فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۰۱ تا ۱٬۵۲۰ مورد از کل ۲٬۳۰۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
شهرها پس از انقلاب صنعتی به سرعت توسعه یافتند و این رشد و توسعه پیامدهای بسیاری با
خود به همراه داشت. عمده ی آثار این پیامدها بر محیط زیست و کیفیت زندگی مردم این جوامع
وارد شده است. با بروز و تشدید این آثار، رهیافت توسعه ی پایدار از سوی سازمان ملل متّحد
مطرح شد و در دستور کار دولت ها و برنام هریزان قرار گرفت. یکی از عناصر اساسی توسع ه ی
پایدار این است که انسان ها در چارچوب ظرفیت زیستی طبیعت زندگی کنند . از آن زمان،
روش های مختلفی برای انداز هگیری توسعه ی پایدار جوامع ابداع شد . روش جای پای
اکولوژیک یکی از این روش ها است. امروزه از این روش، به عنوان شاخص سنجش پایداری در
دنیا استفاده م یشود. بر اساس این روش، توسعه ی یک منطقه زمانی ""ناپایدار "" قلمداد
می شود که میزان جای پای اکولوژیک از ظرفیت زیستی منطقه بالاتر باشد . روش جای پای
اکولوژیک تاکنون برای سنجش پایداری شهرهای بزرگ دنیا مانند لندن، سانتیاگو، لیورپول
مورد استفاده قرار گرفته است. در این پژوهش با استفاده از روش جای پای اکولوژیک ، به
بررسی پایداری شهرستان رشت پرداخته ایم. بر اساس محاسبات، جای پای اکولوژیک مصرف
0/ 1 هکتار ب هازای هر نفر برآورد شد. همچنین، ظرفیت زیستی 414 / در شهرستان رشت، 979
هکتار به ازای هر نفر محاسبه شد. با مقایسه ظرفیت زیستی و جای پای اکولوژیک می توانیم
مشاهده کنیم که شهرستان رشت از کسری اکولوژیک رنج می برد . همچنین تحلیل نتایج
به دست آمده نشان م یدهد که شهرستان رشت از دیدگاه اکولوژیک ناپایدار است. درنهایت ،
شاخص جای پای اکولوژیک محاسبه شده در رشت با مقدار این شاخص در ایران و آسیا و دنیا
مقایسه می شود.
استفاده از روابط مونت کارلو در کاهش عدم اطمینان مقایسات زوجی شاخص های بیابان زایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش های مونت کارلو یک طبقه از الگوریتم های محاسبه گر می باشند که برای محاسبه نتایج خود بر نمونه گیری های تکرار شونده تصادفی اتکاء می کنند. روش های مونت کارلو برای شبیه سازی پدیده هایی که عدم قطعیت زیادی در ورودی های آنها وجود دارد مفید هستند. هدف از این مطالعه، بررسی عدم اطمینان حاصل از قضاوت ها و عناصر ماتریس تصمیم در ارزیابی شاخص های موثر در بیابان زایی می باشد. به منظور کاهش عدم اطمینان در ماتریس مقایسات زوجی غیر دقیق از شبیه سازی و تکرارهای مونت کارلو بهره گرفته شد. در این مقاله عدم اطمینان ناشی از اطلاعات تصمیم گیرندگان و داده ها و عناصری که محیط تصمیم در اختیار تصمیم گیرنده می گذارد بررسی شده است. در این پژوهش با تکیه بر محاسبات و تکرارهای تصادفی مونت کارلو، برتری گزینه Xi موثر در بیابانی شدن را بر Xk آزمون شده است. با استفاده از یک انتگرال چند بعدی برنامه مقایسات زوجی شاخص ها به گونه ای که به گزینه Xi رتبه پایین تری از Xk تعلق گیرد در محیط جاوا (JAVA) نوشته و تکرارهای مونت کارلو برای ارزش ها انجام یافت. نتایج شبیه سازی مونت کارلو بازگوکننده آن بود که با افزایش تعداد تکرارهای شبیه سازی، وزن نسبی گزینه های تصمیم به حالت ثبات و پایایی می رسد. نتایج شبیه سازی نشان داد که شاخص های فرسایش بادی، فرسایش آبی، تغییرات کاربری اراضی، کاهش تاج پوشش، کاهش بیومس و تولید، تراکم بالای چرا (چرای بیش از حد)، کاهش کیفیت مراتع (از بین رفتن مراتع خوب) و توسعه اراضی زیر کشت مهم ترین عوامل در بیابانی شدن اراضی ایران می باشند.
شبیه سازی فرسایش و رسوب ناشی از زمین لغزش ها با استفاده از مدلGeoWEPP (مطالعه موردی: حوضه گرمچای میانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسایش آبی و زمین لغزش ها، هر دو از منابع اصلی تولید رسوب در حوضه های آبخیز هستند، ولی تا کنون مدل جامعی برای تعیین سهم حرکات توده ای در بار رسوبی حوضه هایی که در آن زمین لغزش های زیادی اتفاق افتاده، ارائه نشده است. پژوهش پیش رو با این فرض انجام گرفته است که عوامل مؤثر در فرسایش پذیری و افزایش بار رسوبی حوضه ها، تأثیر مشابهی در ایجاد و تشدید حرکات توده ای زمین داشته و توان تولید رسوب در دامنه های ناپایدار همبستگی معناداری با سطوح گسیختگی دارد. با توجه به اینکه همیشه تمامی مواد جابه جا شده لغزشی، امکان انتقال به داخل شبکه زهکشی را نداشته و در اغلب موارد، بخشی از آن در سطح دامنه ها همچنان باقی خواهند ماند. در این پژوهش، از مدل فرایندی WEPPدر محیط نرم افزاری ArcGIS با عنوان GeoWEPP، برای شبیه سازی مقادیر رسوب و ته نشست متأثر از وقوع زمین لغزش ها در حوضه گرمچای میانه استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بار رسوبی سطوح ناپایدار دامنه ای در ارتباط با مورفولوژی دامنه و مدیریت حاکم برآن در قالب کاربری زمین و اقلیم منطقه متغیر بوده و مدل یاد شده به خوبی قادر به شبیه سازی مقادیر رسوب و ته نشست در ارتباط با عوامل تأثیرگذار برآن بوده است. قابلیت مدل یادشده در این زمینه، پیش از این در مطالعات مشابه دیگری ثابت شده است. از آنجاکه در حوضه آبخیز گرمچای اطلاعات رسوب اندازه گیری شده موجود نبود، لذا نتایج شبیه سازی مدل فقط از طریق انطباق مناطق بحرانی رسوب با سطوح لغزشی مشاهده ای، به صورت کیفی ارزیابی شده است. رابطه بین مناطق لغزشی با بار رسوبی، از طریق ارائه مدل رگرسیونی دو متغیره بررسی شد. نتایج آن وجود رابطه معناداری با ضریب تبیین 71/0 درصد را نشان داد که این رقم معیار مناسبی از موفقیت مدل یاد شده است و نشان می دهد که می توان از این مدل در برآورد بار رسوبی مناطق لغزشی حوضه های فاقد آمار رسوب استفاده کرد.
کاربرد مدلهای تاپسیس و فازی در پهنه بندی خطر حرکات ریزشی (مطالعه موردی شهرستان ماکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریزش سنگ نوع رایجی از زمین لغزشها در دامنه مناطق کوهستانی هستند که به دلیل ناگهانی بودن سبب خسارت جانی و مالی می شوند بنابراین لازم است آنها شناسایی و از لحاظ میزان خطر با روشهای مناسب پهنه بندی شوند. هدف از انجام این پژوهش پهنه بندی خطر ریزش در شهرستان ماکو با استفاده از مدلهای فازی و تاپسیس، مقایسه و معرفی مناسب ترین مدل با کمک داده های میدانی در شناسایی این پهنه ها میباشد. بنابراین ده پارامتر نظیر اختلاف دما، بارش، یخبندان، ارتفاع، شیب، زمین شناسی، پوشش زمین، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده و داده های میدانی جهت تجزیه و تحلیل ریزشهای منطقه مورد استفاده قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان می دهد که مدل گامای 9/0 مناسب ترین پهنه بندی را از حرکات ریزش ارائه می دهد. بر اساس نقشه بدست آمده بوسیله این مدل سطوح با پتانسیل بالای حرکات دامنه ای دارای شیبی بیش از 30 درصد و ارتفاع حدود 1300 تا 1600 متر می باشند و اغلب از سنگ آهک تشکیل گردیده اند، و در مجموع حدود 28 درصدمحدوده را شامل می شوند.
بررسی تغییرات مورفومتری تپه ماسه ای با استفاده از تکنیک سنجش از دور (مطالعه موردی: جنوب شرقی عشق آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی پویایی و تغییر پذیری عوارض ژئومورفولوژیکی زمین به ویژه در مناطق خشک و بیابانی که به طور عمده از عوارض ماسه ای پوشیده شده است، به دلیل تاثیر منفی ماسه های متحرک در زندگی مردم، اهمیت ویژه ای دارد. از طرف دیگر تصاویر ماهواره ای و تکنیک های سنجش از دور، امروزه به دلیل هزینه و زمان کم تر مورد نیاز، هم پوشانی با تصاویر قبلی و همچنین ارائه قدرت تفکیک مکانی بالا و امکان بررسی تغییرات زمانی، کاربرد گسترده ای در روند-یابی این تغییرات پیدا کرده است. از آنجا که تپه های ماسه ای بخش عمده ای از عوارض ژئومورفولوژیکی در مناطق بیابانی می باشند، لذا در این مطالعه تغییرات مورفومتری تپه ماسه ای جنوب شرقی شهر عشق آباد، در فاصله زمانی 12 ساله از سال 2000 تا 2012 میلادی و با استفاده از تصاویر سنجنده ETM+ماهواره ی لندست 7 مورد بررسی قرار گرفت. تصاویر ماهواره ای پس از تصحیحات هندسی، به سه روش نظارت شده با بیشترین شباهت، نظارت شده با کمترین فاصله از میانگین و روش نظارت نشده در نرم افزار ENVI مورد طبقه بندی قرار گرفتند. روش طبقه بندی نظارت شده با بیشترین شباهت، دقت بالاتری را در شناخت تپه ماسه ای مورد نظر نسبت به دو روش دیگر ارائه داد. تصاویر طبقه بندی شده به روش نظارت شده با بیشترین شباهت پس از برش به صورت رستری وارد نرم افزار Arc-GIS شد و پس از تبدیل فرمت رستری به پلیگون، مساحت و محیط تپه ماسه ای مورد مطالعه برای هر سال محاسبه گردید. نتایج نشان داد که طی 12 سال مورد مطالعه، مساحت و محیط تپه ماسه ای به ترتیب کاهشی برابر با 872/42 هکتار و 307/781 متر داشته است که علت اصلی آن مربوط به طرح های بیابان زدایی اجرا شده در قالب تاغ کاری درسال های گذشته و همچنین زادآوری طبیعی تاغ در روی تپه ماسه ای و نواحی اطراف آن بوده و اثرات مثبت طرح های بیولوژیکی بیابان زدایی را در تثبیت تپه ماسه ای نشان می دهد.
شناسایی مناطق بهمن خیز با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی G.I.S
حوزههای تخصصی:
کشور ایران به دلیل تنوع اقلیمی زیاد، همیشه در معرض خطرات طبیعی مختلفی بوده است .یکی از این بلایا، سقوط بهمن در مناطق برف خیز است که در جای خود، آسیب های قابل توجهی را بر پیکرة اقتصادی و اجتماعی کشور تحمیل کرده است . لذا تهیه ی نقشه های برای تعیین میزان خطرات بهمن در بخش های مختلف این منطقه از اهمیت به سزائی برخوردار است .در این مقاله با استفاده از نقشه های ارتفاع، جهت شیب، کاربری اراضی و ژئومورفولوژی و با در نظر گرفتن عوامل اقلیمی و بازدید میدانی گذرگاه های بهمن در قالب مدل AHP با توجه به درجه تأثیر آنها وزندهی گردیده و ضمن ترکیب این لایه ها با هم نقشه میزان وقوع بهمن در هر کدام از بخش های این حوزه آبخیز تعیین گردید که خود نشان دهنده قابلیت بالای سامانه اطلاعات جغرافیایی در شناسایی گذرگاه های بهمن میباشد. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان داد که از هفده گذرگاه بهمن شناسایی شده در حوزه آبخیز سامان شش گذرگاه، جاده و مناطق مسکونی را تحت تأثیر قرار میدهند که دست اندرکاران بایستی تمهیدات لازم برای کنترل این گذرگاهها انجام دهند.
بررسی و رتبه بندی مناطق شهری از نظر مشارکت شهروندان در تفکیک از مبدأ زباله با استفاده از برنامه ریزی چندمعیاره: مطالعه موردی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله راهکارهایی که در بازیافت مواد مدنظر می باشد، اجرای طرحهای تفکیک زباله از مبدأ توسط خانوارها می باشد که اساس این گونه طرحها، بر مشارکت خانوارها استوار می باشد. هدف اصلی این مطالعه بررسی و ارزیابی مناطق مختلف شهری از نظر مشارکت خانوارها در تفکیک از مبدأ زباله در شهر مشهد و رتبه بندی آنها می باشد. آمار و اطلاعات مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه از حدود 603 خانوار شهر مشهد در سال 1388 بدست آمد. نتایج رتبه بندی مناطق که با استفاده از برنامه ریزی چندمعیاره و تکنیک برنامه ریزی توافقی صورت گرفت نشان می دهد که از نظر میزان مشارکت، مناطق با درجه توسعه یافتگی متوسط در رتبه اول، محروم در رتبه دوم و برخوردار در رتبه سوم قرار دارند. در انتها، با توجه به نتایج بدست آمده، طرحها و راهکارهایی اجرایی در خصوص افزایش مشارکت خانوارها ارائه شد.
مدل سازی مکان های مناسب دفن زباله با استفاده از روش های AHP، منطق فازی، شاخص همپوشانی وزنی و منطق بولین (مطالعه موردی شهراردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر اردبیل که در شرق منطقه آذربایجان واقع شده است، بهعنوان سومین شهر پرجمعیت آذربایجان از دیرباز یکی از کانونهای عمده جمعیتی بوده و از سال 1372 به عنوان مرکز استان اردبیل شناخته شده است، تعدادی شهرک صنعتی در اطراف آن احداث شده است و همچنین رشد روزافزون جمعیت در این شهر، بیشک باعث تولید مواد زائد زیادی شده است. هدف نخست در تحقیق حاضر که برگرفته از طرح پژوهشی یک ساله است، شناسایی مکان مناسب جهت دفن زباله در شهرستان اردبیل میباشد. برای نیل به این هدف از روشهای همپوشانی وزنی، تحلیل سلسلهمراتبی (AHP)، منطق فازی و منطق بولین استفاده شده است. هدف دوم این پژوهش مقایسه روشهای فوق و شناخت روش مناسب جهت مکانیابی دفن زبالههای جامد شهر اردبیل میباشد. برای جمعآوری دادههای مورد نیاز، از نقشههای زمینشناسی، توپوگرافی، هیدرولوژی، کاربری اراضی، عناصر اقلیمی موثر در محل دفن زباله و همچنین تیپ اراضی بهره گرفته شد. دادههای مورد نیاز برای مکانیابی دفن زباله در نرم افزارهای IDRISI و ArcGIS9/3 پردازش شده و در نهایت نقشه نهایی ترسیم گردید. نتایج مکانیابی برای دفن زبالههای شهر اردبیل زمینی به مساحت 45 هکتار است که در 17 کیلومتری شمال شهر اردبیل (سمت چپ جاده اردبیل ـ مغان) قرار دارد. مشاهدات میدانی نیز موید مناسب بودن منطقه فوق برای دفن زباله میباشد. همچنین نتایج حاکی از کاربرد موثر روشهای AHP، شاخص همپوشانی وزنی و منطق فازی است که به ترتیب بیشترین تناسب را برای مکانیابی دفن زباله در شهر اردبیل دارا میباشند. در این بین روش بولین با ارائه مکانیابی نادرست، جزو روشهای نامناسب محسوب میشود.
مدلسازی سطح مورد نیاز محصولات کشاورزی با استفاده از روش برنامه ریزی چند هدفه و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مراحل مهم برنامه ریزی فضایی، تعیین مساحت موردنیاز (تقاضا) کاربری های مختلف می باشد. در این خصوص معمولا تقسیمات سیاسی و مدیریتی به عنوان واحد تقاضا مورد توجه قرار گرفته و مساحت موردنیاز هر واحد با استفاده از روش های رگرسیون آماری، مدلهای اجتماعی- اقتصادی و یا برنامه ریزی چند هدفه، محاسبه می شود. در این تحقیق ابتدا با لحاظ نمودن تقسیمات سیاسی و مدیریتی و همچنین قابلیت ها و پتانسیل محدوده مورد مطالعه، واحدهای همگن مدیریتی – محیطی به عنوان واحدهای تقاضای کوچکتر تعریف شد. سپس تقاضای محصولات کشاورزی با استفاده از روش برنامهریزی چند هدفه که شامل دو هدف، پنج محدودیت و بیست و دو متغیر می باشد، محاسبه شد. مدل توسعه داده شده با استفاده از نرم افزارهای GAMS 23.7 و ArcGIS 10، برای برآورد تقاضای محصولات کشاورزی بخشی از استان اصفهان در سال 1394 پیاده سازی شد. به منظور ارزیابی واحد تقاضا، در این تحقیق، واحدهای همگن مدیریتی – محیطی به عنوان یک نوع واحد تقاضای ریزدانه با دو واحد تقاضای درشت دانه شامل دهستان و محدوده جغرافیایی تحت پوشش نقاط جمعیتی مقایسه گردید. نتایج حاصل شده دلالت بر اولویت بالاتر واحد تقاضای ریزدانه داشته و مبین آن است که به منظور تدقیق میزان تقاضای کاربری ها نیاز است تا با مدنظر قرار دادن قابلیت ها و پتانسیل محدوده مورد مطالعه، از واحدهای تقاضای ریزدانه در تعیین میزان تقاضای کاربری استفاده شود.
طراحی نواحی ترافیکی با استفاده از توسعه مکانی الگوریتم k-means(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نواحی ترافیکی که برای نمایش مکان های تولید و جذب سفر به کار گرفته می شوند در بسیاری از برنامه ریزی های حمل ونقل کاربرد گسترده ای دارند. از آنجا که نحوة تعیین این نواحی روی نتایج حاصل از تحلیل و مدل سازی های حمل ونقل تأثیر فراوانی دارد، طراحی مناسب آن بسیار مهم است. در این مقاله با استفاده از سامانه اطلاعات مکانی روشی کارآمد برای طراحی مناسب این نواحی ارائه شده است. با استفاده از روش ارائه شده می توان معیارهای مختلفی را برای ایجاد نواحی ترافیکی همگن در نظر گرفت و تعداد و اندازه شان را کنترل کرد. در روش پیشنهادی این مقاله از تکنیک k-means برای خوشه بندی واحدهای مکانی پایه و ایجاد نواحی ترافیکی همگن استفاده شده است. برای جلوگیری از ایجاد فضای خالی و همپوشانی میان نواحی و نیز ممانعت از تشکیل نواحی با اندازه های خیلی بزرگ یا کوچک، قیدهایی به تکنیک k-means افزوده شده است. اما ایجاد نواحی همگن بدون درنظرگرفتن فشردگی شکل هندسی، سبب پیچیدگی شکل هندسی نواحی می گردد. به منظور برطرف ساختن این مشکل یک الگوریتم هندسی برای ایجاد نواحی با شکل هندسی فشرده شرح و بسط داده شده است. در نهایت از روش پیشنهادی برای طراحی مجدد نواحی ترافیکی شهر تهران و مقایسة نتایج آن با نواحی ترافیکی موجود استفاده شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که نواحی طراحی شده در این مقاله بسیار همگن تر از نواحی موجود است. اگرچه با اعمال الگوریتم فشردگی شکل هندسی، از میزان همگنی نواحی ایجادشده کاسته می شود، اما باز هم از نواحی موجود همگن ترند.
بررسی تطبیقی شاخص های توسعه پایدار اجتماعی کلانشهر تهران مطالعه موردی؛ منطقه 6 و10(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بعد اجتماعی رویکرد توسعه پایدارشهری با تکیه بر اصل عدالت اجتماعی و برابر ی درون نسلی، ابزار مفیدی درخدمت انسجام شهری میباشد، به همبن دلیل طرح مبحث توسعه پایدار اجتماعی در کلانشهر تهران از اهمیت ویژه ای برخوردار است. چراکه کلانشهر تهران امروزه به منظور حفظ و ارتقای کیفیت زندگی شهروندانش باچالشهای جدی مواجه می باشد. هدف از این پژوهش بررسی تطبیقی ابعاد اجتماعی مبتنی بر رویکرد توسعه پایدارشهری کلانشهر تهران در2منطقه 6و10 است. این تحقیق مبتنی بر روش توصیفی- پیمایشی بوده که روش گردآوری اطلاعات بوسیله پرسشنامه می باشد، تعداد پاسخگویان براساس نمونهگیری طبقه بندی شده در دو منطقه (6و10)365 نفر میباشد. یافتههای تحقیق بر اساس تحلیلهای آماری (آزمونF) نشان میدهد، وضعیت عواملی از جمله: مشارکت شهروندی شهروندان، نحوه عملکرد اجرایی مدیریت شهری، میزان دسترسی به منابع و امکانات شهری وکیفیت محیط زندگی در منطقه 6 پایدارتر از منطقه10می باشد و این عوامل موجب اختلاف و تفاوت دو منطقه 6 و10از منظر توسعه پایدار اجتماعی می باشد.
تحلیل فضایی و سطح بندی شاخص های اشتغال در استان های کشور (با به کارگیری تحلیل عاملی و خوشه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فزونی جمعیت جوان و افزایش نرخ بیکاری سبب شده است موضوع اشتغال و شاخص های مربوط به آن یکی از چالش های جدی و بحث انگیز کشور باشد. در تحقیق پیرامون اشتغال در گسترة استان های کشور، متغیرها و مؤلفه های گوناگونی دخالت دارند و به نظر می رسد نبود توازن در توزیع این متغیرها نابرابری های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را در بین استان ها به دنبال داشته است. هدف اصلی این پ ژوهش توصیفی- تحلیلی، روشن شدن بخشی از نابرابری اجتماعی اقتصادی در زمینة اشتغال، به منظور توزیع عادلانه امکانات در استان های کشور است. در این نوشتار، بر اساس نتایج عمومی نفوس و مسکن سال 1385 کشور، 55 متغیر نرمال شده به کار گرفته شد. این متغیرها با روش تحلیل عاملی به 10 عامل کاهش یافت و به طور ترکیبی در مؤلفه های معنی دار قرار داده شد. سپس، استان های کشور با مدل تحلیل خوشه ای به 4 طبقه همگن تقسیم شدند. نتیجة تحقیق نشان داد عدم تعادل های شدیدی در سطح کشور وجود دارد، به طوری که استان های تهران و قم بهترین شرایط را از لحاظ شاخص های اشتغال داشته و در سطح اول، یعنی بسیار برخوردار می باشند و استان خراسان جنوبی در ردیف آخر و سطح چهارم، یعنی محروم قرار می گیرد.
تحلیل مکان یابی جایگاه های سوخت CNG در شهر مشهد با استفاده از مدل AHP در GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وقوع انقلاب صنعتی، شهرها به طور ناموزون شروع به توسعه یافتند، فضاهای باز شهری ناپدید شدند، مسائل حادّ بهداشتی، آموزشی، مسکن و اشتغال در شهرهای پرجمعیت به وجود آمد و تعادل در روابط اجتماعی و انسانی بین ساکنان شهری به هم خورد. با افزایش جمعیت شهرها، بحث توزیع فضایی مناسب خدمات شهری دارای اهمیت زیادی شد. با افزایش استفاده از وسایل نقلیه و موتوری، بحث مکان یابی جایگاه-های سوخت رسانی به این وسایل نقلیه در شهرها مورد توجه قرار گرفت. پراکنش نامناسب مکانی جایگاه های سوخت گاز طبیعی در شهرها از جمله مشکلاتی است که ذهن بسیاری از محققان مسائل شهری را به خود مشغول نموده است. موقعیت مکانی نیز از مهم ترین عوامل مؤثر در موقعیت یک جایگاه سوخت محسوب می شود و منجر به کسب درآمد بیشتر برای آن ها و ارائة خدمات مناسب تر برای استفاده کنندگان با حدأقل هزینه های ممکن می شود. هدف کلی این تحقیق شناخت و ارزیابی وضع موجود توزیع مراکز جایگاه های سوخت رسانی و ارزیابی مکان یابی این جایگاه ها در سطح شهر مشهد با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی در راستای توزیع عادلانه خدمات و ارتقاء رفاه جامعه و شهروندان می باشد. بنابراین در این پژوهش به بررسی تمامی ایستگاه های گاز طبیعی از لحاظ وضعیت مکان یابی بر اساس چهار شاخص مطلوبیت، سازگاری، ظرفیت و دسترسی در مدل AHP با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) پرداختـه شـده است.
سنجش سازگاری کاربری اراضی براساس مدل GIS_AHPدر محله عنصری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دربرنامه ریزی شهری تحلیل چگونگی قرارگیری کاربری های مختلف در کنار هم اهمیت اساسی دارد .تأثیرات مثبت و منفی که کاربری های مجاور بر روی هم دارند، باعث سازگاری یا ناسازگاری آن ها در کنار یکدیگر می شود، که ممکن است در مواقعی باعث پایین آمدن سطح کیفیت زندگی وکاهش کارآیی کاربری های مختلف گردد. در محلة عنصری مشهد تقابل شهر زائر وشهر مجاور باعث تغییرات در کاربری اراضی، به خصوص در دو دهة گذشته شده است. شناسایی تغییرات و ارزیابی نوع سازگاری آن ها در جهت هدایت برنامه ریزی این محله به سوی توسعة پایدار، هدف این پژوهش می باشد. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی– تحلیلی و از شاخة میدانی می باشد، به طوری که تغییرات کاربری اراضی محلة عنصری به صورت میدانی برداشت شده، سپس با استفاده از مدل تلفیقی ماتریس سازگاری وAHP به ارزیابی نحوه سازگاری اراضی وضع موجود در قالب نقشه های GIS پرداخته ونقشه نهایی خروجی این مدل ارائه شده است. در نهایت نتایج حاصل، نشان از تغییرات گسترده کاربری مسکونی به سایر کاربری ها از جمله اقامتی ومذهبی دارد. همچنین عدم سازگاری اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی کاربری های ایجاد شده با سایر کاربری های مسکونی محله مشهود است.
تحلیل تناسب اراضی (LSA) برای توسعه شهری در محدوده مجموعه شهری تبریز با استفاده از روش تحلیل فرایند سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موارد مهم و پیچیده برای برنامهریزان شهری تصمیم گیری در مورد مکانهای مناسب جهت گسترش آتی شهرها و تعیین اراضی مناسب توسعه میباشد. پیچیدگی و فراوانی عوامل مؤثر در تعیین مطلوبیت اراضی برای توسعه شهری لزوم به کارگیری فناوریهایی برای مدیریت بهینه و جلوگیری از رشد پراکنده شهری را میطللبد. هدف اصلی مقاله حاضر تشخیص و تعیین مکانهای مناسب جهت گسترش آتی فضاهای سکونت و فعالیت در محدوده مجموعه شهری تبریز است. بدین منظور از روشهای ارزیابی چند معیاره مبتنی بر تحلیل سلسله مراتبی برای تولید و تجزیه و تحلیل نقشهها و لایههای مختلف کاربری اراضی استفاده شده است. طی این فرآیند ابتدا شاخصهای طبیعی و انسانی مورد نیاز و تأثیرگذار در قالب 12 شاخص شناسایی، تهیه و مورد استفاده قرار گرفتهاند و در نهایت نقشه نهایی اراضی مناسب توسعه بر اساس مدل AHP تولید شده است. بر اساس یافتههای تحقیق، از کل مساحت 8/272761 هکتاری محدوده مورد مطالعه حدود 41 درصد اراضی مناسب و نسبتاً مناسب برای توسعه و 37/31 درصد، اراضی نامناسب و نسبتاً نامناسب برای توسعه تشکیل میدهند . همچنین از نظر توزیع مکانی اراضی مناسب توسعه بیشتر در قسمتهای مرکزی به طرف جنوب و اراضی نامطلوب در قسمتهای شرق و شمال به طرف شمال غرب قرار گرفتهاند.
بررسی اولویت های برنامه ریزی و آمایش مناطق مرزی در استان آذربایجان شرقی با به کارگیری مدل تحلیل شبکه (ANP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیامد فضایی آمایش، تعامل میان انسان و فعالیت هایش در فضا، و به طور کلی چیدمان منطقی از استقرار جمعیت و فعالیت در پهنة سرزمین است و نقش آن در برنامه ریزی های دیگر به نحوی است که تمام برنامه های توسعة اجتماعی و اقتصادی در سطوح مختلف جغرافیایی متأثر از آن است. لذا، آمایش فضایی شهرهای مرزی به عنوان نقاط راهبردی و امنیتی، مقوله ای مهم محسوب می شود. هدف این پژوهش، تعیین رویکردها و برنامه های توسعه در آمایش شهرهای مناطق مرزی استان آذربایجان شرقی است. تحقیق حاضر با تکیه بر روشANP و با ارائة رویکرد تصمیم گیری چندمعیاره، ضمن شناسایی و رتبه بندی زیرشاخص های برنامه های توسعة آمایش مناطق مرزی، برنامه های آمایشی را اولویت بندی می کند. جهت تعیین اولویت های اجرایی برنامه ریزی فضایی آمایش در دو سطح معیارها (4 معیار اصلی) و زیرمعیارها (9 زیرمعیار با 30 شاخص) با توجه به شرایط محیطی و منطقه ای شهرهای مرزی آذربایجان شرقی انتخاب شد. پس از محاسبه تحلیل شبکه ای، از میان رویکردهای توسعة آمایشی این استان رویکرد توسعة اقتصادی با زیرمعیارهای تأسیسات و تجهیزات زیربنایی، درمانی، حمل و نقل و ارتباطات، فعالیت های اقتصادی و محیط زیست در اولویت نخست، توسعة روابط دیپلماتیک و امنیت ملی در اولویت دوم، و رویکرد توسعة فرهنگی و اجتماعی در رتبه های بعدی قرار گرفتند.
آشکارسازی تغییرات کاربری/پوشش اراضی با پردازش شئ گرای تصاویر ماهواره ای (مطالعه موردی: شهرستان تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول زمان، الگوهای پوشش زمین و به تبع آن کاربری اراضی دچار تغییر و دگرگونی اساسی مـیشوند. اصولاً برای استفاده بهینه از قابـلیت های منابع طبیعی، کسب اطـلاعات دقیق از پتانسیلهای کاربری اراضی امری ضروری است. امروزه، فنآوری سنجش از راه دور به عنوان یک راهکار ارزشمند در جهت شناسایی منابع طبیعی، بهویژه در روند تهیه نقشههای کاربری اراضی، در مناطق مختلف جهان به صورت علمی مورد استناد قرار میگیرد. بر این اساس، برای بررسی تغییرات کاربری اراضی شهرستان تبریز طی سال های 2010، 2007، 2001، 1989، تـصاویر ماهوارهایTM1989, ETM2001+2010, IRS1989 پردازش شد و با تکنیک شئ گرا طبقه بندی گردید. سپس در محیط GIS به روش مقایسه پس از طبقه بندی، تغییرات طی این دوره زمانی نمایش داده شـد. نتایج حاصله نشان مـیدهد که میزان تـغییرات طی دوره های زمانی 2010-1989، 2010-2007، 2007-2001، 2001-1989، به ترتیب 80/60، 30/66، 80/56، 40/56 درصـد میباشد، بهطوری که کاربری پوشش گیاهی و سطوح آبی بیشترین میزان کاهش را داشته است. در این میان بیشترین تبدیل کاربری، در اراضی ساخته شده اتفاق افتاده است.
تحلیل شرایط سینوپتیک رخداد سیل در بارش های سنگین (شهرستان کوهرنگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون شک سیلاب یک بلای طبیعی شناخته شده است. تحلیل جامع از شرایط سینوپتیکی که موجب جریان روان آب با حجم بالا می گردد شرایط را برای شناسایی مناطق با ریسک سیل بالا مناسب تر می سازد. هدف از این تحقیق مطالعه و بررسی بارش سنگین و در پی آن احتمال رویداد سیل در منطقه چهارمحال بختیاری و به صورت موردی کوهرنگ می باشد. بارش 20 بهمن سال 1384 با 157.4 میلی متر به عنوان نمونه ایی از بارش های سنگین منطقه انتخاب و نقشه های سینوپتیک از تراز سطح زمین تا تراز 500 هکتوپاسکال و نقشه های روان آب سطحی برای نمایش حداکثر دبی، ترسیم و تفسیر گردید. در این روز مرکز کم فشاری بر روی کشور یونان شکل گرفته و با عمیق شدن تا عرض های 25 درجه کم فشار حرارتی واقع بر روی سودان و عربستان را تبدیل به کم فشار دینامیکی کرده و تا غرب کشور گسترش یافته است. براساس نقشه های فشار سطح زمین، ارتفاعی تا تراز 500 هکتوپاسکال و وزش رطوبت چنین برمی آید که، ناپایداری شدید از سطح زمین تا تراز 500 هکتوپاسکال باعث صعود شدید و بارش سنگین شده است. رطوبت مورد نیاز برای این بارش از آب های دریای مدیترانه، سرخ و خلیج فارس تأمین گردید. با توجه به موقعیت کوهستانی منطقه مورد مطالعه، این بارش سبب جریان روان آب با شدت فراوان و شکل گیری دبی 5.7 متر مکعب در ثانیه در زمانی کمتر از 6 ساعت گردید.
مکانیابی سایت های اسکان موقت با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP)؛ مطالعه موردی منطقه 16 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسکان موقت به عنوان یکی از متداولترین شـیوههای تأمین مسکن افـراد بیخانمان به حساب میآید که در چرخه تأمین سرپناه پس از سانحه، بلافاصله پس از تأمین سرپناه اضطراری و پیش از عملیات بازسازی مطرح میگردد. این شیوه از سکونت گرچه در یک برهه زمانی خاص مطرح شده و با گذر زمان کارکرد اصلی خود را از دست میدهد، اما فرآیند مکانگزینی آن بسیار حایز اهمیت میباشد. این مقاله که با هدف مکانیابی سایتهای اسکان موقت در منطقه 16 تهران تدوین گردیده است در ابتدا با بررسی و مطالعه ادبیات مسکن و سکونتگاه موقت، 24 شاخص تأثیرگذار بر مکانیابی سایتهای اسکان موقت را شناسایی نموده و ضرایب اهمیت هر یک از این 24 شاخص را با بهرهگیری از فرآیند تحلیل سلسلهمراتبی فازی (FAHP) مورد سنجش قرار داده است. و سپس از طریق همپوشانی لایههای اطلاعاتی (Overlay) و اعمال این ضرایب در محیط نرمافزار GIS مرجحترین مکانها را متناسب با هدف، شناسایی نموده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که از میان شاخصهای مطالعه شده؛ 5 شاخص مالکیت، مدت زمان بهرهبرداری از فضا به عنوان اسکان موقت، دسترسی به شریانهای اصلی، دسترسی به شبکه گاز و کاربری وضع موجود بیشترین و 3 شاخص میزان مجاورت با حریم معابر و محورهای ارتباطی، دوری از آلایندههای صوتی و مراکز جمعآوری زباله کمترین میزان اهمیت را در فرآیند گزینش مکان برای سکونتدهی افراد بیخانمان در حوزه تصمیمگیری از منظر برنامهریزان به خود اختصاص میدهند، در ضمن باتوجه به روش و شاخصهای گزینش شده، دو بوستان بعثت و بهمن مناسبترین مکان برای استقرار سایتهای اسکان موقت شناسایی گردیدهاند.
ارزیابی گردشگری روستایی با استفاده از مدلSWOT مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرستان مراغه که در جنوبشرقی استان آذربایجانشرقی قرار دارد از پتانسیلهای بالایی در زمینه گردشگری روستایی برخوردار است. توسعه گردشگری روستایی میتواند زمینه مناسبی برای کاهش مهاجرت، ایجاد اشتغال، افزایش درآمد، بهبود زیرساختها و حفظ محیط زیست روستاهای منطقه مورد مطالعه (بخش مرکزی) ایجاد کند. از اینرو پژوهش حاضر سعی دارد ضمن معرفی کوتاه جاذبههای گردشگری روستایی، موانع و چالشهای گردشگری روستایی در بخش مرکزی شهرستان مراغه را با استفاده از مدل SWOT مشخص نموده و استراتژیهای مناسب را در زمینه توسعه گردشگری روستایی ارائه کند. این پژوهش از نظر روش تحقیق، میدانی، توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی است برای جمع آوری دادهها از پرسشنامه استفاده شد و حجم نمونه هم با استفاده از روش کوکران تعیین شد. تحلیل دادههای جمعآوری شده با استفاده از روشهای آماری چند متغیره و با بهرهگیری از نرمافزار SPSS و Maple صورت گرفت و تهیه نقشههای پایه مورد نیاز در محیط GIS انجام شدند. نتیجه این پژوهش نشان میدهد که مهمترین نقطه قوت جاذبههای گردشگری روستاهای بخش مرکزی مراغه، وجود جاذبههای طبیعی با مجموع وزن 1105 و میانگین 42/4 میباشد و عدم وجود امکانات اقامتی، رفاهی، بهداشتی و ورزشی در مناطق گردشگری روستایی با مجموع وزن 1103 و میانگین 41/4 مهمترین نقطه ضعف جاذبههای گردشگری روستاهای این منطقه است که نیازمند برنامهریزی مناسب و افزایش امکانات و خدمات رفاهی و تفریحی میباشد. حمایت مسئولان دولتی از توسعه گردشگری روستایی با رویکرد اشتغالزایی از جمله فرصتها و افزایش تخلفات اجتماعی و بزهکاری با ورود گردشگران به نواحی گردشگری روستایی از مهمترین تهدیدهای جاذبههای گردشگری روستایی در بخش مرکزی شهرستان مراغه هستند.