فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۴۱ تا ۳٬۰۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۵
۳۱۹-۲۸۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مسئله حاشیه نشینی نه تنها منجر به سیاه نمایی چهره بیرونی شهر می شود بلکه دارای عواقبی نامطلوب و جبران ناپذیرتر است. شناسایی آسیبهای اجتماعی ناشی از حاشیه نشینی، از مهم ترین مسائل شهری است که باید آن را موردتوجه قرار داد. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه میان میزان حاشیه نشینی با آسیبهای اجتماعی شرق استان مازندران است. روش: روش پژوهش از نوع کمی، پیمایشی بود. جامعه آماری شامل افراد ساکن مناطق حاشیه نشین شرق استان مازندران بود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای و سپس تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بوده که تحلیل آن با مدل معادلات ساختاری و نرم افزار Amos صورت گرفت. یافته ها: حاشیه نشینی بر شکل گیری آسیبهای اجتماعیگرایش به خشونت، مصرف مشروبات الکلی، قانون گریزی، احساس ناامنی، اختلالات روانی، اختلال در سلامت اجتماعی، گرایش به اعتیاد، بی اعتمادی، انزوای اجتماعی، ازخودبیگانگی اجتماعی، فقر اقتصادی و احساس محرومیت تأثیر مثبت دارد. همچنین نتایج معادلات ساختاری نشان گر برازش و قابل قبول بودن مدل نظری پژوهش بود. بحث: پدیده حاشیه نشینی در مازندران حاصل و برونداد مشکلات اجتماعی و ساختاری درهم تنیده است و مسائل اجتماعی فراوانی را در پی دارد. لذا سیاست گذاران و مسئولان، باید در برنامه ریزی ها، توجه جدی تر و هماهنگ تری در جهت رفع نواقص و کاستیهای مناطق حاشیه نشین اعمال کنند.
مطالعه و تحلیل عوامل اجتماعی مؤثر در بهبود رفتارهای معطوف به حفظ محیط زیست مناطق روستایی، مطالعه موردی: شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله مطالعه و تحلیل عوامل اجتماعی مؤثر در بهبود رفتارهای معطوف به حفظ محیط زیست مناطق روستایی شهرستان اردبیل است. این پژوهش ازلحاظ هدف، توسعه ای و ازلحاظ ماهیت توصیفی و پیمایشی و از نوع تحلیلی است. روش گرد آوری داده ها برای پاسخ گویی به سؤالات پژوهش، به دو صورت اسنادی (داده های ثانویه) و پیمایشی (داده های اولیه) و ابزار استفاده شده در روش پیمایشی پرسش نامه و مصاحبه بوده است. پانل متخصصان (مطالعات طولی)، روایی صوری پرسش نامه را تأیید کرد. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد30 پرسش نامه صورت گرفت و با داده های کسب شده و استفاده از فرمول ویژه آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS، پایایی بخش های مختلف پرسش نامه پژوهش 82/0 تا 89/0 به دست آمد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از الگوی تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج فن تحلیل عاملی نشان دادند مهم ترین عوامل اجتماعی مؤثر در بهبود رفتارهای معطوف به حفظ محیط زیست در منطقه مطالعه شده شامل چهار مؤلفه (تقویت سرمایه اجتماعی و تعلق سرزمینی، ارتقای ظرفیت های شناختی و ترویج مسئولیت پذیری اجتماعی، تقویت اخلاق مداری اجتماعی و ترویج سبک زندگی حافظ محیط زیست و تقویت شاخص های رفاه اجتماعی و بهبود رضایت مندی) است که مقدار واریانس و واریانس تجمعی تبیین شده این چهار عامل 14/65 است. درنهایت با توجه به تحلیل نتایج پیشنهادهای کاربردی ارائه شده است.
اعتیاد به مثابه مواجهه مخاطره آمیز نوجوانی با چالش های هویتی و عرصه های نقش پرداز (مطالعه کیفی دلایل و شرایط مداخله گر اعتیاد به مواد مخدر در سطح شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
159 - 192
حوزههای تخصصی:
پنداشت ایلامی ها از اعتیاد به مثابه یکی از مهمترین آسیب های اجتماعی مهم در استان است که این تحقیق سعی دارد به روش کیفی به دنبال پاسخ گویی به چرایی وقوع آن باشد. سوال اصلی تحقیق حاضر این است مصرف کنندگان در شهر ایلام چه روایت هایی را از چگونگی درگیری خود به مواد مخدر بیان می کنند؟ روش مورد استفاده در این تحقیق کیفی از نوع گراندد تئوری است. میدان تحقیق شهر ایلام است. نمونه های تحقیق را 25 نفر از مردان ساکن مراکز ترک اعتیاد (19 تا 38 ساله) تشکیل دادند که وقت و توانایی شرکت در تحقیق را داشتند. مهمترین مقولات بدست آمده از تحقیق عبارتند از: اعتیاد به مثابه شورش علیه خانواده؛ اعتیاد به مثابه ضدیت با مدرسه؛ گرایش به مواد حرکتی برای استقلال؛ همنوایی با دیگران مهم؛ تجربه دوگانه دسترس پذیری آسان به مواد و غیر آسان به فضاهای فراغتی؛ معناسازی جذاب برای مواد؛ تجربه دلپذیر آغازین و ناسازگاری با انگاره های پیشین؛ اهمال و تأخیر در وقوف خانواده به مصرف فرزند؛ فقر و جداگزینی مکانی از خانواده؛ قصور خانواده در برخورد منطقی؛ مفیدیت کنشگری عاطفی و تلاش معتاد برای ترک و تکرار چرخه طرد و حذف شدگی در جامعه. مقوله هسته نیز «مواجهه مخاطره آمیز نوجوانی با چالش های هویتی و عرصه های نقش پرداز» است که پوشش دهنده سایر مقولات است.
Application Model of Implementing Knowledge Management Training(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of the present study was to present an applied model for implementing knowledge management training. Methodology: The purpose of this study was applied, and the research method was descriptive-survey and cross-sectional. The statistical population of the study consisted of Mazandaran city managers with experience of management and selected public administration professors in the universities of Mazandaran province (Qualitative) as well as all official, contracted, contracted, volumetric and corporate staff of Sari municipality (quantitative) in summer 1977 (1255). The analysis was based on data collected from 10 mayors and 295 staff of qualitative and quantitative subjects, using stratified random sampling and Cochran's formula (for quantitative phase). Was. The sampling method was "Samples containing rich information" (for the qualitative stage) from the target population. Data were collected in a qualitative phase using semi-structured interviews based on data theory and in a quantitative phase using a designed questionnaire including 88 items based on 5-point Likert spectrum, collected through soft SPSS and AMOS were analyzed. Exploratory and confirmatory factor analysis and Friedman test were used for data analysis. Findings: The results showed that the model of knowledge management training implementation includes 12 variables: organizational culture, organizational structure, information technology, human resources, knowledge process, leadership and leadership support, organizational learning, organizational strategies, communication, environment, It was motivation (benchmarking) and benchmarking. Conclusion: Knowledge management as a process effectively utilizes the competencies, experiences, specialties, skills, talents, thoughts, ideas, actions and imaginations of individuals and integrates them into the organization's information resources to achieve its goals.
A Model for the Effectiveness of organizational Excellence and Agility in Urban Management on Physical, Social and Cultural Dimensions of Tehran Khak sefid area(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: the purpose of the current study was to produce a Model for the Effectiveness of Organizational Excellence and Agility in Urban Management on Physical, Social and Cultural Dimensions of Tehran Khak sefid area: Methodology: The method of the current study was applied in terms of purpose and in terms of data analysis was mixed research that is both qualitative and quantitative and is a descriptive survey in terms of method. The population consisted of 632 employees of Tehran's 4th district municipality, out of which 240 were selected according to Krejcie and Morgan table by simple stratified random sampling. The research instrument consisted of three researcher-made questionnaires including Urban Management Excellence Questionnaire consisting of 32 items, Agility Questionnaire on Urban Management comprising 41 items, and Physical and Social and Cultural Status Assessment Questionnaire of White Land including 27 items. For their reliability after a pilot run among 40 statistical samples by Cronbach's alpha, the reliability value of 0.802 for urban management excellence questionnaire, 0.816 reliability for urban management agility questionnaire, and 0.849 for reliability. Questionnaire was obtained and data were collected on physical, social and cultural status of Khak sefid area. Finding: Data were analyzed descriptively and inferentially. The results of data analysis showed that factors (value added in the workplace, correct leadership in the workplace, process management in the workplace, and nurturing creativity in the workplace) influence the management of urban management. Besides, factors (accountability, continuous staff growth and learning, competence in office, flexibility in the workplace, and speed in doing things) have an impact on the effectiveness of urban management agility. Finally, this model includes the components of accountability, growth, and Learning, Competence, Flexibility, Speed of Action, Value Added, Proper Leadership, Process Management and Peru Rash is creativity and has a degree of fit of 0. 937.Discussion: The Effectiveness of organizational Excellence is a multi-dimensional issue and complicated that will be discussed.
The Comparison of Personality characteristics and Clinical syndrome owners Pets keeper and People without Pets(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Abstract Introduction: The aim of this study was to evaluate the Comparison of Personality characteristics and Clinical syndrome owners Pets keeper and People without Pets. Methodology: The research method was causal-comparative. The statistical population included all pets and non-domestic animals resident in the 20th district of Tehran in 2018. The sample consisted of 160 individuals with pets (80) and non-pets (80) who were selected based on available sampling. Measurement tool was McCrae and Costa's Personality characteristics questionnaire (1992) and clinical checklist Drogates and colleagues (1973). Data analysis was carried out through questionnaire implementation through spss22 software in two descriptive and inferential sections (Multivariable Analyze of Variance). Findings: The results showed that the difference between the two groups was significant in all personality traits, except for neuroticism. According to the comparison of the averages, it is evident that pet owners and owners have extraversion, less openness to experience, duty, and acceptability than non-pet animals. Also, the results of multivariate analysis of clinical syndrome showed that the difference between the two groups in all clinical syndromes was significant except for obsessive-compulsive disorder. Conclusion: Regarding the comparison of the averages, it was found that pets owning and having pets have higher levels of physical complaints, interpersonal sensitivity, depression, anxiety, aggression, paranoid thoughts, and psychosis.
زمینه ها و فرایندهای شکل گیری زیست غیررسمی زباله گردی: مطالعه موردی کارگران افغانستانی در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف شناسایی زمینه ها و فرایندهای شکل گیری زیست غیررسمی زباله گردی در میان کارگران افغانستانی در تهران انجام شده است. روش این پژوهش مطالعیه موردی است و از ابزارهای گوناگون مشاهده و مصاحبه در کنار تحلیل اسناد استفاده شده است. نمونه گیری به شیویه هدفمند ترکیبی صورت گرفته است و مجموعاً با 57 نفر از مدیران و کارشناسان شهری، پیمانکاران، گاراژداران، سرکارگران، زباله گردهای افغانستانی و مطلعین مصاحبه انجام شد. نتایج نشان داد عوامل گوناگونی در سطح کلان، میانه و خرد زمینه ساز حضور زباله گردهای افغان در ایران و زیست غیررسمی آنان در شهر تهران است. عوامل اقتصادی و سیاسی وابسته به کشور افغانستان، عوامل فرهنگی و خانوادگی کارگران هراتی، قوانین مرتبط با اتباع شامل محدودیت فضایی برای تردد و محدودیت اشتغال در ایران، شرایط کاری و مناسبات درون شغلی در میدان زباله، عوامل مرتبط با نقش حکمروایی هیبریدی شهری و عدم منزلت اجتماعی این شغل نزد ایرانیان ازجمله این مواردند. یافته ها همچنین نشان داد درمجموع، چند الگوی مختلف زباله گردی براساس جغرافیای اسکان غیررسمی و تنوع شراکت اقتصادی با پیمانکاران در میان زباله گردهای افغانستانی در شهر تهران قابل ردیابی است. چهار الگوی اقتصاد غیررسمی شامل برون سپاری مجدد، شراکت درصدی، کارفرمایی حداکثری و عدم شراکت با پیمانکار شناسایی شد. مدل های مختلف شراکت اقتصادی دلالت های گوناگونی برای مناسبات قدرت میان زباله گردها، نیروهای واسط و پیمانکاران دربردارد. به طوری که در مدل برون سپاری مجدد و عدم شراکت، پیمانکاران کمترین قدرت و نیروهای واسط بیشترین قدرت را دارند. همچنین در مدل کارفرمایی حداکثری زباله گردها کمترین خودگردانی و پیمانکاران بیشترین قدرت را دارند. نتایج این پژوهش، پیوند ناگسستنی میان عرصه های رسمی و غیررسمی را آشکار کرد و نشان داد عرصیه غیررسمی بیش از آنکه مسئله ای توسعه ای باشد، امری مرتبط با حکمروایی شهری و اقتصاد سیاسی شهر است.
چالش های شاغلین دارای مشاغل غیرمرتبط با رشته تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
221 - 244
بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی و اشتغال آنها در مشاغل غیرمرتبط با رشتیه تحصیلی شان، یکی از معضلات فزاینده ای است که جامعه با آن مواجه است. این عدم انطباق، پیامدهای مخرب زیادی بر جای می گذارد که یکی از مهم ترینشان اثرات روانی- اجتماعی ناشی از عدم تحقق توانایی های متعالی انسانی است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر واکنش های نگرشی و عاطفی شاغلان نامرتبط با رشتیه تحصیلی آنهاست. واکنش های مذکور مشتمل بر سه مؤلفیه رضایت شغلی، فشار شغلی و بیگانگی از کار است. براساس ادبیات نظری موجود فرض شده است که مشاغلی که تناسب کمتری با رشتیه تحصیلی مستخدمین آن رشته دارد، در سطح نامطلوب قرار دارند. همچنین ازآنجاکه افراد با ویژگی های مختلف در سازمان ها اشتغال می یابند، لذا فرض شده است که این رابطه از سه دسته عوامل زمینه ای، درون سازمانی و برون سازمانی متأثر است. در این تحقیق از روش پیمایش آنلاین بهره برده شده است و درمجموع تعداد 400 نفر از کاربران شبکیه اجتماعی تلگرام پیمایش شده اند. یافته ها درمجموع از آن حکایت دارد که هر سه گروه از عوامل فوق الذکر رابطه ای معنادار با واکنش های نامطلوب نگرشی و عاطفی دارند. مقایسیه بین عوامل موردبررسی نشان داد که متغیرهای زمینه ای و برون سازمانی در مقایسه با متغیرهای درون سازمانی، رابطیه قوی تری با واکنش های شاغلان دارند.
اثربخشی آموزش مسئولیت پذیری اجتماعی مبتنی بر مدرسه بر نگرش به بزهکاری نوجوانان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۴
132-97
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نوجوانی دورانی است که از یک سو، ریشه رشد ارزشهایی که در کودکی شکل گرفته اند، فرصت توسعه پیدا می کنند و از سوی دیگر دورانی است که فرد مستعد خطرپذیری است و ممکن است تصمیمات ناپایداری بگیرد که منجر به رفتارهای نامطلوب ازجمله بزهکاری شود. بنابراین نوجوان نیازمند دریافت مهارتهاست. مسئولیت پذیری اجتماعی مهارتی است که نوجوان را به پیامدهای تصمیماتش در مورد خود و دیگران متعهد می کند. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مسئولیت پذیری اجتماعی مدرسه محور بر نگرش نوجوانان دختر به بزهکاری طراحی شد. روش: مطالعه حاضر از نوع شبه مداخله ای با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر 15 تا 18 ساله دوره دوم دبیرستانهای شهر تهران بود. نمونه ای به حجم 92 دانش آموز (گروه مداخله 45 و گروه کنترل 47 دانش آموز) انتخاب شد. همچنین به منظور سنجش نگرش به بزهکاری از پرسشنامه نگرش به بزهکاری استفاده شد. آزمودنیها به مدت دو ماه در 7 جلسه 90 دقیقه ای محتوای آموزش مسئولیت پذیری اجتماعی را دریافت کردند و سپس پس آزمون گرفته شد. برای تحلیل داده ها، نرم افزار SPSS و آزمونهای تی زوجی و مستقل، آنالیزواریانس یک طرفه و آنالیزواریانس چندمتغیره به کار گرفته شد. یافته ها: نتیجه آزمونهای تی زوجی و مستقل نشان داد که در گروه مداخله نگرش مثبت به بزهکاری به طور معناداری کاهش یافته و نگرش منفی به بزهکاری به طور معناداری افزایش داشته است؛ درحالی که در گروه کنترل در هیچ یک از ابعاد نگرش اختلاف معناداری مشاهده نشد. نتایج مدل آنالیزواریانس چندمتغیره نشان داد که نمره پیش آزمون نگرش مثبت به ترتیب 6 و 22 درصد از تغییرات نمره پس آزمون نگرش منفی و مثبت را تبیین می کند. همچنین نمره پیش آزمون نگرش منفی حدود 32 درصد از تغییرات پس آزمون نگرش منفی را تبیین می کند. بحث: آموزش مسئولیت پذیری اجتماعی می تواند در ارتقاء نگرش و صلاحیتهای اجتماعی و کاهش تمایل نوجوانان به تجربه الگوهای انحرافی مؤثر باشد. همچنین نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که این آموزش در سنین پایین تر نوجوانی مؤثرتر است.
عشق به مثابه بلوغ مراقبتی نقدی بر نظریه مثلث عشق و ارائه رویکردی نوین به عشق در روابط زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
437-466
حوزههای تخصصی:
نیاز به عشق، یکی از نیازهای حیاتی بشر و از مهم ترین انگیزه های تشکیل و تداوم خانواده است؛ اما به زعم متخصصان در کنار سایر عوامل، فهم نادرست از مفهوم «عشق»، این نهاد را در معرض تهدید قرار داده است. هدف از این پژوهش ارائه نگاهی تحلیلی به ادراک رایج زوجین به مفهوم «عشق» در روابط زوجین، خصوصاً با تاکید بر نقد نظریه «مثلث عشق» استرنبرگ(1986) -بعنوان رویکرد رایج به مفهوم سازی «عشق» نزد روان شناسان و مشاوران ایرانی- است. در همین راستا با استعانت از رویکردهای نوکلاسیک و سه ظرفیتی ذهن، تعریف تفکر مراقبتی و مولفه های آن، و همچنین ساختار شخصیت در نظریه تحلیل رفتار متقابل، رویکردی بدیل و جامع از «عشق پایدار» ارائه خواهیم داد تحت عنوان «عشق به مثابه بلوغ مراقبتی». برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش توصیفی، تحلیل مفهومی و تحلیل استنباطی بهره گرفته ایم. وجه تمایز اساسی این رویکرد با رویکردهای پیشینی که یا عشق را در جدال با عقل توصیف می کنند، یا یکی ازاین دو را برده دیگری می خوانند، و بطور کلی «عشق» را تحت جبر ناهشیار بشر تلقی می کنند، در این حقیقت است که عشق منبعث از عقلانیت با هر سه ظرفیت شناختی، عاطفی و ارادی است و گرچه متاثر از الگوها و طرحواره های ناهشیار می باشد، اما پدیده ای چندوجهی و انتخابی است. در این مقاله میان مفاهیم «عشق» و «شبهِ عشق» تمایز قایل می شویم و با پیشنهاد رویکرد «هرم عشق» که دارای رأس «بلوغ مراقبتی» به معنای آگاهی دائمی نسبت به دلایل ایجاد و تداوم عشق می باشد، در پی ارائه تصویری کامل تر از معنای عشق حقیقی در روابط زوجین هستیم، عشقی که دارای ماهیت تحولی است و در هر مرحله از حیات خانواده با آگاهی از مضامین همان دوره، خود را تغذیه نموده و پایدار و شاداب بماند.
Developing a Structural Model of Psychological Well-Being Based on Fear of Negative Evaluation by Mediating Loneliness in Female Adolescent Students with Psychosomatic Problems(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this study was to develop a structural model of psychological well-being based on fear of negative evaluation mediating feelings of loneliness in adolescent girls with psychosocial problems. Methodology: The present study was applied in terms of purpose and in terms of quantitative method and survey-correlation method. The statistical population consisted of female adolescent students with mental health problems who were studying in the second grade of secondary education in Mashhad Nursing School District 2 in the academic year of 2017-18. The method was multistage cluster sampling, so that a list of all secondary schools for girls in the second district of Mashhad was composed of 24 schools that were classified as 4 schools per cluster with respect to government and nonprofit and number of students. One cluster was randomly selected and at the second stage of each school and at each grade level, a total of 3 classes from each school were selected and the students were given questionnaires. The tools of the present study were Psychosocial Well-being Scales (Ryff, 1980), Fear of Negative Evaluation (Leary, 1983), and Dehshiri et al., 2008), Psychosomatic Complaints (Takata & Sakata, 2004). In the present study, SPSS software version 24 and SmartPLS2 software were used. Findings: The results showed that fear of negative evaluation with sense of loneliness had a positive relationship with psychological well-being and negative relationship with fear of negative evaluation with psychological well-being, according to GOF value of 0.595 indicating strong fit of model. It had a lot of research; it had some mediating effect. Conclusion: In order to improve the psychological well-being of adolescent female students, the present study demonstrates the importance of self-expression planning and training and communication skills to reduce feelings of loneliness and screening of students with negative evaluation to provide appropriate psychological treatment for this group of adolescents. Reminds students of education.
Identifying the factors affecting the school dropout of female first grade elementary students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of the current study was to identify the factors affecting female student’s dropout rate in Jargalan section of North Khorasan province. Methodology: fundamental and applied method was employed to cover the goal of this study also descriptive casual comparative was use for data collection. Mixed method (quantitative-qualitative) also was employed through using grounded theory(GT). The statistical population consisted of all female students leaving school in the first semester of the elementary school from 2017 to 2018, which included 200 students. In the qualitative phase, the sampling was saturated with 20 individuals and in the quantitative section, 128 students were selected based on available sampling. Semi-structured interviews and a researcher-made questionnaire based on interviews were used for data collection. The face and content validity of the questionnaire was confirmed by experts and the combined reliability was calculated with Cronbach's alpha. Confirmatory factor analysis was used to analyze the research questions. Findings: The results of grounded theory showed that economic, educational, personal beliefs, factors related to specific culture and family factors are the factors that play a role in the dropout rate. The results also showed parental resistance and children's participation in home affairs, financial constraints and bottlenecks, parental literacy, and lack of attention and importance to education of girls as much as boys, were the main causes of girls leaving school. Conclusion: Education is a long-term management tool for human resource education and long-term investment that clarifies the talents and how they contribute to the economic and social growth of societies. And the most important contributor to any society's stagnation and decline is its advancement and progress, and this enormous fertility education and responsibility holds all the talents of the present and future generations of society in expectation and expectation. Provide for growth and development because failure to complete primary education results in numerous individual and societal disadvantages, with dropouts being one of the most important.
پیش بینی توانمندی منش و دلبستگی به والدین و همسالان براساس تعارض با پدر و مادر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۹
347-360
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، رابطه توانمندیهای منش و دلبستگی نوجوان به والدین و همسالان با تعارض با پدر و مادر بررسی شد. بدین منظور 195 دانش آموز پایه نهم از سه منطقه تهران با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به نسخه کوتاه ابزار نیرومندیهای منش (SECS؛ فرنهام و لستر، 2012)، نسخه کوتاه تعارض نوجوان با والدین ( CBG؛ پرینز، 1979) و مقیاس دلبستگی به والدین و همسالان ( IPPA؛ آرمسدن و گرین برگ، 1987) پاسخ دادند. متغیرهای دلبستگی به مادر، دلبستگی به پدر، دلبستگی به همسالان، توانمندیهای منش (خرد، شجاعت، عشق، عدالت، اعتدال و تعالی) بعنوان متغیرهای پیش بین و تعارض با پدر و مادر بعنوان متغیرهای ملاک اندازه گیری شد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که رابطه عدالت با تعارض با پدر مثبت و معنادار است. در گام بعد، رابطه تعامل عدالت و تعارض با پدر -بعنوان یک متغیر مجزا- با دلبستگی به پدر، عدالت، اعتدال، تعالی مثبت و معنادار بودند ( P<./001). همچنین رابطه تعالی با تعارض با مادر مثبت و معنادار بود. در گام دوم، رابطه تعامل تعالی و تعارض با مادر بعنوان یک متغیر مجزا- با دلبستگی به مادر، خرد، عشق، عدالت و تعالی مثبت و معنادار بودند (P<./001).
تحلیل سطوح مفهوم سرمایه اجتماعی با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه سرمایه اجتماعی به عنوان سرمایه ای کلیدی در سازمان ها و جوامع ایفای نقش می کند. اهمیت آن تا حدی است که بدون توجه به آن ممکن است نرخ بازگشت سرمایه حاصل از دیگر سرمایه های موجود کاهش یابد. با توجه به اهمیت این نوع سرمایه، شاهد انجام پژوهش های متعددی در سطوح و بافت های متفاوت هستیم که شاخص های گوناگونی در سطوح تحلیل متفاوت را برای ابعاد سه گانه مفهوم سرمایه اجتماعی معرفی کرده اند. بنابراین، بررسی یکپارچه این پژوهش ها برای شناسایی شاخص های کلیدی این مفهوم در سطوح تحلیل متفاوت ضرورت دارد. در این راستا هدف از انجام این پژوهش، بررسی جامع شاخص های سرمایه اجتماعی در سطوح تحلیل متفاوت است. بدین منظور از رویکرد فراترکیب و روش تحلیل محتوای قیاسی استفاده شد. جامعه مورد بررسی مقالات موجود در زمینه سرمایه اجتماعی، در پایگاه های علمی از سال 1970 تا 2018 به تعداد 5195 مقاله بود که از میان آن ها 72 مقاله به روش نمونه گیری قضاوتی انتخاب شدند. نتیجه اولیه استخراج کدهای اولیه در قالب ۱۴ مقوله فرعی و طبقه بندی آن ها ذیل سه مقوله اصلی سرمایه اجتماعی بود. تدقیق و مطالعه متون مرتبط با این شاخص ها نشان داد سه سطح تحلیل برای مفهوم سرمایه اجتماعی قابل تبیین است. این سه سطح مختلف تحلیل عبارتند از: سطح کلان (جوامع)، سطح میانی (گروه ها یا سازمان ها) و سطح خرد (عاملان فردی).
گونه شناسی پوشش زنان شهر همدان و عوامل اجتماعی مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی ام پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
91 - 108
حوزههای تخصصی:
پوشش کنشی اجتماعی (همانند کنش های اجتماعی دیگر) است که از کم و کیف و محتوای جامعه تأثیر می گیرد. گونه شناسی پوشش طیفی است که گونه های مختلف پوشش را در بر می گیرد. این گونه ها طبق انگیزه های پوششی افراد در معرض تأثیر و در ارتباط با عوامل اجتماعی شکل می گیرد. در این پژوهش گونه های پوشش زنان شهر همدان و عوامل اجتماعی مؤثر و مرتبط با آنها بررسی شده اند. روش پژوهش پیمایشی و جامعه آماری شامل همه زنان 18 تا 50 ساله ساکن شهر همدان است. ابزار گردآوری اطلاعات در مرحله اکتشافی برای تعیین گونه های پوشش و انواع آن، مصاحبه با 40 زن بوده است. بعد از مشخص شدن این گونه ها پرسش نامه ای برای بررسی ارتباط متغیرها با این گونه ها ساخته شد. حجم نمونه شامل 335 زن است که با فرمول کوکران محاسبه و با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند گونه شناسی پوشش زنان شهر همدان دربرگیرنده چهار گونه پوششی راحت طلب، عفت طلب، نمایش طلب و همسرطلب است. یافته های آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهند بین هر چهار گونه پوششی زنان با تأثیرپذیری از گروه همالان، تأثیرپذیری از انتظارات دیگرانِ مهم، اشتهار و اعتباربخشی مالی، میزان اوقات فراغت، وضعیت تأهل، تمایل به جذب جنس مخالف برای ازدواج و پیروی از اعتقادات همسر روابط معنی داری وجود دارد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل جامعه شناختی مؤثر بر قانون گریزی موتورسیکلت سواران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
45 - 66
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به بالا بودن آمارهای تلفات ناشی از سوانح ترافیکی( 51% در صحنه و 49% انتقال به بیمارستان) و آمارهای تخلفات جرائم راهنمایی و رانندگی، هدف از این پژوهش شناسایی و اولویت بندی عوامل جامعه شناختی مؤثر بر قانون گریزی راکبین موتورسیکلت شهر تهران است. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است و از نظر شیوه های گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. واحد تحلیل یا نمونه 90 نفر از متخلفان به قانون می باشند که در محدوده جغرافیایی شهر تهران مرتکب آن شده اند و از این رهگذر جریمه هایی متوجه آنان شده است. یافته ها: براساس یافته های تحقیق از بین عوامل مورد بررسی؛ آشفتگی در رتبه اول؛ تبعیض دوم؛ رفاه اجتماعی سوم؛ فردگرایی چهارم؛ تربیت دوران کودکی پنجم؛ عدم آگاهی به قانون ششم؛ وضعیت خانوادگی هفتم؛ خشونت رفتاری هشتم؛ آگاهی به تأثیر قانون نهم و آگاهی به تأثیر رسانه ها در رتبه دهم قرار می گیرند. نتیجه گیری : بر اساس نتایج حاصله با اعمال یک برنامه ریزی صحیح بر پایه دیدگاهی که منتج از مشکلات و معضلات موجود است و نیز با در نظر گرفتن شرایط آتی می توان شاهد ارتقای کیفی و کمی موتورسیکلت -ها و کاهش معضلات آن بود؛ ضمن آنکه مناسب سازی وضعیت جابه جایی موتورسیکلت ها، کاهش هزینه های زیادی را در ابعاد مختلف که سهم عمده آن متأثر از بهبود حجم تردد در شبکه معابر است را به همراه خواهد داشت.
جامعه شناسی مصرف فرهنگی موسیقی درکلان شهرتهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله که برگرفته از پژوهش (کمی و کیفی) است به شرایط تقویت و ممانعت مصرف موسیقی مورد نیاز مردم کلان شهر تهران می پردازد. نتایج نشان می دهند که مسأله ی عادت واره و سبک زندگی، مهمترین زمینه های تحلیلی در مسائل شهری کلان شهر تهران به شمار می روند. دو نوع موسیقی سنتی و پاپ و انواع مختلف آن در جامعه ی ایران رواج دارد به طوری که 44.4 درصد به موسیقی سنتی و بقیه به موسیقی پاپ و انواع مختلف آن گرایش دارند. صدا و سیما به عنوان مهم ترین ج ریان تأثیرگذار در اط لاع رسانی، در زم ینه ی موسیقی اطلاع رسانی نمی کند. عمده ترین جریان های بحران زا در نشر موسیقی مربوط به مسائل فرهنگی و سبک زندگی مردم است که ناشی از فرهنگ مصرفی نسل امروز است. اکثریت افراد با موسیقی تلفیقی موافق هستند که این رقم برابر با 60 درصد است. باری، حاص ل شیوه ی زندگی جدید که به نوعی تلفیق زندگی سنتی و مدرن است؛ موسیقی نیز از این پدیده مستثنا نیست. دلیل کم شدن مخاطبان موسیقی سنتی، بی تفاوتی مردم به فرهنگ بومی است و این گرایشی است که در فکر و گرایش های نس ل ج اری شهر ایجاد شده است. در تح لیل مس أله باید به دلایلی چون س طحی نگری، عدم تفکر در نوع موسیقی، نقش تفاوت نسلی و تفاوت در طبقه ی اجتماعی توجه کرد.
نمودهای ورزش رسانه ای در زندگی روزمره
منبع:
مطالعات فرهنگی - اجتماعی المپیک سال اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
175 - 207
حوزههای تخصصی:
تکنولوژی های نوین ارتباطی و گسترش جهان موازی به موازات جهان واقعی یکی از جلوه های زیست کنونی بشر است . در این مقاله در صدد هستیم با رجوع به برخی داده های اسنادی از منظر دیگر تعامل رسانه ها و ورزش را مورد بحث قرار دهیم و بجای مفهوم رسانه های ورزشی از کلید واژه "ورزش رسانه ای" برای توصیف پیوستگی عمیق امر ورزش و رسانه بهره جسته شده است. به همین جهت در این مطالعه به مرور تعدادی از نمود های رسانه های ورزشی در زندگی روزمره کشورهای غربی با تاکید برفوتبال جزیره و چگونگی بازنمایی آن پرداخته ایم.
بازنمایی مردانگی در آگهی های تبلیغاتی مجلات خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مطالعه سبک زندگی مردان در آگهی های تبلیغاتی مجلات خانوادگی می باشد. از اینرو با استفاده از نظریه گیدنز در حوزه سبک زندگی و روش نشانه شناسی بارت در پی پاسخ به این پرسش است که: آگهی های تبلیغاتی مجلات خانوادگی معاصر سبک زندگی مبتنی بر کلیشه های جنسیتی مردانه را روایت می کنند؟ در این راستا هویت فردی، هویت اجتماعی، کالا پرستی، مدیریت بدن و شور و شعف به عنوان مولفه های نظری سبک زندگی در مجلات خانوادگی می باشد میدان پژوهش مجلات خانوادگی و واحد مشاهده تصاویر تبلیغاتی موجود در این مجلات می باشد. یافته های پژوهش بر مبنای نمونه آماری که همانا چهار نشریه سیب سبز، زندگی ایده ال، زندگی ایرانی و زندگی مثبت است، دلالت بر آن دارد که آگهی های تبلیغتاتی سبک های زندگی نوینی از مردانگی بر مبنای مصرف برساخت می کنند. مردان بیشتر در حالت خرید و اوقات فراغت بازنمای می شوند، محصولات ارایشی و بهداشتی مصرف می کنند و تلاش می کنند که به نقش های که تا پیش از این در حوزه سبک زندگی زنان قرار داشت، نزدیکتر شوند. در این میان مفهوم نوین مردانگی با بدن مردانه درهم آمیخته شده است.
بررسی اثر اعتبارات خُرد دولتی برکارآفرینی و توسعه پایدار روستایی شهرستان جوانرود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۰
177-216
حوزههای تخصصی:
یکی از استراتژی های مورد توجه صاحب نظران و سیاستگذاران برای از بین بردن فقر، کاهش نابرابری ها و کاهش بیکاری در کشورهای مختلف، تخصیص «اعتبارات خُرد» است. این پژوهش به منظور ارزیابی اثر اعتبارات خُرد دولتی بر کارآفرینی و اشتغال و توسعه پایدار روستایی شهرستان جوانرود انجام گرفته است. پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت و هدف، به ترتیب از نوع تحقیقات کاربردی و توصیفی- تحلیلی می باشد جامعه آماری را تمام افراد روستایی شهرستان جوانرود که طی سال های 1385-1395 از تسهیلات خُرد اعتباری دولتی صندوق کارآفرینی امید و بانک کشاورزی استفاده کرده اند، (921N=) را تشکیل می دهند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بوده است. نتایج تحلیل رگرسیون اعتبارات خُرد روی متغیرهای مورد بررسی، با ضرایب 737/0، 336/0، 217/0، نشان می دهد که اعتبارات خُرد بترتیب در رتبه اول روی بُعد اقتصادی و رتبه دوم روی بُعد اجتماعی– فرهنگی و در رتبه سوم بر روی بُعد کالبدی تأثیرگذار بوده است. همچنین نتایج همبستگی پیرسون نشان می دهد که رابطه همبستگی مثبت و معناداری بین اعتبارات خُرد دولتی با ابعاد توسعه پایدار روستایی وجود دارد. در واقع اعتبارات خُرد دولتی توانسته است در ایجاد کارآفرینی و اشتغال پایدار و نهایتاً توسعه پایدار روستایی، درسطح 95 درصد اطمینان، نقش مهمی ایفا کند.