فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۱٬۰۸۵ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۵
28 - 49
حوزههای تخصصی:
امنیت پدیده ای پیچیده است که بر تمامی جوانب زندگی و کنش و واکنش های انسان تأثیرگذار است ، مطالعه رابطه امنیت و اقتصاد موضوع مهم و ضروری است. منطقه جنوب شرق ایران، با مشکلات امنیتی بسیاری روبرو است، که عوامل مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... در این زمینه تأثیرگذار هستند.در این مقاله به دنبال شناسایی عوامل اقتصادی تأثیرگذار بر امنیت جنوب شرق ایران خصوصاً استان سیستان و بلوچستان است. به نظر می رسد، با افزایش سطح توسعه اقتصادی و رفع مشکلات اقتصادی و عمران و آبادانی در این منطقه، می توان باعث افزایش سطح امنیت و جلوگیری از بروز بسیاری از ناامنی ها گردید.برای نشان دادن این موضوع با استفاده از روش کیفی مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی، داده های موردنیاز بر اساس مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و سایر منابع و تحقیقات مرتبط با آن، گردآوری و سپس ظرفیت و قابلیت های توسعه و نیز موارد منجر به عدم توسعه اقتصادی و کاهش امنیت تحلیل شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که، دوری استان سیستان و بلوچستان از مراکز فعال اقتصادی کشور، کم رنگ بودن نقش استان در اقتصاد ملی و پایین بودن نرخ تولید خالص در استان، همسایگی با هلال طلایی مواد مخدر و ... فقر و بیکاری را در استان افزایش داده و سبب گرایش مردم و جوانان به سوی اقتصاد پنهان و زیرزمینی شده است، که فساد و درنتیجه کاهش سطح امنیت در آن به خوبی نمایان است. از سوی دیگر فعال شدن ظرفیت های تجاری در استان(بندر چابهار و راه های تجاری)، تنها محور اقتصادی بالقوه استان نیز شرایط بهره وری مطلوب ندارد. بنابراین با ضعف رونق تولید اقتصادی و فعالیت تجاری، فعالیت های قاچاق مواد مخدر، قاچاق انسان، قاچاق انرژی، قاچاق کالا، و غیره رشد قابل توجهی یافته و بخشی از مردم مسیرهای غیرقانونی و کوتاه کسب درآمد را به مسیرهای قانونی ولی طولانی کسب درآمد، ترجیح می دهند. موارد مذکور سبب سلب امنیت بخصوص در سطح اقتصادی و درنتیجه توسعه نیافتگی استان شده است.
A New Approach to the Theory of Seapower in the 21st Century (In Times of War and Peace)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
383 - 411
حوزههای تخصصی:
The environment of seas has undergone geopolitical changes in recent decades, which has had a profound impact upon the nature of seapower. The aim of the current research is to expound on the new nature of seapower in the 21st century. It also takes an approach that is not limited to wartime and, given the postmodern era, encompasses peace and international rivalry, especially global trade. First, the concept of classic seapower is discussed in this paper and then using the meta-analysis method, the concept of seapower in the present century is discussed by adopting a new approach. Research findings indicate that the new nature of seapower is based on the military and non-military dimensions of seapower, the relative nature of seapower, the various roles of naval forces, the new naval threats, the diverse functions of the sea environment, the context of the international order, the strategic link between seapower and land power, air and space powers, and the humanitarian operations in the sea environment. In the early years of the 21st century, these considerations have persuaded states out of taking a purely national approach to seapower and sea policy-making, but to accept multilateral interactions and cooperation by taking a transnational approach.
پویایی های نظم در سطح جهانی-منطقه ای و دگردیسی نقش کنشگران منطقه ای خلیج فارس (مطالعه موردی: امارات متحده عربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
57 - 87
حوزههای تخصصی:
امروزه نظم بین الملل تحولات مهمی را در سطح کلان و مناطق پشت سر می گذارد. ورود نظم بین الملل به دوران گذار پساآمریکایی و پویایی های محیطی در سطح مناطق عدم قطعیت های اساسی را با خود به همراه دارد که الهام بخش تغییر نقش بسیاری از کنشگران در سطح مناطق و به طور خاص منطقه خلیج فارس بوده است. ازجمله مهم ترین این کنشگران می توان به امارات متحده عربی اشاره کرد. براین اساس پژوهش حاضر با مبنا قرار دادن نظریه نقش و بکار گیری آن در دوران گذار نظم بین الملل به دنبال پاسخ گویی به این سؤال مهم است که: تحولات و پویایی های نظم در سطح جهانی و منطقه ای چه تأثیری بر نقش و کنش های رفتاری بازیگران در عرصه منطقه ای خلیج فارس به همراه داشته است؟ و فرضیه ای که در پاسخ به آن مورد آزمایش قرار خواهد گرفت بدین صورت قابل طرح می باشد: پویایی های نظم در سطح کلان و منطقه ای منجر به تغییر ساختار اجتماعی نظم شده و این امر به عنوان محرکه ای برای تغییر نقش برخی از کنشگران منطقه ای از جمله امارات متحده عربی عمل کرده است تا نقش خود را از یک کنشگر میانه رو و تابع در تحولات منطقه ای به یک کنشگر سیاسی، نظامی و امنیتی طی دهه گذشته تغییر دهد. هدف پژوهش نشان دادن تغییر در تصورات از نقش کنشگران منطقه ای(امارات متحده عربی) و پیامدهای آن برای نظم منطقه ای است. روش پژوهش نیز در قالب رویکردهای تبیینی-تحلیلی خواهد بود و شیوه گردآوری داده ها، کتابخانه ای و مبتنی بر آمار و اسناد بین المللی می باشد.
The Politics of Conflicts: Iran, Iraq and The West (1980-2016) Western Impacts and Solutions(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
339 - 359
حوزههای تخصصی:
In spite of ancient and serious disagreements, Iran and Iraq did not go to war until 1980. Why? What changed the equation? Three-plus decades later, Iran is still a main actor in Iraq’s internal affairs. What motivates this involvement? Our main objective is to explore the politics of the Iraq–Iran conflict and attending influence of Western powers from 1980 onwards. In this study, we analyse the history and causal factors in light of Western foreign policies, and seek grounds for bilateral rapprochement and note cooperation between Western powers, proposing that if the West can cooperate to achieve respective national interests, so can Iran and Iraq. Coherent policy landscaping characterizes national and international levels on looking at theoretical global governance, but academia has yet to pay attention to extant actors and institutions required to govern energy concerns. A classical realist approach reveals that Western Powers pursued and continue to pursue respective interests at all costs. How their several interventions have affected the Iran–Iraq conflict has thus far remained undisclosed
امکان سنجی تشکیل ائتلاف ژئوکالچر منطقه ای با محوریت جشن نوروز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
89 - 114
حوزههای تخصصی:
ائتلاف ها و سازمان های منطقه ای در جهان کنونی که به سمت نظم چندقطبی در حرکت است، برای تأمین منافع کشوهای عضو ضروری به نظر می رسد. کشورهای موجود در سه منطقه آسیای مرکزی، آسیای جنوب غربی و غرب آسیا به دلیل نداشتن یک اتحادیه منطقه فراگیر و کارآمد و دوری گزینی از منطقه گرایی نتوانسته اند به درستی از ظرفیت های این مناطق استفاده کنند و وجود اختلاف ها و خلاء قدرت فراگیر، این مناطق را به محل تنازع قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای تبدیل کرده است. پژوهش پیش رو با استفاده از روش ترکیبی (توصیفی – تحلیلی و پیمایشی) و تحلیل برنامه ریزی راهبردی SWOTو با استفاده از اطلاعات و داده های اِسنادی و کتابخانه ای و کسب نظر 30 تن از کارشناسان خبره جغرافیای سیاسی، علوم سیاسی، مطالعات منطقه ای و زبان و ادبیات فارسی از کشورهای ایران، افغانستان، تاجیکستان و قزاقستان، به امکان سنجی تشکیل یک ائتلاف منطقه ای با محوریت جشن و فرهنگ نوروز پرداخته است. نتایج نشان داد که باوجود اختلافات و ضعف های موجود در زمینه تشکیل اتحادیه نوروز، امتیاز نهایی 2.56 از 5 به دست آمده است که نشان گر بالا بودن احتمال تشکیل اتحادیه می باشد، هرچند افزودن استراتژی های اقتصادی و ژئواکونومیک برای تکوین چنین ائتلافی، ضروری است.
گامی به سوی الگوی نظری نظم پراکنشی- شاخه ای در سیاست بین الملل نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
289 - 314
حوزههای تخصصی:
سیستم بین الملل در فاز گذار از سیستم ساده و خطی به پیچیده و آشوبی، در چارچوب سیستم های چندپیکری است که این موضوع چالش های نوینی را برای تبیین نظم در آن ایجاد کرده است. ادبیات روابط بین الملل، نظم را از دیدگاه ساده و کلاسیک مورد مطالعه قرار داده اند و تصوری خطی از آن داشته اند، این در حالی است که این سیستم از گونه پیچیده و آشوبی است. الگوی نوینی از نظم در حال پدیدار شدن است که نظریه های موجود روابط بین الملل از تبیین آن ناتوان هستند. بر این اساس پرسمان اصلی پژوهش حاضر بر محوریت الگوی نظری تبیین کننده نظم پیچیده و آشوبی سیستم بین الملل پیچیده شکل می گیرد. هدف اصلی مفهوم سازی چنین نظمی است که نویسنده با بهره گیری از بنیان های هستی شناسانه و شناخت شناسانه نظریه پیچیدگی و گزاره های نظری آن و بهره گیری از رهیافت روشی ابداکتیو، الگوی نظم شاخه ای – پراکنشی را به عنوان الگوی نظری نوآورانه به جامعه علمی روابط بین الملل ارائه می کند.
تحلیل نقش حزب الله لبنان در اهداف منطقه ای جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر جنگ داخلی سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
64 - 87
حوزههای تخصصی:
همواره در طول تاریخ ، جغرافیدانان سیاسی توجه ویژه ای به تاثیرات منطقه خاورمیانه بر قدرت های جهانی و تاثیرات بحران های خاورمیانه بر توازن قوا در سطوح منطقه ای و فرامنطقه ای داشته اند و در طی سال های اخیر ، بحران جنگ داخلی سوریه و تحولات ناشی از آن از جمله تحولاتی بوده است که این کشور را به اردوگاه تازه ای در راستای رقابت های استراتژیک تبدیل کرده و بی ثبات سازی سوریه به واسطه تحرکات غرب به عنوان عامل در راستای تضعیف جبهه مقاومت و مهار منطقه ای ایران مطرح شد.از این رو بحران سوریه عرصه حضور بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای منطقه خاورمیانه را فراهم آورد. حزب الله لبنان نیز که از متحدان جمهوری اسلامی ایران و جبهه مقاومت محسوب می شود ، نقش پررنگی را در پیروزی جبهه مقاومت در تقابل با نیروهای مخالف رژیم سوریه ایفا نمود و در همین زمینه پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و کاربردی به تحلیل نقش حزب الله لبنان در اهداف منطقه ای جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر جنگ داخلی سوریه پرداخته است . پرسش اصلی پژوهش حاضر این مساله است که مهمترین دستاوردهای حزب الله لبنان در جنگ داخلی سوریه چه بوده است و حزب الله لبنان در اهداف منطقه ای ایران چه نقشی را ایفا نموده است؟ نتایج نشان داد دستاوردهای نظامی و راهبردی از مهمترین دستاوردهای حزب الله لبنان در جنگ داخلی سوریه بوده است که در این راستا حزب الله لبنان توانسته است در اهداف منطقه ای ایران نقشی موثر ایفا نماید.
تحلیل تأثیر وضعیت آنومیک جامعه ایرانی در نامساعد بودن شاخص های صلح در کشور (در افق سال 1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
225 - 255
حوزههای تخصصی:
ماهیت واقعیات پس از دوره جنگ سرد نشان می دهد ما در عصری زندگی می کنیم که بیش از جنگ و نزاع بین کشورها با جنگ های داخلی، تروریسم، گسترش تسلیحات هسته ای، بحران های زیست محیطی و بحران های اجتماعی مشخص است. آنومی به عنوان پدید آورنده بحران اجتماعی یکی از مهم ترین عوامل تهدیدکننده صلح بالاخص در بعد داخلی است. به همین دلیل، پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و با تکیه بر یافته های کتابخانه ای و میدانی سعی دارد تا به تحلیل تاثیر آنومی در وضعیت صلح در ایران بپردازد. سوال اصلی پژوهش عبارتست از اینکه "وضعیت نامساعد ایران از نظر شاخص های جهانی صلح، چگونه از آنومی متاثر است؟" در این راستا، مقاله حاضر در قدم اول تلاش دارد پس از بررسی و نقد مدل های نظری ارائه شده در زمینه ارتباط صلح و آنومی و بسط مدل نظری جدید، به سنجش آنومی در ایران با رویکردی ملی بپردازد. نتایج حاصله نشان می دهد که همه قومیت ها با کمی تفاوت، سطح بالایی از آنومی را تجربه می کنند. در قدم دوم سعی در کشف علل بروز آنومی در ایران می شود. مجموعه ای از متغیرهای اقتصادی و اجتماعی مورد سنجش و نتایج حاصله در ارائه توصیه های سیاستی مورد بهره برداری قرار می گیرد. در قدم سوم سعی می شود نتایج حاصل از سنجش آنومی در کنار نتایج حاصل از سنجش صلح قرار گیرد تا ارتباط دو متغیر مورد بررسی دقیق تر قرار گیرد. نتایج حاصله از این مطالعه نیز نشان می دهد که آنومی در ارتباط معناداری با صلح، بالاخص در بعد داخلی است.
بزنگاهِ هوش مصنوعی و تغییر امرژئوپلیتیکال: آموزه ای برای ساخت فراژئوپلیتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
179 - 204
حوزههای تخصصی:
در چند سال اخیر، با گسترش انقلاب صنعتی چهارم و رشد روند های فرافناورانه ای مانند هوش مصنوعی به عنوان یک بزنگاهِ حساس بین المللی، ژئوپلیتیک دچار تغییر و تحول شده است. اساساً آشنازدایی از بستر های علمی سیاست خارجی و روابط بین الملل در خوانش های کلاسیک و روایت سازی هایی از مسئله وارگی و مسئله بودگی سیال در این حوزه با تأکید بر روند هایی چون هوش مصنوعی و کلان داده ها منجر به تغییر ژئوپلیتیک به فرا – ژئوپلیتیک شده که این تحولات و ترتیبات نوین بستری برای تغییر رقابت های بین المللی است. این مقاله با مفروض گرفتن رقابت های ژئوپلیتیکی دولت ها در قالب هوش مصنوعی و با بهره گیری از روش تحلیلی – توصیفی به دنبال پاسخ به این سؤال است که ژئوپلیتیک چگونه توسط هوش مصنوعی و کلان داده ها دچار تحول شده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که هوش مصنوعی منجر به بازطراحی کارکرد ژئوپلیتیک در عصر کلان داده ها و رقابت های الگوریتمی گردیده است.
Towards Stabilizing the Economic Impact of COVID-19 through Fiscal Policy in Malaysia(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ ویژه نامه
90 - 107
حوزههای تخصصی:
A greater size of government spending, may be less efficient. This is contradicting with Malaysian practice because the current Malaysian fiscal policy has allocated a huge budget from the lowest income of individuals to the highest international trade with the aims of reducing the economic implications caused by the outbreak of COVID-19. This paper embarks on three objectives. First, to provide an overview of fiscal policy. Second, to investigate the impacts of COVID-19; and third, reveals the actions taken by the Malaysian Government to implement the recovery policy. This paper adopts an integrative literature review and published reports relating to fiscal policy and COVID-19. The findings show the consolidated efforts of Malaysian Government towards the current fiscal policy in stabilizing the economic impact after the Movement Control Order. This paper could be a prudent guideline for other countries to strategize their fiscal policies in steering the macro and socioeconomic development.
بررسی علل منازعه و ناامنی در مناطق مرزی آبی کشورها (مورد: مرز آبی اوگاندا و جمهوری دموکراتیک کنگو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ششم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
107 - 123
حوزههای تخصصی:
بخشی از منازعات در روابط میان کشورها به اختلافات مرزی آن ها مربوط می شود که تنش و درگیری در مناطق مرزی آبی یکی از انواع منازعات است. در قاره آفریقا، موارد متعددی از تنش های مرزی از گذشته تاکنون وجود داشته است. درگیری مرزی آبی میان اوگاندا و جمهوری دموکراتیک کنگو یکی از این موارد است که اختلاف اصلی بر سر محدوده مرزی آبی در دریاچه آلبرت است. این مسئله موجب ناامنی در مناطق مرزی در دو سوی این دریاچه شده است. درواقع، در مناطق مرزی آبی میان دو کشور، درگیری اصلی و ناامنی حاصل از آن در محدوده دریاچه آلبرت و بر سر خط مرزی ترسیم شده در درون این دریاچه و همچنین فرسایش ساحل و تغییر در مسیر رودخانه مرزی سملیکی در جنوب دریاچه آلبرت است. این پژوهش از نوع تحقیقات علّی است که با روش توصیفی تحلیلی و نظریه ژئوپلیتیکی منازعات مرزی و سرزمینی استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی اختلافات مرزی میان کشورهای اوگاندا و جمهوری دموکراتیک کنگو در منطقه دریاچه آلبرت و تحلیل علل وقوع ناامنی در این منطقه می پردازد. پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این سوال است که مهم ترین علل وقوع ناامنی در مناطق مرزی آبی کشورهای اوگاندا و جمهوری دموکراتیک کنگو کدام است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که علل مختلفی را می توان برای وقوع درگیری و تنش در مناطق مرزی آبی دو کشور در اطراف دریاچه آلبرت نام برد که مهم ترین آن ها شامل 11 مورد از علل و عوامل اصلی در ابعاد مختلف هویتی، حاکمیتی، تاریخی، ترسیم مرز، تغییر مسیر رود، زیست محیطی و... است.
تحلیل نقش قدرت های بزرگ در ایجاد مرز دیورند و تأثیر آن بر روابط افغانستان و پاکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد کشورها بر بنیاد مرزها محصول نیمه دوم سده نوزدهم است، افغانستان یکی از اولین کشورهایی است که بر این بنیاد ایجادشده است. مرزهای سیاسی کنونی افغانستان از نوع مرزهای تحمیلی بوده که عمدتاً تحت تأثیر منازعات و رقابت های سیاسی بین دو قدرت انگلیس و روسیه تزاری در قرن 19 و در جریان بازی بزرگ جهت جلوگیری از رویارویی مستقیم این دو قدرت در منطقه آسیای مرکزی به وجود آمده است و در این دوره افغانستان را به عنوان یک منطقه حایل بین خودشان قرار داده و مرزهای سیاسی آن کشور را طی چندین معاهده تعیین و تثبیت نمودند. در این میان معاهده دیورند و مسئله پشتونستان بسیار بااهمیت است زیرا تحولات افغانستان بعد از عقد معاهده دیورند وارد فاز جدیدی شد که باگذشت زمان و تغییرات بزرگی چون خروج انگلیس از شبه قاره و استقلال هند نه تنها نتوانست اصل و ماهیت منازعات مرتبط به مرزهای جنوبی افغانستان را حل وفصل نماید بلکه با ظهور کشور پاکستان و تضاد منافع بین این دو کشور همسایه، بر پیچیدگی حوادث و رخدادها افزوده شد که تا به امروز نیز ادامه دارد. تحقیق حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و با استناد به منابع معتبر کتابخانه ای به دنبال بررسی نقش قدرت های بزرگ همچون انگلیس و روسیه در شکل گیری مرزهای سیاسی افغانستان به ویژه مرز دیورند و پیامدهای منفی آن برای کشور افغانستان و نقش آن در ایجاد اختلاف بین افغانستان و پاکستان می باشد. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که در شکل گیری مرزهای افغانستان قدرت های منطقه و فرامنطقه به ویژه انگلیس نقش داشتند و معمای دیورند یکی از باقی مانده های استعمار هند بریتانیایی است که در حال حاضر به عامل اختلاف بین افغانستان و پاکستان تبدیل شده است و پیامدهای منفی آن برای افغانستان شامل، محصور شدن در خشکی و عدم دسترسی به آب های آزاد، حمایت و تشدید بی ثباتی سیاسی در افغانستان، ناامنی سراسری، فروپاشی نظام اجتماعی و... بوده است.
ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک و چشم انداز همکاری ایران و هند در چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
61 - 87
حوزههای تخصصی:
با آغاز سده بیست و یکم ایران و هند موافقت نامه های زیادی جهت گسترش همکاری اقتصادی و سیاسی با یکدیگر امضا کرده اند. یکی از مهم ترین همکاری های دو کشور، توافق نامه سرمایه گذاری هند در چابهار است. ایران و هند طبق اعلامیه دهلی نو در سال 2003 توافق کردند که بندر چابهار را توسعه بخشند اما توافق نهایی بین دو کشور در می 2016 حاصل شد و در سال 2019 سرمایه گذاری هند در چابهار عملیاتی شد. مقاله حاضر به بررسی دلایل تأخیر سرمایه گذاری هند(2003 تا 2019) در بندر چابهار و چشم انداز همکاری ایران و هند در این بندر می پردازد. روش پژوهش مورد استفاده در این تحقیق از نوع قیاسی-فرضیه ای است یعنی با استفاده از مفاهیم کلیدی ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک به توصیف و تحلیل مسئله پرادخته می شود. گردآوری داده ها عمدتاً به صورت اسنادی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که به رغم منافع و اهداف مشترک ژئواکونومیکی، اما اهداف متضاد ژئوپلیتیکی دو کشور باعث شده تا روند سرمایه گذاری هند در چابهار با تأخیر روبه رو شده و نتایج ملموسی برای آن در آینده تصور نشود.
مفهوم سازی مناطق مرزی و تبیین پارامترهای شکل دهنده آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
116 - 141
حوزههای تخصصی:
تحولات و پیشرفت های صورت گرفته در طی دهه های اخیر روند وابستگی و پیوند روزافزون کشورها را به یکدیگر فراهم آورده است و در این بین مناطق مرزی را به کانون توجه مطالعات تبدیل کرده است. مطالعات مرزی در دوره حاضر بیشتر روی توسعه مناطق مرزی، سطح کنش ها، نفوذپذیری مرزها، ساکنین مرزی و غیره همه به نوعی بر برجسته تر شدن مطالعه مناطق مرزی تأکید کرده اند. بررسی مطالعات صورت گرفته در این زمینه نشانگر وجود نوعی ابهام و عدم مفهوم سازی درست از منطقه مرزی است. از سوی دیگر، در زمینه وسعت و پهنه سازی منطقه ای که به عنوان منطقه مرزی در نظر گرفته شود، کاری صورت نگرفته است. تحقیق حاضر با هدف مفهوم سازی و تبیین مولفه های شکل دهنده منطقه مرزی با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای و پرسش نامه ای به انجام رسیده است. نتایج حاصل از تحقیق حاضر نشان دهنده آن است که مفهوم منطقه مرزی فضای جغرافیایی بلافصل خطوط مرزی با وسعت های متفاوت که تحت تأثیر مستقیم مرزها قرار می گیرند، می باشد. برای تفسیر از تحلیل محتوا و تحلیل سلسله مراتبی(ANP)، استفاده شده است. نتایج اولویت بندی نیز نشان می دهد که دارا بودن پیوند طبیعی با فراسوی مرز، سرمایه گذاری پایین در منطقه(به دلایل امنیتی و غیره)، دارا بودن پیوند قومیتی با فراسوی مرز، تأثیرپذیری از سیاست ارتباطی نسبت به کشور هم مرز، دارای پیوندهای تاریخی با فراسوی مرز، آمیختگی زندگی بازیگران با مرز، منطقه ای با وسعت توافق شده و در آخر قرارگیری در خط مقدم حمله و جنگ، موثر مولفه های شکل دهی منطقه مرزی انتخاب شدند
تاثیر گفتمان های سیاسی در شکل گیری جوامع طردشده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۳
37 - 58
حوزههای تخصصی:
نگاه انتقادی در جغرافیای سیاسی به نقد تئوری های گفتمان فضایی قدرت در جهت رهایی بخشی می پردازد. در دو قرن اخیر، نگاه فلسفی سلطه بر طبیعت، راه استثمار طبیعت و به تبع آن، استثمار انسان های دیگر را رقم زده است. گفتمان زیست سیاست حکومت ها می تواند، با به انقیاد کشیدن زیست انسان، شرایطی را به وجود آورد که وضعیتی تحت عنوان «اردوگاه » و «هموساکر »، ایجاد شود. گرچه این دو واژگان در دنیای امروز، در تحقیقات زیست محیطی دیده نشده است، اما از نگاه جورجیو آگامبن ، مادامی که وضعیت زیست هر جامعه ای، ریشه های تشابه با برداشت او از مفهوم هموساکر و اردوگاه داشته باشد، می توان از این واژگان در جهت توصیف منطقه بهره برد. پرسش اصلی این پژوهش این است که آیا امکان سنجی تعمیم دیدگاه نظری آگامبن مبنی بر تبلور حیات برهنه در دنیای امروز، در یک محیط خاص جغرافیایی، تحت تاثیر گفتمان های سیاسی زیست محیطی حاکمیت ممکن است؟ روش تحقیق در این پژوهش با توجه به ماهیت نظری آن، توصیفی تحلیلی است و این مقاله با استفاده از اطلاعات کتابخانه ای پیرامون نظریات آگامبن و جغرافیدانان سیاسی متاثر از او، در حوزه های «زیست سیاست » ، اردوگاه، «حیات برهنه » و هموساکر گردآوری، بررسی و تحلیل شده است. در یافته های این پژوهش، چگونگی بازتولید فضاهای جغرافیایی تحت تاثیر گفتمان های فضایی قدرت، در محیط طبیعی با تعریف واژگان اردوگاه زیست محیطی و هموساکر زیست محیطی نشان داده شده است.
Omar Al-Bashir: his Governance Crisis and the Outbreak of Revolution in Sudan(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ ویژه نامه
51 - 70
حوزههای تخصصی:
While we want to assess whether a person is suitable to lead a country, usually we will think about an important keyword—the ability of governance. However, it is an irrational expectation if we are asking a national leader to be self-disciplined and accountable to the people and the country. On the other hand, the people always got the same question, why a lot of leaders performed better at first but they usually faced with negative comments or the trials at last, or even being imprisoned for a long time?
The major character in this article is Omar Al-Bashir, he is a former president of Sudan, he has been overthrown by the people’s force in 2019—a so-called successful “revolution” in Sudan. The overthrown of Omar Al-Bashir showed an example of unsuccessful governance in causing to this successful revolution. The article aims to show the governance weaknesses of Omar Al-Bashir in Sudan, and discuss how these weaknesses caused the revolution.
.
تحلیل ژئوپلیتیکی روابط ایران و ترکیه در دوره حزب عدالت و توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
19 - 56
حوزههای تخصصی:
ایران و ترکیه به عنوان دو کشور دارای نظام معنایی و علایق خاص و سلسله منافع مشترک و برخی تضادها هستند. عوامل گوناگونی بر روابط این دو کشور تأثیر می گذارد که سبب ایجاد نوساناتی در روابط دوجانبه آنها می شود. آنچه در این پژوهش مد نظر قرار داد بررسی روابط ژئوپلیتیکی ایران و ترکیه و فراز و فرودهای آن در دوره حزب عدالت توسعه است.روش تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی و بر مبنای رویکرد واقع گرایی ژئوپلیتیکی است. علاوه بر این جهت تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق از روش AHP بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد روابط ژئوپلیتیکی در این دوره تحت تاثیر سه عامل رقابت، تعارض و همکاری قرار داشته است. می توان بیان نمود که ایران و ترکیه در سطح منطقه ای علاوه بر همکاری های گسترده در زمینه انرژی و پرونده هسته ای به عنوان رقیب یکدیگر مطرح هستند و هر یک در تلاش برای رسیدن به اهداف و منافع ملی خود در قالب مطرح شدن به عنوان قدرت سطح یک در منطقه غرب آسیا هستند. در نهایت نتایج تحقیق نشان می دهد که با استفاده از الگوهای تعارض، همکاری و رقابت می توان سیاست خارجی متناسب با شرایط را تدوین نمود و از طریق تدوین سیاست های صحیح در راستای رسیدن به اهداف و منافع ملی گام برداشت.
تبیین ژئوپلیتیکی روابط طوایف در حوزه انتخابیه مَمَسَنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
145 - 177
حوزههای تخصصی:
فضای جغرافیاییِ به ذات قدرت آفرین است و کوشش کُنشگران و بازیگران سیاسی معطوف به حضور در فضاست. انتخابات یکی از ابزارهای فضاسازی و قلمروگستری بازیگران سیاسی است. حوزه انتخابیه مجلس شورای اسلامی در ایران یکی از نمودهای فضاسازی و فضاگستری نامزدها و جریان های مؤثر در فرایند انتخابات است. در این میان، در آن دست استان هایی که هنوز بافت و ساخت طایفه ای دارند، طایفه هنوز کارکرد سنتی خود را حفظ و بازتولید می کند. حوزه انتخابیه ممسنی در استان فارس از جمله قلمروهایی است که ساختار فضاییِ طایفه نقش جدی در روند تحولات و هماوردی های انتخاباتی دارد. از این رو، فهم روابط طوایف این حوزه با یکدیگر در کارزار انتخابات مُستلزم شناسایی الگوی مناسبات قدرت میان آنهاست. پژوهش کنونی که ماهیتی توصیفی تحلیلی دارد بر این فرضیه استوار است که الگوی مناسبات قدرت طوایف در حوزه انتخابیه ممسنی (انتخابات مجلس شورای اسلامی) در قالب طیف ساختار روابط ژئوپلیتیک متنوع و متفاوت است. درون داده ای (نوشتار و داده ها) مورد نیاز به روش کتابخانه ای، اسنادی و میدانی (مشاهده) گردآوری شده است. برآیند مطالعات صورت گرفته نشان داد، با توجه به ساخت طایفه ای حاکم بر حوزه انتخابیه ممسنی در زمان انتخابات، رقابت هایی با ماهیت ژئوپلیتیک بین طوایف موجود در فضای جغرافیایی ممسنی برای کسب قدرت سیاسی (کُرسی مجلس) شکل می گیرد. نوع و الگوی روابط ژئوپلیتیک طوایف مُتنوع و انواعِ «تعاملی»، «رقابتی»، «نفوذ» و «سلطه» را در بر می گیرد. تا جایی که گاه این نوع هماوردی ها به تنش های بین طایفه ای در فضای جغرافیایی ممسنی می انجامد.
شناسایی عوامل بازدارنده توسعه اقتصادی روستاهای مرزی از دیدگاه مرزنشینان: منطقه مورد مطالعه: تربت جام- صالح آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق مرزی، جزو مناطق محروم کشور به شمار می آیند که عموما از نظر ساختار اقتصادی با تنگناهای متعددی مواجه هستند . تبلور این امر را می توان در بیکاری گسترده و فقدان فرصت های شغلی متنوع، پائین بودن درآمد، پایین بودن تولید و بهره وری در بخش های مختلف اقتصادی، ناپایداری فعالیت های اقتصادی و درنتیجه فقر فراگیر و ناپایداری روستاها در ابعاد مختلف دانست. بر این اساس هدف مطالعه حاضر شناسایی عوامل بازدارنده توسعه اقتصاد روستاهای مرزی شهرستان های تربت جام و صالح آباد است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نوع کاربردی- توسعه ای است. گردآوری اطلاعات به شیوه اسنادی و میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه بوده است. جامعه آماری روستاهای واقع در 10 کیلومتری خط مرزی ایران و افغانستان در شهرستان های تربت جام و صالح آباد است. حجم نمونه مورد بررسی 264 خانوار در 17 روستای مرزی بوده است. نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی نشان می دهد مهمترین عوامل بازدارنده اقتصاد روستاهای مرزی ار دیدگاه مرزنشینان به ترتیب عبارتند از: «چالش های امنیتی در روستاهای مرزی» با 47/22، «خشکسالی و کمبود آب روستاهای مرزی» با 27/14، «بیکاری و پائین بودن درآمد ساکنان روستاهای مرزی» با 18/12، «عدم سرمایه گذاری کافی در زمینه اقتصادی در نواحی مرزی» با 26/8، «عملکرد ضعیف نهادهای متولی در نواحی مرزی» با 49/7، «ضعف امکانات زیربنایی در روستاهای مرزی با 88/5»، «غیربومی بودن مدیران و مسئولین نواحی مرزی» با 80/4، «ضعیف بودن جاده و امکانات حمل و نقل» با 15/4، «ضعف در بازاررسانی تولیدات ساکنین نواحی مرزی» با 81/3، «عدم ارتباط با نواحی فرامرزی» با 62/3 درصد واریانس تبیین شده است.