فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۴۱ تا ۱٬۵۶۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
77 - 90
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد شهرنشینی و افزایش جمیت شهرها، مسائل و مشکلات آنها نیز بارزتر می گردند. آلودگی هوا از مهمترین مسائل حوزه شهری است. تهران به عنوان مرکز سیاسی، اقتصادی و ارتباطی ایران، هر سال به طور مکرر با رخداد روزهای آلوده و ناسالم مواجه است. در شهر تهران افزون بر شکل و توپوگرافی شهر، تراکم و ارتفاع ساختمان ها، میزان ترافیک، عرض و جهت معابر به همراه شرایط جوی و اقلیمی نقش اساسی در آلودگی هوای شهر دارند. در تحقیق حاضر، برای تحلیل تأثیر جهت گیری معابر و جهت و شدت باد بر چگونگی پراکنش آلاینده های هوا از داده های آماری ایستگاه ژئوفیزیک در بازه زمانی 20 ساله (1991-2010) و مدل خردمقیاس Envi-met استفاده شد. پراکنش آلودگی ها در ناحیه 2 منطقه 6 شهرداری تهران در دو بازه زمانی زمستان و تابستان (ژانویه و ژوئیه) و در سه مقطع زمانی صبح، ظهر و عصر شبیه سازی شد. نتایج نشان داد که در هر دو فصل سال، جهت خیابان ها و دسترسی ها نقش مؤثری در تجمع یا پراکنش آلاینده ها دارند؛ به طوری که تراکم آلودگی در خیابان هایی که در ساعات مختلف روز عمود بر جهت وزش باد غالب هستند، بیشتر است. براساس نتایج، غلظت آلاینده ها در خیابان های اصلی محدوده مورد مطالعه با جهت آنها ارتباط معناداری نشان می دهد. در خیابان های متأثر از بادهای شمالی، غلظت آلاینده ها متوسط، در خیابان های با حاکمیت باد جنوبی، غلظت ها زیاد و در خیابان های با جهت جنوب غربی، غلظت ها کم است. بنابراین در نظر گرفتن شرایط اقلیمی (به ویژه باد) در طراحی معابر شهری در بهبود کیفیت هوای شهر تأثیرگذار است.
تحلیل عوامل مؤثر در کیفیت منظر پیاده راه های شهری از دیدگاه شهروندان (مطالعه موردی: پیاده راه بوعلی شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
577 - 596
حوزههای تخصصی:
زمانی ادراک و خوانش فضاهای شهری می تواند ارتقا یابد که مسائل شهری براساس دیدگاه ها و مشارکت کاربران بنا گذاشته شود. از آنجا که دیدگاه های مختلفی برای ارتقای سیما و منظر پیاده راه های شهری وجود دارد، سنجش و ارزیابی کیفیت منظر این پیاده راه ها از دیدگاه کاربران اهمیت خاصی دارد. پیاده راه بوعلی شهر همدان، اولین تجربه پیاده راه سازی در این شهر است. شواهد نشان دهنده ارتباط خوب و رضایت مندی کاربران از روند پیاده سازی در این خیابان است. هدف این پژوهش، خوانش منظر خیابان بوعلی شهر همدان بعد از تبدیل آن به پیاده راه شهری از منظر شهروندان است. شاخص ها و معیارهای مورد سنجش در ارتباط با خوانش مکان شامل مؤلفه های فعالیتی-اجتماعی، زیبایی شناختی-ادراکی و هویتی-معنایی است. به کمک فرمول کوکران، 360 نمونه آماری با توجه به جامعه آماری درنظر گرفته شده است. برای بررسی سطح معناداری مؤلفه های سه گانه و معیارهای آن ها، از آزمون t و تحلیل عاملی و استفاده شده است. همچنین از آزمون های مقایسه ای و ضریب ماتریس های هم بستگی برای بررسی ارتباط میان اجزای متغیرها بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده رابطه مستقیم عوامل فعالیتی، اجتماعی و زیبایی شناختی با خوانش پیاده راه های شهری است. برگزاری مراسم های آیینی مختلف و حضورپذیری اقشار گوناگون، در حوزه مؤلفه فعالیتی-اجتماعی است. از سوی دیگر، تنوع فضایی عناصر محیطی و همچنین نقش بافت و نوع مصالح در حوزه مؤلفه زیبایی شناختی و عنصر و جداره های آشنا و باهویت و خاطره انگیزی رویدادها در فضا در مؤلفه هویت-معنایی بیشترین اولویت را از سایر معیارها در بازخوانی کیفیت منظر پیاده راه های شهری از دیدگاه شهروندان دارد.
ارزیابی ظرفیت بُرد گردشگری منطقه حفاظت شده سفیدکوه لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
131 - 146
حوزههای تخصصی:
توسعه روز افزون گردشگری و افزایش تعداد گردشگران در مناطق حساس و شکننده کوهستانی ایران طی سال های اخیر و نبود برنامه ریزی مدوّن و جامع برای گردشگری این مناطق، لزوم توجه خاص به این مناطق را تشدید کرده است؛ ازاین رو در راستای رویکرد توسعه پایدار گردشگری (طبیعت گردی) در مناطق کوهستانی ایران با استناد به روش ظرفیت بُرد گردشگری، آستانه ظرفیت پذیرش منطقه حفاظت شده کوهستانی سفیدکوه واقع در استان لرستان در سال 1396 مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور به برآورد ظرفیت بُرد منطقه ازطریق مدل ظرفیت بُرد (تحمل) توریسم TCC در سه سطح فیزیکی، واقعی و مؤثر در منطقه پرداخته و مشخص شد که ظرفیت بُرد واقعی و مؤثر در سایت شماره دو در زون گردشگری متمرکز بیشتر از سایت شماره یک است و همچنین سایت شماره 6 و 10 در زون گردشگری گسترده به ترتیب کمترین و بیشترین ظرفیت بُرد واقعی و مؤثر را از بین ده سایت موجود به خود اختصاص داده اند.
مطالعه اثربخشی راهبردهای «فنی-کالبدی» و «اجتماعی-اقتصادی» در بهبود تاب آوری شهری در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه تاب آوری شهرها در مقابل زلزله از الزامات برنامه ریزی کاهش خسارات جانی و مالی زلزله در شهرهاست. تاب آوری تعاریف گوناگونی دارد و مدلی جامع به منظور محاسبه کمی آن وجود ندارد. در این پژوهش، به مطالعه اثربخشی راهبردهای بهبود تاب آوری شهری مرتبط با بخش های فنی-کالبدی و اجتماعی-اقتصادی در برابر زلزله با هدف ایجاد ابزاری برای تصمیم گیران و سیاست گذاران پرداخته شده است. بدین منظور ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و نظر خواهی از خبرگان ابعاد و شاخص های مؤثر در تاب آوری شهرها در مقابل زلزله استخراج شد. سپس با استفاده از نظر خبرگان و روش مقایسه زوجی، وزن هریک از ابعاد و شاخص ها معین و شاخص تاب آوری معرفی شد. با استفاده از این شاخص و درنظرگرفتن سه سناریوی لرزه ای گسل شمال تهران، گسل ری و گسل شناور، اثربخشی راهبردهای فنی-کالبدی و اجتماعی-اقتصادی در بهبود تاب آوری برای منطقه 6 شهرداری شهر تهران با یکدیگر مقایسه شد. مقدار شاخص تاب آوری در سناریوی گسل شمال تهران 458/0، در سناریوی گسل ری 454/0 و در سناریوی شناور 456/0 است. نسبت هزینه به افزایش شاخص تاب آوری در راهبرد های اجتماعی اقتصادی کوتاه مدت S1، میان مدت S2 و بلندمدت S3 به ترتیب 17/6، 69/11 و 52/18 است. همچنین در راهبردهای فنی کالبدی کوتاه مدت T1، میان مدت T2 و بلندمدت T3 به ترتیب 90/3، 67/4 و 41/7 است. بهترین راهبرد در افزایش شاخص تاب آوری در مقایسه با هزینه راهبرد S3 و ضعیف ترین راهبرد T1 است. با وجود این از نظر زمان مورد نیاز برای اجرا، راهبردی T1 بهینه ترین راهبرد است. انتخاب راهبرد بهینه برای یک شهر با پارامترها و متغیرهای گوناگونی ارتباط دارد. تنها یک راهکار فنی یا اجتماعی نمی تواند ضامن موفقیت طرح های بهبود تاب آوری شهری باشد. در کوتاه مدت راهبرد T1 و در طولانی مدت راهبرد S2 بهینه ترین راهبردها هستند.
افتراق معنایی در تحلیل کیفی فضاهای شهری (مطالعه موردی: خیابان سپه قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
193 - 211
حوزههای تخصصی:
افتراق معنایی یکی از روش های پرکاربرد در تحلیل توصیفی و کیفی فضاهای شهری است. فضاهای شهری سنتی و معاصر همواره مدنظر و قضاوت مردم و کارشناسان قرار گرفته است. این روش می تواند مبنایی علمی برای قضاوت این گروه های هدف قرار بگیرد. هدف از این مقاله آزمودن تکنیک افتراق معنایی در تحلیل کیفی یک فضای شهری (خیابان سپه قزوین) است تا بر مبنای آن قضاوت صفات مورد نظر این تکنیک صورت بگیرد. مسئله اصلی پژوهش در تطبیق پذیری مؤلفه های عینی و ذهنی و بررسی اختلاف و افتراق میان این مؤلفه ها در تحلیل کیفی مناظر شهری است. تکنیک افتراق معنایی می تواند با بهره گیری از ساز و کار علمی خود و بهره جستن از نظام سنجش دوگانه (دوقطبی) در این موارد، متخصصان امور شهری را یاری کند و توانایی مدیریت شهری را در حل مسئله نابسامانی ها و معضلات فضاهای شهری افزایش دهد. افتراق معنایی بر مبنای صفات زوجی و ویژگی های دوقطبی در تحلیل کیفی منظر شهری در این مقاله، درمورد منظر یک خیابان شهری (خیابان سپه قزوین) آزموده شد. پژوهش حاضر کاربردی و توصیفی-تحلیلی با تأکید بر روش تحلیل محتواست. شاخص ها و مؤلفه های ارتقای کیفی فضاهای شهری در دو بعد عینی (زیبایی، نظم، تداوم، تکرار، تقارن و شفافیت) و ذهنی (معنا، اصالت، آرامش، خوانایی، جذابیت و هماهنگی) تقسیم شده است و نتایج پژوهش حاکی از آن است که برداشت های مؤلفه های عینی و ذهنی از مناظر شهری میان مردم و کارشناسان متفاوت است و کیفیت های مؤلفه های ذهنی در فضاهای شهری مشخص شده مطلوبیت ندارند.
تدوین الگوی توسعه اجتماع محلی در شهرهای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
99 - 112
حوزههای تخصصی:
مبحث توسعه اجتماع محلی به رغم سابقه نسبتاً طولانی در متون و نوشتارهای علمی و اجرایی، در اواخر دهه ۱۹۸۰ در قالب نظریه توسعه محلی مورد توجه قرار گرفت. این در حالی است که شاخص های مربوط به توسعه اجتماع محلی در شهرهای اسلامی به رغم وجود بنیادهایِ معرفتی آن در کانون توجه پژوهشگران قرار نداشته و پژوهش های انجام شده در این مورد بسیار اندک اند. از این رو شناسایی شاخص ها و میزان اهمیت آنها برای تدوین الگویی در جهت توسعه اجتماعات محلی مناسب با شرایط شهرهای اسلامی می تواند این رهیافت برنامه ریزی را بیش از پیش در شهرهای اسلامی کاراتر سازد. هدف این پژوهش، شناسایی عناصر الگوی توسعه اجتماعات محلی در شهر اسلامی است و روش این مطالعه با توجه به سؤالات و اهداف پژوهش، کیفی است که در دو مرحله بازبینی مدون متون و پیمایشی- مصاحبه با خبرگان به روش دلفی- صورت گرفته است. حجم نمونه مطالعاتی ده نفر از صاحب نظران حوزه توسعه اجتماع محلی و شهر اسلامی هستند که به شکل هدفمند انتخاب شده اند. یافته های پژوهش نشان داده است که ابعاد اصلی الگوی مورد نظر شامل 4 مؤلفه، 13 معیار و 23 شاخص می باشد که در این الگو، وزن هر دسته و ترتیب اهمیت شاخص ها در هر دسته نشان داده شده است. طبق نظر خبرگان مهم ترین مؤلفه مربوط به سیاست های کاربردی توسعه اجتماع محلی با امتیازی برابر با 31/8 است که دارای معیارهایی چون عدالت محوری، مسئولیت پذیری، توانمندسازی و مشارکت در امور محله می باشد. پس از آن مولفه سرمایه اجتماعی محله با امتیاز 27/8، دارایی های مالی محله با امتیاز 23/8 و مولفه نهادها و عوامل اثرگذار با امتیاز 15/8 قرار دارند. در پایان دور سوم روش دلفی، ضریب هماهنگی کندال برای این پژوهش معادل 59/0 بدست آمد که به مقدار نسبتا متوسط تا زیاد می توان به ترتیب عوامل آن اعتماد کرد.
تحلیل رابطه پایداری مناطق شهری و امنیت اجتماعی شهروندان در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
237 - 257
حوزههای تخصصی:
پرداختن به موضوع «امنیت اجتماعی» به این دلیل اهمیت دارد که وابستگی امنیت و پایداری شهری مقوله هایی اجتناب ناپذیر هستند. مقوله امنیت در رابطه با انسان و جوامع آن، از ابتدای خلقت ضرورتی در بقا بوده است؛ به گونه ای که یکی از شاخص های اصلی توسعه معرفی شده است. احساس امنیت، پیش نیاز هرگونه توسعه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است. هدف اصلی پژوهش حاضر، تحلیل رابطه پایداری مناطق شهری و امنیت اجتماعی شهروندان در کلان شهر اهواز است. این پژوهش، نظری-کاربردی و توصیفی-تحلیلی است که برای جمع آوری داده های آن از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. به منظور سنجش میزان پایداری مناطق شهر اهواز از شاخص های اجتماعی، اقتصادی و خدمات شهری و برای سنجش احساس امنیت اجتماعی نیز از 12 متغیر استفاده شده است. حجم نمونه با استفاده از روش کوکران 320 خانوار بود که به تفکیک مناطق بین خانوارها توزیع شد. برای وزن دهی از آنتروپی و به منظور تحلیل داده ها، از تکنیک ویکور و GIS استفاده شد. به منظور سنجش امنیت اجتماعی و ارتباط آن با پایداری نیز از آزمون های آماری SPSS استفاده شد. درنهایت برای استانداردسازی میزان پایداری و احساس امنیت، از سیستم استنتاج فازی در محیط MATLAB استفاده شد. براساس تکنیک ویکور، منطقه 2 در سطح اول پایداری و مناطق 6، 7 و 8 در رتبه آخر پایداری قرار دارند. آزمون t نیز نشان می دهد میان مناطق شهری اهواز از نظر امنیت تفاوت وجود دارد. براساس نتایج آزمون هم بستگی، میان پایداری مناطق با امنیت اجتماعی شهروندان رابطه معناداری وجود دارد. نتایج آزمون سیستم فازی نیز نشان می دهد با توجه به میزان پایداری شهر اهواز، امنیت اجتماعی شهروندان در حالت متوسط، کم و خیلی کم است. درنهایت براساس نتایج به دست آمده، راهکارهایی مانند توزیع متعادل امکانات و خدمات شهری و رفع نابرابری های موجود در مناطق، لزوم مشارکت گیری شهروندان، لزوم شکل گیری ارتباط قوی میان مردم، شهروندان و نیروی انتظامی ارائه شده است.
بررسی تناسب زیرساخت سبز شهری با رویکرد عدالت فضایی با استفاده از متریک های سیمای سرزمین و تحلیل شبکه فازی (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
299 - 325
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های مهم رشد شهری و افزایش جمعیت، تغییر کاربری زمین و از بین رفتن زیرساخت سبز است. در دهه های اخیر، زیرساخت سبز شهری کلان شهر تبریز که سریع ترین رشد شهری را در میان شهرهای شمال غرب کشور دارد، به دلایل مختلف از جمله توسعه شهر از سوی مدیران و گاهی خود شهروندان، قربانی سودجویی اقتصادی و کاربری های خاکستری شده است؛ از این رو پژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای-کاربردی و توصیفی-تحلیلی به بررسی توزیع فضایی زیرساخت سبز شهری مناطق دهگانه کلان شهر تبریز با رویکرد عدالت فضایی پرداخته است. در این پژوهش، از سه معیار محیطی، اجتماعی، اقتصادی و پانزده زیرمعیار تأثیرگذار (ارتفاع، لیتولوژی، شیب زمین، جهت شیب، آسایش، فاصله از کاربری مسکونی، فاصله از کاربری آموزشی، فاصله از معابر اصلی، فاصله از تأسیسات و تجهیزات شهری، تراکم جمعیت، بعد خانوار، امنیت اجتماعی، پراکنش زیرساخت سبز، ارزش زمین و درآمد) استفاده شد. همچنین برای ارزیابی تناسب زیرساخت سبز از روش تحلیل شبکه فازی (ANP Fuzzy) استفاده شد. پس از استخراج وزن متغیرها در محیط نرم افزار Super Decision، این وزن ها در لایه های مربوط اعمال شدند و نقشه نهایی پهنه بندی زیرساخت سبز در پنج کلاس کاملاً مناسب، مناسب، متوسط، نامناسب و کاملاً نامناسب استخراج شد. از سوی دیگر متریک های سیمای سرزمین (CA, NP, Pland, Pd, LPI) در محیط نرم افزار Fragstats به دست آمد. براساس نتایج، مناطق دهگانه تبریز از نظر برخورداری از زیرساخت سبز در سطح کلاس کاملاً مناسب بدین ترتیب قرار دارند: منطقه 1 با برخورداری از 72 درصد در رتبه اول، منطقه 2 با 51 درصد، منطقه 10 با 21 درصد، منطقه 4 با 20 درصد، منطقه 3 و 7 با 17 درصد، منطقه 5 با 14 درصد، منطقه 6 و 8 با 7 درصد و درنهایت منطقه 9 با نداشتن کلاس کاملاً مناسب به ترتیب در رده های دوم تا دهم قرار گرفته اند. بررسی نتایج سیمای سرزمین نیز نشان می دهد، وضعیت زیرساخت سبز شهری در مناطق دهگانه، به جز مناطق 1، 2 و 10، در بقیه مناطق نامطلوب است. همچنین تناسب زیرساخت سبز شهری از منظر عدالت فضایی در سطح مناطق دهگانه کلان شهر تبریز رعایت نشده است.
ارزیابی کیفی طراحی عناصر اصلی ساخت فضایی شهرها در شهرهای ایرانی-اسلامی (مورد شناسی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها بزرگ ترین مظاهر تمدن بشر بوده که در طول تاریخ همواره از عوامل متعددی چون دین و مذهب متأثر شده اند. در این میان دین اسلام از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده ؛ چرا که اساساً در شهر نمود یافته و توسعه آن نیز از طریق توسعه و ساخت شهرها بوده است. گسترش اسلام به سوی ایران و ادغام فرهنگ و معماری ایرانی با اصول اسلامی منجر به شکل گیری نوع خاصی از شهرسازی و معماری با عنوان «شهرسازی و معماری ایرانی-اسلامی» شد که بر پایه های مستحکمی بنا شده بود. امروزه شاهد کمرنگ شدن این سنت ها بوده و شهرها با فاصله گیری از معیارهای مثبت پیشین، شکل، فرم و عملکرد اصلی شان را از دست می دهند. این پژوهش با هدف ارزیابی روند تحولات کالبدی و کیفیت طراحی عناصر ساخت اصلی شهر ایرانی-اسلامی و رتبه بندی آن ها در شهر تبریز صورت گرفته است. پژوهش حاضر برحسب هدف، کاربردی و ازلحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها نیز مبتنی بر روش های اسنادی و پیمایشی است. بدین ترتیب، داده های تحقیق از دو گروه جامعه آماری (28 نفر از مدیران و کارشناسان و نخبگان امور شهری) جمع آوری شد. برای شناسایی و تحلیل شاخص های کیفی طراحی شهرسازی ایرانی-اسلامی از مدل فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) و نرم افزار Super Decision استفاده شده است. بر پایه نتایج به دست آمده، زیرمعیارهای زیبایی بصری، هویت و حس تعلق، کارآیی، ارزش های معمارانه و خوانایی به ترتیب با وزن نهایی 0.649، 0.489، 0.357، 0.278 و 0.263 دارای بیشترین وزن نهایی هستند. همچنین با مقایسه میزان ارجحیت معیارهای اصلی به این نتیجه رسیدیم که معیار عملکرد با وزن 0.730 بیشترین وزن و سپس معیار فرم با 0.188 در رده دوم و معیار معنا با ضریب 0.080 در رتبه آخر قرار دارد. نتایج محاسبات حاکی از آن است که سطح شاخص های کیفیت محیط همانند زیبایی بصری در بُعد فرم، کارایی، خلوت، دسترسی، فضای سبز و تنوع در بُعد عملکرد و امنیت، آسایش و خوانایی در بُعد معنا ارتقا یافته، اما شاخص های دیگری همانند ارزش های معمارانه و مقیاس انسانی در بُعد فرم و تعاملات اجتماعی، مشارکت و سرزندگی در بُعد عملکرد و هویت و حس تعلق و خودنمایی و دنجی بودن محیط در بُعد معنا تضعیف شده اند. درنهایت و پس از وزن دهی چک لیست های دودویی طراحی شهری، وزن نهایی عناصر اصلی شهرسازی ایرانی-اسلامی تبریز به لحاظ کیفیت محیط براساس مدل تحلیل شبکه ای ارائه شد که براساس نتایج آن، عناصر باغ ها، مدارس دینی، بازار و ارگ به ترتیب با وزن های 0.065، 0.046، 0.043 و 0.037 در رتبه های اول تا چهارم قرار دارند.
آسیب شناسی فرا روش پژوهش های زیست پذیری در مقیاس کلان شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه زیست پذیری کلان شهرها به عنوان یکی از چالش های بزرگ جهانی در قرن بیست ویکم تبدیل شده است؛ از این رو ضرورت و لزوم توجه به زیست پذیری کلان شهرها در دهه های اخیر جای خود را در ادبیات علمی کشور باز کرده است و در این زمینه تلاش های بسیاری در عرصه های پژوهشی در قالب رساله، پایان نامه، مقالات پژوهشی و همایشی صورت گرفته است. این مقاله، با هدف آسیب شناسی فرا روش پژوهش های زیست پذیری در مقیاس کلان شهرهای ایران صورت گرفته است. این پژوهش از لحاظ هدف، توسعه ای و از نوع تحلیل محتواست و بر مبنای روش، جزو تحقیقات کیفی است. از منظر روش جمع آوری اطلاعات در زمره پژوهش های اسنادی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه پژوهش های داخلی صورت گرفته در زمینه زیست پذیری کلان شهرهای کشور است که گزارش آن ها در بانک اطلاعات نشریات کشور (Magiran) یا پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (SID) نمایه شده است. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 پژوهش مرتبط انتخاب شدند و مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته های حاصل از فرا روش پژوهش های انجام یافته، نشان داد بیش از 30 درصد از مقاله های انجام گرفته در زمینه زیست پذیری کلان شهرهای کشور از دیدگاه روش شناسی دچار اشکال بودند. از جمله نتایج تحقیق عبارت اند از: کمبود و تنوع فعالیت های پژوهشی در حوزه زیست پذیری کلان شهرها و کاستی ها و اشکالات عمده در روش شناسی تحقیق ازنظر مواردی همچون اتکای صرف به سؤالات، خلأ فرضیه و پژوهش های کیفی، مشخص نبودن راهبرد پژوهش، عدم تنوع در روش شناسی، تکراری بودن موضوع ها، روش ها، آماره ها، عدم دسته بندی شاخص ها، روایی و پایایی، عدم استفاده از فنون کمّی بروز و منابع مورد استفاده.
آینده پژوهی مدیریت سیستمی گردشگری کلان شهر تبریز با تأکید بر رویکرد حکمروایی شایسته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری به عنوان یکی از گسترده ترین صنایع خدماتی دنیا، جایگاه ویژه ای در عرصه های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دارد. با توجه به نقش تأثیرگذار گردشگری در جامعه، به ویژه بخش اقتصادی، بهره گیری از شیوه های مطلوب مدیریتی در راستای توسعه پایدار این صنعت ضرورتی اجتناب ناپذیر است؛ از این رو هدف از تحقیق حاضر، ارزیابی پیشران های تأثیرگذار بر مدیریت سیستمی گردشگری و آینده پژوهی آن ها در کلان شهر تبریز با تأکید بر رویکرد حکمروایی شایسته است. روش تحقیق در مطالعه حاضر ترکیبی از رویکردهای کمّی-کیفی با ماهیت آینده پژوهی بوده که در راستای گردآوری اطلاعات از تکنیک دلفی نخبگان و مدیران شهری (15 نفر متخصص حوزه گردشگری) و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع در نرم افزار MICMAC استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بیشترین تأثیرگذاری در توسعه مدیریت سیستمی گردشگری بر مبنای رویکرد حکمروایی شایسته در کلان شهر تبریز مربوط به پیشران های وجود رهبری واحد و پاسخگو؛ جذب افراد بر اساس صلاحیت دانشی در سازمان های گردشگری؛ بهره گیری از روش ها و اقدامات براساس علم نوین؛ توسعه دانش در منابع انسانی و شکل گیری تعامل و اعتماد بین نهادی در نهادهای درگیر با امور گردشگری است. همچنین نتایج تحقیق حاکی از آن است که با توجه به وضعیت موجود، مدیریت سیستمی گردشگری تبریز با تأکید بر رویکرد حکمروایی شایسته در آینده به سمت ناپایداری سوق پیدا خواهد کرد.
سنجش ظرفیت های توسعه میان افزا با استفاده از تحلیل چند متغییره فازی(مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد پراکنده شهرها، موجبات دست اندازی به زمین های باارزش کشاورزی و توزیع نامتناسب خدمات شهری را باعث شده است که آن هم زمینه ناپایداری محیط شهری را فراهم نموده است. در این بین توسعه میان افزا با تمسک به توسعه در اراضی خالی شهری و بافتهای قدیمی و فرسوده می تواند رشد پراکنده شهری را تقلیل داده و شهرها را بسوی پایداری هرچه بیشتر سوق دهد. از این رو هدف این تحقیق، شناسایی و تشخیص اراضی مناسب میان بافتی شهر ارومیه برای توسعه میان افزا و پیش بینی میزان زمینی که در افق سال 1405 با اعمال توسعه میان افزا می توان از رشد پراکنده شهری جلوگیری نمود، می باشد. پژوهش حاضر از نظر روش، توصیفی - تحلیلی و دارای ماهیت توسعه ای- کاربردی است. داده های موردنیاز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی گردآوری گردید. تعداد 14 معیار در قالب معیارهای طبیعی، اجتماعی و کالبدی مؤثر در تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در نرم افزارExpert choice، به منظور الویت بندی، وزن دهی معیارها، از مدل تحلیل چند متغیره فازی در محیط GISبرای تولید، وزن گذاری، فازی سازی، تلفیق و همپوشانی لایه ها و از مدل رشد نمایی و سرانه زمین برای پیش بینی میزان زمینی که با اعمال توسعه میان افزا می توان از رشد پراکنده جلوگیری کرد، استفاده گردید. نتایج نشان داد که از مجموع 6/5502 هکتار اراضی ارومیه، 83/367 (69/6%) از اراضی برای توسعه میان افزا کاملاً مناسب، 55/863 هکتار (70/15%) از اراضی مناسب، 91/1448 هکتار (33/26%) تا حدودی نامناسب، 25/1721 هکتار (28/31%) نامناسب و 06/1101 هکتار (20%) کاملا نامناسب می باشد و میزان زمینی که با اعمال توسعه میان افزا می توان در افق سال 1405 از رشد پراکنده شهری جلوگیری کرد، 3680000 متر مربع برآورد گردید.
تبیین مدل ارتباطی دیدهای شهری و مطلوبیتِ پاسخ های احساسی شهروندان در سنندج با رویکرد نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
85 - 94
حوزههای تخصصی:
یکی از نیازهای مهم افرادی که در شهرهای امروزی زندگی می کنند، زندگی توأم با احساسات مطلوب درخصوص فضاهای شهری است. ظاهر یک شهر، تا حد زیادی می تواند بسته به ساختار و مشخصه های عناصر فیزیکی شهر، در ایجاد احساسات مطلوب یا نامطلوب در فرد تأثیرگذار باشد. بنابراین دیدهای شهری به طور کلی دو نوع تأثیر عمده به صورت دوست داشتن یا احساسات مثبت و خوشایند و یا به صورت دوست نداشتن و احساسات منفی و ناخوشایند بر شهروندان می گذارند. بر این اساس، در این پژوهش سعی شد پاسخ های احساسی شهروندان در ارتباط با دیدهای شهری به طور عام مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت، نظریه تحقیق به کمک آنها استخراج گردد. با توجه به ماهیت این پژوهش، رویکرد اصلی طرح پژوهش، رویکردی کیفی است و به روش نظریه زمینه ای انجام پذیرفته که در آن براساس رویکرد کوربین و استراوس شامل رویه های تحلیل داده کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی صورت گرفته است. در نمونه گیری از جامعه آماری و مشارکت کنندگان، از نمونه گیری نظری استفاده شده که در آن نمونه گیری تا جایی ادامه دارد که داده ها به اشباع برسند و برای گردآوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و میدانی، مصاحبه و پرسشنامه نیمه ساختار یافته بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان داد که مقولات گزینشی تأثیرات دیدها و پاسخ های احساسی شامل هیجان، آرامش، مطلوبیت و ارتباط هستند. در نهایت براساس ارتباط بین این مقولات و نتیجه نهایی تحقیق در یک مدل نهایی تدوین و ارائه گردید.
ارزیابی مناسب سازی فضاهای شهری برای معلولان و افراد کم توان جسمی- حرکتی مطالعه موردی: شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
117 - 132
حوزههای تخصصی:
معلولیت به منزله پدیده ای زیستی و اجتماعی، واقعیتی است که تمام جوامع، صرف نظر از میزان توسعه یافتگی، اعم از کشورهای صنعتی و غیرصنعتی با آن مواجه هستند. فضاهای عمومی شهری نقش مهمی در برنامه های توسعه مناطق شهری دارند و در فرآیند برنامه ریزی شهری، هنر برنامه ریزی این است که بتواند تعامل و تعادلی بین گروه های ذی نفع ایجاد کند. با توجه به اهمیت موضوع مناسب سازی فضاهای شهری برای معلولان (جسمی_حرکتی و نابینایان) از یک سو و نیز تعداد قابل توجه شهروندان کم توان جسمی و حرکتی در شهر اردبیل از سوی دیگر، پژوهش حاضر با هدف واکاوی و بررسی میزان رضایت مندی معلولان و ارزیابی وضع موجود مناسب سازی بخش مرکزی شهر اردبیل با رویکردی نظام مند، در جهت پاسخ دهی به نیاز این قشر از شهروندان است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی_تحلیلی است. داده های مورد نیاز از طریق روش های میدانی گردآوری شده اند و با استفاده از نرم افزارspss و آزمون های،T تک نمونه ای،t مستقل و آزمون تحلیل واریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از پژوهش(آزمونT) نشان می دهد که میزان رضایت مندی معلولان از شاخص های مناسب سازی کمتر از حد متوسط(3) است. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نشان می دهد که سطح معنی داری متغیرهای شغل، سن و نوع معلولیت کمتر از 05/.، (000/.) بوده و به لحاظ آماری رابطه معنی داری در سطح 95درصد وجود دارد که نشان دهنده تأثیر متغیرهای مورد بررسی بر میزان رضایت مندی از شاخص های مناسب سازی است. همچنین آزمون tمستقل گویای اینست که در متغیر جنسیت بین میانگین نظری دو گروه مردان و زنان در خصوص ارزیابی رضایت مندی معلولان از مناسب سازی با توجه به این که سطح معنی داری (000/.) کمتر از 05/. است، رابطه معنی داری بین نظرات دو گروه زن و مرد وجود دارد. نتایج به دست آمده از مطالعه حاکی از آن است که با توجه به اقدامات صورت گرفته به منظور مناسب سازی بخش مرکزی شهر اردبیل، شرایط کالبدی، اجتماعی_اقتصادی، وضعیت مبلمان شهری و مدیریت کنونی قادر به رفع نیازهای معلولان به شکل شایسته نیست.
بررسی رابطه علی محیط ساخته شده و رفتار سفر در الگوهای توسعه ای مختلف تهران مطالعه موردی: محله منیریه، کوی بیمه و گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
133 - 146
حوزههای تخصصی:
یافتن ارتباط علی میان مولفه های محیط ساخته شده و رفتار سفر حدود دو دهه است که یکی از سئوالات اصلی در حوزه ارتباط میان رفتار سفر و محیط ساخته شده است. خودانتخابی ساکنان که به گرایش مردم برای انتخاب محل زندگی براساس گرایشات و عادات سفرشان مربوط می شود، یک مسئله کلیدی است که این رابطه را مخدوش می کند. آیا افراد به دلیل تمایل به پیاده روی، محله هایی با قابلیت پیاده روی را برای سکونت می گزینند و در نتیجه دلیل بالا بودن سفر پیاده آنها به گرایشات و ترجیحات سفر آنها بازمی گردد و یا برعکس چون در محلات با قابلیت پیاده روی سکونت دارند، بیشتر پیاده می روند، مسئله ای است که در این پژوهش به آن پاسخ داده شده است. در این راستا، این پژوهش، ارتباطات مستقیم و غیرمستقیم میان مولفه های کالبدی و غیرکالبدی موثر بر رفتارسفر پیاده را با جمع آوری ۲۷۳ پرسشنامه از ساکنان سه محله با الگوهای توسعه ای متفاوت مرکزی، متعارف و حومه ای در کلانشهر تهران و استفاده از روش تحلیل عاملی و تحلیل مسیر ارزیابی کرده است. یافته ها حاکی از آن است که در دو محله متعارف و حومه ای مولفه های محیط ساخته شده از جمله تنوع مقاصد و میزان دسترسی به آنها و دسترسی به حمل ونقل عمومی و کاهش دسترسی به بزرگراه بر نگرش ها و عادات سفر تاثیر گذاشته اند. حال آن که در محله مرکزی، مولفه های نگرش ها و عادات سفر بر مولفه های محیط ساخته شده و از سوی دیگر ترجیحات انتخاب سکونت بر فراوانی سفر پیاده تاثیر گذاشته اند. با این حال در محله مرکزی، همچنان مولفه محیط ساخته شده (تنوع مقاصد و دسترسی به آنها) تاثیر مستقیم و مستقل بر رفتار سفر پیاده داشته اند. بنابراین در مجموع با در نظر گرفتن پدیده خودانتخابی، همچنان مولفه های محیط ساخته شده و رفتار سفر پیاده رابطه علی داشته و با تغییر ویژگی های آن (افزایش تنوع مقاصد و میزان دسترسی به آنها، افزایش دسترسی به حمل و نقل عمومی و کاهش دسترسی به بزرگراه) می توان این مد سفر را در سطح محلات ترغیب نمود.
تحلیل ضریب نفوذپذیری بافت کالبدی شهر با تأکید بر پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از شهرهای ایران بر روی پهنه هایی با خطر نسبی متوسط و زیاد بحران های شهری واقع شده اند. شهرگرگان به علت قرارگیری در شیب زیاد، یکی از شهرهای آسیب پذیر در برابر حوادثی از قبیل زلزله، رانش، ریزش، لغزش می باشد. موقعیت ژئواستراتژیک، قرارگیری قسمتی از شهر در شیب زیاد، عدم رعایت ضوابط و استانداردها در شعاع دسترسی به شاخص های نفوذپذیری، رشد ناموزون و پراکنش نامناسب خدمات در سطح شهر، دسترسی نامناسب به شبکه معابر و عدم ساختار منسجم کالبدی از عواملی هستند که ضرورت پرداختن به مقوله نفوذپذیری بافت کالبدی شهر گرگان را در مواجهه با آسیب های احتمالی ضرورت بخشیده اند. پژوهش حاضر یک مطالعه کاربردی با شیوه توصیفی _تحلیلی می باشد. جهت دستیابی به هدف پژوهش، شاخص های نفوذپذیری با توجه به منابع موجود در دسترس و مطالعات میدانی از طریق روش تحلیل سلسله مراتبی و نظرسنجی از کارشناسان مربوطه استخراج و بانک داده های مکانی تشکیل شد.همچنین نفوذپذیری شاخص ها براساس اصول پدافندغیرعامل مورد سنجش قرار گرفت. با توجه به اثرگذاری متفاوت شاخص ها، از روشAHP-FUZZY در محیط GIS برای ارزش گذاری و تهیه نقشه نفوذپذیری بافت کالبدی شهر استفاده شد، و با نرم افزار 10.3ARC GIS از طریق توابع همپوشانی فازی رستر نهایی نفوذپذیری بافت کالبدی شهر گرگان تهیه گردید. طبق یافته های بدست آمده از تحقیق حدود 40/50 درصد از نواحی جنوبی و حاشیه ای شهر گرگان در معرض نفوذپذیری پایین و آسیب پذیری بالا قرار دارد. نتیجه این امر به علت شیب زیاد، فضاهای خالی کم نسبت به فضاهای پر، کمبود شبکه معابر، تراکم زیاد بن بست ها و تراکم پل های ارتباطی در برابر بحران ها و آسیب های احتمالی شهری می باشد.
تحلیل کالبدی- فضایی شهر خرم آباد با استفاده از شاخص های رشد هوشمند شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
35 - 50
حوزههای تخصصی:
افزایش مشکلات ناشی از تراکم جمعیت در شهرها، صاحب نظران را به چاره اندیشی و حل معضلات شهری واداشت و برای کاهش معضلات ناشی از رشد بی رویه فضاهای شهری، صاحب نظران انگاره رشد هوشمند شهری را مطرح نمودند، رشد هوشمند شهری به عنوان ابزاری توانمند در سنجش میزان تمرکز یا پراکنده بودن رشد یک شهر در چارچوب الگوهای رایج و ایده آل، امروزه نقش غیر قابل انکاری در توسعه، تغییر و شکل دهی نقاط سکونتی انسان ها به ویژه شهرها ایفا می کند. از این رو هدف پژوهش حاضر تحلیل کالبدی- فضایی رشد هوشمند شهر خرم آباد است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف توسعه ای کاربردی و از لحاظ روش شناسی کمی - تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و داده های فضایی است. در تجزیه وتحلیل اطلاعات این پژوهش از روش های آماری- گرافیکی در قالب نرم افزار ArcGIS و همچنین نرم افزارهای Excel و GeoDa بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از تحلیل شاخص ها با استفاده از آزمون های گرافیک مبنا نشان می دهد که شهر خرم آباد در زمینه شاخص های منتخب فاصله ی چشمگیری با اصول رشد هوشمند شهری دارد. این امر نشانگر تفاوت چشمگیر شاخص های منتخب با اصول رشد هوشمند شهری است. نتایج آزمون های گرافیک مبنا و آزمون های نموداری با هم همسو بوده و در این زمینه توافق و سازگاری بین این آزمون ها وجود دارد که درجه تجمع پذیری کم، توزیع نامتعادل در سطح شهر خرم آباد، پراکندگی، خوشه ای بودن، توسعه جسته و گریختگی و توسعه منفصل و ناپیوسته بسیار زیاد و به طور کلی رشد پراکنش افقی بی رویه است.
بررسی و تحلیل موانع توسعه ناوگان حمل ونقل عمومی در کلان شهر اهواز با تأکید بر موانع فیزیکی خودروها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
51 - 68
حوزههای تخصصی:
حمل ونقل عمومی نقش مهمی در کاهش مصرف انرژی و گازهای گلخانه ای دارد و با کاهش ازدحام اتومبیل و کاهش فواصل مسافرتی ناشی از استفاده از وسایل حمل ونقل عمومی می توان میلیون ها لیتر از بنزین را ذخیره کرد و از افزایش گازهای دی اکسید کربن جلوگیری کرد؛ اما در راستای دستیابی به این اهداف، حمل ونقل عمومی با موانع متعدد اقتصادی، سیاسی- مدیریتی، زیرساختی و ... روبه رو است؛ که موانع کالبدی از دیگر موانع قابل روئیت تر است و از میان مشکلات کالبدی موانع ناوگان حمل ونقل عمومی به خصوص فیزیک خودروها بیشتر به چشم می آید. ازاین رو هدف این مقاله بررسی و تحلیل موانع توسعه ناوگان حمل ونقل عمومی در کلان شهر اهواز با تأکید بر موانع فیزیکی خودروها است. رویکرد حاکم بر این پژوهش، توسعه ای - کاربردی و روش تحقیق به شیوه توصیفی، تحلیلی و پیمایشی است. اطلاعات موردنیاز تحقیق از طریق روش اسنادی، کتابخانه ای، پیمایشی و مصاحبه با مردم و کارشناسان گردآوری شده است. جهت رتبه بندی موانع از روش تصمیم گیری ARAS و جهت پهنه بندی این موانع در سطح شهر از مدل کریجینگ استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که موانع در هر یک از ناوگان های اتوبوس و تاکسی دارای ضریب تأثیر متفاوتی هستند؛ به گونه ای که برای تاکسی رانی؛ کمبود ناوگان (وزن 0.0161)، کیفیت پایین بهداشت داخل (0.074) و ضعف تنوع (0.066) دارای بیشترین تأثیر اما برای اتوبوس رانی؛ فرسودگی ناوگان، ضعف سیستم گرمایشی- سرمایشی و ایمنی پایین (با وزن مشترک 0.0116) دارای بیشترین تأثیر هستند. پهنه بندی این موانع در سطح شهر نشان می دهد که بیشترین پهنه های شهر در طیف خیلی نامناسب است و مناطق 2 و 5 به ترتیب مناسب ترین و نامناسب ترین مناطق هستند.
بررسی الگوریتم رقابت استعماری (ICA) و کاربرد آن در زمینه جمع آوری زباله های شهری به روش فروشنده دوره گرد (TSP) در شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
69 - 85
حوزههای تخصصی:
امروزه سرعت عمل شهرداری ها در زمینه ارائه خدمات شهری و در رأس آن ها جمع آوری زباله های شهری نقش بسیار مهمی درزمینه بهبود کارایی این ارگان و درنتیجه جلب رضایت شهروندان دارد. این در حالی است که باوجود مدرنیزه شدن ماشین آلات جمع آوری زباله ها، مسئله سرعت عمل ارائه خدمات با اینکه همواره تأثیر بسزایی درزمینه کاهش هزینه و بهبود کیفیت ارائه خدمات دارد، عمدتا مورد بی توجهی و غفلت مدیران شهری قرارگرفته است. شهر اردبیل نیز مستثنا از این قضیه نیست. این شهر دارای چهار منطقه و بالغ بر 100 محله مختلف هست که همواره شهرداری را درزمینه سرعت عمل در جمع آوری پسماندهای شهری و ارائه یک چشم اندازی زیبا از شهر با مشکل مواجه کرده است. هدف این مقاله افزودن فاکتور سرعت به فرایند فعالیت اکیپ های جمع آوری زباله از طریق پیشنهاد بهترین مسیر حرکت برای این ماشین آلات با استفاده از مدل الگوریتم رقابت استعماری است.، به این صورت که با برنامه نویسی مربوطه و تعریف موقعیت محلات 100 گانه برای مدل، اقدام به معرفی بهینه ترین مسیرهای حرکت به اکیپ های خدماتی شهرداری می نماییم، با این شرط که از هر محله فقط یک بار عبور کنند و بعد از طی همه محلات درنهایت به نقطه شروع حرکت بازگردند. روش پژوهش توصیفی تحلیلی، مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و در صورت لزوم بررسی میدانی است. یافته های تحقیق نشان داد که الگوریتم مورداستفاده در تحقیق در صورت دریافت اطلاعات مناسب، ابزار کارآمدی به منظور افزایش سرعت عمل اکیپ های جمع آوری زباله های شهری است. همان طور که برای محلات 100 گانه واقع در مناطق 4 گانه شهر اردبیل با تکرار 200 و به ترتیب با ضریب اطمینان 99، 91،93 و 97 درصد و در بازه زمانی30، 22، 30 و 24 ثانیه به بهینه ترین جواب دست یافت. به عبارت دیگر گروه های خدماتی در بازه زمانی کمتر، بهترین مسیر برای حرکت و جمع آوری زباله ها را انتخاب کردند.
تحلیلی بر پیشران اقتصاد نفتی و تأثیرات آن بر کیفیت زیست پذیری جوامع محلی در شهرهای استخراجی (مطالعه موردی: شهر بهبهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
737 - 760
حوزههای تخصصی:
بازخوانی توسعه نفتی کشور از منظر رفاه و زندگی کیفی مردم می تواند پاسخگوی بخشی از مسائل در عرصه سیاست گذاری و توجه ساختاریافته به مفهوم کیفیت زندگی باشد؛ بنابراین با توجه به نقش انکارنشدنی درآمدهای حاصل از سرمایه منابع طبیعی نفت در فرایند سرمایه گذاری و تشکیل سرمایه، همچنین تأکید بسیاری از نظریات مرسوم توسعه ای بر نقش مثبت منابع طبیعی در فرایند پیشرفت و افزایش رفاه جوامع، نوشتار حاضر به تحلیل درآمدهای نفتی به عنوان پیشران کلیدی بر زیست پذیری جوامع از منظر ذی نفعان محلیبهبهان (سرپرستان خانوار) پرداخته است. براین اساس، با مطالعه ادبیات و مبانی موجود، 59 متغیر (شامل 54 مؤلفه زیست پذیری شهری و 5 متغیر اقتصاد نفتی) در قالب تشکیل ماتریس و پرسشنامه در اختیار 35 کارشناس خبره در موضوعات زیست پذیری شهری و اقتصاد نفتی قرار گرفت و این متغیرها به کمک استانداردهای تحلیل تأثیرات متقابل وزن دهی و با استفاده از نرم افزار میک مک تجزیه و تحلیل شد. نتایج مطالعات نشان می دهد هیچ یک از عوامل اقتصاد نفتی در گروه متغیرهای دووجهی قرار نگرفتند که این امر نشان دهنده تأثیرات نه چندان زیاد و مثبت نفت بر مقوله زیست پذیری شهری است؛ چنانکه به واسطه استقرار صنعت نفت در شهر بهبهان، زیرساخت های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی شهر، متحول شده است که البته این تحولات مطلوب نبوده و کیفیت زندگی ساکنان را بهتر نکرده است. در این میان، شاخص اقتصادی، متأثر از عملکرد صنعت نفت، به افزایش فاصله طبقاتی، استفاده نکردن از نیروهای بومی و جدایی گزینی اکولوژیکی در شهر منجر شده و به دلیل اشتغال زایی برای افراد غیربومی و ساکن شهرهای بزرگ از جمله تهران، افزایش درآمد ساکنان غیربومی شهر را رقم زده است؛ بنابراین باید راه های بهتری برای تعامل صنعت نفت و بومیان تدارک داده و توسعه منطقه ای پایدار محقق شود.