فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۸۱ تا ۳٬۶۰۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
1 - 16
حوزههای تخصصی:
نوآوری بازوی کلیدی حل مسائل عدیده شهرها در جهان معاصر است. امروزه رشد نوآوری بین شهرها عامل تعیین کننده افزایش رقابت پذیری و رشد محسوب می شود که این امر در بستر نظام های نوآوری شهری رخ می دهد. شهرها برای رشد نوآوری و افزایش شتاب انتشار و به کارگیری آن نیازمند شناخت مناسب از ابعاد، عوامل و مسائل نظام نوآوری شهری می باشند. در این پژوهش مسائل نظام نوآوری کلان شهر تهران بر اساس مبانی نظری و با استفاده از روش دلفی آنی در قالب سه دسته عوامل: 1-زیرساخت های نوآوری؛ 2-شبکه ها و تعاملات نوآوری و 3-سیاست گذاری نوآوری شناسایی شده و با بهره گیری از روش نقشه شناختی فازی میزان اثرپذیری، درجه مرکزیت و میزان اثرگذاری هرکدام بر بهبود نظام نوآوری کلان شهر تهران سنجش شده است. نتایج پژوهش بیانگر این است که مسائل مرتبط با زیرساخت های نوآوری اهمیت بیشتری از دو بعد دیگر داشته اند که در این میان دو مسئله: عدم وجود شرکت های بزرگ فناوری و نوآور و کمبود نهادهای تحقیق و توسعه در بین سه مسئله اول قرارگرفته اند. هرچند که ضعف سیاست گذاری های مالی مشوق نوآوری شهری به عنوان یکی از مسائل سیاست گذاری نوآوری در رتبه اول قرارگرفته است اما مسائل مرتبط با زیرساخت های نوآوری شهری در کل نظام نوآوری شهری کلان شهر تهران پررنگ تر از سایر ابعاد می باشند.
عوامل موثر بر تعاملات اجتماعی شهروندان آپارتمان نشین (مطالعه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
47 - 56
حوزههای تخصصی:
هدف: افزایش سریع جمعیت شهری که حاصل آن از هم گسیختگی پیوندهای اجتماعی خانواده ها و تضعیف سنت های فرهنگی در اغلب شهرهای بزرگ کشور است، موجب بروز مشکلات فراوانی در روابط اجتماعی گردیده است. آپارتمان-نشینی به عنوان زیرمجموعه ای از زندگی شهری، یکی از موضوعاتی است که در سال اخیر، به دلیل افزایش جمعیت و به دنبال آن، نیاز به مسکن جدید ضمن گسترش، پیامدها و چالش هایی جدید را به وجود آورده است.روش تحقیق: روش تحقیق با رویکرد کمی و روش پیمایشی بوده است. جامعه آماری شامل کلیه شهروندان آپارتمان نشین 15 سال به بالای شهر شیراز و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران شامل 600 نفر بوده است. روش نمونه گیری، خوشه ای و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و Amos استفاده شده است.یافته ها: نتایج مدل معادله ساختاری نشان داد اعتماد اجتماعی (253/0)، امنیت اجتماعی (178/0)، امکانات مذهبی (164/0)، امکانات رفاهی (133/0)، رضایت از زندگی آپارتمان نشینی (190/0)، حمایت اجتماعی (168/0) و سبک زندگی (133/0) تاثیر مثبت و معنی داری بر تعاملات اجتماعی شهروندان آپارتمان نشین شهر شیراز دارد. شبکه های اجتماعی (130/0-) تاثیر منفی و معنی داری بر تعاملات اجتماعی شهروندان آپارتمان نشین شهر شیراز دارد. بخش ساختاری مدل نشان داد متغیر اعتماد اجتماعی با اثر مستقیم (253/0) بیشترین مقدار واریانس تعاملات اجتماعی را تبیین کرده است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد با افزایش عوامل اجتماعی و فرهنگی، تعاملات اجتماعی شهروندان آپارتمان نشینی نیز افزایش پیدا می کند.
واکاوی و تبیین سیر تحوّل ضوابط شهری در شهرهای ایران، مورد مطالعه: کلانشهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
155 - 170
حوزههای تخصصی:
ضوابط شهری در قالب آیین نامه های منطقه بندی، مکانیزم اجرایی طرح های توسعه شهری هستند. سیر تحوّل ضوابط منطقه بندی در یک قرن گذشته، از شکل گیری ضوابط عملکرد مبنا، تکنیک های اصلاحی تا ظهور ضوابط فرم مبنا و هیبریدی، نشان دهنده توجه بیشتر به ابعاد کیفی فرم محیط انسان ساخت است. بررسی ها نشان می دهد بنیان، اجزا و شیوه مشارکتی تهیه ضوابط نوشهرسازان که در قالب تغییر مبنای ضوابط از عملکرد به فرم ساختمانی ارائه می گردد، در راستای تحقق الگوی شهرسازی انسان محور و پایدار، واجد ویژگی های جامعیت دربرگیرندگی ضوابط عرصه های عمومی و خصوصی، یکپارچگی ضوابط شهری و ساختمانی، زمینه گرایی در فرم و انعطاف پذیری عملکردی است. با توجه به نتایج مثبت مورد انتظار از کاربرد رویکرد فرم مبنا، چهار کیفیت انعطاف پذیری عملکردی، پیش بینی پذیری فرم، تسهیل و پیش بینی پذیری مدت زمان صدور مجوز ساخت و شفافیت و خوانایی، به عنوان معیارهای بررسی روند تحول ضوابط در این تحقیق انتخاب گردید. بر این اساس ضوابط منطقه بندی در سه دوره طرح های توسعه شهری سال های 1351-1374-1393 شیراز با روش توصیفی و تطبیقی-تحلیلی ضوابط و مطالعه اسنادی، با هدف بررسی نیاز به تحول در ابعاد کیفی ضوابط شهری، مورد واکاوی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد تحولات در ضوابط طرح ها در یک دوره 40 ساله، صرفاً ازنظر انعطاف پذیری عملکردی همسو با تحولات نظام منطقه بندی بوده است و کماکان ازنظر سایر معیارهای کیفی پیش بینی پذیر بودن فرم، تسهیل و پیش بینی پذیری مدت صدور مجوز ساخت و شفافیت و خوانایی، ضوابط با کاستی روبرو است. لیکن با توجه به انعطاف پذیری عملکردی در ضوابط طرح تفصیلی 1393، ساختار فضایی نظام پهنه بندی و شاخص های پهنه بندی، پتانسیل لازم برای تغییر مبنای ضوابط از عملکرد به فرم ساختمانی و ارتقا وضعیت معیارهای فوق وجود دارد.
تحلیل عوامل مؤثر در بازتولید منظر شهری پس از بهسازی و نوسازی بافت (مطالعه موردی: منطقه 12 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
171 - 188
حوزههای تخصصی:
منظر شهری مقوله ای است که ناظر و کنشگر فعال در فضا آن را درک و از آن برداشت می کند. از دیدگاه برنامه ریزی، برداشت ساکنان و عواملی که بر این درک مؤثرند، اهمیت دارد. این برداشت به دلیل مداخله بافت، به ویژه در بافت هایی که عناصر تاریخی و سابقه ذهنی و هویت دارند حساسیت بیشتری دارد. براین اساس، شناسایی عوامل تأثیرگذار بر بازتولید منظر شهری و برداشت ذهنی پس از مداخله ضروری است. مقاله حاضر به دنبال شناسایی عوامل تأثیرگذار بر بازتولید منظر شهری پس از بازسازی و نوسازی است. پژوهش پیش رو با رویکرد ترکیبی انجام شده است؛ بدین صورت که ابتدا گویه ها به روش کیفی و تکنیک دلفی مشخص شد و سپس در نمونه 500 عضوی در منطقه 12، دیدگاه مردم به کمک پرسشنامه و پرسش های بسته با طیف لیکرت واکاوی شد. سنجش داده های پیمایش نیز با تحلیل عاملی صورت گرفت. نتیجه اینکه می توان گویه ها را در ده عامل نهایی قرار داد که این عوامل بیش از 8/65 درصد واریانس کل را تبیین می کنند. همچنین براساس یافته ها، آنچه در دید ناظر قرار می گیرد، جذابیت بصری، سهولت دسترسی، خوانایی، تنوع و هماهنگی، کاهش اغتشاش بصری، تعلق خاطر، سازگاری و تنوع عوامل تأثیرگذار بر بازتولید منظر است. از این رو پیشنهاد می شود در نوسازی و بهسازی بافت، این عوامل با مشارکت مردم مدنظر قرار بگیرد.
طراحی ایستگاه های حمل و نقل ریلی شهر تهران مبتنی بر معماری حواس* (مطالعه موردی: ایستگاه های مترو تجریش، میدان ولیعصر، فرودگاه مهرآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله نوشتاری پیرامون بررسی رابطه میان مؤلفه های خلق مکان در فضاهای ایستگاهی حمل ونقل ریلی با غنای حسی به عنوان مهم ترین مؤلفه معماری حواس است. روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی، در بستر پیمایشی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اخذ نظر صاحب نظران به وسیله پرسشنامه و مصاحبه بوده است که با توجه به آزمون فریدمن، خوانایی و جهت یابی- مسیریابی به عنوان اولویت نخست مؤلفه های خلق مکان در فضاهای ایستگاهی ریلی انتخاب گردید. سپس به منظور تحقق خوانایی و تسهیل مسیریابی و جهت یابی در این فضاها تأثیر غنای حسی بر مؤلفه های مذکور سنجیده شد. در این راستا، ایستگاه های مترو تجریش، فرودگاه مهرآباد و میدان ولیعصر به عنوان نمونه انتخاب و با استفاده از پرسشنامه مصور و مصاحبه با کاربران تحت شرایط خاص حسی داده های اولیه کامل شد. در مرحله تحلیل داده ها از تحلیل ساختار واریانس یا مدل سازی معادلات ساختاری (SEM)، استفاده شده است. سپس، فرضیات پژوهش یعنی رابطه میان غنای حسی با افزایش خوانایی و تسهیل مسیریابی- جهت یابی براساس ضرایب معناداری بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دهنده وجود روابطه قوی میان عوامل فوق الذکر است.
تحلیل فضایی شاخص های تبیین کننده تاب آوری در زیرساخت شریانی حمل ونقل (مطالعه موردی: کلان شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
375 - 391
حوزههای تخصصی:
تاب آوری رویکردی راهبردی برای ارتقای ظرفیت مانایی مؤلفه های توسعه شهری در برابر حوادث و بلایای انسانی و طبیعی است. آگاهی و اتخاذ سیاست های راهبردی برای بسترسازی تفکر مانایی و تحمل پذیری این مؤلفه ها، به خصوص در بخش زیرساخت های شریانی مانند شریان های حمل ونقل شهری، امری ضروری و مهم در شهرها و به خصوص کلان شهرها، به جهت تراکم جمعیت و تراکم مصرف آنها می باشد. براین اساس، پژوهش کاربردی-توسعه ای و توصیفی-تحلیلی حاضر، به تحلیل تاب آوری زیرساخت شریانی حمل ونقل در کلان شهر اهواز پرداخته است. بدین منظور پنج شاخص تبیین کننده، یعنی الگوی طراحی شبکه شریانی، قرارگیری در بافت شبکه، درجه محصوریت شبکه، سنخ شناسی شبکه و تراکم مصرف شبکه با استفاده از روش دلفی و شیوه نمونه گیری هدفمند شناسایی شد و مبنای تحلیل و ارزیابی میزان تاب آوری شریان های حمل ونقل شهری در کلان شهر اهواز قرار گرفت. جهت وزن گذاری شاخص های تبیین کننده، از دیدگاه های پانزده کارشناس مرتبط با موضوع مورد بحث استفاده شد. ابزارهای تحلیلی پژوهش، مدل شباهت به گزینه ایده آل فازی (FTOPSIS) و تحلیل فضایی (Spacial Analysis) در قالب نرم افزار Arc GIS 10-3 است که متناسب با اهداف پژوهش برای تحلیل وزن ها و نمایش و تحلیل فضایی تاب آوری شریان های حمل ونقل شهری در گستره فضایی کلان شهر اهواز استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد پیشران تبیین کننده درجه محصوریت شبکه بیشترین حساسیت را برای تبیین تاب آوری در حمل ونقل شهری در کلان شهر اهواز دارد. از سوی دیگر، تحلیل فضایی پیشران های تبیین کننده سه نقطه بحرانی با لکه های داغ را در بخش های مرکزی، شمالی و غربی کلان شهر اهواز برای سنجش تاب آوری حمل ونقل شهری نشان می دهد.
بررسی و مقایسة تطبیقی تمایل به مشارکت در بین ساکنان بافت های قدیم و جدید شهری با استفاده از مدلAHP (مورد شناسی: محله های بافت قدیم و جدید شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهادینه سازی مشارکت و حضور مردم در فرایند مدیریت شهرها، رمز اصلی موفقیت طرح های توسعة شهری و از عوامل کلیدی ارزیابی عملکرد نظام مدیریتی شهری است که می تواند منجر به توسعة پایدار شهری شود؛ به همین دلیل امروزه در سطح جهانی، رویکرد «مشارکت محوری» در برنامه های شهری تقویت شده است. در این رویکرد مقتضیات هر جامعه بسیار مهم بوده که سیاست گذاری ها، برنامه ریزی ها و طراحی الگوها باید متناسب با آن صورت گیرد. به عبارتی، برای پیاده کردن برنامه ریزی مشارکتی نقطة آغازین، سنجش و اندازه گیری میزان تمایل به مشارکت در محله های مختلف شهری است تا فرایند برنامه ریزی شهری متناسب با تفاوت های موجود، نظام داده شده و عملیاتی شود؛ از این رو، هدف اصلی این نوشتار واکاوی و شناخت تمایل به مشارکت در محله های مختلف شهری است. پژوهش با استفاده از روش تحقیق پیمایشی و کمّی، در چارچوب مدل تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) و تحلیل همبستگی سعی کرده است ابتدا تأثیر ویژگی های شخصی و خانوار بر روی میزان مشارکت پذیری را بررسی کند و سپس به مقایسة تطبیقی تمایل به مشارکت شهروندان در بافت های قدیم و جدید شهر کرمان بپردازد. در نهایت به این نتیجه می رسد که در بین ویژگی های شخصی، جنسیت، میزان علاقه به محله و عضویت در نهادها با میزان تمایل به مشارکت ارتباط وجود دارد. از بین سطوح مختلف مشارکت، بالاترین میزانِ تمایل به مشارکت مربوط به مشارکت سیاسی و پایین ترین سطح مربوط به مشارکت مالی است. در آخر اینکه، میزان تمایل به مشارکت در بین ساکنان بافت جدید (محلة مطهری) بیش تر از ساکنان بافت قدیم (محلة مسجد ملک) است .
اولویت بندی و دسته بندی جاذبه های توریستی بر اساس ترجیحات گردشگران مطالعه موردی: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
17 - 31
حوزههای تخصصی:
شهرها با گردشگران مختلف دارای اماکن جاذب گردشگری تاریخی، فرهنگی، تفریحی و ... فراوانی هستند، در شهرها برخی اماکن جاذب غالباً تعداد زیادی از گردشگران را به سوی خود جذب می نمایند. شناسایی این اماکن و اولویت بندی و دسته بندی آن ها بر اساس رفتار ترجیحی گردشگران به منظور مدیریت توسعه گردشگری امری ضروری است. به گونه ای که، مطالعات ترجیحات رفتاری گردشگران از مکان های جاذب به نوعی، بخشی از فرآیند برنامه ریزی فضایی شهرها است که اخیراً این دسته مطالعات به دلیل ماهیت رفتار-مکانی موردتوجه محققان جغرافیا رفتاری-فضایی قرارگرفته است. به همین منظور در این مقاله با در نظر گرفتن متغیرهای مختلف رفتاری گردشگران به اولویت بندی و دسته بندی جاذبه های گردشگری شهر یزد بر اساس ترجیحات گردشگران پرداخته شده است. داده ها آماری با روش میدانی و پرسشنامه با توجه به جامعه آماری سالانه گردشگران شهر یزد به خصوص در سه سال اخیر از 360 نمونه موردمطالعه با مقیاس امتیازی لیکرت جمع آوری شده است. در بخش یافته های پژوهش ابتدا به بررسی خصوصیات اجتماعی و دموگرافیک گردشگران شهر یزد پرداخته شده است در مرحله بعد با پذیرش سه متغیر پژوهش شامل: میزان تجربه و وفاداری گردشگران از جاذبه ها، رضایت و استفاده گردشگران از جاذبه ها و طول زمان اقامت گردشگران برای بازید از جاذبه ها. به دلیل تأثیر متغیرهای رفتاری مختلف گردشگران در شناسایی ترجیحات آنان، برای به دست آوردن اوزان نهایی اولویت بندی و دسته بندی اماکن جاذب گردشگری؛ از روش تحلیل چند متغیر Co-plot استفاده شده است و درنهایت با ترکیب اوزان نهایی به دست آمده از مدل Co-plot با GIS الگوی فضایی پراکنش جاذبه های مورد ترجیح گردشگران در نقشه شهر یزد به نمایش گذاشته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که گردشگران شهر یزد شامل افراد با تحصیلات مختلف با سنین بالا و درآمد بالا می باشند که باهدف سیاحت میراث فرهنگی از مناطق دور و نزدیک به مقصد شهر یزد سفرکرده اند و جاذبه های مورد ترجیحات این گردشگران اکثراً شامل جاذبه های تاریخی-فرهنگی چون: مجموعه امیر چخماق، مجموعه زندان اسکندر، باغ دولت آباد، ... است که این ترجیحات جاذب ازنظر پراکنش فضایی بیشتر در مرکز شهر یزد متمرکزشده اند.
تحلیل عملکرد مدیریت شهری با تاکید بر شاخص های حکمروایی خوب از منظر شهروندان (مورد مطالعه: شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد حکم روایی منجر به نقش آفرینی فعال شهروندان در عرصه تصمیم گیری های شهری شده و این امکان را برای مدیران فراهم می کند تا با به کارگیری ظرفیت کنشگران، مشکلات را به صورت مناسب تر و بهینه تر شناخته و رفع کنند. در این پژوهش شهر ساری با توجه به افزایش جمعیت سالانه شهری و اهمیت این شهر به لحاظ سیاسی (مرکز استان)، عملکرد مدیریت شهر آن با توجه به نظرات شهروندان موردبررسی قرارگرفته است. جامعه آماری شهروندان شهر ساری بوده و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر برآورد شده است. برای تحلیل علاوه بر آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) از آزمون T تک نمونه ای استفاده گردید. به همین منظور در این پژوهش سعی شده شاخص هایی چون مشارکت، کارایی، شفافیت، عدالت محوری، پاسخگویی، مسئولیت پذیری، قانون مندی و توافق جمعی مورد بررسی قرار گیرد. برای سنجش هر یک از متغیرها در پرسشنامه، از طیف لیکرت 5 سطحی استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد، میانگین کل شاخص های حکمروایی خوب از منظر شهروندان با مقدار 1.98 از 3 در وضعیت نامطلوبی قرار دارد. با توجه به نتایج، در بین شاخص های بررسی شده شاخص کارایی و اثربخشی فعالیت مدیران و مسئولان شهری با میانگین 2.46 از 3 بیشترین میزان در بین شاخص ها را داشته است ولی کمتر از میانگین استاندارد است که نشان دهنده مؤثر نبودن روش فعالیت مدیران در عرصه شهری است و شاخص مشارکت با مقدار 1.67 از 3 کمترین مقدار را داشته است درنتیجه برای افزایش مشارکت شهروندان در امور مدیریتی لازم است که مسئولان شهری زمینه مشارکت شهروندان را فراهم کنند. نتایج عدم رضایت شهروندان را بیان می کند که در این رابطه مسئولان شهری باید با به کارگیری نظرات افراد در عرصه مدیریتی و سیاست گذاری ها، زمینه را برای افزایش رضایت از زندگی در شهر را فراهم نمایند.
ریز پهنه بندی و مقایسه ریسک سیلاب شهری با استفاده از مدل های تلفیقی عملگرهای فازی Arc GIS و تحلیل سلسله مراتبی فازی (مطالعه موردی: شهر ارومیه)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳
65-77
حوزههای تخصصی:
سیل یکی از بلایای طبیعی می باشد که خسارت جانی و مالی فراوانی به همراه دارد. تسطیح زمین، تجاوز به حریم رودخانه ها و مسیل ها، سبب رخداد تغییرات الگوی زهکشی طبیعی و جاری شدن سیل در نواحی شهری، آب گرفتگی معابر و افزایش هزینه های نگهداری شهر می شود. شهر ارومیه یکی از شهرهای ایران می-باشد که به علت داشتن وضعیت اقلیمی و زمین شناسی خاص خود احتمال وقوع سیلاب شهری در آن بالا می-رود. لذا در مطالعه حاضر سعی شده است که از مهمترین شاخص های مؤثر در وقوع سیلاب شهری (فاصله از رودخانه، فاصله از مسیل ها و آبراهه ها، ارتفاع، شیب، جهت شیب، نوع پوشش اراضی و نوع خاک) برای پهنه-بندی مناطق آسیب پذیر در برابر سیلاب شهری استفاده شود. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از عملگر فازی (Gama) در محیط GIS، و همچنین با وزن گذاری معیارهای منتخب، از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP)، به منظور مقایسه استفاده شده است. در نهایت نتایج به دست آمده از عملگر Gama فازی و AHP فازی، جهت شناسایی مناطق آسیب پذیر در برابر سیلاب شهری به قیاس کشیده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که مطابق تابع Gama Fuzzy، از کل مساحت شهر حدود 11 درصد آن یعنی حدود 7803225 متربع دارای پتانسیل بالای سیل خیزی بوده که بیشتر مناطق غرب و جنوب غربی شهر ارومیه را شامل می شود. اما بر اساس مدل Fuzzy AHP به کار رفته در پژوهش، از کل مساحت شهر حدود 11 درصد آن که بالغ بر 7417360 متر مربع می باشد دارای پتانسیل بالای سیل خیزی است و این مساحت به طور دقیق تر و مشخص شده در سایر مناطق شهری گسترده شده است.
بام های سبز هیدروپونیک برای صرفه جویی در مصرف انرژی حرارتی مدارس سبز در اقلیم سرد و خشک ایران: مطالعه قیاسی بین دو نمونه بام سبز هیدروپونیک گسترده و مدولار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدارس سبز نوع جدید مدارس می باشند که در آن ها مصرف انرژی های تجدید پذیرکمتر از مدارس معمولی است. در این مدارس با افزودن پوسته های سبز مانند بام های سبز هیدروپونیک، علاوه برافزایش ارتباط دانش آموزان با طبیعت، میزان مصرف انرژی کاهش پیدا می کند. ازآنجایی که شناخت اولویت انواع این بام ها در اقلیم های مختلف، باعث کارکرد بهینه این بام ها از نظر صرفه جویی در مصرف انرژی می شود؛ لذا در پژوهش حاضر باهدف پیشنهاد بهترین بام سبز در مدارس سبز از نظر صرفه جویی در مصرف انرژی حرارتی در اقلیم سرد دو نمونه بام سبز هیدروپونیک مدولار و گسترده به عنوان انواع متداول بام سبزدر مدارس از نظر مقاومت حرارتی و دمای فضای زیر بام بایکدیگر مقایسه شدند، روش پژوهش ترکیبی از دو روش محاسبات عددی پیرامون مقاومت حرارتی هر دو بام و شبیه سازی یک مدرسه سبز استاندار با دو نمونه بام سبز گسترده و مدولار به کمک نرم افزار انرژی پلاس 8 است. در خلال تحقیق، یافته ها حاکی از آن بودند که مقاومت حرارتی بام سبز هیدروپونیک گسترده بیشتر از نمونه بام مدولار است (26506>6/7272)؛ همچنین درجه حرارت فضای زیر این بام در کاربری آموزشی در سرد ترین ماه برابر 9.08 است که تقریبا 6 درجه گرم تر از کاربرد بام سبز مدولار است؛ لذا، بام سبز هیدروپونیک گسترده عملکرد حرارتی بهتری از نمونه مدولار ازنظر صرفه جویی در انرژی برای مدارس سبز در آب وهوای سرد ایران دارد.
آینده پژوهی در بافت تاریخی با رویکرد توسعه پایدار (مطالعه موردی: برزن شش بادگیری یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
137 - 159
حوزههای تخصصی:
از برجسته ترین ویژگی های هسته تاریخی شهرها، حضور عناصر و بافت های کالبدی و فضاهای شهری غنی و باارزش است. با توجه به ثبت جهانی بافت تاریخی شهر یزد در یونسکو و مطرح شدن آن در بحث گردشگری، ضرورت حفظ و صیانت از این بافت و تضمین توسعه پایدار آن بیشتر احساس می شود. رویکرد آینده پژوهی با شناسایی فرصت ها و تهدیدهای آینده بافت های شهری، این امکان را فراهم می کند تا بتوان از فرصت های آینده به بهترین شکل استفاده و از پیامدهای منفی تا حد امکان جلوگیری کرد؛ از این رو هدف پژوهش حاضر شناخت متغیرهای کلیدی مؤثر برای رفع مشکلات بافت تاریخی شهر یزد بر مبنای توسعه پایدار و بررسی روابط متغیرها و نحوه اثرگذاری آن ها بر یکدیگر است. پژوهش حاضر کاربردی و توصیفی-تحلیلی است. ماهیت داده ها کیفی و روش گردآوری داده ها و اطلاعات به صورت کتابخانه ای، اسنادی و پیمایشی بوده است. برای این منظور، از دیدگاه های 15 کارشناس خبره بافت تاریخی شهر یزد، در شناسایی عوامل کلیدی استفاده شده است. عوامل کلیدی شامل فرسودگی کالبدی، مهاجرت، حس تعلق، امنیت اجتماعی، مشارکت و... بوده است. در مرحله بعد، نیروهای پیشران مؤثر در توسعه برزن شش بادگیری مشخص و این عوامل براساس میزان اهمیت و عدم قطعیت، اولویت بندی شدند. سناریوها نیز با توجه به آن شکل گرفته اند. ارائه انواع سناریوها از محتمل ترین تا مطلوب ترین، راهبردهایی دارند که تکرارپذیری آن ها مبنای کار است. براین اساس، رفع فرسودگی و کاهش جمعیت گریزی با بیشترین تکرار در سناریوها، رتبه اول و راهبرد ارتقای امنیت رتبه دوم را دارد. راهبردهایی مانند ارتقای سرمایه گذاری بخش خصوصی، بهبود وضعیت گردشگری، اعمال مدیریت یکپارچه و بهبود طرح های توسعه شهری در رتبه های بعدی قرار می گیرند. بر این مبنا، راهکارهایی مانند اعطای وام های نوسازی از جانب دولت، بهسازی و نوسازی واحدهای مسکونی، بهسازی و طراحی محورهای پیاده رو، افزایش آگاهی مردم از هویت غنی برزن در سطح ملی و فراملی، ایجاد تسهیلات و بستر مناسب برای سرمایه گذاری شرکت های گردشگری پیشنهاد می شود.
نقش ساختار کالبدی بر شکل گیری همبستگی اجتماعی در محلات شهری (نمونه موردی: محله قصردشت شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
85 - 96
حوزههای تخصصی:
الگوی ساخت کالبدی را می توان ساده ترین راه در راستای دست یابی به شکل گیری همبستگی اجتماعی دانست. بی تردید کیفیت کالبدی شهر در میزان و چگونگی برقراری روابط اثرگذار خواهد بود؛ به عبارت دیگر، روابط اجتماعی موجود در شهر، روح محله را زنده می سازد و بدون شک، کمیت و کیفیت آن، در گرو سلامت کالبد محله خواهد بود. تعاملات اجتماعی موجود درمحله ها در مقایسه با سایر شبکه های اجتماعی، موثرترین عاملی است که در نتیجه ی آن، همبستگی اجتماعی حاصل می شود. عاملی که در سطح محله ها به ایجاد همبستگی اجتماعی کمک می کند، کیفیت ساختار کالبدی این مکان ها است که حضورپذیری ساکنان و به تبع آن شکل گیری تعاملات اجتماعی را به دنبال دارد. در این راستا، هدف اصلی پژوهش، نقش ساختار کالبدی بر شکل گیری همبستگی اجتماعی محله ی قصردشت شهر شیراز در نظر گرفته شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی است که در محله ی قصردشت شیراز با جمعیت 7302 نفر و نمونه ی قابل تعمیم 365 نفر مورد بررسی قرارگرفته است. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد که تأثیر مؤلفه های همبستگی اجتماعی و رابطه ی آن ها با ساختار کالبدی معنادار است. همچنین از میان 4 مؤلفه ی همبستگی اجتماعی، وحدت اجتماعی، مشارکت و احساس تعلق، وحدت اجتماعی، بیشترین تأثیر و احساس تعلق، کمترین تأثیر را بر همبستگی اجتماعی دارند.بنابر آن چه گفته شد، در محله هایی که مناسبات اجتماعی در طول سالیان به واسطه ی روابط چهره به چهره میان ساکنان شکل گرفته است، درجه بالاتری از اعتماد، امنیت، کنش متقابل، همبستگی و انسجام اجتماعی وجود دارد.
سنجش ضریب تمرکز جغرافیایی صنایع کارخانه ای و اهمیت تخص صگرایی صنعتی در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
173 - 196
حوزههای تخصصی:
هدف محوری این مقاله بررسی ضریب عدم تعادل منطقه ای و نابرابری فضایی در بخش صنعت ایران است. به عبارت دیگر، ارزیابی چگونگی ساختار توزیع مکانی صنعت، در پهنه جغرافیایی مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق در راستای سنجش ضریب عدم تعادل فضایی صنعتی از شاخص الیسون و گلیسر، شاخص ضریب مکانی (LQ)، شاخص ضریب جینی مکانی و شاخص تمرکز جغرافیایی هرفیندال استفاده شده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که توزیع فعالیت های صنعتی در استان های کشور مناسب نیست. با توجه به نتایج به دست آمده از محاسبه این شاخص ها، بالاترین ضریب تمرکز جغرافیایی مربوط به صنعت چاپ و پایین ترین ضریب تمرکز مربوط به ساخت محصولات کانی غیرفلزی است. همچنین براساس نتایج تحقیق، 20 صنعت کد دوم ISIC دارای تمرکز شدید جغرافیایی می باشند که این میزان بیش از نیمی از صنایع را شامل می شود. همچنین محاسبات انجام شده نشان می دهد، سه استان تهران، اصفهان و خوزستان بیش ترین تمرکز فضایی صنعتی را دارند. براساس شاخص ضریب مکانی، بالاترین ضریب مکانی مربوط به صنعت ساخت کک، فرآورده های حاصل از نفت و سوخت های هسته ای است.
تدوین احکام طراحی فضای پیاده رو با تأکید بر افزایش امنیت شهری مطالعه موردی: بلوار گلستان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵
69 - 82
حوزههای تخصصی:
امنیت یکی از عوامل ارتقای کیفیت در عرصه فضاهای شهریست. طراحی مطلوب و کاربردی فضاهای ساخته شده منجر به کاهش جرم و افزایش کیفیت فضای شهری خواهد شد. یک فضای شهری امن، فعالیت های مناسب را تشویق و فعالیت های نامناسب را تحدید می کند. از این رو این فضاهای شهری و نوع آن است که در میزان وقوع جرم و خشونت در شهر تأثیرگذار خواهد بود. با افزایش حضور و نظارت شهروندان، سطح تعاملات اجتماعی در این فضاها افزایش یافته و امنیت نیز به محیط تزریق خواهد شد. یکی از اهداف مهم ایجاد امنیت، ارتقای کیفیت در عرصه فضاهای شهریست. طراحی مطلوب و کاربردی فضاهای ساخته شده منجر به افزایش حضور شهروندان خواهد شد که یکی از پیامدهای آن کاهش جرم و افزایش کیفیت پیاده روهاست. ساختار کالبدی شهر با هدف تعامل میان انسان و محیط، جدیدترین رویکردی است که به کاهش جرائم شهری در قالب ابعاد کالبدی و اجتماعی می پردازد. که تأثیرات آن بیشتر در شکل گیری کالبد و در نتیجه کارکرد و جریانات اجتماعی مشهود است. هدف این پژوهش نیز ارتقای کیفیت پیاده رو شهری در راستای افزایش امنیت محیطی است. بررسی امنیت افراد پیاده، با رویکردی کالبدی در محیط و پیاده روهایی که بیشترین در صد استفاده شهروندان از این فضاهاست، امری الزامی و ضروری است. در این میان بلوار گلستان اهواز با وجود داشتن عملکردهایی با سطح کارکرد منطقه ای و فرامنطقه ای از کمبود تعامل و در پی آن کیفیت و امنیت لازم رنج می برد. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی_همبستگی است که با استفاده از چارچوب نظری استخراج شده است. گردآوری اطلاعات از طریق مصاحبه و مشاهده میدانی صورت خواهد گرفت. نتایج حاصل از گردآوری این اطلاعات، بر اساس تأثیر یکی از اجزای فضا (جریان) بر روی دیگر اجزا (کالبد و کارکرد) بررسی خواهد شد که در نتیجه آن حضور بیشتر افراد و ارتقای کیفیت فضای شهر انتظار می رود. با توجه به این رویکرد و با هدف ایجاد امنیت در کالبد فضای پیاده رو، میزان جریان حضورپذیری (تعامل و نظارت) با توجه به معیار "LOS" گردآوری و تحلیل خواهد شد و در راستای آن احکامی برای افزایش امنیت فضا ارائه خواهد شد.
سنجش رضایت گردشگران از کیفیت خدمات هتلداری با استفاده از شاخص CSM (مطالعه موردی: کلانشهر شیراز)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱
1 - 15
حوزههای تخصصی:
از نماگرهای مهم در ارزیابی توسعه گردشگری، رشد ظرفیت تأسیسات اقامتی و کیفیت خدمات مراکز اقامتی است. به طور طبیعی، رشد ظرفیت تأسیسات اقامتی و کیفیت آن ها با رشد گردشگری، اعم از داخلی و بین المللی، نسبت مستقیم دارد .در همین زمینه، هدف تحقیق حاضر، بررسی وضعیت مراکز اقامتی شهر شیراز از لحاظ توان سرویس دهی مناسب به استفاده کنند گان از خدمات آن ها در 7 شاخص شامل حمل ونقل و دسترسی ها، برخورد و دانش کارکنان هتل، محل هتل و فضاهای پیرامونی، امکانات و خدمات داخلی، کیفیت تغذیه هتل، آموزش و امنیت و اعتماد است. بدین منظور، پرسشنامه سنجش میزان رضایت مندی گردشگران از کیفیت خدمات در صنعت هتلداری تهیه و با روش های آماری استاندارد شد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و نوع آن کاربردی توسعه ای و شیوه گردآوری اطلاعات به دو صورت اسنادی و پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق را کلیه گردشگران داخلی شهر شیراز در 30 مرکز اقامتی در سال 1390 تشکیل می دهند که از این میان و به وسیله فرمول نمونه گیری کوکران، حجم نمونه برابر با 360 نفر به دست آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و شاخص CSM تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحقیق بیانگر این است که هرچند ابعاد هفت گانه بررسی شده از میزان متوسط اندکی بالاترند، تا رسیدن به عملکرد مورد انتظار (بر مبنای عدد100) فاصله دارند. ارزیابی میزان ارزش ادراکی در ذهن گردشگران نشان می دهد که اهمیت محل هتل و فضاهای پیرامونی برای گردشگران بیشترین اهمیت را دارد (5/65درصد). دومین عامل مهم از سوی گردشگران متغیر کیفیت تغذیه (8/61درصد) است.
ارزیابی ضوابط تعیین ارتفاع ساختمان ها در طرح تفصیلی همدان از جنبه کارایی انرژی با استفاده از تکنیک تاپسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعداد زیادی از شهرهای دنیا درگیر موضوع آلودگی هوا و محیط زیست می باشند. مصرف سوخت های فسیلی در حوزه های مختلف شهری به ویژه ساختمان ها تأثیر بالایی در ایجاد این آلودگی دارد. حدود چهل درصد از کل انرژی کشور صرف گرمایش، سرمایش و روشنایی ساختمان ها می گردد. بهره گیری از انرژی پاک خورشیدی یکی از راهکارهای کاهش بار حرارتی ساختمان ها هست. یکی از عوامل مؤثر در میزان این بهره گیری، نسبت ارتفاع ساختمان به عرض معبر مجاور آن یا شاخص رؤیت پذیری آسمان هست. به طوری که با افزایش این نسبت امکان بهره گیری بنا از انرژی خورشیدی کاهش و با کاهش نسبت مذکور، این امکان افزایش می یابد. هدف از این پژوهش ارزیابی ضوابط طرح تفصیلی شهر همدان، در خصوص روش تعیین ارتفاع ساختمان ها از جنبه بهره گیری آن ها از انرژی خورشیدی و تعیین رتبه کیفیت بهره گیری ساختمان های مجاور معابر شهری با عرض های متفاوت، از انرژی خورشیدی هست. بر اساس طرح تفصیلی همدان، چهارده گزینه اصلی به همراه حالت های زیرمجموعه هریک که درمجموع شامل هجده حالت می شود، در قالب چهار شاخص مؤثر بر میزان مصرف انرژی در ساختمان ها بر پایه روش تاپسیس برای ساختمان های شمالی و جنوبی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. این شاخص ها شامل زاویه متوسط رؤیت موانع تابش انرژی خورشیدی روبروی پوسته بیرونی، نسبت سطح کل پوسته در معرض هوای آزاد به حجم کل ساختمان، نسبت سطح جدار نور گذر به سطح کل پوسته بیرونی در جبهه جنوبی و نسبت سطح پل های حرارتی موجود در نما به سطح کل پوسته بیرونی ساختمان هست. بر اساس نتایج به دست آمده به طورکلی در معابر کم عرض، ساختمان های جنوبی و در معابر عریض ساختمان های شمالی بهره گیری مناسب تری از انرژی خورشیدی در مقایسه با دیگر معابر دارند. نتایج نشان می دهد که در بین ساختمان های شمالی، بناهای واقع شده در مجاورت معابر 75 متری دارای مناسب ترین و بناهای مجاور معابر 10 متری واقع شده درزمینهٔای با مساحت بیش 220 مترمربع نامناسب ترین عملکرد رادارند. همچنین در بین ساختمان های جنوبی، بناهای واقع شده در مجاورت معابر 4 متری دارای مناسب ترین و بناهای مجاور معابر 30 متری واقع شده درزمینهٔ ای با مساحت کمتر از 300 مترمربع نامناسب ترین عملکرد رادارند.
سیر اندیشه های معماران دوره پهلوی، کاربست تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه تاریخ معماری، کوششی نقادانه به منظور فهم معماری است. معماری دوره پهلوی، سرآغازی برای جریان معماری مدرن ایران است. هدف این پژوهش، شناخت اندیشه های تأثیرگذار بر دگرگونی های ایجادشده در معماری این دوره است. تأمل در پیشینه های مطالعات معماری پهلوی مؤید خلأهایی نظیر عدم توجه به یافته های محققین قبلی و تکرار برخی موضوعات ثابت است؛ لذا پژوهش حاضر سعی نموده با تحلیل تحقیقات پیشین، بتواند انسجامی بین یافته های معماری دوره پهلوی تاکنون ایجاد نماید. روش تحقیق مورداستفاده به صورت ترکیبی از استدلال های منطقی و تحلیل محتوا است. نتایج تحقیق مؤید آن است که در معماری دوره پهلوی نیز، اندیشه های معماران به مثابه رکن اساسی عمل می کند و از طریق آنان می توان نحوه ی تغییرات شکلی و محتوایی جریان معماری پهلوی را تبیین کرد. سیر اندیشه معماران دوره پهلوی در هفت حوزه تقویت مبانی نظری معماری، تغییر آموزش معماری، نحوه ی بهره گیری از معماری سنت، تأمین مسکن، اندیشه های متأثر از معماران خارجی، ایجاد فضای گفت وگو و اشتغال خلاصه می شود. درنهایت این که معماری دوره پهلوی اگرچه مسیری تکاملی طی نکرده است ولی نمود کالبدی اندیشه های معماران دوران خود از غرب گرایی مطلق (ساخت مکعب های مدرن) تا غرب گریزی (در آثار دیبا، سیحون) است که منجر به ایجاد سبک مدرن ملی در اواخر دوره پهلوی دوم شده است.
ارزیابی پایداری منطقه ای با رویکرد اقتصاد سبز مطالعه موردی؛ شهرستان های استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصولاً اقتصاد سبز جایگزین مفهوم توسعه پایدار نیست، بلکه یک عنصر جدایی ناپذیر از سیاست های اقتصادی در مسیر پایداری است و می توان گفت پیش زمینه لازم برای دستیابی به پایداری است؛ زیرا دربرگیرنده سه فاکتور اصلی پیشرفت یعنی توسعه اقتصادی، اجتماعی و محیطی است. از این منظر پژوهش حاضر در راستای ارزیابی پایداری منطقه ای استان آذربایجان غربی با رویکرد اقتصاد سبز و بهره گیری از شاخص های این رویکرد جدید در پایداری منطقه ای انجام گرفته است. با توجه به مؤلفه های موردبررسی، این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ روش شناسی توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری برای انجام تحقیق، مسئولان، خُبرگان و کارشناسان مرتبط با موضوع در استان آذربایجان غربی بوده اند. بدین منظور در سطح استان و برای هر شهرستان (17 شهرستان) 25 پرسشنامه و درمجموع 425 پرسشنامه توسط کارشناسان مربوطه تکمیل گردید. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از مدل های رادار و بارومتر پایداری اسکات آلن و همچنین آزمون های ضریب همبستگی چندگانه، آنوا و بتا در محیط نرم افزار Spss استفاده شده است. نتایج حاصل از مدل بارومتر پایداری نشان دهنده وضعیت پایداری متوسط استان می باشد. درعین حال آزمون رگرسیون چند متغیره رابطه شاخص های اقتصاد سبز در تحقق پایداری را تأیید می کند؛ همچنین ضریب تبیین بیانگر این مهم است که 81 درصد تغییرات متغیر وابسته توسط معیارهای مستقل تبیین می گردد؛ بنابراین در صورت بالا رفتن میانگین هر یک از شاخص های اقتصاد سبز در منطقه، نقش و تأثیر آن ها در تحقق پایداری افزایش می یابد. بطوریکه از میان شاخص های بررسی شده، شاخص سلامت محیطی و مخاطرات با مقدار بتای 637/0 بیشترین نقش و قدرت تبیین را در پیش بینی تحقق پایداری در محدوده موردمطالعه داشته و شاخص خدمات محیطی و رفاه با مقدار بتای 001/0 کمترین نقش و قدرت تأثیرگذاری را در تحقق پایداری استان آذربایجان غربی دارد.
نقش نشانه های فضاهای شهری در ارتقاء حس تعلق به مکان، مطالعه موردی: محلات شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
57 - 72
حوزههای تخصصی:
حس تعلق به مکان به عنوان عامل ارتقاء دهنده تعامل و ارتباط میان فرد با محیط، رفاه ذهنی فرد و یکی از عناصر کلیدی توسعه پایدار محلی در فضاهای شهری است؛ لذا شناخت حس تعلق و عوامل مؤثر بر آن و راه های ارتقای آن یکی از موضوعاتی است که می تواند به ارتقای شرایط زیستی و محیط کالبدی منجر شود. از میان عوامل متعددی که بر حس تعلق افراد مؤثر است، نقش انگیزی و میزان خوانایی محیطی از طریق نشانه های فضاهای شهری است. در این خصوص شکل گیری نقشه ذهنی ساکنین محلات برگرفته از نشانه ها و عناصر نمادین اهمیت ویژه ای دارد. در این مطالعه ضمن تحقیق در خصوص عوامل مؤثر بر شکل گیری نقشه های شناختی و افزایش نقش انگیزی نشانه های شهری بر نحوه اثر بر حس تعلق ساکنین پرداخته شده است. به این منظور شش محله از شهر زنجان (به نام های سبزه میدان، سعدی، کوچه مشکی، انصاریه، کارمندان و گل شهر) که در سه بافت تاریخی، میانی و جدید هستند، برای مطالعه انتخاب شده اند. تعداد 300 پرسشنامه برای سنجش حس تعلق افراد استفاده شده و به دو روش میدانی و تحلیل نرم افزاری مطالعه صورت پذیرفته است. علاوه بر تهیه پرسشنامه، نقشه های ذهنی پرسش شوندگان نیز از طریق ترسیم و تحلیل آن ها استخراج شده است. نتایج حاصل از مطالعه نشان می دهد که میان حس تعلق ساکنین و نقشه شناختی شکل گرفته در ذهن ساکنین و تعداد نشانه های اشاره شده در هر یک از نقشه ها رابطه ای مستقیم و معنادار برقرار است. به عبارت دیگر با افزایش میزان حس تعلق در مکان نقشه های شناختی ساکنین نیز تقویت و ارجاعات ذهنی بیشتری به نشانه های محیط می گردد. همچنین مطالعات نشان داد ساکنین محلاتی که در بافت های تاریخی و میانی هستند به دلیل تعدد نشانه های نمادین و معنایی درگذر زمان نسبت به محلات جدید از حس تعلق بالاتری برخوردارند. همچنین نتایج حاصل از آزمون های استنباطی نشان داد که نشانه های شهری به میزان 623/0 بر حس تعلق افراد تأثیر مستقیم و معناداری دارد.