فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۱٬۰۸۵ مورد.
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
57 - 87
حوزههای تخصصی:
امروزه نظم بین الملل تحولات مهمی را در سطح کلان و مناطق پشت سر می گذارد. ورود نظم بین الملل به دوران گذار پساآمریکایی و پویایی های محیطی در سطح مناطق عدم قطعیت های اساسی را با خود به همراه دارد که الهام بخش تغییر نقش بسیاری از کنشگران در سطح مناطق و به طور خاص منطقه خلیج فارس بوده است. ازجمله مهم ترین این کنشگران می توان به امارات متحده عربی اشاره کرد. براین اساس پژوهش حاضر با مبنا قرار دادن نظریه نقش و بکار گیری آن در دوران گذار نظم بین الملل به دنبال پاسخ گویی به این سؤال مهم است که: تحولات و پویایی های نظم در سطح جهانی و منطقه ای چه تأثیری بر نقش و کنش های رفتاری بازیگران در عرصه منطقه ای خلیج فارس به همراه داشته است؟ و فرضیه ای که در پاسخ به آن مورد آزمایش قرار خواهد گرفت بدین صورت قابل طرح می باشد: پویایی های نظم در سطح کلان و منطقه ای منجر به تغییر ساختار اجتماعی نظم شده و این امر به عنوان محرکه ای برای تغییر نقش برخی از کنشگران منطقه ای از جمله امارات متحده عربی عمل کرده است تا نقش خود را از یک کنشگر میانه رو و تابع در تحولات منطقه ای به یک کنشگر سیاسی، نظامی و امنیتی طی دهه گذشته تغییر دهد. هدف پژوهش نشان دادن تغییر در تصورات از نقش کنشگران منطقه ای(امارات متحده عربی) و پیامدهای آن برای نظم منطقه ای است. روش پژوهش نیز در قالب رویکردهای تبیینی-تحلیلی خواهد بود و شیوه گردآوری داده ها، کتابخانه ای و مبتنی بر آمار و اسناد بین المللی می باشد.
گامی به سوی الگوی نظری نظم پراکنشی- شاخه ای در سیاست بین الملل نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
289 - 314
حوزههای تخصصی:
سیستم بین الملل در فاز گذار از سیستم ساده و خطی به پیچیده و آشوبی، در چارچوب سیستم های چندپیکری است که این موضوع چالش های نوینی را برای تبیین نظم در آن ایجاد کرده است. ادبیات روابط بین الملل، نظم را از دیدگاه ساده و کلاسیک مورد مطالعه قرار داده اند و تصوری خطی از آن داشته اند، این در حالی است که این سیستم از گونه پیچیده و آشوبی است. الگوی نوینی از نظم در حال پدیدار شدن است که نظریه های موجود روابط بین الملل از تبیین آن ناتوان هستند. بر این اساس پرسمان اصلی پژوهش حاضر بر محوریت الگوی نظری تبیین کننده نظم پیچیده و آشوبی سیستم بین الملل پیچیده شکل می گیرد. هدف اصلی مفهوم سازی چنین نظمی است که نویسنده با بهره گیری از بنیان های هستی شناسانه و شناخت شناسانه نظریه پیچیدگی و گزاره های نظری آن و بهره گیری از رهیافت روشی ابداکتیو، الگوی نظم شاخه ای – پراکنشی را به عنوان الگوی نظری نوآورانه به جامعه علمی روابط بین الملل ارائه می کند.
امکان سنجی تشکیل ائتلاف ژئوکالچر منطقه ای با محوریت جشن نوروز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
89 - 114
حوزههای تخصصی:
ائتلاف ها و سازمان های منطقه ای در جهان کنونی که به سمت نظم چندقطبی در حرکت است، برای تأمین منافع کشوهای عضو ضروری به نظر می رسد. کشورهای موجود در سه منطقه آسیای مرکزی، آسیای جنوب غربی و غرب آسیا به دلیل نداشتن یک اتحادیه منطقه فراگیر و کارآمد و دوری گزینی از منطقه گرایی نتوانسته اند به درستی از ظرفیت های این مناطق استفاده کنند و وجود اختلاف ها و خلاء قدرت فراگیر، این مناطق را به محل تنازع قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای تبدیل کرده است. پژوهش پیش رو با استفاده از روش ترکیبی (توصیفی – تحلیلی و پیمایشی) و تحلیل برنامه ریزی راهبردی SWOTو با استفاده از اطلاعات و داده های اِسنادی و کتابخانه ای و کسب نظر 30 تن از کارشناسان خبره جغرافیای سیاسی، علوم سیاسی، مطالعات منطقه ای و زبان و ادبیات فارسی از کشورهای ایران، افغانستان، تاجیکستان و قزاقستان، به امکان سنجی تشکیل یک ائتلاف منطقه ای با محوریت جشن و فرهنگ نوروز پرداخته است. نتایج نشان داد که باوجود اختلافات و ضعف های موجود در زمینه تشکیل اتحادیه نوروز، امتیاز نهایی 2.56 از 5 به دست آمده است که نشان گر بالا بودن احتمال تشکیل اتحادیه می باشد، هرچند افزودن استراتژی های اقتصادی و ژئواکونومیک برای تکوین چنین ائتلافی، ضروری است.
The Politics of Conflicts: Iran, Iraq and The West (1980-2016) Western Impacts and Solutions(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
339 - 359
حوزههای تخصصی:
In spite of ancient and serious disagreements, Iran and Iraq did not go to war until 1980. Why? What changed the equation? Three-plus decades later, Iran is still a main actor in Iraq’s internal affairs. What motivates this involvement? Our main objective is to explore the politics of the Iraq–Iran conflict and attending influence of Western powers from 1980 onwards. In this study, we analyse the history and causal factors in light of Western foreign policies, and seek grounds for bilateral rapprochement and note cooperation between Western powers, proposing that if the West can cooperate to achieve respective national interests, so can Iran and Iraq. Coherent policy landscaping characterizes national and international levels on looking at theoretical global governance, but academia has yet to pay attention to extant actors and institutions required to govern energy concerns. A classical realist approach reveals that Western Powers pursued and continue to pursue respective interests at all costs. How their several interventions have affected the Iran–Iraq conflict has thus far remained undisclosed
تحلیل تأثیر وضعیت آنومیک جامعه ایرانی در نامساعد بودن شاخص های صلح در کشور (در افق سال 1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
225 - 255
حوزههای تخصصی:
ماهیت واقعیات پس از دوره جنگ سرد نشان می دهد ما در عصری زندگی می کنیم که بیش از جنگ و نزاع بین کشورها با جنگ های داخلی، تروریسم، گسترش تسلیحات هسته ای، بحران های زیست محیطی و بحران های اجتماعی مشخص است. آنومی به عنوان پدید آورنده بحران اجتماعی یکی از مهم ترین عوامل تهدیدکننده صلح بالاخص در بعد داخلی است. به همین دلیل، پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و با تکیه بر یافته های کتابخانه ای و میدانی سعی دارد تا به تحلیل تاثیر آنومی در وضعیت صلح در ایران بپردازد. سوال اصلی پژوهش عبارتست از اینکه "وضعیت نامساعد ایران از نظر شاخص های جهانی صلح، چگونه از آنومی متاثر است؟" در این راستا، مقاله حاضر در قدم اول تلاش دارد پس از بررسی و نقد مدل های نظری ارائه شده در زمینه ارتباط صلح و آنومی و بسط مدل نظری جدید، به سنجش آنومی در ایران با رویکردی ملی بپردازد. نتایج حاصله نشان می دهد که همه قومیت ها با کمی تفاوت، سطح بالایی از آنومی را تجربه می کنند. در قدم دوم سعی در کشف علل بروز آنومی در ایران می شود. مجموعه ای از متغیرهای اقتصادی و اجتماعی مورد سنجش و نتایج حاصله در ارائه توصیه های سیاستی مورد بهره برداری قرار می گیرد. در قدم سوم سعی می شود نتایج حاصل از سنجش آنومی در کنار نتایج حاصل از سنجش صلح قرار گیرد تا ارتباط دو متغیر مورد بررسی دقیق تر قرار گیرد. نتایج حاصله از این مطالعه نیز نشان می دهد که آنومی در ارتباط معناداری با صلح، بالاخص در بعد داخلی است.
تحلیل نقش حزب الله لبنان در اهداف منطقه ای جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر جنگ داخلی سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
64 - 87
حوزههای تخصصی:
همواره در طول تاریخ ، جغرافیدانان سیاسی توجه ویژه ای به تاثیرات منطقه خاورمیانه بر قدرت های جهانی و تاثیرات بحران های خاورمیانه بر توازن قوا در سطوح منطقه ای و فرامنطقه ای داشته اند و در طی سال های اخیر ، بحران جنگ داخلی سوریه و تحولات ناشی از آن از جمله تحولاتی بوده است که این کشور را به اردوگاه تازه ای در راستای رقابت های استراتژیک تبدیل کرده و بی ثبات سازی سوریه به واسطه تحرکات غرب به عنوان عامل در راستای تضعیف جبهه مقاومت و مهار منطقه ای ایران مطرح شد.از این رو بحران سوریه عرصه حضور بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای منطقه خاورمیانه را فراهم آورد. حزب الله لبنان نیز که از متحدان جمهوری اسلامی ایران و جبهه مقاومت محسوب می شود ، نقش پررنگی را در پیروزی جبهه مقاومت در تقابل با نیروهای مخالف رژیم سوریه ایفا نمود و در همین زمینه پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و کاربردی به تحلیل نقش حزب الله لبنان در اهداف منطقه ای جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر جنگ داخلی سوریه پرداخته است . پرسش اصلی پژوهش حاضر این مساله است که مهمترین دستاوردهای حزب الله لبنان در جنگ داخلی سوریه چه بوده است و حزب الله لبنان در اهداف منطقه ای ایران چه نقشی را ایفا نموده است؟ نتایج نشان داد دستاوردهای نظامی و راهبردی از مهمترین دستاوردهای حزب الله لبنان در جنگ داخلی سوریه بوده است که در این راستا حزب الله لبنان توانسته است در اهداف منطقه ای ایران نقشی موثر ایفا نماید.
واکاوی دلایل توسعه نیافتگی اقتصادی و تأثیر آن بر امنیت جنوب شرق ایران (مطالعه موردی: استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۵
28 - 49
حوزههای تخصصی:
امنیت پدیده ای پیچیده است که بر تمامی جوانب زندگی و کنش و واکنش های انسان تأثیرگذار است ، مطالعه رابطه امنیت و اقتصاد موضوع مهم و ضروری است. منطقه جنوب شرق ایران، با مشکلات امنیتی بسیاری روبرو است، که عوامل مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... در این زمینه تأثیرگذار هستند.در این مقاله به دنبال شناسایی عوامل اقتصادی تأثیرگذار بر امنیت جنوب شرق ایران خصوصاً استان سیستان و بلوچستان است. به نظر می رسد، با افزایش سطح توسعه اقتصادی و رفع مشکلات اقتصادی و عمران و آبادانی در این منطقه، می توان باعث افزایش سطح امنیت و جلوگیری از بروز بسیاری از ناامنی ها گردید.برای نشان دادن این موضوع با استفاده از روش کیفی مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی، داده های موردنیاز بر اساس مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و سایر منابع و تحقیقات مرتبط با آن، گردآوری و سپس ظرفیت و قابلیت های توسعه و نیز موارد منجر به عدم توسعه اقتصادی و کاهش امنیت تحلیل شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که، دوری استان سیستان و بلوچستان از مراکز فعال اقتصادی کشور، کم رنگ بودن نقش استان در اقتصاد ملی و پایین بودن نرخ تولید خالص در استان، همسایگی با هلال طلایی مواد مخدر و ... فقر و بیکاری را در استان افزایش داده و سبب گرایش مردم و جوانان به سوی اقتصاد پنهان و زیرزمینی شده است، که فساد و درنتیجه کاهش سطح امنیت در آن به خوبی نمایان است. از سوی دیگر فعال شدن ظرفیت های تجاری در استان(بندر چابهار و راه های تجاری)، تنها محور اقتصادی بالقوه استان نیز شرایط بهره وری مطلوب ندارد. بنابراین با ضعف رونق تولید اقتصادی و فعالیت تجاری، فعالیت های قاچاق مواد مخدر، قاچاق انسان، قاچاق انرژی، قاچاق کالا، و غیره رشد قابل توجهی یافته و بخشی از مردم مسیرهای غیرقانونی و کوتاه کسب درآمد را به مسیرهای قانونی ولی طولانی کسب درآمد، ترجیح می دهند. موارد مذکور سبب سلب امنیت بخصوص در سطح اقتصادی و درنتیجه توسعه نیافتگی استان شده است.
بزنگاهِ هوش مصنوعی و تغییر امرژئوپلیتیکال: آموزه ای برای ساخت فراژئوپلیتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
179 - 204
حوزههای تخصصی:
در چند سال اخیر، با گسترش انقلاب صنعتی چهارم و رشد روند های فرافناورانه ای مانند هوش مصنوعی به عنوان یک بزنگاهِ حساس بین المللی، ژئوپلیتیک دچار تغییر و تحول شده است. اساساً آشنازدایی از بستر های علمی سیاست خارجی و روابط بین الملل در خوانش های کلاسیک و روایت سازی هایی از مسئله وارگی و مسئله بودگی سیال در این حوزه با تأکید بر روند هایی چون هوش مصنوعی و کلان داده ها منجر به تغییر ژئوپلیتیک به فرا – ژئوپلیتیک شده که این تحولات و ترتیبات نوین بستری برای تغییر رقابت های بین المللی است. این مقاله با مفروض گرفتن رقابت های ژئوپلیتیکی دولت ها در قالب هوش مصنوعی و با بهره گیری از روش تحلیلی – توصیفی به دنبال پاسخ به این سؤال است که ژئوپلیتیک چگونه توسط هوش مصنوعی و کلان داده ها دچار تحول شده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که هوش مصنوعی منجر به بازطراحی کارکرد ژئوپلیتیک در عصر کلان داده ها و رقابت های الگوریتمی گردیده است.
راهبرد امنیت لویاتانی: بازتاب محیط ژئوپلیتیک در اندیشه حکمرانی روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
31 - 69
حوزههای تخصصی:
دولت روسیه راهبرد امنیتی فعال و مخاطره آفرینی داشته و بویژه در سال های اخیر، وجه گسترندگی، تحریک آمیزی و تهاجمی آن پررنگ تر شده و این مساله در اقدامات نظامی در گرجستان، اوکراین و سوریه و بویژه در فحوای سند «راهبرد امنیت ملی» منتشره در تیرماه 1400 بیش از پیش نمایان شده است. از این رو، مساله اصلی در این مقاله، وضعیت تهاجمی بودن راهبرد امنیتی روسیه و چگونگی شکل گیری، تحول و بروز آن است و این پرسش مطرح می شود که «چرا و چگونه راهبرد امنیت ملی این کشور دچار چنین تحول مهم و دگردیسی افق گشایانه ای(تغییر پارادایمی) شده است؟» ایده ای که در پاسخ به این پرسش و در چارچوب نظریه برساخت گرا(سازه انگار) ارائه می شود آن است که «دگردیسی در راهبرد امنیتی روسیه مستلزم درک تعاملات سه متغیر محیط، گفتمان(یا نگرش) و رفتار است و بحرانی شدن محیط ژئوپلیتیک و ژئوکالچری این کشور به تقویت گفتمان دولت گرا و اقتدارگرا انجامیده و بر شکل گیری راهبرد امنیتی گسترده، تحریک آمیز و هجومی اثر گذاشته است». روش تحقیق در این مقاله از نوع کیفی با استفاده از ابزار تحلیل گفتمانی است و قلمرو زمانی تحقیق نیز عمدتاً سال های 2014 تا 2021، قلمرو مکانی فدراسیون روسیه و منطقه پساشوروی و قلمرو موضوعی نیز مقوله امنیت را در بر می گیرد. نتایج حاصله از این پژوهش نشان می دهد که هر چه فشارهای محیطی بر روسیه افزایش یابد، نگرش های سیاسی تندتر و احتمال اقدامات تهاجمی افزایش می یابد و با توجه به برخورداری این کشور از موقعیت همپایگی راهبردی در حوزه هسته ای با آمریکا، امکان محدودسازی آن دشوارتر خواهد بود.
A New Approach to the Theory of Seapower in the 21st Century (In Times of War and Peace)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
383 - 411
حوزههای تخصصی:
The environment of seas has undergone geopolitical changes in recent decades, which has had a profound impact upon the nature of seapower. The aim of the current research is to expound on the new nature of seapower in the 21st century. It also takes an approach that is not limited to wartime and, given the postmodern era, encompasses peace and international rivalry, especially global trade. First, the concept of classic seapower is discussed in this paper and then using the meta-analysis method, the concept of seapower in the present century is discussed by adopting a new approach. Research findings indicate that the new nature of seapower is based on the military and non-military dimensions of seapower, the relative nature of seapower, the various roles of naval forces, the new naval threats, the diverse functions of the sea environment, the context of the international order, the strategic link between seapower and land power, air and space powers, and the humanitarian operations in the sea environment. In the early years of the 21st century, these considerations have persuaded states out of taking a purely national approach to seapower and sea policy-making, but to accept multilateral interactions and cooperation by taking a transnational approach.
تاثیر گفتمان های سیاسی در شکل گیری جوامع طردشده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۳
37 - 58
حوزههای تخصصی:
نگاه انتقادی در جغرافیای سیاسی به نقد تئوری های گفتمان فضایی قدرت در جهت رهایی بخشی می پردازد. در دو قرن اخیر، نگاه فلسفی سلطه بر طبیعت، راه استثمار طبیعت و به تبع آن، استثمار انسان های دیگر را رقم زده است. گفتمان زیست سیاست حکومت ها می تواند، با به انقیاد کشیدن زیست انسان، شرایطی را به وجود آورد که وضعیتی تحت عنوان «اردوگاه » و «هموساکر »، ایجاد شود. گرچه این دو واژگان در دنیای امروز، در تحقیقات زیست محیطی دیده نشده است، اما از نگاه جورجیو آگامبن ، مادامی که وضعیت زیست هر جامعه ای، ریشه های تشابه با برداشت او از مفهوم هموساکر و اردوگاه داشته باشد، می توان از این واژگان در جهت توصیف منطقه بهره برد. پرسش اصلی این پژوهش این است که آیا امکان سنجی تعمیم دیدگاه نظری آگامبن مبنی بر تبلور حیات برهنه در دنیای امروز، در یک محیط خاص جغرافیایی، تحت تاثیر گفتمان های سیاسی زیست محیطی حاکمیت ممکن است؟ روش تحقیق در این پژوهش با توجه به ماهیت نظری آن، توصیفی تحلیلی است و این مقاله با استفاده از اطلاعات کتابخانه ای پیرامون نظریات آگامبن و جغرافیدانان سیاسی متاثر از او، در حوزه های «زیست سیاست » ، اردوگاه، «حیات برهنه » و هموساکر گردآوری، بررسی و تحلیل شده است. در یافته های این پژوهش، چگونگی بازتولید فضاهای جغرافیایی تحت تاثیر گفتمان های فضایی قدرت، در محیط طبیعی با تعریف واژگان اردوگاه زیست محیطی و هموساکر زیست محیطی نشان داده شده است.
مفهوم سازی مناطق مرزی و تبیین پارامترهای شکل دهنده آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
116 - 141
حوزههای تخصصی:
تحولات و پیشرفت های صورت گرفته در طی دهه های اخیر روند وابستگی و پیوند روزافزون کشورها را به یکدیگر فراهم آورده است و در این بین مناطق مرزی را به کانون توجه مطالعات تبدیل کرده است. مطالعات مرزی در دوره حاضر بیشتر روی توسعه مناطق مرزی، سطح کنش ها، نفوذپذیری مرزها، ساکنین مرزی و غیره همه به نوعی بر برجسته تر شدن مطالعه مناطق مرزی تأکید کرده اند. بررسی مطالعات صورت گرفته در این زمینه نشانگر وجود نوعی ابهام و عدم مفهوم سازی درست از منطقه مرزی است. از سوی دیگر، در زمینه وسعت و پهنه سازی منطقه ای که به عنوان منطقه مرزی در نظر گرفته شود، کاری صورت نگرفته است. تحقیق حاضر با هدف مفهوم سازی و تبیین مولفه های شکل دهنده منطقه مرزی با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای و پرسش نامه ای به انجام رسیده است. نتایج حاصل از تحقیق حاضر نشان دهنده آن است که مفهوم منطقه مرزی فضای جغرافیایی بلافصل خطوط مرزی با وسعت های متفاوت که تحت تأثیر مستقیم مرزها قرار می گیرند، می باشد. برای تفسیر از تحلیل محتوا و تحلیل سلسله مراتبی(ANP)، استفاده شده است. نتایج اولویت بندی نیز نشان می دهد که دارا بودن پیوند طبیعی با فراسوی مرز، سرمایه گذاری پایین در منطقه(به دلایل امنیتی و غیره)، دارا بودن پیوند قومیتی با فراسوی مرز، تأثیرپذیری از سیاست ارتباطی نسبت به کشور هم مرز، دارای پیوندهای تاریخی با فراسوی مرز، آمیختگی زندگی بازیگران با مرز، منطقه ای با وسعت توافق شده و در آخر قرارگیری در خط مقدم حمله و جنگ، موثر مولفه های شکل دهی منطقه مرزی انتخاب شدند
شناسایی عوامل بازدارنده توسعه اقتصادی روستاهای مرزی از دیدگاه مرزنشینان: منطقه مورد مطالعه: تربت جام- صالح آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق مرزی، جزو مناطق محروم کشور به شمار می آیند که عموما از نظر ساختار اقتصادی با تنگناهای متعددی مواجه هستند . تبلور این امر را می توان در بیکاری گسترده و فقدان فرصت های شغلی متنوع، پائین بودن درآمد، پایین بودن تولید و بهره وری در بخش های مختلف اقتصادی، ناپایداری فعالیت های اقتصادی و درنتیجه فقر فراگیر و ناپایداری روستاها در ابعاد مختلف دانست. بر این اساس هدف مطالعه حاضر شناسایی عوامل بازدارنده توسعه اقتصاد روستاهای مرزی شهرستان های تربت جام و صالح آباد است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نوع کاربردی- توسعه ای است. گردآوری اطلاعات به شیوه اسنادی و میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه بوده است. جامعه آماری روستاهای واقع در 10 کیلومتری خط مرزی ایران و افغانستان در شهرستان های تربت جام و صالح آباد است. حجم نمونه مورد بررسی 264 خانوار در 17 روستای مرزی بوده است. نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی نشان می دهد مهمترین عوامل بازدارنده اقتصاد روستاهای مرزی ار دیدگاه مرزنشینان به ترتیب عبارتند از: «چالش های امنیتی در روستاهای مرزی» با 47/22، «خشکسالی و کمبود آب روستاهای مرزی» با 27/14، «بیکاری و پائین بودن درآمد ساکنان روستاهای مرزی» با 18/12، «عدم سرمایه گذاری کافی در زمینه اقتصادی در نواحی مرزی» با 26/8، «عملکرد ضعیف نهادهای متولی در نواحی مرزی» با 49/7، «ضعف امکانات زیربنایی در روستاهای مرزی با 88/5»، «غیربومی بودن مدیران و مسئولین نواحی مرزی» با 80/4، «ضعیف بودن جاده و امکانات حمل و نقل» با 15/4، «ضعف در بازاررسانی تولیدات ساکنین نواحی مرزی» با 81/3، «عدم ارتباط با نواحی فرامرزی» با 62/3 درصد واریانس تبیین شده است.
ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک و چشم انداز همکاری ایران و هند در چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
61 - 87
حوزههای تخصصی:
با آغاز سده بیست و یکم ایران و هند موافقت نامه های زیادی جهت گسترش همکاری اقتصادی و سیاسی با یکدیگر امضا کرده اند. یکی از مهم ترین همکاری های دو کشور، توافق نامه سرمایه گذاری هند در چابهار است. ایران و هند طبق اعلامیه دهلی نو در سال 2003 توافق کردند که بندر چابهار را توسعه بخشند اما توافق نهایی بین دو کشور در می 2016 حاصل شد و در سال 2019 سرمایه گذاری هند در چابهار عملیاتی شد. مقاله حاضر به بررسی دلایل تأخیر سرمایه گذاری هند(2003 تا 2019) در بندر چابهار و چشم انداز همکاری ایران و هند در این بندر می پردازد. روش پژوهش مورد استفاده در این تحقیق از نوع قیاسی-فرضیه ای است یعنی با استفاده از مفاهیم کلیدی ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک به توصیف و تحلیل مسئله پرادخته می شود. گردآوری داده ها عمدتاً به صورت اسنادی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که به رغم منافع و اهداف مشترک ژئواکونومیکی، اما اهداف متضاد ژئوپلیتیکی دو کشور باعث شده تا روند سرمایه گذاری هند در چابهار با تأخیر روبه رو شده و نتایج ملموسی برای آن در آینده تصور نشود.
فضای مجازی، چالش هویت جویی قومی و راهکارهای پیش روی دولت جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
178 - 213
حوزههای تخصصی:
کشور ایران و هویت ملی آن امروزه با چالش های اساسی مواجه گشته اند که یکی از مهم ترین آن ها، چالش ناشی از تشدید هویت جویی قومی می باشد. از دیدگاه این مقاله، از مهم ترین عواملی که در بروز این چالش نقش دارد، فضای مجازی و رشد و گسترش آن در کشور می باشد. براین اساس سئوالات اساسی مقاله عبارت از این می باشند که، فضای مجازی چگونه توانسته است با تشدید هویت جویی قومی در نزد اعضای گروه های قومی ایرانی، هویت ملی ایران را با چالش مواجه نماید و این که دولت جمهوری اسلامی چگونه می تواند به مقابله با این چالش بپردازد؟ در پاسخ به این سئوالات، فرضیه های مقاله بدین ترتیب می باشند که، فضای مجازی توانسته است با امکانات خود موجب تقویت گرایش اعضای گروه های قومی ایرانی نسبت به هویت قومی شان و تضعیف دل بستگی آنان به هویت ملی شده و بدین وسیله هویت ملی ایران را با چالش مواجه نماید و این که، دولت جمهوری اسلامی می تواند با اتخاذ سیاست هایی چون: مواجهه ی منطقی با فرایند جهانی شدن و فضای مجازی، به کارگیری سیاست وحدت در کثرت، ارتقای کیفیت زندگی افراد در مناطق قوم نشین و .. با چالش تشدید هویت جویی قومی مقابله نموده و بدین وسیله به تقویت گرایش اعضای گروه های قومی ایرانی نسبت به هویت ملی شان کمک کرده و موجبات تقویت و تحکیم هویت ملی ایران را فراهم نماید. لازم به ذکر است که روش این مقاله، توصیفی–تحلیلی بوده و شیوه ی جمع آوری منابع و اطلاعات نیز به صورت کتابخانه ای می باشد.
The Role of Science and Technology Diplomacy in Preventing Nuclear Proliferation (A Case Study: EU and Kazakhstan)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
307 - 333
حوزههای تخصصی:
Science and technology diplomacy has been considered as one of the influential tools in the international arena by many countries and even trade and political unions. The European Union has also implemented various programs with Central Asian countries. The research question is what are the goals and objectives of EU science and technology diplomacy in Kazakhstan? The results show that EU scientific diplomacy is pursued in two forms: scientific diplomacy based on technology and scientific diplomacy based on the humanities in Central Asia. For example, 4 to 7-year programs have been implemented in Central Asian countries, such as Kazakhstan include biology, genomics and biotechnology for health, information technologies, nanotechnology, knowledge-based multifunctional materials and new manufacturing processes and tools, air and space, food quality and safety. The main focus of the program is on Kazakhstan. The main objectives of these programs appear to monitor the country's nuclear activities with the aim of preventing nuclear proliferation via support from the model of neoliberal economic development, increase the capacity of civil society, and support the soft power of the union. This research will use descriptive-analytical methods and second-hand data collection.
سیاست فشار حداکثری آمریکا و راهبرد مهارگریزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به موازات تحول در موازنه قدرت جهانی، نظم ژئوپلیتیکی خاورمیانه با گذار از عصر آمریکایی به سمت یک وضعیت چندقطبی در حال تغییر است. وضعیتی که ناظر بر افول هژمونی ایالات متحده و ظهور قدرت های منطقه ای به منظور شکل دهی به نظم در حال ظهور خاورمیانه است. در این میان، ایران به عنوان یک دولت انقلابی و یک قدرت تجدیدنظر طلب، با اتخاذ راهبردهای نامتقارن سعی در به چالش کشیدن نظم بین المللی لیبرال و تثبیت موقعیت خود به عنوان یک قدرت منطقه ای نظم ساز است. در نقطه مقابل، ایالات متحده با همراه ساختن متحدان بین المللی و منطقه ای خود و در قالب سیاست فشار حداکثری به دنبال تحمیل انزوای ژئوپلیتیکی، تغییر رژیم و تغییر موازنه قدرت منطقه ای علیه ایران بوده است. با وجود این، راهبرد مهار آمریکا قادر به تضعیف ظرفیت های کنشگری ایران در ژئوپلیتیک در حال تغییر منطقه ای نبوده است. سوال اصلی این است که ایران با بهره گیری از چه استراتژی توانسته در مقابل فشار حداکثری ایالات متحده و متحدان منطقه ای آن به منظور تحمیل انزوای ژئوپلیتیکی، موقعیت و قدرت خود را حفظ کند؟ فرضیه این نوشتار این است که در مقابل فشارحداکثری ایالات متحده، جمهموری اسلامی ایران سیاست مهارگریزی را به عنوان راهبرد اصلی خود برگزیده است. این سیاست که از طریق "بازدارندگی نامتقارن" اعمال می شود در سه قالب بهره گیری از گروه های پروکسی، ارتقای توانمندی موشکی و بازدارندگی دریایی اعمال شده است. ذکر این نکته ضروری است که این پژوهش در قالب روش توصیفی-تحلیلی به بررسی فرضیه تحقیق خواهد پرداخت .
تحلیل نقش قدرت های بزرگ در ایجاد مرز دیورند و تأثیر آن بر روابط افغانستان و پاکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد کشورها بر بنیاد مرزها محصول نیمه دوم سده نوزدهم است، افغانستان یکی از اولین کشورهایی است که بر این بنیاد ایجادشده است. مرزهای سیاسی کنونی افغانستان از نوع مرزهای تحمیلی بوده که عمدتاً تحت تأثیر منازعات و رقابت های سیاسی بین دو قدرت انگلیس و روسیه تزاری در قرن 19 و در جریان بازی بزرگ جهت جلوگیری از رویارویی مستقیم این دو قدرت در منطقه آسیای مرکزی به وجود آمده است و در این دوره افغانستان را به عنوان یک منطقه حایل بین خودشان قرار داده و مرزهای سیاسی آن کشور را طی چندین معاهده تعیین و تثبیت نمودند. در این میان معاهده دیورند و مسئله پشتونستان بسیار بااهمیت است زیرا تحولات افغانستان بعد از عقد معاهده دیورند وارد فاز جدیدی شد که باگذشت زمان و تغییرات بزرگی چون خروج انگلیس از شبه قاره و استقلال هند نه تنها نتوانست اصل و ماهیت منازعات مرتبط به مرزهای جنوبی افغانستان را حل وفصل نماید بلکه با ظهور کشور پاکستان و تضاد منافع بین این دو کشور همسایه، بر پیچیدگی حوادث و رخدادها افزوده شد که تا به امروز نیز ادامه دارد. تحقیق حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و با استناد به منابع معتبر کتابخانه ای به دنبال بررسی نقش قدرت های بزرگ همچون انگلیس و روسیه در شکل گیری مرزهای سیاسی افغانستان به ویژه مرز دیورند و پیامدهای منفی آن برای کشور افغانستان و نقش آن در ایجاد اختلاف بین افغانستان و پاکستان می باشد. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که در شکل گیری مرزهای افغانستان قدرت های منطقه و فرامنطقه به ویژه انگلیس نقش داشتند و معمای دیورند یکی از باقی مانده های استعمار هند بریتانیایی است که در حال حاضر به عامل اختلاف بین افغانستان و پاکستان تبدیل شده است و پیامدهای منفی آن برای افغانستان شامل، محصور شدن در خشکی و عدم دسترسی به آب های آزاد، حمایت و تشدید بی ثباتی سیاسی در افغانستان، ناامنی سراسری، فروپاشی نظام اجتماعی و... بوده است.
تببین هستی شناسی دولت ناحیه ای کردستان عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
47 - 63
حوزههای تخصصی:
29 سال از تشکیل اولین دولت ناحیه ای در بخشی از مناطق کردنشین عراق شامل استان های اربیل، سلیمانیه، دهوک و حلبچه می گذرد. اقلیم کردستان و دولت منطقه ای آن از زوایای مختلفی موردمطالعه و بررسی واقع شده است؛ اما تاکنون از منظر هستی شناسی، موردبررسی و مطالعه واقع نگردیده است؛ این مقاله در پی بررسی و شناخت هستی شناسی این دولت ناحیه ای از منظر «ماهیت و چیستی» و «چرایی و ضرورت» می باشد. این پژوهش ازلحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی می باشد. در این تحقیق روش گردآوری اطلاعات، با توجه به نوع و ابعاد آن به صورت کتابخانه ای می باشد و در تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش کیفی استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد عوامل مؤثر در تبیین هستی شناسی دولت ناحیه ای کردستان – عراق چندعاملی بوده که برخی از عوامل نقش پایه ای و زیربنایی داشته اند. مهم ترین عامل تأثیرگذار در فرایند شکل گیری دولت ناحیه ای کردستان، مسئله ی هویت طلبی ناحیه ای بوده است. هویت طلبی ناحیه ای زمینه ساز شکل گیری اندیشه ناسیونالیسم قومی و به تبع آن مطالبه ی حق تعیین سرنوشت با توجه به تمایزات جغرافیایی و فرهنگی میان کردستان و سایر بخش های عراق و در چهارچوب الگوهای رایج در سازمان دهی سیاسی فضا یعنی خودمختاری و فدرالیسم بوده است.
The Impact of Identity Crisis in Iraq (post-Saddam) on the Islamic Republic of Iran Foreign Policy Orientation(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
231 - 262
حوزههای تخصصی:
Iraq is a prominent identity crisis example. Ethnic and religious multiplicity have caused political and social conflicting divisions. Shiites, Kurds, and Sunnis are the main group players. Kurdish and Arab are ethnic, Shiite and Sunni are religious groups. Islamic Revolution made fundamental changes in Iran’s foreign policy orientation. In Iraq simultaneously, Saddam took power. Different ethnicities and identities had no expressing opportunity. US invasion and Ba''athist overthrow brought Iraq into a new and unstable phase, and various groups and ethnicities expressed their conflicting political and social identity goals and demands. Regional countries particularly Iran have expanded their influence in Iraq by changing the foreign policy orientation, to prevent others from increasing their effect. This study is to analyze and investigate identity crisis impact in Iraq on Iran’s foreign policy orientation emphasizing post-Saddam era (2003-2020) applying Constructivism Theory. The descriptive-analytical method and library resources used in collecting data and information.