فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۶۱ تا ۲٬۵۸۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی پیش بینی توانمند سازی دبیران، مبتنی بر مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی انجام گرفت. از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دبیران مقطع متوسطه اول شهر پردیس در سال تحصیلی 99-98 است و با استفاده از جدول مورگان تعداد 108نفر به عنوان نمونه برآورد شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های مدیریت دانش لاوسون(2003) ، فرهنگ سازمانی کویین ،کامرون(1986) ، توانمندسازی توماس ولت هاس(1996) استفاده شد . پایایی داده ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که از لحاظ آماری معنادار بود . برای تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که بین مولفه های مدیریت دانش، فرهنگ سازمانی و توانمندی سازی دبیران رابطه معنی دار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد که مؤلفه مدیریت دانش و مؤلفه فرهنگ سازمانی به ترتیب بیشترین تا کمترین سهم را در پیش بینی توانمند سازی دبیران داشتند. مؤلفه جذب دانش ، مؤلفه ی انتشار دانش به ترتیب بیشترین تا کمترین سهم را در پیش بینی توانمندی سازی دبیران داشتند. مؤلفه فرهنگ سلسله مراتبی ، مؤلفه ی فرهنگ مشارکتی به ترتیب بیشترین تا کمترین سهم را در پیش بینی توانمندی سازی دبیران داشتند.
تحلیل تطبیقی آمایش سرزمین در ورزش بانوان بر اساس پراکندگی اعضای تیم های ملی جمهوری اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله شناسایی و بررسی وضعیت آمایش سرزمین در ورزش بانوان در ایران می باشد. روش شناسی تحقیق از نوع توصیفی و مقایسه ای است، ابتدا با استفاده از گزارش های وزارت ورزش و جوانان و ادارات کل تربیت بدنی در ایران اولویت های رشته های ورزشی استان ها شناسایی شد، سپس با استفاده از اطلاعات مربوط به اعضای تیم ملی بین سال های 1392 تا 1397 وضعیت آمایش سرزمین مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. گردآوری داده ها به وسیله چک لیست اولویت بدنی رشته های ورزشی انجام شد، جامعه آماری تمامی استان های کشور و نمونه آماری برابر جامعه آماری است. تحلیل داده ها با استفاده از روش آمار توصیفی و نمودار دایره ا ی انجام شد. یافته ها نشان داد: ورزش بانوان نیاز به نگرش جدی تری به بحث ورزش قهرمانی دارد، برای مثال در رشته پرمدالی مثل دو و میدانی تطابق معناداری بین اعضای تیم ملی و آمایش استانی رشته های ورزشی بانوان مشاهده نمی شود، این شرایط در بیشتر رشته های ورزشی انفرادی کم و بیش مشاهده شد. البته شرایط در رشته پر مدال قایقرانی کمی بهتر بود. در مورد رشته های تیمی هم یکی از بزرگ ترین خطاها عدم توجه به بحث باشگاه داری در آمایش سرزمین رشته های تیمی بانوان بود.
سیمای جامعه ایرانی در آیینه دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای آن که بتوانیم ایرانی آباد، آزاد و شاد بسازیم، لازم است که درک کاملاً درست و واقع بینانه ای از گذشته خود داشته باشیم. برای این منظور لازم است در کنار استفاده از منابعی که مورخان و جامعه شناسان فراهم می آورند، از منابعی دیگر، مانند متون ادبی و هنری نیز بهره بگیریم. به نظر می رسد که این قبیل متون از بهترین و قابل اعتمادترین منابع برای شناختن جامعه ایرانی هستند؛ زیراکه این منابع غالباً فرمایشی و سفارشی نیستند. افزون بر این، شاهکارهای ادبی و هنری نوعاً در حالتی از ناهوشیاری پدید می آیند و در این حالت شاعر یا نویسنده از سلطه نقاب ها و نفاق ها رهایی می یابد و سخنگوی ناخودآگاهِ خود و قوم خود می شود؛ به همین سبب به نظر می رسد متون هنری و ادبی دارای دلالت های جامعه شناختیِ ارزشمندی هستند و می توانند یافته های مورخان و جامعه شناسان را اصلاح یا تکمیل کنند. بی گمان دیوان حافظ، از جمله متونی است که در قله میراثِ ادبیِ کشور ما قرار دارند. دیوان حافظ گذشته از اشارات مستقیمی که به عناصر فرهنگی و اجتماعی ما دارد، از حیث ساختاری نیز به شکلی حیرت آور آینه ایران است. در این مقاله با بررسی سه موضوع مهم، یعنی 1) ساختار شعر حافظ، 2) زبانِ حافظ و 3) انشقاق فرهنگی معلوم می شود که دیوان حافظ آیینه ای زلال است که می توان سیمای ایران و ایرانی را در آن به روشنی دید و باور پیدا کرد که مطالعه حافظ درواقع یعنی مطالعه ایران.
Philosophy of Education for Elementary Children Considering the Role of Social Intelligence(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this study was to present a model of teaching philosophy to children considering the role of Social Intelligence in the academic year of 2018-2019. Methodology: This research was a descriptive-correlational study in terms of data gathering method and applied method was employed. The method of this applied research was qualitative-quantitative combination of exploratory and descriptive-correlation. In this research, firstly, through the study of literature and semi-structured interviews, the model of teaching philosophy to children was extracted in a participatory manner, based on which a researcher-made questionnaire was obtained and then through a questionnaire and data analysis, first, the structural model. Following a documentary review of studies on the teaching of philosophy for children in a participatory manner in Iran and the world, as well as a survey of Tehran's teachers of education to review the status quo and conduct semi-structured individual interviews and administering a social intelligence questionnaire. Implemented Philosophy Education Questionnaire for Children The model was then evaluated to evaluate the suitability of the proposed model. The statistical population in this section of the study was academic community experts and education professionals with executive backgrounds at decision-making levels. The sampling method in the qualitative section will be purposeful. The number of interviewees was also determined based on the principle of saturation of 15 persons. The second group of the statistical population of this study included 1800 teachers in all elementary school teachers in Tehran. Cochran formula was used to determine the sample size. According to this formula, 317 individuals were considered as sample size. In this study, multi-stage cluster sampling method was used to select statistical samples in quantitative section. Social Intelligence questionnaire was employed as a measurement tool for the qualitative part. Findings: The results showed that human cognition, relation of concepts to each other, social intelligence, concept definitions, reasoning about concepts and critical thinking respectively have the highest factor loadings and factor weight on the second-order factor six-factor model of philosophy of education for children. Also result showed that the extracte factor had acceptable fitness with the model. Conclusion: children cannot differentiate between their 'feelings' and their 'self'. Teaching children philosophy in a participatory way teaches them to accept what they feel, rather than trivialize or negate their feelings that make them think they are worthless or embarrassing. One of the most successful efforts to change student learning is the Philosophy Education Program for Children.
The Relationship between Organizational Knowledge and Alavi Meritocracy with the Mediating Role of Human Resource Management: Universities of the Eastern of Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: This study aimed to investigate the mediating role of human resource management in the relationship Alavi meritocracy and organizational knowledge. Methodoloy: This descriptive-correlational study was applied in terms of purpose. The statistical population consisted of 1050 employees of public, Payam-e-Noor and Islamic Azad universities in eastern Iran in academic year 2018-2019, of whom 275 were selected as a sample size by a multi-stage (cluster) sampling according to Krejcie and Morgan's table. Research instruments included Naghipurfar's (2013) Meritocracy Questionnaire and Knowledge Management Questionnaire, and Martin's (2011) Human Resource Management Questionnaire. The validity of the questionnaire was assessed by formal validity and its reliability was measured by Cronbach's alpha as 0.81. Also, Data were analyzed by correlation tests and structural equations using the SPSS 22 and Amos 20. Findings: Data analysis showed that there was a significant relationship between organizational knowledge and human resource management with the Alavi meritocracy of the staff (r = 0.61 and r = 0.5, respectively; P <0.01). The results of structural equations also revealed that the effect of organizational knowledge of the staff on Alavi meritocracy was indirectly significant. On the other hand, there was a positive and significant relationship between organizational knowledge and the mediating variable (human resource management) (r = 0.58, P <0.01). Moreover, human resource management directly affected Alavi meritocracy (r = 0.57, P <0.01). Conclusion: Organizational knowledge and human resource management of the staff affect Alavi meritocracy and Alavi meritocracy can be improved by promoting organizational knowledge and human resource management.
نقش ویژگی های شخصیتی ، سبکهای دلبستگی و صمیمیت در پیش بینی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : با توجه به اهمیتی که ویژگی های شخصیتی ، سبک های دلبستگی و صمیمیت می تواند در پیش بینی طلاق داشته باشد؛ هدف از انجام این پژوهش نقش سبک های دلبستگی، صمیمیت و ویژگی های شخصیتی زوجین در پیش بینی میزان طلاق کلیه زوج های متقاضی طلاق شهر تهران در سال های 1393 و 1394 بوده است. روش بررسی : جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه زوج های متقاضی طلاق شهر تهران در سال های 1393 و 1394 می باشد. نمونه مورد نظر شامل 322 نفر بود که به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه شخصیت (NEO) فرم بلند، پرسشنامه سبک های صمیمیت باگاروزی و پرسشنامه سبک های دلبستگی بود. یافته ها : تحلیل آماری نتایج نشان داد که ویژگی های شخصیتی، سبک های دلبستگی و صمیمیت 6/41 درصد از تغییرات طلاق را در سطح 01/0 پیش بینی می کنند. نتیجه گیری : نتایج این پژوهش نشان داد ویژگی های شخصیتی ، سبک های دلبستگی و سبک های صمیمیت به صورت مثبت طلاق را پیش بینی می کند. همچنین با افزایش نمره فرد در ویژگی های شخصیتی، سبک های دلبستگی و سبک های صمیمیت طلاق کاهش می یابد.
مقایسه میزان نارضایتی جوانان از ارتباط با پدر و مادر و نقش این نارضایتی در پیش بینی گرایش آنان به انحرافات اجتماعی (فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر، سه انحراف اجتماعی است که در همه جوامع وجود دارد. هدف این پژوهش، بررسی میزان این انحرافات، بررسی میزان نارضایتی جوانان از والدین، مقایسه نارضایتی جوانان از پدر و مادر و پیش بینی میزان تأثیر نارضایتی پدر و مادر بر سه انحراف مذکور است. جامعه آماری این پژوهش پیمایشی، کل دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه مازندران و نمونه آماری، 395 نفر است. ابزار سنجش نیز مقیاس میزان گرایش به انحراف (رجبی، 1394) و مقیاس فارسی نگرش فرزند به پدر و مادر (هودسن، 1992) است. بررسی نتایج نشان داد بین پسران و دختران در میزان گرایش جوانان به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر، تفاوت آماری معنی داری وجود دارد. بین میزان نارضایتی از پدر با میزان گرایش دانشجویان به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر، رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین بین میزان نارضایتی از مادر با میزان گرایش دانشجویان به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر، رابطه معنی داری وجود دارد. نارضایتی از مادر، بیشتر از نارضایتی از پدر در گرایش فرزندان به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر، قدرت پیش بینی دارد.
تجربه زیسته فرزندان طلاق در شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۶
206-167
حوزههای تخصصی:
مقدمه: طلاق به عنوان یک مسئله اجتماعی پیامدهای اجتماعی، عاطفی، اقتصادی زیادی برای فرزندان به همراه دارد اما تاکنون این مسائل از نظرگاه فرزندان موردتوجه قرار نگرفته است. اگرچه در سایر کشورها نیز تعداد کمی از تحقیقات به آن پرداخته اند اما نتایج آنها نشان دهنده تجربیاتی بیان نشده و شناخته نشده از سوی جامعه علمی است و این واقعیت خود منجر به تحمیل فشارهای بیشتر به کودکان شده است. بر این اساس در این پژوهش تلاش شده است اولین گام برای حل مشکلات فرزندان طلاق که همانا شناخت آنهاست، برداشته شود. روش: این پژوهش به روش گرانددتئوری (نظریه مبنایی) و با مصاحبه عمیق با 24 نفر از فرزندان خانواده های طلاق در گروه سنی 13 تا 18 ساکن شهر تهران، در سال 1395 انجام شد. یافته ها: تجربه مشترک فرزندان طلاق در مقوله ای با عنوان «معلق بودگی رانشی» قابل توصیف و تشریح است که ماحصل نابسامانی در فضای اجتماعی، خانواده بازسازی شده و سایر فضاهای زندگی فرد است و علی رغم به کارگیری استراتژیهای انطباقی مختلف توسط کودک، در بسیاری از مواقع قادر به سازگار شدن با شرایط نیست و این امر پیامدهای اجتماعی و روانی زیادی را برای او به همراه دارد. بحث: هرچقدر محیطی که کودک در آن زندگی می کند، طلاق را انگ آلودتر بداند، هرچه تغییرات ایجادشده در زندگی کودک بیشتر به عنوان استرس واره عمل کند و هرچه تاب آوری فضای زندگی کودک شکننده تر باشد و هرچقدر توانایی کودک در به کارگیری استراتژیهای کارآمد کمتر باشد، پیامدهایی که از طلاق نصیبش می شود، سخت تر و آسیب زننده تر خواهد بود. بر این اساس در کنار تلاشهایی که برای کاهش طلاق در جامعه صورت می گیرد پیشنهاد می شود به «طلاق کم آسیب» نیز توجه شود. برچسب زدایی از طلاق و کودکان طلاق اولین گام برای رسیدن به جامعه ای امن برای این گروه از کودکان است.
بررسی نقش فردگرایی در عرفی شدن ساختار و ذهنیت دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرفی شدن در دنیای جدید همه جوامع را درنوردیده است و به این معناست که دین در تحولات و ارزش های جوامع نقش کمرنگی دارد. در این بین عواملی متعددی در شدت این پدیده نقش دارند که یکی از آنها فردگرایی دوران مدرن است. این تحقیق با روش پیمایش به دنبال بررسی رابطه تجربی بین فردگرایی و عرفی شدن دانشجویان دانشگاه یزد بود. جامعه آماری این تحقیق دانشجویان تحصیلات تکمیلی (ارشد و دکتری) دانشگاه یزد در سال 1398 بود که با روش طبقه ای ساده 380 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. همچنین از ابزار پرسشنامه برای سنجش متغیرها استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین جنسیت و عرفی شدن (عینی و ذهنی) رابطه ای وجود نداشت ولی بین وضعیت تاهل و عرفی شدن عینی و شاخص کلی عرفی شدن رابطه وجود داشت. بین میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی و عرفی شدن رابطه معنی دار و مثبت وجود داشت. بین فردگرایی عمودی با عرفی شدن ذهنی، عینی و شاخص کلی فردگرایی رابطه وجود داشت ولی فردگرایی افقی تنها با بعد عرفی شدن عینی رابطه داشت. نتایج رگرسیون نشان داد که فردگرایی عمودی و استفاده از رسانه بیش از 16 درصد از واریانس متغیر عرفی شدن را تبیین کرد.
ناسیونالیسم، قومیت و قوم گرایی (مطالعه موردی شهر بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله رابطه ناسیونالیسم (باستانی، مدنی و مذهبی) با متغیرهای قومیت و قوم گرایی در میان گروه های قومی (تات، ترک، ترکمن، فارس و کرد) ساکن در شهر بجنورد مورد بررسی قرار گرفت. برای انجام پیمایش و توزیع پرسشنامه نمونه ای به حجم پانصد نفر به شیوه نامتناسب از میان مردان و زنان هیجده سال به بالای ساکن شهر بجنورد انتخاب شد. نتایج نشان داد؛ از میان متغیرهای مورد آزمون تنها دو متغیر مذهب و فاصله نسلی با ناسیونالیسم باستانی رابطه معنادار دارد و سایر متغیرها رابطه معناداری ندارند. همچنین از میان متغیرهای مورد آزمون فقط رابطه میان دو متغیر فاصله نسلی و سطح تحصیلات با ناسیونالیسم مذهبی معنادار است. ناسیونالیسم مدنی با هیچ کدام از متغیرهای مورد آزمون رابطه معناداری ندارد. رابطه بین قومیت، پایگاه اجتماعی- اقتصادی، سطح تحصیلات و جنس نیز معنادار بود و سایر متغیرهای مورد نظر رابطه معناداری با قوم گرایی نداشتند. در پایان می توان گفت گرایش به ناسیونالیسم مدنی اولویت اول و غالب مردم شهر بجنورد است و سپس ناسیونالیسم باستانی و ناسیونالیسم مذهبی در اولویت های بعدی آنها قرار دارند. همچنین رابطه ضعیف و مثبتی بین قوم گرایی و گرایش های سه گانه ناسیونالیسم ایرانی وجود دارد.
رابطه رهبری مثبت گرا و انزوای اجتماعی با نقش میانجی معنویت در کار در دوره همه گیری کووید– 19 (مورد مطالعه: دبیران شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه رهبری مثبت گرا و انزوای اجتماعی با نقش میانجی معنویت در کار در دوره همه گیری کووید– 19 انجام شد. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و براساس ماهیت و روش، توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری، دبیران دوره اول متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی 1398-1399 بود که از بین 1876نفر از آنان، 150نفر با استفاده از نرم افزارSample power و به شیوه نمونه گیری تصادفی – طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه های انزوای اجتماعی زاوالنتا و همکاران (2017)، رهبری مثبت گرای آقابابایی (1392) براساس نظریه کامرون (2007) و معنویت در کار میلیمان و همکاران (2003) بود که مقدار پایایی آنها به ترتیب، 79/0، 76/0 و 74/0 برآورد شد. روایی پرسش نامه ها به لحاظ محتوایی تأیید و تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS 24 وAmos انجام شد. نتایج نشان داد رهبری مثبت گرا به طور مستقیم بر انزوای اجتماعی، تأثیر معکوس و معنادار دارد و همچنین، معنویت در محیط کار، نقش میانجی را در رابطه رهبری مثبت گرا و انزوای اجتماعی دارد.
بررسی رابطه همبستگی خانواده و الگوی ارتباطی والدین با بحران هویت نوجوانان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه بین همبستگی خانواده و الگوی ارتباطی والدین با بحران هویت نوجوانان بود. روش پژوهش توصیفی، و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم در سال تحصیلی 99-1398 در حال تحصیل بودند می باشد و شامل 1100 نفر می باشند که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد حجم نمونه برابر 285 با روش نمونه گیری در دسترس استفاده شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش، پرسشنامه ارزیابی همبستگی خانواده السون و لاوی (1985)، پرسشنامه تجدید نظر شده الگوی ارتباطی خانواده فیتزپاتریک و ریچی (1994)، و پرسشنامه بحران هویت احمدی (1376) بوده اند. داده ها با فرمول همبستگی پیرسون و رگرسیون و با استفاده از نرم افزار SPSS 18 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین همبستگی خانواده و جهت گیری گفت و شنود با بحران هویت رابطه منفی و معنی دار، و بین جهت گیری همنوایی با بحران هویت رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. همچنین همبستگی خانواده و الگوی ارتباطی والدینمی توانند بحران هویت را پیش بینی کنند.
نشانه شناسی اجتماعی مدرنیزاسیون ایرانی در رمان مدیر مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جلال آل احمد به عنوان یک رمان نویس واقع گرا در آثار خود، به دنبال انعکاس وقایع و مسائل اجتماعی و فرهنگی در جامعه ایرانی بوده است. رمان مدیر مدرسه نیز مانند سایر آثار وی، بازتابی از ناکامی تجربه مدرنیت در ایران است. به تعبیری داستان روایت شده از مدرسه توسط جلال، نمایی از جامعه ایرانی است، که حضور هم زمان ارزش ها و باور های سنتی و رهاوردهای مدرن را در تقابل با یکدیگر تجربه کرده است. مطالعه حاضر در صدد بررسی و کشف نمود های مدرنیزاسیون در رمان مدیر مدرسه اثر جلال آل احمد با رویکرد نشانه شناسی اجتماعی برآمده است. نتایج تحقیق که بر اساس گام های دوازده گانه رویکرد نشانه شناختی اجتماعی تئو ون لیوون انجام شده است، نشان داد که جامعه ایرانی دوران نویسنده بی توجه به باور ها و ارزش های سنتی، به نوسازی و ورود عناصر مدرن در عرصه آموزش و سایر عرصه های زندگی اجتماعی اقدام کرده و علی رغم هزینه های مادی و انسانی قابل توجه، در عمل فرایند مدرنیزاسیون ایرانی ابتر مانده است. هر چند نویسنده برای این وضعیت جایگزین خاصی عرضه نمی دارد، اما تحول در این ارتباط را ناشدنی نیز نمی پندارد.
بازخوانی جامعه شناختی روایت سید جواد طباطبایی از " نظریه عام اصلاح دینی"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله خوانش سید جواد طباطبایی از مشروطیت به مثابه نظریه عام اصلاح دینی از منظر جامعه شناسی انتقادی مورد ارزیابی قرار کرفته است. مولف کوشیده است ایده محوری طباطبایی در باب مشروطه به مثابه اصلاح دینی از منظر جامعه شناسی حقوق را مورد نقد قرار دهد و مبنای روشی در این نقد بر این ایده استوار است که نظریه اصلاح دینی طباطبایی در نسبت با مفهوم مستقلات عقلی که در جامعه شناسی حقوق مورد مناقشه قرار گرفته است نیازمند واکاوی جدی می باشد. البته نکته مهم دیگر این است که طباطبایی تلاش کرده است بحث خویش را به مفهوم امر ملی گره بزند و از آن طریق ایده محوری ایرانشهری را برجسته بنماید. در این مقاله تلاش شده است مبانی نظریه اصلاح دینی طباطبایی مورد مداقه و نقدهای او بر روشنفکری دینی مورد واکاوی قرار بگیرد.
Designing a Model of Professional Competence of Managers Based on the Development of Creativity and Innovation in Primary Schools(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Perpose: The aim of this study was to design a model of professional competence of principals based on the development of creativity and innovation in primary schools. Methodology: The method of the present study was a combination of exploratory type in which the qualitative method was performed using the underlying theory and the quantitative method was performed using the structural equation model. The statistical population of the study was in the quantitative part of all primary school principals in Tehran in the academic year 2019-20 and in the qualitative part of all experts in the field of education in Tehran. Sampling in the quantitative part using stratified stratified sampling method 196 managers of 22 districts of Tehran were selected and in the qualitative part 17 people were selected using purposive sampling with emphasis on the principle of theoretical saturation. The research tools in the qualitative part were in-depth semi-structured interviews with 5 questions and in the quantitative part of the researcher-made questionnaire to assess the components of manager’s professional competence. Since the content of the questionnaire shows the components that have the highest coefficient of importance, according to the approval of the questions by experts, the validity of the content of the questionnaire has been confirmed. The total alpha coefficient of the design questionnaire identifying the pattern of professional competence of principals based on the development of creativity and innovation in primary schools is 0.937 or 94% that the tool used has a good reliability. Data were collected in the qualitative section by grounded theory method and then analyzed by testing structural equation modeling using Smart PLS software. Findings: The results of exploratory and confirmatory factor analysis showed that the components of motivation, management, technology, attitude-behavioral, cognitive-skill components and indicators of professional competence of principals are based on the development of creativity and innovation in primary schools. Also, the model fit indices that were performed using the structural equation model showed that the research data had a suitable fit with the model of professional competence of principals based on the development of creativity and innovation in primary schools. Conclusion: Based on the results of the research, attracting and employing competent managers, especially in the critical elementary school, requires the creation of a human resources system in which meritocracy prevails.
گویاوری کلاس های یک دانشگاه در دیوان نشانه شناسی: دلالت های مدیریتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله در چارچوب مطالعات نفسیری، نشانه شناسی کلاس های درس یک دانشگاه برای ایجاد آگاهی انتقادی درباره معانی و نحوه عمل کردن نشانه های موجود در متن آلایه های فیزیکی آن به پیوست آموزه های مدیریتی منبعث از آن بود. برای تحقق این هدف، پس از گرفتن عکس از عناصر ساختاری کلاس های درس دانشگاه مورد مطالعه، تعداد 7 عکس به عنوان نمونه برای تجزیه و تحلیل انتخاب شدند. معیار غربال گری عکس ها، ضابطه قابلیت یادگیری بیشتر از متون دیداری بود. در ادامه، داده ها با استفاده از روش های نشانه شناسی سوسور و بارت مورد تجزیه و تحلیل واقع شدند. یافته های پژوهش ما را به کشف 5 اسطوره دلالت نمودند: اسطوره استاد-شاگردی (لزوم تبعیت محض شاگرد از استاد در مقام آموزش و تکیه بر آراء و اندیشه های مطرح شده توسط او در عوض مواجهه منتقدانه و یا شالوده شکنانه با آن اندیشه ها یا هم آموزی)، اسطوره نظم-نسق (القای معنایی مستحسن به رعایت نظم در سازمان برای سامان مندی امور)، اسطوره مهتری-کهتری/ ارباب-رعیتی (ایجاد ناگزیر نظام طبقاتی در سازمان)، اسطوره دارندگی-برازندگی (عدم اهتمام بایسته نسبت به کاربست و نگه داشت اموال و امکانات عمومی سازمان) و اسطوره پت-مت (عدم همه جانبه نگری در برنامه ریزی و بسیج منابع و امکانات سازمان).
واکاوی بحران هویت زنان زیر تیغ داعش در رمان الکافره بر پایه نظریه اریکسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت تصویری ذهنی است که شخص در پاسخ به «چه کسی بودن؟» و «چگونه زیستن؟» خود می دهد. این مقوله که توسط جامعه به افراد اطلاق می شود، تدوینی از خویشتن است که نحوه رفتار، اندیشه و احساسات شخص را تبیین می کند. این مسئله روانی- اجتماعی این امکان را به فرد می دهد تا بازخورد خود را نسبت به جهان پیرامون و دیگران مشخص کند. به عبارت دیگر؛ هویت، پدیده ای ثابت نیست، بلکه دارای لایه و ابعادی گوناگون است که همین سیال بودنش، سبب پویایی و قرارگیری اش در معرض خطر می َشود، و در نهایت خطری که وارد لایه های بنیان هویت می شود، بحران آن را به وجود می آورد. اریک اریکسون اولین کسی است که اصطلاح «بحران هویت» را به کار برد و مراحل رشد انسان را به هشت مرحله تقسیم کرد که پنجمین مرحله آن «هویت» نام دارد. رمان الکافره اثر علی بدر ، رمانی اجتماعی با پی رنگی فمنیستی است که مؤلفه اصلی آن را بحران هویت زنانی تشکیل می دهد که زیر تیغ داعش زندگی می کنند و از هویت فردی، اجتماعی و خانوادگی برخودار نیستند. هدف از این پژوهش، آشنایی خوانندگان ایرانی با وضعیت زنان و جامعه تحت سلطه داعش در رمان الکافرهالکافره بر پایه نظریه اریکسون و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی است. یافته این پژوهش بیانگر آن است که نویسنده با یک اثر اجتماعی با رویکردی زنانه، افق های تازه ای را از مسائلی مانند حقوق زنان در چنگال داعش، مردسالاری، نابسامانی اجتماعی و فرهنگی جامعه تحت سلطه داعشیان می گشاید و زخم ها و جراحت هایی را که از رهگذر اشغال عراق بر پیکره زنان جامعه وارد شده است، ترسیم می کند.
اثربخشی انزوای اجتماعی، تنهایی و هویت دینی سالمندی بر از خود بیگانگی اجتماعی آنها (مورد مطالعه: آسایشگاه های سالمندی شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
106 - 134
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی مدل نظری رابطه تنهایی ، هویت دینی و انزوای اجتماعی سالمندی بر ابعاد مفهومی از خود بیگانگی اجتماعی آنها در جامعه آماری مربوط به آسایشگاه های شهر رشت در سال 1398 انجام گرفته است.روش آماری بر مبنای مدل رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر است. جامعه آماری شامل شش آسایشگاه بود که عبارتند از: معلولین، کوثر، شالیزار، مریم، رنگین کمان زندگی و ماندگارکه بصورت شبانه روزی اداره می شد.بطور کلی تعداد 603 سالمند در آن آسایشگاه ها ساکن بودند که بر اساس جدول نمونه گیری مورگان و کریسی تعداد 235 انتخاب شدند. در نتیجه متغیر انزوای اجتماعی دارای بیشترین تأثیر در گرایش سالمندان به طرف از خود بیگانگی اجتماعی بود و شاخص هویت دینی دارای کمترین تأثیر بود. درنتیجه سالمندان به دلیل تمایل اندک به دو شاخص تنهایی و انزوای اجتماعی بیشتر به طرف متغیر تابع از خود بیگانگی اجتماعی میل داشتند بر عکس تأثیر هویت دینی سالمندان که عمیق و اساسی بود.
بررسی خلقیات ایرانیان در واقعه ی رژی (بررسی سه مصداق جمع گرایی، استبدادستیزی و قانون گریزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلقیات ایرانیان از جمله موضوعاتی است که طی دهه های اخیر به آن پرداخته شده است؛ اما در همه ی پژوهش های انجام شده، با رویکرد صفر و یکی مورد بررسی قرار گرفته است. در این مقاله تلاش نمودیم ، نشان دهیم که خلقیات ایرانیان امری فازی است و نمی توان با رویکرد صفر و یکی به آن پرداخت. ازاین رو، در این پژوهش با استفاده از روش فازی به خلقیات ایرانیان در واقعه ی رژی پرداختیم. نتایج پژوهش نشان داد که مردم در واقعه ی رژی نمرات عضویتی را در ویژگی هایی چون جمع گرایی، استبدادستیزی و قانون گریزی به خود اختصاص دادند. در مصداق جمع گرایی، مشارکت مردم در اعتراض به قرارداد رژی (92/0) نمره ی عضویت فازی، در استبدادستیزی، شاخص مبارزه تا دستیابی به هدف (81/0) نمره ی عضویت فازی و در قانون گریزی، تهدید جانی مسلمانان و بیگانگان (06/0) نمره ی عضویت فازی را به خود اختصاص داد. بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت که رویکرد فازی به خلقیات ایرانیان می تواند نتایج مناسب تری نسبت به رویکرد دوارزشی صفر و یکی به دست دهد.
رابطه سبک زندگی سلامت محور با خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۳
47 - 84
حوزههای تخصصی:
خشونت از مباحث جهانی بوده که همواره مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک زندگی سلامت محور با خشونت خانگی است. در این پیمایش از پرسشنامه پوررحیمیان (1393) و از پرسشنامه سبک زندگی لعلی، عابدی و کجباف (1391) برای سنجش متغیر سبک زندگی سلامت محور استفاده شده است. بدین منظور و جهت پی بردن به رابطه سبک زندگی سلامت محور با خشونت خانگی بر اساس فرمول کوکران تعداد384 نفر از زنان متاهل شهر یزد را به روش نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای و با ابزار پرسشنامه مورد پیمایش قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین سبک زندگی سلامت محور و خشونت خانگی رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد. همچنین بین تمامی ابعاد سبک زندگی سلامت محور (سلامت جسمانی، ورزش و تندرستی، کنترل وزن و تغذیه، پیشگیری از بیماری ها، سلامت روانی، سلامت معنوی، سلامت اجتماعی، اجتناب از داروها و مواد، پیشگیری از حوادث وسلامت محیطی) با خشونت خانگی علیه زنان رابطه معکوس و معنی داری وجود داشت. مدل معادله ساختاری نیز حکایت از تأثیر معکوس سبک زندگی سلامت محور بر خشونت خانگی داشت و شاخصهای برازش مدل نیز بیانگر مطلوبیت حمایت داده ها از مدل بود. نتایج پژوهش نشانگر اهمیت دو بعد از ابعاد سبک زندگی سلامت محور است: یکی کنترل وزن و تغذیه و دیگری ورزش و تندرستی. اساساً زنانی که ورزش می کنند حتی اگر مورد خشونت هم واقع شوند بهتر می توانند روحیه خود را حفظ کرده و همچنان برای جلوگیری از اعمال خشونت به دنبال راه حل های جدید باشند.