فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۸۱ تا ۲٬۳۰۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۷
328 - 351
حوزههای تخصصی:
ازدواج رابطه منحصربه فردی است که غنی سازی روابط زوجین، نقش مهمی در تحکیم و رضایت مندی آن دارد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی مهارت های غنی سازی زندگی زناشویی مبتنی بر فرهنگ بر مبنای روش شناسی کیو انجام شد. برای ایجاد فضای گفتمان با 24 نفر از افراد عادی و 16 نفر از افراد متخصص در حوزه خانواده در استان خراسان شمالی، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. افراد نمونه به صورت هدفمند انتخاب شدند و نمونه گیری تا رسیدن به مرحله اشباع ادامه یافت. 34 عبارت توسط متخصصان به ترتیب اولویت دسته بندی شدند. تحلیل عاملی دسته کیو با چرخش واریماکس، حاکی از وجود شش عامل بود. یافته ها نشان داد که از دید متخصصان حوزه خانواده، مهم ترین مهارت ها برای غنی سازی زندگی زناشویی به ترتیب عبارت اند از: خودشناسی و آگاهی از تفاوت های شخصیتی، مهارت های ارتباطی، واقع نگری، مهارت های دینی و معنوی، مدیریت هیجانی و آگاهی از چرخه تکاملی خانواده. براساس عامل های شناسایی شده، محتوای پروتکل آموزشی برای غنی سازی زندگی زناشویی در هشت گام ارائه شد. نتایج این پژوهش می تواند برای آموزش به زوج هایی که در آغاز مسیر زندگی زناشویی هستند مورد استفاده قرار گیرد. همچنین مشاوران خانواده و ازدواج می توانند از یافته های پژوهش برای آموزش های پیش از ازدواج و آموزش به زوجینی که در سال های اول زندگی مشترک هستند استفاده کنند.
اولویت بندی شاخص های سیاست جنایی اجرایی پلیس در پیشگیری از بزه دیدگی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
23 - 52
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: آنچه موجب نگرانی متولیان امر پیشگیری شده، افزایش نرخ بزه دیدگی و کاهش میانگین سن بزه دیدگی دانش آموزان است. هدف کلی پژوهش، اولویت بندی شاخص های سیاست جنایی اجرایی پلیس در پیشگیری از بزه دیدگی دانش آموزان است.روش : این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری آن معاونان و مدیران لایه اول ناجا، اعضای هیئت علمی دانشگاه امین و نهادهای (قضایی، آموزش وپرورش، بهزیستی، کانون اصلاح و تربیت) را دربرمی گیرد که با روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 70 نفر از آن ها انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی سازه و پایایی ترکیبی آن مورد تأیید قرار گرفته است. برای تجزیه وتحلیل داده ها و اولویت بندی از ضرایب استاندارد با استفاده از نرم افزار PLS3استفاده شده است.یافته ها: در میان سیاست های حمایتی پلیس، شاخص های کنترل شبکه های اجتماعی با بار عاملی 0/917 و آگاه سازی و هشدار به والدین با بار عاملی 0/848 و در میان سیاست های مشارکتی، شاخص های نشست گروهی مشترک با خانواده با بار عاملی 0/961، ضابط آموزش دیده با بار عاملی 0/944 و رعایت شرایط روحی و جسمی با بار عاملی 0/924 و در میان سیاست های تعاملی، شاخص های تعامل و هماهنگی با رسانه و مدارس با بار عاملی 0/935، تسهیل سازش و جبران خسارت به بزه دیدگان با بار عاملی 0/926 و توسعه و ارائه خدمات به دانش آموزان با بار عاملی 0/915 بیشترین اهمیت را دارند.نتیجه گیری: لازمه تدوین سیاست جنایی - اجرایی کارآمد، ابتدا شناسایی و اولویت بندی شاخص های آن و سپس توجه و اهتمام ویژه به این شاخص ها در سطوح درون و برون سازمانی است.
هنر درباری و خشونت نمادین (مورد مطالعه: طراحی قالی عصر صفوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره سوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
101 - 78
حوزههای تخصصی:
هنر در عصر صفوی در همراهی با گفتمان(های) مسلط جامعه به یک ابزار قدرت و در سطحی دیگر به خشونت نمادین بدل میشود، این مسئله از آنجا که بسیاری از هنرهای صفوی از جمله قالیبافی در کارگاههای درباری تولید می شده اندو تحت حمایت و نظارت مستقیم دربار بوده قابل تامل است و این ذهنیت را تشدید می نماید که دربار به نوعی تلاش داشته علایق و جهانبینی خود را تا بر روی این تولیدات هنری فرهنگی و اجتماعی انعکاس دهد. نقشمایه ها، نمادهاو نشانه ها در قالی سبک شهری، بازتاب دهنده ی گفتمانهای غالب و نشاندهنده مناسبات و روابط موجود در جامعه و ارزشها و هنجارهای آن می باشد، این میدان جدید یکی از قویترین میدانهای هنری عصر صفوی بوده که اشکال بالقوه ایجاد نمود که در شرایط خاص فعال و کاربردی شدند.هدف اصلی پژوهش شناسایی رابطه گفتمانی بر میدان قالی صفوی و تجلیات خشونت نمادین بر طرح و نقش قالی این دوره است. ماهیت پژوهش کیفی و تاریخی است و با روش تحلیلی توصیفی به تبیین عملکرد گفتمانی و مظاهر خشونت نمادین در میدان قالی سبک شهری دوران پرداخته است. رویکرد مورد استفاده در تفسیر، نظریه قدرت نمادین پی یر بوردیو میباشد. این رویکرد سبب گردید تا دریابیم نظارت و توجه ویژه به کیفیت و تولید و استفاده دولت صفویه از فرهنگ و هنر برای توسعه و تعمیق گفتمان های خود موجب شکل گیری میدانهای تخصصی در حوزه های گوناگون و بلاخص میدان جدید قالی سبک شهری شده است.خشونت نمادین نیز حاصل شکل گیری همین میدان تخصصی است و به کنشگر این امکان را می دهد که هنر را آنگونه خلق کند که شرایط میدان قدرت اقتضا می کند.
تدوین مدل ساختاری رفتارهای پرخطر جوانان براساس مهارت مدیریت خشم با نقش واسطه ای تاب آوری: تأکید بر ابعاد انتظامی - امنیّتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
141 - 166
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : در بین عوامل متعدد مرتبط با رفتارهای پرخطر گروه های سنی جوان، مهارت مدیریت خشم و میزان تاب آوری آن ها به عنوان مجموعه ای از مهارت ها و استعدادهای روانی یکی از مهم ترین عوامل پیش بینی کننده رفتارهای پرخطر و درنتیجه میزان انتظام و امنیّت جامعه انسانی به شمار می رود؛ زیرا در بین گروه سنی مورد مطالعه روابط درهم تنیده و پیچیده ای وجود دارد. ازاین رو، هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری نقش مهارت مدیریت خشم بر رفتارهای پرخطر جوانان با واسطه گری تاب آوری است. روش : این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری را دانشجویان دانشگاه آزاد تبریز در سال تحصیلی 1399-1400 تشکیل می دهند که براساس آمار اخذشده حدود 27000 نفر هستند. نمونه آماری براساس جدول کرجسی مورگان، تعداد 383 نفر از طریق فراخوان اینترنتی به صورت داوطلبانه و آنلاین (برخط) با توجه به محدودیت تردد کرونا در پژوهش حاضر شرکت کردند. در ادامه، برای جمع آوری داده های موردنیاز از پرسشنامه های مهارت کنترل خشم حاجتی و همکاران (1387)، ابعاد تاب آوری واگنیلد (2009) و پرسش نامه خطرپذیری ایرانی (1387) بهره برداری شد و سپس، برای تجزیه وتحلیل داده های احصائی از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد، مدل پیشنهادی از برازش قابل قبولی برخوردار است؛ زیرا تصریح شد اثر مستقیم مهارت مدیریت خشم بر رفتارهای پرخطر )001/0),P(363/0- ( و اثر غیرمستقیم (022/0),P(427/0- ( و همچنین اثر کل بین متغیرها (001/0),P(424/0- ( می باشد که هر سه از نظر آماری معنادار هستند و این بدین معناست که مهارت مدیریت خشم به طور مستقیم و غیرمستقیم با رفتار پرخطر رابطه معناداری دارد. نتیجه گیری: مهارت مدیریت خشم موجب افزایش میزان تاب آوری و درنتیجه سبب کاهش گرایش به رفتار پرخطر و افزایش نظم و احساس امنیّت اجتماعی در بین جوانان می شود.
دروغ در سه گانه اصغر فرهادی (نشانه شناسی فیلم های «چهارشنبه سوری»، «درباره الی» و «جدایی نادر از سیمین»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله پیش رو بررسی سه فیلم از آثار اصغر فرهادی «چهارشنبه سوری»، «درباره الی» و «جدایی نادر از سیمین» است که به موضوع دروغ پرداخته اند. نویسندگان با استفاده از تحلیل روایت و بهره گیری از روش نشانه شناسی و رمزگان فیسک (رمزگان فنی، اجتماعی و ایدئولوژیک) کوشیده اند تا زمینه ها و کارکردهای دروغ را در این سه روایت سینمایی واکاوی کنند. مطالعه حاضر با تقسیم بندی دروغ به سه نوع دروغ به مثابه مفّر، دروغ به عنوان دام و سلاح و دروغ به عنوان گریس (تسهیل گر امور روزمره)، نشان دهنده آن است که دروغ در آثار فرهادی نشئت گرفته از اضطرار بوده و به مثابه مفر عمل می کند. در این میان، نشانه شناسی سه فیلم مذکور نشان می دهد که جامعه ایرانی به نمایش درآمده در این آثار و مقتضیات آن برای شخصیت های سه روایت، در برخورد با مسائل مختلف، راه گریزی جز توسل به دروغ باقی نمی گذارد.
ارائه مدل و رتبه بندی شایستگی های اساتید مدعو دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
۱۸۸-۱۶۵
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث اصلی در نظام آموزش عالی، گزینش اساتید دانشگاهها خصوصا اساتید مدعو می باشد. هدف این پژوهش، ارائه مدل و رتبه بندی شایستگی های اساتید مدعو بوده که در واحد تهران شمال دانشگاه آزاد انجام گرفته است و پژوهشی کاربردی محسوب می شود. در این تحقیق از روش ترکیبی ( کیفی-کمی ) استفاده شد. ابتدا ضمن ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺍﺩﺑیﺎﺕ پژوهش ﻭ ﻣﺪﻝ ﻫﺎی ﺷﺎیستگی، 16 نفر از خبرگان دانشگاهی با روش هدفمند انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گردید تا اشباع نظری حاصل شد و مدل اولیه شایستگی های اساتید با روش تحلیل محتوا حاصل شد. بر اساس شایستگی های مدل اولیه، پرسشنامه ای طراحی و در بین 5 نفر از خبرگان دانشگاهی که به روش گلوله برفی انتخاب شده بودند، توزیع شد. با انجام فرایند دلفی در سه مرحله، مدل اصلاح شده شایستگی ها حاصل شد. در مرحله اعتباربخشی مدل، پرسشنامه ای تدوین و دربین 285 نفر از اساتید توزیع گردید و با نرم افزار Lisrel داده ها تحلیل شده و در نهایت، مدل شایستگی اساتید در 3 بعد (شخصیتی، علمی، اخلاقی) ، 6 مولفه (فردی، بین فردی، حرفه ای، عمومی، عینی و ذهنی) و 33 شاخص ارائه گردید. برای رتبه بندی شایستگی ها با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی، پرسشنامه مقایسات زوجی در بین 7 نفر از خبرگان دانشگاهی که با روش هدفند انتخاب شده بودند، توزیع شد و داده ها با نرم افزار Expert Choice تحلیل شدند. نتایج نشان داد شایستگی شخصیتی-فردی با وزن 286/0 دارای بیشترین اهمیت می باشد. بعد از آن شایستگی های علمی-حرفه ای با وزن 263/0 ، شایستگی شخصیتی-بین فردی با وزن 180/0 ، شایستگی اخلاقی-عینی با وزن 148/0 ، شایستگی اخلاقی-ذهنی با وزن 078/0 و شایستگی علمی-عمومی با وزن 046/0 در مراتب بعدی قرار دارند.
رابطه بین جوّ مدرسه و هویت اجتماعی دختران (مورد مطالعه: دانش آموزان شهر کرمان)
منبع:
پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
153 - 179
حوزههای تخصصی:
نوجوانی دوران حساسی در تشکیل هویت اجتماعی دختران در دنیای مدرن همراه با تغییرات مداوم و جهانی شدن است. هدف اساسی این مقاله بررسی رابطه میان ابعاد جوّ مدرسه و ارتباط با دوستان با هویت اجتماعی در میان دختران دبیرستانی شهر کرمان است. در پژوهش حاضر، نظریه گیدنز و روتر و روش پیمایش و ابزار پرسشنامه به کار گرفته شده است. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر کرمان در سال 1397 هستند. تعداد نمونه 380 نفر است که با روش نمونه گیری طبقه بندی متناسب با حجم نمونه انتخاب شدند. نتایج آمار توصیفی و استنباطی به دست آمده از داده ها با نرم افزار SPSS نشان می دهد: الف) هویت اجتماعی اکثر دختران دبیرستانی در سطح متوسط قرار دارد. ب) میان جو مدرسه و ارتباط با دوستان با هویت اجتماعی دختران نوجوان رابطه مستقیم و معنا دار وجود دارد؛ یعنی با افزایش جو عاطفی، آموزشی، تعادل جویی، رویارویی و انتظاری مدرسه، هویت اجتماعی در دانش-آموزان بیشتر می شود. ج) اجرای تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که چهار متغیر جو رویارویی مدرسه، ارتباط با دوستان، جو انتظاری و جو آموزشی مدرسه بر شدت هویت اجتماعی اثر دارند و 35 درصد آن را تبیین می کنند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که توجه به وضعیت مدارس از بعد اجتماعی رسمی و غیررسمی و سپس ابعاد هنجاری، آموزشی، عاطفی، مدیریتی مدرسه در هویت اجتماعی دختران نقش مهمی ایفا می کند. با پایه ریزی درست مقدمات هویت اجتماعی می توان هم عملکرد آن ها در برابر تغییرات اجتماعی را بهبود بخشید و هم از مشکلات تحصیلی و مسائل اجتماعی آینده پیشگیری نمود.
جدایی گزینی فضایی یا جدایی گزینی اجتماعی؟ بررسی مقایسه ای الگوهای ازدواج زنان مناطق بالا و پایین شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی و دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۸۲)
129 - 150
حوزههای تخصصی:
جدایی گزینی فضایی طبقات اجتماعی در بیشتر مواقع با جدایی گزینی اجتماعی همراه است؛ بدان معنا که الگوهای رفتار اجتماعی نیز متناسب با جدایی گزینی فضایی طبقاتی تغییر می کنند. بر این اساس، انتظار می رود افراد متعلق به طبقات مختلف که در مناطق جدا از هم زندگی می کنند، الگوهای رفتاری متفاوتی داشته باشند. هدف اصلی این پژوهش، مقایسۀ الگوهای ازدواج زنان در مناطق بالا و پایین شهر همدان است. الگوهای ازدواج عبارت اند از: الگوهای سنی، نحوۀ آشنایی، میزان شیوع ازدواج خویشاوندی، ازدواج درون قومی و نیز تفاوت ها در معیارهای ازدواج. فرض بر این است که منطقه (تجلی جدایی گزینی طبقاتی) با الگوهای ازدواج ارتباط دارد. در این پژوهش از نظریه های جغرافیای اجتماعی معطوف به کنش ورلن و نظریۀ قومی - فرهنگی و همانندی مشخصه ها استفاده شده است. روش پژوهش، روش پیمایشی و جمعیت مطالعه شده شامل زنان متأهل مناطق بالا و پایین شهر همدان است. حجم نمونۀ بررسی شده 325 نفر است که ازطریق فرمول کوکران و بعد از پیش برآورد صفت در جامعه برآورد شده است. روش نمونه گیری نیز نمونه گیری طبقه ای است. داده ها با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شده اند. از آزمون های کای اسکوتر (خی دو)، آنالیز واریانس و آزمون T برای بررسی ارتباط متغیرها استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دادند میانگین سن ازدواج در مناطق پایین شهر از مناطق بالای شهر کمتر بوده است (اختلاف حدود 7 سال و Sig =.000). در زمینۀ الگوی ارتباط قبل از ازدواج، تفاوت چشمگیری میان این دو منطقه وجود نداشت (Sig =.206). الگوی ازدواج خویشاوندی (Sig =.023) و انطباق قومیتی زوجین نیز در مناطق پایین شهر بیشتر بوده است (Sig =.000). معیارهای اقتصادی ازدواج در مناطق بالای شهر اهمیت بیشتری داشته است (Sig =.000). الگوی سنی و معیارهای ازدواج برحسب قومیت، تفاوت معنادار داشت (Sig =.000). با توجه به این نتایج می توان گفت جدایی گزینی های فضایی تنها در برخی موارد با جدایی گزینی های اجتماعی همپوشانی دارند.
سرمایه اجتماعی زمینه ساز توسعه اقتصادی(موردمطالعه: منطقه آزاد ارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
245 - 270
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل اصلی رشد و توسعه اقتصادی، سرمایه اجتماعی است. سرمایه ای که زیربنای توسعه فرهنگی، اقتصادی، سیاسی یک شهر و حتی یک کشور است. این پژوهش با هدف ترسیم مدل سرمایه اجتماعی برای تحقق اهداف توسعه اقتصادی مناطق آزاد به انجام رسیده است؛ روش پژوهش کیفی و با استفاده از نظریه داده بنیاد می باشد؛ تکنیک جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق و روش نمونه گیری، نمونه گیری هدفمند می باشد که تا مرحله اشباع نظری جمع-آوری داده ها ادامه یافته است. جامعه آماری پژوهش کارشناسان فعلی وسابق منطقه آزادارس می باشند که از بین آنان، 15 نفر به عنوان مطلع کلیدی انتخاب و با آنان مصاحبه شد. نتایج پژوهش حاکی از این است که از جمله شرایط مداخله گر موثر در توسعه اقتصادی منطقه آزاد ارس بر پایه سرمایه اجتماعی می توان به مواردی مانند عوامل اجتماعی و فرهنگی، عوامل سیاسی و دولتی و برنامه های آموزشی و اطلاع رسانی اشاره کرد؛ استراتژی های مربوط به سرمایه اجتماعی که در توسعه اقتصادی منطقه آزاد ارس از دید پاسخگویان حائز اهمیت می باشند عبارتند از: اعتمادسازی، آموزش و آگاهی، شبکه سازی و گسترش روابط اجتماعی و مشارکت مدنی که نظارت راهبردی به عنوان مقوله مهم و موثر در این زمینه مطرح می باشد؛ در بررسی پیامدهای توسعه اقتصادی منطقه آزاد با در نظر گرفتن نقش سرمایه اجتماعی پاسخگویان به مواردی مانند افزایش تولید داخلی، افزایش میزان اشتغال و افزایش ظرفیت داخلی با تاکید بر منابع انسانی اشاره داشته اند. در نهایت در بررسی راهبردهای موثر نیز، توجه به مقوله عوامل سیاسی و دولتی به عنوان راهبرد موثر در توسعه اقتصادی منطقه آزاد ارس مطرح شده است.
بررسی ترانه های سیاسی در دوره پهلوی (1320 – 1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
49 - 29
حوزههای تخصصی:
ترانه ها به دور از پیچیدگی برای درک پیام ها، با استفاده از زمینه جذب کننده موسیقی توانسته اند پیام رسان هنری موثری برای عامه مردم باشند. پژوهش در ترانه ها به علت خاستگاه مردمی آن شیوه ای کارآمد برای فهم فرهنگ جامعه است، در این جستار به روش تحلیل محتوا، مقوله های سیاسی در ترانه های دوره پهلوی (1320– 1357) بررسی و طبقه بندی شده اند و به نمونه های آن ها پرداخته ایم. ترانه، اصطلاحی عام است که به انواع قالب های شعری آهنگین یا همراه موسیقی به ویژه به تصنیف گفته می شود. یافته های پژوهش نشان می دهند که ترانه های سیاسی بخش قابل توجهی از ترانه ها را در برگرفته اند و بیشترین بسامد سیاسی در ترانه ها نیز در دهه چهل و پنجاه شمسی پدید می آید. این ترانه ها به بخش های ترانه های سیاسی معاصر و سرودهای سازمان های سیاسی تقسیم بندی می شوند. در این ترانه ها که با زندگی جامعه ارتباط دارند، تصاویری از بافت جامعه و سیاست با گفتمان اختناق و نارضایتی ارائه شده اند. پیام های اعتراضی نیز در این ترانه ها و تصنیف ها، به شکل یک شِکوه یا افشای همراه با ناامیدی از تغییر وضعیت موجود و گاه همچون دعوتی به یک مبارزه و فعالیت علیه وضع موجود بیان شده اند. مقولاتی که در این ترانه ها به کار رفته اند شامل انتقاد اجتماعی، میهن دوستی و پیوستگی ملی، اختناق و اعتراض، انقلاب و امید هستند.
Psychometric Properties of the Friendship Self-Regulation Questionnaire (SRQ-F) at the Emerging Adulthood(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Perpose: The purpose of this study was to investigate the psychometric properties of the Friendship Self-Regulation Questionnaire (SRQ-F) in students. Methodology: In a descriptive-correlation and validation study, 216 and 226 graduate students from Ferdowsi University of Mashhad selected through multi-stage sampling method. Data were collected using the Friendship Self-Regulation Questionnaire (Ryan & Connell, 1989), Basic Need Satisfaction in Relationships (LaGuardia, et all, 2002) and Subjective Vitality Scale-State level Version (Ryan & Frederick, 1997). Internal consistency, exploratory and confirmatory factor analysis and criterion validity were analyzed. Findings: The results showed that the scale had four-factor structure with the variance explained 67.20%. The confirmatory factor analysis was confirmed. The scale had good construction reliability. The criterion validity confirmed in relation to basic need satisfaction in relationships and subjective vitality in friendship (P≤0.01). Conclusion: The Friendship Self-Regulation Questionnaire (SRQ-F) had good internal consistency as well as exploratory and confirmatory validity in students. This questionnaire can be used as a valid instrument in future studies.
بررسی دلایل افول هنر آوانگارد در روسیه و نسبت آن با تصلُّب ایدئولوژی در بازه زمانی پیش از انقلاب اکتبر تا پایان دوران زمامداری استالین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همان طور که همه می دانیم مبانی فکری مارکس متأثر از فلسفه هگل بود و به همین دلیل وی در مواجهه با دوگانه معروف هنرمستقل و هنرمتعهد (کانت - هگل) طرف هنرمتعهد هگلی را می گرفت. از لحاظ نظری، این سوگیری به معنای رد خودمختاری و استقلال اندیشمند و مردود دانستن تفرّد سوژه خلاق در ساحت خلق اثر است، اما در عمل خواهیم دید که با توجه به ذات انسان باورانه ادعاهای اتوپیاگرایانه کمونیستی (برابری جامعه بی طبقه)، لاجرم سویه های اومانیستی در آراء متقدم مارکس نیز مشاهده می شود. همین سویه هاست که موتور محرکه هنرمندان نوگرای چپ در سال های منتهی به انقلاب اکتبر شد. در این نوشتار سعی شده تا به جستجوی ریشه های رشد هنرآوانگارد (هنر مارکسیستی پیش از انقلاب اکتبر) در آراء متقدم مارکس پرداخته و حتی الامکان نشان داده شود که چگونه کم رنگ شدن این آموزه ها و سنگینی کفه ترازوی اندیشه مستقل متعهد به سمت رویکرد هگلی و تصلّب نظام ایدئولوژیک، اسباب افول اندیشه نوگرا در فاصله زمانی پسا مارکس [پیش از انقلاب] تا اوج ایدئولوژی استالینیستی را در سپهر اندیشه چپ، فراهم کردند. این مقاله مطالعه ای موردی در باب «نسبت هنر و ایدئولوژی» است که به قبل و بعد انقلاب اکتبر روسیه اختصاص یافته اما به لحاظ نظری، نتایجی قابل تعمیم دارد.
Relationship between Communication Skills with Life Satisfaction among Students Studying at Islamic Azad University of Tehran: A Case Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of the present study was to determine the relationship between communication skills and life satisfaction among students of Islamic Azad University. Methodology: This was an applied study in terms of its aim and a descriptive correlational in terms of its methodology. The research population included 190000 students studying at Islamic Azad University of Tehran in the academic year 2019-2020. The sample size was estimated to be 384 people selected by multi-stage cluster sampling method. Data were collected by Communication Skills Test-Revise (Queendom, 2004) and Students' Life Satisfaction Scale (Huebner, 1991) and analyzed by Pearson correlation coefficients and stepwise multiple regressions in SPSS ver.19 software. Findings: The results showed that communication skills and all dimensions including the ability to receive and send message, emotional control, listening skill, insight into the communication process and communication with determination had a positive and significant relationship with life satisfaction in students (P<0.01). Communication skills significantly could predict 33.6% and among the dimensions of communication skills, three dimensions of listening skill, communication with determination and the ability to receive and send message together could predict 60.8% of life satisfaction changes in students (P<0.001), but the dimensions of emotional control and insight into the communication process did not enter the equation due to the lack of a significant increase in the amount of prediction (P>0.05). Conclusion: According to the results of the present study, communication skills with life satisfaction have a significant relationship and predicted a significant portion of it. Therefore, planning to improve the satisfaction of life in students is essential by increasing their communication skills through workshops.
آسیب شناسی رفاه زنان شاغل با تأکید بر اجرای حقوق حمایتی (مورد مطالعه: شکوائیه های ارائه شده به ادارات تعاون،کار و رفاه اجتماعی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
167 - 190
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به آسیب شناسی رفاه وضعیت اشتغال زنان بر اساس قوانین حمایتی مندرج در قانون اساسی ایران پرداخته شده است. از روش تحلیل محتوا با تکنیک اسناد و مدارک استفاده شد.برای مطالعه اسناد نوشتاری و تعیین مقولات، تحلیل محتوای مقوله ای مورد استفاده قرار گرفته است. اسناد مورد مطالعه همان شکوائیه ها و دادخواست های زنان شاغل است که طی سالهای 1390 تا 1396 به ادارات تعاون، کار و رفاه اجتماعی تهران ارائه گردیده است. از میان تعداد 63502 پرونده ی مربوط به شکایات زنان، 380 دادخواست مورد بررسی قرار گرفته و آمارهای قابل تأملی از مغایرت در قوانین و کیفیت و اجرای آن در خصوص اشتغال زنان دیده می شود.از میان 332 شکایت مطروحه تنها 69/49 درصد به سرکار بازگشته اند و از میان زنان دارای مرخصی زایمان نیز که 106 مورد بوده اند، در نهایت تنها 84/35 درصد از این افراد توانسته اند به سر کار خود باز گردند. وجود این موارد مبین ناکافی بودن کیفیت قوانین و ضمانت-های اجرایی در حق زنان شاغل است.یافته ها نشان می دهد که هر چند قوانین حمایتی توانسته اند بخشی از مطالبات زنان از طریق مواد تدوین شده در قوانین کار را برآورده کنند و حقوق زنان را حتی به شکلی جزئی به آنان بازگردانند، اما هنوز آسیب ها و موانعی در خصوص کیفیت و اجرای قوانین حمایتی و همچنین نوع احکام و آراء صادره از سوی هیأت های نظارتی به چشم می خورد.
شمول پذیری «قاعده نفی حرج» نسبت به حرج جنسی و تأثیر آن بر درخواست طلاق قضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۵
63 - 80
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بهره وری جنسی از جمله حقوق بنیادین زن و شوهر پس از ازدواج است که تأمین آن در آموزه های مختلف دینی مورد تأکید قرار گرفته و فقها نیز آن را در قالب حق همخوابگی، حق تحریک، حق آمیزش و حق عدم عزل به رسمیت شناخته اند. رویارویی زوجه با کژکاری، انحراف یا خشونت جنسی زوج، سبب محرومیت او از این حق شده، وی را در معرض وضعیتی قرار می دهد که تحمل ادامه زندگی مشترک را برای او دشوار می سازد. در این پژوهش بر آن هستیم به این پرسش پاسخ دهیم آیا زوجه می تواند با استناد به وضعیت دشوار خود در عدم تأمین نیازهای جنسی اش آن را مصداق سوء معاشرت زوج دانسته و با استناد به قاعده نفی حرج، متقاضی طلاق قضایی باشد.مواد و روش ها: پژوهش حاضر با روش تحلیلی توصیفی و با اسناد به منابع کتابخانه ای انجام شده است. .یافته ها: پژوهش حاضر نشان می دهد که احقاق حقوق جنسی در روابط زناشویی بر اساس معیارهای عرفی مورد پذیرش فقهای مسلمان است. هرچند در بیشتر متون فقهی عنوان حرج ناظر به امور جسمانی است، اما اطلاق «حرج» و کاربست های گوناگون آن در مسائل مختلف فقهی، سبب می شود تا قاعده نفی حرج، حرج های غیر جسمی از جمله حرج جنسی را در برگیرد
ارزیابی مدل علی تحول روانی-معنوی جامعه دانشجویی با تأکید بر بحران های انسان معاصر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
157 - 173
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی مدل علی تحول روانی- معنوی جامعه دانشجویی باتوجه به بحران های انسان معاصر است. روش تحقیق پیمایش و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه های قم در سال تحصیلی 1395-1396 بود. جامعه آماری 13353 نف ر و حج م نمونه با استفاده از ج دول کرجسی و مورگ ان تع داد 320 نف ر برآورد شد. روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای و تمامی شرکت کنندگان با سه آزمون تحول روانی – معنوی جان یزرگی (1391)، اضطراب وجودی ل ورنس و کاترین ا گ ود ( 1974) و بحران وجودی احمدی و دستغیب (1373) مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که بین «تحول روانی - معنوی» و «اضطراب وجودی» رابطه معکوس (47/0-r=) ، بین «اضطراب وجودی» و «بحران وجودی» همبستگی مثبت معنادار در حد متوسط (64/0-r=) وجود دارد. علاوه بر این، نتایج بیانگر آن است که اضطراب وجودی از طریق سطح تحول روانی- معنوی می تواند تأثیر غیرمستقیم بر بحران وجودی داشته باشد. بنابراین، می توان افزایش سطح تحول روانی – معنوی یک عامل کلیدی در کاهش اضطراب وجودی و بحران وجودی و درنتیجه ارتقای سلامت روان به حساب آورد.
واکاوی شاخصه های نوع دوستی در برنامه درسی هدیه های آسمان دوره ابتدایی: یک تحلیل کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخصه های نوع دوستی در برنامه درسی هدیه های آسمان دوره ابتدایی انجام شد.روش شناسی: رویکرد پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش اجرا کیفی از نوع مطالعه اسنادی بود. جامعه پژوهش شامل کتب هدیه های آسمان دوره ابتدایی(پایه دوم تا ششم) در سال تحصیلی 1400-1399 بود که با توجه به ماهیت موضوع کتب همه پایه ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت اعتباربخشی به دقت و صحت داده ها از روش خودبازبینی محقق و مرور همتایان و برای پایایی داده ها از بررسی همزمان استفاده شد. برای جمع آوری داده ها از فهرست وارسی و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا به شیوه کدگذاری دستی استفاده شد.یافته ها: یافته های این تحقیق 6 مقوله اصلی، 16 مقوله فرعی و 98 مفهوم را در بر گرفت که مقوله های اصلی تعلق خانوادگی (خویشاوند دوستی، حب ذاتی)، دوست گزینی (مهارت ارتباطی، پیوندگرایی زیستی، مردم مداری)، اجتماعی سازی (شهروندگرایی، هم نوع گرایی، همزیست پذیری)، آموزش پذیری (آگاه سازی، مشاوره پذیری، خوش بین سازی)، اصال ت پروری (اعتمادسازی، امنیت اقتصادی)، خویشتن شناسی (خودستیزی، خودسازی، دغدغه مندی) در آن شناسایی گردید.بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که نوع دوستی از طریق آموزش، ضمن ارتقاء جایگاه و نقش دانش آموزان، صلاحیت های فردی و گروهی شان را توسعه داده و آنها را نسبت به کنش ها و پدیده های زنده جامعه مسئولیت پذیر به بار آورد.
پدیدارشناسی تجربه زیسته مادری (مورد مطالعه مادران 20 تا 45 ساله شهر اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف اصلی این پژوهش توصیف عمیق درک مادران از تجربه ی مادریشان است. روش مطالعه : روش انجام پژوهش از نوع کیفی و به شیوه پدیدارشناسی است. جامعه ی موردمطالعه ی این تحقیق، مادران 20 تا 45 ساله شهر اراک است و جمع آوری داده ها با استفاده از مصاحبه های عمیق فردی صورت گرفته است. نمونه ها به صورت هدفمند انتخاب شدند و پس از انجام 24 مصاحبه، اشباع نظری حاصل شد. پس از ضبط مصاحبه ها، داده ها مکتوب شدند و مورد تحلیل قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش کولایزی (1978) که موستاکاس (1994) نیز آن را تشریح کرده، کمک گرفته شده است. یافته ها: تحلیل داده ها نشان می دهد که مادران شرکت کننده باوجود تفاوت هایشان در تحصیلات و شغل، به اشکال مختلف سه مقوله ی اصلی بازاندیشی، هویت یابی و فشار اجتماعی را در تجربه ی مادریشان داشته اند. نتیجه گیری: بازاندیشی با خرده مقولاتِ: مادری همدلانه، جبرانی، آگاهانه، رقابتی و مادری به معنای برنامه ریزی، نشان می دهد که مادران امروز در مورد چگونگی مادریشان بازبینی می کنند. هویت یابی نیز با خرده مقولاتِ: خلق فراغت و تلاش برای ایجاد یا گسترش شبکه های ارتباطی، نشان می دهد که مادران در جریان کنش مادری درصدد کسب بسته های جدید هویتی نیز هستند. همچنین فشار اجتماعی با خرده مقولاتِ: فقدان نهادهای حمایتی و مادر مسئول اصلی در قبالِ فرزند، اشاره به فشاری می کند که مادر از جانب جامعه در ارتباط با چگونگی ایفای نقش خود حس می کند.
Identification of Challenges and Opportunities of Virtual Education in Teachers’ point of View during the COVID-19 Pandemic(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose : The present study was carried out aiming to identify the challenges and opportunities of virtual teaching during the Coronavirus pandemic from the perspective of teachers. Methodology : The present study was applied in terms of its purpose and qualitative in terms of its implementation. The statistical population includes middle school and high school teachers in the city of Dehloran during the 2020-2021 school year. The sample size was determined 18 people based on the principle of theoretical saturation and purposive sampling was used. The study was conducted through semi-constructed interviews and data analysis was done based on thematic analysis. The credibility of the findings was assessed using face validity (Five academic experts including two sociology professors, one psychology professor, and two curriculum design professors) and Cohen’s kappa agreement coefficient was used for reliability, for which a value of 0.88 was obtained. Findings : Findings show that 23 open codes and 7 axial codes (a globalized approach, parents’ experiences, the lower psychological and economic cost of virtual teaching, the constant nature of virtual teaching, the adaptability of pillars of the education system, a selective teaching method, and teachers’ social status) were identified as opportunities of virtual teaching. Also, 24 open codes and 8 axial codes (infrastructural factors, economic challenges, ambiguity about roles, lack of technological skills, lost motivation in teachers and students, the risk of teaching, and teachers’ competencies) were identified as challenges of virtual education during the pandemic. Conclusion : Given the uncertainty of when the pandemic will be completely done with, the continuation of virtual teaching is necessary and those in charge of education must seriously pay attention to the present challenges to improve its quality.
نقش نظام ارزشی در مصرف فرهنگی در شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
201 - 226
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش نوع نظام ارزشی افراد در مصرف کالاهای فرهنگی، در شهر کرمانشاه و در سال 1398 بوده است. روش انجام پژوهش، پیمایشی و روش گردآوری داده ها پرسش نامه بوده است. جامعه آماری این پژوهش، افراد 20 سال و بیشتر شهر کرمانشاه بوده است. حجم نمونه 350 نفر که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. یافته ها نشان داده است که میزان مصرف فرهنگی در شهر کرمانشاه متوسط بوده است و پاسخ گویان مجرد، تحصیل کرده و ساکن در محلات متوسط مصرف فرهنگی بیشتری داشته اند. میانگین نمره نظام ارزشی اقتصادی و اجتماعی پاسخ گویان بیش از میانگین نمره نظام ارزشی سیاسی و مذهبی آنان بوده است. میانگین نمره نظام ارزشی اقتصادی و مصرف فرهنگی در زنان، افراد مجرد، محلات سطح متوسط و سنین پایین تر، بیشتر بوده و در محلات پایین شهر، افراد متأهل و سنین بالاتر، ارزش های اجتماعی بیشتر و مصرف فرهنگی کمتر بوده است. میزان مصرف فرهنگی افراد دارای نمره نظام ارزشی سیاسی و اقتصادی بالاتر، بیشتر بوده است. اما میزان مصرف فرهنگی در افرادی که نمره نظام ارزشی اجتماعی و مذهبی آنان بیشتر بوده، کمتر بوده است. از بین متغیرهای زمینه ای ، تحصیلات مهم ترین عامل مؤثر بر نوع نظام ارزشی و در نتیجه بر نوع و میزان مصرف فرهنگی افراد بوده است. براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که نظام ارزشی افراد در میزان مصرف فرهنگی آنان نقش دارد.