فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۲٬۴۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
Purpose- Since the rural unemployment rate has increased and rural dwellers suffer from the shortage of the basic requirements of life due to the lack of livelihood sustainability, it is important to address the significant role of Sustainable Livelihood in rural areas, particularly, regarding female household heads or women with unfit providers. Therefore, the present study has aimed to examine the factors that determine the SL of the afore-said women who have the membership of rural microcredit funds in Ghaemshahr County. Design/Methodology/approach- The data have been collected through a census with a sample of the female household heads and the women with unfit providers who are the clients of 30 microcredit funds in rural areas of Ghaemshahr County, Mazandaran Provice. (n=170). The data were collected through a researcher-made questionnaire, which was divided into two main sections of SL evaluation and the significant factors affecting the SL developed into 11 categories. The validity of the research tool was determined by the expert panels while the Cronbach’s alpha test determined the level of reliability. In order to analyze the data,the researchers employed SPSS25 and Smart PLS3 to obtain descriptive and inferential statistics. Findings- The results of the current study indicate that the personality, economic, support/service and cultural factors, respectively, with the path coefficients of 0.361 and 0.344, 0.291 and 0.266 had positive impacts on the SL of the aforesaid women. However, the first two factors had the confidence interval of 99% while support/service and cultural factors earned 95% confidence interval. Moreover, the results of the structural equation indicated that the factor of support/service had more impact on these women’s level of SL than other factors. Research limitations- One of the main limitations was the difficulty in identifying and accessing research population and the unbalanced distribution of microcredit funds in Ghaemshahr County. Practical Implications- There are several strategies that affect the ever-growing SL of female household heads, including government-supported facilities and low-yield financial services with the aim of enhancing fast-growing job opportunities, encouraging creative ideas and activities and entrepreneurships in rural areas, certain specialties, professional marketing for rural products and guaranteeing their dealership. Originality/value- The results of the present study can help the associated organizations and developers to focus on the accessibility and achievements of the predetermined objectives of the funds and financial services that address women’s activities -women financial services, especially, the ones that creates fast-growing job opportunities. Given the current financial problems, the present study has aimed to improve women’s SL.
تحلیل فضایی عرصه های روستایی مستعد گردشگری کشاورزی مورد: شهرستان رودسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های تنوع بخشی اقتصاد روستایی شکل دادن به گردشگری کشاورزی است. در این رابطه مرغوب ترین فضاها با ساختارهای مناسب و توانمند محیطی است که در معنای سازگاری، مطلوب با شرایط طبیعی تعریف شده و کاربری مناسب را با توان سرزمین نشان داده است . اینکه کدامیک از روستاها مستعد تحقق گردشگری کشاورزی هستند، نیازمند بررسی عناصر کیفیت بخش محیط است. بر این اساس هدف اصلی پژوهش حاضر اولویت بندی روستاها با توجه به اثرگذاری مؤلفه های کیفیت محیطی در توسعه گردشگری کشاورزی در شهرستان رودسر بوده است. جامعه آماری شامل مدیران محلی روستاها و کارشناسان متخصص و 16 روستا از 382 دارای سکنه شهرستان رودسر با شیوه هدفمند به عنوان محدوده مورد مطالعه انتخاب شدند. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و توزیع قضاوتی بین 70 نفر مورد تجزیه و تحلیل گردید و با استفاده از مدل کمّی تاپسیس، روستاهای مستعد گردشگری کشاورزی شناسایی واولویت بندی شدند. نتایج نشان داد که گسترش فعالیت های بخش گردشگری و حضور گردشگران در ایام گوناگون سال در نواحی برخوردار از جاذبه های طبیعی و انسانی، سبب افزایش فرصت های شغلی و افزایش درآمد مردم محلی در شهرستان رودسر شده است. همچنین در بین روستاهای مورد مطالعه روستای قاسم آباد، زیاز، لیما، شوک و سجیران، بالاترین اولویت و امتیاز را کسب نمودند که نشان می دهد دارای کیفیت محیط مطلوب، شرایط مناسب برای اجرای موفق گردشگری کشاورزی و در نهایت توان های لازم برای توسعه گردشگری روستایی را با حفظ ابعاد پایداری محیط برخوردارند.
بازکاوی رابطه اقتصاد فضا و سازمان سیاسی فضا مورد: روستا های مرزی سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان سیاسی فضا، یکی از وجوه جغرافیایی و مدیریتی است که با بررسی و آمایشِ ابعاد و شاخص های آن، می توان مطلوبیت و عدم مطلوبیت سیاست های اقتصادی در مکان های جغرافیایی را تحلیل کرد. با توجه به اهمیت استراتژیک مناطق مرزی و به ویژه مقیاس فضایی روستا های مرزی، پژوهش حاضر کوشیده است تا به تحلیل فضایی شاخص های اقتصادی-رفاهی در روستا های مرزی واقع در 9 شهرستان زابل، زابلی، زاهدان، زهک، سیب و سوران، سرباز، سراوان، خاش و هیرمند در استان سیستان و بلوچستان بپردازد. پژوهش حاضر، ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت، عِلّی-مقایسه ای است. برای رتبه بندی و سطح بندی روستا های مرزی واقع در شهرستان های استان ازلحاظ میزان برخورداری از شاخص های اقتصادی-رفاهی، از روش تصمیم گیری چندمعیاره و تکنیک های Z-score استفاده شده است. نتایج این پژوهش، نشان می دهد که روستا های مرزی شهرستان زاهدان باوجود شناسایی به عنوان گزینه ی برخوردار، همبستگی ضعیفی (0.269) در تناسب با جمعیت دارد. این همبستگی ضعیف، نشانگر می دهد که توزیع فضایی امکانات اقتصادی-رفاهی در روستا های استان سیستان و بلوچستان با نیاز های جمعیتی نواحی مختلف آن همخوان نیست . همچنین، با توجه به عدم تناسب در توزیع فضایی شاخص های اقتصادی-رفاهی، می توان نتیجه گرفت که سازمان سیاسی فضا در استان سیستان و بلوچستان ازنظر برنامه ریزی و سیاست گذاری اقتصادی و توزیعی، ناکارآمد بوده است.
نقش عوامل مکانی- فضایی در توسعه گردشگری مذهبی سکونتگاه های روستایی (مورد مطالعه: حوزه نفوذ گردشگاهی کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر مبنای اصول علم جغرافیا، بین دو عنصر مهم مکان - فضا و کارکردهای انسانی اثرات متقابل رو به تزایدی حکمفرما است. در واقع، ادراک انسان از شرایط محیطی بر تصمیمات و رفتارهای او اثرگذار می باشد. تحقق رفتارها موجب خلق شرایط جدیدی خواهد بود که تصویری نو از محیط به نسل حاضر و آینده ارائه می کند. وظیفه بسیاری از علوم دخیل در برنامه ریزی توسعه، کمک به ایجاد شرایط مکانی- فضایی مطلوب برآمده از تلاشی منسجم ، هم افزا و مکمل است. در این میان، علم جغرافیا توانسته است به دلیل اشراف نسبی بر شرایط و مسائل محیطی، نقش مفیدی ایفاء نماید، به ویژه در زمینه توسعه گردشگری که در جهان امروز به دلیل ابعاد و اثرات مکانی- فضایی روبه گسترش آن، از اهمیت زیادی برخوردار شده است. تحقیق حاضر به بررسی نقش عوامل مکانی- فضایی بر توسعه گردشگری مذهبی در نواحی روستایی کلان شهر مشهد با هدف کاربردی و در قالب روش توصیفی– تحلیلی پرداخته است. متغیر وابسته تحقیق، (گردشگری مذهبی) متشکل از 9 مؤلفه و متغیر مستقل، (عوامل مکانی- فضایی) شامل 7 مؤلفه به تفکیک عوامل تغییرپذیر و تغییرناپذیر هستند. پس از کاربرد الگوی راپرت برای تعیین حوزه نفوذ گردشگری مشهد 10 روستا به عنوان نمونه انتخاب گردید و حجم نمونه طبق فرمول کوکران 196 نفر تعیین شد. واحد تحلیل پژوهش، "روستا" و اطلاعات به دست آمده از ابزار پرسشنامه با استفاده از روش های تحلیل آماری در نرم افزار SPSS مورد بررسی قرار گرفته اند. یافته ها نشان می دهد که با بهبود عوامل مکانی- فضایی، خصوصاً عوامل تغییرپذیر شاهد توسعه بیشتر گردشگری مذهبی به میزان 0.82 خواهیم بود. با توجه به نتایج تحقیق توسعه عوامل تغییر پذیری مانند کیفیت راههای دسترسی به بقاع متبرکه و خدمات بر توسعه گردشگری مذهبی اثرگذار است.
تحلیل نقش موقوفه های زهان در توسعه پایدار روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
39 - 50
حوزههای تخصصی:
روستاشهر زهان در منطقه قاینات دست کم از عهد صفوی به بعد موقوفه های مهمی داشته است که در توسعه روستا به لحاظ فرهنگی، آموزشی و رواج برخی هنجارهای اجتماعی موثر بوده است. توجه به نسخ کتب مورد توجه مدرسه علمیه، وقف کتاب بر آن مدرسه، ساخت و تعمیر مسجدجامع و مساجد محلات مختلف، وقف بر مخارج بناهای عام المنفعه نظیر حمام و غسال خانه و نیز توجه به فقرا و غرباء همگی حکایت از جایگاه شایسته موقوفه ها در توسعه روستایی زهان دارد. نکات اجتماعی مطرح شده در وقف نامه ها نیز شرایط مطلوب زهان در آن عهد و توسعه آن به نسبت روستا بودنش را نشان می دهد. تاکید بر برخی واژگان علمی و واحدهای اندازه گیری، نگارش برخی موقوفه ها به دو زبان عربی و فارسی استفاده از آیات، روایات، اشعار متناسب با متن هم رشد اجتماعی و مذهبی زهان در اعصار صفوی تا قاجار را نمایان می سازد. با این که بخش زهان 113 موقوفه ثبت شده دارد، موقوفه های مدنظر در این مقاله مربوط به مرکز بخش می شود و هم این که تنها موقوفه هایی که زمان وقفش مربوط به قبل از تغییر جایگاه سیاسی زهان بوده، مورد بررسی قرار گرفته است.
پیش بینی معیشت پاید ار خانوارهای روستایی بر مبنای شاخص توانمند سازی زنان د ر بخش کشاورزی استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
524 - 537
حوزههای تخصصی:
زنان روستایی به عنوان یکی از مهم ترین گروه های اجتماعی، نقش به سزایی د ر روند توسعه روستایی د ارند. به طوری که از جنبه اقتصاد ی، علاوه بر تولید محصولات کشاورزی با کنترل منابع و د رآمد خانوار، می توانند موجبات معیشت پاید ار خانوار روستایی را نیز فراهم آورند. هد ف از این پژوهش، بررسی شاخص توانمند سازی کشاورزی زنان و نقش آن د ر بهبود معیشت پاید ار خانوار روستاییان بود. پژوهش حاضر، از نظر ماهیت از نوع پژوهش های کمی و از نظر هد ف از نوع مطالعات کاربرد ی است. همچنین به لحاظ نحوه گرد آوری د اد ه ها، از نوع تحقیقات پیمایشی و از نظر شیوه تحلیل د اد ه ها از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق، زنان روستایی مشارکت کنند ه د ر کشاورزی د ر شهرستان تویسرکان از استان همد ان (20 روستا) بود ند که 140 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب و به صورت تصاد فی ساد ه نمونه گیری شد ند. د اد ه ها با استفاد ه از پرسشنامه محقق ساخته، جمع آوری شد که روایی آن با نظر متخصصان و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل د اد ه ها د ر محیط نرم افزار IBMSPSS انجام و نتایج نشان د اد که توانمند سازی کشاورزی زنان روستایی تأثیر مثبت و معناد اری بر معیشت پاید ار خانوار روستایی د ارد. همچنین همه مؤلفه های شاخص توانمند سازی کشاورزی زنان به جز مؤلفه رهبری، با معیشت پاید ار خانوار روستایی رابطه معنی د اری د اشتند و د رآمد، قوی ترین بعد توانمند سازی کشاورزی زنان برای پیش بینی معیشت پاید ار خانوار روستایی شناخته شد.
راهبردهای توسعه اکوسیستم کارآفرینی در نواحی روستایی شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف واکاوی مؤلفه های تشکیل دهنده اکوسیستم کارآفرینی روستایی شهرستان کرمانشاه و ارائه راهبردهای بهبود آن انجام پذیرفت. رویکرد حاکم بر پژوهش، آمیخته با بهره گیری از طرح آشیانه ای (نهفته) بود که در بخش کیفی از رهیافت نظام مند روش نظریه بنیانی و در بخش کمی از روش پیمایشی بهره گرفته شد. جامعه موردمطالعه در بخش کیفی و کمی این پژوهش، شامل کارشناسان و خبرگان کارآفرینی و توسعه روستایی بود. روش نمونه گیری در بخش کیفی گلوله برفی و متواتر نظری و در بخش کمی نمونه در دسترس بود. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. داده های حاصل از مصاحبه ها در بخش کیفی از طریق کدگذاری باز، محوری و گزینشی و در بخش کمی با روش تحلیل اثرات متقابل تجزیه وتحلیل شد. در بخش اول نتایج حاصل از این پژوهش مهم ترین مؤلفه های تشکیل دهنده اکوسیستم کارآفرینی روستایی مشخص شد و در بخش دوم ارتباط (تأثیرگذاری و تأثیرپذیری) بین مؤلفه های شناسایی شده در بخش قبل موردبررسی قرار گرفت. در نهایت، با توجه به راهبردهای به دست آمده از مدل پارادایمی نظریه بنیانی و بررسی وضعیت و موقعیت مؤلفه ها در پلان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری، مهم ترین اولویت های راهبردهای بهبود اکوسیستم کارآفرینی ارائه شد که شامل برنامه ریزی و سیاست گذاری برای توسعه کارآفرینی روستایی، بهبود نظام آموزش کارآفرینی، بهبود زیرساخت های توسعه کارآفرینی و توسعه هنجارهای فرهنگی- اجتماعی بود.
نقش اقامتگاه های بوم گردی در توسعه گردشگری روستایی در نواحی روستایی شهرستان خور و بیابانک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقامتگاه های بوم گردی از طریق سازگاری با محیط طبیعی و جوامع محلی و اقتصاد می توانند پایدار بمانند و با جایگزین کردن هتل های معمولی به تعداد بیشتری از اقامتگاه های بوم گردی تأثیر کلی صنعت گردشگری را کاهش دهند و از این طریق به توسعه پایدار گردشگری نایل شوند. بدین ترتیب، پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی به نقش اقامتگاه های بوم گردی در توسعه پایدار گردشگری روستایی، در شهرستان خور و بیابانک پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش سه گانه است و شامل گردشگران اقامتگاه ها و صاحبان اقامتگاه ها و ساکنین محلی بوده اند که به ترتیب 143 گردشگر، 11 مالک و 330 خانوار محلی در 5 روستای گردشگری شهرستان خور و بیابانک به صورت نمونه گیری خوشه ای و تصادفی انتخاب شده و مورد سنجش قرار گرفتند. داده های گردآوری شده در محیط نرم افزاری spss با استفاده از آزمون های T تک نمونه ای، تحلیل واریانس یکطرفه وآزمون دانکن و آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که کیفیت اقامتگاه های بوم گردی در مناطق روستایی موردمطالعه در وضعیت مطلوبی قرار دارد و منطبق بر شاخص های پایداری اقامتگاه های بوم گردی و استاندارد ها است. همچنین نتایج حاصله از آزمون دانکن نشان داد که بین کیفیت اقامتگاه ها به تفکیک روستاها تفاوت معناداری وجود دارد به گونه ای که روستای گرمه بالاترین امتیاز را با مقدار 4.19 را دارا هست و روستای ایراج پایین ترین امتیاز را با مقدار 2.96 به خود اختصاص داده است. نتایج آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد که بین اقامتگاه های بوم گردی و توسعه پایدار گردشگری با ضریب همبستگی 0.90 ارتباط معنی دار وجود دارد و بیانگر آن است که الگوی اقامتگاه بوم گردی در منطقه مورد مطالعه و دیگر مناطق روستایی و بکر طبیعی به عنوان یک کسب وکار کوچک گردشگری با مالکیت بومی و مدیریت خانوادگی، هماهنگی بیشتری با توسعه پایدار گردشگری دارد.
عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری تجربه محور در مناطق عشایری (موردمطالعه: عشایر قشقایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
712 - 727
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری تجربه محور در مناطق عشایری قشقایی است. جامعه آماری تحقیق شامل گردشگران داخلی و خارجی که در بازه زمانی فروردین ماه تا تیرماه 97 از مناطق موردمطالعه بازدید داشته اند، به کمک جدول مورگان، حجم 400 نمونه ای انتخاب شد که 384 پرسشنامه صحیح از آن استخراج شد. این پژوهش دارای هدف کاربردی است، و از روش توصیفی - تحلیلی و از ابزار مصاحبه باز و پرسشنامه محقق ساخته در آن استفاده شد که روایی نیز توسط 15 نفر از کارشناسان مربوطه (استادان دانشگاه و فعالان صنعت) تائید شد. تجزیه وتحلیل داده ها به روش مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) با رویکرد روش حداقل مربعات زوجی (PLS) و به کمک نرم افزار SMART PLS انجام شده است. پژوهش حاضر در قالب مدل محقق ساخته تأثیر عوامل ملموس فرهنگی، ناملموس فرهنگی، کیفیت ادراک شده و ادراک حس مکان بر تجربه ادراک شده گردشگران عشایری را مورد واکاوی قرار داده است . برای استنباط علمی با استفاده از تحلیل عامل تأییدی در قالب مدل سازی معادلات ساختاری، میزان تبیین واریانس و ضریب تأثیر عامل های مستقل به کار گرفته شد. نتایج پژوهش حاکی از رابطه معناداری مثبت هر چهار مؤلفه مذکور بر تجربه ادراک شده گردشگران است و همچنین ضریب اثر مؤلفه های ملموس فرهنگی (33/0)، ادراک حس مکان (29/0)، ناملموس فرهنگی (08/0) و کیفیت ادراک شده (07/0) هستند و هم چنین میزان تبیین واریانس عوامل ذکرشده بر تجربه ادراک شده برابر 34 % محاسبه شده است.
بومی سازی نشانگرهای منظر پایدار در زیست بوم روستایی ایران با تاکید بر منظر ذهنی- ارزیابانه ذی اثران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
728 - 745
حوزههای تخصصی:
منظر روستایی مبین تعامل و تفاهم انسان و طبیعت بوده و در عین سادگی ظاهری، موزون، پیچیده و جذاب است. ماهیت منظر روستایی در ارتباطی تنگاتنگ با محیط طبیعی و بستر زمینه ای و در عین حال متأثر از تعامل عمیق انسان با طبیعت است. منظر اصیل و با هویت روستایی ایران، در سال های اخیر دستخوش دگرگونی شده است، به طوری که در بسیاری از روستاها، شاهد تخریب بستر طبیعی، دگرگونی بافت و عناصر باارزش کالبدی و به تبع آن، تغییر ارزش های فرهنگی آن هستیم. به دلیل وجود تفاوت های شرایط زمینه ای روستاهای ایران با پیشینه پژوهش های قبلی، ضروری است، ابعاد منظر روستایی بر اساس تجربیات زیست بومی ذی اثران و در انطباق با شرایط زمینه ای روستا بررسی شود. پژوهش به روش تحلیلی و پیمایشی و با هدف یافتن نشانگرهای منظر پایدار و عوامل تأثیرگذار بر آن متناسب با شرایط زمینه ای زیست بوم روستایی ایران انجام شده است. به این منظور ضمن مشاهده مشارکتی، با دو گروه از جامعه روستایی (مصاحبه اصلی- نیمه ساختاریافته- جهت پاسخگویی ساکنین روستا و مصاحبه تکمیلی- با سؤالات باز- جهت اخذ نظرات آگاهان محلی) مصاحبه شده است. به علاوه از مصاحبه شوندگان خواسته شده نقشه های ذهنی (ذهنیت خود از منظر مطلوب روستایی) را ترسیم کنند. نتایج پژوهش نشان می دهد که منظر بومی روستاها به رغم وجود تنوع و تمایز، دارای نوعی وحدت و همخوانی هستند و بر اساس تحلیل یافته ها، برخی نشانگرهای پراهمیت که به منظر روستایی وحدت و تنوع بخشیده و آن را پایدار ساخته اند، و همچنین عوامل ثانویه ای که به طور غیرمستقیم بر منظر روستایی تأثیرگذار بوده اند، مشخص شدند.
رویکردی تطبیقی به ارزیابی و تحلیل محتوای مقالات علمی فقر روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقر پدیده چندبعدی و گسترده ای است که همواره دولت ها و سازمان های بین المللی جهت کاهش آن تلاش می کنند. بااین حال، فقر روستایی نمود بارزتری دارد. یکی از چالش های مهم جوامع روستایی مسئله فقر است که اندیشه بسیاری از صاحب نظران مسائل روستایی را به خود معطوف داشته است. در روستاها به علت شرایط جغرافیایی، نوع معیشت و توانایی کمتر در مقابله با حوادث، فقر قلمرو گسترده تری دارد. فقر در نواحی روستایی مسائلی چون ایجاد نابرابری، مهاجرت به شهرها، تخلیه روستاها، آسیب پذیری محیطی روستاها، افزایش بیکاری و بسیاری از مسائل دیگر را در پی دارد. تحقیق حاضر باهدف بررسی تطبیقی پژوهش های انجام شده در زمینه فقر روستایی و همچنین شناخت ابعاد و متغیرهای مؤثر بر فقر روستایی در دهه های 1380 و 1390 انجام شده است. این تحقیق بر اساس هدف کاربردی و بر اساس روش مبتنی بر فراتحلیل کمی مقالات است. جهت گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و مرور مقالات منتشرشده در زمینه فقر روستایی استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که بعد اقتصادی و متغیرهای مربوط به آن بیشتر از سایر ابعاد موردتوجه واقع شده است. همچنین در میان مقالات موردبررسی در مجلات مختلف، مقالات جغرافیایی با توجه به ماهیت بین رشته ای آن ها، ابعاد گسترده تری را موردبررسی قرار داده اند.
الزامات توسعه تجارت الکترونیک در شرکت های تعاونی روستایی استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تجارت الکترونیک از راهبردهای مهم مزیت رقابتی در توسعه شرکت های تعاونی محسوب می شود. هدف از انجام این تحقیق اولویت بندی الزامات توسعه تجارت الکترونیک در شرکت های تعاونی روستایی استان خوزستان است. این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش تحقیق، توصیفی و از نظر جمع آوری داده ها پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش دربرگیرنده 160 نفر از مدیران عامل شرکتهای تعاونی روستاییدر سطح استان خوزستان بود. شمارافراد نمونه مورد نظر با استفاده از جدول مورگان، 113 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق، پرسشنامه بود. روایی ظاهری پرسشنامه با استفاده از روش نظرسنجی از متخصصان مطلوب ارزیابی و پایایی آن نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، حداقل 771/0 برآورد شد. به منظور تعیین وزن هر یک از معیارها و زیر معیارها در سطوح مختلف و انجام مقایسه زوجی مربوط به فرآیند سلسله مراتبی، از نرم افزارهای SPSS 20 و Expert Choice استفاده شد. بر پایه فرآیند سلسله مراتبی، در خصوص امکان کاربرد تجارت الکترونیک در تعاونی های روستایی، معیارهای سنجش به ترتیب تمایل بازار و مشتریان، اطلاعات و امکانات فنی، دسترسی کافی، قوانین و رویه ها و تمایل مدیران و سازمان با وزن های 385/0، 225/0، 223/0، 089/0 و 078/0 در اولویت اول تا پنجم قرار گرفتند. بر اساس نتایج حاصل از بین الزامات توسعه تجارت الکترونیک، عامل فنی با وزن 326/0 در اولویت اول، عامل سیاستگذاری (179/0) در اولویت دوم، عامل اقتصادی (144/0) در اولویت سوم، عامل آموزشی (126/0) در اولویت چهارم، عامل اجتماعی (119/0) در اولویت پنجم و عامل مدیریتی ( 107/0) در اولویت ششم قرار گرفتند.
ارزیابی عوامل مؤثر بر کاهش فقر با تأکید بر شاخص های نو منطقه گرایی مورد: شهرستان کوهدشت- استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دردهه های اخیر رویکرد های مختلفی جهت کاهش فقر در سطوح مختلف جغرافیایی پیشنهادشده است. رویکرد نو منطقه گرایی به عنوان یکی از رویکرد های جغرافیایی و فضایی به توسعه محلی و کاهش فقر شهری و روستایی توسط جغرافیدانان و سیاست گذاران پیشنهادشده است. نو منطقه گرایی، ماهیتاً بیانگر سیر تکاملی منطقه گرایی، به دوراز رویکرد های دولت محور، برای تأسیس نوع جدیدی از منطقه که نهاد های مدیریتی همیاری می کنند، در موضوعاتی از قبیل رشد اقتصادی، رقابت پذیری منطقه ای، موضوعات محیط زیستی و ایجاد شبکه ها می باشد. هدف اصلی این پژوهش تحلیل نقش رویکرد نو منطقه گرایی در کاهش فقر شهرستان کوهدشت است. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه در سطح نواحی شهری و روستایی جمع آوری شده است. برای تحلیل داده ها از ابزار ها و مدل های آماری ازجمله تحلیل همبستگی و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که شهرستان کوهدشت به لحاظ شاخص های نو منطقه گرایی وضعیت مناسبی دارد که می تواند با تقویت آن ها و هدایت کردن سرمایه های اجتماعی در قالب مشارکت های اجتماعی و تعاونی های تولیدی در نواحی شهری و روستایی فرآیند سرمایه به ثروت اتفاق بیافتد. همچنین نتایج نشان می دهد که عوامل دانش کارآفرینی (81/0)، مشارکت اجتماعی (217/0)، جنسیت (133/0)، اعتماد عمومی (126/0) و اعتماد نهادی (124/0) بیشترین تأثیر را بر ظرفیت کارآفرینی (شاخص کاهش فقر شهری و روستایی) دارد. بنابراین جهت بهبود وضعیت اقتصادی و محرومیت در نواحی شهری و روستایی شهرستان کوهدشت لازم است شاخص های مربوطه موردتوجه قرار گیرد. در یک نتیجه گیری کلی می توان چنین بیان کرد که تغییر رویکرد منطقه گرایی به نو منطقه گرایی در برخورد با توسعه اقتصادی محلی و نواحی محروم می تواند به آزادسازی ظرفیت های اجتماعی و انسانی شده و اقدام اجتماعی و محلی را در پی خواهد داشت.
تحلیل رفتارهای محیط زیستی روستائیان بر اساس نظریه انگیزه حفاظت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
662 - 673
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی میزان مسئولانه بودن روستاییان نسبت به رفتارهای محیط زیستی و شناسایی عوامل اجتماعی مؤثر بر آن بود. برای تبیین این مسئله از چهارچوب نظری انگیزه حفاظت استفاده شد. از نظر روش شناسی، از روش پیمایش و پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شد. جامعه آماری تحقیق حاضر را روستائیان استان مازندران تشکیل دادند که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 536 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. از ضریب آلفا کرونباخ برای ارزیابی پایایی و اعتبار صوری و اعتبار سازه برای سنجش روایی استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که رفتارهای مسئولانه محیط زیستی روستائیان در سطح متوسط است. افراد موردبررسی از نظر این رفتارهای مسئولانه برحسب سن، جنس و تأهل، مدت اقامت در روستا، تحصیلات و اشتغال، تفاوتی با هم نداشتند. همچنین، نتایج تحقیق نشان داد که خودکارآمدی و شدت خطر درک شده، بیشترین تأثیر را روی رفتار مسئولانه محیط زیستی داشتند. با توجه به چهارچوب نظری تحقیق- انگیزه حفاظت- می توان نتیجه گرفت که عناصر ارزیابی مقابله (خودکارآمدی) بیش از عناصر ارزیابی تهدید (شدت خطر درک شده) روی رفتار مسئولانه محیط زیستی تأثیر داشتند.
تحلیل فضایی زیرساخت های توسعه پایدار در روستاهای شهرستان کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
21 - 38
حوزههای تخصصی:
شناخت و تقویت زیرساخت های اجتماعی و خدماتی موجود در سکونتگا ه های روستایی و مدیریت آگاهانه از امکانات و خدمات، به عنوان یکی از خط مشی های برنامه ریزی توسعه روستایی نه تنها به توزیع بهینه امکانات و منابع در نواحی روستایی یاری می رساند بلکه انسجام عدالت فضایی و ساختار فضایی مناسب سکونتگاهی را نیز در پی خواهد داشت. هدف از این پژوهش تحلیل فضایی سطح برخوداری دهستان ها از نظر توزیع خدمات رسانی در محدوده مورد مطالعه بوده است. نوع تحقیق کاربردی، روش مورد استفاده توصیفی -تحلیلی و برای گردآوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شده است. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک مدلPSI و آزمون مدل خوشه ای در نرم افزار SPSS انجام شده است؛ سپس با استفاده از نرافزار ARC GIS سطوح برخورداری دهستان ها از نظر توزیع فضایی و پراکندگی خدمات رسانی بر روی نقشه گویاسازی گردید. یافته های تحقیق نشان داد که دهستان های کوهدشت شمالی و طرهان شرقی نسبت به دیگر دهستانها در سطح برخوردار قرار گرفته اند، همچنین دهستان رومشگان غربی تا تاحدی از سطح برخوردار واقع شده است و سایر دهستانهای موجود در منطقه مورد مطالعه در سطح محروم قرار گرفته اند.
تحلیل ادراک محیطی جامعه روستایی از شیوع ویروس کرونا در بخش مرکزی شهرستان ورزقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شیوع ویروس کرونا، بین جمعیت روستایی- شهری و سکونتگاه های روستایی و شهری تفاوت ویژه ای دیده نمی شود. با این حال، به عنوان یک بحران، ویروس کرونا، تأثیر منفی در اقتصاد روستایی داشته و یا می تواند محرک مهم برای نوآوری در مشاغل جدید در نواحی روستایی باشد. در محیط های مختلف جغرافیایی، ادراک و شناخت های متفاوتی نسبت به این ویروس دیده می شود. با توجه به هدف تحقیق مبنی بر تحلیل ادراک محیطی جامعه روستایی از شیوع ویروس کرونا در قلمرو جغرافیای رفتاری، تحقیق حاضر در پی کشف و شناخت نقشه های ذهنی جامعه روستایی بخش مرکزی شهرستان ورزقان و ادراکات آن ها ست. بر اساس هدف، کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری داده ها، پیمایشی از نوع آمیخته (ترکیبی) است. روش «طراحی اکتشافی (مدل توسعه ابزار)» در این تحقیق استفاده شده است. در فاز یک با استفاده از روش «توصیف ضخیم» (فراتر از توصیف و مشاهده برای بیان ظهور رفتار خاص در جامعه) و به کمک نرم افزار مکس کیودا توصیفی عمیق از تجربیات افراد مطلع محلی گردآوری شد و به مشاهده ژرف و لایه لایه موضوع از زوایای مختلف به شیوه استقرایی در کدگذاری کیفی انجام شد. برای رصد متغیرهای کیفی نیز از شیوه STEEP (V) استفاده شده است. بر اساس نتایج کیفی، به توسعه ابزار (با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی) از طریق تحلیل داده های کمی حاصل از نتایج پرسشنامه محقق ساخته اقدام شده و مقوله ها اولویت بندی شده اند. نتایج تحقیق نشان داد که کاهش حداکثری تعاملات اجتماعی غیرضروری در نواحی روستایی، شرط اصلی کنترل شیوع کرونا است. بعلاوه، شیوع ویروس در زمان بندی فعالیت کشاورزان، توجه به پس انداز، آسیب فعالیت اقامتگاه های گردشگری روستایی، و رونق کسب وکارهای روستایی، و نیز سرمایه اجتماعی اثر منفی داشته است.
اثربخشی کارآفرینی اجتماعی در توانمندسازی زنان روستایی مورد: مناطق حاشیه نشین چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف ارائه الگوی اثربخشی کارآفرینی اجتماعی در راستای توانمندسازی زنان جامعه محلی ارائه شده است. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان بلوچ مناطق حاشیه نشین چابهار در محله های رمین، عثمان آباد، کمب، قدس، مرادآباد و تیس که از آن ها نمونه ای 266 نفری به روش نمونه گیری سهمی انتخاب شد. این پژوهش با روش آمیخته انجام گرفت. در بخش کیفی این روش، باتوجه به استراتژی فراترکیب عوامل مؤثر بر توانمندسازی زنان شناسایی شد و در بخش کمی با پخش دو پرسشنامه، این عوامل در جامعه آماری گفته شده ارزیابی و رتبه بندی شدند. نتایج حاصل از روش کیفی فراترکیب این عوامل را در 21 شاخص دسته بندی کرد. در بخش کمی، نتایج حاصل از تحلیل نرم افزار SMART PLS نشان داد که تمامی شاخص های حاصل از روش کیفی فراترکیب به جز شاخص برخورداری از مهارت کافی اثر معناداری بر توانمندسازی زنان بلوچ مناطق حاشیه نشین چابهار داشتند و مهم ترین این شاخص ها، شاخص اعتمادبه نفس است و شاخص های انگیزه ایجاد اشتغال، میزان تحصیلات، رفع تبعیض از بازار کار، سیاست های حمایتی دولت به ترتیب در رتبه های دوم تا پنجم ازنظر اهمیت توانمندسازی زنان این منطقه برخوردارند.
سنجش و ارزیابی ابعاد مؤثر بر ارتقاء تاب آوری جوامع روستایی در مواجهه با خشکسالی (موردمطالعه: شهرستان سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
630 - 645
حوزههای تخصصی:
افزایش تاب آوری مهم ترین عامل جهت حفظ انعطاف پذیری سیستم های اجتماعی-زیست محیطی و مقابله با خشکسالی است. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی و تحلیل شاخص های مبتنی بر تاب آوری جوامع روستایی در مواجهه با خشکسالی در سه روستا با شدت های متفاوت خشکسالی است. در این راستا ابتدا با استفاده از نقشه های پهنه بندی خشکسالی بر اساس شاخص SPEI در دوره زمانی ده ساله روستاهای موجود در سه زون خشکسالی بسیار شدید، شدید و متوسط شناسایی و از هر زون یک روستا به صورت تصادفی انتخاب گردید. سپس با استفاده از رویکرد پیمایشی، روش مشاهده مستقیم و بازدید میدانی، کشاورزان به عنوان جامعه هدف شناسایی گردیده و موردبررسی قرار گرفتند. با توجه مجموع تعداد کشاورزان در سه روستا، طبق فرمول کوکران، حجم نمونه به تعداد 105 نفر برآورد گردید. بر اساس پرسشنامه های تاب آوری و آزمون های آماری به ارزیابی ابعاد و شاخص های مؤثر بر تاب آوری پرداخته شد. نتایج مدل اندازه گیری لیزرل بر اساس متغیرهای سطح اول ابعاد سنجش تاب آوری نشان داد بیشترین اثرگذاری و اهمیت ابعاد در میزان تاب آوری متعلق به بعد زیرساختی و فیزیکی و بعد طبیعی است. ابعاد اقتصادی و مالی، اجتماعی و فرهنگی، حکمرانی و مدیریت، انسانی و فردی به ترتیب در رتبه بعدی اهمیت قرار دارند. سنجش میزان ابعاد تاب آوری در روستاهای موردمطالعه نشان داد بعد اجتماعی و فرهنگی دارای بیشترین میزان و بعد طبیعی دارای کمترین میزان در روستاهای موردمطالعه در این منطقه هستند. ﺗﻘﻮیﺖ ابعاد تأثیرگذار ﻣی ﺗﻮاﻧﺪ ﺳﻄح ﺗﺎب آوری و انطباق پذیری ﺑﺎ ﺷﺮایط را اﻓﺰایﺶ دﻫﺪ و نقش مؤثری در به حداقل رساندن ضررهای احتمالی در شرایط بحرانی، ایفا نماید. در این راستا، لازم است به تصمیم گیری و تخصیص منابع به کشاورزان منطقه در مواجهه ﺑﺎ ﻣﺨﺎﻃﺮات، توجه ویژه ای معطوف شود.
تحلیل مدیریت ظرفیت های صنایع تبدیلی و تکمیلی در مناطق روستایی شهرستان زیرکوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی یکی از مهم ترین صنایع روستایی به شمار می رود و ایجاد و تقویت این صنایع یکی از سودمند ترین ارتباطات بین دو بخش صنعت و کشاورزی است. این تحقیق از نظر روش کمی، از نظر هدف کاربردی، و از نظر ماهیت از نوع توصیفی - تحلیلی است. اطلاعات در این تحقیق با استناد به مدارک موجود، مقالات، کتب و آمارها، جمع آوری شدند و در مرحله بعد اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه و با کمک روش میدانی جمع آوری گردیدند. تعداد 17 روستا در این تحقیق به عنوان روستاهای نمونه انتخاب شدند. کلیه بهره برداران کشاورزی در این 17 روستا جامعه آماری تحقیق را تشکیل می دهند، کل تعداد بهره برداران 4023 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران نمونه گیری انجام شد و عدد 350 بدست آمد، که این تعداد به نسبت تعداد بهره بردار بین روستاهای نمونه تقسیم شد. در مرحله بعدی با استفاده از نرم افزار های Excel و Spss پرسشنامه ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. آزمون ها برای پاسخ دادن به فرضیات، آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تی برای دو گروه وابسته هستند. بر اساس نتایج بدست آمده از این تحقیق عامل نهادی در بین سه عوامل دیگر اقتصادی، اجتماعی و محیطی نقش تعیین کننده و اهمیت زیادی در مدیریت ظرفیت های صنایع تبدیلی و تکمیلی دارد. بنابراین از آنجا که مدیریت ظرفیت ها در این شهرستان ضعیف است می توان با تکیه بر عامل نهادی و ایجاد یک حکمروایی مناسب و توسعه روش های مشارکتی و توسعه سازمان های مردمی به بهبود مدیریت ظرفیت ها در شهرستان کمک کرد. و این امر با در پیش گرفتن نظریات حکمروایی: توانمند سازی، ظرفیت سازی، توسعه مشارکتی، و توسعه نهادی امکان پذیر می گردد.
مدل سازی الگوی پخش فضایی ویروس کووید-19 در مناطق روستایی و شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظرفیت مدل سازی مکانی در GIS اهمیت فراوانی در درک تفاوت توزیع جغرافیایی بیماری های واگیردار و عفونی و نیز مطالعات اپیدمیولوژیکی و بهداشت جامعه دارد. یکی از این بیماری های واگیردار و عفونی در قرن 21، ویروس کرونا (کووید-19) است که از اواخر دسامبر سال 2019 به صورت شیوع پنومونی از ووهان چین به سراسر جهان در حال گسترش است. از این رو بررسی جغرافیایی این بیماری در جهت کنترل و پیشگیری آن امری ضروری است؛ بنابراین در پژوهش کاربردی و توصیفی- تحلیلی حاضر، با استفاده از آمار فضایی به مدل سازی پخش فضایی اپیدمیولوژی ویروس کرونا درروستاها و شهرهای کشور به صورت توزیع منطقه ای و استانی کشور پرداخته است. جامعه آماری پژوهش حاضر، 31 استان کشور است که داده های مبتلایان به ویروس کرونا در بازه زمانی 3 اسفند 1398 الی 3 فروردین 1399 (21638 نفر) و با استفاده از نرم افزار ArcGIS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از کاربرد شاخص موران درباره توزیع فضایی ویروس کرونا در تاریخ 3 اسفند 98، مقدار z-score برابر 485/1 و الگوی آن از نوع تصادفی بوده اما در تاریخ 3 فروردین 99، مقدار z-score برابر 039/3 و خوشه ای بودن توزیع بیماری را در نواحی کشور نشان می دهد. تحلیل خودهمبستگی فضایی براساس فاصله نشان می دهد که در فاصله 8/383 کیلومتری از استان قم ، ضریب موران برابر 136627/0 و مثبت است؛ اما در فاصله 6/762 کیلومتری از استان قم، ضریب موران برابر 040246/0- و منفی بدست آمده و بیانگر این است که از این فاصله به بعد، تعداد مبتلایان به کرونا کاهش یافته است. همچنین تحلیل لکه های داغ در خصوص تعداد مبتلایان به ویروس کرونا نشان داد که استان های (قم، تهران، گلستان، سمنان، اصفهان، مازندران و البرز) به عنوان مناطق با جمعیت روستایی و شهری بالا، در خوشه های داغ و استان های (بوشهر، ایلام و کرمانشاه) به عنوان مناطق با جمعیت روستایی و شهری کمتر، در خوشه های سرد قرار دارند. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر آن است که مهمترین عامل جغرافیایی انتشار ویروس کرونا در کشور، فاصله و مجاورت مکانی استان های درگیر با این بیماری بوده و از الگوی پخش فضایی سازش پذیر تبعیت می کند.