فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۲۱ تا ۲٬۰۴۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
استقرار و بقای جامعه روستایی، بدون کار مولد و سودآور برای ساکنان غیر ممکن است. امروزه توجه به روحیه کارآفرینی بین روستاییان از مهم ترین راهکارهای توسعه روستایی محسوب می شود. بدین صورت که کارآفرینی می تواند از طریق ایجاد اشتغال، بهبود کیفیت زندگی، توزیع مناسب درآمد و بهره برداری بهینه از منابع، نقش مهمی در رشد اقتصادی روستاها و در نتیجه در توسعه ی روستایی و توانمندسازی روستاییان داشته باشد.این مطالعه با هدف ارزیابی ظرفیت های نواحی روستایی جهت توسعه کارآفرینی و توانمندسازی روستاییان انجام شد. پژوهش حاضر از نظر ماهیت؛ کاربردی و از نظر روش تحقیق توصیفی- تحلیلی؛ و از نظر نحوه گردآوری داده ها؛از نوع تحقیقات کتابخانه ای و پیمایش میدانی (پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده مستقیم) قلمداد می شود. جامعه آماری تحقیق خانوارهای 8 روستای بخش شال می باشد، که از طریق فرمول کوکران 196 خانوار به عنوان نمونه برای انجام تحقیق انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمارهای توصیفی ( میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی، آزمون t تک نمونه ای، آزمون فریدمن، آزمون کای دو و تحلیل مسیر) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، روستاهای مورد مطالعه در هیچ کدام از ابعاد فردی، اقتصادی، اجتماعی و زیرساختی دارای ظرفیت های لازم جهت توسعه کارآفرینی نیستند؛ و نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد که زمینه های زیرساختی و فردی بیشترین تاثیر را بر کارآفرینی می گذارند. با تقویت این زمینه ها (فردی و زیرساختی) می توان انتظار داشت که کارآفرینی در روستاها افزایش یابد و مشکل بیکاری و مهاجرت حل شود، و در نتیجه درآمد افزایش می یابد و باعث توسعه روستا و توانمندی روستاییان می شود.
بررسی الگوی فضایی - مکانی عاملیت های موثر بر نهادینه شدن مشارکت مردم در نواحی روستایی بخش جعفر آباد، شهرستان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت به عنوان کنش و فعالیت اجتماعی هدفمند تحت تأثیر و برآیند عناصر فضایی است که به صورت منابع و سرمایه هایی(روابط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و مدیریتی) در جوامع ظاهر می شوند. مقاله حاضر در صدد است با رویکردی سیستمی و در قالب روش توصیفی- تحلیلی و همبستگی، الگوی فضایی- مکانی عاملیت های موثر بر نهادینه شدن مشارکت را در20 سکونتگاه روستایی بخش جعفر آباد شهرستان قم مشخص سازد. جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه در حجم نمونه 355 نفر و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های مناسب در نرم افزار SPSS انجام شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهدکه عناصرفضایی- مکانی تاثیرگذار برمشارکت که به صورت سرمایه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و مدیریتی ظهور می یابند به صورت خلاء ای جدی در سطح روستاها نمایان شده اند و اگر هم اثری از آنها وجود دارد مبتنی بر پتانسیل های درونی خود سکونتگاه ها می باشد که بدون دخالت رهنمودهای مدیریتی دولت ایجاد شده اند و تصویری ناقص و پراکنده از مشارکت را به نمایش می گذارند. در این ارتباط، بر اساس آزمون تی، سطح مشارکت در اغلب شاخص های مورد مطالعه بویژه گویه هایی که بازگوکننده مشارکت رسمی با نهادهای سازمان یافته می باشد، پایین تر از حد مورد انتظار است. در رتبه بندی عاملیت های فضایی-مکانی مؤثر در میزان مشارکت شاخص هایی مانند مانند ارتباطات اجتماعی در بین مردم، میزان اختلافات قومی و قبیله ای در روستا، جویای احوال بودن در بین مردم، احترام به یکدیگر در بین مردم، مشاجره بر سر مسائل کشاورزی در بین مردم، احترام به نصیحت دیگران، اعتماد به یکدیگر در بین مردم و... از نظر اندازه بیشترین سهم را در تبیین میزان مشارکت داشته اند که بیانگر غیر رسمی و عرفی بودن عناصر فضایی تاثیرگذار بر مشارکت روستایی است. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که بعد سرمایه اجتماعی با ضریب تعیین 743/0، بیشترین تأثیر را بر میزان مشارکت در نواحی روستایی داشته است.
تحلیل محتوایی جایگاه توسعه پایدار روستایی در برنامه های بعد از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر در محیط درونی و بیرونی، به ویژه در عرصه های جهانی ما نند جهانی شدن، هموارهجامعه ی اطلاعاتی و جوامع روستایی را با تهدیدها یا فرص تهایی روبه رو می کند. به همین دلیلتدوین برنامه های مناسب و براساس اصول توسعه ی پایدار ، می تواند یکی از راهکارهایاساسی و مؤثّر در این زمینه باشد. در این چارچوب ارزیابی جایگاه برنامه ریزی روستایی دربرنامه های ملّی، بر اساس اصول توسعه ی پایدار و عدالت مکانی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی ومحیطی در پهنه ی ملّی، برای مدیریت و برنامه ریزی توسعه ی پایدار روستایی یک ضرورتاجتناب ناپذیر است. بر این اساس، در این نوشتار تلاش شد تا با روش شناسی تحلیلیتوصیفی، ابتدا اصول و مبانی نظری برنامه ریزی توسعه ی پایدار روستایی و شاخص ها ی آناستخراج و به منزله ی معیارهای تحلیل محتوایی برنامه های توسعه بعد از انقلاب، در چارچوبقرار گیرد. سپس پرسش نامه ای طرّاحی و در اختیار EFQM مدل ارزیابی تعالی سازمانیخبرگان و متخصصان حوزه ی برنامه ریزی و توسعه ی روستایی قرار گرفت که از مجموع 30پرسش نامه، 14 مورد از آنها مبنای تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از تحلی لها نشان دادکه با وجود افزایش سطح توجه به توسعه ی پایدار روستایی در برنامه های بعد از انقلاب کهبیشترین آن در برنامه ی چهارم توسعه مشاهده می شود، اما این توجه بر اساس ساختار مدلتعالی سازمانی، در تمام ابعاد پایین تر از میانگین است و نشان م یدهد که در برنامهها، عناصرتوانمندساز در باور خط مشیگذاران و برنامهریزان برای نهادینه کردن پایداری ب ه درستیشناخته نشده است و مدیریت اجرایی از ظرفیت لازم برای اجرای پایداری برخوردار نیست.
بازخوانی تجربیات برنامه ریزی سکونتگاه های روستاییِ در معرض خطر، با نگاهی به طرح جابه جایی روستای صفی آباد مینودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ت تغییر در فضاهای روستایی، تحت تأثیر نیروهای درونی (محلی) و عوامل و رخدادهای بیرونی، ازجمله سیاست گذاری ها یا اقدامات عمرانی در مقیاس های محلی، ناحیه ای و ملی است. ازجملة این اهداف عمرانی می توان به طرح های جابه جایی سکونتگاه های روستایی اشاره کرد که در مواردی مانند احداث سد، بازسازی پس از روی دادن سوانح طبیعی و دورسازی از محل خطرات طبیعی به اجرا درمی آیند. با اجرای طرح جابه جایی روستای صفی آباد واقع در شهرستان مینودشت به دلیل رانش زمین، دگرگونی هایی در ابعاد مختلف فضایی- کالبدی این روستا پدید آمده است و سیستم اقتصادی، اجتماعی و کالبدی روستا به شدت تحت تأثیر قرار گرفته است؛ ازاین رو، در تحقیق حاضر علاوه بر مرور تجربیات مربوط به جابه جایی کالبدی سکونتگاه های روستایی، پیامدهای اجرای طرح جابه جایی روستای صفی آباد مینودشت بررسی شده است. روش تحقیق، روش توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات لازم ازطریق روش های کتابخانه ای و میدانی (شامل مشاهدة مستقیم، مصاحبه و تکمیل پرسش نامه ) به دست آمده اند. جامعة آماری موردمطالعه در این تحقیق، سرپرستان خانوارهای جابه جاشدة روستای صفی آباد (338 خانوار) است که در طرح جابه جایی، مکان خود را تغییر داده اند و در محل جدید سکنی گزیده اند. با استفاده از فرمول کوکران و اصلاحیة آن، 117 خانوار به عنوان نمونة آماری برگزیده شدند. برای تجزیه وتحلیل داده های پرسش نامه، از آزمون های توصیفی و آزمون آماری ویلکاکسون، برای بررسی آثار و پیامدهای طرح در سه بعد کالبدی- محیطی، اقتصادی و اجتماعی– فرهنگی در دو دورة قبل و بعد از جابه جایی روستا (در نرم افزار آماری SPSS ) استفاده شد. نتایج به دست آمده حاکی از تفاوت معناداری ازلحاظ آماری در تعدادی از مؤلفه های کالبدی، اقتصادی و اجتماعی است؛ به گونه ای که تغییرات مثبت آن در شاخص های کالبدی و فیزیکی سکونتگاه است؛ ولی پیامدهای منفی آن در زمینه های اقتصادی و اجتماعی می باشد. به بیان دیگر، باوجود ازبین رفتن تهدیدهای محیطی ناشی از رانش زمین، کیفیت زیست پذیری روستا ارتقاء نیافته است.
بررسی عوامل فردی مؤثر بر مشارکت روستاییان در فرایند اجرای طرح های هادی روستایی (مطالعه موردی: شهرستان خواف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح های هادی روستایی، در دو دهه اخیر سیمای سکونتگاه های روستایی ایران را دگرگون ساخته است، اما این تحول بدون مشارکت مردم در فرایند تهیه،اجرای طرح ها و نگهداری از آن ها به نتیجه مطلوب نخواهد رسید. در این مقاله مشارکت عوامل فردی مؤثر بر فرایند اجرای طرح های هادی روستایی و میزان موفقیت آن ها مورد بررسی قرار گرفته است. علاوه براین، پژوهش دارای هدف کاربردی بوده و به روش توصیفی- تحلیلی و همبستگی انجام شده است که بخش عمده داده های آن براساس مطالعات میدانی و با روش نمونه گیری(کوکران)از سطح 233 خانوار منطقه نمونه ی جمع آوری شده است. یافته های پژوهش برپایه نتایج آزمون های همبستگی تیپ پیرسون نشان داد بین عوامل فردی مؤثر بر مشارکت و فرایند اجرای طرح های هادی روستایی ارتباط معنی دار و ضعیفی وجود دارد که بر اساس آن، عوامل فردی مؤثر بر مشارکت فقط 14 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین و توجیه می کند و در بین عوامل فردی، فقط تأهل و تعداد فرزندان به میزان 8 درصد بر روند اجرای طرح هادی تأثیرگذار بوده است. درمورد توزیع فضایی، باتوجه به ارتباط بین عوامل فردی مؤثر بر مشارکت و روند اجرای طرح های هادی فقط در سه روستا، همبستگی مستقیم و نسبتاً کاملی مشاهده شد. باتوجه به یافته های پژوهش، راهکارهایی مانند ظرفیت سازی نهادی و قانونی برای تسهیل و افزایش مشارکت عمومی روستاییان، برگزاری کارگاه های آموزشی برای آشنایی با فرایند تهیه، اجرا و نگه داری طرح های هادی، بهره گیری از نهادهای محلی و مواردی ازاین قبیل پیشنهاد شد.
تحلیل عملکرد شوراهای حل اختلاف در تعالی مدیریت توسعه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسناد توسعه روستایی نشان می دهد که مدیریت توسعه روستایی به عنوان یک فرآیند، تنها توسط دولت ها، بوروکراسی و بازار صورت نمی گیرد. بلکه در حال حاضر مردم و نهاد های مردمی در قالب واژه حکمروایی به جای واژه مدیریت و با رهیافت نهادسازی جدید و با هدف تواناسازی جوامع روستایی در نظر گرفته می شود. لذا، اصول و رهیافت، معماری برنامه ریزی با رهیافت اجتماعی و طرح های مشارکت روستاییان بروز و افزایش یافته است و این موارد با افزایش نقش حکمروایی در مقابل اقدامات و مداخلات مستقیم دولت همراه شده است. مقاله حاضر با هدف تحلیل عملکرد شورای حل اختلاف در تعالی مدیریت توسعه روستایی روستاهای شهرستان شبستر انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات نیز پرسشنامه بوده است. جامعه آماری تحقیق 16 روستای دارای شورای حل اختلاف بخش مرکزی شهرستان شبستر می باشد که از بین آنها230 نفر از سرپرست های خانوار از طریق روش نمونه گیری کوکران انتخاب شده اند. در این پژوهش از تعداد 9 شاخص و 58 گویه به عنوان مؤلفه های حکمروایی خوب برای تحلیل عملکرد شورای حل اختلاف استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از آزمون T تک متغیره و تحلیل واریانس استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده از تحلیلها، می توان گفت شورای حل اختلاف تا حدودی توانسته مدیریت توسعه روستایی شهرستان شبستر را تعالی بخشد.
بررسی نقش کار پنهان زنان در سطح رفاه خانوار روستایی مطالعه موردی: زنان روستایی شهرستان هامون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان حدود نیمی از جمعیت روستایی را تشکیل داده و علی رغم وضعیت نامناسب اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، نقش قابل توجهی در جامعه ایفا می نمایند. آنان علاوه بر مسئولیت مدیریت منزل و تربیت فرزندان، در فعالیت های کشاورزی و دامداری در خانواده نیز مشارکت دارند. اما متأسفانه با وجود تلاش زیاد زنان در جوامع روستایی، نقش این گروه غالباً در فعالیت های تولیدی و اقتصادی نادیده گرفته می شود. با این نگرش هدف مقاله حاضر بررسی نقش کار پنهان زنان در سطح رفاه خانوارهای روستایی شهرستان هامون می باشد. روش تحقیق مبتنی بر بررسی منابع کتابخانه ای، بررسی های میدانی و تکمیل پرسشنامه بوده است. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شده اند. در این راستا ابتدا داده ها و اطلاعات مرتبط با فعالیت های زنان روستایی در بخش کشاورزی و دامداری در طی دوره های ماهانه جمع آوری، سپس میزان درآمد( در صورت دریافت دستمزد) برآورد گردید. در ادامه به نقش کار پنهان زنان روستایی(با توجه به تعدیل عامل مداخله گر درآمد همسر) در سطح رفاه خانوارها پرداخته شد. یافته ها نشان می دهد، برآورد ارزش پولی کار پنهان زنان روستایی شهرستان هامون در امور کشاورزی و دامداری به طور میانگین ماهانه 7405000 ریال می باشد همچنین بین چهار گروه درآمدی خانوارهای روستایی و کار پنهان زنان تفاوت معنا داری دیده می شود. لذا پیشنهاد می گردد:با توجه به اینکه کار پنهان زنان روستایی قلب اقتصاد خانواده است، فرهنگ سازی های لازم در زمینه ارزشمند نمایاندن این خدمات که در حجم تولید ملی انکار ناپذیر است صورت گیرد و دولت با حمایت از طرح های کوچک زود بازده تولیدی و ارائه تسهیلات مالی زمینه استفاده از این نیروی عظیم انسانی را فراهم آورد.
تعیین و تحلیل سطوح توسعه یافتگی نواحی روستایی شهرستان چالدران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت و بررسی امکانات و تنگناهایهای موجود اولین گام اساسی در فرایند برنامهریزی توسعه نواحی روستایی بهشمار میرود. در این راستا، تعیین و تحلیل سطوح توسعهیافتگی دهستانها از اهمیت خاصی برخوردار میباشد که اغلب با استفاده از روشهای کمی صورت میگیرد. هدف کلی این مقاله، تعیین و تحلیل سطوح توسعهیافتگی دهستانهای شهرستان چالدران واقع در شمال غرب استان آذربایجان غربی میباشد. به این منظور، از 38 متغیر در قالب شاخصهای جمعیتی، آموزشی ـ فرهنگی، زیربنایی ـ کالبدی، بهداشتی ـ درمانی، اداری ـ خدماتی و اقتصادی در سطح دهستانهای شهرستان بهرهگیری شده و با استفاده از مدل موریس و روش ضریب اختلاف به تحلیل و بررسی آنها اقدام شده است. در نهایت نتایج سطحبندی دهستانها به تفکیک کلیه شاخصها با استفاده از نرمافزار ArcGis، به صورت نقشه ارائه گردیده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که از مجموع 5 دهستان این شهرستان هیچ دهستانی در سطح توسعهیافته نبوده و 4 دهستان در سطح در حال توسعه و یک دهستان نیز در سطح کمتر توسعهیافته قرار دارند. از نظر نحوه توزیع امکانات و خدمات، شاخص زیربنایی- کالبدی دارای کمترین و شاخص آموزشی- فرهنگی دارای بیشترین میزان تعادل و برابری بوده است.
بررسی تاثیر ICT روستایی بر توسعه روستایی بخش انگوران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات جزو جدایی ناپذیر برای توسعه جوامع بشری شده و نیاز به آن برای توسعه روز به روز محسوستر می شود. با توجه به اینکه حدود یک سوم جمعیت ایران در مناطق روستایی زندگی می کنند و از مراکز شهری دور هستند، برای خدمات رسانی بهتر و مناسبتر به این مناطق روستایی ایجاد مراکز ICT روستایی ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر به بررسی نقش ICT روستایی بر توسعه روستایی بخش انگوران در شهرستان ماهنشان می پردازد. روش پژوهش بصورت توصیفی ـ تحلیلی و نحوه جمع آوری داده ها بصورت میدانی و با استفاده از پرسشنامه بوده و داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS تجزیه و تحلیل شد، هدف از انجام این پژوهش بررسی این موضوع است که ایجاد مراکز ICT روستایی در توسعه و رفاه مردم منطقه تاثیر داشته است؟ و برای تعیین این موضوع از آزمون T استفاده شده است. منطقه مورد مطالعه با 10 روستای دارای دفاتر ICT روستایی وN (1186) خانوار که بر اساس فرمول کوکران تعداد 206نمونه انتخاب شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که بیشترین تاثیر دفاترICT درتوسعه روستایی مربوط به ایجاد رفاه و راحتی مردم است و همچنین خدمات ارایه شده از سوی دفاتر و ارایه خدماتی که روستاییان متقاضی آن هستند از عوامل موثر در میزان رضایت مشتریان از خدمات پست بانک در منطقه است و روایی آن با آلفای کرونباخ 752/0 مورد تایید قرار گرفته است. نتایج حاکی از میزان رضایتمندی مردم از دفاترICT روستایی در بخش انگوران دارد.
ارزیابی تأثیر برنامه های ترویجی بر مشارکت زنان روستایی در فعالیت های کشاورزی (مطالعة موردی: دهستان استرآباد شمالی شهرستان گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی تأثیر برنامه های آموزشی و ترویجی در میزان مشارکت زنان روستایی در فعالیت های کشاورزی (دهستان استرآباد شمالی) است. برای دست یابی به این هدف از روش تحقیق توصیفی– تحلیلی استفاده شده است. جامعة آماری این تحقیق شامل همة زنان روستایی بالای 20 سال است که با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 206 زن روستایی به عنوان نمونه در 6 روستای دهستان استرآباد شمالی به-صورت تصادفی موردپرسشگری قرار گرفتند. ابزار تحقیق پرسش نامه ای بود که روایی آن براساس نظر گروهی از کارشناسان تأیید شد و برای تعیین میزان پایایی مقیاس اصلی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید (76/0). داده ها با استفاده از نرم افزار spss تجزیه وتحلیل شدند. در این پژوهش، بر روی میانگین میزان مشارکت زنان در فعالیت های مختلف کشاورزی و تأثیر فعالیت های آموزشی و ترویجی بر میزان مشارکت زنان روستایی در فعالیت های مختلف کشاورزی بحث شده است. نتایج نشان داد در جامعة موردمطالعه، میانگین کل مشارکت زنان در فعالیت های مختلف معادل 04/2 به دست آمد که براساس آزمون Tمیانگین مشارکت کمتر از حد متوسط است. همچنین، نتایج حاصل حاکی از این هستند که بیشترین مشارکت زنان در امور دامداری با میانگین 29/3، در امور باغداری با میانگین 52/2 و در امور زراعی با میانگین 37/2 که نشان دهندة مشارکت بیشتر زنان روستایی در فعالیت های دامداری است. براساس آزمون Anova عواملی چون سن، سواد، بعد خانوار و وضعیت تأهل با میزان مشارکت زنان رابطة معنا-داری دارند. برنامه های آموزشی و ترویجی نیز با 02/3، نشان دهندة تأثیر بیشتر برنامه های آموزشی و ترویجی در بیشترشدن میزان مشارکت زنان در فعالیت های مختلف کشاورزی هستند. 6/63% از زنان روستایی پاسخ گو به پرسش نامه بیان کردند که تأثیر برنامه های آموزشی و ترویجی در مشارکت زنان در فعالیت های مختلف کشاورزی می تواند به طور متوسط تأثیرگذار باشد.
اولویت بندی متغیرهای تأثیرگذار بر ادراک دیدارکنندگان از ازدحام در آبشار مارگون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرضه فرصتهای تفریحی با کیفیت یکی از اهداف مهم مدیریت سایت های گردشگری است و سنجش «ظرفیت تحمل اجتماعی گردشگری» از ابزارهای مدیریتی برای نیل به این مقصود میباشد. به علاوه، ظرفیت تحمل اجتماعی با «ازدحام ادراک شده» توسط دیدارکنندگان ارتباط نزدیکی دارد. مطالعات پیشین نشان داده است که با عبور از آستانه ظرفیت تحمل اجتماعی و نزدیک شدن به وضعیت ازدحام، شاهد افت کیفیت تجربه تفریحی دیدارکنندگان و به دنبال آن کاهش مطلوبیت منبع تفریحی خواهیم بود. در ایران، تاکنون مطالعه ای که به بررسی متغیرهای تأثیرگذار بر ازدحام ادراک شده توسط دیدارکنندگان پرداخته باشد، صورت نگرفته است؛ از این رو هدف از این مطالعه، شناسایی و اولویت بندی این متغیرها بوده است. بدین منظور داده های تحقیق در تعطیلات نوروز 1390، به روش میدانی و از طریق پرسشنامه جمع آوری شد. جامعه آماری این تحقیق گردشگران درون حوزهای دیدارکننده از آبشار مارگون بوده است. دادهها با استفاده از روش های آماری توصیفی- استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل 273 پرسش نامه، نشان داد که 4 متغیر انتظار فرد از تراکم، کمبود فضای پارکینگ، رفتار سایر دیدارکنندگان و کمبود فضای پیک نیک (به ترتیب) بر ادراک دیدارکنندگان از ازدحام در آبشار مارگون مؤثر بودند. به علاوه، ازدحام ادراک شده در نقاط مختلف سایت تفاوت معناداری نشان داد.
تعیین سطوح توسعه یافتگی نواحی روستایی استان آذربایجان شرقی با استفاده از تکنیک آماری تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت و بررسی امکانات و توانایی ها و در پی آن تعیین سطوح توسعه یافتگی نواحی روستایی نخستین گام در فرایند برنامه ریزی و توسعه چنین نواحی به شمار می رود. پژوهش حاضر جهت تعیین سطوح توسعه یافتگی دهستانهای استان آذربایجان شرقی صورت گرفته است. در این پژوهش 45 متغیر نرم سازی شده با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی به 8 عامل معنی دار تقلیل یافته، سپس با استفاده از عوامل نهایی استخراج شده تحلیل خوشه ای انجام گرفته است. دهستانها از لحاظ سطح توسعه یافتگی در پنج خوشه همگن و مشابه طبقه بندی شده اند و با استفاده از شاخص(Z-score) وضعیت امکانات و خدمات موجود در دهستانها مورد بررسی قرار گرفته است و در نهایت عامل مؤثر و بازدارنده در توسعه دهستانهای هر خوشه مشخص شده است. روش تحقیق مقاله تحلیلی و علی است نتایج بدست آمده نشان می دهد که از لحاظ سطح توسعه یافتگی بین دهستانهای استان تفاوت و نابرابری وجود دارد به طوری که از مجموع 141 دهستان این استان یک دهستان در سطح کاملاً برخوردار، 5 دهستان برخوردار، 55 دهستان تا حدی برخوردار، 24 دهستان محروم، 56 دهستان در سطح بسیار محروم قرار دارند.
مکان یابی و اولویت بندی استقرار صنایع تبدیلی کشاورزی در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیدایش فرصت های جدید به منظور توسعه محلی و منطقه ای در گرو استفاده از ابزار مهم توسعه صنعتی است. یکی از صنایعی که می تواند در استان های با قابلیت کشاورزی در کشور ایجاد شود صنایع تبدیلی بخش کشاورزی می باشد. صنایع وابسته به کشاورزی را می توان به عنوان شرط لازم و محرک توسعه این بخش، محسوب داشت. در واقع صنعتی شدن کشاورزی و توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی دارای ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر می باشد. به طوری که نوع جدیدی از صنعت برای دستیابی به توسعه پایدار را به وجود می آورد. تصمیم گیری درباره این که چه صنایعی در چه مکانی احداث شود از موارد بسیار با اهمیت به شمار می رود. استان گلستان با برخورداری از منابع آب فراوان، اقلیم مناسب و اراضی حاصل خیز و مستعد از قطب های کشاورزی کشور به حساب می آید که هر چند در این بین بخشی از این محصولات برای مصرف مستقیم و مصرف صنایع موجود استفاده می شود، وجود مازاد تولید در بسیاری از محصولات استان، بیانگر قابلیت بالا در استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی در این استان است. از این رو در این مقاله از روش Fuller Triangle سلسله مراتبی برای وزن دهی معیارها و در ادامه با استفاده از مدل ORESTE جهت اولویت بندی شهرستان های استان گلستان برای استقرار صنایع تبدیلی با استفاده از آمارهای سال 1390 بخش کشاورزی استان پرداخته شده است که نتایج نشان دهنده اولویت بالای شهرستان های علی آباد، گرگان و رامیان برای استقرار صنایع بخش کشاورزی دارد.
بررسی و ارزیابی عملکرد دهیاران در روند مدیریت و توسعه روستایی (مطالعه موردی: شهرستان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده اگر امروزه توسعه روستایی را راهبردی بدانیم که به منظور بهبود زندگی اقتصادی، اجتماعی، محیطی و... گروه خاصی از مردم به مرحله اجرا در آمده است، در این صورت رابطه معناداری میان شرح وظایف دهیاران و توسعه روستایی قابل مشاهده می-باشد. در این پژوهش بر آن هستیم تا اهدافی را که توسعه روستایی به دنبال آن است و از استقرار دهیاران در روستاها انتظار می رود، مورد بررسی قراردهیم، در این راستا عملکرد دهیاری ها در قالب چهار شاخص فرهنگی و اجتماعی، اقتصادی، خدماتی و عمرانی مورد بررسی قرار گرفته است، به نحوی که هدف پژوهش ارزیابی شاخص های موثر بر عملکرد دهیاری ها در فرآیند توسعه روستاهای شهرستان همدان می باشد. در این پژوهش با یک روش میدانی با نمونه گیری از 61 روستا و به تبع آن61 دهیاری به عنوان جامعه نمونه، با استفاده از روش پرسشنامه دلفی و بهره گیری از روش مدل ارزیابی چند معیاری(AHP) به بررسی نقش عملکرد دهیاران در روند مدیریت توسعه روستاهای شهرستان همدان پرداخته شده است. برای ارزیابی عملکرد جامعه هدف ازروش پرسشنامه دلفی با فرمول سازی سه معیار میزان تخصص و مهارت، اتفاق نظر و اجماع مخاطبین و نیز اهمیت دادن و توجه به مسائل توسط گروه فوق الذکر پرداخته شده است. نتایج حاصله حاکی از آن است، در بحث اهمیت دادن دهیار به شاخص های چهارگانه، شاخص عمرانی بالاترین درجه اهمیت و شاخص اقتصادی کمترین درجه را به خود اختصاص داده است. همچنین دربحث تخصص و مهارت دهیاران، شاخص خدماتی بالاترین و شاخص اقتصادی کمترین رتبه را به خود اختصاص داده است. در نهایت با استفاده از مدل(AHP) و مقایسه عملکردی آنان در دو بخش مرکزی و شراء از توابع شهرستان همدان مشخص گردید که نقش و عملکرد دهیاران روستاها در بخش مرکزی نسبت به بخش شراء موفقتر بوده است. واژگان کلیدی: توسعه روستایی، دهیاران، تحلیل سلسله مراتبی(AHP)، شهرستان همدان.
بررسی و تبیین فرایند انتخاب نماگرهای سنجش و ارزیابی پایداری سکونتگاه های روستایی حوزه ی کلان شهری با تأکید بر کلان شهر تهران*(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رویکرد توسعه ی پایدار به عنوان چارچوبی برای تحلیل پایداری نظام سکونتگاههای انسانی به طور عام و سکونتگاههای روستایی به طور خاص از ارزش و اعتبار بالایی برخوردار است. اما به دلیل نسبی بودن مفهوم پایداری درشرایط متفاوت مکانی- زمانی، پیچیدگی های چشمگیری نیز فراروی پژوهشگران است و به همین دلیل تحلیل پایداری در شرایط متفاوت مستلزم در دسترس بودن نماگرهای مشخصی است که در انطباق کامل با واقعیات موضوع مورد نظر بوده و نیز امکان شناخت کامل ویژگی های جامعه ی مورد مطالعه را فراهم نماید تا به گونهای مناسب راهکارهای پایدارسازی نیز مشخص گردند.
حوزه های کلان شهری از جمله حوزه هایی است که به واسطه ی نظام متفاوت روابط مختلف سکونتگاهی و حضور و جریان نیروهای مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نشات گرفته از قطب کلان شهری، سیمایی متفاوت را به کانون های روستایی خود بخشیده است به گونهای که متأثر از این نیروها و فرایندهای اثرگذار، سکونتگاه های روستایی آن از ویژگی های اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی متفاوتی با سایر حوزههای روستایی برخوردارند و نماگرهای معمول و مرسوم قابلیت ارزیابی تمام واقعیات و نیروها و روندهای اثرگذار و اثرپذیر منحصربه فرد را در حوزه های کلان شهری ندارند؛ به همین دلیل، سنجش و ارزیابی پایداری در چنین فضایی مستلزم تدوین یک روششناسی خاص و بستههای نماگر ویژه میباشد. این پژوهش با چنین رویکردی به دنبال تدوین و بومیسازی مجموعهای از نماگرهای سنجش و ارزیابی پایداری در ابعاد مختلف برای سکونتگاههای روستایی واقع در حوزه ی کلان شهر تهران است. روششناسی انجام این پژوهش مبتنی بر روش های تحلیلی- توصیفی و پیمایشی است.
این پژوهش ضمن معرفی یک چارچوب روششناختی نوین با استفاده از نظرسنجی از نخبگان علمی، تعداد 64 نماگر (از بین تعداد 206 نماگر) مشتمل بر 15 نماگر محیطی- اکولوژیک، 21 نماگر اجتماعی- فرهنگی، 15 نماگر اقتصادی و 13 نماگر کالبدی- زیرساختی را برای سنجش و ارزیابی پایداری روستاهای حوزه ی کلان شهری انتخاب کرده است که استفاده از آن ها امکان یک بررسی واقعیتگرا و تحلیل شرایط پایداری در سکونتگاه های روستایی محدوده های کلان شهری را فراهم می نماید. نتایج این پژوهش همچنین نشان می دهد که در ارتباط با تحلیل متوسط ارزش نماگرهای انتخاب شده نماگرهای اجتماعی- فرهنگی با 92/7 امتیاز در مقایسه با سایر نماگرها از اعتبار بیشتری در تحلیل پایداری برخوردارند. نماگرهای اقتصادی با 8/7 امتیاز، طبیعی با 34/7 امتیاز و نماگرهای کالبدی- زیرساختی نیز با 32/7 امتیاز در رتبه های بعدی قرار دارند.
بررسی اثرات اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی توسعه گردشگری بر منطقه اورامانات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری به عنوان یکی از صنعتهای پیشرو در قرن حاضر مورد توجه تمامی کشورها، بویژه کشورهای در حال توسعه قرار گرفته است. رونق این صنعت پیشرو تأثیرات مثبت و منفی در زمینه های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی بر کشورها و ساکنان آن دارد. منطقه اورامانات در استان کرمانشاه بعد از یک دهه از جنگ تحمیلی به خاطر داشتن جاذبه های بیشمار خود به ویژه در زمینه طبیعی و اقتصادی مقصد بسیاری از گردشگران بوده است. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی حاصل از توسعه گردشگری بر این منطقه تهیه و تنظیم شده و راهکارها و پیشنهاداتی در جهت توسعه پایدار گردشگری ارائه گردیده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و برای تکمیل داده ها و اطلاعات از مطالعات میدانی و تکمیل پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش کارشناسان و مسؤلین سازمانها و ادارات منطقه اورامانات به تعداد 85 نفر بوده است، که به دلیل حجم کم، سعی شده است تمامی جامعه آماری به عنوان نمونه انتخاب شوند. همچنین از نظرات 10 نفر از اساتید بومی دانشگاههای پیام نور منطقه نیز استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده از نرم افزار Spss و برای ترسیم نقشه نیز از نرم افزار Arc Gis استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که توسعه گردشگری در بعد اقتصادی دارای تأثیرات مثبتی چون ایجاد اشتغال و افزایش درآمد، کاهش سطح بیکاری و در بعد اجتماعی دارای تأثیرات مثبتی چون ارتقاء استاندارد زندگی، افزایش شهرت منطقه و سطح آگاهی ساکنان آن بوده است. در بعد زیست محیطی میزان تأثیرات منفی بسیار زیاد و می توان به افزایش انواع آلودگیها، ترافیک، تغییر کاربری اراضی و افزایش پراکندگی زباله ها توسط گردشگران اشاره کرد. در پایان نیز به ارائه راهکار و پیشنهاد پرداخته شده است.
بررسی عوامل مؤثر بر توسعه ی کارآفرینی روستایی در استان سیستان و بلوچستان (با تمرکز بر توسعه ی مراکز رشد روستایی، توسعه ی فناوری های اطلاعات و ارتباطات و توانمندسازی زنان روستایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی عوامل مؤثر بر توسعه ی کارآفرینی روستایی در استان سیستان و بلوچستان می باشد. بدین منظور در ابتدا پیشینه ی تحقیق همراه با تحقیقات صورت گرفته در این زمینه مورد بررسی قرار گرفت. سپس بر اساس بررسی نظری، متغیّرهای
"" ایجاد مراکز رشد روستایی""، "" توانمندسازیزنانودخترانروستایی"" و "" توسعه ی فناوری اطلاعات و ارتباطات در روستاهای استان سیستان و بلوچستان""، به عنوان عوامل مؤثر بر توسعه ی کارآفرینی روستایی، در روستاهای استان سیستان و بلوچستان شناسایی شد و بر همین اساس پرسشنامه ای با هماهنگی و استفاده از نظرات خبرگان طراحی گشت و در اختیار نمونه ی 140 نفری از جامعه ی آماری دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه های استان قرار داده شد. داده های جمع آوری شده بعد از کدبندی از طریق آزمون آماری رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Lisler مورد تحلیل قرار گرفت. در هر دو روش به اعتقاد مشارکت کنندگان در تحقیق حاضر، متغیّرهای توانمندسازی زنان و دختران روستایی استان و توسعه ی فناوری های اطلاعات و ارتباطات در روستاهای استان با توسعه ی کارآفرینی روستایی ارتباط معنی داری ندارند اما متغیّر ایجاد مراکز رشد روستایی در روستاهای استان با توسعه ی کارآفرینی روستایی رابطه معنی داری دارد.
تحلیلی بر اثرگذاری اشتغال زنان مناطق عشایری بر اقتصاد خانوارهای آنها (مطالعه موردی: عشایر شهرستان چراداول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان عشایر به شیوه های گوناگونی بر اقتصاد خانواده تأثیر می گذارند. یکی از مهم ترین شیوه های تأثیرگذاری اشتغال زنان در بخش صنایع دستی می باشد. زیرا اشتغال در این بخش علاوه بر تأمین بخشی از نیازهای خانوار، می تواند یکی از منابع مهم درآمدی خانوارها نیز باشد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر اشتغال زنان مناطق عشایری (نیمه کوچنده) در صنایع دستی بر اقتصاد خانوار آنها در دهستان زردلان واقع در (بخش هلیلان) شهرستان چرداول از استان ایلام می باشد. در این مطالعه برای جمع آوری اطلاعات از روش های مطالعة کتابخانه ای و بررسی اسنادی استفاده شده و اطلاعات میدانی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته بدست آمده است. محدودة جغرافیایی پژوهش شامل 26 روستا می باشد که 16/54 درصد از کل روستاهای منطقه ی مورد مطالعه را شامل می شود. این روستاها که به عنوان روستاهای هدف انتخاب شده اند، دارای اقتصاد مبتنی بر دامداری هستند. همچنین زنان عشایر منطقه مورد مطالعه به تولید محصولات و صنایع دستی مانند سیه مال، چیت، گیوه، مونج بافی، جاجیم بافی، وسایل چوبی آشپزخانه و ... می پردازند. جامعة آماری تحقیق شامل زنان بالای 12 سال (عشایر نیمه کوچنده) دهستان زردلان می باشد (2891 = N) که از این میان 190 نفر با استفاده از فرمول کوکران (5/0 = p&q و 07/0 = d) و به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه ی مورد مطالعه انتخاب شده اند. نتایج نشان داد، عواملی مانند تکنولوژی ابتدایی برای تولید، دوری به شهر و انزوای جغرافیایی، کمبود مشتری، عدم وجود بازار برای محصولات تولیدی آنها و عدم حمایت مسئولین زمینه ساز دستیابی کمتر زنان به درآمد از طریق صنایع دستی در منطقه ی مورد مطالعه می باشند. همچنین نتایج حاصل از t تک نمونه ای تأثیر اشتغال زنان عشایر در صنایع دستی را بر اقتصاد خانواده آنها به دلیل وجود مشکلات موجود تأیید نکرد.
ارزیابی و تحلیل مکان گزینی نواحی صنعتی روستایی (مطالعه ی موردی: استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنوّع بخشی به فعّالیّت ها و فرصت های اقتصادی، لازمه ی جامع نگری در برنامه ریزی های توسعه ی روستایی است. صنعتی شدن و صنایع روستایی نیز، از دیرباز مطرح ترین گزینه ی اقتصادی برای ایجاد فرصت های اشتغال و درآمد، بعد از فعّالیّت های کشاورزی در مناطق روستایی بوده است. این رهیافت همچنین با کمک به فرایند تمرکززدایی از فعّالیّت های صنعتی، نقش مؤثّری در برنامه های توسعه ی منطقه ای نیز خواهد داشت. سهم عمده ای از پروژه های صنعتی سازی روستایی، در گرو مکان یابی بهینه و استقرار آنها در مکان های گزینش شده ای است که به لحاظ جمیع معیارهای موردنیاز، از مناسبت و برتری نسبی برخوردار باشند. پژوهش پیش رو به ارزیابی مکان گزینی نواحی صنعتی فعّال و در دست مطالعه ی مناطق روستایی استان مرکزی می پردازد که از هر دو جهت مقام نخست را در میان استان های کشور دارد. با گزینش و جمع آوری اطلاعات متغیّرهای مرتبط و تهیّه ی شاخص های ترکیبی کمّی در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و محیطی و بهره گیری از روش های آماری و تصمیم گیری های چندمعیاره ای، مانند روش آنتروپی و روش تاپسیس، میزان بهینگی و اولویت های مکانی 19 ناحیه ی صنعتی مورد مطالعه به دست آمد. با توجّه به نتایج حاصل، گرچه برخی از نواحی فعّال دارای برترین رتبه ها هستند، اما تعدادی از آنها نیز از رتبه های بسیار ضعیفی برخوردارند و گمان می رود در گزینش مکان برای ایجاد و استقرار آنها، ملاحظاتی غیرعلمی نیز دخیل بوده باشد. درحالی که برخی دیگر از دهستان های کاندید برای ایجاد این نواحی از اولویت ها و رتبه های بسیار بهتری برخوردار هستند. بنابراین ادامه ی منطقی و اصولی روند صنعتی سازی در مناطق روستایی استان، مستلزم پاره ای بازنگری ها در سیاست گذاری ها و تصمیم گیری ها برای ادامه ی فعّالیّت نواحی فعّال و همچنین آغاز به کار پروژه های در دست مطالعه در آینده است.