فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۲۱ تا ۳٬۰۴۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
مناطق فعال، قسمت هایی از پوسته زمین هستند که در کواترنر پسین و به خصوص عهد حاضر دارای حرکات زمین ساختی اند و در آینده نیز مستعد بروز خطر خواهند بود. این مناطق را می توان با شواهد و شاخص های ژئومورفولوژی تشخیص داد. بر همین اساس و با استفاده از شاخص نسبی فعالیت زمین ساختی (Iat) که ترکیبی از شاخص های انتگرال هیپسومتری، نسبت کشیدگی حوضه، تقارن آبراهه ها، نسبت عرض کف دره به ارتفاع آن و طول ـ گرادیان رودخانه را شامل می شود، به بررسی و شناخت وضعیت حوضه رودبار واقع در محدوده زاگرس مرکزی اقدام شد. برای این منظور، مدل رقومی ارتفاع از داده های توپوگرافی SRTM با دقت 90 متر برای کل منطقه تهیه شده و در محیط های نرم افزاری آرک مپ، آرک ویو و گلوبال مپر، ترسیم آبراهه ها، تقسیم بندی زیرحوضه ها، اندازه گیری شاخص ها، رقومی کردن نقشه های زمین شناسی و تلفیق داده ها صورت گرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهند که این حوضه 2256 کیلومترمربعی را می توان به 4 بخش ـ بسیار فعال، فعال، نیمه فعال و با فعالیت کم ـ تقسیم کرد. گسل های رورانده دهسور، وحدت آباد و زردکوه و همچنین گسل جوان زاگرس، چهار گسل مهمی هستند که در بروز ناپایداری در این حوضه نقش داشته اند. جابه جایی 500 متری که در طی 40 تا 50 هزار سال گذشته در مسیر سرشاخه های رودخانه های گشان و الوس صورت گرفته، حرکت راستگردی را در قطعه ای از گسل جوان زاگرس که بین دو قطعه دورود و اردل قرار گرفته است اثبات می کند. در نتیجه این حرکت، یک سطح خرد شده و فرسایش پذیر ایجاد شده که رودخانه رودبار به سرعت در حال حفر آن است و سطح اساس منطقه را پایین می برد. این عمل به تجدید سیکل فرسایش منجر شده است. در زمان حاضر سد رودبار در قسمت خروجی این حوضه و در مسیر گسل جوان و فعال زاگرس در حال احداث است؛ بنابراین ممکن است این سازه در معرض مخاطرات جدی قرار بگیرد.
بررسی فرایند مدیریت پسماندهای بیمارستانی در کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پ ژوهش برای اولین بار با هدف بررسی فرایند مدیریت پسماندهای بیمارستانی در بیمارستان های شهر کرج در سال 1387 انجام شده است. روش گردآوری داده ها, مصاحبه و مشاهده و ابزار گردآوری پرسشنامه ای به سبک لیکرت است. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی-تحلیلی و نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته ها نشان میدهد که 64 درصد از بیمارستان های مورد پژوهش از نظر تولید مواد زاید عفونی وضعیت مطلوبی داشته اند. جداسازی از مبدأ در 100درصد از واحدها انجام میگیرد, اما این جداسازی به صورت کامل صورت نگرفته و زباله های معمولی بخش ها نیز هنگام حمل با زباله های عفونی مخلوط و آلوده میشوند در مجموع عملکرد فوق وضعیت مطلوبی دارد. 100درصـــد از بیمارستانها دارای زباله دان ?شرایط مطلوب? هستند به طوریکه در تمام موارد زباله های عفونی در ظروف پلاستیکی محکم در دار همراه با کیسة زباله استفاده میشدند و در 8/81 درصد موارد، جمع آوری زباله از بخش ها به وسیلة ظروف مخصوص چرخدار در بسته صورت میگیرد و 8/81 درصد از جایگاههای موقت نگهداری زباله, فضای مناسب با حجم زباله داشته اند. عملکرد حمل و نقل در واحد های مورد پژوهش مطلوب بود. در زمینة دفع در 1/9 درصد از واحد های مورد پژوهش، زباله های عفونی با استفاده از اتوکلاو ضدعفونی و بیخطر سازی و در 1/9 درصد از آنها زباله های عفونی سوزانده میشد. بنابراین میتوان عملکرد فوق را ضعیف توصیف کرد. به طورکلی میتوان نتیجه گرفت که مدیریت پسماند در بیمارستان های مورد پژوهش در حد مطلوبی صورت نمیگیرد و در یک جمع بندی کلی این عملکرد در محور های تفکیک زباله، جمع آوری زباله از بخش ها، نگهداری موقت و حمل به طور قابل قبول انجام میگیرد ولی در محور های دفع ضعیف است.
ارزیابی توان اکولوژیک محدودة رودخانه دز حد فاصل سد تنظیمی تا بند قیر برای طبیعت گردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق از دو روش مکهارگ منطبق بر مدل اکولوژیکی مخدوم و روش شبکه ها به منظور ارزیابی توان اکولوژیک در راستای بررسی کاربری طبیعت گردی محدوده ای از رودخانه دز (در بازه سد تنظیمی دزفول تا بندقیر) در استان خوزستان استفاده شد. با توجه به کارایی مؤثر در امر تجزیه و تحلیل و مدیریت داده ها از سیستم اطلاعات جغرافیایی به عنوان ابزاری مناسب برای ارزیابی توان اکولوژیک استفاده شد. در قالب این فرایند، در روش مخدوم برای تعیین واحدهای زیست محیطی، ابتدا منابع اکولوژیکی محدودة مورد مطالعه شناسایی شد، سپس با تلفیق و رویهم گذاری لایه های اطلاعاتی و تجزیه و تحلیل آنها در سامانة مذکور، ارزیابی توان بر مبنای طبیعت گردی صورت پذیرفت و مناطق مستعد به صورت متمرکز و گسترده مشخص شد. نتایج نشان داد منطقه برای تفرج به صورت متمرکز توان بالایی نداشته و در واقع از مجموع کل مساحت منطقه که حدود 78459 هکتار است و شامل 1211 واحد، یا یگان زیست محیطی است، فقط 44/15 درصد دارای توان طبقة 2 مناسب و حدود 57/84 درصد فاقد توان مناسب برای جهانگرد متمرکز است. در این محدوده سنگ بستر و خاک از عوامل محدودکنندة تفرج متمرکزند، همچنین حدود 28/26 درصد از منطقه دارای توان طبقه 1 گسترده و مابقی آن، یعنی 72/73 درصد نامناسب برای جهانگرد گسترده است. در روش شبکه ابتدا منطقه مطالعاتی به 21 شبکه تقسیم و سپس منابع اکولوژیکی مرتبط شناسایی و بر اساس مشخصه های متعددی نمره دهی شدند. به این صورت که منطقه از لحاظ کاربری طبیعت گردی فاقد توان عالی و فقط دارای توان متوسط و ضعیف است. در این محدوده عدم اختلاف ارتفاع، عامل محدود کننده است.
بررسی تأثیر وجود گچ و آبشویی آن بر ویژگی های مقاومتی خاک رسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عمده ترین مشکلات عملیات ساختمانی، جلوگیری از هرگونه تغییر شکل نامتعارف در پی سازه ها می باشد که اغلب می تواند منجر به تخریب سازه گردد. در این تحقیق تلاش گردیده است تا ویژگی های مقاومتی خاک رسی گچی و همچنین تأثیر آبشویی گچ از خاک بر نشست و مقاومت آن مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور نمونه های مصنوعاً گچی شده با درصدهای مختلف گچ، تهیه و آزمایش های متنوعی از قبیل تعیین حدود آتربرگ، تراکم، نشست تحت بار ثابت در حالت معمولی و همراه با آبشویی و تعیین مقاومت روی نمونه ها انجام شد. نتایج نشان دادند که افزایش مقدار گچ در کاهش حدود آتربرگ، وزن واحد حجم خشک، مقاومت و افزایش نشست نقش مهمی را دارا می باشد. از طرفی آشکار شد که آبشویی فاکتوری بسیار مهم در نشست های بعدی و کاهش مقاومت این خاک می باشد. بنابراین وجود گچ می تواند یکی از پارامترهای مهم مهندسی در عملیات ساخت سازه های هیدرولیکی محسوب گردد.
مورفوتکتونیک ناحیه دهشیر با استفاده از تکنیک های ژئومورفومتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این بررسی با بهره گیری از SRTM مورفوتکتونیک ناحیه دهشیر تفسیر و تبیین شده است. جهت دستیابی به این امر، تجزیه و تحلیل شبکه زهکشی رقومی، ژئومورفومتری رقومی، پردازشِ تصویر رادار، استخراجِ خطواره ها و تجزیه و تحلیل آنها، تجزیه و تحلیل فضایی و آماری داده ها صورت پذیرفته است. مدل برجسته سایه دار، نیمرخ ها، مدل سه بعدی، همچنین مدل ها و اشکال توپوگرافی، از جمله مدل های رقومی خاصی می باشند که با بکارگیری الگوریتم های خاص از SRTM استخراج و مورد استفاده قرار گرفته اند. داده های ساختمانی از منابع دیگر مانند؛ نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی، تصاویر ماهواره ای و مشاهدات میدانی همراه با تکنیک GIS مکملِ روش ها و تکنیک های فوق بوده اند. نتایج این بررسی نشان می دهند که؛ روش های تجزیه و تحلیل عوارض بصورت رقومی بر روی SRTM که روش پیشنهادی و کاربردی در این مطالعه می باشند، توانسته اند، با استخراجِ اشکال و مدل های توپوگرافی، شیب و الگوی جهات دامنه (نمودار گلبرگی آنها، ارتفاع و طبقات ارتفاعی (نحوه پراکنش آنها)، الگوی شبکه زهکشی و تجزیه و تحلیل ارتباط بین آنها و همچنین انجامِ محاسبات آماری یک متغیره، چند متغیره، سطح واریوگرامِ و سمی واریوگرام ساختارِ مورفوتکتونیکی پیرامون گسل دهشیر را شناسایی و شواهد مورفوتکتونیک موجود در لندفرم های آن را از دیدگاه تکتونیکی تفسیر نماید. براساس شواهد نوزمین ساخت استخراج شده از SRTM ناحیه پیرامون گسل دهشیر، از قبیل؛ پرتگاه و اثر گسل، شبکه زهکشی منحرف و جابجاشده، الگوی مئاندری شبکه آب، سطوح فرسایشی ارتفاع یافته و فرسایش قهقرایی شبکه زهکشی، بدلیل موقعیت استقرار آنها (در لندفرم های کواترنری)همگی از جمله شواهد نوزمین ساخت گسل دهشیرند که دلالت بر فعالیت این گسل در طی کواترنری می باشند.
کاهش میزان انرژی باد در اثر تغییرات بلند مدت سرعت باد در استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبانی جغرافیای طبیعی
حوزههای تخصصی:
تحلیل آستانه های اقلیمی برای رشد مراتع با استفاده از داده های سنجش از دور (مطالعة موردی زاگرس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات عناصر اقلیمی میتوانند بر وضعیت فنولوژی گیاهان مانند تاریخ شروع سبزینگی، اوج رشد و شروع پیری گیاه تأثیرات قابل توجهی بگذارند. تصاویر NOAA/AVHRR و داده های اقلیمی مربوط به سال 2006م است که در مراتع زاگرس در سطوح کم، متوسط و متراکم برای تعیین آستانه های اقلیمی بررسی شده است. نتایج طبقه بندی حاصل از همبستگی ترکیب مقادیر حداکثر شاخص اختلاف گیاهی نرمال شده (NDVI) و عناصر اقلیمی درون یابی شده (بارش، دما و رطوبت نسبی) به صورت ماهانه عبارت انداز: بالاترین R2 در مراتع متراکم (6478/0) و کمترین R2 در مراتع کم تراکم (136/0). به طور کلی، تراکم مراتع زاگرس براساس ارتفاع زیاد می شود. در عناصر اقلیمی بارش با ارتفاع زیاد و با دما کم میشود؛ اما رطوبت توزیع نامتعادل تری نسبت به ارتفاع دارد. در مراتع کم تراکم، بارش تا 220میلیمتر بر مقدار NDVI میافزاید و دمای 4 درجة سانتی گراد آستانة رشد پوشش گیاهی است. در مراتع نیمه متراکم، بارش 108-38 میلی متر و دمای 21-18 درجة سانتیگراد بر رشد پوشش گیاهی تأثیر میگذارد و در زمستان دمای بالای 12 درجة سانتیگراد مقدار NDVI را افزایش میدهد. در مراتع متراکم، بارش 109- 33 میلی متر و دمای 22- 16 درجة سانتی گراد باعث افزایش NDVI میشود. نتایج این تحقیق نشان میدهد به طور کلی در همة سطوح تراکم مراتع زاگرس، رطوبت نسبی بیش از40درصد باعث افزایش مقدار NDVI می شود، همچنین در زمستان نقش اصلی را در افزایش NDVI عنصر دما، و در تابستان عنصر بارش ایفا می کند، اما در بهار هر دو عنصر بارش و دما تأثیر موازی دارند.
روند تغییرات الگوی مورفولوژیکی رودخانة خرم آباد با استفاده از RS، GISو Auto Cad(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خصوصیات مورفولوژی رودخانه ها به واسطة ویژگی پویای آن، همواره دچار تغییرات هستند و این تغییرات میتواند بر سازه های بناشده در حاشیة رودخانه ها، زمین های کشاورزی و غیره آثار منفی بگذارد. در این پژوهش، مورفولوژی قسمتی از رودخانه خرم آباد در استان لرستان از روستای چغاخندق تا روستای غلامان سفلی به طول 5/19 کیلومتر بررسی شده است. با استفاده از عکس های هوایی سال 1334، تصاویر سنجنده TM ماهواره Land Sat سال 1377 و تصاویر Aster سال 1384 مسیر رودخانه در سه دورة زمانی و در محیط نرم افزار Arc GIS رقومی شده است؛ در مرحلة بعد در محیط نرم افزاری Auto Cad پارامترهای هندسی رودخانه مانند طول موج، طول دره، ضریب خمیدگی، زاویة مرکزی و شعاع دایره مماس بر قوس ها، برای بررسی تغییرات با روش برازش دایره های مماس بر قوس رودخانه اندازه گیری شده است. در ادامه با نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل های آماری بر روی پارامترهای هندسی صورت گرفته است. نتایج مطالعه این پارامترها و مقایسه آن ها در سه بازة زمانی مورد بررسی نشان میدهد در این محدوده تعداد 17 مئاندر از سال 1334 تا سال 1377 حذف شده و تعداد مئاندرها از سال 1377 تا سال 1384 از 51 به 53 افزایش یافته است. مقادیر پارامترهای هندسی به دست آمده در سه دوره نیز تغییرات شکل و پلان رودخانه را نشان میدهد. اصلیترین دلیل این تغییرات، تغییر کاربری اراضی اطراف رودخانه و به طور کلی دخل و تصرف انسان در بستر رودخانه است.
تحلیل چرخه های میانگین دمای سالانه شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چرخه های نهان، تدریجی و آرام در بسامدهای مختلف آشکار و نهان، یکی از انواع دگرگونی های اقلیمی به شمار می آید. برخی از این نوسانات در یک دوره ثابت مثلا یک سال به صورت میانگین های ماهانه یا فصلی مشخص می شوند. برخی دیگر به صورت چرخه هایی نهان در سری های زمانی اقلیمی رخ می دهند. یکی از ابزارهای مفید برای جستجو و ارزیابی این نوع نوسانات اقلیمی تحلیل طیفی است. این رویه مطالعه نوسانات اقلیمی از مقبولیت و رواج قابل توجهی در جهان برخوردار است اما در کشور ما کمتر مورد توجه بوده است. ردیابی چرخه های اقلیمی و به ویژه چرخه های دمایی امکان برنامه ریزی مبتنی بر داده های اقلیمی - دمایی را مهیا می سازد. در این نوشتار ضمن معرفی روش تحلیل طیفی به عنوان یک روش مقبول و کارآمد در ردیابی چرخه های نهان، تلاش می شود چرخه های نهان در میانگین سالانه دمای شهر زنجان طی دوره آماری 2005-1956 (50 سال) مورد بررسی قرار گیرد. بدین ترتیب با استفاده از تابع اتوکواریانس، طیف دما و چرخه های دمایی شهر زنجان استخراج گردید. بر اساس یافته های این پژوهش دمای زنجان حاوی چرخه 2.5 ساله است. این چرخه ها هماهنگ با چرخه های کشف شده در عناصر اقلیمی نقاط دیگر کره زمین بوده است. چنان که اندیشمندان دیگر نیز استنباط نموده اند نیروی مولد این نوسان احتمالا حاصل انتقال عمودی تکانه از تروپسفر به استراتسفر با دوره های بازگشت نامنظم 3-2 ساله می باشد
خصوصیات شیمیایی آب زیرزمینی دشت شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به تغییرات کمی و کیفی منابع آب زیرزمینی، به خصوص در مناطق خشک و نیمه خشک، ضروری است. هدف این تحقیق رده بندی کیفیت آب زیرزمینی دشت شهرکرد و مقایسة آن با استانداردهای موجود است. برخی از خصوصیات شیمیایی در چهار زمان (سالهای 83 و 84) ارزیابی شد. نتایج نشان داد که غلظت اکثر عناصر شیمیایی معرف کیفیت آب شامل کلسیم، منیزیم، سولفات، بیکربنات، کلر و سدیم در جنوب دشت حداکثر است. در میان آنیون ها، بیکربنات و در بین کاتیون ها، کلسیم بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده اند ولیکن مقادیر مشاهده شده، کمتر از حد استاندارد سازمان بهداشت جهانی است. با توجه به ترکیب یون های موجود در آب تیپ آب آبخوان شهرکرد از نوع بیکربنات کلسیم تعیین شد. سختی آب در اکثر چاهها بین 150 تا 300 میلیگرم در لیتر بر حسب کربناتکلسیم است که در طبقه بندی آب از نظر سختی در طبقه آب سخت قرار دارد. بین مقادیر سختی کل و باقیمانده خشک در فصل های بهار و پاییز اختلاف زیادی وجود ندارد. بیشترین غلظت نیترات در حدود 37 میلیگرم در لیتر در زمین های تحت تأثیر کاربری کشاورزی در بخش های شمالی دشت اندازه گیری شده است. نتایج نشان میدهد که میزان سختی و باقیماندة خشک در قسمت های جنوبی و غلظت نیترات در قسمت شمالی دشت حداکثر است. این مطلب نشان دهندة آن استکه منبع غلظت مشخصه های مذکور، متفاوت است. نشت کودهای نیتروژنه حاصل از فعالیت های کشاورزی، بیشترین نقش را در افزایش آلودگی نیترات داشته و فاضلاب خانگی در بالابردن غلظت کل مادة باقیماندة خشک و سختی کل، مؤثر بوده اند.
تحلیلی بر تاثیرات اقلیمی سیکلون حاره ای گونو (خرداد 1386) بر جنوب شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در خرداد ماه 1386 طی فعالیت گونو از تولید تا اضمحلال، برخی تغییرات معنی دار در سطح زمین و سطوح پایینی و میانی جو منطقه رخ داد. هدف این مقاله ارزیابی تاثیرات اقلیمی سیکلون حاره ای گونو بر نواحی جنوب شرق ایران به خصوص سیستان و بلوچستان است. برای این منظور داده های اقلیمی ایستگاه های هواشناسی اصلی منطقه و همچنین داده های آنالیز مجدد مراکز NCAR/NCEP وابسته به مرکز ملی هوا و اقیانوس شناسی امریکا (NOAA) مورد تحلیل قرار گرفت. تصاویر سنجنده های ماهواره متئوست 7 و ماهواره های ترا و اگوا (سنجنده مودیس) در باندهای مرئی، مادون قرمز و ترکیبی طی دوره حیات سیکلون گونو دریافت گردید و به منظور دستیابی به نتایج و تایید آنها مورد تفسیر قرار گرفت. نتایج حاصل از نقشه های ترکیبی نشان داد که با افزایش قدرت گونو، محور مراکز پُرفشار جنب حاره ای در سطوح پایینی جو به سمت شرق، و در سطوح میانی به سمت شمال جابه جا شده است. این جابه جایی شرایط را برای همرفت شدید و بارش سنگین مهیا ساخته است. حداکثر بارش در نیک شهر (144 میلی متر) گزارش شده است. نقشه های اُمگا حرکات صعودی شدید را بر فراز جو منطقه طی روزهای 14 تا 17 خرداد تایید کرد. افزایش حرکات قائم شدید در سطح 500 هکتوپاسکال همرفت شدید و عمیقی را بر روی منطقه نشان داد. ناهنجاری های منفی درجه حرارت در سطح زمین (به دلیل ابر آلودگی شدید) و در سطح 850 هکتوپاسکال به علت چگالیدگی قوی ناشی از همرفت بسیار شدید هوای مرطوب، اهمیت فراوان دارد. بسیاری از ایستگاه های منطقه ناهنجاری دمایی در حدود 10- درجه سلسیوس را ثبت کرده اند و در سطح 850 هکتوپاسکال هم در حدود 8- درجه سلسیوس در مقایسه با شرایط نرمال اقلیمی ناهنجاری وجود داشته است؛ اما در سطح 500 هکتوپاسکال به علت آزاد شدن انرژی نهان ناشی از بخار آب، ناهنجاری های مثبت در حدود 10 درجه سلسیوس به وقوع پیوسته است. تغییرات در سمت و سرعت بادهای با تداوم، همزمان با فعالیت گونو بر روی منطقه باعث تغییرات معنی داری در آنها در مقایسه با شرایط نرمال اقلیمی گردید.
تحلیل همدیدی سامانه های گردوغباری در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بلایای طبیعی که استان خوزستان را به دلیل موقعیت جغرافیایی و همجواری آن با پهنه های بزرگی از مناطق بیابانی تحت تاثیر قرار می دهد، پدیده ی نامطلوب گرد و غبار است. این پژوهش پس از استخراج 50 سامانه ی گردوغباری شاخص و تفکیک آنها به دو دوره ی سرد و گرمِ سال طی دوره ی آماری (2005 – 1996)، با استفاده از نقشه های ترکیبی ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال و فشار متوسط تراز دریا، نقشه های بردار باد، خطوط هم سرعت و جریان هوا در دو سطح 500 هکتوپاسکال و سطح متوسط دریا در محدوده ی 0 تا 50 درجه شمالی و 0 تا 70 درجه شرقی و تصاویر ماهواره ای برای دو سامانه ی گردوغباری شاخص انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد در دوره ی سرد سال سیستم های مهاجر بادهای غربی و رودباد جبهه ی قطبی (PFJ) همراه آن و در دوره ی گرم سال کم فشارهای حرارتی سطح زمین مهمترین عامل در ایجاد و شکل گیری پدیده ی مذکور دراستان خوزستان می باشند. هنگامی که یک فرود عمیق در غرب منطقه ی مورد مطالعه بر روی بیابان های کشورهای همجوار قرار گیرد و سرعت باد در آن به سرعت رودباد برسد، در صورت فراهم بودن شرایط محیطی، با ایجاد ناپایداری در سطح زمین سبب گرد و غبار و انتقال آن به استان خوزستان می شود. در دوره ی گرم سال نیز کم فشارهای حرارتی سطح زمین و بخصوص کم فشار خلیج فارس با مکش هوای بیابان های اطراف (شبه جزیره عربستان) یکی از عوامل ایجاد گردوغبار می باشد. مسیر حرکت امواج گردوغباری و نحوه ی استقرار محور فرود و مراکز کم فشار سطح زمین و همچنین تصاویر ماهواره ای مورد استفاده نشان می دهد مهمترین منابع گرد و غبارهای وارده به استان خوزستان شامل بیابان های جنوبی عراق، شمال عربستان، جنوب شرق سوریه و تا اندازه ای شمال صحرای آفریقا می باشد.
کاهش نیتروژن محلول غذایی با استفاده از بستر شارژ شده با آمونیوم و تأثیر آن بر گوجه¬فرنگی گلخانه¬ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش تغییرات اقلیمی کواترنر در تحول ژئومورفولوژیکی فروچاله های کارستی (مطالعه موردی: ناهمواری شاهو، غرب ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناهمواری شاهو توده ای کوهستانی و آهکی است که در حدفاصل استان های کردستان و کرمانشاه واقع شده است و از نظر ساختاری بخشی از زاگرس مرتفع محسوب می شود. ساختار آهکی این ناهمواری دارای شرایط مناسبی برای توسعه اشکال کارستی است . در تحول و توسعه کارست های منطقه، متغیرهای اصلی سنگ شناسی، زمین ساخت، شیب و اقلیم دخالت داشته اند که نحوه توزیع فروچاله ها با توجه به هر کدام از این متغیرها مورد بررسی قرار گرفته است . میزان تراکم سطحی فروچاله ها با استفاده از عکس های زمینی و پیمایشی میدانی در نقاط مختلفی از میدان های اصلی کارستی به صورت نمونه ای بررسی شده و 15 تا 20 فروچاله در کیلومترمربع برآورد
گردیده است . با و جود اینکه در بخش های عمده ای از منطقه شرایط سنگ شناسی، زمین ساختی و شیب برای توسعه کارست فراهم است اما اثری از فروچاله های کارستی دیده نمی شود. حضور فروچاله های کارستی از ارتفاع مشخصی ( 1900 متر ) به بالا و بررسی آثار و شواهد یخچالی همچون سیرک ها، دره ها و مورن های یخچالی و همچنین پدیده های مجاور یخچالی شامل لایه های مختلف سولی فلکسیون در نقاط مختلف منطقه، نشان می دهد که در دوره های سرد پلئیستوسن از ارتفاع 1800 متر (مرز برف دائمی ) به بالا، شرایط برای توسعه انحلالی فروچاله های کارستی فراهم بوده است. در چنین شرایطی دولین های کارستی دارای نقش دوگانه سیرک دولین
بوده اند و در ابعاد وسیع شکل گرفت ه اند. در شرایط اقلیمی کنونی، کارس تهای منطقه تحت تاثیر تخریب شدید مکانیکی قرار دارند.
کانی شناسی و زمین شناسی اقتصادی کانسار پلی متال چشمه حافظ، استان سمنان، ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کانسار پلی متال چشمه حافظ در بخشی از کمربند آتشفشانی ترود- چاه شیرین در جنوب شرق دامغان واقع شده است. در این ناحیه ولکانیسم های کالک آلکالن و کانی زایی های همراه عمدتاٌ در ارتباط با گسلهای اصلی انجیلو و ترود (شمال شرقی- جنوب غربی) است. سنگهای دارای رخنمون در ناحیه مورد مطالعه از توالی آتشفشانی – تخریبی نظیر ماسه سنگ، توف ها و برش های آتشفشانی و به طور عمده گدازه های آندزیتی و آندزیت بازالت در منطقه چشمه حافظ تشکیل شده است. دگرسانیها در منطقه چشمه حافظ شامل پروپلیتیک، سرسیتی شدن، آرژیلیتی شدن و سیلیسی شدن است. کانی سازی در منطقه معدنی در سه مرحله شامل: مرحله اول) کوارتز، کلسیت با مقدار کمی پیریت و کالکوپیریت؛ مرحله دوم) مرحله اصلی کانی سازی سولفیدی است که شامل گالن خودشکل اولیه، سپس گالن، اسفالریت و کالکوپیریت و در نهایت گالن، کالکوپیریت، پیریت، تتراهدریت، بورنیت و دیژنیت و مرحله سوم) شامل رگه های کوارتز و کربنات فاقد آثار کانی سازی همراه با مقدار کم پیریت و کالکوپیریت است. با توجه به نتایج تجزیه شیمیایی 12 نمونه معرف از بخشهای مختلف رگه ها، عیار میانگین عناصر به ترتیب عبارتند از 15/0گرم در تن (ppm) طلا، 23/3 گرم در تن (ppm) نقره، 47/4 درصد وزنی سرب، 73/1 درصد وزنی روی، 64/2 درصد وزنی مس است. بر اساس مطالعات سیالات درگیر میانگین دمای همگن شدن و شوری در منطقه چشمه حافظ به ترتیب C˚300-140 و 7/4 تا 18 درصد وزنی معادل نمک طعام است. نمودار دمای همگن شدگی و شوری سیال نشان می دهد که کانی سازی در منطقه چشمه حافظ بر اثر تزریق متناوب سیال با شوری بالا و اختلاط با سیال با شوری کمتر و رقیق شدگی آن تشکیل شده است. به منظور ارزیابی وضعیت کانی سازی در عمق از روش ژئوفیزیکی قطبش القایی و مقاومت سنجی استفاده شده است. نتایج ژئوفیزیک کانی سازی را در شمال غرب معدن (گردنه توتو) تایید می کند.
بررسی کارآیی گوگرد و مایه تلقیح باکتری های جنس تیوباسیلوس بر جذب فسفر و عملکرد گندم در خاکهای آهکی مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از گوگرد به منظور کاهش pH خاک (حتی بطور موضعی) یکی از روشهای افزایش حلالیت عناصر تثبیت شده در خاکهای آهکی محسوب میشود. شرط بهره گیری از توان بالقوه گوگرد، حضور ریزجانداران اکسید کننده این ماده به ویژه باکتریهای جنس تیوباسیلوس در خاک میباشد.با توجه به اهمیت موضوع واهمیت کشت گیاه گندم در ایران طرح حاضر در ایستگاه تحقیقات خاک و آب کرج انجام گرفت. در یک آزمایش فاکتوریل با طرح کا ملا تصادفی تاثیر سه عامل خاک،گوگرد و مایه تلقیح تیوباسیلوس بر روی عملکرد بیولوژیک،عملکرد دانه و فسفر جذب شده گیاه مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش هشت تیمار گوگرد( مقداری از گوگرد که بتواند با 5/0، 1،2، 4،8،12،16 و20درصد مواد خنثی شونده خاک واکنش دهد) سه تیمار خاک( خاکهایی با درصد مواد خنثی شونده 5/8 ، 17 و 23درصد) و دو تیمار با وبدون باکتری تیوباسیلوس) در چهار تکرار منظور شدند و در کل در??? گلدان گیاه گندم کشت شد. تجزیه واریانس داده ها نشان داد که اثر اصلی مایه تلقیح تیوباسیلوس ، گوگرد و خاک بر عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، غلظت فسفر اندام هوایی گندم و مقدار فسفر جذب شده توسط بخش هوایی گندم در سطح یک درصد معنی دار می باشد. همچنین اثر متقابل باکتری و گوگرد بر عملکرد دانه گندم معنیدار بود،بطوریکه تیمار چهارم گوگرد(مقدار گوگردی که بتواند با 4 درصد مواد خنثی شونده واکنش دهد)همراه با مایه تلقیح تیوباسیلوس،عملکرد دانه گندم را 7/16 درصد نسبت به شاهد افزایش دادهمچنین اثر متقابل باکتری و خاک در سطح یک درصد بر غلظت فسفراندام هوایی گیاه(درصد) معنی دار گردید،بطوریکه تیمار خاک پسوه (دارای 17درصد مواد خنثی شونده)هنگامیکه با مایه تلقیح تیوباسیلوس همراه بود با غلظت فسفر 21/0درصد بیشترین غلظت فسفر اندام هوایی گیاه را به خود اختصاص داد، این تیمار غلظت فسفر اندام هوایی گیاه را 21/14 درصد نسبت به شاهد افزایش داد. بطور کلی مصرف مایه تلقیح تیوباسیلوس در مقایسه با شاهد تلقیح نشده عملکرد دانه،عملکرد بیولوژیک ،فسفر جذب شده و غلظت فسفر در بخش هوایی گندم را به ترتیب 74/14 ،0/15 ،40/34و60/12 درصد افزایش داد.سطوح سوم و چهارم گوگرد از لحاظ عملکرد دانه،عملکرد بیولوژیک و فسفر جذب شده بهتر از تیمار شاهد و سایر تیمارها ظاهر شده و با آنها تفاوت معنی دار نشان دادند ولی بین این دو تیمار تفاوت معنی دار وجود نداشت.