فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۴۱ تا ۱٬۸۶۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق به بررسی نقش خانه های دوم گردشگری در تنوع بخشی به اقتصاد روستایی و بهبود ایجاد فرصت های شغلی و درآمد ساکنین دائمی در روستاهای دهستان حصار ولیعصر می پردازد.
روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش مورد استفاده از نوع تحلیلی- توصیفی است. برای گردآوری داده ها با بهره گیری از روش های میدانی، از تعداد 358 خانوار ساکن دایمی در روستاهای نمونه، با روش نمونه گیری کوکران 170 مورد انتخاب شد. برای تحلیل داده ها از آزمون های آماری از قبیل ویلکاکسون، t تک نمونه ای، کروسکال والیس و همبستگی اسپیرمن استفاده گردید.
یافته ها: نتایج مطالعه بیانگر وجود تفاوت معناداری در دو دوره زمانی قبل و بعد از گسترش خانه های دوم در مولفه های تنوع بخشی اقتصاد روستایی است. به طوری که، مولفه های ایجاد اشتغال غیر کشاورزی و بهبود زیرساخت های تولیدی به ترتیب بیشترین و مولفه ایجاد اشتغال در زمینه کشاورزی کمترین میزان را نشان می دهد. علاوه بر این، نتیجه رتبه بندی شاخص های تنوع بخشی به اقتصاد روستایی نیز نشان می دهد که روستاهای چنگوره و اسماعیل آباد بالاترین میزان و روستاهای قره بلاغ و آبدره پایین ترین جایگاه را داشته اند. محدودیت ها: مهمترین محدودیت های این تحقیق عبارتند از: همکاری اندک برخی از مسئولین محلی و فقدان اطلاعات در مورد خانه های دوم و تعداد آنها در روستاهای مورد بررسی.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته های تحقیق که نشان دهنده تاثیر مثبت توسعه گردشگری خانه های دوم در ایجاد تنوع در فعالیت های اقتصادی مناطق روستایی از دیدگاه ساکنین محلی است، می توان از آن به عنوان ابزاری در راستای نیل به توسعه پایدار روستایی در مناطق روستایی و بویژه روستاهای در معرض تخلیه استفاده کرد.
اصالت/ ارزش: اهمیت پژوهش حاضر در این است که تاثیرات گسترش خانه های دوم گردشگری در تنوع بخشی به اقتصاد روستایی در منطقه مورد مطالعه را مورد بررسی قرار می دهد. لذا از یافته های تحقیق می تواند در تشریح نقش فعالیت های غیر کشاورزی در توسعه روستایی و نگهداشت جمعیت در مناطق روستایی مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیل عوامل اثرگذار بر تقویت نقش اقتصادی شوراها در سکونتگاه های روستایی مورد: روستاهای شهرستان هرسین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت جدید روستایی و شوراهای اسلامی به عنوان سازمانی مردمی در چند سال اخیر جایگاه مهمی در توسعه اقتصاد روستایی پیدا کرده است. این موضوع سبب شده تا تلاش شود جایگاه این نهاد هر چه بیشتر بهبود یابد. این مقاله با هدف تحلیل عوامل اثرگذار بر تقویت نقش اقتصادی شوراها در نواحی روستایی شهرستان هرسین در استان کرمانشاه تدوین شده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی از نوع پیمایشی است و از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. حجم نمونه 50 نفر و روش نمونه گیری برای انتخاب روستا در سطح شهرستان نمونه گیری تصادفی ساده بوده و 23 روستا انتخاب شده است. پایایی تحقیق توسط ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که حاکی از مناسب بودن داده ها بوده است. روایی تحقیق توسط ضریب K.M.O (برابر با 7/0و 71/0) و آزمون بارتلت محاسبه شد. تحلیل یافته ها توسط روش های توصیفی همچون میانگین و درصد و فراوانی و روش های تحلیلی نظیر تحلیل عاملی و ویلکاکسون محاسبه گردید. نتایج حاکی از آن است که تفاوت معنی داری در ارائه خدمات اقتصادی قبل و بعد از تأسیس شوراها وجود دارد. همچنین با کمک تحلیل عاملی6 مولفه پیش برنده در شورای اسلامی در راستای توسعه اقتصاد روستایی شناسایی شدند که شامل ضعف های قانونی شوراها، مشکلات مربوط به توانایی شوراها در تصویب قوانین اقتصادی مربوطه، مشکلات مربوط به همکاری مردم و شوراها با یکدیگر، مشکلات مربوط به عدم آشنایی اعضا با قوانین شوراها، عدم اعتماد مردم به شوراها، محدودیت اختیارات شوراها به لحاظ اداری و مالی و 4 مولفه بازدارنده مشارکت مردمی در اداره امور شوراها، شناخت بهتر اعضای شورا نسبت به مشکلات اقتصادی روستا، مردمی بودن اعضای شورا، جلب حمایت های دولتی و مردمی به پروژه های روستایی شناسایی شده است.
برآورد میزان تمایل به پرداخت شهروندان برای خدمات گردشگری کشاورزی مطالعة موردی: شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری کشاورزی رویکرد کارآفرینانه ای است که اگر به طور صحیح مدیریت شود می تواند پیامدهای مثبت فراوانی در کشاورزی داشته باشد. طبق برآوردها تا افق 1410، حدود 5/77 درصد جمعیت ایران شهرنشین خواهد بود، که می تواند فرصت مناسبی برای توسعة گردشگری کشاورزی و ایجاد درآمد مکمل برای کشاورزان و کاهش تغییر کاربری زمین های کشاورزی باشد. باوجود بسترهای بالقوة فراوان کشور برای توسعة گردشگری کشاورزی، هیچ گونه مطالعه ای درخصوص برآورد تقاضای بالقوه برای خدمات گردشگری کشاورزی در جامعه و عوامل اثرگذار بر آن انجام نشده است. مقالة حاضر به منظور بررسی تمایل به پرداخت هزینه برای خدمات گردشگری کشاورزی در شهر قزوین انجام شد. جامعة آماری شامل شهروندان بالای 18 سال قزوین بود که در سال گذشته دست کم یک بار به فضاهای کشاورزی-روستایی مراجعه کرده بودند. حجم نمونه 153 نفر برآورد شد و درمجموع تعداد 180 پرسشنامة خودساخته ازطریق مصاحبة رودررو تکمیل گردید. در این مطالعه برای برآورد تمایل به پرداخت، از روش ارزش گذاری مشروط و روش انتخاب دوگانة دوبعدی استفاده شد. به منظور بررسی عوامل مؤثر بر احتمال پذیرش مبالغ پیشنهادی در ازای بهره مندی از خدمات گردشگری کشاورزی، مدل لاجیت به روش حداکثر درست نمایی برآورد گردید. متوسط تمایل به پرداخت هر شهروند به ازای هر بازدید و بهره مندی از برخی خدمات گردشگری کشاورزی، مبلغ 53400 ریال برآورد شد. با توجه به معنا داری این مبلغ و ازآنجاکه درحدود 80 درصد شهروندان مطالعه شده یکی از مبالغ پیشنهادی برای خدمات گردشگری را پذیرفتند، می توان نتیجه گرفت که بازار بالقوه مناسبی برای توسعة بنگاه های گردشگری کشاورزی وجود دارد. نتایج نشان دادند که متغیرهای متوسط تعداد سفر به فضاهای روستایی-کشاورزی در سال، بعد خانوار و متغیرهای مجازی دارابودن خودرو و مکان تولد اثر معنا داری بر احتمال پذیرش مبالغ پیشنهادی به عنوان تمایل به پرداخت هزینه برای خدمات گردشگری کشاورزی از سوی شهروندان داشتند.
تحلیلی بر ارزیابی جامعه روستایی از عملکرد نهاد دهیاری با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به تحلیلِ ارزیابی جامعه روستایی از عملکرد دهیاری ها در بخش مرکزی شهرستان روانسر با استفاده از رویکرد آماری مدل سازی معادلات ساختاری می پردازد. بر اساس اهداف و وظایف مطرح در قانون دهیاریها، پرسشنامه ای تدوین و با مصاحبه با افراد نمونه دادههای مورد نیاز جمعآوری گردید. با پردازش اولیه محتوای پرسشنامه و دسته بندی موضوعی آن، متغیرهای مشاهده شده برای چهار مؤلفه ارزیابی عملکرد اقتصادی، عملکرد اجتماعی- فرهنگی، عملکرد خدماتی و عملکرد مدیریتی دهیاری ها بدست آمد. توصیف اولیه متغیرها بیانگر پایین تر بودن میانگین تمامی آنها از حد متوسط و ضعف عملکرد دهیاری ها از دیدگاه جامعه روستایی بود. چهار مدل تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول برای اندازه گیری چهار زیرمقیاس ارزیابی عملکرد تدوین و اعتبارسنجی شد. نهایتاً چگونگی نقش و تأثیر متغیرهای مشاهده شده و مؤلفه های چهارگانه حاصل از آنها بر ارزیابی عملکرد دهیاری ها، به عنوان متغیر وابسته پنهان اصلی، و روابط بین آنها به کمک یک مدل ساختاری تحلیل عاملی تأییدی پنج عاملی مرتبه دوم مورد تحلیل قرار گرفت. با توجه به اثرات کلی و ضرایب مسیر نهایی، نتایج حاکی از آنست که با حذف اثرات خطاهای اندازه گیری در رویکرد معادلات ساختاری، ارزیابی جامعه روستایی از عملکرد دهیاری ها به ترتیب متأثر از مؤلفه های عملکرد خدماتی، مدیریتی، اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی است که تا اندازه ای با نتایج حاصل از توصیف متغیرهای مشاهده شده خام متفاوت است. اعتبارسنجی درونی زیرمقیاس های چهارگانه و مقایسه آنها با نتایج نهایی بیانگر آنست که تأثیرات غیرمستقیم و نهایی متغیرهای مشاهده شده بر ارزیابی عملکرد دهیاری ها بیش از میزان اعتبار مدل های اندازه گیری ناشی از ماهیت آنها و نقشی است که در عملکرد دهیاری ها دارند.
رابطة کیفیت زندگی و حس تعلق مکانی در روستاهای درحال توسعه مطالعة موردی: شهرستان زرندیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در برنامه ریزی روستایی بررسی وضعیت کیفیت زندگی مردم از اولویت های مهم و اساسی به شمار می آید. به دلیل تأثیرگذاری مؤلفه های کیفیت زندگی در سایر ابعاد زندگی روستاییان، بررسی و ارزیابی این مؤلفه ها در نواحی روستایی اهمیت بسیاری دارد. پژوهش حاضر با هدف اصلی بررسی امکان وجود رابطة کیفیت زندگی روستاییان با حس تعلق مکانی آنان در روستاهای نمونة بخش مرکزی شهرستان زرندیه به انجام رسیده است. روش شناسی این تحقیق توصیفی تحلیلی است و داده های آن ازطریق روش پیمایشی مبتنی بر استفاده از پرسشنامة بسته و انجام مصاحبة کیفی از 305 سرپرست خانوار جمع آوری شد. نتایج تحقیق نشان می دهند که از میان مؤلفه های کیفیت زندگیِ 15 روستای بررسی شده، شاخص های اقتصادی و مدت سکونت در روستا بر حس تعلق مکانی آنها بیشترین تأثیر را داشته است. همچنین نتایج بیان می کنند که شاخص های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیطی در روستاهای مطالعه شده تفاوت معناداری با یکدیگر دارند.
ارزیابی اثرات منفی توسعه ی گردشگری بر روستاهای جاذب گردشگر (نمونه موردی: روستای کندوان- شهرستان اسکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی فعالیت بسیار پیچیده ای است که با بخش های دیگر جامعه، وجوه مشترکی داشته و دارای اثرات و پیامدهای مختلفی است که می بایست در فرایند برنامه ریزی، تمامی جوانب آن را مورد ملاحظه قرار داد تا از اثرات منفی آن کاسته شده و تأثیرات مثبت آن در ابعاد اقتصادی، اجتماعی – فرهنگی و زیست محیطی افزایش یابد. این تحقیق با هدف ارزیابی اثرات منفی توسعه گردشگری در روستای کندوان استان آذربایجان شرقی صورت پذیرفته است. برای این منظور از کلیه سرپرستان خانوار در روستای کندوان تعداد 114 نفر به روش نمونه گیری کوکران انتخاب شده است. جمع آوری اطلاعات این تحقیق نیز بصورت پیمایشی با استفاده از پرسشنامه انجام گرفته است. به منظور تجزیه تحلیل داده ها از مدل تحلیل عاملی در محیط نرم افزار SPSS استفاده گردیده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که اثرات منفی توسعه ی گردشگری در روستای کندوان در شش عامل ترکیبی تغییرات منفی در آداب و رسوم سنتی روستا، تغییرات منفی در فعالیت اقتصادی و شکاف درآمدی، فصلی شدن درآمد و افزایش قیمت کالا، تغییرات منفی در شرایط اکولوژیکی، از بین رفتن ابنیه و آثار تاریخی و افزایش آلوگی های زیست محیطی قرار گرفته اند که این شش عامل در مجموع 82.660 درصد از واریانس را تبیین می نمایند. همچنین بیشترین اثرات منفی توسعه گردشگری در روستای کندوان را عامل اول شامل می شود که به تنهایی 31.729 درصد واریانس را تبیین می نماید و متغیر تأثیر رفتار و شیوه زندگی گردشگران بر رفتار و شیوه زندگی روستاییان (تغییر در نوع پوشاک، نحوه سخن گفتن و ...) در این عامل با بارعاملی 0.934 بیشترین اثر منفی را در روستای کندوان دارا می باشد.
ارزیابی نقش سرمایه اجتماعی در کاهش اثرات سانحه زلزله دردهستان سجاسرود- شهرستان خدابنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی به عنوان یک مفهوم فرارشته ای در چند دهه اخیر در تحلیل های اجتماعی و اقتصادی پیرامون توسعه روستایی مطرح شده و به نقش ساختارهای اجتماعی محلی از قبیل روابط متقابل، شبکه ها و نهادهای محلی، نگرش، انسجام و اعتماد تاکید دارد. هدف از انجام این تحقیق ارزیابی نقش سرمایه اجتماعی در کاهش میزان آسیب پذیری ناشی از سانحه زلزله است. به این منظور، از 3510 خانوار ساکن در دهستان سجاسرود، با استفاده از فرمول اصلاح شده کوکران تعداد 186 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شده است. پایایی داده های مورد استفاده با بهره گیری از آلفای کرونباخ به میزان 857/0 محاسبه شده است. برای نیل به این هدف، از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر تکمیل پرسشنامه در بین سرپرستان خانوار بهره گرفته شده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری همبستگی اسپیرمن، آزمون t، فریدمن و تحلیل واریانس استفاده شده است. نتایج حاصله از تحلیل آماری نشان می دهد که همه ابعاد سرمایه اجتماعی در بین خانوارهای نمونه از سطح مطلوب پایین تر می باشد. به طوری که، در ابعاد شبکه های محلی و انسجام اجتماعی حتی از حد متوسط نیز پائین تر است. تحلیل مهمترین ابعاد سرمایه اجتماعی تاثیرگذار در کاهش آسیب پذیری زلزله از دیدگاه پاسخگویان نشان می دهد که شاخص های شبکه ها و نهادهای محلی، اعتماد و مشارکت و همکاری با دارابودن ضرایب استاندارد منفی به ترتیب با مقادیر 331/0-، 123/0-، 219/-0 بیشترین و شاخص های نگرش مردم (163/0) و انسجام اجتماعی با (239/0) نیز کمترین تاثیر را در کاهش آسیب پذیری روستاهای نمونه داشته اند.
بررسی اثرات ایجاد شهرک صنعتی گرمی بر توسعه نواحی روستایی پیرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعتی شدن مناطق روستایی بهترین راه حل برای توسعه نواحی روستایی در برخی از مناطق کشور است و اثرات مثبت و منفی بر محیط روستایی پیرامون خود دارد. در همین خصوص بررسی اثرات ایجاد شهرک صنعتی گرمی بر روستاهای پیرامون در جنبه های مختلف هدف اصلی این تحقیق بوده است. تحقیق حاضر بر مبنای هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات نیز بر اساس تلفیقی از روش اسنادی و روش پیمایشی بوده است. جامعه آماری تحقیق را واحدهای تولیدی شهرک صنعتی و روستاهای واقع شده در شعاع 15 کیلومتری آن تشکیل می دهند که با توجه به عامل جمعیتی و دسترسی به شهرک صنعتی تعداد 6 روستا از آنها به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده است. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه بوده که در دو سطح پرسشنامه از سرپرست خانوار روستایی روستاهای پیرامون شهرک صنعتی تعداد 235 سرپرست خانوار به روش فرمول کوکران و کارفرمایان واحدهای تولیدی فعال نیز تعداد 5 کارفرما به روش تمام شماری، تکمیل شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و آزمونT تک نمونه ای، استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که، واحدهای تولیدی شهرک صنعتی گرمی در سطح معناداری 95% موجب ایجاد تغییراتی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و محیطی در روستاهای پیرامون خود شده است. اثرات مثبتی همچون کاهش مهاجرت، کاهش فقر، افزایش درآمد و اشتغال در بر داشته است. اما از سوی دیگر تبعات منفی نیز در پی داشته است. که نتواتسته توسعه روستایی را آنچنان که در اهداف صنعتی سازی آمده است، به دنبال داشته باشد.
بررسی توزیع فضایی کیفیت زندگی در نواحی روستایی (مطالعه موردی: منطقه اورامانات استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف از تحقیق حاضر بررسی توزیع فضایی کیفیت زندگی در مناطق روستایی اورامانات استان کرمانشاه(چهار شهرستان با جمعیتی برابر با 23356 خانوار) است.
روش: این پژوهش از نوع کاربردی است و به لحاظ گرد آوری اطلاعات، از نوع توصیفی پیمایشی است که به صورت موردی در مناطق روستایی انجام شده است. تعداد 358 نفر(سرپرست خانوار) با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری انتخاب. شده است و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، از بین شهرستان های مورد نظر(2روستا از هر دهستان) برگزیده شده است و در مجموع 42 روستا به عنوان روستا های هدف انتخاب شده است.
یافته ها/ نتایج: نتایج کلی پژوهش نشان داده است سطح کیفیت زندگی در محدوده مورد مطالعه(با میانگین 1/2) پایین تر از حد متوسط بوده است و بین شهرستان های مورد مطالعه، از نظر عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی(به استثنای بعد اقتصادی) تفاوت معنی داری در سطح 95 درصد اطمینان وجود دارد.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از وجود شکاف و نابرابری در بین شهرستان های منطقه اورامانات در سطح کیفیت زندگی بوده است.
سنجش نگرش اعضای شورای اسلامی روستاها به اولویت شاخص های کیفیت زندگی در نواحی روستایی (نمونة موردی: روستاهای شهرستان دهگلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر سنجش نگرش اعضای شورای اسلامی 13 روستای شهر دهگلان در استان کردستان نسبت به اولویت شاخص های کیفیت زندگی در نواحی روستایی این منطقه است. این هدف باعث آشکارشدن اولویت توجه به بهبود شاخص های کیفیت زندگی در ناحیة موردبررسی خواهد شد.
روش: پژوهش حاضر براساس روش توصیفی– تحلیلی است که مبنای گردآوری داده ها به صورت پیمایشی با ابزار پرسشنامه انجام گرفته است. محدودة موردمطالعه 13 روستای واقع در شهرستان دهگلان استان کردستان است که برای اولویت سنجی شاخص های کیفیت زندگی روستایی در این روستاها از نظرات 26 نفر از اعضای شورای اسلامی این روستاها بودند، بهره برده شده است. برای تحلیل داده های به دست-آمدة حاصل از نظرات کارشناسان، از مدل تحلیل سلسله مراتبی دلفی فازی(FDAHP) استفاده شده است.
یافته ها: نتایج مطالعه درزمینة ارزیابی و سنجش کیفیت زندگی درمیان روستاهای موردمطالعه براساس شاخص های شناسایی شده برای ارزیابی کیفیت زندگی در ابعاد مختلف، نشان داد که شاخص کیفیت بهداشت و سلامتی اجتماعی دارای بیشترین وزن ها در وزن های حداقل، میانگین و حداکثر فازی ( )شده است. همچنین، با کسب 311/0 امتیاز وزن غیرفازی یا دیفازی شده نهایی دارای بیشترین اولویت دربین شاخص های کیفیت زندگی روستایی از دیدگاه کارشناسان منتخب روستاهای موردمطالعه می باشد. پس از این شاخص، به ترتیب شاخص کیفیت مسکن و ابعاد کالبدی با شناسة Cبا 289/0 امتیاز و کیفیت زیرساخت های روستایی با شناسة F و با 121/0 امتیاز فازی در رتبه-های دوم و سوم اولویت شاخص های کیفیت زندگی در روستاهای 13گانة مورد مطالعه قرار دارند.
محدودیت ها/ راهبردها: نبود استاندارد مدونی برای تعریف کیفیت زندگی با توجه به متعددبودن تعاریف متفاوت از کیفیت زندگی از چالش های اصلی این پژوهش می باشد.
اصالت و ارزش: پژوهش حاضر از این نظر دارای اهمیت است که کیفیت زندگی را از جنبه های عینی و ذهنی بررسی کرده است و به نتایج قابل توجه در هر دو جنبه دست یافته است.
نقش عوامل محیطی در سازمان فضایی سکونتگاه های روستایی مطالعه موردی: دهستان لواسان کوچک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شکل گیری، استقرار وسازمانیابی سکونتگاه های روستایی عوامل محیط طبیعی - اکولوژیک، اجتماعی، اقتصادی، تاریخی و سیاسی تأثیرگذار هستند.
مقاله حاضر بر این اساس، بدنبال تبیین اثرگذاری عوامل طبیعی (محیط طبیعی-اکولوژیک) برتحول پذیری سازمان فضایی 11 روستای دهستان لواسان کوچک است. روش تحقیق توصیفی -تحلیلی بوده و برای جمع آوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای استفاده گردیده است. همچنین، کاربرد مدل هایی نظیر میزان سنج نهادی گاتمن، ارزش مرکزیت، مجموع حداقل فواصل، تعداد ارتباطات مستقیم، تعداد گره های ارتباطی و توان جمعیتی مورد توجه قرار گرفته است.
نتایج تحقیق نشان می دهد عوامل طبیعی بویژه توپوگرافی، منابع آب و شیب در موقعیت استقرار سکونتگاه های روستایی تأثیر داشته است.این وضعیت سبب گردیده تا سازمان فضایی محدوده مورد مطالعه از ساختارسلسله مراتبی دو سطحی برخوردار گردد. ضمناً مبتنی بر این نتایج پیشنهاد گردید تا سازمان فضایی محدوده از سه حوزه روستایی به مرکزیت روستاهای افجه، کندعلیا و بوجان و یک مجموعه روستایی با مرکزیت شهر لواسان تشکیل گردد.
اولویت بندی سطح کارآفرینی اکوتوریستی در مناطق روستایی(مطالعة موردی: روستاهای با پتانسیل گردشگری روددره ای استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کشور ما کارآفرینی پدید به ویژه در مناطق روستایی با جاذبه های طبیعی و حفاظت شده به ویژه در مناطق پیرامونی نقاط شهری بیش از پیش مورد استقبال قرار گرفته و در روستاهای پیرامون کلانشهر تهران بیش از پیش نمود عینی یافته و کسب و کارهایی شکل گرفته است. لذا هدف اساسی شناخت تفاوتهای هدف: هدف اساسی از انجام تحقیق حاضر، شناخت تفاوت های کارآفرینی اکوتوریستی دربین روستاهای منطقه و اولویت بندی روستاهای با پتانسیل گردشگری روددره ای به لحاظ سطح کارآفرینی اکوتوریستی و تحلیل فضایی آن ها است.
روش: از روش شناسی توصیفی و تحلیلی با به کارگیری داده های پرسشنامه ای درقالب نظرات خبرگان و صاحبان کسب وکارها، آزمون T، تکنیک توان رتبه ای، TOPSIS و درنهایت، Arc GIS برای تحلیل فضایی استفاده شده است.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد که ازنظر صاحبان کسب وکارها، روستاهای موردمطالعه در سطح منطقه با یکدیگر تفاوتی درزمینة کارآفرینی اکوتوریستی ندارند. همچنین، نتایج حاصل از پیاده سازی تکنیک TOPSIS نیز گویای امتیازات دقیق روستاها و مسیرها به لحاظ کارآفرینی اکوتوریستی با یکدیگر است که پراکندگی رتبه ها بین روستاهای دو گروه حفاظت شده و حفاظت نشده تأییدکنندة نتیجة آزمون T می باشد.
محدودیت ها/ راهبردها: در منطقة موردمطالعه، هنوز به اکوتوریسم و اقتصاد اکوتوریستی به مفهوم واقعی آن که در تعاریف و ادبیات نظری به آن اشاره شده، توجه نشده است. به عبارت دیگر، با توجه به این مفهوم که مناطق حفاظت شده در دنیا به عنوان پایه ای برای توسعة اکوتوریسم و فعالیت های اقتصادی ناشی از آن هستند، در منطقة موردمطالعه موردتوجه قرار نگرفته اند و شیوه های اقتصادی و کسب وکارها ازنظر نوع و کیفیت با کسب وکارهای موجود در روستاهای خارج از مناطق حفاظت شده تفاوت چندانی ندارند؛ بنابراین، در تحقیقات بعدی می توان بر اقتصاد گردشگری به ویژه اکوتوریسم تأکید داشت.
راهکارهای عملی: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت روستاهایی که در مسیرهای شلوغ و با مقاصد دوم گردشگری قرار دارند، بیشترین سهم را دربین کل عوامل مؤثر در توسعة کارآفرینی اکوتوریستی نسبت به سایر روستاها دارند.
اصالت و ارزش: این مطالعه به دلیل پرداختن به مسئلة میان رشته ای کارآفرینی اکوتوریستی در مناطق روستایی، جدید است و محققان برنامه ریزی روستایی، توسعة گردشگری و کارآفرینی می توانند از یافته های آن استفاده کنند.
تعیین و تحلیل سطوح برخورداری و سطح بندی دهستان های استان زنجان با استفاده از مدل های شاخص مرکزیت و پرستون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و شناخت نواحی روستائی و تحلیل قابلیت ها و تنگناهای آن ها در فرایند برنامه ریزی توسعه روستائی اهمیت به سزائی دارد و امروزه آگاهی از امکانات و تنگناهای نواحی روستائی جهت ارائه طرح ها و برنامه های توسعه نوعی ضرورت محسوب می شود. تعیین و تحلیل سطوح برخورداری نواحی روستائی در زمینه های مختلف با استفاده از روش های کمی نقش مهمی در این فرایند دارد. در این مقاله با بهره گیری از ""مدل های شاخص مرکزیت"" و ""پرستون"" و استفاده از 45 شاخص در زمینه های (اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی- درمانی و کشاورزی) به تعیین و تحلیل سطوح برخورداری دهستان های استان زنجان پرداخته شده است. امکانات محیطی، مجاورت و فاصله نزدیک با مراکز شهری، کانون ها و محورهای توسعه، محدوده های صنعتی و شبکه های زیربنائی عمده نقش موثری در سطوح برخورداری نواحی روستائی استان دارد. نتایج نشان می دهدکه این دهستان ها، از لحاظ میزان برخورداری، در هر یک از ابعاد (اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی - درمانی و کشاورزی) با یکدیگر تفاوت های قابل ملاحظه ای دارند؛ به طوری که 9 دهستان از مجموع 46 دهستان در همه زمینه های اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی- درمانی و کشاورزی در سطح محروم و تنها یک دهستان در سطح بسیار برخوردار قرار دارد. این تفاوت ها لزوم تهیه و اجرای برنامه ها و طرح های هدفمند را برای توسعه یکپارچه و متوازن نواحی روستائی ایجاب می کند.
پیامدهای مهاجرت های شغلی خانوارهای روستایی به کشورهای عربی مورد: بخش مرکزی شهرستان لارستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت روستاییان یکی از پدیده های مهم است که مورد توجه بسیاری از برنامه ریزان اقتصادی به خصوص در کشورهای در حال توسعه قرار گرفته است. هدف از انجام این پژوهش مقایسه درآمد و سطح زندگی خانوارهای روستایی تحت تاثیر مهاجرت کاری به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در بخش مرکزی شهرستان لارستان می باشد. داده هایموردنیازتحقیقبااستفاده ازروش های کتابخانه ای (استفاده از منابع مکتوب و رسمی) و میدانی(پرسشنامه) گردآوری شده است. محدوده مورد بررسی در این تحقیق مشتمل بر 18 روستا و 400 خانوار روستایی دارای فرد مهاجر و فاقد مهاجر بوده است. پس از گردآوری داده های لازم، برای پردازش و تجزیه تحلیل آنها از نرم افزارهای آماری SPSS وExcel استفاده گردید. هم چنین برای مقایسه داده های مورد نظر و تایید یا رد فرضیات از جداول توزیع فراوانی و آزمون خی دو استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که درآمدهای ارسالی مهاجران روستایی شاغل در کشورهای عربی در ارتقاء سطح درآمد و امکانات رفاهی خانوارهای روستایی موثر بوده است. هم چنین نتایج حاکی است که مهاجرت های بین المللی اگر چه پیامدهای اقتصادی برای خانوارهای روستایی دارد، دارای پیامدهای منفی اجتماعی برای خانوارهای روستایی است که می بایست در فرآیند مهاجرت های بین المللی مورد توجه قرار گیرد.
خشکسالی و بازتاب های اقتصادی آن در نواحی روستایی مورد: دهستان دودانگه در شهرستان بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالی به عنوان پیچیده ترین بلای طبیعی، تعداد زیادی از ساکنان مناطق روستایی دارای اقتصاد متکی بر کشاورزی را تحت تأثیر قرار می دهد. از آنجا که شدت و گستره خشکسالی در مناطق خشک و نیمه خشک افزایش یافته است، شناخت و درک این پدیده طبیعی و تبعات ناشی از آن ضروری می باشد. این پژوهش با هدف بررسی اثرات اقتصادی خشکسالی سال های اخیر و عوامل اثرگذار بر آن در دهستان دودانگه شهرستان بهبهان انجام پذیرفته است. داده های مورد نیاز برای انجام پژوهش، از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده جمع آوری گردید. در این راستا نسبت به انجام مصاحبه حضوری و تکمیل پرسشنامه از 339 تن از کشاورزانی که در سال های اخیر خشکسالی را تجربه نموده اند، اقدام شد. روایی صوری ابزار پژوهش توسط متخصصان موضوعی مورد تأیید قرار گرفت و برای تعیین پایایی از مطالعه راهنما استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد خشکسالی صورت گرفته در سال آبی 88-1387، شدیدترین خشکسالی منطقه در دهه های اخیر بوده است. این پدیده موجب کاهش عملکرد محصولات دیم، تعداد دام، میزان اراضی آبی و دیم و درآمد خانوار گردیده است. همچنین میزان توانایی مالی، سن، اشتغال غیرکشاورزی، توانایی در بازپرداخت تسهیلات بانکی، مخارج خانوار و میزان اراضی آبی و دیم مهم ترین عوامل تعیین کننده آسیب پذیری اقتصادی کشاورزان از خشکسالی بوده است. بر اساس یافته های پژوهش، توصیه هایی برای کاهش اثرات اقتصادی خشکسالی و بهبود سیاست گذاری و مدیریت این پدیده ارائه گردیده است.
تحلیل عوامل مؤثر بر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی و تبیین میزان تأثیر عوامل موثر بر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان در استان گیلان انجام گرفته است. روش بررسی در پژوهش فوق توصیفی- تحلیلی و کاربردی است. جامعه آماری روستاییان استان گیلان بوده که ابتدا با روش نمونه گیری مطبق، تعداد 45 روستا از بین کلیه روستاها انتخاب و سپس با روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین این روستاها، تعداد 380 کشاورز انتخاب گردید. جهت عامل سازی و تعیین نقش عوامل اصلی مؤثر بر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان استان گیلان و بر اساس نظر کارشناسان مربوطه، از 74 متغیر استفاده شده است که برای این کار از مدل تحلیل عاملی و مدل رگرسیون خطی استفاده شده است. با استفاده از مدل تحلیل عاملی شاخص هابهپنجگروه اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی، کالبدی و جغرافیایی دسته بندی گردید که در مجموع 08/61 درصد از تغییرات واریانس را به خود اختصاص می دهد. نتایج مدل تحلیل رگرسیون خطی با روش مرحله ای، نشان داد که از 74 متغیر مستقل وارد شده به مدل، فقط 13 متغیر است که بیشترین تأثیر رگرسیونی را روی متغیر وابسته داشته است. نتیجه مدل مذکور در آخرین مرحله از پردازش نشان داد که متغیر «تثبیت قیمت محصولات» با ضریب رگرسیونی 398/0، متغیر «توانمندسازی اقشار فاقد مهارت های فنی» با ضریب 272/0، متغیر «اقدامات اشتغال زایی دولت» با ضریب 239/0، بیشترین تأثیر رگرسیونی را روی متغیر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان داشته اند. هم چنین یافته ها حاکی است عوامل مدیریتی بیشترین تأثیر را روی متغیر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان استان گیلان داشته است.
اثرات ایجاد صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی بر اقتصاد روستایی مورد: بخش مرکزی شهرستان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشاورزی محور استقلال و توسعه هر کشوری محسوب می شود. وجود صنایع تبدیلی و تکمیلی از راهکارهای توسعه این بخش اقتصادی است. پژوهش حاضر با هدف شناخت و تبیین ضرورت های پیوند بخش های کشاورزی و صنعت در حوزه روستاهای بخش مرکزی شهرستان رشت به انجام رسیده است. مطالعه از نظر هدف کاربردی و مبنای روش آن توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز از طریق منابع اسنادی و همچنین مطالعات پیمایشی براساس پرسش های محوری بین دو گروه روستاییان، کارشناسان و مدیران حاصل شده است. تعداد پرسش نامه گروه اول 243 و تعداد پرسش نامه گروه دوم در سازمان های محیط زیست، جهاد کشاورزی و صنایع و معادن استان گیلان 48 مورد بوده است. مطابق یافته های تحقیق، استقرار صنایع روستایی و پیوند آن با بخش کشاورزی در حمایت از مراحل مختلف تولید، تقویت اقتصاد روستاها، افزایش سطح و تنوع تولیدات و همچنین حفظ اراضی کشاورزی و منظر روستایی دارای اثرات مثبت و معنی داری می باشد. با توجه به خصوصیات و استعدادهای طبیعی و اجتماعی منطقه و اثرات مثبت صنایع وابسته به کشاورزی، پیوند دو بخش کشاورزی و صنعت برای رسیدن به توسعه پایدار روستایی امری الزام آور به شمار می رود.
مکان یابی پایگاه مدیریت بحران در دهستان کهریزک شهرستان ری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مخاطرات محیطی یکی از موانع اصلی تحقق توسعه ی پایدار در سکونتگاه های انسانی (به ویژه روستاها) است. امروزه، با رویکرد جدیدی که به مقوله ی مدیریت بحران می شود استفاده از همه ی دستاوردهای مدیریتی، سازماندهی و برنامه ریزی، قبل از وقوع بحران، امری الزامی و عقلانی است. در این باره، در مواجه شدن با بحران های احتمالی، یکی از ارکان اصلی در نظر گرفتن پایگاه های مدیریت بحران است که همه ی اقدامات پیشگیری، آمادگی و مقابله، از جمله امداد رسانی، اسکان موقتِ حادثه دیدگان، در آن مهیا شود تا پیامدها را درباره ی بحران احتمالی به حداقل ممکن برساند. از این رو، دهستان کهریزک به علت واقع شدن بر روی کمربند گسل کهریزک، وجود صنایع خطرآفرین در منطقه و عواملی جز آن برای این پژوهش انتخاب شد. در زمینه ی اجرای پژوهش، در مرحله نخست، معیارهای نهایی مکان یابی پایگاه های مدیریت بحران، با نظرسنجی کردن از متخصصین امر و بومی سازی آن ها با شرایط محدوده، انتخاب شدند. در ادامه، پس از گردآوری داده ها با استفاده از روش های کتابخانه ای و میدانی، از تلفیق دو مدل منطق فازی و مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP و پس از ارزیابی میدانی مکان استقرار بهینه پایگاه مدیریت بحران (گزینه ی شماره 3) انتخاب شد. در این پژوهش، نتایج زیر حاصل شد: - معیارهای مکان یابی پایگاه مدیریت بحران روستایی، صرفاً، ماهیتی محیطی (طبیعی و مصنوع) ندارد، بلکه معیارهای اجتماعی اقتصادی نیز دارای اهمیت اند؛ - معیارهای مؤثر بر مکان یابی پایگاه مدیریت بحران روستایی متأثر از الزام های منطقه ای و محلی یکسان نیستند. از این رو، بومی سازیِ معیارها ضرورتی است که، در مکان یابی، باید به آن توجه شود؛ - ضوابط مبتنی بر معیارهای مکان یابی بر اساس اهداف، نوع خدمات و شرایط مکانی در سطوح گوناگون فضایی (ناحیه ای، محلی، شهری و روستایی) متفاوت است و نمی توان ضابطه ای را برای همه ی سطوح در نظر گرفت؛ - مکان یابی، صرفاً، مبتنی بر تعیین مکان در چارچوبِ روی هم اندازی لایه های اطلاعاتی با کمک مدل ها نیست، بلکه انتخاب گزینه ی نهایی باید پس از بازدید و ارزیابی میدانی صورت بگیرد.
تحلیل آثار تغییرات اجتماعی در زندگی روستاییان بر الگوی مسکن روستایی (مطالعه موردی: شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در سال های اخیر، مسکن روستایی از تغییرات و دگرگونی های وسیعی برخوردار بوده است و در این مقاله تلاش شده است تا تأثیر تغییرات اجتماعی در زندگی روستاییان بر الگوی مسکن روستایی بررسی شود.
روش: روش تحقیق در این مطالعه، ازنظر هدف، کاربردی و ازحیث روش، توصیفی- تحلیلی و همبستگی است که بخش عمده ای از داده های آن براساس مطالعات میدانی و با روش نمونه گیری (کوکران) از سطح 232 خانوار نمونة منطقه جمع آوری شده است.
یافته ها: براساس نتایج به دست آمده از آزمون های همبستگی تیپ پیرسون، یافته های مطالعه نشان می دهد ارتباط معنا دار و نسبتاً قوی با ضریب 427/0 بین عوامل تغییرات اجتماعی و الگوی مسکن روستایی وجود دارد؛ به طوری که شاخص های تغییرات اجتماعی حدود 4/35% از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می نماید. رواج فرهنگ مصرف گرایی، به تنهایی 7/42% بر تغییرات در الگوی مسکن روستایی را توجیه می کند و بیشترین تأثیر را در تحلیل مسیر بر روی شاخص های کیفیت مسکن و پلان معماری با ضرایب 45/0 و 42/0 برجای گذاشته است. در توزیع فضایی، بین تغییرات اجتماعی و الگوی مسکن در شش روستا، همبستگی مستقیم و نسبتاً کاملی وجود دارد.
محدودیت ها: دست یابی به اطلاعات الگوی مسکن روستایی از چالش های پژوهش حاضر محسوب می شود.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته ها، راهکارهایی شامل توجه به تعاملات و همبستگی اجتماعی روستاییان در ساخت مساکن جدید، تکیه بر هویت فرهنگ بومی و قومی منطقه، کاهش وابستگی به شهرها در ساخت مساکن روستایی و غیره پیشنهاد شده است.
اصالت/ ارزش: پژوهش حاضر از این نظر حائز اهمیت است که می توان با شناسایی آثار تغییرات ناشی از نفوذ و هجوم تکنولوژی، فرهنگ و سیمای شهری بر الگوی مسکن روستایی، نسبت به کنترل این فرایند و حفظ الگوی معماری سنتی متناسب با نیازهای زندگی امروزی اقدام نمود.
سناریوهای آینده سکونتگاههای روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: روند سرعت تغییر فضاهای جغرافیایی چنان است که قدرت و توان بشر نمی تواند آن را پیش بینی کند. روستاها به عنوان یکی از سکونتگاه های بشری نتوانسته اند خود را با این تغییرات همگام سازند؛ بنابراین، اندیشمندان و پژوهشگران دربارة استمرار حیات آن ها تردید کرده اند. در پژوهش حاضر تلاش بر آن است تا با رویکرد آینده پژوهی، پاسخی به بقای روستاها با توجه به رویدادهای درحال وقوع یا رخداد احتمالی آن ها در آینده ارائه شود.
روش: روش تحقیق مبتنی بر روش دلفی است. در ابتدا، عوامل کلیدی، رویدادها و پیشران های مؤثر در بقای روستاها توسط کارشناسان گروه دلفی انتخاب شدند و ازنظر اهمیت، میزان تأثیرگذاری و فقدان قطعیت با استفاده از مدل سلسله مراتبی AHP ، تاپسیس و شاخص اجماع نظر رتبه بندی شدند.
یافته ها: براساس نتایج به دست آمده از بررسی ها، درآمد و اشتغال عوامل کلیدی تأثیرگذار در حیات روستاها هستند و گسترش تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات و سیاست توسعة سکونتگاه های کوچک به عنوان پیشران های مهم در روند عامل های کلیدی شناخته شدند و براساس آن ها، سناریوهای بدیل آیندة روستاها ترسیم گردیدند.
محدودیت ها: نبود اطلاعات در برخی از عوامل کلیدی در سری زمانی.
اصالت و ارزش: این تحقیق از این نظر دارای اهمیت است که در آن وضعیت آینده و پیشران های تشکیل دهندة روستاها شناسایی می شود و اقداماتی برای کنترل و هدایت آن ها برنامه ریزی می گردد.