فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
195 - 161
حوزههای تخصصی:
هواداری، یکی از پدیده های اجتماعی متأثر از روندهای رسانه ای شدن و پلتفرمی شدن در جهان امروز است. در مطالعات رسانه غالباً توجه زیادی به ماهیت و اقتضائات رسانه نشده و این پدیده به مثابه نوعی جعبهٔ سیاه، نادیده گرفته می شود. درک ویژگی های خاص پلتفرم های گوناگون و شناخت امکانات یا محدودیت های این پلتفرم ها در نحوهٔ ابراز هواداریِ هواداران، هدف اصلی این پژوهش است. مبانی نظری این پژوهش بر دو مفهوم اصلی، یعنی جبرگرایی تکنولوژیک و پلتفرمی شدن تمرکز دارد. در اجرای روش پژوهش، با 10 نفر از هواداران گروه های کی پاپ مصاحبه شده است. یافته های حاصل از تحلیل مضمون مصاحبه ها در قالب 5 مضمون اصلی «انگیزه ها و دلایل هوادارشدن و هوادارماندن»، «ویژگی های خاص هر پلتفرم از منظر هواداران»، «پلتفرم هواداری»، «تغییر پلتفرم هواداری و نقش آن در ابراز هواداری»، و «موانع و محدودیت های پلتفرمی برای ابراز هواداری» تبیین شده اند. در مجموع می توان ادعا کرد آنچه هواداری در پلتفرم را شکل می دهد، ترکیبی از عوامل فناورانه و اجتماعی است. اقتضائات پلتفرم ها در نحوهٔ ابراز هواداری نقش دارند؛ اما تنها عامل تعیین کننده نیستند و نقش آفرینی شان در تعامل با عوامل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و ...، نتیجهٔ نهایی را رقم می زند.
سیر حافظه جمعی در شکل گیری فرهنگ سوگواری در جامعه دینیِ ایران مبتنی بر نظریه «حافظه جمعی» موریس هالبواکس با مطالعه موردی «مراسم عاشورا و سیاووشان»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
251-279
حوزههای تخصصی:
انسان در چهارچوب یک فرآیند تحول بزرگ تاریخی و اجتماعی زیست میکند و در امتداد نسلهایی از گذشته قرار دارد که همگی از والدین خود آموزههای زیستی و آیینی را آموخته و از تجربه خود نیز در موقعیتهای مختلف اجتماعی، دینی و تاریخی نیز بهره برده است. لذا دلیل ایجاد یک جامعه یکپارچه میتواند ذهن هرکس را به سمتوسوی فرایندی قاعدهمند هدایت کند که از حافظهای جمعی نشأت گرفته است. موریس هالبواکس ازجمله فیلسوفانی است که نظریه خود در باب حافظه جمعی را بر اساس سه مرحله توصیف کرده است. 1-بومیسازی حافظه 2- یادبود بر اساس یک داستان تاریخی و3- تشکیل حافظه دینی طبق باورهای پیشینیان؛ درواقع حافظه انسان میتواند ظرفیت کامل ذهنی را برای یادآوری حوادث و تجربیات گذشته بازیابی کند. هدف از این پژوهش، بررسی سیر حافظه جمعی در شکل گیری آیین سوگواری با استعانت از حافظه جمعی بر اساس نظریات هالبواکس است که به روش تحلیلی-توصیفی و با منابع کتابخانهای انجامشده و در پایان به این نتیجه رسیده است که جامعه دینی همواره از منشاء دینی خود پیروی میکند و در هر مرحله با تغییراتی به همان ماهیت اصلی خود رجوع کرده و با یک اندیشه دینی و محوری، همبستگی یک جامعه را تضمین میکند.
تحلیل الگوی عدالت ادراک شده منابع انسانی با رویکرد فرهنگ های سازمانی در سازمان های دولتی کلان شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل ابعاد الگوی عدالت ادراک شده منابع انسانی در سازمان با رویکرد فرهنگ های سازمانی در سازمان های دولتی کلان شهر تهران صورت گرفته است. روش تحقیق از نوع کیفی براساس نظریه داده بنیاد است.در بخش تحلیل محتوای مقاله ها، 313 مقاله گردآوری شد که 90 مقاله داخلی(از سال 1398 تا 1401) و خارجی (2018 تا 2022) دسته بندی شد، روش تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از کدگذاری باز،کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی بود. شاخص های اساسی استخراج شد .سوال های مصاحبه زیر نظر کمیته علمی طراحی و به صورت مصاحبه نیمه ساختار یافته طراحی شد.جامعه آماری مدیران و معاونان ذیربط در سازمان های دولتی در کلانشهر تهران بودند که با به کارگیری روش نمونه گیری هدفمند به روش گلوله برفی 20 نفر آنها به عنوان نمونه تا اشباع نظری انتخاب شدند. نتایج پژوهش حاضر منجر به شناسایی 8 کد انتخابی و 16کدمحوری و 285 کد باز شد. شاخص اصلی شامل فرهنگ سازمانی بازاری، فرهنگ سازمانی توسعه گرا، فرهنگ سازمانی سلسله مراتبی، فرهنگ سازمانی قبیله ای، عدالت توزیعی، عدالت رویه ای، عدالت مراوده ای، عدالت اطلاعاتی بود. در دور دوم پرسشنامه ای با طیف لیکرت برای 20 نفر از خبرگان ارسال شد تا شدت اثر هریک از مولفه ها مشخص شود که، در این پژوهش با استفاده از آزمون ضریب توافق کندال میزان توافق هریک از مولفه ها و زیر مولفه ها در الگوی پیشنهادی مشخص شد. یافته های پژوهش حاکی از این است که ابعاد الگوی عدالت ادراک شده شامل (عدالت توزیعی، عدالت رویه ای ، عدالت مراوده ای، عدالت اطلاعاتی)، فرهنگ های سازمانی (فرهنگ سازمانی بازاری،فرهنگ سازمانی توسعه گرا،فرهنگ سازمانی سلسله مراتبی، فرهنگ سازمانی قبیله ای)است.
درک و تجربه دینداری در نسل زد؛ مطالعه ای کیفی در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
173 - 198
حوزههای تخصصی:
درک و تجربه دینی، از مهمترین موضوعات در زیست روزمره ایرانی بخصوص نسل جدید است. هدف تحقیق حاضر کشف و واکاوی درک و تجربه دینی در میان دانشجویان نسل زد در رشته های علوم انسانی است. بر این اساس و با معیار اشباع داده ها 21 دانشجو وارد مطالعه شده و داده های مصاحبه ها به روش تحلیل مضمون، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل مصاحبه ها نشان داد که مشارکت کنندگان در پی نوعی بازاندیشی از دین و مفاهیم آن، ناظر به درک و تجربه دینی در سطح فردی و اجتماعی هستند. این بازاندیشی از سطوح شناختی و ادراکی گرفته تا سطوح عملی و کاربردی تجربه دینی را شامل می شود. پنج مضمون برساخت شده عبارتند از شناخت عادتواره ای، فردیت گزینشگر، داوری های دین گریزانه، و بازاندیشی معنویت گرا. مطابق نتایج می توان گفت که نوعی بازاندیشی گاهاً حاد و تند در میان بعضی مشارکت کنندگان وجود دارد. نگاه کلی آن ها به دین، بر اساس قضاوت در مورد کیفیت حضور دین در جامعه است که تا حدود زیادی بار انتقادی جدی دارد. با وجود این، اگر چه مشارکت کنندگان به شکلی بازاندیشانه با دین مواجهه دارند، اما هنوز مرزهای اعتقادی در این زمینه محکم و پابرجاست. در واقع، بیشترین محور محاجه دینی، تأکید بر فردیت و گریز از دین عادتواره ای است. در واقع، عاملیت، ضمن داشتن اعتقاد دینی (بخصوص در اصول)، اما در مرز بین دین، عادتوارگی، و معنویت سرگردان است. در پایان، پیشنهاد می شود که مطالعات بیشتری در این زمینه انجام شود تا مفاهیم مربوط به درک و تجربه دینی نسل جدید به طور کامل تر و دقیق تر تبیین شود. این پژوهش ها می توانند به درک بهتر پویایی های دینی در جامعه معاصر ایران کمک کنند و راهکارهایی برای پاسخگویی به چالش های پیش روی دین و نسل جوان ارائه دهند.
مقایسه تطبیقی نظام تأمین اجتماعی کشورهای منتخب و ایران؛ درس آموزه هایی برای سیاست گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
351 - 409
تشریح صحیح و دقیق نظام مستمری یک کشور و بررسی مقایسه ای آن با نظام های بازنشستگی جهان بخش های مهمی از تحلیل سیاستی و طراحی اصلاحات هستند. اگرچه کشورها به لحاظ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی تفاوت های قابل توجهی با هم دارند و امکان پیشنهاد الگویی واحد برای نظام های بازنشستگی تمام کشورها وجود ندارد، از رهگذر مرور تجارب آزموده شدیه کشورهای جهان می توان درس های عینی و عملی برای هر کشور استحصال کرد. در این راستا، در این مقاله با هدف استخراج توصیه های سیاستی برای ایران، تجربیه شش کشور شامل کشورهای دارای مشابهت اقتصادی با ایران (ترکیه، روسیه و هند)، و کشورهای دارای نظام های تأمین اجتماعی موفق (هلند، انگلیس و آلمان) بررسی شده است. بدین منظور، بر اساس مهم ترین اسناد و اطلاعات منتشرشده، کشورهای منتخب در هفت محور کلیدی شامل متغیرهای اقتصادی و بازار کار، متغیرهای جمعیت شناختی، نظام حمایت اجتماعی، رتبیه جهانی نظام بازنشستگی، ویژگی ها و پارامترهای برنامه های بیمیه بازنشستگی عمومی، سخاوتمندی برنامه های بازنشستگی و اصلاحات در نظام بازنشستگی بررسی و مقایسه شدند. یافته های این پژوهش نشان داد که نظام بازنشستگی کشور از وضعیت مطلوب فاصلیه قابل توجهی دارد و ازاین رو نیازمند اصلاحات ضروری است. بر این اساس، در مقاله توصیه هایی در سه حوزیه سیاست گذاری فضای کلان، نظام حمایت اجتماعی، و صندوق های بازنشستگی ارائه شده است.
تحلیل نتنوگرافیک- نشانه شناختی فضای جنسیتی در شبکه های اجتماعی مجازی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
17 - 40
حوزههای تخصصی:
فضای مجازی ایرانی بر روابط گفتمانی میان دو جنس تأثیراتی گذاشته است. هدف این پژوهش بررسی فضای جنسیتی حاکم بر فضای مجازی ایرانی شامل تعاریف و معانی، رابطه گفتمانی قدرت و صورت های نمادین رابطه میان دو جنس، از طریق قوم نگاری مجازی و تحلیل نشانه شناختی و مضمونی است. یافته ها نشانگر اهمیت وجوه جنسی و اروتیک میان دو جنس و نیز پدید آمدن صمیمیت عمومیت یافته هستند. روابط میان دو جنس در سطح گفتمانی قدرت نابرابر است. مردان در برابر بحران مردانگی مکانیزم های گوناگونی دارند که شامل نفی صورت های جدید و تثبیت زنان در شکل موجودات احساس زده، ایجاد صورت جدیدی از مردانگی و نیز به کار بردن مکانیزم های قبلی دون ژوانیسم و غیرت ورزی است. زنان گرچه مقاومت هایی به صورت خودیابی های زنانه دارند اما در نهایت با پناه بردن به تجدد/مستورگی، عشق پروری و احساس زدگی، منفعلانه خود را در صورت های کلیشه ای قبلی تثبیت می کنند. در نشانه شناسی فضا نیز نه تنها زنان در شیء واره ترین صورت، و در کنار سایر عناصر بریکولاژ هدونیستی و از طریق انطباق با امر لاکچری و در کنار سایر موضوعات لذت تبدیل به امری هدونیستی شده اند، بلکه در فانتزی های خود نیز علیرغم برخی مقاومت ها به دنبال همگرا شدن با مردان از نظر بی پروایی و لذت گرایی، و نیز مصرفی سازی و رمانتیک سازی روابط هستند که در نهایت به تثبیت روابط گفتمانی قبلی می انجامد.
بودجه ریزی مبتنی بر تغییرات محیطی(اجتماعی-اکولوژیک) (مطالعه موردی: لایحه بودجه سال 1402 به مثابه «بودجه آمایش سرزمینی»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
273 - 312
آمایش سرزمین، راهبرد حیاتی برای حفاظت از یکپارچگی سرزمین و استفاده بهینه از استعدادهای(طبیعی و اجتماعی) سرزمینی است و بدون برخورداری از نظام بودجه ریزی مبتنی بر محیط و پویایی های محیطی، قابل تصور نیست. بودجه آمایش سرزمینی، راهبردی اصلاحی در نظام بودجه ریزی است که تقسیم منابع را متکی بر شناسایی کلیت و یکپارچگی سرزمین، صورت بندی و عملیاتی می سازد. از این رو، بودجه آمایش سرزمینی حداقل چهار ویژگی مهم دارد که به ترتیب عبارتند از: 1) «منعطف»؛ یعنی متناسب با تغییرات محیطی و پذیرایِ اصل تنوع زیستیِ طبیعی و اجتماعی و سازگار با ویژگی های زیستی در فلات ایران. 2) دارای «وحدت» نه فقط در شاکله و شیوه ارائه سند بودجه، بلکه بهره مند از وحدت ناشی از پیوستگیِ اجتماعی-زیستی و اقتصاد بوم شناختی است. 3) «شفاف» در انعکاس روندِ تغییرات بافتِ مجتمع های زیستی می باشد. 4) «مشارکت پایه» طراحی و اجرا می شود. با توجه به تصویب سند ملی آمایش سرزمین، پرسش اصلی مقاله عبارت است از اینکه: لایحه بودجه سال 1402 توانسته است کل نگری و مفصل بندیِ تغییرات تنوع زیستی(طبیعی و اجتماعی) و ساختار فضایی کشور را صورت بندیِ مالی-فنی نماید؟ تحلیل انتقادی و آمایشی متن لایحه بودجه سال 1402 و مقایسه آن با لایحه بودجه سال 1401 نشان می دهد لایحه بودجه سال 1402 نیارمند ترمیم از طریق پی ریزی قانونی، مفهومی، عملیاتیِ و اتکاء بر علوم محیطی است. برای بهبود بودجه ریزی 9 پیشنهاد ارائه شده است.
واکاوی معنای روابط فرازناشویی از دیدگاه افراد متأهل (مطالعه موردی: افراد متأهل درگیر در رابطه فرازناشویی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
197 - 217
روابط فرازناشویی در میان جوامع، فرهنگ ها و حتی افراد متفاوت معنا و تفسیر یکسانی نداشته و همواره مورد اختلاف بوده است. براساس نتایج تحقیقات اینکه افراد چه تعریفی از رابطه فرازناشویی دارند و آن را چگونه تفسیر می کنند پیش بینی کننده درگیری آن ها در این روابط خواهد بود. لذا، یکی از مهم ترین وجوه بررسی روابط فرازناشویی پرداختن به دیدگاه افراد درباره این روابط است. براین اساس در مقاله حاضر بر آن شدیم با بهره گیری از روش کیفی به بررسی تفسیر و معنابخشی افراد متأهل درباره این روابط بپردازیم. بدین منظور با هجده فرد متأهل ساکن شهر تهران مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت. این افراد بایستی حداقل یک بار تجربه درگیری در یکی از روابط جنسی، عاطفی یا جنسی-عاطفی در فضای واقعی یا مجازی را می داشتند. نتایج تجزیه و تحلیل روایت مشارکت کنندگان که از طریق تحلیل تماتیک انجام شد نشان می دهد معنا و تفسیر این افراد شامل تقلیل روابط فرازناشویی به آمیزش جنسی، ناچیزانگاری روابط فرازناشویی، همه گیرپنداری روابط فرازناشویی، بی اعتبارسازی وفاداری زناشویی و رابطه فرازناشویی به مثابه یک توافق ضمنی بوده است. افراد مورد بررسی طی این فرایند معنابخشی به برچسب زدایی از روابط فرازناشویی به مثابه یک امر غیراخلاقی پرداخته و درگیر این روابط شده بودند. بررسی یافته های این تحقیق نشان می دهد این افراد از طریق برچسب زدایی تلاش نداشته اند عنوان بی وفایی را از رفتار خیانتکارانه خود بردارند بلکه سعی داشته اند از طریق این استراتژی درگیری خود در این روابط را توجیه نمایند.
Identifying Contextual and Moderating Components Affecting the Implementation of the Primary Mathematics Curriculum(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۲ (۲۰۲۴)
106 - 113
حوزههای تخصصی:
Purpose: Given the importance of proper implementation of the primary mathematics curriculum, this study aimed to identify the effective contextual and moderating components in the implementation of the primary mathematics curriculum.
Methodology: This study was applied in purpose and qualitative in approach. The research population consisted of expert teachers in the field of primary mathematics curriculum in Tehran during the academic year 2020-2021, from whom 16 were selected based on theoretical saturation using purposive and snowball sampling methods. The research tool was a semi-structured interview, the face validity of which was confirmed by experts, and its reliability was obtained with a Cohen’s Kappa coefficient of 0.86. The data were analyzed using thematic analysis in MAXQDA-2020 software.
Findings: The findings revealed that in the model of effective components in the implementation of the primary mathematics curriculum, for contextual components, 17 basic themes were identified under 4 organizing themes including social, cultural, economic, and structural, and for moderating components, 20 basic themes were identified under 3 organizing themes including advantages of learning mathematics, barriers to learning mathematics, and facilitators of learning mathematics. Ultimately, a model of effective contextual and moderating components in the implementation of the primary mathematics curriculum was illustrated.
Conclusion: According to the results of this study and considering the effective contextual and moderating components in the implementation of the primary mathematics curriculum, it is necessary for specialists and curriculum planners to utilize strategies compatible with the identified components to improve the educational system.
مقایسه بازداری رفتاری، طرحواره های ناسازگار اولیه، تنظیم هیجان و کیفیت زندگی والدین دارای فرزند معلول با عادی مراجعه کننده به بهزیستی استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۸
87 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه بازداری رفتاری، طرحواره های ناسازگار اولیه، تنظیم هیجان وکیفیت زندگی والدین دارای فرزند معلول با عادی مراجعه کننده به بهزیستی استان لرستان بود. طرح پژوهش علّی مقایسه ای و جامع آماری شامل تمامی مادران دارای فرزند معلول وعادی استان لرستان بود که از این افراد تعداد 286 مادر دارای فرزند معلول و 286 مادر دارای فرزند عادی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس به پرسشنامه های بازداری رفتاری کارور و وایت(1994)، فرم کوتاه پرسش نامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (2006)، پرسش نامه تنظیم هیجان جان و گروس(2003) و مقیاس کوتاه ارزیابی کیفیت زندگی سازمان بهداشی جهانی(1996) پاسخ دادند. یافته ها با روش تحلیل واریانس چندمتغیری تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که میزان بازداری رفتاری، طرحواره های ناسازگار اولیه و تنظیم هیجان مادران فرزند معلول از مادران دارای فرزند عادی بیشتر است. همچنین میزان کیفیت زندگی مادران دارای فرزند معلول پایین تر از مادران دارای فرزند عادی می باشد. نتایج تلویحاً نشان می دهند توجه به انواع حمایت های سازمانی و طراحی و اجرای مداخله های آموزشی و درمانی در جهت بهبود بازداری رفتاری و خودتنظیمی هیجانی می تواند به بهبود شاخص های سلامت و کیفیت زندگی والدین کمک کند.
«آسیب پذیری اجتماعی» شهروندان اصفهانی در مواجهه با اپیدمی کووید 19: یک مطالعه ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اپیدمی کووید 19، عصر حاضر را با مخاطراتی جدید و دامن گستر مواجه کرده است. پژوهش حاضر، ابتدا تجربه زیسته شهروندان اصفهانی از آسیب پذیری دوران کرونا را واکاوی می کند و سپس میزان آسیب پذیریِ گروه های مختلف اجتماعی را در جامعه آماری کل شهروندان اصفهانی می سنجد. پژوهش حاضر، از نظر روش شناسی یک تحقیق ترکیبی از نوع متوالی کیفی-کمی است. روش کیفی از نوع پدیدارشناسی است. بر این اساس با استفاده از تکنیک نمونه گیری هدفمند[1] ، تعداد 30 نفر از افرادی انتخاب شدند که به اقتضای شرایط خویش، تجربه آسیب دیدگی بیشتری از کروناویروس داشتند . مصاحبه ها از نوع نیمه ساختاریافته بود. پس از پیاده سازی مصاحبه ها و تبدیل گفت وگوها به متن، داده ها با استفاده از روش تحلیل داده کولایزی[2] کدگذاری و تفسیر شد. در بخش کمی، با انجام تحقیق پیمایشی، میزان «آسیب پذیری شهروندان اصفهانی از مواجهه با کرونا» بر نمونه ای معرف از کل شهروندان 19 تا 64 ساله شهر اصفهان، سنجش شد. با استفاده از فرمول کوکران و شیوه نمونه گیری سهمیه ای، 483 نفر از شهروندان مطالعه شدند. نتایج بخش کیفی نشان داد شهروندان اصفهانی طی زندگی در شرایط کرونایی و برهمکنشی های اجتماعی با این شرایط، آسیب های مختلفی را تجربه کرده اند که در پنج مقوله آسیب های اقتصادی، فرهنگی، آموزشی، اجتماعی و نهادی قرار گرفته اند. نتایج آزمون فرضیات نشان داد در آسیب های اقتصادی، شغلی و اجتماعی، میانگین نمرات پاسخگویان از حد متوسط نرمال پایین تر است و گویای آن است که شهروندان اصفهانی از لحاظ اقتصادی و اجتماعی آسیب پذیری کمتری داشته اند، اما در حوزه آسیب های فرهنگی، نهادی و آموزشی، میانگین نمرات پاسخگویان بالاتر از حد متوسط نرمال است. میزان آسیب پذیری در ابعاد اقتصادی، فرهنگی و آموزشی، در بین طبقات مختلف اجتماعی به گونه ای معنادار متفاوت است، اما در دیگر ابعاد تفاوت معناداری در بین طبقات مختلف اجتماعی وجود ندارد. بنابراین، آسیب پذیری شهروندان اصفهانی از شرایط همه گیری کرونا، ناشی از فقدان نظام منسجم و کارآمد مدیریت بحران در کشور، بیشتر از نوع فرهنگی و نهادی است، حال آنکه در سطوح اجتماعی و اقتصادی توانسته اند خود را با شرایط اپیدمی سازگار کنند. این نتایج تلویحات کاربردی در تدوین مداخلات برای بحران های کنونی و آینده کلان شهر اصفهان و چه بسا جامعه ایران خواهد داشت. [1]. Purposive sampling [2]. Colaizzi’s method of data analysis
ارائه الگوی تدریس دوره های فنی و عملی دانشکده هنر در عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
434 - 443
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف ارائه الگوی تدریس دوره های فنی و عملی دانشکده هنر در عراق انجام شده است.
روش: این پژوهش از نظر هدف یک پژوهش کاربردی-توسعه ای است و از منظر روش گردآوری داده ها یک پژوهش غیرآزمایشی (توصیفی) است که با شیوه پیمایش مقطعی انجام است. برای دستیابی به هدف پژوهش از طرح پژوهش کیفی استفاده گردید. جامعه مشارکت کنندگان بخش کیفی شامل اساتید، معلمان، مدیران مدارس و متخصصان آموزش هنر عراق بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در نهایت پس از 10 مصاحبه به اشباع نظری دست پیدا شد. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان استفاده گردید. روایی بخش کیفی براساس پیشنهاد لینکلن و گوبا، چهار معیار اعتبارپذیری، انتقال پذیری، تاییدپذیری و اطمینان پذیری از دیدگاه داوران ارزیابی و تایید شد. برای بررسی پایایی بخش کیفی و کدگذاری مصاحبه های انجام شده ضریب هولستی 712/0 برآورد شد که مورد تایید است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش گراندد تئوری در نرم افزار MAXQDA استفاده شد که با استخراج مقوله های اصلی و فرعی پژوهش با استفاده از نتایج تحلیل کیفی داده بنیاد، مدل نهایی ارائه گردید.
یافته ها: براساس نتایج بدست آمده مشخص گردید که شرایط علی شامل عوامل محیطی، سازمانی، آموزشی و انسانی می باشند. شرایط مداخله گر شامل نظام آموزش سنتی و شرایط زمینه ای شامل بسترهای آموزش فنی و عملی شناسایی شد.
نتیجه گیری: همچنین نتایج نشان داد پدیده محوری شامل تدریس دوره های فنی و عملی، راهبرد ها شامل برنامه ریزی راهبردی تدریس و در نهایت پیامدها شامل پیامدهای آموزشی، فردی، اجتماعی می باشند.
چگونگی نقش آفرینی دولت ها در توسعه اقتصادفرهنگ مطالعه تطبیقی کشورهای پیشرفته، رشد یافته و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
139 - 176
تمرکز بر تولید، توزیع و مصرف صنایع فرهنگیِ با ارزش افزوده بالا، از محوری ترین مسیرهای توسعه درکشورهای توسعه یافته است. در اغلب کشورهای پیشرفته ی جهان، دولت ها در برنامه ریزی و مدیریت اقتصادفرهنگ به عنوان صنایعی راهبردی در اقتصاد ملی و توسعه، نقش مهمی داشته اند. توسعه اقتصاد فرهنگ نیازمند نظمی درسیاست گذاری است که هماهنگی و هم سویی کارکردی نهادهای مرتبط با یکدیگر را مبنا قرار داده، و تولید، توزیع و مصرف مستمر و متعادل کالا و خدمات فرهنگی را در سطوح مختلف هدف گیری نماید. تحقق چنین هدف مهم و پیچیده ای، نیازمند نقش آفرینی بهینه دولت به عنوان سیاست گذار اصلی در این زمینه است. هدف این مطالعه، بررسی مقایسه ای میزان توسعه یافتگی اقتصادفرهنگ کشورهای پیشرفته، رشد یافته و ایران، و چگونگی نقش آفرینی دولت ها در آن می باشد. با رویکرد تطبیقی و تحلیل ثانوی آمارهای موجود، توسعه اقتصادفرهنگ10 کشور اول توسعه یافته و 10 کشور اول رشدیافته، با ایران مقایسه و چگونگی نقش آفرینی دولت های آنها نیز با مصاحبه با متخصصین خارجی و داخلی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که در همه کشورهای مورد بررسی دولت بر اساس الگوی حکمرانی خود در اقتصادفرهنگ حضور موثر دارد اما میزان حضور و چگونگی نقش آفرینی آن متناسب با شرایط جامعه و صنایع فرهنگی است اما در ایران ضعف هایی در این خصوص وجود دارد. در این کشورها، آموزش و تامین نیروی انسانی، کسب و کارهای خرد و متوسط فرهنگی، تبلیغات و بازاریابی داخلی و خارجی، شبکه سازی کنشگران فرهنگ و هنر و وجود قوانین حمایت از حقوق مالکیت معنوی هم در داخل و هم در سطح بین المللی مورد حمایت دولت هایشان بوده است.
شناسایی پیشایندها و پسایندهای مرزگستری ارتباط صنعت و دانشگاه با رویکرد فراترکیب آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
83 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش، شناسایی پیشایندها و پسایندهای مرزگستری در ارتباط صنعت و دانشگاه بود. پژوهش از نوع مطالعات کیفی بود که به روش مرور نظام مند و با شیوه فراترکیب آمیخته انجام گرفت. جامعه بررسی شده، پژوهش های منتشرشده به زبان انگلیسی در سال های 2012 تا 2023 در پایگاه های علمی بود. یافته های پژوهش نشان داد مرزگستری در ارتباط صنعت و دانشگاه، مشتمل بر پیشایندهای ساختاری-فناوری، ساختاری-سازمانی، فردی-سازمانی، سبک های رهبری، روان شناختی-فردی، تیم سازی و پسایندهای توسعه مهارت های مدیریت دانش، ارتقای خلاقیت-نوآوری سازمانی، ارتقای سرمایه اجتماعی، توسعه شبکه ارتباطی، عملکرد و پیامدهای سازمانی، ارتقای سرمایه روان شناختی، پیامدهای شغلی-فردی، توسعه فردی-شخصی، ارتقای تعهد سازمانی و آسیب نقش سازمانی بود. با در نظر گرفتن پیشایندها به عنوان مقدمات و الزامات مرزگستری، آنها عناصر برنامه ریزی توسعه راهبردهای ارتباط صنعت و دانشگاه در نظر گرفته می شوند که در تقویت تعامل و همکاری صنعت و دانشگاه نقش آفرینی می کنند . همچنین با توجه به پسایندهای مرزگستری ارتباط صنعت و دانشگاه، انتظارات از پروژه های مرزگستری ترسیم و پیش بینی های لازم بر مبنای نتایج آینده انجام می شود.
مستند شناسی نظریه بطلان کودک همسری مطابق با فتوای آیت الله مکارم شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۹
51 - 70
حوزههای تخصصی:
مساله ی تزویج ولایی از فروعات فقهی پر دغدغه ای است که بازخوانی دیدگاه های فقهی را ضرورت می بخشد. آیت الله مکارم شیرازی در کتاب انوار الفقاهیه که نظر متقدّم ایشان می باشد ، همسو با نظر مشهور فقها و حقوق دانان ، قائل به عدم نفوذ تزویج ولایی مستلزم مفسده یا عدم مصلحت هستند؛ امّا در استفتای متاخّر از ایشان ، نظریّه ی بطلان نکاح زیر سنّ 13 سال مطرح شده که این مقاله به بررسی این دیدگاه اختصاص یافته است. گردآوری داده های اصیل از منابع فقهی و حقوقی با روش توصیفی تحلیلی به این یافته ها منتج شده که محوری ترین گزاره ی نظریّه ی مذکور، بطلان مطلق تزویج ولایی به شمار می آید؛ که به نظر نگارنده برخی از ملاک های احتمالی آن همچون: «مبنا قرار دادن قاعده ی وجود مجیز صالح حین العقد»،« مصلحت صغار، موضوعِ حکم جواز تزویج زیر سنّ 13 سال»، و «حکم حکومتی دانستن استفتای مذکور » مبانی معتبری به شمار نمی آیند و با دقّت نظر در استفتاء و تحلیل آن، می توان دو مبنای «تاثیر مقتضیّات زمانی و مکانی» و «قاعده ی مقتضی و مانع» را استخراج کرد که نظریّه ی بطلان کودک همسری با این دو مبنا سازگار بوده و عناصر آن قابل تطبیق بر استفتای معظّم له مبنی بر «بطلان کودک همسری» می باشد.
Limitations of English Language Learning in Universities of Chaharmahal and Bakhtiari Province and Strategies to Overcome Them(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۱ (۲۰۲۴)
124 - 132
حوزههای تخصصی:
Purpose: This study aims to identify the limitations of English language learning in universities within the Chaharmahal and Bakhtiari province and to explore effective strategies proposed by students, instructors, and administrators to overcome these challenges.
Methodology: Employing a qualitative research design, this study conducted semi-structured interviews with 24 participants, including university students, English language instructors, and academic administrators from the Chaharmahal and Bakhtiari province. The data were analyzed through thematic analysis to achieve theoretical saturation, revealing key themes and concepts related to the limitations and strategies of English language learning.
Findings: The study identified two main themes: "Limitations" and "Strategies." Under "Limitations," five categories emerged: Resource Constraints, Curriculum Issues, Instructor Challenges, Motivational Factors, and Cultural Barriers, each encompassing specific challenges such as inadequate resources, outdated curriculum, instructor proficiency, and motivational and cultural issues. The "Strategies" theme also comprised five categories: Resource Enhancement, Curriculum Development, Instructor Support, Motivation Boosting, and Cultural Integration, suggesting targeted interventions like improving educational resources, updating the curriculum, supporting instructors, enhancing student motivation, and integrating cultural elements into the learning process.
Conclusion: The study underscores the multifaceted nature of challenges in English language learning in the Chaharmahal and Bakhtiari province, highlighting the need for comprehensive strategies that address resources, curriculum, instructor capabilities, motivational dynamics, and cultural considerations. Effective implementation of these strategies could significantly improve English language education, contributing to better language acquisition and educational outcomes for students in this region and similar contexts.
پیامدهای ازدواج زودهنگام در زنان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱
33 - 59
حوزههای تخصصی:
ازدواج زودهنگام در سطح جهانی با پیامدهای مختلف بهداشتی و اجتماعی برای دختران نوجوان همراه است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه پیامدهای ازدواج زودهنگام در زنان شهرستان اهواز است. روش پژوهش، کیفی است و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، داده ها با 22 مصاحبه به اشباع رسید. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای ارزیابی کیفیت نتایج، از معیارهای اعتمادپذیری «لینکن» و «گوبا» استفاده شد. در تحلیل اطلاعات از الگوی تحلیل توصیفی- تفسیری سه مرحله ای «اسمیت» استفاده شد. با توجه به نتایج به دست آمده از کدگذاری مصاحبه های انجام شده، پیامدهای ازدواج زودهنگام شامل 63 مفهوم بود که در قالب سیزده مقوله فرعی و دو مقوله اصلی بروز آسیب ها و مشکلات مختلف برای زنان در زندگی زناشویی (نداشتن قدرت تصمیم گیری و حل مسائل زندگی، مداخله دیگران در زندگی به دلیل سن پایین دختر و پسر، فقدان شناخت و آگاهی از مسائل و مشکلات زندگی، نداشتن آمادگی لازم برای فرزندپروری، نداشتن شناخت نسبت به نحوه تعامل با همسر و اطرافیان، مشکلات روحی، مشکلات جسمی و تجربه ناخوشایند از رابطه جنسی به دلیل مشکلات روحی) و تحقق نیافتن خواسته ها و علایق فردی (ناتوانی در ایجاد شرایط مناسب برای فرزندان و قربانی شدن آنان، عدم امکان گذراندن دوران تحصیلی و داشتن شغل، تجربه زودهنگام زندگی مشترک و حسرت تجربه های ویژه سن، آسایش و فراغت خاطر نداشتن و بی توجهی به ظاهر و بدن خود) دسته بندی شد. همراهی و حمایت دولت و سازمان های مرتبط از قبیل وزارت آموزش و پرورش، بهزیستی، وزارت علوم و وزارت کشور برای مقابله با پدیده کودک همسری و بسترسازی مناسب برابری جنسیتی، ضروری است.
سنجش تأثیر تجربه شغلی بر شکاف خود واقعی و آرمانی دانشجویان و دانش آموختگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
587 - 618
حوزههای تخصصی:
شکل گیری خودواقعی و آرمانی در مسیر تجربه شغلی یکی از مهم ترین مراحل جامعه پذیری شغلی است. هدف این مطالعه سنجش شکاف بین خودواقعی و آرمانی دانشجویان و دانش آموختگان دانشگاه، پیش و پس از تجربه شغلی است. روش این مطالعه کمی از نوع پیمایش است. شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی است و 354 نفر از دانشجویان و دانش آموختگان دوره تحصیلات تکمیلی دانشگاه تهران از 4 رشته تحصیلی بر اساس تقسیم بندی بچر، از علوم مختلف نرم محض، نرم کاربردی، سخت محض و سخت کاربردی انتخاب شدند. نتایج حاصل نشان می دهد به طور میانگین ارزیابی پاسخگویان از وضعیت خود واقعی نمره 70/94 و ارزیابی از خود آرمانی نمره 86.9 به دست آمده است. تحلیل میانگین نمره شکاف بین خود واقعی و خودآرمانی حاکی از آن است که متغیر دانش آموختگی و گذراندن دوره جامعه پذیری دانشگاهی از یک سو و شاغل بودن به ویژه اشتغال مرتبط با رشته تحصیلی و جامعه پذیری شغلی مرتبط از سوی دیگر، عوامل مهمی در درک واقعیت ها و کاهش شکاف است، همچنین یا دانشجویان شاغل به تحصیل در رشته های نرم (روان شناسی و حقوق) کمتر از شاغلان به تحصیل در رشته های سخت (شیمی و مهندسی کامپیوتر) شکاف خود آرمانی تا خود واقعی را تجربه می کنند. این مطالعه تأثیرات مثبت جامعه پذیری دانشگاهی و شغلی بر کاهش شکاف خودواقعی و خود آرمانی در طول تجربیات تحصیلات دانشگاهی و شغلی در بین دانشجویان و دانش آموختگان مطالعه شده را تأیید می کند.
Analysis of the Lived Experience of Teachers' Violence towards Afghan Students in Primary Schools(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Immigration always faces challenges and one of the can be investigated challenges in this field is violence towards immigrants. Therefore, the aim of this study was to analysis the lived experience of teachers' violence towards Afghan students in primary schools.
Methodology: The present study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was descriptive from type of qualitative. The research population was of Afghan elementary school students who had experienced of violence from teachers and principals of elementary schools, which 20 students and 10 principals were selected as samples through purposive sampling method. The research tool was a semi-structured and in-depth interview based on researcher-made questions, and the validity of the interviews was confirmed by the triangulation method and its reliability was obtained by the agreement coefficient method between two coders at 0.79. The data of the present study were analyzed by the coding method in MAXQDA-Pro software.
Findings: The findings of this study indicated that the types of teachers' violence have 17 concepts in 3 components of verbal violence (6 concepts), behavioral violence (6 concepts) and physical violence (5 concepts), the effects of teachers' violence have 22 concepts in 4 components of mental (9 concept), academic (4 concepts), physical (3 concepts) and social (6 concepts) and control strategies of teachers' violence have 19 concepts in 5 components of educational (5 concepts), employment (3 concepts), planning (5 concepts), disciplinary (3 concepts) and cultural (3 concepts). Also, the pattern of types of teachers' violence, effects of teachers' violence and control strategies of teachers' violence were designed.
Conclusion: According to the results, it is recommended to the education managers to use the control strategies of teachers' violence in order to reduce the types of teachers' violence and its effects.
Providing a Framework for Identifying Challenges in Human Resource Management in the Education System of Iraq(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The objective of this study is to develop a comprehensive framework for identifying the challenges facing human resource management (HRM) in the education system of Iraq. By leveraging insights from key stakeholders, the study aims to provide detailed understanding and solutions to improve the effectiveness and efficiency of HRM practices in Iraqi educational institutions.
Methodology: This qualitative study utilized a purposive sampling method to select 12 experts from the Iraqi education sector, focusing on the provinces of Maysan, Baghdad, and Dhi Qar. Data were collected through semi-structured interviews, which were then transcribed and analyzed using thematic analysis facilitated by NVivo software. The analysis aimed to identify key themes related to HRM challenges, ensuring the validity of findings through researcher self-review and verification control.
Findings: The study identified several significant challenges affecting HRM in Iraq's education system. Financial constraints, such as low salaries for educational staff and inadequate funding for schools, were pervasive. Infrastructural deficiencies, including old and poorly maintained school buildings, contributed to an unconducive learning environment. There was also a lack of technological integration, with schools insufficiently equipped and teachers untrained in using modern educational tools. Additional issues included inadequate parental and governmental support, a curriculum misaligned with societal and market needs, teacher demotivation, outdated assessment methods, and political instability influencing educational policies.
Conclusion: Effective HRM practices, such as performance-based budgeting, financial decentralization, technological integration, and comprehensive teacher training programs, are essential for enhancing educator performance and improving educational quality.