فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۶۱ تا ۳٬۲۸۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
محتوای اقلام تبلیغاتی نامزدهای انتخابات شوراهای اسلامی شهر، که شهر را در جای شهروند درک کرده اند، پیام های ارتباطی آشکار و پنهانی از چگونگی انجام دادن کارها توسط مدیریت شهری در شهر دارد؛ بنابراین، در این نوشتار کوشیده شده است با استفاده از روش تحلیل محتوای تلفیقی (کمّی و کیفی)، اهداف کلان و مضامین استراتژیک مکنون در محتوای اقلام تبلیغاتی نامزدهای پنجمین دوره انتخابات شورای اسلامی شهر بجنورد از چهار منظر کارت امتیازی متوازن، کشف شود. یافته ها نشان می دهند از 1175 شعار تبلیغاتی، به لحاظ فراوانی به ترتیب، منظر شهروند (64 درصد)، فرایندهای داخلی (68/20 درصد)، مالی (36/9 درصد) و یادگیری و رشد (96/5 درصد)، بیشترین و کمترین مفاهیم موجود در محتوای متنی اقلام تبلیغاتی را به خود اختصاص داده اند. مضامین استراتژیک مکنون در شعارهای تبلیغاتی به ترتیب، «تأمین نیازهای فضایی و مکانی شهروندان به طور متعادل و متوازن»، «عدالت در منابع و منافع مالی»، «برنامه اجرایی همسو با شهر و شهروند» و «ارتقای سرمایه های فکری» برحسب چهار منظر شهروند، مالی، فرایندهای داخلی و یادگیری و رشد است.درمجموع، مقدار بیشتر فراوانی داده ها در منظر شهروند (64 درصد) ممکن است ناشی از رفتار انتخاباتی معمول برای جذب نظر رأی دهندگان باشد؛ اما همچنین طرح مسئله از منظر مشکل در نسبت با عملکرد شهرداری و شورای شهر نیز است؛ مبنی بر اینکه فرایندهای داخلی، که عملیات اصلی اجرای استراتژی های منظرهای شهروند و مالی در آن اتفاق می افتد، به علت همسو نبودن با شهر و شهروندان، نتوانسته اند به الزامات شهر و خواسته های شهروندان، پاسخ لازم و کافی بدهند.
واکاوی کنش های احساسی - عاطفی در درمان اعتیاد مطالعه کیفی با روش نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی کنش های احساسی – عاطفی در درمان اعتیاد و با استفاده از روش کیفی و استراتژی نظریه زمینه ای انجام شده است و مشارکت کنندگان در پژوهش، بیست و سه نفر از بهبودیافتگان شهر اصفهان هستند. برای گردآوری داده ها از تکنیک مصاحبه عمیق و مشاهده مشارکتی و به منظور تحلیل اطلاعات از سه شیوه کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شده است. طبق یافته های مقاله، در درمان اعتیاد کنش های احساسی – عاطفی حول یک مقوله هسته به نام «مناسک به مثابه بستر کنش های عاطفی رهایی بخش» و چند مقوله اصلی به تفکیک اجزای مدل پارادایمی پژوهش شکل گرفته اند که شامل این موارد هستند: درزمینه وضعیت علی: ارتباطات عاطفی، حرکات ریتمیک، شخصیت شمن و احساس آزادبودن، درزمینه وضعیت زمینه ای: مناسک دینی، ایجاد شور و هیجان و برانگیختن احساسات و درخصوص وضعیت مداخله گر: موسیقی، شعر، فضا و مکان، عزاداری، ناقلان احساس، عمل – تعامل ها، ارتباط معنوی، گرفتن فاز و تعریق زیاد. براساس این نتایج، پیامد اصلی این کنش ها نیز درمان جسمی و روحی افراد معتاد است.
مطالعه کیفی فرایند نقش آفرینی تلگرام بر روابط عاطفی زوجین 40- 15 سال شهر بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مطالعه نقش شبکه اجتماعی بر روابط عاطفی زوجین 40-15 ساله شهر بروجرد در استان لرستان با استفاده از طرح کیفی و به روش داده بنیاد انجام شده است. داده یا جامعه موردمطالعه این پژوهش افراد متأهل 40-15 ساله شهرستان بروجرد استفاده کننده از شبکه تلگرام هستند. با استفاده از نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری مصاحبه به عمل آمده با 31 نفر از زوجین مورد تحلیل قرار گرفت. براساس بیان مدل نتایج نشان داد که : متغیرهای زمینه ای سن، جنس، تحصیلات، شغل، مدت ازدواج، تعداد فرزندان و ...، اعتیاد به تلگرام میزان، نوع، استمرار، ازدواج سنتی، اختلاف سنی زیاد با همسر، ازدواج زودهنگام، خواستگاری سنتی و پایگاه اقتصادی-اجتماعی، در تأیید این مفاهیم به عنوان بستر حاکم منظور راهبردهای اتخاذشده از سوی زوجین در رابطه با تلگرام است ؛ که افراد در اثر کمبودهای زندگی خود و همچنین جذابیت های تلگرام، به عضویت این شبکه درآمده و سپس تحت شرایطی همچون اعتیاد به تلگرام، پایبندی به هنجارها، ا ازدواج سنتی، پایگاه اقتصادی-اجتماعی اقدام به شکستن هنجارهای زناشویی در فضای آزادانه تلگرام می نماید. در نتیجه زوجین پس از مدتی دچار تنش در رابطه عاطفی میان خود و همسرش می شوند.
پیش بینی اعتیاد به اینترنت نوجوانان شهر قزوین بر اساس مسئولیت پذیری و سبک های دفاعی در دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
108 - 117
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی پیش بینی اعتیاد به اینترنت در نوجوانان شهر قزوین بر اساس مسئولیت پذیری و سبک های دفاعی بود. روش: روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی، از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی-همبستگی و همین طور از نظر نوع داده کمّی بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه شهر قزوین در سال تحصیلی 99 -1398 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای، تعداد 325 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت (یانگ، 1996)، مسئولیت پذیری (کالیفرنیا، 1948) و سبک های دفاعی (اندرز و همکاران، 1993) استفاده گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS20 در دو بخش توصیفی و استنباطی (همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام) در سطح معناداری 05/0 انجام پذیرفت.یافته ها: نتایج نشان داد که مسئولیت پذیری با اعتیاد به اینترنت رابطه منفی؛ مکانیسم های دفاعی رشد یافته با اعتیاد به اینترنت رابطه منفی و با مکانیسم های دفاعی رشد نایافته و روان آزرده رابطه مثبت داشت. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد مسئولیت پذیری به همراه مکانیسم های دفاعی رشد یافته و مکانیسم های دفاعی روان آزرده می تواند 10% واریانس اعتیاد به اینترنت را تبیین کنند. نتیجه گیری: اعتیاد با تاثیر شخصیت وظیفه شناس و سبک های دفاعی رشد یافته و اختلالات محور I و II رابطه دارد و افراد با شخصیت وظیفه شناس با سبک های دفاعی رشد یافته اعتیادی کمتری به اینترنت دارند.
بررسی احساس منزلت اجتماعی سالمندان: مقایسه سالمندان مقیم در مراکز نگهداری شهر مشهد با سالمندان غیر مقیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
145 - 165
هرم سنی جمعیت در ایران روندی معکوس دارد؛ به طوری که در سال های آینده جمعیت ایران به سالمندی متمایل خواهد شد. بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی وضعیت منزلت اجتماعی سالمندان و مقایسه ای میزان آن در دو گروه از سالمندان، یعنی سالمندان مقیم و غیرمقیم در مراکز نگهداری سالمندان در شهر مشهد است. فرضییه اصلی تحقیق عبارت بود از اینکه بین گروه سالمندان مقیم در مراکز نگهداری سالمندان و گروه سالمندان غیرمقیم در این مراکز، از نظر احساس منزلت اجتماعی تفاوت وجود دارد. برای بررسی و ارزیابی این فرضیه از «روش علّی-مقایسه ای» استفاده شد. ابتدا با 276 فرد مقیم در مراکز نگهداری سالمندان شهر مشهد که توانایی پاسخ گویی به سؤال ها را داشتند مصاحبه شد و پرسش نامیه تحقیق تکمیل شد. سپس، براساس ویژگی های زمینه ای آن گروه ازجمله سن، جنس، شغل و ...، گروه همتا با تعداد نمونیه 283 نفر از بین شهروندان مشهدی غیرمقیم در مراکز نگهداری سالمندان با همان پرسش نامه بررسی شدند و تحلیل مسیر انجام شد. دیگر سازه های این تحقیق عبارت بودند از: احساس عزت نفس، احساس ناامیدی، احساس خوشبختی و رضایت از خدمات مراکز نگهداری.نتایج پژوهشنشان داد که احساس منزلت اجتماعی به عنوان شاخص سنجش سلامت اجتماعی سالمندان تحت تأثیر سه شاخص سلامت روانی آنان یعنی احساس تنهایی، احساس عزت نفس و احساس خوشبختی است. برمبنای نتایج پژوهش، رضایت از خدمات مرکز متغیری است که بر احساس منزلت اجتماعی سالمندان مقیم در مراکز نگهداری، اثرگذاری بیشتری دارد. درمورد سالمندان غیرمقیم، بیشترین اثر به احساس ناامیدی مربوط است. احساس ناامیدی به طور مستقیم تأثیر زیادی بر سایر متغیرهای موردبررسی می گذارد و از طریق آن ها متغیر احساس منزلت اجتماعی را تحت شعاع می گذارد. در نتیجه گیری این پژوهش باید گفت که احساس منزلت اجتماعی سالمندانی که در مراکز نگهداری سالمندان زندگی می کنند، به طور معناداری کمتر از سالمندانی است که در کنار شهروندان دیگر ادامیه حیات می دهند. از طرفی، رضایت از خدمات مرکز نقش مهمی در احساس منزلت اجتماعی سالمندان مقیم در مراکز نگهداری دارد.
بررسی تحولات سیاست گذاری رفاهی مسکن در ایران (1358-1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۸
76 - 120
حوزههای تخصصی:
این مقاله به مطالعه سیاست مسکن در ایران می پردازد. سیاست مسکن به عنوان بعدی از سیاست اجتماعی می تواند تحت تأثیر جهت گیری ها و رویکردهای دولت ها قرار گیرد. اما درباره اینکه در ایران دولت های گوناگون چه جهت گیری نسبت به سیاست مسکن داشته اند دریافت دقیقی وجود ندارد. این مسئله خصوصاً درباره گروه های کم درآمد دارای اهمیت مدیریتی است. پرسش این پژوهش این است که تأثیر عملکرد دولت ها بر سیاست مسکن اقشار کم درآمد در ایران چگونه بوده است؟ برای پاسخ به این پرسش سیاست مسکن در دو بعد درون داد قانونی و برون داد اجرایی در طول سال های 1358 تا 1392 با استفاده از داده های کیفی موردمطالعه قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد سیاست مسکن در بعد درون داد قانونی در بازه زمانی مورد بررسی تابعی از رویکرد دولت ها بوده است. اما از بعد برون داد اجرایی باوجود تفاوت در نوع سیاست گذاری مسکن در دولت های مختلف، نتایج و عملکرد سیاست گذاری در خصوص تأمین مسکن اقشار کم درآمد مشابه بوده است. این بدان معنی است که سوای اختلافات در برخی درون دادهای قانونی، سیاست های دولت های یادشده در حوزه مسکن خصوصاً از دولت سازندگی تاکنون نتوانستند از چنان سنجیدگی و کارایی لازم برخوردار باشند که کم درآمدها را به حق خود در زمینه تأمین مسکن مناسب برسانند و لذا اسکان غیررسمی افزایش یافته و بر میزان بی مسکنی و بدمسکنی در طول سال های اخیر افزوده شده است. با فاصله گرفتن از دهه اول انقلاب تاکنون سیاست گذاری مسکن به گونه ای بوده که انباشت سرمایه را برای سوداگران فراهم کرده و از سوی دیگر منجر به شهروندزدایی از اکثریت جامعه گشته است. این امر منجر به کالایی شدن زمین و مسکن و رشد ارزش مبادلاتی آن شده است.
شناسایی اقدامات اجرایی پیشگیری از سرقت خرد در استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
1 - 24
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در میان انواع سرقت، سرقت های خرد، از جمله جرایم مالی هستند که در مقایسه با سایر سرقت ها دارای فراوانی قابل توجهی می باشند. پلیس با بهره گیری از جدیدترین شیوه های علمی سعی در اتخاذ تدابیر پیشگیرانه مؤثر دارد. هدف این پژوهش، شناسایی اقدامات اجرایی پلیس در پیشگیری از سرقت خرد در استان قم می باشد. روش شناسی: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و به روش کیفی می باشد، که داده ها از طریق انجام مصاحبه جمع آوری و به روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جامعه آماری شامل نخبگان پلیس می باشد که به شیوه اشباع نظری 15 نفر به عنوان نمونه تعیین گردید. برای اطمینان از روایی از نظرات اساتید و برای پایایی از روش بازآزمون، مقایسه و تکرار پذیری استفاده گردید. یافته ها : در مجموع، تعداد 25 شاخص به عنوان اقدامات اجرایی پلیس در پیشگیری از سرقت خرد شناسایی شدند که از این تعداد،12 شاخص (15/46 درصد) از اقدامات از نوع پیشگیری اجتماعی، تعداد 8 شاخص(77/30درصد)، از نوع پیشگیری انتظامی، تعداد 4 شاخص (38/15درصد)، از نوع پیشگیری وضعی و تعداد 1 شاخص (69/7 درصد)، از نوع پیشگیری کیفری می باشد. نتیجه گیری : در حوزه پیشگیری اجتماعی مواردی مانند آگاه سازی شهروندان، در پیشگیری انتظامی شناسایی مالخرها و برخورد با آنها و آموزش مناسب و روزآمد به نیروهای گشتی؛ در پیشگیری وضعی، در دسترس قرار نگرفتن اموال و نظارت بر ساخت و ساز مناسب محیط های شهری، نصب دوربین و تجهیزات پایش تصویر و بازسازی بافت های فرسوده و در پیشگیری کیفری نیز کنترل مجرمین حرفه ای و شناسنامه دار کردن آن ها و تشدید مجازات بازدارنده مورد تأکید بوده است. پلیس قم برای پیشگیری مؤثر از جرائم سرقت خرد، می بایست برنامه ریزی لازم را نسبت به تقویت شاخص های شناسایی شده با تمرکز بر شاخص های اجتماعی معمول دارد. زمینه و هدف: در میان انواع سرقت، سرقت های خرد، از جمله جرایم مالی هستند که در مقایسه با سایر سرقت ها دارای فراوانی قابل توجهی می باشند. پلیس با بهره گیری از جدیدترین شیوه های علمی سعی در اتخاذ تدابیر پیشگیرانه مؤثر دارد. هدف این پژوهش، شناسایی اقدامات اجرایی پلیس در پیشگیری از سرقت خرد در استان قم می باشد. روش شناسی: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و به روش کیفی می باشد، که داده ها از طریق انجام مصاحبه جمع آوری و به روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جامعه آماری شامل نخبگان پلیس می باشد که به شیوه اشباع نظری 15 نفر به عنوان نمونه تعیین گردید. برای اطمینان از روایی از نظرات اساتید و برای پایایی از روش بازآزمون، مقایسه و تکرار پذیری استفاده گردید. یافته ها : در مجموع، تعداد 25 شاخص به عنوان اقدامات اجرایی پلیس در پیشگیری از سرقت خرد شناسایی شدند که از این تعداد،12 شاخص (15/46 درصد) از اقدامات از نوع پیشگیری اجتماعی، تعداد 8 شاخص(77/30درصد)، از نوع پیشگیری انتظامی، تعداد 4 شاخص (38/15درصد)، از نوع پیشگیری وضعی و تعداد 1 شاخص (69/7 درصد)، از نوع پیشگیری کیفری می باشد. نتیجه گیری : در حوزه پیشگیری اجتماعی مواردی مانند آگاه سازی شهروندان، در پیشگیری انتظامی شناسایی مالخرها و برخورد با آنها و آموزش مناسب و روزآمد به نیروهای گشتی؛ در پیشگیری وضعی، در دسترس قرار نگرفتن اموال و نظارت بر ساخت و ساز مناسب محیط های شهری، نصب دوربین و تجهیزات پایش تصویر و بازسازی بافت های فرسوده و در پیشگیری کیفری نیز کنترل مجرمین حرفه ای و شناسنامه دار کردن آن ها و تشدید مجازات بازدارنده مورد تأکید بوده است. پلیس قم برای پیشگیری مؤثر از جرائم سرقت خرد، می بایست برنامه ریزی لازم را نسبت به تقویت شاخص های شناسایی شده با تمرکز بر شاخص های اجتماعی معمول دارد. زمینه و هدف: در میان انواع سرقت، سرقت های خرد، از جمله جرایم مالی هستند که در مقایسه با سایر سرقت ها دارای فراوانی قابل توجهی می باشند. پلیس با بهره گیری از جدیدترین شیوه های علمی سعی در اتخاذ تدابیر پیشگیرانه مؤثر دارد. هدف این پژوهش، شناسایی اقدامات اجرایی پلیس در پیشگیری از سرقت خرد در استان قم می باشد. روش شناسی: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و به روش کیفی می باشد، که داده ها از طریق انجام مصاحبه جمع آوری و به روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جامعه آماری شامل نخبگان پلیس می باشد که به شیوه اشباع نظری 15 نفر به عنوان نمونه تعیین گردید. برای اطمینان از روایی از نظرات اساتید و برای پایایی از روش بازآزمون، مقایسه و تکرار پذیری استفاده گردید. یافته ها : در مجموع، تعداد 25 شاخص به عنوان اقدامات اجرایی پلیس در پیشگیری از سرقت خرد شناسایی شدند که از این تعداد،12 شاخص (15/46 درصد) از اقدامات از نوع پیشگیری اجتماعی، تعداد 8 شاخص(77/30درصد)، از نوع پیشگیری انتظامی، تعداد 4 شاخص (38/15درصد)، از نوع پیشگیری وضعی و تعداد 1 شاخص (69/7 درصد)، از نوع پیشگیری کیفری می باشد. نتیجه گیری : در حوزه پیشگیری اجتماعی مواردی مانند آگاه سازی شهروندان، در پیشگیری انتظامی شناسایی مالخرها و برخورد با آنها و آموزش مناسب و روزآمد به نیروهای گشتی؛ در پیشگیری وضعی، در دسترس قرار نگرفتن اموال و نظارت بر ساخت و ساز مناسب محیط های شهری، نصب دوربین و تجهیزات پایش تصویر و بازسازی بافت های فرسوده و در پیشگیری کیفری نیز کنترل مجرمین حرفه ای و شناسنامه دار کردن آن ها و تشدید مجازات بازدارنده مورد تأکید بوده است. پلیس قم برای پیشگیری مؤثر از جرائم سرقت خرد، می بایست برنامه ریزی لازم را نسبت به تقویت شاخص های شناسایی شده با تمرکز بر شاخص های اجتماعی معمول دارد.
رابطه بین خودپنداره و مشارکت سیاسی زنان در شهر تهران در سال 1386(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۴
166-133
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه به منظور ایجاد توسعه سیاسی، مشارکت همه آحاد جامعه در امور سیاسی ضروری است. بنابراین مشارکت زنان در همه فعالیت های اجتماعی مانند سیاست لازمه توسعه سیاسی است؛ به نحوی که می توان گفت اقلیت بودن زنان در امور سیاسی، موجبات ناتمامی دموکراسی را در جامعه فراهم می کند و شناخت عوامل مؤثر بر آن مانند خودپنداره از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بر این اساس، هدف این پژوهش بررسی رابطه بین خودپنداره و مشارکت سیاسی زنان شهر تهران است. روش: روش تحقیق ازنظر مسیر توصیفی (پیمایش) و ازنظر هدف کاربردی بوده است. داده های موردنیاز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته در بین 389 نفر از زنان شهر تهران واقع در سن مشارکت سیاسی که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند، جمع آوری شده است. یافته ها: بین مؤلفه های تصور از طبقه اجتماعی-اقتصادی، تصور از مذهب، عقیده و پندار نسبت به شخصیت، تصور از جنسیت خود، تصور نسبت به سن خود و ادراک نسبت به توانایی های خود با مشارکت سیاسی زنان رابطه وجود دارد که درمجموع خودپنداره زنان 7/41 درصد از کل واریانس مشارکت سیاسی آنها را تبیین می کند. بحث: بنابراین می توان گفت که آنچه متضمن مشارکت بالاتر است عملا در دل شاخصه های توسعه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه متبلور می شود. پس می توان ادعا کرد که هرچقدر عرصه سیاست و جامعه دمکراتیک تر و فرهنگ مدارای جنسیتی در جامعه پذیرفته تر باشد، درک زنان از خود و توانایی های خود و به طورکلی خودپندارگی آنان از خود بیشتر می شود و این زمینه را برای حضور پررنگ تر زنان در هر حوزه در جامعه افزایش می دهد، همچنین مشارکت در فضاهای بسته اجتماعی به اشکالی نو جلوه گر می شود که راه را برای تغییر نهادی در سطح اجتماع محله و بسترهای خردتر با هدف آماده سازی جامعه در جهت اثرگذاری بیشتر زنان فراهم می کند. تمامی متغیرهای زمینه ای و مستقل تحقیق در چارچوب تحولات ساختاری زنان قابل فهم است و این جز به تحول کیفی از خودپنداری جمعی زنان از خود نبودهاست.
بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر مدل ( تحکیم ازدواج پیش از شروع) symbis بر انتظارات از ازدواج و باورهای مربوط به انتخاب همسر دختران مجرد شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۷
7-24
حوزههای تخصصی:
برنامه های آموزشی قبل از ازدواج در جهت کسب باورها و انتظارات واقعی درمورد ازدواج و انتخاب همسر بسیار مفید است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل symbis بر باورهای مربوط به انتخاب همسر و انتظارات از ازدواج دختران صورت گرفته است. نمونه شامل 30 نفر دختر مجرد ایرانی داوطلب شرکت در مطالعه بودند که به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل جای گرفتند. هر دو گروه به پرسشنامه محقق ساخته باورهای مربوط به انتخاب همسر( BMSS) و انتظارات از ازدواج(MES) به عنوان پیش آزمون و پس آزمون و آزمون پیگیری پاسخ دادند و نتایج با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دهنده تأثیر مدل symbis بر کاهش باورها و انتظارات غیرمنطقی در مقایسه با گروه کنترل بود. هم چنین نتایج نشان دهنده پایدار بودن اثر آموزش بعد از گذشت 3 ماه بود. بنابراین نتیجه گیری می شود که از مدل symbis می توان در آموزش و مشاوره قبل از ازدواج استفاده کرد.
بررسی رابطه شبکه های اجتماعی مجازی و گرایش به ناهنجاری های اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
135 - 160
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: گسترش رسانه های نوین در دهه های اخیر که فرهنگ جدیدی را برای جوانان به همراه آورده است، موجب تغییر و دگرگونی در فرهنگ و زمینه های پایبندی به ارزش ها، نهادها، سبک زندگی و نظایر آن گردیده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر گرایش به ناهنجاری های اخلاقی با تأکید بر شبکه های اجتماعی مجازی می باشد. روش شناسی: روش انجام این پژوهش پیمایشی و تکنیک مورد استفاده پرسشنامه می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه جوانان شهر تهران می باشند که از بین آن ها با استفاده از فرمول کوکران تعداد 400 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب و مطالعه بر روی آن ها انجام شد. یافته ها: گرایش به ناهنجاری های اخلاقی بر حسب مؤلفه هایی همچون پایگاه اجتماعی- اقتصادی، جنسیت، وضعیت تأهل و میزان تحصیلات متفاوت می باشد. همچنین یافته های حاصل از رگرسیون چند متغیره نشان داد که متغیرهای مستقل پژوهش (عضویت در شبکه های اجتماعی مجازی، میزان فعالیت در شبکه های اجتماعی مجازی، نوع استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی) به میزان (32/0) گرایش به ناهنجاری های اخلاقی جوانان شهر تهران را تبیین می کنند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که گرایش به ناهنجاری های اخلاقی در بین جوانان شهر تهران متوسط رو به بالا می باشد. جوانانی که در شبکه های اجتماعی مجازی عضویت دارند و استفاده صحیحی از این فضا نمی کنند بیش تر در معرض گرایش به ناهنجاری های اخلاقی قرار دارند.
اثربخشی آموزش ایماگوتراپی بر کاهش پشیمانی از انتخاب همسر دانش آموزان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
505-518
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش ایماگوتراپی بر کاهش پشیمانی از انتخاب همسر دانش آموزان متأهل مدارس شهر گنبد کاووس انجام گرفت. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه این پژوهش دانش آموزان متاهل مدارس بزرگسال شهر گنبد کاووس بودند. 30 دانش آموز بر اساس نمره یک انحراف معیار بالاتر از میانگین در مقیاس پشیمانی از انتخاب همسر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل واگذار شدند. شرکت کننده ها، مقیاس پشیمانی از انتخاب همسر را در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. گروه آزمایش در 10 جلسه آموزش ایماگوتراپی به مدت 90 دقیقه دو بار در هفته شرکت کردند. تحلیل کووایانس نشان داد که آموزش ایماگوتراپی منجر به کاهش پشیمانی از انتخاب همسر دانش آموزان متأهل در مرحله پس آزمون و پیگیری شده است (001/0 ≥ P). بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش ایماگوتراپی یک روش مناسب برای کاهش پشیمانی از انتخاب همسر دانش آموزان متأهل است.
دیگریِ دینی در دیالکتیک ثبوت و نفی (خوانشی نظری- انتقادی از مواجهه سوژه و دیگری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال بیستم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
26 - 48
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به میانجیِ نقدی هستی شناسانه، برآنست تا رهاییِ دیگری (به مثابه ابژه) از تسلط سوژه را (گفتمان دینی مسلط) واکاود، اما هدف وارونه کردن این نسبت نیست، به بیانی دیگر نشاندن دیگری در جای سوژه و دیگری را بر سوژه مسلط کردن. بلکه هدف اساسی در این جا ارتباط بنیادین میان سوژه و دیگری است که ضرورت طرح این پروبلماتیک را پیش می کشد. مفاهیمی که از دل صورت بندیِ نظری (برگر، باختین، رانسیر) برآمده اند در کلیت خود بر چگونگی نسبت سوژه و دیگری استوراند. دیگری در این تلقی، ابژه ای در درون تکثری از ابژه های شناخت نیست که باید سوژه، آن را دریابد بلکه دیگری نیز واجد سوژگیِ خود (سوژه شناسنده) است که هر دَم به میانجیِ وضعیت های اجتماعی، تاریخی، سیاسی، فرهنگیِ خاصی آن را از کف داده یا از او سلب گشته است. بر این اساس نسبت تساهل دینی و پلورالیسم دینی با گفت وگومندی و بینامتنیت در بستر اجتماعی چیست؟ نسبت تساهل دینی با من از یک سو و دیالکیتک من با دیگربودگی در بستر اجتماعی چیست؟ آیا می توان از برابری رادیکال یا بازتعریف تقسیم امر محسوس رانسیری به مثابه میانجی ای ضروری یاد کرد؟ سپهر برابری رادیکال تا چه مرزی می تواند گسترده شود؟ آیا گفتمان مسلط دینی یا (پلیس به تعبیری رانسیری) مجالی برای سیاستِ (دیدارپذیری) دیگری خواهد داد؟ سیاستِ دیگری در مواجهه با گفتمان مسلط دینی یا پلیس از چه مکانیسم هایی می تواند بهره جوید؟پس از واکاوی منابع نظری و بهره گیری از روش اسنادی جهت توصیف و تحلیل ادبیات پروبلماتیک پژوهش، مدلی نظری/مفهومی از منطق درونی بحث استخراج شده تا امکان آشکارشدن پیچیدگیِ توصیف و تحلیل برآمده از صورت بندیِ بحث، فراهم گردد. در نهایت پژوهش برآن است تا نشان دهد که، خودآیینیِ سوژه ها (سوژه شناسنده کانتی)، مواجهه آن ها با اغیار را نه به گونه ای یک سویه و اقتدارگرایانه، بلکه آکنده از گفت وگو و گفت وگومندی می سازد (دیالوگ باختینی) که سوژه را ایستاده در تکثری از معانی و نشانه هایی قرار می دهد که او را به ساخت صورت بندی هایی منطقی از نمودگارهایی (فنومن) فرامی خواند که در بازار دین در برابر دیدگان او تجلی می یابند. سلسله مراتبی که دیگری را، به مثابه ابژه فاقد خودآگاهی، بر می سازد، واسازی گشته و دیگری نیز به مثابه سوژه، واجد شناخت ابژه های متکثری می گردد (سیاستِ رانسیری) که در این بازار عرضه می گردد.
Look at the Dominant Preferences of Entrepreneurial Individual Components of Student by the Grounded Theory Method(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of the present study was to investigate the individual entrepreneurial components of students from the perspective of university lecturers. Methodology: The present study is based on a data-base research method that was conducted through interviews with 12 experts including a combination of university professors and members of the profession including various professional disciplines using purposive sampling method. selected. Data categorization, interviews were analyzed based on the first two stages of the three-stage Strauss and Corbin system, namely open and axial coding and categorical coding. Subcategories and categories were obtained and finally They were divided into main categories that are more general and conceptual. After collecting the questionnaires, 50 raw data were identified which converted this raw data into 17 common codes and 17 common codes were presented in 9 classification concepts, then 9 concepts were classified into 4 categories. In this study, the main variables extracted from the data and their subcategories were investigated. Findings: Data content analysis resulted in the extraction of 4 main themes (subcategories) and 9 sub-themes (concepts) as follows: Creativity with sub-themes: desire for innovation and initiative and fluidity; meta-cognitive beliefs with Sub-themes: Tolerance of ambiguity and flexibility; Self-esteem with sub-themes: Self-esteem and self-assurance; Sub-themes of thinking style: General and partial thinking. Conclusion: The increasing importance of entrepreneurship education and its ability to improve economic growth and job opportunities is evident in some universities at both academic and non-academic levels.
رابطه بین ادراک از قلدری در محیط کار، ازخودبیگانگی شغلی، حمایت سازمانی با نیت ترک خدمت و نقش میانجی رفتار شهروندی اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی ام بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
167 - 188
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین ادراک از قلدری در محیط کار، ازخودبیگانگی شغلی و حمایت سازمانی با نیت ترک خدمت و نقش میانجی رفتار شهروندی اجباری به روش همبستگی بین همه دبیران زن شاغل در دبیرستان های دوره متوسطه دوم نواحی شش گانه آموزش وپرورش شهر اصفهان انجام شد. نمونه این پژوهش به روش تصادفی خوشه ای مرحله ای و به تعداد 232 نفر انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های ادراک از قلدری کویین (1999)، ازخودبیگانگی شغلی موتاز (1981)، حمایت سازمانی ادراک شده آیزنبرگر و همکاران (1986)، رفتار شهروندی اجباری ویگودا-گادوت (2007) و نیت ترک خدمت بلودرن (1982) استفاده شد. نتایج نشان دادند بین متغیرهای ازخودبیگانگی شغلی، ادراک از قلدری در محیط کار و رفتار شهروندی اجباری با متغیر نیت ترک خدمت تأثیر مستقیم وجود دارد. بین حمایت سازمانی و نیت ترک خدمت رابطه معکوس و بین ادراک از قلدری در محیط کار با رفتار شهروندی اجباری تأثیر مستقیم معنادار وجود دارد؛ اما ازخودبیگانگی شغلی و حمایت سازمانی با رفتار شهروندی اجباری و نیت ترک خدمت رابطه معناداری ندارند. ادراک از قلدری در محیط کار، ازخودبیگانگی شغلی و نقش میانجی رفتار شهروندی اجباری بین دبیران دبیرستان های دخترانه به منزله عاملی مهم و مؤثر بر نیت ترک خدمت شناخته می شود.
The Effectiveness of Life Skills Training on individual-social adjustment and Psychological capital in high school students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Aim: The purpose of this study was to investigate the effectiveness of life skills training on personal-social adjustment and psychological capital of high school students in Tehran during 1397. Methodology: The method used in this study was applied in terms of purpose and in terms of data collection, a quasi-experimental design with pretest-posttest design with control group and random sampling. The statistical population consisted of all female secondary school students in 1397. Using random sampling, 30 students in both experimental and control groups (15 subjects) and control (15 subjects) were considered as the sample size. The experimental group received 8 life skills training sessions, and the control group did not receive any treatment. In order to collect information, two questionnaires, personal-social adjustment (California, 1953) and McGee's Psychological Capital questionnaires (2011) were used. In order to determine the reliability of the questionnaire, Cronbach's alpha coefficient was used and the coefficient for each questionnaire was higher than 0.7. Content validity was also used to assess the validity of the questionnaire, which was approved by the relevant experts. Data analysis was performed using SPSS software in two sections: descriptive and inferential (covariance analysis). Findings: Findings showed that life skills training increased personal and social compatibility of students. Based on the results of the findings, life skills training increased the psychological capital and its components in students(P> .0 / 01). Conclusion: Therefore, it seems that life skills training can enhance students' adaptation and provide effective techniques for increasing psychological capital.
Providing a Model of Educational Citizenship Behavior in Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this study was to present a model of educational citizenship behavior among teachers. Methodology: The present study was applied in terms of purpose, in terms of data collection, Induction and exploration in terms of qualitative method with the data base method. The statistical population of this study consisted of all first grade High School teachers in the academic year of 2018-19 who were selected by snowball method. In this study, we interviewed 42 teachers and teachers from the northern provinces of the country who were interviewed from seventeen onwards, repeatedly on the received information, and after the twenty-four interviews, the data were completely duplicated and theoretically saturated, but to be sure of the interview. 42 continued. In-depth interviews started with questions about "Teacher Citizenship Behavior among Teachers" and the rest of the questions were based on the answers of the interviewee. In this study, systematic method (open coding, axial coding and selective coding) was used for data analysis. Findings: Data analysis based on content analysis and Grounded Theory method using data base theory showed that educational citizenship behavior in teachers was related to five components: economic needs, organizational justice, teacher organizational characteristics, education strategic plans, respect So we can base on these five factors. Developed a model of educational citizenship behavior in teachers. Conclusion: Teachers need mutual respect for power and social base. Teachers who have this need seek education, learning and teaching, and tend to have the learning environment under their control.
Investigation into the Effective Factors Involved in Personal Brand Equity of University Professors(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Nowadays personal branding is considered a very important issue for specialists like the university professors, as one of the important classes of experts in the society, and the success criteria of personal branding activities is their perceived brand equity by the students. The purpose of present study is to investigate the effective factors involved in personal brand equity of university professors. Methodology: This is an applied study in terms of purpose and it is a survey-analytical study in terms of method. The statistical population consists of the students at Azad University Central Tehran Branch in Iran, Faculty of Management and the data were collected from 275 students using probability convenience sampling method. Structural equation modeling and SMART PLC has been used to test the hypotheses. Findings: The results show that competence of professors, the students' awareness of them and the instruction perceived quality by the students affect the professor brand equity through affecting the extent of attachment between the students and professors and the effect on the communicative variables such as commitment, trust and loyalty. Discussion: Today being good in what we are doing as an expert doesn’t pay off enough and we can’t expect others to know our competencies and respect that while we are not communicating those thing properly through personal branding. Findings show that university professors must take a good care of their awareness, competencies and perceived instructional qualities which all let them have higher brand equity through communicative variables and benefit a lot from that.
پیش بینی استرس شغلی براساس ابعاد شخصیتی و کمال گرایی در مربیان ورزش شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین ابعاد شخصیتی و کمال گرایی با استرس شغلی در مربیان ورزش شهر تهران انجام گرفت. روش شناسی: روش پژوهش حاضر توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی مربیان ورزش شهر تهران در سال تحصیلی 1398-1397 بودند. حجم نمونه پژوهش حاضر بر اساس جدول کرجسی- مورگان تعداد 278 نفر که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه ابعاد شخصیتی(درون گرایی، برون گرایی) آیزنگ(1975)، استرس شغلی فیلیپ ال رایس(1992) و کمال گرایی هیل(2004) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام با استفاده از نرم افزار spss20 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مقادیر همبستگی بین ابعاد شخصیتی (درون گرایی، برون گرایی) و کمال گرایی با استرس شغلی در مربیان بجز درون گرایی از نظر آماری معنی دار بود (0/05>p < /span>). همچنین پیش بینی استرس شغلی در مربیان، بر اساس ابعاد شخصیتی (درون گرایی، برون گرایی) و کمال گرایی معنی دار بود و متغیر پیش بین ابعاد شخصیتی (درون گرایی، برون گرایی) و کمال گرایی قدرت پیش بینی متغیر ملاک (استرس شغلی) را داشت.نتیجه گیری: ابعاد شخصیتی (درون گرایی، برون گرایی) و کمال گرایی با استرس شغلی در مربیان بجز درون گرایی ارتباط موثر دارد.
تأثیر سرمایه ی فرهنگی بر اعتماد اجتماعی مورد مطالعه: شهروندان شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
151 - 184
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تأثیر سرمایه ی فرهنگی بر اعتماد اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. اعتماد اجتماعی یکی از مهم ترین مؤلفه های توسعه ی اجتماعی و گسترش مدرنیته بوده و یکی از جنبه های مهم روابط اجتماعی است، به طوری که زمینه ساز همیاری و مشارکت اجتماعی بین اعضای جامعه است. از سویی، سرمایه ی فرهنگی که شاخصی از توسعه ی فرهنگی است، با شاخص ترکیبی؛ تمایلات و گرایشات روانی فرد نسبت به استفاده از کالاهای فرهنگی و مدارک و مدارج علمی و فرهنگی فرد، می تواند بر اعتماد اجتماعی تأثیر گذار باشد. رویکرد پژوهش، توصیفی- علی و به روش پیمایشی و به لحاظ زمانی، به صورت مقطعی انجام یافته است. جامعه ی آماری ش امل زنان و مردان بالای 18 سال شهر زنجان است که حجم نمونه بر اساس آن به تعداد 380 نفر انتخاب شده است. یافته های تحقیق نشان داد همبستگی نسبتاً بالایی بین سرمایه ی فرهنگی و اعتماد اجتماعی مشاهده گردید و این همبستگی از نظر آماری نیز معنا دار است. همچنین رابطه بین ابعاد سرمایه ی فرهنگی از جمله سرمایه ی فرهنگی تجسم یافته و عینیت یافته با اعتماد اجتماعی همبستگی قابل قبول و معنی داری است. بنابراین به نظر می رسد در تبیین اعتماد اجتماعی، سرمایه ی فرهنگی متغیر تأثیر گذاری است و چنانچه این نوع از سرمایه در جامعه و در بین افراد تقویت گردد، می توان تقویت و بالا رفتن سطح اعتماد اجتماعی و اعتماد عمومی را در جامعه شاهد بود.
بررسی شیوه های پیشگیری وضعی از وقوع سرقت احشام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
1 - 24
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سرقت احشام جزء جرایمی است که امنیت عمومی را به مخاطره انداخته و به احساس امنیت عمومی، آرامش ذهنی و سلامت افراد آسیب می رساند. این پژوهش به منظور بررسی شیوه های پیشگیری وضعی از وقوع سرقت احشام در شهرستان بندرگز انجام شده است. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی- پیمایشی می باشد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. جامعه آماری هم اهالی 17 روستا و فرماندهان نیروی انتظامی در شهرستان بندرگز، دامداران، شوراها، کارشناسان جهاد کشاورزی و اتحادیه دامداران می باشند، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران محاسبه که 183 نفر می باشد. پس از جمع آوری اطلاعات داده های تحقیق با استفاده از نرم افزار spss در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی به صورت جداول توزیع فراوانی، ضریب همبستگی استفاده شده است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد، پیشگیری محیطی (متغیر مستقل) و مؤلفه های آن بر سرقت احشام تأثیر دارد. بیش از 50 درصد از اعضای جامعه اعتقاد به تأثیر زیاد گویه ها (افزایش زحمت، افزایش خطر، کاهش منافع ناشی از جرم، کاهش تحریک و حذف بهانه ها) بر پیشگیری از سرقت احشام دارند. نتیجه گیری: نتایج تبیینی نیز گویای این واقعیت است که بین شیوه های پیشگیری وضعی و سرقت احشام رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تبیینی نشان می دهد که؛ شیوه های پیشگیری وضعی32 درصد از تغییرات مربوط به سرقت احشام را تبیین می کند، که نشان دهنده نتیجه مثبت و ارزشمند اقدامات کلانتری پیرامون پیشگیری از سرقت احشام با محوریت پیشگیری وضعی بوده است.