فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۱٬۲۱۶ مورد.
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
131 - 148
حوزههای تخصصی:
تنش های گرمایی یکی از عوامل خطر در مرگ و میر به شمار می رود. هدف پژوهش، شناخت پتانسیل شاخص جهانی آب و هوای حرارتی (UTCI) به عنوان شاخص خطر سلامت مرتبط با گرما در ایران است. با استفاده از 32 سال داده های روزانه هواشناسی، مقادیر UTCI در صدک های مختلف برای شناسایی دوره های مرگ و میر بیش از حد در پنج شهر تهران، اهواز، مشهد، شیراز و اصفهان در فصل تابستان تعریف شد. الگوهای فراوانی طبقات شاخص UTCI تابستانه شناسایی شد. آستانه صدک های مقادیر حداقل و حداکثر شاخص برای هر ایستگاه استخراج شد. نتایج پژوهش نشان داد مقادیر تابستانی شاخص بین 4/55 تا 9/1- درجه سانتیگراد متغیر است. در مجموع 08/18% دمای شبانه (دمای حداقل شاخص اقلیم حرارتی) و 64/97 % دمای روزانه (دمای حداکثر شاخص اقلیم حرارتی) روزهای مورد مطالعه همراه با تنش گرمایی بوده است. در طول دوره مورد مطالعه 10 درصد روزهای تابستان در شرایط مرتبط با مقادیر حداکثر شاخص UTCI در سه کلاس تنش گرمایی قوی، بسیار قوی و شدید قرار دارند. همبستگی با داده های مرگ و میر از 5 ایستگاه نشان داد که رابطه بین UTCI و تعداد مرگ و میر بستگی به آب و هوای زیستی ایستگاه دارد و تعداد مرگ و میر در شرایط تنش گرمایی بسیار قوی و شدید افزایش می یابد، یعنی زمانی که UTCI بالای 38 و 46 درجه سیلسیوس است. برازش رده های تنش گرمایی بر تعداد مرگ و میرها با روند تابع LOWESS نشان داد پراکندگی مرگ و میر در راستای شاخص UTCI ماهیت متنوعی داشته و بصورت اشکال بالابر V-، U-، J دیده شد. میزان افزایش مرگ و میر بستگی به سطوح تنش گرمایی دارد و در حدود 35 درجه سیلسیوس و بالاتر، یعنی ورود به محدوده رده تنش گرمایی متوسط شاخصUTCI ، افزایش مرگ و میر مشهود است.
تحلیل فضایی شاخص های مورفوتکتونیکی بر اساس کانون زلزله ها و عملکرد گسل های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
79 - 98
حوزههای تخصصی:
زمین لرزه مسئول آزاد شدن انرژی درونی زمین، به صورت نقطه ای است. انرژی آزاد شده در کانون زلزله ها به صورت سطحی گسترش می یابد و سطوح ارضی را متأثر می سازد. در علوم زمین برای بررسی اثرپذیری سطوح ارضی از فعالیت های نئوتکتونیکی، از شاخص های مورفوتکتونیکی استفاده می شود. در این مقاله برای سنجش وضعیت فعالیت های نئوتکتونیکی سطوح ارضی ایران، در قالب زون های مورفوتکتونیکی، علاوه بر استفاده از حوضه هایی که بر اساس شاخص های مورفوتکتونیکی در مورد وضعیت تکتونیکی آن ها قضاوت شده است، از انرژی ثبت شده در کانون زلزله های 2009-1900 و همچنین وضعیت قرارگیری حوضه نسبت به گسل ها استفاده شده است؛ به این منظور ابتدا داده های زمین لرزه ای 110 ساله ایران، طی فرایند برنامه نویسی در متلب، ابتدا از حالت نقطه ای به حالت سطحی و سپس به رستری تبدیل گردید. علاوه بر آن با توجه به منابع اسنادی گسل های اصلی ایران در سه نوع تقسیم و تحلیل گردید. اسناد حوضه ای مربوط به شاخص های مورفوتکتونیکی ایران در غالب واحدهای مورفوتکتونیکی تحلیل و تفسیر گردید. نتایج دال بر این است که الف) مقدار انرژی آزاد شده از زمین لرزهها نمی تواند در ارزیابی شاخص های مورفوتکتونیکی حوضه ها نقش زیادی داشته باشد. ب) قرارگرفتن حوضه در حریم گسل های کواترنری و لرزه ای جوان، تأثیر بسیار زیادی در منعکس شدن فعالیت های تکتونیکی در شاخص های مورفوتکتونیکی حوضه داشته است. ج) مجاورت حوضه های نیمه فعال با حوضه های فعال، یا مجاورت حوضه های غیرفعال با حوضه های نیمه فعال میتواند ناشی از حد آستانه شاخص هایی باشد که برای برآورد وضعیت فعالیت تکتونیکی حوضه ها استفاده می شود.
مدل سازی حساسیت خطر وقوع سیل در حوضه آبریز الندچای بر پایه یک رویکرد طبقه بندی ترکیبی نوین (FURIA-GA-LogitBoost)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
1 - 24
حوزههای تخصصی:
با شروع فصل بهار سیلاب ها به عنوان مهم ترین مخاطره ژئومورفیک در سطح کشور مطرح می شوند که خسارت های جانی و مالی فراوانی را به بار می آورند. حوضه آبریز الندچای واقع در شهرستان خوی و شمال غرب کشور نیز به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی جزو حوضه های با پتانسیل بالای خطر وقوع سیل شناخته می شود. هدف از پژوهش حاضر مدل سازی تغییرات فضایی حساسیت خطر وقوع سیل در این حوضه با استفاده از مدل ترکیبی نوین FURIA-GA-LogitBoost می باشد. به همین منظور از 13 پارامتر مؤثر در وقوع سیل شامل لیتولوژی، گروه های هیدرولوژیکی خاک، شاخص پوشش گیاهی، کاربری اراضی، ارتفاع، شیب، جهت شیب، فاصله از آبراهه، تراکم آبراهه، بارش، شاخص رطوبت توپوگرافیک، شاخص قدرت آبراهه و شاخص حمل رسوب استفاده شده است. جهت اجرای مدل تحقیق از نرم افزار WEKA استفاده شده و نقشه نهایی حساسیت خطر وقوع سیل تهیه گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد مناطق پایین دست حوضه حساسیت بالایی را از نظر خطر وقوع سیل دارند. این مناطق محل تمرکز مهم ترین اجتماعات انسانی حوضه آبریز (شهر خوی) و زمین های کشاورزی و باغات است که سیلاب به عنوان یک مخاطره ژئومورفیک، تهدید جدی برای این مناطق محسوب می شود. بررسی میزان دقت نقشه نهایی با استفاده از منحنی ROC و سطح زیر منحنی (AUC) نشان داد که مدل به کار رفته در تحقیق به ترتیب با ضرایب 861/0 و 895/0 از نظر داده های آموزشی و اعتبارسنجی از عملکرد خوبی در تهیه نقشه حساسیت خطر وقوع سیل برخوردار بوده است.
تبیین محرک های مؤثر بر وضعیت شکنندگی کلان شهرها با رویکرد تحلیل ساختاری (مطالعه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
207 - 231
حوزههای تخصصی:
شهرها مانند هر سیستم پیچیده ای، اگر مدیریت درست نداشته باشند، شکسته می شوند؛ بنابراین درک شرایط شکنندگی برای احصای استراتژی های مؤثر در پاسخ ها، بسیار مهم است. این پژوهش با بهره گیری از رویکرد ساختاری به تبیین عوامل شکنندگی در کلان شهر تهران می پردازد. همچنین پژوهش حاضر تحقیقی میدانی با رویکرد توصیفی-تحلیلی بوده و به دنبال پاسخ به این سؤال است که عوامل مؤثر در شکنندگی شهر تهران کدام اند؟ برای تدوین چارچوب نظری، ابتدا با استفاده از روش اسنادی، ادبیات موضوع بیان شده و سپس بر اساس تکنیک پویش محیطی، داده های تجربی استخراج گردیده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 14 نفر از خبرگان و متخصصین حوزه شهرسازی بوده و روش نمونه گیری، هدفمند است. ابتدا بر پایه ادبیات نظری، 91 محرک به عنوان شاخص های اولیه شکنندگی شهری استخراج شدند، سپس بر اساس نظرات خبرگان از طریق پرسشنامه 51 محرک که درصد اجماع کمتری داشتند حذف و 40 محرک باقی ماند. در گام بعدی پاسخ ها با استفاده از روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MicMac مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفتند. در این تحلیل میزان تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم محرک ها بر یکدیگر و بر روند شکنندگی شهر تهران مشخص شد. نتایج نشان دهنده آن است که از بین 40 محرک اولیه تأثیرگذار، تعداد 20 محرک در شکنندگی کلان شهر تهران نقش کلیدی دارند. این محرک ها عبارتند از: رشد سریع شهرنشینی؛ فقر متمرکز؛ فساد مالی گسترده؛ نابرابری اجتماعی و جنسیتی؛ درصد بیکاری؛ بی ثباتی سیاسی؛ بیماری های همه گیر؛ سکونتگاه های غیر رسمی؛ خشونت شهری؛ امنیت اقتصادی؛ میزان مشارکت مردم؛ کمبود خدمات شهری اساسی؛ قرارگرفتن در معرض بلایای طبیعی؛ میزان امنیت اجتماعی؛ نابرابری درآمد؛ توزیع نامناسب ظرفیت های امنیتی-توسعه ای؛ تحریم ها؛ شوک های اقتصادی جهانی؛ ناامنی واقعی؛ شوک های ناگهانی قیمت.
پهنه بندی مناطق مستعد توسعه شهری با تأکید بر محدودیت ها و مخاطرات ژئومورفولوژیکی (مطالعه موردی شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
1 - 20
حوزههای تخصصی:
شهر شیراز ، به عنوان بزر گترین شهر جنوب کشور ، در پهنه های دشت پر مخاطره شیراز واقع شده و در بازه مختلف تغییرات زیادی داشته و همچنان بر مساحت شهری افزوده می شود که این توسعه فیزیکی بدون اجرای مطالعات ژئومورفولوژیکی و در نظرگرفتن محدودیت ها و مخاطرات ناشی از آن بوده است . ازاین رو، شناسایی مناطق مستعد توسعه فیزیکی با در نظرگرفتن محدودیت ها و مخاطرات ژئومورفولوژیکی امری لازم در توسعه شهری شیراز است هدف از پژوهش حاضر شناسایی مناطق مناسب برای توسعه فیزیکی شهر شیراز براساس شرایط ژئومورفولوژیکی منطقه است. در این پژوهش با استفاده از مدل فازی نقشه پهنه بندی نهایی توسعه شهری براساس شش پارامتر مؤثر تهیه شد سپس ، این نقشه براساس شرایط ژئومورفولوژیکی و کاربری اراضی دشت شیراز ارزیابی و مناطق مستعد توسعه شهری پیشنهاد شد نتایج نشان داد که توسعه فیزیکی شهر شیراز در طی دهه های گذشته تابع شرایط توپوگرافی بوده و مخاطرات و محدویت های ژئومورفولوژیکی بسیار زیادی در محدوده مورد مطالعه وجود دارد؛ بطوریکه نزدیک 48000 کیلومتر مربع از مساحت منطقه که معادل 54 درصد می باشد جهت توسعه شهر مناسب نمی باشد که مناطق نامناسب از غرب شامل ارتفاعات دراک و از شمال غرب ارتفاعات بمو ، سبزپوشان ، بابا کوهی و چهل مقام و محدوده رودخانه خشک به علت خطر سیل گیری و وجود گسل می باشد و تنها 17000 کیلومتر مربع که معادل 19 درصد از مساحت محدوده مورد مطالعه می باشد جهت توسعه شهر مناسب بوده و همچنین با توجه به نتایج تحقیق مکانیابی بهینه توسعه شهر شیراز در جهت شرق می باشد.
بررسی کیفی وضعیت اثر مخاطرات طبیعی بر روی کارخانه های صنعتی با تاکید بر صنایع نفت و گاز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
183 - 208
حوزههای تخصصی:
با افزایش تعداد کارخانه های فرآیندی به دلیل نیاز جوامع بشری به محصولات این کارخانه ها، دسته جدیدی از حوادث ناشی از انواع خرابی های رویداده در آنها و تاثیر مخرب این رویدادها بر روی جوامع و محیط زیست و اقتصاد مشاهده شده است. افزایش حوادث ناشی از تاثیر مخاطرات طبیعی بر روی صنایع و تحمیل هزینه بسیار به جوامع و دولت ها، و آسیب پذیری بالای صنایع مذکور و نواحی شهری به این دسته از رویدادها، نیاز به توجه به این دسته از رویدادها را بیشتر نمود. با اینحال همچنان در بسیاری از مناطق دنیا به این موضوع آنچنان که باید پرداخته نشده است و همچنان با این دیدگاه که احتمال وقوع این قبیل حوادث بسیار ناچیز می باشد از پرداختن به آن و همچنین تعریف و پذیرش مسئولیت در برابر آن شانه خالی می شود و این درحالیست که فراوانی و توسعه روزافزون این رویدادها نشان داده شده است. در این مقاله با اتکا به آمارهای موجود به ارزیابی و مقایسه تبعات مخاطرات طبیعی منجر به رویداهای طبیعانه پرداخته می شود. منظور از رویدادهای طبیعانه، حوادث فناورانه ناشی از مخاطرات طبیعی می باشد که به عنوان رویدادهایی با پیامد بالا و احتمال پایین در نظر گرفته می شوند و می توانند یک ناحیه وسیع را تحت تاثیر قرار دهند و منجر به حوادث بزرگ و زنجیره وار شوند. بعد از معرفی و دسته بندی رویدادهای طبیعانه، مقایسه ای از توزیع و تبعات این رویدادها در ایران و جهان بر اساس مقالات و تحقیقات موجود صورت پذیرفته است. این تحقیقات نشان می دهد که بر خلاف مخاطرات طبیعی به رویدادهای طبیعانه در کشور توجه لازم نشده است. این در حالیست که هم تنوع کارخانه ها و سازه های صنعتی در ایران بسیار زیاد است که شرایط موجود و نیز روال تعمیر و نگهداری آنها مناسب نیست و هم بررسی آمار جمع آوری شده در این تحقیق نشانگر پتانسیل بالای وقوع حوادث فناورانه در کشور می باشد. در نهایت برای گام اول در راستای افزایش سطح آمادگی برای رویدادهای طبیعانه مرور تجارب موثر جهانی توصیه می شود. شناسایی و دسته بندی این صنایع، تدوین اطلاعاتی که در گزارشات ایمنی آنها باید وجود داشته باشد و نیز بررسی سناریوها و لحاظ کردن اثر دومینویی پیشنهاد شده و توصیه هایی در این راستا مدون شده است.
تأثیر انتقال رسوب در عرض پهنه بندی سیلاب رودخانه آجی چای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
63 - 85
حوزههای تخصصی:
نقشه های پهنه بندی سیلاب، یکی از اطلاعات پایه و مهم در مطالعات طرح های عمرانی در جهان محسوب می شوند. در روش مرسوم تهیه نقشه های پهنه بندی سیلاب، محاسبات بر اساس جریان دائمی با فرض بستر ثابت (بدون در نظر گرفتن انتقال رسوب) انجام می شود. هدف اصلی این تحقیق، بررسی تأثیر فرسایش و انتقال رسوب رودخانه بر روی پهنه بندی سیلاب رودخانه ها است. در این راستا محاسبات پهنه بندی سیلاب رودخانه آجی چای در مدل HEC-RAS در حالت مرسوم (جریان دائمی با بستر ثابت) محاسبه گردید. در گام بعدی، محاسبات پهنه بندی سیلاب با استفاده از جریان شبه غیردائمی با بستر متحرک انجام شد و با نتایج حاصل از مرحله قبل مقایسه گردید تا میزان تأثیر انتقال رسوب در پهنه بندی سیلاب مشخص گردد. مقایسه بین نتایج به دست آمده در دو حالت جریان دائمی (بستر ثابت) و جریان شبه دائمی با بستر متحرک نشان داد که در مقاطع رسوب گذار، عرض سطح آب در حالت جریان با بستر متحرک افزایش می یابد. بیشترین میزان این افزایش عرض، 19 درصد است؛ به عبارت دیگر در رودخانه مذکور، عرض پهنه بندی سیلاب در روش مرسوم کمتر محاسبه می شود. این موضوع ضرورت بررسی شرایط رودخانه از نظر فرسایش و رسوب گذاری را تأیید می نماید تا زمانی که رودخانه حالت رسوب گذاری دارد میزان پهنه سیلاب با دقت بیشتری تعیین شود. افزایش پهنه سیلاب در مقاطع رسوب گذار، به دلیل انباشت رسوبات در مقطع و به دنبال آن افزایش سطح جریان و عرض پهنه بندی سیل است؛ بنابراین پیشنهاد می شود در رودخانه های رسوب گذار از مدل شبه غیردائمی (بستر متحرک) جهت تهیه نقشه های پهنه بندی سیلاب جهت تأمین ایمنی بیشتر استفاده شود. نتایج این تحقیق نشان دهنده اهمیت ریخت شناسی رودخانه در تهیه نقشه های پهنه بندی سیلاب رودخانه ها به منظور مدیریت سیل است.
بررسی دامنه شبانه روزی دما در ایران با استفاده از مجموعه داده AgERA5(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
189 - 208
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی دمای شبانه روزی در ایران انجام شده است. برای این منظور کمینه و بیشینه دما طی دوره آماری 40 ساله (2020-1981) با استفاده از برونداد مجموعه داده AgERA5 بررسی و سپس دامنه شبانه روزی دما (DTR) محاسبه گردید. جهت درستی سنجی مجموعه داده AgERA5 از داده های 56 ایستگاه هواشناسی همدید و سنجه های آماری RMSE و R2 و برای بررسی متوسط روند از آزمون Theil-Sen استفاده گردید. نتایج درستی سنجی دمای کمینه و بیشینه نشان داد که مجموعه داده AgERA5 از دقت بالایی برای برآورد دما برخوردار است و روند ماهانه دمای کمینه و بیشینه در ایران افزایشی است. روند افزایش دما در طول زمان ثابت نبوده و در ماه های مختلف متفاوت است. بااین حال روند افزایشی دما طی ماه های مختلف سال برای دو متغیر دمای کمینه و دمای بیشینه هماهنگ است. در تمامی ماه ها، بیشینه روند افزایشی دما در فصل زمستان و ماه مارس مشاهده می شود. شاخص DTR در ایران حداقل 48/0 و حداکثر 6/16 درجه سلسیوس است که به ترتیب در ماه های دسامبر و ژوئیه اتفاق می افتد. بیشینه شاخص DTR در مناطق خشک داخلی و کمینه آن در مناطق شمالی و شمال غربی کشور رخ می دهد. بیشینه روند افزایشی دمای کمینه و بیشینه در ماه مارس است که به ترتیب 8/0 و 2/1 به ازای هر دهه افزایش می یابد. در مقابل بیشینه روند کاهشی دمای کمینه و بیشینه در ماه نوامبر است که به ترتیب با 1/0- و 2/0- به ازای هر دهه کاهش می یابد
ارزیابی حساسیت زمین لغزش با استفاده از مدل های نسبت فراوانی و منطق فازی (مطالعه موردی: آزادراه خرم آباد-اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
103 - 116
حوزههای تخصصی:
پهنه بندی خطر زمین لغزش نقش مهمی در توسعه زیرساخت های ایمن و قابل دوام، شهرنشینی، کاربری زمین و برنامه ریزی زیست محیطی ایفا می کند. شناسایی و تعیین مناطق حساس و مستعد لغزش می تواند ضمن جلوگیری از بروز آسیب ها، زمینه را برای اجرای طرح های پایدارسازی دامنه ها فراهم سازد. هدف اصلی این مطالعه تهیه نقشه پراکنش زمین لغزش ها، شناسایی عوامل مؤثر بر لغزش و پهنه بندی خطر آن در آزادراه خرم آباد-اراک (قطعه خرم آباد تا بروجرد) است. بدین منظور با استفاده از تصاویر ماهواره ای و مطالعات میدانی نقشه پراکنش لغزش ها تهیه و با استفاده از مدل نسبت فراوانی (FR) عوامل مؤثر بر لغزش شامل شیب، لیتولوژی، جهت شیب، طبقات ارتفاعی، کاربری زمین، بارندگی و فاصله از عوامل گسل و شبکه آبراهه ها مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. در این مطالعه به منظور پهنه بندی خطر زمین لغزش از روش منطق فازی (گامای 9/0) استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده نقشه خطر زمین لغزش حاصل به پنج طبقه، مناطق خطر بسیار کم (%55/18)، کم (%67/30)، متوسط (%51/26)، زیاد (%15/18) و بسیار زیاد (%12/6) تقسیم بندی و درنهایت با استفاده از منحنی Receiver Operating Characteristic (ROC) اعتبارسنجی شد. نتایج تحلیل منحنی ROC برای روش گامای فازی نشان داد که نقشه حساسیت زمین لغزش تهیه شده در منطقه موردمطالعه با سطح زیر منحنی 94/0AUC= دارای قدرت پیش بینی عالی است.
بررسی دقت و کارایی مدل های بازتحلیل شده هیدرولوژیکی در برآورد میزان تبخیر از مخازن سدها (مطالعه موردی: سد یامچی اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
47 - 62
حوزههای تخصصی:
امروزه با در دست داشتن مدل های باز تحلیل شده هیدرولوژیکی به راحتی می توان به مقادیر موردنیاز تبخیر در زمان و مکان دلخواه دست پیدا کرد. در مقاله حاضر به بررسی کارایی مدل های بازتحلیل شده هیدرولوژیکی SWBM، HTESSEL، HBV-SIMREG، Ensemble و LISFLOOD برای تخمین مقدار تبخیر از مخزن سد یامچی اردبیل پرداخته شد. جهت ارزیابی کارایی مقادیر تبخیر به دست آمده از مدل های باز تحلیل شده هیدرولوژیکی، از نتایج معادله تحلیلی پنمن و مقادیر هشت رابطه تجربی جهت تخمین تبخیر از سطح آزاد آب استفاده گردید. همچنین در کنار این دو روش، دقت مدل های بازتحلیل شده با روش عصبی پیش خور نیز مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که مقادیر تبخیر حاصل از مدل تحلیلی پنمن دارای ضریب همبستگی 90/0 با داده های به دست آمده از تشت تبخیر منطقه موردمطالعه است. از میان مدل های بازتحلیل شده هیدرولوژیکی بالاترین همبستگی با مقادیر تشت تبخیر توسط مدل LISFLOOD با مقدار 87/0 و RMSE برابر 37/1 میلی متر در روز به دست آمد. نتایج به دست آمده همچنین نشان داد که مقدار MAE مدل LISFLOOD با داده های ثبت شده توسط تشت تبخیر در تخمین تبخیر از مخزن سد یامچی در حدود 14/1 میلی متر در روز بوده است. با توجه به نتایج حاصله می توان بیان کرد که برای تخمین تبخیر از مخازن سد در صورت عدم دسترسی به داده های منطقه، مدل های بازتحلیل شده هیدرولوژیکی می تواند تخمین مناسبی در مقیاس تبخیر روزانه در اختیار کاربر قرار دهد.
مرور نظام مند رویکردها و روش های ارزیابی تاب آوری سیل در محیط های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
19 - 40
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت و شهرسازی دو عامل اولیه در افزایش خطر سیل در مناطق شهری به شمار می روند. هم زمان با گسترش روز افزون شهرنشینی در بسیاری از شهرها تغییرات کاربری زمین منجر به افزایش حجم رواناب های سطحی و تغییر رژیم های سیلابی رودخانه ها شده است. از این رو سیل شهری یکی از مخاطراتی است که به طور مستقیم و غیر مستقیم آثار زیان بار خود را بر شهرهای مختلف ایران وارد ساخته است. از آنجا که تاب آوری با ترکیب مؤلفه های مختلف درک جامعی از شرایط فراهم می سازد می تواند در ایجاد ابزارهای مدیریت ریسک سیل شهری مثمر ثمر باشد. برای این که بتوان از مفهوم تاب آوری به طور مؤثر در فرایند تصمیم گیری و مدیریت سیلاب های شهری استفاده کرد، لازم است تاب آوری شهر در برابر مخاطره سیل موردسنجش و ارزیابی قرار گیرد. با وجود این، سنجش تاب آوری در محیط های شهری در برابر سیل به دلیل عدم شفافیت لازم در زمینه رویکردهای روش شناختی با چالش جدی مواجه است. بر این اساس در این مطالعه با مرور نظام مند و فراتحلیل مطالعات انجام شده در زمینه ارزیابی تاب آوری محیط های شهری در برابر سیل رویکردها و روش ها در این زمینه مورد واکاوی قرار گرفته است. مطابق یافته های تحقیق روش های ارزیابی تاب آوری محیط های شهری در برابر سیل، به سه دسته کمی، نیمه کمی و کیفی تقسیم می شوند. روش های کیفی از تنوع کمتری نسبت به روش های کمی برخوردارند و غالباً شامل روش مصاحبه گیری و چارچوب های مفهومی نظری می شوند. غالب روش های ارزیابی در این زمینه روش های کمی و نیمه کمی هستند که می توان آن ها را در دو دسته پرکاربرد یعنی روش های مبتنی بر شبیه سازی و روش های مبتنی بر شاخص سازی جای داد. در رویکرد مبتنی بر شبیه سازی به طورکلی از مدل سازی هیدرولوژیکی و شبیه سازی سیلاب استفاده می شود. روش های مبتنی بر شاخص سازی در شکل های متفاوت توسعه یافته اند اما به طورکلی از اصول یکسانی پیروی می کنند و می توان از آن ها برای تحلیل تاب آوری دیگر انواع مخاطرات در عرصه های جغرافیایی نیز استفاده کرد.
پهنه بندی خطر ریزش سنگ با بهره گیری از روش های تصمیم گیری چندمعیاره در آزادراه خرم آباد-پل زال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
139 - 156
حوزههای تخصصی:
آزادراه خرم آباد-پل زال از جمله مسیرهای کوهستانی و پرخطر است که نیازمند مطالعه خطر ریزش سنگ است؛ لذا این مطالعه با هدف بررسی و پهنه بندی خطر ریزش سنگ در محور خرم آباد-زال در سال 1400 انجام شده است. در این تحقیق از روش تصمیم گیری چندمعیاره فازی-گاما و AHP برای اولویت بندی و وزن دهی به معیارها استفاده شد. لایه ها و زیر لایه های مورد استفاده در این مطالعه شامل: کاربری اراضی، فاصله از گسل ها، میانگین بارندگی، فاصله از آبراهه ها، فاصله از جاده ها، طبقات شیب، جهت شیب، لیتولوژی و مدل ارتفاعی رقومی (DEM) با استفاده از روش فازی- گاما وزن دهی و در دامنه 0 تا 1 قرار گرفتند و لایه های فازی سازی با مقدار گامای (γ) 95/0 با یکدیگر تلفیق و نقشه های مناطق مستعد خطر ریزش سنگ در منطقه مورد مطالعه حاصل شد. سپس با بهره گیری از روش AHP مناطق مستعد خطر ریزش سنگ در آزادراه خرم آباد-پل زال شناسایی گردید. نتایج حاصل از روش AHP نشان داد که معیار فاصله از جاده با وزن 1633/0 و جنس سنگ با وزن 1621/0مهم ترین معیارهای سنجش خطر ریزش سنگ هستند. نتایج حاصل نشان داد روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در مقایسه با روش فازی-گاما مناطق مستعد خطر ریزش سنگ بیشتری را مشخص کرده که این نشان دهنده دقت بالاتر این روش در مقایسه با روش فازی-گاما است.
شناسایی مناسب ترین نقاط دیده بانی در پایش عرصه های منابع طبیعی با استفاده از تحلیل های مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
137 - 154
حوزههای تخصصی:
شناسایی نقاط مناسب دیده بانی و پایش عرصه های منابع طبیعی برای تهدیداتی نظیر آتش سوزی با میدان دید وسیع یکی از مراحل اصلی پایش یک حوزه آبخیز با استفاده از تحلیل رؤیت پذیری سامانه های اطلاعات مکانی است. تعبیه برج های دیده بانی علاوه بر تشخصی تخریب های صورت گرفته دارای کاربردهای دیگری با توجه به توسعه تکنولوژی می باشند. در این تحقیق 30 روستای قرار گرفته در حوزه آبخیز چهل چای همراه با 26 نقطه با چشم انداز مناسب و قابل دسترس به عنوان نقاط مشاهده گر انتخاب شدند. بدین منظور، تجزیه وتحلیل رؤیت پذیری منطقه موردمطالعه با استفاده از نرم افزار QGIS جهت تعیین درصد مناطق رؤیت پذیر انجام گرفت. رؤیت پذیری این نقاط در چهار سناریو (ارتفاع نقطه مشاهده گر برابر 6/1 متر و شعاع دید 1200 متر، ارتفاع نقطه مشاهده گر برابر 6/11 متر و شعاع دید 1200 متر، ارتفاع نقطه مشاهده گر برابر 6/1 متر و شعاع دید 10000 متر و ارتفاع نقطه مشاهده گر برابر 6/11 متر و شعاع دید 10000 متر) برای پایش غیرمستقیم حوزه آبخیز با استفاده از برنامه جانبی Viewshed در محیط نرم افزار QGIS موردبررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که برنامه جانبی Viewshed مکان یابی مناطق قابل رؤیت و غیرقابل رؤیت را از نقاط مشاهده گر با توجه به سناریوهای مختلف امکان پذیر می کند. به علاوه با ترکیب این نقاط با همدیگر می توان پوشش مناطق قابل دید برای پایش کل حوضه را افزایش داد. علاوه بر این، تجزیه وتحلیل رؤیت پذیری یک روش بسیار مفید و کاربردی برای ارزیابی برج های مراقبتی و تعیین موقعیت بالقوه این برج ها است. درنهایت، علاوه بر تعیین برج های دیدبانی، رویکردهای مبتنی بر GIS که شامل تجزیه وتحلیل رؤیت پذیری و فناوری های سنجش ازدور می شود، با هدف برنامه ریزی بهینه سیستم های نظارتی از نظر اقتصادی، فنی و کاربردی، پیشنهاد می شود.
پتانسیل سنجی مناطق آسیب پذیر در برابر مخاطرات طبیعی (مطالعه موردی: شهر رودهن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
267 - 283
حوزههای تخصصی:
مخاطرات محیطی همواره با خسارات جانی و مالی زیادی همراه هستند و همین مسئله سبب شده است تا بررسی مخاطرات و شناسایی مناطق مخاطره آفرین دارای اهمیت زیادی باشد. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش به شناسایی مناطق مستعد وقوع مخاطرات طبیعی در محدوده شهری رودهن پرداخته شده است. در این پژوهش به منظور دستیابی به اهداف مورد نظر از مدل رقومی ارتفاعی 30 متر، نقشه زمین شناسی 1:100000 و نقشه توپوگرافی 1:50000 منطقه و همچنین لایه های اطلاعاتی مختلف (لایه کانون های زمین لرزه، کاربری اراضی، خطوط ارتباط و خطوط گسلی) به عنوان اطلاعات تحقیق استفاده شده است. ابزار اصلی تحقیق شامل نرم افزار ArcGIS 10.2 و مدل های مورداستفاده در تحقیق نیز شامل مدل منطق فازی و مدل ANP بوده است. روش کار به این صورت بوده است که ابتدا بر اساس پارامترهای مختلف و مدل تلفیقی منطق فازی و ANP، مناطق مستعد وقوع مخاطره سیلاب و حرکات دامنه ای و همچنین مناطق آسیب پذیر در برابر زمین لرزه شناسایی شده است و در ادامه بر مبنای نتایج حاصله، نقشه مخاطرات محدوده شهری رودهن تهیه شده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که شهر رودهن پتانسیل بالایی جهت وقوع مخاطرات طبیعی دارد و به صورت کلی بخش های غربی و شمالی شهر رودهن به دلیل نزدیکی به خطوط گسلی، کانون های زلزله و شیب زیاد، مستعد وقوع حرکات دامنه ای و همچنین دارای پتانسیل آسیب پذیری بالا در برابر زمین لرزه هستند. بخش های میانی منطقه به دلیل نزدیکی به رودخانه، ارتفاع و شیب کم مستعد وقوع سیلاب هستند، همچنین این مناطق نیز پتانسیل آسیب پذیری بالایی در برابر زمین لرزه دارند.
تحلیل آسیب پذیری ژئوسایت های شمال منطقه گرمسار وآرادان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
145 - 162
حوزههای تخصصی:
تنوع زمین شناختی شاخه ای جدید از گردشگری به نام ژئوتوریسم را رقم زده است که در آن به بررسی مکانهایی پرداخته می شود که قابلیت جذب گردشگر را دارد و می تواند به توان جامعه ی محلی برای توسعه ی اقتصادی کمک کند . ژئوسایت ها همواره تحت تاثیر تهدیدها و آسیبهای انسانی و طبیعی بوده اند که بررسی آنها برای توسعه پایدار و حفاظت ،امری ضروری است . در این پژوهش با توجه به قابلیتهای زمین شناسی شمال محدوده ،ژئوسایتهای منطقه از نظر آسیب و تهدید مورد بررسی قرار گرفتند . به دلیل گسترش ژئوتوریسم ،تنوع زمین شناختی منطقه تحت تاثیر قرار گرفته است و ژئوسایتهایی که در معرض خطر هستند در مدیریت و حفاظت ،در اولویتند .در این پژوهش ژئوسایتها مورد شناسایی قرار گرفتند و عوامل تهدید کننده ی طبیعی و انسانی از طریق بازدیدهای میدانی برداشت شده است و در مرحله ی بعد شناسایی تهدیدها و آسیب ها صورت گرفته است که پهنه بندی ژئوسایتها با توجه به روش فازی انجام شده است و ژئوسایت ها براساس حساسیت اولویت بندی شدند.طبق نتایج حاصل شده عوامل تهدید به دو دسته ی طبیعی و انسانی دسته بندی شده است و تامین منابع ،جاده سازی غیر اصولی و نزدیکی به مراکز جمعیتی از جمله عوامل انسانی تهدیدکننده و عوامل مانند آبهای سطحی ،تغییرات دما و...از جمله عوامل تهدیدکننده ی طبیعی می باشد . ژئوسایتهای معدن نمک درخشان ،معدن نمک قائم ،معدن نمک توکل ،معدن نمک سالار ،حوضچه نمکی از جمله سایتهایی هستند که بیشترین میزان حساسیت را دارا هستند.
تحلیل اقدامات کشاورزان برای بهبود تاب آوری نظام های بهره برداری کشاورزی کوچک مقیاس استان همدان در شرایط تغییر اقلیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
31 - 52
حوزههای تخصصی:
وقوع بلایای طبیعی همواره با آسیب های شدیدی در بخش کشاورزی به ویژه در واحدهای کوچک مقیاس همراه است. یکی از رویکردهای مقابله با این آسیب ها بهبود تاب آوری نظام های بهره برداری است. از همین رو این تحقیق با هدف کلی تحلیل اقدامات مناسب بهبود تاب-آوری نظام های بهره برداری کشاورزی کوچک مقیاس از دیدگاه کشاورزان استان همدان در شرایط تغییراقلیم انجام شد. جامعه آماری پژوهش کشاورزان فعال در واحدهای بهره برداری کوچک مقیاس (زیر10هکتار) بودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 300 نفر محاسبه شد. نمونه گیری به روش خوشه ای در طی چندمرحله انجام و کشاورزان به وسیله پرسشنامه های جداگانه مورد مصاحبه قرار گرفتند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه محقق ساخته ای بود که روایی آن توسط جمعی از متخصصان پایداری کشاورزی و اعضای هیئت علمی گروه مدیریت و توسعه کشاورزی دانشگاه تهران و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تایید گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSSwin25 و SMART PLS 3 انجام شد. نتایج نشان داد که برای بهبود تاب آوری واحدهای بهره برداری کشاورزی موردمطالعه سه دسته اقدامات دولتی، اقدامات اقتصادی-اجتماعی و اقدامات محلی-زراعی لازم است. درهمین-راستا پیشنهادهایی به منظور بهبود تاب آوری واحدهای بهره برداری موردمطالعه همچون بکارگیری فناوری های نوین، توسعه خدمات زیربنایی، توسعه مکانیزاسیون و نوسازی، تقویت زیرساخت های توسعه، تنظیم بازارمحصولات کشاورزی، حل کردن بحران های سیاسی و کاهش حضور یک جانبه یا تسلط کشاورزان بزرگ مقیاس در مدیریت تشکل های محلی ارایه شد. این پیشنهادها آسیب پذیری واحدهای کوچک مقیاس را کاهش داده و موجب افزایش تاب آوری آن ها می شود.
بررسی ارتباط بین خشکسالی هیدرولوژیکی و پوشش گیاهی با استفاده از تصاویر لندست در بخش شرقی منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
75 - 96
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی رابطه تغییرات پوشش گیاهی با خشکسالی هیدرولوژیکی در بخش شرقی منطقه سیستان است. این منطقه با مساحت 875052 هکتار در شمال استان سیستان و بلوچستان، با ارتفاع متوسط 478 متر از سطح دریا قرار دارد. برای این منظور از تصاویر ماهواره ای لندست 8 به همراه پایش زمینی، از شاخص های تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی و خشکسالی جریان رودخانه، در سال های 2019 و 2021 استفاده شد. همچنین فهرست فلوریستیک منطقه موردمطالعه به روش پیمایشی و به طور تصادفی، در فصول رویشی گیاه در سال های 2019 و 2021 تهیه شد. شکل زیستی گیاهان نیز براساس رده بندی ران کیائر (1934) تعیین گردید. نتایج نشان داد میانگین شاخص شدت خشکسالی در سال های 2019 و 2021 به ترتیب 33/1 و 38/0- برآورد شد. سال 2019 در طبقه نرمال آبی و سال 2021 در طبقه خشکسالی ضعیف شناسایی شد. بررسی تغییرات شاخص تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی و شاخص خشکسالی جریان رودخانه در سال های موردنظر دارای رابطه همبستگی است. تغییرات پوشش گیاهی حاصل از خشکسالی هیدرولوژیکی، در سال 2021 رخ داده است که بیانگر متأثر بودن پوشش گیاهی از خشکسالی هیدرولوژیک است. بررسی فلور منطقه در سال 2019 نشان داد، گیاهان شامل 191 گونه گیاهی از 141 جنس و 42 تیره در منطقه پراکنش دارند که با حادث شدن شرایط خشکسالی هیدرولوژیکی در سال 2021 تعداد گونه ها به 162 گونه، 123 جنس و 34 تیره کاهش یافته است. طیف زیستی گیاهان به روش ران کیائر نشان داد که در سال 2019، 40 درصد تروفیت ها، 4/18 درصد کریپتوفیت ها، 9/17 درصد همی کریپتوفیت ها، 3/15 درصد فانروفیت ها و 4/8 درصد کامفیت ها را شامل می شود. در سال 2021 تروفیت ها به 7/34 درصد، کریپتوفیت ها به 5/9 درصد، همی کریپتوفیت ها به 4/17 درصد و کامفیت ها به 9/7 درصد کاهش یافته است اما فانروفیت نسبت به سال 2019 بدون تغییر 3/15 درصد باقی مانده است. که بیانگر مقاومت گیاهان فانروفیت به خشکسالی و کمبود آب در منطقه موردمطالعه می باشد.
اثر تغییرات کاربری اراضی بر تولید آب در حوضه آبخیز تراز، استان خوزستان، جنوب غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
29 - 46
حوزههای تخصصی:
آب یکی از نیازهای اساسی حیات انسان ها و موجودات زنده به شمار می رود و برنامه ریزی مناسب برای استفاده از آن در سراسر جهان، بخصوص ایران، حائز اهمیت است. این مطالعه با هدف ارزیابی اثرات کاربری اراضی بر خدمات اکوسیستمی تولید آب در حوضه آبخیز تراز، استان خوزستان در بازه زمانی 1990 تا 2050 انجام شد. در این راستا، ارزیابی تولید آب با استفاده از InVEST و نقشه سازی کاربری اراضی با استفاده از روش طبقه بندی حداکثر احتمال در محیط ENVI 5.3 و اتوماتای سلولی زنجیره مارکف در محیط TerrSet صورت پذیرفت. همچنین رابطه تولید آب با سنجه های سیمای سرزمین شامل تعداد، تراکم، شکل و مساحت لکه بر مبنای روش رگرسیون وزنی مکانی (GWR) در محیط Arc GIS 10.5 مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد در 30 سال گذشته مساحت جنگل ها و مراتع در منطقه مطالعاتی به ترتیب حدود 3199 و 1611 هکتار کاهش و مساحت اراضی کشاورزی و ساخته شده ها به ترتیب 4388 و 387 هکتار افزایش یافته اند. پیش بینی می شود که در 30 سال آینده نیز 2442 هکتار از مساحت جنگل های منطقه کاسته شود و مساحت کاربری های کشاورزی، مراتع و ساخته شده ها به ترتیب 1651، 687 و 102 هکتار افزایش یابد. کل حجم آب تولیدی قابل دسترس در منطقه در سال 2020 معادل 5/26 میلیون مترمکعب (به طور متوسط 857 مترمکعب در هکتار) و میزان تولید آب در ساخته شده ها، مراتع، جنگل ها و اراضی کشاورزی به ترتیب 3123، 1074، 1071 و 374 مترمکعب در هکتار برآورد گردید. نتایج GWR تأیید کرد که تولید آب با سنجه های تعداد لکه، تراکم لکه و شاخص شکل سیمای سرزمین رابطه مکانی معنادار و معکوس دارد (0.83, p-value>0.05≤R2)؛ درحالی که رابطه آن با شاخص بزرگ ترین لکه یک رابطه معنادار و مستقیم است (0.84, p-value>0.05=R2). بر این اساس می توان گفت که ویژگی های ساختاری سیمای سرزمین و الگوی کاربری اراضی حاکم بر منطقه می تواند تعیین کننده تولید آب باشد.
بررسی آسیب پذیری و تحلیل فضایی ریسک خشکسالی بخش کشاورزی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
79 - 98
حوزههای تخصصی:
ماهیت خشکسالی چندبعدی و پویا است و در مطالعه خطر خشکسالی و آسیب پذیری، مدیریت ریسک خشکسالی نقش مهمی دارد. ایران با قرار گرفتن در عرض های میانه همواره با این پدیده هواشناختی مواجه است. ریسک خشکسالی به صورت تابعی از شاخص خطر و شاخص آسیب پذیری تعریف می گردد. در این مطالعه شاخص آسیب پذیری با مؤلفه های فیزیکی شامل ارتفاع، سیستم آب، کاربری اراضی و مؤلفه های اقتصادی-اجتماعی، نسبت تولید خالص به کل تولید خالص، تراکم جمعیت شاغل در بخش کشاورزی ، تراکم جمعیت ،نسبت اراضی دیم به کل اراضی و تعداد احشام (1000 رأس در کیلو مربع) با استفاده از توابع عضویت فازی و معیارهای در نظر گرفته شده، استانداردشده است و به هرکدام بر اساس روش AHP وزن خاصی داده شده است سپس همه نقشه ها با یکدیگر تلفیق و نقشه آسیب پذیری اراضی نسبت به خشکسالی به دست آمده است. بر اساس نتایج حاصله مناطق جنوبی، جنوب شرقی و مرکز جز مناطق نسبتاً کم آسیب پذیر نسبت به خشکسالی بوده و هر چه به سمت غرب ، شمال و شمال شرق کشور پیش می رویم بر میزان آسیب پذیری افزوده می گردد که می توان علل آن را تا حدودی زیادی متأثر از ویژگی های اقلیمی و فیزیکی این مناطق دانست. درنهایت نقشه خطر خشکسالی با نمایه SPI در بازه 12 ماه ترسیم و پس از وزن دهی و تبدیل به نقشه فازی با نقشه شاخص آسیب پذیری ترکیب شد. نقشه ریسک خشکسالی حاکی از سیطره وسیع ریسک نسبتاً زیاد خشکسالی در پهنه وسیعی از ایران است و با کمک این نقشه ها، می توان برنامه های خرد و یا کلان توسعه بخصوص در بخش کشاورزی را برای هر یک از نقاط کشور تدوین کرد.
برآورد میزان آسیب پذیری سکونتگاه های غیر رسمی شهر تبریز در برابر خطر وقوع زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
285 - 304
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر با هدف مشخص کردن مناسب ترین روش به منظور ارزیابی میزان آسیب پذیری سکونتگاه های غیر رسمی شهر تبریز در برابر زلزله محتمل، دو مدل ELECTRE FUZZY و مدل WASPAS نسبت به 13 معیار (عرض معبر، کیفیت ابنیه، جنس مصالح، تعداد طبقات، فاصله از فضای باز عمومی، فاصله از تأسیسات شهری، فاصله از مراکز درمانی، تراکم جمعیت، تراکم ساختمان، فاصله از گسل، جنس زمین شناسی، مساحت قطعات، کاربری اراضی) با هم مقایسه شدند. بدین منظور تمامی سکونتگاه های غیر رسمی موجود در شهر تبریز مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از هر دو مدل به وسیله مطالعات میدانی نویسندگان مورد ارزیابی قرار گرفت و سپس مناسب ترین روش انتخاب شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بر اساس مدل WASPAS سکونتگاه های غیر رسمی واقع در منطقه 5 با کسب رتبه 1 کمترین و منطقه 10 با کسب رتبه 6 بیشترین آسیب پذیری را خواهند داشت. همچنین بیش از 57 % از مساحت سکونتگاه های غیر رسمی شهر تبریز در معرض آسیب پذیری خیلی زیاد و 05/11 % زیاد و 03.27 % متوسط و فقط 01/4 % در معرض آسیب پذیری کم قرار دارند. نتایج حاصل از محاسبات مدل ELECTRE FUZZY حاکی از آن است که سکونتگاه های غیر رسمی واقع در منطقه 3 با کسب رتبه 1 کمترین و مناطق 1 و 10 با کسب رتبه 5 بیشترین آسیب پذیری را تجربه خواهند کرد. همچنین بیش از 34 % از مساحت سکونتگاه های غیر رسمی شهر تبریز در معرض آسیب پذیری خیلی زیاد و بیش از 27 % زیاد و بیش از 25 % در متوسط و تنها 69/12 % در معرض آسیب پذیری کم قرار دارند. بر اساس مطالعات میدانی نویسندگان نتایج حاصل از روش ELECTRE FUZZY نسبت به روش WASPAS دقیق تر و واقع بینانه تر است.