فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
ارتباطات و توانایی داشتن تعامل با دیگران، یک اصل اولیه در زیست جهان انسان عصر مدرن به شمار می آید. آدمی به دنبال کسی که در کنار ایشان احساس خوشبختی کرده و از تعامل با آن ها لذت و منفعت بیشتری را نصیب خود نماید. نیازهای مختلف انسان وی را در معرض ارتباطات مختلف قرار می دهد. نیاز به ارتباط با جنس مخالف، گهگاه روابطی را باعث می شود که خارج از عرف و فرهنگ اسلامی کشور ما می باشد. این پژوهش با هدف بررسی علل و پیامدهای بوجود آورنده روابط خارج از ازدواج، در میان زنان شهرستان رفسنجان، انجام شده است. روش پژوهش نظریه داده بنیاد می باشد که داده های مورد نیاز آن از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با 15 نفر از زنان انجام شده است. شیوه انتخاب مشارکت کنندگان، هدفمند و تعیین تعداد آنها با رسیدن به مرحله اشباع، مشخص گردیده است. از مجموع 1127داده ی خام، 875 مفهوم، 125خرده مقوله و 54 مقوله اصلی از داده های اولیه استخراج گردید. در نهایت مفهوم هسته ای "محرومیت" ، به عنوان پدیده اصلی که بقیه مقولات را پوشش می داد، انتخاب گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که مهم ترین انگیزه زنان از گرایش به روابط خارج از ازدواج، محرومیت های مالی و عاطفی می باشد. "احساس تنهایی" و "فرار" از قوانین و چارچوب های خانواده از جمله شرایط علّی این گرایش می باشد. "ندامت" و "احساس طردشدگی"، از جمله پیامد های این نوع روابط به شمار می آید.
پیش بینی عدالت زناشویی ادراک شده بر اساس احساس انسجام روانی و همدلی زناشویی با میانجی گری معنویت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۱
551 - 568
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی عدالت زناشویی ادراک شده براساس احساس انسجام روانی و همدلی زناشویی با میانجی گری معنویت زناشویی انجام گرفت. روش این پژوهش غیرآزمایشی و از نوع همبستگی بود. تمامی زنان و مردان متأهل شهر تهران در سال 1398، جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل دادند. نمونه مورد نظر شامل 380 زن و مرد متأهل بود که به صورت پیمایش اینترنتی و روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار های گردآوری اطلاعات پرسشنامه های عدالت زناشویی ادراک شده پری (2004)، همدلی زناشویی جولیف و فارینگتون (2006)، انسجام درونی کیمیایی (1392) و معنویت زناشویی پرز (2012) بودند. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش معادلات ساختاری، ضریب همبستگی، تحلیل واریانس در نرم افزار PLS مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد احساس انسجام بر عدالت زناشویی و معنویت زناشویی اثر مستقیم و معناداری دارد. همچنین معنویت زناشویی بر عدالت زناشویی و احساس انسجام نقش میانجی گری دارد ولی همدلی زناشویی بر عدالت زناشویی اثر معنادار ندارد. لذا براساس نتایج این پژوهش عدالت زناشویی ادراک شده را براساس احساس انسجام روانی و با نقش میانجی معنویت زناشویی می توان پیش بینی کرد
تجربه زیسته زنان از چالش های مادری در فضای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
35 - 73
حوزههای تخصصی:
امروزه تحولات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، زمینه ساز افزایش حضور زنان در فضای شهری شده است؛ اما برخی نیازهای زنان، به ویژه در نقش مادری، در طراحی های شهری موردتوجه قرار نگرفته و حضور آنان در فضای شهری را با دشواری هایی مواجه ساخته است. پژوهش حاضر به مطالعه چالش های مادری در فضای شهری با روش کیفی پرداخته است. جامعه هدف پژوهش شامل مادران ساکن شهر تهران بوده است که پانزده نفر از آنان با استفاده از نمونه گیری هدفمند و بر اساس ملاک رسیدن به اشباع داده ها انتخاب شده اند. داده ها از طریق مصاحبه گردآوری و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی تحلیل شده است. در مجموع مادران تجربه رضایت بخشی از حضور در فضای شهری ندارند و با چالش هایی مواجهند که شامل پنج مقوله اصلی «عدم تناسب فراوانی امکانات فضای شهری با جمعیت»، «عدم تناسب طراحی امکانات و فضاهای شهری با نیازهای مادر و کودک»، «هزینه بر بودن استفاده از امکانات فضای شهری»، «آلودگی های فضای شهری» و «احساس نگرانی از حضور در شهر» است. در پایان نیز راهکارهایی برای رفع چالش ها پیشنهاد شده است.
رابطه میان استفاده از شبکه های اجتماعی و اهمال کاری سازمانی مورد مطالعه: کارمندان بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مطالعه رابطه میان میزان و نوع استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی با اهمال کاری سازمانی طراحی و اجرا شده است. این تحقیق، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی است. روش پژوهش پیمایشی، ابزار اندازه گیری پرسشنامه و روش گردآوری اطلاعات، ترکیبی از روش کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری پژوهش را کارمندان ستاد مرکزی بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی که در سال 1401 در ساختمان اصلی بنیاد در شهر تهران اشتغال دارند و شامل270 نفر هستند، تشکیل می دهد. در بررسی میدانی 159 نفر از بین کارمندان این سازمان، با توجه به جدول مورگان، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به دو پرسشنامه مصرف رسانه ای و اهمال کاری سازمانی پاسخ دادند. روایی ابزار تحقیق از طریق روایی صوری و محتوایی مورد تأیید قرار گرفته و همچنین، پایایی آنها با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ بالای 0.80 تایید شده است. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون همبستگی اسپیرمن و با استفاده از SPSS انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که میان میزان و نوع استفاده از شبکه های اجتماعی و اهمال کاری سازمانی رابطه معنی داری وجود دارد؛ و هرچه استفاده از شبکه های اجتماعی در ساعات کاری کارمندان افزایش می یابد اهمال کاری شغلی آنان نیز بیشتر می شود و بالعکس. از طرفی، نوع استفاده از شبکه های اجتماعی در ساعات کاری با اهمال کاری کارکنان رابطه معنی دار داشته ولی میزان استفاده از شبکه های اجتماعی با اهمال کاری کارکنان رابطه معنی داری ندارد. نتایج همچنین نشان داد، مؤلفه های اهمال کاری سازمانی، استفاده از شبکه های اجتماعی را پیش بینی می کنند: بدین معنی که، بین استفاده از شبکه های اجتماعی با میزان ناکارآمدی کارکنان رابطه معنی دار مشاهده می شود؛ هرچه استفاده از شبکه های اجتماعی در ساعات کاری کارمندان افزایش یابد ناکارآمدی شغلی بیشتر می شود و بالعکس. بین نوع استفاده از شبکه های اجتماعی با میزان ناکارآمدی و تشویش ذهنی کارکنان رابطه معنی دار مشاهده می شود ولی در مورد میزان استفاده از شبکه های اجتماعی رابطه معنی دار نیست.
مدل یابی تعاملات معلم و دانش آموزان بر پیشرفت تحصیلی با نقش میانجیگری تاب آوری و سازگاری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
420 - 428
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل علی روابط تعامل معلم و دانش آموزان بر پیشرفت تحصیلی با نقش میانجیگری تاب آوری و سازگاری تحصیلی دانش آموزان(مورد مطالعه دانش آموزان متوسطه دوم شهرشیراز) بود.روش: روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری، شامل کلیه دانش آموزان شهر شیراز بود که از این تعداد، ۳۷۳ نفر از آنها بر اساس جدول کرجسی و مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه های تعامل معلم و دانش آموزان مورای و زوویچ (2010)، سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک(۱۹۸۹)، تاب آوری تحصیلی ساموئلز(۲۰۰۴) بود ضمن اینکه نمره پایان سال تحصیلی 1400-1399 دانش آموزان به عنوان ملاک پیشرفت تحصیلی در نظر گرفته شد. داده های جمع آوری شده به روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: نتایج نشان داد که از بین متغیرهای پژوهش، بیشترین اثر مستقیم مربوط به تاب آوری تحصیلی بر پیشرفت تحصیلی(۲۵/۰) و کمترین اثرمستقیم مربوط به تعامل معلم و دانش آموزان بر سازگاری تحصیلی(۱۵/۰) است. همچنین از بین متغیرها بیشترین اثر غیرمستقیم مربوط به تعامل معلم و دانش آموزان بر پیشرفت تحصیلی(۰۹/۰) و کمترین اثر غیرمستقیم مربوط به تاب آوری تحصیلی بر پیشرفت تحصیلی(۰۳/۰) است.نتیجه گیری: در نهایت بیشترین اثرکل مربوط به تاب آوری تحصیلی بر پیشرفت تحصیلی(۲۸/۰) و کمترین اثرکل مربوط به تعامل معلم و دانش آموزان بر پیشرفت تحصیلی(۰۹/۰) است.
خانواده و جامعه پذیری دینی در سال های منتهی به انقلاب اسلامی؛ مطالعه موردی زنان دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
251 - 269
دین از نهادهای دیرپای حیات دسته جمعی انسان هاست. استمرار و انتقال آموزه های دینی از نسلی به نسل دیگر در گرو امکانات و سازوبرگ هایی است که به کار می گیرد. نقش خانواده به عنوان یکی از مهم ترین نهادهای اجتماعی، یکی از تعیین کننده ترین عناصر تقدیر فرهنگی جوامع بوده است. این مقاله درصدد بازخوانی تجربیه دینداری زنان دانشگاهی در دهیه منتهی انقلاب اسلامی، در متن مناسبات یکی از مهم ترین مجاری جامعه پذیری دینی، یعنی خانواده است. برای رسیدن به هدف مذکور، این پژوهش رویکردی پدیدارشناسانه را در دستورکار خود قرار داده است. داده ها از گفتگوهای نیمه ساختاریافته با 14 زن جمع آوری شده است که در سال های منتهی به انقلاب دانشگاهی بوده اند. بررسی های انجام شده نشان می دهد به رغم اختلاف های ظاهری از حیث التزامات دینی در میان خانواده ها، در کُنه تجارب متنوع دینداری یا عراض از دین، می توان تلاش خانوادیه ایرانی برای صیانت از «درون ماندگاری» خویش را دید؛ تجارب دینی (یا مواضع غیردینی) و خانواده متقابلاً موقعیت و هنجارهای درونی یکدیگر را پشتیبانی می کرده اند.
مهاجرت های داخلی و امنیت اجتماعی: مطالعه رابطه الگوهای مهاجرت های داخلی و ضریب ناامنی محیط اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی دوره ۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۳
67 - 96
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، مطالعه ارتباط ضریب امنیت محیط اجتماعی و الگو های مهاجرت های داخلی با رویکردی آسیب شناسانه است. روش تحقیق در این پژوهش، تحلیل ثانویه داده های سرشماری است، جامعه آماری، 31 استان کشور در سال 1390 است. بر اساس پوشه دو درصد سرشماری، نمونه مورد بررسی 95093 نفر مهاجر است. مبانی نظری این پژوهش، نظریه بی سازمانی اجتماعی است که اثرات مهاجران تازه وارد را در جامعه مقصد از نظر آسیب شناسی تحلیل می کند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که از کل مهاجرت های داخلی مورد بررسی، حدود 16 درصد مهاجرت ها بالقوه آسیب زاست. مقصد اصلی مهاجرت های آسیب زا عمدتاً استان های همدان، تهران، خراسان رضوی و البرز است. نزدیک به 80 درصد مهاجرت های آسیب زا در سنین 15– 35 سالگی اتفاق می افتد. همچنین بین درصد مهاجرت های آسیب زا و ضریب ناامنی محیط اجتماعی با ضریب اطمینان 99.99 درصد همبستگی معنادار مشاهد شد، اما رابطه میان میزان خالص مهاجرت و ضریب ناامنی محیط اجتماعی همبستگی غیر معنادار و ضعیف مشاهده شد. با توجه به نتایج آماری یادشده می توان نتیجه گرفت که خود مهاجرت فی نفسه منجر به بروز آسیب های اجتماعی نمی شود، بلکه کیفیت مهاجران و چگونگی انطباق پذیری مهاجران با محیط جامعه مقصد است که زمینه بروز آسیب های اجتماعی ناشی از مهاجرت را فراهم می کند.
Conflict Management Model based on the Professional Experiences of Secondary School Teachers in North Khorasan: A Qualitative Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The ability to manage conflict plays an important role in the teaching profession. Therefore, the purpose of the current research was to design a conflict management model based on the professional experiences of secondary school teachers in North Khorasan schools. Methodology: This was an applied study in terms of its purpose and qualitative in terms of its method. The research population included secondary school teachers of North Khorasan province in the academic year of 2018-2019. A total of 17 people were selected by purposive sampling method and according to the theoretical saturation, and were subjected to semi-structured interviews. Content validity and reliability was 0.86 based on the expert's opinion and 0.93 using inter-rater agreement coefficient. Open, axial and selective coding methods were used for data analysis. Findings: Data analysis led to the emergence of 209 primary concepts and 18 secondary concepts in 5 categories for the conflict management model based on the professional experiences of secondary school teachers in North Khorasan schools. The categories include active coping (with 5 secondary concepts of problem solving, information acquisition, seeking social support, negotiating and technology management), passive coping (with 5 secondary concepts of acceptance, emotional adjustment, keep work and home life separate, reframing and avoidance), reinforcement and management of relationships (with 4 secondary concepts of strengthening interpersonal communication, meeting expectations, paying attention to emotional needs and creating fun and entertainment), strengthening religious beliefs (with 2 secondary concepts of resorting to spirituality and developing morals and values) and developing personal growth (with two secondary concepts of self-analysis and going beyond personal needs). Finally, the conflict management model was designed based on the professional experiences of secondary school teachers in North Khorasan. Conclusion: According to the concepts and categories identified for the conflict management model based on the professional experiences of secondary school teachers, they can be used to improve conflict management and improve the position of the organization.
فرا تحلیل عوامل موثر بر ادغام اقتصادی-اجتماعی مهاجران ایرانی در جوامع مقصد با تأکید بر سرمایه انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف: گسترش مهاجرت های بین المللی، بیش از پیش بر اهمیت موضوع ادغام اجتماعی و اقتصادی مهاجران افزوده است. امروزه جوامع با جمعیت قابل ملاحظه ای از مهاجران، تازه واردان و پناهندگان روبرو هستند. ادغام مهاجران همواره به عنوان یک موضوع سیاسی و عام محل بحث بوده است، گرچه در مباحث علمی نیز کمابیش موردعلاقه و تفحص می باشد. در سال های اخیر، با توجه به اهمیت ادغام مهاجران، تحقیقات متعددی در این حوزه انجام شده است. با در نظر گرفتن فراوانی و تنوع تحقیقات انجام شده در این زمینه، نیاز به انجام تحقیقات ترکیبی نظیر فراتحلیل در این حوزه احساس می شود. اصلی ترین سؤال پژوهش حاضر این است که در تحقیقات انجام شده چه عناصری از سرمایه انسانی بر ادغام مهاجران ایرانی در جوامع مقصد بیشترین تأثیر را می گذارد؟روش: روش تحقیق پژوهش حاضر، فراتحلیل می باشد. جامعه آماری تحقیق همه ی مقالات معتبر علمی هستند که در سال های 2000 تا 2019 با موضوع ادغام مهاجران ایرانی منتشر شده اند. در نهایت 23 مطالعه انتخاب و با نرم افزار جامع فراتحلیل (CMA2)، مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که متغیرهای تحصیلات، مهارت های زبانی و مدت اقامت، به نسبت سایر متغیرها، تأثیر زیادی بر ادغام مهاجران ایرانی دارند. نتایج اندازه اثرات نشان می دهد که رابطه تحصیلات و ادغام مهاجران ایرانی، معادل 23/0 می باشد. رابطه مهارت های زبانی و ادغام مهاجران ایرانی در تحقیقات مرور شده حدود 17/0 قرار دارد. نتایج اثرات ترکیبی نشان می دهد که رابطه مدت اقامت و ادغام مهاجران ایرانی معادل 16/0 است. همچنین تأثیر عناصر سرمایه انسانی بر ادغام مهاجران ایرانی برحسب دو متغیر تعدیل گر دوره-های زمانی و کشورهای مقصد مهاجرت بررسی گردید.
Design and Development of a Model for Friendship-Based Leadership(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Friendship-oriented leadership is one of the relatively new methods of leadership to gain a competitive advantage. Therefore, the purpose of this study was to design and formulate a friendship-oriented leadership model. Methodology: This study was applied in terms of purpose and qualitative in terms of execution method. The research community was experts and experts in the field of broadcasting leadership in 1400. The sample size was determined based on the principle of theoretical saturation of 20 people, and this number was selected by purposive sampling. The data was collected with a semi-structured interview, the validity of which was confirmed by the triangulation method and the reliability was calculated with the Cohen's kappa coefficient of 0.66. The data were analyzed by open, central and selective coding method based on database theory in MAXQDA software. Findings: The findings showed that 108 indicators were identified in 11 sub-categories and 6 main categories for the friendship-oriented leadership model; So that the friendship-oriented leadership model in the category of causal conditions includes individual abilities and capabilities and follower conditions, in the category of contextual conditions including organizational characteristics, demographic factors and human resources mechanism, in the category of intervening conditions including the organizational environment and extra-organizational factors, in the category of central phenomenon including leadership Friendship-oriented, in the category of strategies included leadership strategies, and in the category of consequences, it included positive consequences and negative consequences. Finally, the paradigm model of friendship-oriented leadership was designed. Conclusion: Specialists and organizational planners can use the categories and indicators identified for the friendship-oriented leadership model to improve their organization and create a competitive advantage and improve them in their organization.
تجربۀ اقدامات یاریگرانه در کوئید 19؛ مطالعه ای در چالش های یاریگری دانشجویی در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۲
161 - 199
حوزههای تخصصی:
در جهان مخاطره ای با بحران های نوظهور، دولت های مدرن، نیازمند حضور و مشارکت یاریگرانه هستند. یاریگری یکی از اجزای اصلی بستری فرهنگی و اجتماعی ایران و شهر یزد است .گروه های دانشجویی با توجه به ظرفیت و انگیزه ی بالا، یکی از مهمترین اجزای مشارکت در اقدامات یاریگرانه هستند. هدف مطالعه حاضر، کشف و واکاوی موانع و چالش های اقدامات یاریگرانه ی دانشجویی در کوئید 19 در بین گروه های دانشجوی شهر یزد است. پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی بر اساس تحلیل چارچوب است که شرکت کنندگان در آن 15 نفر از اعضای گروه های دانشجویی فعال در موج اول و دوم کرونا در شهر یزد می باشد. یافته ها نشان داد که این گروه ها با چالش های چندوجهی درون و برون ساختاری در مواجهه با بحران مواجه اند پنج مضمون احصاءشده عبارتند از سیاست زدگی دستگاه های اجرایی، کمبود سرمایه اجتماعی گروه، چالش ستادی گروه، اغماض و سرکوب نهادی، و در نهایت فرسودگی . به عنوان نتیجه می توان گفت که سیاست گذاران بایستی به نقش و ظرفیت بالای گروه های دانشجویی در بحران توجه بیشتری داشته باشند و در جهت ارتقای دانش و مهارت آن ها در این زمینه اقدام کنند. مهمترین راهبرد در این زمینه حذف سیاست زدگی در چنین اقداماتی بخصوص در شرایط بحران است. همچنین، جامعه نیازمند ارتقای فرهنگ عمومی در جهت مسئولیت پذیری بیشتر و فرهنگ گفتگو و مدارا بخصوص در بحران ها می باشد.
بررسی وضعیت شادکامی وتاب آوری مادران در مواجهه با اضطراب کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۲
275 - 301
حوزههای تخصصی:
ظهور ناگهانی بیماری کرونا باعث اضطراب ناشی از این بیماری در کانون خانواده به خصوص مادران شده است. زیرا ابتلا به بیماری علاوه بر مخاطرات سلامت جسمانی، اثرات مختلف روان شناختی همچون اضطراب مزمن ناشی از ابتلا به بیماری کرونا و ترس از مرگ بر جای گذاشته است. در این راستا مطالعه حاضر با هدف بررسی وضعیت شادکامی وتاب آوری مادران در مواجهه با اضطراب کرونا است. این مطالعه به روش پیمایش انجام شده است. جامعه ی آماری پژوهش کلیه ی زنان متاهل و دارای فرزند بالای ۲۰ ساله شهرستان کاشان می باشد که از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای استفاده شده است. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه های استاندارد شادکامی آکسفورد، متغیر تاب آوری از پرسشنامه ی کونور و دیویدسون و اضطراب ناشی از کرونا علی پور و همکاران استفاده شده است. همچنین با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی مرکب و ضریب بالای70% برای هر بعد محاسبه گردید که نشان از پایایی مناسب پرسشنامه می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که شادکامی(رضایت از زندگی، خلق مثبت، سلامتی، کارآمدی، عزت نفس) و تاب آوری زنان(پذیرش عواطف مثبت، معنویت، اعتماد به غرایز شخصی، شایستگی) بر اضطراب ناشی از کرونا (علائم جسمانی و علائم روانی)ارتباط دارد، و مقدار آن برابر با 0.۴۷۸ می باشد. واژگان کلیدی: شادکامی، تاب آوری، اضطراب کرونا، مادران شهر کاشان
واکاوی مفهوم فوکوییِ هیولا در تابلو ندیمه ها اثر ولاسکز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
21 - 34
حوزههای تخصصی:
هسته ی اصلی ظهور هیولا به زعم فوکو اختلاط یا هیبریدی بودن است که در نقطه اتصال طبیعت و قانون پدیدار می شود و نظم را به چالش می کشد. هدف اصلی در این جستار بررسی مفهوم هیولا از منظر فوکو و تحلیل جایگاه این مفهوم در اندیشه ی فوکویی است. این مهم به منظور امکان استفاده از مفهوم هیولا و خوانش فوکو از آن در ارتباط با بازنمایی بصری در هنر صورت می پذیرد. پرسش های راهبر ما در این پژوهش بدین قرارند: مفهوم پردازی فوکو از هیولا در مختصات و ابعاد مختلف اندیشه ی وی چگونه صورت پذیرفته است؟ با توجه به اهمیت بنیادین مسأله ی بازنمایی در پرده ی نقاشی ندیمه ها اثر ولاسکز و توجه ویژه ی فوکو به این اثر هنری در راستای همین مسأله، چه رابطه ای میان هیولای فوکویی و امر بازنمایی بصری در این اثر وجود دارد؟ این پژوهش با رویکرد تحلیل محتوا و به روش تحلیلی- توصیفی انجام شده است و نتایج نشان می دهد برای فوکو هیولا فرم خودآیین، خشن، اما در نهایت طبیعی از امر غیرطبیعی است و نحوه ی مواجهه ی فوکو با مفهوم هیولا به طور عمده با مرکززدایی از امر بهنجار همراه است. در نقاشی ندیمه ها نیز هیولاها همان هایی هستند که نظم بازنمایی را خدشه دار می کنند و یا اساسا خارج از بازنمایی قرار می گیرند.
بررسی مقایسه ای رفتار انتخاباتی رأی دهندگان در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی در استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش رفتار انتخاباتیِ رای دهندگان استان کهگیلویه و بویراحمد در دو انتخابات مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری مورد سنجش قرار گرفته و با یکدیگر مقایسه شده است. جامعه آماری پژوهش، شهروندان استان کهگیلویه و بویراحمد بودند که بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای، نمونه ای به حجم 368 نفر انتخاب و بررسی شد. ابزار گردآوری داده ها نیز پرسشنامه بود که بر اساس روش اعتبار صوری و آزمون آلفای کرونباخ، اعتبار و پایایی آن ارزیابی و تأیید شد. نتایج به دست آمده نشان داده میانگین رفتار انتخاباتیِ محلی بالاتر از رفتار انتخاباتی ملی است. در تبیین هر دو نوع رفتار انتخاباتی داده ها نشان داد که متغیرهای دینداری، گرایش سیاسی، تبلیغات، رهبران افکار، عوامل اقتصادی اجتماعی و عوامل جامعه شناختی، با هر دو رفتار انتخاباتی، ارتباط مثبت و معناداری دارند. اما نتایج همچنین نشان می دهد که میزان تأثیرگذاریِ هر یک از این متغیرها بر رفتار انتخاباتی در دو انتخابات، متفاوت است یعنی متغیرهای مستقل، در تبیین دو انتخابات، یکسان عمل نکردند. چنانچه نتایج نشان داده است متغیرهای مناسبات عشیره ای، دینداری و عوامل اجتماعی بر رفتار انتخاباتی در انتخابات مجلس شورای اسلامی و متغیرهای رهبران افکار،تحصیلات، تبلیغات و گرایش سیاسی بر رفتار انتخاباتی در انتخابات ریاست جمهوری تاثیر بیشتری داشته اند. بر اساس یک تحلیل کلی می توان گفت که مجموعه متغیرهایی که با رفتار انتخاباتی محلی در ارتباط بودند، همگی نسبتاً سمت و سوی سنتی داشتند. در مقابل، مجموعه متغیرهای مرتبط با رفتار انتخاباتی ملی، سمت و سوی مدرن تری دارند. به نظر می رسد علت این پدیده بستر و زمینه ای است که تحقیق در آن انجام گرفته است. به طور کلی می توان اینگونه استنباط کرد که به دلیل بافت سنتی استان کهکیلویه و بویراحمد انتخابات محلی برای رای دهندگان اهمیت بیشتری دارد و در تبیین آن نیز مجموعه متغیرهای سنتی تر اثرگذاری بیشتری دارند.
تورم و زیست اقتضائی در جامعه ایران: یک مطالعه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تورم و گرانی به عنوانی پدیده ای فراگیر در چند دهه اخیر، تغییرات قابل توجهی در جنبه های مختلف زندگی ایرانیان ایجاد کرده است. این پژوهش با هدف دستیابی به تفسیر و نحوه سازگاری مردم با پدیده تورم در جامعه ایران اجرا شد. سوال اصلی این است که تورم چه پیامدهایی برای زندگی اجتماعی مردم داشته و چگونه با تورم کنار می آیند. به منظور اجرای پژوهش و دستیابی به تفسیر مشارکت کنندگان و ساماندهی نظری آن، از نظریه داده بنیاد(گرانددتئوری) به عنوان یکی از روش های کیفی-تفسیری استفاده شد. مشارکت کنندگان شامل 60 نفر از شهروندان اصفهان در سنین، جنسیت ها و طبقات اجتماعی مختلف است که با روش هدفمند و با در نظر گرفتن تنوع انتخاب و با آنها مصاحبه شد. داده ها به منظور ساخت مفاهیم و دستیابی به یک مدل نظری، کدگذاری و ارائه شده است. مدل نظری برگرفته از داده ها، در قالب 6 مقوله اصلی شامل مناسبات جهانی، فشار و تغییر، ناکارآمدی نهادی، انفعال جمعی، تنگنای ذهنی/زیستی و تحولات هنجاری/تعاملی و یک مفهوم نظری نهایی یعنی زیست اقتضایی ارائه شد. زیست اقتضایی به عنوان مقوله نهایی برآمده از مصاحبه ها، سازوکار اجتماعی و فرهنگی سازگاری ایرانیان با تورم و فشار و تغییر ناشی از آن را نشان می دهد.
بررسی عوامل مؤثر بر انسجام اجتماعی شهر اندیمشک (مطالعه موردی؛ شهروندان اندیمشک در سال 1399-1398)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
74 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی تحقیق حاضر تبیین جامعه شناختی انسجام اجتماعی در بین شهروندان اندیمشک با روش پیمایش نوع توصیفی و تبیینی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه شهروندان مرد و زن بین سن 15 تا 65 شهر اندیمشک هستند. با توجه به جمعیت ساکن در شهر اندیمشک (135000 هزار نفر) محاسبه فرمول کوکران با تعداد 384 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی ساده صورت گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است که ابعاد مختلف (انسجام اجتماعی، قوم گرایی، طبقات اجتماعی، اجتماعات مذهبی، رخدادهای سیاسی و رسانه های اجتماعی و فضای مجازی) را مورد سنجش قرار داده است.از ضریب آلفای کرونباخ (برابر با 0.798) نیز برای محاسبه سازگاری درونی گویه های مربوط به هر شاخص و به عبارتی پایایی پرسشنامه استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که از دیدگاه شهروندان، قوم گرایی، توانایی تبیین 2/43%، مراسم مذهبی، توانایی تبیین 3/38%، رسانه های اجتماعی و فضای مجازی، توانایی تبیین 7/21% و رخدادهای سیاسی توانایی تبیین 6/22%، طبقات اجتماعی توانایی تبیین 722/0 از تغییرات انسجام اجتماعی را داشت.
تحلیل سیاست گذاری در اقتصادِ فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه صنایع فرهنگی از مهم ترین مؤلفه های مرکزی اقتصادِ فرهنگ و جزء صنایعِ با ارزش افزوده بالاست که در سیاست گذاری ها، برای دستیابی به توسعه مد نظر قرار می گیرد. توسعه نیافتگی ایران در اقتصادِ فرهنگ با وجود ذخایر غنی فرهنگی و نوپا بودن سیاست گذاری در این حوزه، بررسی سیاست های مرتبط با آن را ضروری می سازد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی جایگاه و مؤلفه های اقتصادِ فرهنگ در سیاست گذاری ها و خلأهای آن با توجه به الگو های نظری است؛ بدین منظور اسناد بالادستی مرتبط، با روش تحلیل محتوای کیفی بررسی و 455 کد اولیه و 33 مقوله استخراج شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که به طور کلی در اسناد بالادستی به مؤلفه های توسعه اقتصادِ فرهنگ در قالب مضامین اصلیِ تولید، توزیع، مصرف، زیرساخت، سطح، نوع و واکنش به جهانی شدن توجه شده است؛ اما کمیت و چگونگی آنها متفاوت و در برخی موارد کاستی هایی دارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که از میان مؤلفه های سیاست گذاری در اقتصادِ فرهنگ، به بخش تولید بیش از توزیع و مصرف در سیاست های کلان کشور توجه شده است؛ همچنین به تولید محصولات فرهنگی، متناسب با بازارهای جهانی و منطقه ای و ارائه آن در این بازارها توجهی کمتر و اکثر سیاست ها در سطح ملی تنظیم شده است؛ بنابراین تأکید مقاله بر این موضوع است که پیشرفت اقتصادِ فرهنگ در گرو توجه و رشد متعادل همه بخش های آن اعم از تولید، توزیع و مصرف است و توجه یکسان به بخش ها و سطوح مختلف اقتصادِ فرهنگ در تدوین سیاست ها ضروری است.
شناسایی ابعاد و نشانگر های بازدارنده آسیب های تولید علم در دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
105 - 128
حوزههای تخصصی:
شناخت آسیب ها و چالش های تولید علم یکی از مهم ترین ابزار ها در تدوین استراژی ها و سیاست گذرای علم و فنّاوری کشور است. توجه به این موضوع در دانشگاه ها به دلیل نقشی که در پاسخ به تغییرات و نیاز های جامعه، بهبود کیفیت آموزش، ارتقاء جایگاه دانشگاه، افزایش درآمد و توسعه ارتباطات علمی دارند، اهمیت بالایی دارد. بررسی پیشینه آسیب های تولید علم در دانشگاه های کشور بیانگر آن است که تاکنون مطالعات زیادی در این عرصه انجام گرفته لیکن در ارتباط با عوامل بازدارنده آسیب ها، مطالعه مستقلی صورت نگرفته است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و نشانگر های بازدارنده آسیب های تولید علم در دانشگاه آزاد اسلامی با روش آمیخته «کمی و کیفی» انجام شده است. در بخش کیفی، داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته جمع آوری شده و با روش تحلیل محتوای استقرایی با استفاده از کدگذاری در سه سطح باز، محوری و انتخابی تحلیل شده اند. در بخش کمی تحقیق نیز داده ها با استفاده از نرم افزار Smart PLS و در قالب روش مدل سازی معادلات ساختاری (تحلیل عاملی) تحلیل گردیده اند. بر اساس نتایج به دست آمده مؤلفه های آمایش علم و فنّاوری، توانمندسازی پژوهشگران، حاکمیت تفکر سیستمی، ارتقاء فرهنگ تولید علم و نظارت و ارزیابی نظام مند از ابعاد و نشانگر های بازدارنده آسیب های تولید علم دانشگاه آزاد اسلامی می باشند.
خوانش ارزش ها و اصول مددکاری اجتماعی از منظر فلسفه اگزیستانسیالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
53 - 83
حوزههای تخصصی:
انسان، نظامهای ارزشی و اخلاقی موضوع مشترک بین فلسفه اگزیستانسیالیسم و حرفه مددکاری اجتماعی است. بنابراین پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی و پاسخ به پرسش اصلی پژوهش مبنی بر اینکه جایگاه وکاربرد فلسفه اگزیستانسیالیسم در ارزشها و اصول مددکاری اجتماعی چیست، مورد مطالعه قرار گرفته است. روش مطالعه با توجه به هدف پژوهش، بنیادی-نظری است. راهبرد استفاده شده، راهبرد تفسیرگرایی و استدلال منطقی است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی است. بر اساس مقایسه مفاهیم اصلی اگزیستانسیالیسم با ارزشها و اصول مددکاری اجتماعی می توان گفت این دو حوزه در مقوله های آزادی و اختیار، مسئولیت، فردیت، خودآگاهی، خودتصمیم گیری، مشارکت و تأکید بر تغییر و تحول پذیری و قادرسازی انسان، همگرا و همسو می باشند. این مقوله های مشترک بعنوان اصولی هستند که مددکاران اجتماعی در مداخلات خود به منظور بهبود کیفیت زندگی، افزایش سازگاری و حل مشکلات انسانها باید مورد توجه قرار بدهند.
افول اجتماع در ایران: روایتی گاهشمارانه (کرونولوژیک)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۴
۲۹۷-۲۶۷
حوزههای تخصصی:
شواهد موجود حکایت از تحولی بنیادین در ارکان روابط اجتماعی و فضای فرهنگی جامعه ایرانی در دهه های گذشته می کند. در این مقاله با استفاده از روش تحقیق اسنادی، داده های موجود – آمارهای رسمی، نتایج تحقیقات و اطلاعاتی از صورت های فرهنگی مثل شعر و خاطرات- را مبنای تحلیل قرار داده ایم. در این مقاله تلاش کرده ایم تا زمان آن تحول بنیادین را از خلال اطلاعات موجود دریابیم. بر اساس یافته های ارائه شده در این مقاله، معتقدیم که چنین تحولی در فاصله یک و نیم تا دو دهه ای روی داده است که از نیمه دهه ۱۳۶۰ آغاز می شود و تا اواسط دهه ۱۳۸۰ ادامه می یابد. شناختن روندهای فوق از این جهت اهمیت دارد که بیشتر مباحثی که در دهه های اخیر در مورد تحولات ایران صورت گرفته، مستقیم و غیرمستقیم، به موضوعات سیاسی و دولت ربط داده شده اند، و آن چه که در این مطالعات و بحث ها مورد غفلت قرار گرفته تحول بنیادین و گسترده ای است که در لایه های زیرین جامعه در جریان بوده است. ما این تحول را «افول اجتماع» نامیده ایم. به طور خلاصه مضمون عمده این تحول را می توان تضعیف شدید بنیادهای حیات اخلاقی و از دست رفتن پیوندهای اجتماعی ای دانست که ستون های مختلف جامعه را در کنار هم برپا نگاه میدارند، و یا می توان آنها را به ملاتی تشبیه کرد که سنگها و آجرهای بنای اجتماعی را به هم متصل نگاه می دارد، و یا به روغنی که موجب ادامه کار کرد روان چرخ دنده های ماشین اجتماع است. این تحول، پیکره اجتماع را از درون متحول کرده و هویت متفاوتی به جامعه ایرانی داده است. اما به دلیل آن که این تحول به مدتی طولانی و در زیر پوست جامعه در جریان بوده است به آسانی به چشم نیامده است.