فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۰۱ تا ۲٬۱۲۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
59 - 79
حوزههای تخصصی:
Purpose - At the local level, the role of rural management in achieving optimal rural planning and development goals is significant. There are several approaches to rural management, one of which is good rural governance. In this regard, the purpose of this study is to evaluate the performance of new rural management with an emphasis on good governance indicators for the villages in the Central District of Karaj County. Design/methodology/approach - Quantitative approach was used in conducting this research. The statistical population of the study includes 7 villages. 145 households were sequentially determined based on random sampling and using the modified Cochran's formula. SPSS software and the FARAS model were utilized to analyze the data. Findings - The results showed that the situation of governance indicators in the studied villages is lower than average. In addition, the results of the correlation between the indicators of good rural governance showed that the management system is the desired and subject to development in all indicators of good rural governance from the point of view of the villagers. Also, the ranking of the indicators of good governance using the FARAS model substantiated that the social participation index has the highest rank from the experts’ point of view. Research limitations/implications - The outbreak of coronavirus interfered with the process of data collection and information in the studied villages. This impeded the process of completing the research. In this regard, to reduce the negative impact of this restriction, interviews and completing questionnaires were conducted through the Internet. Practical implications - Activities should be taken through the interaction of non-governmental organizations, governmental and public organizations, and the private sector, removing existing obstacles, and financial and executive constraints for modern rural management in the villages of the Central District. Originality/value: The study is conducted by the mentioned researchers and in accordance with the official rules and procedures, and all dissertations, articles, books, etc. were referred to accordingly. The originality of the present study is in applying the FARAS fuzzy model to the studied villages in the Central District of Karaj County.
بررسی آثار اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی شهرک صنعتی علویجه بر روستاهای پیرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
104 - 121
حوزههای تخصصی:
فقر، بیکاری و مهاجرت از ویژگی های عمده مناطق روستایی در کشورهای درحال توسعه است و صنعتی سازی روستاها از جمله راهکارهای مواجهه با این قبیل مشکلات بوده و هست. در همین راستا طی چند دهه اخیر، سیاست توسعه روستایی از مسیر صنعتی سازی و گسترش قطب های صنعتی در نواحی روستایی پیگیری شده است. با این وجود تأثیر تأسیس مراکز صنعتی در مجاورت نواحی روستایی همچنان مغفول مانده است. تحقیق حاضر به شناسایی و تجزیه وتحلیل ابعاد مختلف (اقتصادی، اجتماعی - کالبدی و محیط زیستی) تأثیر شهرک صنعتی علویجه واقع در شهرستان نجف آباد در استان اصفهان بر نواحی روستایی هم جوار پرداخته است. جامعه آماری این تحقیق خانوارهای روستایی واقع در پیرامون شهرک صنعتی علویجه بودند که بر اساس آخرین آمار رسمی (1395) 7183 خانوار را شامل می شدند که از این میان تعداد 210 خانوار برای مطالعه انتخاب شدند. این تعداد با استفاده از فرمول کوکران تعیین گردید. انتخاب خانوارها بر اساس روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب بود. ابزار جمع آوری داده ها یک پرسشنامه محقق ساخت بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و LISREL تجزیه وتحلیل شدند. برای تجزیه وتحلیل از روش های توصیفی و استنباطی نظیر فراوانی، میانگین، ضریب تغییرات و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. بر اساس یافته های تحقیق، احداث این شهرک هم دارای آثار مثبت و هم دارای آثار منفی بوده است که به ترتیب آثار اقتصادی، اجتماعی - کالبدی و محیط زیستی، با ضرایب مسیر 96/0، 92/0 و 83/0، مهم ترین آثار بوده اند و جنبه های منفی این احداث بیشتر در بعد محیط زیستی و اجتماعی - کالبدی بوده است.
Effects of Tourism on Sustainable Rural Livelihoods (Case Study: Saravan, Rasht County, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Over the past decades, the improvement of sustainable rural livelihoods has received much attention and has been one of the main goals of sustainable rural development. One of the main approaches to improve rural livelihoods is the development of rural tourism. This has been considered by policymakers as a strategy to reduce rural poverty, especially in developing countries. Therefore, the present study is to investigate the impact of tourism on sustainable livelihoods. Research limitations/implications- This is a descriptive-analytical study in which the documentary study method and field survey (questionnaire-observation-interview) were used in the case study of Saravan. The statistical population is 4233 Saravan rural households. In this framework, 360 household questionnaires have been completed based on the Cochran formula as a research sample. Finding- The results have indicated that tourism in Saravan has not been able to play an effective role in the sustainable livelihoods of the local people (in institutional, economic, and human developments) and covers only some households. It can be concluded that tourism has had a greater impact on other aspects such as social and environmental issues. At the same time, with proper planning, people's livelihoods and abilities can be improved by promoting tourism and sustainable livelihoods.
شناسایی چالش های پیش روی توسعه اکوسیستم کسب وکارهای کارآفرینانه گردشگری روستایی (موردمطالعه: بخش ساردوئیه در شهرستان جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
700 - 715
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با استفاده از رویکرد آینده پژوهی اقدام به شناسایی چالش های مؤثر بر توسعه اکوسیستم کسب وکارهای کارآفرینانه گردشگری در مناطق روستایی شهرستان جیرفت و معادلات ساختاری میان آن ها نموده است. برای این کار، ابتدا به جمع آوری کدهای تلفیقی از مدل ها و پژوهش های به کاررفته در زمینه کسب وکارهای کارآفرینانه گردشگری و همچنین نظرخواهی از 15 کارآفرین روستایی جهت اصلاح آن ها اقدام شد. سپس در قالب نرم افزار MICMAC، عوامل شناسایی شده از بعد تاثیرگذاری یا تاثیرپذیری مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش را 54 نفر از صاحبان کسب وکارهای گردشگری در سه دهستان واقع در بخش ساردوئیه تشکیل می دهند. در ادامه با روش دلفی و نظرسنجی از کارشناسان و صاحب نظران در زمینه کسب وکارهای کارآفرینانه گردشگری به روابط ساختاری حاصل از این پیشران ها اقدام شد. برای این کار از نظر 50 کارشناس به روش نمونه گیری غیراحتمالی قضاوتی، در قالب آزمون تحلیل مسیر در نرم افزار SPSS اقدام شد. نتایج نشان داد، مسائل مالی و اقتصادی بالاترین ضریب تاثیرگذاری را دارند. ریشه این مشکلات را می توان در عواملی همچون بازاریابی و مسائل مالی و بودجه محدود کارآفرینان و حمایت های ضعیف از آن ها جستجو کرد که می تواند تاثیر بسزایی در توسعه اینگونه کسب وکارها در آینده داشته باشد.
تحلیل سازوکارهای بهبود و پایداری تعاونی آب بران سد تبارک در شهرستان قوچان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعاونی های آب بران در راستای بهره گیری از توانمندی های مردمی و جلب مشارکت آنان در سرمایه گذاری و استحصال و مهار آب های سطحی ایجاد شده اند. در حال حاضر به دلیل مشکلاتی از جمله وجود خرده مالکی، نبود قوانین مشخص و نبود مشارکت بین کشاورزان این تعاونی ها از کارایی لازم برخوردار نیستند. مطالعه حاضر، با هدف تحلیل سازوکارهای بهبود و ساماندهی تعاونی آب بران سد تبارک شهرستان قوچان انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه اعضای تعاونی آب بران به تعداد 490 نفر بودند که 215 نفر از آنها براساس جدول کرجسی- مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. روایی پرسشنامه با استناد به نظر پانل کارشناسان و پژوهشگران در زمینه تعاونی آب بران مورد تایید قرار گرفت و برای تعیین پایایی ابزار تحقیق از ضریب آلفای کرنباخ استفاده شد که با توجه به مقدار آن برای بخش های مختلف پرسشنامه ( بین 79/0 تا 95/0) تایید شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری با به کارگیری نرم افزار آموس انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که سازوکارهای فنی، آموزشی-ترویجی، حمایتی، قانونی و اجتماعی در بهبود و ساماندهی تعاونی آب بران سد تبارک تأثیر دارند و 62 درصد واریانس متغیر وابسته را تبین نموده اند. سازوکارهای فنی و آموزشی – ترویجی بیشترین اثر را بر بهبود و ساماندهی تعاونی آب بران سد تبارک داشتند. از این رو، پیشنهاد می شود که در مداخلات آتی به منظور افزایش توانمندی تعاونی های آب بران و ایجاد شرایط مطلوب برای بهره برداری بهینه از آن ها به این سازوکارها توجه ویژه ای مبذول گردد.
تحلیل مؤلفه های اصلی در بازگشت مهاجران شهری به خاستگاه های روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت برگشتی فرایندی است که افراد بعد از تجربه مهاجرت از روستا به شهر و اقامت در مقصد به موطن اصلی خود بازمی گردند. تحقیق حاضر با هدف تحلیل مؤلفه های اصلی در بازگشت مهاجران شهری به خاستگاه های روستایی انجام یافته است. این بررسی از نوع تحقیقات کاربردی و روش بررسی آن توصیفی - تحلیلی و شالوده مطالعات آن بر پیمایش و نیز ابزار گردآوری داده ها ی پرسشنامه محقق ساخته است. قلمرو مکانی بررسی حاضر روستاهای شهرستان اهر و جامعه آماری مهاجران برگشتی به روستاهای شهرستان اهر است. روش نمونه گیری به صورت شبکه ای و گلوله برفی و پر کردن پرسشنامه ها به صورت هدفمند در بین مهاجران انجام گرفته است. روایی پرسشنامه از نوع صوری و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ بیشتر از 7/0 به دست آمده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی (شاخص های پراکندگی) و تحلیل عاملی از نوع تحلیل مؤلفه ای صورت پذیرفته است. نتایج تحلیل عاملی نشان داد عوامل مختلفی در برگشت مهاجران نقش داشته است که از بین آن ها عامل های مشارکت اجتماعی و انگیزه اقتصادی به ترتیب با مقدار ویژه 31/4 و 77/3 بیشترین تأثیر را در بین عامل های بارگذاری شده به خود اختصاص داده اند و عامل عمرانی و زیر بنایی کمترین تأثیر را داشته است.
Analysis of the Impact of Environmental Unsustainability on Social Unsustainability in Iran: Tensions and Social Damages Caused by Drought in Rural Areas(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Social sustainability, especially in rural areas, is one of the most important goals of policymakers, planners and managers. However, social sustainability in local communities, such as villages, can be challenged through environmental instabilities. Accordingly, the purpose of this study is to analyze the tensions and social dangers in rural areas of Neyshabur, one of the provinces of Iran. Design/methodology/approach- In order to measure the relationship between the independent variable of drought and the dependent variable of social tension, 24 variables were identified in the context of drought, existing tensions and social damage caused by water scarcity in the study area. The required information was collected from documentary studies and also through interviews and questionnaires. One-sample t-test, Pearson correlation, single-variable regression, and VIKOR model were used to analyze the data. Findings- The results show that there is a relationship between water deficit deduced from drought and 22 social unsustainability variables. Based on the results of the regression test and the amount of obtained beta, respectively, the greatest effects of water shortages deduced from drought was on intensifying rural poverty (0.932), increasing living expenses (0.931), and the destruction of small crop and small cultivation (0.924). Also, the results of the VIKOR model showed that there is a difference between the studied villages in terms of the severity of social tensions. Originality/value- This study has been promising to focus on the effects of drought and water scarcity as an environmental unsustainability in shaping and exacerbating tensions and social injuries. Therefore, the results of this study can be effective in recognizing the social impacts of environmental changes in geographical areas and countries facing environmental changes.
Analysis of Agricultural Student’s Rural Entrepreneurial Intentions Based on the Extended Theory of Planned Behavior(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Since the development of entrepreneurial activities in rural areas reduces many initial costs, and because the agricultural production is centered in rural areas, agricultural graduates can make closer and easier relationships with beneficiaries. Therefore, the current research was conducted aimed at analyzing the rural entrepreneurial intentions of agricultural students of Hamadan University based on the extended theory of planned behavior. Design/methodology/implications- The population of the study were all senior agricultural students of Bu Ali Sina University, Hamadan (N = 420). The simple random sampling method and Krejcie and Morgan table were used respectively to sample the research population and to determine the sample size (n = 200). A researcher-made questionnaire was used to collect data. The face and content validity of the questionnaire was confirmed by a panel of experts. To verify the reliability of the research tool, a pilot study and the calculation of the ordinal theta coefficient were also conducted. Findings- The results of the confirmatory factor analysis showed that the indicators used to measure the latent attributes studied in this research are consistent with the factor structure and the theoretical basis of the research. The results showed that three main components of TPB (attitude, perceived behavioral control and social norms) had a positive and significant effect on rural entrepreneurial intentions of students, which predicts 51% of the variance of rural entrepreneurial intentions. In addition, adding six entrepreneurial skills to the model, the predictive power of TPB increased by 19%. Research limitations/implications- One of the most important limitations was the accurate assessment of the entrepreneurial skills. Practical implications- Considering the interaction of motivational and skill components, it can be inferred that students’ confidence in their entrepreneurial abilities and skills in order to launch and manage a new business gives them the power to have creative intentions and decisions to start a new activity. Originality/value- This study contributed to integrate skills and behavioral components for improving the rural entrepreneurial intentions of agricultural students. The results contribute to enriching the literature on rural entrepreneurial intention. This study documents the entrepreneurial intention and skills as important precursors to students’ decision to create new agricultural business.
عوامل مؤثر بر کاهش زیست پذیری اجتماعی اقتصادی در روستاهای مرزی شهرستان بانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقتصاد مرزی یکی از مهمترین فرصت ها و در عین حال چالش هایی است که مرزنشینان روستایی با آن مواجه هستند. این امر شرایطی را ایجاد کرده است که به سبب آن، زیست پذیری روستایی به عنوان یک چالش اساسی مطرح می شود. بنابراین، پژوهش حاضر در پی تأثیرات اقتصاد مرزی بر زیست پذیری مناطق مرزی روستایی دهستان ننور با رویکردهای توسعه پایدار و زیست پذیری روستایی است. تلفیق نظری و تجربی این دو دیدگاه در خوانش وضعیت زیست پذیری روستاهای مرزی می تواند علاوه بر توصیف وضعیت وجود، به زمینه ها، علل و عوامل مداخله ای و پیامدها و راهبردهای اتخاذ شده کمک کند. برای همین منظور، با ٤٦ نفر از مطلعین کلیدی روستاها مصاحبه به عمل آمد. نتایج نشان داد که شرایط جغرافیای و مرزی زمینه ی شکل گیری اقتصاد مرزی را فراهم آورده است. آنچه حائز اهمیت است شرایطی علّی و مداخله ایی _ تجاری شدن مرز و ضعف زیرساخت های توسعه ای _ است که زمینه و علل ناپایداری اجتماعی و کاهش تاب آوری اجتماعی _اقتصادی را به عنوان پیامد اصلی اقتصاد مرزی و تأثیر آن بر روی زیست پذیری روستاهای مرزی را فراهم آورده است. راهبردهای اتخاذ شده برای کاهش این پیامدها در قالب اقدامات محلی و نهادی انجام شده است. براساس یافته ها، اقدامات مرزنشینان برای زیست پذیر نمودن روستاها مثبت اما اقدامات نهادی مقطعی، دارای بار سیاسی و ایدئولوژیکی بوده است. در نهایت نتایج بررسی این یافته ها نشان داد که اقدامات صورت گرفته ی نهادی، برای این مناطق بی کاربرد بوده و غالبأ به تشدید ناپایداری و کاهش زیست پذیری اجتماعی_ اقتصادی منجر شده است .
تفکیک سطوح پیشایندهای رفتاری بر مبنای شاخص های پایداری و خصوصیات فردی کشاورزان (موردمطالعه: شهرستان قلعه گنج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
408 - 419
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های پایداری، شکاف بین دستورالعمل های پایداری و تصمیم گیری همراه با عمل از سوی جوامع هدف است. رفتار کشاورزان نیز به عنوان عامل تصمیم گیرنده از عوامل اثرگذار بر آینده پایداری است. دراین بین رویکردهای فرارشته ای همچون نظام های انسان- محیط زیست جهت مدیریت پایدار و رفع چالش های پایداری مؤثر هستند. بدین منظور این تحقیق با هدف اصلی بررسی رفتار پایدار بهره برداران کشاورزی و به قصد سنجش توانایی تفکیک رفتار کشاورزان بر اساس شاخص های پایداری در قالب پنج سرمایه و همچنین بر اساس خصوصیات فردی کشاورزان انجام پذیرفته است. جامعه آماری پژوهش متشکل از 5024 بهره-بردار کشاورزی شهرستان قلعه گنج بوده که ازاین بین به روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب به شمار 389 نفر به عنوان نمونه انتخاب و دو پیشایند رفتاری سودمندی و سازگاری درک شده موردسنجش قرار گرفته اند. ابزار پژوهش پرسش نامه ای بود که روایی و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرم افزار Lisrel 8.80 موردبررسی قرار گرفت. روش آماری جهت تفکیک و پیش بینی وضعیت پیشایندهای رفتاری رگرسیون لجستیک دو جمله ای بر پایه نرم افزار SPSS 25 بوده است. نتیجه کلی تحقیق گویای آن است که شاخص های پایداری فیزیکی متغیری مهم در پیش بینی رفتار بهره برداران است. همچنین مشخص شد محل سکونت نیز در پیش بینی رفتار مؤثر است. در رابطه با مؤلفه سودمندی درک شده از سوی افراد شاخص های انسانی و نوع منبع آب نیز معنی دار هستند درحالی که برای مؤلفه سازگاری درک شده از سوی افراد شاخص های اجتماعی و نوع فعالیت کشاورزی تأثیر پیش بینی کننده معنی دارتری دارند.
تبیین سینومرفی در قرارگاه های رفتاری بر اساس شیوه زندگی در خانه های محلی روستایی مبتنی بر خوانش از ادبیات داستانی - اقلیمی (مورد مطالعه: داستان خوندشت نوشته ناصر وحدتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
608 - 631
حوزههای تخصصی:
مفهوم قرارگاه رفتاری شاخه ای از روان شناسی محیط است که ﺣﺎﺻﻞ ﺗﻌﺎﻣﻞ ﻣﺤیﻂ و اﻧﺴﺎن است. بین تمام مؤلفه های قرارگاه رفتاری (کالبد ی و الگوهای رفتاری) د رهم تنید گی وجود د ارد. این ویژگی را هم ساختی (سینومرفی) می نامند. ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺣﺎﺿﺮ ﺑ ﺎ ﺑﺮرﺳ ی مؤلفه های سینومرفی و مطالعه مورد ی خوانش از د استان خوند شت نوشته ناصر وحد تی د ر حوزه اد بیات د استانی - اقلیمی به منزله اسناد ی که حاوی اطلاعات بسیاری د رباره شیوه زند گی، اقلیم، معماری و... است د ر پی پاسخ به این پرسش ها است: 1. کد ام مؤلفه های سینومرفی بیشترین تأثیر د ر شکل گیری قرارگاه های رفتاری د ر خانه های محلی را د ارند؟ 2. این عوامل به چه شکل و بر کد ام مولفه های قرارگاه های رفتاری اثر گذارند. روش تحقیق برحسب هد ف کاربرد ی و از حیث گرد آوری د اد ه ها از نوع توصیفی - تحلیلی است. بخش توصیفی مبتنی بر شیوه اسناد ی و مطالعه د ر نمونه مورد ی است. بخش تحلیلی با تکیه بر روش تحلیل محتوای تلفیقی (کمی و کیفی) انجام گرفته. نتایج بررسی حاکی از این است که بر اساس استناد به مطالعه مورد ی، واکنش های آموخته شد ه و شکل ظاهری محیط مهم ترین عوامل سینومرفی د ر شکل گیری قرارگاه های رفتاری د ر خانه محلی مطالعه مورد ی هستند.
عوامل مؤثر بر عملکرد صندوق های خرد زنان روستایی (مطالعه موردی: شهرستان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر عملکرد صندوق های خرد زنان روستایی با تأکید بر عوامل آموزشی و ترویجی در شهرستان همدان بود. پژوهش حاضر مبتنی بر روش توصیفی-همبستگی است که در آن تأثیر عوامل فردی زنان روستایی (سن، سواد، میزان سرمایه، تأهل و...)، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی و فرهنگی، عوامل سیاستی و حمایتی و عوامل آموزشی و ترویجی بر عملکرد صندوق های خرد زنان روستایی مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل اعضای صندوق های خرد زنان روستایی شهرستان همدان بودند که تعداد آن ها 230 عضو در 9 صندوق می باشد. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، تعداد 140 عضو تعیین و بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب گردید. برای شناسایی عوامل مؤثر بر عملکرد صندوق خرد زنان روستایی (متغیر وابسته) و شناسایی اثرهای مستقیم و غیرمستقیم این عوامل بر یکدیگر از تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای مستقل در مجموع 7/65 درصد از تغییرات سطح عملکرد صندوق را تبیین می کنند. متغیر عوامل اجتماعی، اثر مستقیم (336/0) و اثرغیرمستقیم (185/0) بر عملکرد صندوق خرد زنان روستایی داشت و در مجموع اثر علی این متغیر 521/0 بود که از نظر اولویت در جایگاه اول تأثیرگذاری قرار گرفت و بیشترین نقش را در تبیین متغیر وابسته پژوهش (عملکرد صندوق) داشت. پس ازآن، متغیر «عوامل آموزشی و ترویجی» با اثر علی 382/0 «عوامل سیاست گذاری و مدیریتی» با اثر علی 318/0، «سابقه عضویت در صندوق» با اثر علی 152/0، و «عوامل اقتصادی» با اثر علی 130/0 به ترتیب در رتبه های بعدی قرار گرفتند.
واکاوی وضعیت و تبیین کننده های امنیت غذایی در بین خانوارهای روستایی شهرستان بهار، استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
298 - 313
حوزههای تخصصی:
امنیت غذایی، چالش دهه های آتی و ضرورت تحقیقاتی امروز دنیا است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی وضعیت و عوامل مؤثر بر امنیت غذایی خانوارهای روستایی در شهرستان بهار در استان همدان انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمام سرپرستان خانوارهای روستایی شهرستان بهار (1000=N) بودند که با استفاده از جدول مورگان 388 سرپرست خانوار از طریق نمونه گیری طبقه ای با توجه به دو ملاک جمعیت و منطقه جغرافیایی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای سنجش امنیت غذایی نیز از پرسش نامه استاندارد کرنل استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که 8/51 درصد جامعه موردمطالعه در وضعیت امن و 2/48 درصد در وضعیت ناامن غذایی بودند. حدود 3/9 درصد از خانوارهای روستایی ناامنی غذایی همراه با گرسنگی شدید را تجربه می نمودند که اکثریت این خانوارها در روستاهای غربی شهرستان بهار سکونت داشتند. نتایج همبستگی نشان داد که امنیت غذایی با عوامل اقتصادی و فردی مانند سطح تحصیلات، میزان درآمد کشاورزی و غیرکشاورزی، سطح زیرکشت اراضی زراعی و باغی رابطه مثبت و معنی دار اما با عوامل جغرافیایی و اجتماعی مانند فاصله روستا تا شهر و بعد خانوار، رابطه منفی و معنی داری دارد. نتایج رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که درآمد حاصل از فعالیت های کشاورزی، قدرتمندترین پیش بینی کننده امنیت غذایی در بین خانوارهای روستایی شهرستان بهار بود و پس از آن به ترتیب درآمد حاصل از فعالیت های غیر کشاورزی، تعداد افراد شاغل در خانوار و تعداد افراد تحت تکفل، مهم ترین پیش بینی کننده های امنیت غذایی شناخته شدند. در نتیجه، متنوع سازی درآمدها، می تواند یک سازوکار پیشنهادی مناسب برای بهبود امنیت غذایی خانوارهای روستایی باشد.
عوامل موثر در عدم پیروی توسعه پایدار روستاهای شهرستان زابل از اصول آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۹)
101 - 116
حوزههای تخصصی:
آمایش سرزمین از طریق تنظیم رابطه انسان با محیط، توسعه در خور و پایداری را ایجاد نموده و با ایجاد هماهنگی بین انسان و محیط به شناخت توان های اکولوژیکی و ارزیابی آن نیز می پردازد. هدف نهایی تمام برنامه ریزی ها در قالب آمایش سرزمین نیل به توسعه پایدار، تعادل و توازن منطقه ای، توزیع مناسب فعالیت ها و استفاده حداکثر از قابلیت های محیطی در فرایند توسعه مناطق است. در این راستا هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر در عدم پیروی توسعه روستاهای شهرستان زابل از اصول آمایش سرزمین بوده است. پژوهش حاضر از نظر هدف، در زمره پژوهش های بنیادی و دارای ماهیتی توصیفی، همچنین از نظر روش، در گروه پژوهش های کیفی قرار می گیرد. ابزار گردآوری اطلاعات (کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه) اشت. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل خبرگان (بخشداران، دهیاران و مدیران روستاهای شهرستان زابل) بوده که در چارچوب اشباع نظری نهایی با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 15 نفر به عنوان حجم نمونه، انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش داده بنیاد استفاده شده است. از نتایج مصاحبه با افراد متخصص و کارشناس جهت شناخت مجموعه عوامل موثر در عدم پیروی توسعه پایدار روستاهای شهرستان زابل از اصول آمایش سرزمین با استفاده از روش تئوری زمینه ای، 37 مفهوم و 13 واحد معنایی و 6 مقوله (فقدان طرح یکپارچه و نظام مند، مدل های نامنسجم آمایش سرزمین، برنامه ها و اهداف تدوین شده به صورت کیفی، عدم مدیریت یکپارچه و منسجم، ساختار تک ساخت سیاسی، عدم مشارکت مردم)، استخراج شد.
عوامل موثر در عدم پیروی توسعه پایدار روستاهای شهرستان زابل از اصول آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۹)
117 - 136
حوزههای تخصصی:
بیمه محصولات استراتژیک کشاورزی یکی از سازوکار های مدیریت مخاطرات است که در شرایط کشاورزی ایران، به دلایل اجتماعی، اقتصادی، اقلیمی، از اهمیت و ضرورت خاصی برخوردار است. در این بین، با توجه به بیش از سه دهه فعالیت صندوق بیمه کشاورزی و سیاست ها و راهکار های حمایتی دولت، گسترش کمی و کیفی این پدیده اجتماعی و اقتصادی می تواند در توسعه مناطق روستایی موثر باشد. در این راستا هدف پژوهش حاضر، نقش بیمه محصولات استراتژیک کشاورزی در توسعه اقتصادی و اجتماعی روستا های استان گیلان است. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی همچنین منطبق بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و پیمایشی است. جامعه نمونه نیز سه تیپ روستا های (کوهستانی و کوهپایه ای، جلگه ای، ساحلی) که بر اساس نمونه گیری تصادفی تعداد 380 نفر تعیین شد، همچنین به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS و مدل WASPAS استفاده شد. نتایج نشان داد، بیشترین تعداد بیمه شدگان محصولات کشاورزی در تیپ جلگه ای است، همچنین از بین محصولات استراتژیک منطقه: بیشترین میزان بیمه در محصول استراتژیک برنج است، و همچنین به خاطر مخاطرات طبیعی پی در پی در استان، بیشتر کشاورزان محصولات خود را در برابر مخاطرات احتمالی بیمه کرده اند. در ادامه نیز نتایج نشان داد که عوامل آموزشی و ترویجی، اقتصادی، اجتماعی، نهادی در افزایش انگیزه کشاورزان در بیمه کردن محصولاتشان موثر می باشند و از بین این عوامل، عامل آموزشی و ترویجی مهمترین عامل شناخته شد؛ به دنبال آن، بین بیمه محصولات استراتژیک کشاورزی و توسعه اقتصادی و اجتماعی مناطق روستایی استان گیلان، ارتباط معنادار و مثبتی مشاهده شد. در نهایت تحلیل فضایی سه تیپ روستا های مورد بررسی بر اساس توسعه اقتصادی و اجتماعی و با تاکید بر نقش بیمه محصولات استراتژیک کشاورزی نشان داد که تیپ روستاهای جلگه ای بیشترین میزان توسعه اقتصادی و اجتماعی را به خود اختصاص داده است.
اولویت بندی فعالیت های اقتصادی فضا در راستای توسعه پایدار روستایی (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان قوچان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست های توسعه ای لزوماً به دلیل طیف گسترده ای از شرایط خاص در سطوح منطقه ای و محلی بایستی مورد توجه قرار گیرد. برخی فعالیت های اقتصادی بایستی بیشتر سازگار شود تا چشم اندازهای توسعه پایدار را با مقیاس های منطقه ای و محلی از جمله مناطق روستایی مطابقت داشته باشد. از این رو رضایتمندی فعالیت های منطقه ای در گرو دستیابی به نیازهای واقعی هر منطقه شکل خواهد گرفت. بدین منظور در این مطالعه، چهار گروه عمده از فعالیت های اقتصادی در شهرستان قوچان با ارزیابی از افراد ذینفع به عنوان گزینه های تصمیم گیری انتخاب گردید. سه معیار ثبات درامدی برای پایداری اقتصادی، پایداری زیست محیطی و گستردگی و شبکه ای بودن فعالیت ها جهت پایداری اجتماعی تعیین گردید. با انجام تحقیق به روش تحلیل سلسله مراتبی در محیط فازی بیشترین وزن به معیار پایداری درامدی اختصاص یافت و شاخص های پایداری محیط زیست و پایداری اجتماعی به ترتیب در رتبه های بعدی قرار گرفته است. نهایتا فعالیت صنایع تبدیلی انگور به شیوه صنعتی در اولویت اول فعالیت پایدار منطقه قرار گرفت درحالی که به ترتیب فعالیتهای تولیدات لبنی، تولید گیاهان دارویی و گردشگری طبیعی بعدی قرار دارد.
بررسی و تحلیل نقش شهر کنارک در توسعه روستاهای پیرامونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل نقش شهر ساحلی کنارک در توسعه روستاهای پیرامونی آن می پردازد. این پژوهش از نظر هدف «کاربردی» و از نظر شیوه اجرا «توصیفی- تحلیلی» است. جامعه آماری پژوهش 20 روستای حوزه پیرامونی کنارک با جمعیت بالای 10000 نفر بوده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 382 نفر محاسبه شده است. ابزار گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی بوده است. جهت جمع آوری داده های میدانی از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد که به صورت تصادفی ساده در بین پاسخگویان توزیع شده است. داده های مورد نیاز در قالب 4 شاخص و 24 زیرشاخص جمع آوری گردید. جهت تحلیل یافته های استنباطی از آزمون تی تک نمونه ای، رگرسیون چند متغیره و آزمون تحلیل مسیر و جهت تعیین سطح توسعه یافتگی روستاهای پیرامونی شهر کنارک از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی و مدل تاپسیس فازی استفاده شده است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهد که شاخص اقتصادی با میانگین 910/2 پایین تر از حد مطلوب و شاخص فرهنگی با میانگین 233/3، شاخص اجتماعی با میانگین 059/3 و شاخص زیربنایی و ارتباطی با میانگین 071/3 بالاتر از حد مطلوب قرار دارند. نتایج تحلیل مسیر بیانگر آن است که شاخص اقتصادی با اثر کلی 742/0 و شاخص زیربنایی- ارتباطی با اثر کلی 621/0 به ترتیب بیشترین تأثیر را بر توسعه روستاهای پیرامونی داشته و شاخص فرهنگی با اثر کلی 199/0 کم ترین تأثیر را داشته است همچنین نتایج آزمون رگرسیون نشان می دهد، بر اساس سطح معنادری به دست آمده (000/0 Sig=)، بین کارکردهای شهر ساحلی کنارک و توسعه روستاهای پیرامونی آن رابطه معنی داری برقرار است. به عبارتی می توان چنین بیان کرد که اثرات شهر ساحلی کنارک بر توسعه روستایی چشمگیر است. لذا پیشنهاد می گردد با گسترش و رونق گردشگری ساحلی در این خطه علاوه بر افزایش اشتغال در شهر کنارک و روستاهای اطراف به بهبود زیرساخت های روستاهای این ناحیه نیز کمک کرد.
تحولات مدیریت مرتع در ایران با تاکید بر قوانین و مقررات، و ممیزی مراتع در قلمرو بهره برداران مرتعی (بخش اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: درک عمیق روند تغییرات مدیریتی از سنتی به مدیریت مرسوم فعلی در زمینه ی مراتع می تواند در شناسایی بخش عمده ای از مشکلات و چالش های آن ها موثر باشد و به تدوین راهبردهای مناسب برای مدیریت پایدار مراتع کمک کند. این مقاله با مروری بر منابع در زمینه ی تحولات مدیریت مرتع در ایران، داده ها و اطلاعات دوره های تاریخی را تجزیه وتحلیل و ارزیابی می کند. هدف پژوهش: ابتدا، تاریخچه ای از مدیریت سنتی مراتع ارایه می شود (1). به دنبال آن، روند تاریخی تضعیف مدیریت سنتی مراتع تشریح می شود (2). سپس مدیریت مرتع در دوره بعد از انقلاب اسلامی ایران (از سال 1357 به بعد) تبیین می شود (3). در ادامه، به برخی از قوانین و مقررات در زمینه مدیریت مرتع اشاره می شود و ظهور چالش های جدید مورد بررسی قرار می گیرند (4). در نهایت، ضمن مرور آمار سطح مراتع در دوره های مختلف تاریخی، براساس آخرین آمار ارایه شده گزارشی از میزان ممیزی مراتع ارایه می شود (5). روش شناسی تحقیق: مقاله، پس از ارایه مقدمه ای کوتاه، در راستای ارزیابی تاریخی تحولات مدیریت مرتع، براساس مطالعه مروری و بهره گیری از منابع و اسناد و مدارک، پنج محور اصلی را مورد بررسی قرار می دهد. قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر ارزیابی تاریخی تحولات مدیریت مرتع، براساس مطالعه مروری و بهره گیری از منابع و اسناد و مدارک در مقیاس ایران می باشد. یافته ها و بحث: نتایج جمع بندی و مرور منابع، نشان می دهد در طی دوره های تاریخی، مدیریت مراتع متاثر از عوامل مختلف دستخوش تغییرات عمده ای شده است. نتایج: در راستای مدیریت جامع، یکپارچه و پایدار مراتع، توجه به دیدگاهی جامع که بتواند از همه پتانسیل های منطقه ای در راستای مدیریت پایدار مرتع بهره گیرد، ضروری است. در بخش دوم، در مقاله جداگانه ای، تحولات جمعیتی و معیشتی بهره برداران مرتعی در زمینه مدیریت مرتع در ایران مورد بررسی قرار می گیرند.
تحولات نظام قشربندی روستایی در ایران بعد از انقلاب اسلامی (موردمطالعه: روستاهای شهرستان بویین زهرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار قشربندی روستایی در یک سده اخیر دستخوش تغییر و تحولات بسیاری شده است. نخستین نشانه های تغییر در بافت اجتماعی و سیاسی روستاها را می توان همزمان با روی کار آمدن دولت مدرن (1304) در ایران مشاهده کرد. در کنار طرح فراگیر اصلاحات ارضی (51-1341) تدریجاً نفوذ و دخالت های دولت در قالب برنامه های آموزشی و درمانی افزایش یافت. بعد از انقلاب 1357، حضور نهادهای انقلابی و اجرای طرح های ضربتی بیانگر تمایل شدید دولت پسا انقلابی به حضور قدرتمند و همه جانبه در روستاها بود. بعد از گذشت یک دهه و چرخش در سیاست های فرهنگی و اقتصادی دولت، روستاها اهمیت گذشته خود را از دست دادند. در این مقاله تغییرات نظام قشربندی روستایی در چهار دهه اخیر بررسی شده است. مراد از نظام قشربندی در این نوشتار صرفاً جایگاه افراد در ساختار اقتصادی روستا نیست بلکه سعی شده است از منظر قدرت محلی و منزلت اجتماعی نیز تغییرات چهار دهه اخیر، موردبررسی قرار گیرد. به لحاظ روشی شناسی این تحقیق گونه پژوهش روندپژوهی محسوب می شود؛ لذا داده ها به دلیل ماهیت روندی، از منابعی نظیر اسناد کتابخانه ای، نتایج تحقیق های مرتبط با موضوع، مصاحبه با مطلعین محلی در قالب یک کار میدانی جمع آوری شده است. نتایج نشان می دهد در دهه نخست بعد از انقلاب حضور نهادهای انقلابی باعث به وجود آمدن تغییراتی در ساختار قدرت محلی و نظام منزلت روستایی شده است. در سه دهه بعدی نیز شواهد امر بیانگر آن است که متناظر با فرایند شهری شدن روستاها، اقتصاد غیرکشاورزی (فعالیت خدماتی، تجاری و صنعتی) در مقایسه با اقتصاد روستایی (کشاورزی و دامداری) رشد روزافزونی داشته است.
شناسایی و تحلیل موانع توسعه کارآفرینی برای مدیریت پسماندهای کشاورزی در نواحی روستایی (موردمطالعه: پسماند محصول برنج در استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
420 - 433
حوزههای تخصصی:
پسماند برنج ازجمله پسماندهای مهم کشاورزی است که در استان گیلان به وفور یافت می شود و یکی از منابع بالقوه برای تأمین خوراک دام است. خوراک دام نیاز ضروری دامداران است و بخش عمده آن در حال حاضر از خارج کشور وارد می شود. پسماندهای فراوان برنج و نیاز دام ها به علوفه، فرصت مناسبی برای کارآفرینی در این بخش را فراهم آورده است. این پژوهش با رویکرد کمی و جهت گیری کاربردی با هدف شناسایی و تحلیل موانع توسعه کارآفرینی در زمینه استفاده از کلش برنج به عنوان خوراک دام انجام شده است. جامعه آماری تحقیق 180 هزار بهره بردار برنج است که ازطریق نمونه برداری تصادفی، 400 بهره بردار از 40 روستا و در هر روستا 10 بهره بردار به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته و برای تحلیل داده ها از تحلیل عاملی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد عامل امکانات و شرایط طبیعی شامل متغیرهای رطوبت بالا، بارندگی های موسمی، کمبود انبار و ماشین آلات با مقدار ویژه 5/2 و واریانس 9/30 درصد، عامل فرهنگی - اجتماعی شامل متغیرهای آگاهی، آموزش، ضعف مدیریت با مقدار ویژه 93/1 و واریانس 4/11 درصد، عامل مالی شامل متغیرهای هزینه و کمبود سرمایه با مقدار ویژه 36/1 و واریانس 7/8 درصد و میزان مالکیت شامل متغیرهای تعداد دام و میزان زمین با مقدار ویژه 26/1 و واریانس 5/6 درصد از مهم ترین عوامل بازدارنده توسعه کارآفرینی کلش به عنوان خوراک دام هستند. درنتیجه با رفع موانع فوق، کارآفرینی در این بخش قابل توسعه است و علاوه بر حفظ محیط زیست، مشکل تأمین خوراک دام استان تا حدودی نیز قابل رفع خواهد بود.