فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۲۱ تا ۲٬۳۴۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
119 - 132
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت به عنوان یکی از نیازهای انسان، عامل اصلی پایداری فضاهای شهری است. از آن رو که سبب تداوم استفاده از فضای عمومی بوده و زمینه ارتکاب به برخی رفتارهای نابهنجار را از بین می برد. یک عامل کالبدی تأثیرگذار بر جنبه های متنوع امنیت انسان در فضای عمومی کیفیت نفوذپذیری معابر شهری است. این مقاله با طرح فرضیه تأثیر الگوی پیکربندی محلات بر بعد روانی امنیت به مطالعه این موضوع می پردازد. پیکربندی با تقویت امکان حرکت راحت و جریان رفت و آمد پیاده در شبکه محلی و افزایش امکان نظارت افراد بر محیط زندگی، در ارتقاء احساس امنیت در فضای محله تأثیرگذار است. جهت آزمون فرضیه ابتدا از روش مشاهدات میدانی و برداشتهای کارشناسی در محدوده مورد مطالعه استفاده شده و کروکی ها و پلان های مورد نیاز تهیه گردید، سپس روابط میان خصوصیات توپولوژیکی و درجه ایمنی معابر در محلات مهرویلا و جهانشهر در شهر کرج با استفاده نرم افزار Depth Map، تعیین شد. همچنین معابر امن و نا امن هر دو محله توسط ساکنین مشخص گردید. برای بررسی درجه ایمنی معابر از تکنیک تحلیل خوشه ای و از نرم افزار SPSS در زمینه معناداری روابط میان خصوصیات توپولوژیکی و درجه ایمنی معابر استفاده شد. نتایج نشان دهنده این امر بود که معابر منزوی که کم تر مورد استفاده عابر پیاده قرار می گیرند، در مقایسه با معابر همپیوند با متوسط ارزش عمق پایین، نا امن ترند. جریان حرکت و نظارت بهتر افراد (به ویژه پیاده) در سطح معابر با متوسط ارزش عمق پایین و به اصطلاح همپیوندتر، عامل اصلی افزایش درجه ایمنی آن ها برای افراد است؛ بنابراین محلاتی که از ساختار فضایی عمیق تری در مقیاس محلی برخوردارند، عموماً برای ساکنین خود نا امن ترند. با تقویت همپیوندی میان معابر در ساختار محلی پیکربندی نواحی مسکونی، جریان حرکت و نظارت افراد بر محیط بیشتر شده و احساس امنیت در فضای عمومی محله افزایش می یابد.
بررسی و سنجش پایداری اجتماعی شهری با استفاده از مدل کوپراس و نرم افزار Lisrel مطالعه موردی : شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
33 - 48
حوزههای تخصصی:
شهرها اکوسیستم های پیچیده ای هستند که برای رسیدن به توسعه ی پایدار شهری تحت تأثیر عوامل اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و فرهنگی قرار دارند. از طرفی عرف، سنت ها، هنجارها و ارزش ها در بستری از روابط اجتماعی و به صورت خودجوش در طول نسل ها شکل گرفته که موجب اعمال نوعی نظارت و کنترل اجتماعی غیراقتدارآمیز بر رفتار فرد جامعه پذیرسازی وی می شوند، که از یک منظر ویژه به عنوان «پایداری اجتماعی» در نظر گرفته می شود. در این راستا تحقیق حاضر با هدف سنجش پایداری اجتماعی در شهر اردبیل پرداخته است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی و پیمایشی، ابزار گردآوری اطلاعات نیز پرسش نامه می باشد. جامعه ی آماری، کلیه ی ساکنان شهر اردبیل است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر هستند که با روش نمونه گیری خوشه ای و در نهایت با استفاده از روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات از نرم افزار Lisrel استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین شاخص های پایداری اجتماعی در مدل تی ( T )، شاخص های مشارکت، تعلق مکانی و عوامل محیطی بیشترین سطح معنی داری و شاخص های عدالت فضایی و سرزندگی، کمترین معنی داری را نشان می دهند. همچنین نتایج الگوی معادلات ساختاری نشان می دهد که با توجه به شاخص های الگوسازی می توان استدلال کرد که مدل پیشنهادی پژوهشگران، از برازش نیکویی خوبی برخوردار بوده، انطباق مطلوبی بین مدل به تصویر درآمده با مدل ساختاری شده با داده های تجربی فراهم گردیده است. به عبارت بهتر، شاخص های پژوهش، صلاحیت لازم جهت استفاده در قالب یک مدل نهایی پژوهش را دارند.
ارزیابی رضایتمندی شهروندان از کیفیت محیط سکونتی (مطالعه موردی: شهر زرقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
113 - 127
حوزههای تخصصی:
رضایتمندی سکونتی از جمله مباحث مورد توجه پژوهشگران در مطالعات شهری به شمار می رود. ارزیابی ساکنان از مطلوبیت محیط های سکونتی شان بر دستیابی به اهداف و موفقیت پروژه های شهری مؤثر است. هدف پژوهش حاضر بررسی رضایتمندی از کیفیت محیط سکونت در شهر زرقان (واقع در شهرستان شیراز) است. نوع پژوهش کاربردی و پیمایشی، و جامعه آماری شامل خانوارهای ساکن در شهر است. 120 نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش به صورت تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه را تکمیل کردند. روایی پرسشنامه با نظر متخصصان برنامه ریزی شهری، و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد. به منظور پردازش داده ها، آمار توصیفی و استنباطی (تی تک نمونه ای، تحلیل واریانس، ضریب هم بستگی و روش رگرسیون) به کار گرفته شد. براساس نتایج این آزمون، رضایتمندی از کیفیت محیط سکونتی در شهر زرقان بالاتر از متوسط است. همچنین نتایج روش تحلیل واریانس نشان می دهد در میان مؤلفه های مورد مطالعه، مؤلفه های خدمات عمومی و ویژگی های اجتماعی محیط، در مناسب ترین وضعیت قرار دارند. درنهایت، براساس نتایج روش رگرسیون، در میان مؤلفه های رضایتمندی از کیفیت محیط سکونتی، مؤلفه های ویژگی های اجتماعی محیط و دسترسی، بیشترین تأثیر را بر تمایل به سکونت آتی در شهر دارند.
تحلیلی بر سنجش زیرساخت های گردشگری در فضاهای شهری (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
65 - 82
حوزههای تخصصی:
عناصر اقامتی اگرچه عامل جذب گردشگر به شهرها نمی باشند؛ اما همواره نقش بارزی در ماندگاری و به تبع آن هزینه های توریست ایفا می کند. هدف این پژوهش ارزیابی و رتبه بندی هتل ها و مسافرخانه های شهر زنجان می باشد. روش تحقیق توصیفی – مقایسه ای و نوع آن کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات نیز کتابخانه ای – اسنادی است. در این پژوهش ابتدا با تهیه ی پرسشنامه در دو سطح برای گردشگران و مدیران ذیربط و همچنین بر اساس استانداردهای بین المللی شاخص های مؤثر برای عناصر اقامتی مشخص گردید. سپس با انجام مقایسه ی دو دویی در مدل تحلیل سلسله-مراتبی وزن نسبی هر یک از شاخص ها تعیین شد. مقایسه ی بین شاخص ها نشان داد که هزینه ی اقامت بیشترین تأثیر را در انتخاب گردشگران برای اقامت در هتل ها و مسافرخانه های شهر زنجان دارا می باشد. این مسئله حاکی از این واقعیت است که اکثر گردشگرانی که وارد شهر زنجان می شوند؛ از طبقه ی متوسط یا حتی پایین تر می باشند که تمایل چندانی برای پرداخت هزینه های بالا و اقامت در مکان های لوکس ندارند. در مرحله ی بعد به منظور رتبه بندی عناصر اقامتی از مدل TOPSIS استفاده گردید. نتایج حاصله از مدل تاپسیس نشان داد که هتل بزرگ با وزن 72/0 با اختلاف فاحش نسبت به سایر هتل های شهر زنجان در رتبه ی اول قرار دارد. این هتل از نظر شاخص های مهمی همچون زیبایی ظاهری و فضای داخل هتل، داشتن سوئیت، رستوران، کافی شاپ، اینترنت و ماهواره بالاترین وزن را در بین سایر هتل ها برخوردار است. مسافرخانه حافظ نیز با وزن 694/0 در بین مسافرخانه ها در رتبه اول قرار دارد. کیفیت بهتر فضای میهمان سرا، داشتن سوئیت و تعداد خدمه از جمله مهم ترین امتیازات این مسافرخانه نسبت به سایر مسافرخانه های دیگر می باشد.
بررسی مولفه های اثرگذار در معماری داخلی فضا های درمانی با تاکید بر آرامش کودکان در کلینیک های دندانپزشکی
حوزههای تخصصی:
کودکان معمولا از مکان هایی که قبلا آن را تجربه نکرده اند هراس دارند. این ترس ها در صورتی غیر طبیعی هستند که به صورت دائمی ذهن کودک را اشغال کنند. تکرار شدید چنین نگرانی هایی می تواند منجر به بروز اضطراب در کودکان شده و در شکل گیری شخصیت و روابط اجتماعی آن ها تاثیر به سزایی داشته باشد. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر معماری داخلی کلینیک های دندانپزشکی در میزان کاهش اضطراب، با به کارگیری مولفه های مورد علاقه کودکان است. با توجه به روش تحقیق، که به صورت کیفی بوده؛ ابتدا دیدگاه های مختلف نظریه پردازان را بررسی کرده و سپس به تحلیل ده مورد از کلینیک های دندانپزشکی در داخل و خارج از کشور پرداخته و نتایج به دست آمده به صورت جداول و نمودار ارائه می گردد. با توجه به نتایج به دست آمده، طراحی مناسب معماری داخلی فضا های درمانی، می تواند با تأثیر مثبت بر سلامت کودکان، به تقویت توانایی ها و کاهش استرس آن ها کمک نموده و حتی منجر به ایجاد خلاقیت و رشد کودکان گردد. و نهایتاً می تواند آثار مطلوب آن به صورت آرامش کودکان درکلینیک های دندانپزشکی مشاهده گردد.
نقش سرمایه اجتماعی در آمادگی افراد قبل از وقوع زلزله(مطالعه موردی: شهروندان شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بروز سوانح طبیعی از قبیل زلزله موضوعی جهانی است که عدم آمادگی در این زمینه می تواند منجر به خسارات فراوانی شود. در این بین سرمایه اجتماعی با پیوند افراد، گروه ها و فراهم آوردن امکان مشارکت مردم در اقدامات جمعی از عوامل تأثیرگذار در میزان آمادگی جوامع در برابر زلزله به شمار می رود. پژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای – کاربردی و روش توصیفی – تحلیلی با بهره گیری از روش های کمی و آماری به بررسی نقش سرمایه اجتماعی در آمادگی شهروندان قبل از وقوع زلزله در شهر کرمان پرداخته است. داده های مورد نیاز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و بررسی میدانی در سطح خانوار گردآوری شده است. جامعه آماری خانوارهای شهر کرمان است که حجم نمونه طبق فرمول کوکران معادل ۳۵۰ خانوار برآورد شده است. پس از گردآوری داده ها، تحلیل تفاوت در میزان برخورداری از سرمایه اجتماعی با آزمون های تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی و همبستگی بین میزان سرمایه اجتماعی و پایگاه اقتصادی– اجتماعی خانوارها با همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین مناطق به لحاظ برخورداری از مؤلفه های سرمایه اجتماعی با مقدار F برابر 956/5 تفاوت وجود دارد که منطقه چهار با میانگین 66/22، کم ترین و منطقه دو با میانگین 73/26، بیش ترین میزان سرمایه اجتماعی را دارند. اما این مقدار سرمایه اجتماعی در سطح پایین برآورد شده است. به طوری که میانگین سرمایه اجتماعی کل خانوارهای نمونه برابر با 60/24 در مقیاس 10 تا 46 است که این مقدار در مقایسه با میانگین نظری سرمایه اجتماعی (Mean= 30)، در سطح پایین می باشد، از طرفی بین میزان برخورداری خانوارها از سرمایه اجتماعی با سطح پایگاه اقتصادی – اجتماعی آ ن ها در سطح معناداری (000/0) و مقدار ضریب پیرسون ، ̽ ̽ 190/0، همبستگی معنی داری وجود دارد. یعنی هر چه بر سرمایه اجتماعی جوامع افزوده شود مدیریت سوانح طبیعی و آمادگی افراد نیز در حد مطلوب تری خواهد بود.
سنجش تناسب اراضی استان مازندران برای کشت کلزا براساس روش های ارزیابی تصمیم گیری چندمعیاره در محیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
129 - 148
حوزههای تخصصی:
در بین دانه های روغنی، کلزا بعد از سویا و نخل روغنی به عنوان سومین منبع مهم تولید روغن در جهان است. استان مازندران با دارا بودن پتانسیل های حرارتی و بارشی، نزدیک به 19 درصد از دانه های روغنی کشور را تولید می کند. بدین منظور هدف اصلی این تحقیق سنجش تناسب اراضی استان مازندران برای کشت کلزا براساس روش های تصمیم گیری چندمعیاره در محیط GIS است. برای دستیابی به سنجش تناسب اراضی منطقه مورد مطالعه، از آمار داده های اقلیمی ایستگاه های سینوپتیکی و کلیماتولوژی موجود در سطح استان از بدو تأسیس تا سال 1390 مربوط به هر یک از مراحل فنولوژیکی کلزا از قبیلِ درجه حرارت، بارش، درجه روز-رشد، ساعات آفتابی، تعداد روزهای یخبندان و رطوبت نسبی و همچنین از داده های قابلیت محیطی، شاملِ تیپ اراضی، کاربری اراضی، عمق خاک، ارتفاع، شیب و جهت شیب، استفاده شده است. برحسب هدف و ماهیت تحقیق، نوع تحقیق از نوع کاربردی و روش انجام تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی است. در انجام گردآوری اطلاعات توصیفی از روش اسنادی (جستجوی کتابخانه ای) استفاده شده و سپس به منظور اولویت بندی و ارزیابی معیارها در ارتباط با کشت کلزا، از روش تحلیل تصمیم گیری چندمعیاره (MCDM) مبتنی بر روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شده است. در نهایت با وزن دهی به لایه های تهیه شده براساس معیارها و مدل موردنظر، تلفیق و همپوشانی لایه ها در محیط GIS صورت گرفته و لایه نهایی ارزیابی تناسب اراضی برای کشت کلزا تهیه شد. نتایج به دست آمده از مباحث مطرح شده نشان داد که اراضی منطقه مورد مطالعه براساس پتانسیل اقلیمی و محیطی دارای 3/15 درصد اراضی بدون محدودیت، 2/28 درصد اراضی با محدودیت کم، 2/48 درصد اراضی با محدودیت متوسط و 3/8 درصد اراضی با محدودیت زیاد است.
بررسی بازتاب فضایی چیدمان کاربری ها در شبکه معابر بر جذب سفرهای متکی بر خودرو (محدوده مطالعه:منطقه هفت شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
149 - 162
حوزههای تخصصی:
همه روزه ملیون ها نفر از شهرنشینان با شبکه های پیاده ، سواره و انواع مختلف حمل ونقل تماس داشته و برای پاسخ گویی به طیفی از نیازهای شغلی، تحصیلی، خرید، تفریح و غیره از حمل ونقل شهری استفاده می کنند؛ این جابجایی ها در تمامی نواحی شهری الگوی یکسانی ندارد و تابع عوامل و متغیر های گوناگونی است.دسته ای از این عوامل به تبعیت از عناصرپیکره بندی فضایی است که.یکی از مهم ترین آن ها همانا نحوه چیدمان کاربری زمین درشبکه معابر است.که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است.از طریق مطالعات این حوزه می توان پیامد های احتمالی استقرار کاربری ها بر الگوی سفر شهروندان را ارزیابی نمود.ومشخص خواهد شد که درصورت ترویج الگوی سفر پایدار؛کاربری ها باید چگونه توزیع شوند.بهمین منظور منطقه هفت کلان شهر قم به عنوان بخش مرکزی شهر (C.B.D) مورد مطالعه قرار گرفته است.فرآیند تحقیق توصیفی– تحلیلی است و برای گردآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. به منظور تحلیل داده ها و آزمون فرضیات از روش های آماری آزمون همبستگی پیرسون و متناسب با آن تحلیل رگرسیون چند متغیره واز نرم افزارهای کامپیوتری ازجمله Gis,Spss Depth map بهره گرفته شد. یافته های تحقیق بیانگر آن است که در شهرقم ومنطقه مورد مطالعه،میان الگوی سفر شهری وچیدمان کاربری ها ارتباط معنی داری وجود دارد. بطوری که نتیجه ی پژوهش نشان می دهد همبستگی بین شاخص هم پیوندی با درجه تمرکز کاربری تجاری،شاخص اتصال با درجه تمرکز کاربری مسکونی،شاخص یکپارچگی با کاربری هایی چون حمل ونقل و انبارداری منجر به الگوی غالب سفر در هریک از این مسیر ها و محدوده ها شده است.
بررسی اثربخشی تبلیغات دیداری بر انتخاب شهرستان رامسر بعنوان مقصد گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
83 - 99
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل اساسی رکود گردشگری در ایران اطلاع رسانی نکردن و تبلیغات نامناسب در عرصه داخلی و خارجی است. با توجه به نقش تبلیغات در جذب و حفظ گردشگران، و مبالغ زیادی که سالانه صرف امور تبلیغاتی می شود، مصرف صحیح اعتبارات و اثربخشی این مسئله اهمیت بسیاری دارد. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، و از لحاظ ماهیت توصیفی-پیمایشی است. اثربخشی تبلیغات در این پژوهش در چهار بعد توجه، علاقه، تمایل و اقدام ارزیابی شده است. جامعه آماری این پژوهش نیز گردشگرانی بودند که در دوره زمانی اسفندماه 1394 و فروردین ماه 1395 رامسر را مقصد گردشگری خود انتخاب کرده بودند.در این پژوهش حجم نمونه از طریق فرمول کوکران384 نفر محاسبه شد و برایتجزیه وتحلیل داده ها آزمون معادل سازی معادلات ساختاری (SEM)و تحلیل عاملی تأییدی (CFA)در دو بسته نرم افزاری SPSS و LISRE به کار رفت. یافته ها نشان داد تبلیغات دیداری بر جلب توجه افراد، ایجاد تمایل و درنهایت انتخاب مقصد اثرگذار است، اما بر علاقه گردشگران به مقصد تأثیری ندارد، همچنین تأثیر توجه به متغیرهای جمعیت شناختی بر میزان اثربخشی تبلیغات از دیگر نتایج این پژوهش است. در میان تبلیغات دیداری مورد آزمون نیز تلویزیون، بیلبوردها، تبلیغات اینترنتی و بوروشور و مجلات به ترتیب بیشترین درجه اهمیت را در جذب گردشگران دارند. علاوه بر این، باید توجه داشت که برنامه ریزی بازاریابی و تبلیغات گردشگری باید مستمر و به طور فرایندی صورت گیرد و به طور دائم با روش ها و ابزارهای جهانی و بین المللی و با نگاه منطقه ای به روز شود.
تئوری شهر هوشمند و ارزیابی مؤلفه های زیرساختی آن در مدیریت شهری مورد شناسی: شهرداری تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنچه یک شهر را به سمتِ هوشمندی پیش می برد، صرفاً استفاده از ابزار الکترونیک و سیستم ارتباطاتی آن شهر نیست؛ بلکه نحوه برنامه ریزی و استفاده از این ابزار درجهتِ ارتقای سطح کیفی زندگی شهروندان یک شهر است. هدف شهر هوشمند افزایش کیفیت زندگی شهری با رویکرد توسعه پایدار است. ایده ایجاد شهرهای هوشمند که بحث جدیدی در برنامه ریزی شهری است، در دو دهه اخیر مطرح شده و مؤلفه های آن به طورِ کامل مورد تعریف و شناسایی قرار نگرفته است. هدف و نوآوری تحقیق حاضر، طرح تئوریک شهر هوشمند و شناسایی مؤلفه های زیرساختی آن است. در این پژوهش رویکرد کار بنیادی بوده و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، شناسایی مؤلفه های زیرساختی شهر هوشمند در مدیریت شهری شهرداری تبریز به عنوانِ هدف تعریف شده است. در مرحله اول به منظورِ تبیین موضوع و شناخت مؤلفه ها بر اساس ادبیات و پیشینه تحقیق، 17 مؤلفه مورد شناسایی قرار گرفت. سپس درجهتِ اولویت بندی و دسته بندی اهمیت مؤلفه های مذکور با پرسش از متخصصان فنّاوری اطلاعات و هوشمندسازی شهرداری تبریز به تعداد 10 خبره بر اساس مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، مؤلفه های اصلی استخراج شد. نتایج بر اهمیت 3 دسته از عوامل ترکیبی در ایجاد شهر هوشمند تأکید دارد که عبارت اند از: مدیریت و سیاست (عوامل نهادی)، منابع انسانی و سرمایه اجتماعی (عوامل انسانی) و فنّاوری اطلاعات و ارتباطات (عوامل فنّاوری). در مرحله دوم برای شناسایی دقیق تر و ارزیابی معیارها برای هر دسته از عوامل، زیر معیارهای مرتبط شناسایی شد و با تکمیل 20 پرسشنامه توسط کارشناسان خبره شهرداری تبریز، اهمیت هر یک از موارد بر اساس مدل تحلیل شبکه (ANP) مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج ارزش عوامل مدیریت و سیاست با مقدار 573/0، عوامل انسانی و سرمایه اجتماعی با مقدار 279/0 و عوامل فنّاوری با مقدار وزن 147/0 را نشان می دهد. تحلیل زیر معیارها حاکی از آن است که برای تبدیل ظرفیت های شهر هوشمند به زیرساخت، می بایست تغییر ساختاری و رویکردی در عوامل نهادی صورت پذیرد. در مدل تحلیل شبکه زیرمعیار ساختار و تشکیلات شهرداری با میزان نرخ ایده آل 12/0 رتبه اول، ساختار حقوقی و قراردادی شهرداری 09/0 رتبه دوم و عملکرد شهرداری در استفاده از مشاوران تخصصی 085/0 رتبه سوم را در اولویت بندی شاخص های مربوط به مدیریت و سیاست (عوامل نهادی) به خود اختصاص داده اند. در نهایت با توجه به گزاره های مفهومی بر پایه ادبیات و پیشینه تحقیق و عوامل زیرساختی شناسایی شده ایجاد شهرهای هوشمند، استراتژی های مناسب در ایجاد زیرساخت های شهر هوشمند بیان شده است. در این راستا ایجاد حکمروایی خوب شهری به عنوانِ مهمترین استراتژی در ایجاد پلتفرم شهر هوشمند در مدیریت شهری تبریز مطرح است.
ارزیابی تاب آوری کاربری های حیاتی کلان شهر تبریز در برابر مخاطره طبیعی زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سرتاسر جهان، کشورها به طور فزاینده ای در حال شهری شدن هستند؛ به این معنی که مناطق شهری به مکان اصلی وقوع بسیاری از بلایای احتمالی تبدیل می شوند. با توجه به اینکه کلان شهر تبریز در پهنه خطر زلزله قرار دارد، همچنین به دلیل وقوع این حادثه طبیعی در بازه های زمانی با دوره های بازگشت، لازم است تا کاربری های حیاتی شهر تاب آور شود. این کاربری ها موجب تداوم زندگی در شهر می شوند و وجود آن ها بر خدمات رسانی بهینه تأثیرگذار است. در مقابل، نقصان آن ها ممکن است جریان حیاتی شهر را مختل کند و نبود برنامه های جامع و مدل های تصمیم گیری خردگرا در این حوزه، مشکلات جبران ناپذیری به وجود آورد. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی، تاب آوری کاربری های حیاتی کلان شهر تبریز را در برابر مخاطره زلزله از نظر استحکام بنا، مقاومت زمین، اعمال مقررات در ساخت وساز، هوشمندبودن آن ها، پیش بینی امکان ذخیره اضطراری سوخت، آب و... ارزیابی می کند. در تجزیه و تحلیل داده ها، ابتدا شاخص های تأثیرگذار بر تاب آوری کاربری های حیاتی، شناسایی و بومی سازی شدند. سپس با توزیع پرسشنامه بین سی نفر از متخصصان حوزه مدیریت بحران، دوازده شاخص در پرسشنامه قرار گرفت. نتایج پرسشنامه در قالب آمار توصیفی در نرم افزار SPSS از طریق آزمون های تی، فریدمن و خی دو تحلیل شد. ارزیابی تاب آوری کاربری های حیاتی هم با روش فرایند تحلیل شبکه (ANP) صورت گرفت و نتایج آن وارد محیط نرم افزاری Super Decisions شد. تلفیق این دیدگاه ها با امتیازات مدل ANP، زمینه ای فراهم کرد تا تفاوت های کاربری های حیاتی را مناطق مختلف کلان شهر تبریز براساس مدل VIKOR سنجش شوند. براساس یافته ها، کاربری های حیاتی منطقه 4 و 9 مطلوب، و مناطق 6، 8 و 10 نامطلوب است. همچنین از دوازده شاخص مؤثر، وضعیت اعمال مقررات ساخت وساز و استانداردها، استحکام بنا و مقاومت زمین در کاربری های حیاتی شهر تبریز نسبتاً مطلوب است و معیارهای میزان هوشمند بودن و تجهیز کاربری های حیاتی به ابزار پیش بینی زلزله، مشارکت مردم و امکان ذخیره اضطراری سوخت و آب در وضعیت نامطلوبی قرار دارند.
تحلیلی بر نابرابری های فضایی توسعه ناحیه ای در ایران با رویکرد عدالت فضایی (نمونه مطالعاتی: استان اصفهان)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶
113-127
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی منطقه ای باهدف توسعه و کاهش نابرابری ها از موضوعات مهم در کشورهای درحال توسعه محسوب می شود، لازمه ی برنامه ریزی منطقه ای، شناسایی جایگاه مناطق نسبت به یکدیگر ازلحاظ توسعه است. کاهش نابرابری ها در بهره مندی از منابع، دست آوردها و امکانات جامعه یکی از مهم ترین معیارهای توسعه به شمار می آید. با توجه به این موارد، هدف از این مقاله، تحلیلی بر نابرابری های فضایی توسعه ناحیه ای در ایران با تأکید بر شهرستان های استان اصفهان می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی می باشد. برای تحلیل نابرابری های فضایی توسعه ناحیه ای در شهرستان های استان اصفهان، از مدل های تصمیم گیری چند معیاره، SAW و VIKOR استفاده شده است. در این راستا برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار EXCEL و برای ترسیم نقشه های موردنظر از نرم افزار ARC GIS استفاده شده است. نتایج ترکیبی حاصل از هر دو مدل نشان از عدم تعادل و وجود نابرابری منطقه ای در استان اصفهان می دهد. به گونه ای که شهرستان های مبارکه، نطنز، نائین، اردستان، خوانسار و کاشان کاملاً برخوردار، شهرستان های خور و بیابانک، شاهین شهر، شهر رضا، گلپایگان، فریدون شهر و نجف آباد برخوردار، شهرستان های دهاقان، اصفهان، آران و بیدگل، سمیرم، فریدن و تیران و کرون نسبتاً برخوردار و شهرستان های چادگان، برخوار، خمینی شهر، لنجان و فلاورجان شهرستان های محروم استان هستند.
ارزیابی شدت کارآیی مکانی کاربری اراضی در بخش مرکزی شهر، مطالعه موردی: بخش مرکزی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۶
73 - 88
حوزههای تخصصی:
گسترش کالبدی شهرها دگرگونی اجتماعی، اقتصادی و کالبدی گونا گونی را در پی دارد. از منظر اجتماعی، اصلی ترین آنها جابه جایی و تحرکات جمعیت شهری و مهاجر در نقاط مختلف شهر است. در بُعد کالبدی، توسعه فیزیکی ناموزون و تولید فرمهای شهری گونا گون از بارزترین تظاهرات گسترش بی رویه شهرها محسوب می شود. به تبع این دگرگونی ها، تغییر در تنوع و ترکیب کاربری های شهری در بخش مرکزی شهرها بسیار بیشتر از دیگر بخش های شهر نمایان می شود که در بسیاری از موارد از جمله بخش مرکزی شهر شیراز، به عنوان یکی از مسائل شهری، برجسته شده است. بخش مرکزی شیراز در گذشته دارای ترکیب مناسب، سازگار و متنوعی از کاربریها بوده، به گونه ای که از شدت کارآیی مکانی بیشتری نسبت به سایر محدوده های شهر برخوردار بوده است. امروز با یک نگاه موشکافانه می توان دریافت، هرجا که این ترکیب و تنوع از بین رفته، با جابه جایی جمعیتی و فرسودگی کالبدی همراه شده و زوال شهری ظهور پیدا کرده است. بنابراین پژوهش حاضر این سئوال اساسی را مورد پرسش قرار داده است که چه رابطه ای بین ابعاد ترکیب کاربریها )اختلاط کاربری( و شدت کارآیی مکانی کاربری های شهری وجود دارد؟ هدف کلی این تحقیق، معرفی رویکرد توسعه شهری مبتنی بر ترکیب کاربریها به عنوان یکی از رویکردهای نوین توسعه شهری و کاربرد مدل مفهومی مورد نظر آن در ارزیابی شدت کارآیی مکانی کاربری اراضی شهری است (در این مطالعه: بخش مرکزی شهر شیراز). در این پژوهش، ابتدا ابعاد ترکیب کاربری های شهری بخش مرکزی شیراز براساس مدل مفهومی آلن راولی از ترکیب کاربریها، کشف شده و سپس با اتخاذ آن به عنوان متغیر مستقل، میزان شدت کارآیی مکانی کاربری های بخش، مورد ارزیابی قرار گرفته است. مدل تحلیل فضایی که برای این منظور در نظر گرفته شده، مدل Intensity Zoning Control است. همچنین برای ارزیابی روابط، از روشهای آماری مانند آنالیز واریانس، آزمون Chi Square و ضریب همبستگی استفاده شده است. ضریب همبستگی پیرسون بین شدت کارآیی مکانی کاربری های بخش مرکزی شهر شیراز و ابعاد ترکیب کاربریها برابر با 0.191 بوده است. در تفسیر این آماره می توان بیان کرد که حدود 19 تا 20 درصد کارآیی مکانی کاربری های شهری در این بخش، مستقیماً به الگوهای ترکیب کاربریها مربوط می شود. همچنین مقادیر نسبت بین مربع میانگین رگرسیون و مربع میانگین باقیمانده ها نشان داد که با افزایش یک واحد در مقدار متغیر مستقل یا همان ترکیب کاربریها، برابر با 4.6 واحد به شدت کارآیی مکانی کاربریهای بخش مرکزی افزوده می شود. در نهایت نتایج این مطالعه نشان داد، دست کم 20 درصد از پویایی و کارآیی مکانی کاربریها به این متغیر بازمی گردد؛ از این رو می توان این رابطه را در تهیه طرحهای شهری و برنامه ریزی های شهرسازانه، مورد توجه قرارداد.
ارزیابی میزان رضایتمندی گردشگران از کیفیت خدمات گردشگری بر اساس مدل کانو و سروکوال (مطالعه موردی: واحدهای پذیرائی محله دربند تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت گردشگری از اهمیتی برخوردار است که در بازگشت مجدد گردشگران تأثیر می گذارد. ازاین رو برای تحریک سرمایه گذاری داخلی و خارجی، افزایش کسب وکار، بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی جامعه نیاز به توسعه گردشگری باکیفیت است. ارزیابی میزان رضایت گردشگران از کیفیت خدمات هدف اصلی پژوهش را تشکیل می دهد. پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی تحلیلی است. پایایی داده ها بر اساس ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده که نشان دهنده عدد 0.834 و روایی داده ها نیز بر اساس شیوه روایی محتوا مطابق با نظر اساتید انجام گرفته است. در تحلیل داده ها از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی ویلکاکسون و اسپیرمن بهره گیری شده است. جامعه آماری پژوهش نیز شامل گردشگرانی است که از خدمات واحدهای پذیرایی در محله دربند استفاده کرده اند و حجم آن با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 354 نفر، و با روش نمونه گیری تصادفی انجام شده است. یافته های تحقیق بر اساس ابعاد پنج گانه کیفیت خدمات سروکوال نشان می دهد که بیشترین شکاف کیفیت در بعد محسوسات با میزان فاصله 0.33- و کمترین شکاف در بعد پاسخگویی با میزان فاصله 0.34 مشاهده می شود. همچنین بر اساس یافته های مدل کانو 6 ویژگی از 19 ویژگی کیفیت خدمات به عنوان ویژگی جذاب، 5 ویژگی کیفیت خدمات به عنوان ویژگی تک بعدی، 6 ویژگی الزامی و 2 ویژگی کیفیت خدمات باقیمانده بی تفاوت طبقه بندی شدند. همچنین در پایان از طریق برقراری ضریب همبستگی اسپیرمن، ارتباط بین میزان تحصیلات و درآمد با ابعاد گوناگون کیفیت خدمات مورد آزمون قرار گرفت.
بررسی میزان تاب آوری اجتماعی شهری مطالعه موردی: شهر ایلام
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
51-62
حوزههای تخصصی:
امروزه جوامع در پی وقوع شرایط اضطراری در تلاش هستند که هر چه سریع تر به وضعیت پیش از بحران دست یابند. از این رو در سال های اخیر به موضوع تاب آوری توجه بیشتری شده است. بعد اجتماعی که یکی از ابعاد اصلی تاب آوری است، به بررسی ظرفیت اجتماعی جوامع در مواقع بحران می پردازد. این پژوهش با هدف بررسی میزان تاب آوری اجتماعی شهر ایلام به روش توصیفی – تحلیلی انجام گرفته است. جامعه آماری آن را ساکنان شهر ایلام تشکیل می دهد که تعداد 381 نفر از آنها به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای و متناسب با نسبت جمعیت نواحی انتخابی، انتخاب شده است. پرسشنامه پژوهش محقق ساخته است که از طریق روایی صوری و پایایی آلفای کرونباخ به میزان 85/0 مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آماره های توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج حاکی از آن داشت که تاب آوری اجتماعی در شهر ایلام در سطح نامطلوبی قرار دارد. همچنین از بین محلات انتخابی، محله سعدی با میانگین رتبه 10/3 دارای بیشترین تاب آوری و محله بانبرز با میانگین رتبه 64/1 دارای کمترین میزان تاب آوری اجتماعی است.
سنجش تأثیر هندسه شهری بر شرایط آسایش حرارتی بیرونی در مقیاس خرد اقلیم؛ (مورد پژوهی: فضای باز مجتمع مسکونی گلدشت شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نکات قابل توجه در برنامه ریزی های منطقه ای و طراحی شهری، توجه به آسایش حرارتی عابران پیاده در طراحی مجموعه های شهری است. شناخت رابطه بین متغیرهای اقلیمی مؤثر بر آسایش حرارتی و هندسه ساختار شهری ایجادشده در فضاهای شهری، امکان ارائه راهکارهای مناسب جهت افزایش کیفیت محیط های باز را به وجود می آورد. یکی از این عوامل کلیدی بر آسایش حرارتی، دمای متوسط تابشی می باشد، که نسبت به بقیه عوامل اقلیمی بیشترین تأثیر بر آسایش حرارتی بیرونی در فضاهای باز شهری نیز دارد. از این رو فرضیه پژوهش با تمرکز بر " هندسه شهری و عوامل شکل دهنده ی آن (ضریب دید آسمان، تناسبات دره شهری، جهت گیری) که تأثیر بسزایی در تعیین و ایجاد شرایط آسایش حرارتی بیرونی در فضای باز شهری دارد"، شکل گرفته است. در این راستا، روش تحقیق به کار رفته در این مقاله به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ روش شناسی روش تحقیق کمی است. لذا تحقیق بر پایه ی دو راهبرد استدلال منطقی تجزیه و تحلیل منابع کتابخانه ای از یک سو و سنجش کمی، بر پایه ی نرم افزار (ENVI-met 4 basic) از سوی دیگر بنا شده است؛ که به تحلیل فضای باز مجموعه مسکونی منتخب (گلدشت شیراز) می پردازد. در این پژوهش، با انتخاب نه نقطه در سایت مورد نظر به بررسی متغیرهای اقلیمی پرداخته که بر اساس آن با به دست آوردن شاخص آسایش حرارتی PMVبه مقایسه عوامل هندسه شهری بین نقاط مذکور پرداخته شده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات رأس دو ساعت 9 و 17 صورت گرفته است. که به ترتیب ضریب R= 0.84 و R= 0.86 به دست آمده است. ضرایب بدست آمده نشان از همبستگی معناداری مابین "دمای متوسط تابشی" با " شاخص آسایش حرارتی PMV" دارد. در این رابطه افزایش "دمای متوسط تابشی" منجر به افزایش "استرس حرارتی" محیط شده و بنابراین کاهش آسایش حرارتی را برای عابران پیاده در پی خواهد داشت. در پایان یافته های پژوهش نشان می دهد توجه به چگونگی طراحی هندسه شهری و عوامل تأثیرگذار آن از قبیل ضریب دید آسمان، تناسبات دره شهری و جهت گیری در خلق فضاهای باز شهری باکیفیت در فصول گرم سال اهمیت شایانی دارد.
ارزیابی تطبیقی گستردگی شهری با تأکید بر تغییرات کاربری اراضی طی دوره زمانی 2016-1987 (مورد شناسی: شهرهای آمل و بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
149 - 166
حوزههای تخصصی:
پراکندگی ﺷﻬﺮی کﻪ ﺑﻌﺪ از ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧی دوم به صورت ﭘﺮاکﻨﺶ ﺷﻬﺮی ﺗﻮﺳﻌﻪ یﺎﻓﺖ، ﭘیﺎﻣﺪﻫﺎی ﻧﺎﮔﻮار زیﺎدی را ﺑﺮای ﺷﻬﺮﻫﺎ ﭘﺪیﺪ آورد. عمده مشکلات شهرهای کشور، در هم تنیدگی کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی ناشی از گسترش افقی بی برنامه است. با وجود همه مشکلات، این واقعیت را نیز باید قبول کرد که گسترش افقی شهرها امری اجتناب ناپذیر است؛ ازاین رو در دهه های اخیر در ایران، گسترش شهرها به صورت نوعی معضل درآمده و لزوم توجه به مسائل شهری در قالب چارچوب علمی، اهمیت و ضرورت یافته است. پژوهش حاضر گسترش افقی یا اسپرال شهری را با استفاده از داده های وضع موجود و تاریخی سنجش از راه دور و با کمک مدل های آماری ساده که می توانند برروی ابعاد مختلف زمانی و مکانی (فضایی) به کار برده شوند، آنالیز کرده و مشخص کرد که رشد شهری کدام یک از شهرهای آمل و بابل (شهرهای استان مازندران) از نوع اسپرال بوده و روند آن در طی زمان و همچنین میزان آن در قطاع های مختلف شهری چگونه بوده است و کدام یک از این دو شهر بیش ترین تغییرات کاربری اراضی را در پیرامون خود داشته و در آینده مسیر این تغییرات به کدام جهت است؟ ابزار گردآوری داده ها، مبتنی بر اطلاعات اسنادی می باشد. با استفاده از نرم افزار IDIRSI و ARC MAP کاربری اراضی و روش طبقه بندی نظارت شده (Fuzzy artmap) استخراج، از مدل «کراس تب» برای میزان تغییرات انواع کاربری ها، از مدل «هلدرن» در راستای شناخت گسترش افقی و برای پیش بینی روند تغییرات کاربری اراضی برای افق زمانی سال 2026، از روش زنجیره ای «مارکوف» استفاده شده است. ارزیابی تصاویر ماهواره ای نشان می دهد که تغییرات کاربری اراضی ساخته شده در شهر آمل نسبت به شهر بابل بیشتر است. همچنین نتایج مدل «کراس تب» نشان می دهد که در شهر بابل در سال 2016، بیش ترین تغییرات کاربری در اراضی کشاورزی با 55.54 درصد و کمترین تغییرات در پهنه آبی با 2.32 درصد صورت گرفته است. درحالی که در شهر آمل بیش ترین تغییر در اراضی کشاورزی آبی، 66.97 درصد است. رشد فیزیکی و کالبدی شهرهای آمل و بابل نیز بیشتر بر اثر عامل جمعیت است که نتیجه آن کاهش تراکم ناخالص جمعیت و افزایش سرانه ناخالص زمین شهری و درنهایت گسترش افقی و بدقواره بوده است. نتایج به دست آمده برای پیش بینی تغییرات اراضی نیز نشان می دهد که در شهر آمل باغات، ولی در شهر بابل اراضی کشاورزی آبی، بیش ترین تغییرات را خواهد داشت.
تحلیل مکانی- زمانی تصادفات شهری شهر اردبیل و علل بروز آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: تصادفات یکی از بزرگترین مشکلات سلامتی عمومی در جهان است که خسارات جانی و مالی فراوانی به بار می آورد و از اهمیّت فوق العاده ای برخوردار است. از همین رو تحقیق علل و زمینه های رخداد تصادفات شهری امری ضروری است؛ لذا هدف اصلی این پژوهش، شناسایی زمان، مکان و علل وقوع تصادفات شهری اردبیل است. روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، پژوهشی کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، پژوهشی توصیفی- تحلیلی محسوب می شود. جامعه آماری شامل آمار ثبت شده برای تصادفات شهری اردبیل بین سال های 1393-1395 می باشد، از سوی دیگر برای شناسایی مهم ترین عوامل کلیدی در بروز تصادفات از نظرات 100 نفر از کارشناسان به روش گلوله برفی بهره گرفته شده است. برای تحلیل داده ها، از آزمون های آماری کای اسکوئر و فریدمن و برای عوامل کلیدی تصادفات از مدل ساختاری استفاده شده است. یافته ها: نتایج تحقیق بیانگر این امر است که بیشتر تصادفات شهر اردبیل در میادین و خیابان های اصلی و بیشتر در ایام گرم سال رخ می دهد و اینکه بیش ترین تصادفات شهر اردبیل به خاطر عدم توجّه به جلو و عدم رعایت حقّ تقّدم می باشد. نهایتاً اینکه عجله و شتاب زدگی، عدم رعایت حقّ تقّدم و عدم رعایت فاصله طولی و عرضی به عنوان عوامل انسانی، مهم ترین عوامل کلیدی در بروز تصادفات شهری شهر اردبیل هستند. نتایج: آنچه از این تحقیق بر می آید این است که در بروز تصادفات مجموعه ای از عوامل نقش دارند که نقش عوامل انسانی بسیار تعیین کننده است؛ لذا در برنامه های پیشگیری و کاهشی، باید اصول آموزشی در اولویت قرار گیرد.
عوامل موثّر بر وفاداری به مقصد گردشگری با نقش میانجی رضایت گردشگران(مورد مطالعه: شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
105 - 120
حوزههای تخصصی:
وفاداری به مقصد گردشگری یکی از چالشهای کلیدی بازاریابی گردشگری است. درواقع رضایتمندی گردشگر که یکی از شروط لازم برای موفقیت صنعت گردشگری است؛ در صورتی منافع بلندمدت ایجاد میکند که زمینه ساز وفاداری گردشگران باشد. وفاداری گردشگر به یک مقصد بطور خلاصه عبارت است از قصد گردشگر به بازدید مجدد از مقصد و همچنین توصیه به دیگران جهت سفر به مقصد. تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر وفاداری گردشگران به مقصد گردشگری با اتکا به تئوری برند و با نقش میانجی رضایت گردشگران انجام شده است. به این منظور، 300 پرسشنامه بطور تصادفی بین گردشگران در شهر کاشان توزیع و 274 پرسشنامه بازگشت داده شد. داده ها با استفاده از سازوکارهای آمار توصیفی و استنباطی و با بکارگیری نرم افزارهای اس پی اس اس و لیزرل تحلیل شدند. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که تصویر مقصد گردشگری بر شخصیت مقصد، رضایتمندی گردشگران و وفاداری آنها به مقصد، تاثیر مثبت و معناداری دارد. این امر بیانگر ضرورت توجه متولیان مدیریت مقصد گردشگری به تقویت تصویر مقصد می باشد. از سوی دیگر، برخلاف تحقیقات پیشین، نتایج تحقیق حاضر نشان داد ارتباط میان شخصیت مقصد و رضایت گردشگران در سطح جامعه مورد بررسی معنادار نمیباشد. با این وجود، گردشگران ویژگی های شخصیتی برای مقصد در نظر دارند و شخصیت مقصد به میزان قابل ملاحظه ای تحت تاثیر تصویر مقصد است.
تحلیلی بر عوامل ناهمگونی سازمان فضایی منطقه یک کلانشهر تهران
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷
۷۴-۹۲
حوزههای تخصصی:
شهر و شهرنشینی طی دهه های اخیر با تحولات کمی و کیفی بسیاری همراه بوده است. این تحولات در مکان های مختلف جغرافیایی و متناسب با شرایط زیستی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی هر منطقه متفاوت است. تغییر و تحولات در شهرها، تغییر در سازمان فضایی شهرها را در پی دارد و تحولات سازمان فضایی در اکثر شهرهای در حال توسعه بیشتر در جهت ناهمگونی سازمان فضایی بوده است با این رویکرد پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از نرم افزارهایGIS و Google Earth و با هدف تحلیل عوامل مؤثر بر ناهمگونی سازمان فضایی منطقه یک کلانشهر تهران تدوین شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که سازمان فضایی منطقه یک کلانشهر تهران دچار ناهمگونی در سازمان فضایی است و عواملی از جمله؛ مهاجرپذیری، وجود بافت روستایی، بافت حاشیه ای، ساخت و سازهای لجام گسیخته، سوداگری در خرید و فروش زمین و مسکن، وجود کاربری های غیر شهری، وجود مجتمع های تعاونی انبوه-ساز، کاربری های فرامنطقه ای و فراشهری و ... از جمله عوامل ناهمگونی در سازمان فضایی منطقه هستند.