فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۴۱ تا ۵٬۱۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین آگاهی های فراشناختی با خودپنداره تحصیلی، نگرش نسبت به مدرسه و سازگاری اجتماعی دانش آموزان پسر سال اول متوسطه شهرستان سرپل ذهاب می باشد. جمع آوری داده های پژوهشی به شیوه میدانی و با مراجعه به آزمودنی ها و انتخاب نمونه از جامعه آماری صورت گرفته است و نیز اطلاعات مربوط به چارچوب نظری و مباحث تئوری آن با مراجعه به منابع علمی و به شیوة کتابخانه ای انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانش آموزان سال اول پسر روزانه (دولتی) مدارس متوسطه شهرستان سرپل ذهاب که در سال تحصیلی 92-91 مشغول به تحصیل بوده اند می باشد. تعداد این دانش آموزان برابر 530 نفر می باشد. پس از هماهنگی های لازم با اداره آموزش و پرورش سرپل ذهاب و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 223 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل: پرسشنامه آگاهی های فراشناختی شراو ودنیسون (M.A.I)، پرسشنامه خودپنداره تحصیلی مارش (ASCQ)، پرسشنامه نگرش نسبت به مدرسه (ASSA-R)، آزمون شخصیت کالفرنیا بود. پس از پر کردن پرسشنامه ها، پرسشنامه ها جمع آوری گردید و اطلاعات بر اساس هر پرسشنامه دسته بندی گردیدو داده ها از طریق همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد و نتایج زیر به دست آمد: بین آگاهی های فراشناختی و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان پسر سال اول متوسطه شهرستان سرپل ذهاب در سطح معنی داری 001/0 رابطه وجود دارد. بین آگاهی های فراشناختی و نگرش نسبت به مدرسه دانش آموزان پسر سال اول متوسطه شهرستان سرپل ذهاب در سطح معنی داری 001/0 رابطه وجود دارد. بین آگاهی های فراشناختی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان پسر سال اول متوسطه شهرستان سرپل ذهاب در سطح معنی داری 001/0رابطه وجود دارد.
بررسی نقش تعاونی های تولید روستایی در توانمندسازی اجتماعی کشاورزان گندم کار شهرستان اسلام آباد غرب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال دهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱
97 - 114
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش سرمایه فرهنگی – اجتماعی بر مشارکت شهروندان در نوسازی بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۸
123 - 143
حوزههای تخصصی:
مشارکت در نوسازی بافت های فرسوده تحت تأثیر عوامل مختلفی است که سرمایه فرهنگی و اجتماعی مهمترین پیش نیاز آن است. پژوهش حاضر که با هدف بررسی نقش سرمایه فرهنگی - اجتماعی بر مشارکت شهروندان در نوسازی بافت پیرامون حرم رضوی انجام شده به دنبال پاسخ به این سؤال است که چرا علی رغم تأکید فراوان بر مشارکت در برنامه های نوسازی، این مشارکت در بافت مورد نظر ضعیف است؟ چارچوب نظری تحقیق عمدتاً مبتنی بر نظریات بوردیو، پاتنام و کلمن است. روش انجام پژوهش پیمایش و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه است. نمونه گیری به روش خوشه ای و حجم نمونه 426 نفر از ساکنین بافت می باشد. یافته ها نشان می دهد؛ سرمایه فرهنگی و به ویژه سرمایه اجتماعی بر مشارکت ساکنان در پروژه های نوسازی تأثیر مثبت داشته است. شاخص تعهد اجتماعی، حس همیاری و انسجام اجتماعی بیشترین تأثیر را بر کنش مشارکتی ساکنین داشته اند. علی رغم بالا بودن میزان سرمایه فرهنگی و اجتماعی در بین ساکنان و تأثیر مثبت این سرمایه ها بر کنش مشارکتی، میزان مشارکت ساکنان در پروژه های نوسازی بافت پیرامون حرم رضوی ضعیف می باشد که این امر بیشتر به مسأله اعتماد مرتبط است.
بازنمایی انگاره های ایدئولوژیک نظام آموزشی دوران مشروطه و فضای باز سیاسی در دهه 1320(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش برآن است تا با کمک رویکرد مطالعات فرهنگی و با روش کیفی به بازنمایی انگاره های نظام آموزشی از مشروطه تا دوره فضای باز سیاسی بپردازد تا دریابد که برخلاف تغییر و تحولات جامعه که داعیه دار جنبشی دموکراتیک بوده اند، در نظام آموزشی نظم و ایدئولوژی اقتدارگرایانه چگونه ارائه شده، به علاوه اینکه آیا متناسب با تحولاتی چون انقلاب مشروطه، شکل گیری دولت شبه مدرن و جنبش ملی، انگاره های دموکراتیک آموزش داده شد یا نه؟
این پژوهش با مطالعه نظام آموزشی همچون یکی از دستگاه های ایدئولوژیک مهم در بازتولید قدرت به این نتایج دست یافته است که محتوا و شیوه تدریس نظام آموزشی در این دوران، گفتمانی اقتدارگرا و یک دست در رابطه میان مدرسه- خانواده حاکم بوده است و سوژه حساس مدرسه، بیشتر تحت تلقین و باوراندن مکانیسم هایی چون قدرتگرایی، هم رنگی با جماعت، دوگانگی، محافظه کاری، تقدیرگرایی، نرم خویی، تضعیف اعتماد به نفس، صبر و حوصله بود و در این میان، سویه های مقاومت و متعارض با گفتمان اقتدارگرایی ملاحظه نشده است.
بررسی تأثیر نظارت سازمانی با رویکرد اسلامی بر فساد اداری در سازمان های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر نظارت سازمانی با رویکرد اسلامی بر فساد اداری در سازمان های دولتی ایران است. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان سازمان های دولتی ایران است و تعداد 3021 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای، به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری) استفاده شده است و داده ها از طریق نرم افزارهای SPSS و Amos مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته نظارت با رویکرد اسلامی و پرسشنامه استاندارد فساد اداری می باشند. یافته های پژوهش نشان داد که بین نظارت سازمانی با رویکرد اسلامی و زیرمتغیرهای آن، یعنی نظارت الهی، نظارت درونی، نظارت عمومی و نظارت مدیریتی با فساد اداری رابطه منفی معنی داری وجود دارد و نظارت سازمانی با رویکرد اسلامی بر فساد اداری اثر کاهنده دارد.
تحلیل جرم شناختی خود-دگرکشی، با تاکید بر خود-دگرکشی انگیزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
287 - 310
خود-دگرکشی، به عنوان یکی از نابهنجارهای اجتماعی، پدیده ای است که در آن شخص، به فاصله ی کوتاهی از به قتل رساندن دیگری، مبادرت به خودکشی می کند. به رغم متنوع بودن مصادیق این نابهنجاری، می توان تمامی اقسام آن را در دو گروه خود-دگرکشی انگیزشی و خود-دگرکشی غیر انگیزشی جای داد. وجه فارق بین این دو نوع از خود-دگرکشی، وجود انگیزه ی خاص در ارتکاب قتل (مسبوق به رابطه ی عاطفی بین قاتل و مقتول) در خود-دگرکشی انگیزشی و عدم وجود این رابطه در خود-دگرکشی غیر انگیزشی است. روش مورد استفاده در پژوهش حاضر کیفی با انجام نمونه گیری هدفمند از 50 نفر از روان شناسان و روانپزشکانی است که پرونده های مرتبط با خود- دگر کشی را مورد بررسی قرار داده اند. مصاحبه ها تا زمان اشباع اطلاعات ادامه یافت و تجزیه و تحلیل مصاحبه ها با استفاده از روش کد گذاری باز انجام پذیرفت یافته ها نشان دادند که می توان انواع گوناگون خود- دگر کشی را بر اساس رابطه ی خانوادگی، انگیزه و فراوانی طبقه بندی نمود. همچنین می توان برای خود-دگر کشی انگیزشی ویژگی هایی نظیر ماهیت خشن، سبق تصمیم، وجود رابطه ی عاطفی، شیوع ارتکاب مردانه و هدف قراردادن زنان به عنوان آماج جرم را در نظر گرفت و آن را در دسته بندی چهار گانه ی همسرکشی، فرزند کشی، خانواده کشی و معشوقه کشی قرار داد. همچنین، فقدان خودکنترلی و نیز وضعیت روانی خاص قاتل را می توان به عنوان علل مستقیم ارتکاب خود- دگرکشی انگیزشی بیان کرد.
سنخ بندی گرایش به ازدواج در بین دختران مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق سنخ شناسی گرایش به ازدواج بین دختران است. این پژوهش با استفاده از روش کیفی، با رویکرد نظریه پردازی داده محور (نظریه مبنایی) و به کارگیری تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته و تعاملی انجام گرفته است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش دانشجویان دختر دانشگاه شیراز بوده که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و نظری، با 53 نفر از دانشجویانی که مجرد بودند، مصاحبه شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که در جامعه مورد مطالعه، هفت سنخ گرایش به ازدواج وجود دارد که شامل: گرایش محاط شده، گرایش سلسله مراتبی، گرایش خودپیروی عقلانی، گرایش خودپیروی عاطفی، گرایش برابرنگر، گرایش سیال و گرایش ضد ازدواج هستند. بر این اساس، دو سنخ گرایش محاط شده و سلسله مراتبی متاثر از گفتمان پیشامدرن و دارای ویژگی هایی چون پذیرش اقتدار مردسالار، تابعیت زنان و پذیرش الزام مذهبی و فرهنگی به ازدواج هستند. همچنین سنخ گرایشِ خودپیروی عاطفی (دارای ویژگی هایی چون رابطه محوری، عشق محوری و لذت گرایی) و برابرنگر (برابری در حقوق، آزادی در تعاملات، حق گزینش فردی و برابری جنسی) نیز متأثر از گفتمان مدرن است. در نهایت گرایش های خودپیروی عقلانی، سیال و ضد ازدواج نیز متاثر از گفتمان پسامدرن، دارای ویژگی هایی چون فردگرایی، عقلانیتِ سیال، شکنندگی، آزادی، عدم تعهد و تکثرگرایی هستند.
تعیین رابطه حمایت اجتماعی، انگیزه تحصیلی با خود کارآمدی تحصیلی دانش آموزان دبیرستان های شهر تبریز و آذرشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش بررسی رابطه بین حمایت اجتماعی و انگیزه تحصیلی با خودکارآمدی تحصیلی است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه مورد بررسی شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مدارس دبیرستان های شهر تبریز و شهرستان آذرشهر در سال تحصیلی 91-90 است که تعداد کل آن ها 37347 است. حجم نمونه آماری بر اساس جدول کرجسی و مورگان (1970) و به روش خوشه ای تصادفی تعداد 278 نفر انتخاب شد و پرسشنامه خودکارآمدی متیوس جروسلم و رالف شوارزر (1981) و پرسشنامه حمایت اجتماعی واکس، فیلیپس، هالی، تامسپون، یلیامز و استوارت (1986) و پرسشنامه انگیزه تحصیلی قلی پور و بهرامی حصاری (1373) را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آماره های توصیفی و آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون و t-test استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین متغیرهای حمایت اجتماعی و انگیزه تحصیلی با خودکارآمدی به ترتیب 38/0 و 30/0 رابطه معنادار وجود دارد و همچنین بین متغیرهای ملاک با متغیر پیش بین همبستگی معنادار و مثبتی در سطح 05/0≥P مشاهده شد و نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای پیش بین حمایت اجتماعی و انگیزه تحصیلی با مقدار ضریب رگرسیون 20/0 و ضریب رگرسیون استاندارد 45/0 به صورت معنادار می توانند خودکارآمدی تحصیلی را پیش بینی کنند. حمایت اجتماعی با مقدار آماره بتا 30/0 از سهم بیشتری برای پیش بینی خودکارآمدی برخوردار است. نتایج آزمون t مستقل نشان داد که دیدگاه دانش آموزان دختر و پسر فقط در متغیر حمایت اجتماعی (56/2- =t , 01/0p=) تفاوت معناداری با هم دارند. نتایج گویای این بود که حمایت اجتماعی و انگیزه تحصیلی به صورت معنادار، خودکارآمدی تحصیلی را پیش بینی می کنند و دانش آموزان دختر و پسر در متغیر انگیزه تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی تفاوت معنادری ندارند اما از لحاظ حمایت اجتماعی تفاوت معناداری بین دو جنس مشاهده شد.
ملاحظات قومی مذهبی نگرش جنسیتی در شهرستان بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله مهم ترین الگوها و تعیین کننده های مرتبط با تفاوت های قومی مذهبی نگرش های جنسیتی بررسی شده است. برای سنجش نگرش های جنسیتی از گویه های پنج گانه اگموند و همکاران (2010) استفاده شده است. جامعه آماری شامل افراد 15 ساله و بالاتر شهرستان بجنورد در استان خراسان شمالی، مشتمل بر پنج گروه قومی (تات، ترک، ترکمن، کرد و فارس) و دو گروه مذهبی (شیعی و سنی) هستند. مطابق نتایج، اگرچه گروه قومی تات بیش از سایر گروه های قومی، به ویژه ترکمن ها، دارای نگرش جنسیتی غیرسنتی هستند، در بین تمامی گروه های قومی نوعی نگرش غیرسنتی کمابیش غالب است. علاوه بر این، مردان شیعی و سنی مذهب دارای نگرش های جنسیتی کمابیش مشابهی هستند، درحالی که نگرش جنسیتی زنان شیعی و سنی مذهب با همدیگر متفاوت است، برای نمونه، زنان شیعی مذهب بیش از زنان سنی مذهب دارای نگرش مثبت به اشتغال زنان هستند. در مجموع، یافته های تحقیق را می توان در دو نکته اصلی و کلی خلاصه کرد: همگرایی نگرش های جنسیتی غیرسنتی و نقش تعیین کننده متغیر جنسیت در کشف و شناخت دقیق تر تفاوت های قومی مذهبی مرتبط با نگرش های جنسیتی.
مسأله موازنه قدرت نوجوانان در خانه با توجه به ICTS: سنخ های جدید قدرت و تقویت کنشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دهه گذشته، افزایش روند خانگی شدن فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی ( ICT S ) به عنوان مسأله اجتماعی نوظهور در خانواده های ایرانی، تجربه و درک جدیدی از زندگی روزمره خانوادگی را در تکالیف و حقوق، تصورات و انتظارات از نقش، نظارت و روابط والد-فرزندی به وجود آورده است. یکی از مهم ترین دستاوردهای این مسأله، افزایش قدرت کنشگری و توانایی های بالقوه و نهفته فرزندان نوجوان در پی مصرف و استفاده از آن فناوری ها به منزله یک منبع تقویت کننده بوده است. نویسندگان تحلیل واقعیت مذکور را با انجام پژوهشی میدانی در شهر تهران (مناطق 3، 6 و 11) بررسی کردند. بدین منظور، رویکرد تحلیلی و نظریِ چند-وجهی درباره ارتباط فناوری با مقوله های قدرت، مصرف، فردگرایی، جامعه پذیری و زبان و همچنین، الهام از پارادایم ساخت یابی آنتونی گیدنز اتخاذ شده است. به علاوه، با توجه به استراتژی نمونه گیری نظری و هدفمند، با 120 نفر از نوجوانان 17-13 ساله مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام گرفت. برای رسیدن به بازسازی واقعیت، مصاحبه ها در فرآیندی شامل نظم دهی چند-مرحله ای، کدگذاری، الگویابی و سنخ شناسی تحلیل شدند. نتایج نشان می دهند به رغم برخی آسیب پذیری ها، 16 نوع قدرت برای فرزندان شناسایی پذیر است که می توان آنها را در دو سنخ قدرت های اکتسابی و قدرت های منتقل شونده طبقه بندی کرد. این قدرت ها عمدتاً ماهیتی وابسته، مشروط، موقت، بالقوه، غیر مشروع، لحظه ای، نمایشی و کوتاه-بُرد دارند که باید در شبکه قدرت-وابستگی و نیاز به والدین نگریسته شوند.
بررسی عوامل مؤثر بر آگاهی از حقوق اساسی نمونه پژوهی: دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حقوق اساسی دربردارنده ملاک هایی است که اعضای جامعه را توانا می سازد تا به استناد به آن در برابر دست اندازی های دولت، مقاومت کنند اما آن چه ایجادکننده این توانایی در میان اعضای جامعه است، وجود مجموعه قوانین مصوب تحت لوای قانون اساسی نیست بلکه آگاهی از آن ها است. آگاهی به حقوق اساسی سدی در برابر تمامیت خواهی دولت است. این آگاهی در خلأ شکل نمی گیرد و نظریه پردازان متغیرهای مختلفی را به عنوان ایجاد کننده و افزایش دهنده آگاهی از حقوق معرفی کرده اند هدف این پژوهش که به روش پیمایش صورت گرفته است، سنجش میزان آگاهی از حقوق اساسی و شناسایی عوامل مؤثر بر آن است. متغیر اصلی تحقیق، سرمایه اجتماعی است که نظریه پردازان معتقدند از طریق بهبود کمیت و کیفیت اطلاعات افراد، بالا بردن سرعت گردش آن میان شبکه اجتماعی فرد و کاهش هزینه مبادله این اطلاعات، بر آگاهی افراد تأثیر می گذارد. همچنین متغیرهای تساهل سیاسی، تساهل مذهبی، حضور در حوزه عمومی، نظریه آموزش رسانه ای، در کنار متغیرهای زمینه ای سن، جنسیت، وضعیت تأهل، پایگاه اقتصادی-اجتماعی و مقطع تحصیلی، به عنوان متغیرهای مستقل انتخاب شدند. نتایج نشان می دهد که آگاهی از حقوق در جامعه مورد بررسی وضعیت مناسبی ندارد. همچنین نتایج حاصل از معادله ساختاری مشخص می سازد که بیشترین سهم را در آگاهی از حقوق اساسی به ترتیب سرمایه اجتماعی با ضریب 40، تساهل مذهبی با ضریب 33 و تساهل سیاسی با ضریب 29 دارند.
بررسی کیفی وضعیت زندگی زنان دارای رابطه هم خانگی با جنس مخالف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به پیدایش شکل های نوین روابط پیش از ازدواج در سالیان اخیر در میان جوانان، این مطالعه با هدف بررسی کیفی وضعیت زندگی زنان دارای رابطه هم خانگی پیش از ازدواج انجام گرفت. روش: در این مطالعه، روش شناسی کیفی به عنوان روش شناسی غالب انتخاب شد. جهت یافتن افراد نمونه از روش نمونه گیری گلوله برفی بهره گرفته شد. پس از یافتن چند نمونه نخست از راه دوستان و آشنایان، همان نمونه ها پس از مصاحبه و فرایند جلب اعتماد، رابط و واسطی شدند برای آشنایی و مصاحبه با نفرات بعدی. برای گردآوری داده ها از 19 زن که دارای رابطه هم خانگی بودند، مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته انجام گرفت. زنان شرکت کننده بیش تر در شهرهای بندرعباس، کرمان و تهران سکونت داشتند. داده های بدست آمده با رویکرد تفسیری تحلیل شدند. یافته ها: بر اساس تفسیرهای انجام شده در مورد داده ها چندین مقوله در زمینه وضعیت زنان هم خانه بدست آمد: رضایت نسبی از رابطه، تعهد متقابل ضعیف، کیفیت پایین رابطه، ترس از قضاوت خانواده و جامعه، آسیب های شخصی، رابطه معامله گونه و نداشتن تصمیم برای ازدواج. بحث و نتیجه گیری: شیوع آرام و خزنده روابط هم خانگی در زندگی جوانان ایرانی، آمار بالای طلاق، وفور خیانت های عاطفی و جنسی افراد متاهل و شیوع سبک های غربی روابط پیش از ازدواج همگی بنیان خانواده ایرانی را نشانه رفته اند و حل این معضلات نیازمند عزم جدی مسئولان و کارشناسان در سطح کلان جهت بازنگری در سیاست گذاری های شغلی، اقتصادی، ازدواج، برنامه های تلویزیونی و حوزه فرهنگ می باشد.
بررسی هم راستایی دانش و مهارت پلیس در زمینه پیشگیری از جرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تحقق اهداف اصلی سازمان ها، منوط به هماهنگی و هم راستایی دانش سازمانی با مهارت های مدیران در زمینة فعالیت ها است. لذا هدف از انجام این پژوهش، تبیین هم راستایی دانش و مهارت پلیس در زمینه پیشگیری از جرم می باشد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی - اکتشافی است. جامعة آماری پژوهش شامل کلیه کارشناسان پلیس در حوزة پیشگیری از جرم است و برای انتخاب نمونه، از روش گلوله برفی استفاده شده و با انجام مصاحبه نیمه ساختار یافته از 16 نفر، اشباع نظری حاصل شد. داده های جمع آوری شده به روش برهانی- تفسیری تجزیه و تحلیل شده است. یافته ها و نتایج: نتایج نشان داد که 1. اقدامات پیش بینی و پیشگیری قبل از وقوع جرم با خلق دانش منحصر به فرد در سازمان و با مهارت کنترل، تغییر و جهت دهی به رفتار کارکنان پلیس بیشترین هم-راستایی و هماهنگی را دارد، 2. پیشگیری کیفری پلیس با مهارت های رفتاری گذشته نگر و حال نگر نسبت به کارکنان، و دانش ترکیبی و بهره برداری، بیشترین هماهنگی و تناسب را دارد، و 3. پیشگیری از تکرار جرم با دانش کارآفرین در سازمان و مهارت های پیش بینی رفتار و عکس العمل کارکنان بیشترین همراستایی را دارد.
چالش ها و راهکارهای نگهبان محله در پیشگیری از سرقت از نگاه مدیران پ لیس؛ یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: برطرف کردن چالشهای نگهبان محله در پیشگیری و کاهش جرم و موفقیت آنها در این امر، باعث ترغیب و تشویق شهروندان در تعامل و به کارگیری آنها در محله های بدون نگهبان خواهد شد. در این میان جرم سرقت به دلیل ایجاد حس ناامنی زیاد، از مهم ترین جرائمی است که کنترل آن در افزایش امنیت بسیار مؤثر خواهد بود. هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی چالشها و راهکارهای نگهبان محله در پیشگیری از سرقت از دیدگاه خبرگان این حوزه در کلانتریها و شرکتهای خدمات حفاظتی و مراقبتی است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش، کیفی است. این تحقیق در نیمه اول سال 1394 انجام شده است. برای جمع آوری داده ها در بخش ادبیات، پیشینه، نظریه ها و فرضیه ها، از فیش برداری و برای دستیابی به چالشها و راهکارها از ابزار مصاحبه نیمه باز استفاده شد. جامعة آماری تحقیق، شامل 39 نفر از رؤسای کلانتریها و مسئولان شرکتهای خدمات حفاظتی و مراقبتی تهران بزرگ هستند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار مکس کیودی ای استفاده شد. یافته ها و نتایج: ضعف آموزش، دانش، مهارت و تجربه ناکافی، چالشهای مربوط به مؤسسه های انتظام، کمبود تجهیزات و امکانات تخصصی پیشگیری از سرقت و تعامل ناکافی با کلانتریها، به عنوان مهم ترین چالشهای نگهبانان محله در پیشگیری از جرم سرقت شناسایی شدند. نتیجه گیری: با توجه به چالشهای به دست آمده، ارتقاء سطح مهارت و دانش نگهبان محله ازطریق تقویت آموزش و ملزومات مربوط، اصلاح فرایندهای تخصصی در مؤسسه های انتظام، تجهیز نگهبان محله به امکانات تخصصی پیشگیری از سرقت و تدوین سازکار لازم برای افزایش تعامل کلانتریها و نگهبانان محله، به عنوان مهم ترین راهکارهای نگهبان محله در پیشگیری از جرم سرقت، ازجمله مهم ترین نتایج تحقیق حاضر است.
چالش کیفیت رسالة دکتری در ایران بر اساس مفهوم زنجیرة ارزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف اصلی پژوهش های دانشگاهی، پاسخ به نیازهای علمی جامعه است. در وهله نخست، آنچه موجب اعتماد و ایجاد ارزش به منظور بهره مندی از این پژوهش ها توسط ذی نفعان می شود، کیفیت علمی آنهاست. درصد قابل توجهی از پژوهش های انجام شده در دانشگاه ها، رساله های دورة دکتری هستند که با صرف زمان و بودجه قابل توجه توسط دانشجویان این دوره انجام می شوند. پژوهش کیفی حاضر با هدف کشف و شناسایی چالش های «کیفیت علمی رساله های دوره دکتری» در دانشگاه های ایران براساس دیدگاه و تجربیات استاد و دانشجو، به عنوان دو مؤلفه اصلی در انجام پژوهش های دوره دکتری با استفاده از روش پدیدارشناسی انجام شده است. داده ها از طریق مصاحبه جمع آوری و براساس مفهوم نظری «زنجیره ارزش» مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد چالش کیفیت در رساله های دکتری، دارای ابعاد چندگانه و چندلایه در هم پیچیده ای از عوامل (دانشجو، استاد، مدیران و سیاست گذاران)، ساختار سازمانی، رویه ها، قوانین و عوامل محیطی دیگر است. افزون بر این، جریان قدرتمند و شتابان دیگری، همزمان در لابه لای این لایه ها شکل گرفته که هم متأثر از آنها و هم تأثیرگذار بر آنهاست. مواردی از رفتارهای غیردانشگاهی که ضمن خدشه دار کردن هویت علمی دانشگاه ها تبدیل به چالشی عمده برای کیفیت رساله های دکتری در ایران شده است.
گذران اوقات فراغت زنان در فضای مجازی(شهر تهران سال۱۳۹۴)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی دقیق و عمیق علل حضور زنان در فضای مجازی و درک این پدیده که چرا زنان ترجیح می دهند اوقات فراغت خویش را در فضای مجازی سپری کنند، تهیه و تدوین شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش کیفی و از نوع تحلیل تماتیک است که در پی مصاحبه عمیق با 30 نفر از زنان دارای مدرک کارشناسی که در محدوده سنی 30 تا 40 سال و همگی خانه دار هستند، هشت تم بدست آمده است که عبارتند از: ارتباط آسان و بی وقفه با دوستان و آشنایان، امکان کسب داده ها، امکان حضور همزمان در گروههای گوناگون، ابزاری برای به روزبودن، موفقیت بیش تر در تربیت فرزندان، آشنایی با طرز تفکر دیگران، توسعه دایره تعاملات افراد و کم هزینه بودن. درانتها هر کدام از تم های بدست آمده در چارچوب سه پارادایم جامعه شناختی واقعیت اجتماعی، تعریف اجتماعی و رفتار اجتماعی با توجه به الگوهای نظریه ای مرتبط تحلیل شده اند. که به ترتیب تم نخست با نظریه زیست جهان هابرماس، تم دوم با نظریه مبادله هومنز در قالب قضیه موفقیت، تم سوم با نظریه از جا کندگی فضا و مکان گیدنز، تم چهارم با نظریه تفاوت بوردیار، تم پنجم با نظریه مبادله هومنز در چارچوب قضیه عقلانیت، تم ششم با نظریه مبادله ریچارد امرسون، تم هفتم با نظریه هاله پوشی گافمن وتم هشتم با نظریه گزینش عقلانی کلمن، تحلیل و تفسیر جامعه شناختی شده اند.
نقادی و بازسازی نظریه سارا لانگه درباره شاخص های توانمندسازی زنانِ سرپرستِ خانوار(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، مسئله «توانمندسازی زنانِ سرپرستِ خانوار» از زاویه ترمیم و اصلاحِ شاخص های معطوف به ارزیابی عملکرد نهادهایی که موظف به توانمندسازی هستند، مطالعه شده است. در همین راستا «نظریه سارا لانگه» به سبب اینکه «غنی تر» و «شناخته شده تر» از سایر نظریه هاست، انتخاب گردیده و پس از «توصیف» شاخص هایی که در آن مطرح شده، مورد «نقادی» قرار گرفته است؛ به گونه ای که نگارندگان کوشیده اند تا براساس تجربه ها و مشاهدات شغلی خویش از خلأ و نیازهای زنانِ سرپرستِ خانوار در جامعه کنونیِ ایران، «نقص ها» و «کژی ها»ی شاخص های مندرج در این نظریه را بیابند. در مرحله بعدی، از نظریه لانگه عبور شده تا از متن این مباحث سلبی و ایجابی، شاخص هایی «کارآمد» و «بومی» برای سنجش عملکرد نهادهای حامی، طراحی و تعریف شوند. این مرحله را، هم می توان «بازسازی نظریه لانگه» قلمداد کرد، و هم می توان آن را «شاخص سازی مستقل و متفاوت» شمرد که البته تا حدّی در امتداد نظریه لانگه است. این شاخص ها در مقایسه با شاخص های لانگه، از لحاظ ضریب جامعیت، «چندبُعدی نگر» هستند، و از لحاظ انطباق با شرایط خاصِ فرهنگیِ ما، «بومی» و «محلّی» به شمار می آیند. داده های این مقاله با تکیه بر روش های «تحلیل اسنادی» و «مشاهده مستقیم» گردآوری شده اند، و آنگاه شاخص های موجود مورد نقد و بررسی قرار گرفته و در نهایت شاخص های مطلوب ارائه شده است. بدین ترتیب، مفهوم توانمندسازی زنان سرپرست خانوار به پنج بُعد تقسیم و سپس برای هر بُعد، تعدای شاخصِ عینی و عملیاتی تعیین شده است.
بررسی جامعه شناختی نقش رسانه های جمعی در جامعه پذیری زیست محیطی نوجوانان شهر تهران (مطالعه موردی سیمای جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه پذیری زیست محیطی یکی از موضوعات جدید و جذاب در حوزه مطالعات جامعه شناسی و به این معناست که نهادها و عوامل اجتماعی کردن و جامعه پذیری در جامعه، از قبیل خانواده، مدرسه، رسانه ها و... تا چه میزان می توانند بر روی نگرش، جهان بینی و در نهایت رفتار مردم تأثیر بگذارند و ارزش های محیط زیستی را درونی سازند. در این میان، تلویزیون به دلیل بهره مندی از مؤلفه های اثربخش تصویری و هنری و از طرفی به دلیل فراگیری آن، نقش بسیار مهمی در نهادینه کردن ارزش های زیست محیطی در بین مخاطبان بویژه کودکان و نوجوانان دارد. مقاله حاضر درصدد است جایگاه تلویزیون در جامعه پذیری زیست محیطی نوجوانان شهر تهران را بررسی کند. از این رو، با 600 نفر از نوجوانان دانش آموز در مناطق 22گانه شهر تهران به روش پیمایش و ابزار پرسشنامه مصاحبه شد. نتایج نشان می دهد، هرچند بیش از 80 درصد نوجوانان تهرانی از تلویزیون استفاده می کنند و سهم تلویزیون بیش از سایر عوامل و سازوکار های جامعه پذیری در تغییر نگرش نوجوانان است، برای تأثیرگذاری بیشتر تلویزیون در جامعه پذیری کامل تر نوجوانان باید به راهکارهای دیگری اندیشید.
مطالعه چگونگی نگرش دانشجویان به دین (مدلی بر اساس نظریه زمینه ای GT) مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی و میزان تأثیر دین در هر جامعه ای از یک سو به تعریف و نقش دین در زندگی افراد و از سوی دیگر به شرایط اجتماعی-فرهنگی آن جامعه بستگی دارد. در واقع می توان دین را هم امری فردی دانست که در باورهای افراد ریشه دوانیده و هم موضوعی اجتماعی قلمداد کرد که در هنجارها و ارزش های موجود در کنش های اجتماعی تبلور یافته است. لذا می توان استدلال کرد که تغییرات اجتماعی جوامع، نظیر نوسازی، بسط و گسترش تجدد، جهانی شدن، شهرنشینی، رشد فناوری، عقلانیت و ... بر مقوله دین تأثیری انکارناپذیر دارد. این پژوهش با هدف درک معنای مذهب در دو بعد اعتقادی و مناسکی در میان جوانان، به بررسی و مطالعه 18 نفر از دانشجویان دانشگاه دولتی اصفهان پرداخته است. روش شناسی این مطالعه از نوع کیفی است و از روش نظریه زمینه ای برای انجام پژوهش استفاده شده است. تکنیک گردآوری اطلاعات، مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته است و برای انتخاب مشارکت کنندگان از روش نمونه گیری آسان و نظری استفاده شد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که جوانان مشارکت کننده در بعد اعتقادات پایه ای دارای اعتقادات مورد تأیید و سفارش دین هستند اما در سایر ابعاد، در خصوص بعد مناسکی پاسخگویان به باز معنایی در این حوزه پرداخته و بر اساس درک و فهم خود حتی در صورت مغایرت با دین روش هایی را اتخاذ نموده اند. از دلایل این گسست در بستر شرایط زمینه ای و مداخله گر می توان به ضعف محتوای کتب، ضعف کارشناسان دینی، ناسازگاری قول و عمل مدعیان مذهب، جو خانوادگی-محیطی اشاره کرد.