فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۶۴۱ تا ۵٬۶۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی و مقایسه وضعیت فعالیت های فرهنگی انجام شده در شهرستان های استان ایلام نوشته شده و در صدد یافتن پاسخی به این سؤال بوده است که شهرستان های استان ایلام از لحاظ شاخص های توسعه فرهنگی چگونه اولویت بندی می شوند؟ جامعه آماری این پژوهش، استان ایلام و شهرستان های آن (آبدانان، ایلام، ایوان، دره شهر، دهلران، شیروان - چرداول، ملکشاهی و مهران) می باشد. روش تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات نیز تصمیم گیری چندشاخصه و به طور خاص، تکنیک تاپسیس است. شاخص ها جهت بررسی وضعیت فعالیت های فرهنگی از سالنامه آماری استان ایلام (1390) انتخاب شدند. این شاخص ها عبارتند از: تعداد برنامه های اجرا شده تئاتر و موسیقی، نمایشگاه های برپا شده فرهنگی و هنری، سینماها، چاپخانه های تحت نظارت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، کتابخانه ها، اماکن مذهبی و زائران حج تمتع و عمره. تجزیه و تحلیل داده ها و اجرای مراحل شش گانه تکنیک تاپسیس نشان داد که شهرستان ایلام به عنوان بهترین گزینه تعیین شده است و پس از آن به ترتیب، شهرستان های دهلران، آبدانان، شیروان - چرداول، دره شهر، ایوان، ملکشاهی و مهران در اولویت های بعدی قرار دارند.
بررسی تأثیر ویژگی های سازمانی بر هویت منسجم سازمانی برای توسعه ظرفیت های سازمانی در دانشگاه های شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی ویژگی های سازمانی مؤثر بر هویت منسجم سازمانی کارکنان برای بسترسازی توسعه ظرفیت های سازمانی است. این پژوهش بر حسب هدف، کاربردی و بر اساس شیوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان دانشگاه های شهرستان همدان تشکیل می دهد، که با استفاده از نمونه گیری از فرمول کوکران برای جامعه نامحدود، 392 کارمند به صورت تصادفی از چهار دانشگاه شهرستان همدان (بوعلی سینا، علوم پزشکی، صنعتی و آزاد اسلامی) انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های ویژگی های سازمانی، هویت سازمانی و ارزیابی ظرفیت های سازمانی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیلی عاملی تأییدی و مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای LISREL و SPSS انجام شد. نتایج تحلیل روابط ساختاری نشان داد از پنج ویژگی سازمانی انتخاب شده، به ترتیب دانش استراتژی کارکنان، ارتباطات داخلی، ابزارها و حمایت، کیفیت مدیران و گشودگی و پویایی بیشترین تأثیر را بر هویت یابی سازمانی کارکنان داشتند. همچنین رابطه علی بسیار قوی میان هویت منسجم سازمانی و ابعاد ظرفیت های سازمانی وجود دارد.
تحلیل عوامل مؤثر بر بی نظمی اجتماعی (با تأکید بر رفتار زباله پراکنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظم اجتماعی در هر جامعه اهمیت بالایی دارد. اخلال در نظم اجتماعی هزینه های زیادی برای جامعه در پی خواهد داشت. زباله پراکنی مصداقی از بی نظمی اجتماعی شهروندان، در حوزه شهروندی زیست محیطی است که در جامعه ما به مسأله ای اجتماعی تبدیل شده است. هدف تحقیق حاضر تحلیل عوامل مؤثر بر بی نظمی اجتماعی با تأکید بر زباله پراکنی است. در این تحقیق از رویکرد تلفیقی پاول استرن برای تحلیل زباله پراکنی استفاده شده است. روش تحقیق از نوع پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری شامل کلیه گردشگران داخلی است که در تابستان 1393 وارد استان مازندران شده اند. حجم نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران تعداد 385 نفر برآورد شده است. نتایج تحقیق نشان داد که رفتار زباله پراکنی با متغیرهایی چون نگرش زیست محیطی ضعیف، کنترل اجتماعی، ارزیابی منفی نسبت به زباله پراکنی، عدم احساس مسؤولیت، احساس منفی نسبت به زباله، زباله پراکنی توسط دیگران، عادت، گمنامی، فقدان خدمات و عدم آگاهی زیست محیطی رابطه معناداری دارد. همچنین با توجه به مدل مسیر ارائه شده، همه این متغیرها 36 درصد از تغییرات متغیر وابسته (رفتار زباله پراکنی) را تبیین کرده اند.
زمینه های اجتماعی حسادت در تعاملات روزمره؛ مطالعه کیفی دانشجویان دانشگاه یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حسادت به عنوان یکی از هیجانات انسانی، دارای پیامدهای مهمی در زندگی اجتماعی است. هدف این پژوهش بررسی زمینه های اجتماعی حسادت در تعاملات روزمره است. این تحقیق در رویکرد تفسیری- برساختی و با روش کیفی انجام شده و از روش نظریه داده بنیاد برای اجرای پژوهش و تحلیل داده ها استفاده شده است. نمونه گیری در دسترس برای گزینش افراد مورد مصاحبه و نمونه گیری نظری برای تشخیص تعداد افراد پژوهش به کار گرفته شد. به منظور گردآوری داده ها، با 40 نفر از دانشجویان دختر و پسر دانشگاه یزد مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. بعد از انجام کدگذاری باز، محوری و گزینشی، 8 مقوله اصلی و مدل پارادایمی ارائه شده است. مقوله های اصلی به دست آمده عبارت است از: مخاطره محرومیت، نابرابری، مادی گرایی، محتوای محرک رسانه، مقایسه اجتماعی، حسادت آموخته، ارزیابی عدالت و خصوصیات شخصیتی. مقوله هسته نهایی در این پژوهش، انگیزش اجتماعی حسادت است. این مقوله در قالب یک مدل پارادایمی شامل شرایط، تعاملات و پیامدها ارائه شده است.
مطالعه ی نقش رسانه های جمعی در تحقق شهروندی بوم شناختی (مورد مطالعه: شهروندان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، در اثر به هم خوردن تعادل زیستی به شکل توسعه ی شهری و آلودگی های زیست محیطی، مسؤولیت و وظیفه ی جوامع انسانی درباره ی محیط زیست اهمیت بیشتری یافته است. در این راستا، مفهوم شهروندی بوم شناختی با تأکید بر وظیفه مندی و مسؤولیت پذیری انسان در ارتباط با جهان اکولوژیک شکل گرفته است. از طرف دیگر، رسانه های جمعی با سیطره ی خود بر تمامی جنبه های زندگی انسانی، نقش انکارناپذیری در تحقق شهروندی بوم شناختی دارند. از این رو، در این پژوهش نقش رسانه های جمعی در تحقق شهروندی بوم شناختی با روش پیمایشی مورد بررسی قرار گرفته است. ابزار تحقیق پرسشنامه بوده که با بهره گیری از پژوهش های خارجی طراحی و با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی مؤلفه های آن مشخص و بومی سازی شده است. جامعه ی آماری تحقیق، شهروندان بالای 15 سال شهر تبریز در سال 94 هستند که 670 نفر از آنان با استفاده از فرمول کوکران و به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که، شهروندی بوم شناختی از وضعیت خوبی در بین شهروندان تبریزی برخوردار است. همچنین در میان ابعاد 11 گانه ی شهروندی بوم شناختی، همه ی ابعاد از میانگین متوسط به بالایی برخوردار بوده اما بعد عضویت در انجمن های زیستی دارای کمترین میانگین بوده است. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نیز نشان می دهد که رسانه های جمعی با شهروندی بوم شناختی ارتباط معناداری ندارد اما هر دو بعد رسانه های جمعی داخلی و خارجی ارتباط معناداری با شهروندی بوم شناختی دارند به طوری که، ارتباط رسانه های جمعی داخلی مثبت و رسانه های جمعی خارجی منفی بوده است.
فهم زمانی و تجربه حل مسأله؛ نمونه موردی «پلیس نامحسوس»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش پیش روبه نسبت فهم زمانی کنشگران و شیوة حل مسئله دریک وضعیت بغرنج می پردازیم. در این مسیر با بررسی تعدادی ازفیلم های برنامة «پلیس نامحسوس»، به شیوة حل مسئلةرانندگان توجه می کنیم. در این مطالعه با استفاده از رویکرد مردم روش شناسی و با تکنیک تحلیل گفتگو به نظم نهادی اندرکنش ها در موقعیت این فیلم ها پرداخته ایم و با استفاده از چارچوب نظری پدیدارشناسی و شاخص های ارنست پوپل می کوشیم فهم های زمانی دخیل در این گفتگو را تحلیل کنیم. در فرایند کار به لحظه ای توجه می کنیم که متخلفین پس از متوقف شدن به وسیلة پلیس می کوشند دلایل تخلف خود را توضیح دهند. با تحلیل این گفتگوها می بینیم که رانندگان متخلف از بیان هایی استفاده می کنند که مبتنی برفهم چرخنده از زمان است. این در حالی است که زمان قانون و پلیس و حتی زمان فن آوری جاده و اتومبیل،زمانی خطی و همگن است. در ادامه می بینیم که رانندگان متخلف چگونه برای مدیریت کردن مسئله و شرایط بغرنج خود یک گفتگو را به گونه ای سامان می دهند که مبتنی بر زمان خطی نباشد. در پایان این نتیجه حاصل می شود که زمان نه یک مقولة عام بر فراسوی جامعه بلکه مقوله ای است که در تجربه های خرد گوناگون پیوسته اشکال گوناگون به خود می گیرد.
بررسی شواهد وضعیت اجتماعی زنان در متون منتخب ادب فارسی (شاهنامه، بانوگشسپ نامه، خسرو و شیرین، گل و نوروز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آثار ادبی و مسائل اجتماعی با هم ارتباطی تنگاتنگ دارند؛ چنانکه با بررسی آثار بزرگ ادبی می توان به نکات ظریف اجتماعی در کنار آن پی برد. از جمله مسائل مهمی که همواره ذهن بشر را به خود مشغول داشته است، نقش اجتماعی زنان در طول تاریخ می باشد.
در این پژوهش به جستجو و تأمل درباره ی حقایق اجتماعی که در مورد زنان در متون ادبی منتخب بیان شده است پرداخته ایم؛ چنانکه دیده می شود بر اساس این تحقیقات بسیاری از حقایق تاریخی و ادبی با هم همسو می باشند. به این ترتیب با کمک آثار ادبی، می توان بسیاری از زوایای تاریک وضعیت اجتماعی زنان را روشن ساخت.
در این پژوهش روش تحقیق، روش توصیفی- تحلیلی می باشد. با مطالعه و بررسی چهار اثر شاهنامه، بانوگشسپ نامه، خسرو و شیرین و گل و نوروز به جمع آوری شواهد لازم پرداخته ایم. امید است که با این پژوهش به نتایج ارزنده ای در باب وضعیت اجتماعی زنان دست یابیم و دریچه ای تازه برای ادامه مطالعات ادبی- جامعه شناسی به روی خوانندگان گشوده شود.
تأثیر مؤلفه های مسئولیت اجتماعی بر کیفیت ارائه خدمات انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال هشتم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱
161 - 188
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه با پیشرفت فناوری و پیچیده شدن کارها، مسئولیت اجتماعی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است، مسئولیت اجتماعی در کلانتری ها به عنوان یکی از مهم ترین وظایف ذاتی برای انجام مأموریت ها و ارائه خدمات انتظامی به شمار می روند که این امر زمینه این مطالعه را تبیین و در ادامه با هدف شناسایی مؤلفه های مسئولیت اجتماعی و تأثیر آن بر کیفیت ارائه خدمات انتظامی، پژوهش ادامه خواهد یافت. روش شناسی: این مطالعه به روش، توصیفی– پیمایشی و برای انجام محاسبات آن از نرم افزار Spss استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کارکنان سرکلانتری سوم شهر تهران تشکیل و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، تعداد 99 نفر از آنها مورد سنجش و آزمون قرار گرفتند که برای جمع آوری داده ها و اطلاعات از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. یافته ها: مطالعه نشان داد سنجش پایایی پرسش نامه با ضریب آلفای کرونباخ 925/0 و روایی آن، با تأیید سوالات توسط استادان صاحب نظر مورد تأیید و پس از تحلیل در سطح اطمینان 99%، رابطه معنی داری بین برخی از مؤلفه های مسئولیت اجتماعی و کیفیت ارائه خدمات انتظامی وجود دارد و در میان مؤلفه های بررسی شده، کارهای مراجعین بیشترین و مسئولیت اخلاقی کمترین تأثیر را داشتند. تأثیر مؤلفه های مسئولیت اجتماعی بر کیفیت ارائه خدمات انتظامی بدان معنا است که بر اساس تغییر در مؤلفه های مسئولیت اجتماعی، به خوبی می توان تغییر در میزان کیفیت ارائه خدمات انتظامی را سنجید. نتیجه گیری: نتایج حاصل نشان داد که مؤلفه های مسئولیت اجتماعی، بر کیفیت ارائه خدمات انتظامی تأثیر مثبت و معناداری دارند و به عبارتی دیگر، سازمان پلیس هر اندازه که به مسئولیت اجتماعی خویش اهمیت بدهد، به طور مستقیم بر کیفیت ارائه خدمات انتظامی تأثیر می گذارد.
میزان تأثیرگذاری اقدامات اداره عملیات روانی ناجا برای مقابله با عملیات روانی (در بعد فرهنگی- اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال هشتم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳
129 - 150
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اگر پیش از این کشوری برای اعزام نیروی نظامی یا جمع آوری تسلیحات تلاش می کرد، امروزه خاک ریز نبرد به فرهنگ تبدیل شده است. درواقع، جنگ روانی از طریق لشکر فرهنگی انجام می شود. بسیاری از کارشناسان، عملیات روانی را دانش نبرد و نزاع برای تأثیرگذاری بر نگرش و افکار مردم و کنترل رفتار و اراده آنها تعریف می کنند. امروزه، اهداف و مقاصد عملیات روانی بیشتر از طریق اقدامات فرهنگی- اجتماعی و رسانه ها قابل دست یابی است. بخش قابل توجهی از عملیات روانی آمریکا در سال های پس از انقلاب اسلامی متوجه نیروهای مسلح به خصوص ناجا شده است؛ بنابراین هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان تأثیرگذاری اقدامات اداره عملیات روانی ناجا برای مقابله با عملیات روانی آمریکا در بعد فرهنگی و اجتماعی است.
روش شناسی: نوع پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و روش انجام آن توصیفی است. جامعه آماری این پژوهش عبارتند از فرماندهان، خبرگان و صاحب نظران ناجا که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شده اند و جامعه خبرگی که به صورت تمام شمار انتخاب شده است. پس از مطالعات وسیع کتابخانه ای، از پرسش نامه و روش های آمار توصیفی و استنباطی و نیز چندین جلسه خبرگی استفاده شده است.
یافته ها و نتایج: اداره عملیات روانی ناجا دارای دو حوزه نرم افزاری و سخت افزاری است که حوزه نرم افزاری، پنج مؤلفه و حوزه سخت افزاری، چهار مؤلفه دارد و هر کدام از مؤلفه ها دارای اقداماتی هستند که در نهایت در این پژوهش، به این نتیجه رسیدیم که هجده اقدام از حوزه نرم افزاری و پانزده اقدام از حوزه سخت افزاری بر اقدامات عملیات روانی آمریکا در بعد فرهنگی-اجتماعی مؤثر هستند.
مطالعه جامعه شناختی رابطه بین جهانی شدن و مدیریت بدن (مطالعه موردی: دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور گلپایگان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال دهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴
25 - 42
حوزههای تخصصی:
رشد بخشی و اثر آن بر درآمد جنسیتی نیروی کار در ایران (رویکرد ماتریس حسابداری اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
حوزههای تخصصی:
با توجه به طبیعت متفاوت ساختار تولید در بخش های مختلف اقتصاد، رشد این بخش ها اثر متفاوتی بر اشتغال دارد. از سوی دیگر با توجه به تجزیه بازار کار بر حسب جنسیت، اثر رشد بخش های مختلف اقتصاد بر اشتغال زنان و مردان نیز متفاوت است. در این پژوهش ساختار شغلی اشتغال زنان در بخش های مختلف اقتصادی در ایران و اثر رشد بخشی بر درآمد جنسیتی نیروی کار (مردان و زنان) در چارچوب مدل ماتریس حسابداری اجتماعی بررسی شد. از آنجایی که در ماتریس های حسابداری اجتماعی موجود در ایران حساب عوامل تولید خصوصاً نیروی کار بر حسب جنسیتی تفکیک نشده است، در همین راستا هدف اولیه در این پژوهش ارائه روشی به منظور تهیه ماتریس حسابداری اجتماعی که در آن درآمد نیروی کار بر حسب جنسیت تفکیک شده است. سپس بر اساس آن مدل ماتریس حسابداری اجتماعی ارائه و اثر رشد بخشی بر کل درآمد نیروی کار، درآمد نیروی کار زنان، و درآمد مردان به تفکیک مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهند با رشد بخشی اثرات یکسانی بر درآمد شاغلین زن و مرد ندارد و درآمد نیروی کار مردان با اختلاف زیادی بیش از درآمد نیروی کار زنان افزایش می یابد.
تأثیر جنسیت مدیران ارشد شرکت بر محافظه کاری شرطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مطرح در حوزه تصمیم گیری های مدیریتی و حاکمیتی شرکتی این است که میزان مشارکت زنان نسبت به مردان تحت الشعاع تعصبات مردانه قرار گرفته است. نابرابری های جنسیتی به ویژه در حوزه مدیریتی سبب شده تا آن گونه که شایسته است از نیروی بالقوه زنان استفاده نشود. زنان و مردان دارای سبک مدیریت و رهبری متفاوتی هستند، از جمله این تفاوت ها حساسیت اخلاقی متفاوت مانند تفاوت در محافظه کاری در گزارشگری مالی است. این پژوهش به بررسی رابطه میان جنسیت مدیران ارشد شرکت (در سطح هیئت مدیره و مدیریت عامل) و محافظه کاری شرطی پرداخته شده است. اطلاعات مورد نیاز از صورت های مالی136 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1385 تا 1392 جمع آوری شده است. برای آزمون فرضیه پژوهش، رگرسیون چند متغیره با استفاده از داده های ترکیبی مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در شرکت های دارای عضو هیئت مدیره یا مدیرعامل زن در قیاس با شرکت های دارای مدیران ارشد مرد، حسابداری محافظه کارانه شرطی بالاتر است؛ به عبارت دیگر، زنان اخبار بد را در سود گزارش شده سریع تر شناسایی می نمایند.
تاثیر حکمروایی خوب بر کنش اقتصادی کارآفرینان (مورد مطالعه: کارآفرینان استان همدان)
حوزههای تخصصی:
حکمروایی خوب از جمله متغیرهای تاثیر گذار بر روند فعالیت ها و تصمیم های اقتصادی بازیگران اقتصادی(بخصوص کارآفرینان)هر جامعه ای است. هدف از تحقیق حاضر، پاسخ به این سوال است که اصولاَ تا چه حدی، مولفه های حکمروایی خوب در کشور بر فعالیت ها و تصمیم های اقتصادی کارآفرینان تاثیر دارد. فعالیت اقتصادی کارآفرینان می تواند در راستای تولید هرچه بیشتر و گسترش بنگاه های تولیدی خود باشد و یا اینکه سود ناشی از مازاد اقتصادی را از جرگه تولید خارج کرده و در اموری غیر از تولید، سرمایه گذاری کند، که می توان به ترتیب به تبعیت از ویلیام بامول آن ها را کارآفرینی مولد/نامولد نامید. به لحاظ روش شناسی، پژوهش حاضر در زمره پژوهش های ترکیبی است که در آن نتایج بخش کمّی(پیمایش) با نتایج بخش کیفی(تحلیل مضمون مصاحبه ها) با هدف تکمیل یکدیگر، تلفیق شده اند. نمونه گیری کمّی، بصورت ترکیبی(مطبق و تصادفی ساده) از بین کارآفرینان استان همدان و نمونه گیری بخش کیفی، به صورت هدفمند با کارآفرینان برتر استان همدان صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد به طور متوسط مولفه های حکمروایی خوب بر روی کارآفرینی مولد تاثیر مثبت دارد به طوریکه 16% از واریانس شیوه فعالیت اقتصادی کارآفرینان ناشی از متغیرهای حاضر در مدل می باشد. نتایج بخش کمّی و کیفی داده ها همدیگر را پوشش داده و یکدیگر را تائید نمودند. از مهمترین نتایج تحقیق می توان به نقش نمایندگان مجلس در وضع قوانین حمایتگر از تولیدات داخلی، تصحیح قوانین مالیاتی عادلانه و تصحیح عملکرد بانکها در تشویق جامعه به کارآفرینی مولد نام برد.
جایگاه فضای مجازی اینترنت و فضای باز شهری در الگوی فراغتی نوجوانان امروزی (مطالعه ی موردی: نوجوانان محله ی رجایی شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای بازشهری و محله ای، با ایفای نقشی حیاتی در رشد اجتماعی نوجوانان، باید بخش عمده ای از زمان و محیط زندگی روزمره ی آنان را بویژه برای رفع نیاز به تعامل با همسالانشان، به خود اختصاص دهند. در سال های اخیر، با تأثیر توسعه ی تکنولوژی بر الگوی فراغتی نوجوانان، این پتانسیل وجود دارد که آن ها بدون جابجایی فیزیکی یا حضور در فضاهای شهری، بتوانند فضایی مجازی برای رفع این نیاز حیاتی خود داشته باشند. بنابراین در پژوهش حاضر با روش پیمایشی، به بررسی جایگاه فضای مجازی اینترنت و فضاهای شهری و مقایسه ی دوام و کیفیت حضور نوجوانان محله ی رجایی شهر در هر یک از این فضاها پرداخته می شود که طی آن، 250 نوجوان به روش طبقه بندی متناسب انتخاب شده اند. یافته ها نشان می دهد که روزانه 88% از نوجوانان در اینترنت، و 47% از آنان در فضاهای شهری حضور می یابند که بین متغیرهای زمینه ای، پایگاه اجتماعی-اقتصادی، امنیت اجتماعی و هویت اجتماعی آنان با میزان حضورشان در این فضاها رابطه ی معناداری وجود دارد. اما بین میزان حضورشان در فضای مجازی با متغیرهای جنسیت، امنیت جانی و امنیت مالی رابطه ی معناداری به دست نیامد. در مجموع 59% از نوجوانان، در ساعات عصر که بهترین بخش از اوقات فراغتشان برای حضور در فضاهای شهری تلقی می گردد، مشغول فعالیت در اینترنت هستند و طبق یافته های استنباطی، هرچه میزان حضور نوجوانان در فضای مجازی بیشتر باشد، از میزان گرایششان به حضور در فضاهای شهری کاسته می شود.
نقش مؤلفه های اجتماعی در پیشگیری از جرائم شهری (سرقت و مواد مخدر) نمونه ی موردی منطقه ی سه شهرساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تناقضات اجتماعی، تضادها و محرومیت ها منجر به بروز انحرافاتی در جامعه شده اند، مقاله ی حاضر با شناسایی این مؤلفه ها و عوامل مؤثر بر ویژگی های اجتماعی و تأثیر آن در پیشگیری از جرم (سرقت و مواد مخدر)، به بررسی آن در منطقه ی سه شهرساری در استان مازندران می پردازد. با توجه به واکاوی ادبیات نظری ارتباط مؤلفه های کالبدی (روابط اجتماعی، انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و تعلق مکانی) با پیشگیری از جرم (سرقت و مواد مخدر) به دستیابی به نتایج دقیق تری منتهی گردید. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از نظر شیوه ی اجرا، کمّی و کیفی است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش به صورت کتابخانه ای، میدانی و توصیفی و تحلیلی بوده و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss و روش آماری (آزمون T و ضریب پیرسون) استفاده شده است. واحد تحلیل این تحقیق مناطق 3 شهر ساری و حجم نمونه ی آن نیز 381 خانوار در سطح مناطق 3 شهر ساری هستند و مشخص شده است که در منطقه ی سه شهر ساری مؤلفه های اجتماعی چون روابط اجتماعی، انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و تعلق مکانی، در پیشگیری از جرم در وضعیت مطلوبی قرار دارند اما مؤلفه ی آگاهی اجتماعی در وضعیت نامطلوبی قرار دارد. همچنین بین مؤلفه های اجتماعی روابط اجتماعی، آگاهی اجتماعی، اعتماد اجتماعی، و انسجام اجتماعی، درکاهش نرخ بزهکاری و پیشگیری از وقوع جرم (مواد مخدر)، رابطه ی معناداری وجود دارد. نتیجه ی آماری در مورد مؤلفه ی آگاهی اجتماعی 87/2 است که در منطقه ی سه وضعیت نامطلوبی وجود دارد. در مورد پیشگیری از وقوع جرم (سرقت)، از بین مؤلفه های اجتماعی، مؤلفه های تعلق مکانی، آگاهی اجتماعی و انسجام اجتماعی، با پیشگیری از وقوع جرم (سرقت)، رابطه ی معناداری وجود دارد. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که در منطقه ی سه شهر ساری به علت وجود افراد مهاجر و تراکم جمعیت بویژه جمعیت بیسواد و عدم آگاهی اجتماعی، ارتکاب جرم برای افراد مجرم در این منطقه افزایش یافته است.
نقش زنان روستایی در ایجاد کسب وکار سبز (مطالعه موردی دو روستای قلعه قافه بالا و کفش محله استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر برخی از روستاهای ایران به دلیل مهاجرت مردان بافت زنانه پیدا کرده اند. مهاجرت مردان از روستاها به کلان شهرها عمدتاً به دلایل اقتصادی متعددی ازجمله فقدان شغل مناسب در روستا، درآمدهای پایین، بیکاری های فصلی، کوچک بودن زمین های مورد بهره برداری و غیره همواره رو به افزایش بوده است. در این رابطه، نقش سیاست گذاری های اجتماعی مقتضی با این شرایط در ایجاد اشتغال و حمایت از تولیدکنندگان کلیدی در روستاها حائز اهمیت می گردد. در این پژوهش به بررسی نقش زنان در برخی از روستاهای استان گلستان از جمله روستای قلعه قافه بالا و کفش محله پرداخته شده که توانسته اند با استفاده از ارتقای قابلیت های انسانی، شناسایی منابع جغرافیایی و زیست محیطی و به کارگیری دانش بومی موجود در روستا به ایجاد کسب وکار سبز و معیشت پایدار دست یابند. در این پژوهش با اتکاء به رهیافت نظری آمارتیا سن و مفهوم قابلیت انسانی به راه حل های کاهش فقر و بیکاری در روستاهای موردمطالعه پرداخته شده است. همچنین این پژوهش از روش مطالعه موردی با تکنیک های مشاهده مشارکتی و مصاحبه عمیق بهره مند شده است. نتایج پژوهش نشانگر آن است که زنان این روستاها پس از سپری کردن مراحل توانمندسازی و با ایجاد گروه، توسعه مشارکت اجتماعی، افزودن ظرفیت عاملیت تغییر، تولید صنایع دستی، ایجاد صندوق های خُرد روستایی و تغییر الگوی کشت توانسته اند نقش مهمی در کاهش فقر و بیکاری و بازگشت مردان به روستا ایفا کنند.
تحلیل چندسطحی خشونت ورزی: مطالعه پیمایشی خشونت ورزی دانش آموزان دبیرستان های شهر سقز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده خشونت و روند افزایشی آن در میان دانش آموزان یکی از مسائلی است که امروزه سبب نگرانی خانواده ها و متولیان امر تعلیم و تربیت شده است. عوامل مختلف در سطوح فردی، رابطه ای (خانواده و دوستان)، اجتماع محور و جامعه ای در تکوین و تداوم خشونت ورزی مؤثر است. در این تحقیق به منظور بررسی تأثیر این عوامل بر خشونت ورزی دانش آموزان، از مدل های اکولوژیکی استفاده شده است. این تحقیق از نوع پیمایشی است که در طی آن با 400 نفر از دانش آموزان دبیرستان های دخترانه و پسرانه شهر سقز مصاحبه شده است. یافته ها نشان می دهد که میانگین خشونت ورزی دانش آموزان معادل 39 درصد بود که بر مبنای یک مقیاس از صفر تا 100 پایین ارزیابی می شود. در میان ابعاد خشونت، نوع غالب خشونت کلامی بوده و خشونت فیزیکی شدید در پایین ترین سطح قرار داشته است. تحلیل رگرسیونی چند متغیره نشان می دهد که خشونت ورزی با متغیرهای قربانی خشونت شدن، شاهد خشونت بودن، بی عدالتی در مدرسه، توانایی حل مسالمت آمیز تضادها، میزان جرم در محله، نظارت والدین، پایبندی به دستورات اخلاقی، تنبیه در مدرسه، کنترل اجتماعی مرتبط است. متغیرهای مذکور در مجموع 40 درصد تغییرات خشونت ورزی در بُعد کلامی و بیش از 70 درصد از تغییرات خشونت ورزی دانش آموزان را در ابعاد فیزکی ملایم و شدید تبیین می کنند. در بخش پایانی مطالعه، دلالت های یافته ها و نتایج تحقیق در زمینه سیاست گذاری اجتماعی و فرهنگی مورد بحث قرار گرفته است.
فراترکیب مدل های نوآوری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، عوامل متعددی وجود دارند که باعث شده اند تا نوآوری اجتماعی به صورت برجسته از سوی جامعه رهبران، مدیران کلان، تصمیم سازان و تصمیم گیران، مراکز علمی و دانشگاهی و حتی سازمان هایی با مأموریت های اجتماعی مورد توجه قرار گیرد. ازاین رو مدل های مختلفی برای آن ارائه شده است. مقاله حاضر در تلاش است تا با استفاده از روش فراترکیب، یافته های مطالعات صورت گرفته در این خصوص را به صورت نظا مند بررسی کرده و براساس فرایند شکل گیری و دستاورد خروجی، به تحلیل آنها بپردازد. برای این منظور، با مراجعه به اسناد و مدارک معتبر قابل دسترس در سایت های الکترونیکی «گوگل»، «اسکوپوس» و «تپ سی» در بازه زمانی 2000 تا 2015، از میان انبوه مقالات اولیه، تعداد 30 مقاله مناسب شناسایی شدند. به منظور تحلیل مقالات منتخب، مفاهیم تشکیل دهنده، ابعاد و مؤلفه های تأثیرگذار، از روش تحلیل محتوا استفاده شد. در ادامه به منظور اعتبارسنجی مفاهیم استخراج شده، از روش پانل دلفی با حضور تعدادی از صاحب نظران و خبرگان استفاده شد. در پایان، یافته های پژوهش در قالب 4 گزاره، شامل «مسئله اجتماعی»، «چرخه تولید ایده»، «چرخه پیاده سازی» و «محصول» ارائه شد.
بررسی تأثیر سیاست های تحصیل اتباع افغانستانی در ایران (مورد مطالعه: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، شناسایی امکانات و موانع موجود در دسترسی اتباع افغانستانی به خدمات آموزشی و تأثیر سیاست های کنونی بر جامعه ایران است. برای جمع آوری اطلاعات با 116 نفر از اتباع افغانستانی ساکن شهر تهران در قالب مصاحبه های نیمه ساختاریافته مصاحبه شده است. نتایج نشان می دهد: آن دسته از اتباع افغانستانی که به صورت قانونی در ایران زندگی می کنند، اگرچه منع قانونی برای تحصیل ندارند، با موانعی چون فقدان توان مالی پرداخت شهریه، مقاومت مردم محلی، الزام به ترک کشور پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه یا عدم امکان اشتغال با مدرک تحصیلی روبرو هستند. اتباع غیرمجاز نیز در مدارس دولتی امکان ثبت نام ندارند و تعداد محدودی از آنها در قالب مدارس خودگردان تحصیل می کنند. با توجه به حضور پرتعداد مهاجران قانونی و غیرقانونی افغانستانی در ایران و تداوم مهاجرت به ایران، پیامدهای منع کودکان آنها از تحصیل متوجه جامعه ایرانی خواهد بود. شکل گیری نسلی کم سواد و کم مهارت و سرخورده از جامعه ایران می تواند حتی برای امنیت ملی کشور مخاطره آمیز است.