فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۶۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
مشروعیت پل ارتباطی حاکم با اتباع است. نمود و کیفیت این پل ارتباطی منوط به وضعیت دو سوی آن است. یعنی نه تنها حاکم در تلاش برای اثبات مشروعیت خود متوسل به گفتمان های معنا بخش می گردد، بلکه تعاملات اجتماعی و منطق زیستی جاری در جوامع، نقشی اساسی بر شمایل و سمت و سوی مشروعیت حاکم ایفا می کند. شکل و شمایل حاصل از فرایندهای دو گانه فوق، تنها در قامت نهادها قابل شناسایی است. بنابراین زمانی که از مشروعیت حاکمیت صحبت به میان می آید منظور نهادهایی است که مبین و تجلی گاه این مفهوم هستند. تبارشناسی مشروعیت به معنای اتخاذ رهیافتی است که چگونگی شکل گیری نهادهای یاد شده را نشان می دهد. اهم یافته های این مقاله چگونگی شکل گیری نهادهای مشروعیت در دوره صفویه ناشی از شکاف های گفتمانی است. در نهایت خواهیم دید که از تجمیع این نهادها، الگوی مشروعیت حاکمیت در دوره صفویه شکل می گیرد
بررسی بنیادهای اساطیری و باستانی در فرهنگ عامه مردم ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با بازنمایی نقش اساطیر و باورهای باستانی و کُهن در هویت قومی- محلی و ذکر مصادیقی از کاربرد آنها در زندگی جاری یک قوم، در صدد پاسخ به این پرسش ها برآمد که اساطیر و باورهای کُهن در دنیای سیال و ماشینی امروز تا چه میزان زنده و پویا هستند؟ و کدام باورها و اعتقادات عامه، ریشه در اساطیر و باورهای دیرین دارند؟ بررسی و تبیین نقش اساطیر و باورهای کُهن در میان یکی از اقوام جامعه امروز ایران، نشان داد که اساطیر و باورهای کُهن، گروه های مردم را در این ایده که به کُلیت واحدی به نام ملت تعلق دارند و از آینده مشترکی برخوردارند، متفق می سازد؛ چراکه اساطیر، برآیند روح جمعی و میراث نیاکان گذشته یک ملت است. روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و بر مبنای مطالعه کتابخانه ای بود، ضمن اینکه مبنای نظری آن را کتابها و مقالات مرتبط با اسطوره و عقاید عامه تشکیل می داد. این مقاله، پس از بیان کُلیتی از ارتباط اساطیر با فرهنگ عامه، به تداعی و بیان اساطیری و باستانی باورهای عامیانه مردم ایلام پرداخت تا نشان دهد که اساطیر و باورهای عامیانه مربوط به هستی، تا چه میزان در عصر مدرنیته و ماشینی امروز برجای مانده و مقام اساطیر و باورهای کُهن تا چه میزان در باورهای گروندگان به آنها، تکوین و رشد یافته است.
تکوین و تحول در روند سیاست های نظامی جامعه ماد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با در نظر گرفتن تغییرات عظیم در رفتار مردمان ساکن ایران زمین با همسایگان مهاجم خود، می توان به نقش با اهمیت مادها در تکوین و تحول سیاست های نظامی در درون جامعه ایرانی آن زمان پی برد. مادها ناگزیر بودند که یا به عنوان رعایای گمنام قدرتهای بین النهرین و اقوام مهاجم روزگار سپری کنند و یا اینکه با اتحاد و تقویت بنیانهای نظامی خود حیات اجتماعی دوباره ای را ترسیم کنند. به جهت اتحاد و تجمع نیروی نظامی قبایل مادی در سایه تشکیل ارتش، ترکیب آن با افواج نظامی اقوام متحد غیر مادی و شیوه جنگهای نامنظم، نظامی شکل گرفت که تا مدت ها در دنیای کهن بی نظیر بود. در این پژوهش، با توسل به شیوه های مختلف، به تبیین و تحلیل چگونگی روند تکوین و تحوّل در جنبه های مختلف حیات نظامی مادها پرداخته خواهد شد. این روند تکوین و تحول از دل سیستم ملوک الطوایفی قبایل مادی شروع شد و به تدریج از حالت انزوا یا تدافعی به صورت حالت تهاجمی فرامرزی تحول پیدا کرده و مراحلی را پشت سر گذارد که در اینجا شایسته بررسی و تدقیق بیشتر است.
پیامدهای فرهنگی و اجتماعی فتح اصفهان به دست اعراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فتح ایران به دست اعراب مسلمان یکی از رخدادهای عظیم تاریخی به شمار می آید که پیامدهای گسترده ای به دنبال داشت. علاوه بر تحولاتی که در کل ایران به طور یکپارچه رخ نمود دگرگونی هایی هم در سطوح محلی و منطقه ای پدید آمد. پژوهش حاضر به چگونگی فتح اصفهان به دست اعراب مسلمان و پیامدهای فرهنگی و اجتماعی آن بر پایه نوشته های تاریخ نگاران و جغرافی دانان مسلمان در سده های نخست هجری اختصاص دارد. تلاش ما بر آن بوده است تا با مقایسه روایات گوناگون با یکدیگر و تطبیق دادن آن ها، واقعیت این رویداد حائز اهمیتِ تاریخی روشن تر گردد و به پیامدهای فرهنگی و اجتماعی آن در منطقه اصفهان پرداخته شود. بر پایه این منابع، اصفهان در پایداری ایرانیان در مقابل تهاجم اعراب، جایگاه درخورِتوجهی داشته و یکی از کانون های پرجنب وجوش سرزمین جبال در گردآوری سپاه و تجهیزات نبرد بوده است. پس از حمله اعراب به اصفهان، برخی نقاط آن همچون جی به صلح و پاره ای دیگر مانند قِه به جنگ گشوده شدند. در پی فتح اصفهان، مردم آن به تدریج به دین اسلام گرویدند و با مهاجرت اعراب به این منطقه، کرسی اصفهان از جی به یهودیه انتقال یافت.
سیادت و جنسیت؛ بررسی مفهوم سیادت در دو نسخه خطی نویافته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مفاهیم نیازمند بررسی در تاریخ اسلام و ایران، به ویژه در دورة صفوی، مفهوم سیادت است. گرچه این مفهوم از آغاز تا دورة صفویه مسیری انقباضی (هاشمی، طالبی، علوی، و فاطمی) طی کرد، دربارة انتساب سیادت (پدری یا مادری) دیدگاه های تازه ای نیز پدید آمد. نگارندگان این مقاله موفق شدند دو رساله به نام های الاشراف علی سیادة الاشراف تألیف سیدحسین بن مجتهد کرکی (د 1001ق) و رسالة فی اولاد البنات یا اثبات سیادة اولاد الاناث تألیف سیداحمد بن زین العابدین علوی عاملی (د 1060ق) را بازشناسی کنند که نویسندگان آن ها درصددند ره یافتی متفاوت با گفتمان غالب عصر خویش دربارة انتساب سیادت ارائه دهند. هم چنین در این پژوهش برآنیم ضمن بازشناسی و معرفی این دو نسخة خطی با تکیه بر تحلیل تاریخی مفهومی و متنی نسخ فوق به بررسی اندیشه های مؤلفان آن دربارة مفهوم سیادت بپردازیم.
ارزیابی و نقد پارادایم نئومارکسیستی توسعه (با تأکید بر جامعه شناسی تاریخی توسعه در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل تاریخی مؤثر بر توسعه نیافتگی ایران از دغدغه های همیشگی محققان ایرانی بوده است. رویکرد نئومارکسیستی و نظریه وابستگی یکی از رویکردهای رایج در بررسی موانع تاریخی توسعه در ایران است. هدف این مقاله بررسی و ارزیابی این رویکرد به ویژه قرائت جان فوران از آن در تحلیل توسعه نیافتگی تاریخی ایران است. رویکرد نئومارکسیستی به توسعه در واقع تلاشی برای بسط مارکسیسم کلاسیک برای تحلیل روند توسعه سرمایه داری و پیامدهای آن برای اقتصادهای توسعه نیافته است. نظریه وابستگی با وجود شباهت های اصلی در قیاس با رویکردهای نئومارکسیستی، این مزیت را دارد که همه چیز را به اقتصاد جهانی و جایگاه کشورها در نظام جهانی سرمایه داری فرو نمی کاهد و می کوشد شرایط و ساخت اجتماعی، فرهنگی و ایدئولوژیک کشورهای مورد بررسی را نیز در تحلیل خود برجسته کند. در تحلیل پژوهش های انجام شده براساس نظریه وابستگی در ایران وجوه غایت انگارانه و دترمینیستی این تحلیل ها مورد نقد قرار گرفت. آن ها در تحلیل رابطه میان کشورهایی مانند ایران با نظام جهانی دچار تناقض هستند و نیز تحلیل دقیقی از نیروهای اجتماعی و سیاسی در ایران ترسیم نمی کنند. فقدان طرحی بدیل برای توسعه از مهم ترین مشکلات این رویکرد است. در تحلیل پژوهش فوران نکته مهم ناکامی او در تلاش برای پل زدن میان تحلیل مبتنی بر جزئیات از ساخت اجتماعی- اقتصادی ایران با مفاهیم کلان نظریه وابستگی است.
نگاهی به زمینه های اجتماعی-روانی شکست حکومت مشروطه و به قدرت رسیدن رضا خان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از جنبه های اصلی فرایند دموکراتیزه شدن جوامع جنبه عادت واره ای یا هابیتوسی آن است. در اغلب پژوهش های پیرامون موضوع دموکراسی از این جنبه معمولا یا به عنوان بعد «فرهنگی» و یا مولفه ای از ویژگی «فرهنگ سیاسی» یاد می شود. در این نوشتار بر ارائه مفاهیم دقیق تری برای درک این بعد از فرایندهای دموکراتیزه شدن یا دموکراسی زدایی تلاش گردیده است. با استفاده از مطالعه موردی چرایی و چگونگی به قدرت رسیدن رضاشاه، سعی بر نشان دادن ارتباط این جنبه ها باهم شده است. از این منظر، فرضیه اصلی این نوشتار این است که به قدرت رسیدن رضاخان ارتباط بسیار تنگاتنگی با عادت واره (هابیتوس) اجتماعی یا الگوهای احساسی-رفتاری آن زمان بسیاری از ایرانیان از جمله سیاستمداران و روشنفکران داشته است. درجریان تغییر نهادهای سیاسی پس از انقلاب مشروطه به سمت دموکراتیزه شدن، این الگوها به طور هم پا تغییر نکردند و به این ترتیب به صورت مستقیم و غیرمستقیم نقشی اساسی در بازتولید نهادهای غیردمومراتیک سابق ایفا نمودند.
تحولات سیاست گذاری اجتماعی در عصر پهلوی: فراز و فرود رابطه دولت و ملت. رضا امیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، تحولات سیاست گذاری رفاهی و عوامل مؤثر بر روند تحولات آن در عصر پهلوی بررسی شده است. مسئله اصلی مقاله، شناسایی عوامل تأثیرگذار بر سیاست های اجتماعی در دوره پهلوی است. در مطالعاتی که تاکنون در این زمینه انجام شده، تحولات سیاست گذاری اجتماعی ایران حول یک عامل بررسی شده است. فرضیه مقاله حاضر این است که در دوره های مختلف، عوامل متفاوتی در این زمینه نقش داشته اند و نمی توان کل این دوره را براساس یک عامل توضیح داد. در این مقاله روند تحولات در سه دوره رضا شاه، دوره سقوط رضا شاه تا کودتای 28 مرداد، دوره کودتا تا انقلاب مورد مطالعه قرار گرفته است. بدین منظور، از طریق مطالعه اسنادی و بررسی مذاکرات مجلس شورای ملّی، داده های لازم گردآوری و تحلیل شده است. تحولات سازمانی و نهادی این دوره ها نشان می دهد که در هر دوره عوامل متفاوتی در شکل گیری و توسعه سیاست های رفاهی نقش داشته اند. روی کار آمدن حکومت پهلوی به عنوان سرآغاز شکل گیری دولت در معنای مدرن آن در ایران شناخته می شود. در این دوره انواعی از نهادسازی ها در راستای ملت سازی و دولت سازی انجام شده است که سیاست های رفاهی نیز در همین چارچوب تحلیل می شود. اما بعد از شهریور 1320 و سقوط دولت رضا شاه جنبش چپ در ایران فعال شد و مطالبات اجتماعی نقش بیشتری در شکل دادن به سیاست های رفاهی ایفا کرد. اثرگذاری این عامل نیز از اواسط دهه 30 و پس از کودتای 28 مرداد تقلیل یافت و دولت تلاش کرد با اتکای به درآمدهای رو به افزایش نفت نقش بیشتری در حوزه رفاه برعهده گیرد تا ضمن ایجاد سطح رفاه نسبی برای گروه های مختلف اجتماعی، از این طریق نوعی کنترل و نظارت اجتماعی را نیز اِعمال کند.
تحلیل گفتمان عدالت در دهه سوم انقلاب با تأکید بر سال های 1380-1384(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق پیش رو با هدف تشریح فرآیند هژمونیک شدن گفتمان اصول گرایی عدالت محور در دهه سوم انقلاب (1380-1384) شکل گرفته است. با توجه به امتیازات نظریه لاکلاو و موفه از این نظریه به عنوان چارچوب نظری کارآمد و استراتژی روشی تحقیق برای این پژوهش استفاده شده است. یافته های رویکرد گفتمانی تحقیق به شرح زیر قابل ارائه اند: گفتمان اصول گرایی با استفاده از زمینه های ایجادشده در اثر تزلزل ها و بی قراری های گفتمان اصلاح طلبی و با بهره گیری از زمینه ها و امکانات سخت افزای و نرم افزاری هم چون در اختیار داشتن ساز و کارها و ابزارهای قدرت مانند قوه قضاییه و شورای نگهبان، توانست در فرآیندی رقابتی از اوایل دهه هشتاد در سه مرحله دومین دوره انتخابات شورای شهر، انتخابات مجلس هفتم و انتخابات ریاست جمهوری سال 84 زمینه های لازم را برای حاشیه رانی اصلاح طلبان و ساختارشکنی برخی دال های اصلی آن فراهم آورند. این گفتمان با تاکید بر شعارها و مفاهیمی مانند تشکیل دولت اسلامی از راه اقامه عدل و ارجاع آن به مضامینی هم چون امکانات برابر برای همه و آوردن نفت سر سفره های مردم که در قالب کاربرد زبان همه فهم و عامیانه، داشتن لحنی ساده، نمایش ساده زیستی و ... ارائه می شد، به آفرینش نظام معنایی جدیدی دست زد و با استفاده از آن علاوه بر نقد دولت های گذشته و اشاره به نقصان ها و ناکارآمدی های آن ها در تأمین و توجه عدالت محورانه به نیازهای اقتصادی و رفاهی مردم، به ساختارشکنی آن ها پرداخت و قابلیت دسترسی و اعتبار خود در افکار عمومی را افزایش داد. به این ترتیب این گفتمان برای چند سال به عنوان گفتمان هژمون در فضای سیاسی کشور حاکم شد.
نظام سرمایه داری؛ برسازی هویت مطلوب و تأثیر آن بر جامعه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام سرمایه داری، از طریق عوامل ارادی و غیر ارادی، در راستای بازتولید خود، برنامه هایی را به گونه ای مدون و غیر مدون، طراحی و دنبال می نماید و با عملیاتی کردن آن ها تلاش دارد تا از مانایی باز نماند ودراین بستر به تقویت و بازتعریف «معناها و بودن» هایی می پردازد تا «شدن های» مطلوب را نظاره گر باشد. ودر پی نشانگاهایی می باشدکه با عبور از آنها دچار دگرگونی و صیرورت مورد نیاز شوند .بنابراین این سوال مطرح می باشد که چرا و چگونه این نظام ماندن و بودن خود را ،از طریق برساختن هویت مطلوب دنبال می کند ودرصددتثبیت آن می باشد؟ شاید این پاسخ را بتوان داد که ورود به عرصه هویت ها و برسازی و واسازی آنان می تواند ماندن این نظام را در پی داشته باشد که دراین فرایند ازابزار هایی که این هدف را برآورده می کند ، صحبت شده است .دراین پژوهش از مکتب گرامشی به عنوان چارچوب نظری استفاده شده و با شناخت این نظام و چگونگی برساخته شدن هویت ها به مصداق هایی از تغییر در حوزه های مختلف هویتی و ایجاد هویت کاذب و مطلوب،در جهت بازتولید خود، پرداخته شده و سپس به آسیبهای هویتی ناشی از حاکمیت و رسوخ مولفه های نظام سرمایه داری در جامعه ایران و اثر آن بر هویت ملی،اهتمام می ورزد.
بررسی سیاست های حکومت آل بویه در برخورد با تنوع فرهنگی و ارائه الگوی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئله تکثر و تنوع فرهنگی، از مسائلی است که اکثر کشورهای جهان با آن مواجه هستند و تلاش می کنند در عرصه سیاست گذاری اجتماعی، الگوهایی را در پیش گیرند که به انسجام و همبستگی اجتماعی منجر شود. بررسی این مسئله در حکومت شیعی آل بویه، که در قرن چهارم و پنجم هجری، به بخش بزرگی از جغرافیای جهان اسلام را در تسلط داشتند و بیش از یک قرن حکومت کردند و توانستند «رنسانس اسلامی» را ایجاد کنند، دارای اهمیت خاصی برای بهره گیری از تراث اسلامی در راستای تمدن سازی اسلامی است. اطلاعات مورد نیاز، با استفاده از روش تحلیل مضمون، کدگذاری اولیه، سازمان دهنده، فراگیر و کانونی از داده ها صورت گرفت. سپس، با ترسیم نمودار قالب مضامین و شبکه مضامین و تحلیل آنها، الگوی مورد نظر از سیاست گذاری حکومت آل بویه در برخورد با تنوع فرهنگی (اقوام، ادیان و مذاهب) استنباط و ترسیم گردید. الگوی ترسیم شده، بر اساس «وحدت در کثرت» بود.
جغرافیای تاریخی ماسبذان در دوره سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماسبذان به عنوان بخشی از ایالت بزرگ جبال در غرب ایران، به واسطه داشتن شرایط مناسب اقلیمی و موقعیت استراتژیک جغرافیایی، از آغاز دوره اسلامی تا حمله مغول همواره مورد توجه خلفا، سلاطین، سرداران و بزرگان کشوری و لشکری بوده و در نتیجه، بخشی از رخدادهای مهم سیاسی- اجتماعی جهان اسلام در این گستره جغرافیایی حادث شده است. با توجه به تغییر شرایطِ اقلیمی و جغرافیایی این منطقه، بسیاری از اماکن جغرافیاییِ قدیمیِ آن از میان رفته یا تغییر نام داده است و اینک ناآشنا هستند. این مقاله به روش پژوهش تاریخی و با شیوه توصیفی- تحلیلی، ضمن تحدید حدود ایالت ماسبذان، به معرفیِ اماکنِ جغرافیاییِ آن در دوره مورد مطالعه پرداخته است. این پژوهش نشان داد که در دوره مورد پژوهش، از نام ماسبذان برای نامیدن این ناحیه استفاده نشده و در اواخر همین دوره، ماسبذان به عنوان جزئی از کردستان از جبال جدا شده است؛ همچنین در این مقطع، چندین مکان جغرافیایی مهم؛ همچون: سیروان، آذیوخان، قلعه ماهکی، قلعه خولنجان و قریه الرذ در این ناحیه قرار داشته اند. مهمتر از هر چیزی در این پژوهش معلوم شد که برخلاف عقیده همه پژوهشگران، قلعه بهار، به عنوان پایتخت کردستان در عهد ایلخانی و مرکز حکومت سلیمانشاه ایوه، نه در نزدیکی همدان که در ناحیه کوهستانی ماسبذان قرار داشته است.
نگاهی انتقادی از منظر جامعه شناسی تاریخی به مقوله شرق شناسی، مطالعه موردی: آثار و فعالیت های سیاسی رابرت چارلز زاینر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث بسیار مهم در حوزه جامعه شناسی تاریخی، نگاه شرق شناسانه به مقوله «غیر» و «ایران» است. نگارندگان در این مقاله به مبحث ایران شناسی به مثابه یک مقوله در حوزه جامعه شناسی تاریخی پرداخته اند. ایران شناسی در جهان تاریخی بس دراز دارد، از روزی که پای جهانگردان به ایران باز شد، ایران شناسی نیز پا گرفت. از روزگار صفوی به این سو که ثباتی سیاسی و رونق اقتصادی در ایران پدید آمد، توجه فرنگیان به ایران افزون تر از گذشته شد و فرنگیانِ رهسپار شده به ایران، گزارش سفرهایشان را در قالب سفرنامه، یادداشت منتشر می کردند. پس از زمانی چند خاورشناسی به ویژه ایران شناسی در قالب باستان شناسی، اسطوره شناسی و رشته هایی از این دست، از رشته های دانشگاه های مختلف جهان شد که از همین رهگذر خاورشناسان و ایران شناسان بسیاری در این دانشگاه ها پرورش یافتند. نگارندگان در این مقاله نخست تعریفی از ایران شناس و ایران شناسی ارائه می کنند و سپس به گونه شناسی ایران شناسان می پردازند که به سه گونه تقسیم می شوند: ایران شناسان سفید، ایران شناسان خاکستری و ایران شناسان سیاه. سپس در ادامه زندگی، آثار و نقش سیاسی رابرت چارلز زاینر یکی از ایران شناسانِ بنام را در کودتای 28 امرداد 1332 در دوره محمدرضا شاه پهلوی و سرنگونی دکتر محمد مصدق بررسی و چگونگی برآمدن چنین ایران شناسانی تحلیل می شود.
منازعة هژمونیک نیروهای ملی و مذهبی و تأثیر آن در فروپاشی جبهة ملی اول (1328 1332)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله کاربست نظریة ""هژمونی"" گرامشی برای بررسی رابطة نیروهای ملی و مذهبی، و شناخت شالودة اجتماعی روابط تعارض آمیز این نیروها در متن تحولات دورة نخست وزیری دکترمصدق است. این بررسی براساس شواهد و داده های تاریخی نشان می دهد منازعة نیروهای ملی و مذهبی بر سر هژمونی از عوامل مؤثر بر فروپاشی جبهة ملی و سرنگونی دولت دکترمصدق بود. از آن جایی که کشمکش های سیاسی به تنهایی نقش کلیدی نداشته اند، در این جا کشمکش های سیاسی در متن منازعة هژمونیک نیروهای ملی و مذهبی تحلیل شده اند. افزون بر این، منازعة هژمونیک نیروهای ملی و مذهبی بر اساس تمایزی تحلیل می شود که گرامشی بین ""رهبری سیاسی"" و ""رهبری اخلاقی فکری"" مطرح کرده است. یافته ها نشان می دهند که منازعة آیت الله کاشانی و دکترمصدق بر سر ""رهبری سیاسی"" جنبش ملی، و هم چنین منازعة گروه های ملی و مذهبی بر سر ""رهبری اخلاقی فکری"" نقش مهمی در تغییر موازنة نیروهای اجتماعی و شکل گیری ائتلاف ضدمصدقی در واپسین روزهای مرداد 1332 داشته است. درعین حال، این منازعة هژمونیک بحران عمیق تری را نیز در جامعة ایران آشکار ساخت: بحران هژمونی، بحران ناشی از دورة گذار از یک ""جامعة سنتی"" به یک ""جامعة متوسط جدید بود که خودش را در تکثر منازعات هژمونیک نیروهای ملی و مذهبی نمایان ساخت.
انقلابهای عربی: مطالعهای تطبیقی تاریخی (دلالتهایی نظری درباب نظریه های متأثر از انقلاب اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موج انقلاب ها و شورش های مردمی که از دسامبر 2010 اکثر کشورهای عربی را در برگرفت از رخدادهای نادر تاریخی محسوب می شود. در این رخداد، چهار رژیم اقتدارگرا در تونس، مصر، لیبی و یمن یکی پس از دیگری به واسطه انقلاب های مردمی در سال 2011 از هم فروپاشیدند و بسیاری دیگر نیز با چالش های جدی مواجه شدند. در این تحقیق تلاش شده است تا در پرتو دستگاه نظری برآمده از مهم ترین سازه های نظریه های مطرح انقلاب ها، به این پرسش پاسخ دهیم که: چه عللی و با چه ترکیب یا ترکیب هایی، به وقوع انقلاب در کشورهای عربی منجر شده است؟ بدین منظور، روش تطبیقی تاریخی (کیفی)، با تکنیک اختلاف میل و جبر بولی انتخاب شد و شش کشور عربی (تونس، مصر، لیبی و یمن به مثابه موردهای انقلابی، و الجزایر و مراکش به مثابه موردهای غیرانقلابی) در یک دوره زمانی شش ساله (2005 تا 2010) تحت[U1] مطالعه [DU2] قرار گرفت. با مطالعه این کشورها و مقایسه آنها با یکدیگر، بسیاری از سازه های مهم نظریه های انقلاب، شأن علّی خود را از دست دادند و نتوانستند تمایزی میان موردهای انقلابی و غیرانقلابی ایجاد کنند. این مطالعه نشان می دهد که انقلاب های عربی محصول ترکیب متفاوتی از شروط علّی هستند و عوامل علّی مشترک میان آنها اندک بوده است. حتی نظریه های متأخر انقلاب، که به واسطه وقوع انقلاب اسلامی به عناصر تبیینی جدیدی مجهز شده بودند، [DU3] نمی توانند تبیینی مجاب کننده از واقعه انقلاب در کشورهای عربی ارائه دهند.
مطالعة تطبیقی عواملِ وقوع و پیروزی انقلاب اسلامی ایران و شکست انقلاب مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود عوامل مشترک در وقوع انقلاب ها، به منزلة پدیده های اجتماعی، تفاوت های درخور مطالعه ای نیز دیده می شود. با توجه به اهمیت انقلاب اسلامی ایران و انقلاب مصر برای منطقة خاورمیانه، هدف مقالة حاضر مقایسة عوامل وقوع، پیروزی یا شکست انقلاب های ایران و مصر، براساس نظریه جان فورن دربارة انقلاب های کشورهای جهان سوم، است. پس از طرح مباحث نظری، براساس تعریف پناهی از انقلاب و نظریة فورن، سه پرسش مقایسه ای مطرح و با استفاده از روش تطبیقی بررسی شد. یافته ها نشان می دهد که انقلاب مصر انقلابی تمام عیار نیست، بلکه می توان آن را انقلاب سیاسی ناتمام دانست. همچنین، مشخص شد که عوامل پنج گانة نظریة فورن برای وقوع خیزش انقلابی در هردو جامعة ایران و مصر وجود داشتند. اما، عوامل مختلف، ازجمله وضعیت خاص نیروهای نظامی، که برای استقرار و پایداری رژیم انقلابی ضرورت دارد، در انقلاب مصر وجود نداشت و سبب شکست آن شد. درنهایت، پژوهشگران پیشنهاد می کنند که برای بالابردن قدرت تبیین نظریة فورن بهتر است عامل ششمی با عنوان «وضعیت نیروهای نظامی» به نظریه افزوده شود.
«کنش های گفتاری سرل و پیوند آن با جنسیت و جایگاه اجتماعی در گرشاسب نامه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنش گفتاری یکی از مبانی ایجاد ارتباط کلامی در متون ادبی به شمار می آید. بر مبنای نظریه ی گفتار، مبادله ی اطلاعات در قالب ساختار و کنش گفتار صورت می پذیرد. با تمرکز بر کنش های گفتاری یک متن، می توان وضعیت و موقعیت اجتماعی اشخاص موجود در اثر را تحلیل کرد. گرشاسب نامه اثر اسدی طوسی، متعلق به قرن پنجم هجری قمری از جمله آثار داستانی منظوم تاریخی است که کنش های گفتاری قابل ملاحظه ای دارد. این کنش های گفتاری با توجه به جنسیت اشخاص متفاوت است. در مقاله ی حاضر تلاش شده است تا بر مبنای تئوری کنش های گفتاری سرل، گفتارها استخراج شود سپس به تبیین و تحلیل گفتار زنان و مردان موجود در گرشاسب نامه پرداخته شود. در این میان ارتباط کنش های گفتاری با وضعیت اجتماعی اشخاص موجود در اثر نیز سنجیده شده است. نتایج به دست آمده از این بررسی نشان می دهد که میان زنان و مردان در جامعه ی معرفی شده در گرشاسب نامه نابرابری های جنسیتی وجود دارد.
درآمدی بر اندیشه اقتصادی نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حمله ویرانگر مغول، جامعه و اقتصاد ایرانی را با بحرانی جدی مواجه نمود و برای چند دهه فعالیت های اقتصادی را در محاق فرو برد. بازشناخت اندیشه و کنش دولتمردان و اندیشمندان مسلمان در برخورد با وضعیت موجود، ضمن اینکه سهم آنها را در سیر تفکر اقتصادی و اجتماعی این عصر نشان می دهد، فهم بهتر ساختار اجتماعی و اقتصادی ایران عهد ایلخانان را در خود دارد. نوشتار حاضر با طرح این سوال که مبانی حِکمی و اخلاقی نصیرالدین طوسی شرایط سیاسی و اقتصادی زمانه وی در اندیشه های اقتصادی او چه جایگاهی داشته است؟ دستاورد تحقیق حاکی از این است که نصیرالدین اندیشه های اقتصادی خود را در پرتو اصول اخلاقی و ضرورت تامین محبت، امنیت و عدالت اقتصادی مطرح ساخته است. وی علاوه بر تبیین اقتصاد فردی و خانوادگی، به جایگاه اقتصاد در جامعه پرداخته و سعی در تبیین اقتصاد سیاسی با رویکرد اخلاقی و روانشناختی کرده است. در همین جهت، مقاله حاضر با ابتنای بر تأثیر شرایط زمانی عهد ایلخانان، بازشناخت اندیشه های اقتصادی وی را مورد بررسی قرار می دهد.
بررسی مطلوبیت فضاهای گذران اوقات فراغت شهروندان ایلام (مطالعه موردی: فضاهای سبز شهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی فضاهای سبز شهری به عنوان بخشی از فضاهای گذران اوقات فراغت و بخش جاندار ساخت کالبدی شهرها که در حفظ و تعادل محیط زیست شهری، تعدیل آلودگی هوا، تفریح، پرورش روحی و جسمی و آسایش روانی شهروندان، نقش عمده ای ایفا می کنند، اهمیت زیادی دارد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی مطلوبیت فضاهای گذران اوقات فراغتِ شهروندان شهر ایلام؛ یعنی فضاهای سبز و پارک ها می باشد. روش انجام این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و جامعه آماری آن را کارشناسان گردشگری و مدیریت شهری تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری کوکران، 234 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه، انتخاب شد. جمع آوری اطلاعات نیز به شیوه میدانی انجام گرفت. نتایج حاصل از آزمون T یک طرفه نشان داد که فضاهای سبز و پارک های شهر ایلام به لحاظ داشتنِ امکانات و ویژگی های استاندارد در وضعیت نامناسبی قرار دارند. سرانه فضای سبز شهر نیز به نسبت استاندارد ملی و جهانی در سطح بسیار پایین تری است؛ بنابراین پارک ها و فضاهای سبز شهر از کیفیت مناسبی برای گذران اوقات فراغت برخوردار نیستند.