با توجه به تأثیر ساختار جمعیت و تحولات آن بر سکونتگاههای شهری و روستایی‘ در این مقاله سعی شده است تا تحولات جمعیت روستایی ناحیه بهار همدان را طی دوره 20 ساله (1375-1355) بر اساس ساماندهی فضایی سکونتگاههای روستایی و در چارچوب تقسیمات سیاسی موجود کشور مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد. سپس نتایج حاصل که از جمله آن می توان به بروز عدم تعادل در توزیع نقاط روستایی و میزان جمعیت آنها و همچنین حرکت روستاها به سمت قطبی شدن اشاره نمود‘ مورد ارزیابی قرار گرفته است. روش تحقیق مبتنی بر روشهای کمی و آماری و استفاده از مدلهای علمی در تجزیه و تحلیل آمارهای جمعیتی بوده است.
عمران و توسعه روستائی در چند دهه اخیر همواره یکی از دغدغههای اصلی توسعه در ایران و اکثر کشورهای در حال توسعه بوده است. در بسیاری از کشورها، توسعه روستائی به مثابه راهبردی با اهّمیّت برای تأمین نیازهای اساسی و توزیع بهینه منافع ناشی از توسعه ملّی تلقی شده و بدین منظور نیز با شیوههای متعّدد، الگوهای متنّوعی برای توسعه روستائی تجربه شده که عمدتاً دستاوردهای مطلوبی نداشته و هنوز نیز سهم جوامع روستائی جهان سوّم از توسعه و پیشرفت بسیار اندک است و اکثر فقرای این کشورها یا در روستاها بسر میبرند و یا شهرنشینانی عمدتاً حاشیهنشین با منشاء روستائی بودهاند. بانک جهانی که در این زمینه، الگوهای غالباً ورشکستهای را تجربه کرده، در جمعبندی از ناکامیهای حاصله، سرانجام به این باور دست یافته که توسعه روستائی، راهبردی برای بهبود زندگی اجتماعی و اقتصادی روستائیان فقیر و تلاشی همه جانبه برای کاهش فقر است که به ویژه با افزایش تولید و ارتقاء بهرهوری در محیط روستائی میسّر میگردد. توسعه روستائی با نوینسازی جامعه روستائی میباید این جامعه را از انزوای سنّتی بدرآورد و با اقتصاد ملّی عجین سازد. به همین جهت توسعه روستائی تلاشی فراگیر است و به محدّوده یک بخش خلاصه نمیشود و کلیّه بخشها و زمینههای اجتماعی، اقتصادی، فیزیکی و ... توسعه را در بر میگیرد (مشاورین دی. اچ. وی، 1979، ص 62). در ایران گرچه از ابتدای قرن شمسی اخیر تلاشهای پراکندهای برای توسعه روستائی آغاز گردیده و در تدوین برنامههای عمرانی اوّلیّه کشور نیز تا حدّودی مورد توجّه قرار گرفته، ولی عمدتاً در سالهای دهه چهل بود که دگرگونیهای قابل ملاحظهای پدید آمد و جامعه روستائی دستخوش تغییر و تحوّل گردید. تغییر و تحوّل در جامعه روستائی ایران با انقلاب اسلامی ابعاد گسترده و عمیقی یافت؛ هرچند به تناسب دگرگونیها بر مسائل و چالشهای توسعه روستائی نیز افزوده شد، به طوری که امروزه ضمن آن که بسیاری از مسائل دیرینه کماکان بجای مانده، چالشهای نوینی نیز سر برآوردهاند. در این نوشتار، تلاش بر آن است که به اجمال، ضمن مروری بر وضعیّت کنونی جامعه روستائی، روند تحوّلات گذشته و چشمانداز آتی عمران و توسعه روستائی بررسی شده و چالشهای اساسی آن مشخّص و تدقیق گردد.
با وجود اینکه بیش از نیم قرن از برنامه ریزی و برنامه ریزی روستایی در ایران می گذرد، نش انه های ناپایداری از قبیل تخریب پوش ش گیاهی و کاربرد غیر اصولی منابع طبیعی، ب یکاری و عدم وجود اشتغال پایدار، ضعف بنیان های اجتماعی جه ت تعم یم مش ارکت و غی ره در فضاهای روستایی کشور مشهود است. از طرفی سالخوردگی جمعیت روستایی و زمینه بروز مشکلاتی بعدی نظیر مهاجرت و سالخوردگی جمعیت روستایی، کاهش بهره وری از امکانات و خدمات روستائی و افزایش شدید تراکم در شهرها و پیامدهای ناشی از آن خود می تواند ناشی از ضعف سیستم مدیریت در نواحی روستایی باشد. لذا با توجه به اهمیت نقش مدیران محلی در روستاها، در این مقاله سعی شده است تاثیر مدیریتِ محلی بر توسعه کالبدی و زیست محیطی سکونتگاههای روستائی در شهرستان شهرکرد مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و محدوده جغرافیایی مورد مطالعه استان چهارمحال و بختیاری در۴۵ کیلومتری جنوب غربی شهر اصفهان انجام شده است. اطلاعات و داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) جمع آوری و با استفاده از تکنیک معادلات ساختاریSEM و تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزار نرم افزارAmos تجزیه و تحلیل شد. نتایج نیز نشان داد که با افزایش مدیریت محلی، توسعه کالبدی و زیست محیطی سکونتگاههای روستایی افزایش می یابد. لذا شناخت روند واقعی و وضعیت مشکلات موجود برسر راه مدیریت روستایی می تواند سیاست گذاران و برنامه ریزان این حوزه را جهت ترسیم چشم اندازی مطلوب یاری نماید و راه را برای ارایه طریق و پیشنهادهای راهبردی در این زمینه هموار سازد.