فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۱٬۹۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
موضعگیری وحساسیت موجود در جهان درباره برقراری روابط جنسی خارج از ازدواج درحال تغییر و دگرگونی است . تحقیقات نشان میدهند که جامعه ی ایران نیز در چند سال اخیر شاهد تغییر در الگوهای غالب روابط جنسی بوده و این امر ناشی از علل متعدد اجتماعی، خانوادگی و فردی است. هدف تحقیق حاضر بررسی و شناسایی علل و فرایند های شکل گیری روابط جنسی خارج از ازدواج در میان زنان می باشد. روش بکار گرفته شده در تحقیق حاضر گراند تئوری است و نمونه تحقیق شامل 10 زن مجرد دارای روابط دوستی با جنس مخالف میباشد. چهار الگوی اصلی شکل گیری روابط جنسی پیش از ازدواج که در تحقیق حاضر شناسایی شده اند عبارت است از؛ روابط دوستی سنتی، رابطه جنسی پیش از ازدواج مبتنی بر روابط عاشقانه، رابطه جنسی پیش از ازدواج مبتنی بر عشق سیال و رابطه جنسی پیش ازدواج مبتنی بر روابط ضد عاشقانه (فریب). یافته های تحقیق نشان میدهد روابط دوستی سنتی روابطی با حداقل رابطه جسمی است و در میان زنانی دیده میشود که از پایبندی های مذهبی بیشتری نسبت به سایرین برخوردار بوده و به ارزشهای جنسی سنتی باور دارند. روابط جنسی عاشقانه روابطی است میان یک زن و مرد که دارای محتوای جنسی و عاطفی میباشد. دو عامل اثر گذار در برقراری رابطه جنسی در این تیپ شیفتگی طرفین به نسبت یکدیگر و دارا بودن رویکردی تفسیری نسبت به دین می باشد. نسبی گرایی در عشق، تعدد شرکای جنسی، لذت طلبی جنسی، دوستانه و سطحی بودن روابط جنسی محوری ترین عناصر در روابط مبتنی بر عشق سیال است. تریبیت جنسی در دوران کودکی و نوع روابط والدین نیز مهم ترین شرایط اولیه ای شکل گیری این نوع روابط هستند. و بالاخره نفاق، فریب و شکست عشقی در اولین رابطه با جنس مخالف مهم ترین شرط شکل گیری روابط مبتنی بر فریب می باشد. در تحقیق حاضر هدف از روابط مبتنی بر فریب انتقام گیری از جنس مخالف است.
علل و عوامل طلاق در جامعه و جنبه های مختلف آن
حوزههای تخصصی:
طلاق شوم ترین سرنوشتی است که ممکن است برای یک خانواده رقم بخورد. با این وجود گاه گریزی از آن باقی نمی ماند. با طلاق رشته ازدواج میان زن و شوهر قطع می شود و از آن پس برای باز کردن گروه علقه میان آن دو باید برخی اقدامات انجام شود. این پدیده یکی از مسائل اجتماعی عصر ماست که امروزه کمتر کسی در مورد مشکل و معضل بودن آن شک می ورزد. میزان بالای طلاق در جوامع امروزی جامعه شناسان را به کنکاش در مورد عوامل موثر بر آن داشته تا مکشوف گردد که چه چیزی موجب چنین تغییری در نرخ طلاق گردیده است. این پدیده جنبه های متعددی از زندگی افراد را تحت تأثیر قرار می دهد و به یک معضل اجتماعی تبدیل شده است. پدیده طلاق یک پدیده روان شناختی است و علل متفاوت روانی، اجتماعی و ... دارد و می بایست روحیه طلاق زدگی در افراد وجود داشته باشد.
سئوالات اصلی که این مقاله در پی پاسخگویی به آنهاست عبارتند از اینکه چه عواملی در جامعه منجر به طلاق می شود؟ و اینکه جنبه های طلاق چیست؟ می باشد. موضوع این مقاله، بررسی و شناخت علل یا عواملی است که در وقوع طلاق موثر می باشد و می خواهیم ببینیم، چه عواملی موجب می شود که طلاق صورت بگیرد اما اهمیت پژوهش حاضر در این است که علل و عوامل اصلی طلاق شناخته می شود و همین طور، عوارض روانی – اجتماعی ناشی از آن مشخص می شود. و با شناخت علل و عوارض آن مسئولان اجتماعی کشور می توانند با ارائه پیشنهادات و کاربرد روشهای صحیح تر در پیشگیری و کاهش این مشکل چاره ای بیندیشند. در نهایت این پژوهش در 4 بخش تنظیم شده است که به روش توصیفی – تحلیلی در دو بخش اول آن به ارزیابی مفهوم طلاق و بررسی آن در نظام های حقوقی مختلف می پردازد. و دو بخش پایانی آن هم به علل و عوامل طلاق در جامعه و جنبه های مختلف آن اختصاص یافته است.
بررسی نگرش نسبت به ادامه تحصیل پس از ازدواج و تأثیر آن بر تصمیم گیری درباره فرزندآوری (مطالعه زنان در شرف ازدواج شهرستان نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، تعیین نقش نگرش نسبت به تحصیلات و تصمیم به ادامه تحصیل بر تصمیم گیری درباره فرزندآوری در بین زنان در شرف ازدواج شهرستان نیشابور می باشد. روش تحقیق: این مقاله بر اساس داده های یک پیمایش بر روی 415 نفر از زنان در شرف ازدواج 10 تا 39 ساله که برای انجام آزمایشات و شرکت در کلاس های مشاوره ی قبل از ازدواج در آبان و آذرماه سال 1392 به آزمایشگاه مرجع سلامت این شهرستان مراجعه نموده و ازدواج اول آن ها بوده، صورت گرفته است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای ساخت یافته است. متغیر وابسته قصد فاصله گذاری از ازدواج تا تولد فرزند اول، متغیر مستقل نگرش نسبت به تحصیلات و قصد ادامه تحصیل و متغیرهای مخدوش کننده عبارتند از مقیاس های نگرشی و برخی متغیرهای جمعیت شناسی.
یافته ها: نگرش زنان نسبت به تحصیلات و تصمیم آنها درخصوص ادامه تحصیل پس از ازدواج بعنوان یک متغیر مهم و تأثیرگذار بر قصد فاصله گذاری از ازدواج تا تولد فرزند اول می تواند در برنامه ریزی ها مورد توجه قرار گیرد. چرا که نگرش مثبت زنان نسبت به تحصیلات و تصمیم آنها برای ادامه تحصیل پس از ازدواج به رقم سن پایین ازدواج در جامعه ی مورد بررسی، رفتار باروری را از طریق فاصله گذاری بین ازدواج تا تولد فرزند اول تحت تأثیر قرار می دهد. به عبارتی تداخل بوجود آمده بین تحصیلات زنان و باروری آنها معمولاً با فاصله انداختن از ازدواج تا تولد فرزند اول پاسخ داده می شود که این پاسخ مستقیماً بر میزان و رفتار باروری جامعه مورد نظر اثر می گذارد. بنابراین سیاست های جمعیتی اگر بتوانند برنامه هایی را اجرایی کنند که موجب سازگاری نقش مادری با ادامه تحصیلات زنان پس از ازدواج شود می توانند بسیار مؤثرتر باشند.
ارزش های پست مدرن خانوادگی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۳
281-296
حوزههای تخصصی:
برخی تحقیقات داخلی نشان از ظهور ارزش های پست مدرن خانوادگی در جامعه در حال تحول ما، پیش از ملحق شدن به جوامع فراصنعتی و حتی صنعتی دارد. بر این اساس این پژوهش با هدف بررسی ارزش های پست مدرن خانوادگی و عوامل مؤثر بر آن در شهر تهران، انجام شد. جامعه آماری پژوهش افراد 18 سال و بالاتر شهر تهران بوده و به شیوه نمونه گیری 1 PPS ، 600 نمونه از این جامعه آماری انتخاب شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج این پژوهش نشان می دهد: در شهر تهران عناصری از ارزش های پست مدرن خانوادگی به چشم می خورد که از نسل اول به سوم سیر صعودی داشته و متأثر از مصرف رسانه، احساس ناامنی اقتصادی، تجرد، نسل و درآمد است. رگرسیون چند متغیره نشان می دهد متغیرهای مذکور 24 درصد از ارزش های پست مدرن خانوادگی را تبیین می کنند. توجه به عوامل اثرگذار نشان می دهد که با به کارگیری سیاست های اقتصادی و فرهنگی مناسب، می توان راه را بر گسترش ارزش های پست مدرن خانوادگی بست. یافته های پژوهش تأییدکننده تئوری اینگلهارت در تغییر ارزش هاست.
بررسی و مقایسه نقش سبک های دلبستگی و راهبردهای تنظیم هیجان در پیش بینی مشکلات رفتاری هیجانی نوجوانان شبه خانواده و غیر شبه خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۴
491-512
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه نقش سبک های دلبستگی و راهبردهای تنظیم هیجان در پیش بینی مشکلات رفتاری هیجانی نوجوانان شبه خانواده و نوجوانان غیر شبه ه خانواده انجام گردید. مطالعه حاضر یک پژوهش علّی مقایسه ای بوده و جامعه پژوهش را تمامی نوجوانان مراکز شبه خانواده و نوجوانان ساکن استان اردبیل بودند. 30 نفر از نوجوانان شبه خانواده به شیوه داوطلبانه و 30 نفر از ن وجوانان غیر شبه خانواده به شی وه تصادفی انتخاب شدند و به فرم کوتاه پرسشنامه راهبردهای شناختی تنظیم هیجان، فهرست مشکلات رفتاری و پرسشنامه سبک های دلبستگی پاسخ دادند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد دلبستگی اضطرابی، اجتنابی و نشخوارگری در نوجوانان شبه خانواده و دلبستگی اضطرابی و فاجعه پنداری در نوجوانان غیرشبه خانواده درونی سازی رفتاری را پیش بینی نمودند. در نوجوانان شبه خانواده، نشخوارگری و دلبستگی اضطرابی و در نوجوانان غیر شبه خانواده راهبرد ملامت دیگران، دلبستگی اضطرابی، ارزیابی مجدد مثبت، فاجعه پنداری و نشخوارگری برونی سازی رفتاری را پیش بینی نمودند. همچنین نوجوانان شبه خانواده بیشتر دارای سبک دلبستگی اجتنابی و اضطرابی هستند و کمتر از سبک دلبستگی ایمن برخوردارند و از راهبردهای ناسازگارانه ملامت خویش، نشخوارگری، فاجعه پنداری و ملامت دیگران بیشتر استفاده کرده و نشانگان درونی سازی در آنان بیشتر از نوجوانان عادی است. بنابراین نوجوانان شبه خانواده بیشتر از راهبردهای هیجانی ناسازگارانه و سبک های دلبستگی نا ایمن برخوردارند.
مطالعه ی الگوی فضایی شیوع ازدواج در بین زنان زیر 20 سال شهری و فرزندآوری آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمان وقوع ازدواج تأثیر بلافصل و بدون واسطه ای را بر باروری اعمال می کند. در چند سال اخیر، سن ازدواج زنان بویژه در مناطق شهری کشور افزایش یافته است اما با این حال باز شاهد ازدواج دختران شهری در سنین پایین هستیم. به طوری که بر طبق آمارهای سرشماری 1385، حدود 432 هزار نفر از زنان 19-10 ساله مناطق شهری حداقل یکبار ازدواج کرده اند. از آنجا که ازدواج های زودرس یا سنین پایین شروع ازدواج، با میزان باروری ارتباط مستقیم دارد، مقاله ی حاضر به مسأله ی شیوع ازدواج در بین زنان شهری کمتر از 20 سال و فرزندآوری آنان در سطح شهرستانی از بُعد فضایی نظر افکنده است. این مطالعه با استفاده از داده های سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385 انجام گرفته است. برای بررسی رابطه ی معناداری بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شده است؛ سپس از شاخص خودهمبستگی فضایی (موران) و شاخص محلی پیوند فضایی (لیسا) برای نشان دادن تغییرات و گرایش و عدم گرایش شهرستان ها به تشکیل خوشه های هم جوار، استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین درصد شهرنشینی و نرخ ازدواج دختران نوجوان شهری و فرزندآوری آنان رابطه و همبستگی منفی وجود دارد و توزیع فضایی آن ها در سطح کشور یک توزیع تصادفی است. نتایج ضریب همبستگی نشانگر آن است که با افزایش درصد سطح تحصیلات و اشتغال زنان از نرخ ازدواج دختران نوجوان شهری و فرزندآوری آنان کاسته می شود. بین نرخ ازدواج دختران نوجوان و میزان فرزندآوری آنان در مناطق شهری رابطه و همبستگی مثبتی وجود دارد و شاهد گرایش شهرستان ها به تشکیل خوشه های نیمه متمرکز در زمینه ی این دو متغیر هستیم. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که متغیرهای نرخ ازدواج دختران نوجوان شهری، درصد شهرنشینی و درصد زنان بی سواد مجموعاً 43 درصد از تغییرات میزان فرزندآوری زنان نوجوان شهری را تبیین می کند.
عوامل خانوادگی مرتبط با رضایت از زندگی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی سریع وضعیت کودکان خیابانی در شهر تهران، 1392: علل و خطرهای کار کودکان در خیابان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کار کودکان، مشکلی جهانی است و کار در خیابان نیز بخشی از آن محسوب می شود. در ایران، پژوهش های متعددی دربارة علل خانوادگی کار کودکان انجام شده است. پژوهش حاضر، علل و پیامدهای کار کودکان خیابانی تهران را بررسی می کند که به روش ارزیابی سریع و پاسخ در سال های 1391 و 1392 در تهران انجام شده است. نمونه های مطالعه، کودکان خیابانی شهر تهران و صاحب نظران این حوزه اند. داده ها از طریق مرور منابع، روش های کیفی شامل 16 مصاحبة عمیق با کارشناسان، 13 بحث گروهی با کودکان خیابانی و تکمیل پرسشنامة کمی از 286 کودک خیابانی در 28 پاتوق (محل کار) کودکان انجام شده است. داده های کیفی، تحلیل محتوا شده اند و داده های کمی، آنالیز آماری (کای اسکوئر) شده اند. یافته ها نشان می دهد که کسب درآمد برای کمک به معاش خانواده، علت اصلی کار کودکان در خیابان است (3/75 درصد)، اما دسترسی نداشتن به آموزش در کودکان افغانی و شرایط نابسامان خانواده مانند خشونت و اعتیاد و نگرش های فرهنگی نیز به درجه های مختلف، در خیابانی شدن گروه های مختلف قومی کودکان نقش دارد. کودکان، در معرض آسیب های متعدد جسمی، جنسی و روانی، به ویژه خشونت در خانواده و خیابان قرار دارند. نتیجه اینکه مشکل های اقتصادی خانواده، نقش اصلی را در خیابانی شدن کودکان دارد، اما این تنها علت نیست. بدین جهت، در برنامه ریزی برای گروه های مختلف کودکان، باید به سایر علل زمینه ای نیز توجه کرد. لازم است پژوهش های آتی، بر کار کودکان در مکان هایی به جز خیابان متمرکز شوند.
مؤلفه های تجربه انگ بیماری در خانواده های بیماران مبتلا به اختلالات شدید روان پزشکی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۴۲
187-202
حوزههای تخصصی:
اطلاعات کمی در مورد چگونگی بروز فرایند انگ زنی در فرهنگ های مختلف وجود دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی مفهوم انگ زنی در فرهنگ ایرانی است. به این منظور با استفاده از روش کیفی تحلیل محتوا بر روی نمونه ای متشکل از 25 نفر از خانواده های بیماران مبتلا به اختلالات شدید روان پزشکی به ارزیابی این مفهوم پرداخته شد. تأثیر انگ توسط دو نفر متخصص سنجیده شد. با تحلیل محتوای اطلاعات حاصله چند طبقه، که نشانگر ادراک مراقبین از انگ بود، مشخص گردید. طبقات عمده، دربرگیرنده این مفاهیم بودند: پنهان کاری، نگرش های مبتنی بر انتقال ژنتیکی بیماری، عقاید سنّتی در جامعه نسبت به بیماران روان پزشکی، عقاید مبتنی بر مشیّت الهی و پذیرش، فشار و اهمیت تفاوت های جنسیتی در میزان انگ دریافتی. با توجه به نتایج، به نظر می رسد که بیماران با اختلالات روان پزشکی و خانواده های آن ها، از دامنه وسیعی از پیامدهای بیماری در قالب انگ رنج می برند. پنهان کاری و محدودیت به عنوان تجربه شایع در میان این خانواده ها گزارش شدند. افزایش اطلاعات عمومی افراد در رابطه با انگ بیماری، به تعدیل نگرش های انگ زنی و واکنش های منطبق تری از سوی بیماران و خانواده های آن ها منجر می گردد.
مطالعه رابطه هویت ملی و نوع نام گذاری موالید در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پرسش از «هویت» افراد و ملت ها یکی از دغدغه های فکری بشر در طول تاریخ به شمار می رفته استدر واقع انسان ها از دیرباز به دنبال تعریف و بازشناسی ملتشان، قبیله شان، قومشان، خودشان و... بوده اند آن ها در این مسیر بین خود و دیگران تمایز ایجاد می کردند، یکی از مسائلی که میل بروز و ظهور هویت طلبی انسان ها می باشد، تأکید بر انتخاب نام برای فرزندانشان است انسان ها همواره در تلاش اند تا در جهت اثبات خود، و حفظ موقعیتشان، به انحای مختلف به ابراز خود و ویژگی هایشان بپردازند انتخاب نام محملی برای نشان دادن هویت فرد بوده و وی افتخارات و آمال خود را در این فرآیند به منصه ظهور می رساند و به دنبال برآورده کردن آن هاست.
مواد و روش ها: جامعه آماری این تحقیق افراد دارای فرزند شهر شیراز بوده و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران با ضریب خطای 4 درصد و در سطح اطمینان 95 درصد 420 نفر تعیین شده است. روش نمونه گیری این تحقیق خوشه ای تصادفی می باشد که با استفاده از پرسشنامه اطلاعات جمع آوری و به وسیله نرم افزار spss (رگرسیون تک متغیره) به تجزیه و تحلیل داده ها پرداختیم.
نتایج: بررسیداده های تحقیق نشان داد هویت ملی 8/14 درصد از شهروندان شیرازی در حد بالا، 2/66 درصد در حد متوسط و حدود 19 درصد نیز در سطح پایین بوده است. آزمون همبستگیآنووا نشان می دهد میان هویت ملی و نام گذاری موالید ارتباط معنی داری وجود دارد. همچنین نتیجه رگرسیون لجستیک تک متغیره نشان داد هویت ملی می تواند 6 درصد احتمال نام گذاری مذهبی در موالید را افزایش دهد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این تحقیق و اثبات رابطه معنی دار بین هویت ملی و نام گذاری موالید، به صورت خلاصه این مطالعه نشان داد که اگر بتوانیم هویت ملی افراد را بالا ببریم احتمال انتخاب اسامی مذهبی و ملی برای موالید افزایش می یابد و این نیازمند توجه نهادهای فرهنگی و آموزشی است.
نگرش های در حال تغییر نسبت به طلاق در بین دانشجویان دانشگاه های اردبیل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هرچند در فرهنگ سنتی جوامع، طلاق پدیده ای شوم و بد کارکرد بوده است، اما امروزه با گسترش تغییرات اجتماعی گسترده در جوامع بسیاری از نگرش های افرادنیز دچار تغییر و تحول شده است. یکی از این حوزه ها که تغییرات ملموسی را تجربه کرده است، نگرش به طلاق است. این پژوهش با هدف بررسی نگرش های در حال تغییر نسبت به طلاق در بین دانشجویان دانشگاه های اردبیل به روش کمی و پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 400 نفر از دانشجویان دانشگاه های علمی کاربردی و آزاد اسلامی در سطح استان بوده است که حجم نمونه به صورت خوشه ای سیستماتیک انجام شده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده و نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داده است که نگرش دانشحویان به طلاق بیش از حد متوسط بوده و بین جنسیت و نگرش به طلاق تفاوت معناداری وجود ندارد.