فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱٬۱۱۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، با یک نگرش مدیریتی و سیستمی به شناسایی، بررسی و اولویت بندی ژئومورفوسایت های شهرستان سردشت پرداخته شده است. روش کار بر مبنای مطالعات تئوریک، میدانی و به کارگیری مدل های تصمیم گیری چند شاخصه(MADAM) و به صورت موردی روش های Saw و Entropy و نیز ابزارهای تحقیقی نقشه و GPS باهدف تجزیه وتحلیل بوده است. برای نیل به هدف، پنج ژئوسایت(گزینه) شناسایی و با چهار معیار و شاخص تأثیرگذار شامل جذابیت بصری سایت، دسترسی و میزان برخورداری، آمادگی برای توسعه زیرساخت ها و تعداد جاذبه های گردشگری بر اساس آنتروپی و نیز آنتروپی تعدیل شده مورد ارزیابی قرار گرفتند. به عنوان نتیجه، خروجی حاصل از وزن دهی شاخص ها در هر دو روش یکسان حاصل گردید که دال بر دقت مطالعاتی است. در مرحله بعد با نتایج موجود و بر اساس روش Saw، اولویت بندی ژئومورفوسایت ها به ترتیب شامل A1(آبشار شلماش)،A2(سایت چشمه گراوان)،A4(سایت بیوران)، A5(سایت رودخانه زاب) و A3(سایت دشت وزنه) برآورد گردیدند. واکاوی مسئله که به نوعی نتیجه اصلی پژوهش محسوب می شود، بیانگر نقش اصلی شاخص های طبیعی موردبررسی همچون جذابیت بصری( منحصربه فرد بودن) و نیز تعدد جاذبه های گردشگری در پیرامون هر ژئوسایت همراه با نقش شاخص های مدیریتی و انسانی همچون فضا و آمادگی ژئوسایت ها و دسترسی به صورت ترکیبی در انتخاب ژئوسایت های برتر است. در تأیید این مسئله می توان به ژئوسایت دشت وزنه به صورت مقایسه ای با دیگر ژئوسایت ها اشاره کرد که معیار عدم دسترسی مناسب و عدم میزان برخورداری از امکانات حداقلی باعث شده است که در اولویت آخر قرار گیرد. پس می توان به عنوان نتیجه نهایی اشاره کرد که روش های موردمطالعه در این پژوهش به صورت تلفیقی در توان سنجی و شناسایی نقاط ضعف و قوت و نهایتاً مدیریت ژئومورفوسایت ها باهدف ایجاد ژئوتوریسم موفق پایدار و نیز توسعه پایدار مناطق به ویژه توانمند ولی محروم بسیار مؤثر هستند. به عنوان نمونه در مورد مدیریت ژئومورفوتوریسم سردشت مشخص گردید که پتانسیل های ژئومورفوتوریسمی متعددی وجود دارد که به ویژه با توجه به مرزی بودن و وجود توریسم بازار، در صورت بالا بردن شاخص های مدیریتی همچون توسعه و بهبود راه های ارتباطی و دسترسی و نیز ایجاد فضا در سطح ژئوسایت ها، یک تحول در جریان ژئومورفوتوریسم و پایداری محیطی و نیز توسعه پایدار منطقه ایجاد می گردد.
بررسی سیاست بازآفرینی در بافت های فرسوده شهری با استفاده از ماتریس SWOT و QSPM (مطالعه موردی: منطقه 12 کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اجرای ناموفق طرح های شهری در بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری باعث توجه به رویکردی جدید در پروژه های شهری شده است. تأکید طرح های جدید شهری بر بازآفرینی بافت های فرسوده به منظور استفاده از پتانسیل های موجود در مناطق فرسوده، با ارائه زمینه ای از همکاری و توافق مشارکت شهروندان و طرح دیدگاه های ضروریشان همراه است. با توجه به اهمیت پایداری بازآفرینی شهری در تجهیز بافت فرسوده، هدف از این تحقیق کشف متغیرها و عامل های اصلی مؤثر در بازآفرینی بافت فرسوده منطقه 12، ازنظر ساکنان است. بدین منظور پرسش نامه هایی توسط آن ها تکمیل و بعد ارزیابی شد. روش تحقیق حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی- تحلیلی است. تجزیه و تحلیل از طریق ماتریس تحلیلی SWOT و ماتریس کمی QSPM صورت گرفته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در نحوه اجرای طرح های شهری در منطقه 12، باید مشارکت اقشار گوناگون ساکنان و ایجاد سازوکار حمایتی لازم برای جلب سرمایه گذاری اقشار مرفه، به عنوان عواملی مهم در پایداری منطقه 12 در نظر گرفته شود.
تحلیل فضایی - مکانی جایگاه های پمپ بنزین و تعیین مکان بهینه احداث جایگاه های جدید با استفاده از GIS و MCDM (مطالعه موردی: منطقه ۶ شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر تهران با توجه به نقش مرکزیتی با افزایش جمعیت و تراکم همراه بوده و به تبع آن در ارائه خدمات در زمینه های مختلف، به جهت کمبود و در پاره ای از موارد به دلیل عدم توزیع جغرافیایی مناسبِ کاربری ها دچار نارسایی هایی است. شبکة جایگاه های سوخت رسانی از جمله اجزاء شبکه خدمات شهری است که به عنوان تأمین کننده سوخت بخش حمل ونقل درون شهری عمل کرده و به نوبه خود از لحاظ ملاحظات ترافیکی، شهرسازی، ایمنی و محیط زیست دارای اهمیت است. منطقه شش تهران به لحاظ نقش فرامنطقه ای و برخورداری از شبکه بزرگراهی علاوه بر عبور و مرور داخلی، پذیرای حمل ونقل عبوری سایر مناطق نیز می باشد که این مسئله ضرورت نیاز به جایگاه های سوخت رسانی و مکان یابی بهینه آن ها را بیان می دارد. به همین منظور پژوهش پیشِ رو با هدف تعیین مکان بهینه برای احداث جایگاه های پمپ بنزین و بررسی موقعیت جایگاه های موجود در منطقه ۶ تهران انجام شده است. روش پژوهش در این بررسی، توصیفی تحلیلی و با به کارگیری روش های تحلیلی (MCDM) و نیز استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و تلفیق آن با قابلیت های GIS است. جهت نیل به اهدف مذکور از شاخص های مناسب و سازگار با منطقه مورد مطالعه استفاده شده است و در نهایت با استفاده از دانش کارشناسان و نرم افزار Expert Choice وزن نهایی معیارها مشخص شده است. نتایج حاصل از تلفیق لایه های اطلاعاتی، ضمن مشخص کردن مکان های مناسب برای احداث جایگاه های جدید، موقعیت قرارگیری جایگاه های پمپ بنزین را تحلیل کرده است که نشان می دهد به جز جایگاه شماره ۲۴ که در موقعیت نامناسبی استقرار یافته است سایر جایگاه ها در مکان های بهینه و نسبتاً مناسبی قرار دارند.
بررسی جریان های کشندی با استفاده ازمدل MIKE21 و اندازه گیری های میدانی ومدل جهانی FES در خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مهندسی سواحل اطلاعاتمیدانی به هنگام و کافی از وضعیت کشندی برای مواردی نظیر توسعه سواحل، کالیبره کردن مدل های هیدرودینامیکی عددی، هیدروگرافی، انتقال رسوب و سایر موارد از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف از این پژوهش ارزیابی و صحت سنجی مدل هیدرودینامیکی عددی کشندی در آب های خلیج فارس با استفاده از اندازه گیری های میدانی در ایستگاه های کشندسنجی و دستیابی به الگوی ترازهای کشندی می باشد. در همین راستا از داده های عمق سنجی و خط ساحلی و اطلاعاتیک ساله ده ایستگاه کشندسنجی درخلیج فارس ومیدان باد GFS[1] استفاده شد. از مدل Flow Model)FM) نرم افزار MIKE21 با ساختار مش نامنظم و با در نظرگرفتن نیروهای نجومی جریان های کشندی شبیه سازی شد و با نتایج اندازه گیری های ایستگاه ها صحت سنجی به عمل آمد. در گام بعدی مؤلفه های کشندی استخراج شد. شبیه سازی جریان کشندی خلیج فارس با مدلMIKEتطابق بسیار خوبی با داده های میدانی ایستگاه های کشند سنجی نشان داد. در مرحله پایانی مقادیر ارائه شده توسط مدل جهانیFES با استفاده از نرم افزار Matlab استخراج شد. نتایج آنالیز کشندی حاصل از مدل جهانی کشند اقیانوسی با نتایج آنالیز کشندی حاصل از مدل سازی (نتایج حاصل از ایستگاه های کشند سنجی) مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفت. براساس نتایج در محدوده مورد بررسی، مؤلفه های کشندی بدست آمده از مدل جهانی کشند اقیانوسی در نواحی ساحلی وکم عمق تطابق و دقت کمی با مؤلفه های کشندی ایستگاه های کشند سنجی را نشان داد این در حالی است که در مناطق عمیق اختلاف کمتری بین مؤلفه های متناظر مشاهده گردید. Global Forecast System
ارزیابی توان اکولوژیکی شهرستان ارومیه جهت توسعه شهری با استفاده از ANP و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشدروزافزونشهرهامتأثرازرشدجمعیتو مهاجرت،منجربهساخت و سازهایبدونبرنامهو تغییراتزیادساختارفضایی،به خصوصتوسعةفیزیکی شهرهادرمکان هاینامساعدشده است که هدایت آگاهانه و ساماندهی اساسی را می طلبد. از این رو، پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از مدل ANP در رویکری تلفیقی با سیستم اطلاعات جغرافیایی توان اکولوژیکی شهرستان ارومیه را برای توسعه شهری در ارتباط با 10 معیار اصلی (منابع آب، مخاطرات طبیعی، شکل زمین، وضعیت خاک، اقلیم، ملاحظات اقتصادی و جمعیتی، دسترسی به امکانات و تسهیلات، زمین شناسی، کاربری اراضی، عدم آسیب به مناطق زیست محیطی) و 18 زیرمعیار ارزیابی کند. روش تحقیق توصیفی تحلیلی به کار گرفته شده در این پژوهش، از نوع کاربردی است. نتایج حاصل از پژوهش، پهنه بندی محدوده شهرستان ارومیه بر اساس توان اکولوژیک توسعه شهری در قالب پنج طبقه نامناسب تا کاملاً مناسب است.در این میان، عرصه های کاملاً مناسب با 7/13 درصد از سطح منطقه (12/708 کیلومتر مربع) که دارای توان عالی برای توسعه شهری است، بیشتر اراضی شرق شهرستان را در بر می گیرد؛ اما پهنه های نامناسب با 8/18 درصد (8/869 کیلومتر مربع)، مناطق مرتفع و کوهستانی جنوب، قسمتی از شمال و بیشتر غرب شهرستان ارومیه را که شامل مناطق مرزی با کشور ترکیه است، به خود اختصاص داده است. نتایج نشان م ی ده د، دسترسی به منابع آب و مخاطرات محیطی بیشترین تأثیر را در تعیین توان اکولوژیکی برای توسعه شهری در شهرستان دارد. جلوگیری از توسعه افقی شهر در اراضی کشاورزی پیرامون، توسعه شهر در اراضی بلااستفاده درون محدوده و همچنین توسعه شهر بنا بر الگوهای شهر فشرده، شهر پایدار و رشد هوشمند شهری از مهمترین راهکارهای پیشنهادی در این زمینه است.
مطالعه تطبیقی مورفولوژی بافت های قدیم و جدید شهری بر اساس مدل فراکتالی (مطالعه موردی: محلّات منتخب از بافت قدیم و جدید شهر زنجان)
حوزههای تخصصی:
شهرها پدیده های پیچیده ای هستند. یکی از روش هایی که در طول دو دهه اخیر به عنوان ابزاری کارآمد در شناخت پیچیدگی مورفولوژیکی شهرها در کتاب ها و نشریات مختلف بدان اشاره و پرداخته شده است، مدل فراکتالی می باشد. این مدل که به وسیله بنوئیت مندلبروت ارائه گردید، ابزاری مؤثر در مطالعه مورفولوژی شهرها است. بنابراین در این مقاله به معرّفی این مدل و نقش آن در مطالعه تطبیقی بافت قدیم و جدید شهر زنجان پرداخته شده است. برای این منظور، از دو برنامه نرم افزاری استفاده گردید. از نرم افزار Excel در انجام محاسبات ابعاد فراکتالی بهره گرفته شد و نرم افزار ArcMAP نیز به منظور تولید نقشه های فراکتالی مورد استفاده قرار گرفت تا تصویری مجسّم از عرصه تحقیق و ویژگی های آن ارائه گردد. روش تحقیق این مقاله، تحلیلی و مقایسه ای بوده و اطّلاعات مورد نیاز، از روش-های اسنادی (کتابخانه ای) و اطّلاعات نقشه های طرح تفصیلی شهر زنجان به دست آمده است. یافته های پژوهش مبیّن آن بود که مدل فراکتالی، ابزاری واقعی و دقیق در شناخت فرم شهرها است و همچنین نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که بافت قدیم شهر زنجان در قیاس با بافت جدید آن، فراکتال تر می باشد.
ارزیابی خطر زمین لغزش با استفاده از روش های آماری در حوضه آبریز باراندوز چای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر پتانسیل وقوع زمین لغزش و خطر آن در حوضه آبریز باراندوز چای (آذربایجان غربی) موردبررسی قرارگرفته است. بدین منظور از روش آماری شاخص خطر HIM استفاده شد. داده های مورداستفاده در این مقاله شامل داده های توپوگرافی، کاربری اراضی، نقشه های زمین شناسی و همچنین نقشه زمین لغزش های اتفاق افتاده در سطح حوضه است. نقشه پایه در این زمینه، نقشه های توپوگرافی 25000 حوضه است. شش عامل اصلی و مؤثر بر وقوع زمین لغزش در حوضه انتخاب و نقشه های آن به منظور وزن دهی، تهیه گردید. این عوامل عبارت اند از: شیب و جهت شیب، سنگ شناسی، خاکشناسی، کاربری اراضی و ژئومورفولوژی. درنهایت با استفاده از نقشه های استانداردشده شش گانه، نقشه پتانسیل وقوع زمین لغزش در حوضه آبریز باراندوز چای تهیه و ترسیم شد. پتانسیل خطر زمین لغزش در حوضه موردنظر به پنج طبقه کم، متوسط، متوسط تا زیاد، زیاد و خیلی زیاد تقسیم گردید. نتایج نشان می دهد که شیب های بیشتر از 30 درجه و جهت شیب جنوب و جنوب شرقی و مناطق کوهستانی بیشترین پتانسیل زمین لغزش در منطقه موردمطالعه را دارند. مدل مورداستفاده در این مقاله با استفاده از محاسبه مساحت زیر نمودارهای Cross-validation، مورد اعتبار سنجی قرار گرفت. میزان اعتبار آن در حدود 79/80 برآورد شد که بیانگر دقت خوب مدل است. همچنین فرایند تحلیل اثر از طریق حذف تک به تک عوامل مؤثر شش گانه از مدل و بررسی خروجی آن ها، صورت گرفت. این تحلیل نشان داد که شیب عامل اصلی در وقوع زمین لغزش در حوضه است. نتیجه دیگر اینکه که می توان عامل اصلی در وقوع زمین لغزش را با دقت بالایی مشخص کرد. درنهایت نتایج نشان می دهد که علی رغم وجود محدودیت های عملی و مفهومی و داده های دقیق، تهیه نقشه خطر زمین لغزش و همچنین ارزیابی آن می تواند در برنامه ریزی آمایش سرزمین و کاهش خطرات طبیعی و همچنین هزینه ها مؤثر واقع شود.
بررسی احتمال تواتر و تداوم روزهای بارانی در جنوب غرب ایران با استفاده از مدل زنجیره مارکف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل در مناطق خشک و نیمه خشک مدیریت منابع آب است. بنابراین با مطالعه و شناخت رفتارها و احتمال وقوع یا عدم وقوع بارش توان مدیریتی مربوط به منابع آبی را در این مناطق بهبود بخشید. در این پژوهش احتمال وقوع روزهای همراه با بارش در جنوب غرب ایران با استفاده از داده های بارش روزانه ایستگاه های سینوپتیک در دوره آماری 1995-2009 و با استفاده از مدل زنجیره مارکف انجام شد. سپس ماتریس فراوانی، ماتریس تغییر وضعیت و ماتریس پایا محاسبه شد و در نهایت بارش های تداومی و دوره بازگشت بارش های 2 و 5 روزه محاسبه گردید. نتایج نشان می دهد که کم ترین احتمال بارش در مناطق هموار و بیش ترین احتمال بارش در مناطق کوهستانی است. هم چنین بیش ترین احتمال ماهانه مربوط به ژانویه و کم ترین احتمال در تابستان قرار دارد. کم ترین دوره بازگشت و بیش ترین بارش های تداومی در ایستگاه های کوهستانی و بیش ترین دوره بازگشت و کم ترین احتمال بارش های تداومی در مناطق هموار قرار دارد. هم چنین در ماه ژوئن برخلاف سایر ماه ها احتمال روزهای بارانی در دامنه پشت به باد بیش تر است
پتانسیل سنجی نیروگاه بادی با استفاده از روش Fuzzy-AHP در محیط GIS (مطالعه موردی: شمال شرق کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش جهت پتانسیل سنجی احداث نیروگاه بادی در استان های خراسان رضوی و شمالی، معیارها و زیر معیارهای مختلفی مدنظر قرار گرفته است. برای فازی سازی معیارها براساس نظرات کارشناسی و بررسی تحقیقات صورت گرفته، نقاط کنترل و نوع تابع فازی برای هر یک از لایه ها براساس درجه بندی عضویت آن ها در محدوده صفر و یک در نرم افزار IDRISI مشخص گردید. سپس با توجه به اهمیت تلفیق اطلاعات، فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای وزن دهی به لایه ها انتخاب و به کمک نرم افزار Expert choice پیاده سازی گردید. سپس از نرم افزار ArcGIS، به منظور تحلیل فضایی و همپوشانی لایه ها استفاده شد و بعد از تجزیه و تحلیل اطلاعات، استان های خراسان رضوی و شمالی از نظر قابلیت احداث نیروگاه بادی به چهار سطح عالی، خوب، متوسط و ضعیف تقسیم گردیدند. در نهایت نتایج حاصله نشانگر آن است که مناطق عالی جهت احداث نیروگاه بادی در منطقه مورد بررسی، در محدوده جنوب شرقی منطقه مورد مطالعه در ایستگاه تربت جام با مساحتی معادل 97/222565 هکتار (018/0 درصد) قرار دارد. علاوه بر این، مناطق خوب با مساحتی بالغ بر 81/1817573 هکتار (17/0 درصد) شامل ایستگاه های حوالی تایباد و خواف، گلمکان، سرخس، رشتخوار، بردسکن، نیشابور، سبزوار، بجنورد، جاجرم و فردوس می باشند. می توان در آینده با احداث نیروگاه بادی در این مکان ها از انرژی تجدید پذیر باد که عاری از هرگونه آلودگی می باشد، نهایت استفاده را برد.
تحلیل فازی شاخص های موثر در ارزیابی توان توسعه شهری نمونه موردی: حوضه آبریز غفار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روش شناسی «توصیفی-تحلیلی» با هدف تحلیل شاخص های مؤثر در ارزیابی توان توسعه شهری در حوضه آبریز غفار در استان خوزستان به انجام رسیده است. شاخص های مؤثر در توان توسعه شهری حوضه، با توجه به منابع و داده های در دسترس در 12 شاخص توپوگرافی، پوشش گیاهی، درجه شیب، جهت زمین، وضعیت خاک، ارتفاع، توان کاربری، راه های ارتباطی منطقه، هیدرولوژی منطقه، پهنه اقتصادی و اجتماعی منطقه، وضعیت کاربری زمین و وضعیت گسل های موجود در منطقه دسته بندی شده است. جهت تشکیل پایگاه داده و تهیه لایه های مورد نیاز، از نقشه های پایه موجود در سازمان منابع طبیعی استان خوزستان استفاده شده است. برای دستیابی به وضعیت توان توسعه شهری در حوضه آبریز غفار لایه های تبدیل و تولید شده در محیط نرم افزار Arc GIS 10 با توجه به توابع عضویت فازی به نقشه های فازی شده تبدیل و جهت تحلیل وضعیت آن ها و مدل سازی نهایی ارزیابی توان توسعه شهری حوضه آبریز غفار از عملگر گامای فازی (Fuzzy Gama) ب هره برده ش ده است. ت لفیق نقشه های ت ولید ش ده در محیط ن رم اف زار 10 Arc GIS و فرایند فازی سازی و تحلیل فازی لایه ها در قالب شاخص های منتخب پژوهش نشان می دهد که حدود 67/0 از سطح حوضه مستعد برای توسعه شهری نمی باشد. آزمایش حد آستانه های 7/0، 8/0 و 9/0 برای تحلیل گاما نشان می دهد که تحلیل گامای فازی با آستانه 7/0 متناسب با شرایط موجود منطقه بوده و مطابق خروجی آن به غیر از قسمت های محدودی از جنوب شرقی و نوار مرزی شرق حوضه بقیه نواحی حوضه مستعد برای توسعه شهری اشد.
تحلیل فضایی کیفیّت محیطی بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: منطقه ۱۱ شهرداری تهران)
حوزههای تخصصی:
کیفیّت محیط شهری، عبارت از وضعیت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و کالبدی- فضایی محیط شهری که نشان-دهنده میزان رضایت یا عدم رضایت شهروندان از محیط شهری است؛ بنابراین، کیفیّت محیط باید در ارتباط با خواسته های انسان از لحاظ ذهنی و عینی با توجه به پیشرفت های فناوری و استانداردها در طول زمان تغییر و تحول یابد. این پژوهش با هدف تحلیل فضایی کیفیّت محیطی و ارتقای شاخص های کیفیّت محیطی در بافت های فرسوده محلّات ۱۹ گانه منطقه ۱۱ شهرداری تهران است. روش پژوهش، توصیفی– تحلیلی با بهره گیری از نرم افزار-های ArcGIS، Excel و مدل Topsis است. داده ها و اطلاعات جمع آوری شده درباره ۲۷ شاخص در ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی می باشد. یافته های پژوهش مشخص می سازد با سطح بندی محلّات بر اساس تکنیک تاپسیس، محلّات عباسی، انبار، راه آهن، پارک رازی، هلال احمر و خرمشهر به عنوان محلّات دارای کیفیّت محیطی نامطلوب و محلّات اسکندری و جمهوری جزو محلّات مطلوب شناخته شدند. با تحلیل ابعاد و شاخص های تحقیق (محلّات منطقه ۱۱) به لحاظ کالبدی بدترین وضعیت و به لحاظ فرهنگی و اجتماعی بهترین وضعیت را در سطح منطقه به خود اختصاص داده اند.
ارزیابی و شبیه سازی تغییرات کاربری زمین پیرامون شهرها با استفاده از مدل CA-Markov (نمونه موردی: شهر میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه سریع شهری در دهه های اخیر موجب تغییرات وسیعی در الگوی کاربری زمین پیرامون شهرها شده و تأثیرات زیست محیطی و اجتماعی–اقتصادی زیادی را به همراه داشته است. در این زمینه، ارزیابی تغییرات کاربری زمین و شبیه سازی تغییرات آتی آن می تواند در برنامه ریزی ها و سیاستگذاری های شهری راهگشا باشد. ترکیب سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و سنجش از دور (RS) می تواند ابزار مناسبی برای گردآوری داده ها و تحلیل تغییرات کاربری زمین باشد. این مقاله برای ارزیابی و شبیه سازی تغییرات کاربری زمین صورت گرف ته در شهر میاندوآب از مدل CA-Markov استفاده می نماید. ابتدا، با استفاده از تصاویر ماهواره ای چندزمانه ای مربوط به سال های 1363، 1376 و 1390 نقشه های پوشش/کاربری زمین شهر و اراضی اطراف آن ایجاد گردید و تغییرات صورت گرفته مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حکایت از افزایش 1013 هکتاری مساحت شهر و مناطق ساخته شده اطراف شهر و کاهش 1114 هکتاری کاربری مزارع طی 27 سال گذشته دارد. سپس، با استفاده از مدل مارکوف، ماتریس مناطق گذار کاربری ها در فاصله سال های 1390-1363 محاسبه گردید. در مرحله بعد، نقشه های تناسب مکانی کاربری ها با استفاده از روش های ارزیابی چندمعیاره (MCE) ایجاد گردید. در نهایت، برای پیش بینی تغییرات آتی کاربری زمین تا سال 2025 از مدل CA-Markov استفاده گردید. نتیجه شبیه سازی، حاکی از روند مداوم کاهشی در اراضی کشاورزی و روند مداوم افزایشی در اراضی شهری می باشد. بنابراین، اگر روند کنونی تغییرات بدون اتخاذ یک سیاست توسعه پایدار ادامه یابد افت شدید شاخص های زیست محیطی و اجتماعی-اقتصادی را به دنبال خواهد داشت.
تصمیم سازی در برنامه ریزی منظر شهری با استفاده از مدل تحلیل شبکه ای (نمونه موردی: شهر تفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظر شهری، مقوله ای مطرح در کیفیت و مطلوبیت شهرها، واقعی و عینی بوده و حاصل مشاهده و درک مظاهر گوناگون و ملموس شهر اعم از بناها، فضاها، فعالیت ها، صداها و بوها هنگام مواجه شهروند با پدیده شهر است. به واقع فرآیند برنامه ریزی منظر، هنر یکپارچگی بخشیدن بصری و ساختاری است به مجموعه ساختمان ها، خیابان ها و مکان هایی که محیط شهری را می سازند. این پژوهش با هدف ارتقا و بهبود کیفیت بصری و ادراکی منظر فضاهای شهری شهر تفت به اولویت بندی عناصر مؤثر در منظر پرداخته است. جهت انجام این پژوهش از روش توصیفی و تحلیلی استفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز برگرفته از اسناد و منابع مکتوب به همراه بررسی های میدانی از قبیل مراجعه مستقیم به سازمان ها و استفاده از ابزار پرسش نامه بوده است. برای تحلیل اطلاعات از مدل تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده شده است؛ فضاهای عمومی، اولویت های بصری و ساختار فیزیکی و کالبدی به عنوان سه معیار و گروه اصلی و برای هر معیار سه گزینه یا زیرگروه تعیین شد. در تعیین رابطه بین معیارها و زیرمعیارها و همچنین تعیین اولویت هریک، پرسش نامه هایی متناسب با مدل تحلیل شبکه ای تدوین و کامل شد و اطلاعات حاصل با استفاده از نرم افزار تحلیل شد. نتایج نشان می دهد، مسیل رودخانه با امتیاز ۵۵/۰ در اولویت نخست در میان فضاهای عمومی قرار دارد. در میان سه زیرگروه مربوط به گروه ساختار فیزیکی و کالبدی، مبلمان شهری با امتیاز ۶۵۵/۰ در اولویت نخست قرار دارد و در میان سه زیرگروه مربوط به اولویت های بصری، نخست المان ها و مجسمه ها با امتیاز ۴۵۶/۰ و سپس با اختلاف اندکی نورپردازی با امتیاز ۴۱۴/۰، اولویت ها را در برنامه ریزی منظر شهری شهر تفت تشکیل می دهند. در نهایت پیشنهاهایی جهت بهبود هریک از فضاهای مورد نظر پژوهش ارائه شد.
ارزیابی روش های آموزش محیط زیست بر اساس مدل AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر،ارزیابی شیوه های آموزشی به منظور انتخاب شیوه های مناسب آموزشی در جهت ارتقاء آگاهی های محیط زیستی و نهایتاً تغییر رفتار فردی در حفظ محیط زیست می باشد. روش تحقیق، پژوهشی از نوع پیمایشی و جامعه آماری شامل 260 نفر از مدیران و کارشناسان دولتی شهر تهران بوده است. ابزار نظرسنجی، پرسشنامه با طرح یک سؤال در مقیاس چند گزینه ای-تک جوابی بوده که جهت سنجش میزان علاقه کارکنان در خصوص انواع روش های معمول آموزشی در ادارات صورت پذیرفته است. نتایج حاصل از نظرسنجی در فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) با در نظر گرفتن کلیه معیارهای تأثیرگذار در فرایند تصمیم گیری مورد ارزیابی قرارگرفت. در این مدل با روش دلفی و کسب نظر از افراد متخصص دانشگاهی در حوزه علوم تربیتی، پارامترهای زمان، هزینه، افزایش سطح دانش، تعداد فراگیران، تغییر رفتار و وجود تعامل بین فراگیران به عنوان معیارهای اصلی انتخاب و رتبه بندی صورت پذیرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که کارگاه آموزشی دارای بالاترین امتیاز با وزن 515/0 بوده و گزینه های آموزش از راه دور با وزن 263/0 و سخنرانی با وزن 222/0 در اولویت های بعدی قرار گرفته اند. همچنین در این تحقیق با تغییر در ارجحیت هر یک از معیارها، اولویت روش های آموزشی نیز به صورت کمّی قابل محاسبه می باشد. به طوری که با هدف افزایش تعداد فراگیران (تغییر درصد وزنی معیار فراگیران از 6/7 به 8/37) آموزش از راه دور نسبت به سایر گزینه ها دارای اولویت بالاتری می باشد. به همین ترتیب با هدف افزایش سطح دانش (تغییر درصد وزنی معیار دانش از 9/16 به 3/60)، سخنرانی دارای اولویت بالاتری خواهد گردید.
شناسایی تنگناهای پیاده روی شهروندان در شهر رشت با استفاده از تئوری بنیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: پیاده روی شهروندان در همه شهرها به طور اعمّ و در جوامع درحال توسعه به طور اخص با مشکلات و تنگناهای متعددی روبه رو بوده و از ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، مدیریتی و ... قابل مطالعه است. دراین میان برخی از این ابعاد از سهم بیشتری در کاهش اشتیاق شهروندان به پیاده روی در فضاهای شهری برخوردارند. پژوهش حاضر قصد دارد تنگناهای پیاده روی شهروندان شهر رشت را با استفاده از تئوری بنیانی مورد مطالعه قرار دهد. روش: در این پژوهش با استفاده از روش کیفی، تنگناهای پیاده روی شهروندان شهر رشت با به کارگیری تئوری بنیانی موردمطالعه قرار گرفته است. براساس روش نمونه گیری هدفمند و نظری، ۴۳ نفر از شهروندان به عنوان نمونه انتخاب شدند. تکنیک های به-کارگرفته شده برای گردآوری داده ها و اطلاعات لازم، بر مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهدات میدانی تمرکز یافتند. یافته ها/نتایج: مصاحبه ها تا جایی پیش رفتند که مرحله اشباع تئوریک حاصل شد. برمبنای نظریه بنیانی، داده ها در سه مرحله کدگذاری تحلیل شدند و نتایج حاصل از آن، استخراج ۷ مقوله هسته ای شامل عوامل تأثیرگذار اجتماعی و فرهنگی، کالبدی، فردی، طبیعی، مدیریتی، امکانات و قوانین می باشد. نتیجه گیری: تنگناهای اساسی پیاده روی شهروندان در شهر رشت، تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی، فرهنگی، کالبدی، فردی، طبیعی، مدیریتی، امکانات و قوانین به وجود آمده است. تمامی این عوامل در دو گروه زمینه های مؤثّر بر پیاده روی و شرایط مداخله گر قابل مطالعه هستند که در گروه نخست، ویژگی های شهر و شهروندان و در گروه دوم، شرایطی که در عدم تمایل شهروندان به پیاده روی نقش داشته اند، قرار می گیرد.
پیش بینی محل وقوع زلزله احتمالی در استان خراسان رضوی با استفاده از روش شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان خراسان رضوی به عنوان دومین استان پرجمعیت کشور با نزدیک به ۶ میلیون نفر ساکن، بیش از ۲۵۰۰ گسل در آن شناسایی شده که ۶۰% مساحت، ۷۵% شهرها و ۳۵% روستاها در حریم این گسل ها قرار دارد؛ لذا پیش بینی محل وقوع زلزله های آینده، می تواند در کاهش خطرات ناشی از زلزله در این استان بسیار سودمند باشد. هدف پژوهش، شناسایی مکان هایی است که احتمال رخداد زلزله در آن ها نسبت به سایر مناطق بیشتر می باشد. برای دستیابی هدف پژوهش، اطلاعات زلزله های ۸-۴ ریشتری رخ داده در محدوده این استان بین سال های ۲۰۱۴-۱۹۰۰ میلادی با ویژگی های مکان، عمق، ساعت و بزرگی زلزله استخراج گردید. سپس با استفاده از روش شبکه عصبی مصنوعی خودسازمان ده کوهونن به پیش بینی احتمال رخداد زلزله آتی و مکان آن پرداخته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که میانگین بزرگی و عمق زلزله های اتفاق افتاده در این استان به ترتیب، ۶/۴ ریشتر و ۹۶/۲۰ کیلومتری سطح زمین بوده است. فراوانی ساعت وقوع زلزله ها در طی ۲۴ ساعت شبانه روز به تفکیک در فصول مختلف، از بعد ظهر تا ساعات اولیه بامداد اتفاق افتاده که اوج آن برای بهار، تابستان، پاییز و زمستان به ترتیب در ساعات ۱، ۲۴، ۲۳ و ۲۲ است. همچنین ۱۲% جمعیت شهری و ۱۰% جمعیت روستایی استان در پهنه های با خطر نسبتاً بالا و بالا قرار دارد. بیشترین احتمال وقوع زلزله در منطقه مرکزی متمایل به غرب استان (شهرستان کاشمر و جنوب شرق شهرستان های سبزوار و بردسکن) و در منطقه جنوب شرق استان (شهرستان خواف) با احتمال ۳۰%، بالاتر نسبت به سایر مناطق پیش بینی شده است.
پیش بینی تغییرات کاربری اراضی در مجموعه شهری مشهد با استفاده از سلول های خودکار و الگوریتم شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین مکان برهم کنش، تبادل و تداخل منافع گروه های مختلف اجتماعی است. سازمان فضایی از طریق زمین، نحوه استفاده از آن و عینیت یافتن برخورد نیروها بر آن، یعنی ساخت محیط مصنوع، شکل می گیرد. اگرچه تغییر کاربری اراضی به عوامل گوناگونی بستگی دارد، فعالیت های انسانی مهم ترین عاملی هستند که عمدتاً سبب تغییر کاربری زمین و در نتیجه، تغییر پیکربندی فضایی منطقه می شوند. تبلور عینی این فعالیت های افسارگسیخته، انباشت نابرابر سرمایه در منطقه کلان شهری و دامن زدن بیشتر به بی تعادلی های منطقه ای است. از این رو، باید با مطالعه نیروهای محرک تغییر کاربری اراضی و عوامل فضایی مرتبط با آن از فرایندهای محتمل آتی پرسش شود. بر اساس این، هدف پژوهش حاضر پیش بینی تغییرات کاربری اراضی در مجموعه شهری مشهد با استفاده از سلول های خودکار و الگوریتم شبکه عصبی مصنوعی است. روش پژوهش، کمی است و با استفاده از نقشه های کاربری اراضی در سال های 1372 و 1390، تغییرات کاربری اراضی برای سال های 1408، 1426، 1444 و 1462 در محیط QGis2.4 شبیه سازی می شود. نتایج پژوهش نشان می دهند که از یک سو، تغییرات کاربری اراضی در سال های آتی به توسعه بیشتر اراضی کشاورزی، مراتع و در نتیجه، خشک شدن سکونتگاه های روستایی منجر خواهد شد و از سوی دیگر، ادامه روند فعلی تغییرات کاربری اراضی به نتایج مضر زیست محیطی و به تبع آن آسیب های اقتصادی - اجتماعی جبران ناپذیر می انجامد. بنابراین، ضروری است دستگاه برنامه ریزی و مدیریت منطقه، رویکردی جامع برای جلوگیری از مشکلات زیست محیطی آتی و مهار توسعه افقی سکونتگاه ها در این منطقه در پیش گیرد.
پهنه بندی عوامل مؤثر بر توزیع جغرافیایی مرگ و میر در استان خوزستان با استفاده از مدل ترکیبیFAHP- GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مؤلفه های مهم در برنامه ریزی های مربوط به سلامت هر جامعه، آمار و علل مرگ و میر در آن جامعه است. در این مطالعه به پهنه بندی عوامل مؤثر بر توزیع جغرافیایی مرگ و میر در سطح 24 شهرستان استان خوزستان، در سال 1391 با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی و نرم افزار کاربردی ArcGIS پرداخته شده است. در این روش برای مقایسه زوجی گزینه ها از اعداد فازی و برای به دست آوردن وزن ها و ارجحیت ها از روش میانگین گیری هندسی استفاده می گردد. پس از محاسبه وزن ها با استفاده از اعداد فازی مثلثی، اوزان نهایی آماده به کارگیری در محیط GIS گردید. بر اساس آمار سازمان ثبت احوال استان خوزستان در سال 1391 بیشترین عومل مؤثر در مرگ و میر ناشی از بیماری های قبلی و عروقی (6687)، علائم و حالات بد تعریف شده و مبهم (1778) و حوادث غیر عمد (1667) است. در نتیجه در بیماری قلبی و عروقی با وزن 06/0 شهرستان اهواز با قرارگیری در طبقه ی دارای رتبه ی اول و شهرستان های رامهرمز، بهبهان، بندر ماهشهر، دزفول و آبادان با قرارگیری در طبقه ی (زیاد) رتبه ی دوم را به خود اختصاص داده اند. شهرستان های ایذه، مسجد سلیمان، شوشتر، شوش، شادگان و خرمشهر در طبقه ی (متوسط)، رتبه ی سوم و در نهایت سایر شهرستان ها دارای کم ترین تراکم این بیماری می باشند. بنابراین پراکندگی بیماری ها در سطح شهرستان های استان خوزستان به دلیل مرکزیت اداری و سیاسی و تراکم بالای جمعیت به صورت نامتعادل صورت گرفته است.
تحلیل و سطح بندی توسعه در مناطق روستایی شهرستان دشتی با تأکید بر رویکرد فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی حاضر در قالب یک پژوهش بنیادی با هدف تبیین وضعیت توسعه در مناطق روستایی شهرستان دشتی به انجام رسید. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده، گردآوری داده ها به شیوه کتابخانه ای با بهره گیری از آمارنامه سال 1390 استان بوشهر صورت گرفت که طی آن، 59 شاخص در ابعاد مختلف استخراج شد و سطح بندی میزان توسعه یافتگی دهستان های شهرستان دشتی به شیوه کمّی با استفاده از روش تاپسیس فازی و بهره گیری از نرم افزار SPSS انجام شد. یافته های پژوهش، با ترسیم سیمایی نامتعادل از توسعه مناطق روستایی، از وجود یک شکاف منطقه ای عمیق در شهرستان دشتی حکایت داشت، به گونه ای که روند توزیع و دسترسی به منابع در هفت دهستان شهرستان دشتی گویای آن بود که دهستان های خورموج و کبگان، به ترتیب، دارای بیشترین میزان توسعه بودند و دهستان های شنبه، چغابور و مرکزی نیز در جرگه مناطق روستایی محروم قرار داشتند؛ همچنین، توسعه دهستان های طسوج با 379/0 و کاکی با 359/0 در سطح متوسط بود. نتایج نشان داد که توسعه متوازن مناطق روستایی در شهرستان دشتی مستلزم بازنگری در تخصیص منابع و امکانات، توزیع برابر فرصت ها و ارتقای کیفی خدمات در مناطق دورافتاده با هدف آمایش سرزمین است.
مکان یابی جایگاه های سوخت CNG با استفاده از تکنیک های تلفیقی عملگرهای فازی و تحلیل های فضایی GIS، پژوهش موردی: منطقه 7 شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستیابی به تعادل در توزیع فضایی منابع و خدمات رسانی در سطح شهرها یکی از اهداف اصلی دولت ها می باشد. منطقه 7 شهرداری مشهد با جمعیتی حدود 220000 نفر و با مساحت محدوده 5200 هکتار یکی از پرترددترین مناطق شهری مشهد است. شبکه جایگاه های سوخت CNG از اجزای اصلی شبکه خدمات شهری است که به عنوان تامین کننده سوخت بخش حمل و نقل درون شهری عمل نموده است که از لحاظ ملاحظات ترافیکی، شهرسازی و ایمنی و محیط زیست دارای اهمیت می باشد. هدف از این تحقیق مکان یابی جایگاه های سوخت CNG منطقه 7 شهر مشهد می باشد. در این تحقیق از روش ها و قابلیت های مبتنی بر سیستم اطلاعات جغرافیایی، و منطق فازی استفاده شده است. برای پیاده سازی عملگر فازی در محیط GIS، ابتدا معیارهای تاثیرگذار در مکان یابی استخراج و وارد محیط GIS شد، این شاخص ها عبارتند از: دسترسی به معابر اصلی درجه یک، مراکز با تراکم جمعیتی بالا، فضای سبز، کاربری های تجاری و فاصله از کاربری مسکونی، کاربری آموزشی و فاصله از ایستگاه های موجود. در مرحله بعد مقدار عضویت فازی برای هر یک از پارامترها (فازی سازی) مشخص شد. سپس لایه های وزن دار شده روی هم گذاشته شد و در نهایت مناسب ترین پهنه در نقشه نهایی نشان داده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که محدوده جنوبی و جنوب شرقی منطقه فاقد جایگاه سوخت می باشد و برای احداث جایگاه های جدید این مناطق در اولویت قرار دارند.