فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف: گردشگری جامعه محور در جست وجوی ایجاد منافع اقتصادی برای جامعه محلّی، حفاظت از منابع طبیعی و فرهنگ محلّی، بهبود کیفیت زندگی و توانمندسازی جامعه محلّی به منظور رفع نیازهای نسل های حال و آینده است. با وجود مزایای بسیار این نوع از گردشگری، به خصوص در کشورهای در حال توسعه، اجرای آن در عمل با مشکلاتی هم راه است. هدف این پژوهش بررسی میزان موفّقیت گردشگری جامعه محور در روستای آسیاب سر است. روش: روش تحقیق در این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را خانوارهای روستای آسیاب سر با حجم ۴۹۹ تشکیل می دهند که از میان آ ن ها با استفاده از جدول مورگان ۲۱۰ نمونه انتخاب شدند. پرسش نامه به روش نمونه گیری قضاوتی میان آن ها توزیع شد. به منظور پاسخ گویی به پرسش اصلی پژوهش، از آزمون T تک نمونه ای با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها/ نتایج: طبق نتایج حاصل از این آزمون، گردشگری جامعه محور در منطقه مورد مطالعه موفّق نبوده است؛ به طوری که از میان ده عامل موفّقیت بررسی شده، تنها سه عامل مالکیت جامعه محلّی، حمایت داخلی و خارجی و محافظت از منابع، میانگینی بیش تر از (۳) داشته اند. محدودیت ها و راه بردها: محدودیت های این پژوهش شامل محدودبودن ادبیات مرتبط با موضوع پژوهش و هم چنین، وسیع بودن شاخص های موفّقیت گردشگری جامعه محور و مشکلات مرتبط با سنجش همه این عوامل در قالب یک پژوهش بوده است. راه کارهای عملی: به منظور توسعه گردشگری جامعه محور در روستای آساب سر و بهره گیری از منافع آن، لازم است قبل از هر کاری جامعه محلّی آموزش های لازم در ارتباط با مدیریت و توسعه گردشگری را دیده و پس از آن، امکانات لازم برای مدیریت گردشگری در اختیار آن ها قرار گرفته شود تا با میل خود توسعه گردشگری در روستا را مدیریت کنند. اصالت و ارزش: مطالعات بسیار کمی در ارتباط با گردشگری جامعه محور انجام شده است. در مطالعات انجام شده نیز معمولاً تنها چند شاخص از شاخص-های این نوع از گردشگری، مورد بررسی قرا گرفته است. هم چنین، در اکثر مطالعات، دیدگاه نخبگان و نه جامعه محلّی در ارتباط با موضوع بررسی شده است. در این پژوهش تلاش شده است تمام شاخص های گردشگری جامعه محور از دید ساکنان محلّی که بیش تر از سایر ذی نفعان با گردشگری در ارتباط هستند، مورد بررسی گیرد.
اثرات دانش بومی بر توسعه دهستان میانکوه شرقی با تأکید بر اقتصاد دامداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشاورزی و دامداری بزرگترین منبع اشتغال در دهستان میانکوه شرقی است. امرار معاش اکثر خانوارهای منطقه نیز وابسته به کشاورزی و دامداری، و عمدتا به طور سنتی است. این منطقه دارای یک میراث بسیار غنی از کنترل سلامت سنتی و پرورش حیوانات است که از زمان بسیار قدیم کاربرد زیادی داشته و هنوز هم مورد استفاده قرارمی گیرد. دانش بومی و شیوه های سنتی مختلف در این زمینه در تولید لبنیات، پرورش گوسفند، بز و گاو کاربرد زیادی دارد. این دانش شامل مجموعه ای از تجربه ها و دانش یک گروه قومی مشخص است که پایه و اساس تصمیم گیری در رابطه با مشکلات و چالش های مردم محلی است. هدف این مطالعه، بررسی اثرات دانش بومی بر توسعه پایدار بومی- محلی با تأکید بر اقتصاد دامداری است. جامعه آماری شامل خانوارهای دامدار دهستان میانکوه شرقی (514 N=) است. 103 سرپرست خانوار با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات پرسش نامه است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از دو روش آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون t تک نمونه ای، مدل رگرسیون و تحلیل مسیر) استفاده شد. نتایج یافته های تحقیق نشان داد، میزان بهره گیری، اعتماد و آشنایی به دانش بومی از سوی دامدارن در سطح مطلوبی قرار دارد. در رابطه با تأثیر دانش بومی بر توسعه پایدار بومی- محلی، با توجه به سطح معنی داری 000/0، می توان گفت که دانش بومی اثرات مثبت و معنی داری بر کلیه ابعاد مورد نظر داشته است. از بین ابعاد توسعه پایدار بومی- محلی، بعد ساختار اقتصادی با ضریب 450/0 بیشترین اثر کلی را داشته است. به طوری که در اثر کاربرد دانش بومی دامداران در زمینه اقتصاد دامداری از طریق تغذیه طبیعی دام، نگهداری از نوزادان دام، جلوگیری از بیماری دام ها و کاهش تلفات دام باعث استحکام و تقویت اقتصاد دامداری شده و زمینه ایجاد اشتغال، افزایش درآمد و افزایش تولیدات دامی را فراهم کرده است. کمترین اثر کلی مربوط به بعد محیطی با ضریب 056/0 است. بنابراین می توان گفت که بیشترین میزان کاربرد و استفاد از دانش بومی از سوی دامداران نمونه در زمینه های اقتصادی بوده است.
ارزیابی راهبردهای اسکان مجدد پس از مخاطره زلزله درنواحی روستایی (مطالعه موردی: دهستان آبگرم، شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضعف بنیان های ساختاری نقاط روستایی کشور، از دیر باز جزو موانع توسعه یافتگی این سکونتگاههای انسانی به شمار آمده است. در این میان بروز حوادث غیرمترقبه طبیعی همچون سیل وزلزله بیشترین لطمه را بر این پیکر ناتوان وارد ساخته، به طوری که به دنبال هر حادثه، سازمان اقتصادی و اجتماعی روستاها به همراه ساختار فیزیکی آن دچارصدمات جدی می شود. در چنین زمینه ای بازسازی روستاهای آسیب دیده از حوادث طبیعی، با رویکردی عقلانی به برنامه ریزی راهکاری جز مداخله در نحوه آرایش مکانی- فضایی نمی یابد. تحقیق حاضر به بررسی پیامدهای اجتماعی، اقتصادی وکالبدی راهبردهای اسکان مجدد روستاییان روستاهای دهستان آبگرم شهرستان اردبیل که طی زلزله در سال 1375 تخریب شدند، می پردازد.شاخص های تحقیق شامل انسجام اجتماعی، همبستگی اجتماعی، تغییر شغل، میزان درآمد،تخریب مراتع، تغییر الگوی مسکن، تغییر کاربری اراضی زراعی و میزان دسترسی به خدمات زیربنایی است.جامعه آماری شامل 15 روستای دهستان آبگرم وحجم نمونه شامل 3 روستای جابجا شده و 3 روستای درجاسازی شده می باشد. روش تحقیق توصیفی -تحلیلی است و شیوه های گردآوری اطلاعات شامل اسنادی و میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه) است. آزمون فرضیات با استفاده از آزمونهای T مستقل و آزمون مکنمار و به کمک از نرم افزار SPSS صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهدکه در بین معیارهای منتخب برای بررسی پیامدهای راهبردهای اسکان مجدد میزان انسجام اجتماعی، همبستگی اجتماعی، احساس تعلق مکانی، تغییر الگوی مساکن و دسترسی به خدمات در رویکرد درجاسازی بهتر و مناسب تر از رویکرد جابجایی است، در صورتی که در معیارهای همچون تغییر شغل، میزان درآمد، تخریب مراتع، تغییر کاربری اراضی زراعی رویکرد جابجایی مناسبتر است.
اثرات مکانی- فضایی مهاجرت بازگشتی در شهرستان میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از تحقیقحاضر، مطالعه و بررسی اثرات مکانی- فضایی مهاجرت بازگشتی در روستاهای شهرستان میاندوآب است.
روش: تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی، روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق، مهاجران بازگشته به این شهرستان (126 خانوار) بوده و با روش نمونه گیری متوالی نظری به تعیین حجم نمونه پرداخته شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختار یافته بود و با انجام 22 مصاحبه به اشباع نظری رسید.
یافته ها: در بازگشت مهاجران، عوامل اقتصادی بیشترین تأثیر را دارد و مهاجران با ارزیابی هزینه- فایده و تصور فواید بیشتر از هزینه ها تصمیم به بازگشت می گیرند. عوامل اجتماعی، روان شناختی و عمرانی نیز از سایر عوامل تأثیرگذار در بازگشت مهاجران هستند. پیامدهای بازگشت مهاجران شامل نوسازی مسکن روستایی، احیای اراضی کشاورزی، تبدیل اراضی زراعی دیم به باغی و مکانیزاسیون کشاورزی، توسعه دامپروری، احداث کارگاه های تولیدی و غیره بوده و نوعی بازساخت فضایی را نشان می دهد.
محدودیت ها/ راهبردها: محافظه کاری برخی افراد نمونه در انجام مصاحبه و در دسترس نبودن برخی افراد نمونه با مراجعات مکرر به روستاها و انجام مصاحبه ها در فضای صمیمی صورت گرفت. بومی بودن مصاحبه گران در خلق این فضا کمک می کرد.
راهکارهای عملی: علاوه بر تحلیل فضایی پیامدهای اقتصادی، بررسی نگرش روستاییان به بازگشتگان، دلایل ارجاع کامل سرمایه های مالی به روستا با روش مصاحبه های مشارکتی روش مناسبی خواهد بود. همچنین، ارایه زیرساخت های عمرانی و اجرای طرح های، متنوع کردن اقتصاد روستایی، ایجاد فرصت های شغلی و حرفه ای برای ایجاد اشتغال دائم و پایدار به ویژه در بخش صنعت و خدمات در نواحی برای بازساخت فضایی ضرورت دارد.
اصالت و ارزش: نقطه قوت این پژوهش، پرداختن به موضوع مهاجرت بازگشتی و تعریف این پدیده از نظر علمی و تمایز آن از مهاجرت معکوس است. از سوی دیگر، پیامدهای اقتصادی- اجتماعی ناشی از بازگشت مهاجران را تحلیل فضایی می کند.
نقش پروژه های بیابان زدایی در افزایش سرمایه اجتماعی مردم محلی (مورد مطالعه: پروژه ترسیب کربن شهداد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش پروژه ترسیب کربن در بهبود سرمایه اجتماعی مردم محلی تحت پوشش پروژه در منطقه شهداد استان کرمان انجام شد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل اعضای گروه های توسعه روستاهای تحت پوشش پروژه ترسیب کربن به تعداد 456 نفر و مردم محلی شش روستای خارج از پروژه ترسیب کربن به تعداد 1428 نفر بود. حجم نمونه براساس جدول کرجسی و مورگان 218 نفر تعیین شد. برای مقایسه، همین تعداد نمونه از بین مردم محلی خارج از پروژه انتخاب شد. نمونه ها به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. پرسش نامه ابزار اصلی جمع آوری داده ها بود. روایی محتوایی این پرسش نامه را اساتید رشته ترویج و آموزش کشاورزی و کارشناسان ستادی و صفی طرح ترسیب کربن در سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور تأیید کردند. برای تعیین پایایی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده و مقدار آن برای بخش های مختلف پرسش نامه بین 70/0 تا 90/0 محاسبه شد. با توجه به نتایج تحقیق، بین سرمایه اجتماعی مردم محلی تحت پوشش پروژه در قبل و بعد از اجرای طرح اختلاف معنی دار وجود دارد. همچنین بین سرمایه اجتماعی مردم محلی تحت پوشش پروژه و خارج از پوشش پروژه نیز اختلاف معنی دار وجود دارد. در مجموع می توان گفت پروژه ترسیب کربن بر سرمایه اجتماعی مردم محلی که شرط لازم برای توسعه اجتماعی محسوب می شود تأثیر مثبت داشته است.
بازنمایی هویت مکانی روستاهای حومه ای در طرح های توسعه روستایی (مطالعه موردی: روستای دره مرادبیگ شهرستان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی هویت از زبان ساکنان محلی به مبنای نظری بازنمایی اجتماعی مربوط است. در این ارتباط باید به گفتمان های محلی اشاره کرد. روستای حومه ای دره مرادبیگ در فاصله سه کیلومتری از مرکز شهر همدان بر اثر جریان های شهرگریزی و تکامل روستا با استفاده از امکانات شهری تغییر هویت داده است. دره مرادبیگ از قدیم برای مردم همدان مکانی تفریحی با هویت ویلانشینی و گذراندن اوقات فراغت بوده است. با توجه به طرح توسعه روستا ها، هویت مکانی روستای دره مرادبیگ تحت تأثیر تحولات اخیر چگونه باید باشد؟ با تغییرات صورت گرفته هویت مکان برای افراد با سنین مختلف چگونه است؟ از نظر هانری لوفور، فضا عاملی سیاسی و اجتماعی است که هویت مکان آن بر اساس عوامل درونی و بیرونی است. هالفکری بر اساس این مدل، هویت روستاها را برآمده از موقعیت های روستا، بازنمودهای رسمی و زندگی روزمره روستاییان می داند. نتایج تحقیق نشان می دهد برای پاسخگویی به نیاز ساکنان با سنین مختلف و به منظور هویت بخشی در الگوی مسکن ویلایی و روستایی باید توسعه عمرانی و امکانات شهری در روستا لحاظ شود. همچنین فضاهای جمعی مرکز محله، قابلیت های طبیعی، فرهنگی و اکولوژیکی رودخانه آلوسجرد و سرمایه اجتماعی باید با سازماندهی و دستیابی به بافت ترکیبی افزایش یابد.
عوامل مؤثر بر رضایت و وفاداری زنان روستایی نسبت به صندوق های اعتبارات خُرد در شهرستان های مرودشت و رامهرمز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور افزایش مشارکت سیاسی زنان و اطمینان از برابری جنسیتی و اقتصادی، صندوق اعتباری خُرد ساختار مناسبی است که در سراسر جهان به زنان به عنوان مشتریان خود تکیه می کند. رضایت مشتری از عوامل مهم حفظ مشتری است و اثری بسیار قوی بر سودآوری دارد. همچنین رضایت مشتری ابزاری اکتشافی است که مدیران، سیاست گذاران و دیگر ذی نفعان می توانند با استفاده از آن عملکرد فعلی و آینده خود را بررسی کنند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر رضایت و وفاداری زنان روستایی نسبت به صندوق های اعتبارات خُرد در شهرستان های مرودشت و رامهرمز است. به منظور دستیابی به این هدف از روش تحقیق پیمایشی استفاده شد. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی 200 نفر از اعضای صندوق های اعتباری خُرد به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج نشان داد وفاداری پاسخ گویان مرودشتی به صندوق های اعتباری خُرد بیشتر از وفاداری پاسخ گویان رامهرمزی است. متغیرهای انتظارات و کیفیت خدمات دریافتی 27 درصد از تغییرات متغیر ارزش درک شده و متغیرهای انتظارات، ارزش درک شده و کیفیت خدمات دریافتی درمجموع 65 درصد از رضایت را پیش بینی می کنند. همچنین متغیرهای انتظارات، ارزش درک شده، وجهه و رضایت درمجموع 42 درصد از تغییرات وفاداری نسبت به صندوق های اعتبارات خُرد را پیش بینی می کنند.
ارزیابی اثرات گردشگری مذهبی بر توسعه کارآفرینی روستاهای پیرامونی (مطالعه موردی: منطقه قره پشتلو- شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف تحقیق حاضر، شناسایی فعالیتهای کارآفرینانه در زمینه گردشگری مذهبی در مناطق روستایی است. این هدف، با قبول اصول مسؤولیتهای ترکیبی در مقابل مردم (اشتغال، سلامتی، آموزش، سود)، استمرار آن و همچنین، محافظت از منابع و محیط پیرامونی آن به عنوان ضرورتی الزامی برای کارآفرینی گردشگری مناسب، همراه است.
روش: نوع تحقیق، کاربردی و روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای و میدانی (پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده) و روش تجزیهوتحلیل اطلاعات هم به صورت آمار توصیفی (شامل فراوانی، انحراف معیار و میانگین) و استنباطی (ضریب همبستگی، آماره t تک نمونه، آزمون توکی و آزمون فریدمن) صورت گرفته است.
یافتهها : یافتههای تحقیق نشان میدهد، زمینههای موجود گردشگری مذهبی در منطقه مورد مطالعه باعث بروز و خلق ایدههای کارآفرینانه نشده؛ امّا در بین ابعاد اشتغال، درآمد و مهاجرت، تنها در بعد اشتغال تأثیراتی داشته است؛ البته این تأثیرات بیشتر برای ساکنان غیربومی و خانوارهای که در نزدیک امامزاده محمدابنابراهیم (ع) روستای حاج سیران ساکن هستند، بوده است.
محدودیت/ راهبردها: راهبرد توسعه کارآفرینی گردشگری در روستاهای پیرامونی.
راهکارهای عملی: حمایتهای نهادی در آموزش و خلق مسیرهای جدید جهت ایجاد فرصتها برای توسعه فعالیتهای کارآفرینانه گردشگری مذهبی با ارتقای میزان دانش و مهارت کافی مردم جهت انجام فعالیتهای تولیدی و خدماتی مرتبط با گردشگری، ایجاد زیرساختهای مناسب حملونقل کالایی و مسافری برای گردشگران و بالابردن فرهنگ پذیرش و استقبال از گردشگران.
اصالت و ارزش: آشکارشدن موانع موجود در خلق ایدههای کارآفرینانه در زمینه گردشگری مذهبی در منطقه مورد مطالعه و بررسی عوامل اثرگذار در اشتغال، درآمد و مهاجرت سکونتگاههای روستایی، ناشی از گردشگری مذهبی در محدوده مورد نظر.
نقش مشارکت در توسعه روستایی بخش خشکبیجار شهرستان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه روستایی، ارتباطی تنگاتنگ با مشارکت روستاییان دارد؛ چرا که مشارکت در واقع کارآیی برنامه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کیفیت تصمیم گیری برای مناطق روستایی را افزایش می دهد. ضعف مشارکت مردمی در جامعه روستایی، از پویایی روستاها می کاهد و رشد و شکوفایی روستاها را با دشواری مواجه می سازد. در این مقاله تلاش شده است تا به تحلیل نقش مشارکت های مردمی در توسعه روستاهای بخش خشکبیجار شهرستان رشت پرداخته شود. بر روی 400 نفر از روستاییان در 18 روستای نمونه بخش خشکبیجار شهرستان رشت مطالعه شده است و در آن از دو روش اسنادی و مطالعات میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه برای شناسایی وضعیت مشارکت در روستاهای نمونه استفاده شده است. پس از تهیه پرسشنامه و بررسی اعتبار روایی و پایایی آن با مقدار آلفای کرونباخ (81/0)، پرسشنامه ها در بین روستاهای نمونه در بین افراد توزیع شده و از نتایج آن ها برای تأیید یا رد فرضیه ها استفاده شد. برای آزمون فرضیه ها با استفاده از مؤلفه های سطح تحصیلات، وضعیت اقتصادی خانوارها، میزان رضایت و میزان مشارکت روستاییان، در فرآیند توسعه روستایی از طریق آزمون های ویلکاکسون، همبستگی اسپیرمن و کروسکال والیس اقدام شده است. نتایج نشان داد میزان مشارکت مردم، نقش کلیدی در توسعه نواحی روستایی محدوده مورد مطالعه ایفا می کند و متناسب با اندازه جمعیت روستاها، میزان مشارکت روستاییان بیشتر می شود. میل به مشارکت به ویژه مشارکت فکری، مشورتی،کاری و فیزیکی در میان روستاییان در حد مطلوبی است و با افزایش توان اقتصادی روستاییان بخش خشکبیجار، میزان مشارکت مردم در طرح ها و پروژه های توسعه ای روستاها افزوده خواهد شد. بی شک انگیزه ی مشارکت در بین روستاییان بیش از هر چیزی به اقدامات فرهنگی و آگاهی بخشی به آن ها بستگی دارد.
تحلیل سرمایه اجتماعی اعضای صندوق های اعتبارات خرد روستایی مورد: روستای بسطاق در شهرستان سرایان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش اساسی پایداری اجتماعی و اقتصادی در تحقق اهداف توسعه پایدار روستایی و همچنین اهمیت سرمایه اجتماعی در پایداری ساختارها و تشکل های اقتصادی، ارزیابی اجتماعی پروژه های توانمندسازی جوامع محلی، حائز اهمیت است. در این تحقیق، میزان سرمایه اجتماعی بر اساس روش تحلیل شبکه ای در دو بازه زمانی قبل و بعد از اجرای پروژه اجتماع محور RFLDLدر روستای بسطاق شهرستان سرایان که بر بسیج منابع مالی از طریق ساختارسازی صندوق اعتبارات خرد تأکید دارد، سنجش و ارزیابی شده است. ابتدا با تکمیل پرسشنامه و مصاحبه مستقیم با ذی نفعان محلی (اعضای صندوق اعتبارات خرد روستایی(، داده های مورد نیاز جمع آوری گردید. سپس پیوند های اعتماد و مشارکت با استفاده از شاخص های کمی - ریاضی سطح کلان شبکه (تراکم، دوسویگی پیوندها، انتقال یافتگی و فاصله ژئودزیک) مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بیانگر افزایش تمام شاخص های سطح کلان شبکه در مرحله بعد از اجرای پرروژه است. تراکم در پیوند اعتماد و مشارکت به میزان بالایی افزایش یافته و این بدان معناست که سرمایه اجتماعی درون گروهی و برون گروهی شبکه، افزایش یافته است. پایداری، توازن و تعادل شبکه در قبل از اجرای پروژه در حد متوسط بوده و بعد از اجرا این شاخص ها، تا حد متوسط تا زیاد افزایش یافته اند. میزان اتحاد و همبستگی اجتماعی افراد نیز تا حد زیادی ارتقاء یافته که این میزان در پیوند اعتماد، افزایش چشمگیری داشته است. بنابراین به دنبال اجرای پروژه RFLDL، اعتمادسازی و تقویت روحیه مشارکت و همکاری جمعی در بین اعضای صندوق اعتبارت خرد و سرمایه اجتماعی درون و برون گروهی تقویت شده است.
ارزیابی ژئوسایت های گردشگری با روش فاسیلوس و نیکولاس (مطالعه موردی: روستاهای بخش چهاردانگه شهرستان ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از شاخص های جذب گردشگر وجود منابع طبیعی هر کشور است که گردشگری طبیعی را در منطقه به وجود آورده است. گردشگری طبیعی بر ژئومورفوسایت ها یا مکان های ژئومورفیک تأکید دارد که با ترکیب میراث فرهنگی و تاریخی و اکولوژیکی قابلیت هایی را درراستای برنامه ریزی گردشگری پایدار عرضه می کند. بخش چهاردانگه توانایی فراوانی در جذب گردشگر روستایی دارد. در این پژوهش برای ارزیابی ژئومورفوسایت های منطقه از نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی و بازدیدهای میدانی و برای تجزیه وتحلیل میزان قابلیت های ژئوتوریستی منطقه از روش های نیکولاس و فاسیلوس استفاده شد. نتایج نشان داد از میان ژئوسایت ها چشمه های باداب سورت بیشترین امتیاز را کسب کرده است. بخش چهاردانگه به شناسایی و سرمایه گذاری های عمرانی در توسعه پایدار گردشگری و برنامه ریزی جامع برای حفظ و نگهداری محوطه ها نیاز دارد و باید علاوه بر ارزش های علمی و زمین شناختی منطقه نیازهای حفاظتی و قابلیت های کاربردی هر ژئومورفوسایت مدنظر قرار گیرد.
ارزیابی اثرات کیفیت مسکن در سرزندگی سکونتگاه های روستایی دهستان خاومیرآباد، شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی وضعیت کیفیت مسکن و سرزندگی روستایی و رابطه آن ها با یکدیگر در منطقه موردمطالعه پرداخته است. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی و نوع پژوهش از نوع کاربردی است. جامعه آماری تحقیق، خانوارهای دهستان خاومیرآباد با 2737 خانوار بوده که انتخاب نمونه ها با استفاده از روش تصادفی صورت گرفته و با بهره گیری از فرمول نمونه گیری کوکران حجم نمونه برابر 290 خانوار به دست آمده است. روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه و پرسش نامه) است که پاسخ هایی با طیف لیکرت پنج مقیاس تشکیل شده است. جهت تجزیه وتحلیل داده های حاصل از پرسش نامه از دو روش آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون T تک نمونه ای، رگرسیون خطی و کای دو) استفاده شده است. نتایج تحقیق حاضر بیانگر پایین بودن سطح ابعاد اقتصادی (2.34) و سیاسی (2.97) سرزندگی و کیفیت مسکن کمتر از شرایط متوسط (2.74) است. این تفاوت در سطح آلفا 01/0 معنادار است و تفاوت آن ها از مطلوبیت عددی نیز به شکل منفی ارزیابی و برآورد شده است. همچنین نتایج نشان می دهد که بیشترین اثرگذاری کیفیت مسکن بر روی بعد اجتماعی با ضریب بتای 570/0 و کمترین بر روی بعد اقتصادی با ضریب بتای 077/0 است.
ارائه راهکارهای علمی و عملی منابع درآمدی پایدار برای دهیاری های استان گیلان (مطالعه موردی: دهیاری گیلاکجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دهیاری ها به عنوان بازوی اجرایی شورا در روستاها، از مهم ترین نهادهای مردمی و محلی در ایران هستند که در تأمین منابع مالی مورد نیاز فعالیت هایی که به موجب قانون برعهدة آن ها گذاشته شده، همواره با دشواری هایی مواجهند و این دشواری ها توانایی آن ها را در ارائه خدمات به جامعه روستایی به چالش می کشد. پژوهش حاضر، این مسئله را بررسی می کند و راهکارهایی علمی و عملی به منظور تأمین منابع مالی پایدار برای دهیاری های استان گیلان با محوریت دهیاری گیلاکجان ارائه می دهد. این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. داده های مورد نیاز تحقیق با استفاده از پرسشنامه مقایسه های زوجی، در میان گروهی از خبرگان روستایی و کارشناسان مرتبط با موضوع تحقیق گردآوری شدند. سپس تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Expert Choice انجام گرفت و منابع درآمدی برحسب درجه اولویت پیشنهاد شد. در این پژوهش، برای تدوین بسته ای اولویت بندی شده از منابع درآمدی جدید، از روش های دلفی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شد. براین اساس، مدل سازی مسئله تحقیق، با شناسایی منابع درآمدی جدید، مبتنی بر ویژگی های اقتصادی، اجتماعی و محیطی و توانمندی های موجود در روستای گیلاکجان در قالب روش تحلیل سلسله مراتبی انجام گرفت که شامل اصلاح طرح هادی (0716/0)، ایجاد اقامتگاه و کمپینگ (0491/0) و پرورش گل و گیاه (0487/0) و به ترتیب، دارای اولویت های اول تا سوم برای کسب درآمد هستند. پرورش ماهی (0351/0)، کشت دوم (0344/0)، ایجاد بازارچه ساحلی (0317/0) و استعلام نقل وانتقال اسناد رسمی از دهیاری (0270/0) نیز به ترتیب در درجه اهمیت چهارم تا هفتم قرار دارند. دریافت عوارض از اراضی بایر (0259/0) دارای اولویت هشتم، دریافت عوارض از واگذاری انشعاب آب و امتیاز برق و تلفن (0230/0) دارای اولویت نهم، دریافت عوارض بیمه اجتماعی و بیمه اراضی و املاک (0201/0) دارای اولویت دهم و احداث سردخانه (0126/0) دارای اولویت یازدهم است.
بررسی نقش گردشگری برتغییر الگوی مسکن در نواحی روستایی (مطالعه موردی: شهرستان رضوانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گذشته بافت مسکونی روستاها، عمدتاً حاصل تعامل یا تقابل مستمر انسان روستایی با محیط و عوامل محیطی پیرامونی مانند مصالح ساختمانی بومی متناسب با اقلیم و تبعیت از منابع آب (رود، چشمه و قنات) و با کارکردهای سکونتی و اقتصادی با یک روند تکوینی طبیعی و درون زا شکل می رفت. اما در دهه های اخیر، الگوی مساکن روستایی به دلیل شهرگرایی و توسعه فعالیت های گردشگری با تأثیرپذیری از عوامل بیرونی و با شتاب زیادی در حال تغییر می باشد. روستاهای گردشگرپذیر شهرستان رضوانشهر از این امر مثتسنی نیست و در سال های اخیر، در مساکن روستایی آن تحولات زیادی رخ داده است. این مقاله که با هدف تبیین تغییر الگوی مسکن ناشی از تعاملات میان گردشگران و روستاییان تدوین گردیده، سعی شده به این پرسش که آیا الگوی معماری جدید در جامعه نمونه مطابق با خواسته و رضایت جوامع روستایی بوده است؟ پاسخ داده شود. روش تحقیق توصیفی-پیمایشی مبتنی بر مشاهده، مصاحبه و تکمیل پرسشنامه بوده است. در این مطالعه از بین 104روستای شهرستان رضوانشهر 23 روستای گردشگرپذیر به عنوان حجم بررسی شده است و با استفاده از روش کوکران از بین 5250 خانوار برای 358 خانوار ساکن در روستاهای نمونه، 8 نفر از مسئولان دولتی و تمامی مدیران محلی پرسشنامه تکمیل شده است، داده ها با آزمون T مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از داده ها بیانگر این واقعیت است که معماری سنتی و بومی در حال از بین رفتن می باشد و جای خود را به معماری شیوه مدرن شهری داده است. این نتایج نشان می دهد که در شیوه ساخت و ساز مساکن جدید مؤلفه های استحکام سازی با امتیاز 5/73 از تأثیرات مثبت و مورد رضایت مردم به شمار می رود اما از نظر کارکردی و اقتصادی با 4/9 امتیاز مغایر با شرایط زندگی روستایی می باشد.
تحلیل وضعیت شهر اشنویه به لحاظ شاخص های راهبرد توسعه شهری (CDS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی وضعیت شاخص های راهبرد توسعه شهری (حکمروایی خوب، بانکی بودن، قابل زیست بودن، رقابتی بودن) در شهر اشنویه از دیدگاه سه گروه مسئولین، شهروندان و نخبگان شهری است که توسط بانک جهانی و سازمان ائتلاف شهرها پیشنهاد شده اند. روش پژوهش به کار گرفته شده توصیفی - تحلیلی است. در این راستا، 355 پرسشنامه بین شهروندان، 50 پرسشنامه بین نخبگان شهری و 50 پرسشنامه بین مسئولین و کارشناسان ادارات و سازمان های شهر اشنویه تکمیل شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون تحلیل واریانس چند متغییره MANOVA استفاده شده است. نتایج نشان می دهد، میانگین کلی شاخص های CDS در شهر اشنویه از دیدگاه مسئولین برابر با 80/2 و از دیدگاه هر دو گروه شهروندان و نخبگان شهری برابر با 46/2 است. از نظر هر سه گروه، میانگین تمامی شاخص های CDS در شهر اشنویه از میانگین نظری پرسشنامه ها که (3) است، کمتر بوده است. در کل میانگین نظرات دو گروه نخبگان شهری و شهروندان نسبت به وضعیت شاخص های CDS در شهر اشنویه بسیار به هم نزدیک است و وضعیت شهر را به لحاظ شاخص ها نامناسب توصیف کرده اند؛ اما میانگین نظرات مسئولین در مقایسه با دو گروه دیگر متفاوت است و از دیدگاه مسئولین، میانگین شاخص ها به حد متوسط، بسیار نزدیک است. نتایج حاصل از آزمون مانوآ نیز نشان می دهد که بین نظرات گروه های مختلف شهری به لحاظ شاخص های CDS تفاوت معناداری وجود دارد و فقط در شاخص بانکی بودن با رویکرد فناوری اطلاعات است که بین میانگین نظرات گروه ها تفاوتی دیده نمی شود؛ در حالی که در سایر شاخص ها بین دیدگاه های گروه ها نسبت به شاخص ها تفاوت معناداری وجود دارد.
تحلیل اثرات و کارکردهای سرمایه اجتماعی در امنیت پایدار روستاهای مناطق مرزی بخش مرکزی شهرستان سراوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تداوم و حیات سالم هر جامعه مرهون حفظ و بقاء امنیت پایدار می باشد. سرمایه اجتماعی نیز از ابزارهای الزام آور در امنیت پایدار محسوب می شوند. هدف تحقیق بررسی اثرات سرمایه اجتماعی بر پایداری امنیت در روستاهای مناطق مرزی می باشد. جامعه آماری شامل سرپرستان خانوارهای روستاهای بخش مرکزی شهرستان سراوان می باشد (9946N=). 421 خانوار (23 روستا) با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از دو روش آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون t تک نمونه ای، همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر ) استفاده شده است. نتایج یافته های تحقیق در زمینه تاثیر سرمایه اجتماعی در امنیت پایدار روستایی نشان می دهد که بیشترین تاثیر مربوط به بعد امنیت اجتماعی می باشد. بطوری که باعث افزایش حفظ الگوهای زبانی، حفظ فرهنگ و مذهب، کاهش مصرف مواد مخدر در بین جوانان، کاهش میزان نزاع و درگیری بین اهالی و غیره شده است. کمترین تاثیر مربوط به بعد اقتصادی می باشد. همچنین در بعد امنیت سیاسی- نظامی یافته ها نشان می دهد که مشارکت، اعتماد و انسجام بین اهالی و همکاری و مشارکت با نیروی انتظامی و مرزبانی باعث افزایش میزان مشارکت سیاسی مردم، کاهش شکاف های قومی و طایفه ای، کاهش رفت و آمدهای غیر قانونی به کشورهای مجاور، افزایش همکاری با نیروهای نظامی در مبارزه با اشرار و قاچاقچیان و برقراری نظم و امنیت گردیده است.
واکاوی وضعیت اقتصادی و کالبدی نواحی روستایی در ارتباط با کیفیت زندگی روستانشینان شهرستان چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و سنجش گزیده ای از مهم ترین شاخص های اقتصادی و کالبدی نواحی روستایی شهرستان چابهار در راستای تحلیل کیفیت زندگی روستانشینان انجام گرفته است. نتایج حاکی است میزان رضایت مندی از کیفیت زندگی روستانشینان شهرستان چابهار در شرایط مناسبی نیست؛ چرا که براساس شاخص های اقتصادی ضریب برخورداری از درآمد مناسب، تأمین نیازهای اولیه زندگی، پس انداز سالیانه و وضعیت اشتغال در روستاها نامناسب بوده است. در خصوص سطح کیفیت زیرساخت ها، نسبت برخورداری از برق، تلفن و آنتن دهی رادیو و تلویزیون در شرایط مساعدی بوده و سایر شاخص ها مانند دسترسی به راه ارتباطی، وسایل حمل و نقل عمومی، برخورداری از آب آشامیدنی سالم، جایگاه توزیع مواد سوختی و دسترسی به خدمات مالی و اعتباری ضعیف ارزیابی شده است. همچنین به لحاظ کیفیت محیط سکونتی، تنها وضعیت واحد مسکونی از حیث اندازه و زیربنا مناسب بوده و سایر شاخص ها مانند مقاوم بودن در مقابل خطرات طبیعی، استفاده از مواد و مصالح مقاوم، شکل و فرم زیبایی، جدا بودن محل نگهداری دام، روش های جمع آوری زباله، داشتن جایگاه دفن زباله و شبکه فاضلاب دارای شرایط مساعدی نبوده است.
سنجش وضعیت توسعه کارآفرینی در مناطق روستایی مورد: دهستان استرآباد جنوبی در شهرستان گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس اصول توسعه پایدار، یکی از ابعاد بسیار مهم نظریه های توسعه پایدار روستایی، توسعه اقتصادی در کنار و هم پوشی با توسعه اجتماعی و اکولوژیک است. یکی از راهکارهای توسعه پایدارروستایی، توسعه کارآفرینی در میان روستاییان است. امروزه برنامه-ریزان دریافته اند که مناسب ترین راهبرد پاسخ گویی به عمده چالش ها درمناطق روستایی، به ویژه در بعد اقتصادی، تشویق روستاییان برای گرایش به تجارت خانگی به شیوه کارآفرینی است. متنوع سازی اقتصاد روستایی تنها با القاء از بیرون محقق نمی شود، مگر اینکه کارآفرینان محیط های روستایی، خود فرصت ها و منابع بالقوه و بالفعل را بشناسند و با استفاده بهینه، ازآنها تنوع اشتغال و اقتصاد را برای محیط های روستایی به ارمغان آورند. با این حال، باید توجه داشت همه روستاها دارای وضعیت یکسان در توسعه کارآفرینی نمی باشد و برخی از آنها دارای شرایط بهتری جهت کارآفرینی بوده و از این حیث، برای فعالیت های کارآفرینانه در اولویت می باشد. از مهم ترین روش هایی که جهت تعیین اولویت مکان ها توسط برنامه ریزان بکار گرفته می شود، تحلیل های تصمیم گیری چند متغییره می باشد. در این تحقیق نیز روش ORESTE برای اولویت بندی توسعه کارآفرینی در روستاهای دهستان استرآباد جنوبی شهرستان گرگان بکار گرفته شده است. روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی می باشد. جامعه مورد مطالعه، خانوارهای 16 روستای این دهستان می باشد که تعداد 356 نمونه در کل روستاها و در هر روستا به نسبت تعداد خانوار به روش تصادفی انتخاب شد. نتایج نشان داد در معیارهای 10 گانه مورد بررسی، روستاهای نصرآباد، قرن آباد و مریم آباد دارای بهترین وضعیت جهت توسعه کارآفرینی می باشد.
تحلیل و ارزیابی اثرات اجرای طرح هادی در تحولات اقتصادی- اجتماعی سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: روستاهای استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح هادی روستایی بخشی از طرح کالبدی ناحیه ای است که به منظور تجدید حیات و هدایت روستا به لحاظ ابعاد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی اجرا می شود. این طرح با هدف توزیع بهینه خدمات و نیز ایجاد کالبدی مناسب برای فراهم کردن بستر بهبود جریان توسعه اقتصادی- اجتماعی در روستا انجام می شود. تحقیق حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و ارزیابی اثرات اجرای طرح هادی در تحولات اقتصادی- اجتماعی کیفیت زندگی سکونتگاه های روستایی استان زنجان پرداخته است. در این زمینه، از طریق مطالعات کتابخانه ای و برداشت های میدانی، اطلاعات لازم گردآوری گردیده است. جامعه آماری تحقیق شامل آن دسته از روستاهای استان است که در آنها طرح هادی اجرا شده بود. با استفاده از فرمول کوکران و با مقدار خطای 0.05 و سطح اطمینان 95%، 381 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. برای تحلیل داده ها نیز از آزمون T تک نمونه ای و تحلیل مسیر بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که، اجرای طرح هادی با میانگین 3.8 موجب بهبود شاخص اجتماعی شده است. اما در شاخص های اقتصادی تأثیر چندانی نداشته و میانگین آن 2.18 بوده است. در این زمینه، متغیرهای بهداشت و آموزش به ترتیب با آمارهT ،23.427 و 11.286 بیشترین تأثیر و متغیرهای تولید و درآمد با آماره T 15.164- و 15.527- کمترین تأثیر را از اجرای طرح هادی پذیرفته اند. برای بهبود عملکرد طرح هادی روستایی، بازنگری در تدوین قوانین، شناخت کافی مجریان و برنامه ریزان از روستا، تقویت مشارکت و توجه ویژه طرح هادی به اقشار فقیر روستا ضروری به نظر می رسد.
رویکرد بومی به نظریه خرده فرهنگ دهقانی راجرز با تأکید بر روش های کمی (مطالعه موردی: دهستان سکمن آباد شهرستان خوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر تلاشی در جهت ارزیابی ارتباط میان عناصر فرهنگی مطرح شده در نظریه خرده فرهنگ دهقانی راجرز در روستاهای دهستان سکمن آباد و سطح توسعه یافتگی این روستاها می باشد.
روش: روش تحقیق در این پژوهش، از نوع توصیفی- تحلیلی است و به منظور جمع آوری داده ها از روش میدانی (پرسشنامه ای) و کتابخانه ای استفاده شده است. سطح تحلیل تحقیق، خانوارهای ساکن در دهستان سکمن آباد شهرستان خوی می باشد که برای تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه ها، از ضریب همبستگی پیرسون و برای تعیین سطح توسعه یافتگی روستاهای مورد مطالعه، از تکنیک ویکور استفاده شده است.
یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که عناصر خرده فرهنگی شامل «خانواده گرایی»، «وابستگی به دولت» و «تقدیرگرایی» در تمامی روستاهای دهستان مورد مطالعه، و عنصر «عدم اعتماد متقابل» به غیر از روستای ممش خان و عنصر «تصور خیر محدود» بجز روستاهای کلوانیس و ممش خان جزء ارزش های فرهنگی این جوامع به حساب می آیند. همچنین عناصر خرده فرهنگی «محلی گرایی» و «عدم چشم پوشی از منافع آتی به خاطر منافع آنی» در جوامع روستایی مورد مطالعه جزء ارزش-های فرهنگی آن ها نمی باشد. در گام بعدی با استفاده از تکنیک ویکور اقدام به سنجش سطح توسعه یافتگی روستاهای مورد مطالعه گردید که نتایج نشان داد روستاهای گیلدور و زیوه به ترتیب بالاترین و روستاهای کولوس و سنت به ترتیب پایین-ترین سطح توسعه را در میان سایر روستاها دارند. در انتها، از طریق مقایسه میزان تأثیرپذیری روستاهای مورد مطالعه از عناصر خرده فرهنگی مطرح شده در نظریه راجرز، سطح توسعه افتگی این روستاها مشخص گردید. نتایج این مقایسه حاکی از آن است که روستاهایی که تأثیرپذیری کمتری از عناصر فرهنگی یاد شده دارند، نسبت به روستاهایی که این تأثیرپذیری در آن ها بیشتر است، از سطح توسعه بالاتری ، برخوردار می باشند.
راهکارهای علمی: با توجه به این که یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که بین عناصر فرهنگی نظریه راجرز و سطح توسعه یافتگی روستاها در منطقه مورد مطالعه رابطه وجود دارد، فراهم نمودن بستر مناسب برای توسعه در منطقه مورد نظر و انجام اقدامات اجتماعی- فرهنگی با تأکید بر اصلاح فرهنگ روستایی حاکم، امری ضروری می نماید.
اصالت و ارزش: وجه تمایز تحقیق حاضر در تلفیق روش های کمی در تجزیه و تحلیل اطلاعات و نیز در نظر گرفتن رابطه میان عوامل فرهنگی مورد نظر با میزان توسعه یافتگی روستاهای مورد مطالعه می باشد.