تحلیل جرم شناختی خود-دگرکشی، با تاکید بر خود-دگرکشی انگیزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
287 - 310
خود-دگرکشی، به عنوان یکی از نابهنجارهای اجتماعی، پدیده ای است که در آن شخص، به فاصله ی کوتاهی از به قتل رساندن دیگری، مبادرت به خودکشی می کند. به رغم متنوع بودن مصادیق این نابهنجاری، می توان تمامی اقسام آن را در دو گروه خود-دگرکشی انگیزشی و خود-دگرکشی غیر انگیزشی جای داد. وجه فارق بین این دو نوع از خود-دگرکشی، وجود انگیزه ی خاص در ارتکاب قتل (مسبوق به رابطه ی عاطفی بین قاتل و مقتول) در خود-دگرکشی انگیزشی و عدم وجود این رابطه در خود-دگرکشی غیر انگیزشی است. روش مورد استفاده در پژوهش حاضر کیفی با انجام نمونه گیری هدفمند از 50 نفر از روان شناسان و روانپزشکانی است که پرونده های مرتبط با خود- دگر کشی را مورد بررسی قرار داده اند. مصاحبه ها تا زمان اشباع اطلاعات ادامه یافت و تجزیه و تحلیل مصاحبه ها با استفاده از روش کد گذاری باز انجام پذیرفت یافته ها نشان دادند که می توان انواع گوناگون خود- دگر کشی را بر اساس رابطه ی خانوادگی، انگیزه و فراوانی طبقه بندی نمود. همچنین می توان برای خود-دگر کشی انگیزشی ویژگی هایی نظیر ماهیت خشن، سبق تصمیم، وجود رابطه ی عاطفی، شیوع ارتکاب مردانه و هدف قراردادن زنان به عنوان آماج جرم را در نظر گرفت و آن را در دسته بندی چهار گانه ی همسرکشی، فرزند کشی، خانواده کشی و معشوقه کشی قرار داد. همچنین، فقدان خودکنترلی و نیز وضعیت روانی خاص قاتل را می توان به عنوان علل مستقیم ارتکاب خود- دگرکشی انگیزشی بیان کرد.