فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۴۱ تا ۲٬۳۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳
47-56
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل فضایی نحوه برخورداری شهرستانهای استان اصفهان از شاخصهای فناوری اطلاعات و ارتباطات تدوین یافته است. نوع تحقیق با توجه به هدف؛ کاربردی- توسعهای و از نظر ماهیت و روش از نوع توصیفی، کمی و تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را 23 شهرستان استان اصفهان تشکیل میدهند. اطلاعات موردنیاز از سالنامه آماری و نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1390 به دست آمده است که از میان متغیرهای فناوری اطلاعات و ارتباطات، 20 شاخص انتخابی استخراج و با بهرهگیری از مدلهای ک می تاپسیس به عنوان یک روش تصمیمگیری چند شاخصه، ضریب پراکندگی و ... به رتبهبندی و تعیین میزان اختلاف و نابرابری شهرستانها از لحاظ شاخصهای فناوری اطلاعات و ارتباطات پرداخته شده است. سپس با توجه به امتیاز حاصل از تاپسیس، شهرستانهای استان در پنج گروه (بسیار برخوردار- برخوردار- نیمه برخوردار- محروم و بسیار محروم) سطح بندی و جایگاه هر یک در میزان برخورداری از شاخصهای مذکور مشخص گردیده است. یافتههای پژوهش نشاندهنده آن است که شهرستانهای استان اصفهان در برخورداری از شاخصهای فناوری اطلاعات و ارتباطات برابر نیستند و تفاوت آشکاری در میزان درجه برخورداری 30 درصد در سطح / دیده میشود. از مجموع 23 شهرستان ب ه جز شهرستان اصفهان که در سطح بسیار برخوردار قرار دارد 43 17 درصد در سطح بسیار محروم قرار دارند و نهایتاً با در نظر / 13 درصد محروم و 39 / 34 درصد نیمه برخوردار، 04 / برخوردار، 78 گرفتن گروه سطح بندی و جایگاه شهرستانها به منظور کاهش نابرابریهای فضایی و ایجاد تعادل ناحیهای در توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات، شهرستانهای استان اولویتبندی شدهاند.
تلفیق چارچوب های کمی و کیفی در ارزیابی تغییرات کاربری اراضی، گامی به سوی توسعه پایدار (منطقه مورد مطالعه: نوار ساحلی مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴
35-54
حوزههای تخصصی:
روند توسعه در نوار ساحلی استان مازندران طی دهه های گذشته موجب تخریب اراضی با ارزش طبیعی و آلودگی فزاینده دریای مازندران شده است. بنابر اصول شهرسازی و بر مبنای رویکرد توسعه پایدار برای دستیابی به جامعه ای زیستپذیر نیاز است تا اقداماتی جهت جلوگیری از تخریب فزاینده اراضی طبیعی انجام شود. بدین ترتیب پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد توسعه پایدار در تلاش است تا از روند تخریب اراضی با ارزش طبیعی در پی توسعه منطقه نوار ساحلی استان مازندران بکاهد. بر مبنای اهمیت و ارزش محیطی این اراضی و جهت جلوگیری و کاهش تخریبات اراضی طبیعی نیاز است تا با استفاده از مدل سازی و پیش بینی تحولات توسعه آتی این محدوده به برنامه ریزی با رویکرد حفاظت اکولوژیک پرداخت. بدین ترتیب هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی تغییرات کاربری اراضی در سال 1420 است و دستیابی به این امر که تحولات توسعه در چشم انداز طبیعی چه تأثیری می گذارد. پس از پیش بینی تغییرات کاربری اراضی، نیاز است تا با استفاده از ابزاری همچون سناریوسازی به انتخاب وضعیت مطلوبی پرداخت ک ه کمتری ن خط ر و تهدی د را ب ر محیط طبیعی وار د سازد . لذا ب ا استفاد ه ا ز مد ل چشم انداز منتخب جغرافیایی به تجزیه وتحلیل توسعه شهری و تغییرات کاربری اراضی پرداخته می شود. پس از مدل سازی به این نتیجه رسیده شد که سناریوی منتخب به واسطه ارتباط مراکز شهری و روستایی می تواند زمینه ساز شکل گیری شبکه ای از مراکز باشد که به واسطه ارتباط و تعاملات قوی به انسجام اقتصادی محدوده کمک کنند. در این سناریو ساخت وساز تحت نظر مدیریت شهری و محلی است تا بتوان روند سوداگری اراضی را کاهش داد.
خودسازماندهی شهری در عمل: شناسایی الگویی برای درک اقدامات جمعی در محلات شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات نشان می دهد، مفهوم خودسازماندهی شهری می تواند راهی را برای تحقق مشارکت واقعی شهروندان پیش روی محققان قرار دهد. با وجود اهمیت این موضوع، به نظر می رسد خلأ شناختی عمده ای در این زمینه در کشور وجود دارد. با توجه به ماهیت زمینه گرای خودسازماندهی شهری، برای بهره گیری از این مفهوم در توسعه ی محلات کشور باید ابتدا شناختی از مفاهیم و عناصر خاص این پدیده در داخل انجام شود. هدف پژوهش حاضر شناسایی مفاهیم و مقولات خودسازماندهی شهری در محلات شهر سبزوار و بررسی چگونگی ارتباط بین این مفاهیم و مقولات می باشد. برای دستیابی به هدف مذکور در این پژوهش از روش نظریه ی داده بنیاد چندگانه استفاده شده است و طی فرآیندی رفت و برگشتی به مرور متون نظری موجود و مصاحبه با 18 نفر از کنشگران فرآیندهای خودسازماندهی شهری در سبزوار، مسئولان و متخصصان مسائل شهری پرداخته شد. طی فرآیند پژوهش 423 کد اولیه، 68 مفهوم و 22 مقوله شناسایی گردید. از میان مقولات بدست آمده جریان ثابت انرژی به عنوان مقوله ی محوری معرفی شده و الگوی پیشنهادی با تأکید بر شرایط علّی، زمینه ای، مداخله گر و راهبردها و پیامدها ترسیم و ارائه گردید. مطابق با یافته های پژوهش، جریان ارتباطات، تعاملات و تبادل ایده ها، تجربیات و اطلاعات در میان کنشگران مختلف فرآیندهای خودسازماندهی شهری اعم از شهروندان، افراد کلیدی و مسئولان نهادهای رسمی، اساس فرآیندهای خودسازماندهی شهری مبتنی بر جامعه را تشکیل می دهد. از این رو تلاش در جهت برقراری و افزایش جریان مذکور می تواند بسترهای لازم برای شکل گیری فرآیندهای خودسازماندهی شهری را فراهم آورد. برقراری و تداوم جریان اطلاعات و تبادل تجربیات در میان افراد سبب ایجاد علایق و منافع مشترک و نیز افزایش بینش و آگاهی شهروندان می گردد. به منظور دستیابی به اهداف مشترک شهروندان، مذاکرات و توافقاتی درون اجتماع محلی و بین افراد گروه خودسازمانده یا شهروندان دخیل در فرآیندهای خودسازماندهی و نیز مذاکرات و توافقاتی بیرون از اجتماع محلی و میان کنشگران محلی و نهادهای دولتی رخ می دهد. در خلال این مذاکرات، برنامه ها و پروژه های موردنیاز ساکنان تعریف شده و در نهایت، بودجه ی مورد نیاز از کانال های مختلف از قبیل آوردهی مردمی، بودجه های اختصاص یافته ی محلی و تبدیل پتانسیل های مختلف به یکدیگر تأمین می گردد. از سوی دیگر، ساختارها و چارچوب های قانونی تسهیل کننده و مکانیسم های مطلوب حاکمیتی و مدیریت شهری در سطوح کلان و محلی از قبیل وجود سیستم های مدیریت شهری چندسطحی و تدوین قوانین انعطاف پذیر و قابل تطبیق با شرایط محلی، بسترهایی هستند که اثرات مثبت و قابل توجهی در ایجاد و گسترش فرآیندهای خودسازماندهی شهری برجای می گذارند. مطابق با یافته های این پژوهش، فرآیندهای خودسازماندهی شهری، سبب ارتقاء ابعاد عملکردی، معنایی و زیست محیطی می گردد و دستاوردهای اقتصادی و مداخلات اجتماعی و رفتار محور را نیز به همراه دارد.
خوانش ترجیحات استفاده کنندگان در تجربه فضاهای عمومی تجاری شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
167 - 194
حوزههای تخصصی:
«محیط شهری» فضایی است مادی، با ابعاد اجتماعی و روان شناختی به منظور جریان یافتن زندگی روزمره و بستری برای تجارب متنوع. درعین حال، فضای عمومی به ما این امکان را می دهد که حضور مردم، تجربه و درک شود و شناخت دیدگاه ها را فراهم می کند. بررسی ترجیحات استفاده کنندگان از فضاهای شهری رویکردی درجهت دستیابی به تجارب شهری جمعی است؛ درحالی که مسئله پیشِ رو در جهان مدرن، جایگزین شدن تجربیات جمعی با تجربیات آنی در فضای شهری و بی توجهی به ترجیحات محیطی استفاده کنندگان فضایی است. هدف از این پژوهش، خوانش ترجیحات استفاده کنندگان فضاهای تجاری شهر اصفهان است و درپی پاسخگویی به این هدف، مقایسه ای تطبیقی بین ترجیحات استفاده کنندگان از فضاهای تجاری سنّتی و فضاهای تجاری نوظهور برمبنای نظریه تکاملی انجام گرفته است. روش این پژوهش در تبیین و تکمیل شاخص های بررسیِ تجربه و ترجیحات استفاده کنندگان، روش کِیفی بوده و رویکرد پدیدارشناسی تفسیری مد نظر است و با استفاده از تکنیک افتراق معنایی در پنج فضای شهری هم مقیاس (شهری-فراشهری) اصفهان با کارکرد تجاری (میدان نقش جهان، میدان امام علی، مجموعه سیتی سنتر، ارگ جهان نما، مجتمع پارک) ارزیابی شده است. در این پژوهش، سه بُعد اساسیِ تجربه در مدل ترجیحات مکان (بُعد منظر عینی، بُعد منظر ذهنی و بُعد منظر ارزیابانه) در نظر گرفته شده است که درنهایت می توان نتایج حاصل از بررسی شاخص های سه گانه ترجیحات شهروندان را در ابعاد تجربه مکان موردسنجش قرار داده و بر این مبنا فضا های شهری را در یک مقایسه تطبیقی بررسی کرد. جمع بندی صورت گرفته از یافته ها و مقایسه شاخص ها در هر فضا و در مقایسه با سایر فضاها نشان می دهد که از میان ابعاد مطرح شده، شاخص های مطرح در بُعد ارزیابانه فضا (ازجمله شاخص امنیت) منجر به ترجیح فضا می شود؛ هرچند شاخص های منظر ذهنی (ازجمله شاخص خوانایی) و شاخص منظر عینی (ازجمله شاخص وجود عناصر طبیعی و سبز) نیز لازمه ترجیح یک فضای شهری است.
تحلیل وضعیت فقر چندبعدی در جوامع روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقر همچنان یکی از چالش های اساسی بشر است که همچنان بیشتر چهره ای بیشتر روستایی دارد. اهمیت پرداختن به مسئله فقر و محرومیت به حدی است که سازمان ملل کاهش آن را به عنوان اولین هدف از اهداف توسعه پایدار قرار داده است. در حال حاضر رویکرد محققین و سیاست گذاران نسبت به پدیده فقر از حالت تک بعدی به چندبعدی تغییر کرده است. درنتیجه دیگر به فقر به عنوان یک مسئله صرفاً اقتصادی نگاه نشده بلکه برای آن ابعاد گوناگون از جمله آموزش، سلامت و رفاه نیز تصور شده است. لذا، شناخت و مقابله با فقر مستلزم درک جامع و نظام مند آن است. مطالعه حاضر با بهره گیری از مفهوم فقر چندبعدی، ضمن بومی سازی شاخص های سنجش ابعاد فقر، از سطح خانوار فراتر رفته و با هدف کمک به سیاست گذاری و برنامه ریزی در راستای کاهش فقر، این پدیده را در سطوح شهرستان، استان و کشور نیز مورد ارزیابی قرار داده است. برای این منظور از داده های سرشماری سال 1395 حدود 20 هزار خانوار روستایی استفاده شد. بر اساس یافته های این تحقیق شاخص فقر چندبعدی در ایران حدود 349/0 است که به ترتیب ابعاد آموزشی، سلامت و رفاه بیشترین سهم را در آن داشته اند. شاخص های شدت و گستردگی فقر نیز به ترتیب 558/0 و 628/0 بوده است. ماهیت فقر در ایران نه تنها از متغیرهای اقتصادی و اجتماعی، بلکه از عوامل مکانی و اقلیمی نیز متأثر است. درنتیجه، نظر به گستردگی و پیچیدگی روابط بین عوامل تأثیرگذار و متأثر از فقر هرگونه برنامه ریزی و سیاست گذاری برای آن نیازمند نگرشی جامع و نظام مند به پدیده فقر است.
نقش سرمایه اجتماعی در توسعه کالبدی سکونتگاههای روستایی مورد مطالعه سکونتگاههای روستایی شهرستان گرمسار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر توسعه کالبدی محله ای ساکن دهستان های شهرستان گرمسار و حوزه های نفوذ از توابع شهرستان گرمسار می باشد. نوع تحقیق کاربردی و روش توصیفی- تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق خانوارهای روستایی سکن در سکونتگاههای روستایی شهرستان گرمسار می باشد. این دهستان طبق سرشماری سال 1395 دارای 15231خانوارمی باشد، که تعداد375خانوار به عنوان نمونه جهت انجام تحقیق از طریق فرمول کوکران انتخاب شده است. و از پرسشنامه برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون tتک نمونه ای، همبستگی پیرسون استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد، بر اساس آزمون t نمونه ای در بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی، بعد انسجام اجتماعی با میانگین 4.15 دارای بالاترین میانگین بوده است . همچنین آزمون t تک نمونه ای نشان می دهد برای شاخص های توسعه کالبدی عدد مطلوبیت بیشتر از (3) و به صورت مثبت ارزیابی شده است. همچنین آزمون همبستگی پیرسون نشان که بین ابعاد.اعتماد، انسجام و توسعه پایدار در سطح 0.05 درصد رابطه مثبتی وجود دارد ولی بین بعد آگاهی اجتماعی ، و توسعه کالبدی هیچ رابطه ای وجود ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون حاکی از آن است که اثر اعتماد اجتماعی (149/0)، انسجام اجتماعی (033/0) و مشارکت اجتماعی(391/0) بر توسعه کالبدی مثبت و معنی دار می باشد.
تحلیل علّی عوامل مؤثر بر رکود دامداری سنتی در جوامع محلی (مورد مطالعه: مراتع قشلاقی ندوشن یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزش اقتصادی و اجتماعی مراتع از جنبه های مختلف و مدیریت مراتع در روستاها یکی از عوامل تداوم و بقای حرفه دامداری سنتی است. ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎ ﻫﺪف ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﻋﻮاﻣﻞ اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی و زیست محیطی مؤثر بر فعالیت های دامداران در جوامع روستایی ندوشن شهرستان اشکذر استان یزد اﻧﺠﺎم شده است. اﻳﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺑﻪ روش ﭘﻴﻤﺎﻳﺶ و با ابزار پرسشنامه اﻧﺠﺎم ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ، دامداران روستاهای واقع در سامان های عرفی مراتع ندوشن ﺑﻮدﻧﺪ. نتایج نشان داد که گویه مهاجرت روستاییان به شهر و خروج نیروی کار از روستا به عنوان اولین عامل تأثیرگذار با میانگین (87/7) و گویه گرایش نیروی کار جوان به مشاغل غیرکشاورزی به عنوان دومین عامل تأثیرگذار با میانگین (39/6)، در عامل اقتصادی نیز گویه بهره وری کمتر دامداری سنتی در مقایسه با سایر فعالیت های اقتصادی به ویژه در بخش های غیر کشاورزی به عنوان اولین عامل تأثیرگذار با میانگین (48/9) و گویه بالا بودن دستمزد چوپان و اجاره بهای مرتع به عنوان دومین عامل تأثیرگذار با میانگین (35/9) بود. در عامل مدیریتی گویه کمبود علوفه ناشی از چرای بیش از ظرفیت چرا به عنوان اولین عامل تأثیرگذار با میانگین (02/9) و گویه بی توجهی به بیمه روستائیان به عنوان دومین عامل تأثیرگذار با میانگین (43/8) و در عامل زیست محیطی گویه خشکسالی و کمبود علوفه به عنوان اولین عامل تأثیرگذار با میانگین (19/5) و گویه کمبود علوفه ناشی از تغییرات اقلیمی (سرمازدگی، گرمازدگی، آفات و امراض) به عنوان دومین عامل تأثیرگذار با میانگین (92/3) بود.
تحلیل تأثیر قالیبافی بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانوارهای روستایی شهرستان آق قلا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تولید فرش دستبافت یکی از فعالیت های مهم و یاریگر معیشت بسیاری از خانوارهای روستایی به شمار می رود. هدف پژوهش حاضر تحلیل تأثیر قالیبافی بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانوارهای روستایی شهرستان آق قلا است. پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و روش آن توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر پیمایش و جامعه آماری آن را خانوارهای ساکن در 10 روستای شهرستان آق قلا تشکیل می دهد که 367 خانوار دارای زنان شاغل در تولید فرش دستبافت به عنوان حجم نمونه با فرمول کوکران تعیین گردید. به منظور بررسی شاخص های اقتصادی و اجتماعی از 33 متغیر در قالب طیف لیکرت استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها مبتنی بر پرسشنامه محقق ساخته که روایی محتوایی آن توسط اساتید تأیید و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرهای اقتصادی 82 درصد و متغیرهای اجتماعی 91 درصد به دست آمده است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل همبستگی کای اسکوئر و مقایسه میانگین فریدمن و کروسکال والیس در محیط نرم افزاری SPSS و برای تهیه نقشه از نرم افزار ArcGis استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی در مؤلفه های موردبررسی نشان می دهد که رابطه معنادار در سطح اطمینان 99 درصدی بین سطح تحصیلات با متغیرهای اقتصادی و اجتماعی وجود دارد. همچنین نتایج آزمون کروسکال-والیس بیانگر عدم تفاوت خاص به جز افزایش پس انداز بین روستاهای موردمطالعه بوده و تأثیر تولید فرش دستبافت بر تمام روستاها یکسان است. مهم ترین چالش ها را می توان در غیرقابل پیش بینی بودن قیمت مواد اولیه، مشکلات مربوط به تأمین مالی، تولید و عرضه بعضاً تولیدات غیراستاندارد بیان نمود.
ارائه الگوی تحقق اقتصاد مقاومتی در مدیریت شهری با رویکرد دانش و فناوری(مطالعه موردی: منطقه14 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شرایط کنونی که کشور بدلیل تحریم، در برخی بخش ها با مشکلات و مسائل اقتصادی فراوانی روبه رو است گام برداشتن به سوی اقتصاد مقاومتی در حوزه شهری می تواند بستر مناسبی برای هزینه کرد صحیح و کاهش هزینه های شهری، پی بردن به ظرفیت های بالقوه شهر، استفاده بهینه و بموقع از فرصتهای موجود، استراتژیهای مدیریت شهری و استفاده از خلاقیت و نوآوری باشد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی و تبیین الگوی تحقق اقتصاد مقاومتی در مدیریت شهری با رویکرد اقتصاد درون زا می باشد. پژوهش حاضر از دید هدف، کاربردی است و از دیدگاه روش انجام پژوهش، توصیفی – تحلیلی محسوب می شود. در این پژوهش از طریق مطالعه اسنادی و به کمک روش دلفی و نظر خبرگان، الگویی ارائه شده است. تجزیه وتحلیل داده ها ابتدا با استفاده از آمار توصیفی انجام شد. الگوی ارائه شده دربرگیرنده ی یک بعد دانش و فناوری شامل 3 مولفه و 46 شاخص بود. سپس به منظور تحلیل آماری داده ها از روشهای تحلیل عاملی استفاده گردید و آزمون مدل تحقیق با روش معادلات ساختاری انجام شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که الگوی به دست آمده نقش اساسی در تحقق اقتصاد مقاومتی در مدیریت شهری از طریق نخبه گرایی، مدیریت دانش بنیان و آموزش بعنوان مولفه های بعد دانش و فناوری خواهد داشت.
شناسایی عوامل مؤثر بر کارآفرینی در نواحی روستایی شهرستان شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روستاها دارای قابلیت های اقتصادی فراوان بوده و بخش مهمی از توسعه یک کشور را بر عهده دارند. استقرار و بقای جامعه روستایی، بدون کار مولد و سودآور برای ساکنان غیر ممکن است؛ از کارآفرینی به عنوان روش تحریک کننده رشد و توسعه اقتصادی محلی نام برده می شود. بررسی عوامل مؤثر بر راه اندازی کسب و کار روستاییان می تواند الگویی جهت توسعه ی اشتغال در دیگر نواحی روستایی باشد. لذا هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر سطح کارآفرینی روستایی در دهستان دشت ارژن شهرستان شیراز است. تحقیق حاضر ازنظر نوع هدف کاربردی و به لحاظ تجزیه و تحلیل داده ها، توصیفی- تحلیلی است که به صورت پیمایشی انجام شده است. در این پژوهش ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته ای بود که روایی آن از طریق مصاحبه با صاحبنظران و پایایی آن نیز از طریق مطالعه پیشاهنگ صورت پذیرفت (آلفای کرونباخ 688/0 تا 959/0). داده ها بصورت تصادفی از 177 سرپرست خانوار روستایی ساکن در دهستان دشت ارژن شهرستان شیراز گردآوری شد. نتایج نشان داد روستاییان منطقه مورد مطالعه در سه گروه قابل دسته بندی بوده و وضعیت اقتصادی، سطح دانش، وضعیت اجتماعی، وضعیت محیطی، حس مکان، نوآوری و عملگرایی، سن پاسخگو و سطح سواد از مهم ترین عوامل اثرگذار بر سطح کارآفرینی روستاییان منطقه مورد مطالعه محسوب می شود
تحلیل چالش های متغیرهای کلان مدیریت منابع محیطی در سکونتگاه های روستایی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
109 - 130
حوزههای تخصصی:
منابع محیطی در مناطق روستایی نقش زیربنایی در اقتصاد کشور دارد و زمینه ساز حرکت درجهت دستیابی به اهداف توسعه است. این در حالی است که با توجه به اهمیت این منابع، بحران های زیست محیطی روزبه روز افزایش می یابد؛ ازاین رو، پرداختن به مسائل مدیریت منابع محیطی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف از این پژوهش، تحلیل چالش های متغیرهای کلان مدیریت منابع محیطی در سکونتگاه های روستایی استان مازندران است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است و برای گردآوری داده ها از مطالعات میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل 50 نفر از کارشناسانی هستند که در حوزه مدیریت منابع محیطی فعالیت داشتند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های t تک نمونه ای و تحلیل عاملی استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که براساس آزمون t تک نمونه رابطه معنی داری بین شاخص ها وجود دارد و تفاوت مطلوبیت آن ها به شکل مثبت برآورد شده است. نتایج آزمون تحلیل عاملی با مقدار 564/.KMO و مقدار بارتلت 533/1092 نشان داد که 44 شاخص مورد بررسی در 10 عامل شناسایی شد، در مجموع 96/56 درصد از کل واریانس را تبیین و بیشترین مقدار آن با واریانس 77/6 و مقدار ویژه 98/2 مربوط به عامل ضعف قوانین و مقررات و کمترین آن با واریانس 82/4 و مقدار ویژه 201/2 مربوط به عامل مشکلات انسان ساخت است؛ بنابراین به ترتیب عوامل «قوانین و مقررات، مشکلات سیاسی و اجتماعی؛ برنامه ریزی؛ مشکلات نظارتی؛ عملکردی یا کارکردی؛ صلاحیت مدیران و کارمندان؛ مشکلات کارفرمایان و مجریان طرح ها؛ مسائل اقتصادی؛ مهارت های فردی و مشکلات انسان ساخت» را می توان از چالش های مدیریت منابع در روستاهای استان مازندران نام برد.
نقش خواهر خواندگی در ایجاد درآمد پایدار شهرداریها (با رویکردism)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
113 - 124
حوزههای تخصصی:
دستیابی به الگوی پایدار منابع مالی به منظور تأمین هزینه های جاری و عمرانی شهر، از مهم ترین عوامل پایداری شهری و فراهم کننده امکان سرمایه گذاری در نظام زیرساخت های توسعه ای شهر است. یکی از مهم ترین مسائل در دهه های اخیر، انجام قراردادهای بین المللی است که مستقیماً روی مسائل اقتصادی مؤثر خواهد بود. هدف پژوهش حاضر، سطح بندی عوامل مؤثر بر عقد قراردادهای بین المللی مبتنی بر خواهرخواندگی با رویکرد درآمد پایدار شهرداری هاست . برای سطح بندی عوامل مؤثر بر عقد قراردادهای بین المللی مبتنی بر خواهرخواندگی با تأکید بر درآمد پایدار شهرداری ها، از روش الگوسازی ساختاری _ تفسیری استفاده شد و از 20 نفر از خبرگان دانشگاهی و شهرداری ها خواسته شد تا پنج مؤلفه ای را که به عنوان مهم ترین عوامل در عقد قراردادهای بین المللی مبتنی بر خواهرخواندگی با تأکید بر درآمد پایدار شهرداری ها در منطقه به حساب می آیند، انتخاب نمایند و هرکدام از پنج عنصر انتخابی خود را براساس اعداد یک (کم اهمیت ترین) تا پنج (پراهمیت ترین)، اولویت بندی کنند و سپس با یک ارتباط ساختاری و متنی از نوع «منجر شدن»، نوع رابطه میان عناصر را به صورت مقایسه زوجی مشخص نمایند. اطلاعات به دست آمده از نظریات کارشناسان، وارد نرم افزار ISM شد و در سطح بندی عوامل مؤثر بر عقد قراردادهای بین المللی مبتنی بر خواهرخواندگی با تأکید بر درآمد پایدار شهرداری ها مورد استفاده قرار گرفت . با توجه به مجموع نتایج حاصل شده، سه مؤلفه «تغییر شیوه مدیریت»، «ثبات سیاسی داخلی و خارجی» و «حقوقی»، زیربنایی ترین (سطح چهارم) و پنج مؤلفه «جذب سرمایه گذاری خارجی»، «جذب سرمایه گذاری بخش خصوصی»، «توسعه کارآفرینی بین المللی»، «رشد گردشگری» و «عملیاتی»، روبنایی ترین (سطح اول) عناصر تشکیل دهنده سطح بندی عقد قراردادهای بین المللی مبتنی بر خواهرخواندگی هستند که درآمد پایدار شهرداری ها را تشکیل می دهند.
Analysis of Socio-Cultural Challenges Facing Local Managers in the Process of Rural Development (Case Study: Central District of Rasht County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Design/Methodology/Approach- This is an applied research in which a descriptive-analytical method has been adopted for data collection and analysis. The study data was obtained through documentary analysis and field studies. The statistical population of this study includes 63 villages in the central district of Rasht County. All Dehyars and members of the Islamic Council of these villages (n=284) were interviewed and filled out the questionnaire. Data analysis was performed using statistical methods (t-test and weighted mean). The social challenges facing local managers with 18 items and cultural challenges with 8 items were subjected to analysis at three levels. Findings- The results suggested that local managers of villages in the central district of Rasht County confront serious social and cultural challenges in the process of rural development. Poor collaboration of villagers with local village managers in rural development plans and projects with a mean of 4.42, reverse migration and social problems caused by the construction of second houses with a mean of 4.41 and migration of youths from villages to the city and non-participation in Council elections with a mean of 4.40 were the major social and ethnic challenges. Also, tribal differences in the villages with a mean of 4.35, lack of solidarity between local managers and people in tackling rural problems with a mean of 4.34 and poor work culture with a mean of 4.13 were also the most important cultural challenges facing local managers in the villages at the central district of Rasht County. Research Limitations/Implications- The disagreements between local managers, reluctance to provide information on research topic and the difficulty of reaching managers in the villages were the main limitations of the present study. Appointing a member of the village management body as a spokesperson and setting the criterion of permanent residence in the village as a precondition for the nomination of the executive director were among executive strategies offered in the present study. Practical Implications- Changing the management style from person-centered to participatory management in the administration of rural affairs, monitoring the inflow of non-indigenous people into the village in order to safeguard its social and cultural structure, building a suitable infrastructure to keep young and active forces in rural areas and encouraging them to study in the fields pertained to planning and rural development, participating in the decision-making structure of local management, fostering interaction between local managers and villagers through a management system based on law obedience and transparency and ultimately stimulating villagers to engage in teamwork and its effective results in the process of achieving comprehensive rural development. Originality/value- Recognizing the main challenges facing local managers in a district of Guilan province can play a prominent role in improving their efficiency in the process of achieving rural development. The results of this research can be useful for district and county managers.
تحلیل ناهمگونی فضایی شاخص های توسعه و رتبه بندی استانهای کشور با تکنیک های آماره فضایی و تصمیم گیری های چند منظوره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی جایگاه توسعه یافتگی استان های کشور پرداخته شده است. به همین منظور برای بررسی توسعه یافتگی از71 شاخص در 6 حوزه استفاده شده که این آمار از سالنامه های آماری سال1395 استخراج گردیده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر کاربردی بوده و هدف آن بررسی جایگاه توسعه یافتگی استان های کشور است. در این تحقیق از روش آنتروپی شانون برای وزن دهی و برای محاسبات توسعه یافتگی از تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه الکتر و ویکور استفاده شده است. برای یکسان سازی نتایج نیز تکنیک کپلند بکارگرفته شده، برای تهیه نقشه خوشه و ناخوشه و تحلیل فضایی نابرابری ها از تکنیک های آمار فضایی و روش لکه های داغ و خوشه و ناخوشه در تحلیل ها استفاده شده است، نتایج بدست آمده از روش ها نشان می دهد استان سمنان به تنهایی در وضعیت بسیار برخوردار قرار داشته و استانهایی مانند اصفهان، یزد و اردبیل و چهارمحال و بختیاری در وضعیت برخوردار قرار دارد. نتایج تحلیل های آمار فضایی با استفاده از تحلیل لکه های داغ بر مبنای امتیاز کپلند نشان می دهد که استانهای سمنان و مازندران به احتمال 95% و استانهای گلستان، تهران و اصفهان به احتمال 90% جزو لکه های داغ و استانهای سیستان و بلوچستان و هرمزگان به احتمال 90% لکه های سرد می باشند. تحلیل خوشه و ناخوشه بر مبنای امتیاز حاصل از مدل کپلند نیز حاکی است استان سمنان یک خوشه با مقادیر بالا ( HH ) و استان البرز یک ناخوشه می باشد که توسط مقادیر بالا محاصره شده است ( LH )
بررسی تأثیر ویژگی های محیط مصنوع شهری (با تأکید بر اختلاط کاربری اراضی) برسلامت عمومی شهروندان – مطالعه شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به دنبال بررسی چگونگی تأثیر اختلاط کاربری اراضی به عنوان یکی از مؤلفه های محیط مصنوع بر سلامت عمومی افراد در شهر مشهد می باشد. نوع پژوهش، کاربردی - توسعه ای است و در زیر مجموعه پژوهش های موردی، پیمایشی و همبستگی جای می گیرد. برای سنجش اختلاط کاربری از روش های هرفیندال - هریشمن، فرانک و آنتروپی شانون استفاده گردید. جامعه آماری تحقیق، شهروندان 25 سال به بالای شهر مشهد و حجم نمونه برابر با 1022 نمونه می باشد. داده های مورد نیاز از 16 محله شهر مشهد گردآوری گردید. نتایج پژوهش نشان داد که که در محلات مورد مطالعه این انتظار که اختلاط کاربری اراضی بتواند تأثیرات مثبتی را سلامت عمومی افراد و همچنین فعالیت بدنی و پیاده روی شهروندان داشته باشد، محقق نگردید. بر مبنای یافته ها، رابطه ی معنی داری میان اختلاط کاربری اراضی با فعالیت بدنی و پیاده روی روزانه افراد وجود ندارد و در سوی مقابل نتایج نشان داد که رابطه ای معنی دار اما معکوسی میان اختلاط کاربری اراضی با سلامت عمومی افراد مشاهده گردیده است، بدین معنی که با افزایش امتیاز اختلاط کاربری اراضی در محلات هدف، از کیفیت سلامت عمومی افراد کاسته شده است. با توجه به نتایج متفاوت این پژوهش با نتایج پژوهش های بین المللی که عمدتاً در شهرهای کشورهای پیشرفته غربی انجام شده است و همچنین فقر جدی مطالعات بومی تجربی و جدید بودن پژوهش های مرتبط با برنامه ریزی سلامت شهری در ایران، قطعاً نمی توان نتایج این پژوهش را به سایر شهرهای ایران تعمیم داد و ضروری است که مطالعات تجربی بیشتری در خصوص شهرهای ایران انجام پذیرد.
عوامل و پهنه های زوال کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
1 - 16
حوزههای تخصصی:
زوال را می توان فرایند پالایش جمعیتی و اقتصادی و کاهش تدریجی طبقات یا اقشار متوسط به بالا و افت بخش مرکزی شهرها تعریف کرد. شهر مشهد 2292 هکتار بافت فرسوده دارد که حدود 600 هزار نفر در آن بافت ها سکونت دارند. بر اساس مطالعات اکتشافی به عمل آمده، تحولات این بافت ها در چند دهه اخیر با ماهیت زوال مطابقت دارد. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی عوامل و انطباق و یا عدم انطباق زوال محلات بخش مرکزی شهر مشهد با بافت فرسوده و قدیمی آن است. برای انجام این پژوهش، 12 متغیر مرتبط به پدیده زوال در سرشماری نفوس و مسکن محلات این شهر انتخاب و بر اساس نمره Z استانداردسازی، مقایسه و بر اساس مجموع امتیاز به نقشه تبدیل شدند. آزمون فرضیات با بررسی جامعه آماری سال های 1365 تا 1390 و بلوک های سرشماری سال 1390 مرکز آمار ایران انجام شده است. تحلیل داده ها از طریق استانداردسازی متغیرها بر اساس نمره Z و آزمون میزان پراکندگی و تجمع پدیده زوال توسط شاخص G (خودهمبستگی فضایی موران) انجام شده است. محلات دارای زوال بر اساس مجموع امتیاز هر یک از محلات در نقشه مشخص شد. پردازش آماری و کارتوگرافی نقشه ها به کمک نرم افزارهای Excel و Arc GIS صورت پذیرفته است. نتایج محاسبات نشان می دهد که میانگین نمرات استاندارد متغیرها در سطح شهر، نزدیک به صفر بوده و دارای اختلاف و تفاضل اندکی در مقایسه با یکدیگر هستند. ازاین رو، از مقایسه تفاضل میانگین امتیازات استانداردشده پهنه های در حال زوال و فاقد زوال شهر مشهد استفاده شد. رتبه بندی متغیرها نشان می دهد که سطح تحصیلات و تبعات شغلی و درآمدی آن و میزان سرمایه گذاری در ابنیه جدید به ترتیب تأثیرگذارترین عوامل در زوال بخش درونی شهر مشهد هستند. همچنین، قدمت و منسوخ شدگی بافت، عامل اصلی نابسامانی محلات بخش مرکزی شهر مشهد نیست، بلکه میزان برخورداری اقتصادی و منزلت اجتماعی موجب زوال این محلات شده اند.
تبیین حس تعلق به مکان در بافت تاریخی شهرهای بندری، مطالعه موردی: بندرلنگه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
87 - 99
حوزههای تخصصی:
حس تعلق به مکان به عنوان عامل ارتقاء دهنده تعامل و ارتباط میان فرد با محیط، رفاه ذهنی فرد، سطح امنیت و مشارکت شهروندان و در مؤثر در فرایند بازآفرینی شهری و کاهش استرس و افسردگی یکی از عناصر کلیدی توسعه پایدار محلی در فضاهای شهری است که در دهه های اخیر تاکنون، موردتوجه سیاست گذاران و برنامه ریزان توسعه قرارگرفته است. در اکثر فضاهای شهری کنونی ایران، تقابل شدیدی میان بافت های تاریخی و جدید شکل گرفته است که در صورت برنامه ریزی یکپارچه و منسجم، می توان از تقابل موجود به عنوان فرصتی برای تعامل و هم افزایی در راستای توسعه کالبدی فضایی و اجتماعی اقتصادی دو بافت مذکور بهره برد. هدف پژوهش کاربردی حاضر که با روش کمی انجام گرفته است، بررسی تطبیقی حس تعلق به مکان در بافت تاریخی و جدید شهرهای بندری ایران است که به صورت مطالعه موردی، در بندرلنگه انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش را سرپرستان خانوار ساکن در بافت تاریخی و جدید شهر بندرلنگه تشکیل می دهد که از میان آن ها 399 نفر (190 نفر در بافت تاریخی و 209 نفر در بافت جدید) به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شده اند. نتایج پژوهش نشان داد میانگین محاسبه شده برای حس تعلق به مکان در بافت تاریخی با مقدار 022/4 به صورت معناداری بیشتر از حد متوسط (عدد 3 به عنوان مبنای آزمون) بوده است و میانگین محاسبه شده حس تعلق مکانی برای بافت جدید با مقدار 68/2، در سطح پایین تر از متوسط قرار داشته است. نتایج نشان داد در بافت تاریخی بیشترین و کمترین میانگین حس تعلق به مکان به مؤلفه های عناصر طبیعی و آسایش محیطی و مبلمان و تجهیزات به ترتیب با میانگین 42/4 و 47/3 اختصاص یافته است و در بافت جدید مؤلفه های مبلمان و تجهیزات و عناصر طبیعی و آسایش محیطی به ترتیب با میانگین 13/4 و 12/ 2 دارای بیشترین و کمترین میانگین بوده اند. نتایج آزمون لون با سطح معناداری کوچک تر از 05/0، نشان دهنده عدم برابری واریانس حس تعلق به مکان در بافت تاریخی وجدید بود و نتایج آزمون t مستقل با مقدار 95/24 نشان داد در سطح اطمینان 95 درصد، حس تعلق به مکان در بافت تاریخی شهر بندرلنگه نسبت به بافت جدید آن در سطح بالاتری قرار دارد. بنابراین در راستای تقویت حس تعلق به مکان در بافت های جدید شهری، باید ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های حس تعلق به مکان در بافت تاریخی را به عنوان الگوهای معماری بومی سنتی، موردتوجه ویژه قرارداد.
واکاوی زیست پذیری روستاهای پیراشهری (مورد مطالعه: دهستان درودفرامان، شهرستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
552 - 571
حوزههای تخصصی:
مفهوم زیست پذیری از جمله مفاهیم جدید در حوزه برنامه ریزی روستایی است که به دنبال توجه به کیفیت زندگی روستاها، موردتوجه قرار گرفته است. اساس برنامه ریزی صحیح برای افزایش سطح زیست پذیری روستاهای پیرامون شهری تنها اکتفا به بحث آسیب پذیری این مناطق نیست و نیازمند شناخت وضعیت زیست پذیری این روستاها است زیرا با شناسایی صحیح شاخص های زیست پذیری و عوامل تأثیرگذار بر آن می توان مشکلات موجود در این روستاها را تا حدودی رفع کرد و میزان زیست پذیری آن ها را ارتقا داد و شرایط توسعه پایدار را فراهم کرد. هدف این تحقیق واکاوی زیست پذیری روستاهای دهستان درودفرامان شهرستان کرمانشاه است، این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از روش پیمایشی و ابراز پرسشنامه انجام گرفته است. داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شدند. همچنین برای رتبه بندی روستاهای موردمطالعه از نظر وضعیت زیست پذیری از مدل آنتروپی شانون و کوپراس استفاده شده است. جامع آماری تحقیق شامل 20 روستای دارای سکنه دهستان درودفرامان است که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 459 نفر تعیین گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که وضعیت زیست پذیری در روستاهای دهستان درودفرامان در سطح پایینی قرار دارد و همچنین روستاهای این دهستان در سه سطح مطلوب، متوسط و نامطلوب رتبه بندی شدند که روستاهای ده پهن، شهرک صنعتی-فرامان، بیجانه، گاکیه و موریان شرایط مطلوب تری نسبت به بقیه روستاها دارند و مابقی چندان شرایط مساعدی ندارند.
ارزیابی قابلیت ها و چالش های توسعه کالبدی – فضایی شهر مذهبی (مطالعه موردی: شهر کربلا در دوره معاصر)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
38 - 53
حوزههای تخصصی:
شهر از نظر کالبدی _ فضایی با هدف ایجاد محیطی با هویت زیبا، مانوس و خوانا رشد می کند. در شهرهای مذهبی علاوه بر این اهداف، با رویکرد ارائه خدمات به زائرین و گردشگران مذهبی، در رشد اقتصادی شهر مؤثر است و می تواند در ایجاد رونق اقتصادی، اشتغال و امکانات نیز برای ساکنین تأثیرگذار باشد، به نحوی که در هماهنگی کامل با تقدس شهر و ابنیه موجود شهرهای مذهبی، مطابقت داشته باشد. تطابق اقتصادی در نظام سلسله مراتبی فضایی در شهر باید همسو با بافت شهری باشد، تا بتواند بین مذهب، مسکن و اقتصاد تعادل برقرار نماید. پیدایش و شکل گیری شهر کربلا نشان می دهد، در سال های اخیر برنامه ریزی و طرح های شهری برای همسویی رشد شهر متناسب با وجود عنصر و شاخص اصلی به نام بارگاه و حرم امام حسین(ع) انجام نشده است. استفاده از طرح جامع مصوب شهر کربلا توانسته است تا حدودی به برخی از ابعاد و شاخص های شهر توجه نماید و با تأکید بر این عوامل روند توسعه شهر متناسب با اقلیم و شرایط موجود را پیشنهاد و طراحی نماید. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش و ماهیت « توصیفی – تحلیلی – تاریخی » است و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، اسنادی و طرح های بالادست و استفاده از سیستم های جغرافیایی ( GIS )، سنجش از دور و تفسیر نقشه های هوایی و ماهواره ای و با روش تجزیه و تحلیل SWOT به تحلیل قابلیت ها و چالش های توسعه کالبدی فضایی شهر پرداخته شده است و با رعایت سلسله مراتب فضایی، معابر و شناخت گره های شهری، چالش ها با استفاده از روش تجزیه و تحلیل SWOT شناسایی شود. نتایج به دست آمده نشان می دهد، اصلی ترین راهبرد توسعه شهر کربلا، بایستی مبتنی بر به کارگیری برنامه های توسعه اقتصادی و اجتماعی در بخش های مختلف شهر باشد و از این طریق بتوان، به توسعه کالبدی – فضایی مناسب که حاصل توسعه اقتصادی و اجتماعی شهر است، دست یافت و بهترین مسیر ارتباطی بین هسته مرکزی با سایر نقاط شهر برقرار ساخت.
تحلیل فضایی شاخص های شهر هوشمند شهری (مطالعه موردی: شهر زاهدان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲
69 - 83
حوزههای تخصصی:
شهر هوشمند شهری است نوآوربا توسعه پایدار اقتصادی، زندگی باکیفیت و مجهز به زیرساخت های مدرن که در آن فرآیندهای خدماتی، اقتصادی، اجتماعی و حاکمیتی، به صورت دقیق، سریع و آسان انجام خواهند شد. هدف تحقیق حاضر، تحلیل فضایی شاخص های شهر هوشمند شهری در شهر زاهدان است. با توجه به اهداف تحقیق، نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی توصیفی- تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها و اطلاعات، اسنادی و پیمایشی است. از آنجا که تحلیل فضایی شاخص های شهر هوشمند یک مسأله تصمیم گیری چندمعیاره است، به همین منظور، در تحقیق حاضر از مدل تصمیم گیری چندمعیاره ویکور (Vikor) و همچنین، وزن دهی زوجی با مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) استفاده شده است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که شاخص های شهر هوشمند در شهر زاهدان همگی پایین تر از میانگین مطلوب (3) قرار دارند و در وضعیت نامطلوب می باشند. شاخص پویایی هوشمند با میانگین 2/832، شاخص مردم هوشمند با میانگین 2/809، شاخص زندگی هوشمند با میانگین 2/755، شاخص محیط هوشمند با میانگین 2/769 و شاخص حکمروایی هوشمند با میانگین 2/887 همگی در وضعیت نامطلوب می باشند. نتایج مدل ویکور نشان داد منطقه 1 با مقدار وزن 0/087 در اولویت اول قرار دارد. به عبارتی، این منطقه از نظر شاخص های شهر هوشمند در بهترین حالت قرار دارد. منطقه 2 با مقدار وزن 0/165 در اولویت دوم، منطقه 5 با مقدار وزن 0/324 در اولویت سوم، منطقه با مقدار وزن 0/787 در اولویت چهارم و منطقه 4 با مقدار وزن 0/857 در اولویت آخر قرار دارند. نتایج به دست آمده بیانگر این است که مناطق شهر زاهدان از نظر شاخص های شهر هوشمند در یک شرایط نامتعادل قرار گرفتند و از این حیث مناطق پنج گانه شهر با هم اختلاف زیادی دارند.