فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۴٬۲۲۱ مورد.
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
247 - 279
حوزههای تخصصی:
مجموعه رادیومتر تصویربرداری مادون قرمز مرئی (VIIRS) یکی از ابزارهای کلیدی روی فضاپیمای سازمان ملی امریکا در مدار قطبی (Suomi NPP) است که با موفقیت در 28 اکتبر 2011 پرتاب شد که نسل جدیدی از قابلیت های تصویربرداری با وضوح متوسط عملیاتی پس از AVHRR در NOAA، MODIS در ماهواره های Terra و Aqua را امکان پذیر می کند. VIIRS نظارت عملیاتی محیطی و پیش بینی عددی آب وهوا با 22 باند تصویربرداری رادیومتریک با طول موج های 41/0 تا 5/12 میکرومتر را پوشش می دهند. به منظور آشکارسازی تأثیر بارش بر پوشش گیاهی استان لرستان، میانگین ماهانه شاخص استاندارد بارش SPI با استفاده از داده های بارش 7 ایستگاه هواشناسی استان محاسبه شد. سپس با استفاده از تصاویر مادون قرمز به صورت میانگین هفتگی در دوره زمانی 2021-2013 (اول آوریل تا پایان ژولای) اخذ شده از سنجنده Suomi NPP به بررسی وضعیت پوشش گیاهی پرداخته شد. نتایج نشان داد میزان همبستگی شاخص استاندارد بارش با شاخص NDVI، VCI،TCI و VHI به ترتیب 0037/0، 0048/0، 174/0 و 150/0 است. شاخص TCI همبستگی بیشتری با شاخص SPI داشته و به عنوان یک روش ترکیبی از سنجش ازدور و اطلاعات ایستگاه های هواشناسی برای بررسی شرایط پوشش گیاهی در استان لرستان مناسب است. پوشش گیاهی همه ساله با درجات مختلفی از خشکسالی روبه رو بوده و شدیدترین خشکسالی پوشش گیاهی در 2021 در بیشتر مناطق استان به ویژه قسمت های مرکزی، جنوبی و شمال شرقی استان رخ داده است. در سال های 2013، 2015 و 2018 خشکسالی پوشش گیاهی با شدت کمتری رخ داده و در 2016،2018، 2019 و 2020 پوشش گیاهی در شرایط مطلوب تری قرار داشته است.
The Water War between Kedah- Penang in Malaysia: The Relation in the Management of Sungai Muda Raw Water, 1965–1985(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
151 - 170
حوزههای تخصصی:
The aim of this study is to evaluate the degree to which the mentality and behaviour of the Kedah and Penang state administrations from 1965 to 1985 were impacted by the drawing of raw water from Sungai Muda, as a significant strategic factor. This article's goal is to explore the interactions between the two governments over raw water that they acquire from Sungai Muda. Additionally, it will assess the effects of Kedah's decision to permit Penang to use Sungai Muda's raw water. Based on previous studies, it was found that despite the issue's relevance and obvious connection to the current water supply dispute between the two states, researchers did not pay much attention to the management of raw water obtained from Sungai Muda by Kedah and Penang. Since it addresses issues that will still come up between the two states in light of the present water supply crisis, this study is relevant and important. The study used a qualitative methodology in addition to primary materials such as contract documents, archival records, and secondary sources such as books and articles. From the findings, it was observed that the use of raw water sources from Sungai Muda involves close engagement between the states of Kedah and Penang from 1965 to 1985. During this time, the state governments of Penang and Kedah played a crucial role in empowering the water supply sector in their respective states. The historical experience of Malaysia's water supply policy's consolidation in the twenty-first century adds a new dimension to the conversation about water issues in the country.
پیش نگری بارش با استفاده از مدل های CMIP6 تا پایان قرن 21 در شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
173 - 194
حوزههای تخصصی:
بارش اصلی ترین جزء چرخه هیدرولوژی است که در بسیاری از مطالعات ازجمله مدیریت سیستم های آبیاری و زهکشی، عملکرد محصولات کشاورزی، مطالعات زیست محیطی، سیلاب، خشکسالی و غیره از اهمیت زیادی برخوردار است. لذا در این پژوهش به ارزیابی 7 مدل GCMs از CMIP6 در شبیه سازی بارش و پیش نگری تغییرات بارش در شمال غرب ایران تحت سه سناریوی واداشت اجتماعی-اقتصادی (SSP) در سه دوره (2050-2021، 2080-2051، 2100-2081) نسبت به دوره پایه (2014-1985) پرداخته شد. روند تغییرات بارش با استفاده از آزمون من کندال و تخمینگر شیب سن محاسبه گردید. جهت مقیاس کاهی داده های GCMs نیز از رویکرد مقیاس بندی خطی (LSBC) استفاده شد و صحت سنجی مدل های مختلف با استفاده از سنجه های متداول آماری، RMSE، MAE و R2 ارزیابی گردید. نتایج حاصل از ارزیابی عملکرد مدل های CMIP6 نشان داد که از میان مدل های موردبررسی، مدل MPI-ESM1-2-LR با متوسط R2 برابر با 86/0 و RMSE برابر با 7/19 در سطح منطقه از دقت بیشتری نسبت به سایر مدل ها در شبیه سازی بارش برخوردار است. نتایج حاصل از پیش نگری تغییرات بارش نیز نشان داد بارش بر اساس سناریوی SSP1-2.6 در هر سه دوره آینده و به طور متوسط تا پایان قرن 21 به میزان 6/2 درصد افزایش پیدا خواهد کرد و در بیشتر ایستگاه ها در سطح 01/0 درصد معنی دار شده است؛ اما بر اساس سناریوهای SSP3-7.0 و SSP5-8.5 میزان بارش تا پایان قرن 21 به ترتیب 5/14 و 6/3 درصد کاهش پیدا خواهد کرد که بیشترین میزان کاهش آن نیز مربوط به مناطق پر بارش در جنوب غرب منطقه است. میزان کاهش در مناطق غربی و جنوب غربی در سطح 01/0 درصد معنی دار شده است. درمجموع با توجه به سناریوهای مختلف، در بیشتر پهنه موردمطالعه روند بارش تا پایان قرن 21 کاهشی است و لازم است مسئولان و برنامه ریزان راهکارهای لازم جهت سازگاری با تغییرات اقلیمی حاصل را اتخاذ نمایند.
Qeshm Geopark and an Evaluation of its Capabilities for Various Activities(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
323 - 349
حوزههای تخصصی:
The registration of Qeshm Geopark as the first geopark of Iran and the Middle East region in the list of global geoparks by UNESCO along with its natural, cultural, historical, economic, commercial and military capabilities has brought Qeshm Island to a unique position. It has made it have international value in addition to national and regional value. One of the ways to achieve coordinated development with the principles of sustainability and spatial planning is to evaluate the ecological potential of areas; this article examines the potential of using Qeshm Geopark for various activities. The current research has evaluated the potential of Qeshm Geopark in relation to agricultural activities, environmental protection, tourism, urban and commercial development, and industrial development using a systemic perspective and providing an ecological model. In this research, documentary information was collected from available library sources, and in the next step, maps related to the shape of the land in Qeshm Geopark were prepared in the GIS environment, after combining and analyzing the maps and combining them with existing social information ؛Economic information, in the final exploitation capacity of Qeshm Geopark, based on the ecological model of exploitation and using the multi-factor evaluation method, has been investigated at the level of the whole island. The results show that Qeshm Geopark has a suitable and high capacity for tourism development and extensive and concentrated industrial development and lacks sufficient capacity for agricultural development And the ecological potential and urban development and environmental protection has been assessed as moderate.
مقایسه روش های مختلف تصمیم گیری چند معیاره در اولویت بندی سیل خیزی زیرحوضه های آبخیز کشف رود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
159 - 196
حوزههای تخصصی:
سیل یکی از رایج ترین خطرات طبیعی است که هم زندگی و هم دارایی های مردم را تحت تأثیر قرار می دهد. تغییرات آب و هوایی اخیر باعث افزایش فراوانی و شدت سیل شده است. در چنین شرایطی شناسایی مناطق بالقوه خطر سیل برای کاهش خسارات ناشی از سیل بسیار مهم است. ازاین رو، این مطالعه با استفاده از شاخص های مورفومتری و روش های تصمیم گیری چند معیاره به دنبال شناسایی مناطق آسیب پذیر سیلاب در زیرحوضه های حوضه آبخیز کشف رود است. بدین منظور 16 شاخص مورفومتری از DEM منطقه استخراج شد و سیل خیزی زیرحوضه های مختلف با استفاده از 5 روش تصمیم گیری چندمعیاره شامل AHP، ANP، VIKOR، TOPSIS و ELECTRE تعیین گردید و در پنج طبقه سیل خیزی خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم طبقه بندی شد. نتایج روش های مختلف تصمیم گیری چندمعیاره با استفاده از همبستگی اسپیرمن و بررسی درصد تغییرات مورد ارزیابی قرار گرفت. درنهایت مشخص گردید روش ANP در تهیه نقشه سیل خیزی حوضه دارای دقت بیشتری است و اختلاف معنی داری بین روش ANP،AHP و VIKOR با نقشه سیل خیزی حوضه بر اساس داده های مشاهداتی وجود ندارد. در بررسی درصد تغییرات نیز مشخص شد کمترین درصد تغییرات مربوط به روش ANP است. بر اساس نتایج این روش 3/24 درصد حوضه در طبقه سیل خیزی خیلی زیاد و 7/25 درصد در طبقه زیاد قرار دارند و درمجموع بیش از 50 درصد حوضه در طبقه سیل خیزی زیاد و خیلی زیاد قرار می گیرند.
بررسی و تحلیل توانمندی ها و تنگناهای توسعه گردشگری شهرستان لنجان با کاربرد مدل های AHP و SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری از راهبردهای اصلی توسعه است و می تواند با برنامه ریزی هدفمند و مبتنی بر شناخت توانمندی ها و تنگناها بر توسعه اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی هر منطقه اثرگذار باشد. شهرستان لنجان از لحاظ منابع و جاذبه های طبیعت محور و تاریخی-فرهنگی ظرفیت متنوع و غنی دارد؛ اما با محدودیت هایی نیز روبه روست. محققان در پژوهش حاضر به دنبال شناخت توانمندی ها و تنگناهای توسعه گردشگری و نیز ارائه راهبردهای مناسب هستند. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از حیث ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری متشکل از صاحب نظران گردشگری به تعداد 15 نفر و گردشگران به تعداد 45 نفر است. از گروه اول برای تحلیل توانمندی ها و محدودیت های گردشگری با استفاده از مدل AHP پرسش و از نظر های گروه دوم در چهارچوب مدل SWOT برای دستیابی به راهبردها و راهکارهای مناسبِ توسعه گردشگری استفاده شده است. نتایج مدل AHP نشان داد که معیارهای «غنای جاذبه های اکوتوریستی» با وزن 492/0، «روستاهای تاریخی و امکان توسعه فعالیت های بومگردی» با وزن 448/0 و «میراث ملموس و ناملموس تاریخی–فرهنگی ثبت ملی» با وزن 330/0 به عنوان مهم ترین توانمندی های گردشگری منطقه است. معیارهای «کمبود امکانات رفاهی و خدمات اقامتی در برخی جاذبه های تاریخی–فرهنگی» با وزن 544/0 و «آسیب دیدگی اکوسیستم با وزن 427/0 به عنوان جدّی ترین تنگناهای گردشگری شناخته شده است. با توجه به نتایج مدل SWOT 10 نقطه قوت و فرصت با امتیاز نهایی 53/3 به عنوان مزیت ها و 8 نقطه ضعف و تهدید با امتیاز نهایی 20/3 به عنوان محدودیت های مؤثر بر توسعه گردشگری شهرستان مشخص شد. در این میان، راهبرد مناسب توسعه گردشگری نیز «راهبرد فعّال» است.
تقویت توسعه پایدار روستایی از طریق مشارکت روستاییان: شواهد تجربی از ناحیه دولت آباد شهرستان جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به واکاوی نقش مشارکت روستاییان در توسعه پایدار سکونتگاه های روستایی ناحیه دولت آباد می پردازد. مشارکت به مثابه سنگ بنای توسعه روستایی در کنار دیگر عوامل تأثیرگذار شناخته می شود. روستاییان به عنوان مشارکت کنندگان فعال در تأمین نیروی انسانی لازم برای این سکونتگاه ها ضروری هستند. براین مبنا، مشارکت روستاییان برای ارتقای ابعاد توسعه پایدار روستایی اساسی تلقی می شود. این تحقیق کمی با استفاده از روش توصیفی پیمایشی و گردآوری داده های مبتنی بر پرسش نامه، هم بستگی مثبتی را میان مشارکت روستاییان در برنامه ها و طرح های اجراشده و توسعه پایدار سکونتگاه های روستایی نشان می دهد. با افزایش مشارکت روستاییان، میانگین تصور توسعه پایدار روستایی نیز افزایش می یابد. تجزیه وتحلیل رگرسیون استانداردشده، رابطه مثبت معناداری را میان مشارکت روستاییان و توسعه پایدار روستایی با ضریب بتای 897/0 نشان می دهد (000/0=p). افزون براین، بار عاملی برای بعد مشارکت روستاییان در مدل توسعه پایدار روستایی 90/0 است. ارزیابی مدل از طریق تحلیل کای اسکوئر نشان دهنده تناسب خوبی میان مدل و داده ها است. مقدار آماره کای دو 251/161 و درجه آزادی 87 است. نسبت کای دو به درجه آزادی 85/1 زیر آستانه پیشنهاد شده 0/2 است. افزون براین، شاخص های برازش به شکل گروهی از هم سویی داده ها با مدل پیشنهادی پشتیبانی و چهارچوب مفهومی را تأیید می کنند. برمبنای یافته های پژوهش حاضر، می توان شاخص های مشارکت روستاییان را در طرح ها و برنامه های کشاورزی، صنعتی، خدماتی و طرح های گردشگری ارتقاء داد و روحیه هم کاری را میان روستاییان تقویت کرد. تحقق این موضوع، امکان توسعه ابعاد محیطی اکولوژیک، اجتماعی، اقتصادی، کالبدی زیربنایی سکونتگاه های روستایی را فراهم می کند.
City Diplomacy and the Formation of Inter-City Relations around the Persian Gulf(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
26 - 49
حوزههای تخصصی:
Following the contemporary globalization process, cities have gained a strong presence in world politics, and by connecting to international urban networks, they play an effective role in the common interests of themselves and other urban actors. The current research aims to investigate the requirements of forming an international union of cities around the Persian Gulf by strengthening city diplomacy in the region with the benefit of a descriptive-analytical method. In this regard, the background of economic and social relations and the region's current situation have been investigated using reliable sources and articles. Finally, the model of city diplomacy in the Persian Gulf region has been presented. The research findings show that the cities of this region have moved in the direction of divergence despite the presence of many convergence factors, and the formation of an international urban union in the region will play an effective role in increasing convergence and greater peace in the region.
بررسی ساختار جوی پدیده فون در زمان رخداد آتش سوزی جنگل های شمال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
195 - 216
حوزههای تخصصی:
درک درست ساختار جوی که سبب رخداد آتش سوزی جنگل ها و مراتع می شوند با توجه به اهمیت این منابع طبیعی برای انسان عاملی بسیار مهم برای پیش بینی به موقع و انجام اقدامات لازم برای جلوگیری از به وجود آمدن خسارت جبران ناپذیر توسط این بلای طبیعی است. به منظور بررسی سازوکارهای جوی حاکم بر رخداد پدیده فون در زمان رخداد آتش سوزی جنگل های شمال ایران از چهار نوع داده در تحقیق استفاده شد. ابتدا با اخذ داده های مربوط به آتش سوزی از اداره کل منابع طبیعی استان های گیلان، مازندران و گلستان دوره موردنظر شناسایی گردید. در ادامه با دریافت داده های دیده بانی شده ایستگاه های هواشناسی واقع در دامنه های رو و پشت به باد رشته کوه البرز تغییرات پارامترهایی چون دما، فشار و باد بررسی شد. سپس از داده های شبکه بندی شده مربوط به مراکز ملی پیش بینی محیطی/ علوم جو (NCEP/NCAR) و مرکز اروپایی پیش بینی میان مدت جوی (ECMWF) برای تبیین ساختار جو استفاده شد. برای بررسی دمای سطح زمین از تصاویر سنجنده مودیس و برای ردیابی توده های هوا از مدل پسگرد ذرات معلق بهره گرفته شد. مشخص شد که طی دوره موردمطالعه، رویداد 25 تا 31 ژانویه 2007 از قوی ترین و فراگیرترین فون های به وقوع پیوسته در منطقه است. نتایج نشان داد با تشکیل یک سلول پرفشار واقع در جنوب کشور و یک سلول کم فشار در قسمت بادپناه کوهستان البرز، گرادیان شدید فشاری را به وجود آورده و سبب شده تا جریان جنوبی مناطق شمالی ایران را تحت تأثیر قرار دهد. بر این اساس، طی یک فرآیند استاتیکی-دینامیکی جریان چرخندی بادپناهی در بادپناه رشته کوه البرز شکل گرفته است. از طرفی با صعود توده هوا بر روی رشته کوه البرز و همچنین تخلیه رطوبتی آن و عبور بسته هوا از روی کوهستان و شارش یافتن آن در منطقه و گرمایش بی دررو، توده هوایی گرم و خشک وارد منطقه شده که این شرایط با وزش بادهای شدید همراه شده و مناطق مستعد برای آتش سوزی را تحت تأثیر قرار داده است. با افزایش سرعت باد و فرارفت مثبت دما، پرش ناگهانی و افزایش دما به وجود آمده است. ردیابی بسته هوا نیز نشان داد سرمنشأ اصلی جریان وارد شده به منطقه در محدوده شمال دریای خلیج فارس و شمال شرق آفریقاست.
مفاهیم، اصول و ابعاد پیشرفت دریا محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
205 - 214
حوزههای تخصصی:
ایران با داشتن سواحل گسترده در شمال و جنوب کشور دارای ظرفیت استفاده از سواحل زیادی است و از این رو به نظر می رسد که لازم است در نظام تصمیم گیری و برنامه ریزی کشور مورد توجه جدی قرار گیرد. بنا به دلایل مختلف در طی سالیان متمادی استفاده از ظرفیت سواحل و دریا در برنامه ریزی های کشور به عنوان محور تلقی نشده است. در مقاله حاضر سعی گردیده ضمن تبیین دریا پایه گی یا پیشرفت دریا محور ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی آن بررسی شود و راهکارهای لحاظ نمودن ابعاد فوق در برنامه ریزی کلان کشور تبیین شود. برای تدوین ابعاد مختلف ضرورت های لازم در دنیا بررسی شده و با توجه به تجربه های جهانی و ویژگی های جغرافیایی کشور موارد فوق الذکر تشریح گردیده است. نتیجه بررسی نشان می دهد مفهوم دریا محور با جهت گیری کلیه فعالیت کشور در راستای بهره گیری از امکانات ترکیبی خشکی و دریا می تواند تحقق یابد. در کل می توان گفت درنظرگرفتن ابعاد فوق الذکر نه تنها به عنوان یک الزام طرح می شود بلکه توجه به آنها در پیشرفت کشور اجتناب ناپذیر است.
National Identity Training in Belgian Primary Schools: An Investigation into Educational Content Based on a Survey of Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
20 - 54
حوزههای تخصصی:
One of the most important factors in maintaining a nation's unity and integrity is national identity. If national identity is defined as a sense of belonging to a country whose citizens share a common language, land, cultural heritage, customs, emotions, memories, political system, beliefs, symbols, national heroes, history, economics, art and literature, and even religion, then this sense of belonging can be a source of national solidarity and unity. Governments all over the world take advantage of educational content at different educational levels to promote a common national identity among children and adolescents in order to maintain the existence and integrity of their own country. Based on national identity elements in the formal education of primary schools in Belgium, this study aimed to analyze the answers of Belgian primary school teachers and principals to a 25-item questionnaire (sent to 3,140 primary schools in three languages of English, French, and Dutch). The results of analyzing the survey results based on national identity elements contained in the educational content of primary schools indicated that the Belgian primary school teachers and principals seek to build a common national identity based on the constituents of Belgian nationality, even if they do not admit it verbally. Also Belgian government demonstrates that not only is not indifferent to national identity but it adopts programs and strategies to consolidate the national identity and build a unified nation based on Belgian values. This study employed desk studies, qualitative content analysis, and field studies to analyze the data obtained from questionnaires and direct observations.
تحلیل اثرات توسعه ژئوتوریسم در ایجاد امنیت پایدار در شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
۱۴۲-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
ژئوتوریسم یکی از ارکان مهم گردشگری است که نقش مهمی در توسعه اقتصادی و اجتماعی مناطق دارد و این مسئله در مناطق مرزی دارای اهمیت دوچندان است. با توجه به اینکه یکی از راهکارهای ایجاد امنیت در نوار مرزی، توسعه اقتصادی منطقه است، بنابراین توسعه ژئوتوریسم در نوار مرزی کشور، حائز اهمیت است. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش به تحلیل اثرات توسعه ژئوتوریسم در ایجاد امنیت پایدار در شهرستان مریوان پرداخته شده است. در این تحقیق از مدل رقومی ارتفاعی 30 متر SRTM، نتایج حاصله از مصاحبه و مطالعات کتابخانه ای به عنوان داده های تحقیق استفاده شده است. مهم ترین ابزارهای تحقیق، ArcGIS، Expert Choice و SPSS بوده است. همچنین در این تحقیق از مدل های کامنسکو، تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و مدل SWOT استفاده شده است. با توجه به اهداف مورد نظر، این تحقیق در چند مرحله انجام شده است که در مرحله اول به شناسایی و ارزیابی ژئوسایت ها، در مرحله دوم به تحلیل اثرات توسعه ژئوتوریسم بر اهداف توسعه پایدار و امنیت منطقه و در مرحله سوم به شناسایی عوامل موثر بر توسعه ژئوتوریسم پرداخته شده است. نتایج ارزیابی ژئوسایت های شناسایی شده بر اساس مدل کامنسکو نشان داده است که ژئوسایت های شهرستان مریوان پتانسیل بالایی جهت اهداف توسعه ژئوتوریسم دارند که توجه به آن ها می تواند با توسعه اقتصادی، توسعه زیست محیطی، توسعه زیرساخت ها و در نهایت با امنیت پایدار منطقه همراه باشد. همچنین نتایج حاصله از مدل SWOT نشان داده است که وجود ژئوسایت های کمیاب با وزن 08/0، نداشتن برنامه های توسعه ای بلندمدت با وزن 08/0، ایجاد امنیت پایدار در منطقه با وزن 091/0 و فصلی بودن اشتغال با وزن 058/0، به ترتیب به عنوان مهم ترین نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت ها و تهدیدات توسعه ژئوتوریسم در شهرستان مریوان محسوب می شوند.
The Limits of Security Exceptions in the World Trade Organisation System(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ویژه نامه
140 - 161
حوزههای تخصصی:
For years, World Trade Organization (WTO) Members avoided invoking the security exception, leaving unresolved tensions between its self-judging nature and the compulsory jurisdiction of WTO panels. However, in 2017 and 2018, several panels were established after respondents justified measures as essential for national security. The rise in economic sanctions has heightened the importance of WTO security exceptions, which permit otherwise WTO-inconsistent measures like discriminatory tariffs. The broad scope of the national security exception in Article XXI of the GATT poses challenges due to potential abuse. Through a detailed analysis of the legal framework and standards of proof, this article explores the limits of this exception and proposes reforms to balance national security and free trade. It finds that while necessary, the exception's misuse of protectionism threatens global trade stability. The study calls for more explicit guidelines, transparency, and robust dispute resolution to prevent abuse
بررسی تغییرات فصلی و تأثیر عملیات اصلاح مرتع بر میزان تصاعد دی اکسید کربن (مطالعه موردی: مراتع سردشت کوهستانی بخش زیدون شهرستان بهبهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
129 - 149
حوزههای تخصصی:
دی اکسید کربن شاید مهم ترین گاز موجود در اتمسفر باشد که گرمایش جهانی به آن ارتباط داده می شود. تأثیر عملیات اصلاحی بر روی تصاعد کربن و ترسیب کربن در بسیاری از مناطق جهان بسیار کم بررسی و مطالعه شده است. در این راستا این مطالعه در بخش کوهستانی زیدون شهرستان بهبهان برای بررسی تأثیر عملیات اصلاحی بر روی تصاعد کربن خاک صورت گرفته است. بدین منظور سه منطقه شامل منطقه بدون عملیات اصلاحی (شاهد)، منطقه تحت عملیات بوته کاری و منطقه تحت عملیات کنتورفارو در منطقه موردمطالعه انتخاب شد. در هر منطقه چهار ترانستکت صد متری مستقر شده و در طول هر ترانسکت چهار پلات مستقر شده و اندازه گیری تصاعد کربن انجام شد. نمونه برداری به کمک تله های قلیایی، با روش اتاقک بسته ساکن صورت گرفت. برای ارزیابی تغییرات فصلی تصاعد کربن، اندازه گیری در فصول تابستان، پاییز و زمستان انجام شد. نتایج نشان داد میزان تصاعد کربن مرتع بدون عملیات اصلاحی به شکل معنی داری بالاتر از تیمارهای بوته کاری و کنتورفارو است. بالاترین تصاعد کربن به میزان 15/1 گرم در مترمربع در روز مربوط به تیمار شاهد و کمترین تصاعد با میزان 42/0 مربوط به تیمار بوته کاری بود. بین تیمار بته کاری و کنتورفارو از نظر تصاعد کربن تفاوت معنی داری دیده نشد. نتایج بررسی تغییرات فصلی تصاعد کربن نشان داد بدن در نظر گرفتن تیمارها و به طورکلی میزان تصاعد کربن در فصل تابستان بیشتر از پاییز و زمستان بوده است. به طورکلی میزان تصاعد کربن در تابستان 9/0 گرم در مترمربع در روز و در زمستان 55/0 گرم در مترمربع در روز بود. با در نظر گرفتن تیمارهای مختلف نتایج نشان داد از نظر تصاعد کربن بین فصول مختلف تفاوت معنی داری در تیمار شاهد دیده نمی شود. در تیمار بوته کاری میزان تصاعد کربن در تابستان و پاییز اختلاف معنی داری با زمستان داشت. در کنتورفارو میزان تصاعد کربن در فصل تابستان به شکل معنی داری بالاتر از میزان تصاعد کربن در پاییز و زمستان بود. نتایج ارتباط بین میزان دما و رطوبت و تصاعد کربن خاک نشان داد بین رطوبت و تصاعد کربن رابطه معنی داری وجود ندارد؛ اما بین دما و تصاعد کربن در دو تیمار بوته کاری و کنتورفارو ارتباط معنی داری وجود دارد؛ به شکلی که با افزایش دما میزان تصاعد کربن نیز افزایش یافته است. نتایج این مطالعه نشان می دهد انجام عملیات اصلاح در مرتع می تواند به شکل معنی داری میزان تصاعد کربن خاک را کاهش دهد که این امر می تواند به مدیران در راستای کاهش دی اکسید کربن جو کمک شایانی کند.
بررسی تغییر اقلیم و دگرگونی مؤلفه های طبیعی با تأکید بر سیلاب (مطالعه موردی: حوضه آبخیز گرگانرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
184 - 213
حوزههای تخصصی:
تغییر در الگوهای استفاده از اراضی، تخریب جنگل ها، سیستم ناکارآمد مدیریت سد ها و رودخانه ها باعث افزایش درصد آسیب پذیری سیل و سیلاب می شود. روش پژوهش حاضر، با توجه به ماهیت مسئله و موضوع موردبررسی، از نوع توصیفی - تحلیلی و مطالعات کاربردی با تأکید بر روش های کمی است. در این تحقیق به بررسی وقوع سیلاب تحت شرایط تغییرات اقلیمی و ارزیابی خطرات احتمالی آن و پهنه بندی، ابعاد و پیامدهای زیان بار آن پرداخته شده است. همچنین تغییرات منطقه ای سیلاب در حوضه آبخیز گرگانرود با کارگیری اطلاعات ایستگاه های سازمان هواشناسی (سینوپتیک) با دوره ﺁماری 30 ساله (1368 تا 1397)، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، شاخص رطوبت توپوگرافیک، شیب، ارتفاع، لیتولوژی زمین، فاصله از رودخانه، تراکم رودخانه، فرسایش، خاکشناسی، رواناب، داده های شبیه سازی شده میانگین بارندگی حاصل از مدل HadCM3 در LARS-WG تحت سناریو SRA1B بین سال های 2011 تا 2045 برﺁورد شده است. در این تحقیق از دو روش متفاوت برای ارزیابی خطر سیل استفاده شد: یعنی در روش اول از مدل LARS-WG برای ریز مقیاس نمائی جهت پیش بینی اقلیم آینده (نزدیک و دور) و در روش دوم از مدل هیدرولوژیکی SWAT. با توجه به درصد خطرات احتمالی در حوزه آبریز گرگانرود در محیط نرم افزار GIS با استفاده از افزونه SWAT پهنه بندی گردید. در این پژوهش بر اساس مدل SWAT مقادیر بارش روزانه و دمای روزانه ایستگاه های سینوپتیک واسنجی گردید. نتایج حاصل از این رویکرد نشان داد مداخله انسان در جریان های اصلی، پراکندگی شهری و روستایی، ایجاد آب بندان و تخریب مراتع و آسیب به جنگل ها از اصلی ترین عواملی است که در ایجاد سیلاب های ناگهانی در منطقه مؤثر بوده است. این رویکرد یکپارچه، ضرورت ارزیابی و اعتبارسنجی مداوم مدل های هیدرولوژیکی و هیدرولیکی را در حوضه گرگانرود و جریان های زودگذر آشکار کرد. نتایج تحقیق نشان داد که مناطق بسیار خطرناک سیل در نزدیکی شبکه زهکشی یافت شده است. همچنین عوامل تأثیرگذار مهم در معرض خطر سیلاب به ترتیب شامل انباشت جریان، ارتفاع و نفوذ آب خاک (همان وزن)، فاصله از شبکه زهکشی، متوسط باران سالیانه، تراکم زهکشی، کاربری زمین و شیب بوده است که موجب پاسخ های هیدرولوژیکی متفاوت به رخداد بارش در حوضه های مختلف منطقه شده و این امر بر ایجاد و ویژگی های سیلاب ناگهانی تأثیرگذار بوده است.
پارادایم پیشرفت و بایسته های اجرایی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
63 - 75
حوزههای تخصصی:
تحول اجتماعی و ویرایش متن جوامع، بدون داشتن اهداف خاص آن هم در سپهری معنایی که اصطلاحا بدان پارادایم گفته می شود امکان پذیر نمی نماید ولی اجرای هر پارادایمی مستلزم شکل گیری زیر نظام هایی است تا حصول هدف های آن در چهارچوبی مدیریت شود. پارادایم "پیشرفت" که حاصل تامل ایرانیان در مواجه با پارادیم "توسعه" و تلاش محققان ایران در یک قرن اخیر است، رفته رفته به درجه ای از بلوغ میل کرده که زمان فراهم آوردن زمینه های اجرای آن را طلب می کند. بدون تردید هر پارادایمی دارای ریشه های معرفتی، خاستگاه، دکترین و اهداف خاصی است و تحقق آن محتاج شکل گیری سه نظام حکمرانی، علمی، فلسفی و فرهنگی است. پارادایم "پیشرفت" را باید زبان ناملموس رفتاری انقلاب جامعه ایرانیان تفسیر و تدوین این زبان رفتاری را به سندی راهبردی، حاصل کار محققان ایران در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت دانست. نتایح حاصل از فرایند طی شده در اندیشکده آمایش بنیادین که براساس روش تحلیل ژانت صورت گرفته نشان می دهد که:
* پارادایم پیشرفت تلاشی در تدوین آرمان های انقلاب ایران در قالب سندی راهبردی است.
* پارادایم پیشرفت در اجرا مستلزم ایجاد سه زیر "نظام علمی – فلسفی"، "حکمرانی" و "نظام فرهنگی" است.
*پارادایم پیشرفت براساس پنج اصل یعنی تعادل فضایی، راستی و درستی، زیست پذیری و تاب آوری سرزمینی، هویت مکانی و جمهور به دنبال دستیابی به فراورش مدنی است.
*محققان ایرانی در تالیف و تدوین شاخص ها واستاندارهای هر یک از این اصول باید همتی جدی مبذول دارند تا به توان میزان تحقق هریک از اهداف را درمقاطع زمانی ارزیابی نمود.
تحلیل عوامل مؤثر در توسعه گردشگری جامعه محور در نواحی روستایی (مطالعه موردی: روستاهای هدف گردشگری استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
103 - 137
حوزههای تخصصی:
در اواخر قرن بیستم، بسیاری از برنامه ریزان اجتماعی - اقتصادی گردشگری را یکی از راهبردهای مطمئن با چشم انداز بسیار روشن به منظور توسعه روستاها، به ویژه در کشورهای درحال توسعه، معرفی کرده اند؛ اما موضوع اساسی این است که جامعه محلی از این گردشگری انتفاع محدودی دارد و مشارکت بسیار اندکی در این زمینه می کند؛ ازاین رو گردشگری اجتماع محور می تواند در کنار حفظ منابع طبیعی و فرهنگی، مردم روستایی را از گردشگری منتفع کند؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر، یافتن متغیرهای مؤثر در گردشگری جامعه محور در روستاهای هدف گردشگری استان مرکزی است. روش انجام این پژوهش کیفی بوده و با استفاده از روش تحلیل محتوا انجام شده و داده ها ازطریق نرم افزار مکس کیودا نسخه 20 تحلیل شده است. نتایج نشان می دهند که منشأ عدم استقرار توسعه گردشگری اجتماع محور در محدوده مطالعه شده را عوامل مدیریتی ساختاری، زیست محیطی، اجتماعی فرهنگی و اقتصادی تشکیل می دهند؛ اما مهم ترین عامل برای توسعه این فعالیت، مؤلفه های مدیریتی ساختاری است؛ زیرا با استفاده از مدیریت صحیح و اصولی می توان ازیک سو جامعه محلی را آموزش داد و برای پذیرش گردشگران مهیا ساخت و از سوی دیگر، با فراهم کردن زیرساخت ها (اقامتگاه ها، راه ها، رستوران ها، پارکینگ ها، فضاهای تفریحی و...) شرایط اساسی ورود گردشگران را فراهم کرد. سپس می توان با رعایت اصول زیست محیطی، پایداری اجتماعی فرهنگی و رشد اقتصادی، به توسعه گردشگری مبتنی بر جامعه در محدوده موردمطالعه کمک کرد.
بررسی روند آتش سوزی ها و ارتباط آن با متغیرهای اقلیمی با استفاده از داده های ماهواره ای (مطالعه موردی: استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۹
127 - 140
حوزههای تخصصی:
آتش سوزی پوشش گیاهی یکی از مسائل حیاتی محیط زیست است که باعث خسارت مالی و جانی می شود. این پدیده زیانبار حیات موجودات زنده را به خطر انداخته و خود از عوامل موثر بر گرمایش جهانی است. تشخیص سریع جهت کنترل چنین پدیده ای لازم است. هدف این پژوهش بررسی روند نقاط فعال آتش سوزی ِ و ارتباط آن با متغیرهای اقلیمی توسط داده های دورسنجی در استان مازندران است. تا ضمن بررسی کارایی داده های سنجش از دور بتوان در کنترل و پایش دقیق مکانی و زمانی این پدیده مخرب اقدامات عملی انجام داد. از داده های هواشناسی با مقیاس روزانه، نمایه درجه حرارت روشنایی (BRIGHT_T31) و توان تابشی آتش (FRP) سنجنده MODIS در بازه سال های 2001 تا 2022 استفاده شد. نتایج نشان داد، بیشترین رخدادهای آتش سوزی پوشش گیاهی، در شرق مازندران و در طبقات ارتفاعی 500-0 متر و کمترین فراوانی مربوط به طبقات ارتفاعی 5600-2500 متر بوده است. بیشینه رخدادهای آتش سوزی پوشش گیاهی در ماه های گرم و خشکِ سال شامل ژوئن، ژوئیه، اوت و سپتامبر در نوار شرقی مازندران رخ داده است. برای بررسی نقطه تغییر روند نقاط آتش سوزی پوشش گیاهی از آزمون همگنی پتیت استفاده شد که نتایج این آزمون، نقطه تغییر روند را به صورت صعودی در ماه ژوئیه سال 2011 برای نمایه BRIGHT_T31 در سطح اطمینان 95 درصد نشان داد. از ضریب همبستگی ناپارامتری اسپیرمن به منظور بررسی همبستگی بین پارامترهای اقلیمی و تعداد آتش سوزی ها استفاده شد. نتایج همبستگی نشان داد که میان پارامترهای اقلیمی در مقیاس روزانه (دما، بارش، رطوبت نسبی، ساعات آفتابی) با نمایه های FRP و BRIGHT_T31 رابطه معنی داری در سطح اعتماد 90 درصد وجود دارد، به طوری که دما با ضریب همبستگی ۷۲/۰ مؤثرترین مؤلفه هواشناسی بر آتش سوزی جنگل بوده است. در نتیجه رخدادهای آتش سوزی به شدت با شرایط آب و هوایی مرتبط هستند که به طور مستقیم و غیرمستقیم بر اشتعال و انتشار آتش تأثیر می گذارد.
آسیب شناسی حوزه بندی انتخاباتی در ایران و ارائه الگوی بهینه؛ مورد: مجلس شورای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
34 - 57
حوزههای تخصصی:
سازماندهی سیاسی فضا دارای دو بعد تقسیمات کشوری و حوزه بندی انتخاباتی است که در این میان حوزه انتخابیه واضح ترین انعکاس فضایی مشارکت شهروندان در تصمیم گیری های سیاسی قلمداد می شود. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش توصیفی– تحلیلی بوده و اطلاعات مورد نیاز این پژوهش در دو بخش کتابخانه ای و میدانی(مصاحبه و پرسش نامه) جمع آوری گردیده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر تحلیل محتوای اسناد از روش AHP و نرم افزارهای Spss، Expert CHoice و Excell استفاده شده است. یافته های پژوهش گویای آن است که نسبت نابرابر جمعیتی، تعدد زیاد شهرستان ها و وسعت زیاد برخی از حوزه های انتخابیه ، عدم انطباق با تقسیمات کشوری، کژحوزه بندی، رقابت های واجد سویه امنیتی و فقدان نهاد حوزه بندی، مهم ترین آسیب های حوزه بندی انتخاباتی در ایران به شمار می روند. همچنین به منظور کاهش آسیب های فوق، الگوی بهینه حوزه بندی انتخاباتی در ایران با ترکیبی از سناریوهای بازتوزیع کرسی نمایندگی استان ها، توجه به اقلیت های دینی، انطباق مرز حوزه های انتخابیه با تقسیمات کشوری، پیوستگی سرزمینی، ترسیم و تعیین حدود مرز حوزه های انتخابیه در استان ها بر مبنای وزن و سهم شاخص های اکتشافی پیشنهاد گردید.
پیش نگری تغییرات مقدار بارش فرین با دوره بازگشت های مختلف در ایران بر اساس رویکرد همادی ده مدل CMIP6 در آینده نزدیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
214 - 246
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر تغییرات مقدار بارش فرین با دوره بازگشت های مختلف در دوره 2050-2026 با ترکیب وزنی 10 مدل CMIP6 در سناریوهای مختلف مطالعه شد. طبق رتبه بندی مکانی و زمانی ظرفیت های شبیه سازی تاریخی 10 مدل CMIP6 در ایران، وزن های مربوط به هر یک از مدل ها به دست آمد. سپس با استفاده از روش وزن دهی مبتنی بر رتبه، پیش نگری مقدار بارش فرین در منطقه موردمطالعه انجام شد. در ادامه بارش های فرین در بهترین توزیع آﻣﺎری ﻣﻨﻄﺒﻖ ﺑﺮ داده ﻫﺎ برای هر یک از ایستگاه ها که در 84 درصد ایستگاه ها توزیع log-Pearson type3 با آزمون کای اسکوئر انتخاب گردید. در دوره تاریخی (1990-2014) و آینده در هر سه سناریو و دوره بازگشت های مختلف محاسبه شد. مقایسه پیش نگری بارش های فرین با دوره تاریخی نشان داد که درصد تغییرات مقدار بارش فرین پیش نگری شده در سناریو SSP2-4.5، نسبت به دو سناریو دیگر بیشتر است. همچنین به سمت دوره بازگشت های طولانی تر درصد افزایش مقدار بارش پیش نگری شده افزایش و منطقه رخداد آن نیز گسترش می یابد. بیشترین افزایش مقدار بارش فرین پیش نگری شده (بیشتر از 25 درصد) در سناریو خوش بینانه در ایستگاه های گرگان، بابلسر، بجنورد، اراک، اصفهان و زاهدان، در سناریو میانه در ایستگاه های گرگان، سنندج، همدان، اراک، کاشان، اصفهان، شیراز، فسا، میناب، بوشهر، بندرعباس، بندرلنگه، ابوموسی و در سناریو بدبینانه در ایستگاه های بجنورد، بیرجند، اراک، کاشان و سمنان مشاهده شد. افزایش مقدار بارش فرین بیش از 25 درصد در ایستگاه اراک در هر سه سناریو (حدود 70 درصد در سناریوهای SSP1-2.6 و SSP2-4.5، حدود 50 درصد در سناریوی SSP5-8.5 در دوره بازگشت 200 ساله) مشاهده شد.