فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۸۱ تا ۲٬۵۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۹
17 - 30
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی سیرتحول رویکردها و سیاست های نوسازی شهری از نخستین اقدامات در چارچوب بازسازی تا بازآفرینی شهری پایدار می پردازد. در دهه های اخیر، سیاست های متعددی در رویارویی با مسئله افت کیفیت محیطی، منزلت اجتماعی و سرزندگی اقتصادی شهرها (به ویژه در نواحی درونی آنها) مطرح و برنامه های گوناگونی در این خصوص به اجرا درآمده اتد. در یک نگاه تحلیلی_تاریخی مراحل متمایزی در فرآیند تکاملی این سیاست ها قابل تشخیص هستند. طی سه دهه اخیر در کشورهای توسعه یافته متأثر از دگرگونی های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و همچنین در گذار از اقتصاد صنعتی به اقتصاد خدماتی به منظور حل معضلات و تنگناها در محدوده های شهری رو به افول، رویکردهای مختلفی در تئوری و عمل تجربه شده اند. ادبیات موجود در این عرصه تا آغاز هزاره سوم میلادی به این رویکردها و عوامل مؤثر بر آنها و همچنین تأثیرات آنها بر تحولات شهرها به شکل مشروحی پرداخته است. در سال های اخیر با اولویت یافتن پارادایم(الگو) پایداری، توسعه پایدار و رویکرد بازآفرینی شهری پایدار، عرصه موضوعی جدیدی در ادبیات جهانی مطرح شده است. پرسش این پژوهش و هدف اصلی مطالعه نیز در راستای تبیین این رویکرد نوین و ابعاد و مؤلفه های آن شکل گرفته است، مبنی بر اینکه ابعاد و مؤلفه های "بازآفرینی شهری پایدار" چیستند و چگونه متأثر از "پایداری اجتماعی" به عنوان رویکرد متأخر تبیین می گردند. روش تحقیق پژوهش حاضر متأثر از ماهیت پرسش پژوهش بر مبنای مطالعه اسنادی ، کتابخانه ای و همچنین روش تحلیل محتوا و استدلال منطقی تهیه و تنظیم شده است. در مقاله حاضر دیدگاه های اندیشمندان و عوامل مؤثر بر دگرگونی ها از حدود نیمه دوم قرن بیستم میلادی تاکنون استخراج، طبقه بندی و تحلیل شده اند. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن هستند که رویکرد یکپارچه، کاربرد مفهوم مشارکت در همکاری بخش های خصوصی و دولتی، تأکید بر هویت محلی و حس مکان، شهرها به عنوان مکان های رقابتی ، محیط هایی به لحاظ اجتماعی همه شمول و به لحاظ اقتصادی شکوفاو عرصه های عمومی سرزنده از اهمّ مؤلفه ها و معیارهای بازآفرینی شهری پایدار با اولویت پایداری اجتماعی می باشند.
بررسی و تحلیل عملکرد شوراها در مدیریت شهری (نمونه موردی؛ شهرایذه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت شهربه عنوان یک رویکرد نوین در حل معضلات و مشکلات بوجود آمده در جامعه نقش مهمی به عنوان یک حکومت محلی در عرصه زندگی شهری ایفا می نماید.شوراهای شهر به عنوان یک عنصر از مدیریت شهری در اداره شهرهادر سطح محلی نقش مهمی بر عهده گرفته است.تشکیل شوراهای اسلامی شهرها، می تواند نقطه عطفی برای مدیریت مشارکتی در ایران باشد.هدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل عملکردهای شوراهای اسلامی در مدیریت شهر ایذه و نیز رابطه خویشاوندی یا طایفه ای در رأی آوری کاندیدها و میزان مشارکت گیری از شهروندان است.روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه است.جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه ی ساکنان شهر ایذه تشکیل می دهند که تعداد 310 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شده است، که نتایج بدست آمده نشان می دهد 3/61درصد پاسخ گویان عملکرد شوراها در مدیریت شهر ایذه را خیلی ضعیف و فقط کمتر از 53/0 درصد پاسخ گویان عملکرد شورا در مدیریت شهر را خیلی خوب توصیف کرده اند.7/48 درصد شهروندان رابطه خویشاوندی را در قبول شدن کاندیدهای شوراها خیلی زیاد و حدوداً 10 درصد پاسخ گویان این رابطه را خیلی کم فرض کرده اند، همچنین در زمینه مشارکت گیری شهروندان، 8/62 درصد پاسخ گویان میزان مشارکت را خیلی کم وتنها کمتر از 6/0 درصد پاسخ گویان میزان مشارکت شوراها با شهروندان را خیلی زیاد توصیف کرده اند. آزمون T تک نمونه ای و من ویتنی نیز این نتایج را تأیید می کند.
ارزیابی شاخص های کالبدی بافت های فرسوده شهری و مسائل آن، مورد مطالعه: شهر اشنویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق فرسوده که روزگاری بخش مهمی از شهرها را تشکیل می دادند و هویت شهرها به حساب می آیند، اکنون به دلیل توان پایین و عدم وابستگی ساکنان، امکان حفظ حیات و بازسازی ساختمان ها وجود ندارد. این مقاله با هدف ارزیابی شاخص های کالبدی بافت های فرسوده شهری و مسائل آن صورت گرفته و روش تحقیق تحلیلی- توصیفی می باشد. جامعه آماری ساکنان محدوده مورد مطالعه می باشد و بنابر فرمول کوکران 317 عدد پرسشنامه در بین ساکنین تکمیل شده است. انتخاب نمونه با توجه به متجانس بودن افراد جامعه آمار با استفاده از روش نمونه گیری منظم یا سیستماتیک صورت گرفته است. برای تجزیه و تحلیل شاخص های کالبدی در محدوده از نرم افزار Arc GIS و برای آشکارسازی میزان تاثیر فرسودگی بافت بر ساکنین از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که از مجموع 16 حوزه محدوده بافت فرسوده، 4 حوزه (25% حوزه ها)، هر سه فاکتور ریزدانگی قطعات، کیفیت پایین ابنیه و دسترسی های زیر 6 متر را دارند و 6 حوزه یعنی 5/37% از کل حوزه ها دارای 2 فاکتور می باشند. بنابراین میزان فرسودگی در این 10 حوزه ملموس تر بوده است. هم چنین مشخص شد که حدود 5/54% از ساکنین از مدت ها قبل ساکن محله خود بوده اند، به طوریکه حدود 6/47 % آن ها بیش از 10 سال سابقه سکونت در محله را داشته اند.
بررسی نقش گسترش گردشگری شهری بر توسعه پایدار شهری (نمونه موردی: شهر سنندج)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
61 - 74
حوزههای تخصصی:
گردشگری شهری عاملی بسیار مهم در توسعه شهرها محسوب می شود، زیرا نیروی زیادی برای جذب گردشگران دارد. شهرهای منطقه غرب کشور، از جمله سنندج، به دلیل بهره مندی از شرایط اقلیمی و عامل فرهنگی خاص، نیروی زیادی در جذب گردشگری شهری دارند. جغرافیدانان معتقدند هر عاملی از جمله گردشگری تأثیرات مختلفی دارد؛ بدین معنی که هیچ عاملی صرفاً نمی تواند مثبت یا منفی باشد. این پژوهش در پی بررسی تأثیرات مثبت گردشگری شهری بر 4 متغیر توسعه پایدار شهری (پایداری اجتماعی، پایداری کالبدی، پایداری محیطی، و پایداری اقتصادی) از منظر 384 نفر از ساکنان شهر سنندج (براساس فرمول کوکران) و 22 نفر از استادان، مدیران، و کارشناسان حوزه گردشگری در شهری سنندج است. این پژوهش براساس شیوه انجام، از نوع روش توصیفی تحلیلی است. نتایج آزمون های آماری استفاده شده در تحقیق بیانگر این مهم اند که گردشگری شهری در شهر سنندج توانسته است به شیوه ای مؤثر باعث پایداری هرچه بیشتر شهر سنندج شود. گردشگری در شهر سنندج توانسته است بیشترین تأثیر را بر توسعه پایدار اقتصادی و کمترین تأثیر را توسعه پایدار محیطی داشته باشد.
کاربرد روش های فازی و AHP برای جانمایی مدارس ابتدایی در ناحیه یک آموزشی شهر کرمان
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت شهرها، سبب افزایش وسعت آنها و به تبع آن موجب افزایش استفاده از زمین گردیده است؛ بنابراین هرچه شهرها گسترده تر شوند، کاربری اراضی نیز متنوع تر می گردد. در این میان نقش کاربری های آموزشی که در زمینه رشد و هدایت افراد جامعه؛ به ویژه دانش آموزان مدارس ابتدایی وظیفه مهمی دارند، غیر قابل انکار است. مسأله اساسی این است که مدارس ابتدایی در شهر کرمان به درستی مستقر نشده اند؛ از این رو، هدف پژوهش حاضر مکان یابی مدارس ابتدایی ناحیه یک آموزش و پرورش شهر کرمان است. جامعه آماری، شامل کلیه مدارس ابتدایی ناحیه مذکور و روش مورد استفاده توصیفی - تحلیلی است؛ همچنین برای انجام این پژوهش از مطالعات کتابخانه ای (برای شناسایی معیارها)، برای تعیین مکان فعلی مدارس از بررسی های میدانی، برای تعیین وزن معیارها از پرسشنامه محقق ساخته که روایی آن برگرفته از نظرات کارشناسان و پایایی آن بر اساس محاسبه نرخ سازگاری و آنالیز حساسیت که با استفاده از نرم افزار Expert Choice انجام می شود، استفاده شده است. در این راستا، از سامانه اطلاعات جغرافیایی بهره گرفته شده است و با استفاده از روش منطق فازی، لایه های مختلف بر هم منطبق و آنالیز شدند. نتایج حاکی از آن است که وضعیت مدارس این ناحیه در بعضی نقاط نسبتاً نامطلوب است و در نتیجه، نواحی بهینه برای احداث مدارس ابتدایی دخترانه و پسرانه این ناحیه به صورت مجزا در دو نقشه کاربردی ارائه گردید.
بررسی و ارزیابی مشارکت های مردمی در توسعه ی پایدار محله ای با استفاده از مدل TOPSIS مطالعه موردی: کلان شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همواره توجه به مقوله ی مشارکت های اجتماعی شهروندان یک جامعه در پیشبرد اهداف کلان مدیریتی از مهمترین سرفصل های مدیریت شهری به ویژه در مقیاس کلان شهرها به حساب می آید. توجه به نقش مشارکت های خودجوش مردمی در راستای مدیریت محلی را تنها نباید خاص کلان شهرهای عصر حاضر دانست بلکه شهر های باشکوه باستان نیز برای رونق خویش چاره ای جز تمسک به مردمان خویش نداشتند. هدف مقاله حاضر ارزیابی مشارکت های مردمی در توسعه ی پایدار محله ایبا استفاده از مدل TOPSISدر کلانشهر ارومیه می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و بررسی های میدانی می باشد. محدوده ی مورد مطالعه شامل سه محله (ایثار، میثم و آذربایجان) شهر ارومیه است.محلات مورد نظر با توجه به 6 معیار کمّی و کیفی مشارکت اجتماعی (میزان مشارکت در اداره ی امور محله، مشارکت در تصمیم گیری های محلی، مشارکت در پرداخت عوارض شهری، مشارکت در حفظ فضای سبز محله، اطلاع رسانی مشکلات محله به مدیران و سطح توسعه یافتگی محله) با مدل TOPSISمورد ارزیابی قرار گرفت.نتایج به دست آمده از مدلTOPSIS، سلسله مراتب و اولویّت بندی محلات را در سطح شهر ارومیه به این صورت A2>A1>A3نشان می دهد. بنابراین A2 (میثم) در رتبه 1، A1 (آذربایجان) در رتبه 2، A3 (ایثار) در رتبه 3 قرار می گیرد.
میزان موفّقیت توسعه گردشگری جامعه محور روستایی از دید جامعه محلّی (مطالعه موردی: روستای آسیاب سر، شهرستان بهشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: گردشگری جامعه محور در جست وجوی ایجاد منافع اقتصادی برای جامعه محلّی، حفاظت از منابع طبیعی و فرهنگ محلّی، بهبود کیفیت زندگی و توانمندسازی جامعه محلّی به منظور رفع نیازهای نسل های حال و آینده است. با وجود مزایای بسیار این نوع از گردشگری، به خصوص در کشورهای در حال توسعه، اجرای آن در عمل با مشکلاتی هم راه است. هدف این پژوهش بررسی میزان موفّقیت گردشگری جامعه محور در روستای آسیاب سر است. روش: روش تحقیق در این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را خانوارهای روستای آسیاب سر با حجم ۴۹۹ تشکیل می دهند که از میان آ ن ها با استفاده از جدول مورگان ۲۱۰ نمونه انتخاب شدند. پرسش نامه به روش نمونه گیری قضاوتی میان آن ها توزیع شد. به منظور پاسخ گویی به پرسش اصلی پژوهش، از آزمون T تک نمونه ای با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها/ نتایج: طبق نتایج حاصل از این آزمون، گردشگری جامعه محور در منطقه مورد مطالعه موفّق نبوده است؛ به طوری که از میان ده عامل موفّقیت بررسی شده، تنها سه عامل مالکیت جامعه محلّی، حمایت داخلی و خارجی و محافظت از منابع، میانگینی بیش تر از (۳) داشته اند. محدودیت ها و راه بردها: محدودیت های این پژوهش شامل محدودبودن ادبیات مرتبط با موضوع پژوهش و هم چنین، وسیع بودن شاخص های موفّقیت گردشگری جامعه محور و مشکلات مرتبط با سنجش همه این عوامل در قالب یک پژوهش بوده است. راه کارهای عملی: به منظور توسعه گردشگری جامعه محور در روستای آساب سر و بهره گیری از منافع آن، لازم است قبل از هر کاری جامعه محلّی آموزش های لازم در ارتباط با مدیریت و توسعه گردشگری را دیده و پس از آن، امکانات لازم برای مدیریت گردشگری در اختیار آن ها قرار گرفته شود تا با میل خود توسعه گردشگری در روستا را مدیریت کنند. اصالت و ارزش: مطالعات بسیار کمی در ارتباط با گردشگری جامعه محور انجام شده است. در مطالعات انجام شده نیز معمولاً تنها چند شاخص از شاخص-های این نوع از گردشگری، مورد بررسی قرا گرفته است. هم چنین، در اکثر مطالعات، دیدگاه نخبگان و نه جامعه محلّی در ارتباط با موضوع بررسی شده است. در این پژوهش تلاش شده است تمام شاخص های گردشگری جامعه محور از دید ساکنان محلّی که بیش تر از سایر ذی نفعان با گردشگری در ارتباط هستند، مورد بررسی گیرد.
مکان یابی شعب جدید بانک ها و مؤسسات مالی و اعتباری با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای فازی(Fuzzy ANP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر به دلیل وجود رقابت بین بانک ها و مؤسسات مالی و اعتباری برای جذب بیشتر منابع، تسلط بر مؤلفه های مؤثر بر تجهیز منابع مالی اهمیت ویژه ای یافته است. یکی از مؤلفه های تأثیرگذار بر تجهیز منابع پولی در بانکداری نوین توجه به مطلوبیت محل استقرار مکانی بانک ها و مؤسسات مالی و اعتباری است. مکان استقرار شعب بانک ها و مؤسسات مالی، محرکی مهم در جذب مشتریان است و بازاریابان بانکی باید آن را به دقت مورد بررسی و ارزیابی قرار دهند. این تحقیق بدنبال ارائه مدلی برای یافتن مکان های جدید استقرار شعب بانک ها و مؤسسات مالی و اعتباری است. برای رسیدن به این هدف به وسیله مطالعات کتابخانه ای، معیار ها و عوامل مؤثر اقتصادی، شناسایی و توسط نظرات کارشناسی تکمیل گردید. با توجه به میزان تأثیر گذاری و تأثیر پذیری معیارها از یکدیگر در دنیای واقعی، تکنیک DEMATEL برای شناسایی این روابط مورد استفاده قرار گرفت و از مدل فرآیند تحلیل شبکه ای فازی(Fuzzy ANP) پس از تکمیل پرسشنامه مقایسه زوجی از سوی کارشناسان برای وزن دهی به آن ها استفاده شد و از این اوزان بر اساس شعاع تأثیرگذاری معیار ها برای مدل سازی فضایی و پهنه بندی منطقه بر اساس روش جمع ساده وزنی(SAW) استفاده گردید. این فرآیند در منطقه 6 شهر تهران برای شناسایی مکان های جدید استقرار شعب بانک تات با 7 شعبه موجود در این منطقه اجرا شد. بر اساس مشاهدات میدانی نتایج به دست آمده از مدل مورد ارزیابی قرار گرفت و از ضریب تاو-کندالb برای تعیین میزان همگونی میان نتایج به دست آمده در مدل و نتایج مشاهدات استفاده شد که نتایج حاصل ضریبی برابر با 855/0را نشان می دهد که از رابطه قوی بین دو متغیر حکایت می کند.
تبیین وضعیت و شناخت عوامل مؤثر بر تخلفات ساختمانی در کلانشهرهای ایران (مطالعه موردی: مناطق 15 گانه شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همگام با رشد روزافزون جمعیت و توسعه شهرنشینی، شهرها در شرایط کنونی، با مشکلاتی ازجمله کمبود مسکن و سایر خدمات رفاهی روبه روهستندکه همین امر خود عامل افزایش تخلفات ساختمانی در شهرها به ویژه در کلانشهرها، شده است و این معضل به علت فقدان نظارت کافی بر ساخت و سازهای شهری تشدید شده است. تخلفات ساختمانی یکی از مسایل مهم شهرها است که برخورد با آن و حل آن به آسانی امکان پذیر نیست. یکی از راه حلهای اصولی و ممکن، تلاش برای پیشگیری از وقوع آنها و کاهش زمینه های وقوع این گونه تخلفات در سطح شهرها است. هدف از این مقاله، تحلیل تخلفات ساختمانی در مناطق شهر اصفهان و تبدیل آنها به عوامل معنی دار می باشد. روش پژوهش ""توصیفی، قیاسی و تحلیلی"" است و از تحلیل تطبیقی نیز استفاده شده است. روش تحلیل در این پژوهش، تحلیل مقایسه ای بین مناطق 15گانه شهر اصفهان و استفاده از تکنیک تحلیل عاملی است. در این پژوهش با استفاده از آمار اخذ شده از معاونت معماری و شهرسازی شهرداری اصفهان، به بررسی تخلفات ساختمانی در مناطق 15 گانه شهر اصفهان و سپس استخراج 8 عامل جدید از 52 عامل موجود(انواع تخلفات ساختمانی)، پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد: 1- در دوره زمانی مورد مطالعه از سال 1387 تا 1391، میزان تخلفات ساختمانی در مناطق شهری اصفهان نه تنها کاهش نیافته، بلکه با افزایش نیز رو به رو بوده است.2- براساس تخلفات صورت گرفته در شهر اصفهان، 52 نوع تخلف صورت گرفته است که با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی به 8 عامل کاهش یافت و با توجه به متغیرهای موجود به ترتیب 8 عامل: تخلفات ارتفاعی و احداثی، تخلفات پروانه ساخت، تخلفات کاربریهای تجاری، تخلفات اجحاف ، تخلفات دید و اشراف ، تخلفات درها و پله ها، تخلف ات اض افه ساخت، تخلف ات تغییر ک اربری استخ راج شد که این 8 ع امل 45/84 درصد از واریانس ج امعه را پوشش می دهد. 3- بیشتر تخلفات ساختمانی صورت گرفته در شهر اصفهان، مربوط به تخلفات ارتفاعی و احداثی، تخلفات پروانه ساخت و تخلفات مربوط به کاربری های تجاری است.
محدودیتهای فضایی شهر تهران
حوزههای تخصصی:
تهران به عنوان شهری که مراحل رشد و توسعه فضایی را طی مدت کمتر از دویست سال پشت سر گذاشته‘ در بستر جغرافیایی خود با مشکلات فضایی و اکولوژیکی روبروست. عوامل متعددی که برای استمرار توسعه فضایی تهران به عنوان مانع عمل می کنند‘ عواملی نیستند که به راحتی قابل برطرف کردن باشند. این محدودیت زمین در نواحی پیرامونی باعث تغییر شکل در روند توسعه به شرح زیر شده است: - در محدوده خدمات شهری تهران که عرضه زمین محدود گشته‘ بسیاری از ساختمانها که از وسعت خوبی برخوردارند‘ بدون اینکه عمر مفید آنها پایان یافته باشد تخریب شده و به صورت برجهای مرتفع‘ نوسازی جبری می شوند. - محدودیتهای توسعه پیوسته در اطراف محدوده خدماتی شهر باعث شده که تداوم توسعه بصورت توسعه های ناپیوسته در نواحی پیرامونی تهران انجام گیرد. پیدایش کانونهای شهری اقماری در اطراف تهران‘ تبدیل نقاط روستایی به شهر و شهرک وتورم جمعیتی بسیاری از روستاها در نواحی اطراف تهران از پیامدهای این فشار بر گستره شهر تهران است.
ارزیابی ریسک زلزله مبتنی بر مخاطره و آسیب پذیری در نواحی روستایی مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان مرند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت و تحلیل ریسک زلزله در نواحی روستایی در کاهش خسارات و تلفات آنها، عامل تعیین کننده ای است. چرا که در چرخه مدیریت پیش از بحران، برنامه ریزی و شناخت خطرپذیری سکونتگاههای روستایی برای دستیابی به سیاست عدم اتلاف منابع و بهره گیری از حداکثر توان ها ضرورت دارد. به عبارتی بسیاری از خطرپذیری های روستاها در برابر زلزله، با شناخت دقیق و کاهش ریشه های آسیب پذیری، قابل پیشگیری می باشد. بنابراین پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل ریسک زلزله در سکونتگاههای روستایی بخش مرکزی شهرستان مرند با روش شناسی توصیفی- تحلیلی پرداخته است. جامعه آماری این تحقیق شامل 74 روستای بخش مرکزی شهرستان مرند می باشد که به صورت تمام شماری مورد مطالعه قرار گرفته اند. برای ارزیابی ریسک زلزله در منطقه ی مورد مطالعه، ابتدا مدل ارزیابی ریسک زلزله در نواحی روستایی مبتنی بر چهارچوب مفهومی و عملیاتی ارائه گردید و سپس با وزندهی به شاخصها با استفاده از نظر متخصصان دانشگاهی و پردازش اطلاعات در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی، میزان در معرض خطر بودن (با استفاده از تحلیلهای سیستم اطلاعات جغرافیایی) و آسیب پذیری (با استفاده از تکنیک تاپسیس) محاسبه گردید. در نهایت با استفاده از تحلیل روی هم گذاری لایه ها در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی، ارزیابی ریسک زلزله در منطقه مورد مطالعه صورت گرفت. براساس نتایج حاصله، حدود 32 درصد از روستاهای مورد مطالعه در پهنه های دارای ریسک بسیار بالا و بالا قرار گرفته اند که ضرورت برنامه ریزی مبتنی بر اصول مدیریت بحران را مطرح می نماید.
بررسی راهکارهای توسعه مشارکت عمومی در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت عمومی، ملازمه نزدیک و تنگاتنگی با جامعه مدنی دارد؛ جامعه ای که اساس قدرت را بر مردم استوار گردانیده است. این امر پاسداشت حقوق کسانی است که در یک جامعه انسانی عضو هستند. بی شک، در چنین جامعه ای ساختار قدرت از قاعده آن نیرو می گیرد. در کشور ما نیز علی رغم وجود زمینه ها و پیشینه مشارکت و روحیه همکاری و تعاون در عرصه های مختلف، این خصیصه اجتماعی تاکنون فرصت بروز و ظهور کافی و فراگیر نیافته و به تقویت، حمایت و گسترش سامانه های نوین در این زمینه نیازمند است. در واقع هدف کلی این پژوهش مشخص نمودن و اولویت بندی نقاط قوّت، ضعف، فرصت ها و تهدیدات پیش روی توسعه مشارکت عمومی در استان گلستان است. روش تحقیق، ترکیبی از روش های توصیفی-تحلیلی و ژرفانگر بوده و دارای ماهیتی کاربردی است. اطلاعات به شیوه پیمایشی- کتابخانه ای جمع آوری شده و جامعه آماری مورد استفاده را کارشناسان و اساتید خبره در زمینه های توسعه مشارکت عمومی تشکیل می دهند. در این پژوهش سعی شده است با استفاده و بهره گیری از مدل تحلیلی (SWOT) به شناسایی مسائل اساسی در بخش های مرتبط و تأثیرگذار در توسعه مشارکت عمومی در استان گلستان پرداخته شود، سپس برای درک بهتر موضوع به رتبه بندی مؤلفه ها و معرفه ها توسعه مشارکت عمومی با استفاده از مدل سلسله مراتب فازی (FAHP) پرداخته ایم. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که عامل وجود فرهنگ کار، اعتماد به نفس و اعتماد ملی و همچنین گرایش مردم و سازمان های مردم نهاد به مشارکت به عنوان بااهمیت ترین عوامل در زمینه توسعه مشارکت مطرح هستند.
تلفیق شاخص های توسعه یافتگی انسانی و نقش آن در پایداری مصالح ساختمانی استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع آسیبپذیری شهرها در برابر زلزله همیشه مورد تحقیق کارشناسان این امر بوده است. این پژوهش دارای ابعاد گوناگونی میباشد از جمله پایداری و ناپایداری مصالح ساختمانی و ارتباط آن با عوامل و شاخصهای انسانی. این بحث عمدتاً بخش نامرئی برنامهریزی شهری محسوب میشود و برنامهریزی بدون در نظر گرفتن آن منجر به شکست خواهد شد. هدف این پژوهش، تعیین شاخصهای انسانی مؤثر بر پایداری و ناپایداری مصالح ساختمانی مناطق شهری استانهای کشور است.
از این رو در این پژوهش با رویکرد روشهای کمی ـ تحلیلی به مطالعه این عوامل پرداخته شده است. ابتدا با استفاده از روش SDI توسعهیافتگی مصالح ساختمانی استانها محاسبه گردید که در آن استانها به چهاردسته تقسیم میشوند و استانهای مازندران، ایلام، اصفهان، گیلان، مرکزی، کهکیلویه و بویراحمد، تهران در وضعیت توسعهیافته جای میگیرند. در گام بعدی با استفاده از روش تحلیل عاملی 90 نماگر به 11 عامل تأثیرگذار تقلیل یافت. سپس با استفاده از روش رگرسیون آشکار گردید که عوامل اول، چهارم، هفتم و نهم بیشترین تأثیر را در توسعهیافتگی مصالح داشتهاند.
بررسی و تحلیل عملکرد مدیران نوین روستایی در توسعه روستایی (مطالعه موردی: منطقه اورامانات استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیران روستایی یکی از ارکان مهم و اساسی توسعه روستایی به شمار می روند که در ادوار مختلف تاریخ با وظایف و عناوین متفاوتی نظیر دهبان، کدخدا و ... اداره امور روستایی را بر عهده داشته اند. در حال حاضر مدیریت روستاهای کشور برعهده دو نهاد شورای اسلامی و دهیاری می باشد. در این میان دهیاری ها به عنوان بازوی اجرایی و عامل اصلی توسعه روستایی محسوب می-شوند. بررسی و سنجش عملکرد مدیران روستایی در توسعه موضوعی است که پژوهش حاضر در پی تبیین آن می باشد. جامعه آماری پژوهش را 15575 خانوار که در روستای دارای دهیاری منطقه اورامانات تشکیل می دهد که با استفاده از فرمول کوکران (07/0 = d ؛ 5/0 = p&q)، 193 خانوار به عنوان جامعه نمونه برای پاسخگویی به سئوال های پرسشنامه (با ضریب آلفای کرونباخ 84/0) تعیین گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده گردید. یافته های حاصل از فرمول شاخص عملکرد کل (TPI) و آزمون t تک نمونه ای نشان داد مدیران نوین روستایی (دهیاری ها) در توسعه ی پایدار روستاهای منطقه اورامانات عملکرد نسبتاً ضعیفی داشته اند. همچنین، عملکرد مدیریت نوین روستایی در بین ابعاد مورد بررسی (اجتماعی، فرهنگی، زیست-محیطی، اقتصادی، کشاورزی و سیاسی) به جزء بعد اجتماعی با میانگین 06/3، عملکرد مطلوبی نداشته اند. نهایتاً اینکه نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد متغیرهای همفکری با شورای اسلامی، توان کافی مدیریت در حل مشکلات مردم، آگاهی از قواعد و قوانین، رضایت دهیار از شغل خود و مشورت با مردم، 1/60 درصد از واریانس متغیر وابسته (عملکرد مدیریت نوین روستایی در توسعه پایدار روستایی) را تبیین می کنند.