فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۰۱ تا ۲٬۸۲۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
111 - 140
انگاریه معتاد نه پدیده ای طبیعی است و نه واقعیتی عریان که در همیه جوامع و فرهنگ ها، معنا و مضمون یکسانی داشته باشد، بلکه برچسب یا انگی است که جامعه به میانجی سازوکار هایی پیچیده به افراد کج رو می زند. قصد اصلی این جستار تأملی انتقادی در شیوه های برساختِ اجتماعیِ انگاریه معتاد است؛ اینکه چگونه برخی افراد به میانجی سازوکار هایی پیچیده در جامعه، انگ معتاد می خورند و به تدریج دلالت ها و پیامدهای این خودانگاریه جدید را در حیات فردی و اجتماعی شان می پذیرند. این پژوهش برای مطالعیه کیفی نحویه شکل گیری فرهنگِ انگ زنی به تحلیل تجربی سازوکار های شکل گیری انگ معتاد درون خرده فرهنگِ سوء مصرف کنندگانِ مواد مخدر پرداخته و این کار را با تحلیل روایت های سوءمصرف کنندگان مواد مخدر از پذیرش انگ معتاد انجام داده است. در این پژوهش کیفی، نمونه ها از میان معتادان مرد در کمپ های ترک اعتیاد سنندج به شیویه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. روش انجام کار تحلیل روایت است و محتوای روایت های مصاحبه شوندگان با استفاده از تکنیک تحلیل تماتیک تفسیر شده است. نتایج بیانگر آن است که سازوکار هایی چون «واگرایی فرد و جامعه»، «خودخوارانگاری»، «احساس بیگانگی»، «طرد اجتماعی»، «احساس ناامنی و تنهایی» و «دوگانگی احساسی» عمده ترین سازوکار های ذی مدخل در شکل گیری فرهنگ انگ زنی و پذیرش انگ معتاد از جانب سوء مصرف کنندگان مواد مخدر هستند. به بیانِ دیگر، طرد فرد از جامعه و هجرت او به سوی خرده فرهنگ سوء مصرف کنندگان مواد مخدر به احساس خودخوارانگاری و تهی شدن شخصیت از انگاره ها و معانی قبلی می انجامد و لذا آمادگی فرد برای پذیرش خودانگاریه جدید بیشتر می شود. بنابراین فرهنگ انگ زنی در حدِ فاصل گسست از فرهنگ مسلط تا گرویدن به خرده فرهنگی معارض شکل می گیرد.
تعیین عوامل راهبردی مؤثر بر پیشگیری از جرایم سایبری با رویکرد دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دوزادهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
113 - 140
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ویژگی های محیط سایبر و در نتیجه آن پیچیده تر شدن جرایم سایبری موجب زمان بر و هزینه بر شدن کشف این جرایم شده است در نتیجه توجه به پیشگیری از جرایم سایبری از اهمیت بالایی برخوردار می باشد؛ هدف از این پژوهش تعیین عوامل راهبردی مؤثر بر پیشگیری از جرایم سایبری است. روش شناسی: روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش اجرا، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را خبرگان پلیس فتا ناجا به تعداد 15 نفر تشکیل می دهند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است که پایایی پرسشنامه از روش ضریب آلفای کرونباخ با مقدار 0/89 و روایی پرسشنامه با روش محتوایی تأیید شد همچنین با استفاده از روش دلفی فازی، در دو مرحله به جمع آوری اطلاعات از خبرگان مورد نظر اقدام گردید و کلیدی ترین آنها انتخاب شدند. با توجه به ماهیت این پژوهش، جهت تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از روش دلفی فازی و از نرم افزارهای Excel و Spss استفاده گردید. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که مهمترین عوامل راهبردی مؤثر بر پیشگیری از جرایم سایبری، در 31 عامل و 7 گروه شامل عوامل فرهنگی، عوامل اجتماعی، عوامل فنی، عوامل ایجابی، عوامل سلبی، عوامل درون سازمانی و عوامل برون سازمانی می باشند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، فرهنگ سازی و تولید رسانه ای، آگاه سازی خانواده ها، استفاده از ابزارهای امنیتی توسط کاربران، در اختیار داشتن نیروهای متخصص و آموزش دیده از جمله عوامل مؤثر و نقش آفرین در پیشگیری از جرایم سایبری می باشند که بایستی در طراحی و انتخاب برنامه ریزی های راهبردی مناسب مورد توجه ویژه قرار گیرند.
نقش میانجی خودکارآمدی شغلی در رابطه ی بین انعطاف پذیری منابع انسانی و عملکرد شغلی کارکنان بانک تجارت استان مازندران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی خودکارآمدی شغلی در رابطه بین انعطاف پذیری منابع انسانی و عملکرد شغلی کارکنان بانک تجارت استان مازندران است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان بانک تجارت استان مازندران به تعداد 489 نفر بودند. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به تفکیک جنسیت 215 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های انعطاف پذیری منابع انسانی باتاچاریا (2005)، عملکرد شغلی هرسی و گلداسمیت (۱۹۸۰)، خودکارآمدی شغلی شرر و همکاران (1982) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، آزمون همبستگی پیرسون، آزمون بوت استرپینگ و آزمون شمول واریانس) استفاده گردید. نتایج نشان داد بین انعطاف پذیری منابع انسانی و عملکرد شغلی با نقش میانجی خودکارآمدی شغلی در کارکنان بانک تجارت استان مازندران رابطه وجود دارد. همچنین براساس نتایج پژوهش بین انعطاف پذیری منابع انسانی و خودکارآمدی شغلی؛ خودکارآمدی شغلی و عملکرد شغلی در کارکنان بانک تجارت استان مازندران رابطه وجود دارد.
نوع فعالیت شغلی و مشارکت انتخاباتی (مقایسه گروه های مختلف شغلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
146 - 175
حوزههای تخصصی:
رابطه مبهم و پیچیده نوع شغل از یک سو و مشارکت انتخاباتی از سوی دیگر، در ایران کمتر موردتوجه قرارگرفته است. این مقاله با استفاده از روش پژوهش تطبیقی درون کشوری و مقایسه گروه های مختلف شغلی، در سطح سیستمی در تلاش است تا رابطه بین این دو را در انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم و یازدهم و تا حدودی دوره دوازدهم بررسی کند. نتایج تحقیق نشان داد که دوره های انتخاباتی به عنوان یک متغیر مستقل تأثیر اساسی بر مشارکت انتخاباتی دارد و این امر مانع از تجمیع دوره های انتخاباتی در یک شاخص می شود. مشارکت انتخاباتی در بین مشاغل دولتی نسبت به مشاغل خصوصی در دو دوره ریاست جمهوری دهم و یازدهم پایین است که مغایر با یافته های محققان دیگر است. میزان مشارکت انتخاباتی مشاغل زیر کم است: 1. کارکنان خدماتی و فروشندگان، 2. تکنسین ها و دستیاران، 3. متخصصان و 4. کارگران ساده.
سنجش میزان خطرپذیری محله های شهری ازنظر وجود فضاهای بی دفاع (مستعد بروز جرم) مطالعه موردی: منطقه 3 شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای بی دفاع، یکی از مسائل جدی در محیط های شهری است که احتمال وقوع جرم و ناهنجاری اجتماعی در آنها بیشتر است. این فضاها زمینه را برای وقوع جرائم مکان- مبنا تسهیل می کند؛ از این رو، شناسایی این فضاها، برای اتخاذ تدابیر پیشگیرانه و کاهش زمینه وقوع جرم، ضروری است. هدف این پژوهش، شناسایی، تحلیل و رتبه بندی میزان خطرپذیری فضاهای بی دفاع محدوده مورد مطالعه (منطقه 3 شهر اردبیل) است؛به این منظور، با استفاده از روش برداشت میدانی و فرم محقق ساخت، 172 فضای بی دفاع- که برای آن، تعریف علمی وجود دارد- شناسایی شد. برای انجام دادن تحلیل ها، معیارهایی مانند فراوانی فضاهای بی دفاع، تراکم جمعیتی و ساختمانی، گروه های درآمدی، کیفیت شبکه معابر، کیفیت کالبدی بافت، ویژگی اجتماعی، قیمت زمین و ساختمان و کاربری زمین با استناد به پیشینه پژوهش، تعریف شد. سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) و روش های تحلیل فضایی برای تحلیل ها استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد شدت تراکم فضاهای بی دفاع در برخی محله های شهر (محله های شماره 3، 4، 6 و 9) بیشتر از سایر محله هاست. همچنین، 35/45 درصد محله ها با خطرپذیری زیاد و خیلی زیاد و 37/36 درصد با خطرپذیری کم و خیلی کم مواجه است. نتایج روش میانگین نزدیک ترین همسایگی نشان داد ازنظر توزیع جغرافیایی، فضاهای بی دفاع در محله های خاصی خوشه بندی شده است. نتایج پژوهش نشان داد نوع کاربری زمین، گسست یا نبود نظارت اجتماعی، کیفیت اندک بناها و ساختار خیابان ها در شکل گیری فضاهای بی دفاع در محیط های شهری، نقش دارد. درنهایت، با توجه به یافته های پژوهش، پیشنهادهایی برای برنامه ریزی کاهش خطر وقوع ناهنجاری های احتمالی ارائه شده است.
بررسی و مقایسه رضایت زناشویی و سلامت روان زنان شاغل در کارگاه های بسته بندی خرما و زنان خانه دار شادگان
منبع:
جامعه شناسی فرهنگی دوره یکم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
23-34
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تأثیری که کار زن و درآمد وی در ابعاد مختلف زندگی دارد بر کسی پوشیده نیست خصوصاً اثری که این درآمد بر رفاه خانواده و رضایت زناشویی می گذارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه رضایت زناشویی و سلامت روان زنان شاغل در کارگاه های بسته بندی خرما و زنان خانه دار شادگان می باشد مواد و روش: ابزار به کار رفته در این پژوهش پرسشنامه رضایت زناشویی اینریچ و پرسشنامه سلامت روان Scl-25 است. نمونه گیری به صورت تصادفی ساده که از جامعه در دسترس بوده اند 40 زن شاغل در کارگاه های بسته بندی خرما و 40 زن خانه دار انتخاب شده اند که به دو پرسشنامه ذکر شده پاسخ داده اند و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آزمون t برای گروه مستقل و متفاوت استفاده شده است. سطح معنی داری0/05 < p یافته ها: بر اساس نتایج این پژوهش مشاهده شد که بین میزان رضایت زناشویی و سلامت روان زنان شاغل در کارگاه های بسته بندی خرما و زنان خانه دار تفاوت معنی داری وجود دارد. بحث و نتیجه گیری: از آنجا که این پژوهش روی زنان شاغل انجام گرفته است، میزان رضایت زناشویی و سلامت روان در بین زنان شاغل در کارگاه های بسته بندی خرما کمتر از زنان خانه دار می باشد.
هم گرایی یا واگرایی؟ چگونگی نسبتِ گروه ها و سازمان های مذهبی و جامعه مدنی در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
75 - 96
حوزههای تخصصی:
چگونه باید رابطه بین گروه ها و سازمان های مذهبی و جامعه مدنی در جوامع مسلمان خاورمیانه را صورت بندی کرد؟ استدلال مقاله پیش رو این است که گروه ها و سازمان ها مدنی- در این جا گروه ها و سازمان های مذهبی- به طور تاریخی در بطن فضای عمومی جوامع مسلمان حضوری چشم گیر داشته اند. اگرچه ظهور دولت های مدرن در خاورمیانه ساختار و کارکرد چنین گروه ها و سازمان هایی را با تغییراتی مواجه کرده است، اما گروه ها و سازمان ها مذهبی، هم چنان، یکی از مهم ترین نقش ها را در جامعه مدنی کشورهای عربی خاورمیانه ایفا می کنند و باید آن ها را به عنوان یکی از اجزای تأثیرگذار جامعه مدنی در این جوامع، در هرگونه تحلیل جامعه شناختی، مورد توجه قرار داد. مقاله به منظور ارائه این استدلال، از روش مطالعه کتابخانه ای و اسنادی بهره خواهد گرفت. این مقاله، در گام نخست، نظریات رایج درباره عدم امکان تحقق جامعه مدنی در جوامع مسلمان- متأثر از گفتمان غربی (اروپایی) جامعه مدنی- را مطرح خواهد کرد و به بررسی آن ها خواهد پرداخت. سپس، این مقاله با نقد و واکاوی مفهومی این نظریات و ارجاع به نمونه های انضمامی در تاریخ کشورهای خاورمیانه، تلاش خواهد کرد نشان دهد که برای فهم ساختاری فضای عمومی در جوامع مسلمان و نظریه پردازی درباره آن، پیش و بیش از هر اقدام، باید مشخصات تاریخی، اجتماعی و سیاسی این جوامع را مورد مطالعه قرار داد.
تحلیل راهبردی و مقایسه ورزش همگانی بانوان شاغل و غیرشاغل شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
209 - 220
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، تحلیل راهبردی و مقایسه ورزش همگانی بانوان شاغل و غیرشاغل شهر قم با استفاده از مدلSWOT بود. روش شناسی: نوع پژوهش، توصیفی و جامعه آماری آن را کلیه بانوان بالای 15 سال شهر قم تشکیل می دادند و حجم نمونه براساس جدول مورگان برابر با 384 نفر بود. روش نمونه گیری تصادفی و از نوع طبقه ای بود. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر 20 سوال در زمینه بررسی قوت ها و ضعف های ورزش همگانی بانوان شهر قم بود که روایی آن به روش ضریب هماهنگی کندال (w) با توجه به نظر 10 تن از کارشناسان این حوزه و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ برابر با 93/0 مورد تایید قرار گرفت. داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون فریدمن،T مستقل) برروی نرم افزار SPSS-22 و در سطح معناداری 05/0 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که از دیدگاه زنان مورد مطالعه "کم هزینه بودن ورزش همگانی نسبت به ورزش قهرمانی" مهمترین نقطه قوت و "توجه کمتر به ورزش همگانی بانوان نسبت به آقایان"، مهم ترین نقطه ضعف بود. همچنین نتایج پژوهش نشان داد بین اولویت بندی نقاط قوت و ضعف، شهر قم در بین بانوان شاغل و غیرشاغل تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0< P < /span>). نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که بانوان شاغل و غیرشاغل در مورد نقاط قوت و ضعف ورزش همگانی شهر قم نظرات یکسانی دارند و این امر نشان دهنده اهمیت ورزش همگانی در زنان است.
آزادی علمی در نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آزادی علمی یکی از اصول اساسی حاکم بر نظام های آموزش عالی می باشد، که سابقه طولانی در دانشگاه های دنیا دارد. آزادی علمی مفهومی نسبی است و هرگاه از نسبی باوری، سخن به میان می آید باید معنای مفاهیم را در ساختار و بافت اجتماعی مورد بررسی قرار داد و به همین دلیل نمی توان از یک روش همیشگی و جهان شمول استفاده نمود، بلکه باید آن را در بستر نیازها و بایسته های زمان و مکان مورد بررسی قرار داد. اندیشه ی استفاده از یک طرح جهان شمول در این زمینه رنگ باخته و می بایست جای خود را به اندیشه های فرهنگی، محیطی و اجتماعی دهد. مفهوم آزادی علمی بسیار متاثر از باورهای اجتماعی و فرهنگی جوامع می باشد. از این رو هدف کلی این مقاله، بررسی آزادی علمی در نظام آموزش عالی ایران است.جامعه آماری، کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی و هم چنین خبرگان علمی این حوزه می باشد که ۱۳ نفر از آنها به صورت هدفمند برای انجام مصاحبه های عمیق انتخاب شدند. روایی ابزار نیز با روش تطبیق مشارکت کنندگان و بازبینی همکاران بررسی شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از کدگذاری باز و محوری استفاده شده است. یافته های پژوهش، شامل پنج بعد آزادی علمی (چالش ها، راهکارها، پیش نیازها، ملزومات و حدود آزاد علمی)، 17 مقوله اصلی و ۱۴۸ گزاره مفهومی (مقوله فرعی) بود که روابط بین آنها در الگوی پژوهش ترسیم شد.
بررسی پدیدارشناسانه آگاهی زنان متأهل از فرزندآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از پرسش های اساسی جمعیت شناسان و جامعه شناسان این است که چرا میزان باروری در چند سده اخیر کاهش پیدا کرده است. صاحب نظران، عواملی مختلفی را دلیل تغییر در رفتار باروری انسان سده 20 و 21 می دانند. پرسش اساسی این است که آگاهی انسان مدرن نسبت به فرزندآوری چه تغییری کرده است و او چه برداشتی از فرزندآوری دارد. ایران ازجمله کشورهایی است که کاهش در میزان باروری را در 50 سال اخیر تجربه کرده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی آگاهی زنان متأهل نسبت به فرزندآوری است. بدین منظور به روش پدیدارشناسی، آگاهی و تجربه فرزندآوری 11 زن متأهل بررسی شده است. بنا بر نتایج، پدیدار اجتماعی فرزندآوری شامل تم های مرکزی معنای فرزندآوری، تعداد فرزندان ایده آل، تعداد فرزندان معقول، ترجیح جنسی فرزند، دلایل فرزندآوری، موانع فرزندآوری، موانع فرزندآوری بیش از حد معقول، نگرانی از فرزندآوری، نگرانی از نداشتن فرزند، تجربه فرزند داشتن، تجربه بارداری، تصور حاملگی، پیروی از الگوی فرزندآوری مادر، دلایل رضایت یا نارضایتی از تعداد فرزندآوری خانواده مبدأ و چگونگی تشویق مادر به فرزندآوری است. این پدیدار اجتماعی حاصل میان ذهنیت مشارکت کنندگان پژوهش درباره فرزندآوری است.
A Phenomenological Study of Teacher's Lived Experiences of Social Status(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to investigate teachers' experiences of social status. Methodology: The present study was conducted using descriptive phenomenological method. The statistical population of the study included all the official teachers of education in the country in the academic year of 2018-19. The research sampling method was purposive and the data collection method was semi-structured interview. Accordingly, 14 teachers with at least 10 years of experience were interviewed. The selected teachers were from all over Iran and were not limited to a specific province. To analyze the data, the descriptive phenomenological method of Kliz, which has seven stages, was used. Findings: The findings of the study indicated that teachers' lived experiences of social status fall into three general dimensions: definition of social status, deterrence of social status and promotion of social status. The definition of social status from the teachers' point of view includes three central dimensions: social status as psychological need, social status as social status, and social status as class status. Deterrence of social status includes the following categories: teacher's imagery, inappropriate social imagery of the teacher, systematic discrimination, lack of professional identity, job gaps, lack of accountability and institutional support, sense of institutional inefficiency, media inefficiency, Weak trade union organization, professional inefficiency, and unequal power relations. Also promoting social status such as macro policy reform, institutional cohesion and cooperation, job identity development, professional empowerment, strengthening social authority, strengthening social authority, reforming managerial and organizational practices, strengthening teacher-centered participation, improving welfare facilities and Includes strengthening trade union organization. Conclusion: The social status of teachers is a cultural and social matter that finds meaning based on the context of teachers' activities.
نقش رسانه ها در بروز پرخاشگری مسابقات ورزشی فوتبال
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی نقش رسانه ها در بروز پرخاشگری مسابقات ورزشی فوتبال به منظور بررسی نقش های متفاوت رسانه ها در بروز غوغاگری و اوباشگری در ورزشگاه های ایران در طول سال های اخیر است که صدمات زیادی بر پیکره فیزیکی ورزشگاه های ایران و پیکره روحی و اجتماعی اقشار ورزش دوست و جوانان وارد ساخته است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نقطه نظر روش گردآوری داده ها، یک روش کمی با تکنیک پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه تماشاگران و هواداران تیم های ورزشی و حجم نمونه در چهار ورزشگاه آزادی، پاس قوامین، شهدای شهر قدس و تختی براساس جدول مورگان 384 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و البته برای جلوگیری از ریزش پاسخگویان 15 درصد به این حجم اضافه شد که تعداد کل به 441 نفر ارتقا یافت. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است که قبل از اجرا اعتبار و پایایی آن (با احتساب ضریب آلفای 81/0) مورد تایید قرار گرفت. در نهایت داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزار آماری spss و آزمون های مقایسه میانگین ها؛ تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. با توجه به مقدار آزمون های تی یک متغیره و نتایج این آزمون ها که موید این واقعیت است که کلیه مولفه های رسانه ای تاثیرگذار در بروز پرخاشگری در فوتبال با اطمینان بیش از 99 درصد معنی دار بوده و می توانند با روش های گوناگونی در بروز اوباشگری و خشونت طلبی در فوتبال موثر باشند. به ویژه باید به نقش پخش گزارش ها از طریق ماهواره ها اشاره کرد که در گرایش تماشاگران فوتبال به خشونت و اوباشگری بسیار موثر هستند.
نقش شهروندان در مواجهه با بحران های زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
309 - 342
هدف این پژوهش، بررسی نقش شهروندان در مواجهه با بحران های زیست محیطی در شهر بندرعباس است. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، از مبانی نظری مشارکت اجتماعی در دو سطح ذهنی و عینی (رفتاری)، نظرییه کنش پارسونز، نظرییه کاشت گربنر و دیدگاه مک میلان و چاویس بهره گرفته شد. روش تحقیق پیمایش و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه است. جامعیه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های هرمزگان، آزاد و پیام نور بندرعباس است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 320 نفر تعیین شد که به شیویه نمونه گیری طبقه ای متناسب و برحسب عامل جنسیت انتخاب شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS در دو بخش توصیفی و استنباطی تحلیل شدند. در بخش توصیفی، از آماره های توصیفی؛ و در بخش استنباطی از آزمون همبستگی پیرسون، آزمون اسپیرمن و تحلیل رگرسیون چندگانه بهره گرفته شد. یافته های تحقیق نشان داد که بین احساس تعلق اجتماعی، مسئولیت پذیری اجتماعی و میزان تماشای برنامه های تلویزیون داخلی با مشارکت در حفظ محیط زیست رابطیه مثبت و معنی داری وجود دارد، اما بین میزان تماشای برنامه های ماهواره ای با مشارکت در حفظ محیط زیست رابطیه معنی داری مشاهده نشد. براساس یافته ها، پاسخگویان ازنظر ذهنی آمادگی نسبتاً بالایی جهت مشارکت در حفظ محیط زیست داشتند اما به لحاظ عینی و عملی مشارکت بسیار پایینی نشان دادند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد، درمجموع، 28 درصد از واریانس مشارکت در حفظ محیط زیست از طریق متغیرهای تحقیق قابل توضیح و تبیین است. همچنین، متغیر احساس تعلق اجتماعی با 42 درصد بیشترین تأثیر را بر متغیر مشارکت در حفظ محیط زیست دارد.
سنخ شناسی فضاهای ناامن شهری از نگاه زنان (مطالعه موردی: زنان 45-15 سال شهر جاسک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان نیمی از شهروندان هر جامعه و مشارکت اجتماعی آنان نقش بسزایی در توسعه جامعه دارد. در عین حال گاهی احساس ناامنی زنان در برخی فضاهای شهری، مانع از حضور اجتماعی آنان می گردد. بر همین اساس پژوهش کیفی حاضر با هدف بررسی فضاهای ناامن شهری از دیدگاه زنان صورت گرفته است که جامعه مورد مطالعه آن زنان 45-15 سال شهر جاسک بوده و تعداد 22 نفر نمونه به روش هدفمند انتخاب شده اند. ابزارهای گردآوری داده عبارت بودند از: مصاحبه عمیق، مشاهده مشارکتی و نقشه شهر که به منظور علامت گذاری فضاهای امن و ناامن شهری توسط افراد مورد مطالعه استفاده شده است. در نهایت داده ها به صورت متن پیاده سازی شده و به روش تحلیل تماتیک، تحلیل شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که فضاهای ناامن شهری از نظر زنان شامل دو مقوله اصلی می باشد: 1)فضای ناامن اجتماعی(فضای خلوت، فضای جُرم خیز، فضای بزهکارانه، فضای بیگانه اجتماعی، فضای مردانه، فضای غالباً موتورسوار و فضای ناامن برساخته اجتماعی) و 2)فضای ناامن کالبدی(فضای تودرتو، فضای تاریک، فضای کاربری مردانه، فضای تک کاربری، فضای حاشیه شهر، فضای غالباً مسکونی، فضای فاقد دسترسی به حمل ونقل عمومی، فضای بیگانه کالبدی، فضای فرسوده وفضای آلوده). بنابراین به منظور تشویق زنان برای حضور در فضاهای عمومی شهری نه تنها برقراری «امنیت» در این فضاها اهمیت دارد بلکه آنچه مهم تر است، ایجاد «احساس امنیت» در زنان می باشد چرا که صرفاً برقراری امنیت، موجب ایجاد احساس امنیت در زنان نمی گردد بلکه مستلزم توجه موازی به امنیت اجتماعی و امنیت کالبدی است.
بررسی وضعیت ادراک از فساد و عوامل مرتبط با آن مطالعه شهروندان شهر سرپل ذهاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادراک از فساد، از شاخص های مهم برای شناخت وضعیت فساد، روند آن و نگرش مردم به میزان، شیوع و چگونگی آن در سطح جامعه است. پژوهش حاضر با روش کمی، به شیوه پیمایشی و با ابزار پرسش نامه، وضعیت ادراک از فساد را بین شهروندان شهر سرپل ذهاب بررسی کرده است. حجم نمونه 400 نفر بود که برای دست یابی به آنها از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای متناسب با حجم استفاده شد. برای ارزیابی اعتبار و پایایی ابزار پژوهش نیز به ترتیب از روش های اعتباریابی صوری و سازه ای و آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد که نشان داد ابزار پژوهش، اعتبار و پایایی مناسبی دارد. نتایج پژوهش نشان دادند ازنظر پاسخگویان، شهرداری ها بیشترین و دانشگاه ها کمترین میزان شیوع فساد را دارند. ازنظر آنها، در ده سال اخیر، روند اختلاس در سطح جامعه افزایش یافته است؛ این در حالی است که در میزان ارتشا و پارتی بازی تغییر چندانی صورت نگرفته است. به علاوه، میزان ادراک از فساد مردان به طور معناداری بیش از زنان بود. بین گرایش های سیاسی نیز در وضعیت شاخص ادراک از فساد تفاوت معناداری وجود داشت. شاخص ادراک از فساد، با متغیرهای آگاهی سیاسی، مصرف رسانه ای و جهت گیری ارزشی مدرن، ارتباط مثبت و معنادار و با پایگاه اقتصادی - اجتماعی، ارتباطی غیرمعنادار داشت؛ درنهایت، براساس مقدار بتا در تحلیل مسیر، مشخص شد متغیر آگاهی سیاسی، بیشترین نقش را در تبیین شاخص ادراک از فساد دارد.
Investigating the Position of Ethnicity in the Curriculums of the New High School System(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to investigate the position of ethnicity in formal and hidden curricula of the new secondary education system. Methodology: The present research method was qualitative analysis of content analysis which consisted of two parts. The first part of the research included documentary analysis and content analysis. The statistical population included 51 books in the field of humanities in the second secondary school. The research sampling method was purposeful sampling and the research sample included 6 volumes of history and sociology books of the second secondary school. The content analysis unit consisted of text, images, and textbook activities. To evaluate the content validity was used experts' opinion about the degree of coordination of the content of the measurement tool and the purpose of the research. On the other hand, in order to ensure its reliability, Scott method was used. Based on the obtained reliability coefficient (79) it was quite stable. In the second part of the research, the research method was qualitative and ethnographic, and various tools such as student journals, photographs, semi-structured and informal interviews and observation were used to collect research data. To analyze the data in this section, qualitative content analysis was used by Smith method. Finally, to ensure the accuracy of the findings in this section, Triangulation method and re-referral of data to participants were used. Findings: The findings of the research in the first part showed that only 4% of the three sections of the content from the reviewed books paid attention to the 22 desirable components of ethnicity. Also in data analysis based on Smith method in the second part of the research, various themes including ethnicity neglect, teachers 'ignorance, different teachers' expectations, ethnicity as a cause of discrimination and the consequences of ethnic discrimination appeared. Each of them contained several sub-themes. Conclusion: Based on the findings, it can be acknowledged that the place of ethnicity in the formal and hidden curricula of the new secondary school system has been largely neglected. Therefore, due to the multiplicity of Iranian society, it is suggested that the curriculums of the secondary schools be completely revised to cover the necessary components for multicultural education and ethnic diversity in Iran.
شناسایی راهبردهای رسانه ای به منظور افزایش نشاط اجتماعی مبتنی بر ورزش
حوزههای تخصصی:
ناین مقاله با هدف شناسایی راهبردهای رسانه ای به منظور افزایش نشاط اجتماعی مبتنی بر موضوعات و اخبار ورزشی انجام شد. بدین منظور از روش نظریه برخاسته از داده ها شامل سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی استراوس و کوربین استفاده شد. 24 مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با نمونه گیری نظری با کارشناسان مرتبط انجام گرفت و به منظور ارزیابی اعتبار نتایج استخراج شده به 10 تن از اساتید به طور مجزا ارائه و نظرات آنها جهت اصلاح و تعدیل دریافت شد. مقوله محوری تحقیق افزایش نشاط اجتماعی شهروندان بود که با راهبردهای رسانه ای ورزشی بتواند باعث تشویق شهروندان به مشارکت در ورزش شده و با اطلاع رسانی اخبار ورزشی به توسعه فرهنگ ورزش در جامعه کمک کند. یافته های تحقیق در بعد راهبردها به مواردی از جمله مخاطب پژوهی درحوزه علاقمندان ورزش، سیاست گذاری خبری، توسعه اخبار ورزش قهرمانی، توجه به اقتصاد رسانه های ورزشی و مدیریت اخبار با محوریت المپیک و رویدادهای جهانی ورزش بود.
تأثیر ساختار سازمانی بر تحقق رویکرد جامعه محوری پلیس با نقش میانجی اعتماد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دوزادهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
141 - 160
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه ضرورت توجه سازمان ها بر بهبود عملکرد و رضایت ذی نفعان، بویژه در سازمان های خدماتی همچون پلیس، یک اصل بسیار مهم به شمار می رود، جامعه محوری، رفع نگرانی مردم را در اولویت قرار می دهد و افزایش اعتماد و رضایت مندی مردم را در پی خواهد داشت. هدف از انجام این پژوهش، شناسایی میزان تأثیر ساختار سازمانی بر تحقق رویکرد جامعه محوری پلیس با نقش میانجی اعتماد سازمانی می باشد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت، مطالعه ی همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر را سرکلانتران، روسا و معاونین کلانتری های تهران بزرگ تشکیل می دهند. بر اساس روش نمونه گیری طبقه ای و تصادفی ساده تعداد 102 نفر حجم نمونه را تشکیل می دهد. ابزار سنجش پرسش نامه محقق ساخته پلیس جامعه محور و پرسش نامه های استاندارد ساختارسازمانی رابینز (1989) و اعتماد سازمانی ویک و همکاران (2000) تشکیل می دهد. اعتبار ابزار به وسیله ی آلفای کرونباخ محاسبه و مقدار آن 81/. و برای بررسی و تأیید روایی کل مؤلفه های این پرسش نامه، از روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده گردید. برای آزمون فرضیه ها از آزمون های میانگین و مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای spss و lizrel استفاده گردید. یافته ها : یافته های پژوهش بیانگر آن است که ساختار سازمانی بر تحقق جامعه محوری پلیس به طور مستقیم 65 درصد تأثیر مستقیم و 38 درصد از طریق اعتماد سازمانی اثر غیرمستفیم دارد. ضمن این که اعتماد سازمانی 59 درصد تأثیر مستقیم بر تحقق جامعه محوری پلیس دارد. همچنین ساختار سازمانی 61 درصد تغییرات اعتماد سازمانی را می تواند پیش بینی نماید. نتیجه گیری : برای افزایش رویکرد جامعه محور پلیس، نه تنها مؤلفه ها و شاخص های ساختاری را باید تقویت نمود، بلکه تقویت مؤلفه ها و شاخص های اعتماد سازمانی نیز باید مورد بازنگری و تقویت قرار گیرند.
نقش اعتماد و مشارکت در کنترل سازنده حوزه ورزش ایران
حوزههای تخصصی:
محیط و ادبیات ورزشی ایران از نشانه هایی از ابهام، التهاب و خشونت مرحله ای برخوردار است. خشونت در حوزه ورزش، اعتبار ایران را در حوزه های بین المللی کاهش داده است. بسیاری از شهروندان تمایلی به حضور در ورزشگاه نداشته و یا به فرزندان خود اجازه حضور در فضای رقابت های ورزشی را نمی دهند. این موضوع مربوط به چگونگی مشارکت زنان در ورزشگاه ها و علل اعمال محدودیت در ارتباط با حضور زنان در ورزشگاه براساس فقدان نشانه های ایمنی اجتماعی و خشونت های احتمالی ذکر شده است. عدم حضور بخشی از شهروندان ایرانی در ورزشگاه ها زمینه شکل گیری نوعی تمایز را به وجود می آورد. هرگاه تمایز در جامعه ایجاد شود، نشانه هایی از خشونت و اقدامات هیجانی اجتناب ناپذیر خواهد بود. برای کنترل چنین فرایندی لازم است تا زمینه های قانونی حضور و مشارکت تمامی شهروندان در فضاهای ورزشی به وجود آید. همان گونه که معادله عرضه و تقاضا یکدیگر را در حوزه اقتصاد کلاسیک متعادل می سازد، حضور قانونمند تمامی شهروندان در ورزشگاه ها می تواند چنین فضایی را در حوزه ورزشی شکل دهد. پرسش اصلی مقاله معطوف به طرح این موضوع است که «چگونه می توان شرایط عمومی را برای کنترل سازنده اجتماعی در جهت کاهش خشونت در محیط های ورزشی ایران به وجود آورد؟» در پاسخ به این پرسش می توان سه فرضیه را مطرح کرد. فرضیه اول مبتنی بر «رویکرد شرق شناسی مبتنی بر کنش شیزوفرنیک جامعه ایرانی» است. فرضیه دوم براساس نظریه روانشناسی اجتماعی خشونت رابرت تدگار تبیین می شود که بر نشانه هایی از محرومیت نسبی تأکید دارد. فرضیه سوم که به عنوان فرضیه اصلی مقاله محسوب می شود، براساس رهیافت های «جامعه شناسی بحران» تنظیم شده و به این موضوع اشاره دارد که: «کنترل سازنده ناآرامی های اجتماعی در محیط ورزشی از طریق اعتماد و مشارکت قانونمند شهروندی حاصل می شود». روش مقاله بر اساس رهیافت تحلیل داده ها انجام می گیرد. در تحلیل داده های مربوط به ناآرامی حوزه های ورزشی، نقش الگوهای تصمیم گیری مبتنی بر اعتماد و مشارکت سازنده بر سازوکارهای کنش قانونمند شهروندان در محیط ورزشی بررسی می شود.
مطالعه تطبیقی کیفیت زندگی سالمندان ساکن در منزل و ساکن در سرای سالمندی در شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
47 - 74
حوزههای تخصصی:
با تغییر نقش سنتی خانواده، فرهنگ سپردن سالمندان به سراهای سالمندی روبه افزایش است. هدف اصلی پژوهش حاضر نیز مقایسه کیفیت زندگی سالمندان ساکن منزل و ساکن سرای سالمندی است. روش پژوهش پیمایشی- مقایسه ای و جامعه آماری شامل 160 سالمند (۸۰ نفر ساکن منزل و ۸۰ نفر مقیم سرای سالمندان) شهر همدان است که با دو روش تمام شماری (سرای سالمندی) و نمونه گیری در دسترس (مقیم منزل) انتخاب شده اند. از پرسش نامه استاندارد برای گردآوری اطلاعات و برای تحلیل از آزمون تی مستقل و رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که بین کیفیت زندگی سالمندان ساکن در منزل با سالمندان ساکن در سرای سالمندان تفاوت معنی داری وجود دارد (73/2= t و001/0= sig). رگرسیون چند متغیره نشان داد سالمندان ساکن در سرای سالمندی در مقایسه با سالمندان ساکن در منزل از کیفیت زندگی پایین تری برخوردار هستند و متغیرهای سلامت اجتماعی، حمایت اجتماعی و امیدواری به زندگی از پیش بینی کننده های قوی تغییرات کیفیت زندگی سالمندان هستند. تحلیل مسیر نشان داد حمایت اجتماعی در هر دو گروه بیشترین تاثیر غیر مستقیم برکیفیت زندگی سالمندان را دارد. با توجه به این که زندگی در سرای سالمندی به عنوان سبک زندگی جدید گریز ناپذیر است و چون قفسی آهنین سالمندان را در بر می گیرد، باید خانواده ها و مسئولین در جهت افزایش کیفیت زندگی سالمندان تلاش کنند..