فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱٬۰۸۵ مورد.
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
76 - 84
حوزههای تخصصی:
از ابتدای دهه ۵۰ هجری شمسی که اصطلاح آمایش سرزمین در ادبیات برنامه ریزی ایران مطرح شد، علی رغم گذشت بیش از نیم قرن تاکنون مقوله آمایش نه در سطح نظام تصمیم گیری و اجرا و نه در حوزه عمومی تبدیل به گفتمان نشده است. از این رو علی رغم ضرورت و اهمیت هیچ گاه مطالبه عمومی در زمینه آمایش سرزمین شکل نگرفته و حتی متأسفانه در حوزه های تخصصی نیز مطالبه توجه به رویکرد آمایشی، تقنین قوانین لازم و جریان پیدا کردن تدابیر اجرایی ذیل راهبردهای آمایشی ابراز نشده است. بنابراین در طول این نیم قرن فراز و فرودهای بسیاری در رابطه با آمایش سرزمین و نهادهای مرتبط مشاهده شده است؛ به گونه ای که توقف رویکرد آمایشی و تعطیلی نهادهای مرتبط هیچ انتقادی را برنینگیخته و توجه به راهبردها و تدوین سیاست ها بیشتر معطوف به سلیقه و خواست برخی مدیران و کارشناسان بوده است و نه در پاسخ به مطالبه ای عام یا خاص. توجه به ریشه های این وضعیت و آسیب شناسی و شناخت عوامل فرهنگی، مدیریتی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دخیل در آن می تواند به رقم زدن فضای مطلوب و بسط و تعمیق گفتمان آمایشی به عنوان یک خرده گفتمان ذیل گفتمان پیشرفت در سپهر عمومی و در نظام برنامه ریزی بینجامد. شناسایی گره های موجود در مسیر گفتمان شدن رویکرد آمایش سرزمین و ارائه راهبردها و سیاست ها برای شکل گیری، بسط و تقویت گفتمان آمایشی در ایران و نهایتاً ارائه پیشنهادهای مشخص برای رعایت الزامات آمایش سرزمین در اجرای تدابیر سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت هدف این مقاله است.
تبیین مولفه های موثر بر الگوی مناسبات ژئوپلیتیک در منطقه خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
125 - 143
حوزههای تخصصی:
خاورمیانه، منطقه ژئوپلیتیکی پیچیده، متغیر و متحول است. منطقه ای با پتانسیل ها و ظرفیت های ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک برجسته که بازیگریها و صحنه های بازی متعدد و متفاوتی را پیش روی بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای قرار داده است. صحنه های بازی که ناامنی و تنش در آن برجستگی داشته و مناسبات نفوذ، سلطه و تقابل بر سایر شکل ها اولویت داشته است. متناسب با این شرایط منطقه، درک مولفه های پایه شکل دهنده مناسبات ژئوپلیتیک در منطقه، از اهمیت و جایگاه برجسته ای برخوردار است. بر این مبنا تحقیق حاضر با روش توصیفی و تحلیلی و با هدف درک مولفه های ژئوپلیتیک پایه شکل دهنده مناسبات در منطقه خاورمیانه و طراحی الگوی مناسبات ژئوپلیتیک به انجام رسیده است. بررسی حاصل از نظریه ها و دیدگاه های مختلف در گام اول نشان دهنده آن است که مهمترین مولفه ها موثر بر الگوی مناسبات ژئوپلیتیک در منطقه خارومیانه شامل 40 مولفه ژئوپلیتیکی است که در قالب چهار بعد مولفه های ژئوپلیتیک طبیعت پایه، انسان پایه، ترکیبی و مصنوعی قابل تقسیم بندی است. در گام دوم، مولفه ها در اختیار اندیشمندان و صاحبنظران جهت اظهار نظر قرار گرفته و از طریق آزمون T-test مورد تأیید قرار گرفته است. این مولفه های ژئوپلیتیک به صورت مستقیم و غیر مستقیم توانسته است، الگوی مناسبات ژئوپلیتیک تعاملی، تقابلی، نفوذ، سلطه و رقابت را در منطقه خاورمیانه شکل دهد و از سوی دیگر مورد سوء استفاده بازیگران منطقه و فرامنطقه ای جهت رسیدن به اهداف و منافع قرار گرفته و در راستای مناسبات تنش آمیز و درگیری در منطقه خاورمیانه مورد استفاده قرار گرفته است.
تبیین بنیان های ژئوکالچر دو مدرسه علیگره و دیوبندیه در شبه قاره هند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
82 - 108
حوزههای تخصصی:
تاسیس دو مدرسه دیوبندیه و علیگره در اوتارپرادش هند متاثر از عوامل ژئوپلیتیک فرهنگی تحولات بسیاری را در منطقه برجای نهاد. مطالعه دستاوردهای علمی متفاوت این دو مدرسه؛ به همراه جریان سازی اسلامی و تاثیرگذاری بر جریان های فکری معاصر در کنار رقابت میان آنها، پرسش مهمی را برانگیخت که چه عواملی موجب شد تا در این منطقه که مورد احترام بودائیان، هندوان و مسلمانان بود، دو اندیشکده متمایز شکل بگیرد؟ پژوهش حاضر به روش تاریخی، تطبیقی- تحلیلی با رویکرد ژئوکالچر به واکاوی عوامل و علل ساخت این دو مدرسه بر اساس بنیان های ژئوپلیتیک فرهنگی پرداخت و نشان داد که در کنار تفاوت دیدگاه این دو مدرسه که ناشی از تمایزات فرهنگی و تقابلات مذهبی بود، عوامل بنیادینی چون تاثیر گسترش اسلام، حضور فعال علمای مسلمان به مثابه سازماندهندگان فضای گفتان دینی، حضور اقلیتی از بومیان به عنوان کارگزاران سنت در فضای گفتمان مذهبی، نفوذ انگلستان به عنوان بازیگران سیاسی خارج از فضای گفتمانی موثر بودند.
جایگاه ایران در سیاست خارجی چین در پرتو سیاست خاورمیانه ای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
169 - 192
حوزههای تخصصی:
یکی از جلوه های ظهور چین در مقام یک قدرت جهانی، ماهیت سیاست خارجی این کشور است که تلاش می کند روابط دوجانبه خود را با مناطق مختلف توسعه دهد. یکی از مناطقی که چین تلاش کرده در آن نفوذ کند، منطقه خاورمیانه است. سؤال اساسی که این پژوهش قصد دارد به آن پاسخ دهد این است که ویژگی ها و اصول و مبانی سیاست خاورمیانه ایی چیست و در چارچوب آن سیاست، روابط چین با جمهوری اسلامی ایران چگونه تعریف و تعیین می شود. در پاسخ به این سوال استدلال می گردد که سیاست خاورمیانه ایی چین همواره در یک مسیر تکاملی بوده است به گونه ای که از یک سیاست مبتنی بر باورهای ایدئولوژیک به یک سیاست عمل گرایانه رسیده است. بر مبنای این سیاست، چین به دنبال توسعه متوازن با همه کشورهای منطقه و از جمله جمهوری اسلامی ایران است به گونه ای که موجب واکنش منفی دیگر دولت ها و تقابل با ایالات متحده نشود.
چین، سیاست خاورمیانهای، عمل گرایی، منفعت اقتصادی، ایران
Strategic Policymaking in the Era of Regional Escalating Crises(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
1 - 25
حوزههای تخصصی:
Political revolutions have the ability to expand and escalate in the surrounding environment. The United States, as a central player in the Western world, uses the mechanisms of aggressive action against neighboring countries and resistance groups. Iran's regional strategy in the years after the Cold War has been "comprehensive support for the resistance front" and "combating a system of domination". Such an approach has led to an increase in security conflicts between America and Iran. America has used the "offshore balancing strategy" to contain and limit Iran.
Offshore balancing as a part of America's security policy has been dedicated to limit Iran's influence. The third and fourth waves of the technological revolution have left their impact on the process and nature of regional crises. Every country needs to use crisis management mechanisms to reduce its strategic costs in the era of "escalating crises". According to such an idea, the main question of the article is: What are the characteristics of strategic politics in the era of progressive regional crises? How can it be controlled, limited and restrained? The hypothesis of the article emphasizes that: Strategic policy-making in the era of regional and international crises will be based on crisis management mechanisms. Crisis management is achieved through multilateralism, international cooperation, mediation and general participation of actors.
تبیین ژئواکونومیک امکان سنجی خام فروشی منابع نفت و گاز در حکمرانی پیشرفت کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
240 - 267
حوزههای تخصصی:
خام فروشی در کشورهای نفت خیز از مسائل اساسی آنهاست. در این میان، ایران یکی از کشورهایی است که از این مساله رنج می برد. به نحوی که در اسناد بالادستی بر توقف صادرات نفت خام تاکید دارد. در پیش نویس سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت هم به عنوان سند فرادستی کلیه اسناد سیاست گذاری کشور به کاهش مستمر صادرات مواد خام و جایگزینی آن با زنجیره ای از تولید ارزش افزوده تاکید شده است. با این فرض به بررسی این موضوع با بهره گیری از تجربیات جهانی به روش اسنادی پرداخته شده است تا با برگزیدن رویکردی مناسب برای تحقق تدبیر سند الگو نائل آمد. نتایج پژوهش نشان می دهد با توجه به موقعیت ژئوپلیتیک و قابلیت های ژئواکونومیک انرژی کشور، رویکرد توسعه و تکمیل زنجیره ارزش نفت و گاز، رویکردی ضروری، راهبردی و آینده نگرانه برای حکمرانی پیشرفت کشور است که تحقق این مهم، مستلزم برگزیدن رویکرد تلفیقی و ساخت پتروپالایشگاه هاست که با اتکاء فناوری های پیشرفته، می تواند زمینه کاهش مستمر خام فروشی را فراهم کند
ایران در چهارراهی به نام آسیای مرکزی (مطالعه موردی: فرصت های آینده نزدیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۵
143 - 168
حوزههای تخصصی:
روابطِ میان جمهوری اسلامی ایران و کشورهای آسیای مرکزی، که به دنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از جایگاهی روزافزون در معادلات بین المللی و مناسبات منطقه ای برخوردار گشته اند از آن نظر اهمیت فراوانی دارد که به صورت بالقوه منبع تهدیدها و فرصت های فراوان برای ایران است. سیاست خارجی ایران در این منطقه، از یک سو بر پایه عوامل همگرایی در حوزه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، از فرصت ها و زمینه های نفوذ و همکاری، برخوردار بوده است و از سوی دیگر با توجه به عوامل واگرایی با چالش ها و تهدیداتی مواجه بوده که برآیند این امر، همواره بر جهت گیری سیاست خارجی ایران در منطقه آسیای مرکزی، تأثیر داشته است. جمهوری اسلامی ایران به سبب ویژگی های منحصربه فردی که در منطقه خاورمیانه دارد، نیازمند آن است تا همواره مراودات خود با کشورها همسایه و منطقه های هم جوار را گسترش دهد. سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در سال های آینده در آسیای مرکزی، سیاستی با هزینه های بالا خواهد بود. زیرا در شرایطی که دیگر دولت ها دغدغه های امنیتی جمهوری اسلامی را تجدیدنظرطلبی ارزیابی می کنند، و مبنای مقابله با آن را دارند، جمهوری اسلامی مجبور خواهد شد که هزینه های بسیار بیشتری برای سیاست های خود پرداخت کند. اساسا پرهزینه کردن سیاست های منطقه ای ایران می تواند یکی از اهداف رقبا و دشمنان منطقه ای و فرامنطقه ای آن باشد. به همین جهت، مهم و ضروری است که به مساله ایران و نقش آن در آسیای مرکزی بیشتر از پیش توجه کرد. لذا، پژوهش حاضر مسیر و تحلیلی بر این مبحث مهم و ضروری است. بر پایه چنین مفروضی، به منظور شناسایی و تبیینِ هویتِ سیاست خارجی در منطقه آسیای مرکزی سوال اصلی پژوهش این است که: «سیاست خارجی ایران در منطقه آسیای مرکزی در چه ابعادی موفق و در کدام یک از آن ها ناکام بوده است؟» در پاسخ به این پژوهش این فرضیه مطرح است که «عدم وجود سیاست خارجی چندوجهی (منعطف) با درنظرگرفتن سهمِ هرکدام از بخش های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در موفقیت ها و ناکامی های سیاست خارجی ایران در آسیای مرکزی تأثیرگذار بوده است». روش انجام این پژوهش، کیفی از نوع توصیفی-تحلیلی است و داده های آن از طریق مطالعات کتابخانه ای اسنادی گردآوری و در چارچوب سیاست خارجی، بررسی و تحلیل شده اند.
The Impacts of Afghanistan’s Imbroglio on the Interests and Connectivity of Pakistan with Central Asia(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
220 - 236
حوزههای تخصصی:
The decades-long imbroglio in Afghanistan has negative impacts on both the domestic and foreign affairs of Pakistan. Along with other economic, political and strategic impacts, it also negatively impacts the interests and connectivity with energy-rich Central Asian Republics. The primary objective of this study is to explore the impacts of Afghanistan’s issue on Pakistan’s engagement in Central Asia. The imbroglio is impacting Pakistan's engagement with Central Asia in two ways. First, Afghanistan is located on the crossroad; all the shortest routes connecting Pakistan with Central Asia cross through its territory. Therefore, the insecurity in the country made it unconducive for any connectivity project. Trans-Afghan railway project, TAPI, TAP-500, CASA-1000, and many other projects between the two regions are still a dream. Second, the Afghan policy of Pakistan to support the Taliban was not liked by the CARs. It has also negatively impacted Pakistan's engagement with them. This study is based on the Complex Interdependence Theory, which helps to understand why, despite these problems and differences, Pakistan and CARs are cooperating and working together.
Interpreting the Role of State, Non-State, and International Organization to form Cybersecurity Governance in Southeast Asia(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
255 - 278
حوزههای تخصصی:
Southeast Asia is a region undergoing economic development and technological advancement. This region's economic growth is supported by the digital world, which contributes in the form of a digital economy. However, as the digital economy grows, cyberspace lacks stable cyber security governance. As a result, this area is extremely vulnerable to all types of cyber threats. The author intends to interpret the role of state actors, non-state actors, and international organizations in developing cybersecurity governance in Southeast Asia through this article. In a conceptual framework, the preparation of regional governance must involve collaboration across actors due to their distinct functions. Such governance can maintain cyber security while also accommodating stakeholders in the Southeast Asian region through multi-sectoral collaboration. Therefor, the authors argued that the collaboration between state, non-state, and regional organization are needed to overcome cyber threats. In addition, regional cybersecurity governance should be a turning point to make more secure cyber space in Southeast Asia.
Is Iran's Approach to Missile Technology a Deterrent Mechanism or a Severe Threat to Regional and Supra-Regional Security?(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
1 - 19
حوزههای تخصصی:
Maintaining security, dealing with threats, and having military power to realize these things are the main concerns of countries that have security concerns. Therefore, strengthening internal power and improving the level of defense is one of the basic priorities of the government's policies. As a country with geostrategic, geopolitical and geoeconomic positions, Iran is facing important security challenges at the national, regional, and transnational levels, especially after the Islamic Revolution of 1979. The country has been at the heart of US political considerations due to Iran's political approach as a regional power in the Middle East. Iran has continuously faced serious challenges, especially from the US and Israel, and as a result, it has paid special attention to preventing possible threats from overcoming the dangers. For the national security of the country, Iranian policy makers have identified threats to national security and are trying to take measures to avoid risks. The development of military technology is defined as a key deterrent mechanism against security threats.This article analyzes the impact of the evolution of missile technology on Iran's defense-security strategy. The descriptive and analytical method is used in this article and the geopolitical and geostrategic threats against Iran are discussed. Next, Iran's defense strategy and defense policy are analyzed, then defense diplomacy and deterrence strategy are examined. The main purpose of the article is to explain Iran's goals in developing missile technology. This technology aims to create a deterrent mechanism against threats to regional and extra-regional security.
The Economic Approach to the Analysis of Drug Trafficking in Central Asia(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
114 - 133
حوزههای تخصصی:
Drug trafficking is one of the main problems in Central Asia, and addressing it requires huge efforts. However, the efficiency of these efforts is doubtful, since the more effort, the more adaptive drug trafficking becomes. In Central Asia, this problem is associated with both historical prerequisites and the socio-economic situation in the region. This article discusses drug trafficking in Central Asia as an economic phenomenon and identifies the key factors that enable public policy to be more efficient in this field. The authors have analyzed the main strategy for the development of Central Asian countries and the development of synergistic actions system for developed economies (the main consumers of Afghan drugs), which may contribute to a significant reduction in drug trafficking. The major contribution of the article is in the analysis of existing and possible new routes of drug trafficking and the development of an index to assess the country's attractiveness for drug traffickers. The authors have identified two new routes and emphasized the downward trend in the attractiveness of the traditional Northern route. The novelty of the article lies in the developed conceptual models: drug circle; upstream – midstream – downstream drug trafficking; the Index of Drug Trafficking Attractiveness.
Comparative Study of the Concept of Look East in the Foreign Policy of Iran and India(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
134 - 150
حوزههای تخصصی:
During the post-Cold War era, while western countries continued to exert their influence on the world stage, Indian and Iranian officials turned their focus to the East. They introduced the Look East Policy and Look to the East Policy respectively, with the aim of leveraging the political, economic, cultural, geographical, and security opportunities available in that region. By adopting these policies, both India and Iran sought to deepen their engagement with countries in East and Southeast Asia, diversify their trade and investment portfolios, and reduce their dependence on western nations. The objective of this article is to analyze India and Iran's Look East Policy and Look to the East Policy, with a focus on their outcomes for national well-being, security, and the potential in the economic, political, and security domains with respect to Eastern countries. To do so, researchers primarily discuss the importance of the Look East Policy in the foreign policy of both India and Iran and discuss why this region comes to the center with full-fledged attention. Furthermore, they scrutinize the accomplishments of India and Iran as well as the structural barriers they encounter in the region, along with their approaches to pursuing their objectives and interests in the area. This article presents an analysis of the constraints, difficulties, and successes of the Look East policy.
بررسی نقش کلانشهرها در جهت اصلاح فضاهای تک جنسیتی با رویکرد ارتقا کیفیت زندگی زنان (مطالعه موردی منطقه 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۳
25 - 46
حوزههای تخصصی:
فضای شهری فقط دارای ابعاد کالبدی(فیزیکی) نیست، بلکه به روابط دارای جنبه ها ی اجتماعی و سمبولیکی است که خصوصا جنسیتی موجود در ساختار اجتماعی وابسته است. هدف پژوهش بررسی نقش کلانشهرها در جهت اصلاح فضاهای تک جنسیتی با رویکرد ارتقا کیفیت زندگی زنان در منطقه 22 کلان شهر تهران است . در این پژوهش با تأکید بر حضور مؤثر زنان تلاش شده است میزان مطلوبیت فضاهای شهری جهت حضور زنان در منطقه مذکور با توجه به تعداد بالای آنان نسبت به مردان مورد بررسی قرار گیرد.سوال پژوهش آن است که آیا فضاهای عمومی در منطقه 22 شهر تهران از دیدگاه عدالت جنسیتی ،مطلوب می باشد؟ تحقیق حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است و در این پژوهش به منظور جمع آوری اطلاعات از روش ها ی تحقیق کیفی و کمی(پیمایش و پرسشنامه محقق ساخته) در ارتباط با موضوع و اهداف تحقیق استفاده شده است و همچنین استفاده از منابع کتابخانه ای و مقاله ها ی مرتبط با موضوع تحقیق استفاده شده است. جهت پایایی سوالات پرسشنامه نیز از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده است. همچنین در این تحقیق، روابط بین متغیرهای پژوهش از طریق آماره ها ی توصیفی(جداول فراوانی، نمودارها و... ) و استنباطی در قالب نرم افزار SPSS مورد بررسی قرار می گیرد. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل فرضیات از مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از تحلیل AMOS استفاده شده است نتایج یافته ها ی تحقیق نشان می دهد که، اجتماع پذیری با T=2/615 ,r=0/167, P<0/05 بر کیفیت شرایط کالبدی تاثیر داشته و از طریق آن باT=2/429 , r=0/15, P<0/01 بر حس تعلق زنان در جهت اصلاح فضاهای تک جنسیتی منطقه 22 تاثیر غیر مستقیم دارد. از سویی دیگر مشخص شد متغیر اجتماع پذیری با T=3/633 ,r=0/206, P<0/01 بر حس تعلق زنان در جهت اصلاح فضاهای تک جنسیتی منطقه 22 تاثیر مستقیم دارد. بنا براین ایجاد فضاهای عمومی در منطقه مورد مطالعه برای بانوان برای رشد خلاقیت در کنار افزایش کیفیت فضا ها ی مورد استفاده بانوان برای رسیدن به عدالت جنسیتی در فضای شهری به منظور بهبود محیط ها ی انسانی در شهر و حضور موثر زنان در تولید و بازتولید فرهنگ شهری از جمله پیشنهادات این پژوهش است.
تهدید زیست محیطی و امنیت جامعه در ایران امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۳
1 - 24
حوزههای تخصصی:
محیط زیست به مثابه ی ساحت زندگانی بشر، بسترِ بالندگی انسان، بر این کره ی خاکی را میسر نموده است؛ لیکن محیط طبیعی بر اثر کنش های انسانی و زیاده خواهی آن، با چالش های گوناگونی روبرو گشته است. هر چند سالیان زیادی از طرح مشکله های زیست محیطی در ادبیات امنیتی نمی گذرد لکن امروزه اهمیت تهدیدات ناشی از محیط زیست و تاثیرات آن بر امنیت در سطوح فردی، جامعه ای و ملی برکسی پوشیده نیست. بروز این تهدیدات بسترساز اشاعه ی آن به دیگر نقاط کره ی زمین است. به بیان بهتر، تهدیداتی از این جنس گریبان گیر مکان و دولت خاصی نخواهد بود. از همین رو ایران نه تنها از این امر مستثنی نبوده بلکه همواره با چنین تهدیداتی دست به گریبان بوده است. درحقیقت تخریب محیط زیست طی سالیان گذشته در پهنه ی جغرافیایی کشورمان روبه فزونی نهاده و در قد و قامت بحران نمود یافته است. مقاله ی حاضر با هدف واکاوی پیامدهای تهدیدات زیست محیطی بر امنیت جامعه ای، در پی پاسخ به این پرسش است که تهدیدات زیست محیطی چه تاثیری بر امنیت جامعه ای ایران برجای می گذارند؟ در پاسخ، این فرض اساس کار قرار گرفته است که به نظر می رسد در ایران امروز، تهدیدات زیست محیطی و پیامدهای منبعث از آن همچون مساله مهاجرت، با به چالش کشیدن هویت افراد و گروه های اجتماعی، امنیت جامعه ای ایران را با مخاطره روبرو می سازد. انگاره ای که یافته های پژوهش بر تحقق آن در جامعه ی ایرانی صحّه می گذارد. برای بررسی موضوع، ضمن استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از چارچوب نظری امنیت جامعه ای، به اسناد و منابع کتابخانه ای مرتبط رجوع شده است.
مدیریت پیشرفت دریاپایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
58 - 72
حوزههای تخصصی:
اهمیت نقش و موقعیت دریایی ایران و بهره گیری از امکاناتی که سواحل آن در ارتباط با حوزه های منطقه و جهان دارا می باشد، زمینه را برای استفاده از آنها به منظور توسعه و رشد اقتصادی و اجتماعی ایران از طریق پیشرفت های دریاپایه مهیا می سازد. این نوشتار تلاش بر آن دارد که با توجه به توان های مناسبی که امکانات اقتصادی و تجاری و بازرگانی دریایی ایران در پیش روی قرار می دهد زمینه را به منظور تحقق هدف های متعالی پیشرفت دریاپایه آماده کرده و نکاتی را در ارتباط با آن برشمرد. به رغم این نوشتار یکی از مهمترین نکته ها در ارتباط و با پیگیری پیشرفت دریاپایه ای، اعمال مدیریت منسجم و کارایی قابل قبول آن می باشد. در ابتدای نوشتار، اهمیت موقعیت و توان های دریایی ایران به منظور توسعه و رشد مورد بررسی قرار گرفته است. در این مقاله به بررسی زمینه های تاریخی حوزه های دریایی ایران پرداخته شده و سپس به بررسی اهمیت ارتباطات اقتصادی و بازرگانی در سطح ملی و منطقه ای و جهانی از دیدگاه توسعه برنامه های دریاپایه اشاره می شود. در ارتباط با این عوامل به بررسی متون نظری پرداخته شده و نقش اهمیت مدیریت دانش پایه برای تحقق هدف ها برشمرده شده و آنگاه زمینه های تحقق برنامه های تصمیم گیری شده مورد توجه قرار می گیرد. این مورد به صورت دسته بندی شده، نقش مدیریت را در ساماندهی و جهت گیری برنامه های توسعه دریاپایه ای مطرح می سازد و لزوم بهره گیری از آن را به منظور نیل به هدف ها مورد توجه قرار می دهد و لزوم مدیریت جامع را مطرح می کند. در تحلیل موضوع، نکاتی موجزتر در ارتباط با نقش مدیریتی برنامه های پیشرفته دریا محور مورد بررسی قرار می گیرد. در پایان نوشتار نیز با جمع بندی مطالب مطرح شده به پیشنهاد هایی در زمینه های کارا بودن هرچه بیشتر نقش مدیریت در تحقق برنامه های در نظر گرفته شده در ارتباط با بهره مندی از حوزه های دریایی ایران اشاره می شود.
آمایش بنیادین؛ تحلیل گفتمانی تمایزات، تفاوت و تشابهات آن با آمایش متعارف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جلب مشارکت نخبگانی برای گفتمان آمایشی از جمله موضوعاتی است که می تواند به هم اندیشی تخصصی برای ارائه یک الگوی مشارکتی از یک سو و تبیین مدل آمایشی مناسب برای کشور از سوی دیگر منجر شود. در همین زمینه آمایش بنیادین در برابر آمایش متعارف از جمله چارچوب ها و مفاهیمی است که همواره نیازمند تحلیل گفتمانی است تا به یک الگوی نهایی تکامل پیدا کند. هدف از نوشتار حاضر نیز طرح مباحثی است که از طریق آن بستر هم اندیشی و تحلیل گفتمانی در مورد تمایزات، تفاوت ها و تشابهات آمایش بنیادین در مقابل آمایش متعارف فراهم شود. به نظر می رسد در این تحلیل گفتمانی علاوه بر تبیین ابعاد مختلف آمایش بنیادین بتوان در جهت هرچه پربارتر کردن آن گام برداشت. در این مقاله ابتدا ابعاد مختلف آمایش بنیادین بررسی شده است و با تبیین ویژگی های مختلف آن سعی شده با بیان مهم ترین وجه تمایز، تفاوت و تشابه آن با آمایش متعارف تحلیل شود. از مهم ترین وجه تمایز رویکرد آمایش بنیادین می توان به حاکمیت ارزش های اسلامی و به ویژه نگاه به انسان است که می تواند سایر مولفه های آمایشی از جمله فعالیت، محیط انسانی، محیط طبیعی و در کل فضای جغرافیای را تحت تاثیر قرار دهد. از مهم ترین وجه تفاوت آمایش بنیادین نیز همین رویکرد یعنی نگاه انسانی به آمایش بنیادین در برابر نگاه آمایش متعارف است. در عین حال در جنبه های زیادی دو رویکرد آمایش بنیادین و آمایش متعارف دارای وجه تشابه های زیادی هستند که می تواند برای نهایی کردن آمایش بنیادین مورد استناد قرار گیرد.
Analyzing the Future of the Persian Gulf, Focusing on Iran-Saudi Arabia Relations(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
158 - 190
حوزههای تخصصی:
The Persian Gulf has long been a major geopolitical target of debate between Iran and Saudi Arabia, whose relations exert the greatest degree of influence over geopolitical affairs and proceedings of this region. In the course of the past decade, these long-standing relations sustained various political blemishes and tensions, the aftermath of which ushered in the withering of the region. Yet, current shifts in the status of Iran/Arabia relations bespeak of eases in such tensions, which in practical terms can significantly change the geopolitics of the Persian Gulf, promising improvements in the economics, security, and military standing of this region. In this light, the present study proceeds with an analysis of the key factors and influential drivers affecting the prospective geopolitics of the Persian Gulf, with an emphasis on relations between the two countries thereof. In terms of methodology, this study is an applied research employing data obtained via interviews with experts of the field. As evident from the findings, the most influential parameters affecting the geopolitics of the Persian Gulf include factors of trans-regional partners, authoritative powers, joint markets, maritime cooperation, oil and gas trades, arms races, intra-regional conflicts, currency relations, transit of goods and interventions by China. Taking into account such factors allows for a geopolitical convergence in the region.This future study regarding the sources of tension and regional opportunities in the Persian Gulf, particularly from the perspective of constructive strategies in the relations between Iran and Saudi Arabia, benefits from the use of innovative research techniques..
An Analysis of the Impact of China's Belt and Road Initiative towards Malaysia(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ویژه نامه
183 - 209
حوزههای تخصصی:
International trade regulations are often perceived with the labels of security and stability. World Trade Organization (WTO) being the main organization in this globe to regulate and facilitate affairs of international trade has established a stable system for its member states to deal with trades being done between them. Malaysia and China are both member states of the WTO, and these two countries had a long history of trade relationship to date, and the Belt and Road Initiative (BRI) would signify as the latest proof of the business relationship between China and Malaysia Through years of progress, Malaysia has become an important partner of China in Belt and Road cooperation and has achieved fruitful results in economic and trade cooperation. Even though the BRI is still rapidly developing till today, looking at this initiative on the legal side, actually there is no law ever enacted in line to handle legal issues born from the initiative specifically, which there are two reasons contributing to such matter generally, namely BRI’s lack of basis in public international law and the difference in legal systems of BRI participating countries. As such, this doctrinal study will use a qualitative method to look into the legal issues of BRI through three aspects, namely: (i) institutional issues; (ii) dispute resolution; and (iii) criminal issues, beside discussing the impact of BRI towards Malaysia from an economic perspective.
مصادیق نظریه جنگ عادلانه در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
23 - 41
حوزههای تخصصی:
تنش و منازعه میان واحدهای سیاسی در ابعاد مختلف داخلی، ملی، منطقه ای و جهانی، سابقه ای به درازای زندگی بشر دارد و همواره در طول تاریخ بشر مشاهده شده است. ضرورت کنترل و نظارت هر چه بیشتر جنگ سبب توسعه مفهومی تحت عنوان جنگ عادلانه شده است. به مانند اغلب ادیان الهی، دین اسلام نیز به مفهوم جنگ عادلانه پرداخته است، اما بررسی کم و کیف این مسئله از منظر اسلام و علی الخصوص متن قرآن کریم کمتر مورد توجه پژوهشگران واقع شده است. این مقاله سعی دارد به مهم ترین مصادیق جنگ عادلانه در متن قرآن کریم بپردازد. سؤال اصلی پژوهش عبارت است از اینکه "مصادیق جنگ عادلانه در متن قرآن کریم چیست؟". این مقاله بحث می کند که دین اسلام اصولی برای جنگ عادلانه توسعه داده است که در سه ساحت (قبل، حین و پس از جنگ) و هیجده شرط قابل بررسی است و این سه ساحت و هیجده شرط آن مورد توجه قرآن کریم بوده است و مصادیقی از این ساحت ها و شروط آن ها در آیات مختلف قرآن کریم قابل مشاهده است. امید است این اصول کشف، شناسایی و توسعه این اصول بتواند زمینه کنترل و نظارت بر رفتارهای خشونت آمیز و علی الخصوص جنگ از سوی انسان را فراهم آورد.
Political Process in the Formation of the New State of Yugoslavia 1918(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
211 - 230
حوزههای تخصصی:
This article discusses the consequences of World War I towards the struggle for independence for the Balkan States. It argues that the formational process of the state of Yugoslavia was a political compromise among the Slav nations, namely the Serbs, the Croats and the Muslims in the Balkans consisting of the former Austria-Hungarian territories. The research method was based on the content analysis of declassified documents from the Public Record Office, London and the personal collection of Seton Watson documents at the University of London. This article finds that the idea of Greater Serbia is at odds with the idea of Jugoslav. This is the threat to the unification of a new state. Pressure from outside, such as Italy wanting to take advantage of the Austrian-Hungarian place in the Balkans, has alarmed Jugoslav and Serbian leaders. The Italian threat forced the Slav political leaders to immediately agree to form a Yugoslav government, even if not wholeheartedly.