فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۲۱ تا ۱٬۸۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
خانواده، اساسی ترین نهاد اجتماعی است که ارزش ها را به نسل جدید انتقال می دهد. این ارزش ها نقش اساسی در رشد و نمو افراد دارد. امروزه با تغییراتی که در ساحت های مختلف جامعه پیش آمده، حوزه خانواده و ارزش های آن نیز تغییر کرده است؛ لذا پژوهش حاضر به دنبال آینده های بدیل برای خانواده است. درواقع هدف پژوهش حاضر آینده پژوهی و سناریونگاری آینده ارزش های خانواده در ایران با استفاده از روش تحلیل اثرات متقاطع و CIB است. نتایج تحقیق مربوط به سال 1398 و افق آینده، سال 1418 ه .ش.است. در مرحله اول به 17 نفر از خبرگان حوزه علوم اجتماعی پرسش نامه داده شد. در مراحل دوم و سوم نیز پنل های 10 نفره ای از خبرگان تشکیل شد. امتیازها در ماتریس متقاطع وارد شد تا تأثیرگذاری و تأثیرپذیری هرکدام از عوامل سنجیده شود. متغیرهای دو وجهی در نرم افزار میک مک به عنوان ورودی های نرم افزار سناریوویزارد تجزیه و تحلیل شدند و 4 سناریوی سازگار به دست آمد. مطلوب ترین سناریو سناریوی شماره 1 است که بر وضعیت ایده آل و آرمانی خانواده و افزایش قدرت آن در پرتو آزادی و چارچوب قوانین جدید تأکید می کند. نامطلوب ترین سناریو، سناریوی شماره 4 است که کاهش قدرت خانواده تا حد فروپاشی آن را به همراه دارد و این فروپاشی در جامعه ای اتفاق می افتد که با انواع محدودیت ها در حوزه های مختلف روبه روست.
مطالعه تطبیقی سیاستهای حمایت از سالمندی در ایران و سوئد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۲
۹۴-۴۵
حوزههای تخصصی:
مقد مه:با توسعه بهداشت و رفاه در جهان معاصر و افزایش طول زندگی حاصل از آن، موضوع سالمندی به یکی از مسائل اجتماعی قابل توجه در بسیاری از کشورهای جهان بدل شده است. در نتیجه چنین شرایطی اتخاذ سیاستهای کارآمد درزمینه سالمندی بیش ازپیش اهمیت و ضرورت یافته است. پژوهش حاضر به دنبال آن است که سیاستهای سالمندی دو کشور ایران و سوئد را با یکدیگر مقایسه کند. روش: بدین منظور مهم ترین متون، اسناد و سیاستهای سالمندی دو کشور مورد خوانش قرار گرفته و بر اساس این سیاستها، چهار محور کلیدی در حوزه سیاست گذاری سالمندی، استخراج شد که عبارت اند از: دولتی/ خصوصی بودن حمایتها، اقتصادی/ فرهنگی بودن حمایتها، حمایتهای مبتنی بر انفعال/ مداخله سالمند، حمایتهای مبتنی بر اجتماع گرایی/ فردمحوری. یافته ها: نتایج مقایسه سیاستها نشان داد که سیاستهای سالمندی در دو کشور ایران و سوئد در سه محور اول، قرابت قابل توجهی دارد؛ به نحوی که سیاستهای هر دو کشور عموماً دولت گرا (محور اول)، مبتنی بر حمایتهای اقتصادی بوده (محور دوم) و بیشتر رویکردی انفعالی نسبت به سالمند داشته است (محور سوم). اما مقایسه در محور چهارم نشان داد که سیاستهای ایران بیشتر فردگرایانه و در سوئد عموماً ماهیتی اجتماع گرایانه دارد. بحث: درمجموع با توجه به قرابت خطوط کلی سیاستهای سالمندی در ایران و سوئد و اختلاف قابل توجه آنان از حیث رفاه عمومی سالمندان، می توان نتیجه گرفت که مسائل سالمندی در ایران بیش از آنکه مربوط به نوع نظام رفاهی و ماهیت سیاستها باشد، به نحوه اجرای سیاستها مربوط است.
نقش پیوند ایمن، انعطاف پذیری شناختی و ابعاد شخصیتی هگزاکو در پیش بینی خودمراقبتی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۷
369 - 384
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش پیوند ایمن، انعطاف پذیری شناختی و ابعاد شخصیتی هگزاکو در پیش بینی رفتارهای خودمراقبتی کرونا در زنان متأهل بود. روش این پژوهش همبستگی از نوع رگرسیون بود. تعداد 202 زن متأهل در شهر مشهد به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها با تکمیل پرسش نامه های پیوند ایمن جانسون، انعطاف پذیری شناختی مارتین و روبین، ابعاد شخصیتی هگزاکو و خودمراقبتی کرونا پویان فرد، در این پژوهش شرکت کردند. برای تجزیه تحلیل نتایج از روش های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به صورت همزمان استفاده شد. براساس نتایج رگرسیون چندگانه اثر متقابل خودمراقبتی کرونا و ابعاد شخصیتی هگزاکو معنادار نبود. همچنین پیوند ایمن رابطه معناداری با خودمراقبتی کرونا دارد، به این معنی که هرچه پیوند دو زوج ایمن تر باشد، رفتارهای خودمراقبتی کرونا در آنان بیشتر رعایت می شود. همچنین نتایج نشان داد که انعطاف پذیری شناختی مقدار اندکی به واریانس تبیین شده رفتارهای خودمراقبتی کرونا می افزاید که قابل توجه نیست، درنتیجه نمی توان رفتارهای خودمراقبتی کرونا را به میزان انعطاف پذیری شناختی، نسبت داد.
تحلیل جامعه شناختی بطالت شغلی (مورد مطالعه کارمندان دانشگاه شریف)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بطالت در سازمان یک رفتار عامدانه و نوعی تقلب شایع است که ممکن است همه کارکنان سازمان در همه سطوح به نوعی مرتکب آن شوند. این پژوهش با هدف بررسی علل و زمینه های بوجود آورنده بطالت، در میان کارمندان دانشگاه صنعتی شریف انجام شده است. روش پژوهش نظریه داده بنیاد می باشد که داده های مورد نیاز آن از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با 35 نفر از کارمندان انجام شده است. شیوه انتخاب مشارکت کنندگان، هدفمند و تعیین تعداد آنها با رسیدن به مرحله اشباع، مشخص گردیده است. از مجموع 665 داده ی خام، 385 مفهوم، 35 خرده مقوله و 14 مقوله اصلی از داده های اولیه استخراج گردید. در نهایت مفهوم "اتلاف وقت سازمان یافته" ، به عنوان پدیده اصلی که بقیه مقولات را پوشش می داد، انتخاب گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که مهم ترین عامل به وجود آوردن حس بطالت و فرسودگی شغلی در مشارکت کنندگان، "بی انگیزگی و بی هویتی شغلی؛ تنوع وظایف و روتین و تکراری بودن کار"، می باشد. این نارضایتی در نتیجه تبعیض سازمانی؛ فساد اداری سازمان یافته؛ مدیریت بیمار و دیوانسالاری پر هزینه به وجود می آید که پیامدهایی مانند؛ پیامدهای بطالت (خیانت، تورم پرسنلی، در جا زدن)؛ زیر پوستی شدن بطالت و پایین آمدن راندمان سازمان را در پی دارد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که، اصلی ترین و بنیادی ترین عامل به وجود آمدن بطالت در سازمان ها، اتلاف وقت سازمان یافته می باشد که مربوط به عدم بازنگری در قوانین و آیین نامه ها و بخشنامه های مرتبط با سازمان می باشد.
بررسی تاثیرتعلق ملی برگرایش به مهاجرت خارج از کشور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به منظور «بررسی تأثیر تعلق ملی بر گرایش به مهاجرت خارج از کشور» تدوین شده است. در این تحقیق که به روش آمیخته انجام شد، ابتدا به روش کیفی، ابعاد و مؤلفه های پدیده تعلق ملی و گرایش به مهاجرت از میان مهاجران ایرانی کشف و سپس از نتایج مطالعه کیفی، پرسشنامه کمی در مورد شهروندان شهر مشهد تهیه گردید، تعداد 20 نفر از مهاجران ایرانی در بخش کیفی و 414 نمونه از بین شهروندان شهر مشهد در بخش کمی موردبررسی قرار گرفت. از نتایج کیفی، مقوله هسته ای «تعلیق یا تشدید گرایش به مهاجرت در پرتو تعلق ملی» شناسایی شد که سایر مقوله ها با عنوان شرایط و عوامل مؤثر را احاطه کرده است؛ همچنین در نتایج کمی مشخص شد، میزان گرایش شهروندان به مهاجرت خارج از کشور در حد زیاد و میزان تعلق ملی در حد متوسط بوده است و تعلق ملی به مقدار (734/0-) با گرایش به مهاجرت خارج از کشور رابطه همبستگی نشان داده است. محاسبات رگرسیونی نشان داد که با افزایش تعلق ملی، گرایش به مهاجرت خارج از کشور کاهش می یابد و سهم بعد تعلق اجتماعی (621/0-) بر گرایش به مهاجرت بیش از سایر ابعاد بوده است. در مجموع، تعلق ملی توانست، (584/0) از واریانس متغیر وابسته تحقیق (گرایش به مهاجرت خارج از کشور) را تبیین نماید.
بررسی جامعه شناختی رابطه پایگاه اقتصادی ومذهب با فرهنگ سیاسی درچارچوب مفهومی مارک تسلر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ سیاسی در جوامع معاصر، وبه ویژه در جامعه در حال گذار ایران،نقشی محوری درتوسعه ومشارکت سیاسی ومدنی دارد.دراین میان ،نقش دانشجویان دانشگاه فرهنگیان که درحقیقت معلمین آینده جامعه می باشند در تکوین وتحکیم فرهنگ سیاسی دموکراتیک،بسیار اثرگذارند.پژوهش حاضر،درچارچوب دستگاه مفهومی مارک تسلر،به مطالعه بررسی جامعه شناختی رابطه پایگاه اقتصادی ومذهب با فرهنگ سیاسی دانشجویان می پردازد.پژوهش به روش پیمایشی وبا استفاده از پرسشنامه،درمورد 362 نفر از دانشجویان دانشگاه های فرهنگیان غرب کشور(ایلام ،کرمانشاه ،سنندج، خرم آباد، همدان)انجام گرفته است که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند.نتایج تحقیق نشان داد که اکثریت دانشجویانی که دارای مذهب سنی بودند به فرهنگ سیاسی بی تفاوت6/16 درصد،واکثریت دانشجویانی که دارای مذهب شیعه بودند به دوفرهنگ سیاسی بی تفاوت 9/40 درصد و دموکراتیک 6/32 درصد،گرایش داشتند.وهمچنین اکثریت دانشجویانی که دارای پایگاه اقتصادی پایین بودند به فرهنگ سیاسی بی تفاوت،واکثریت دانشجویانی که دارای پایگاه اقتصادی بالا بودند به فرهنگ سیاسی دموکراتیک،گرایش داشتند.بنابراین یافته نشان داد که فرهنگ سیاسی دانشجویان،با متغیرهای پایگاه اقتصادی و مذهب رابطه مثبت ومعناداری دارد.
شهر دیجیتالی و افزایش گرایش زنان به همسریابی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
196 - 214
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با استفاده از رویکرد نظریه زمینه ای به تحلیل تأثیر شهر دیجیتال در تمایل زنان به همسریابی مجازی در شهر کرمان می پردازد. برای این منظور با استفاده از تکنیک نمونه گیری نظری و هدفمند ، 16 کاربر زن در تالارهای همسریابی شهر کرمان مشارکت داشتند. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام و با نرم افزار مکس کیو دی ای ورژن 12 تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد تعداد قابل ملاحظه ای از سایت های همسریابی مجازی را زنان متأهل در کنار کاربران مجرد تشکیل می دهند که از ویژگی گمنامی فضای شهری و فضای مجازی استفاده می کنند و هنجارهای اجتماعی را در هم می شکنند. پس از ترکیب، ادغام و مقایسه مفاهیم، پنج مقوله مشترک میان کاربران زن متأهل و مجرد شامل (اعتیاد به چت، تجربه محدودیت، ، پرهیز از دیدار حضوری، سرگرمی و گذران وقت، تمایلات جنسی بصورت مجازی) کشف شد؛ همچنین دو مقوله خاص کاربران زن متأهل شامل ( اختفای تأهل و توجیهات آن و کم رضایتی از ازدواج) و دو مقوله خاص کاربران زن مجرد شامل (حس آزادی و چت علاج رفع تنهایی) نیز به دست آمد. پس از تحلیل خط داستانی مشارکت کنندگان «فضای مجازی به مثابه پناهگاه مقاومت زنان شهری» آشکار شد.
آگاهی وجودی: تجربه بازاندیشی در دوره بحران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۶
171 - 199
حوزههای تخصصی:
بحران ها یکی از مهم ترین نیروهای بازاندیشی، و عاملی برای تغییر در آگاهی و کنش انسانها و جوامع است. شیوع جهانی ویروس کووید 19 (کرونا) منجر به بحرانی جهانی و چالش کشیدن بسیاری از باورها و پیش فرض ها و در نتیجه بازاندیشی در ابعادی از زندگی فردی و اجتماعی شده است. هدف ما در این پژوهش کیفی، کشف تجربه جوانان از بازاندیشی در شرایط ناشی از شیوع ویروس کرونا است. پژوهش را در رویکرد برساخت گرا و با روش تحقیق کیفی بنیانی اجرا کردیم. با روش نمونه گیری هدفمند(حداکثر تنوع و در دسترس) با تعداد 24 نفر مشارکت کننده مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام دادیم. جهت تجزیه و تحلیل یافته ها از روش کدگذاری نظری استفاده شد. در فرایند تحلیل داده ها 7 مقوله اصلی ساختیم که عبارتند از: مرکزیت سلامت، بازیابی خود، اقبال به علم و فناوری، گرایش به فضای مجازی، بازیابی تعاملات شخصی، دل بستن به خانه و ناامنی وجودی. با جمع بندی مقوله های اصلی و مبتنی بر برداشت جوانان مشارکت کننده در زمینه کرونا و تغییرات ناشی از آن، ارتقای آگاهی وجودی به عنوان مقوله نهایی در نظر گرفتیم. براساس این مقئله ها و جمع بندی نهایی، می توان گفت بحران شکل گرفته بر اثر پاندمی کرونا، ما انسانها را از نقاط ضعف مشترک آگاه تر کرده است و تأمل و تجدیدنظر در خود و روابطمان را دامن زده است.
فمینیسم در ایران (بررسی جامعه شناختی فمینیسم ایرانی؛ نمونه مورد مطالعه: قرۃالعین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
23 - 43
حوزههای تخصصی:
فرض اصلی این پژوهش بر بنیان وجود مؤلفه های مشترک میان اهداف قرۃالعین در چارچوب جنبش بابیه با اهداف فمینیسم غربی استوار است. پرسش های اساسی عبارتند از این که: آیا کنش های قرۃالعین با هدف ایجاد موقعیت های برابر میان زنان و مردان، احقاق حقوق زنان و تلاش برای مرتفع کردن تبعیض های ساختاری علیه آنان، واجد مؤلفه های اولیه ای از جنبش فمینیسم غربی بوده است یا خیر؟ و در صورت هم سویی این جنبش با همتاهای خارجی، چه عناصر مشترکی در نگرش زنِ معترض ایرانی با فمینیسم غربی دیده می شود؟. این موضوع در پارادایم کیفی، با روش اسنادی و با انتخاب نمونه هدفمند در مقطع کوتاهی از عهد قاجاریه، و با تمرکز بر جنبش بابیه به عنوان فرامتن مطالعه شده است. هم چنین مروری کوتاه بر ره یافت کلان فمینیسم و دیدگاه فوکویی در تبارشناسی تجربه پلِبِیَنی، تحلیل تئوریکی آن را پوشش می دهند. نتایج گواهی می کنند که پاسخ ِ هر دو پرسشِ پژوهش مثبت است؛ با تأکید پژوهشگر بر این رویکرد که هیچ نشانه ای دالِّ بر وجود ارتباطِ بدون واسطه میان نمونه انتخابی با فمینیسم غربی و نگرش معطوف به تئوری ِتوطئه مفروض نیست و نگاه پژوهشگر به این جنبش، به سان پدیده ای طبیعی، معلولِ شرایط، علل تاریخی و جامعوی مختص جامعه ایران است.
شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر بر تعارضات اولیه زناشویی در زوجین تازه ازدواج کرده با رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
541 - 560
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر بر تعارضات اولیه زناشویی در زوجین تازه ازدواج کرده، انجام شد. در این پژوهش توصیفی، جامعه آماری شامل مشاوران مجربی بود که در شهرستان های میبد و اردکان در حوزه خانواده فعالیت می کردند. با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 12 مشاور به عنوان نمونه انتخاب شدند و با استفاده از مدل ساختاری-تفسیری به سطح بندی عوامل استخراج شده پرداختند. یافته ها نشان داد عامل فضای ناخوشایند خانواده مبدأ در سطح هفتم و زیربنایی و عامل خیانت و روابط فرازناشویی در بالاترین و آخرین سطح مدل قرار می گیرد. نوع ساختار قدرت در خانواده در سطح ششم، عوامل ایده ال های ذهنی، مشکلات مالی و اقتصادی، ضعف زوجین در مهارت های زندگی و تفاوت در سبک زندگی در سطح پنجم، هویت مدرن زنان امروز و ناآگاهی از مسائل جنسی در سطح چهارم، بیماری روانی و اختلالات رفتاری یکی از زوجین و رویداد های دوران قبل از ازدواج (آشنایی، نامزدی، عقد) در سطح سوم و نبود عشق و محبت اولیه در سطح دوم قرار گرفت. براساس این مدل، می توان نتیجه گرفت فضای ناخوشایند خانواده مبدأ، مؤثرترین و زیربنایی ترین عامل در ایجاد تعارضات اولیه زناشویی است که بایستی در مشاوره های پیش از ازدواج مورد توجه ویژه ای قرار گیرد.
تأثیر جهت گیری مذهبی در ایجاد تعهّد اجتماعی و قانون گرایی در بین جوانان شهر اسلام آباد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
67 - 98
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تعهّد اجتماعی و قانون گرایی در بین جوانان به عنوان نیروهای مولد اجتماعی، از امور مهم و تأثیرگذار به شمار می آید؛ بنابراین پژوهش حاضر، با هدف تحلیل تأثیر جهت گیری مذهبی و تأثیر آن بر تعهّد اجتماعی و قانون گرایی در بین جوانان شهر اسلام آباد غرب انجام گرفته است. روش : این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و روش پژوهش آن پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، جوانان شهرستان اسلام آباد غرب است. به عنوان نمونه پژوهش تعداد 384 نفر در رده سنی 29-18 سال با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه جهت گیری مذهبی، پرسش نامه تعهّد اجتماعی و نیز پرسش نامه قانون گرایی است. برای تأیید روایی پرسش نامه ها از روایی محتوا، روایی همگرا و روایی واگرا استفاده شده است. روایی محتوا توسط نظرسنجی از استادان خبره تأیید شد و براساس نتایج به دست آمده از خروجی های نرم افزار ابزار اندازه گیری از روایی همگرا و واگرای مناسب و شایسته برخوردار است. پایایی پرسش نامه نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ، ضریب پایایی ترکیبی و ضریب پایایی مرکب تأیید شد. در این پژوهش از نرم افزار (SMART-PLS) بهره گرفته و از روش حداقل مربعات جزئی برای تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته ها: ضرایب به دست آمده از آزمون T نشان داد که جهت گیری مذهبی بر تعهّد اجتماعی (19/437) و جهت گیری مذهبی بر قانون گرایی (4/333) و تعهّد اجتماعی بر قانون گرایی (5/750) تأثیر دارد. در بررسی نقش میانجی تعهّد اجتماعی در تأثیرگذاری جهت گیری مذهبی بر قانون گرایی، مقدار آزمون تست سوبل حدود (5.50) است. نتیجه گیری : اثر جهت گیری مذهبی بر تعهّد اجتماعی و قانون گرایی تأیید شد. همچنین متغیر تعهّد اجتماعی می تواند نقش میانجی را بین جهت گیری مذهبی بر قانون گرایی داشته باشد. می توان نتیجه گرفت که برای تشویق جوانان به قانون گرایی از طریق جهت گیری مذهبی، بایستی بتوان تعهّد اجتماعی را نیز در بین جوانان افزایش داد.
فرایند تصمیم گیری زوجین در تأخیر فرزندآوری و شرایط اجتماعی دخیل در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: مطالعه ی حاضر به منظور کشف فرایند تصمیم گیری زوجین در خصوص تأخیر فرزندآوری و همچنین درک و شناخت زمینه-های اجتماعی دخیل در تصمیم گیری آن ها انجام گرفته است. روش مطالعه: در این پژوهش که در سال 1399 در شهر مشهد انجام گرفت، نمونه ها (8 زوج مشهدی که از زندگی مشترکشان چند سالی گذشته بود و تمایل به فرزندآوری نداشتند) به صورت گلوله برفی انتخاب گردیدند و داده ها از طریق تکنیک مصاحبه ی روایی (فردی و زوجی) و با استفاده از روش کیفی تحلیل روایت گردآوری شدند. یافته ها: از تجزیه و تحلیل مضمونی داده ها پنج مضمون اصلی پدیدار شد که دامنه ی آن ها بدین قرار بود: کودک گران قیمت، شبکه اجتماعی منصرف کننده، شبکه اجتماعی خنثی، با همان تنها و ترجیحات رفاه طلبی. یافته های حاصل از تحلیل ساختاری روایت نشان داد که زوجین در فرایند زندگی خود با بحران ها، مسائل، نگرانی ها و تمایلاتی روبرو شده اند و در مواجهه با آن ها به بررسی و ارزیابی فرزندآوری پرداخته و تصمیم گرفته اند آن را به تعویق بیاندازند. برای زوجین، داشتن فرزند در آن موقعیت (دوره از زندگی) منجر به عدم رسیدن به اهدافشان می گردد و بر مشکلاتشان می افزاید. نتیجه گیری: وضعیت اقتصادی زوجین، شبکه اجتماعی، چگونگی رابطه با یکدیگر و اهداف و انگیزه های شخصی آن ها، در فرایند تصمیم گیری در خصوص تأخیر فرزندآوری، نقش قابل ملاحظه ای در هر دوره از زندگی داشته است.
مدل یابی اشتیاق تحصیلی بر اساس جو مدرسه و کیفیت زندگی با میانجی گری خودتنظیمی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
101 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل یابی اشتیاق تحصیلی بر اساس جو مدرسه و کیفیت زندگی با میانجی گری خودتنظیمی در دانش آموزان انجام شد.روش شناسی : این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. نمونه پژوهش 350 دانش آموز بود که با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. علاوه بر فرم اطلاعات جمعیت شناختی، برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های اشتیاق تحصیلی (فردریکز و همکاران، 2004)، جو مدرسه (لی و همکاران، 2017)، کیفیت زندگی (وار و شربورن، 1992) و خودتنظیمی (بوفارد و همکاران، 1995) استفاده شد. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-22 و LISREL-8.8 تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که مدل اشتیاق تحصیلی بر اساس جو مدرسه و کیفیت زندگی با میانجی گری خودتنظیمی در دانش آموزان برازش مناسبی داشت. همچنین، جو مدرسه بر خودتنظیمی و اشتیاق تحصیلی اثر مستقیم و معنادار، کیفیت زندگی بر اشتیاق تحصیلی اثر مستقیم و معنادار و خودتنظیمی بر اشتیاق تحصیلی اثر مستقیم و معنادار داشت (05/0>P)، اما کیفیت زندگی بر خودتنظیمی اثر معناداری نداشت (05/0P>). دیگر نتایج نشان داد که جو مدرسه با میانجی گری خودتنظیمی بر اشتیاق تحصیلی اثر غیرمستقیم و معنادار داشت (05/0>P)، اما کیفیت زندگی با میانجی گری خودتنظیمی بر اشتیاق تحصیلی اثر معناداری نداشت (05/0P>).بحث و نتیجه گیری: طبق نتایج، برای بهبود اشتیاق تحصیلی دانش آموزان می توان از طریق ارتقای جو مدرسه، کیفیت زندگی و خودتنظیمی آنان اقدام کرد.
بررسی نقش تعدیلی خودکارآمدی و خود نظارتی در ارتباط بین انگیزه مدیریت تصویر سازی و رفتار آوا معلمان تربیت بدنی استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
185 - 192
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین انگیزه مدیریت تصویر سازی و رفتار آوا با نقش تعدیلی خودکارآمدی و خود نظارتی معلمان تربیت بدنی استان گلستان انجام شد.روش شناسی: این پژوهش از نوع توصیفی _ همبستگی بود که به صورت پیمایشی انجام شد، جامعه آماری پژوهش شامل معلمان تربیت بدنی استان گلستان با حجم 1840 نفر بود که از بین آنها 318 نفر به عنوان نمونه با استفاده از جدول کرجسی _ مورگان و روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه انگیزه مدیریت تصویر سازی چوی و همکاران(2015)، آوای کارکنان زهیر و اردوگان(2011) ، خودکارآمدی بتز(2004) و خود نظارتی چوی و همکاران(2015) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری) با نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام شد.یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که بین انگیزه مدیریت تصویر سازی و رفتار آوا رابطه معنی داری وجود داشت. همچنین بین انگیزه مدیریت تصویر سازی و رفتار آوا با نقش تعدیلی خودکارآمدی رابطه معنی داری وجود داشت لیکن بین انگیزه مدیریت تصویر سازی و رفتار آوا با نقش تعدیلی خود نظارتی رابطه معنی داری وجود نداشت.بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش متغیر انگیزه مدیریت تصویرسازی، رفتار آوا را تبیین و پیش بینی می نماید یعنی افزایش انگیزه مدیریت تصویرسازی معلمان، باعث افزایش رفتار آوا آنان می شود و برعکس.
شناسایی و رتبه بندی ابعاد آینده پژوهی فعالیت های پژوهشی در دانشگاه های آزاد اسلامی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
255 - 265
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و رتبه بندی ابعاد و مؤلفه های آینده پژوهی در دانشگاه های آزاد اسلامی استان مازندران بود.روش : این پژوهش از نظر هدف، کاریردی و از نظر روش توصیفی از نوع زمینه یابی است که با رویکرد آمیخته با طرح اکتشافی انجام شد. جامعه آماری آن را کلیه مدیران و معاونین واحدها، مدیران و معاونین دانشکده ها، مدیران گروه های دانشگاه های آزاد اسلامی استان مازندران به تعداد 700 نفر تشکیل می دهند که بر اساس فرمول کوکران، تعداد 248 نفر با روش نمونه گیری «تصادفی طبقه ای» به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته آینده پژوهی با 78 سوال استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS20 وآزمون تحلیل عاملی اکتشافی انجام شد.یافته ها: آینده پژوهی دارای دو بعد و 12 مولفه «سازمانی (خلق چشم انداز استراتژیک، بهبود اتحاد و توافق، فشار عملکرد در پژوهش، میل به تغییر، سازگاری با محیط، کشف روند های گذشته پژوهش) و عملکردی (کاربرد دانش در پژوهش، پاسخگویی به نیازهای پژوهشی، استعدادیابی پژوهشی، سرنوشت مشترک در پژوهش، روحیه و حمایت پژوهشی، شناسایی فرصت های بازار) است. تأثیر همه ابعاد و مؤلفه ها بر آینده پژوهی تأیید شد. در بین ابعاد آینده پژوهی، بعد سازمانی با بار عاملی 962/0 دارای تأثیر بیش تر و بعد عملکردی با بار عاملی 950/0 دارای تأثیر کم تر است. نتیجه گیری: همه ابعاد و مؤلفه ها بر آینده پژوهی تاثیر دارند و بعد سازمانی دارای بیشترین تاثیر بر آینده پژوهی است. لذا کارگاه های آموزشی و همایش ها برای آشنایی مدیران و اعضای هیات علمی با آینده پژوهی برگزار گردد.
مطالعه جامعه شناختی پدیده زیست غیررسمی کارتن خوابان در خانه پاتوق های شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
287 - 328
پدیده بی خانمانی باتوجه به اهمیت ویژه آن در مسائل اجتماعی امروزه ایران، قابلیت پژوهش از جهات گوناگون را داراست. دراین راستا، پژوهش حاضر در زمینه خانه پاتوق هایی انجام گرفته که درقامت یکی از الگوهای زیست خیابانی مورد توجه کارتن خوابان بوده و به رغم اهمیت ویژه آن مورد غفلت واقع شده است. این پژوهش درپی ارائه تصویری بالنسبه ژرفانگر از پدیده خانه پاتوق است. پرسش اصلی تحقیق حاضر چنین بوده که اساسا چه عواملی منجر به گزینش خانه پاتوق جهت مراجعه روزمره و یا اسکان موقت درمیان کارتن خوابان شده است؟ بدین منظور از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای استفاده شده است. جامعه نمونه شامل گروه های بی خانمانی بوده که در اشکال مختلف، به خانه پاتوق های شهر مشهد مراجعه کرده اند. ساکنان موقت، مراجعان روزانه، مالکان و متصدیان خانه پاتوق ها و درنهایت واسطه گران مواد مخدر، شامل این جامعه بوده اند. گردآوری یافته ها بر اساس نمونه گیری نظری و با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی انجام شده است. در پژوهش حاضر، 15 خانه پاتوق مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت با مردان و زنان بی خانمان ساکن موقت یا مراجعه کننده روزانه، مالکان خانه پاتوق ها، فروشندگان مواد مخدر، واسطه گران کالاها و مطلعین کلیدی مصاحبه انجام گرفته است. علاوه بر انجام 30 مصاحبه، در پژوهش حاضر از مشاهده نیز بهره گرفته شده است. تحلیل داده ها به روش نظریه زمینه ای انجام شده است. برمبنای یافته ها، خانه پاتوق به مثابه پناهگاه و ضمانت بخش امنیت نسبی کارتن خوابان، به عنوان پدیده محوری ذکر شده است. شرایط علّی شامل زیست مسالمت آمیز پاتوق؛ تقابل با جرم انگاری، غریبگی با گرم خانه ها و خانه پاتوق ها؛ و مقوّم درآمدزایی بوده است. شرایط زمینه ای شامل خانه پاتوق در قامت مهمان خانه کارتن خوابی، بهره مندی از اطلاعات خیابان خوابی و تمایل به پنهان سازی هویت خویش بوده و شرایط مداخله ای شامل عضویت در شبکه معتادان خانه پاتوق، روابط عاطفی و تسهیلات حوزه مواد مخدر است. استراتژی های استمراربخشی به تعاملات شبکه ای درآمدزا، کنش های مخاطره آمیز ضمانت بخش اعتبار، درآمدزایی در امر اسکان، واسطه گری و قاعده مندسازی رفت وآمد شناسایی شده است. درنهایت پیامدها شامل محرومیت از خدمات سازمان های مردم نهاد، آسیب پذیری زنان و تشدید اعتیاد است. نتایج حاکی از آن است که رواج الگوهای درآمدی و شبکه ای و ازسویی شکل یابی شبه مهمان خانه معتادان، نقش مهمی در استقبال از خانه پاتوق ها ایفا کرده است. درنهایت غریبگی با گرم خانه و نامتناسب دانستن آن با جایگزینی به نام خانه پاتوق پاسخ داده شده است.
فراتحلیل آسیب های اجتماعی رایج در بین دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
ناهنجاری های رفتاری در همه جوامع به چشم می خورد ولی با توجه به شرایط جامعه، نوع ، میزان و شدت آن متفاوت است. افزایش ناهنجاری های رفتاری در بین دانش آموزان از یک طرف بیانگر شروع ناهنجاری در سنین پایین و از طرف دیگر بیانگر تداوم آن در آینده است که در نهایت بنیان های جامعه را به مخاطره خواهد انداخت. از این رو شناسایی زمینه ها، دلایل و پیامدهای آسیب ها و انحرافات اجتماعی شایع در بین دانش آموزان نیازمند تبیین و تدقیق مضاعف است. این مقاله با استفاده از روش فراتحلیل، 25 مورد از مقالات علمی-پژوهشی را که در سالهای 1378 تا 1398 در ایران تالیف شده است، انتخاب و بر اساس شاخصهای روشی و نظری بررسی و ارزیابی کرده است. طبق یافته های تحقیق چهار آسیب اجتماعی رایج در میان دانش آموزان عبارتند از: خشونت، اعتیاد، انحرافات جنسی و خودکشی. این مقاله همچنین به دسته بندی و تحلیل عوامل موثر بر گرایش دانش آموزان به این آسیبها و مقایسه یافته ها با نتایج پژوهش های خارجی درخصوص این آسیب ها پرداخته است.
مسئله اقتدار ارزش های اخلاقی در جامعه ایران: تنزل یا تداوم؟(مقاله علمی وزارت علوم)
امروزه به کرات شاهد ادعای تضعیف ارزش های اخلاقی و از دست رفتن اقتدار آنها در جامعه هستیم؛ یافته های پیمایش های مختلف نیز در جهت تأیید این مدعا است. آیا واقعاً این اتفاق رخ داده و ارزش های اخلاقی در جامعه تضعیف شده اند؟ چنین مدعایی بر این پیش فرض استوار است که اقتدار آنها در گذشته بیش از امروز بوده است. مقاله حاضر به بررسی این ادعا می پردازد و بدین منظور از دو دسته داده استفاده می کند: نخست، داده های تاریخی که در سفرنامه ها و کتاب های تاریخ اجتماعی آمده و دوم یافته های پیمایش هایی است که در چند دهیه اخیر انجام شده اند. یافته ها نشان می دهند که ضعف اقتدار ارزش های اخلاقی در ایران مسئله ای خاص دوریه کنونی نیست و دارای ریشه های تاریخی است. مقاله دو دسته عوامل را در تضعیف ارزش های اخلاقی و تشدید آنها مورد تأکید قرار داده است: نخست نظام های حکم رانی و نوع تعامل آن با جامعه؛ بدین معنا که نبود تعامل مناسب بین نظام حکم رانی با جامعه و نیروهای اجتماعی، ارائه قرائتی سیاسی و ایدئولوژیک از اخلاق، بهره گیری از قدرت در راستای منافع شخصی و گروهی، ضعف نهادهای اجتماعی سامان بخش و فقدان توافق عام اجتماعی درباره ارزش های اخلاقی سبب مخدوش شدن عدالت اجتماعی، سرکوب آزادی های فردی، و تحمیل تعهدات شخصی بر افراد شده که پیامد گریزناپذیر آن ممانعت از تقویت ارزش های اخلاقی در جامعه بوده است. دوم سرایت ارزش های بازاری به حوزه های اجتماعی و اخلاقی در دوره اخیر که عدم اقتدار ارزش های اخلاقی را تشدید کرده است.
مطالعه جامعه شناختی شکل گیری رفتارهای جمعی نمایشی در بستر تجربه زیسته مردم از ویروس کرونا، مورد مطالعه شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه جامعه شناختی شکل گیری رفتارهای جمعی نمایشی در بستر تجربه زیسته مردم از ویروس کرونا با روش گراندد تئوری انجام شده است. سؤال اصلی این مطالعه این است که ویروس کرونا چگونه می تواند بر شکل گیری رفتارهای جمعی تأثیر بگذارد؟ و تجربه زیسته مردم از ویروس کرونا چگونه اجتماعات نمایشی (وحشت زده) را به وجود می آورد؟ روش انجام این پژوهش از نظر رویکرد پژوهشی، کمی و از نظر گردآوری اطلاعات، روش نظریه زمینه ای است. جامعه آماری شهروندان کرمانشاه هستند که به صورت نمونه گیری هدفمند تعداد 20 نفر از آن ها مورد مطالعه قرار گرفت. جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. یافته های پژوهش با استفاده از نرم افزار مکس کیودا مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل ها نشان داد چهار مضمون اصلی که شامل؛ رشد احساسات منفی، سردرگمی و بدبینی، رشد وسواس های فکری - عملی پیرامون بدن و شستشو و تغییر سبک زندگی، دغدغه های فکری پیرامون به خطر افتادن سلامت خانواده، دغدغه های اقتصادی و ترس از دوران پسا کرونا بر رفتارهای جمعی کنشگران جامعه تأثیرگذار هستند.
ارائه مدل فرهنگ سازمانی در دانشگاه علوم پزشکی لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل فرهنگ سازمانی در دانشگاه علوم پزشکی لرستان انجام شد.روش شناسی: نوع روش پژوهش حاضر، آمیخته اکتشافی(کیفی- کمّی) و از نظر هدف پژوهشی کاربردی بود. در بخش کیفی با استفاده از پانل دلفی، تعداد 15 خبره(حوزه علوم پزشکی استان لرستان در سال 1399) در سه دور در تکمیل پرسشنامه ها تا تعیین مؤلفه ها و شاخص های فرهنگ سازمانی مشارکت داشتند. در بخش کمّی نیز جامعه آماری شامل مدیران و کارکنان دانشگاه علوم پزشکی استان لرستان(8023) در سال 1399 بودند که بر اساس فرمول کوکران تعداد 367 نفر به عنوان حجم نمونه و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ای بود که توسط خبرگان در پانل دلفی به دست آمد. برای پایایی ابزار نیز از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار 82/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها از آماره های توصیفی(میانگین، فراوانی و درصد) با نرم افزار SPSS24 و استنباطی مدل یابی معادلات ساختاری از نرم افزارSmart pls V3.2.8 استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از روش دلفی نشان داد فرهنگ سازمانی دارای 8 مؤلفه و 54 شاخص بود و ضریب توافق کندال نیز 69/0 حاصل شد. نتایج کمّی پژوهش نیز نشان داد بارهای عاملی مؤلفه های فرهنگ سازمانی به ترتیب برای نتیجه محوری برابر با 82/0، تیم گرایی برابر با 61/0، حاکمیت و رهبری برابر با 58/0، الگوی ارتباطی مطلوب برابر با 53/0، تأکید بر جزئیات برابر با 49/0، مسئولیت مشترک و ایده پردازی برابر با 41/0 و برای وفق پذیری برابر با 38/0 حاصل شد. بحث و نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت فرهنگ سازمانی دارای مؤلفه های متعددی است که بر این اساس برنامه ریزان و مدیران دانشگاه ها می توانند با اهمیت دادن به هر یک از این مؤلفه ها در جهت ارتقای فرهنگ سازمانی در دانشگاه های علوم پزشگی گام های مؤثری بر دارند.