آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۳۵

چکیده

روابطِ میان جمهوری اسلامی ایران و کشورهای آسیای مرکزی، که به دنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از جایگاهی روزافزون در معادلات بین المللی و مناسبات منطقه ای برخوردار گشته اند از آن نظر اهمیت فراوانی دارد که به صورت بالقوه منبع تهدیدها و فرصت های فراوان برای ایران است. سیاست خارجی ایران در این منطقه، از یک سو بر پایه عوامل همگرایی در حوزه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، از فرصت ها و زمینه های نفوذ و همکاری، برخوردار بوده است و از سوی دیگر با توجه به عوامل واگرایی با چالش ها و تهدیداتی مواجه بوده که برآیند این امر، همواره بر جهت گیری سیاست خارجی ایران در منطقه آسیای مرکزی، تأثیر داشته است. جمهوری اسلامی ایران به سبب ویژگی های منحصربه فردی که در منطقه خاورمیانه دارد، نیازمند آن است تا همواره مراودات خود با کشورها همسایه و منطقه های هم جوار را گسترش دهد. سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در سال های آینده در آسیای مرکزی، سیاستی با هزینه های بالا خواهد بود. زیرا در شرایطی که دیگر دولت ها دغدغه های امنیتی جمهوری اسلامی را تجدیدنظرطلبی ارزیابی می کنند، و مبنای مقابله با آن را دارند، جمهوری اسلامی مجبور خواهد شد که هزینه های بسیار بیشتری برای سیاست های خود پرداخت کند. اساسا پرهزینه کردن سیاست های منطقه ای ایران می تواند یکی از اهداف رقبا و دشمنان منطقه ای و فرامنطقه ای آن باشد. به همین جهت، مهم و ضروری است که به مساله ایران و نقش آن در آسیای مرکزی بیشتر از پیش توجه کرد. لذا، پژوهش حاضر مسیر و تحلیلی بر این مبحث مهم و ضروری است. بر پایه چنین مفروضی، به منظور شناسایی و تبیینِ هویتِ سیاست خارجی در منطقه آسیای مرکزی سوال اصلی پژوهش این است که: «سیاست خارجی ایران در منطقه آسیای مرکزی در چه ابعادی موفق و در کدام یک از آن ها ناکام بوده است؟» در پاسخ به این پژوهش این فرضیه مطرح است که «عدم وجود سیاست خارجی چندوجهی (منعطف) با درنظرگرفتن سهمِ هرکدام از بخش های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در موفقیت ها و ناکامی های سیاست خارجی ایران در آسیای مرکزی تأثیرگذار بوده است». روش انجام این پژوهش، کیفی از نوع توصیفی-تحلیلی است و داده های آن از طریق مطالعات کتابخانه ای اسنادی گردآوری و در چارچوب سیاست خارجی، بررسی و تحلیل شده اند.

Iran at a crossroads called Central Asia (case study: opportunities for the near future)

The relations between the Islamic Republic of Iran and the countries of Central Asia, which after the collapse of the Soviet Union, have gained an increasing position in international equations and regional relations, are of great importance because they are a potential source of many threats and opportunities for Iran. Is. Iran's foreign policy in this region, on the one hand, based on the factors of convergence in the political, economic and cultural fields, has enjoyed opportunities and fields of influence and cooperation, and on the other hand, due to the factors of divergence with It has faced challenges and threats, the result of which has always had an impact on the direction of Iran's foreign policy in the Central Asian region. Due to its unique features in the Middle East region, the Islamic Republic of Iran needs to always expand its relations with neighboring countries and neighboring regions. Based on this assumption, in order to identify and explain the identity of the foreign policy in the Central Asia region, the question of this article is: "In what dimensions has Iran's foreign policy in the Central Asia region been successful and in which of them has it failed?" In response to this research, this hypothesis is proposed that "the absence of a multifaceted (flexible) foreign policy considering the contribution of each of the political, economic and cultural sectors has been influential in the successes and failures of Iran's foreign policy in Central Asia". The method of conducting this research is a qualitative descriptive-analytical type, and its data have been collected through documentary library studies and reviewed and analyzed in the framework of foreign policy.

تبلیغات