فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
زلزله از جمله سوانح طبیعی است که بیشتر شهرهای جهان با آن مواجه هستند. این مسئله عموما ً با گسترده ترین دخالت های نسنجیده انسانی در محیط طبیعی از جمله ساخت و سازهای بی رویه در حریم گسل، فقدان و یا بی توجهی به ضوابط و استانداردهای ساخت و ساز تشدید می شود. ضرورت کاهش آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله، به عنوان یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی کالبدی، برنامه ریزی شهری و طراحی شهری محسوب می گردد.در این راستا،اولین گام، شناسایی میزان آسیب پذیری عناصر و اجزای فضای شهری و ارزیابی آن براساس مدل های موجود در جهت تشخیص مناطق و بافت های آسیب پذیر شهری برای کاهش اثرات زلزله پرداخت. روش تحقیق دراین پژوهش با توجه به موضوع آسیب پذیری ساختمان های شهری در برابر زلزله، از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد که با بهره گیری از مدل سلسله مراتبی معکوس(IHWP)، برآورد مناسبی از آسیب پذیری ساختمان های شهری با استفاده از داده های مکانی و توصیفی اجزا و عناصر اصلی ساختمانی ( کیفیت ابنیه، قدمت ابنیه، نوع مصالح، کاربری اراضی از نظر خطرپذیری،تراکم جمعیتی، تراکم ساختمانی ) می پردازد؛ تأثیر هرکدام از شاخص ها و کلاس بندی ها در میزان آسیب پذیری ارائه می شود و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) به تلفیق داده ها پرداخته و درنهایت منجر به شناسایی محله های آسیب پذیر شهر در برابر زلزله می گردد.نتایج نشان می دهد، 76.06 درصد ساختمان های شهر مسجد سلیمان آسیب پذیر شناخته شده اند. براین اساس، محله ی سبزآباد دارای بیشترین آسیب پذیری ومحله ی تلخاب باوجود وسعت زیاد، از آسیب پذیری پایینی برخوردار است.
تحلیل ویژگی های پراکنش فضایی در منطقه زاگرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم تعادل و تمرکز شدید از جمله ویژگی کشورهای جهان سوم است که این ویژگی معلول نتایج سیاست های رشد قطبی به شمار می آید که در نتیجه این سیاست، تمام امکانات در یک یا چند منطقه تمرکز می یابد و سایر مناطق به صورت حاشیه ای عمل می نمایند. عدم توجه به نظام شهری و نحوه پراکنش مراکز و کانون های شهری در پهنه سرزمین از یک سو و رشد شتابان شهرنشینی از سوی دیگر به گسیختگی و عدم انسجام در ساختار فضایی منجر خواهد شد. هدف از این پژوهش، آشنایی با میزان پراکنش فضایی در نقاط شهری منطقه زاگرس است. روش پژوهش ترکیبی از روشهای توصیفی، تحلیلی و تطبیقی با تاکید بر مدل های بررسی کننده است. یافته های پژوهش، بیانگر آن است که ضریب تمرکز و نخست شهری در منطقه از سال 1375 تا کنون در حال کاهش بوده است؛ اما از نظر شاخص های ضریب آنتروپی، ضریب جینی و منحنی لورنز توزیع جمعیت در طبقات شهری به سمت عدم تعادل فضایی میل کرده است. همچنین با استفاده از شاخص مرکزیت، میزان تمرکز فضایی خدمات در شهرها در زمینه های مختلف فرهنگی- اجتماعی، آموزشی، بهداشتی- درمانی، زیربنایی و کالبدی مشخص شده که نتایج بیانگر نابرابری شدید فضایی است. بنابراین توجه به جنبه های ساختار فضایی شهرها از نظر شاخص های مختلف خدماتی و نحوه توزیع جمعیت امری ضروری به نظر می رسد.
جنگ نمادین در حوزه ارزش ها: رقابت های ژئوپلیتیکی و مسابقات ورزشی بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بروز جنگ و رقابت های ژئوپلیتیکی برآیند کنش جوامع انسانی برای رقابت بر سر ارزش ها و کسب منفعت مادی و معنوی است. جنگ به شیوه کلاسیک آن در رویارویی نیروها و ادوات نظامی نمایان می شود. انگیزه ی اقدام به جنگ بر بنیاد امیال غریزیی همچون مبارزه جویی، شکست دشمن و کسب ارزش استوار است. هرگاه که این امیال بستر مساعد اجتماعی خود را برای کنشگری پیدا کنند؛ صورت نمادینی از جنگ کلاسیک هویدا می شود. در این میان حوزه رقابت های ورزشی بستری مناسب برای بازنمایی نمادها، مناسک جنگ و رقابت های ژئوپلیتیک (مبارزه جویی و شکست دشمن) است. بر این اساس هدف این جستار پاسخ به این پرسش است که نسبت رقابت های ورزشی بین المللی و هماوردی های ژئوپلیتیک چیست؟ فرض این جستار بر این است که میدان رقابت های ورزشی بین المللی به لحاظ همپوشانی در مفاهیم قدرت، رقابت و ارزش های ملی با حوزه رقابت های ژئوپلیتیکی، عرصه جنگ نمادین کشورها و ملت ها است. نبرد و ستیز یاد شده از یک سو برآیند تفاوت در ادرک منافع و ارزشها نزد هویت های متکثر و متمایز انسانی در اجتماع است و از سوی دیگر بازنمایی غریزه رقابت ژئوپلیتیکی و جنگ (حوزه سیاسی) در حوزه اجتماعی است.
درآمدی بر اثرات فضایی سیستم صنعتی فوردیزم در توسعه شهر و مکان یابی شهرک های صنعتی (مورد نمونه: منطقه شهری تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرسازی جدید زیربنا نیست. فلسفه و تئوری اقتصاد سرمایهداری است که فضا را شکل میدهد و آن را بازسازی مینماید. ظهور انقلاب صنعتی موجب تغییرات فضایی شد بهطوری که در نتیجه آن مردم به تدریج از روستاها به شهرها مهاجرت کرده و شهرنشینی شتاب گستردهای به خود گرفت. از آن زمان شهرگرایی و صنعتی شدن لازم و ملزوم هم شده و دست در دست هم به پیش رفتهاند. تغییرات سیستم جهان و به وجود آمدن سیستمی از تولید به نام «فوردیزم» تأثیر عمیقی بر شهرنشینی چه در دنیای پیشرفته و چه در کشورهای رو به توسعه گذاشته است. این مقاله در جستجوی چنان تأثیرات مشابه بر روی تبریز میباشد. روش تحقیق در این مقاله به صورت ساختارگرایی و بازتولیدی میباشد که بنا به نظر پروفسور رونالد جانستون (Johnstone,1983:10) یکی از سه روش اصلی تحقیق در جغرافیاست. نتایج پژوهش نشان میدهد که تا قبل از انقلاب اسلامی فوردیزم نقش خود را در میان سایر عوامل در شکل دهی شهر تبریز ایفا نموده است، ولی بعد از آن صنعت و به تبع آن شهرکهای صنعتی نقش خود را از دست داده و در زمین های «پس مانده» سایر کاربریها مکان گرفتهاند.
الگوی فضایی حوادث ترافیک درون شهری در شهرشیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش شهرنشینی ، استفاده روز افزون از اتومبیل شخصی و محدودیت توسعه شکبه های ارتباطی برمشکل ازدحام ترافیکی بویژه در شهرهای بزرگ کشور افزوده است. از تبعات چنین وضعیتی، حوادث زیاد رانندگی و خسارت های ناشی از آن می باشد . در این مقاله، کوشش شده است که الگوی توزیع فضایی حوادث ترافیکی و دلایل احتمالی آن را در شهر شیراز موردبررسی قرارگیرد. روش تحقیق ترکیبی (روشهای توصیفی- تحلیلی و پیمایش ) می باشد و اطلاعات مورد نیاز از روشهای کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است . از مهمترین نتایج این تحقیق آن است که تقاطع های خیابان و بولوار در سال 1388 در شهرشیراز با داشتن 15261 فقره حادثه ترافیکی در بین معابر شهر شیراز، رتبه اول داشته است. بعد از خیابانها و بولوار، تقاطع چهار راه با داشتن 1340 فقره حادثه ترافیکی رتبه دوم داشته است. بنابراین انتقال بخشی از خدمات اداری و تجاری از خیابانهای مرکزی به مناطق پیرامون ، استفاده از سیستمهای هوشمند حمل و نقل، فرهنگ سازی و تعریض معابر در سطح شهر شیراز می تواند به بهبود وضعیت ترافیک و کاهش حوادث ترافیکی کمک کند .
بررسی و تحلیل آلودگیهای ناشی از مشاغل شهر اصفها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیامدهای توسعة شهرنشینی به صورت آلودگی آب و هوا و محیط زیست شهری، تهدیدی جدی برای سلامتی و ایمنی ساکنان شهرها به شمار میرود. امروزه، مناطق شهری به عنوان کانون های جمعیتی و فعالیت های اقتصادی، با تمرکز بالای واحدهای آلایندة محیط زیست مواجه شده اند، به طوریکه موقعیت مکانی نامناسب و انواع آلودگیهای ناشی از مشاغل مختلف در شهرهای بزرگ از جمله شهر اصفهان، سلامت و آرامش شهروندان را مورد تهدید جدی قرار داده است؛ واحدها و مشاغلی که نوع فعالیت و مهم تر از آن، موقعیت و نحوة مدیریت آنها عامل ایجاد آلودگی و مزاحمت است. بنابراین شناسایی و ساماندهی مناسب مشاغل آلاینده و مزاحم، موضوعی مهم در مدیریت شهری است. در پژوهش حاضر، آلودگیها و مزاحمت های ناشی از مشاغل شهر اصفهان شامل آلودگی هوا، آلودگی صوتی، ایجاد لرزش، تجمع ضایعات، و آلودگی شیمیایی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق، تحلیلی و علی است و داده های مورد نیاز به روش میدانی گردآوری شده است. اولویت های ساماندهی آن دسته از واحدهای شغلی که آلایندة محیط شهریاند، با استفاده از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و بهره گیری از نرم افزار Expert Choice تعیین شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که از نظر انواع آلودگیها و مزاحمت های مورد مطالعه، واحدهای شغلی تعمیرگاه مکانیکی، صافکاری، کابینت و کانال سازی، تعویض روغن اتومبیل، نجاری، باتریسازی، فروشگاه میوه و سبزی، و تراشکاری وضعیت نامناسب تری دارند، درنتیجه به عنوان اولویت های نخست ساماندهی تعیین شده اند
بررسی و تحلیل مدل تجربی رفتارهای کاهش خطر زلزله خانوارهای شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، سنجش ادراک ریسک زلزله و بررسی مدل تجربی متغیرهای تأثیرگذار بر روی رفتارهای کاهش خطر زلزله خانوارهای شهر تهران است. ازآنجاکه ادراک و رفتارهای کاهش زلزله معلول هر دو فرآیندهای فردی و اجتماعی است، در این تحقیق تلفیقی از رویکردهای روانشناسی فرد محور و فرهنگی به کار گرفته شد. بدین ترتیب مدل نظری تحقیق بر اساس متغیرهای تأثیرگذار از هر دو رویکرد بر روی متغیر وابسته رفتارهای کاهش خطر زلزله شکل گرفت. همچنین رفتارهای کاهش خطر زلزله به صورت هر دو رفتارهای عملی و قصد برای آینده بررسی قرار شد. روش تحقیق مورد استفاده توصیفی-تحلیلی بوده است. جهت تحلیل مدل مفهومی و دستیابی به مدل تجربی از روش تحلیل مسیر استفاده شد. ابزار سنجش پرسشنامه با حجم نمونه 267 مورد بود. نتایج نشان داد که میزان ادراک ریسک خانوارها، بالاتر از میانه (1>4.71>7 با میانه نظری 4) می باشد. نتایج حاصل از روش تحلیل مسیر بر روی متغیر وابسته رفتارهای عملی کاهش ریسک نشان داد تنها چهار متغیر دانش نسبت به رفتارهای کاهش خطر، درآمد، سن و مالکیت بر رفتارهای عملی کاهش ریسک زلزله اثر مستقیم دارند (P>.05). علیرغم انتظار سایر متغیرهای تحقیق ارتباط معنی داری با متغیر وابسته تحقیق نداشتند (P>.05). این نشان می دهد که خانوارهای شهر تهران علی رغم احساس خطر زلزله، این خطر را تاکنون جدی نگرفته اند و اقدام عملی مؤثری در این زمینه انجام نداده اند. همچنین نتایج حاصل از روش تحلیل مسیر بر روی متغیر وابسته قصد انجام رفتارهای کاهش ریسک در آینده نشان داد چهار متغیر ادراک ریسک، کنترل پذیری، میزان اعتماد به مدیریت بحران شهری و طول مدت اقامت در شهر تهران با قصد و نیت رفتارهای کاهش ریسک تأثیر مستقیم داشته اند. در میان این متغیرها، تنها تأثیر ادراک ریسک به صورت مثبت بود. هم چنین در بررسی اثرات غیرمستقیم از طریق متغیر میانه ادراک ریسک، سه متغیر سن، خودکارآمدی، نیاز به محافظت به صورت مثبت و تعصبات خوش بینانه و درآمد از طریق تأثیر بر روی متغیر میانه ادراک ریسک به صورت غیرمستقیم بر روی قصد و نیت رفتارهای کاهش ریسک تأثیرگذارند.
بررسی تمرکز و عدم تمرکز نمودهای جهانی شدن در کلان شهرهای کشورهای در حال توسعه (مورد شناسی: تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر کاربریهای مختلف جهانی شدن اعمّ از: 1- مکانهای اقتصادی (الف- بازار بورس، ب – بانکهای خارجی ج- شعبات مرکزی بانکها که تبادلات ارزی انجام میدهند د- شرکتهای تضامنی) 2- زیرساختهای ارتباط راه دور (الف – شرکتهای جهانگردی و سفرهای هوایی خارجی ب – شرکتهای اینترنتی ج - مراکز مخابراتی ارائه کننده خدمات راه دور د- ادارات پست مرکزی) 3- مکان عرضه صنایع دیجیتال (موبایل، GPS و ماهواره) از نظر چگونگی پراکنش نسبت به یکدیگر و همچنین در ارتباط با هسته تجاری (CBD) و جمعیت شهر تهران مورد بررسی قرار گرفته است.
نتایج تحقیق نشان میدهد که رابطه معکوس بین تراکم جمعیتی و مکانیابی کاربریهای جهانی شدن وجود دارد، همچنین این نمودها بیشتر گرایش به مکانیابی در خارج از هسته تجاری شهر دارند. در ارتباط با تمرکز کاربریها یا پیوستگی مکانی آنها نیز میتوان گفت که بیشتر این کاربریها نسبت به خود و سایر شاخصهای جهانی شدن گرایش به همگرایی (تمرکز) دارند . این عامل نشان میدهد که هنوز ارتباطات مستقیم و چهره به چهره در روند جهانی شدن تهران و فعالیتهای مرتبط با آن وجود دارد؛ بنابراین پژوهش حاضر با حذف انحراف در پراکنش مکانی این کاربریها، یک الگوی فاصله استاندارد و بهینه را برای دسترسی فعالان و مشتریان این بخش ارائه کرده است.
تحلیل و ارزیابی مکانگزینی فضاهای آموزشی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش مکانگزینی فضاهای آموزشی شهر اصفهان بررسی و تحلیل شده است. هدف پژوهش، سنجش تعامل معیارهای مکانیابی با مکانگزینی وضع موجود فضاهای آموزشی است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است و در سطح 246 مدرسة نمونه از 841 فضای آموزشی شهر اصفهان انجام شده است. برای سنجش تعامل معیارهای مورد مطالعه، از آزمونهای «تحلیل واریانس یکطرفه» و «توکی» استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد رابطة فضاهای آموزشی با کاربریهای ناسازگار، شرایط اقلیمی و دسترسی معنادار است. در مقابل، فضاهای آموزشی با سایر معیارهای مکانیابی ارتباطی ندارد و بین معیارهای مکانیابی و مکانگزینی وضع موجود فضاها تفاوت معناداری وجود دارد. مجموع این عوامل باعث شده است فضاهای آموزشی اصفهان سازگاری، همجواری و مطلوبیت مناسبی نداشته باشد.
ارزیابی عملکرد مجتمعهای خدمات بهزیستی در رفاه و توسعه روستایی: روستاهای سجاس، کرسف و گرماب وشهرستان خدابنده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین مراحل فرایند برنامهریزی، ارزیابی طرحها و برنامهها است. این فرایند به بهینه کردن تصمیمگیـریها و سرانجـام به امکـانپذیـری و واقعگرایی طرحها کمک میکند. در ایران بعد از اصلاحات ارضی، سازمانهای دولتی متعددی در مناطق روستایی فعالیت کردند که هر یک با هدفی خاص به آثاری چند در مناطق روستایی منجر شدهاند. یکی از مهمترین این سازمانها، سازمان بهزیستی است. این سازمان در قالب مجتمعهای خدمات بهزیستی روستایی به مناطق روستایی ارائه خدمت میکند. این مراکز بهعنوان یکی از متولیان رفاه روستایی، وظیفه خدماترسانی به روستاییان از جمله فقرای روستایی را بر عهده دارند. مقاله حاضر، نقش مجتمعهای خدمات بهزیستی روستایی در رفاه اقتصادی- اجتماعی روستاییان تحت پوشش مراکز روستایی سجاس، کرسف و گرماب شهرستان خدابنده را بررسی میکند. برای ارزیابی عملکرد مجتمعهای خدمات بهزیستی در رفاه خانوارهای تحت پوشش روستایی دو سؤال زیر مطرح است: 1- آیا تفاوت معناداری بین شاخصهای اقتصادی در دو مقطع قبل و بعد از تحت پوشش در بین خانوارهای مطالعه شده (در روستاهای سجاس، گرماب و کرسف) وجود دارد یا خیر؟ 2- آیا تفاوت معناداری بین شاخصهای اجتماعی در دو مقطع قبل و بعد از تحت پوشش در بین خانوارهای مطالعه شده (در روستاهای سجاس، گرماب و کرسف) وجود دارد یا خیر؟ برای پاسخ دادن به سؤالات تحقیق از روش پانل گذشتهنگر استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل تغییرات شاخصهای اقتصادی و اجتماعی نشان میدهد که عملکرد مجتمعهای خدمات بهزیستی در رفاه روستاییان تحت پوشش در سطح آلفا 05/0 معنادار بوده است ولی میتوان اذعان کرد که تغییر شاخصهای اجتماعی در مقایسه با شاخصهای اقتصادی بیشتر بوده است.
شهرسازی در شوروی،جهت گیریهای تازه در دهه 1980
حوزههای تخصصی:
استفاده از دانش مدیریت ریسک پروژه برای تدوین راهبردهای بهبود مشارکت در پروژه های عمومی-خصوصی شهری (نمونه موردی: پروژه های مشارکتی شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرداری ها به عنوان مهم ترین نهاد متولی مدیریت شهری، وظیفه تأمین زیرساخت ها و بهبود شرایط زندگی شهروندان را به عهده دارند. دستیابی به این اهداف با منابع و درآمدهای محدود و ناپایدار شهرداری ها امکان پذیر نیست. یکی از راهکارهای این مسئله توجه به مشارکت عمومی-خصوصی در طرح ها و پروژه های توسعه شهری است. در همین راستا شهرداری مشهد از سال 1380 به تعریف پروژه های مشارکتی اقدام کرده اما علی رغم حضور بخش خصوصی در این پروژه ها، پایین بودن مشارکت در هر دو بعد حجم سرمایه گذاری و تعداد پروژه های مشارکتی، مشهود است.در این پژوهش به منظور ارائه راهبردهای افزایش مشارکت بخش خصوصی در پروژه های مشارکتی شهر مشهد از طریق شناسایی ریسک های این پروژه ها اقدام شده است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و جامعه آماری شامل کلیه سرمایه گذاران پروژه های مشارکتی شهرداری مشهد تا بهار 1392 که شامل 23 شخص حقیقی یا شرکت سرمایه گذاری هستند است. گردآوری اطلاعات پروژه ها از طریق اسناد معاونت اقتصادی شهرداری مشهد و مشاهده میدانی و شناسایی ریسک ها به وسیله پرسشنامه از سرمایه گذاران صورت گرفته است. مدل مورد استفاده برای شناسایی ریسک های پروژه ها مدل مدیریت ریسک پروژه در کشورهای درحال توسعه بوده و ارائه راهبردها نیز با استفاده از تکنیک سوات صورت گرفته است. از 9 گروه ریسک مورد بررسی، 2 گروه ریسک های قانونی و اجتماعی به علت معنادار نبودن توسط آزمون کای اسکوئر، کنار گذاشته شده و شاخص های سایر گروه های ریسک نیز با توجه به سطح ریسکی که ایجاد کرده اند در قالب عوامل چهارگانه ماتریس سوات قرار داده شده و راهبردهای موردنظر در هر 4 حالت ماتریس سوات، بر اساس همین عوامل ارائه گردیده اند.
تعیین عوامل مؤثر بر انتخاب مکان واحدهای مسکونی با استفاده از مدل انتخاب گسسته (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصمیم گیری مناسب برای انتخاب مکان واحدهای مسکونی توسط مدیران شهرها، شرکت های ساخت و ساز مسکن، مراکز تفریحی و آموزشی، مستلزم شناخت ترجیحات خانوارها در این حوزه است. هدف این مقاله، بررسی عوامل مؤثر بر انتخاب مکان مسکونی و اندازه گیری میزان اثرگذاری این عوامل بر احتمال انتخاب می باشد. برای این منظور، از مدل انتخاب گسسته لاجیت چندجمله ای، استفاده شد و مناطق شهر، براساس ارزش معاملاتی املاک محلات، دسته بندی و از طبقه ها به صورت تصادفی، براساس تراکم مسکونی و در کل از 383 خانوار، نمونه گیری شد. نتایج نشان دادند ویژگی های اقتصادی خانوار، از جمله درآمد، قیمت و اجاره بهای واحد مسکونی، بعد خانوار، ویلایی یا آپارتمانی بودن، دسترسی مراکز تفریحی و آموزشی، زمان و هزینه های رفت وآمد، از عوامل تعیین کننده هستند. براساس یافته های این تحقیق اثبات شد که رفتار و ترجیحات خانوارهای محلات مختلف، یکسان نمی باشد؛ برای مثال افزایش قیمت و اجاره بها در محلات با ارزش معاملاتی پایین، اثر منفی بر انتخاب داشته، ولی در محلات با ارزش بالاتر، به عنوان بهبود کیفیت واحد مسکونی، تلقی شده و احتمال انتخاب، افزایش یافته است، همچنین گرایش به واحدهای آپارتمانی در محلات با ارزش بالا، بیشتر از محلات ارزان قیمت می باشد. توجه به تفاوت های رفتاری خانوارها در انتخاب واحدهای مسکونی در محلات مختلف توسط ذی نفعان، ذی نفوذان و ذی ربطان، بسیار مهم است.
روند شکل گیری و توسعه فضایی شهر بابلسر
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تحول تاریخی بابلسر در بستر جغرافیایی محلات آن است که به شکل گیری محلات فعلی بابلسر انجامیده است. در این مقاله نگارنده سعی نموده بابلسر را در 5 مرحله حساس تاریخ شکل گیری آن مطالعه کرده و محلات گذشته آن را با محلات فعلی تطابق دهد...
تحلیل توزیع فضایی کاربری های شهری منطقه 3 شهر اهواز با تاکید بر کاربری آموزشی
حوزههای تخصصی:
توزیع فضایی نامطلوب مدارس در سطح شهر اهواز نیز مشکلاتی چون طولانی شدن مسافت و زمان دسترسی به مدارس ،عدم وجود سطح و سرانه مناسب فضاهای آموزشی ناسازگاری کاربری های آموزشی با سایر کاربری ها را به همراه داشته که آثار منفی به بار آورده است. بنابراین تحقیق حاضر به دنبال تحلیل الگوی فضایی کاربری آموزشی و تعیین الگوی بهینه پراکنش فضایی دبیرستان های منطقه 3 شهر اهواز می باشد. روش تحقیق حاضر توصیفی – تحلیلی می باشد. داده های مورد نیاز (لایه های نقشه) با استفاده از تصاویر ماهواره ای، نقشه های کاربری اراضی شهری و نقشه تفصیلی شهر اهواز بدست آمده است. تجزیه و تحلیل و استاندارد سازی لایه ها با استفاده از نرم افزار ArcGis صورت گرفته است. وزن دهی لایه ها نیز با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP انجام شده است. تلفیق نهایی لایه ها به روش همپوشانی و با استفاده از گزینه Raster Calculator صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که از تعداد 17 دبیرستان در محدوده مورد مطالعه تعداد 6 دبیرستان (تندگویان – جنت – فرهنگیان – حکمت – فردوسی- آزادگان ) در محدوده طیف مکان های بسیار مناسب از نظر الگوی بهینه توزیع فضایی مدارس قرار دارند. همچنین دبیرستان موعود در وضعیت فضایی بسیار نامناسب قرار دارد.
رتبه بندی اماکن تاریخی شهر اصفهان از دیدگاه جهانگردان اروپای شرقی با استفاده از روش آریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت بازرگانی مدیریت جهانگردی
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت بازرگانی مدیریت جهانگردی برنامه ریزی توسعه جهانگردی
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت بازرگانی مدیریت جهانگردی مصالعات تطبیقی سیاستهای جهانگردی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی کاربردی و برنامه ریزی اجتماعی گردشگری و توریسم
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری گردشگری شهری
شناسایی نقش و تأثیر پارک های طبیعی حومه ای در توسعه گردشگری مورد شناسی: پارک های حومه ای شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای سبز حومه شهری و پارک های موجود در یک شهر نه تنها ارزش تفریحی داشته و محلی برای گذراندن اوقات فراغت مردم به شمار می آید؛ بلکه در اغلب موارد به توسعه فضاهای گردشگری شهر نیز می انجامند. در این مقاله به بررسی هفت پارک شهر اصفهان پرداخته شده است که به عنوان اقامتگاه موقت گردشگری، گردشگران از آنها استفاده می کنند. در این پژوهش، با استفاده از روش های آماری، داده های جمع آوری شده از طریق پرسش نامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و میزان رضایت مندی گردشگران از خدمات و امکانات اقامتی در پارک های حومه ای شهر (مختص گردشگران)، بررسی و مشکلات و موانع موجود شناسایی شده اند. همچنین برای تحلیل مکانی - فضایی از روش فرایند تحلیل شبکه (ANP ) استفاده شده است. نتایج نشان می دهد با در نظر گرفتن معیارهای دسترسی، امنیت، زیست محیطی و اقتصادی، از بین 7 گزینه مورد بررسی به عنوان پارک های حومه ای(پارک صفه، پارک ناژوان، پارک فدک، پارک قائمیه، پارک استقلال، پارک صد هکتاری، پارک شرق) پارک فدک اولویت اول را به دست آورد، که با برنامه ریزی و مدیریت صحیح در جهت تجهیزکردن پارک های حومه ای به عنوان مکان های فراغتی گردشگران و ارائه امکانات رفاهی و تسهیلات اقامتی در این مکان ها می توان از مشکلات ناشی از حضور گردشگران در شهر اصفهان کاست.
سنجش و ارزیابی شاخص های کیفیت زندگی در شهرهای میانی (نمونه مورد مطالعه: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت، اندازه گیری و بهبود کیفیت زندگی از اهداف عمده محققان، برنامه ریزان و دولت ها در چند دهه اخیر بوده است. این عرصه علمی و تحقیقاتی مورد توجه تعداد زیادی از رشته های علمی، از جمله جامعه شناسی، روان شناسی، اقتصاد، علوم محیطی، جغرافیا، پزشکی و ... است. پژوهش حاضر نیز در همین راستا تلاش دارد تا سطح ابعاد مختلف از شاخص کیفیت زندگی در شهر یاسوج را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. پژوهش حاضر از نوع مطالعات «کاربردی» است و باتوجه به ماهیت موضوع و مؤلفه های مورد بررسی، رویکرد حاکم بر آن، «توصیفی – تحلیلی » است. داده های مورد نیاز پژوهش با استفاده از پرسش نامه تعدیل و توسعه یافته کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش را شهروندان شهر یاسوج تشکیل می دهند. حجم نمونه مورد بررسی نیز با استفاده از فرمول کوکران 390 نفر برآورد گردید. اعضای نمونه نیز به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. نتایج این پژوهش نشان داد که میزان رضایت مندی شهروندان شهر یاسوج از نظر میانگین متغیرهای معرف هر چهار بعد سلامت محیطی، اجتماعی، جسمانی و روانی در حد بالاتر متوسط قرار داشته و به ترتیب از مجموع 5 امتیاز برابر با 14/3 ، 39/3 ، 18/3 و 35/3 است. از نظر شاخص کلی کیفیت زندگی نیز رضایت مندی مشاهده شده با میانگین 20/3 بالاتر از متوسط برآورد شد. همچنین بررسی ها نشان دادکه مابین ابعاد چهارگانه بررسی شده، همبستگی مستقیم و معنادار وجود دارد. همچنین هر یک از این ابعاد، رابطه و همبستگی معناداری نیز با رضایت مندی نهایی از کیفیت زندگی در سطح اطمینان 99 درصد دارند و در مجموع ابعاد مذکور، قادر به تبیین و پیش بینی حدود 1/10 درصد از تغییرات میزان رضایت مندی از کیفیت زندگی در شهر یاسوج هستند.
فرابینی توسعه پایدار شهری در شهرهای ساحلی ؛ مورد : شهر بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت و بررسی امکانات و توانایی ها و در پی آن تعیین سطوح توسعه یافتگی نواحی ساحلی از چالش های پیش روی برنامه ریزی شهری و نخستین گام در فرآیند برنامه ریزی و توسعه چنین نواحی به شمار می رود. بدین منظور هدف کلی از این مقاله، ارزیابی توسعه شهر ساحلی بابلسر و تعیین سطوح توسعه یافتگی حوزه های 11 گانه این شهر به لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه می باشد. برای ارزیابی سطح توسعه شهر از روش آزمون علامت و برای تعیین سطوح توسعه یافتگی حوزه ها از مدل های موریس، تاکسونومی عددی و امتیاز استاندارد شده با انتخاب 30 متغیر در قالب شاخص های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، نهادی و زیستی استفاده شده است. نتایج حاصله بیانگر آن است که هر چند توسعه شهر بابلسر طبق ارزیابی شاخص های منتخب درکل شهر نزدیک به شاخص های ملی بوده و نابرابری توسعه شهری در این سطح تایید نمی شود ولی در سطح حوزه های شهری، اختلاف و نابرابری مشهود گشته به طوری که از مجموع 11 حوزه، دو حوزه در سطح توسعه یافته، چهار حوزه در حال توسعه و پنج حوزه نیز در سطح توسعه نیافته قرار دارند که این امر وجود یک بحران جدی را به لحاظ برخورداری از سطوح توسعه در حوزه های این شهر نشان می دهد.
ارزیابی توان اکولوژیکی استان آذربایجان غربی جهت تعیین مناطق مستعد توسعه شهری با استفاده از منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که تعیین مقدار دق یق توان سرزمین برای کاربری های مختلف غیرعملی است، با به کارگیری منطق فازی به عنوان منطق مدل سازی ریاضی فرآیندهای غیردقیق و مبهم، می توان زمینه ای برای مدل سازی فرایندهای مطرح در تعیین توان اکولوژیکی فراهم ساخت. برای این منظور، در این تحقیق مدل اکولوژیکی توسعه شهری ایران به عنوان مبنا مدنظر قرار گرفت و با استفاده از منطق فازی برای استان آذربایجان غربی اجرا شد. فازی سازی نقشه های منابع اکولوژیکی، در واقع کاربرد سیستم استنتاج گر فازی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به منظور تعیین درجه عضویت و همپوشانی فازی لایه های مختلف برای توسعه شهری است. نتایج ارزیابی توان اکولوژیکی برای توسعه شهری و تحلیل نقاط قوت و ضعف منطق فازی در مقایسه با پیاده سازی مدل مبتنی بر مدل مخدوم (ایران) نشان داد که با به کارگیری موتور استنتاج گر فازی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی ارزیابی توان اکولوژیکی به خصوص در کناره های مرز یگان های تشکیل دهنده نقشه های منابع اکولوژیکی، نزدیک تر به واقعیت انجام می گیرد. در نهایت به منظور تخصیص سرزمین به کاربری های مختلف در استان، به مطالعات اقتصادی و اجتماعی و مدل سازی های بیش تری نیاز است.