مطالب مرتبط با کلیدواژه

مگاپروژه


۱.

سنجش تطبیقی کیفیات فضایی مگامال ها از دیدگاه کاربران فضا (مطالعه موردی: مگا-پروژه سیتی سنتر و ارگ جهان نما در کلان شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مگاپروژه مگامال متغیرهای کیفیت فضایی بعد محتوایی سیتی سنتر ارگ جهان نما

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۳ تعداد دانلود : ۴۶۰
مگامال ها به عنوان گونه ای از مگاپروژه در قالب پدیده ای نوظهور در کلان شهرهای ایران به سرعت در حال گسترش هستند. در ادبیات شهرسازی جهان نقدهای بسیاری به بعد رویه ای این پروژه ها وارد شده است که عمدتاً بر علل شکل گیری این گونه توسعه ها، اثرات ناشی از آن ها و علل موفقیت و شکست آن ها در بعد رویه ای تأکید داشته اند. آنچه در میان پژوهش های پیشین عمدتاً مغفول مانده است، توجه به بعد محتوایی مگاپروژه ها است. با پذیرش نقدهای وارد بر بعد رویه ای مگامال ها و توجه به این نکته که بسیاری از شهروندان نیازهای خود را در سطوح گوناگون با رجوع به این گونه پروژه ها مرتفع می سازند، لزوم ارزیابی بعد محتوایی مگامال ها مشخص می گردد. هدف مقاله ارزیابی متغیرهای فضایی سازنده بعد محتوایی مگامال ها در دو نمونه موردمطالعه "ارگ جهان نما" و "سیتی سنتر" در کلان شهر اصفهان است تا از این طریق عوامل و متغیرهای مؤثر بر موفقیت یا شکست این گونه پرو ژه ها در بعد محتوایی مشخص گردد. بدین منظور 20 متغیر کیفیت فضایی فضاهای عمومی در قالب پرسشنامه (طیف لیکرت 5 تایی) توسط 120 نفر از کاربران فضای هریک از مگامال ها (240 نفر درمجموع) مورد ارزیابی قرارگرفته اند. داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از مدل F’ANP تحلیل شده اند. یافته های مقاله نشان می دهد که پنج عامل "آسایش و راحتی کاربران فضای مگامال"، "سرزندگی فضای مگامال"، "خوانایی و دسترسی فضای مگامال"، "امکانات محیطی" و"تعاملات اجتماعی" و چهار عامل "هویت و کیفیات بصری فضای مگامال"، "آسایش و راحتی کاربران فضای مگامال"، "امکانات محیطی و خدماتی" و "سرزندگی و خوانایی" به ترتیب بعد محتوایی پروژه مگامال سیتی سنتر و ارگ جهان نما را شکل می دهند. پنج متغیری که بیشترین امتیاز رضایتمندی از سوی کاربران فضا را در مگاپروژه موفق (سیتی سنتر) کسب نموده اند عبارت اند از: "امکان برقراری تعاملات اجتماعی در فضای مگامال"، "امنیت فضای مگامال و محدوده بلافصل آن"، "حس تعلق نسبت به فضای مگامال"، "تنوع فعالیتی در کاربری های مگامال" و "ایمنی فضای مگامال و محدوده بلافصل آن". پایین بودن میزان متغیرهای مذکور در ارگ جهان نما در کنار وضعیت نامناسب سایر متغیرها می تواند از علل شکست این پروژه از دیدگاه کاربران فضا باشد.
۲.

ارایه الگوی مدیریت مگاپروژه های پیچیده در صنعت طراحی و ساخت هواپیما(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مگاپروژه پیچیدگی مدیریت پروژه مدیریت مگاپروژه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۴۵
هدف: با بررسی های صورت گرفته در خصوص مگاپروژه های کشور، یکی از عوامل اصلی عدم موفقیت را می توان در مدیریت پروژه آن ها جست وجو نمود. پروژه های طراحی و ساخت هواپیماهای مدرن جزء پروژه های پیچیده و به عنوان مگاپروژه شناخته می شود. در این تحقیق یک الگو برای مدیریت مگاپروژه های پیچیده در این صنعت ارایه شده است.روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نوع تحقیقات ترکیبی (کیفی-کمی) می باشد و برای این منظور ضمن مصاحبه با خبرگان حوزه هوایی، ویژگی های مگاپروژه های هوایی شناسایی و توسط نرم افزار MAXQDA2020 کدگذاری و سپس شاخص های شناسایی شده طی پرسشنامه از خبرگان مرتبط با پروژه های هوایی و با استفاده از نرم افزار SMARTPLS3، دسته بندی و رتبه بندی مولفه ها و شاخص ها صورت گرفت.یافته ها: در این رابطه الگوی طراحی شده دارای دو بعد به عنوان ویژگی ها و مدیریت مگاپروژه و 10 مولفه اصلی و 40 شاخص تقسیم بندی و رتبه بندی شد. درنهایت مهم ترین مولفه اصلی، مدیریت راهبرد شناخته شد.اصالت/ارزش افزوده علمی: در این پژوهش با توجه به اهمیت پروژه های هوایی و این که کشور به سمت طراحی و ساخت پرنده های بومی رفته و چندین پروژه نیز در این عرصه تعریف و به سرانجام رسیده است، ویژگی های مگاپروژه های پیچیده در صنعت طراحی و ساخت هواپیما را تعیین و الگویی مناسب برای ارزیابی مدیریت مگاپروژه های پیچیده در صنعت طراحی و ساخت هواپیما را برای اولین بار طراحی نموده است.
۳.

اثرات توسعه مراکز تجاری بزرگ مقیاس با رویکرد رشد هوشمند شهری، مطالعه موردی: شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اثرات توسعه مراکز تجاری تبریز رشد هوشمند شهری مگاپروژه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۱۰
هدف از نگارش این پژوهش، ارزیابی اثرات توسعه مراکز تجاری بزرگ مقیاس با رویکرد رشد هوشمند شهری در تبریز است. برای دست یازی به این هدف، با بهره گیری از روش کتابخانه ای- پیمایشی و ابزار پرسش نامه محقق ساخته؛ 65 نفر از کارشناسان، متخصصین و خبرگان می باشد. روش نمونه گیری در این پژوهش هدفمند بوده (با استفاده از روش گلوله برفی) مورد ارزیابی قرارگرفته و اطلاعات گردآوری شده با استفاده از تحلیل های عاملی، رگرسیون و تحلیل مسیر در محیط نرم افزار smart pls مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفتند. برای سنجش متغیر «تأثیرات مگا پروژه های شهری» از پرسش نامه محقق ساخته با پنج بعد با 14 مؤلفه و 47 گویه و هم چنین، برای سنجش متغیر «رشد هوشمند شهری» از پرسش نامه محقق ساخته با پنج معیار اصلی و تعداد 15 گویه بهره گیری شد. نتایج نشان داد که تمام بارهای عاملی مربوط به ارتباط بین ابعاد و مؤلفه های دو متغیر پژوهش بزرگ تر از 3/0 بوده و مدل ارتباط بین دو متغیر توسعه مراکز تجاری بزرگ مقیاس و رشد هوشمند شهری در کلان شهر تبریز معنی دار بوده و از برازش نکوئی مناسب برخوردار بود. هم چنین، نتایج نشان داد بین پنج مؤلفه اصلی تحقیق با متغیر رشد هوشمند شهری در تبریز، ارتباط معنی دار وجود دارد. مؤلفه تغییر کاربری مرتبط با بعد کالبدی با ضریب 887/0 و نیز مؤلفه آلودگی ها و آلاینده ها بیش ترین تأثیر را در رشد هوشمند شهری تبریز دارند
۴.

ارزیابی علل افزایش زمان و هزینه مگاپروژه ها با استفاده از رویکرد یکپارچه مبتنی بر روش های بهترین-بدترین و مارکوس توسعه یافته بر اساس تئوری اعداد Z(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مگاپروژه مدیریت پروژه FMEA تصمیم گیری چندمعیاره روش بهترین-بدترین MARCOS تئوری اعداد Z

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۳۹
مقدمه و اهداف: مگاپروژه ها به عنوان سرمایه گذاری های پیچیده و در مقیاس بزرگ تعریف می شوند و توسعه و ساخت آن ها سال ها به طول می انجامد. افزایش زمان و هزینه رایج ترین چالش ها در مگاپروژه ها در سراسر جهان هستند. افزایش هزینه نسبت به بودجه برنامه ریزی شده و افزایش زمان نسبت به برنامه زمان بندی، عوامل شکست بسیاری از مگاپروژه ها هستند. هدف این پژوهش ارائه یک چارچوب یکپارچه جهت ارزیابی علل افزایش زمان و هزینه در مگاپروژه ها است. روش ها: در این پژوهش، برای اولین بار جهت تجزیه و تحلیل علل افزایش زمان و هزینه مگاپروژه ها از رویکرد یکپارچه روش FMEA مبتنی بر روش های بهترین-بدترین و مارکوس توسعه یافته بر اساس تئوری اعداد Z در سه فاز استفاده شده است. در فاز اول این رویکرد و بر اساس ادبیات، علل و ریسک ها با استفاده از روش FMEA شناسایی شده و عوامل تعیین کننده امتیاز RPN مقدار دهی می شوند. در فاز دوم، با بهره گیری از روش بهترین-بدترین توسعه یافته بر اساس تئوری اعداد Z، وزن های شاخص ها محاسبه می شوند. سپس در فاز سوم و با توجه به خروجی های فاز های قبل، گزینه ها با استفاده از روش مارکوس توسعه یافته بر اساس تئوری اعداد Z اولویت بندی می شوند. علاوه بر تخصیص وزن های مختلف به شاخص ها و در نظر گرفتن عدم قطعیت، قابلیت اطمینان نیز به واسطه تئوری اعداد Z در این رویکرد در نظر گرفته شده است. یافته ها: رویکرد پیشنهادی این تحقیق در ارزیابی علل افزایش زمان و هزینه مگاپروژه ها پیاده سازی گردید و ۱۷ علت شکست در برنامه زمان بندی و افزایش هزینه در مگاپروژه ها، با استفاده از رویکرد یکپارچه Z-BWM-MARCOS ارزیابی و اولویت بندی شدند. بر اساس نتایج، برنامه ریزی و زمان بندی ضعیف، کمبود نیروی کار ماهر و طراحی ضعیف شبکه همکاری تامین کنندگان به عنوان علل اصلی شناسایی شده اند. تخصیص نادرست منابع، شناسایی نادرست ریسک ها و ایجاد گلوگاه هایی در اجرای مگاپروژه از جمله پیامد های برنامه ریزی و زمان بندی ضعیف در مگاپروژه ها است. پیاده سازی استراتژی هایی نظیر استفاده از ابزارهای پیشرفته مدیریت پروژه و هوش مصنوعی برای پیش بینی دقیق تر، یکپارچه سازی مدیریت ریسک برای پیش بینی عدم قطعیت ها و تاخیرهای احتمالی، اجرای برنامه ریزی مشترک با مشارکت تمام ذینفعان برای یکپارچه و همسوسازی اهداف و انجام ممیزی های منظم برنامه های پروژه برای شناسایی انحرافات و اصلاح آن ها به حل این مشکل کمک می کند. کمبود نیروی کار ماهر مستقیماً بر بهره وری، کیفیت کار و پایبندی به برنامه های زمانی در مگاپروژه ها تأثیر می گذارد. استراتژی هایی نظیر، سرمایه گذاری در برنامه های توسعه و ارتقاء مهارت نیروی کار، پیش بینی تقاضای نیروی کار و پیاده سازی نظام مدیریت عملکرد و جبران خدمات کارکنان عادلانه و شفاف، به رفع این مسئله کمک می کنند. طراحی ضعیف شبکه همکاری تامین کنندگان، باعث ایجاد اختلال در فرآیندهای تامین و تحویل شده و منجر به کمبود مواد اولیه، تأخیرات و افزایش هزینه های غیرمنتظره می شود. ایجاد سیستم متمرکز مدیریت زنجیره تأمین، توسعه روابط استراتژیک بلندمدت با تأمین کنندگان کلیدی بر اساس اهداف مشترک، استفاده از فناوری بلاک چین برای ردیابی و افزایش شفافیت در زنجیره تأمین و پیاده سازی اصول زنجیره تأمین ناب برای کاهش اتلاف و ساده سازی فرآیندها از جمله استراتژی های مقابله با این مسئله هستند. برای اعتبارسنجی روش پیشنهادی، نتایج ارزیابی علل با برخی روش های موجود در ادبیات نظیر FMEA، مارکوس فازی و روش توسعه یافته مورا بر اساس تئوری اعداد Z مقایسه شد، که نتایج نشان می دهد برخی کاستی های روش های FMEA و مارکوس فازی نظیر عدم ارائه رتبه بندی کامل گزینه ها، در رویکرد پیشنهادی به واسطه در نظر گرفتن عدم اطمینان در کنار عدم قطعیت پوشش داده شده است. همچنین نتایج رویکرد پیشنهادی با روش مورا توسعه یافته بر اساس تئوری اعداد Z در اولویت بندی علل شکست تقریبا مشابه بوده و ضریب همبستگی ۰.۹۰۹ را نشان می دهد. نتیجه گیری: مگاپروژه ها مستعد افزایش قابل توجه هزینه ها و تأخیرهای زمانی هستند که این موضوع، چالش های مهمی را برای مدیریت پروژه به همراه دارند. نتایج حاصل از رویکرد پیشنهادی نشانگر قابلیت و برتری آن در مقایسه با سایر روش ها نظیر FMEA و مارکوس فازی در تعیین علل اصلی علل افزایش هزینه ها و تأخیرهای زمانی مگاپروژه ها بوده است.