فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
بروز اندیشه های نوین در مباحث شهرسازی و ورود آنها به عرصه های مدیریت شهری موجب گردیده تا شهرها، تجارب متفاوتی را کسب کنند. افول حیات و سرزندگی در محلات شهری را می توان به عنوان یکی از نتایج پیروی از دیدگاه مدرنیسم دانست که همواره طرفدار کمّی گرایی بوده است و به مباحث کیفی بی توجهی نموده است. پژوهش حاضر با هدف طیف سنجی و سنجش ابعاد سرزندگی در بافت ها و محلات شهر مرودشت انجام شده است. روش تحقیق، تحلیلی- پیمایشی و مبتنی برمنابع اسنادی و پرسشنامه های محقق ساخته می باشد. به منظور تحلیل داده ها از مدل الکتر (electre) استفاده شده است. مراحل تحقیق شامل سنجش (از طریق 44 سنجه در قالب 6 بُعد اصلی)، ارزیابی و انتخاب محله ی برتر (منتخب از پنج بافت مختلف شهر) می باشد. طبق یافته های تحقیق، بافت شماره 4 و محلات آن عنوان سرزنده ترین و بافت شماره 3 و محلاتش کمترین میزان سرزندگی از نظر ساکنان را داشته اند. در ادامه با توجه به نحوه ی پراکنش عوامل مؤثر در سرزندگی از قبیل نوع توزیع کاربری های جاذب، محل قرارگیری فضاهای عمومی، موقعیت مراکز محله، کاربری زمین شهر و غیره . طیف سنجی سرزندگی در بافت های شهر مرودشت و محلات آن صورت می گیرد. نتیجه طیف سنجی به صورت نقشه های سرزندگی در محورهای اصلی، سرزندگی در مراکز اصلی، سرزندگی در نقاط گره گاهی، سرزندگی در لبه های بیرونی و محورهای پیرامونی بررسی شده است. در نتیجه آزمون طیف سنجی سرزندگی، بافت شماره 4 و محلات درون آن به سبب سرزندگی بیشتر، تمام گزینه های طیف سنجی را دربر می گیرند. در مقابل بافت شماره 3 و محلاتش با کمترین میزان سرزندگی هیچ یک از گزینه های طیف سنجی را شامل نمی شود.
تحلیلی بر نقش شهرهای کوچک در تمرکز زدایی و توسعه منطقه ای با بهره گیری از مدل تصمیم گیری چند معیاره FuzzyANP و FuzzyVIKOR مطالعه موردی: جایگاه شهر کوچک جویبار در استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه الگوی قطبی شدن شهرهای پرجمعیت و چیرگی پدیده بزرگ سری نظام شهری را در ایران شاهد هستیم. این امر دستاویز عدم تعادل و ناموزونی شهری- منطقه ای در کشور گردیده و با برتری و حکمروایی بر شهرهای میانی و کوچک دشواری های بسیاری را فرا روی مناطق کشور قرار داده است. اکنون در راستای تعادل بخشی در نظام شهری- منطقه ای کشور، شهرهای کوچک می توانند تأثیرگذاری مثبت داشته باشند. به طوری که این دسته از شهرها در نقش حلقه های ارتباطی و پیوندی بین روستا و شهرهای میانه و سپس شهرهای بزرگ، چنانچه سطحی از امکانات برای این دسته از شهرها را فراهم نماییم، از کارایی بایسته در خدمات رسانی به ساکنین حوزه نفوذ خود برخوردار گردیده و احساس رضایت نسبی آنان را فراهم خواهند نمود. در این پژوهش با بررسی تطبیقی چهار شهرستان برگزیده در استان مازندران نتایج بدست آمده از روش آنالیزFuzzy ANP و Fuzzy VIKOR بازگوکننده عدم تعادل منطقه-ای از نظر میزان برخورداری از شاخص های توسعه (49 شاخص در چهار گروه بزرگ فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و زیربنایی) در این استان می باشد. چنانکه شهرستان ساری با رتبه 0.78 در جایگاه نخست، شهرستان قائم شهر با رتبه 0.50 در جایگاه دوم، شهرستان بابلسر با رتبه 0.39 در جایگاه سوم و بالاخره شهرستان جویبار با کسب رتبه 0.24 در جایگاه آخر قرار گرفت. این سنجش ها، آشکارا بازگوکننده نابرابری زیادی است که بین شهر نخست و آخر وجود دارد. اینک به منظور توسعه، برابری و تعادل شهری- منطقه ای، این نابرابری ها باید از راه افزایش و بهبود زیرساخت ها و توانمندسازی سایر شاخص ها کاسته شود و شهر های کوچک از شاخص های توسعه ای بیشتری برخوردار گردند. با تحقق این الگو افزون بر بهبود و گسترش تعادل های منطقه ای، این روند به هرچه متعادل تر شدن نظام شهری کشور می انجامد و از میزان نابرابری های توسعه ای و جمعیتی و همچنین گسستگی اجتماعی زیادی که در شرایط کنونی بین شهرهای بزرگ، میانه و کوچک هست کاسته شده و شهرهای کوچک خواهند توانست در توسعه منطقه ای بیش از پیش نقش آفرینی نمایند.
استفاده از مدل رگرسیون کاربری اراضی (LUR) برای پیش بینی آلاینده های NO2، CO و PM10 (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کیفیت هوای شهرهای بزرگ یکی از معضلات و چالش های اساسی کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه است. در این بین، پیدایش و شدت پدیدة آلودگی در شهرها از عوامل گوناگونی مانند منابع آلودگی، عوامل هواشناسی و واکنش های شیمیایی بین آلاینده ها تأثیر می پذیرد. برای مدل سازی تمرکز آلاینده ها در محیط های شهری مدل های متفاوتی وجود دارد که در دو گروه مدل های بر پایة متد پخش و مدل های رگرسیون کاربری اراضی (LUR) طبقه بندی می شود. هدف این تحقیق پیش بینی تمرکز آلاینده های NO2، PM10 و CO در تهران با استفاده از روش رگرسیون کاربری اراضی در سال 2010 است. در پژوهش حاضر از متغیرهای مستقلی مثل مساحت کاربری اراضی، طول شبکة معابر و متغیرهای هواشناسی برای پیش بینی و مدل سازی آلاینده های فوق استفاده، و نتایج چشمگیری ارائه شده است. نتایج پژوهش نشانگر دقت زیاد این مدل در پیش بینی سه آلایندة مورد نظر، به ویژه در فصول گرم است.
بررسی تأثیر میان کنش فضایی بر تعادل فضایی در ساختار شهری بجنورد با استفاده از فنِّ چیدمان فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گوناگونی در دیدگاه های ارائه شده در زمینه ی رشد و توسعه ی ساختاری کارکردی شهرها، بیانگر گستردگی و پیچیدگی شهر و مسائل مرتبط باآن است که همین مسئله بیان کننده ی ویژگی پویایی شهر است. یکی از اهداف مهمِّ این نظریّه ها رسیدن به تعادل فضایی است. هدف این مقاله، بررسی ساختار فضایی شهر بجنورد و نقش عوامل کالبدی عملکردی در شکل دهی به این ساختار است. این بررسی با مطالعه ی هم کنش های فضایی کاربری ها و میزان هم پیوندی شبکه ی شهری برای دستیابی به ساختار فضایی مناسب، انجام شده است. یکی از مباحث این مقاله، چگونگی ایجاد تعادل فضایی در شهر بجنورد، در چهارچوب تولیدوجذب سفرهای درون شهری به کمک مدل چیدمان فضاست. در این مقاله با فرض اینکه همبستگی بین میان کنش فضایی و موقعیّت مکانی مناطق شهری از عوامل مؤثّر کالبدی بر تحقّق تعادل فضایی هستند، فرضیه ی بیان شده را بر روی شهر بجنورد برای تعیین وضعیّت دو عامل مهمِّ میان کنش فضایی و موقعیّت مکانی هر یک از سی ویک منطقه ی شهری بجنورد را برای بررسی تعادل فضایی به آزمون گذاشته است. روش تحقیق تحلیلی اسنادی بوده که به صورت ابتکاری و ترکیب مدل ها و با استفاده از روش نظریه جاذبه ی میزان میان کنش فضایی بین مناطق شهری، انجام شده است. سپس با استفاده از مدل چیدمان فضا، میزان یکپارچگی مناطق برآورد شده و آن گاه با استفاده از رگرسیون خطّی رابطه ی علّی بین این عوامل معادله سازی شده است. در شهر مورد مطالعه، میان کنش فضایی مناطق و یکپارچگی آنها و ارتباط این دو عامل با یکدیگر بیانگر این موضوع بوده است که تعادل فضایی، شاخص مهم و اساسی بوده که درنتیجه ی بررسی در این پژوهش، در شهر بجنورد کمتر نمایان است. نتیجه ی پژوهش نشان می دهد همبستگی بین موقعیّت مکانی مناطق و میان کنش فضایی یا وجود ندارد یا در کمترین مقدار قرار دارد. بنابراین ساختار کالبدی فضایی شهر نامتعادل بوده و میزان یکپارچگی مناطق بسیار کم است.
بررسی وضعیت فضای سبز شهر فیروزآباد و مکانیابی آن با بهره گیری از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مفهوم شهرها بدون وجود فضای سبز مؤثر در اشکال گوناگون آن دیگر قابل تصور نیست. پیامدهای توسعه شهری و پیچیدگی های معضلات زیست محیطی آنها موجودیت فضای سبز و گسترش آن را برای همیشه اجتناب ناپذیر کرده است. در پژوهش حاضر وضعیت کاربری فضای سبز شهر فیروزآباد مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و پس از بررسی کمی و کیفی کاربری فضای سبز در شهر فیروزآباد، مکانیابی فضایی آن در سطح شهر مورد ارزیابی قرار گرفته و با مقایسه وضعیت موجود این کاربری با استانداردها و سرانه ها به لحاظ کمی، پخشایش آن در شهر مورد ارزیابی و تحلیل واقع شده است. نهایتاً با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی در نرم افزار GIS و پس از طی مراحل مختلف، مکان های مناسب جهت ایجاد این نوع کاربری پیشنهاد گردیده است. یافته های تحقیق نشان می دهد، نسبت فضای سبز موجود در سطح نواحی و محلات شهر نامتناسب بوده و کمبود سطحی در حدود 255886 متر مربع وجود دارد. همچنین سرانه این نوع کاربری معادل 50/0 متر مربع برای هر نفر می باشد که با سرانه های استاندارد تفاوت و اختلاف اساسی دارد.
بررسی و تحلیل الگوی رفتاری گردشگران در دسترسی به جاذبه های شهری با استفاده از GIS مطالعه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش عمده ای از مدیریت تصویر و ذهنیت گردشگران از شهر، ریشه در میزان رضایتمندی آن ها از نحوه دسترسی به مقاصد و جاذبه های گردشگری دارد چرا که این مرحله از مسافرت نه تنها آثار مثبت و منفی اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی برای مهمانان و میزبانان در پی دارد، بلکه مهم ترین وجوه برنامه ریزی و بازاریابی گردشگری را نیز در بر می گیرد. پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل مسیرهای دسترسی گردشگران به جاذبه های شهر شیراز، در راستای تحلیل تصویر ذهنی گردشگران و میزان رضایتمندی آن ها از نحوه دسترسی به مقاصد گردشگری و تعیین الگوی حرکتی آنان در سطح شهر پرداخته است و از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به عنوان ابزاری مفید در تلفیق و تولید اطلاعات مکانی استفاده گردیده است. روش تحقیق پژوهش، میدانی و توصیفی تحلیلی بوده و داده های اولیه به صورت پیمایشی از طریق پرسشنامه تهیه و به پایگاه داده در GIS تبدیل گردیده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد الگوی رفتاری گردشگران در شهر شیراز بهینه ناست به گونه ای که میانگین طول مسیر انحرافی که گردشگران در سطح شهر شیراز طی می نمایند، 13 کیلومتر است. در این پژوهش با استفاده از اصول و ضوابط شهرسازی و گردشگری، بهینه ترین مسیرها و سطوح گردشگری در شهر شیراز پیشنهاد شده است.
پهنه بندی فضایی کانون های گردشگری به منظور تعیین مناطق بهینه خدمات گردشگری در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارائه خدمات بهینه به گردشگران یکی از پایه های اساسی در زمینه جذب و رضایت گردشگران است، چرا که لازمه ی گریز از پیامدهای نامطلوب گردشگری و دست یابی به الگوی بهینه توسعه مقصد گردشگری، دسترسی گردشگران به خدمات و تسهیلات گردشگری است. هدف پژوهش حاضر، پهنه بندی کانون های گردشگری استان فارس به منظور تعیین مناطق بهینه خدمات گردشگری می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و متغیرهای پژوهش شامل 19 شاخص در زمینه خدمات گردشگری بوده که از طریق فن دلفی بدست آمده و سپس با تحلیل سلسله مراتبی و مدل کوپراس که یکی از مدل های تصمیم گیری چندمعیاری است، کانون های بهینه خدمات گردشگری رتبه بندی و در نهایت به دو سطح فرا توسعه و فرو توسعه تقسیم بندی شدند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که قلمرو تحقیق با توجه به جاذبه های گردشگری متعدد دارای توزیع نامتعادل و نامناسب از لحاظ دسترسی به خدمات گردشگری می باشند و بخش هایی همچون بخش مرکزی شیراز، آباده، فسا و نی ریز که از لحاظ جاذبه های گردشگری دارای پتانسیل بیشتر بوده به همان نسبت خدمات گردشگری بیشتری را طلب می کنند و باید برنامه ریزان و مسئولان امر توجه ویژه ای به این مناطق نشان دهند، این مناطق را در اولویت توسعه قرار دهند. از سویی بخش های جنوب و جنوب غربی استان همچون محمله، خشت، افزار، پشتکوه و ... با توجه به آب و هوای گرم و خشک و وجود جاذبه های گردشگری کمتر در اولویت آخر از نظر توسعه قرار گرفته اند.
تحلیل نقش گردشگری درتوسعه پایدار منطقه ای و رتبه بندی عوامل تأثیرگذار آن براساس مدل F,ANP)مطالعه موردی: شهرستان مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: گردشگری یک عامل مهم در استقرار منابع گوناگون و توسعه مناطق کمتر توسعه یافته به-شمار می رود. با بهره گیری حساب شده از توسعه گردشگری، می توان زمینه توسعه اقتصادی، اجتماعی فرهنگی و محیط زیستی بسیاری از مناطق محروم را فراهم آورد. در این پژوهش، هدف این است که نخست نقش گردشگری در توسعه منطقه ای شهرستان مراغه بررسی گردد؛ سپس عوامل تأثیرگذار گردشگری در منطقه اولویت بندی شود. همچنین راهکارهایی برای توسعه پایدار گردشگری ارائه شود تا ضمن افزایش منافع حاصل از آن، بتوان تأثیرات منفی آن را به حداقل کاهش داد. روش: این پژوهش با توجّه به نوع هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی تحلیلی و همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کارشناسان، متخصّصان (اساتید دانشگاهی رشته های مربوط)مسئولین سازمان ها و ادارات و مردم محلّی شهرستان مراغه، با جامعه آماری ۱۵۰۰۰ نفر و تعداد نمونه ۴۰۰ نفر است. روش گردآوری داده ها و اطّلاعات در این پژوهش، روش کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه) است. برای تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیات پژوهش از تحلیل رگرسیون خطّی ساده، آزمون t و مدل F,ANP استفاده شده است. یافته ها/ نتایج: نتایج پژوهش حاکی از این است که ضریب تعیین بین متغیّر مستقل (توسعه گردشگری) متغیّر وابسته (توسعه اقتصادی) برابر ۱۳/۰ است. به عبارت دیگر، توسعه گردشگری ۱۳درصد تغییرات متغیّر وابسته را توجیه می کند. همچنین در بُعد اجتماعی و فرهنگی نیز توسعه گردشگری ۳۱ درصد تغییرات ایجادشده در متغیّر وابسته را پیش بینی (توجیه) و خطّی بودن رابطه بین دو متغیّر توسعه گردشگری و توسعه اجتماعی فرهنگی را تأیید کرده و نشان می دهد توسعه گردشگری همانند بُعد اقتصادی، در بهبود وضعیت اجتماعی و فرهنگی شهرستان نیز تأثیر داشته است. همچنین در بُعد زیست محیطی نیز گردشگری در محل تأثیر گذاشته است. نتایج رتبه بندی عوامل تأثیرگذار نیز براساس ترکیب تحلیل عاملی (FA) و تحلیل شبکه ای (ANP) به ترتیب عبارت اند از: افزایش کیفیت محیط زیست، گسترش امکانات بهداشتی و خدمات رفاهی، افزایش حساسیت به محیط، افزایش درآمد. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از تحلیل آماری رگرسیون خطّی و آزمون t نشان داد بین توسعه گردشگری و توسعه اجتماعی فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی منطقه رابطه معناداری وجود دارد.
الویت بندی راهبردهای امنیت پایدار در آمایش مناطق مرزی مطالعه موردی : استان کردستان
حوزههای تخصصی:
از مهمترین عوامل تهدیدکننده امنیت یک جامعه، وجود نابرابری های فضایی بین مناطق مختلف جغرافیایی آن است. این نابرابری های توسعه ای، شکاف های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را عمیق تر می کند. در این بین مناطق مرزی کشور با مشکلات بسیاری ار جمله : خالی شدن سکنه، مهاجرت مرزنشینان، جدایگزینی از برنامه های توسعه کشور، عدم امنیت پایدار و... مواجه اند که این امر ضرورت انجام مطالعات علمی و نظم بخشی به تصمیم گیری از طریق تدوین و الویت بندی راهبردها و برنامه های توسعه کارآمد در چارچوب آمایش مناطق مرزی را انکارناپذیر می سازد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و پیمایشی(براساس پرسشنامه) در قالب طیف لیکرت است. در این پژوهش نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای امنیت پایدار در منطقه در قالب مدل SWOT مطالعه، شناسایی و مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج نشان داد که وضعیت توسعه امنیت پایدار استان کردستان از الگوی تهاجمی (SO) تبعیت می کند. با توجه به تعریف این الگو، باید راهبردهایی رو اتخاذ کرد که با بهره گیری از نقاط قوت درصدد بهره برداری از فرصت ها برآییم و بتوان به توسعه پایدار امنیت دست یابیم. در نهایت از روش QSPM با توجه به شرایط فعلی، به اولویت بندی راهبردها مناسب در جهت آمایش مناطق مرزی مشخص گردید. یافته های حاصل از الویت بندی راهبردها نشان می دهد که از بین راهبردهای تدوین شده بالاترین جذابیت مربوط به آماده سازی حداکثری نیروی انتظامی جهت مقابله با ناامنی های احتمالی با نمره ۶۵/۶ است و پایین ترین جذابیت به راهبرد مبارزه با اشرار و قاچاقچیان در سطح استان با نمره ۱۵/۵ تعلق دارد.
تحلیل تطبیقی شاخص های توسعه پایدار شهر بوشهر با مناطق شهری کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به ویژگیهای شهرنشینی و لزوم پایداری توسعه، تحلیل پایداری شهرها در ایران برای نیل به توسعة پایدار امری کلیدی است. در این ارتباط، با توجه به فقدان مطالعه ای مناسب از میزان پایداری توسعة شهر بوشهر، این پژوهش با طرح این سوال شکل گرفت: آیا بین سطح پایداری توسعه شهر بوشهر و نقاط شهری کشور (در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و نهادی- کالبدی) تفاوت وجود دارد؟ سپس با بررسی مبانی نظری و پیشینة تحقیق و نیز ویژگیهای شهر بوشهر، فرضیة تحقیق ارائه شد. جهت سنجش میزان توسعه و آزمون فرضیه نیز ابتدا مفهوم توسعة پایدار در چهار بعد و 44 شاخص تعریف عملیاتی گردید. داده های مورد نیاز نیز در دو سطح شهر بوشهر و نقاط شهری کشور از طریق روش کتابخانه ای گردآوری شد و با استفاده از روش آزمون علامت و به کمک نرم افزار آماری SPSSتحلیل شد. نتایج نشان داد که بین شهر بوشهر و نقاط شهری کشور از نظر شاخصهای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی تفاوتی وجود ندارد. ولی از نظر شاخصهای نهادی- کالبدی تفاوت معناداری بین آنها وجود دارد. نتایج تحقیق همچنین نشان داد که با در نظر گرفتن کل شاخصها، ضمن وجود تفاوت معنادار، وضعیت شهر بوشهر در کل بهتر از متوسط کشور است.
تحلیل تطبیقی رابطه بین فقر و خشونت شهری با استفاده از مدل ویکور (مطالعه موردی: محلّه های شهر یزد)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین فقر و گسترش انواع مختلف خشونت های شهری در سطح محلّه های شهر یزد است. با توجه به اهداف تحقیق، نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری، افراد مجرم در۴۳ محلّه شهر یزد است. شاخص های تحقیق شامل: شاخص های فقر به عنوان متغیرهای مستقل و شاخص های خشونت شهری به عنوان متغیرهای وابسته می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و بررسی ارتباط بین متغیرهای تحقیق، از آزمون های آمار استنباطی مانند: ضریب رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر و همچنین از شاخص نزدیکترین همسایه و مدل ویکور برای رتبه بندی میزان خشونت در محلّه های شهر یزد استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد اکثر محلّه هایی که دارای بیشترین میزان فقر هستند؛ غالباً نقاط داغ خشونت نیز در همان محلّه ها بیشتر است. در این ارتباط، بر اساس مدل تحلیل مسیر، شاخص پایین بودن میزان درآمد و بیکاری دارای بیشترین تأثیر و دسترسی به خدمات، دارای کمترین تأثیر در افزایش فقر و خشونت شهری می باشند. همچنین در مورد اثر مستقیم، مؤلفه سطح سواد دارای کمترین اثر و مؤلفه میزان بیکاری دارای بیشترین اثر در افزایش خشونت های شهری بوده است که ضریب همبستگی چندگانه با مقدار ۰/۷۴۱ رابطه بین گسترش میزان فقر و افزایش میزان خشونت و کاهش احساس امنیت در سطح محلّه های شهر یزد را تأیید می نماید. در نهایت راهکارهایی جهت از بین بردن فقر و کاهش خشونت شهری در سطح محلّه های شهر یزد ارائه شده است.
شناسایی قابلیت ها و جاذبه های گردشگری و تأثیر آن بر جذب گردشگر در شهرستان املش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرستان املش بدلیل برخورداری از جاذبه های گردشگری با چشم اندازهای زیبا و غنی از آثار باستانی، از موقعیت ممتازی در پهنه جغرافیای گیلان برخوردار است. لکن به جهت در بن بست قرار گرفتن املش و عدم توجه مسئولین محلی در زمینه برنامه ریزی و اقدام در جهت معرفی جاذبه ها و توسعه زیرساخت ها موجب شده است تا گردشگران از وجود پتانسیل های شهرستان اطلاع چندانی نداشته باشند و در نتیجه گردشگری در املش کمرنگ جلوه نماید. تحقیق حاضر با هدف شناسایی قابلیت ها و جاذبه های گردشگری املش و اقدام در جهت معرفی جاذبه ها به منظور رونق گردشگری و توسعه شهرستان تدوین گردیده است. روش پژوهش از نوع مطالعات توصیفی و تحلیلی است، برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردیده، فرضیات در زمینه توانمندی جاذبه ها در جهت توسعه گردشگری املش بیان شده است. در بررسی آزمون فرضیه های این تحقیق، از آزمون نسبت های p و با استفاده از نتایج پرسشنامه ها، فرضیات با 95 درصد سطح اطمینان آزمون گردیدند. برابر نتایج حاصله از ارزیابی های صورت گرفته، عملاً قابلیت ها و جاذبه های طبیعی و فرهنگی املش تأیید و توانمندی قابلیت ها در جذب گردشگران داخلی و خارجی مثبت ارزیابی شده که می توانند موجبات رونق گردشگری و توسعه شهرستان را فراهم سازند. همچنین موقعیت کوهستانی و ییلاقی شهرستان املش، قابلیت و توانایی آن را دارد از طریق شیوه های مختلف منجر به جلب و جذب گردشگر و رونق گردشگری در املش و رشد بالندگی شهرستان را رقم زند.
عناصر مؤثر بر تحول ساختار فضایی و کالبدی شهر اسدآباد
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
63-78
حوزههای تخصصی:
شهر همچون موجود زنده همواره درحال تحول وپویایی است. شکل گیری، تداوم حیات و تغییرات ظاهری بافت شهری و رشد و توسعه آن متأثر از مجموعه ای از عوامل و نیروهایی طبیعی و انسانی است که باعث تحمیل چهره و بافت جدیدی به کالبد فیزیکی شهر را فراهم می آورد. مسلماً شناخت وضع موجود و مشکلات فعلی شهر پیش بینی تغییرات آتی آن در گرو شناخت این عوامل و مکانیزم عمل آنهاست. اهداف این پژوهش شناخت عناصر مؤثر بر تحول ساختار فضایی کالبدی شهر اسدآباد است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد و ابزارها و فنون به کاررفته در تحقیق عبارت است از: مطالعات کتابخانه ای، اینترنت، مطالعات میدانی (مشاهده). تهیه نقشه مورد نیاز و تجزیه و تحلیل نقشه ها در Gis بررسی شده است. در این پژوهش عوامل مؤثر در توسعه کالبدی شهر اسدآباد چون میزان وضعیت مهاجرت، عوامل اقتصادی و توسعه کالبدی شهر اسدآباد، عناصر سیاستگذاری و توسعه کالبدی شهر، حاشیه نشینی و توسعه کالبدی و عواملی همچون شیب، توپوگرافی، از عوامل محدودکننده گسترش شهر اسدآباد می باشند. تجزیه و تحلیل از طریق تکنیک سوات انجام شد. نتایج حاکی ازآن می باشد که مدیریت علمی و کارآمد نیازمند آگاهی از میزان و جهت گشترش آینده مناطق است که این کار به وسیله پیش بینی توسعه توسعه آینده شهری امکان پذیر است. استفاده از پتانسیل های مناسب زمین در روند توسعه، هدایت کنترل شده توسعه شهر جهت جلوگیری از پراکندگی سازی می باشد. در نهایت، نقشه شهر و گسترش شهر نشان می دهد که شهر اکنون دارای بافت شعاعی می باشد. با توجه به محدود بودن رشد جمعیت در این شهر بحث توسعه متخلخل داخل شهر و در مرحله بعد از اراضی شهرک های در حال ساخت. افزایش تعداد طبقات و افزایش تراکم و رفتن در ارتفاع با ترکیبی از این دو را می توان راه حل منطقی در جهت جلوگیری از پراکنده سازی برای توسعه شهر پیشنهاد کرد.
روند رشد و توسعه کلان شهرهای کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عمران و توسعه روستائی در چند دهه اخیر همواره یکی از دغدغههای اصلی توسعه در ایران و اکثر کشورهای در حال توسعه بوده است. در بسیاری از کشورها، توسعه روستائی به مثابه راهبردی با اهّمیّت برای تأمین نیازهای اساسی و توزیع بهینه منافع ناشی از توسعه ملّی تلقی شده و بدین منظور نیز با شیوههای متعّدد، الگوهای متنّوعی برای توسعه روستائی تجربه شده که عمدتاً دستاوردهای مطلوبی نداشته و هنوز نیز سهم جوامع روستائی جهان سوّم از توسعه و پیشرفت بسیار اندک است و اکثر فقرای این کشورها یا در روستاها بسر میبرند و یا شهرنشینانی عمدتاً حاشیهنشین با منشاء روستائی بودهاند. بانک جهانی که در این زمینه، الگوهای غالباً ورشکستهای را تجربه کرده، در جمعبندی از ناکامیهای حاصله، سرانجام به این باور دست یافته که توسعه روستائی، راهبردی برای بهبود زندگی اجتماعی و اقتصادی روستائیان فقیر و تلاشی همه جانبه برای کاهش فقر است که به ویژه با افزایش تولید و ارتقاء بهرهوری در محیط روستائی میسّر میگردد. توسعه روستائی با نوینسازی جامعه روستائی میباید این جامعه را از انزوای سنّتی بدرآورد و با اقتصاد ملّی عجین سازد. به همین جهت توسعه روستائی تلاشی فراگیر است و به محدّوده یک بخش خلاصه نمیشود و کلیّه بخشها و زمینههای اجتماعی، اقتصادی، فیزیکی و ... توسعه را در بر میگیرد (مشاورین دی. اچ. وی، 1979، ص 62). در ایران گرچه از ابتدای قرن شمسی اخیر تلاشهای پراکندهای برای توسعه روستائی آغاز گردیده و در تدوین برنامههای عمرانی اوّلیّه کشور نیز تا حدّودی مورد توجّه قرار گرفته، ولی عمدتاً در سالهای دهه چهل بود که دگرگونیهای قابل ملاحظهای پدید آمد و جامعه روستائی دستخوش تغییر و تحوّل گردید. تغییر و تحوّل در جامعه روستائی ایران با انقلاب اسلامی ابعاد گسترده و عمیقی یافت؛ هرچند به تناسب دگرگونیها بر مسائل و چالشهای توسعه روستائی نیز افزوده شد، به طوری که امروزه ضمن آن که بسیاری از مسائل دیرینه کماکان بجای مانده، چالشهای نوینی نیز سر برآوردهاند. در این نوشتار، تلاش بر آن است که به اجمال، ضمن مروری بر وضعیّت کنونی جامعه روستائی، روند تحوّلات گذشته و چشمانداز آتی عمران و توسعه روستائی بررسی شده و چالشهای اساسی آن مشخّص و تدقیق گردد.
امکان سنجی راهبرد توسعه شهر( CDS) در توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی منطقه یک کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه پدیده اسکان غیررسمی به جزء جدایی ناپذیر شهرهای کشور به ویژه کلان شهرها تبدیل شده است که از یک سو بازتاب فضایی نابرابری ها و بی عدالتی های اجتماعی و اقتصادی و توزیع امکانات و منابع در سطوح ملی، منطقه ای و محلی بوده و از سوی دیگر حاصل کاستی های برنامه ریزی شهری و مسکن، شهروندزدایی و توجه نداشتن به نیازهای اجتماعی و اقتصادی گروه های کم درآمد در طرح های توسعه شهری است. در این پژوهش به منظور تدوین استراتژی های لازم جهت توانمندسازی و ساماندهی اسکان غیررسمی شهر تبریز با پهنه بندی سکونتگاه های منطقه یک کلانشهر تبریز و شناسایی پهنه های فرودست، با استفاده از شاخص های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی و بهره گیری از مدل تلفیقی AHP و GIS، سه پهنة به دست آمد. یافته های این پژوهش حاکی از گسست کالبدی بین پهنة فرودست با سایر نواحی شهر، تضاد و شکاف طبقاتی شدید در منطقه و پایین بودن کمیت و کیفیت معیارهای اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی پهنة فرودست نسبت به پهنة مرفه و کل شهر است. راهبرد توسعه شهر در مقایسه با سایر رویکردها به دلیل ماهیت مشارکتی و رویکرد مبتنی بر اجتماعات محلی برای توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی منطقه یک شهر تبریز مورد تایید قرار گرفت.
پیش بینی پتانسیل جرم خیزی نقاط از طریق تحلیل کیفیات محیط شهری؛ نمونه موردی مناطق 14 گانه شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
با توجه به رابطه دو جانبه محیط-رفتار ، مباحث مرتبط با جرایم رفتاری، ناهنجاریهای رفتاری و وندالیسم بطور گسترده ای مورد توجه طراحان و جرم شناسان قرار گرفته است. از سوی دیگر، با وجود اهمیت درمان ریشه ای جرایم، مباحث پیشگیری از جرایم ارجح بر تنبیه و مجازات دانسته شده است. در نتیجه، اتخاذ تدابیر و روشهای لازم جهت پیش بینی به صورت علمی و تکنیکی ضروری به نظر می رسد. بدین منظور هدف از این پژوهش ارایه روش پیش بینی پتانسیل جرم خیزی نقاط از طریق تحلیل کیفیات محیط شهری می باشد. در این راستا، مدل تحلیلی 5 سطحی متشکل از سه مولفه اصلی کیفیت فضای شهری و 11 معیار و 36 زیر معیار ارائه گردیده است. در ادامه معیارها و زیر معیارهای مدل ارائه شده با استفاده از تکنیک تحلیل شبکه ای فازی، مورد سنجش و اولویت بندی قرار گرفته و اهمیت نسبی هریک از این عوامل بر روی کیفیات محیطی موثر بر پتانسیل جرم خیزی مشخص گردیده است. سپس این مدل در مناطق 14 گاانه شهرداری اصفهان پیاده سازی شده و این مناطق در قالب 5 حوزه شهری براساس کیفیات محیطی موثر بر پتانسیل جرم خیزی و با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی مورد تحلیل و رتبه بندی قرار گرفته اند. همچنین با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش استراتژی هایی جهت ارتقاء کیفیت فضای شهری در راستای کنترل جرایم شهری حوزه های 5 گانه شهر اصفهان ارائه گردیده است. در پایان، همسانی یافته های تحقیق حاصل از مقایسه نتایج تحلیل در قالب رتبه بندی حوزه ها، با آمار جرم رخ داده در حوزه ها، بیانگر کارایی و تعمیم پذیری مدل پیشنهادی می باشد.
تحلیل و ارزیابی کیفیت زندگی شهری با رویکرد شهر سالم (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با رشد و توسعه شهرنشینی در جوامع در حال توسعه، مشکلات شهرنشینی از قبیل تخریب محیط زیست، آلودگی، کمبود مسکن، کیفیت زندگی و... شرایط دشواری را برای ساکنان شهرها فراهم آورده و سلامت عمومی که از مهم ترین شاخص های کیفیت های زندگی شهری می باشد، به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. برنامه ریزان شهری برای رفع این معضلات در جوامع شهری رویکرد شهر سالم را در راستای تحقق توسعه پایدار شهری مطرح کرده اند، تا از آن طریق وضعیت مطلوب زندگی را برای ساکنان شهرها فراهم سازند. از این رو پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و ارزیابی شاخص های شهر سالم در شهر کرمان پرداخته شده است. ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای شاخص های شهر سالم بر اساس شاخص های معرفی شده از سوی سازمان جهانی بهداشت و تجربه چند کشور و همچنین پژوهش های مشابه انجام شده در ایران در این زمینه استخراج و در قالب پرسشنامه میان ساکنین و کارشناسان سازمانهای مرتبط در شهر کرمان توزیع شد. جامعه آماری 384 نفر تخمین زده شد. سپس از نرم افزار آماری- تحلیلی SPSS جهت تجزیه و تحلیل با آماره تی مورد استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد شهر کرمان از دیدگاه ساکنان و کارشناسان از جنبه های سلامتی با سطح معنی داری (0.037)، بهداشت عمومی با سطح معنی داری (0.001)، آسایش (0.01) و زیبایی شهر (0.001) با استانداردهای شهر سالم فاصله دارد و از جنبه امنیت با سطح معنی داری (0.31) به استانداردهای شهر سالم نزدیک است.
علل شکل گیری فضاهای بی دفاع شهری در پایانه غرب شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیاز به امنیت، همواره از بنیادی ترین نیازهای بشر بوده و حکومت ها در هر زمان به گونه ای سعی بر تأمین آن داشته اند، اما امروزه با قدم نهادن در عصر جدید و تحولات ناشی از آن، در تمامی زمینه ها، به خصوص فضاهای شهری با مشکلات ناامنی و فقدان فضاهای قابل دفاع مواجه هستیم. در این میان، پایانه های درون و برون شهری به عنوان یکی از مهمترین مکان های شهری به دلیل خدمت رسانی برای رفع یکی از مهمترین نیازهای مردم در شهرهای امروزی یعنی جابجایی با این مشکل روبرو هستند. به نظر می رسد که بی توجهی به اصول طراحی بر اساس فضاهای قابل دفاع و کارکرد شبانه روزی برخی فضاها و تبدیل شدن مکان ها به نامکان، جزء عوامل اصلی شکل گیری فضاهای بی دفاع در پایانه غرب هستند. در این پژوهش با روش تحقیق میدانی و تکنیک مشاهده و مصاحبه ناآشکار، به بررسی معیارهای تدوین شده و برگرفته از نظریه ها و... در سایت پایانه غرب پرداخته شده است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات ثبت شده با همپوشانی های متعدد پهنه های حاصل شده و ارزش گذاری آنها بر اساس طیف لیکرت در دو بازه زمانی، در نهایت به دو نقشه پهنه بندی سایت پایانه غرب بر اساس شدت خطر و ناامنی ناشی از رعایت نکردن معیارها دست یافتیم. یافته های پژوهش نشان می دهد، فضاهایی که براساس مشاهدات و مصاحبه ناآشکار و...، توسط مردم جزء ناامن ترین فضاها مطرح شدند، با پهنه های نهایی هم پوشانی دارند که این مسأله توجه نکردن به کارکرد شبانه روزی و تأثیر عوامل و معیارهای طراحی فضاهای قابل دفاع بر میزان ناامنی و ایجاد فضاهای بی دفاع را اثبات می کند. در نهایت راهکارهایی برای رفع فضاهای بی دفاع بر اساس اولویت پهنه ها ارائه شده است.