متفکرین تأکید کرده اند، تعاملات سازنده و مثبت، شالوده فرایندهای اجتماعی است که در صورت نبود آن، جامعه با مشکلات اساسی روبرو خواهد شد و افراد، تنها راه مقابله با تفاوت ها را خشونت خواهند دانست. به همین دلیل مدارای اجتماعی در شهر تهران که اکثر قومیت های کشور با مذاهب و سلیقه های متفاوت در آن سکونت دارند، مورد بررسی قرار می گیرد.
روش تحقیق پیمایش بوده و برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق را شهروندان 18 تا 70 ساله شهر تهران در بر می گیرد که تعداد 384 نفر از این جمعیت به شیوه نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای و متناسب بر اساس طبقه بندی مناطق شهرداری تهران و با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد مدارای اجتماعی و پرسشنامه های محقق ساخته استفاده شده است که با نرم افزار spss21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج حاصل از ضریب همبستگی و سطح معنا داری پیرسون نشان داد که هر چند بین متغیرهای دینداری، اعتماد اجتماعی، ارزش های ابراز وجود و احساس امنیت اجتماعی به عنوان فرصت های مرتبط با مدارای اجتماعی رابطه معنا دار و مستقیمی وجود دارد اما بین فردگرایی و جزم اندیشی شهروندان به عنوان چالش های مرتبط با مدارای اجتماعی، رابطه معناداری ملاحظه نگردید که این می تواند مدارای اجتماعی شهروندان را در معرض تهدید قرار دهد. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نیز نشان داد که متغیرهای دینداری با ضریب بتا (169/0)، اعتماد اجتماعی (105/0)، ارزش های ابراز وجود (152/0) و احساس امنیت (123/0)، قوی ترین پیش بینی کننده های مدارای اجتماعی در بین شهروندان شهر تهران هستند.
کنش مسئولانه در فرایند جامعه پذیری زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
285 - 308
در این تحقیق وضعیت و فرایند رفتار مسئولانیه زیست محیطی مورد بررسی قرار گرفت. با استفاده از روش پیمایش، داده های مورد نیاز تحقیق از تعداد 400 نفر نمونه از بین جامعیه آماری پژوهش که شامل شهروندان بالای 18 سال شهر یاسوج بودند به روش نمونه گیری تصادفی جمع آوری شد. تحلیل یافته های توصیفی پژوهش نشان داد، میزان مسئولیت پذیری شهروندان شهر یاسوج نسبت به محیط زیست در حد متوسط بود. در بخش یافته های استنباطی، رابطیه مسئولیت پذیری زیست محیطی، به عنوان متغیر وابسته، با سایر متغیرها (جامعه پذیر ی زیست محیطی دین داری و آگاهی زیست محیطی)، به عنوان متغیر مستقل، مورد سنجش قرار داده شد. نتایج نشان داد بین متغیرهای جامعه پذیری، آگاهی زیست محیطی و دین داری با متغیر وابسته (مسئولیت پذیری زیست محیطی) رابطیه معنادار وجود دارد. به این صورت که هرچه افراد از آگاهی زیست محیطی بیشتر و جامعه پذیری و دین داری قوی تری برخوردار باشند، نسبت به محیط زیست مواجهیه مسئولانه تری داشتند. نتایج همچنین نشان داد با افزایش سن و تحصیلات پاسخگویان، میزان مسئولیت پذیری آنها افزایش می یابد. از نظر جنسیت نیز تفاوت معناداری بین زنان و مردان مشاهده شد، به این صورت که زنان مسئولیت پذیری زیست محیطی بیشتری نسبت به مردان نشان دادند. در تحلیل نهایی، به این نکته اشاره شد که تغییر رفتار شهروندان و شکل دادن رفتار مسئولانه مستلزم قرار دادن این شکل از رفتار ذیل فرایند جامعه پذیری و توجه نهادهای جامعه پذیری به این بعد از رفتار شهروندان است. نهادهای جامعه پذیری با درک اهمیت نقش محیط زیست در زندگی انسان، می توانند با برنامه ریزی و تولید محتوای مناسب مرتبط با محیط زیست، نقش تعیین کننده ای در شکل گیری رفتار مسئولانیه شهروندان نسبت به محیط زیست ایفا نمایند.
فرایند حاشیه ای شدن هویت؛ مورد مطالعه: دانشجویان بلوچ دوره تحصیلات تکمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
هویت حاشیه ای، مفهومی سیال است و با نیروها و شرایط متعددی پیوند دارد و طی فرایندهای مختلف شکل می گیرد؛ براین اساس، در پژوهش حاضر سعی شده است فرایند و چگونگی ظهور هویت حاشیه ای دانشجویان تحصیلات تکمیلی بلوچ مطالعه شود. در این پژوهش، از نظرییه زمینه ای اشتراوس و کوربین استفاده شده است. نمونه گیری، براساس دو نوع نمونه گیری نظری و هدفمند انجام شده است. مشارکت کنندگان تحقیق، دانشجویان بلوچ مقطع ارشد و دکترای دانشگاه های دولتی بوده اند. از بین این دانشجویان، 4 نفر دانشجوی دکترا و 11 نفر دانشجوی ارشد بوده اند. داده ها از طریق مصاحبیه عمیق به دست آمده است. تحلیل داده ها با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داده است که ازنظر مشارکت کنندگان، نیروها و شرایطی مانند ناهمسانی و ناهمسازی مذهبی، پذیرش بوروکراتیک ضعیف، دفع دیوان سالارانیه هویت بلوچی، بازنمایی منفی و کلیشه سازی رسانه ای از هویت بلوچ ها، آموزش وپرورش، هژمونی فرهنگی و سیاست محو زبانی، مشروعیت یافتگی حاشیه ای شدن، مکانمندی نامطلوب، سوء مدیریت مدیران دولتی و سیاستمداران، توسعه نیافتگی و محرومیت و ناکارآمدی نیروهای سطح استان، در ظهور هویت حاشیه ای نقش دارند. اصلی ترین پیامد ظهور هویت حاشیه ای ازجمله فرسایش و گسست تعلق به هویت ملی، برجسته شدن مرزهای هویتی است.