فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۲٬۴۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: سوانح طبیعی مثل زلزله، خشک سالی، سیل و غیره به عنوان پدیده های اجتناب ناپذیری به حساب می آیند که همیشه خطری جدی برای توسعه، به خصوص توسعه روستایی هستند. جهت کاهش آسیب های ناشی از سوانح طبیعی باید ظرفیت و توان روستاها را برای مقابله با این حوادث بالا برد. هدف این تحقیق، سنجش تاب آوری محیطی در روستاهای دهستان معجزات است.
روش: در این راستا از روش تحقیق پیمایشی با به کارگیری پرسش نامه استفاده شده است. روایی پرسش نامه با استفاده از نظرات متخصصان و پایایی آن با استفاده از محاسبه آلفای کرونباخ برای ابعاد مختلف تأمین شد. جامعه آماری، ۶۴۱۳ نفر از روستاهای در معرض زلزله دهستان معجزات بوده است که بر پایه فرمول کوکران، شمار نمونه ها ۳۶۲ نمونه انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تحلیل های توصیفی و آزمون های t برای نمونه های مستقل، هم بستگی، فریدمن، تحلیل واریانس یک طرفه و از تکنیک های پرومته و الکتره ۱ استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که تاب آوری اجتماعی روستاها در سطح مطلوب است و افراد بی سواد دارای میانگین تاب آوری اجتماعی بیشتری هستند؛ اما تاب آوری نهادی-سازمانی در سطح تا حدی مطلوب قرار گرفته است. همچنین، بین ابعاد مختلف تاب آوری رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. در بین روستاهای مورد مطالعه روستاهای دوران و رامین، تاب آوری بالا و روستاهای چورزق، سقل طولی، ریحان و باروت آغاجی تاب آوری پایینی داشته اند.
راه کارهای عملی: بهبود بسترهای نهادی و سازمانی و ایجاد رابطه دوطرفه بین سازمان های محلی و مردم روستایی، افزایش مشارکت در بین افراد و بهبود وضعیت زیرساختی روستاها پیشنهاد می شود. بررسی دلایل پایین بودن تابْ آوری روستاها و ارائه راه کار جهت افزایش تاب آوری برای تحقیقات آینده پیشنهاد می شود.
اصالت و ارزش: تاب آوری روستاهای دهستان معجزات برای اولین بار و با تمام ابعاد مورد مطالعه قرار گرفته است و این امر جنبه نوآوری پژوهش است. هم چنین، به دلیل وجود گسل های فراوان در نزدیکی روستاهای مورد بررسی میزان آسیب پذیری روستاها و تاب آوری آن ها در برابر زلزله دارای اهمیت اساسی است.
ارزیابی عملکرد مدیریت نوین روستایی با رویکرد حکمروایی خوب و ارائه راهکارهای بهبود آن در نواحی روستایی (مطالعه موردی: بخش شاهو، شهرستان روانسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی عملکرد مدیران نوین روستایی با رویکرد حکمروایی خوب روستایی و ارائه راهکارهای بهبود آن در میان جوامع روستایی است که به صورت موردی در روستاهای بخش شاهو، واقع در شهرستان روانسر انجام گرفته است.
روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر روش از نوع تحقیقات توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه سرپرستان خانوار روستایی بخش شاهو (۱۰۹۴=N) تشکیل می دهد و با استفاده از فرمول کوکران، ۲۸۵ نفر از سرپرستان خانوار را به عنوان نمونه آماری برآورد شد. ابزار اصلی پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته است که روایی آن با کسب نظرات کارشناسان و استادان دانشگاهی، پس انجام اصلاحات لازم در چند مرحله تأیید شد. جهت بررسی پایایی ابزار مورد استفاده یک مطالعه راهنما در یکی از روستاهای خارج از محدوده مورد مطالعه انجام گرفت و ضریب آلفای کرونباخ حاصل شده (۹۰۱/۰)، نشان دهنده پایابودن ابزار بود.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد میزان رضایت مندی روستاییان بخش شاهو از عملکرد مدیران روستایی با تأکید بر شاخص های حکمروایی خوب روستایی، با میانگین ۸/۲، پایین تر از حد متوسط بوده است و بیشترین میزان رضایت مندی روستاییان از مدیران نوین روستایی به شاخص توافق جمعی با میانگین ۶۱/۳ و انحراف معیار ۰۳/۱ و کمترین میزان رضایت مندی به شاخص مسؤولیت پذیری با میانگین ۰۴/۳ و انحراف معیار ۵۲/۱، تعلق دارد.
محدودیت ها: هزینه بالای تکمیل پرسش نامه ها و عدم همکاری سازمان های مربوطه با محققان از مهم ترین محدودیت های پژوهش حاضر بوده اند.
راهکارهای عملی: یافته های پژوهش نشان داد سه راهکار «نظرخواهی مدیران روستایی از روستاییان در مراحل مختلف برنامه های اجرایی (قبل، حین و بعد از اجرای برنامه ها)»؛ «همکاری و فعالیت بیشتر و دلسوزانه مدیران روستایی در محیط روستا» و «شفاف سازی برنامه ها و امور اجرایی روستا با روستاییان» به ترتیب با ۱۵۴، ۱۳۲ و ۱۲۶ بار تکرار، مهم ترین راهکارهای بهبود وضعیت شاخص های حکمروایی خوب در محدوده مورد مطالعه هستند.
اصالت و ارزش: مدیران نوین روستایی در محدوده مورد مطالعه براساس شاخص های حکمروایی خوب دارای عملکرد مناسبی نبوده و برای اولین بار در کشور، از سوی روستاییان بخش شاهو، بر غلبه بر مشکلات حکمروایی خوب، راهکارهای عملیاتی از سوی روستاییان ارائه شده است.
تحلیل آثار بیمه اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر بر امنیت اجتماعی و احساس تعلق جامعه روستایی ( مورد مطالعه: روستاهای شهرستان بدره- استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت همواره از نیازهای اساسی جوامع بشری بوده است که بدون آن زندگی انسان ها به مخاطره می افتد. بی شک، هیچ عنصری برای پیشرفت، توسعة جامعه و شکوفایی استعدادها مهم تر از عنصر امنیت و تأمین آرامش نیست. درواقع، امنیت پیش زمینة یک اجتماع سالم و احساس امنیت بسترساز توسعة جوامع انسانی است. از این رو، بیمه از راهکارهای اساسی و ارزشمند بشری در ایجاد امنیت، به ویژه امنیت اجتماعی است. این پژوهش با هدف تحلیل آثار بیمة اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر بر امنیت اجتماعی و احساس تعلق جامعة روستایی در روستاهای شهرستان بدره، استان ایلام انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی بوده و داده های مورد نیاز با استفاده از مطالعة میدانی (پرسشنامه) گردآوری شده است. جامعة آماری شامل افراد تحت پوشش بیمة اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر (448 نفر) است که با استفاده از روش کوکران حجم نمونه 207 نفر محاسبه شده و نمونه ها با استفاده از روش تصادفی انتخاب شده است و درنهایت با استفاده از نرم افزار SPSS و استفاده از آزمون تی تک نمونه ای تجزیه و تحلیل شده است. با توجه به نتایج تحقیق، وجود بیمة اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر در منطقة مورد مطالعه برای حمایت از روستاییان ضروری بوده و صندوق بیمه توانسته است اعتماد روستاییان را به خود جلب کند. همچنین، بیمه در ارتقای امنیت اجتماعی و احساس تعلق روستاییان تأثیرگذار بوده است، ولی در شاخص ارتقای امنیت اجتماعی اثر بیشتری داشته است.
عوامل محیطی مؤثر در تحلیل جنسیتی سبک زندگی مورد مطالعه: روستاییان شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با گسترش کاربرد رسانه در زندگی روزمره شاهد شکل گیری نسل جدیدی با سبک های جدید زندگی هستیم. در این دنیای مدرن، سبک های زندگی متفاوتی وجود دارد که مورد توجه صاحب نظران قرار گرفته است زیرا توجه به این مسأله برخاسته از تحولات اجتماعی و فرهنگی است که سهم هر یک از زنان و مردان را در عرصه های مختلف نمایان می کند. سبک زندگی زنان و مردان نیز در بستر دنیای مدرن دچار تغییر و تحولات زیادی شده است. لذا هدف از تحقیق حاضر تحلیل جنسیتی سبک زندگی و عوامل مؤثر بر آن در میان روستاییان شهرستان زنجان بود که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه ی آماری تحقیق شامل روستاییان شهرستان زنجان (جمعیّت فعال 10 سال و بالاتر) می باشد که با استفاده از جدول بارتلت و همکاران (2001)، 250 نفر انتخاب و اطلاعات با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله ی نرم افزار SPSS 20 و AMOS 20 انجام شد. یافته های تحقیق نشان داد: رابطه بین محیط رسانه ای با سبک زندگی برای مردان غیر معنی دار (827/0= ρ ، 020/0= β ) و برای گروه زنان منفی و معنی دار (008/0= ρ ، 405/0-= β ) می باشد. بنابراین نقش تعدیل گری جنسیت در رابطه، محیط رسانه ای با سبک زندگی مورد تأیید قرار می گیرد. هم چنین نتایج نشان داد محیط اجتماعی دارای اثر مثبت و معنی داری بر سبک زندگی برای هر دو گروه مردان (006/0= ρ ، 331/0= β ) و زنان(030/0= ρ ، 335/0= β ) است که با توجه به هم جهت بودن رابطه و معنی داری روابط برای دو گروه فرض تعدیل گری جنسیت در این روابط مورد تأیید قرار نمی گیرد. علاوه بر این نتایج در رابطه با اثر محیط اقتصادی بر سبک زندگی برای دو گروه زنان و مردان نشان داد که اثر محیط اقتصادی بر سبک زندگی برای مردان مثبت و معنی دار (000/0= ρ ، 365/0= β ) ولی برای زنان غیر معنی دار (361/0= ρ ، 127/0= β ) بود، که در این رابطه هم با توجه به معنی داری آن برای یک گروه اما غیرمعنی داری برای گروه دیگر فرض تعدیل کننده متغیّر جنسیت در رابطه بین این دو متغیّر مورد تأیید قرار می گیرد. [1] [1] - مقاله مستخرج از پایان نامه کارشناسی ارشد سهیلا فتحی در رشته توسعه ی روستایی با عنوان ""تحلیل تحولات سبک زندگی و عوامل مؤثر بر آن در میان روستاییان شهرستان زنجان"" به راهنمایی دکتر محمد بادسار و مشاوره دکتر روح اله رضایی و دکتر حسین شعبانعلی فمی است.
تحلیل رابطه ناپایداری منابع آب کشاورزی و توسعه روستایی (مطالعة موردی: سکونت گاه های روستایی پایین دست حوضه زاینده رود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: به دنبال وقوع ناپایداری اقلیمی در دهه ۱۳۸۰ و افزایش بارگذاری بر رودخانه به مرور زمان، در سال های اخیر پدیده ناپایداری منابع آب کشاورزی و یا خشک سالی رخ داده است. وقوع ناپایداری منابع آب کشاورزی آثاری را در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، زیست محیطی و غیره به ویژه در سکونت گاه-های روستایی به همراه داشته است. در این پژوهش، رابطه ناپایداری منابع آب کشاورزی (خشک سالی) و توسعه روستایی در سکونت گاه های روستایی بخش پایین دست رودخانه زاینده رود (شرق اصفهان) مورد بررسی قرار گرفته است.
روش: روش انجام پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر روش کمّی می باشد. براساس فرمول کوکران تعداد پرسش نامه ها از تعداد ۳۳۱۵۳ خانوار روستایی ۳۸۰ نفر برآورد شده که طی تحقیق و براساس محدودیت ها و حذف پرسش نامه های نادرست، تعداد نمونه ها به ۳۲۳ مورد رسید. حجم سکونت گاه های نمونه نیز ۲۵ روستا برآورد شده است. شاخص های اقتصادی، اجتماعی و محیطی در منطقه مورد مطالعه در زمان حاضر نسبت به پیش از وقوع خشک سالی مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه، در نرم افزار SPSS میانگین شاخص های سه گانه پژوهش (اقتصادی، اجتماعی و محیطی) مورد تحلیل قرار گرفته و نتایج جهت سنجش معناداری در آزمون t مستقل تک نمونه ای بررسی شده و در نهایت، با آزمون ANOVA تفاوت معناداری تأثیر خشک سالی در دهستان های مختلف مورد مقایسه قرار گرفته است.
یافته ها: بر پایه نتایج پژوهش و تحلیل پرسش نامه، میانگین مجموع پیامدهای محیطی ناشی از ناپایداری منابع آب ۲۴/۴ بوده، در بعد اقتصادی ۲۳/۴ و در بعد اجتماعی نیز عدد ۰۲/۴ به دست آمده است. بر این اساس، پس از وقوع کم آبی یا خشک سالی، محیط طبیعی و انسانی تحت تأثیر قرار گرفته و توسعه روستایی در ابعاد محیطی، اجتماعی و اقتصادی در محدوده پایین دست رودخانه با اختلال مواجه شده و مسائلی چون کاهش سطح زیرکشت کشاورزی، کاهش درآمد، نشست زمین، فقر، بیکاری، مهاجرت و پیامدهای زیست محیطی و غیره را به دنبال داشته است.
تحلیل توزیع فضایی هزینه و درآمد خانوارهای روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مقاله، بررسی نحوة توزیع هزینه و درآمد خانوارهای روستایی در استان های کشور و تحلیل توزیع فضایی است.
روش: روش تحقیق حاضر برحسب هدف از نوع مطالعات کاربردی و برحسب روش گردآوری اطلاعات از نوع اسنادی است که از داده های مرکز آمار ایران استفاده شده است. به منظور بررسی توزیع فضایی هزینه و درآمد خانوار روستایی از نرم افزار ArcGis۱۰.۲ استفاده شد. در مطالعة حاضر با استفاده از روش فراتحلیلی و بهره گیری از داده های آماری مرکز آمار ایران به بررسی نابرابری های درآمدی خانوارهای روستایی در دورة زمانی ۱۳۹۱-۱۳۷۵ در سطح استان های کشور پرداخته شده است.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد که مقدار هزینة خانوار روستایی از ۱/۵۶ درصد در سال ۱۳۶۵ به ۱/۴۱ درصد در سال ۱۳۸۰ و ۲/۳۱ درصد در سال ۱۳۹۰ در جهت مثبت کاهش یافته است و از طرفی روستاییان با تغییر در الگوی مصرف خود (از هزینة خوراکی به غیرخوراکی و دخانی) از سطح زندگی بهتر و مطلوب تری برخوردار شده اند؛ به طوری که رشد هزینة غیرخوراکی و دخانی به خوراکی و دخانی در سال ۹۱ نسبت به سال ۹۰ حدود ۳۹ درصد بوده است، در حالی که در همین بازة زمانی هزینة خوراکی و دخانی تنها ۳/۲۲ افزایش رشد داشته است. همچنین، طی این دورة زمانی از سهم مشاغل کشاورزی در تأمین منابع درآمدی خانوارهای روستایی کاسته شده و بیشتر به سهم مشاغل غیرکشاورزی و متفرقه افزوده شده است.
راهبردها: براساس یافته های تحقیق می توان گفت بهترین راهبرد برای توزیع فضایی مناسب درآمدها نگرش فضایی به ساختار سکونت گاه های روستایی در حدود و ثغور منطقه ای و یا ناحیه ای، توان مندسازی روستاها و روستاییان، تغییر در نقش دولت (دولت برنامه ریز به دولت تسهیلگر)، ایجاد صنایع تبدیلی و تکمیلی و برنامه ریزی یک پارچه با توجه به توان های مناطق مذکور است.
راهکارهای عملی: می توان به صورت خلاصه به برخی از مهم ترین عوامل مؤثر در بهبود وضع اقتصادی روستاییان اشاره کرد. درگیرکردن روستاییان در بهبودبخشیدن به اوضاع اقتصادی با کمک ها و تسهیلگری های حکومت مرکزی، ایجاد نواحی صنعتی در روستاها با توجه به توان و سطح دانش بومیان، ایجاد مناطق آزاد تجاری در نواحی روستایی مرزی کشور و دادن تعرفه هایی برای تجارت روستاییان مرزنشین و غیره.
اصالت و ارزش:. یافته های این تحقیق با توجه به عوامل دارای اولویت می تواند مورد استفاده و توجه دست اندرکاران و کنشگران این عرصه قرار گیرد.
ارزیابی تأثیر حمل ونقل بر ابعاد مختلف توسعه روستایی (مطالعة موردی: بخش مرکزی شهرستان تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: وجود یا عدم وجود قابلیت دسترسی به سیستم حمل ونقل به عنوان یکی از شاخص های توسعه پایدار می تواند اثرات مختلفی بر تغییرات ارگانیکی و غیرارگانیکی مناطق روستایی داشته باشد. پژوهش حاضر به دنبال بررسی و ارزیابی تأثیر حمل و نقل بر تغییرات اندام وار در روستاهای بخش مرکزی شهرستان تبریز، به عنوان رهیافتی برای برنامه های آینده، کمک در تصمیم گیری ها و برنامه ریزی ها در جهت توسعه ابعاد روستایی خواهد بوده و نیز راهکارهایی جهت ارتقای شبکه حمل ونقل در نواحی روستاهای مورد مطالعه ارائه می دهد.
روش: مطالعه حاضر با توجه به ماهیت موضوع توصیفی– تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی بوده و برای گردآوری اطلاعات از روش های اسنادی و میدانی استفاده شده است. در این پژوهش، ۱۹ روستا که نزدیک ترین فاصله را به شهر تبریز دارند، به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شده اند و با استفاده از فرمول کوکران تعداد ۳۳۱ نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شده است. آن گاه برای هر روستا نسبت یا سهم جامعه نمونه با توجه به نسبت هر روستا به کل جامعه از نظر تعداد جمعیت محاسبه شده است. ابزار مورد استفاده، پرسش نامه می باشد که روایی آن از سوی متخصصان و کارشناسان امر مورد تأیید قرار گرفته و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برابر (۸۳/۰) به تأیید رسیده است.
یافته ها: در این پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS، تأثیر حمل ونقل بر توسعه ابعاد روستایی (اقتصادی، آموزشی، سلامت و رفاه اجتماعی) مورد سنجش قرار گرفت. در ابتدا جهت روشن شدن تفاوت بین روستاهای مورد مطالعه از لحاظ وضعیت حمل ونقل و تغییرات اندام وار از آزمون دانکن استفاده شد. براساس نتایج حاصل از این آزمون، روستاهای مایان سفلی و کندرود در جایگاه نخست و روستاهای کرجان و اسکندر در جایگاه آخر قرار گرفته اند. شایان ذکر است که بین توسعه حمل ونقل روستاها و جمعیت رابطه قوی و معناداری وجود دارد. درباره ارتباط بین وضعیت حمل ونقل و توسعه روستایی در ابعاد مختلف، ضریب هم بستگی پیرسون نشان داد که بین وضعیت حمل ونقل و تغییرات اندام وار روستاها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. در ادامه مدل رگرسیونی گویای آن است که قابلیت دسترسی به حمل ونقل روستایی موجب تغییرات اندام وار (اشتغال و رونق اقتصادی، آموزش، سلامت و رفاه اجتماعی) در نواحی روستایی مورد مطالعه شده است؛ به طوری که حمل ونقل در تغییرات اندام وار روستاهای بخش مرکزی شهرستان تبریز ۴۸ درصد تأثیر مثبت داشته است.
اصالت و ارزش: با توجه به اهمیت و نقش سیستم حمل ونقل در توسعه و تغییرات اندام وار روستایی، این مبحث نسبت به دیگر مباحت روستایی کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است. بنابراین در محدوده مورد مطالعه اولین تحقیقی است که صورت گرفته است. با توجه به پتانسیل و ظرفیت ها فراوانی که استان آذربایجان شرقی به خصوص روستاهای شهرستان تبریز دارند، نتایج این تحقیق می تواند مؤثر واقع شود و راه گشای بسیاری از مشکلات روستاییان باشد.
بررسی قابلیت های گردشگری روستایی در استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی پیامدهایی در محیط روستا دارد که هر کدام از آنها تأثیراتی مستقیم و غیرمستقیم را بر جوامع روستایی و ساکنان محلی برجای می نهد. عمده پیامدهای گردشگری روستایی مرتبط با اقتصاد روستایی است که در کنار کارکرد اصلی روستا برآمده از اقتصاد وابسته به زمین نمایان می شود. در این بین، استان خراسان رضوی با برخورداری از گونه های مختلف روستاهای دارای سکنه با توجه به عوامل محیطی، اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی، قابلیت بالایی را در زمینه گردشگری داراست که در بررسی های میدانی، 59 روستای دارای قابلیت های گوناگون شناسایی شدند. در مطالعه حاضر، این روستاها در قالب محصول گردشگری و بازار تقاضای گردشگری روستایی مورد بررسی قرار گرفتند و گونه شناسی جاذبه های گردشگری روستایی مشخص شدند همچنین، با توجه به شاخص ها ، قابلیت های گردشگری روستایی در این منطقه در چارچوب مدل SWOT - MS بررسی شد. بر پایه نتایج پژوهش حاضر، محدوده مطالعاتی دارای حداکثر قوت (جذابیت منطقه) و حداکثر ضعف (وضعیت ساختاری منطقه) بود؛ و با این همه، در چارچوب تهدیدها، عوامل خارجی چندان تأثیرگذار نبودند. از این رو، باید در قالب راهبرد تهاجمی، با استفاده از نقاط قوت گردشگری روستایی در محدوده مورد مطالعه، در راستای گسترش بازار تقاضای گردشگری اقدام شود.
تعیین کننده های عملکرد تعاونی های تولید روستایی در جنوب استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیمایش حاضر با هدف تحلیل عوامل مؤثر بر عملکرد تعاونی های تولید روستایی در جنوب کرمان انجام شد. جامعه آماری پژوهش 13 تعاونی تولید روستایی فعال بود که بر اساس روش نمونه گیری بحرانی یک تعاونی موفق انتخاب شدند و بر 50 عضو آن مطالعه شد. ابزار پژوهش، پرسش نامه ای محقق ساخته بود که روایی ظاهری و محتوایی آن را صاحب نظران تأیید کردند. پایایی پرسش نامه نیز با انجام مطالعه ای پیش آهنگ و محاسبه آلفای کرونباخ (819/0- 746/0) به دست آمد. داده ها با نرم افزار آماری SPSS19 تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها نشان داد عملکرد کل تعاونی تولید روستایی مطالعه شده در سطح نسبتاً مطلوبی (40/3) است. یافته های حاصل از واکاوی مقایسه ای عملکرد تعاونی تولید روستایی و نیازهای خدماتی کشاورزان نیز از سازگاری و تطابق نسبی فعالیت های خدماتی تعاونی با نیاز کشاورزان عضو حکایت داشت. علاوه بر این، یافته های رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که مؤلفه های اعطای رایگان ماشین آلات کشاورزی، نحوه برخورد با اعضا، میزان تحصیلات اعضا و هیئت مدیره، تخصیص اعتبارات و وام به تعاونی، و رضایت شغلی مدیرعامل به عنوان تعیین کننده های مهم و معنادار در پیش بینی عملکرد تعاونی تولید روستایی شناسایی شدند. مدل رگرسیونی می تواند 5/74 درصد از واریانس عملکرد تعاونی را تبیین کند.
بررسی میزان سرمایه اجتماعی جهتِ نوسازی بافت فرسوده شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی با شامل شدن ارزش هایی چون اعتماد و مشارکت و همبستگی در پهنه سکونتی، مفهومی است که در فرآیند نوسازی شهری در دهه های اخیر اهمیتی ویژه یافته است. هدف این پژوهش سنجش میزان سرمایه اجتماعی و بررسی ارتباط بین سرمایه اجتماعی با الگوی مداخلات کالبدی و انگیزه تداوم سکونت از یک سو و نوع و میزان رابطه میان سرمایه اجتماعی با افزایش مشارکت و سرعت در اجرای طرح های نوسازی شهری می باشد. این تحقیق به شیوه پیمایشی و با رویکرد توصیفی - تحلیلی انجام شده است. ابزار سنجش در این تحقیق پرسش نامه می باشد. با استفاده از منابع کتابخانه ای به طرح مبانی نظری اقدام شده است. جامعه آماری کلیه ساکنان(سرپرستان خانوار) بافت فرسوده شهر زنجان به تعداد 46150 نفر است. نمونه گیری با روش چندمرحله ای و تصادفی انجام شده و تعداد نمونه با فرمول کوکران 330 نفر انتخاب شده است. نتایج تحقیق نشان داد که ساکنان بافت فرسوده شهر زنجان دارای میزان سرمایه اجتماعی بالاتر از حد متوسط، تقریباً در همه مؤلفه های آن هستند. همچنین معناداری بالای رابطه میان متغیرهای سرمایه اجتماعی، با نوسازی بافت فرسوده شهری را نشان می دهد. هنوز ساکنان بنا به عوامل مختلف از جمله: بی اعتمادی به بدنه مدیریت شهری، عدم تقویت و برنامه ریزی بر روی متغیرهای تأثیرگذار مورد نیاز با تردید و دودلی به مسئله نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده شهری می نگرند. که لزوم برنامه ریزی در این حیطه را گوشزد می نماید.
نگرش عشایر به پیامدهای اجتماعی خشکسالی و عوامل مؤثر بر آن: مورد مطالعه عشایر منطقه دریلا در شهرستان گچساران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرور مطالعات خشکسالی در جامعه عشایری نشان می دهد رفتار عشایر در مواجهه با خشکسالی تحت تأثیر نگرش آنها به این پدیده است. از این رو، پژوهش حاضر به دنبال بررسی نگرش عشایر به پیامدهای اجتماعی خشکسالی و شناسایی سازه های مؤثر بر آن بود که از روش کمّی پیمایش استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ای محقق ساخته بود که جامعه آماری آن را عشایر منطقه دریلا (200 خانوار) در شهرستان گچساران تشکیل دادند. حجم نمونه مورد پژوهش بر اساس جدول بارتلت و همکاران، 132 خانوار تعیین و به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده با انتساب متناسب توزیع شد. روایی پرسش نامه با به کارگیری پانلی از متخصصان مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن نیز با انجام مطالعه ای راهنما در خارج از جامعه آماری و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (73/0- 61/0) تأیید شد. یافته ها نشان داد، نگرش عشایر نسبت به خشکسالی منفی است. آنها خشکسالی را پدیده ای ویرانگر، لیکن قابل کنترل ارزیابی نموده اند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد، متغیر آگاهی نسبت به خشکسالی، بیشترین اثر مستقیم معنی دار و مثبت را بر نگرش عشایر نسبت به خشکسالی داشت. وضعیت مشابهی نیز برای متغیرهای تعداد دام و تعداد افراد خانوار مشاهده شد. این در حالی است که متغیرهای ظرفیت پروانه چرا و هنجار ذهنی هر دو اثر معنادار مستقیم لیکن منفی بر نگرش نسبت به خشکسالی داشتند. در پایان بر اساس یافته های پژوهش، سرمایه گذاری های حمایتی دولت با هدف گسترش فعالیت های مزرعه محور توصیه می گردد.
نقش نمادهای گردشگری در توسعه نواحی روستایی (مطالعة موردی: باغ تاریخی نشاط روستای تقی آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی نقش نمادهای گردشگری و نقش موقعیت گردشگری باغ نشاط (به عنوان یک اثر شاخص تاریخی- فرهنگی) در توسعه روستای تقی آباد شهرستان فیروزه می باشد.
روش: روش تحقیق پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات تحقیق از طریق منابع اسنادی و مطالعات پیمایشی به دست آمده است. بر این اساس، با توجه به جامعه آماری که حدوداً ۲۰۰۰۰ نفر را شامل می شود، نمونه گیری تصادفی به عمل آمده و تعداد ۲۵۰ نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که با توجه به مقدار ضریب کای اسکوار (۴۲۴/۱۵) که در سطح خطای کم تر از ۰۱/۰ معنی دار است، می توان با اطمینان ۹۹/۰ درصد گفت که ارزیابی پاسخ گویان از آثار گردشگری در سه حوزه اجتماعی، اقتصادی و کالبدی متفاوت است. طبق نتایج، آثار کالبدی گردشگری (۱۲/۲) در منطقه مورد مطالعه مؤثرتر از آثار اجتماعی– فرهنگی (۹۳/۱) و اقتصادی (۹۴/۱) است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مرمت و احیای باغ نشاط می تواند به عنوان نماد و برند گردشگری منطقه نقش مهمی در توسعه روستای تقی آباد در زمینه های مختلف اقتصادی، فرهنگی و کالبدی داشته باشد.
محدودیت و راه برد: متکی بودن اعداد به نظرات پاسخ دهنده و یک دست نبودن پاسخ ها و عدم ادبیات موضوع قوی از محدودیت های این تحقیق می باشد.
راه کارهای عملی: نیاز است تا از ابزارهای ثبت در صنعت گردشگری روستایی استفاده شده و در ارتباط با توسعه مناطق، ابزارهای گردشگری آن کاملاً مشخص شود.
اصالت و ارزش: کاربرد این مقاله برای برنامه ریزان صنعت گردشگری و حفظ میراث فرهنگی است تا ضمن احیا و حفظ آثار ملی به رونق صنعت گردشگری و توسعه روستایی منجر شود.
ارزیابی عوامل اثرگذار در بهبود عملکرد شرکت های تعاونی تولید روستایی در شهرستان سوادکوه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره هشتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
577 - 590
حوزههای تخصصی:
توجه به تعاونی های تولید روستایی می تواند نقش بسیار مؤثری در اقتصاد هر روستا و پیرو آن اقتصاد بخش کشاورزی در کشور داشته باشد. برپایی چنین تشکل هایی در دنیای امروز جایگاه ویژه ای در اقتصاد جهانی دارد. بنابراین هدف از این تحقیق بررسی عوامل مؤثر در افزایش عملکرد شرکت های تعاونی روستایی شهرستان سوادکوه در استان مازندران است. روش تحقیق حاضر پیمایشی است که برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسش نامه محقق ساخت استفاده شد. متخصصان، روایی سؤالات آن را تأیید کرده اند و پایایی پرسش نامه با ضریب آلفای کرونباخ برای بخش های مختلف محاسبه شد که میزان آن به طور متوسط 87/0 به دست آمد. جامعه آماری تحقیق دو گروه شامل اعضا و ارکان مدیریتی شرکت های تعاونی روستایی به ترتیب 10257 و 65 نفر بوده اند. از بین آن ها ابتدا با استفاده از جدول کرجسی مورگان حجم نمونه ها به ترتیب 373 و 56 تن تعیین شد. با استفاده از روش نمونه گیری انتساب متناسب و تصادفی نمونه های مدنظر انتخاب شدند. در تجزیه وتحلیل داده ها از ضرایب همبستگی اسپیرمن و پیرسون همچنین از روش رگرسیون چندمتغیره به روش گام به گام استفاده شده است. بر اساس یافته ها، شناخت وظایف و اهداف های تعاونی، همدلی بین اعضا و ارکان مدیریتی تعاونی روستایی، حمایت ها و مساعدت های اداره تعاون استان، ارتباط تعاونی روستایی با سازمان های مرتبط، اتحادیه های قوی تعاونی روستایی در منطقه، مشارکت پذیری بین اعضا و حمایت های قانونی دولت، اثر مثبتی بر عملکرد تعاونی های روستایی شهرستان سوادکوه دارند.
پیش بینی استفاده از کلاه ایمنی در بین کشاورزان موتورسوار با استفاده از مدل های روان شناسی در شهرستان شوشتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره هشتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
675 - 688
حوزههای تخصصی:
در بین کاربران جاده ای، موتورسواران همواره به دلیل محتمل شدن بیشترین خسارت ها، به عنوان کاربران پرخطر راه ها خوانده می شوند. در ایران تعداد موتورسواران کشته شده 8/23 درصد از کل کشته شدگان ترافیکی را تشکیل می دهد. از این رو، هدف این تحقیق بررسی عوامل مؤثر بر نیت استفاده از کلاه ایمنی در بین کشاورزان موتورسوار است. این مطالعه از مدل اعتقاد سلامت و نظریه اصلاح شده رفتار برنامه ریزی شده با دو متغیر جدید هویت و عادت به عنوان تعیین کننده های نیت استفاده کرده است. برای جمع آوری داده ها پیمایش در شهرستان شوشتر در جنوب غربی ایران انجام شد (N=220). پایایی و روایی ابزار پژوهش بررسی و تأیید شد. داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل شدند. خودکارآمدی در مدل اعتقاد سلامت و هویت خود، کنترل رفتار درک و عادت در نظریه رفتار برنامه ریزی شده پیش بینی کننده های معنی دار از نیت افراد بودند، درحالی که نگرش و هنجارهای ذهنی تأثیر معناداری بر نیت نداشتند. یافته های این مطالعه از مدل اعتقاد سلامت حمایت اولیه ای ارائه داده است و مدل توسعه یافته به عنوان چارچوبی کارآمد برای بررسی استفاده از کلاه در میان کشاورزان ایران تأیید شد.
ارزیابی تأثیرات سدّ ژاوه بر مناطق روستایی هم جوار؛ شهرستان سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: مطالعه حاضر به ارزیابی تأثیرات محیطی، اقتصادی و اجتماعی سدّ ژاوه در استان کردستان تا سال ۱۳۹۳ و آبگیری آن در آینده پرداخته است. روش: ارزیابی نگرش ساکنین مناطق روستایی واقع در حوضه سد، نسبت به تأثیرات احداث آن تا زمان مطالعه و آبگیری آن در آینده، جداگانه صورت گرفته و داده ها با تکمیل پرسش نامه و مصاحبه با ۲۵۰ سرپرست خانوار از ۱۳ روستای نمونه، گردآوری شده است. یافته ها/نتایج: آسیب پذیری های ادراک شده اقتصادی و محیطی احداث سد، متوجّه وضعیت معیشتی و دارایی ها و منابع محیطی تولید کشاورزی روستاها بوده و با افزایش فاصله از سد، افزایش جمعیت و افزایش مقدار زمین، بیشتر ارزیابی شده است. به عبارتی، ساکنین برخوردارتر از مواهب و منابع محیطی، احداث سدّ ژاوه را مخاطره ای برای دیرپایی سکونت پذیری اکوسیستم سکونتگاهی و پایداری نظام معیشتی خود ارزیابی کرده و بیش از منافع آب سد، آسیب های آن را متوجّه خود دانسته اند. باوجوداین، همچنان حسّ تعلّق و انگیزه ماندگاری ساکنین آسیب ناپذیر باقی مانده است. نتیجه گیری: مدیریت پایدار منابع محدود آب کشاورزی، با توجّه به فزایندگی تقاضا و رخداد کم آبی های گسترده، ضرورتی اجتناب ناپذیر برای کشور به حساب می آید. سدسازی برای ذخیره منابع محدود آب، بالقوّه می تواند امکان استفاده کارآمدتر از آنها را فراهم نماید. امّا اجرای غیراصولی و بدون ارزیابی های همه جانبه از پیامدهای آن به ویژه برای جوامع هدف، اکوسیستم های محیطی و انسانی را از فواید آب های سطحی محروم کرده و پیامدهای ناگواری برای آنها خواهد داشت.
ارزیابی تأثیر خشکسالی بر وضعیت اقتصادی و معیشت خانوارهای روستایی در واحدهای بهره برداری مشاع: مطالعه موردی شهرستان فسا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی تأثیر خشکسالی بر وضعیت اقتصادی و معیشت خانوارهای روستایی در تعاونی های مشاع بود و بدین منظور، آزمون تأثیر خشکسالی بر وضعیت اشتغال، عملکرد تولید، هزینه های تولید و رضایت از درآمد در قالب چهار فرضیه صورت گرفت. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری آن شامل 248 تعاونی مشاع شهرستان فسا بود که به صورت تمام شماری، همه سرمشاع ها مورد پرسشگری قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. برای آزمون فرضیات، از آماره ویلکاکسون استفاده شد. نتایج نشان داد که خشکسالی تأثیرات منفی بر وضعیت معیشت خانوارهای عضو تعاونی های مشاع داشته، به گونه ای که مقدار آماره ویلکاکسون برای هر چهار بعد در سطح خطای کمتر از 05/0 حاکی از تفاوت معنی دار وضعیت معیشت بعد از خشکسالی نسبت به قبل از آن است.
تحلیل ابعاد اثرگذاری طرح های نوسازی و بهسازی مسکن بر کیفیت محیط روستا (منطقه مورد مطالعه: دهستان حومه شهرستان شیروان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اﻣﺮوزه آﮔﺎﻫی از اﻣکﺎﻧﺎت و ﺗﻨﮕﻨﺎﻫﺎی ﻧﻮاﺣی روﺳﺘﺎیی و ﺗﺤﻠیﻞ آن ها در ﻓﺮایﻨﺪ برنامه ریزی توسعه روﺳﺘﺎی ی اﻫﻤیﺖ ﺑﺴﺰایی دارد و ﻧﻮﻋی ﺿﺮورت ﺟﻬﺖ ارائه ﻃﺮح ها و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪهای ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻣﺤﺴﻮب می شود. در این راستا طرح های متنوعی در قالب برنامه های توسعه روستایی به اجراء گذاشته شده است که طرح های بهسازی و نوسازی روستایی یکی از مهم ترین این طرح ها در کشور می باشد. اما آنچه مهم است تأثیر طرح های توسعه و آثار آن در بلندمدت بر کیفیت محیطی روستا می باشد. هدف پژوهش حاضر ارزیابی تأثیرات ناشی از طرح های بهسازی و نوسازی مسکن بر کیفیت محیطی روستاهای دهستان حومه شهرستان شیروان با حدود 22 نقطه روستایی می باشد. روش انجام این تحقیق توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری این تحقیق را دریافت کنندگان وام بهسازی و نوسازی مسکن روستایی تشکیل می دهند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 203 نفر برآورد گردی د که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدن د. پس از طراحی پرسشنامه براساس شاخص ها و متغیرهای مستخرج از ادبیات نظری تحقیق و تأیید روایی و سنجش پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (80 درصد)، پرسشنامه ها تکمیل و در محیط SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از یافته های تحقیق نشان می دهد طرح های بهسازی و نوسازی روستایی تأثیرات قابل توجهی در شاخص های کیفیت محیط نظیر ماندگاری (01/3)، افزایش استحکام مساکن (01/3)، افزایش حس امنیت (95/2) داشته است. براساس مدل تحلیل مسیر بعد اقتصادی با اثرات کل 659/0 بیش ترین تأثیر و بعد اجتماعی با اثرات کل 450/0 کم ترین تأثیر را بر روی سطح کیفیت محیط کل جامعه آماری روستاهای دارای طرح بهسازی و نوسازی داشته اند.
بررسی راهکارهای بومی مدیریت مخاطرات طبیعی فعالیت های زراعی روستایی با تاکید بر (سرمازدگی، سیل و خشکسالی) مطالعه موردی: شهرستان رازوجرگلان
حوزههای تخصصی:
جوامع انسانی، همواره با بلایای طبیعی متعددی نظیر سرمازدگی، سیل ، خشکسالی، و ... مواجه بوده این بلایا موجب تخریب منابع درآمد مردم می شوند و امکانات زیستی و مراکز فعالیتی آنان را از بین می برندکه موجب آسیب های اقتصادی و فیزیکی نیز می شود. جوامع روستایی و فعالیت های تولیدی آنها (بخصوص زراعت) نیز به دلیل ارتباط تنگاتنگ با محیط طبیعی، ماهیت عوامل اصلی تولید، کار در فضای باز و داشتن توان محدود، از دیرباز در معرض تهدید بیشتر این نیروهای مخرب طبیعی قرار داشته اند. لذا ساکنان هر منطقه به تجربه، اقداماتی را در جهت کاهش آثار زیان بار این نیروها بر جوامع خود صورت داده اند و با اثرات این محدودیت ها و حوادث غیر مترقبه مقابله کرده اند. بطوریکه اقدامات آنها موجب شده است که توانمندی بیشتری در برابر بلایای طبیعی پیدا کنند بکارگیری دانش بومی و احیای مجدد این دانش ارزنده می تواند گامی مفید در پیشبرد اهداف توسعه پایدار محسوب شود. در مقاله حاضر سعی بر شناسایی راهکارهای بومی مقابله با مخطرات (سرمازدگی، خشکسالی، سیل) فعالیت های زراعی شده است. روش گردآوری مطالب به دو صورت میدانی و از طریق مصاحبه برای شناسایی راهکارهای بومی با تعدادی از افراد باتجربه خصوصاً کشاورزان خبره، در سطح بخش جرگلان شهرستان رازوجرگلان صورت گرفته، که در این مطالعات، مبنا استفاده از روش ها و رهیافت های تحقیق کیفی مانند ارزیابی مشارکتی روستایی (PRA) بوده است. در ادامه در این پژوهش، برای بیان و توصیف رابطه و همبستگی میان متغیر مستقل(دانش بومی) و متغیر وابسته میزان خسارت ناشی از بحران (سیل، خشکسالی، سرمازدگی) از روش تحقیق توصیفی- همبستگی استفاده شده است. n=213)) جامعه آماری زارعان روستاهای شهرستان رازوجرگلان بودند. که غالب پرسشنامه به صورت دو قسمت بوده است قسمت اول شامل مخاطرات محیطی و میزان خسارت مخاطرات محیطی بر فعالیت های زراعی، قسمت دوم شامل راهکارهای بومی مقابله با بحران های محیطی شناسایی شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که استفاده از دانش بومی موجب کاهش آسیب های ناشی از بلایای طبیعی در روستاها می شود و باعث فرایند پیشگیری و آمادگی در برابر مخاطرات طبیعی (سرمازدگی، سیل ، خشکسالی) و نیز آمادگی و مقابله آنها را بهبود بخشد. همچنین در صورت تلفیق با دانش مدرن، ارتقای کارایی دانش مدرن را نیز به دنبال خواهد داشت.
تحلیل نگرش کارشناسان دربرابر مزایا و معایب کار کودکان روستایی در فعالیت های کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باتوجه به نقش و جایگاه کودکان در فعالیت های کشاورزی، پژوهش حاضر به دنبال تحلیل نگرش کارشناسان دربرابر مزایا و معایب کار کودکان روستایی در فعالیت های کشاورزی است. این پژوهش با استفاده از روش کیو انجام شد. جامعه مطالعه حاضر را کارشناسان مرکز بهداشت سیدیعقوب دهستان ماهی دشت و کارکنان کمیته امداد شهرستان کرمانشاه تشکیل دادند که درمجموع، شانزده نفر کارشناس با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. یافته ها حاکی از آن بود که گروه اول معتقد بودند کارکردن، فرصت بچگی کردن را از کودک می گیرد. گروه دیگر بر این باور بودند که کارکردن باعث می شود کودک سر کلاس درس تمرکز لازم را نداشته باشد و فرهنگ منطقه را تقویت می کند. این در حالی است که گروه سوم، کارکردن کودکان در فعالیت های کشاورزی را عاملی برای مسئولیت پذیری کودک در آینده تصور می کردند. گروه چهارم معتقد بودند کارکردن باعث می شود کودک مستقل و به بیماری های مفصلی مبتلا شود. گروه پنجم نگاه متفاوتی به کار کودکان داشتند و معتقد بودند کارکردن باعث می شود کودک ازنظر جسمانی چالاک و ازنظر روحی افسرده شود. می توان این چنین گفت که پدیده کار کودکان در محیط های روستایی با ماهیت روستانشینی عجین شده است. کارکردن کودکان و کمک به امور اقتصادی خانه و خانواده، از موضوع های بدیهی فرهنگ روستانشینان است؛ اما در این زمینه، می توان از دریچه نوع کارهای واگذارشده، سن شروع، کمّیت و کیفیت کار و حقوق کودکان کار وارد عمل شد.
نقش صنایع کوچک در توسعه اقتصادی- اجتماعی نواحی روستایی مورد: بخش مرکزی شهرستان فریمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به ضرورت توسعه فعالیت های غیرزراعی از جمله صنایع در نواحی روستایی ، صنایع کوچک به عنوان راهبردی جدید در توسعه روستایی و یکی از راه های دستیابی به کاهش شدت فقر و بیکاری، جلوگیری از مهاجرت روستاییان و تعدیل شکاف موجود بین درآمد خانوارهای روستایی و شهری مورد توجه است. در این مقاله تلاش گردیده تا به بررسی نقش صنایع کوچک در توسعه اقتصادی- اجتماعی نواحی روستایی بخش مرکزی شهرستان فریمان پرداخته شود. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق شامل 1587 نفر از خانوارهای روستایی ساکن در بخش مرکزی فریمان بوده که براساس فرمول کوکران، نمونه ای به تعداد 270 نفر از سرپرستان خانوار انتخاب شده است و از این تعداد به روش تخصیص متناسب، 153 خانوار از شاغلان در بخش صنعت و 117 خانوار از شاغلان در سایر بخش ها به صورت تصادفی سیستماتیک انتخاب گردید. داده های حاصل از پژوهش، با استفاده از نرم افزار SPSS و به کمک آزمون های آماری پارامتریک و ناپارامتریک تجزیه و تحلیل شده است. نتایج نشان داد صنایع کوچک با ایجاد فرصت های شغلی جدید، تداوم شغلی ، افزایش درآمد ، تمایل برای ماندگاری در روستا، کاهش مهاجرت به شهر و افزایش سطح تحصیلات در فرآیند حصول توسعه اقتصادی روستاهای مورد مطالعه نقش داشته است. همچنین اینکه، صنایع کوچک در پنج متغیر درآمد، ایجاد فرصت های شغلی جدید، تداوم شغلی، بیمه و انگیزه ماندگاری، بیشترین تأثیرات را در نواحی روستایی منطقه مورد مطالعه داشته است.