فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۰۱ تا ۲٬۰۲۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
کشورهای موجود در فضای ژئوپلیتیک جهان در طیّ تاریخ همواره محل تغییر و تحول بوده و خواهند بود. در این رابطه، مجموعه نیروهای تغییر شکل سازی در عرصه ی ژئوپلیتیک جهانی وجود دارند که جریان تغییر و دگرگونی را تداوم می بخشند. در رابطه با این تغییر، ایزوستازی یا تعادلی مابین نیروهای سیاسی- جغرافیایی متضاد هم باید مدّ نظر قرار گیرد که این تعادل در راستای وحدت سازی یا جداسازی ناشی از عامل حرکت می باشد. نیروهای مخالف هم در دانش جغرافیای سیاسی با مجموعه ای شامل 500 نیرو با نام هایی همانند نمادنگاری، سیرکولاسیون، گریز از مرکز و گرایش به مرکز و براساس یافته های این پژوهش سرزمین زدایی و سرزمین سازیِ مجدد طبقه بندی می شوند. گرچه رویکرد اصلی این نوشتار نوواقع گرایی بوده و توجه اصلی آن به بازیگری حکومت در کنار سایر بازیگران فروملّی و فراملّی می باشد؛ اما ملی گرایی به عنوان یکی از اصلی ترین نیروهای ساختارزدا و تغییرشکل سازی است که امکان و شرایط تولید کشورهای جدید را فراهم می سازد. جهانی شدن، واقعیات ژئوپیتیکی و روابط قدرت ازجمله دیگر شرایطی است که این تولید را تسهیل می سازد. روش تحقیق این مقاله توصیفی- تحلیلی بوده و در پی پاسخ به این سؤال می باشد که آیا کشورهای جدیدی به نقشه ی سیاسی جهان اضافه خواهد شد یا خیر؟ نتایج پژوهش نشان می دهد نیرویی به نام سرزمین سازیِ مجدد در جغرافیای سیاسی وجود دارد که فضا و قوانین جغرافیای سیاسی جهان ما را طیّ سالیان پیش رو تعریف و تعیین می کند و امکان تولید و ظهور کشورهای جدید در عرصه ی فضای سیاسی جهان را فراهم می سازد.
نقش ساختارهای مدیریتی در ایجاد چالش های هیدروپلیتیک ناشی از انتقال آب در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هیدروپلیتیک بعنوان مبحث مهمی از علم جغرافیای سیاسی که به بررسی نقش آب در رفتارهای سیاسی می پردازد، شامل رویکردهای مختلف مانند درگیری و همکاری، تقابل و تعامل میان افراد و گروه ها و تلاش برای اعمال حاکمیت و استفاده انحصاری از منابع آب می باشد. هیدروپلیتیک ایران در مقیاس ملی، تحت تأثیر سیاست های ملی و مدیریت منابع آب شکل می گیرد. از جمله مهم ترین گزینه های مربوط به مدیریت آب در ایران، مسأله انتقال آب از مناطق پرآب به مناطق خشک آن بشمار می رود. مسأله انتقال آب در ایران صرف نظر از مشکلات اقتصادی و فنی، همواره با پیامدهای اجتماعی و سیاسی گسترده ای در چارچوب بحران و چالش های هیدروپلیتیک همراه بوده است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی در پی پاسخ به این سوال می باشد که چگونه انتقال آب در ایران به موضوع و چالشی هیدروپلیتیک تبدیل شده و نقش مدیریت منابع آب در شکل گیری آن چگونه است. از آنجایی که آب در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان انفال و سرمایه ی ملی تلقی شده، دولت و وزارت نیرو این اختیار را دارند که وارد مقوله بین حوضه ای شوند، بنابراین مدیریتی با ساختاری متمرکز در بهره برداری منابع آب، بدون مشارکت نهادهای محلی شکل گرفته است. همچنین انتقال آب از نواحی دارای توان هیدرولوژیک نسبتاً خوب ایران به مکان هایی که کمبود آب دارند، بدون در نظر گرفتن ابعاد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن، خصوصاً عدم توجه به ناحیه گرایی جغرافیای سیاسی ایران، منجر به بروز رقابت های شدید محلی و ناحیه ای بر سر تصاحب منابع آبی شده و کنش گری های سیاسی منفی مردم و مسئولین را شکل داده است. بنابراین این پژوهش با بررسی عوامل هیدروپلیتیک انتقال آب در ایران به این نتیجه می رسد که با وجود محدودیت های بنیادی و کمبود منابع آبی ایران، اولاً ضعف مدیریتی و سیاسست گذاری های ملموس و غیرملموس در مدیریت منابع آب، ثانیاً ناحیه گرایی سیاسی منفی ناشی از عوامل عمده کنشگری های سیاسی، چالش های هیدروپلیتیک انتقال آب را شکل داده اند و در صورت تداوم این کنشگری ها و چالش ها، پیامدهای منفی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و در نهایت امنیتی را در پی خواهند داشت.
تبیین نظری تغییر ماهیت مناطق ژئوپلیتیک در رقابت بین قدرت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
55 - 78
حوزههای تخصصی:
از آغاز پیدایش ژئوپلیتیک، قدرت و رقابت جهت تسلط بر سرزمین و داشته های آن مبنای اصلی این دانش قرار گرفته است. بر این اساس، ژئوپلیتیک استعماری نیز که دوره نخست تاریخ ژئوپلیتیک با آن آغاز شده است، با اندیشه استعمارگری جهت تصاحب و تسلط بر مناطق جغرافیایی همراه شده است. رقابت جهت دست یابی به مناطق و داشته های آن تحت تأثیر دو نوع رویکرد قرار گرفته است. بن مایه رویکرد نخست بر حقایق جغرافیای طبیعی استوار است و رویکرد دوم مبتنی بر ایدئولوژی های برتری خواهانه است. همچنان که در دوره جنگ سرد نیز رقابت قدرت ها جهت سلطه بر مناطق ماهیت ایدئولوژیک پیدا می کند. قدرت های رقیب در قالب استراتژی هایی همچون سد نفوذ، دومینو، ضد دومینو و غیره، خود را آشکار می ساختند؛ سیاست هایی که زمینه کمتری از حقایق جغرافیایی در آن نمایان بود. بعد از فروپاشی شوروی عصر جدیدی آغاز شد، در این عصر قدرت های منطقه ای نیز صاحب موقعیت جدیدی شدند که مناطق و حقایق جغرافیایی اهمیت دوباره ای یافت. به این ترتیب، پژوهش کنونی در قالب روش تفسیری- تحلیلی به دنبال پاسخ به این پرسش است که مناطق ژئوپلیتیک در رقابت بین قدرت ها چه ماهیتی را به خود دیده است؟ فرضیه موجود نشان گر این است که مناطق ژئوپلیتیک در رقابت بین قدرت ها ابتدا ماهیت طبیعی داشت، سپس ماهیت ایدئولوژیک یافت و در دوره کنونی نیز حقایق جغرافیایی مناطق مورد تأکید قرار می گیرد.
تبیین پیامدهای امنیتی تغییر اقلیم در حوضه آبریز مرکزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کوشش برای تأمین امنیت همواره در پس کنش و منش انسان ها وجود داشته است. طی دو دهه اخیر، مسئله امنیتی تغییر اقلیم با توجه به پیامدهای پایدار آن بر زیست و تمدن بشر بیشترین توجه را به خود معطوف داشته است. در این میان، کشورهای واقع در کمربند خشک جهان به واسطه کاهش بارش ناشی از تغییرات اقلیمی و ناکارامدی مدیریت منابع آب، بیشترین آسیب را دیده اند که کشور ما نیز با توجه به موقعیت جغرافیایی اش به شدت متأثر از این رخداد شده است. برابر داده های موجود، حوضه آبریز مرکزی که استان های واقع در آن از وزن ژئوپلیتیک بالایی نیز برخوردار هستند، بیشترین اثرپذیری را از عوامل یاد شده داشته است. پژوهش حاضر با ماهیتی توصیفی-تحلیلی، بر این فرضیه استوار است که پیامدهای امنیتی تغییرات اقلیمی در حوضه آبریز مرکزی، علاوه بر پیامدهای ناگوار اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و محیطی برای شهروندان این منطقه پهناور از کشور این توانایی را دارد که با توجه به سهم تقریبی 48 درصدی آن در تولید ناخالص داخلی کشور و نیز تعلق آن به یکی از پربسامدترین محورهای تمدنی ایران، امنیت کشور را در مقیاس ملی و گستره جغرافیایی فرهنگ ایران با چالش های بنیادی همراه کند. نتیجه پژوهش حاضر نشان داد در صورت تداوم وضعیت موجود، پیامدهای تغییر اقلیم در حوضه آبریز مزکزی این توانایی را دارد که ثبات و امنیت ملی را به چالش بکشاند.
کاربرد دیدگاه پسااستعمارگرایی در تحلیل های ژئوپلیتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژئوپلیتیک انتقادی در روند توسعه خود، تحولاتی را پشت سر گذاشته است و از تمرکز بر دیدگاه پساساختارگرایی و دغدغه های اولیه نسبت به عرصه رسمی کشورداری، و از تمرکز بر نقد و شالوده شکنی و گفتمان های استراتژیک تبدیل به حوزه ای برای در برگرفتن مسائل متعددی مانند جنگ، بازنمایی و غیره شده و پسوند های مختلفی از ژئوپلیتیک انتقادی ظهور یافته است. یکی از دیدگاه هایی که در دو دهه اخیر در مطالعات و تحلیل های ژئوپلیتیکی به کار گرفته شده است، دیدگاه پسااستعماگرایی است. با توجه به قابلیت-های فراوان دیدگاه پسااستعماری برای تحلیل بسیاری از مسائل جهان کنونی و به ویژه منطقه خاورمیانه، و نیز با توجه به خلأ ادبیات در زبان فارسی در مورد چگونگی کاربرد دیدگاه پسااستعماری در تحلیل های ژئوپلیتیکی، مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به بررسی مهمترین کاربردهای دیدگاه پسااستعمارگرایی در تحلیل های ژئوپلیتیکی می پردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد که دیدگاه پسااستعمارگرایی، به لحاظ نظری، چالش هایی را برای سنت ها و بینش های رشته جغرافیای سیاسی و نظریه های ژئوپلیتیکی که عمدتاً بر اساس دیدگاه غربی هستند، به وجود آورده است. مهمترین کاربردهای دیدگاه پسااستعمارگرایی در تحلیل های ژئوپلیتیکی، نقد و تحلیل رویه شرق شناسی در دنیای کنونی؛ مباحث مربوط به ژئوپلیتیک فرودستی؛ مسئله جنگ و خشونت، و بیوپلیتیک است. در کل، دیدگاه پسااستعماری در ژئوپلیتیک، توجه خاصی به حکومت ها، گروه ها و انسان های فرودست و ضعیف در جهان کنونی دارد. این دیدگاه درد و رنج انسانی را در فضاهایی خاص به تصویر می کشد و تحلیلی انتقادی از تقاطع بین ژئوپلیتیک، بیوپلیتیک و ژئواکونومی ارائه می کند.
آشکارسازی تأثیر تغییرات کاربری اراضی بر توزیع فضایی گردوغبار در شمال غرب ایران مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات پوشش اراضی می تواند منجر به از بین رفتن پوشش گیاهی و ایجاد شرایط بیابانی شود و از این طریق باعث افزایش گردوغبار گردد. هدف اصلی این تحقیق بررسی تغییرات پوشش اراضی و شاخص عمق نوری هواویزها AOD (که نمایه سنجش ازدوری گردوغبار سنجنده MODIS است) در دو دوره 2000 و 2016 می باشد. در این راستا داده های مربوط به تغییرات کاربری اراضی سال 2000 از تصاویر لندست 7 و سال 2016 از تصاویر لندست 8 اخذ گردیده است. نقشه پوشش سطحی با استفاده از این تصاویر به صورت طبقه بندی نظارت شده با الگوریتم بیشینه مشابهت، تولید گردیده است. داده های مربوط به AOD نیز از تصاویر آئروسل MODIS برای دو دوره مذکور به دست آمده است، درنهایت با تحلیل متقاطع فضایی و تحلیل ارتباط بین تغییرات کاربری، شاخص گردوغبار به دست آمد. نتایج بیانگر آن است که طی دوره موردبررسی دو کاربری، زمین های بایر و مراتع به ترتیب کاهشی برابر 35 درصد و 11درصد را داشته اند. بیشترین میزان افزایش کاربری ها مربوط به نواحی کویری و شوره زارها می باشدکه طی 17 سال، رشدی برابر 95درصد نسبت به سال 2000داشته اند. توزیع فضایی گردوغبار بر روی کاربری های زمین های شوره زارها و نواحی کویری، در هر دو سال بالا بوده است. به گونه ای که در سال 2000 میانگین فضایی شاخص AOD برای کل منطقه موردبررسی برابر 65/0 بوده است. میانگین فضایی این شاخص برای نواحی کویری برابر 72/0 و برای شوره زارها برابر 82/0 بوده است. درحالی که در سال 2016 میانگین فضایی این شاخص به 79/0 رسیده است و این شاخص در زمین های کویری به 93/0 و در شوره زارها به 88/0 رسیده است.
اولویت های اصلاح نظام مالیاتی ایران با تاکید بر فعالیت های گردشگری (رویکرد مدل سازی تفسیری ساختاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
150 - 177
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد مهم برنامه های اصلاح مالیاتی در کشورهای مختلف جهان، اصلاح دستگاه وصول مالیات و به تبع آن مکانیزاسیون فرآیندهای مالیاتی است. در این ارتباط، می توان به حوزه های مختلفی چون ثبت نام مودیان مالیاتی، دریافت و پردازش اظهارنامه ها، حسابرسی، پرداخت مالیات، تبادل اطلاعات بین دستگاه های مختلف، مدیریت منابع مالی و انسانی، جمع آوری اطلاعات، مدیریت تمکین و غیره اشاره کرد که پتانسیل های زیادی برای توسعه از طریق فناوری اطلاعات و ارتباطات دارند. نظام مالیاتی ایران در طول بیش از یک دهه اخیر شاهد اصلاحات عمده ای در سیاست ها و مدیریت مالیاتی بوده است. با وجود این پیشرفت ها، هنوز شاهد پراکندگی و تعدد سیستم های مختلف کامپیوتری در سازمان امور مالیاتی هستیم. عدم وجود یکپارچگی در مدیریت سیستم ها، نبود مراکز داده، ضعف در مدیریت جریان اطلاعات، عدم ارتباط با پایگاه اطلاعاتی سایر دستگاه ها، مدیریت جزیره ای سیستم ها و غیره از اهم مشکلات سازمان امور مالیاتی در مدیریت مالیاتی باشد. در این مقاله پس از مرور کلی ادبیات موضوع و تجارب جهانی، از نظرات خبرگان مالیاتی، جهت شناسایی چالش ها و مشکلات نظام مالیاتی ایران با تاکید بر توسعه کاربردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در مدیریت مالیاتی، بهره گرفته شده است و در این میان صنعت گردشگری مورد توجه ویژه قرار گرفته است. در فرآیند آسیب شناسی نظام مالیاتی، از رویکرد سیستمی جهت شناسایی چالش ها و مشکلات مزبور در سه بخش ورودی های سیستم، خروجی های آن و در نهایت تبدیل فرآیندهای سیستم مالیاتی کشور، استفاده شده است. در گام بعدی با بهره گیری از نظرات خبرگان ،29گزینه یا مولفه اصلاح در بخش های مختلف دستگاه مالیاتی شناسایی و با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری(ISM)، نسبت به تعیین اولویت های اصلاح اقدام شد. بر اساس نتایج تحقیق، برنامه اصلاح نظام مالیاتی ایران در این بخش در 6 سطح که با یکدیگر ارتباطات پسین و پیشین دارند، طبقه بندی شده است.
ارزیابی زمین ساخت فعال نسبی در حوضه آبخیز آبشینه همدان با استفاده از شاخصه های زمین ریختی و لرزه خیزی منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاخص های زمین ریختی به دلیل ارتباطی که با میزان و نوع فعالیت های زمین ساختی دارند می توانند به عنوان معیاری کارآمد برای تشخیص زمین ساخت فعال مناطق وسیع به کار روند. مطالعات در مناطق مختلف جهان بر کارایی این شاخص ها تأکید کرده اند. در پژوهش حاضر با استفاده از شاخص های زمین ریختی عدم تقارن حوضه زهکشی، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع دره، شکل حوضه، تقارن توپوگرافی عرضی، منحنی هیپسومتری حوضه، پیچ وخم رود و شیب طولی رودخانه آبشینه در حوضه آبخیز آبشینه برای تحلیل فعالیت زمین ساختی این حوضه استفاده شده است. برای مقایسه، ابتدا با جمع آوری داده های زمین لرزه های تاریخی و دستگاهی نسبت به ارزیابی فعالیت لرزه ای منطقه اقدام شد. سپس لرزه خیزی منطقه به روش تحلیل خطر لرزه ای تعینی ( DSHA ) با استفاده از ویژگی های گسل های موجود برآورد گردید. نتایج نشان می دهد که در اغلب شاخص ها نشانه های فعالیت حوضه آبخیز آبشینه بارز است. بررسی پیشینه لرزه خیزی منطقه، بر فعالیت زمین ساختی منطقه موردمطالعه تأکید دارد. روش تحلیل خطر لرزه ای تعینی نیز با به دست دادن مقدار بزرگی بیشینه 8/6 ریشتر و بیشینه شتاب افقی g 4/0 نسبت به مرکز ثقل حوضه، منطقه موردمطالعه را ازنظر لرزه خیزی فعال نشان می دهد.
عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری دولت های دیکتاتوری- رانتیر در منطقه خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی شک جغرافیا و نفت در منطقة خلیج فارس مهم ترین عامل شکل گیری و تداوم حکومت های دیکتاتوری و رانتی بوده است. جغرافیا و مؤلفه های برآمده از آن در منطقة خلیج فارس مانند موقعیت، آب وهوا، ریزش های جوی و اقتصاد کشاورزی و دامی متأثر از ویژگی های جغرافیایی این منطقه تا حد زیادی در ایجاد بستر اقتصادی و نظام اجتماعی قبیله ای و عصبیت عربی و درنهایت در ساخت نظام حکومت های دیکتاتوری این منطقه نقش آفرین بوده است. پس از جنگ جهانی دوم، علاوه بر عوامل جغرافیایی سازندة حکومت های دیکتاتوری، عامل نفت موجب ایجاد حکومت های رانتیر در منطقه شد. نفت در عین حال سیاسی ترین کالای اقتصادی جهان امروز به شمار می رود. پژوهشگران و اندیشمندان سیاسی و جامعه به پدیدة رانت و حکومت رانتیر یا دولت تحصیل دار به ویژه با مطرح شدن نفت به عنوان عامل ایجاد حکومت های رانتیر توجه کردند. رانت درآمدی محسوب می شود که برخلاف سود و مزد که نتیجة فعالیت های اقتصادی است، بدون تلاش به دست می آید و حکومت رانتیر حکومتی است که بیش از 42 درصد از درآمدهای آن از رانت خارجی حاصل می شود. از این رو، بیشتر کشورهای حوزة خلیج فارس به واسطة موقعیت جغرافیایی خود در طول چند دهة گذشته اقتصاد تک پایة مبتنی بر تولید و فروش نفت را تجربه کرده اند که این امر موجب شکل گیری حکومت های رانتیر در کشورهای منطقه شده است. پژوهش حاضر درصدد نشان دادن عوامل جغرافیایی تأثیرگذار بر شکل گیری حکومت های دیکتاتوری در منطقه و در پی تداوم حکومت های رانتیر متکی به نفت بر وضعیت جغرافیای سیاسی منطقه بوده است. براساس نتایج این پژوهش، بستر جغرافیایی منطقة خلیج فارس در طول حیات سیاسی خود زمینه ساز ساخت حکومت های دیکتاتوری قبل از کشف نفت شده است و پس از کشف نفت، علاوه بر عوامل ذکرشده، منابع سرشار نفت و گاز و عمر طولانی استفاده از این منابع به استقلال حکومت از ملت در راستای تأمین نیازهای مالی خود و تداوم رویه های دیکتاتوری منجر شده است.
تأثیر عوامل سیاسی در تشدید پدیده گردوغبار در حوزه رودخانه ای دجله و فرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده گردوغبار به عنوان یکی از مخاطرات حاصل از تعامل انسان و طبیعت، به دلیل مسائلی از جمله سیاست های غلط مدیریتی و کنترل ناصحیح منابع آب، تغییرات اقلیمی، خشکسالی و همچنین تخریب های گسترده محیط زیست و منابع آب وخاک، شکل و ابعاد گسترده ای به خود گرفته و به صورت مشکلی جدی درآمده است. براین اساس پدیده گردوغبار از عوامل مختلفی از جمله عوامل سیاسی تأثیر پذیرفته که در جنوب غرب آسیا و در حوزه رودخانه ای دجله و فرات گسترش یافته است. این مقاله به بررسی عوامل سیاسی پدیده گردوغبار در حوزه رودخانه ای دجله و فرات می پردازد. پرسشی که در این مقاله - به شیوه توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر اطلاعات کتابخانه ای- بررسی شده، این است که: «عوامل سیاسی مؤثر در تشدید پدیده گردوغبار در حوزه رودخانه ای دجله و فرات کدام اند؟». نتایج به دست آمده نشان می دهد جنگ و درگیری نظامی، ضعف مدیریت سیاسی فضا و شرایط امنیتی-سیاسی در تشدید پدیده گردوغبار در حوزه رودخانه ای دجله و فرات تأثیرگذار است. جنگ و درگیری نظامی با تخریب پوشش گیاهی، بی ثباتی سطح خاک در تشدید این پدیده تأثیرگذار هستند. به طورکلی، از دیگر عوامل تأثیرگذار در تشدید پدیده گردوغبار، ناتوانی و ضعف مدیریت سیاسی فضا و مدیریت آب به طور خاص است. در سال های اخیر، شرایط امنیتی منطقه نیز به گونه ای بوده است که در کشورهای منطقه، به ویژه در عراق و سوریه ماهیانه صدها نفر از غیرنظامیان کشته شده اند. این وضعیت در ناتوانی مسئولان برای مدیریت و کنترل گردوغبار تأثیرگذار است.
مدل و تحلیل نظری رابطه نظام منطقه ای و سیاست خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
1 - 24
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی برنامه ای جامع است که توسط دولت ها برای تعامل با محیط بیرونی طراحی و دنبال می شود. نوع و ماهیت تعاملی که میان سیاست خارجی و محیط بیرونی وجود دارد، یکی از روش های مهم فهم هردو حوزه سیاست خارجی و محیط بیرونی است. در این پژوهش استدلال می گردد که نظام منطقه ای یکی از مهمترین ابعاد محیط بیرونی است که رابطه سیاست خارجی با آن یک سویه نمی باشد؛ بدین معنی که از یک طرف سیاست خارجی به ماهیت و کیفیت تعاملات در نظام منطقه ای شکل می دهد و از طرف دیگر نظام منطقه ای و مؤلفه های شکل دهنده به آن نیز در تعریف و تدوین اهداف و اولویت های سیاست خارجی به مثابه یک متغیر مستقل عمل می کند. فهم چگونگی انجام این فرایند متقابل، هدف این نوشتار است.<br /> <br />
ارزیابی حساسیت زمین لغزش با استفاده از الگوریتم ماشین پشتیبان بردار (مطالعه موردی: شهرستان کامیاران، استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع فرآیندهای دامنه ای که هر ساله موجب خسارات جانی و مالی فراوان در بسیاری از نقاط ایران و جهان می شود، پدیده زمین لغزش است. شناسایی مناطق مستعد وقوع زمین لغزش از طریق پهنه بندی خطر، یکی از اقدامات مؤثر و ضروری در کاهش خطرات احتمالی و مدیریت آن می باشد. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی حساسیت زمین لغزش در شهرستان کامیاران با استفاده از مدل ماشین پشتیبان بردار می باشد. در ابتدا، نقشه پراکنش زمین لغزش با 60 نقطه لغزشی در منطقه مورد مطالعه با استفاده از منابع مختلف ترسیم گردید. پس از آن مکان های لغزشی، به صورت تصادفی به یک نسبت 70 به 30 برای ساخت مدل زمین لغزش و اعتبارسنجی آن تقسیم شدند. آموزش و صحت سنجی تابع RBF از الگوریتم SVM توسط یک پایگاه داده مکانی با مجموع دوازده عامل زمین لغزش از جمله شیب، جهت شیب، ارتفاع، انحنای شیب، انحنای عرضی شیب، انحنای طولی شیب، شدت تابش خورشید، لیتولوژی، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله از جاده و فاصله از رودخانه با توجه به مدل مرجع مورد بررسی قرار گرفتند. در نهایت منطقه مورد مطالعه به پنج کلاس حساسیت بسیار بالا، بالا، متوسط، کم و بسیار کم تقسیم شد. سپس عمکرد این الگوریتم با استفاده از منحنی ROC مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که سطح زیر منحنی (AUC) با استفاده از مجموعه داده های آموزشی (970/0) و با استفاده از داده های صحت سنجی (882/0) می باشد. لذا تجزیه و تحلیل نتایج نشان دهنده آن بود که تابع RBF مدل SVM عملکرد خوبی جهت ارزیابی حساسیت زمین لغزش در منطقه مورد مطالعه دارد و نتایج به دست آمده از این پژوهش می تواند برای برنامه ریزی کاربری اراضی، کاهش خطرات زمین لغزش و تصمیم گیری در مناطق مستعد لغزش مفید واقع گردد.
ارائة روشی جهت شناسایی تغییرات در زمین های کشاورزی، با استفاده از الگوریتم های شیءگرا و ترکیب رنگی لایه ها در تصاویر چندزمانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، طرح روشی مناسب جهت شناسایی تغییرات در زمین های کشاورزی، با استفادة هم زمان از روش شیء گرا و روش ترکیب رنگی به صورت نظارت شده، بررسی شده است. بدین منظور، از تصاویر چندزمانة سنجنده های 7Landsat استفاده شده است. درواقع در این روش، برخلاف روش های رایج که تصاویر با هم مقایسه می شوند و سپس تغییرات شناسایی می شود، برای شناسایی تغییرات از ترکیب تصاویر و درنتیجه، آشکارشدن تغییرات با رنگ هایی متفاوت با رنگ اولیه استفاده شده و مقایسه ای جداگانه صورت نگرفته است. ایدة اصلی عرضة روشی شیءگراست که در آن، با استفاده از دو تصویر، یک تصویر هم مرجع شدة چندزمانه، شامل کل لایه های دو تصویر، تهیه شده است. سپس با انتخاب پارامترهای مناسب قطعه بندی، تک تصویر ایجادشده قطعه بندی و پس از آن، با استفادة هم زمان از روش ترکیب رنگی و روش های طبقه بندی شیء گرا، به نواحی تغییریافته و تغییرنیافته طبقه بندی شده است. درواقع، روش ترکیب رنگی با ایجاد نواحی رنگی متفاوت با تصاویر اولیه، قطعه های تغییریافته را به صورت بصری مشخص می کند و با انتخاب چند نمونه از آن قطعه ها از سوی کاربر خبره، با اعمال طبقه بندی شی ءگرا، این قطعه ها در کل تصویر شناسایی می شوند. درنهایت، با انتخاب نمونه های آموزشی فقط از یک تصویر، نواحی برچسب خورده و نواحی تغییریافتة نهایی به دست آمده است. نتایج بیانگر آن است که این روش به علت استفاده از اطلاعات مکانی افزون بر اطلاعات طیفی، از جهت کاهش نمونه های آموزشی، افزایش دقت (تقریباً 3٪) و افزایش درصد اطمینانِ طبقه بندی بر روش های معمولی شناسایی تغییرات، که از مقایسة دو تصویر چندزمانه استفاده می کنند، برتری دارد.
تحلیل جایگاه عناصر زنجیره تأمین صنایع دستی جزیره قشم با استفاده از رویکرد تحلیل شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۱۳)
139 - 159
حوزههای تخصصی:
ههدف از انجام پژوهش حاضر بررسی شبکه های ارتباطی میان عناصر زنجیره تأمین صنایع دستی جزیره قشم و تحلیل علل عدم توسعه این شبکه با توجه به جایگاه این عناصر در شبکه ارتباطی میان آن ها است. بدین منظور شش شبکه ارتباطی تولیدکنندگان صنایع دستی- تأمین کنندگان مواد اولیه، تولیدکنندگان صنایع دستی- خریداران صنایع دستی، تولیدکنندگان صنایع دستی- خریداران غیربومی صنایع دستی، فروشندگان صنایع دستی- تولیدکنندگان صنایع دستی، فروشندگان صنایع دستی- خریداران صنایع دستی، و فروشندگان صنایع دستی- تولیدکنندگان مصنوعات کشور چین ترسیم و مورد تحلیل قرار گرفت. تحلیل ها با استفاده از روش تحلیل شبکه های اجتماعی در نرم افزار ویسون و از طریق چهار شاخص مرکزیت درجه درونی، مرکزیت بینابینی، مرکزیت بردار ویژه و جایگاه انجام گرفت. نتایج نشان داد که جایگاه مناسب دلالان و جایگاه نامناسب تولیدکنندگان در شبکه های بازاریابی از دلایل عدم توسعه صنایع دستی در جزیره قشم می باشد. در نتیجه حذف دلالان می تواند باعث بهبود بازاریابی صنایع دستی، کمک به تولیدکنندگان و سود رسانی خوبی برای افراد ذی نفع و جلب گردشگران منطقه شود که این در نهایت، افزایش درآمد را در پی خواهد داشت، اما رسیدن به این فرآیند مستلزم تأمین و گسترش شرکت های تعاونی تهیه، تولید و توزیع صنایع دستی در مناطق روستایی است. از طرفی نتایج این پژوهش گامی در جهت توسعه کاربرد شاخص های موجود در رویکرد تحلیل شبکه های اجتماعی در مفاهیم مدیریت زنجیره تأمین است.
پیوندهای امنیت و توسعه ناحیه ای در مناطق جغرافیایی ایران؛ مطالعه موردی: استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه متوازن و پایدار نقش اساسی در امنیت جوامع بشری داراست، به طوری که بیشتر جوامع با ضریب امنیتی بالا کشورهایی شناخته می شوند که میزان توسعه بالایی را دارا می باشند. در همین راستا این پژوهش که به لحاظ ماهیت همبستگی و به لحاظ هدف کاربردی با روش همبستگی در پی تحلیل ارتباط بین توسعه و امنیت در استان خراسان رضوی می باشد. ابتدا با استفاده از 41 شاخص شهرستان های مختلف استان از لحاظ جمعیتی، اقتصادی، فرهنگی، حمل و نقل و بهداشتی و زیربنایی با استفاده از تکنیک ویکور سطح بندی شده و از تلفیق آنها توسعه کل به دست آمده است. بعد از آن شهرستان های استان به لحاظ امنیتی با استفاده از 10 شاخص رتبه بندی گردید. که شهرستان مشهد در سطح اول توسعه و شهرستان مرزی خواف در پایینترین سطح قرار گرفت. سپس بین توسعه و امنیت با استفاده از نرم افزار SPSS همبستگی گرفته شد. با توجه به نتایج پژوهش میزان همبستگی بین توسعه و امنیت 505/. بوده و میزان Sig 010/. (کمتر از 05/.) می باشد. بنابراین بین توسعه و امنیت در سطح شهرستان های خراسان رضوی ارتباط معنی داری وجود دارد.
برنامه ریزی توسعه گردشگری کشاورزی جامعه محور با استفاده از چارچوب مشارکتیSOAR (مورد مطالعه: روستای دیزج شاهرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۱۲)
139 - 153
حوزههای تخصصی:
گردشگری جامعه محور بر مشارکت بالای جوامع محلی با توجه به اصول توسعه پایدار تأکید دارد. چارچوب مشارکتی سوار (SOAR) نیز سعی در جلب مشارکت فعال همه ذی نفعان در سراسر فرایند برنامه ریزی دارد؛ بنابراین در این پژوهش سعی شد برای برنامه ریزی گردشگری کشاورزی جامعه محور از چارچوب مشارکتی سوار استفاده شود. گردآوری اطلاعات از طریق برگزاری جلسات گروه های بحث از سه گروه شش نفره ذی نفع (کشاورزان و دامداران، نخبگان و مدیران محلی و شهرستانی) به دست آمده است. درنهایت ذی نفعان به همراه مدیران گروه ها که به عنوان تسهیلگر فعالیت داشتند، در چهار مرحله به بررسی قوت ها، فرصت ها، آرمان ها و نتایج اجرایی توسعه گردشگری کشاورزی پرداخته اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که چارچوب سوار فرایندی علمی و جامعه محور است. درواقع این فرایند می تواند همه ذی نفعان ازجمله کشاورزان را از حالت انفعال خارج کند و با تقسیم قدرت و مسئولیت پذیر کردن آن ها بر اساس علایق، همه آن ها را توانمند نماید. بر این اساس، جامعه محلی با دیگر ذی نفعان و همراه با رویکردهای آموزشی تسهیلگران به نتایج اجرایی برای توسعه گردشگری کشاورزی در روستای دیزج دست یافتند. و نهایتا همه گروه ها ذی نفع داوطلبانه با تقسیم وظایف، موظف به اجرای این برنامه با توجه به اصول پایداری شدند.
تبیین رابطه طایفه گرایی و حقوق شهروندی (نمونه پژوهی: انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیة مَمَسَنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حقوق شهروندی مجموعه ای از حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است که فرد به عنوان تبعه یک کشور از آن برخوردار می شود. در مناطق با ساختار عشیره ای طایفه ای نظیر شهرستان ممسنی حقوق شهروندی اهمیت ویژه ای دارد و فرهنگ طایفه ای می تواند آن را متاثر کند. در چنین شرایط فرهنگی، مجموعه نیروهای داخلی، سبب تثبیت مفهوم «ما» و مجموعه نیروهای بیرونی سبب شکل گیری مفهوم «آنها» می شود. این ویژگی، به صورت ذهنی و عینی در جریان رای دهی در انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیة ممسنی جلوه ویژه ای دارد و اقشار با افکار جدید جامعه تحت تاثیر بخش سنتی قرار دارند. سوال اصلی پژوهش این است که چه رابطه ای میان فرهنگ طایفه گرایی و حقوق شهروندی در حوزه انتخابیه ممسنی وجود دارد؟ به نظر می رسد بین فرهنگ طایفه گرایی و حقوق شهروندی رابطه معناداری وجود دارد و طایفه گرایی با سلب آزادی و استقلال رأی شهروندان، ایجاد زمینه برای عمل براساس شرایط احساسی و ایجاد ضعف در تخصیص عادلانه بودجه و امکانات در فضای جغرافیای ممسنی می تواند منجر به نادیده گرفته شدن حقوق شهروندی در انتخابات مجلس شورای اسلامی شود. یافته های پژوهش ماهیتی توصیفی تحلیلی دارد و بر پایه منابع کتابخانه ای و مطالعات میدانی حاصل از توزیع پرسشنامه و تحلیل نتایج براساس آزمونT تک نمونه ای گردآوری شده است. نتایج پژوهش نشان داد که نگرش های محلی و عشیره ای و تسلط فرهنگ طایفه گرایی با آزادی و استقلال فردی، ورود به حریم فکری و شخصی، ناکارآمد ساختن نیروهای اجتماعی و تخصیص ناعادلانه منابع و امکانات در مناطق ممسنی منجر به نادیده گرفتن حقوق شهروندی در این حوزه انتخابیه می شود.
تعیین راهبردهای توسعه کارآفرینی در روستاهای پیراشهری: مطالعه موردی روستاهای پیرامون شهر لار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیستم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
65 - 83
حوزههای تخصصی:
امروزه، توسعه نیافتگی نواحی روستایی و کمبود فرصت های اشتغال سبب شده است که هر ساله تعداد کثیری از جمعیت روستایی به سوی شهرها مهاجرت کنند. یکی از جدیدترین شیوه های غلبه بر چالش های اقتصادی، توسعه کارآفرینی روستایی است. کارآفرینی روستایی نیازمند شناخت امکانات و محدودیت ها، و آگاهی از فرصت ها و موانع است. در پژوهش حاضر، این ضرورت ها در روستاهای پیراشهری لار در چارچوب مدل SWOT صورت بندی شد. جامعه آماری تحقیق را جمعیت 20700 نفری سکونتگاه های روستایی تشکیل می داد. بنابراین، یک جامعه نمونه 377 نفری با استفاده از رابطه کوکران تعیین شد و مورد پرسشگری قرار گرفت. نتایج مطالعه نشان داد که برای رسیدن به توسعه کارآفرینی، اتخاذ راهبرد جهشی یک ضرورت اجتناب ناپذیر است،راهبردی که از طریق تشکیل تعاونی های تولیدی کارآفرینی با حمایت نظام بانکی، توسعه خدمات الکترونیک برای دستیابی سریع به اطلاعات و فرصت های اشتغال، و حمایت سازمان های رسمی از کارآفرینان قابل تحقق خواهد بود.
بررسی مناقشه ی سرزمینی میان عربستان سعودی و مصر از دیدگاه جغرافیای سیاسی دریاها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تقابل فزاینده ی ژئوپلیتیک عرب - صهیونیسم از 15 می 1948 میلادی، اسرائیل دو بار در سال های 1952 و 1967، جزایر تیران و صنافیر را به همراه شبه جزیره ی سینا به اشغال درآورد. پس از انعقاد پیمان صلح کمپ دیوید و ماده ی الحاقیه ی آن در 1979، اسرائیل در 1982 نیروهای خود را از جزایر و شبه جزیره ی سینا بیرون کشید. همزمان در کنوانسیون 1982 حقوق دریاها با اطلاق عنوان «بین المللی« به تنگه ی تیران، حق عبور بی ضرر غیرقابل تعلیق برای اسرائیل فراهم شد. از فروردین 1395 تا دی 1395 (8 آوریل 2016 تا 16 ژانویه ی 2017) دو رخداد مهم حاکمیت این جزایر را تحت تاثیر قرار داد؛ نخست، اعطای حاکمیت جزایر تیران و صنافیر از سوی رئیس جمهور مصر به عربستان و سپس تعلیق این حکم توسط دادگاه عالی مصر . مقاله ی پیش رو با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی تاریخی-حقوقی مسئله ی حاکمیت در جزایر تیران و صنافیر پرداخته است. نتایج، نشان می دهد که جزایر به لحاظ تاریخی به کشور مصر تعلق دارند. اگر جزایر تیران و صنافیر به حاکمیت عربستان درآید، در آن صورت هر دو کشور در دریاى سرزمینى تنگه ی تیران مشترک هستند، اما اگر جزایر در حاکمیت مصر باقی بماند، در آن صورت، تمامی تنگه در حاکمیت مصر خواهد بود. همچنین با توجه به پیمان صلح کمپ دیوید و کنوانسیون 1982، واگذاری جزایر تیران و صنافیر به عربستان و یا ابقای آن در حاکمیت مصر، تغییری در نظام حقوقی آمد و شد در تنگه ی تیران ایجاد نخواهد کرد.
تحلیل فضایی مخاطرات ژئومورفیک تهدید کننده مجتمع های زیستی شهری در استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان از ابتدای حیات خود دائما با تهدید های ژئومورفیک مواجه بوده و این مخاطرات، خسارات جانی و مالی را در زیستگاههای انسانی و به ویژه در شهر ها برای جوامع انسانی به دنبال داشته است. امروزه شهرها در نقاط مختلف دنیا به دلایل متعدد در معرض آسیب ناشی از مخاطرات ژئومورفیک قرار دارند، که شهرهای استان لرستان واقع در رشته کوههای زاگرس نیز از این قضیه مستثنی نیستند. هدف از این تحقیق پهنه بندی و شناسایی پهنه های پرخطر ژئومورفیک در مناطق شهری استان لرستان با استفاده از روش توصیفی- تحلیل و تجربی می باشد. در روش توصیفی داده ها و اطلاعات مورد نیاز از منابع و سازمانهای مختلف تهیه شد. در روش تحلیلی عوامل موثر در پهنه بندی مخاطرات ژئومورفیک زلزله، سیل، زمین لغزش و روانگرایی و تلفیق آنها جهت تهیه نقشه مخاطرات ژئومورفیک با استفاده از تحلیل های مکانی GIS و مدل های AHP و منطق فازی انجام گرفت. ابتدا پارامترهای موثر در رخداد هر یک از مخاطرات شناسایی و پس از استانداردسازی پارامترها با استفاده از توابع کاهشی و افزایشی منطق فازی و وزن دهی به پارامترها با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی، پهنه های پرخطر در شهرها شناسایی شد. نتایج نشان داد که اکثر شهرهای استان لرستان به دلیل عبور رودخانه های اصلی از محدوده شهرها، در معرض خطر سیلاب قرار دارند. هم چنین مشخص شد که شهرهای واقع در غرب استان در معرض خطر سیلاب و شهرهای شرق استان در معرض خطر زلزله و رخدادهای ژئومورفیک ناشی از زلزله مانند زمین لغزش و روانگرایی قرار دارند.