فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۲۱ تا ۱٬۴۴۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
17 - 34
حوزههای تخصصی:
امروزه بر اثر گسترش ارتباطات میان شهرها و روستاها شاهد تاثیرپذیری سکونتگاه های واقع در حریم شهرها از کلانشهرها هستیم، تغییرات کاربری اراضی سکونتگاه های پیراشهری کلانشهرها نمودی از آن می باشد که شاهد افزایش آن هستیم و این روند می تواند نتایج جبران ناپذیری برای کلانشهرها و سکونتگاه های واقع در حریم آن ها در برداشته باشد. براین اساس هدف پژوهش حاضر تعیین عوامل کلیدی مؤثر بر تغییرات کاربری اراضی سکونتگاه های پیراشهری با استفاده از رویکرد آینده پژوهی می باشد. روش تحقیق به صورت کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق شامل سکونتگاه های پیراشهری کلانشهر مشهد می باشد که با استفاده از نرم افزار GIS و دستور Buffer سکونتگاه های واقع در حریم 3 کیلومتری شهر مشهد مشخص شدند که در این حریم تعداد 34 سکونتگاه قرار گرفتند و به عنوان جامعه آماری مشخص شدند. جهت تعیین عوامل موثر بر تغییرات کاربری اراضی نخست عوامل مؤثر بر تغییرات کاربری اراضی با روش مشاهده اسنادی استخراج شدند سپس با استفاده از تکنیک دلفی مدیران (دهیاران)، ماتریس اثرات متقاطع مولفه ها تشکیل شد و در مرحله بعد با کمک نرم افزار MicMak عوامل کلیدی مؤثر در تغییرات کاربری اراضی سکونتگاه های پیراشهری در سه دسته عوامل درونی، عوامل بیرونی و عوامل ناشی از همجواری دسته بندی شد. نتایج نشان می دهد که از 35 عامل اولیه استخراج شده، متغیرهای اشتغال و الگوی بهره برداری از اراضی با امتیاز 82 دارای بیشترین ضریب تأثیرگذاری بر دیگر متغیرها بوده است. درنهایت 14 عامل الگوی بهره برداری از اراضی، اشتغال، تغییر در الگوهای بهره برداری از فضا، تحولات جمعیتی، تغییر ساختار معیشت روستایی تحت تأثیر هم جواری با شهر، تغییر استانداردهای زندگی، تغییر ارزش زمین و مسکن، نزدیکی روستا به شهر، جریان ها و پیوندهای روستا- شهری، توسعه و خزش شهری بر اثر تصمیمات مدیریت شهری، رونق سوداگری زمین، رشد بی رویه جمعیت حاشیه ای کلان شهر، ضعف در نظارت بر حرایم و عرصه های ممنوعه در ساخت وسازها، تغییر ابزار و منابع تولید، براساس نیروهای مستقیم و غیرمستقیم تأثیرگذار و تأثیرپذیر، مهم ترین عوامل کلیدی مؤثر بر تغییرات کاربری اراضی سکونتگاه های پیراشهری محسوب می شود.
ارزیابی وضعیت مؤلفه های مدیریت دانش در شهرداری های شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
67 - 85
حوزههای تخصصی:
مدیریت دانش یکی از حیاتی ترین عوامل بهبود عملکرد کارکنان، موفقیت یا شکست مدیران و مزیت رقابتی سازمان ها در هزاره سوم توسعه است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی وضعیت مؤلفه های مدیریت دانش در مناطق شهرداری های شهر یزد است. پژوهش حاضر از نوع مطالعات «کاربردی» است و با توجه به ماهیت موضوع و مؤلفه های موردبررسی، رویکرد حاکم بر آن مجموعه ای از روش های «توصیفی – تحلیلی و همبستگی» است. جمع آوری اطلاعات و داده ها به دو صورت «اسنادی و پیمایشی (پرسشنامه)» انجام پذیرفته است. مدیران، معاونین و کارشناسان شهرداری های شهر یزد (287 نفر) جامعه آماری تحقیق حاضر را تشکیل می دهند، تعداد حجم نمونه 102 نفر بر اساس فرمول کوکران انتخاب شدند. در این پژوهش برای تعیین پایایی پرسشنامه، از ضریب آلفای کرونباخ با استفاده از نرم افزار SPSS با مطالعات مقدماتی برای حجم 30 نمونه محاسبه شده و مقدار آلفا برای پرسشنامه مدیریت دانش برابر با 964/0 به دست آمده است و همچنین برای تجزیه وتحلیل داده ها از رویکرد آماری مدل سازی معادله های ساختاری (SEM) و آزمون تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم استفاده شده است. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری حاکی از آن است که ضرایب رگرسیونی ساختار سازمانی، زیرساخت منابع انسانی و فرهنگ سازمانی نسبت به سایر زیر مؤلفه ها بالاتر است. نتایج تحلیل واریانس نشان داد که دو مؤلفه فرهنگ سازمانی و مکانیسم و فرآیند که از عوامل مؤثر بر مدیریت دانش در همه شهرداری های شهر یزد در سطح 05/0 معنادار می باشند. نتایج آزمون دانکن نشان داد که شهرداری های مناطق (1، 2، 3 و 4) به لحاظ مدیریت دانش دارای کمترین میانگین رتبه ای می باشند؛ همچنین شهرداری های منطقه قدیم و منطقه جدید دارای میانگین رتبه ای بالاتری هستند. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که وضعیت مدیریت دانش در همه شهرداری های شهر یزد پایین تر از حد متوسط است.
سنجش و ارزیابی وضعیت مؤلفه های مدیریت یکپارچه سازی شهری در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعدد مدیریت و ناهماهنگی سازمان ها و نهادهای دولتی و خصوصی متولی امور شهری از مسائل اساسی در حوزه مدیریت شهری است؛ بنابراین امروزه اداره مطلوب شهرها، بدون مدیریت یکپارچه شهری امکان پذیر نیست. هدف پژوهش، سنجش و ارزیابی وضعیت مؤلفه های مدیریت یکپارچه سازی در کلان شهر اهواز است. پژوهش براساس هدف، کاربردی و براساس ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. مؤلفه های مدیریت یکپارچه شهری شناسایی و تبیین شده و با بهره گیری از ابزار پرسشنامه محقق ساخته این مؤلفه ها در شهر اهواز بررسی شده اند. جامعه آماری تحقیق مهم ترین دستگاه های اجرایی حوزه مدیریت شهری است که فعالیت های مشابه و متداخل در حیطه مدیریت شهری انجام می دهند؛ از جمله: اداره آب و فاضلاب، سازمان برق، گاز، مخابرات، شرکت های خصوصی و سازمان و نهادهایی چون شهرداری، شورای اسلامی شهر، مسکن و شهرسازی، استانداری، نیروی انتظامی و راهنمایی و رانندگی، سازمان بهداشت- درمان و نهاد مردمی. حجم نمونه براساس فرمول کوکران انجام گرفته که مطابق با هر سازمان، پرسشنامه هایی اختصاص داده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل پرامیتی در محیط (V-Promethee) بهره گرفته شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین مؤلفه های مدیریت یکپارچه سازی شهری، رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. در تکنیک پرامیتی نیز رتبه بندی نهادها براساس سه تحلیل خروجی (رتبه بندی مثبت، رتبه بندی منفی و خروجی خالص) صورت گرفته است و وضعیت ابعاد مدیریت یکپارچه شهری به تفکیک نهادها براساس نمره 1+ و 1- به دست آمد. شاخص های با نمره 1+ در سطح مناسب و شاخص های با نمره 1- در سطح نامناسب قرار دارند. به صورت کلی وضعیت شاخص های مدیریت یکپارچه سازی مدیریت شهری ازنظر مدیران و کارشناسان سازمان های مختلف شهری در شهر اهواز نشان دهنده آن است که وضعیت هیچ یک از شاخص ها، بالاتر از میانگین فرضی نیستند و به ترتیب شاخص های هماهنگی، بسترسازی، وحدت، حکمرانی خوب، تعامل، ساختار، انسجام، هم پایانی و دیدگاه سیستمی به ترتیب در جایگاه اول تا آخر قرار گرفته اند.
سنجش و رتبه بندی چالش های پیش روی مدیریت شهری مطالعه موردی: شهر کرمانشاه
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه در شهرها علاوه بر منابع مالی و رشد اقتصادی و اجتماعی، نیازمند مدیریت شهری کارآمد است. مدیریت شهری امروزه دارای چالش های فراوانی است. در این پژوهش، چالش های پیش روی مدیریت شهری مورد تحقیق و پژوهش قرار گرفته و مهم ترین هدف سنجش ورتبه بندیچالش های مدیریت شهری در شهرکرمانشاه است.. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی با رویکرد توصیفی-تحلیلی به انجام رسیده است و شیوه ی گردآوری اطلاعات بر اساس روش کتابخانه ای و بررسی میدانی(پرسشنامه) یافته ها بر اساس نظرسنجی و مصاحبه با 15 کارشناس خبره از متخصصان در امور شهری شهرکرمانشاه که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده برآورد گردید.در این پژوهش مؤلفه های سطح پایین توسعه زندگی و اجتماعی، تعارضات سیاسی و ساختاری نظام حکومتی تمرکزگرا و مدیریت شهری عدم تمرکزگرا، تعارض ماهیتی مدیریت شهری محلی با نظام کلان اداری اجرایی، نامشخص بودن تشکیلات و روابط بین سازمانی مدیریت شهری، نامشخص بودن تشکیلات و روابط درون سازمانی مدیریت شهری، ناکارآمدی قوانین مدیریت شهری، کمبود و خلاء نیروی انسانی متخصص از طریق نرم افزار PROMETHEE visual مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، تا اولویت بندی معیارهای مؤثر در مدیریت شهری مشخص شود. ی یافته ها بر اساس نظرسنجی و مصاحبه با 15 کارشناس خبره از متخصصان در امور شهری ادارات وسایر ارگان های مرتبط با مدیریت شهری شهرکرمانشاه به تعیین توابع برتری و وزن دهی به شاخص ها و در نهایت رتبه بندی آن ها با استفاده از مدل vp صورت گرفته است. با توجه به رتبه بندی مؤلفه ها، شاخص ناکارآمدی قوانین با1 ph+. بالاترین وزن را به خود اختصاص داده است و شاخص روابط سازمانی و تشکیلاتی با وزن0.00 ph+. کمترین امتیاز اولویت بندی چالش های پیش روی مدیریت شهری را به خود اختصاص داده اند که نیازمند توجه جدی مدیران و تصمیم گیران شهری می باشد.
ارزیابی اثرات پراکنده رویی در تغییر کاربری اراضی شهری مطالعه موردی: کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
107 - 121
حوزههای تخصصی:
افزایش شتابان جمعیت، الگوهای مکانی نواحی شهری را به شیوه ای پیچیده تغییر داده و منجر به گسترش در نواحی روستایی و پراکنده رویی شهری در مناطق اطراف و به خصوص این مناطق شده است، در این میان شناخت چگونگی این رشد و توسعه کالبدی شهرها از ارزش بسیار فراوانی برخوردار است، تا در برنامه ریزی گسترش های آتی یا حتی درون بافتی استفاده مطلوب شود،. بنابراین هدف این پژوهش ارزیابی پراکنده رویی و تغییرات کاربری اراضی کلان شهر تهران در دوره های مختلف و تغییر کاربری نسبت به همدیگر می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی و تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات اسنادی، کتابخانه ای و مراجعه به سازمان های مربوطه و مراکز پژوهشی پیرامون موضوع موردمطالعه می باشد. برای به دست آوردن نقشه میزان تخریب اراضی پوشش گیاهی از مدل های Fuzzy Artmap،Lcm، جدول متناوب و نرم افزارهای Idrisi Selva، ARC GIS 10.4 و Google Earth استفاده شده و جهت سنجش پیش بینی گسترش آتی شهر مدل CA- Markov بکار رفته است. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل اطلاعات نشان می دهد تغییر کاربری طبیعی به کاربری های ساخته شده روند رو به گسترشی داشته، به طوری که این اراضی در سال 1353 از 9 درصد به 54 درصد در سال 1397 افزایش یافته است و با توجه پیش بینی در سال 1410، اراضی ساخته شده به 62 درصد از کل مساحت می رسد، که شدت بحران زیست محیطی نشان را می دهد همچنین کاربری بایر با 71 درصد و پوشش گیاهی با 28 درصد بیشترین کاهش را به سمت کاربری ساخته شده داشتند و بیشترین درصد تغییرات را در زمین های مفید شهر تهران (اراضی آبی و اراضی پوشش گیاهی) می باشد، و اراضی دیگر با رشد منفی کندتری نسبت به این دو کاربری شاهد تغییر هستند که نشان از شدت بحران های زیست محیطی در آینده دارد.
تحلیل عوامل فضایی موثر بر مکان گزینی مهاجران با استفاده از روش پیش بینی درخت تصمیم (مطالعه موردی: شهر مشهد)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت و جابجایی هایی سکونتی، یکی از پدیده های شهرنشینی است که با ساختار های اجتماعی، اقتصادی و فضایی دارای رابطه علت و معلولی است. این نوع از مهاجرت تحت تأثیر عواملی هم چون نزدیکی به محل کار، مدت سکونت، وضعیت اشتغال، سطح درآمد، سن، جنس و شرایط خانوادگی باشد. از این رو، مکان گزینی محلات و انتخاب محله ای برای سکونت از اهمیت بسزایی برخوردار است و از عوامل بسیاری تأثیر می پذیرد تا جایی که موقعیت مکانی بر مکان گزینی اثر می گذارد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی – تحلیلی می باشد. داده های مورد نیاز پژوهش با استفاده از اطلاعات بلوک های آماری سرشماری سال 1390 استخراج شده است. با مطالعه ادبیات تحقیق و تعیین شاخص های مورد نیاز استخراج و به روش تحلیل سلسله مراتبی وزن دهی شده اند. شاخص میانگین مهاجرت به عنوان شاخص هدف و سایر شاخص ها به عنوان شاخص ورودی در درخت تصمیم انتخاب شدند. محاسبات مربوط به درخت تصمیم در نرم افزار کلمنتاین انجام شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که میزان تحصیلات بیشترین تأثیر را در مکان گزینی مهاجران در محلات شهر مشهد داشته است. به طور کل 12 شاخص با میزان تأثیر گذاری های متفاوت بر میانگین مهاجرت اثر گذار بوده اند. این درحالی است که هر چه میزان عوامل پیش بینی کننده در این شهر کمتر باشد میزان مهاجرت بالاتر است. هم چنین نتایج نشان می دهد که سیستم داده کاوی با درخت تصمیم قادر خواهد بود تا با اندازه گیری عوامل پیش بینی کننده و میزان تغییرات آن ها، میزان مهاجرت و ماندگاری افراد در محله های شهری را پیش بینی نماید. بنابر نتایج به دست آمده از کارایی این سیستم قابل قبول می باشد.
برآورد و تحلیل اثرات گردشگری بر پایداری اقتصاد و درآمد شهروندی و شهرداری ها (مطالعه موردی: شهربابک- کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
102 - 114
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری باعث ایجاد و رونق سرمایه گذاری های کلان در آن دسته از زیرساخت هایی شده که شرایط زندگی افراد محلی را بهبود و ارتقاء می بخشند و از سوی دیگر از طریق اشتغال و ارز آوری برای شهروندان و سازمان های متولی مدیریت شهری همچون شهرداری ها با ایجاد منابع درآمدی می تواند موجبات توانمندی اقتصاد شهروندان و سازمان های متولی را فراهم آورد. بنابراین با علم به این موضوع، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا اثرات گردشگری را بر اقتصاد شهری و پایداری درآمد شهرداری ها مورد سنجش و واکاوی قرار دهد. جامعه آماری این پژوهش شامل شهروندان و کارکنان شهرداری شهربابک می باشند که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 265 نفر انتخاب گردید. همچنین آزمون پیش آهنگی برای بدست آوردن ضریب اعتبار پرسشنامه انجام گرفت که ضریب اطمینان آلفای کرونباخ آن 83/0 به دست آمد که حاکی از مناسب بدون ابزار پژوهش بوده است. برای تحلیل داده ها از آمار استنباطی شامل (آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل خوشه ای، جدول توافقی و آزمون همگونی کای دو) استفاده گردیده است. نتایج آزمون T تک نمونه ای و آزمون همگنی کای دو بر اساس جدول توافقی نشان می دهد که اولاً گردشگری توانسته است موجبات توانمندی و پایداری اقتصاد شهری را در شهربابک فراهم آورد. ثانیاً بر اساس یافته ها مشخص گردید که در سطح 99 درصد اطمینان مابین گردشگری به عنوان متغیر مستقل تحقیق و پایداری درآمد شهروندان و شهرداری شهربابک رابطه مستقیم و معنی داری پابرجا است.
تحلیل و ارزیابی روند توسعه فضایی کلانشهر شیراز در افق1410 با استفاده از مدل تحول زمین و تکنیک هلدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
123 - 136
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت و توسعه شهرنشینی، فشار فزاینده ای را بر زمین وارد نموده و تخریب زمین های پیرامون شهرها را موجب شده و از چالش های اساسی در برنامه ریزی شهری در دهه های اخیر بوده است. روش تحقیق توصیفی _تحلیلی می باشد و از لحاظ هدف، کاربردی است. جهت تحلیل روند توسعه فضایی کلان شهر شیراز، از تصاویر ماهواره ای سال های 1365 تا 1395 استفاده شده و برای مدلسازی تغییرات در سال1410، از پارامترهای مؤثر در توسعه شهر و مدل تحول زمین استفاده گردید. نتایج تحلیل تصاویر ماهواره ای برای سال های 1365تا 1395 نشانگر تغییرات فزاینده کاربری های کشاورزی و فضاهای سبز به کاربری اراضی ساخته شده می باشد. در دوره 30 ساله باعث تخریب بیش از 508 هکتار از فضای سبز و بیش از 3373 هکتار زمین زراعی شده است. نتایج حاصل از مدل هلدرن نیز در این دوره نشانگر آنست که 59 درصد رشد فیزیکی شهر مربوط به افزایش جمعیت شهر و41 درصد آن مربوط به رشد افقی و اسپرال شهر شیراز بوده است. با ادامه این روند توسعه آتی شهر شیراز با مشکلات فزاینده زیست محیطی و اکولوژیکی مواجه خواهد شد، فضاهای سبز شهری و اراضی کشاورزی بیشتری در پیرامون شهر شیراز تا سال 1410 به زیر ساخت و ساز خواهد رفت و مشکلات موجود شهری دو چندان می گردد. همچنین بعد از 1410 برای توسعه شهری جدید نیاز به افزایش محدوده شهری و در نتیجه تخریب محیط زیست اطراف شهر و زمین های کشاورزی اتفاق خواهد افتاد.
بررسی نقش راهبردِ بازآفرینی در ساماندهی بافت های قدیمی و فرسوده شهرها با رویکرد توسعه پایدار مطالعه موردی: محله غریبان شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
33 - 49
حوزههای تخصصی:
موضوع فرسودگی بافت قدیمی، امروزه یکی از مهم ترین چالش ها و مسائل اغلب شهرهای کهن ایرانی است که فرا روی جامعه ی تصمیم گیران و برنامه ریزان شهری قرارگرفته است. در دهه های اخیر رشد شتابان شهرنشینی و توسعه و گسترش بی رویه شهرها؛ تنگناها، معضلات و پیچیدگی هایی را به همراه داشته که شدت یافتن ضرباهنگ "تغییر فضایی- کالبدی" در بخش های قدیمی و مرکزی شهرها از پیامدهای آن پدیده بوده است. پژوهش حاضر به دنبال بررسی و ارزیابی بازآفرینی محله قدیمی غریبان شهر اردبیل، در جهت تحرک و سرزندگی با ایجاد سلسله مراتب خدماتی، افزایش کیفیت های محیطی و ارتقای ایمنی و امنیت محلی می باشد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده و برای ارزیابی بازآفرینی، چهار مؤلفه کالبدی، محیطی، اجتماعی و اقتصادی با زیرمعیارهایشان موردبررسی قرارگرفته است. جامعه آماری شامل کل جمعیت محله موردمطالعه به تعداد 3335 نفر می باشد که برمبنای فرمول کوکران350 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت تجزیه وتحلیل آماری داده ها از نرم افزار SPSS استفاده گردید. در بخش آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از آزمون T تک نمونه ای و تحلیل واریانس و لون استفاده به عمل آمد. نتایج آزمون تی تک نمونه ای تفاوت معنی داری را بین میانگین تأثیر بازآفرینی محله غریبان بر کاهش مشکلات کالبدی، اجتماعی و اقتصادی نشان می دهد، بنابراین می توان گفت که بازآفرینی محله غریبان بر کاهش مشکلات کالبدی، اجتماعی و اقتصادی محله غریبان کاملاً مؤثر است. اما میانگین متغیر کیفیت محیطی کمتر از میانگین نظری 3 بوده و می توان گفت بازآفرینی محله غریبان بر کاهش مشکلات کیفیت محیطی محله غریبان چندان مؤثر نبوده است.
شناسایی قابلیت مشارکت کودکان در برنامه ریزی شهری از طریق تحلیل محتوای کتابهای درسی دوره دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های پیشبرد توسعه شهری، مشارکت در امور شهری است و آموزش مشارکت به کودکان در راستای تاثیرگذاری درست در پیشبرد برنامه های توسعه شهری امری بسیار حیاتی می باشد. هدف اصلی این مقاله شناسایی زمینه هایی از مشارکت است که کودکان در آن آماده تر می باشند تا مورد استفاده برنامه ریزان شهری قرار گیرد. اهمیت موضوع تا اندازه ای است که در صورت عدم آموزش صحیح مشارکت به کودکان نمی توانیم در آینده انتظار مشارکت صحیح این قشر را در امور توسعه شهری داشته باشیم. بدین منظور برای تحلیل قابلیت مشارکت کودکان، از تحلیل محتوای کتب درسی دوره دوم ابتدایی به عنوان مهمترین مرحله آموزش عمومی در سطح کشور، استفاده شد. مؤلفه های مشارکت کودکان در این پژوهش شامل شناخت شهر، آموزش حقوق شهروندی و آموزش نحوه مشارکت و ارتباط با دیگران می باشند. روش شناسی مورد استفاده به صورت تحلیل محتوای کمی و به کمک روش ویلیام رومی انجام گرفته است. واحدهای تحلیل نیز فحوای متن درس، سوالات و تصاویر می باشد. جامعه آماری شامل سه جلد کتاب مطالعات اجتماعی در پایه چهارم، پنجم و ششم ابتدایی سال تحصیلی 96-97 است. یافته های مقاله بیانگر آن است که به مولفه های مشارکت در پایه های مختلف دوره دوم ابتدایی به یک میزان پرداخته نشده است و ضریب درگیری در ارتباط با واحدهای تحلیل به یک میزان نیست. در مجموع از میان موضوعات موثر در مشارکت، به شناخت شهر بیشتر از سایر موضوعات پرداخته شده است. همچنین نتایج این پژوهش نشان می دهد که بیشترین قابلیت کودکان در مشارکت مشورتی است، گرچه این مشارکت پایین ترین درجه مشارکت است.
تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری بافت های باارزش تاریخی مطالعه موردی: منطقه 12 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
51 - 63
حوزههای تخصصی:
بافت های باارزش تاریخی از مهم ترین بخش های شهری محسوب می شوند که نقش کلیدی در هویت یک شهر دارند. به علاوه دارای کارکردهای بالقوه اقتصادی و اجتماعی نیز می باشند. امروزه، به دلیل رشد سریع شهرنشینی و تغییر کاربری شهرها، این بافت ها دچار افول شده اند. در این راستا رویکرد گردشگری به ویژه گردشگری تاریخی، یکی از رویکردهای مؤثر در جهت حفظ و احیاء بافت های باارزش تاریخی می باشد. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل اصلی مؤثر بر توسعه گردشگری بافت های تاریخی و سپس تحلیل میزان تأثیر هر یک از عوامل بر توسعه گردشگری بافت باارزش تاریخی منطقه 12 تهران می باشد. روش تحقیق پژوهش توصیفی – تحلیلی است و برای شناسایی عوامل اصلی ادبیات پژوهش و مبانی نظری موردبررسی قرار گرفت. در نهایت معیارهای اصلی مطابق با نظرات صاحب نظران امر استخراج گردید. جامعه آماری پژوهش شامل کارشناسان و متخصصان گردشگری و برنامه ریزی شهری با توجه به زمینه تخصصی تحقیق است که با استفاده از نرم افزار Sample Power اقدام به برآورد حجم نمونه آماری گردید. سپس برای تحلیل میزان تأثیر هرکدام از عوامل شناسایی شده از نرم افزار Smart PLS بهره گرفته شد. در نهایت یافته های تحقیق نشان دهنده آن است که عوامل امنیت، مدیریت منابع مالی و انسانی و تسهیلات رفاهی به ترتیب بیشترین تأثیر را در زمینه توسعه گردشگری بافت باارزش تاریخی منطقه 12 دارا هستند. نکته حائز اهمیتی که در یافته ها به چشم می خورد جای گیری عامل امنیت در رتبه اول و مهم ترین عامل در زمینه موفقیت توسعه گردشگری منطقه است. همچنین عامل تصویر ذهنی در رتبه چهارم و بالاتر از عواملی همچون کیفیت جاذبه ها و دسترسی قرار دارد که خود دلالت بر اهمیت ادراکات و برداشت ذهنی از مقصد دارد.
تحلیل اقتصادی آب گرم کن های خورشیدی (مطالعه موردی: ساختمان های مسکونی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
119 - 126
حوزههای تخصصی:
به کارگیری انرژی های نو و تجدید پذیر بویژه انرژی خورشید، این منبع لایزال الهی به دلیل دریافت آسانتر و در دسترس بودن آن، در طی سال های اخیر بیشتر مورد توجه دانشمندان و دانشجویان مرتبط با رشته های انرژی قرار گرفته است. روش های گوناگونی برای استفاده از این انرژی پاک و لایزال الهی وجود دارد، اما گرم کردن آب با استفاده از آبگرمکن های خورشیدی، شاید از آسان ترین و اقتصادی ترین روش های موجود باشد. در این تحقیق با در نظر گرفتن تورم و ارزش زمانی سرمایه، بررسی های اقتصادی برای دوره بازگشت سرمایه جایگزینی آبگرمکن های خورشیدی به جای انواع گازی آن در ساختمان های مسکونی شهر تهران صورت گرفته است. در ابتدا تحلیل اقتصادی با در نظرگرفتن پرداخت همه هزینه های جایگزینی توسط ساکنان در یک ساختمان مسکونی بررسی گردید. سپس اجرای طرح جایگزینی آبگرمکن های خورشیدی توسط دولت از طریق سوبسید وزارت نیرو محاسبه شد. پس از بررسی استراتژی های مختلف جایگزینی آبگرمکن های خورشیدی به جای آبگرمکن های گازی موجود و با توجه به اهمیت بحث های اقتصادی و محیط زیستی، جایگزینی آبگرمکن ها توسط شهروندان به دلیل مسائل مالی و طولانی بودن دوران بازگشت سرمایه (سال نهم)، در عمل غیرممکن است. از سوی دیگر با توجه به کاهش تولید آلاینده های هوا و گازهای گلخانه ای (به ویژه 2CO) و توانایی صادرات گاز صرفه جویی شده به کشور های همسایه، استراتژی پرداخت هزینه های اولیه توسط وزارت نیرو دارای صرفه اقتصادی می باشد.
تحلیل بازآفرینی پایدار بخش مرکزی شهرها با رویکرد سناریونویسی (موردمطالعه: بخش مرکزی شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش مرکزی شهرها، به دلیل برخورداری از مرکزیت جغرافیایی، مرکزیت ثقل اقتصادی و ویژگی های تاریخی- فرهنگی دارای توان بالقوه بالایی است. علیرغم ویژگی های مثبت بخش مرکزی شهرها، محلات مسکونی آن با مشکلات کالبدی، زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی، ازجمله فرسودگی، درهم پیچیدگی بافت و ضعف زیرساخت ها مواجهند. یکی از مراکز شهری با چنین مشخصه ای، بخش مرکزی شهر همدان می باشد. یکی از رویکردهای نوینی که توانسته با دید یکپارچه همه ابعاد مطروحه را در حل مسائل بخش مرکزی شهرها داشته باشد، رویکرد «بازآفرینی شهری پایدار» است. هدف از این مقاله بررسی و تحلیل وضعیت شاخص های بازآفرینی پایدار و دستیابی به سناریوهای پیش رو در بخش مرکزی همدان می باشد. اطلاعات برای مطالعه وضع موجود از طریق اسناد فرادست و پرسشنامه شهروندان به دست امد در ابتدا رتبه بندی قطاع های شش گانه بخش مرکزی همدان از منظر شاخص های بازآفرینی شهری پایدار بر اساس مدل الکتر فازی بدست آمد. بطوریکه قطاع اول، پنجم و چهارم به ترتیب با تعداد چیرگی 5، 4 و 3 وضعیت بهتری از نظر شاخص های بازآفرینی پایدار به خود اختصاص داده اند. در ادامه برای دستیابی به آینده های پیش رو بخش مرکزی همدان با استفاده از نرم افزار سناریو ویزارد، با تشکیل ماتریس اثرات متقابل 30×30 در مجموع 2 سناریو قوی، 12 سناریوی باور کردنی و 242 سناریوی ضعیف به دست آمد. نتایج پژوهش نشان می دهد که 3 سناریو (هگمتانه، دارینه و عراق عجم) با احتمال وقوع بسیار بالا در شرایط پیش روی آینده بخش مرکزی شهر همدان است. مطلوب ترین سناریو، سناریوی هگمتانه است.
بررسی تأثیر حضورپذیری و حس رضایت مندی ساکنان محیط های مسکونی از امنیت اجتماعی سکونتگاه های شهر گرگان
حوزههای تخصصی:
تحولات دهه های اخیر سبب شده است تا امکانات جدید شهرهای امروز مانند گذشته قادر به تأمین آرامش و امنیت شهروندان نباشد. این مسأله ی نابهنجاری اجتماعی و در کنار آن بروز رفتارهای جرم خیز در نظام سکونت شهری جهان شده است. در این راستا هدف پژوهش، بررسی مؤلفه های اثر بخش بر حس رضایت مندی ساکنان از امنیت اجتماعی سکونتگاه های شهر گرگان می باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری آن، خانوارهای ساکن در مجتمع های مسکونی شهر گرگان و حجم نمونه 200 خانوار انتخاب شده است. اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعات اسنادی و جهت برداشت های میدانی از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS و آزمون های رگرسیون به روش (Enter) و t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که میان احساس رضایت مندی ساکنان مجتمع های مسکونی با مؤلفه های روشنایی مناسب محیط و بافت کالبدی ساختمان ارتباط مستقیم و مثبتی دارد. روشنایی معابر و گذرهای اطراف ساختمان و محل زندگی اشخاص در شب باعث ایجاد آرامش و حس امنیت در تردد کودکان و زنان می گردد و هم چنین باعث کاهش استرس و اضطراب در افراد هنگام تردد با پای پیاده در شب می شود. اشراف داشتن مساکن نسبت به هم مؤلفه ی دیگریست که با ایجاد حس امنیت در میان ساکنان رابطه مستقیم دارد. از دیگر مؤلفه های مؤثر در ایجاد حس امنیت در میان ساکنان واحدهای مسکونی شهری می توان به وقوع جرم در محل زندگی، روابط همسایگی و متغیر زیست محیطی اشاره کرد.
تحلیل فضایی میزان تاب آوری کالبدی محلات شهر بابلسر با تأکید برکاربری اراضی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی میزان تاب آوری محلات 22 گانه شهر بابلسر در شاخص های کالبدی است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی می باشد. بدین منظور، از مدل آنتروپی شانول جهت وزن ده شاخص ها و مدل تصمیم گیری چندشاخصه ویکور (VIKOR) جهت تحلیل و سطح بندی محلات مورد مطالعه با توجه به تاب آوری کالبدی استفاده گردید. آن چه پژوهش حاضر را با تحقیقات پیشین متمایز می نماید، بررسی و تحلیل میزان تاب آوری بافت های مختلف شهر بابلسر به تفکیک محلات و با توجه به شاخص های کالبدی (براساس کاربری اراضی داخل بافت) آن ها است. بر اساس یافته های پژوهش، 40 درصد محلات شهر بابلسر تاب آور، 20 درصد نیمه تاب آور و 40 درصد تاب آوری پایین را از نظر شاخص های کالبدی نشان می دهد. ارزیابی نهایی نشان داد که تاب آوری کالبدی با تأکید بر کاربری اراضی در مواقع حوادث غیرمترقبه، می تواند موجب تسهل در خدمات رسانی و کاهش خسارت های احتمالی شود درحالی که 60 درصد محلات شهر بابلسر از این نظر تاب آور نمی باشند.
بررسی و ساماندهی فضایی دستفروشان منطقه 10 شهر تهران با تأکید بر نواحی مسئله دار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
36 - 47
حوزههای تخصصی:
دستفروشی پدیده ای اجتماعی- اقتصادی جهانی است، ولی در کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه به دلیل شرایط خاص اقتصادی اجتماعی نمود بیشتری دارد. بنا بر مقتضیات مدیریت شهری، توجه به این موضوع و ساماندهی دستفروشان به عنوان بخشی از مکانیسم و فرایند عرضه کالاها و خدمات به شهروندان، امری ضروری و مهم است. در پژوهش حاضر که با موضوع ساماندهی دستفروشان منطقه 10 شهر تهران به انجام رسیده ، تلاش شده است به منظور ساماندهی دستفروشان برای تأمین یکی از مؤلفه های حقوق شهروندی و جلوگیری از ایجاد فضای ناهنجاری های شهری (محیطی، اقتصادی، اجتماعی و...) ضمن شناخت دقیق ریشه های موضوع و عوامل مؤثر بر بروز و گسترش این پدیده، راهکارهای حل مسئله و مدیریت موضوع نیز ارائه شود. پژوهش حاضر از نوع تحلیلی توصیفی است که با اتکا بر بررسی های میدانی (مشاهده، پرسشنامه و مصاحبه) و با استفاده از تحلیل های آماری (spss) و فضایی (GIS) به بررسی موضوع مطالعه شده پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می دهد شهروندان قیمت کمتر و در دسترس بودن کالا و خدمات را دلیل اصلی خرید از دستفروشان می دانند، به طوری که متناسب با نوع کالا و خدمات مورد تقاضا، تفاوت هایی نیز در این زمینه ملاحظه می شود. ضمن اینکه اقدامات قهری و سلبی در مواجهه با این موضوع نتایج درخور توجهی در پی نخواهد داشت و فقط با مدیریت صحیح فرایندها و مکانیزم های مترتب بر این موضوع می توان انتظار نتایج مثبت را داشت.
آینده پژوهی وضعیت توسعه کسب وکارهای کوچک تولیدی و خدمات فنی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
80 - 91
حوزههای تخصصی:
کلان شهر تهران، به علت استقرار تعداد زیادی از واحدهای اقتصادی از بزرگ ترین قطب های فعالیتی کشور محسوب می شود. با وجود اهمیت این واحدهای کسب وکار در رشد و توسعه اقتصادی، اشتغال زایی و درنهایت، بهبود و افزایش رفاه شهروندان، نه تنها جایگاه این واحدها در نظام اقتصادی همچنان محدود و بدون تعریف مشخص باقی مانده، بلکه در اسناد مرتبط با توسعه شهری تهران نیز، رویکردی جامع نسبت به آن ها اتخاذ نشده است. به بیان دیگر، در اسناد شهری، از جمله طرح جامع و طرح تفصیلی شهر تهران به عنوان مهم ترین اسناد بالادستی توسعه کلان شهر تهران، جایگاهی برای فعالیت های کسب وکارها به طور عام و کسب وکارهای کوچک تولیدی و خدمات فنی به طور خاص در نظر گرفته نشده است. از سوی دیگر، مراجع قانون گذار در سطح ملی، با تدوین و تصویب قوانین و مقررات، به لزوم بهبود فضای کسب وکار برای توسعه کسب وکارهای کوچک اشاره می کنند. بر این اساس، تغییر رویکردهای کلان اقتصادی و افزایش گرایش به سمت توسعه کسب وکارهای کوچک در کشور، مستلزم نگاهی نوین، دانش بنیان و متکی برافزایش ارتباطات و تعاملات واحدهای کسب وکار با نهادهای حاکمیتی است. بر این اساس، در این مطالعه با بررسی عوامل درونی و بیرونی تأثیرگذار بر موضوع توسعه کسب وکارها در شهر تهران، روندها و عدم قطعیت های موضوع شناسایی شده است که درنهایت، به ارائه چهار سناریو منجر شد. بررسی ها نشان داد هریک از سناریوها مبتنی بر اوضاع فعلی کشور امکان پذیر است و بر این اساس، نمی توان به طور قطع در ارتباط با آینده پیش روی کسب وکارهای کوچک اظهار نظر کرد. اما می توان با ارائه راهبردهایی که در همه سناریوها امکان تحقق دارند، تصمیم هایی را برای بهبود فضای کسب وکار در شهر تهران اتخاذ کرد.
برنامه ریزی استراتژیک و راهبردهای بازآفرینی پایدار بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)
منبع:
چشم انداز شهر های آینده دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
118-103
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی استراتژیک توسعه شهری رویکرد نوینی در برنامه ریزی و مدیریت شهری است که با اتکا به اصول توسعه پایدار شهری بر ترسیم چشم انداز، تدوین اهداف توسعه، رویارویی همه جانبه و سیستماتیک با مسائل اساسی شهر استوار است. یکی از استراتژیهای دستیابی به توسعه شهری، بازآفرینی پایدار بافتهای فرسوده شهری می باشد. در این پژوهش چارچوب برنامه ریزی استراتژیک به عنوان روش مناسب مورد استفاده قرار گرفته است. پژوهش حاضر، با هدف تدوین استراتژی های بازآفرینی پایدار شهر کرمانشاه تدوین شده است. این پژوهش از نوع کاربردی و روش تحقیق آن توصیفی-تحلیلی و پیمایشی بوده است. در برنامه ریزی استراتژیک چندین مدل جهت دستیابی به توسعه پایدار شهری وجود دارد نظیر مدل برایسون، دیوید، دیکسون، گلکار و ...، در این پژوهش با بهره جستن از این مدلها، فرایند برنامه ریزی استراتژیک برای بازآفرینی بافتهای فرسوده شهر کرمانشاه صورت گرفت. جهت تحلیل جدول SWOT و امتیاز دهی به عوامل درونی و بیرونی محیط با 15 کارشناس و خبره نظرسنجی و مصاحبه صورت پذیرفت و اولویت بندی استراتژیها با استفاده از مدل QSPM انجام گرفت. نتایج به دست آمده با توجه به خروجی مدل نشان داد "راهبرد محافظه کارانه" در برنامه ریزی استراتژیک بازآفرینی پایدار شهری میزان جذابیت بالایی داشته است. اولویت بندی راهبردهای بازآفرینی پایدار شهری در بافتهای فرسوده شهر کرمانشاه براساس نظر کارشناسان و خبرگان در ماتریس QSPM ، مدیریت شهری یکپارچه و واحد، برنامه ریزی مشارکتی، تأکید ویژه بر توسعه درونی و میان افزای شهری، ارائه بسته های تشویقی، حمایتی و تسهیلات و معافیت ها، تاکید بر برنامه ریزی محله مبنا، ارتقای توانمندی های اجتماعی و اقتصادی شهروندان به ویژه گروه های آسیب پذیر، آموزش، گفتمان سازی، اطلاع رسانی و فعالیت های فرهنگی-ترویجی؛ ظرفیت سازی و نهادسازی جامعه مدنی از راهبردهای اولویت دار در بازآفرینی پایدار شهری در بافتهای فرسوده شهر کرمانشاه می باشند.
برنامه ر یزی توسعه پایدار شهری با تعیین مسیرهای بهینه دوچرخه سواری با استفاده از مدل های کمی، مطالعه موردی: کلان شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی وضعیت کلان شهر رشت از لحاظ دوچرخه سواری شهری و اولویت بندی مسیرهای بهینه برای طراحی مسیرهای دوچرخه سواری انجام پذیرفت. نوع تحقیق توصیفی تحلیلی با روش پیمایشی بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل شهروندان حاضر در مسیر دوچرخه سواری میدان گیل رشت بودند که با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 384 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بوده و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ با ضریب 74/0 مورد تأئید قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها از مدل تحلیل SWOT و ماتریس QSPM، تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، استفاده گردید. نوآوری تحقیق حاضر در استفاده از نظرات شهروندان و پیشنهاد مسیرهای بهینه دوچرخه سواری بر همان اساس، با رعایت رتبه بندی می باشد. طبق یافته های تحقیق، 33/52 درصد از نمونه های تحقیق، تمایل به استفاده از دوچرخه داشته اند و 33/36 درصد، اتوبوس را برای انجام سفرهای شهری ترجیح داده اند. بررسی وضعیت مسیر فعلی دوچرخه سواری نشان داد که شهروندان برخلاف تمایل بالا برای دوچرخه سواری، مسیر دو کیلومتری فعلی را انتخاب نمی کنند. بیش از 60 درصد از پاسخگویان، میزان تمایل خود برای استفاده از مسیر دوچرخه سواری میدان گیل تا میدان مصلی را در سطح کم و خیلی کم ابراز نموده اند. تحلیل ماتریس SWOT، نشان داد که بهترین راهبردها برای ارتقاء سیستم دوچرخه سواری شهری در شهر رشت، راهبردهای تهاجمی به ویژه، طراحی مسیرهای جدید برای دوچرخه سواری است. در این راستا با استفاده از مدل AHP، بهینه ترین محدوده برای این راهبرد پیشنهاد گردید.
بررسی و تحلیل تطبیقی اثرات شاخص های پایداری در محلات شهری مطالعه موردی: شهر جدید رودیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
17 - 32
حوزههای تخصصی:
توسعه شهرهای کوچک همواره به عنوان یکی از سیاست های عمده در امر برنامه ریزی کشورهای درحال توسعه بوده است. تحلیل شاخص های پایداری محلات شهری برای برنامه ریزان شهری امری مهم تلقی می گردد. هدف از پژوهش حاضر سنجش و تحلیل سطح پایداری کالبدی، اقتصادی، زیستی، اجتماعی و امنیتی محلات شهری می باشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی بوده و روش بررسی آن توصیفی تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد ساکن در شهر رودیان، در سال 1395 بود که از بین آن ها 359 نفر از افراد به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. بدین جهت یک نمونه اولیه شامل 40 پرسشنامه در بین جامعه موردنظر پیش آزمون گردید و سپس با استفاده از داده های به دست آمده از این پرسشنامه ها و به کمک نرم افزار آماری SPSS میزان ضریب اعتماد با روش آلفای کرونباخ محاسبه گردید. این روش هماهنگی درونی ابزار اندازه گیری خصیصه های مختلف را ارزیابی می کند. در ادامه به منظور تجزیه وتحلیل داده های حاصل از عملیات میدانی از آزمون آماری t تک نمونه ای برای سنجش وضعیت پایداری، از تحلیل واریانس برای مقایسه گویه ها در قالب نرم افزار SPSS و از مدل های تصمیم گیری ترکیبی WASPAS جهت رتبه بندی استفاده شده است. از یافته های این پژوهش می توان به این نتیجه رسید که محلات شهر رودیان ازنظر شاخص های توسعه پایدار محله ای متفاوت می باشند، شاخص های پایداری می تواند در ساماندهی محلات شهری اثرگذار باشد، محلات شهر رودیان ازنظر جمعیت و مساحت تفاوت های قابل ملاحظه ای با یکدیگر دارند و با شناخت مشکلات محلات و بهبود بخشیدن به آن ها و با قوت بخشیدن به شاخص های محله ای می توان به ساماندهی مناطق شهر دست یافت. نتایج این بررسی نشان می دهند عوامل اجتماعی کالبدی در توانمند کردن محلات شهر رودیان نقش بسزایی دارند بنابراین رشد امنیت، خدمات، کیفیت زندگی، مشارکت و دسترسی در ای ن محلات درگرو س امان دهی کالبدی آن ها اس ت که در جریان آن راهبرد توانمند کردن اجراشدنی است.