فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱٬۳۷۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: جرم یک موضوع حساس و مسئله برانگیز بوده و افراد مجرم نسبت به گزارش برخی از رفتارهای خود و اقرار به گناه بی میل هستند، بنابراین برای سنجش آنها ابزارهای استانداردی لازم است. در این راستا به منظور بررسی گرایش به جرم و خشونت در افراد، پژوهش حاضر با هدف هنجاریابی مقیاس جرم و خشونت (سی.وی.اس) انجام شد. روش : بدین منظور با استفاده از یک طرح توصیفی- مقطعی، از بین مددجویان ندامتگاه اوین و کانون اصلاح و تربیت تهران تعداد 464 آزمودنی با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. یافته ها و نتایج: روایی محتوایی با استفاده از دو شاخص ضریب نسبی روایی محتوا (سی.وی.آر) و شاخص روایی محتوا (سی.وی.آی) محاسبه شد که بر این اساس آیتم شماره 1 از روایی برخوردار نبوده و بنابراین از پرسش نامه حذف شد. برای ارزیابی برازش مدل از شاخص های کای اسکوئر نسبی، شاخص نیکویی برازش، شاخص نیکویی برازش انطباقی، جذر میانگین مربعات خطای برآورد، شاخص برازش هنجارشده مقتصد، شاخص برازش افزایش، شاخص برازندگی توکر- لویس و شاخص برازش تطبیقی استفاده شد که نشانگر برازش مدل بودند. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که الگوی چهار عاملی، برازش قابل قبولی با داده ها دارد و بار عاملی تمام عوامل به جز عامل های 9 و 25 در حد متوسط و قوی بود. ضرایب آلفای کرونباخ نیز نشان داد که مقیاس «سی.وی.اس» از پایایی بالایی برخوردار است. درمجموع نتایج پژوهش حاضر نشان داد که این پرسش نامه یک ابزار روا و پایا برای بررسی جرم و خشونت در متخلفان است.
تحلیل موانع تجمیع سرمایه های خرد زنان در تعاونی های زنان روستایی شهرستان جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت زنان در تعاونی ها نه تنها توانمندسازی اقتصادی، اجتماعی و روانشناختی آنان را در پی دارد حتی مشارکت سیاسی شان را نیز بهبود می بخشد. بسیاری از کارشناسان توسعه ی اقتصادی و اجتماعی کشور بر ضرورت تشکیل شرکت های تعاونی زنان تاکید می کنند. بر این اساس هدف پژوهش حاضر تحلیل موانع تجمیع سرمایه های خرد زنان در تعاونی-های زنان روستایی می باشد. در این پژوهش تعاونی های زنان روستایی شهرستان جیرفت به عنوان منطقه مورد بررسی انتخاب گردیده و اطلاعات مورد نیاز پژوهش با روش پیمایشی و با استفاده از روش پرسشنامه کسب شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 345 نفر از زنان عضو تعاونی های روستایی بوده که با روش نمونه گیری انتساب متناسب تعداد 180 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافته های پژوهش نشان داد بین متغیرهای سن، میزان اتکای زنان به درآمد تعاونی، میزان رضایت زنان از عضویت در تعاونی و میزان رضایت از عملکرد مدیران با موانع تجمیع سرمایه های خرد زنان در تعاونی ها رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که از بین موانع مختلف مورد بررسی، موانع اقتصادی دارای بیشترین اهمیت و تأثیر می باشند؛ سایر موانع به ترتیب شامل موانع مدیریتی، جغرافیایی، اجتماعی، آموزشی، خانوادگی و فردی بودند. نتایج معادلات ساختاری نیز نشان داد که مدل استفاده شده از برازش نسبتاً خوبی برخوردار بوده است و می توان نتیجه گرفت مدل مفهومی استفاده شده به صورت صحیح استخراج شده است.
رابطه ی فضاهای بی دفاع شهری با احساس امنیت اجتماعی (مطالعه ی موردی: شهروندان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه بین فضاهای شهری و احساس امنیت شهروندان یکی از مباحث جامعه شناسی شهری است که مورد توجه جامعه شناسان قرار گرفته است؛ این فضاها می توانند تأثیر به سزائی در ایجاد احساس امنیت داشته باشند. مقاله ی حاضر به مطالعه ی ویژگیهای فضاهای شهری و نقش آن در احساس امنیت شهروندان با استفاده از نظریات گوناگون جامعه شناسی، روان شناسی اجتماعی و طراحی شهری همچون نظارت چشم های خیابان جین جاکوبس، تفاوت فرهنگی راپوپورت، فضای قابل دفاع نیومن، پنجره ی شکسته ویلسون، پیشگیری وضعی از جرم کلارک، ری جفری و چیدمان فضایی هیلیر در سال 1394 در شهر تهران پرداخته است. روش پژوهش حاضر مبتنی بر پیمایش و ابزار پرسشنامه بوده است. پرسشنامه پژوهش ابعاد امنیت را در چهار مؤلفه ی احساس امنیت مالی، روانی، جانی و ناموسی با 28 گویه مورد بررسی قرار داده است. روایی پرسشنامه ی تحقیق با استفاده از آلفای کرونباخ معادل 89.% برآورد گردید. تعداد 400 نفر از شهروندان تهرانی نمونه ی تحقیق را شامل می شدند که از پنج حوزه ی شهری شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز تهران برگزیده شدند. نتایج نشان دادند احساس امنیت شهروندان تهرانی در فضاهای با دفاع بیش از فضاهای بی دفاع است. آزمون فرضیه رابطه بین فضای شهری و ابعاد احساس امنیت نشان داد تفاوت معناداری از نظر انواع احساس ناامنی بین شهروندان به تفکیک فضای بی دفاع و بادفاع مشاهده می گردد. تحلیل رگرسیونی نشان داد متغیرهای مستقل، طراحی و معماری نامناسب فضای شهری، عدم نظارت مداوم بر عرصه ی فضاهای شهری تراکم پایین جمعیت، حضور افراد غریبه و پیش فرض عدم امنیت 79درصد از تغییرات احساس ناامنی را تبیین نمودند.
عامل های موثر بر مقدار مشارکت زنان روستایی گرمسار در فعالیت های روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که زنان روستایی نقش و سهمی قابل توجه در فعالیت های کشاورزی و غیر کشاورزی در مناطق روستایی دارند، لذا هدف از انجام این پژوهش توصیفی همبستگی٬ بررسی عوامل مؤثر بر مقدار مشارکت زنان روستایی گرمسار در فعالیت های روستایی بود. پژوهش به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری مورد مطالعه زنان روستایی در گرمسار بودند (1600 N=). حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران بدست آمد (134 n=). روش نمونه گیری مورد استفاده، طبقه ای تناسبی بود. ابزار پژوهش پرسش نامه محقق ساخته بود. روایی ابزار پژوهش به وسیله پانلی از متخصصان تأیید شد. برای تعیین پایایی پرسش نامه، آزمون مقدماتی انجام گرفت و مقدار آلفای کرونباخ بین 72/0 تا 84/0 بدست آمد. نتایج آمار توصیفی نشان دادند که مقدار مشارکت زنان روستایی در کارهای کشاورزی (میانگین: 24/3) بیش تر از کارهای غیر کشاورزی (میانگین: 99/1) می باشد و زنان روستایی نگرش موافقی نسبت به مشارکت در کارهای روستایی دارند. نتایج رگرسیون چند گانه نشان دادند که متغیر سابقه تأهل، توانست 28درصد از تغییرات مقدار مشارکت زنان روستایی در کارهای کشاورزی را تبیین کند. هم چنین، متغیرهای سن، سابقه تأهل و نقش زنان در کارهای خانه داری توانستند 23درصد از تغییرات مشارکت زنان روستایی را در کارهای غیر کشاورزی تبیین کنند.
اعتماد به خانواده و سرمایه ی اجتماعی با رفتار شهروندی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اعتماد در خانواده و تأثیر آن بر مؤلفه های شهروندی بین دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت انجام شده است. روش تحقیق پیمایشی است و 353 نفراز دانشجویان به روش خوشه ای انتخاب شده اند. در این پژوهش از پرسشنامه ی شهروندی که دارای مؤلفه های مشارکت جویی، رعایت قوانین، احساس مسؤولیت، آگاهی از حقوق بوده، استفاده شده است. اعتماد به خانواده با رعایت قوانین و با آگاهی از حقوق رابطه ی مستقیم معنا دار دارد و با مشارکت جویی و احساس مسؤولیت رابطه ی معنا داری ندارد. مؤلفه های سرمایه ی اجتماعی نیز با شهروندی دانشجویان، رابطه ی معناداری داشته؛ اعتماد به خانواده عضویت، دوستان با نفوذ و اعتماد به تخصص 25% از پراکنش رفتار شهروندی را پیش بینی می کند. چارچوب نظری تحقیق ترکیبی از نظریات حقوق شهروندی و سرمایه ی اجتماعی مارشال، اخلاق مشارکت فالکس، فوکویاما، تقویت همکاری پاتنام و کارکردهای خانواده کوئن است، که در آن تأثیر خانواده را بر مؤلفه های شهروندی می سنجد. میزان سرمایه ی اجتماعی در ایران در روابط سنتی هنوز بسیار قوی است و سرمایه ی اجتماعی قدیم (نوع درون گروهی) به نسبت قابل توجهی در کشور ما وجود دارد. سرمایه ی اجتماعی کلید استقرار جامعه ی مدنی و حیات شهروندی است و اعتماد اجتماعی مهمترین شاخصی است که بین سرمایه اجتماعی با شهروندی از طریق اعتماد اجتماعی ارتباط برقرار می کند که این اعتماد نیز ریشه در اعتماد خانواده دارد. خانواده به عنوان مهمترین نهاد اجتماعی می تواند با بسترسازی مناسب از جمله اعتماد در خانواده ی آن را در سطح جامعه گسترش داده و افراد را برای حضور در عرصه های متفاوت اجتماعی به عنوان یک شهروند موظف آماده سازد، همچنین برخورداری از سرمایه ی اجتماعی نیز در رفتار شهروندی نقش تعیین کننده ای دارد.
عوامل اجتماعی فرهنگی مؤثر بر نگرش به فساددر میان شهروندان کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش از چرایی فساد از قدیمی ترین پرسش های پیش روی انسان است که در عصر حاضر نه تنها رنگ کهنگی به خود نگرفته بلکه به یکی از اساسی ترین چالش ها و پرسش ها بدل گشته است. مشکل این پرسش از آنجا آغاز می شود که آنچه در کانون توجه برداشت های تجربی صورت گرفته از فساد قرار دارد، پرداختن به فساد اداری و پیامدهای آن است. این نوشتار ضمن تأکید بر چنین تحقیقاتی، حلقه مفقوده آنها را عوامل اجتماعی فرهنگی مؤثر بر نگرش به فساد دانسته و با مبنا قراردادن دیدگاه انتخاب عقلانی، نظریه دوراهی اجتماعی و نظریه بازی و برساختن مفاهیم ترجیحات ایثارگرانه، ترجیحات طفیل گرایانه، ارزش های ترقی فردی، کاهش قبح فساد، دین داری و عقلانیت ابزاری با روش پیمایش و تکنیک نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، آنها را در میان چهارصد نفر از شهروندان کرمانی به محک آزمون نهاده است. یافته ها حکایت از آن دارد که به استثنای متغیر ارزش های ترقی فردی و دین داری، تمامی متغیرها معنادارند. هرچند که میزان و جهت تأثیرگذاریشان متفاوت است. همچنین ضریب رگرسیون دلالت بر سهم بیشتر متغیرهای کاهش قبح فساد، ترجیحات طفیل گرایانه و عقلانیت ابزاری در تغییرات نگرش شهروندان به فساد داشته اند؛ به گونه ای که به استثنای ارزش های ترقی فردی و دین داری، متغیرهای ترجیح ایثارگری، ترجیح طفیلی گری، کاهش قبح فساد و عقلانیت ابزاری رابطه معناداری با نگرش به فساد برقرار نمودند.
تدوین بسته آموزشی رفتار ترافیکی و تعیین اثربخشی آن بر یادگیری کودکان پایه اول ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: آسیب های کودکان در حوادث ترافیکی یکی از دلایل مهم مرگ و ناتوانی آنان است و پیشگیری از این امر نیازمند ارائه آموزش است. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش بسته ترافیکی ارائه شده به کودکان هفت ساله شهر تهران است. روش: این پژوهش از نوع «شبه آزمایشی» و با طرح «پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل» است. جامعه آماری پژوهش شامل کودکان پایه اول ابتدایی شهر تهران است. دو گروه سی نفری از دو کلاس پایه اول از مدرسه ای در منطقه 5 تهران به عنوان نمونه انتخاب شدند و قبل و بعد از ارائه بسته آموزشی ترافیکی با کمک پرسش نامه روا و پایا (آلفای کرونباخ 91/0) مورد پرسش قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از شاخص های آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها و نتایج: پژوهش نشان داد میانگین و انحراف معیار رفتار ایمن ترافیکی پسران و دختران گروه آزمایش در پس آزمون به طور معناداری بهبود یافته است. همچنین تفاوت بین نمره های پس آزمون رفتار ایمن ترافیکی گروه آزمایش و کنترل و نیز اثر تعاملی جنسیت و گروه بر نمره های پس آزمون، رفتار ایمن ترافیکی معنادار بوده و بین میانگین رفتار ایمن ترافیکی پسران گروه آزمایش و کنترل و دختران گروه آزمایش و کنترل تفاوت وجود دارد؛ این نتایج حاکی از آن است که پس از آموزش در هر دو جنسیت، گروه آزمایش از گروه کنترل عملکرد بهتری داشته اند و اثربخشی آموزش ترافیک به کودکان تأیید می شود.
بازتاب مشارکت اجتماعی در بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«سرمایه ی اجتماعی» از مفاهیم مهمّ جامعه شناسی است و درسایر علوم نیز به آن توجّه شده، روابط اجتماعی اساس این رویکرد است و از آن به عنوان سرمایه ای در کنار سایر انواع سرمایه(انسانی، مادّی، فیزیکی و غیره) نام می برند. سرمایه ی اجتماعی سه مؤلّفه ی هنجارگرایی، اعتماد و مشارکت دارد. مبانی و اصول این نظریه در نظر اندیشمندان قدیم وجود داشته ؛ ازجمله سعدی بواسطه ی سفرهای متعدد و نشست وبرخاست با افراد مختلف، با زیر و بم زندگی جوامع عصر خویش آشنایی داشته و برای رسیدن به جامعه ی آرمانی نظریه ای جامع دارد که در بوستان آمده است. بوستان اثری تعلیمی- اخلاقی است و این پژوهش برای آشنایی با نظر اجتماعی سعدی، مؤلّفه ی مشارکت را در بوستان به شیوه ی اسنادی همراه با تحلیل محتوا بررسی نموده و نشان داده که جایگاه بسامدی مؤلّفه مشارکت در بوستان بعد از هنجارگرایی و اعتماد قراردارد. از بین شاخص های آن، مشارکت اجتماعی بالاترین بسامد را داشته و از نظر نوع مشارکت، مشارکت برون سویه که نشانه ی روابط عاطفی جامعه ی مطلوب سعدی است، دارای بیشترین فراوانی است و بعد از آن مشارکت درون سویه قرار می گیرد. مشارکت بر اساسِ تقسیم کار- مشارکت تخصصی- دارای بسامد صفر بوده است و این یافته با ویژگی های جامعه تمایز نیافته عصر سعدی همخوانی دارد.
آسیب شناسی شهروندی زیست محیطی با تأکید بر بی تفاوتی زیست محیطی (مورد مطالعه: شهروندان شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعات اجتماعی از مفهومی چون بی تفاوتی به عنوان یکی از آسیب های مهم در شهروندی یاد شده است که مانعی در راه مشارکت سیاسی و اجتماعی و توسعه ی ملی است. از این رو بی تفاوتی زیست محیطی، یکی از مسائل مهم در حوزه ی شهروندی زیست محیطی است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر عوامل جامعه شناختی بر بی تفاوتی زیست محیطی در میان شهروندان شهر یزد است. بدین منظور، این تحقیق به شیوه ی پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام گرفت. جامعه ی آماری مورد مطالعه، کلیه ی افراد بالای 18 سال ساکن یزد و حجم نمونه ی 390 نفر با روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب گردید. چارچوب نظری مورد استفاده در این پژوهش، نظریه ی تلفیقی پاول استرن است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بی تفاوتی زیست محیطی شهروندان یزد در حد متوسط رو به پایین است. بی تفاوتی زیست محیطی با نگرش زیست محیطی و دانش زیست محیطی، احساس مسؤولیت، هنجار اجتماعی و عادت به رفتارهای زیست محیطی رابطه ی معناداری دارد و با افزایش این متغیرها، بی تفاوتی زیست محیطی کاهش می یابد و متغیر نگرش زیست محیطی بیش از سایرین بر بی تفاوتی تأثیرگذار است. نتیجه تحلیل مسیر نشان می دهد که متغیرهای مستقل توانستند 29 درصد از تغییرات بی تفاوتی زیست محیطی را تبیین کنند.
بررسی جامعه شناختی رابطه ی سبک زندگی و مشارکت اجتماعی شهروندان سالمند شهر گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهمترین عاملی که به تداوم حیات بشر یاری رسانده، مشارکت میان انسان هاست تا جایی که هیچ فرد یا ملتی بدون کمک دیگران نمی تواند به حیات خویش ادامه دهد. یکی از مؤلفه های بسیار مهم در جهت گیری مثبت رفتاری یک جامعه، در مفهوم مشارکت نهفته است؛ از این رو که مفهوم مشارکت، بویژه از دهه ی هفتاد میلادی به بعد، به عنوان یک موضوع مهم و کلیدی جای خود را در علوم اجتماعی و.. باز کرد. این بررسی به مطالعه ی عوامل مهم مشارکت اجتماعی سالمندان می پردازد. مقاله ی حاضر با هدف شناخت میزان رابطه ی مؤلفه های سبک زندگی با مشارکت اجتماعی شهروندان سالمند شهر گرگان است. روش این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی پیمایشی از شاخه ی میدانی است و جامعه ی آماری این تحقیق، شهروندان سالمند شهرستان گرگان هستند. ابزار گردآوری اطلاعات مبتنی بر پرسشنامه است. برای پایایی ابزار سنجش از روش آماری آلفای کرونباخ و برای سنجش اعتبار تحقیق از روایی صوری بهره گرفته شده است. این پژوهش به شیوه پیمایشی با کمک پرسشنامه درباره 500 نفر از سالمندان در شهر گرگان صورت گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش بین متغیر های سن، جنس، درآمد، شغل با سبک زندگی شهری و مشارکت اجتماعی شهروندان سالمند رابطه وجود دارد. بر اساس نتایج رگرسیون چندگانه از بین کل متغیر های مستقل، شغل، درآمد، کیفیت زندگی، امکانات شهری، سلامت جسمی، فرهنگ توسعه ی شهری، رضایت از خدمات شهری، هویت خانواده و باورهای دینی رابطه و همبستگی مثبتی با مشارکت اجتماعی داشتند و قادر بودند 55 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند. متغیر امکانات شهری بیشترین تأثیر مستقیم را بر مشارکت اجتماعی شهروندان سالمند داشت(64%) و بیشترین تأثیر کل متعلق به متغیر فرهنگ و توسعه ی شهری (38%) است که نشان می دهد هنوز فرهنگ و توسعه در شهرها برای مشارکت اجتماعی سالمندان تأمین نشده است.
بررسی رابطه بین مؤلفه های فرهنگی و تعلق ملی در بین شهروندان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس تعلق ملی به عنوان یکی از مؤلفه های سرمایه اجتماعی، واژه ای کلیدی در فرهنگ ملی است. هرگونه تعریف از جامعه با پذیرش احساس تعلق و تعهد انجام می شود و جامعه تا اندازه ای به این علت وجود دارد که مردم، احساس مثبتی درباره آن دارند. احساس تعلق ملی، یکی از امور مهم هر جامعه ای قلمداد می شود و شناخت درست آن و آگاهی کامل مسئولان و مجریان امر، درباره عوامل اجتماعی مؤثر بر آن می تواند گام مؤثری برای شناخت مسائل موجود در جامعه باشد. مقاله حاضر رابطه بین مؤلفه های فرهنگی و تعلق ملی در بین شهروندان شهر یزد را بررسی کرده است. جامعه آماری پژوهش، تمام شهروندان 15 تا 65 ساله شهر یزد هستند که با استفاده از فرمول کوکران، 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته است که از اعتبار و پایایی مناسبی برخوردار است. روش نمونه گیری نیز به صورت خوشه ای چندمرحله ای بوده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بین عرفی شدن، مصرف گرایی، و شبکه های اجتماعی مجازی با تعلق ملی، رابطه معکوس و معناداری وجود دارد، اما رابطه سن و ترجیحات ارزشی با تعلق ملی، مستقیم و معنادار بوده است. در معادله رگرسیون، متغیرهای مستقل توانسته اند 39 درصد از تغییرات متغیر تعلق ملی را تبیین کنند. بیشترین اثرگذاری بر روی متغیر وابسته (تعلق ملی) به ترتیب متعلق به متغیر عرفی شدن، سن، ترجیحات ارزشی، و مصرف گرایی بوده است.
عوامل و زمینه های گرایش به معنویت گرایی جدید در میان شهروندان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف فهم چیستی و چرایی گرایش به «معنویت گرایی جدید» در میان شهروندان تهرانی، به بررسی عوامل، زمینه ها و شاخص های گرایش به این پدیده خواهد پرداخت. رویکرد روشی مقاله، کیفی و روش به کار گرفته شده، تحلیل مضمونی است و از مصاحبه نیمه ساختاریافته و نمونه گیری نظری برای گردآوری داده ها بهره برده ایم. از مجموع 23 مصاحبه انجام شده، هشت مضمون به عنوان عامل: تنش اخلاقی، تجربه رنج، محرومیت، دسترسی به معنویت گرایی، ارتباط مؤثر با معنویت گرایان جدید، بحران معنا، تجربه فرامادی و تجربه حدی شناسایی شد. چهار مضمون: مدرن شدگی، نارضایتی فرهنگی، تجربه زیست جهان های دیگر و عاطفه گرایی نیز به عنوان زمینه شناسایی شد. همچنین شاخص های گرایش به سه بعد معرفتی، روانی و عملی تقسیم شد. گرایش معرفتی با باورهای فرامادی جدید، تغییر نظام معنایی، تلاش برای نزدیک سازی نظام معنایی فعلی و پیشین و تغییر غایات زندگی در میان گروندگان مشخص شد. گرایش روانی شامل جذب آثار خوب روانی شدن و تجربه فرامادی بود و گرایش عملی نیز با جذب روش های آسان سازی ارتقای اجتماعی و اقتصادی شدن و همچنین جذب کارکردها شدن معرفی شد.
بررسی الگوی مرد محور کار دهیاری در میان دهیاران زن در استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سابقة اندک حضور زنان در مدیریت عمومی روستاها در قیاس با مردان به شکل گیری کار اجرایی در فضایی مردانه منجر می شود. درنتیجه، اقلیتی از زنان در مقام دهیار ملزم به همکاری با تعداد زیادی از مردان هستند که علاوه بر تسلط بر کار، هنجارهای فضا را نیز تعیین می کنند. در این پژوهش، با هدف بررسی تجربة زنان در مواجهه با فضای مردانة دهیاری ها، پدیدة الگوی مردمحور کار دهیاری به دست آمد. بدین منظور، تجربة زنان دهیار در برخورد با این پدیده به شیوة نظریة بنیانی به طور عمیق و مستقیم کیفی بررسی شد. براساس یافته های این پژوهش، به دلیل اتخاذ رویکرد سنتی معطوف به جنسیت در کار اجرایی، باور جامعه به ناتوانی زنان و تلقی دهیاری به مثابة کار سیاسی، پدیدة مردانه بودن کار دهیاری شکل می گیرد. در این شرایط، دهیار زن با توجه به جنسیت، وضعیت تأهل و سن خود تحت تأثیر تقسیم کار جنسیتی برحسب قابلیت های فردی و اجرایی و حس استقلال خود راهبردهایی را مانند تظاهر به مردشدگی و حفظ استقلال شخصی اتخاذ می کند که به احساس مردشدگی در خود و همکاران زن، دوری از اقتضائات زنانه، پذیرش مردشدگی، احساس همترازی و برتری نسبت به مردان منجر می شود.
واکاوی تاثیر آگاهی های اجتماعی بر مقدار توانمندی زنان روستایی (بخش زنجانرود شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه سعی شد تاثیر آگاهی های اجتماعی بر مقدار توانمندی زنان روستایی بخش زنجانرود شهرستان زنجان بررسی شود. برای اجرای این پژوهش از روش پژوهش کیفی -کمی استفاده شد. جامعه بخش کیفی این پژوهش را افراد صاحب نظر در زمینه آگاهی های اجتماعی زنان روستایی تشکیل دادند. پژوهشگر بمنظور طراحی گویه های آگاهی اجتماعی پرسش نامه به مصاحبه با این افراد پرداخت. جامعه آماری بخش کمی این پژوهش را 15455 از زنان روستایی شهرستان زنجان تشکیل دادند که تعداد 386 نفر به تناسب و با روش تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از ابزار پرسش نامه محقق ساخته گرد آوری گردید که روایی آن به وسیله اعضای هیئت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه رازی تایید و پایایی آن در بخش آگاهی اجتماعی و ابعاد توانمندی نیز با استفاده از پیش آزمون و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 79/0 تایید شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 16مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روی هم رفته، بر اساس نتایج مقدار آگاهی اجتماعی 58 درصد از زنان در حدی متوسط بود. زنان روستایی در زمینه مسایلی همچون زمان حق استفاده زن از حق حبس و اجرت المثل کم ترین آگاهی را داشتند، اما در زمینه مسایلی از قبیل تعیین محل سکونت و مقدار ارث دریافتی دختر بیش ترین آگاهی را داشتند. یافته ها حاکی از مقدار متوسط توانمندی زنان روستایی (میانگین کل 8/2 از 5) بود. بمنظور تعیین مقدار تاثیر متغیر مستقل آگاهی اجتماعی بر متغیر وابسته توانمندی از رگرسیون خطی بهره گیری شد. نتایج پژوهش نشان دادند که متغیر مستقل توان تبیین 43 درصد از تغییرات متغیر وابسته یعنی توانمندی را دارد.
بررسی ارتباط بین هویت اجتماعی و فرهنگ شهروندی در شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
توجه به فرهنگ شهرون دی، رویک ردی نوین است که بیشتر کش ورهای توسعه یافته به آن پرداخته اند و نتایج مؤثر آن در توسعه ی پایدار، رفاه و پیشرفت های فرهنگی و اجتماعی، باعث شده که کشورهای در حال توسعه نیز ضرورت آن را درک کرده و زمینه ی توسعه آنرا فراهم آورند. با توجه به اهمیت موضوع فرهنگ شهروندی، پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش و ابزار تحقیق پرسشنامه به دنبال بررسی ارتباط بین هویت اجتماعی و فرهنگ شهروندی در شهر تهران به عنوان هدف اصلی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی شهروندان 18 سال به بالای شهر تهران می است که تعداد 600 نفر از آنها بر اساس فورمول کوکران به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته شده است. در این پژوهش به مطالعه ارتباط بین هویت ملی، هویت سیاسی، هویت فرهنگی، هویت دینی و هویت تاریخی به عنوان متغیرهای مستقل و پایبندی به فرهنگ شهروندی به عنوان متغیر وابسته پرداخته شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین میزان کل هویت اجتماعی (33/0P= ) و ابعاد آن یعنی هویت ملی (32/0P= )، هویت سیاسی (34/0P= )، هویت فرهنگی (23/0P= )، هویت دینی (36/0P= ) و هویت تاریخی (39/0P=) با پایبندی به فرهنگ شهروندی ارتباط مثبت و مستقیم وجود دارد. همچنین متغیرهای پژوهش به طور کلی توانسته اند به میزان 32/0 تغییرات متغیر پایبندی به فرهنگ شهروندی را تبیین معنادار کنند (R2=0.32).
«تجربه تهران»: تصویر تهران در فیلم های نسل امروز سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به مطالعه بازنمایی شهر تهران در آثار فیلم سازان نسل متأخر سینمای ایران اختصاص یافته است. در این پژوهش، با تأکید بر مفهوم ذهنیت نسلی، بر این پرسش تأمل می کنیم که کارگردانان دهه های هشتاد و نود سینمای ایران چه ذهنیتی درباره تهران دارند و در آثار خود به نمایش گذاشته اند. بدین منظور، فیلم های به نمایش درآمده از کارگردانان نسل چهارم سینمای ایران که از بستری شهری برخوردارند، انتخاب شده اند. شهر در این آثار، با تکیه بر مفهوم امر والا در اندیشه نیکولاس میرزوئف و با روش تحلیل محتوای کیفی (تحلیل تماتیک) مطالعه و موشکافی شده است. داده های این تحلیل بیانگر آن است که هرچند فیلم سازان جوان نگاهی معترض به شهر دارند و آن را عامل فساد و تباهی به تصویر می کشند، برخلاف اسلاف خویش که اغلب راه نجات را بازگشت به روستا و درواقع خروج از تهران عنوان می کنند، قهرمانان فیلم های نسل جدید سینماگران ایرانی، مسائل شهری را به شکلی تازه مفصل بندی می کنند که در تهران می ماند و با مصائب آن کنار می آید.
مشارکت اجتماعی در پهنه مرکزی تهران: با تأکید بر نهادهای مردم مدار و شورایاری ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادارة شهر فقط در نهادهای رسمی مدیریت شهری خلاصه نمی شود. در این پژوهش، بحث دربارة مشارکت با تمرکز بر دو نهادی صورت می گیرد که نقش مهمی در جلب مشارکت های مردمی دارند: سازمان های مردم نهاد به عنوان نماینده ای از جامعة مدنی و شورایاری ها به عنوان نماینده ای از دولت محلی. هدف این پژوهش بررسی تجربیات و تلاش های عینی پیرامون جلب مشارکت های مردمی در پهنة مرکزی شهر تهران (مناطق 6، 7، 11 و 12) است. روش تحقیق کیفی است و از تکنیک مصاحبة عمیق برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. مصاحبه ها با یازده نفر از مسئولان سازمان های مردم نهاد و همچنین هشت نفر از اعضای شورایاری محلات انتخابی در مناطق مرکزی تهران انجام گرفته است. پس از پیاده کردن تمام مصاحبه ها، تحلیل از طریق کدگذاری دستی داده ها براساس مقولات مشخص شده از قبل صورت پذیرفت. براساس یافته های این پژوهش، تعامل مثبت و سازنده ای میان سازمان های مردم نهاد و شورایاری ها از یک طرف و میان این دو نهاد با بخش دولتی و حکمرانی شهری از طرف دیگر ایجاد نشده است. سازمان های مردم نهاد تخصصی و شورایاری ها که هر دو دربارة مشکلات و مسائل اجتماعی و شهری آگاهی و شناخت خوبی دارند، در روابط قدرت نهادهای شهری و دولتی، جدی گرفته نمی شوند. در محلات قدیمی تهران به ویژه در مناطق 12 و 11، حس تعلق به فضاهای محلی کم شده است. بخشی از این مسئله به دلیل انباشته شدن آسیب های اجتماعی، زوال سرمایة اجتماعی محلی و مهاجرت ساکنان قدیمی به محلات بهتر است. نبود تعلق خاطر و کاهش سرمایة اجتماعی محلی، عدم مشارکت را به همراه می آورد.
ارزیابی تأثیرات اجتماعی و فرهنگی طرح پیرایش شهری و حذف زوائد بصری محور ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح «پیرایش شهری و حذف زوائد بصری» در محور تاریخی ناصرخسرو به منظور کاهش اغتشاشات بصری و تشخص بخشی به نماها و فضاهای با ارزش این محور، از سوی سازمان زیباسازی شهر تهران در حال انجام است. در این راستا سؤال اصلی این است که آیا اقدام مداخله ای پیرایش شهری و حذف زوائد بصری، باعث ایجاد بستری برای تحقق کارکردهای تاریخی، فرهنگی و گردشگری این محور خواهد شد؟ مقاله ی حاضر با استفاده از روش توصیفی، پیمایشی، میدانی و ابزارهای پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده نشان می دهد که عدم توجه به اسناد بالادستی و مغفول ماندن مؤلفه های رویکرد توسعه ی پایدار همچون امنیت و هویت در طراحی این پروژه، عاملی مختل کننده در اثرگذاری طرح خواهد بود.در عین حال اگر اقدام مداخله ای با رعایت پیشنهادهای تحقیق حاضر انجام پذیرد، شاهد تحقق اهدافی چون تقویت حس تعلق به مکان، افزایش احساس رضایت و اعتماد شهروندان به مدیریت شهری، کاهش خروج سکنه از این محور، کاهش روند تبدیل کاربری مسکونی به تجاری، رونق کسب و کار و افزایش گردشگری و تردد در اینجا خواهیم بود.
دینداری: مدارای اجتماعی یا فاصله اجتماعی (پیمایشی در میان مسلمانان و مسیحیان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وحدت و یکپارچگی، پذیرش یکدیگر در عین داشتن تفکر متفاوت و حتی مخالف، نداشتن رفتارهای تحقیرآمیز گروه های قومی، نژادی و دینی با یکدیگر و کاهش شکاف ها و فاصله های اجتماعی، از مسائل حائز اهمیت در تمامی ادوار و کشورها و مورد تأکید نهادها و مراجع فرهنگی ذی ربط است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطة دینداری با فاصلة اجتماعی در میان مسلمانان و مسیحیان شهر تهران، با تأکید بر مدارای اجتماعی به انجام رسیده است. چارچوب نظری، برایندی از نظریات دورکیم، رابرتز و آلپورت است. جامعه آماری، شامل مسلمانان و مسیحیان 18 سال به بالای شهر تهران است. روش تحقیق، پیمایش است و داده ها از میان 204 نفر نمونه به صورت خوشه ای، در شهر تهران جمع آوری شده است. نتایج رابطه سنجی میان متغیرهای تحقیق و متغیر وابسته نشان داد که بین میزان دینداری و فاصلة اجتماعی مسلمانان و مسیحیان، رابطة مستقیم، و میان مدارای اجتماعی و فاصلة اجتماعی، رابطة معکوس برقرار است. مطابق نتایج آزمون رگرسیون نیز متغیر (واسط) مدارای اجتماعی بیشترین تأثیر را بر فاصله اجتماعی دارد و پس از آن، دینداری و نوع دین، متغیرهای تأثیرگذار بر فاصلة اجتماعی هستند. درمجموع، متغیرهای واردشده در معادلة رگرسیون (نوع دین، دینداری، مدارای اجتماعی)، 49 درصد تغییرات متغیر فاصلة اجتماعی را تبیین می کنند.
رویکرد شهروندان تهرانی نسبت به متکدیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکدی گری یکی از آشکارترین نمادهای طرد اجتماعی در جامعه مدرن است که همواره عوامل مختلف دولت، مردم و متکدیان در تولید و بازتولید آن نقش دارند. در این تحقیق، بنا به نقش شهروندان در این امر، به بررسی رویکرد شهروندان تهرانی نسبت به فعل تکدی و سنخ متکدیان در سه بُعد نگرش، گرایش و کنش پرداخته شد. مطالعه حاضر با روش پیمایش و ابزار پرسش نامه در بین 600 نفر از شهروندان مرد و زن 15 تا 65 ساله در شهر تهران انجام گرفته است که با روش های نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، تصادفی نظام مند و ساده انتخاب شده بودند،. یافته ها نشان داد که از حیث کمک شهروندان به متکدیان، چهار سنخ از شهروندان تهرانی شامل دستگیری کننده قهار، دستگیری کننده معمولی، دستگیری کننده خنثی و بی توجه، و غیردستگیری کنندهقابل شناسایی اند که اکثریت نسبی شهروندان جزو دستگیری کننده معمولی هستند. همچنین، بین نگرش به کنش تکدی، گرایش به کمک به متکدی، اعتقاد به شیوع فقر در سطح جامعه، اعتقاد به نقش مردم در گسترش تکدی و احساس تکلیف نسبت به کمک به متکدی با کمک شهروندان به متکدی رابطه وجود دارد. یافته ها دلالت بر آن دارند که جریان کلی نگرش شهروندان تهرانی نسبت به کنش تکدی منفی است و آن را فعلی غیراخلاقی، غیرحرفه ای، ریشه در دلایل فردی، فاقد آثار مثبت برای کمک کنندگان به متکدی و... می دانند، اما رویکرد بخشی از شهروندان تهرانی نسبت به متکدیان پارادوکسیکال است. این گروه اخیر در عین حال که باور دارند کمک به متکدیان باعث گسترش و تعمیق آن در جامعه شده و در نهایت به فرد و جامعه آسیب می زند، اما همچنان معتقدند که متکدیان افرادی نیازمند ترحم و کمک اند و کمک به آنان یک تکلیف انسانی و مذهبی و در نتیجه امری واجب است.