فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
پروژه های سدسازی عامل نقض حقوق اساسی مردمی است که تحت تأثیر این پروژه ها خانه ها، مزارع، باغات و تعلقات اجتماعی- فرهنگی خود را از دست داده اند. اثر سدها روی معیشت، سیستم اجتماعی و فرهنگ مردم به صراحت معلوم نشده و اغلب در تجزیه و تحلیل منافع سدها به این مقولات پرداخته نشده است. بنابراین با توجه به رشد و توسعه سدسازی در جهان به ویژه در ایران لزوم بررسی آثار اجتماعی- اقتصادی سدها از اهمیت خاصی برخوردار است. سد سلیمانشاه در سال 1385 در شهرستان سنقر احداث شده است. هدف اصلی تحقیق تحلیل اثرات اجتماعی- اقتصادی سد سلیمانشاه بر توسعه روستایی منطقه تحت پوشش شبکه آبیاری و زهکشی سد می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل روستاییان سرپرست خانوار روستاهای حوضه آبگیر سد (1273=N) می باشند که 291 نفر از آن ها براساس جدول مورگان با استفاده از روش نمونه گیری به صورت طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب می شوند. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک شاخص ترکیبی و مدل موریس، بهره گرفته می شود. نتایج تحقیق نشان داد که مهم ترین اثرات مثبت سد سلیمانشاه بر منطقه شامل افزایش درآمد در فعالیت های کشاورزی، توسعه زمین های زراعی آبی، ورود گردشگران، افزایش درآمد از طریق مشاغل غیرکشاورزی، توسعه راه ها و ارتباطات روستایی (سهولت رفت وآمد)، افزایش ارزش زمین های کشاورزی، سرسبزی و آبادانی روستاها بود. هم چنین نتایج نشان داد که مهم ترین اثرات منفی سد شامل از دست دادن تعلقات اجتماعی- فرهنگی (مساجد، به زیرآب رفتن قبور نیاکان، به هم خوردن محدوده عرفی اراضی و ...)، تخریب بخشی از زمین های مرغوب کشاورزی، از دست دادن خانه، از دست دادن شغل اولیه (کشاورزی)، از دست دادن درختان و باغات میوه چند ساله بارده و تصرف زمین اهالی با قیمت کم می شود. بر اساس نتایج از میان 12 روستا تحت پوشش سدسلیمانشاه دو روستای سلیمانشاه و جوب کبودعلیا در حال توسعه و بقیه روستاها در سطح کم تر توسعه یافته بودند و دو روستای قروه و غیاث آباد کم ترین بهره را از مواهب احداث سد داشته اند
بررسی وضعیت اقتصادی زنان سرپرست خانوار روستایی : مطالعه ی موردی : منظومه ی روستایی مشهدقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان سرپرست خانوار جزو اقشار آسیب پذیر جامعه اند . شرایط اقتصادی این گروه از زنان، از مهم ترین عوامل آسیب پذیری آنان به شمار می رود . مقاله ی حاضر با هدف شناخت و ارزشیابی وضعیت اقتصادی زنان سرپرست خانوار روستایی تهیه شده است . روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است و جامعه ی آماری این تحقیق را 179 زن سرپرست خانوار ساکن درآبادی های منظومه ی روستایی مشهد قلی در شمال غرب مشهد تشکیل می دهند . نتایج تحقیق نشان می دهد که درآمد زنان سرپرست خانوار به دلیل اشتغال آنان در مشاغل بی ثبات و کم درآمد و هم چنین تعداد اندک شاغلان خانوار کم است .
حاشیه نشینی و نقش آن در بروز و گسترش مواد مخدر و اعتیاد (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان شهرنشینی و افزایش مهاجرت روستاییان به شهرها، مسئله حاشیه نشینی و اسکان غیر رسمی را پدید آورد و به تناسب، موجب گسترش نابهنجاری هایی در شهرها شد، لذا شناخت نقش حاشیه نشینی در بروز انواع آسیب های اجتماعی از اهمیت خاصی برخوردار است؛ چرا که امروزه در کشورهای جهان سوم یکی از معضلات شهرنشینی، حاشیه نشینی و آسیب های اجتماعی ناشی از آن است. گسترش حاشیه نشینی در شهر اردبیل و اسکان جمعیت غیر شهری در آن، به افزایش ناهنجاری های رفتاری در این بخش از شهر انجامیده است. لذا در این مقاله پژوهشی تلاش شده است، نقش مواد مخدر و اعتیاد در بخش حاشیه نشین شهر مشخص شود. روش پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی محسوب می شود که اطلاعات آن از استنتاج منابع به دست آمده است. نمونه گیری به روش تصادفی انجام گرفت و از بین مناطق حاشیه نشین اردبیل، محله میراشرف برای نمونه انتخاب شد. برای برآورد حجم نمونه به منظور توزیع پرسشنامه نیز، از روش کوکران بهره جویی شده است، لذا از میان 1896 خانوار براساس این روش، 90 خانوار برای حجم نمونه انتخاب شد و پرسشنامه مد نظر به طور تصادفی بین خانوار توزیع شد. پس از جمع آوری اطلاعات و داده ها از طریق پرسشنامه و اخذ آمارهای رسمی از سازمان های مربوطه، به کمک نرم افزارهای SPSS و GIS تجزیه و تحلیل شدند. همچنین برای ترسیم نقشه، نرم افزار GIS به کار گرفته شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که رشد شتابان شهری در اردبیل و گسترش حاشیه نشینی، سبب افزایش آسیب های نابهنجار اجتماعی، ازجمله مواد مخدر در شهر اردبیل، به ویژه در مناطق حاشیه نشینی (اسکان غیر رسمی) شده است.
مروری بر تجارب برنامه ریزی شهری در اسپانیا
حوزههای تخصصی:
کشور اسپانیا تحولات بسیاری را در نظام برنامه ریزی شهری به خود دیده و از جمله کشورهای با نظام منطقه بندی شده میباشد. با توجه به موفقیت کنونی این کشور، تحقیق حاضر در پی آن است که به بررسی نظام موجود در اسپانیا بپردازد. در این راستا، در ابتدا به توصیف ویژگیهای عمومی این کشور خواهیم پرداخت و پس از آن سابقه و نظام برنامه ریزی شهری را در سطوح مختلف مورد بررسی قرار خواهیم داد. در انتها نیز به آخرین اقدامات شهری و قوانین و مقررات تصویب شده، اشاره خواهیم نمود. نتایج حاصل نشانگر آن است که اگرچه نظام برنامه ریزی شهری در این کشور در تمامی سطوح ملی، محلی و منطقه ای فعال میباشد، اما در سطح منطقه ای برنامه ریزی قدرتمندتری را شاهد هستیم. علاوه بر این، در سال های اخیر نیز قوانین جدیدی در جهت تکمیل خلأهای موجود در نظام برنامه ریزی شهری آن وضع شده است.
سنجش پایداری اجتماعی توسعه شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایداری واژه دهه آخر قرن بیستم است این واژه با تعریف توسعه پایداری توسط گزارش کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه سازمان ملل ( کمیسیون برونتلند) عمومیت پیدا کرده است تعریف گزاش برونتلند شامل سه لایه است توسعه برابری و مساوات و حفاظت از محیط زیست برابری و مساوات لایه ای از توسعه پایدار است که با تکیه بر اصل عدالت اجتماعی یا برابری درون نسلی مفهوم پایداری را وارد پژوهش ها و تحلیل ها در سطوح پایین تر از سازمان فضایی شهرها یعنی مناطق و حوزه های اجتماعی شهری می کند در این مقاله برای ارزیابی و بررسی اصل برابری درون نسلی توسعه پایدار در سطوح پایین سازمان فضایی شهری برخی مشخصه های اجتماعی اقتصادی و زیستی ( مسکن ) مناطق و حوزه های سرشماری نفوس و مسکن سال 1375 شهر قم مورد مقایسه قرار گرفته اند فرض اصلی تحقیق بر آن است که در توسعه شهر قم و ایجاد مناطق و حوزه های جدید بر اساس شاخص های به دست آمده از داده های سرشماری به واسطه تفاوتهای مشهود در میان شاخص ها نابرابری و ناپایداری وجود دارد در این تحقیق برای قابل مقایسه نمودن شاخص های منتخب و رتبه بندی مناطق و حوزه ها از روش شاخص ناموزونی موریس استفاده شده است محدوده مناطق با استفاده از نقشه در مقیاس یک پنجاه هزارم ومحدوده حوزه ها با استفاده از نقشه در مقیاس یک دو هزارم و یک هفده هزارم شهر قم در محیط (ARC/INFO ) به عنوان نقشه مبنا رقومی شده و در نهایت با استفاده از نرم افزار (ARC view ) ترسیم شده اند محاسبات آماری نز با استفاده از نرم افزار (SPSS ) انجام شده است نتایج مندرج در جداول و نقشه نهایی حکایت از تفاوتهای فضایی مکانی شاخص های منتخب در مناطق و حوزه های شهر قم دارند
نقش ارتقای سطوح مدیریت سیاسی فضا در توسعه روستایی با تاکید بر ایجاد استانهای جدید؛ مطالعه موردی: استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از محققان بر این باورند که فقر اقتصادی و اجتماعی خانوارهای روستایی که با مصادیقی چون سوء تغذیه، بی سوادی، بیکاری، عدم برخورداری از سطح مناسب بهداشتی، کیفیت نامناسب زیرساختها و نیز مسکن ناامن تجلی یافته بیشتر منتج از اعمال سیاستهای تمرکزگرایی در کشورهای در حال توسعه بوده است. به نظر می رسد در اکثر کشورهای در حال توسعه فقر روستایی رابطه بسیار تنگاتنگی با تمرکزگرایی اداری، مالی و سیاسی داشته و اعمال این گونه سیاستها با محوریت دولت مرکزی تشدیدکننده نیازها و عدم رفع آنها در مناطق روستایی بوده است. سیاستی که محکوم به شکست بوده و منجر به شکل گیری مبحثی به نام تمرکززدایی، روشی پیشتاز برای توسعه روستایی شده است. در طی دو دهه اخیر در ایران مبحث ارتقای سطوح مدیریت سیاسی فضاهای جغرافیایی در قالب شکل دهی استانهای جدید مورد توجه قرار گرفته است. اعمال سیاستهایی که آثار متفاوت اقتصادی، اجتماعی و کالبدی بویژه در سطح سکونتگاه های روستایی داشته است. بر این مبنا، مقاله حاضر بر آن است تا ضمن تبیین نقش تغییر سطوح مدیریت سیاسی فضا در قالب شکل گیری استانهای تازه تاسیس که به صورت موردی در استان قزوین به مرحله اجرا گذاشته شده به این سوال اساسی پاسخ گوید که ارتقای سطوح مدیریت سیاسی فضا چه آثار توسعه ای در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی در مناطق روستایی استان قزوین داشته است؟ به این منظور محققان با بهره گیری از گویه های تبیین کننده اقتصادی، اجتماعی و کالبدی در قالب طیف لیکرت و با بهره گیری از روش پانل گذشته نگر مبتنی بر سنجش نگرش در دو دوره قبل و بعد از استان شدن با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی طبقه ای در نزد 450 نفر از سرپرستان خانوارهای ساکن مراکز روستایی و در سطح 45 روستا از 5 شهرستان تابع استان قزوین دریافته اند که در کلیه زمینه های اقتصادی، اجتماعی و کالبدی روند تغییرات مناطق روستایی از دیدگاه جامعه نمونه مثبت و با کاهش مولفه های منفی همراه بوده است. اگرچه شکل گیری و ایجاد استانهای جدید به صورت تفویض قدرت و واگذاری اختیارات در قالب دولتهای محلی صورت نپذیرفته و تنها شاهد تمرکززدایی اداری و مالی در سطح استانی بوده ایم، با این وجود به نظر می رسد حرکت حاضر گامی اساسی در کاهش حضور دولت در سطوح محلی بوده و توانسته اثرات مثبت معناداری در سطح مناطق روستایی به وجود آورد.
بررسی ابعادی از تحولات جغرافیای فرهنگی شهر (مطالعه موردی: مناطق 1 و 12 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جغرافیدانان فرهنگی با تأکید بر مبانی و اصول علم جغرافیا و با اعتقاد به فضای شهری بهعنوان چشمانداز فرهنگی (انسانی)، به بررسی تحولات فرهنگی و نقش آن در شکلدهی به فضاهای جغرافیایی میپردازند. در این نوشتار، منظور از تحولات جغرافیای فرهنگی شهر، بررسی تحولات فرهنگی برپایة پنج مفهوم محوری یعنی «ناحیه فرهنگی»، «پخش فرهنگی»، «بومشناسی فرهنگی»، «درهمتنیدگی فرهنگی» و «چشمانداز فرهنگی» در فضای شهری است. مراد از تحولات فرهنگی، تغییر اندیشه، دیدگاه و رفتار ساکنان شهر است که بر سیمای شهر تأثیری سرنوشتساز میگذارد. شهرها بهعنوان مراکز اداری ـ سیاسی، اقتصادی ـ اجتماعی و فرهنگی در کانون بیشترین تحولات، بهویژه تغییرات فرهنگی هر کشور قرار دارند. در این پژوهش مناطق 1 و 12 شهر تهران ـ بهدلیل ویژگیهایشان ـ انتخاب شدند و بهمنظور شناخت ویژگیها و آزمون فرضیات مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تحقیق حاضر نشان میدهد که ریختشناسی فضایی و فرهنگی شهر تهران بهطور اعم، و مناطق موردنظر بهطور اخص، مظهر تأثیرگذاری ساخت ارتباطات و فناوریهای جدید ارتباطی (نوگرایی) و تغییرات سطح رفاه زندگی و پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی آنهاست.
بررسی مداخله در ساماندهی بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری با رویکرد ترکیبی (نمونه موردی: محله زینبیه زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت فرسوده، به مفهوم فرسودگی کالبدی و اجتماعی، محصول تاثیر و تاثر متقابل فرایندهای اجتماعی و فضای جغرافیایی است. بدین سبب موضوع بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری، همواره یکی از مسائل و چالشهای شهرهای امروزی است، که اندیشمندان حوزه های مختلف و مدیران شهری را به حیطه تلاش در جهت بهسازی و نوسازی آن کشانده است. در این راستا رویکردهای مختلفی چون بازسازی، بهسازی، نوسازی، توانمندسازی و ... در چند دهه اخیر مطرح شده و مورد آزمون قرار گرفته است. این اقدامات در ایران بصورت پراکنده و گاهاً متناقض با ویژگی های بافت شکل گرفته که همین عامل دریده شدن بافت اجتماعی و فرهنگی را سبب ساز شده است. این امر نتیجه نگاه صرفاً کارکردگرا و اقتصادی و ضعف نگرش فرهنگ گرا (سنت گرا) و لحاظ نکردن مشارکت مردم درفرایند مداخله بافت های فرسوده است. این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تبینی ابتدا مفاهیم و تعاریف مربوط به بافت فرسوده و شیوه های مداخله در آن پرداخته و سپس با مطالعه محدوده موردی یعنی محله زینبیه شهر زنجان لزوم استفاده از نگرش تلفیقی کارکردگرا و فرهنگ گرا پرداخته است. گردآوری داده ها در این تحقیق کتابخانه ای و میدانی است که در روش میدانی، با استفاده ار روش نمونه گیری کوچران 100نمونه پرسشنامه به شیوه تصادفی ازساکنین بافت تکمیل ودر نرم افزار SPSSپیاده شد. سپس با استفاده از تحلیل آمار خی دو و تی تست(t-test) تجزیه و تحیلل داده ها وآزمون فرضیات انجام گرفت. نتایج حاصل نشان دهنده آن است که استفاده از رویکرد ترکیبی با تلفیق رویکرد کارکردگرا (اقتصاد محور) و فرهنگ گرا (سنت گرا) با هدف ارتقاء ارزش زمین و بهروه وری از آن و حفظ هویت و عناصر فرهنگی و اجتماعی بافت فرسوده مناسب ترین شیوه مداخله در بافت های فرسوده است. به طوری که هم منافع رویکرد کارکردگرا و هم مزایای رویکرد فرهنگ گرا تضمین می شود.
نقش پلیس در احساس امنیت اجتماعی پایدار (مطالعه موردی: شهر دهگلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حضور مردم درفضای عمومی شهر مستلزم احساس امنیت ازسوی آنان است که انسانها برای دستیابی به زندگی سالم و تداوم روابط اجتماعی نیازمند آن هستند. احساس ناامنی مانع ایجاد رشد فرهنگی، اجتماعی و مشارکت عمومی مردم در ساختارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی میشود و هزینههایی بر جامعه تحمیلمیکند. از آنجایی که پلیس تأمینکننده امنیت جانی و مالی شهروندان است نقش آن در رضایتمندی مردم بسیار حائز اهمیت است. مبانی نظری پژوهش بنا به تناسب موضوع به این حوزه مورد بررسی میپردازد. لذا، این پژوهش با هدف تعیین نقش پلیس در احساس امنیت اجتماعی بین شهروندان شهر دهگلان در سال1393پرداختهاست. روش تحقیق توصیفی-پیمایشی است. ابزار گردآوری دادهها بهصورت پرسشنامه محققساخته و دارای قابلیت اعتبار و اعتماد است. جامعه آماری پژوهشتمامیشهروندان 15–54ساله ساکن در شهر دهگلان و حجم نمونه 164نفر میباشد. برای تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS استفاده شده-است.یافتههای این پژوهش نشانمیدهد که بین نقش پلیس و احساس امنیت در بین شهروندان شهر دهگلان رابطه معناداری وجوددارد. همچنین، بین سه شیوه (توانایی، عملکرد، جدیت) پلیس و احساس امنیت اجتماعی شهروندان رابطه معناداری وجوددارد.ضریب همبستگی پیرسون و آزمون فریدمن نیز نشانمیدهد که عملکرد پلیس، توانایی و جدیت به ترتیب بیشترین تأثیر را بر احساس امنیت اجتماعی شهروندان دارند.
برنامه ریزی شهری همگام با مخاطرات طبیعی با تاکید بر ایران
حوزههای تخصصی:
طی سه ماهه چهارم سال 1382، ایران با مخاطرات طبیعی و تکنولوژیکی قابل توجهی روبرو گردید و تلفات جانی و مالی فراوانی را متحمل شد. وقوع زمین لرزه مهلک شهر بم که حدود چهل هزار قربانی گرفت و بیش از 80 درصد بافت شهر را تخریب کرد؛ طوفانهای شدید شمال و شمالغرب کشور که علاوه برکشتن تعدادی از هموطنان ما خسارات مالی سنگینی بر جای گذاشت و بالاخره انفجار قطار باربری درایستگاه نیشابور که جان چند صد تن را گرفت و آلودگیهای ناشی از آن تا چند ماه پس از انفجار منطقه را متاثر ساخت، نمونه هایی از این مخاطرات است. درشرایط محیطی پر خطر ایران، اگر مساله مخاطرات طبیعی به طور جدیتر در برنامه ها و طرحهای توسعه مورد توجه قرار نگیرد، به هزینه های بسیار سنگین تر اجتماعی- اقتصادی و روان شناختی نیاز خواهیم داشت تا اثرات این وقایع را از بین ببریم. در این نوشتار سعی شده است ضمن توجه به ماهیت مخاطرات طبیعی با تاکید بر ایران به بررسی و تبیین نقش برنامه ریزی شهری در کاهش اثرات مخرب زمین لرزه و ارائه روشهای مناسب بنای یک شهر پایدار در برابر زلزله پرداخته شود.
بررسی کارکردهای مناطق شهری (مورد مطالعه شهر کرج)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین عامل در کاربری اراضی تقسیم (مکان و فضا) است، بنابراین کاربری اراضی شهری مجموعه ای هدف¬مند از فعالیت هایی است که محیط مصنوع را سامان می بخشد، تقسیم ناعادلانه کاربری مهم ترین مسأله که ذهن همه را به خود مشغول کرده است فلذا می توان کاربری مسکونی در شهر کرج، که بیشترین کاربری را به خود اختصاص داده¬است در حدود 1/30 درصد سهم سرانه می باشد و سرانه خدماتی 2/28 درصد می باشد که با کمبود فضای سبز و تجاری برخورد می کنیم، اختصاص نامناسب اراضی به کاربرهای مختلف و سرانه های نامناسب در طرح های مصوب نیز از مشکلات این طرح ها می باشد. چنانچه در طرح های مصوب کرج عدم تقسیم عادلانه کاربریها بر روی اراضی مالکین دیده می شود، و در نهایت مساله تغییر زمینهای کشاورزی به کاربری مسکونی از مهمترین مقوله های شهری مطرح در کرج می باشد و کمبود فضای سبز در کرج به طور جدی مشاهده می گردد و اگر میزان فضای سبز موجود را بر تعداد واقعی کرج تقسیم کنیم رقمی به دست خواهد آمد که احساس کویر بودن کرج را به انسان تقدیم می کند. و بطور کلی بیش از حد متعارف کاربری¬های مسکونی باعث عدم تعادل در انواع کاربری¬ها و بدین ترتیب مشکلات فراوانی را باعث گردیده است. شهر مجموعه ای از عوامل طبیعی ، اجتماعی و محیط های ساخته شده توسط انسان است که در آن جمعیت ساکن متمرکز شده اند و شهرنشینی یکی از اقسام نحوه زندگی بشر بر سطح زمین و به عنوان استقرار ثابت بشر در محیط زیست است . لذا از آنجا که شهر برای زمانی طولانی کانون تمدن به شمار می رفته عجیب نخواهد بود ، اگر پدیده شهر و شهرنشینی به طور عمیق مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد فرآیند شهرنشینی در ایران سابقه ای طولانی دارد و فلات ایران جز اولین نقاط کره زمین است که شهر نشینی را تجربه نموده ولی شهر نشینی در قرون معاصر در ایران شکل تازه و ویژه ای دارد که پیامد های زیادی را در بر داشته است که از جمله این پیامدها مهاجرت های بی رویه از روستاها به شهرها می باشد . شهر کرج به دلیل ویژگی مکانی خود و مجاور بودنش با تهران با شیوه خاصی از شهرنشینی مواجه گردیده است ، پدیده سریع و در مدت 3-2 دهه اخیر چنان نمودی پیدا کرده که قابل تامل ، بحث و بررسی علمی می باشد
بررسی و تحلیل ویژگی های ژئوپلیتیکی پاکستان و نقش آن در روابط با سایر کشورها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون شناخت محیط پیرامونی و نظم و معادلات حاکم بر آن، دستیابی به اهداف، امنیت و منافع ملی غیر ممکن و در صورت امکان مستلزم سعی و خطای بسیار، اتلاف منابع و هزینه های سنگین و احتمالاً جبران ناپذیر خواهد بود. امروزه قدرت های بزرگ با سطح بازی فرامنطقه ای نیز علاوه بر شناسایی توانایی ها و آسیب پذیری های سایر کشورها در سطح بین الملل، از توجه ویژه به همسایگان خویش غافل نیستند. کشور پاکستان در منطقه ای واقع شده که به دلیل خصوصیات جغرافیایی همواره مورد توجه قدرت های جهانی بوده است و بنابراین بررسی ژئوپولیتیک این کشور می تواند در اتخاذ تصمیمات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی کشور ما سودمند و برای کاستن از تصادمات احتمالی در آینده مفید واقع شود. این مقاله در صدد شناخت جایگاه کشور پاکستان در ژئوپولیتیک جدید منطقه و سیر تحولات صورت گرفته در صحنه رقابت قدرت های منطقه ای و فرا منطقه ای پس از دوران جنگ سرد و حادثه 11 سپتامبراست.ا ز این رو مجاورت این کشور در کانون مناطق بحرانی ژئوپلیتیکی و ژئو استراتژیکی قرن بیست و یک و اثرات این همجواری بر کشورهای همسایه مورد مداقه است تا به درک کامل تری از شناخت ویژگی ها و ریشه یابی چالش ها، فرصت ها و تهدیدها کمک نماید.
تحلیل نقش جمعیت کلان¬شهر تهران در قدرت ملی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قدرت ملی به عنوان مفهومی ژئوپلیتیکی، ویژگی و صفت جمعی افراد یک ملت را منعکس می¬نماید و هم زمان به عنوان یک صفت فردی در رابطه با یک کشور و یک دولت تجلی پیدا میکند. بنابراین مجموعه انسان هایی که تشکیل ملتی را داده که در شکل یک کشور سازمان سیاسی پیدا کرده¬اند دارای قدرتی می¬باشند که از بر¬آیند قوای ترکیب شده آنها به دست میآید و می توان آن را قدرت ملی آن کشور دانست. مردم یکی از عناصر مهم وجودی هر حکومت می¬باشند. موضوع جمعیت یکی از مباحث جامعه¬شناسی، جغرافیای¬جمعیت و جغرافیای-انسانی محسوب می¬گردد، ولی اثر بخشی سیاسی آن در جغرافیای سیاسی مورد بررسی قرار می¬گیرد. جمعیت و ویژگی¬های آن به عنوان یک عامل مؤثر در توسعه و قدرت ملی کشور محسوب می¬گردد. برخی عوامل و متغیرها مانند تعداد جمعیت ممکن است در یک کشور دارای کارکرد مثبت بوده و در کشور دیگر کارکرد منفی داشته باشد اما جمعیت کلان¬شهرتهران با توجه به روند تغییراتی که از گذشته تا به امروز داشته است از لحاظ کمی و کیفی وضعیت مشخصی نداشته و بدون برنامه¬ریزی به صورت لکه¬ای در پهنه جغرافیایی کشور دیده می¬شود که در سطح ملی کشور را با چالش¬های اساسی مواجه کرده است. این پژوهش مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی نقش جمعیت کلان¬شهر تهران در قدرت ملی کشور پرداخته است و یافته¬های حاصل از آن نشان می¬دهد کلان¬شهر تهران با وضعیت جمعیتی حال حاضر در قدرت ملی دارای کارکرد منفی می¬باشد.
فرایند شکل گیری خانه های دوم روستایی و عوامل موثر بر آن (مطالعه موردی: روستاهای ییلاقی غرب مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ساکنان نواحی شهری برای فرار از انواع آلودگی های زیست محیطی که آنها را تهدید می کند، می کوشند تا پاره ای از وقت خود را در نواحی آرام و بکر و دست نخورده طبیعی سپری کنند. بنابراین گردشگری در شکل خانه های دوم روستایی از پدیده هایی است که در دهه های اخیر، نواحی روستایی و به ویژه روستاهای ییلاقی غرب شهر مشهد را تحت تاثیر قرار داده است. هدف از این تحقیق بررسی روند پیدایش و شناسایی عوامل موثر در شکل گیری خانه های دوم پیرامون کلان شهر مشهد بوده است. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی است که برای گرد آوری اطلاعات از روش های میدانی (پرسشنامه) کمک گرفته شده و بر اساس آن علاوه بر شوراها و دهیاران 24 روستا از 238 خانوار نمونه پرسشگری به عمل آمده است. نتایج نشان می دهد که ظهور خانه های دوم در نواحی روستایی مورد مطالعه به دهه های 70 و 80 برمی گردد، به نحوی که در دهه 1380 روند فزاینده ای به خود گرفته است، و رابطه معناداری بین عوامل طبیعی و انسانی در شکل گیری این خانه ها وجود نداشته است بلکه ضریب همبستگی بین تعداد خانه ها و مالکان غیربومی در روستاها به حداکثر خود یعنی 0.944 نزدیک می شود، که نشان از وجود انگیزه های اقتصادی و اجتماعی دیگری در زمینه حضور مالکان غیربومی در منطقه دارد. با توجه به یافته های پژوهش، پیشنهاد می شود که به شناسایی پیامدها و تاثیرات احتمالی پیدایش خانه های دوم در نواحی روستایی اقدام گردد.
بررسی شاخص های توسعه انسانی در استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در یک کلام مفهوم توسعه انسانی را می توان چنین تعریف نمود «فرآیند بسط انتخاب ها در بستر فضای قابلیت زا برای دستیابی به زندگی بهتر» بر اساس این تعریف می توان تغییرات شاخص توسعه انسانی را در یک دوره زمانی مورد بررسی قرار داد.
مقاله حاضر در صدد است که به بررسی و تجزیه و تحلیل شاخص های توسعه انسانی در استان سیستان و بلوچستان طی سال های 1368 الی 1379 بپردازد و همچنین به سوالاتی از قبیل اینکه آیا شاخص مذکور طی سال های مورد مطالعه بهبود یافته است. آیا شکاف توسعه بر حسب جنسیت کاهش یافته است، آیا شکاف فقر انسانی روندی نزولی را طی نموده است و... پاسخ گوید.
روش تحقیق در مطالعه حاضر توصیفی و تحلیلی است و از حیث نوع تحقیق کاربردی می باشد نتایج حاصل از بررسی ها نشان می دهد که طی سال های مورد بررسی شاخص توسعه انسانی استان سیستان و بلوچستان بهبود یافته و از رقم 0.336 در سال 1368 به 0.569 در سال 1379 بالغ گشته است که این افزایش را مدیون افزایش امید به زندگی، شاخص نرخ با سوادی بزرگسالان و بهبود در نرخ ثبت نام ناالص در کلیه مقاطع آموزشی استانی می باشد. طی همین دوره شاخص توسعه انسانی بر حسب جنسیت نیز از 0.296 به 0.451 افزایش یافته است که در اثر بهبود وضعیت آموزش زنان بوده است؛ همچنین شاخص فقر انسانی از 49.63 درصد به 32.66 درصد کاهش یافته است."
بررسی تاثیر مطابقت میان سبکهای تدریس و یادگیری بر عملکرد درسی دانشجویان(مطالعه موردی: دانشکدههای کشاورزی و منابعطبیعی دانشگاه کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با هدف شناسایی سبکهای تدریس و یادگیری مدرسان و دانشجویان دانشکده کشاورزی و منابعطبیعی دانشگاه کردستان و بررسی تاثیر مطابقت/عدم مطابقت سبکهای تدریس و یادگیری بر عملکرد درسی دانشجویان، از یک طرح شبهآزمایشی پسآزمون استفاده گردید. ابزار استفاده شده در این تحقیق پرسشنامه سبکهای تدریس و یادگیری Kolb بود. دادههای گردآوری شده از طریق نرمافزار SPSS و با به کارگیری شاخصهای آمار توصیفی، آزمونT استیودنت، و تحلیل واریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل گردید. نتایج حاصله نشان داد که در میان دانشجویان دختر، سبک غالب یادگیری سبک "جذب کننده" و در میان دانشجویان پسر سبک غالب یادگیری سبک "انطباق یابنده" است. همچنین نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که سبک غالب تدریس در میان مدرسان دانشکدههای مذکور، سبک تدریس "جذب کننده" میباشد که عمدتاً با سبکهای یادگیری دانشجویان دختر مطابقت دارد تا با سبکهای یادگیری دانشجویان پسر. نتایج آزمونT نشان داد که مطابقت میان سبکهای تدریس- سبکهای یادگیری بر عملکرد درسی دانشجویان تاثیر مثبت و معنیداری دارد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که اگر مدرسان دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی بتوانند سبکهای تدریس خود را با سبکهای یادگیری دانشجویان متناسب سازند، دانشجویان آنان از عملکرد درسی مطلوبتری برخوردار خواهند شد. از نتایج این تحقیق میتوان جهت بهبود فرایند تدریس و یادگیری در دانشکده کشاورزی و منابعطبیعی دانشگاه کردستان استفاده کرد.
ظرفیت تحمل زیست محیطی و تراکم توسعه پایدار شهری در منطقه 9 شهرداری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مفهوم ظرفیت تحمل زیست محیطی در برنامه ریزی و مدیریت شهری، یکی از مهمترین ابزارها در جهت نیل به پایداری شهری است. در این مقاله تراکم مطلوب توسعه شهری با رویکرد ظرفیت تحمل زیست محیطی در منطقه 9 شهری تعیین و در آن مفهوم ظرفیت تحمل به دو مفهوم اساسی ظرفیت تحمل حیاتی و مقاومت محیط تقسیم گردید. به منظور تعیین ظرفیت تحمل در ابتدا پتانسیل بهره وری هریک از منابع موجود و بار عملکردی هریک از تاسیسات شهری در پاسخ به نیازهای واقعی شهرنشینان براساس هفت عامل آب، فاضلاب، زباله، انرژی، راه، حمل و نقل همگانی و سطوح سبز برآورد شد و سپس بر مبنای استانداردهای زیست محیطی و آستانه های مجاز آلودگی تراکم مطلوب توسعه تعیین شد. برای ارزیابی ظرفیت تحمل از مدل عدد فشار در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) بهره گرفته شد و ظرفیت تحمل در سه بازه تحت عنوان آستانه مطلوب، آستانه مجاز و فشار بحرانی توزیع گردید. نتایج نشان داد که جمعیت و تراکم توسعه منطبق بر ظرفیت تحمل منطقه توزیع نیافته است و در بازه فشار بحرانی برابر با بیشترین مقدار فشار وارده بر سرزمین قرار دارد. در ادامه عامل مصرف و بهره وری از منابع آب و تصفیه فاضلاب به عامل محدودکننده ظرفیت تحمل منطقه انتخاب شد و برمبنای آن حداقل و حداکثر توان جمعیت پذیری منطقه برابر با 109862 و 125913 نفر با متوسط ضریب سطح زیربنای 6/90 درصد و تراکم خالص و ناخالص 76 و 114 نفر در هکتار تعیین شد. در نهایت پیشنهاد می شود مفهوم ظرفیت تحمل زیست محیطی به عنوان ابزار جامع برنامه ریزی، پیش از بروز عوارض منفی ناشی از فشار جمعیت، در فرآیند مدیریت و برنامه ریزی کلانشهر مشهد و به ویژه در توسعه های جدید بکار گرفته شود.
تحلیلی بر شاخص های پایداری مسکن در مناطق روستایی (مطالعه موردی: دهستان سیلاخور شرقی- شهرستان ازنا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تدوین یک برنامه در بخش مسکن پایدار روستایی نیازمند شناسایی و تجزیه و تحلیل ابعاد و اجزای مختلف مسکن پایدار است و شاخص های مسکن پایدار به عنوان یک برنامه و ابزاری ضروری برای بیان پایداری ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و کالبدی مسکن پایدار از جایگاه ویژه ای در امر برنامه ریزی مسکن روستایی برخوردار هستند. از اینرو هدف پژوهش حاضر تحلیل و ارزیابی شاخص های پایداری مسکن روستایی می باشد که به صورت مطالعه موردی در دهستان سیلاخور شرقی شهرستان ازنا صورت گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و پیمایشی بوده که با رویکرد ترکیبی انجام گرفته است. جامعه آماری این تحقیق سرپرستان خانوارهای واحدهای مسکونی دهستان سیلاخور شرقی می باشد که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای به حجم 310 نفر از بین آنها به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب گردیده و با ابزار پرسشنامه مورد مطالعه قرار گرفته اند. ضریب آلفای کرونباخ به منظور تشخیص پایایی پرسشنامه ها محاسبه گردیده است که در این پژوهش برای سه بخش پرسشنامه (ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی) به ترتیب 86/0، 78/0 و 89/0 درصد به دست آمده است که حاکی از مناسب بودن ابزار پژوهش بوده است. نتایج حاصل از طریق تجزیه و تحلیل های آماری در نرم افزار SPSS نشان می دهد که 40 درصد از شاخص های بررسی شده در شرایط پایدار، 25 درصد در شرایط تاحدی پایدار و 35 درصد در شرایط ناپایدار قرار دارند که جا دارد در راستای بهره مندی از مسکن سالم و پایدار برنامه ریزی هایی در راستای ارتقای شاخص های ناپایدار که اغلب نیز در بعد اقتصادی قرار گرفته اند صورت گیرد.
توسعه ناموزون فضایی – کالبدی شهر یزد و اثرات آن بر ساخت اکولوژِی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سوالهای اصلی مورد پژوهش در مقاله این است که : روند تاریخی توسعه فضایی کالبدی - شهر یزد چگونه بوده است ؟ ساخت اکولوژی شهر یزد امروزه از چه الگویی تبعیت می کند ؟ مسائل فوق با این فرض مورد پژوهش قرار گرفته که توسعه فضایی – کالبدی شهر یزد از ابتدای پیدایش هسته اولیه شهر در دوره های تاریخی قبل از اسلام و بعد از اسلام تا دوره حکومت پهلوی رشدی آرام – موزون و متعادل داشته – اما از دهه 1340 به بعد شهر رشد فضایی – کالبدی شتابان و ناموزون پیدا کرده و در نتیجه آثار و پیامدهای نامطلوب کالبدی – اقتصادی و اجتماعی به دنبال آورده است . همچنین این فرایند توسعه فضایی – کالبدی ناموزون شهر – ساخت اکولوژی شهری را دچار عدم تعادل و توازون کرده و الگوی ساخت اکولوژی متحدالمرکز متداخل شهر به ساخت قطاعی ناپیوسته ونا متعادل تبدیل گردیده است . هدف اصلی مقاله بررسی و تبیین آثار و نتایج فرایند توسعه ناموزون فضایی – کالبدی شهر یزد و اثرات آن بر ساخت اکولوژی شهر است . برای دست یابی به این هدف از روشهای تحقیق تاریخی – توصیفی و تحلیلی بهره گرفته شده است . اطلاعات بدست آمده نشانگر آن است که در چند دهه اخیر بین رشد جمعیت و مساحت شهر اختلاف بسیار قابل توجهی رخ داده است – به طوری که رشد جمعیت شرطی سالهای 1335 تا 1365 حدود 9/3 درصد و رشد مساحت شهر 2/1 درصد بوده – اما این میزان ها طی سالهای 1365 تا 1370 به حدود 7/2 درصد رشد جمعیت و 2/16 درصد رشد مساحت تغییر یافته است . به عبارت دیگر – جمعیت شهر یزد از سال 1335 تا 1380 حدود 6 برابر شده – اما مساحت شهر به بیش از 16 برابر افزایش یافته است . همچنین الگوی ساخت اکولوژی متحدالمرکز شهر به ساخت قطاعی نا متعادل و چند هسته ای گسسته تبدیل شده است .
بررسی روند توسعه فیزیکی بخش شمال غرب شهر تهران مطالعه موردی: حصارک
حوزههای تخصصی:
توسعه فیزیکی شهر فرآیندی است که طی آن محدوده های فیزیکی شهر و فضاهای کالبدی آن در ابعاد افقی و عمودی و در طول زمان از نظر کمی و کیفی افزایش می یابند. هدف از این پژوهش، بررسی روند توسعه فیزیکی و تغییرات کاربری اراضی روستای حصارک، در فاصله زمانی سال های 1380، 1358، 1334 می باشد. ابتدا محدوده مطالعاتی بر روی نقشه توپوگرافی، عکس های هوایی و تصویر ماهواره ای مربوطه تعیین شده، سپس از طریق سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS لایه های اطلاعاتی مورد نیاز همچون شیب، طبقات ارتفاعی، کاربری اراضی محدوده تهیه شد. از طریق مطالعه میدانی و داده های حاصل از منابع کتابخانه ای و نقشه ها و نمودارهای مربوطه، نتایجی به قرار زیر بدست آمده است. عوامل تاثیرگذار بر توسعه منطقه مطالعاتی شامل دو دسته عوامل ژئومورفیک و عوامل انسانی است. توپوگرافی، شیب، ویژگی های زمین شناسی، احتمال وقوع حرکات دامنه ای و تاثیر رودخانه و آب های جاری از عوامل ژئومورفیک می باشند. عوامل انسانی نیز شامل احداث دانشگاه آزاد و نقش تعاونی های مسکن (عوامل مثبت در فرآیند توسعه منطقه)، و تاسیسات انبار نفت، باغات و اراضی کشاورزی و اراضی متعلق به نیروی انتظامی (عوامل محدودیت زا در توسعه منطقه) تشخیص داده شده است. وسعت منطقه مورد بررسی 6.26km2 می باشد که از این میزان در سال 1334، 84.8 درصد به اراضی بایر، 15 درصد به باغات و 0.15 درصد به ساخت و ساز اختصاص داشته است. در سال 1358 وسعت اراضی بایر 72.8 درصد، باغات 16.4 درصد، ساخت و ساز تاسیسات 10.8 درصد بوده است. درسال 1380 نیز شاهد کاهش وسعت اراضی بایر 21.8 درصد و باغات 13.5 درصد و به موازات آن افزایش وسعت ساخت و ساز و تاسیسات شهری 57.8 درصد در منطقه مطالعاتی می باشیم.