فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۲۱ تا ۲٬۹۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۶
183 - 207
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر مسأله امنیت اجتماعی موردتوجه پژوهشگران اجتماعی قرار گرفته و شمار زیادی از پایان نامه ها و مقالات و طرح های پژوهشی درباره آن انجام شده است. در این پژوهش ها متغیرهای گوناگونی به عنوان عوامل مرتبط با امنیت اجتماعی موردبررسی قرار گرفته اند، شمار زیاد تحقیقات انجام شده درباره این موضوع زمینه را برای انجام فراتحلیلی در زمینه امنیت اجتماعی فراهم می آورد تا بدین وسیله ترکیب و تلفیقی مناسب از پژوهش های انجام شده به دست آید و فهم جامع تر و دقیق تری از موضوع، نظریات تبیین کننده، سنجه های آن و عوامل مهم و مؤثر در امنیت اجتماعی جامعه ایرانی حاصل شود تا بتوان به راهکارهای عملی برای بهبود سطح امنیت اجتماعی دست یافت. به همین منظور در این پژوهش، با در نظر گرفتن امکانات عملی و محدودیت های زمانی، 47 مورد (30 مقاله و 17 پایان نامه) از مطالعات انجام شده در زمینه ی امنیت اجتماعی، در فاصله ی سال های 1380 تا 1392 موردبررسی قرار گرفته و اطلاعات لازم با استفاده از چک لیست، استخراج شده و به وسیله نرم افزار CMA تحلیل شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بیشترین تعداد پژوهش ها در فاصله ی سال های 1388 تا 1392 (40 مورد، 85.1 درصد) انجام شده است، در پژوهش ها تنوع زیادی وجود داشته و نظریه های بوزان، گیدنز، پارسونز، ویور و دورکیم بیشترین فراوانی را داشته اند. به علاوه از میان ابعاد امنیت اجتماعی، به ترتیب امنیت جانی، امنیت مالی و امنیت گروهی بیشترین فراوانی را دارند. در میان متغیرهای موردمطالعه، اعتیاد، تجربه غیرمستقیم جرم، شبکه های اجتماعی، پایگاه اجتماعی – اقتصادی، رعایت هنجارهای اجتماعی، به ترتیب دارای بیشترین میزان اندازه اثر در امنیت اجتماعی بودند.
سرمایه اجتماعی و مدارا نسبت به مجرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
109 - 130
حوزههای تخصصی:
امروزه نیاز به مدارا و تحمل عقاید و فرهنگ گروه های مختلف بیش از پیش احساس می شود، چراکه تنوع در زمینه های مختلف به حدی رسیده که بدون داشتن حداقلی از مدارای اجتماعی زندگی کردن غیر ممکن خواهد بود. در این تحقیق با تکیه بر نظریات پاتنام و فوکویاما، به طور خاص به بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر مدارا نسبت به مجرمان در شهر ساری پرداخته ایم. . برای بررسی مدارا نسبت به مجرمان از تقسیم-بندی کینگ استفاده شده است. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی جوانان 35-18 سال شهر ساری بوده که با استفاده از فرمول کوکران، 400 نفر از آنها با نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند؛ همچنین داده های مورد نیاز تحقیق از طریق ابزار پرسشنامه به روش میدانی گردآوری شده است. تحلیل داده نیز به وسیله ی نرم افزارهای SPSSو Amos انجام گردیده است. نتایج تحقیق نشان داد سازه اعتماد با دو بعد اعتماد عام و اعتماد بین شخص و سازه روابط با دو بعد روابط رسمی و روابط غیر رسمی بر مدارا نسبت به مجرمان تاثیر مثبت و معنی داشته اند.در نهایت مدل ساختاری تحقیق توانسته است 24 درصد از تغییرات متغیر وابسته (مدارا نسبت به مجرمان) را تبیین کند.در نهایت مدل ساختاری تحقیق توانسته است 24 درصد از تغییرات متغیر وابسته (مدارا نسبت به مجرمان) را تبیین کند.
Provide a Model for the Establishment of the School in Accordance with the Indicators and Requirements of the Education Transformation Document(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to provide a model for school establishment in accordance with the indicators and requirements of the Education Transformation Document. Methodology: The research method was basic-applied in terms of purpose, descriptive-survey in terms of data collection method and combined in terms of data type. The statistical population of the study in the qualitative section included managers and staff of the Ministry of Education, provincial administrations and education districts, and in a small part, all staff staff of the Ministry of Education and staff of provincial departments. The sample size in the qualitative part was determined using the principle of theoretical saturation of 23 people who were selected using purposive sampling method. Also, in the quantitative part, according to the statistical population, 384 subjects were obtained using Morgan table, the subjects were selected using multi-stage cluster sampling method. In the present study, a semi-structured interview tool was used to collect data in the qualitative section and a researcher-made questionnaire was used in the quantitative section, which confirmed the validity and reliability of both tools. Data analysis in the qualitative part was performed by coding method and in the quantitative part, descriptive and inferential statistical methods (factor analysis (confirmatory and exploratory) and one-sample t-test) were used. Findings: The results showed that the factors that make up the top school at the level of the transformation document included moral, social, economic, political, biological / physical, scientific and technological education; Causal conditions in the implementation of the superior school at the level of the transformation document included teacher, curriculum, management, educational space and equipment, information technology, as internal requirements and Islamic society, media, family, educational justice, as external requirements; The consequences of implementing a top school at the level of the fundamental transformation document included agility, maturity, and continuous learning. Finally, the model presented in this study had a good fit. Conclusion: Top schools smoothly put moral education at the top of the agenda and moral education of students in such a school should be a key factor in development and progress, because this factor is a prerequisite for achieving maturity in various areas of life.
تحلیل رابطه فقر اقتصادی و تخریب منابع طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
341 - 361
فقر روستایی و تاثیر آن بر تخریب منابع طبیعی یکی از چالش های عمده توسعیه پایدار است. هدف از انجام تحقیق حاضر، تحلیل رابطیه فقر روستایی و تخریب منابع طبیعی در جوامع روستایی استان کردستان است. جامعیه آماری 2726 خانوار روستایی شهرستان بیجار است که بر اساس فرمول کوکران و تطبیق با جدول کرجسی و مورگان، 336 خانوار به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامیه محقق ساخته است که پس از تأیید روایی با نظر متخصصان و تایید پایایی با ضریب آلفای کرونباخ (78/0)، مورد استفاده قرار گرفت. مصادیق تخریب منابع طبیعی از دیدگاه ساکنان روستایی در سه بخش عوامل مربوط به دام و دامداری، قطع و برداشت و تغییر کاربری ارزیابی شد. به منظور تفکیک افراد فقیر و غیر فقیر، از خط فقر نسبی و برای محاسبه آن، از روش 66 درصد میانگین کل هزینیه ماهانیه خانوار استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های کای اسکوئر و t جفتی تحلیل شدند. بر اساس نتایج، خط فقر نسبی سرانه در منطقه مورد مطالعه در سال 1398، مبلغ 2.465.460 ریال محاسبه شد که بر اساس آن، 9/33 درصد روستاییان مشارکت کننده در پژوهش، از لحاظ مالی فقیر بودند. با توجه به نتایج، بین فقر ساکنان روستایی و متغیرهای سن، سطح تحصیلات، شغل، بعد و درآمد خانوارها ارتباط آماری معناداری یافت شد. تخریب منابع طبیعی به توسط افراد فقیر به طور معناداری بیشتر از افراد غیر فقیر بود. بنابراین به منظور کاهش تخریب در منطقه مورد مطالعه، بهبود وضعیت اقتصادی ساکنان ضروری به نظر می رسد.
Predicting Academic Engagement Based on Academic Optimism, Competency Perception and Academic Excitement in Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Academic engagement as a basis for reformist efforts in the field of education is very important in achieving learning experience so that indirectly guarantees students' academic achievement. Therefore, purpose of this study was to prediction of academic engagement based on academic optimism, perception competence and achievement emotions in students. The descriptive- correlation method was used. Methodology: The statistical population consists of all male students studying of Hewraman region in year academic 2019-20 to 1476 student. In this study, according to random cluster sampling method, 100 married students by formula Plant of Tabachnick & Fidell (2007) were selected as samples and they were asked to academic engagement scale (AES) of Reeve (2013), perception competence scale of Harter (1982), academic optimism scale (AOS) of Tschannen‐Moran, Bankole, Mitchell and Moore (2013) and achievement emotions questionnaire (AEQ) of Pekrun, Goetz & Perry (2005). Findings: The data were analyzed by tests of Pearson correlation and multivariate regression. Results: Findings showed that there was positive and significant correlation between spdemic optimism, perception competence and positive achievement emotions with academic engagement (P<0/01). There was negative and significant correlation between negative with academic engagement (P<0/01). Regression analyses also revealed that %79/2 of variance of academic engagement was explained by academic optimism, perception competence and achievement emotions. Conclusion: This study confirmed the significant contribution of academic optimism, perception competence and achievement emotions in academic engagement of students. The results of this research can help planners and implementers of education organization to adopt appropriate educational policies in order to engage students in academic studies and the factors affecting it.
مطالعه عوامل مؤثر بر آگاهی از مد و مصرف مد حجاب؛ مورد مطالعه: زنان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی ام تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
123 - 141
حوزههای تخصصی:
مد بخشی از فرهنگ مصرف کننده محسوب می شود که مصرف آن، هویت اجتماعی فرد را به نمایش می گذارد. زنان در جامعه اسلامی، از مد حجاب به سبک های مختلف استفاده می کنند. هدف پژوهش حاضر، مطالعه عوامل مؤثر بر آگاهی از مد و مصرف مد حجاب است. پژوهش از نوع کاربردی است که با روش توصیفی - پیمایشی انجام شده و جامعه آماری زنان محجبه در شهر اصفهان است. داده ها با روش نمونه گیری در دسترس از تعداد 384 نفر جمع آوری شدند. تحلیل داده ها با استفاده از رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار PLS انجام شد. نتایج نشان دادند عوامل منابع شناخت مد، سبک لباس پوشیدن و منحصر به فردی مد بر آگاهی از مد مؤثرند و انگیزه مد بر آن تأثیر ندارد. علاوه بر آن، عوامل انگیزه مد، سبک لباس پوشیدن و آگاهی از مد بر مصرف مد حجاب مؤثر بوده اند. نتایج این پژوهش سبب درک بهتر پدیده مد حجاب در جامعه می شوند.
مقایسه ادراک انصاف، حمایت اجتماعی ادراک شده و بخشش در مادران کودکان مبتلابه اختلال نقص توجه- بیش فعالی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۴
493 - 511
حوزههای تخصصی:
وجود فرزند با اختلال نقص توجه بیش فعالی در خانواده عملکرد خانواده را تحت تأثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه ادراک انصاف، حمایت اجتماعی ادراک شده و بخشش در مادران کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه بیش فعالی و مادران دارای کودکان عادی انجام گرفت. نمونه 100 نفر (50 نفر برای گروه با اختلال نقص توجه بیش فعالی که به شیوه نمونه گیری هدفمند و 50 نفر گروه عادی که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند) از بین مادران کودکان دارای اختلال نقص توجه بیش فعالی و عادی سنین 12-7 سال مناطق 4 و 8 شهر تهران که در نیم سال دوم تحصیلی 98-97 در حال تحصیل بودند، انتخاب شدند. ابزارهای ادراک انصاف پری، حمایت اجتماعی و بخشش در اختیار آن ها قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین حمایت اجتماعی و بخشش مادران دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد (p <0.05). بین ادراک انصاف این دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد. با توجه به پایین تر بودن سطوح بخشش و حمایت اجتماعی ادراک شده در مادران کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه بیش فعالی نسبت به مادران کودکان عادی، این موضوع می تواند ناشی از اثرات سوء، مبنی بر داشتن کودک دارای این اختلال باشد.
تبیین جامعه شناختی رضایت از زندگی براساس تعارض در ایفای نقش های چندگانه و پیامدهای آن در بین زنان متأهل شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی رضایت از زندگی براساس تعارض در ایفای نقش های چندگانه و پیامدهای فردی- اجتماعیِ آن در بین زنان متأهل شهرداری تهران در سال 1397 انجام شد. روش تحقیق پیمایشی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان زن متأهل شاغل در نواحی مختلف شهرداری شهر تهران در سال 1397 به تعداد 5600 نفر بود. نمونه آماری به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای و با استفاده از فرمول کوکران 360 نفر انتخاب و موردمطالعه قرار گرفتند. در تدوین چارچوب نظری از نظریه تعارض نقش گرینهاوس و بیوتل (1985)، رویکرد کمیابی و انباشتگی و نظریه امتداد بهره گرفته شد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته بود. جهت سنجش اعتبار پرسشنامه از اعتبار محتوایی و جهت سنجش پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شد که برای همه متغیرها بالای 7/0 به دست آمده و مورد تأیید قرار گرفت. رضایت از زندگی زنان در سطح متوسط و 53% گزارش شد. نتایج رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر نیز نشان داد: تعارض در ایفای نقش های چندگانه بههمراه استرس کاری، فرسودگی جسمی، تعجیل و تأخیر در کارها، درگیری خانوادگی، کاهش حمایت های اجتماعی در خانه و محل کار، کاهش رضایت از شغل و ساختار قدرت در خانه در مجموع موجب کاهش رضایت از زندگی زنان می شوند که حمایت های اجتماعی، ساختار قدرت و رضایت از شغل تا حدی موجب تعدیل اثرات و پیامدهای منفی تعارض در ایفای نقش های چندگانه می شوند. بااین وجود؛ در مجموع تأثیر همه عوامل موردمطالعه به میزان 5/35% کاهش رضایت از زندگی زنان متأهل شاغل را تبیین می کنند.
تحلیل جنسیتی سیاستگذاری تأمین اجتماعی در ایران پساانقلاب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۰ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۹
۳۰۴-۲۷۳
حوزههای تخصصی:
مقد مه: جنسیت به مثابه پایه ای ترین رکن هویت افراد د ر کلیه مناسبات اجتماعی و سیاست گذاری د ارای اهمیت است و تحلیل سیاستها از این منظر د ر شناسایی کاستیهای موجود د ر این حوزه راهگشا است. روش: روش مورد استفاد ه د ر این تحقیق تحلیل محتوای کیفی و رویکرد مورد نظر، تحلیل جنسیتی بود ه است. بد ین منظور اسناد و مصوبات نهاد های اصلی سیاست گذار د ر حوزه زنان و تأمین اجتماعی تحلیل محتوای کیفی شد و با 10 نفر از متخصصان حوزه تأمین اجتماعی و مسئولین مرتبط با حوزه زنان، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد . یافته ها: الگوهای مختلفی د ر سیاستهای حوزه تأمین اجتماعی زنان مد نظر سیاست گذار بود ه است و الگوی غالب سیاست گذاری تأمین اجتماعی د ر کلیت سیاستهای مربوط به زنان، الگوی شهروند ی تبعی (مرد نان آور و زن خانه د ار) است. این الگو ضمن تقویت رویکرد حمایتی نظام تأمین اجتماعی و افزایش هزینه های آن با مطالبات و تحولات جامعه هم خوان نیست. سیاست گذار د ر قوانین اصلی این حوزه الگوی د و نان آور (نان آور فراگیر) را مد نظر د اشته است اما از منظر شمولیت د رصد پایینی از زنان را د ر برمی گیرد . الگوی مراقب برابر و شغل انگاری خانه د اری نیز بخصوص د ر د و د هه اخیر مورد نظر سیاست گذار بود ه اما با مشکلاتی از حیث اجرا مواجه بود ه اند . الگوی وظایف مراقبتی عام (د و مراقب) نیز د ر حد توصیه و اتخاذ سیاستهای محد ود ی همچون مرخصی پد رانه د ر پنج ساله اخیر مورد نظر سیاست گذار بود ه است اما این سیاست د ر جهت تشویق فرزند آوری مد نظر سیاست گذار بود ه است؛ بنابراین، سیاستهای کلان جنسیتی -علی رغم رویکرد تشابه محورانه قوانین خاص این حوزه- تأثیرات بیشتری بر وضعیت کلی نظام تأمین اجتماعی د اشته اند . بحث: تد وین سیاستها بر مبنای زمینه و تحولات جامعه و وفاق د ر رویکرد جنسیتی حاکم بر فضای سیاست گذاری، می تواند د ر رفع تناقضات موجود د ر سیاست گذاری این حوزه کمک کند .
The Effect of Artistic Intelligence Components on Student’s Mental Health(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to investigate the effect of artistic intelligence components on students' mental health. Methodology: his study was applied in terms of purpose and descriptive-correlational in terms of data collection and quantitative in terms of method. The statistical population was all the first high school students in Sari city in the academic year 20-2019 that according to Krejcie and Morgan table, 361 people were selected by multi-stage cluster sampling. The measurement tool was a researcher-made questionnaire of art intelligence with 55 items and mental health of Omidian and Alavi Langroudi with 46 items whose construct validity, using factor analysis method and reliability value through Cronbach's alpha coefficient, respectively. 0.94 And 0.92 were calculated. Data were analyzed using Pearson correlation coefficient and regression analysis. Findings: The results showed that there is a significant relationship between artistic intelligence and its components (artistic talent, artistic attitude, artistic taste, artistic activity, artistic skills and art economics) with students' mental health. The components of artistic intelligence have a significant impact on mental health, as a total of 57% of students' mental health is explained (predicted). Also, the artistic taste component has the largest share in predicting students' mental health. Conclusion: By creating the necessary opportunities, the necessary grounds for the flourishing of talents and the participation of all talented and artistic students can be provided, and by thanking and appreciating them and awarding prizes on various occasions. , Provided the grounds for their encouragement to develop their artistic skills.
الگویی برای دانشگاه سازگارشونده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف، تحلیل محتوای مقالات تدوین شده در زمینه دانشگاه سازگارشونده در پژوهش های داخلی و خارجی جهت ارائه الگوی دانشگاه سازگارشونده تدوین شده است. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع فراترکیب بوده است. جامعه آماری پژوهش کلیه منابع پژوهشی این قلمرو 38 منبع بود. از این میان، 26 منبع گزینش شد. برای تحلیل داده ها از راهبرد کدگذاری باز و محوری استفاده شده است. یافته های این پژوهش همسو با دو پرسش؛ 1) مولفه های تشکیل دهنده دانشگاه سازگارشونده چیست؟ و 2) عوامل موثر بر پیچیدگی شرایط در آموزش عالی کدامند؟ ارائه شده است. در پاسخ به پرسش اول؛ در مطالعات داخلی با 6 مقوله فرعی اولیه (علمی آکادمیک، حکمرانی، محیطی، پیچیدگی، ظرفیت های نرم و مالیه دانشگاهی) در قالب 18 مقوله فرعی ثانویه با 175 مفهوم کلیدی دسته بندی شدند. در مطالعات خارجی 6 مقوله فرعی اولیه (علمی آکادمیک، حکمرانی، محیطی، پیچیدگی، ظرفیت های نرم و مالیه دانشگاهی) در قالب 13 مقوله فرعی ثانویه با 160 مفهوم کلیدی طبقه بندی شدند. در پاسخ به پرسش دوم، عوامل موثر بر پیچیدگی شرایط در آموزش عالی با 7 مقوله فرعی اولیه (جهانی شدن، تکنولوژی دیجیتالی، تداخل، مشارکت، دسترسی و فرصت برابر، بازاریابی، رقابت و ارزیابی و تضمین کیفیت) در قالب 11 مقوله ثانویه با 50 مفهوم کلیدی جمع بندی شدند. سپس یافته های دو پرسش با یکدیگر ادغام شدند و در قالب الگوی شماتیک به تصویر کشیده شدند. در پایان بر اساس یافته ها، پیشنهادات سیاستی برای آموزش عالی ایران بیان شده است
افزایش اثربخشی آموزش های عالی مهارتی با ارائه روش های جدید آموزش دروس آزمایشگاهی و کارگاهی- مطالعه موردی رشته مهندسی برق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش عالی مهارتی به دلیل تربیت نیروی متخصص صنایع، یکی از ارکان توسعه پایدار هر کشور است. بخش عمده و مهم آموزش های عالی مهارتی، دروس آزمایشگاهی و کارگاهی است که در آن، دانشجو از نزدیک با ابزارها و تجهیزات مرتبط با رشته تحصیلی خود آشنا می شود و مباحثی که به طور نظری مورد مطالعه قرار داده، در عمل نیز می آموزد. از چالش های دروس عملی، می توان به هزینه بالای تجهیز یا بروزرسانی آزمایشگاه ها و کارگاه ها اشاره کرد. همچنین کمبود تعداد تجهیزات موجود به نسبت تعداد دانشجویان، زمان کافی را در اختیار مدرس و دانشجو قرار نمی دهد تا فرآیند یادگیری به طور کامل انجام شود. در این مقاله با در نظر گرفتن محدودیت های اشاره شده، رویکردهای جدیدی از آموزش عالی مهارتی با تاکید بر دروس آزمایشگاهی و کارگاهی ارائه می شود. این رویکردها با بهره گیری از جدیدترین فناوری های ارتباطی، آن ها را در خدمت آموزش های مهارتی بکار می گیرند. با معرفی الگوهایی نظیر واقعیت افزوده، شبیه سازی نرم افزاری، آموزش گروهی و آموزش مجازی و ملزومات پیاده سازی آن ها، تاثیر هریک از روش ها در افزایش اثربخشی آموزش های عالی مهارتی تبیین می شود. در نهایت با مطالعه موردی رشته مهندسی برق، هریک از روش های کمک آموزشی معرفی شده بر اساس شاخص هایی نظیر در دسترس بودن، هزینه تجهیزات و پیاده سازی، تاثیر در ارتقای سطح یاددهی و پوشش دادن سرفصل آموزشی مورد تحلیل و ارزیابی قرار می گیرند.
بررسی تاثیر الگوهای همسرگزینی در طلاق قطعی(مورد مطالعه: مراجعه کنندگان به دادگاه های حمایت خانواده شهر تهران از دی ماه 99 تا آخر خرداد 99)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
انتخاب همسر و شیوه های متفاوت آن، همواره مد نظر اندیشمندان حوزه جامعه شناسی خانواده بوده است. این پژوهش،بااستفادهاز یکرویکردتلفیقینوینازنظریه «رابطه ناب» گیدنز بامحوریت نوع الگوی همسرگزینی و نظریه «طلاق» دیوید چیلبه این موضوع پرداخته است.رویکرد روش شناختی تحقیق اثبات گرایی است و روش تحقیق، روش توصیفی و تبیینی می باشد. جامعه آماری در این تحقیق، شش مجتمع قضایی دادگاه خانواده در شهر تهران بود. نمونه هارابهصورتتصادفیساده و در دسترسانتخابگردید. حجم نمونه به صورت تقریبی از میزان وقوع طلاق در دی ماه سال 1399 در شهر تهران 2500 تا بوده است که در فرمول کوکران عدد 384 بدست آمد. یافته های تحقیق نشان می دهد که تاثیر همسرگزینی سنتی با همسرگزینی مدرن در طلاق قطعی با یکدیگر متفاوت هستند. میانگین طلاق با سبک همسرگزینی مدرن بیشتر است از میانگین طلاق با سبک همسرگزینی سنتی. در بررسی مدل تحقیق، بار عاملی سبک ازدواج مدرن برابر 89/0 و سبک ازدواج سنتی برابر 71/0 بود. مقدار آماره کای دو برابر 138/76 و سطح معنی داری آمون 000/0 می باشد. با توجه به اینکه مقدار سطح معنی داری آزمون کمتر از 05/0 می باشد، فرض صفر رد شده و با اطمینان 95% می توان گفت هر نوع همسرگزینی در طلاق قطعی تاثیر دارد. با توجه به مقدار ضریب گاما 486/0 می توان گفت شدت وابستگی در حد متوسط می باشد. سبک ازدواج بر وقوع طلاق اثر داشته و سبک ازدواج مدرن اثر بیشتری بر وقوع طلاق داشت.
بررسی سبک زندگی بیماران قلب و عروقی مراجعه کننده به بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی بابل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۷
۳۲۷-۳۰۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در سبک زندگی مرتبط با سلامت، بیماریهایی هستند که عمدتاً در عادات روزمره مردم استوار هستند. عادتهایی که مردم را از فعالیت بازدارند و آنها را به سوی یک رویکرد ماندگار هدایت کنند، می تواند منجر به یک سری از مسائل بهداشتی شود که خود باعث ابتلا به بیماریهای مزمن شده و عواقب تهدیدکننده ای را به دنبال داشته باشد. لذا این پژوهش با هدف بررسی سبک زندگی مرتبط با سلامت در بین بیماران قلبی و عروقی مراجعه کننده به بیمارستانهای تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی بابل انجام شده است. روش: در این پژوهش با 190 بیمار مبتلا به بیماریهای قلبی و عروقی که به علت فشار خون بالا، سکته قلبی، نارسائی قلبی و درد قلبی از طریق شماری در طول سه ماه انتخاب شدند، مصاحبه شد. پرسشنامه سبک زندگی از 10 قسمت شامل سلامت جسمانی، ورزش و تندرستی، کنترل وزن و کلیه، پیشگیری از بیماریها، سلامت روان شناختی، سلامت معنوی، سلامت اجتماعی، اجتناب از داروها و مواد مخدر، پیشگیری از حوادث و سلامت محیطی و پرسشنامه بیماریها از 15 سؤال تشکیل شده بود. در پایان، داده ها به کمک آزمون کای اسکوئر و تحلیل خوشه بندی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: 7/54 درصد بیماران مرد و 3/45 درصد زن بودند. میانگین سنی آنها 51 سال با انحراف معیار 7/14± سال بود. نتایج حاصل از آزمون کای اسکوئر نشان داد که ارتباط بین دو عامل جنسیت و سبک زندگی مرتبط با سلامت بیماران قلبی و عروقی، معنادار نبوده و مرد بودن به عنوان یک ریسک فاکتور خودش را نشان نداد. نتایج آزمون خوشه بندی نیز نشان داد تعداد زیادی از بیمارانی که از مشکلات قلبی و عروقی برخوردار بوده و به بیمارستانهای تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی بابل جهت درمان مراجعه کرده بودند، سبک زندگی ضعیف داشتند و تنها تعداد کمی از آنها از سبک زندگی خوب و مناسب برخوردار بودند. بحث: لزوم توجه و تأکید بر نقش آموزش بهداشت با هدف آشنایی بیماران با سبک زندگی مناسب باعث می شود تا از وقوع بیماریهایی مانند بیماری قلبی و عروقی به عنوان یک عامل پیشگیری کننده جلوگیری شود.
کاوش پدیدارشناسانه درک جنسی جوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۰ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۸
۲۵۶-۲۲۹
حوزههای تخصصی:
مقد مه: د ر جامعه کنونی ما پیچید گی و تنوع رفتاری متعد د ی وجود د ارد . با توجه به اینکه د رک جنسی از مسائلی است که اکثر افراد را د چار تنش می کند و نسل جوان نمی د اند با این موضوع چگونه برخورد کند ، لذا واکاوی د رک جنسی جوانان ضروری به نظر می رسد و پژوهش حاضر با هد ف کاوش د رک جنسی جوانان بررسی شد . روش: پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد پد ید ارشناسی و با هد ف بررسی د رک جنسی جوانان انجام گرفت. روش این پژوهش کیفی بود که با 18 نفر از جوانان شهر شیراز انجام شد . روش نمونه گیری هد فمند و منطبق بر منطق اشباع نظری بود . تکنیک گرد آوری اطلاعات، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود . پس از کاوش عمیق مصاحبه ها، د اد ه های حاصله بر اساس مد ل تحلیل مضمون کینگ و هاروکس تجزیه شد . یافته ها: نتایج پژوهش نشانگر د و حیطه اصلی د رک جنسی جوانان و پیامد های د رک جنسی است؛ که هرکد ام شامل مقولات مفهومی هستند . د رک جنسی د ارای د و د امنه د رک آزاد اند یشانه و د رک محافظه کارانه و پیامد های د رک جنسی شامل سه د امنه فرد ی، خانواد گی و فرهنگی اجتماعی است. یافته ها بر د رک مثبت اکثر جوانان از هم خانگی و روابط صیغه ای و ترجیح د اد ن این روابط به فراهم آورد ن شرایط سخت ازد واج تأکید د ارند . بحث: یافته ها تأکید می کنند که فرهنگ و خانواد ه سهم بسزایی د ر تقویت و یا تثبیت د رک جنسی فرد د ارد . برخی جوانان د ارای د رک نامطلوب از مسائل جنسی هستند که باعث می شود به امور جنسی نگاهی بسیار باز د اشته باشند و د ر پی آن، هم خانگی، روسپی گری و روابط صیغه ای را تجربه کنند .
بررسی وضعیت موجود آموزش بهداشت روانی در برنامه های درسی دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
121 - 131
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش شناس بررسی وضعیت موجود آموزش بهداشت روانی در برنامه های درسی دوره متوسطه اول بود.روش شناسی: روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی؛ برحسب نوع داده، کیفی از نوع اکتشافی و برحسب زمان گرداوری داده، توصیفی بود. در این پژوهش گردآوری داده ها با روش کتابخانه ای و از روش تحلیل محتوا برای بررسی وضعیت موجود محتوای کتب درسی هدیه های آسمانی، علوم تجربی و تفکر و سبک زندگی در چهار بعد بهداشت روان یعنی سلامت جسمی و رفتاری، اضطراب و روحیات فردی، کنش ورزی اجتماعی، افسردگی و ناامیدی استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه درسی دوره متوسطه اول از نظر آموزش بهداشت روان در دروس مورد بررسی وضعیت مناسبی نداشت.نتیجه گیری: بهداشت روانی برابر با سلامت بدنی، روانی، اجتماعی، خشنودی و شاد زیستن می باشد که در آن دانش آموزان قادرند توانایی های خود را شکوفا ساخته، با فشار های روانی روزمره مواجه شده و بر آنها فایق شوند.
سیاست و تولید علم بومی اجتماعی- انسانی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
316 - 335
حوزههای تخصصی:
هدف: توسعه ی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در دوران مدرن بدون ابتنای سیاستگذاری ها و برنامه ریزی ها بر دانش و آگاهی میسر نبوده و در این میان علوم اجتماعی روز آمد و کارآمد از جایگاه ویژه ای برخوردار است. علوم اجتماعی نیز هنگامی کارآمد و مفید خواهد بود که توانایی درک مسائل و ارائه ی راه حل های مؤثر برای جامعه ی هدف را داشته باشد. این امر به علت نسبی بودن علوم اجتماعی و وابستگی آن ها به بسترها و فرهنگ ها و زمینه های اجتماعی جامعه ی هدف، بدون بومی نگری علوم اجتماعی محقق نخواهد شد. علی-رغم پنج دهه تلاش و تبلیغات برای بومی کردن علوم اجتماعی در ایران، مع الأسف شاهد شکل گیری و یا نهادینه شدن فرایند تولید علم بومی نیستیم و این امر نشان دهنده ی عدم درک و شناخت ریشه های مشکل عدم تولید علم در کشور می باشد. بنابراین لازم است قبل از هرچیز درصدد درک این موانع و سپس رفع آن-ها برآییم. روش: در این پژوهش سعی شده است نظریه ای دارای عناصر مرتبط و منسجم براساس تبیین علّی طراحی گردد که در صورت موفقیت می تواند بخشی از مجهولات را در این مسیر تبدیل به معلومات نماید.یافته ها: در این پژوهش نقش متغیرهایی چون استعداد و روانشناسی، نظام آموزش و یادگیری، نظام کار و اشتغال و در پایان سیاست و نظام سیاسی مورد بررسی و ارزیابی قرار می گیرند. در پاسخ به چرایی عدم توفیق تولید علم بومی، نظریات و استدلال های مختلفی مطرح شده است؛ بعضی علت ها را ذهنی می دانند و معتقدند مشکل ناشی از نخبگان ذهنی و یا ذهنیات جامعه ی علمی است؛ اما برخی دیگر ریشه ها را در ویژگی های جامعه ی علمی و یا جامعه ی کل محیط بر جامعه ی علمی جست و جو می کنند. عده ای دیگر نیز براساس الگوی پارسونزی به یکی از عناصر و خرده سیستم نظام کل (اقتصاد، سیاست، اجتماع، و یا جامعه پذیری) اشاره دارند.نتیجه گیری: ظاهراً نمی توان هیچ یک از رویکردهای مذکور را در خصوص ایران قانع کننده دانست؛ لذا مسأله ی این پژوهش این است که؛ با چه الگویی می توان به تحلیل عوامل مؤثر در فقدان تولید علم بومی در ایران پرداخت؟ آیا نمی توان به یک الگوی تلفیقی معنادار و دارای عناصر فردی و اجتماعی و نیز ذهنی و ساختاری رسید؟
شناسایی و تدوین مدل عوامل زمینه ای کاربردی جایگاه ورزش بانوان در بهبود شاخص های توسعه یافتگی
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله شناسایی و تدوین مدل عوامل زمینه ای کاربردی جایگاه ورزش بانوان در بهبود شاخص های توسعه یافتگی است. روش تحقیق حاضر با توجه به هدف تحقیق آمیخته یا به عبارتی ترکیبی است. جامعه آماری شامل دو بخش بود، جامعه آماری در بخش کیفی شامل اساتید دانشگاه، کارشناسان و صاحب نظران بودند. رشته تحصیلی و داشتن تألیفات علمی مرتبط با موضوع، دارا بودن سمتهای مدیریتی و تجارب اجرایی در حوزه مدیریت ورزشی و کارشناسان حوزه ورزش بانوان از جمله شاخص های انتخاب لیست اولیه صاحب نظران بود. روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری غیراحتمالی، با انتخاب هدفمند و با حداکثر تنوع یا ناهمگونی استفاده شد. اندازه نمونه در این پژوهش بر مبنای شاخص اشباع نظری برابر با 17 نفر بود. جامعه آماری پژوهش در بخش کمی کارشناسان، دانشجویان جامعه شناسی ورزشی، بانوان ورزشکار و فعالان حوزه بانوان می باشد با استفاده از نرم افزار تعیین حجم نمونه اس پی اس اس سمپل پاور تعداد 370 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در مرحله کیفی مصاحبه باز بود و بر مبنای سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی که کمک نسخه 2019 تحلیل شد و در بخش کمی نیز ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مستخرج از Maxqda نر مافزار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج AMOS کدهای بخش کیفی بود که این قسمت نیز با نرم افزار بدست آمده از تجزیه و تحلیل مصاحبه های کیفی نشان داد که عوامل زمینه ای جایگاه ورزش بانوان در بهبود شاخص های توسعه یافتگی در ایران از پنج مقوله فرعی و بیست و نه کد مستخرج از مصاحبه ها تشکیل شده است. همچنین باید ذکر کرد که در بخش کمی نیز بارهای عاملی تایید شد و مدل از برازش مناسبی برخوردار بود. در نهایت می توان نتیجه گرفت که عوامل شناسایی شده در بالارفتن جایگاه ورزش بانوان با توجه به شاخص های توسعه یافتگی تاثیرگذار است.
Designing Teacher's Participatory Decision-Making Model Using Delphi Combined Method and Interpretive Structural Modeling (ISM) (Case study: Second Year of Secondary Education in Lorestan Province)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this study is to design a participatory decision-making model for teachers of the second year of secondary education in Lorestan province. In this regard, first, using library and field studies, the components of teachers' participatory decision-making were initially identified. Then, using interviews with experts and based on the Delphi method, the identified factors are finalized. Statistical society is given by the teachers of the second year of secondary education in Lorestan province. Methodology: The research was finalized using Delphi method including 5 main indicators of individual-personality traits, team-collective characteristics, communication-social characteristics, organizational characteristics and technical-specialized characteristics and related sub-indices. Then, using identified factors and based on interpretive structural modeling (ISM), a native model of teachers' participatory decision making was presented. Findings: Relationships between factors indicate the effectiveness of improving and eliminating challenges and promoting the participatory decision-making model of teachers. Conclusion: The factor of organizational characteristics is the most effective factor if factors such as individual-personality characteristics and communication-social characteristics have both effectiveness and effectiveness, as well as team-collective characteristics and technical-professional characteristics among the mentioned factors, only It is effective in determining the levels of effectiveness of the proposed indigenous model, practical suggestions were provided to address the challenges.
مؤلفه های شکل دهنده ی هویت ملی ایران در فرایند تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی مؤلفه های شکل دهنده هویت ملی ایران در سیر تحول تاریخی می باشد. به طورکلی کشور ایران دارای یک هویت ملی تاریخی و کهن می باشد که قرن ها پیش ایجاد شده و در فراخنای تاریخ توانسته است پایداری، پویایی و موجودیت خویش را حفظ کرده و تداوم بخشد. نکته اساسی در این جا این است که در این فرایند تاریخی، مؤلفه های مهمی در شکل گیری و استمرار این هویت نقش داشته اند که سرزمین ایران، تاریخ طولانی و کهن، دین و اعتقادات مذهبی(به ویژه اسلام)، میراث سیاسی و حکومت، فرهنگ غنی و پویا، زبان فارسی، اسطوره های ملی-ایرانی و عناصر عدالت خواهی، حق جویی و آزادی خواهی، اصلی ترین آن ها می باشند.این مؤلفه ها جامعه ایرانی را از گذشته های دور تا امروز، از یک هویت واحد برخوردار ساخته اند. مؤلفه های فوق در طول تاریخ، تحولات خاصی را طی نمودند و به عنوان سنگ بنا و ستون های مستحکم بنای ایرانی قوام یافته و صلابت خود را به عنوان مهم ترین نشانه های ایرانی بودن در فرایند بحران های گوناگون به آزمون گذاشتند و امروزه نیز مهم ترین نشانه های ایران و تعریف ایرانی بودن می باشند. مؤلفه های هویت ملی ایران موجب اشتراک و ارتباط ایرانیانِ امروز با نیاکان و هم عصران شان و نیز دلبستگی آنان نسبت به هویت ملی شان می گردند. لازم به ذکر است که در این مقاله از روش توصیفی-تحلیلی بهره برده شده است.