فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۲۱ تا ۱٬۹۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
782 - 799
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی برای توسعه یافتگی روستاهای کم برخوردار و از طرف دیگر، سادگی فناوری، نیاز به سرمایه کمتر، دوره کوتاه تر بازگشت سرمایه و دیگر مزایای صنایع کوچک مقیاس بخش کشاورزی ضرورت راه اندازی این گونه صنایع را بیشتر از قبل نمایان ساخته است. اگرچه مسیر راه اندازی این صنایع همیشه هموار نیست و با موانع مختلفی مواجه است. از این رو، این تحقیق با هدف شناسایی و تعیین عوامل بازدارنده راه اندازی صنایع کوچک مقیاس بخش کشاورزی انجام شد. جهت شناسایی عوامل بازدارنده، 20 مصاحبه نیمه ساختاریافته با صاحب نظران استانی انجام شد. تحلیل داده های گردآوری شده از مصاحبه ها، منجر به شناسایی 41 مفهوم، در قالب 7 دسته کلان موانع شد. سپس از تکنیک دلفی - فازی دومرحله ای برای دستیابی به توافق گروهی بین صاحب نظران و رتبه بندی عوامل بازدارنده استفاده شد. طبق نتایج تکنیک دلفی - فازی عوامل بازدارنده راه اندازی صنایع کوچک مقیاس بخش کشاورزی در دهستان کاکاوند شهرستان دلفان در 5 دسته طبقه بندی شدند. موانع مالی - اعتباری با میانگین کل فازی زدایی (442/0) در اولویت اول عوامل بازدارنده راه اندازی صنایع کوچک مقیاس بخش کشاورزی قرار گرفت. همچنین موانع اداری - سیاستی با میانگین کل فازی زدایی (426/0)، کمبود نیروی انسانی آموزش دیده و کارآفرینان محلی با میانگین (417/0)، نبود روحیه مشارکتی، فردی و اجتماعی جامعه محلی برای سرمایه گذاری با میانگین کل فازی زدایی (407/0) و سرمایه گذاری ضعیف داخلی و خارجی با میانگین کل فازی زدایی (397/0) در رتبه های بعدی قرار گرفتند. تأمین اعتبارات لازم، کاهش بروکراسی اداری و موانع سیاستی، ارائه آموزش به روستائیان و تقویت مشارکت آنان و نیز جلب سرمایه گذاران داخلی و خارجی برای راه اندازی صنایع کوچک مقیاس بخش کشاورزی پیشنهاد اساسی تحقیق حاضر است.
تحلیل الگوهای زیستی سامانه های عشایری با تأکید بر رویکرد معیشت پایدار (مورد مطالعه: کانون های عشایری شهرستان ملارد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شناخت جوامع عشایری از حیث قابلیت ها، امکانات، محدودیت ها و تنگناها و چگونگی تعامل آن ها از ضروریات برنامه ریزی توسعه پایدار است. از این رو بر اساس معیشت پایدار ضرورت دارد، وضعیت پایداری زندگی و امکانات معیشتی آنان مورد بررسی و شناسایی قرار گیرد.
هدف پژوهش: پژوهش حاضر با هدف شناسایی الگوهای زیستی در چارچوب رویکرد معیشت پایدار، بر آن است تا مقایسه ای از سرمایه های معیشتی پنج گانه انسانی، اجتماعی، فیزیکی، مالی و طبیعی در دسترس این الگوهای زیستی داشته باشد.
روش شناسی تحقیق: پژوهش پیش رو، به لحاظ هدف کاربردی و از نوع کمی و توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری شامل دو گروه عشایر اسکان یافته و عشایر نیمه کوچنده مجموعاً با تعداد 520 خانوار است. با استفاده از فرمول اصلاح شده کوکران 126 خانوار و از هر گروه 63 خانوار، به عنوان حجم نمونه تعیین شد. گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و پیمایشی با فن مصاحبه و پرسشنامه انجام گرفت. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها در محیط نرم افزار Spss 23 از Student-T-test استفاده شد.
قلمروجغرافیایی پژوهش: شهرستان ملارد در استان تهران، دارای چهار دهستان به نام های اخترآباد، بی بی سکینه، ملارد جنوبی و ملارد شمالی است. عشایر این شهرستان در دهستان اخترآباد از توابع بخش صفادشت، استقرار یافته اند.
یافته ها و بحث: الگوهای زیستی عشایر شهرستان ملارد به دو شکل است. یک گروه عشایر اسکان یافته اند و گروه دیگر عشایر نیمه کوچنده. وضعیت دارایی های معیشتی در بین این دو گروه تفاوت های چشمگیری داشته به طوری که شرایط زندگی آنان را برای ادامه کوچ یا اسکان تحت تأثیر قرار می دهد.
نتایج: نتایج نشان داد میانگین شاخص سرمایه انسانی در گروه عشایر اسکان یافته 45/3 و عشایر نیمه کوچنده 40/3 بود. از سوی دیگر، شاخص سرمایه اجتماعی در گروه عشایر نیمه کوچنده با مقدار 76/3 نسبت به عشایر اسکان یافته با مقدار 18/3 دارای ارزش بالایی بوده است. شاخص سرمایه فیزیکی به ترتیب 83/3 و 98/2 در گروه عشایر اسکان یافته و عشایر نیمه کوچنده به دست آمد. سرمایه مالی در گروه عشایر اسکان یافته 97/3 و عشایر نیمه کوچنده 98/2 بود. میانگین سرمایه طبیعی در این دو گروه تفاوت بسیار کمی داشت و به ترتیب 22/1 و 42/1 در گروه عشایر اسکان یافته و در گروه عشایر نیمه کوچنده بود؛ بنابراین می توان گفت، میانگین سرمایه های اجتماعی و طبیعی عشایر نیمه کوچنده بالا بوده است. علاوه بر این کل دارایی های معیشتی عشایر اسکان یافته و نیمه کوچنده به ترتیب 13/3 و 91/2 بود. پس میانگین کل دارایی ها به طور قابل ملاحظه ای در گروه عشایر اسکان یافته در مقایسه با گروه عشایر نیمه کوچنده بیشتر است.
بررسی تاب آوری کالبدی بازار کاشان در برابر زلزله (با تأکید بر نقش شبکه های ارتباطی و فضای باز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاب آوری یک فضای معماری، توانایی و ظرفیت مقابله با پیامدها و صدمات ناشی از وقوع یک حادثه است که سبب می شود بازگشت به شرایط عادی پس از حادثه، تسهیل و از ایجاد بحران جلوگیری شود. یکی از وجوه مهم تاب آوری، وجه کالبدی است که به معنای توانایی پایداری ساختارِ بنا درمقابل تغییرات، حوادث و سپری شدن زمان و میزان پاسخ گویی ساختار به نیازهای حال و آینده است. بافت تاریخی کاشان یکی از بافت های شهری باارزش از منظر کالبدی، فرهنگی و اجتماعی است. دراین میان بازار سنتی کاشان به لحاظ این که مکان اصلی تبادلات فرهنگی و اقتصادی شهر است، اهمیت زیادی دارد. زلزله خیزبودن منطقه کاشان، اهمیت بررسی موضوع تاب آوری کالبدی در این بازار را نشان می دهد. بنابراین سوال پژوهش این است که مولفه هایی تاب آوری بازار تاریخی چه هستند؟ از سوی دیگر، عملکرد بازار به عنوان شریان تجاری شهر و جمعیتی که پیوسته در آن درحال جابه جایی است و قرارگیری بازار در مرکز شهر، ضرورت پرداختن به مولفه های فضای باز و راه های ارتباطی در این محدوده را پررنگ تر می سازد. بنابراین پرسش بعدی این است که فضاهای باز و نظام دسترسی چه کیفیتی در این ساختاردارند و ارزیابی این بخش از بازار از منظر تاب آوری چیست؟ در این مقاله، برای بررسی مولفه های اثرگذاربر تاب آوری کالبدی، نمونه ی پژوهشی، با روش اسنادی و با استفاده از شیوه توصیفی و تحلیلی و همچنین به روش کیفی مورد شناسایی و بررسی قرارگرفته است. در بررسی تاب آوری کالبدی، باتوجه به نقش پراهمیت فضاهای باز و نظام دسترسی در نمونه ی پژوهشی، به کمک پیمایش میدانی و تحلیل وضعیت موجود، همچنین مصاحبه با استفاده کنندگان از بازار تاریخی از طریق پرسشنامه، مولفه های اثرگذار در تاب آوری کالبدی مورد ارزیابی قرارگرفت و عوامل موثر بر پایداری ساختار فضایی بازار و دوام و پایایی آن شناسایی و استخراج شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که فضاهای باز بازار، به دلیل گستردگی و داشتن سلسله مراتب دسترسی در کل بازار، از تراکم و توزیع مناسبی برخودارند ولی در دو راسته مسگرها و درب زنجیر، طول راه خروج، بیش از حد استاندارد است. ارزیابی مولفه های موثر تاب آوری نشان می دهد که مسجد سلطانی، کاروانسرای میرپنج، آقا و مسجد میر عماد، دارای فضای باز با مساحت مناسب، جداره های سالم و پایدار، فعال و با ارتباط مستقیم با شریان های شهری برای استفاده پس از سانحه مناسب هستند. راسته ها و تیمچه ها به عنوان فضای دسترسی با مشکل ریزش ناشی از آسیب سقف در هنگام زلزله، تناسبات نامناسب گذر و عناصر الحاقی و در نتیجه مسدودشدن روبرو هستند که این موضوع سبب کاهش تاب آوری مجموعه است اما ساختار ارگانیک بازار و وجود تویزه های باربر در سقف ها نکات مثبت در ایجاد ایمنی در فضای راسته ها می باشد.
تأثیر سیاست همسایگی جمهوری فدراسیون روسیه بر رویکرد منطقه گرایی ایران در قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه قفقاز جنوبی به دلیل موقعیت ژئواستراتژیکی که دارد جذب کننده بازیگران منطقه ای و کروی است. ریشه تاریخی و هم جواری این منطقه با ایران و روسیه باعث شده است که سرنوشت و اتفاقات این منطقه تاثیر مستقیمی بر امنیت و منافع ملی ایران و روسیه داشته باشد که باعث ایجاد موانعی در مسیر منطقه گرایی ایران توسط روسیه و دیگر بازیگران داشته است. پژوهش حاضر درصدد مطالعه بر تأثیر سیاست همسایگی جمهوری فدراسیون روسیه بر رویکرد منطقه گرایی ایران در قفقاز است.پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی و اکتشافی است که در آن برای جمع آوری داده های تحقیق به صورت توأمان از روش های کتابخانه ای و میدانی شامل پرسشنامه استفاده شده است. در این پژوهش جامعه ی آماری، شامل مجموعه ای متشکل از متخصصان جغرافیای سیاسی، مسئولین سازمان های مرتبط و نهادهای ذی ربط بوده اند که علاوه بر بخش گردآوری اطلاعات، در دیگر بخش ها مانند (مصاحبه و پرسشنامه) یاری رسانده اند. در این پژوهش سعی شده تمامی ابعاد سیاسی ،دفاعی ، امنیتی و... کشورهای منطقه قفقاز جنوبی و بازیگران حاضر در این منطقه پرداخته شود . سپس نتایج حاصل از روش میدانی در قالب تحلیل آماری T به اجرا گذاشته شده است. بنابراین ایران باید برای کسب جایگاهی برتر از رقبای خود و تأمین امنیت و منافع ملی خود به دور از برخورد های قهر آمیز روسیه ،راهبردهایی مبتنی بر پیوند منافع خود با کشورهای قفقاز را مدنظر قرار دهد و به مرحله عملیاتی شدن برساند.
ارزیابی سامانه بام سبز در مقایسه با بام معمولی از منظر بهره وری انرژی در راستای برنامه ریزی شهری (کلانشهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، گسترش سطوح مصنوع نسبت به فضاهای طبیعی شهرها، یک چالش اساسی است. توسعه ناپایدار شهرها متاثر از رشد تکنولوژی و بر هم خوردن تعادل زیستی میان محیط و انسان، نیازمند چاره اندیشی است. پژوهش حاضر با هدف، بررسی عملکرد حرارتی بام سبز در مقایسه با بام معمولی در شهر مشهد است. به این منظور، دو مدل آزمایشگاهی یکی دارای بام سبز و دیگری بد ون بام سبز با شرایط یکسان در دو بازه زمانی تابستان و زمستان، مورد بررسی قرار گرفته است. دمای سطوح بام ها اندازه گیری شده و شارحرارتی از طریق اختلاف دمای سطح خارجی و داخلی محاسبه شده است. نتایج نشان می دهد، دامنه نوسانات بام سبز در فصل تابستان در شهر مشهد 70 درصد و در فصل زمستان 85 درصد کمتر از دامنه نوسانات بام معمولی است و از آنجاییکه شهر مشهد دارای اقلیم سرد بوده و بیشتر سال نیاز به گرمایش دارد، بام سبز می تواند بر کاهش مصرف انرژی ساختمان های این شهر بسیار موثر واقع شود. همچنین بام سبز از طریق ایجاد سایه و سرمایش تبخیری در تابستان و به حداقل رساندن پرت حرارتی در زمستان می توانند نیاز سرمایشی در تابستان و نیاز گرمایشی در زمستان را به ترتیب 11٪ و 19٪ کاهش دهد. لذا می توان بیان نمود که بام های سبز چیزی بیش از یک فضای زیبا و دلنشین هستند و آنها می توانند موجب افزایش بهره وری انرژی در ساختمان ها شوند.
آسیب شناسی طرح های توسعه منطقه آزاد کیش با تاکید بر مولفه های جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عملکرد جزیره کیش بعنوان یک منطقه آزاد و مقصد گردشگری تا کنون توجه صاحب نظران را به خود جلب کرده است و اغلب آنها به واسطه مقایسه عملکرد جزیره کیش با مقاصد گردشگری و مناطق آزاد تجاری موفق در دیگر نقاط جهان، بر این عقیده اند که منطقه ازاد کیش توانسته است به اهداف مقرر خود دست یابد. در این راستا پژوهش حاضر تلاش دارد تا توفیق یا عدم توفیق در عملکرد طرح های توسعه منطقه آزاد کیش با تاکید بر مولفه های جغرافیایی را بررسی نماید. برنامه ریزی برای اسیب شناسی طرح های توسعه منطقه آزاد با تاکید بر مولفه های جغرافیایی در گرو بررسی دقیق و شناخت از منطقه مورد مطالعه و مستلزم دسترسی به مدلهای برجسته ای برای تحلیل برنامه ریزی است. در این پژوهش از رهیافت SWOT جهت تعیین مناسبترین استراتژی برای آسیب شناسی طرح های توسعه منطقه آزاد با تاکید برمولفه های جغرافیایی استفاده شده است.. مقاله حاضر، از لحاظ هدف به روش کاربردی و از حیث شیوه مطالعه به روش توصیفی-تحلیلی شکل گرفته است. رویکرد حاکم بر این پژوهش از نوع پیمایشی با استفاده از فرآیند مصاحبه و پرسش از کارشناسان و اهل فن انجام شده است. بر اساس نتایج تحقیق، مناسبترین استراتژی برای اسیب شناسی طرح های توسعه منطقه آزاد با تاکید بر مولفه های جغرافیایی ، استراتژی (WO) بهره مندی از توان سیاسی و مدیریتی جهت هماهنگی سازمانهای مرتبط با مناطق آزاد،توسعه امکان بالقوه صادرات مجدد به مناطق خلیج فارس و مرکز ترانزیت کالا،و ... مناسب میباشد.
ارزیابی و تحلیل پارامترهای مؤثر بر ناتعادلی فضایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: ترجمان صحیح مفهوم عدالت در حوزه دانش جغرافیا تحت عنوان تعادل در فضا است و به عنوان یک اصل در دانش فضایی همواره مورد تأکید بوده است. در همین راستا، پژوهش حاضر سعی دارد ضمن تعریف متغیرهای مؤثر بر تعادل فضایی، آن ها را مقدار پذیر و با تدوین روابط ریاضی، داده پردازی، پردازش، مدل سازی و ارزیابی رقومی کند.روش: موضوع این پژوهش در حوزه مطالعات آمایش سرزمینی و مبانی آن بر روش پدیدار شناسی استوار است. لذا برای دستیابی به اهداف تحقیق ابتدا به مستندسازی بنیادهای نظری آن مبادرت شده است. در مرحله دوم، نسبت به تعریف مفهوم تعادل فضایی اقدام و با ایجاد شبکه ای از مؤلفه هایی که تعریف کننده تعادل در فضاست بازیابی گردید. در مرحله سوم، مؤلفه های تعریف کننده مفهوم فوق واحدگذاری و در چهارچوبه منطق ریاضی برای مناطق گوناگون احصاء شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آنست که، ضریب دسترسی (TC) در دامنه زمانی 25 تا 35 دقیقه و ضریب شکل (FC) در دامنه طلایی 1/6 تا 1/8 در حالت تعادلی قرار می گیرد. همچنین در صورتی که مقدار ضریب سطح-جمعیت (AE) صفر باشد، حالت تعادل ایجاد شده است. عدم تعادل این ضریب زمانی است که مقدار آن بزرگتر از صفر باشد. اما اگر مقدار این ضریب کوچکتر از صفر باشد بدان معناست که شهر مورد نظر امکان گسترش را دارد.نتایج: مقدار TC برای شهرهای مورد مطالعه در سال 1335 نشان می دهد که دو شهر مشهد و ری با ضرایب دسترسی 25/52 و 25/75 به لحاظ دسترسی در دامنه تعادلی قرار دارند و بقیه شهرها امکان گسترش تا میل به دامنه تعادلی را دارا می باشند. از طرفی مقدار ضریب دسترسی شهرهای نمونه در سال 1390 حاکی از آن است که تنها شهر بم با ضریب دسترسی 15 امکان گسترش تا رسیدن به دامنه تعادلی را دارد و بقیه شهرها در خارج از دامنه تعادلی هستند. همچنین مقدار ضریب شکل شهرهای نمونه در سال 1335 نشان می دهد که این ضریب برای شهرهای کرمان (2/17) و کاشان (3/77)، فراتر از دامنه تعادلی آن ها هست اما برای بقیه شهرها در دامنه تعادلی واقع نشده و امکان گسترش تا دستیابی به این مقدار را دارا هستند. همچنین تحلیل این ضریب برای سال 1390 حاکی از آن است که شهرهای سبزوار، دامغان و بم با ضریب 1/7، در دامنه تعادلی (1/6 تا 1/8) قرار داشته و بقیه شهرها در خارج از دامنه تعادلی قرار دارند. از طرفی ضریب AE بدست آمده برای شهرهای مورد مطالعه در سال 90 حاکی از آن است که تنها شهر مشهد با ضریب 0/5- دارای تعادل بوده و قابلیت گسترش دارد و بقیه شهرها با دارا بودن ضرایب بیشتر از صفر در حالت عدم تعادل قرار دارند. افزایش بی رویه جمعیت این شهرها در سال های اخیر موجب عدم تعادل آن ها شده است.
سنجش واکنش زنان به مزاحمت های اجتماعی هنگام استفاده از وسایل حمل ونقل عمومی در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
507 - 528
حوزههای تخصصی:
یکی از مضامین مرتبط با مزاحمت های اجتماعی، مضمون راهبردهای زنان در واکنش به مزاحمت است که محققان آن را به دو دسته کلی واکنش های فعال یا صریح و واکنش های غیرفعال یا غیرصریح تقسیم می کنند. هدف پژوهش حاضر، سنجش واکنش زنان نسبت به مزاحمت های اجتماعی هنگام استفاده از وسایل حمل ونقل عمومی در کلان شهر اهواز است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات موردنیاز تحقیق از طریق مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه با مردم و کارشناسان گردآوری شده است. برای رتبه بندی واکنش ها، از روش تصمیم گیری ARAS استفاده شد. همچنین به منظور پهنه بندی این واکنش ها در سطح شهر اهواز، مدل درون یابی کریجینگ به کار رفت. نتایج نشان می دهد واکنش زنان به مزاحمت های اجتماعی در هریک از شیوه های حمل ونقل عمومی با هم متفاوت است؛ به طوری که رتبه بندی واکنش ها به مزاحمت ها و درخواست کمک از دیگران در رتبه های نخست این تحلیل قرار می گیرند. مقایسه هریک از واکنش ها در شیوه های مختلف حمل ونقل عمومی بیانگر آن است که مجموع مزاحمت ها و نوع واکنش زنان، هنگام پیاده روی بیشتر است. تنوع واکنش ها همچنین مشخص می کند شکایت کردن و پیگیری روال قضایی مزاحمت ها در همه شیوه های حمل ونقل عمومی بیشتر است. این تفاوت در سطح شهر هم مشهود است؛ زیرا بعد از ترسیم نهایی نقشه واکنش زنان، مشخص شد منطقه 2 دارای بیشترین طیف خیلی کم و منطقه 4 دارای بیشترین طیف خیلی زیاد است.
تبیین جامعه شناختی ارتباط بین«مشارکت اعضاء» و«موفقیت» تعاونی های کشاورزی (موردمطالعه: تعاونی های کشاورزی استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
388 - 403
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر که به روش پیمایشی انجام گرفته از نظر هدف تحقیقی کاربردی است، جامعه آماری آن اعضای تعاونی های «فعال» کشاورزی در لرستان است که تعداد 354 نفر آن ها طبق فرمول کوکران از طریق نمونه گیری سهمیه ای متناسب با حجم، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه بود که روایی صوری آن طبق نظرات 15 تن از اعضای جامعه آماری تعیین و روایی محتوای ابزار پژوهش با استفاده از نسبت اعتبار محتوا (cvr) و پایایی آن نیز از طریق آزمون آلفای کرونباخ محاسبه گردید که مقدار آن 76/0 شد و داده های تحقیق نیز به وسیله نرم افزارهای Spss و Amos تحلیل گردیدند. مطابق نتایج آزمون t تک جمله ای مشارکت اعضا در اداره امور تعاونی های موردمطالعه از سطح متوسط بالاتر است. همچنین نتایج آزمون همبستگی متغیرها و نتایج تحلیل معادلات ساختاری مدل تحقیق رابطه بین ابعاد مشارکت اعضاء (مشارکت اعضاء در مجامع عمومی، مشارکت اعضاء در نظارت بر امور تعاونی، مشارکت اعضاء در مدیریت و مشارکت اقتصادی اعضا) و «موفقیت» تعاونی های کشاورزی را تأیید نمود و ارتباط بین آن ها با سطح اطمینان 99 درصد یک ارتباط مستقیم، مثبت و معنی دار نشان داده شد. نتایج کسب شده در رابطه با شاخص های برازش حاصله مدل نشان داد که مدل تحقیق از برازش مناسبی برخوردار است. در همین رابطه بین زنان و مردان متأهل و مجرد تفاوت معنی داری از لحاظ مشارکت در فعالیت های تعاونی وجود نداشت در حالی که بین متغیرهای سن، سابقه عضویت، تحصیلات و میزان سهام اعضا با موفقیت تعاونی ها رابطه مستقیم و معنی دار ملاحظه گردید.
بررسی آینده پژوهانه ی اقتصاد مالی-فناوری و سیاست های اشتغال زایی در شهرداری تهران و شهرداری های کشورهای منتخب اسلامی در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علم و فناوری به مثابه اصلی ترین نهاده تولید در کاهش هزینه ها و افزایش بهره وری شناخته می شود. در همین ارتباط، سیاست های اقتصادی در جهان امروز از خط مشی تولید محوری به سوی سرمایه محوری و بهبود کارامدی و کارایی شاخص های اقتصادی از طریق دانش و پژوهش حرکت کرده است. از این رو، در پژوهش حاضر به بررسی مقایسه ای میان اقتصاد مالی-فناوری و سیاست های اشتغال زایی در شهرداری تهران و شهرداری های کشورهای خاورمیانه پرداخته شده است. شاخص های مورد بررسی در اقتصاد فناوری در این پژوهش، شامل چهار حوزه ی کارکرد سیستم اقتصادی، نرخ آموزش، نرخ دانش و تکنولوژی ارتباطات-اطلاعات می باشد که در بازه ی زمانی 2000 تا 2019 بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که سیستم اقتصادی در قالب صادرات کالا-خدمات و تکنولوژی ارتباطات-اطلاعات تاثیر معناداری بر سیاست های اشتغال زایی شهرداری تهران در بازه ی زمانی مذکور داشته اند؛ به گونه ای که همبستگی مثبتی میان تقویت سیستم اقتصادی و تکنولوژی ارتباطی با افزایش اشتغال مشاهده می شود. در سوی دیگر، دو حوزه ی آموزش و دانش در بازه ی زمانی 19 ساله، تاثیر معناداری بر سیاست های اشتغال زایی و در نتیجه، افزایش کمی و بهره وری نیروی کار نداشته است. همچنین، تحلیل آینده پژوهانه نشان داد که شهرداری تهران در افق زمانی 2025 از نظر زیرساخت های مالی و فناوری در رتبه چهاردهم کشورهای اسلامی خاورمیانه و پایین تر از حد متوسط جهانی قرار خواهد داشت.
تحلیلی بر مواضع بازیگران کلیدی در فرایند مدیریت رشد شهری (مطالعه موردی: شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و گسترش کالبدی-فضایی شهرها در سراسر جهان، زمانی اتفاق افتاد که شهرها توانایی ارائه خدمات به جمعیت شهری به سرعت در حال رشد خود را نداشتند و این امر موجب پراکنده رویی و از بین رفتن اراضی لبه شهرها، افزایش شهرک های غیرقانونی و حاشیه ای شد. رشد شهر به مثابه یک فرامسئله متأثر از موضوعات متعدد و متنوع بسیاری است. علاوه بر عوامل فضایی موضوعاتی مانند ساختارهای اجتماعی- اقتصادی، تصمیم سازان (ارگان ها، سازندگان، مالکان)، تصمیم ها (اهداف، راهبردها، سیاست ها) و نظامات (از قبیل تفکیک زمین و روندهای قانونی) نیز بر رشد شهر اثرگذارند. سیاست های مدیریت رشد شهری در برابر رشد سریع و بی رویه حومه ها و مقابله با چالش هایی مانند پراکنده رویی مطرح شده است. درواقع مدیریت رشد به عنوان استفاده هوشمندانه از ابزار برنامه ریزی، قوانین و ابزارهای مالی دولت ها برای جهت دهی به رشد و توسعه شهری است. هدف از پژوهش توصیفی –تحلیلی حاضر بررسی و تحلیل بازیگران مدیریت رشد شهری در کرج است. از روش مکتور نیز برای سنجش مواضع و قدرت بازیگران بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان داد که اثرگذارترین بازیگر، دولت است. درواقع از تفاضل میزان اثرگذاری دولت از میزان اثرپذیری آن از دیگر بازیگران، عدد 469 به دست می آید؛ در حالی که این عدد برای توسعه دهندگان 21۴- است؛ بنابراین قدرت نسبی دولت از همه بازیگران دیگر بیشتر است و بازیگر مسلط محسوب می شود.
تبیین مدل مفهومی معنای نماهای آپارتمان های مسکونی از دیدگاه ساکنان (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
147-160
حوزههای تخصصی:
نمای بنا از مهمترین عنصر در شکل پردازی یک بناست و بر حس ارزیابی ناظران از کلیت کالبد تأثیرگذار است. نمای بناها در ارتباط مستقیم با ساکنان بنا است که لازم است واجد مؤلفه های معنادار محیطی باشد تا زمینه ادراک و خوانش مطلوب را برای ساکنان فراهم آورد. امروزه ادراک معانی نماها بیشتر در حوزه شهرسازی مورد توجه قرار گرفته و معانی نماها در مقیاس معماری و از دید ساکنان بناها کمتر مورد پژوهش متخصصان عرصه معماری قرار گرفته است. لذا پژوهش حاضر در پی ارائه مدل مفهومی از معنای مؤثر بناهاست. از همین رو پژوهش می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که مدل مفهومی معنای آپارتمان های مسکونی اردبیل از دیدگاه ساکنان چیست؟ این پژوهش دارای رویکردی ترکیبی است. بخش کیفی با استفاده از روش نظریه داده بنیاد و بخش کمی با استفاده از تحلیل همبستگی انجام گرفته است. ابزار جمع آوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته با ساکنان اردبیل بوده است و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخت بوده که روایی و پایایی آن بررسی شده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است و با استفاده از شیوه کدگذاری باز، محوری و انتخابی، داده ها تجزیه و تحلیل شدند. پس از استخراج عوامل مؤثر بر معنا در نما، مدل مفهومی معنای نماهای آپارتمان های مسکونی اردبیل تبیین شده است. عوامل مختلفی در معنادهی نما مؤثرند که این معناها در بستر عوامل کالبدی، عوامل زمینه ای و مداخله گر شکل می گیرد. یافته های پژوهش نشان می دهد که تحلیل عوامل مؤثر در معنادهی نماهای آپارتمان های مسکونی که بر مبنای نظر 25 نفر از ساکنان صورت گرفت، به شناسایی عوامل سازنده معنا در نما منجر شد که در قالب مدل مفهومی ارائه شده است. با توجه به یافته های بدست آمده از تحلیل همبستگی و تحلیل کمی، می توان بیان نمود که روایی مدل مفهومی و روابط عوامل آن به طور کلی مورد تأیید قرار گرفته است
آمایش مناطق مرزی با تاکید بر امنیت پایدار در جهت تحقق توسعه پایدار شهری از دیدگاه کارشناسان(مورد مطالعه: شهر گشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهره برداری صحیح و مدبرانه از منابع و قابلیت های منطقه ای در جهت مقابله با چالش ها و محدودیت ها مهمترین اصل آمایش سرزمین می باشد. ضرورت دارد مولفه های تاثیرگذار بر توسعه پایدار شهرهای مرزی شناسایی و در برنامه ریزی های شهری و منطقه ای مورد تاکید قرار گیرند. در همین راستا در پژوهش حاضر، تاثیر امنیت پایدار و عوامل مرتبط مرزی بر توسعه پایدار شهری از دیدگاه کارشناسان در منطقه مرزی گشت بررسی شده است. گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات توصیفی و استنباطی از نرم افزارهای ((GIS,SPSS,EXEL,GOOGLE EARTH,EXPERT CHOICE تکنیک ها و مدل های آلفای کرونباخ ، معادلات ساختاری یا لیزرل (Lisrel) و برای بررسی نرمال بودن داده ها از آزمون معتبر کمولموگروف- اسمیرنوف و برای بررسی سطح معنی داری فرضیات از آزمون تی استفاده شده است. سطح معنی داری برای فرضیات در پرسشنامه از 0.05 کوچکتر و میانگین هم از 3 بزرگتر است لذا امنیت پایدار مناطق مرزی می تواند موجب تحقق توسعه پایدار شهرهای مرزی (شهر گشت )گردد.
تحلیل تطبیقی جغرافیای رسانه از تأثیر برنامه های تلویزیون شبکه دو سیما با موضوع سبک زندگی بر تاب آوری اجتماعی مناطق 1، 12 و 20 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور تحلیل مناسب از تأثیرات فرهنگی و جغرافیایی رسانه ها، استفاده از نتایج مؤلفه های تاب آوری اجتماعی، رهیافتی کلیدی است. در این راستا، مطالعه حاضر تلاش کرده است تا با هدف کاربردی و روش «توصیفی-تحلیلی» به تحلیل تطبیقی اثرگذاری برنامه های تلویزیون بر تحقق مؤلفه های تاب آوری اجتماعی در مناطق 1، 12 و 20 کلان شهر تهران بپردازد. با روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه، نظرات 384 شهروند بر حسب فرمول کوکران به روش نمونه گیری طبقه بندی شده، گردآوری شد. نتایج نشان می دهد که کیفیت تحقق و برخورداری از مؤلفه های تاب آوری اجتماعی در سه منطقه مورد مطالعه براساس آنالیز واریانس چندمتغیره متفاوت است. همچنین تحلیل اولویت برنامه ریزی برای تحقق بخشی به مؤلفه های تاب آوری در سه منطقه یادشده براساس مدل تاپسیس فازی نشان می دهد که شاخص اعتماد عمومی در منطقه 1 به عنوان منطقه مرفه شهری، شاخص مشارکت غیررسمی در منطقه 12 به عنوان منطقه متوسط شهری و شاخص حس تعلق مکانی در منطقه 20 به عنوان منطقه فرودست از اولویت بیشتری برای برنامه ریزی در راستای ارتقای تاب آوری اجتماعی برخوردارند. و راهبرد رسانه ای تلویزیون و شبکه دو سیما و در جغرافیای رسانه ای هدف، می تواند در راستای ارتقای اعتماد عمومی شهروندان و افزایش همبستگی اجتماعی، ارتقای شاخص مشارکت غیررسمی ازطریق همیاری و همراهی در تشکل های اجتماعی مناطق شهری و بهبود حس تعلق مکانی در مناطق فرودست برای ایجاد حس انگیزه و تعلق و هویت مندی اجتماعی قرار گیرد.
سطح توسعه کارآفرینی کشاورزی در بین کارآفرینان خرد و نقش عوامل فردی موثر بر آن در مناطق روستایی شهرستان مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی در کشاورزی به معنای بکارگیری خلاقیت و نوآوری در فعالیت های مرتبط با کشاورزی و راهبرد کلیدی در حل چالش های بخش کشاورزی نواحی روستایی است. پژوهش حاضر به بررسی سطح توسعه کارآفرینی کشاورزی در بین کارآفرینان خرد و نقش عوامل فردی موثر بر آن می پردازد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی است. در این پژوهش 55 روستا که دارای کارآفرین خرد کشاورزی در شهرستان مشهد هستند، شناسایی و تمامی کارآفرینان خرد کشاورز (90 کارآفرین) مورد بررسی قرار گرفت. لذا چه در سطح روستا و چه در سطح واحد تحلیل، تمام شماری انجام شد. توسعه کارآفرینی در میان کارآفرینان کشاورزی خرد به کمک 4 بعد نوسازی، پیشگامی، ریسک پذیری و نوگرایی و 18 شاخص به کمک ابزار پرسشنامه کمی شد. آلفای کرونباخ 0.83 بیانگر پایایی مطلوب ابزار پژوهش است. نتایج نشان داد میانگین بعد نوسازی با 3.26، بعد پیشگامی با 3.24، بعد ریسک پذیری با 3.48، بعد نوگرایی با 3.19 به طور معنی داری بالاتر از میانه نظری در حد متوسط می باشد. همچنین میانگین سازه توسعه کارآفرینی در بین کارآفرینان کشاورز با 3.29 از میانه نظری بالاتر است؛ لذا میزان توسعه کارآفرینی در بین کارآفرینان خرد کشاورزی نواحی روستایی شهرستان مشهد در سطح متوسط ارزیابی شده است. نتایج حاصل از همبستگی پیرسون نشان داد رابطه مستقیم و معنی داری بین سابقه فعالیت کشاورزی، رضایت از کسب و کار کارآفرینانه و درآمد با سازه توسعه فعالیت های کارآفرینانه کشاورزی وجود دارد. همچنین تفاوت معناداری بین میانگین توسعه فعالیت های کارآفرینانه کشاورزی بر اساس بومی/غیربومی بودن، جنسیت، تاهل، دارا بودن/نبودن تحصیلات تخصصی، شرکت/عدم شرکت در دوره های آموزشی مشاهده نشد.
تحلیل تعادل فضایی در توزیع جمعیت روستایی در شهرهای کوچک استان گلستان (مطالعه موردی: شهرکلاله)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲
106 - 120
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع نابرابری و عدم تعادلهای فضایی میان سکونتگاه های شهری و روستایی از مباحث مهم اقتصاددانان و برنامه ریزان منطقه ای می باشد. وجود دوگانگی اقتصادی، قطب های رشد و پراکندگی نقاط روستایی از آثار این پدیده است. از این رو به منظور دستیابی به توسعه ی متوازن و یکپارچه در فضای منطقه ای، ایجاد سلسله مراتب متعادل و نظام یافته ی سکونتگاه ها از نیازهای اساسی به شمار می آید که در این میان توجه به شهرهای کوچک یکی از راهکارهای تعادل بخشی به این وضعیت می باشد. این مطالعه با هدف شناخت وضعیت الگوی استقرار سکونتگاه ها، نحوه ی تمرکز و روند توزیع جمعیت در فضای منطقه ای شهرستان کلاله صورت گرفته است. در این راستا به عنوان نمونه 11 روستا در نظر گرفته شده و ابتدا از مدل های آنتروپی جهت سنجش میزان تمرکز جمعیت در شبکه ی سکونتگاه ها استفاده شده است یافته های به دست آمده از ضریب آنتروپی نشان دهنده عدم تعادل جمعیت در منطقه شهری کلاله با ضریب (0/572) می باشد. در واقع در منطقه شهری کلاله عدم تعادل فضایی حاکم است.
مرور نظام مند ابعاد مطالعات مشارکت عمومی - خصوصی در گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
99 - 112
حوزههای تخصصی:
پدیده مشارکت عمومی- خصوصی در صنایع مختلف به دلیل عدم توانایی بخش دولتی در تأمین نیازهای عمومی و دسترسی محدود آن به منابع مختلف، موضوعی قابل بحث در صنایع متفاوت به شمار می رود. اما در برخی از صنایع خدماتی ازجمله گردشگری، این موضوع به مراتب از جایگاه ویژه تری برخوردار می باشد. چرا که لازمه موفقیت صنعت گردشگری- با ماهیت ازهم گسسته و تعدد ذینفعان از هر دو بخش دولتی و خصوصی- شکل گیری مشارکت هایی ازاین دست می باشد. بدین جهت، مطالعات متعددی در زمینه مشارکت عمومی- خصوصی انجام شده است. بااین وجود، هنوز خلأ پژوهشی که با شیوه ای نظام مند مطالعات پیشین را مرور کرده و به احصاء ابعاد مختلف این مطالعات به خصوص در زمینه عوامل مؤثر بر مشارکت عمومی- خصوصی بپردازد، احساس می شود. ازاین جهت، مطالعه حاضر، این مهم را در کانون هدف اصلی پژوهش، قرار داد. پس ازآنتخاب مقالات بر اساس سازوکاری دقیق و از پیش تعیین شده، 40 مقاله منتخب بر اساس شاخص های موقعیت پژوهش، حیطه مشارکت، نوع تحقیق بر اساس هدف، شیوه گردآوری داده، ابزار گردآوری، زمان، جامعه تحقیق و روش نمونه گیری و عوامل مؤثر بر مشارکت عمومی- خصوصی در گردشگری، مورد غربال گری قرار گرفتند. خروجی پژوهش، ما را در شناخت الگوی پژوهشی رایج در مطالعات مشارکت عمومی- خصوصی در گردشگری یاری می رساند. الگویی که از یک سو می تواند مبنایی برای انجام این گونه مطالعات در داخل کشور قرار گیرد و از سوی دیگر، با تغییر در الگوی مزبور، به خلاقیت های پژوهشی در این زمینه منجر گردد. در زمینه عملیاتی نیز، توجه به ابعاد شناسایی شده مرتبط با مشارکت عمومی- خصوصی در گردشگری- از سوی هر دو گروه فعالین بخش عمومی و بخش خصوصی- می تواند موفقیت هرچه بیشتر این گونه مشارکت ها در صنعت گردشگری کشور را تضمین نماید.
بررسی مؤلفه های مکانی و فرهنگی طراحی فضاهای شهری متناسب با زنان با استفاده از مدل مکانی کانتر و نظریه فرهنگی استورت هال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
161-174
حوزههای تخصصی:
زنان برای حضور و فعالیت در فضاهای شهری، نیازهای خاصی دارند. هدف اصلی پژوهش، شناخت و ارائه ابعاد و مؤلفه های مکانی و فرهنگی فضاهای شهری متناسب با طراحی این فضاها برای حضور و فعالیت زنان در آن هاست. پژوهش حاضر از نوع بنیادی و از نظر هدف، توصیفی– تحلیلی و از نظر منطق اجرای پژوهش، قیاسی می باشد. سه مولفه پیشنهادی کانتر مشتمل بر معنی (مصونیت زنان)، عملکرد (بالابردن سطح حضور زنان) و کالبد (فضای امن)، صرف نظر از ایجاد موانع و آسیب های اجتماعی، محدودیت هایی را برای زنان ایجاد کرده است و ایجاد فضاهای شهری مناسب و پاسخگو به نیازهای زنان و روابط بین محیط و فعالیت های آن ها، فضای شهری را تحت تأثیر قرار می دهد. در مدل استورت هال "معنا" اساس هر گونه رویداد، پدیده و مکان بوده و این نوع معنا را با فرهنگ یکی می داند. توجه به معیارهای مؤثر بر میزان فعالیت زنان و ایجاد فضای شهری متناسب با فعالیت های موجود در آن، میزان حضور در فضاهای شهری و معنادهی به کالبد با تقویت حس مکان، نحوه عملکرد را نیز برای زنان در آن مکان مهیا می سازد.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر شکل گیری جمعیت شناور روستایی (موردمطالعه: دهستان تبادکان در حاشیه کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
290 - 313
حوزههای تخصصی:
امروزه شاهد تغییرات گسترده ای در جابه جایی های میان شهرها و روستاها هستیم، به طوری که جابه جایی های دائمی میان شهر و روستا به رفت وآمدهای روزانه تبدیل شده است که از آن تحت عنوان شناوری جمعیت یاد می شود. این امر در میان ساکنان روستاهای پیرامون کلان شهرها بیشتر به چشم می خورد. در این میان علاوه بر انگیزه های اقتصادی، عوامل مختلفی می تواند در شکل گیری و تقویت جریان جمعیت شناور روستایی تأثیرگذار باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر شکل گیری جمعیت شناور روستایی در نقاط شهری است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش انجام آن توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، خانوارهای 20 روستای دهستان تبادکان در پیرامون کلان شهر شهر مشهد است. جمع آوری اطلاعات با ابزار پرسشنامه محقق ساخته و بر اساس شاخص های تحقیق انجام گرفت. نتایج نشان داد که عوامل مؤثر بر شناوری جمعیت روستایی را می توان در قالب عوامل اقتصادی، اجتماعی، فردی، جغرافیایی- محیطی، نهادی دسته بندی کرد. در این میان عامل اقتصادی، عامل اجتماعی و عامل فردی به ترتیب 71/37، 13/12 و 78/7 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کرده اند. همچنین نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن رابطه معکوس و با شدتی متوسط میان دو متغیر فاصله از شهر و نسبت شناوری جمعیت روستایی را ارائه کرد. در نهایت نتایج حاصل از آزمون رگرسیون لجستیک حاکی از آن است که متغیرهای سن، شغل و داشتن محل سکونت یا خانه در شهر تأثیر آماری معنی داری بر متغیر وابسته (شناوری یا غیرشناوری جمعیت) دارند و قادر به پیش بینی تغییرات متغیر وابسته هستند.
تحلیل شاخص های پیاده مداری در بخش مرکزی شهرها (مورد مطالعه: پیاده راه صف (سپهسالار) و خیابان سی تیر شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
335 - 359
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری پیاده پاسخی به نیاز متعالی انسان در شهر است. در دهه های اخیر، ایده پیاده راه سازی و سپس ایده پیاده راه مداری در راستای زیست پذیرکردن هرچه بیشتر شهرها و کمک به بهبود کیفیت فضاهای شهری مطرح شده است. درواقع این جنبش ها ایده ای برای انسانی ترشدن شهرها، احیای مراکز و سرزندگی شهری بوده است. هدف این تحقیق تحلیل شاخص های پیاده مداری در پیاده راه صف (سپهسالار) به عنوان نمونه عینی پیاده راه شهری و بهره گیری از این شاخص ها برای ارزیابی خیابان سی تیر است که ماهیت شبه پیاده راهی در بخش مرکزی شهر تهران دارد. برای این منظور از شاخص مبلمان شهری، زندگی شبانه، امنیت، تنوع، کاربری، زیبایی شناختی و مقیاس انسانی برای تحلیل و سنجش دو مورد مطالعه استفاده شد. به دلیل ناپارامتریک بودن داده ها، برای مقایسه تفاوت ارزیابی وضعیت پیاده مداری از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف دونمونه ای، به منظور ارزیابی وضعیت برای دو گروه زنان و مردان از آزمون ناپارامتریک مقایسه ای دو گروه مستقل و برای سنجش گروه های سنی در استفاده از این دو فضا از آزمون کروکسال والیس بهره گرفته شد. درنهایت برای سنجش میزان رضایت از وضعیت پیاده مداری، از رگرسیون ترتیبی استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد میزان رضایت استفاده کنندگان از شاخص های موردبررسی در خیابان سی تیر، بیشتر از پیاده راه صف است. همچنین رضایت مردان از وضعیت پیاده مداری در پیاده راه صف بیشتر از زنان است. این در حالی است که در خیابان سی تیر، تفاوت معنی داری بین جنسیت مشاهده نمی شود. وضعیت پیاده مداری برای گروه های سنی در هر دو فضای مورداستفاده تفاوت معنی داری را نشان نمی دهد. به طورکلی در رضایت از شاخص های پیاده مداری در خیابان سی تیر، با وجود ماهیت شبه پیاده راهی از نمونه اجراشده یعنی پیاده راه صف تا حد زیادی موفق عمل کرده است. خیابان سی تیر از بین متغیرهای موردبررسی فقط در متغیر مقیاس انسانی دچار ضعف است که یکی از دلایل آن، عبور خوردرو از داخل این پیاده راه است و در صورت ترددنکردن وسایل نقلیه، قابلیت ایجاد پیاده راه مطلوبی در بخش مرکزی تهران را خواهد داشت. درحالی که پیاده راه صف در متغیرهایی مانند زندگی شبانه، مبلمان شهری، تنوع و زیبایی شناختی دچار ضعف است و به دلیل تجاری بودن کاربری آن، وضعیت اقتصادی آن رو به رکود است.