فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی ویژگی های آب و هوا و شناخت عناصر و پارامتر های اقلیمی یک منطقه، می تواند در امر برنامه ریزی و آمایش آن سرزمین نقش عمده ای ایفا نماید. بارش موثر به عنوان یکی از مهمترین عناصر اقلیمی در نواحی شمالغرب ایران با نوسانات زمانی- مکانی قابل ملاحظه، نقش عمده ای در چگونگی بهره برداری از توان های محیطی، اقتصادی، کشاورزی و غیره.. آن عهده دار می باشد. در این پژوهش جهت مقایسه دوره پایه(گذشته) با داده های شبیه سازی شده، ابتدا آمار بارش موثر روزانه ی 6 ایستگاه اردبیل، قزوین، همدان، کرمانشاه، سنندج و تبریز طی یک دوره ی 30 ساله (1990-1961) تهیه و از طرف دیگر با داده های شبیه سازی شده 2021 تا 2050 که بوسیله مدل گردش عمومی جو HADCM3 و سناریوی A1 تولید گردیده و با استفاده از مدل LARS-WG ریز مقیاس شدند مورد مقایسه قرار گرفتند. روش مقایسه بارش موثر در چارچوب خوشه های مختلف، بر اساس روش تحلیل خوشه ای در قالب 5 خوشه توافقی برای تمام ایستگاهها و دوره های مورد مطالعه انجام پذیرفت. از جمله یافته های این پژوهش وجود تمرکز بیشتر بارش برای دوره های سرد سال(زمستان و پاییز) و افزایش 20.62 میلیمتری بارش سالانه برای میانگین دوره 2021 تا 2050 نسبت به دوره پایه می باشد. همچنین نتایج نشان دهنده افزایش شدت آستانه های بارش موثر برای ایستگاههای اردبیل، کرمانشاه و تبریز در دهه های آینده نسبت به دوره پایه 1961 تا 1990 و کاهش تعداد روزهای همراه با رخداد بارش برای کرمانشاه، سنندج و تبریز در دهه های آینده است. در ادامه خروجی ها نشان می دهند که بارشهای خوشه سوم بدلیل توزیع یکنواخت، نیازمند مدیریت بهره برداری بهینه و بارشهای خوشه 1 بدلیل شدت بالا و رگباری بودن، نیازمند مدیریت ریسک و در بعضی مواقع مدیریت بحران در عرصه های کشاورزی، آبخیزداری و غیره... می باشند.
سیر تکوینی نظریه های ژئومورفولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر علمی، یک خاستگاه زمانی، شیوه نگرش و سیر تکوینی در طول تاریخ دارد و هیچ علمی از شرایط محیطی، تفکرات و پارادایم های علمی همسو با آن برکنار نمانده است. بنابراین بررسی علمی مکتب های مهم جغرافیایی و پارادایم های علمی از قرن شانزدهم و پیشرفت همسوی علم جغرافیا و به خصوص ژئومورفولوژی با بقیه علوم در تاریخ، محققان را در درک پیدایش و تا حدی ضرورت وجود رشته ژئومورفولوژی یاری می کند. ژئومورفولوژی به صورت یک رشته علمی مستقل از تحولات و پیشرفت های بقیه علوم تأثیر پذیرفته و در عین حال در رویکردهای علمی حاکم بر جغرافیا تأثیر گذاشته است. به همین دلیل بررسی مکتب ها و پارادیم های مؤثر بر رشته ژئومورفولوژی و زایش رویکردهای متفاوت در آن برای درک درست از این رشته علمی ضروری به نظر می رسد. روش حاکم بر این تحقیق، کتابخانه ای - تحلیلی بوده و سعی شده است همزمان با تشریح مکتب ها و پارادایم های علمی جغرافیا و سیر تکوینی علم، ارتباط تاریخی آن ها با ژئومورفولوژی تبیین شود.
برآورد میزان تولید رسوب در حوضه یدی بولوک چای در استان اردبیل
حوزههای تخصصی:
حوضه آبریز یدی بولوک چای در شرق توده آتشفشانی سبلان واقع شده است. رودخانه یدی بلوک چای یکی از سرشاخه های رودخانه قره سو می باشد که این حوضه را از غرب به شرق زهکشی می نماید. از نظر تقسیم بندی حوضه های آبریز اصلی کشور جزو حوضه آبریز دریای خزر محسوب می شود. در این مطالعه میزان فرسایش و تولید رسوب در این حوضه با استفاده از روش PSIAC و جانسون - گمبهارت مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور ویژگی های زمین شناسی، ژئومورفولوژی، خاک، آب و هوا، پستی و بلندی، رواناب، پوشش زمین، کاربری اراضی، وضعیت فرسایش و فرسایش آبراههای در چهار زیر حوضه با استفاده از عکسهای هوایی، نقشه های توپوگرافی، نقشه های زمین شناسی و عملیات میدانی مورد مطالعه قرار گرفتند. بررسی عوامل متعدد نشان میدهد که تمام زیر حوضهها در کلاس سوم فرسایش (با شدت رسوب دهی متوسط) در روش PSIAC قرار دارند؛ بر اساس این مدل رسوب ویژه در کل حوضه 319 متر مکعب در کیلومتر مربع در سال برآورد شده است. برای اطمینان از نتیجه کار از روش جانسون - گمبهارت نیز استفاده گردید. بر این اساس تمام زیر حوضهها از نظر تولید رسوب در کلاس دوم فرسایش (با شدت رسوب دهی کم) قرار گرفتند و طبق این مدل رسوب ویژه در تمام حوضه 5/159 متر مکعب در کیلومترمربع در سال به دست آمده است. مقاومت زیاد سنگها (سنگهای آذرین)، پوشش گیاهی غنی، چسبندگی و نفوذپذیری خاکها، عدم وجود کاربریهای تشدید کننده فرسایش مثل کشتزارهای وسیع، ناچیز بودن انواع مختلف فرسایش در حوضه مثل فرسایش شیاری، خندقی، سطحی و رودخانهای و ملایم بودن شیب توپوگرافی در بخش وسیعی از حوضه عوامل اصلی پایین بودن میزان فرسایش و تولید رسوب در حوضه یدی بولوک چای می باشند. اما اگر روند کنونی (چرای مفرط و بدون برنامهریزی) ادامه یابد، در آینده شاهد فرسایش بیشتری خواهیم بود.
تهیه و بررسی منحنی های عمق – سطح – تداوم بارش در استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تخمین خطر سیلاب یکی از مهمترین موضوعات مورد توجه کارشناسان و محققان علوم مختلف می باشد. مهمترین هدف تخمین ریسک سیلاب، پیشبینی احتمال وقوع آن در آینده است. روشهای متعددی برای این کار وجود دارد که از مهمترین آنها میتوان به روابط بارش ـ رواناب و فرمولهای تجربی اشاره کرد. در هر یک از این روشها، بارش به عنوان مهمترین مؤلفه مؤثر در سیلاب شناخته میشود. بنابراین شناخت دقیق مکانیسم توزیع زمانی و مکانی بارش میتواند جهت مطالعه دقیق مکانیسم سیلاب بسیار مفید باشد. تحقیق حاضر به بررسی توزیع مکانی بارش در استان اصفهان میپردازد. در بین آمار مشاهداتی ایستگاههای ثبات تعداد 1654 رگبار با تداومهای کمتر از یک ساعت تا 72 ساعت استخراج و مورد مطالعه قرار گرفت. با توجه به وسعت زیاد منطقه و عدم همگنی سطوح بارش، رگبارهای فراگیر کوتاهتر از 24 ساعت در کل منطقه مشاهده نشد. لذا از رگبارهای فراگیر 24 ساعته برای استخراج رگبارهای کوتاهمدت استفاده شد. در نهایت 7 رگبار فراگیر با تداوم 24 ساعته انتخاب و از این بین 3 رگبار شاخص که بیانگر حداکثر وقایع ثبت شده است، انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. به منظور ترسیم منحنیهای همباران از روشهای رایج زمین آماری مانند کریجینگ، کوکریجینگ،IDW و TPSS استفاده شده است. آزمون روشهای مختلف زمین آمار بیانگر دقت روش کریجینگ در غالب تداومهای رگبار میباشد. از بین روشهای کریجینگ نیز مدل گوسی و کروی نسبت به سایر مدلها ارجحیت دارد. بررسی گرادیان بارندگی نشاندهندة رابطة ضعیف بارش و ارتفاع در اکثر تداومها در منطقه است. روش کوکریجینگ که از متغیر کمکی ارتفاع استفاده میکند دارای خطای بیشتری نسبت به روش کریجینگ است. در مجموع روش IDWنسبت به سایر روشها از خطای بیشتری برخوردار است.
ضرورت بازنگری استاندارد ملی کدورت آب خروجی از تصفیه خانه های آب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیلی از مسائل فنی حفاظت خاک در مدیریت حوضه رودخانه
حوزههای تخصصی:
"هرچشم اندازی نمایانگر روح عصر مربوط به خود می باشد" انسان در سراسر تاریخ بیش از هر چیز به زمین توجه داشته‘ ولی زمین کمتر از هر پدیده دیگری مورد شناسائی او قرار گرفته است. نگرش به زمین اغلب بعنوان یک ثروت و منبع تامین غذا و یا فضای حیاتی بوده و بندرت بعنوان مایه حیات و منبعی که دارای محدودیت های بسیاری است‘ مورد توجه قرار می گیرد. سوء مدیریت و بهره برداریهای نابجا از زمین باعث گشته که امروزه قسمت اعظم زمینهای قابل کشت بویژه در نزدیکی شهرهای بزرگ‘ قربانی گسترش شهرها‘ استخراج معادن‘ احداث جاده ها و یا فرسایش شوند. فرسایش خاک در طبیعت یک جریان دائمی است وطی قرنها تاثیر متقابل آب و هوا‘ سنگها‘ پوشش گیاهی و میکروارگانیزمها موجب ایجاد و جایگزینی خاک فرسوده شده است‘ اما معمولاً فرسایش ایجاد شده بوسیله انسان که ناشی از شدت بهره برداری ار اراضی‘ قطع درختان جنگلی‘ چرای بیش از حد‘ عدم توجه به طبیعت خاک و محیط آن و در عین حال صرف کار و منابع مالی کمتر برای حفظ کیفیت های خاک است‘ سریعتر از آنکه طبیعت بتواند خاک را بازسازی کند و یا اقدامات حفاظت خاک موثر افتد‘ آنرا از بین برده است. همان فرسایش خاک عاملی بوده که موجب افول بسیاری از تمدنها بویژه در دشتهای خاصلخیز حاصل از آبرفتهای رودخانه ای شده است. در عین حال کاربرد تکنولوژیهای موجود در بهره برداری از اراضی حوضه رودخانه ها نیز با فکر صحیحی همراه نبوده و نتایج نامطلوب بسیاری را ببار آورده است. بنابراین بهبود در وضعیت بهره برداری از منابع زمین و آب در این حوضه ها باید بخشی از زمینه های تحقیق را تشکیل دهد و به بهبود تکنولوژی پایدار منابع در یک حوضه‘ کنترل نمودن خاک در اثر فرسایش می باشد. بازگرداندن سیستم های در هم ریخته شده زمین و آب در حوضه رودخانه ها به همان اندازه که به تلاش علمی نیازمند است‘ به تلاشهای مربوط به زمینه های حقوقی‘ قانونی و اقتصادی – اجتماعی هم نیاز دارد. کانون بحثهای این مقاله بیشتر ابعاد فنی مسائل مربوط به فرسایش و حفاظت خاک را در بر می گیرد و ضمن انعکاس عملکرد سوء مدیریت منابع زمین در مفهوم فرسایش خاک‘ بحث از یک مدل دینامیک در فرسایش‘ به این مقاله امتیازی ویژه می بخشد. در پایان‘ معرفی اجزاء تشکیل دهنده یک برنامه حفاظت خاک به تضمین موفقیت در تلاش برای حفاظت این منبع با ارزش‘ کمک شایان توجهی می نماید.
پوسته ی قاره ای و رشد آن
حوزههای تخصصی:
طبقه بندی و تحلیل پدیده های ژئومورفیکی سواحل غربی خزر با رویکردی به نوسانات سطح آب دریا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حجم و سطح آب حوضه و شکل سواحل، تابعی از تراز آب حوضه می باشد. شناخت عوارض ژئومورفولوژیکی ساحلی و تغییرات در آن می تواند نقش تعیین کننده ای در برنامه ریزی و مدیریت سواحل داشته باشد. عوامل مؤثر در شکل گیری و تحوّل ژئومورفولوژیکی آن مانند عوامل زمین شناسی، تکتونیکی، کلیماتیک، پالئوکلیماتیک و تغییرات سطح دریا، مدّ نظر قرار گرفته و هدف اصلی، بررسی و طبقه بندی ژئومورفولوژی سواحل و تغییرات آن در مقابل نیروهای حاصل از نوسانات سطح آب دریای خزر، از سواحل انزلی تا آستارا می باشد. در این تحقیق با در نظر گرفتن ضرورت شناخت منطقه ی ساحلى غرب استان گیلان، به طبقه بندی سواحل با استفاده از روش شپارد پرداخته شده است. روش تحقیق، بر پایه ی مطالعات تصاویر ماهواره ای، GIS و پیمایش های میدانی بوده است. بررسی با استفاده از کلیه خصوصیات سواحل، خصوصیات هیدرودینامیکی (امواج، جریان های دریایی، نوسانات تراز آب)، خصوصیات زمین شناسی، اقلیمی، کاربری اراضی و پوشش گیاهی مورد مطالعه قرار گرفته است، وسعت و نرخ تغییرات اشکال ژئومورفولوژیکی نیز شناسایی و طبقه بندی شده اند. همچنین نقشه ی پهنه بندی بر اساس تصاویر ماهواره ای و تقسیم بندی شپارد تهیه شد و رده هاى شاخصى چون دلتا، تپه های ماسه ای، تالاب و... شناسایى شد.
گسل های سراسری و مهم ایران
حوزههای تخصصی:
تحلیل روند شاخص های حدی بارش روزانه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اثرهای تغییر اقلیم بروز بی نظمی در چرخة هیدرواقلیمی کرة زمین است. این تغییرات در عدم موازنه تراز سطح آب در منابع آب زیرزمینی، سطحی، دریاچه ها و همچنین تغییر در توزیع مقدار و زمان بارش ها و جریان رودخانه نمود پیدا می کند. تحقیق حاضر به منظور شناخت روند تغییرات شاخص های حدی بارش روزانة ایران انجام گرفته است. بدین منظور، از داده های بارش 24ساعتة 47 ایستگاه سینوپتیک طی دورة 1982 2012 استفاده شده است. برای استخراج روندها از شاخص های تیم کارشناسی آشکارسازی و نمایش تغییر اقلیم و شاخص های ETCCDI با استفاده از نرم افزار RClimDex تحت زبان برنامه نویسی Rبهره گیری شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد در دورة مورد مطالعه همة شاخص های حدی بارش در ایران دارای تغییر و روند است. در بیشتر ایستگاه ها، بارش سالانه کاهش (شامل حدود 92 درصد از ایستگاه ها) و تعداد روزهای خشک (CDD) افزایش یافته است (شامل حدود 72 درصد از ایستگاه ها) و فقط در برخی از ایستگاه ها در نواحی مرکزی و دامنه های زاگرس تعداد روزهای خشک روند کاهشی دارد. از نظر بارش های سنگین و نیمه سنگین و همچنین روزهای مرطوب و فوق العاده مرطوب، سهم تغییرات در ایستگاه های واقع در سواحل شمال و جنوب بیشتر است.
تحلیل تحول ژئومورفولوژیکی نیمرخ طولی دره هادرنواحی کوهستانی مطالعه موردی: یازده دره اصلی توده کوهستانی سهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رودخانه هایی که آبهای توده کوهستان سهند را به طرف دوآبگیر عمده زهکشی می کنند، در دره های نسبتاًَ عمیقی جاری هستند. انحنای نیمرخ طولی این دره ها که منعکس کننده ویژگی های ژئومرفولوژیک، رخدادهای تکتونیکی و اقلیمی هستند، بسیار متفاوتند است. دراین مقاله سعی شده تا این تفاوت ها با توجه به میزان انحنای نیمرخ طولی دره ها بررسی و با تکیه بر نتایج حاصل از تحلیل رگرسیونی، مراحل تحول دره ها تعیین و روند تحول آنها پیش بینی گردد. به همین منظور برای هر نیمرخ طولی یازده دره اصلی سهند با استفاده از داده های حاصل از اندازه گیری فاصله و ارتفاع آنها تحلیل رگرسیونی صورت گرفته و با بهره گیری از انواع توابع ریاضی یعنی توابع نمایی، خطی، توانی و لگاریتمی مراحل تحول هر دره تعیین شده است. به منظور تفکیک دره هایی که از نظرمراحل تحول، روند یکسانی را طی می کنند، دره های منطقه با توجه به نوع تابع گروه بندی شده و نتیجه گیری های نهایی با عنایت به شواهد میدانی صورت گرفته است. تفاوت در نوع تابع در واقع میزان انحنای نیمرخ طولی دره ها و تفاوت در مراحل تحول آنها را نشان می دهد. نتایج بررسی ها نشان می دهد که، آن دسته از دره های سهند که نیمرخ طولی آنها از انحنای بیشتری برخوردار بوده اند، با تابع نمائی، دره هایی با نیمرخ های دارای انحنای کمتر، با تابع توانی و نیمرخ های تقریباً بدون انحناء و نزدیک به خط راست، با تابع خطی برازش شده اند.
شناسایی تیپ های همدید هوای ایستگاه طبس
حوزههای تخصصی:
شهداد تا ده سلم (خاک ‘ آب ‘ پوشش گیاهی و اوضاع کشاورزی)/ کلیات راجع به چگونگی مطالعه ومشخصات جغرافیایی و اقلیمی
حوزههای تخصصی:
درنشریه شماره 3«گزارش جغرافیایی» تا اندازه ای با اوضاع طبیعی بویژه خاکهای قسمتی از لوت جنوبی (لوت زنگی احمد) و در شماره 6 آن با خاکها و همچنین اوضاع کشاورزی قسمتی از حاشیه غربی لوت (منطقه شهداد ) آشنا شدیم. در این نوشته با نقاط دیگری از دشت لوت و حواشی آن آشنایی پیدا خواهیم کرد و آن قسمتی از منطقه غربی لوت (از شهداد تا معدن نمک) و سرتاسر منطقه واقع در بین شهداد و ده سلم (از مغرب تا مشرق لوت) وخلاصه ده سلم و حومه آن درحاشیه شرقی لوت در این بررسی‘ خاک و آب و پوشش گیاهی و همچنین وضع کشاورزی و امکان بهره برداری بیشتر از زمین و آب وبالاخره وضع دامداری از غرب تا شرق لوت مورد مطالعه قرار گرفته و با توجه به نتایج حاصله و شرایط اقلیمی و جغرافیایی و اجتماعی و اقتصادی محل ونیز امکانات موجود‘ پیشنهادهایی در جهت بهبود وضع منطقه در زمینه های مختلف‘ بویژه از لحاظ حفاظت خاک وآب و وضع کشاورزی و دامپروی ارائه گردیده است. در اینجا وظیفه خودمیدانیم از استاد معظم جناب آقای دکتر احمد مستوفی ریاست مؤسسه جغرافیا دانشگاه ومجری طرح پژوهشی لوت بخاطر فراهم کردن همه گونه امکانات ‘ برای هیات های تحقیقاتی ونیز راهنمائیهای مستقیم و مداوم آنان در کلیه مسافرتهای پژوهشی به نقاط مختلف بیابان لوت‘ صمیمانه سپاسگزاری نماییم و چون بر اثر مسافرتهای مداوم به گرمترین ‘ خشک ترین وکم آب ترین نقطه ایران یعنی دشت لوت و اقامت طولانی بمنظور مطالعه و تحقیق در شرایط نامساعد این منطقه سلامتی خودرا در خطر انداخته اند ‘ ازخداوند بزرگ سلامت مجدد ایشان را مسئلت دارم.
تحلیل فضایی دمای شهر شیراز در فصول گرم و سرد با بکارگیری تحلیل های آماری و تصاویر ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش داده های دمایی روزانه ایستگاه همدید شیراز از تاریخ 1951 تا 2010 در بازه زمانی 60 ساله مورد بررسی قرار گرفت. سپس میانگین روزانه دما به میانگین پنج روزه پنجک تبدیل گردید. نتایج حاصل از تحلیل خوشه ای بر روی فواصل اقلیدسی به روش وارد چهار فصل متمایز دمایی را مشخص می نماید، بر این اساس دوره گرم از 18 خرداد (هشتم ژوئن) آغاز و در 7 شهریور (29 آگوست) به پایان می رسد، همچنین دوره سرد از هفده آبان (8 نوامبر) شروع و تا هشتم فرودین (28 مارس) ادامه پیدا می کند. بعد از تعیین فصول بر اساس تصاویر سنجنده TM ماهواره LANDSAT دامنه های دمایی (دمای سطح زمین ) و میزان شاخص پوشش گیاهی NDVI برای هر دو فصل گرم و سرد با استفاده از نرم افزار9.2 ERDAS IMAGING در تاریخ های 6 دسامبر 2010 و 15 ژوئیه 2010 به ترتیب جهت فصول سرد و گرم تهیه و ارزیابی و محاسبه تفاوت های آن به کمک نرم افزار ARCGIS 9.3 انجام پذیرفت
بررسی تنوع ژنتیکی برخی از ژنوتیپ های گردوی ایرانی(Juglans regia L.) با استفاده از نشانگر مولکولی رپید RAPD(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی خشکسالی و تأثیر آن بر عملکرد گندم دیم در استان ایلام با تأکید بر خشکسالیهای اخیر (1377-1379)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با استفاده از شاخص Z نرمال، دادههای بارش سالیانه و فصلی ایستگاههای سطح استان ایلام طی دوره آماری 1350-1379 تجزیه و تحلیل و ویژگی عمومی رخداد خشکسالیها، از قبیل فراوانی، شدت و دوره تداوم مشخص شده است. نتایج این بررسی نشان میدهد که در طول دوره آماری مورد مطالعه، در مناطق مختلف استان امکان وقوع خشکسالیهای سالیانه و فصلی بسیار زیاد بوده است. از نظرشدت خشکسالی سالیانه، خشکسالیهای متوسط و از لحاظ دورههای تداوم، دورههای یک ساله بیشترین فراوانی را داشتهاند. به نظر میرسد که از میان فصول، شدت خشکسالیهای فصل بهار در اکثر ایستگاهها بیشتر از فصول دیگر سال بوده است. مقایسه توزیع بارشهای فصلی و میزان عملکرد گندم دیم در خشکسالیهای متوالی سالهای زراعی 77-78 و 78-79 حاکی از آن است که توزیع نامناسب بارش در طول فصول سال و همچنین کاهش بارش سالیانه، موجب کاهش شدید عملکرد گندم دیم شده است، به طوری که کاهش عملکرد گندم در سالهای مذکور نسبت به ترسالی 76-77 به ترتیب 9/68 و 4/69 درصد و همچنین نسبت به میانگین دوره به ترتیب 2/49 و 2/50 درصد بوده است. مقدار همبستگی بین توزیع بارشهای فصلی (متغیر مستقل) و میزان عملکرد (متغیر وابسته) در طول دوره مورد مطالعه نشان میدهد که در ایستگاههای نواحی گرمسیری استان، بیشترین همبستگی به ترتیب به فصول پاییز و زمستان و در مناطق سردسیر به فصول بهار و پاییز مربوط بوده است.
زمین شناسی منطقه ی دوچاه قم
حوزههای تخصصی:
ملاحظاتی درباره عوامل هواشناسی و آلودگی
حوزههای تخصصی:
شناسایی الگوهای گردشی پدیدآورنده سیلاب های بزرگ در کارون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله داده های بارش و رواناب روزانه حوضه کارون تا شالو در سال آبی 1372–1371 و داده های روزانه ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال محدوده ی 10 تا 60 درجه ی شمالی و 100 تا 70 درجه شرقی بررسی شده است. به کمک تحلیل مولفه مبنا، تحلیل خوشه ای و تحلیل همبستگی شش الگوی گردشی شناسایی شد. این الگوها به دو دسته پرارتفاع و کم ارتفاع تقسیم می شوند. هر الگوی معین تمایل دارد در دوره معینی از سال ظاهر شود. الگوهای کم ارتفاع و فرودها شرایط دینامیکی را برای ناپایداری فراهم می آورند و بیشتر در دوره سرد سال دیده می شوند. الگوهای پرارتفاع و فرازها شرایط دینامیکی را برای پایداری فراهم می آورند و بیشتر در دوره گرم سال دیده می شوند. بررسی رابطه این الگوها با رواناب و بارش کارون نشان داد که الگوهای کم ارتفاع ارتباط معناداری با بارش و رواناب نشان می دهند اما رابطه آنها با بارش قوی تر است. یافته های ما نشان می دهد که ناهنجاری های ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال می تواند ابزار سودمندی برای پیش بینی متغیر بارش و به تبع آن پیش بینی سیلاب باشد. با توجه به رفتار فصلی این ناهنجاری ها، الگوهای کم ارتفاع عمدتا در زمستان دیده می شوند. الگوهای پرارتفاع عمدتا در تابستان مشاهده می شوند و با بارش بسیار ناچیز همراه هستند.