فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۴۱ تا ۴٬۶۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
بعد از دهه 1970 نوعی چرخش مطالعاتی از تمرکز صرف بر وجوه تولید به وجوه مصرف به ویژه مصرف فرهنگی و نوعی چرخش تبیینی از تأکید بر متغیرهای به اصطلاح «سخت» مانند طبقه، به تأکید و توجه به متغیرهای به اصطلاح «نرم» مانند هویت اتفاق افتاد. بر اساس این، پژوهشگران به مصرف موسیقیایی که یکی از مهم ترین گونه های مصرف فرهنگی است و تبیین آن بر اساس هویت جمعی توجه کردند. با وجود این، جامعه شناسان جامعه ما به هر دو واقعیت بررسی مصرف گونه های موسیقیایی و تبیین آن بر اساس عوامل فرهنگی، کمتر توجه کرده اند. با درنظرگرفتن محدودیت های بالا، مقاله حاضر نتیجه پژوهشی کمّی - پیمایشی است که درباره رابطه مصرف گونه های موسیقیایی با هویت جمعی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان لر دانشگاه یاسوج بوده اند که برای دسترسی به آنان از شیوه نمونه گیری طبقه ای چندمرحله ای متناسب با حجم استفاده شد. بر اساس نتایج پژوهش، مصرف موسیقی پاپ و موسیقی کلاسیک غربی به ترتیب پرمصرف ترین و کم مصرف رین گونه های موسیقیایی دانشجویان بوده اند. رابطه هویت قومی با مصرف گونه های موسیقیایی محلی، پاپ و مذهبی، مثبت و معنادار و با موسیقی سنتی و غربی، غیرمعنادار بود. رابطه هویت ملی با مصرف گونه های موسیقیایی غربی و پاپ، منفی و معنادار، با موسیقی مذهبی، مثبت و معنادار و با سایر گونه های موسیقی غیرمعنا دار بود. رابطه هویت جهانی با مصرف گونه های موسیقیایی غربی و پاپ، مثبت و با موسیقی های سنتی، محلی و مذهبی، منفی و معنادار بوده است. درنهایت می توان گفت میزان برجستگی، تعهد و تعلق به هر یک از گونه های هویت جمعی، ذائقه مصرف موسیقیایی فرد را به سمت و سوی مصرف یک نوع موسیقی خاص سوق می دهد؛ به عبارتی افراد منفعلانه موسیقی مصرف نمی کنند، بلکه فعالانه متناسب با سرمایه های هویتی خود موسیقی های خاصی را انتخاب و مصرف می کنند.
«چپ اسلامی» و «توسعه لیبرالی» در ایران (مورد مطالعه: سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تأملی جامعه شناختی در رویکرد جناح «چپ سنتی» به «توسعه» در سال های پس از جنگ (1376- 1384) است. توسعه در این پژوهش به تغییر اجتماعی سازمان یافته تعبیر شده است. در این پژوهش، در قالب مطالعه ای موردی بر سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی- به عنوان یکی از مهم ترین و منسجم ترین و «ایدئولوژیک ترین» تشکل های این جناح- تمرکز شده است. سپس نقد آنان بر سیاست تعدیل اقتصادی و واکنش آنان به نسخه ای از همین سیاست و مشارکت آن ها در «پروژة توسعة سیاسی» در عصر اصلاحات در چارچوب تغییر مناسبات سیاسی و ایدئولوژیک پی گرفته شده است. این تشکل پیش از دوم خرداد منتقد جدی سیاست تعدیل اقتصادی بود و آن را «پروستاریکای نظام جمهوری» اسلامی می شمرد. قرارگرفتن در جایگاه اپوزیسیون قانونی، فروپاشی شوروی و «بحران» در ایدئولوژی چپ، تغییرات اجتماعی و فرهنگی و برآمدن ارزش ها و خواست ها و نیروهای اجتماعی جدید در کشور و مواجهه با بحث های تازة فکری، سازمان را در مدار تحول قرار داده است، اما آنچه معنا و مسیر و نمای بیرونی این تغییر را تعیین می کند، رخدادی پیشامدی و حادث است: دوم خرداد. پس از دوم خرداد سازمان هویتی اصلاح طلبانه می یابد و بازسازی نظم سیاسی را در صدر اهداف خود می نشاند، اما به عنوان عضوی مهم از ائتلاف اصلاح طلبی و با منطق اولویت دادن به بازسازی نظم سیاسی، لاجرم از بخشی از اهداف خویش، به طور عمده در حیطة اقتصاد، پس می نشیند و بر این انگاره تکیه می کند که هر تحولی از مسیر توسعة سیاسی و اصلاح ساخت قدرت می گذرد. این رویکرد پیامدهای متنوعی چه در عرصة نظر و چه در حیطة پرکتیس های سیاسی و اجتماعی دارد. در پژوهش حاضر، سویه های مختلف این رویکرد و ناسازه های مضمر در آن نشان داده می شود.
مطالعه جامعه شناختی دروغ گویی در روابط بینا جنسی مورد زوج های تهران)1395-1396)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درصدد مطالعه ی جامعه شناختی دروغ گویی در روابط پایدار بینا جنسی در سه گروه زوج های ازدواج قانونی، هم خانگی ها و نامزدها است. برای دستیابی به الگوهای دروغ گویی در روابط بینا جنسی به لحاظ روشی از رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که عواملی مانند احساس نا امنی، وابستگی اقتصادی به همسر، به دست آوردن دل همسر، و عدم تفاهم و اطمینان به رابطه زناشویی منجر به دروغ گویی، زوج های ازدواج قانونی می شود. همچنین عواملی مانند تسهیل و کسب رضایت متقابل، کنترل و حریم شناسی، عدم استقلال در زندگی منجر به دروغ گویی زوج های نامزد می شود و در زوج های هم خانه ای عدم تعهد و مسؤولیت پذیری، خودخواهی و پیگیری خواسته های فردی و محدودیتهای خانوادگی و فرهنگی منجر به دروغ گویی آن ها می شود. در مقایسه ی بین الگوهای دروغ گویی، یافته ها حاکی از آن بودنوع روابط زوج های دائم و قانونی به صورت تام شکل می گیرد که در زوج های نامزد و هم خانه ای روابط به صورت محدود است. دروغ گویی براساس کارکردی که برای فرد دارد در زوج های قانونی و دائم به عنوان مفر، در زوج های نامزد به عنوان تسهیل در رابطه و در زوج های هم خانه ای به عنوان سلاح و کسب لذت بیشتر اتفاق می افتد.
نقش زن در نگاره های دوره صفوی با تاکید بر آثار رضا عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حاکمان صفوی در پی رقابت با حکومت عثمانی و در جهت ایجاد توازن قدرت به گسترش رابطه با سایر کشورها پرداختند، این تعاملات بر جریان زندگی اجتماعی جامعه ایرانی تأثیر بسزایی گذاشت. جایگاه اجتماعی زنان ایرانی بهبود یافته و زنان نقش برجسته ای در حوزه های سیاسی و فرهنگی پیدا کردند. در نگارگری ایرانی نیز متأثر از این جریان، نگاره زنان متحول شد و تصاویر زنان که تا قبل از آن به عنوان عنصر مکمل ارائه می شد به صورت نگاره های تک برگی مصور شد. رضا عباسی از بزرگ ترین نگارگران صفوی و از پیشگامان نگاره های تک برگی است. در آثار وی زنان به صورت مستقل حضور یافته و مردان به عنوان عناصر فرعی اثر تصویر گشته اند. مقاله حاضر که به روش توصیفی تحلیلی و بر مبنای داده های تصویری و متنی انجام گرفته در پی دستیابی به مشخصه های تصویر زن در آثار رضا عباسی است. برآیند مقاله نشان از آن دارد که تصویرگری زنان در آثار وی به صورت مستقل و به منظور نمایش زنانگی و تأکید بر جنبه جنسیتی آن ها انجام شده است.
پیش بینی پرخاشگری ارتباطی پنهان (کناره گیری عاطفی و خراب کردن وجهه اجتماعی) بر اساس سبکهای دلبستگی در زنان متأهل شهر بیرجند: نقش میانجی احساس شرم و گناه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی عاطفه خودآگاه (احساس شرم و گناه) زنان در رابطه بین سبک های دلبستگی و پرخاشگری ارتباطی پنهان آن ها، انجام گرفته است. روش: مطالعه ی حاضر یک تحقیق همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش را زنان متأهل شهر بیرجند تشکیل دادند. حجم نمونه پژوهش حاضر شامل 350 زن متأهل بود. روش نمونه گیری از نوع در دسترس و ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه سبکهای دلبستگی کالینز و رید (1990)، مقیاس عاطفه خودآگاه (احساس شرم و گناه) تانجنی، واگنر و گومز (1989) و پرسشنامه پرخاشگری ارتباطی پنهان نلسون و کارول (2006) بود. به منظور تجزیه وتحلیل روش های آماری از همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین متغیرهای پژوهش رابطه معناداری وجود دارد (01/0≥P). بررسی مدل مفهومی پژوهش نشان داد که احساس شرم در رابطه سبک دلبستگی ایمن و اضطرابی با سازه کناره گیری عاطفی و احساس شرم به همراه احساس گناه در رابطه سبکهای دلبستگی با خراب کردن وجهه اجتماعی نقش میانجی معناداری دارند (01/0≥P). نتیجه گیری: به طورکلی نتایج نشان داد که رابطه سبکهای دلبستگی با پرخاشگری ارتباطی پنهان در زنان، با میانجی گری احساس شرم و گناه باشد. این نتیجه در مورد رابطه سبکهای دلبستگی با خراب کردن وجهه اجتماعی بیشتر نمود داشت.
تعیین رابطه بین خود ارزشیابی های محوری با اشتیاق شغلی در زنان شاغل سرپرست خانوار کمیته امداد شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش برای تعیین رابطه بین خودارزشیابی های محوری با اشتیاق شغلی زنان سرپرست خانوار کمیته امداد شهر اهواز طرح ریزی شده است. زنان سرپرست خانوار را می توان به عنوان یکی از ارکان اساسی هر جامعه در نظر گرفت. نمونه آماری بر اساس تناسب حجم نمونه با جمعیت مورد مطالعه و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان [1](1970) 200 نفر برآورد شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه خودارزشیابی های محوری جاج و همکاران (2003) و اشتیاق شغلی سالانوا و شائوفیلی (2007) بوده است. پایایی بدست آمده با استفاده از آلفای کرونباخ عزت نفس 78/0، خودکارآمدی 82/0، جایگاه مهار 72/0 و ثبات هیجانی 74/0 محاسبه شده است. این پژوهش در پی پاسخ گویی به این دو فرضیه است که بین خودارزشیابی های محوری و اشتیاق شغلی زنان سرپرست خانوار رابطه دارد. مؤلفه های خودارزشیابی های محوری قدرت پیش بینی اشتیاق شغلی را در بین زنان سرپرست خانوار دارند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که بین خودارزشیابی های محوری و اشتیاق شغلی زنان سرپرست کمیته امداد رابطه مثبت و معنی دار است. با نتایج بدست آمده از تحلیل رگرسیون با روش ورود مکرر بین متغیرهای پیش بین با متغیر اشتیاق شغلی برای کل آزمودنی ها همبستگی چندگانه 441/0=R بدست آمده است که در سطح 001/0> P معنی دار است.
نقش شیوه های مقابله مذهبی در بهزیستی روان شناختی زنان سرپرست خانوار شهرستان هشترود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش شیوه های مقابله مذهبی در بهزیستی روان شناختی زنان سرپرست خانوار شهر هشترود در سال 93- 1392 انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان سرپرست خانوار زیر پوشش سازمان بهزیستی شهر هشترود به تعداد 210 نفر بودند که بر اساس جدول مورگان، 106 نفر به عنوان نمونه پژوهش به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های مقابله مذهبی (افلاک سیر و گلمن، 2011) و بهزیستی روان شناختی(طبسی وزنجانی، 2005) استفاده شد. پایایی ابعاد پرسش نامه مقابله مذهبی بین 79/0 تا 89/0 و ابعاد پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ﺑیﻦ 62/0 ﺗﺎ 90/0 ﮔﺰارش ﺷﺪه اﺳﺖ. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که بین ابعاد مقابله مذهبی مثبت و بهزیستی روان شناختی رابطه مثبت معنادار ( 001/0p=) و بین ابعاد مقابله مذهبی منفی با بهزیستی روان شناختی ( 001/0p=) رابطه منفی معنادار وجود داشت. نتایج رگرسیون نشان داد که از بین مؤلفه های مقابله مذهبی ارزیابی خیرخواهانه پیش بینی کننده مثبت برای بهزیستی روان شناختی (001/0p= و 42/0 Beta= ) و احساس منفی نسبت به خداوند (001/0p= و 22/0- Beta= ) پیش بینی کننده منفی برای بهزیستی روان شناختی بود. از نتایج چنین برداشت می شود که ﺷﻌﺎﺋﺮ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﻧﻘشی ﻣﻬﻤ در افزایش بهزیستی روان شناختی ایفا میﮐﻨﺪ. بنابراین، ﭘﯿﺸﻨﻬﺎد ﻣﯽ ﺷﻮد ﻣﺪاﺧﻼت و اﻗﺪاﻣ ها در راستای ارتقا بهزیستی روان شناختی زنان با توجه به شیوه مقابله مذهبی فعال و ارزیابی خیرخواهانه اﻧﺠﺎم ﮔﯿﺮد.
مطالعه تجربه اسارت در جنگ ایران و عراق؛ بررسی رمان های «من زنده ام» و «حکایت زمستان» با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجاوز سراسری ارتش رژیم عراق از زمین، هوا و دریا به جمهوری اسلامی ایران در 31 شهریور 1359 حادثه مهمی است که بررسی ابعاد آن برای نسل حاضر و آینده دارای اهمیت فراوانی است. یکی از پیامدهای بسیاری از جنگ ها ازجمله جنگ ایران و عراق، بُعد اسارت است. هدف مقاله حاضر بررسی این پیامد جنگ هشت ساله بین دو کشور ایران و عراق است. این مقاله هم از زاویه تجربه های زنانه و هم تجربه های مردانه به مقوله اسارت نگریسته است. در این راستا با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و مبتنی بر رویکرد عرفی، دو مجموعه خاطرات دوران اسارت با عنوان «من زنده ام» خاطرات دوران اسارت معصومه آباد و «حکایت زمستان» خاطرات دوران اسارت عباس حسین مردی بررسی شده است و در ادامه، مفاهیم، مقوله های فرعی و درنهایت، مقوله های اصلی، برگرفته شده است. نتایج به دست آمده در این مقاله نشان می دهد که اسارت برای اسیران ایرانی تا حد زیادی به عنوان ادامه مقاومت و مبارزه تعریف شده بود، اما به طور خاص، تجربه های این زنان و مردان، ذیل 16 مقوله فرعی قابل تقسیم بندی است که با تحلیل و جمع بندی در قالب 6 مقوله اصلی تعریف می شوند که عبارتند از: تعارض مکانی، خشونت، عوارض جسمانی، تجربه های روانی، سازوکار های مقابله با بحران، و سیاست های خصمانه.
تحلیل رابطة بین جامعه پذیری سازمانی، رفتار رهبری، هویت سازمانی و فرهنگ سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی در بین کارکنان ستادی آموزش و پرورش شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطة بین جامعه پذیری سازمانی، رفتار رهبری، هویت سازمانی و فرهنگ سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی به مرحله اجرا درآمد. از جامعة آماری 742 نفری کارکنان ستادی آموزش و پرورش شهر اصفهان براساس فرمول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان (1970) 254 نفر، تعیین و سپس براساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، نسبتی حجم هر ناحیه آموزش و پرورش مشخص شد. ابزارهای پژوهش، پرسش نامة20 سؤالی جامعه پذیری سازمانی تائورمینا (1994)، پرسش نامة 36 سؤالی رفتار رهبری کویین و همکاران (2009)، پرسش نامة 6 سؤالی هویت سازمانی مائیل و آشفورث (1992)، پرسش نامة 24 سؤالی فرهنگ سازمانی والاچ (1983) و پرسش نامة 8 سؤالی رفتار شهروندی سازمانی وانگ (2004) بوده است که روایی سازه آن با استفاده از تحلیل عاملی به روش مؤلفه های اصلی و پایایی آن با آلفای کرونباخ (جامعه پذیری سازمانی893/0، رفتار رهبری 988/0، هویت سازمانی 85/0، فرهنگ سازمانی 918/0 و رفتار شهروندی سازمانی 816/0) تأیید شد. از 254 پرسش نامة توزیع شده، 253 پرسش نامه با میزان بازگشت 99/0 برگردانده شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام گرفت. یافته های حاصل از پژوهش در سطح خطای (P≤0/05 )نشان داد بین جامعه پذیری سازمانی، رفتار رهبری، هویت سازمانی و فرهنگ سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی رابطة مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین جامعه پذیری به واسطة هویت سازمانی و رفتار رهبری به واسطة فرهنگ سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی اثر داشته اند. براساس مقادیر شاخص های نیکویی برازش تعدیل شده برازندگی و جذر واریانس خطای تقریب الگوی معادلات ساختاری، برازش مناسب دارد.
بررسی نقش عوامل جمعیت شناختی و اجتماعی- اقتصادی در مصرف کالاهای فرهنگی جوانان 29-15 ساله شهر تهران (نمونه مورد مطالعه: فرهنگسراهای بهمن و اشراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به مصرف کالاهای فرهنگی به عنوان یکی از عوامل مهم داوری های زیباشناختی و یکی از مولفه های ذایقه عمومی جامعه رو به فزونی است.در این مقاله، گروه نوجوان و جوان (29-15 ساله) در شهر تهران به عنوان شهر پیشرو در حوزه فرهنگی به عنوان گروه هدف مورد توجه قرارگرفته و عوامل جمعیت شناختی تاثیرگذار برذایقه مصرفی آنها مورد مطالعه قرار می گیرد. در کشور ما، سهم جمعیتی این گروه بیش از هر گروه دیگری است. نظریات مختلفی در مورد مصرف فرهنگی و عوامل موثر بر آن طرح و بسط داده شده است از جمله بوردیو در این حوزه جزو صاحب نظران مهم به شما می رود. وی از انواع سرمایه ها و نوع مصرف کالای فرهنگی را مرتبط با برخی از عوامل به ویژه پایگاه طبقاتی و اجتماعی می داند. در همین ارتباط، توجه به سبک زندگی جای مهمی را به خود اختصاص می دهد. با عنایت به مباحث نظری و جهت بررسی موضوع، نمونه ای به تعداد 366 نفر از دو مراجعه کنندگان به دو فرهنگسرای اشراق و بهمن انتخاب شده و پرسشنامه طراحی شده جهت برآورد نظرات پاسخگویان به آنها ارایه شد.نتایج نشان داد که عوامل جمعیتی از جمله جنس، سطح تحصیلات فرد و والدین، رتبه فرزند و موارد مشابه تاثیر قابل توجهی بر مصرف کالاهای فرهنگی مورد استفاده دارد.
بررسی جامعه شناختی رابطه ی اعتماد اجتماعی و ارتباطات انسانی با تأکید بر خانواده های شهر تهران در سال 1395 -1393(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با عنوان «بررسی جامعه شناختی رابطه ی اعتماد اجتماعی و ارتباطات انسانی در خانواده های شهر تهران» در سالهای 1393تا 1395 صورت گرفته است. هدف از تحقیق، بررسی ارتباط میان ابعاد اعتماد اجتماعی و ارتباطات انسانی در خانواده های شهر تهران است. رویکرد نظری رساله ملهم از نظریات اندیشمندان تلفیق گرا با تأکید بر نظریه ی گیدنز و بوردیو است. روش تحقیق ترکیبی از روش اسنادی و پیمایش است. با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. نمونه گیری به صورت خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و در میان آنها پرسشنامه توزیع گردید. یافته های تحقیق نشان داد؛ بین تمامی ابعاد اعتماد اجتماعی و تمامی ابعاد ارتباطات انسانی نیز رابطه وجود دارد. نتایج رگرسیون خطی حاکی نشان داد تغییری به اندازه ی یک انحراف معیار در متغیر اعتماد بین شخصی موجب 288/0 انحراف معیار تغییر در نمره ی بعد کارکردی ارتباطات انسانی، 646/0 انحراف معیار تغییر در نمره ی بعد تعاملی ارتباطات انسانی و 652/0 انحراف معیار تغییر در نمره ی بعد ساختی ارتباطات انسانی می شود. تغییری به اندازه یک انحراف معیار در متغیر اعتماد نهادی موجب 227/0 انحراف معیار تغییر در نمره ی بعد کارکردی ارتباطات انسانی، 587/0 انحراف معیار تغییر در نمره ی بعد تعاملی ارتباطات انسانی و 737/0 انحراف معیار تغییر در نمره ی بعد ساختی ارتباطات انسانی می شود. تغییری به اندازه ی یک انحراف معیار در متغیر اعتماد تعمیم یافته موجب 336/0 انحراف معیار تغییر در نمره ی بعد کارکردی ارتباطات انسانی، 512/0 انحراف معیار تغییر در نمره ی بعد تعاملی ارتباطات انسانی و 456/0 انحراف معیار تغییر در نمره ی بعد ساختی ارتباطات انسانی می شود.
جوانان و روابط پیش از ازدواج؛ مطالعه کیفی زمینه ها، تعاملات و پیامد های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر در نظر دارد تا به میانجی رویکرد برساختی تفسیری به کشف و بررسی زمینه ها و دلالت های معنایی روابط پیش از ازدواج جوانان و پیامد های آن بر زندگی متأهلی در شهر سنندج بپردازد. داده های این مطالعه کیفی از طریق مصاحبه عمیق گردآوری شده و از روش نظریه زمینه ای برای تحلیل داده ها استفاده شده است. با کمک روش نمونه گیری نظری و هدفمند با 21 نفر از مشارکت کنندگان مصاحبه گردید و نهایتاً داده های گردآوری شده در قالب 18 مقوله محوری و یک مقوله هسته، کدگذاری و تحلیل گردید. نتایج پژوهش بیانگر آن است که جوانان پیش از ازدواج، به دلایل مشکلات عاطفی، شدت یافتن امیال جنسی و عضویت و تسهیل پذیرش در گروه دوستان به رابطه با جنس مخالف روی آورده اند. در این میان محرکات جنس مخالف به مثابه زمینه تسهیل گر و فنّاوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی به منزله شرایط مداخله گر عمل کرده اند. جوانانِ مورد مصاحبه با میانجی دو راهبرد «روابط عاشقانه» و «روابط مبتنی بر فریب» به رابطه با جنس مخالف تداوم بخشیده اند. بر اساس مطالعه حاضر، تجربه رابطه پیش از ازدواج، با تقویت حس نوستالژیک، پیامدهایی چون احساس تأسف، مقایسه و تنوع طلبی جنسی، اختلافات خانوادگی، بی وفایی و عدم پایبندی در زندگی متأهلی را در پی داشته است. مقوله هسته «سیالیت پیوند زناشویی» ناظر بر پیامد های رابطه پیش از ازدواج جوانان بر زندگی متأهلی می باشد.
تحلیل گفتمان عدالت جنسیتی در برنامه پنج ساله ششم توسعه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام برنامه ریزی در ایران، از گفتمان های سیاسی و اجتماعی حاکم تأثیر می پذیرد و جایگاهی که این گفتمان ها برای سوژه ها و مقوله ها قائل اند، در برنامه های توسعه بازنمایی می شود. از جمله سوژه های بسیار مهم، مسئله «زنان» است. بسته به اینکه سوژه زنان در چه حوزه گفتمانی قرار دارد، معانی و هویت های مختلفی به خود می گیرد. همین معانی متفاوت است که در نظام برنامه ریزی تبلور می یابد و به نوبه خود به برقراری عدالت جنسیتی یا تداوم نابرابری جنسیتی منجر می شود. پژوهش حاضر، به مطالعه کشمکش های کنونی جامعه ایران بر سر هژمونی معنایی در حوزه زنان (تطور گفتمانی) و بازنمایی بحث عدالت جنسیتی در برنامه ششم توسعه با روش تحلیل گفتمان لاکلو و موفه می پردازد. یافته ها در بحث تطور گفتمانی نشان می دهد که گفتمان اعتدال که به تعبیر فرکلافی حاصل دیالکتیک گفتمانی اصلاح طلبی و اصولگرایی است، دال های تهی را در حوزه گفتمان گونگی بازیابی می کند و معنای جدیدی به آن ها می دهد. براین اساس، نشانگان «اشتغال زنان»، «فرصت های برابر»، «رفع موانع حقوقی»، «خانواده گرایی»، «بی توجهی به جنسیت» و «رفاه و بیمه زنان» را در پیوند با دال کانونی «برابری زن و مرد» مفصل بندی می کند. همچنین تحلیل گفتمان عدالت جنسیتی در برنامه ششم توسعه، نشانگر آن است که گفتمان حاکم بر برنامه ششم، با نشانه ای محوری با عنوان «عدالت جنسیتی» و با مدلول های «فرصت های شغلی»، «سلامت و بهداشت»، «باسوادی زنان»، «اصلاح نظام حقوقی» و «مشارکت در تصمیم سازی و تصمیم گیری» شکل گرفته است که این نشانه های معنایی، به ترتیب دربرگیرنده عدالت اقتصادی، عدالت بهداشتی، عدالت آموزشی، عدالت حقوقی و عدالت سیاسی هستند. اگرچه این دال ها در متن برنامه، معناهای مستتر در مفاهیم را به طور کامل پوشش نمی دهند، می توان امیدوار بود که با اجرای برنامه ششم توسعه، زمینه های لازم برای نهادینه شدن مطالبات مدنی در موضوع برقراری عدالت جنسیتی در جامعه فراهم و نقش زنان در توسعه کشور پررنگ تر شود.
بررسی حقوقی اثر نشوز زوجه در تحقق وکالت وی در ازدواج مجدد زوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زوجه می تواند ضمن عقد نکاح شرط کند، مرد با وجود او یا حتی پس از او همسر دیگری اختیار نکند و در صورت تخلف، زن وکیل در طلاق با حق توکیل به غیر خواهد بود و می تواند پس از اثبات تحقق شرط در دادگاه و صدور حکم نهایی خود را مطلقه کند. از همان آغاز، در دعاوی طلاق به درخواست زوجه که مستند آن شرط عدم زوجیت بود دادگاه ها و دکترین حقوق، درباره ی ضمانت اجرای این شرط و تفسیر آن اختلاف نظر داشتند. برخی از قضات چنانچه علت ازدواج مجدد، تخلف زوجه از رابطه ی زوجیت و نشوز او باشد و زوج با اثبات عدم تمکین زوجه حکم ازدواج مجدد دریافت کند، زوجه را مستحق استفاده از وکالت در طلاق نمی شناسند، اما اغلب دادگاه ها صرف ازدواج مجدد بدون رضایت زوجه را موجب تحقق شرط مزبور دانسته اند. این تشتت آراء سبب شد تا هیئت عمومی دیوان عالی کشور نظریه ی نخست را صادر نمود. از این رو، این پرسش مطرح می شود که آیا نظریه ی پذیرفته شده با مبانی فقهی و حقوقی حاکم بر شرط، مطابقت دارد یا خیر؟ در این راستا اراده و قصد طرفین هنگام توافق بر شرط، با تفسیر دیوان موافق است یا خیر؟ رأی حاضر گر چه در نگاه سطحی قابل دفاع است، اما تأمل در مبانی رأی و متون فقهی بیانگر وجود اشکال اساسی در آن است. در این مقاله، این مهم به تفصیل بیان شده است.
ارائه الگوی ارتقای فرهنگ کتاب خوانی در میان دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف ارائه الگوی ارتقای فرهنگ کتاب خوانی در میان دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران انجام گرفت. روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری، شامل دانش آموزان مقطع اول و دوم متوسطه شهر تهران (344586) است. حجم نمونه این تحقیق باتوجه به فرمول نمونه گیری کوکران 383 نفر برآورد شد و ابزار اندازه گیری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود. جهت سنجش روایی، پس از تأیید روایی محتوا توسط خبرگان، میزان روایی سازه محاسبه و ارتباط سوالات و مؤلفه ها تأیید شد. همچنین برای سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده (خانواده 98/0، رسانه ملی 97/0، کتابخانه 97/0 و محیط آموزشی 98/0) شد. یافته های تحقیق نشان داد که خانواده با مؤلفه های ضرورت و پایگاه خانواده به ترتیب با میزان اثر (17/1) (79/0)، رسانه ملی با مؤلفه اطلاع رسانی با میزان اثر (82/0)، کتابخانه ها با مؤلفه های توسعه کمی و کیفی به ترتیب با میزان اثر (04/1) (82/0) و در نهایت محیط آموزشی با مؤلفه های تشویق به مطالعه، ایجاد احساس نیاز به مطالعه در دانش آموزان و باور به تأثیر کتاب در رشد فردی و اجتماعی به ترتیب با میزان اثر (81/0) (45/0) (47/0) در فرهنگ مطالعه آنان مؤثر هستند. همچنین یافته ها نشان داد زنان به نسبت مردان به توسعه کمی کتابخانه ها و پایگاه اجتماعی خانواده اهمیت بیشتری داده اند.
تأثیر سرمایه اجتماعی بر هویت اجتماعی و ملی جوانان مهاجر در شهرهای جدید مهاجرپذیر (مطالعه نمونه ای شاهین شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت عوامل زمینه ساز هویت مشترک در مناطق مهاجرپذیر جهت پیشگیری از چندگانگی هویتی و تعارض فرهنگی ضروری است. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر انواع سه گانه سرمایه اجتماعی پیوندی، فراگیر و ارتباطی بر برساخت هویت اجتماعی و ملی مهاجرین است. جامعه آماری افراد 15-45 سال هستند که به شهر «شاهین شهر»، از شهرهای مهاجرپذیر اصفهان، مهاجرت کرده اند و از بین آنها 150 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد، به رغم بالا بودن میزان مشارکت و اعتماد در شبکه های پیوندی در برابر سایر شبکه ها (با میانگین 2/4)، تنها سرمایه اجتماعی ارتباطی، یعنی روابط افراد با سطوح متفاوت قدرت، 23درصد از واریانس هویت اجتماعی و 41درصد از واریانس هویت ملی را تبیین می کند. بنابراین، عامل اصلی زمینه ساز هویت مشترک و وفاق جمعی، فراتر رفتن از شبکه های محدود خانوادگی و خویشاوندی است. این نتایج با وضعیت شبکه های اجتماعی در کشورهای در حال توسعه همخوانی دارد؛ در این کشورها ارتباط مفید و مستمر افراد با شبکه های دولتی در از بین بردن ازخود بیگانگی و پایبندی به ارزش های مشترک ملی مؤثر است.
واکاوی عبارت «ناز کردن» و ترکیب های حاصل از آن در زبان فارسی در پرتوی الگوی هَیجامَد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو سعی بر آن دارد تا در پرتوی مفهوم هَیجامَد (هیجان+ بسامد) و با بهره گیری از مدل هایمز (1967)، به بررسی موشکافانه قطعه زبانی «ناز کردن» در زبان فارسی بپردازد. یافته های این پژوهش نمایانگر آن است که قطعه زبانی «ناز کردن» و ترکیب های حاصل از آن، همواره در فرهنگ سنتی و جمع گرای ایرانی جاری و ساری است و واژگان مرتبط با آن، چه بسا دربارة گذشته، دارای گستردگی بیشتری می باشد. تعدد کاربرد این زباهنگ (زبان+ فرهنگ) بر پایه رویکردهای مبتنی بر هیجانات، حاکی از آن است که مردم ایران نسبت به این مفهوم دارای درجه بالایی از حس عاطفی بوده و در نتیجه، سطح هَیجامَد آنان از این زباهنگ در سطح بالایی (هَیجامَد درونی و هَیجامَد کلی) قرار دارد. برخورداری از هَیجامَد بالا به این زباهنگ، منجر به درک کامل و عمیق آن توسط ایرانی ها و در نتیجه افزایش شمار واژگان مرتبط با این مفهوم در زبان فارسی شده است. علاوه بر این، نتایج حاصل از بررسی دقیق این قطعه زبانی با در نظر گرفتن الگوی هایمز (1967)، حاکی از آن است که این زباهنگ اغلب در موقعیت های غیررسمی در گفتار، توسط شرکت کنندگانی که رابطه میانشان ممکن است از نوع هم تراز یا غیرهم تراز باشد، عمدتاً با هدف حفظ معیارهای ادب با لحن های مختلفی نظیر لحن های ملتمسانه، تحسین آمیز، توهین آمیز، کنایه آمیز و ... در مکالمات شفاهی مورد کاربرد قرار می گیرد.
جستاری حقوقی در قراردادهای هنرمندان اجراکننده آثار ادبی و هنری؛ با تأکید بر مطالعه تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اجراکنندگان آثار ادبی و هنری (ازجمله بازیگران و خوانندگان)، مانند هر مالک فکری دیگری حق بهره برداری از اجرای هنری خود را دارند. آنها می توانند شخصاً از این حق بهره برداری کنند یا از طریق قرارداد، اجازه بهره برداری آن را به دیگری اعطا نمایند یا اساساً حقوق خود را به دیگری انتقال دهند. قراردادهای مذکور معمولاً با مسائل حقوقی مانند مشخص نبودن ماهیت عقد، موضوع انتقال حقوق اجراکننده به تولیدکنندگان و قید مباشرت اجراکننده روبرو هستند و بنابراین، روشن نبودن این امور در بسیاری قراردادها می تواند بهره برداری از اجرای اثر ادبی و هنری را در هاله ای از ابهام قرار دهد. افزون بر اینکه مطالعات نشان می دهد اجراکنندگان آشنایی چندانی با حقوق خود ندارند. خلاقانه بودن اجراهای هنری و مبتنی بودن اجراها بر شخصیت مجری خود از عناصری هستند که قراردادهای اجرا را از سطح قراردادهای کارگر و کارفرمایی ارتقا می دهند و با مانع حقوقی برای تحقق عقد بیع یا اجاره مواجه می شود. مسئله پژوهش پیش رو آن است که آیا قراردادهای اجراکنندگان، ماهیت و مقررات ویژه ای می طلبند؟ این قراردادها چه ویژگی هایی باید داشته باشند؟ پژوهش کنونی با رویکرد تحلیلی توصیفی و از طریق ابزار کتابخانه ای و میدانی به گردآوری اطلاعات می پردازد و تلاش می کند ضمن بررسی حقوق هنرمندان اجراکننده و یافته های به دست آمده از طریق پرسشنامه و مصاحبه با اجراکنندگان شهر تهران، به ارزیابی و تحلیل این قراردادها بپردازد و سرانجام نتیجه گیری می نماید که قراردادهای هنرمندان اجراکننده اگرچه در بسیاری موارد تابع قواعد عمومی است اما در پاره ای موارد نیاز به مقررات ویژه ای دارد که هدف از آن، تعدیل روابط میان هنرمندان اجراکننده و تولیدکنندگان و نهایتاً رفاه بیشتر عموم مردم است.
تبیین جامعه شناختی عوامل مرتبط با عضویت، بازدید و ماندگاری کاربران در گروه های اینترنتی غیراخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی عوامل مرتبط با میزان بازدید از محتویات پیام در گروه های اینترنتی غیراخلاقی یا پورنوگرافی می پردازد. روش پژوهش پیمایش و ابزار آن پرسشنامه بسته پاسخ اینترنتی و جامعه آماری کلیه کاربران عضو گروه غیراخلاقی تشکیل می دهد و 115 نفر پاسخ دهنده بوده اند. یافته ها نشان می دهد، بیشتر کاربران عضو این گروه، مردان مجرد با 26 ساله و با مدرک کارشناسی و شغل آزاد هستند. میانگین بازدید هفتگی 7.13 بار و 80 درصد به موضوعات پورنوگرافی علاقه داشته و 82 درصد از مطالب پورنو رضایت مندند. 60 درصد کاربران از طرف اطرافیان نظارت نمی شدند. سن، تحصیلات و رضایت از گروه اینترنتی، علاقه به موضوعات پورنوگرافی با میزان بازدید از محتویات غیراخلاقی گروه رابطه مستقیم و معنادار داشت. میانگین بازدید از محتویات غیراخلاقی گروه در مردان، مجردین و بیکاران بیشتر از سایرین بود. در نهایت بین میزان رضایت از محتویات پیام های گروه، میزان نظارت اطرافیان و میزان عضویت افراد در سایر گروه ها با میزان بازدید آنها از پیام های این گروه نیز رابطه وجود داشته است.
تحلیل گفتمان تصانیف عارف قزوینی در دوران مشروطیت، بر اساس روش شناسی فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره مشروطه، آغاز پیدایش و گسترش جریان خردگرایی مدرن در ایران است. با ورود مضامین سیاسی و اجتماعی در حوزه شعر و موسیقی، گفتمان سیاسی دوره مشروطه در بستر موسیقی و ادبیات شکل گرفت. تصانیف میهنی از ابزارهای قدرتمند برای گسترش پیام مشروطیت بود چنانچه تحولات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در این دوره بر چیستی تولید موسیقی موثر بود. این مطالعه با کاربرد روش شناسی فوکو در تحلیل تصانیف میهنی عارف قزوینی کوشیده است به این پرسش پاسخ دهد که تحولات دوره مشروطه چه صورت بندی را در گفتمان تصانیف عارف قزوینی پدید آورده است؟ موسیقی ایران با تصانیف انقلابی موسیقیدانهایی نظیرعارف قزوینی متحول شد. این تصانیف به ترتیب فراوانی مقوم گفتمان ناسیونالیسم، لیبرالیسم، پارلمانتیسم، دموکراتیسم، سوسیالیسم و سکولاریسم هستند. گفتمان ناسیونالیسم محور همه تصانیف را سامان بخشیده است. تغییر جایگاه شعر و موسیقی، صورتبندی نو در تصانیف و اشعار؛ نقد قدرت و شکل گیری موسیقی مبتنی بر موسیقی غربی، از ویژگیهای این دوره است.