فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۸۱ تا ۱٬۹۰۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه، گردشگری و جذب توریست به عنوان یکی از منابع اقتصادی، به ویژه در کشورهای دارای سابقة فرهنگی و تاریخی بسیار مورد توجه است. در این میان، توسعة سامانه های مبتنی بر رایانه به منظور دادن اطلاعات دربارة مراکز گردشگری که متناسب با سلیقة کاربران باشد، به طور روز افزونی گسترش یافته است. انتخاب بهترین مکان و تعیین بهترین مسیر برای بازدید از آن هدف اصلی در برنامه ریزی گردشگری است. اگرچه سامانه های مختلفی جهت برنامه ریزی گردشگری وجود دارد، تعداد کمی از این سامانه ها به صورت هم زمان به علاقة کاربر، تعیین مسیر سفر و مدیریت زمانی در برنامه ریزی گردشگری توجه کرده اند. هدف این پژوهش، طراحی و اجرای سامانة توصیه گر مکانی تحت وب است. در این سامانه، پیشنهادهای دقیق و مورد پسند کاربران با توجه به علایق و ترجیحات آن ها مطرح می شود. معماری و طرح پیشنهادی سیستمِ توصیه گرِ مکان آگاه برای گردشگرانی که قصد بازدید از استان یزد را دارند، اجرا شده است. در نهایت، با استفاده از Google Map API یک برنامة کاربردی تحت وب جهت برنامه ریزی گردشگری تهیه، و مکان های گردشگریِ مورد پسند کاربر، با یک واسط گرافیکی کاملاً پویا و انعطاف پذیر به گردشگران معرفی شده است.
دریاچه ارومیه، شاخصی کلاسیک از ارتباط بین لکه های خورشیدی و اقلیم در شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دریاچه ارومیه سومین دریاچه فوق شور در جهان است و به دلیل اهمیت اقلیمی، اقتصادی، اکولوژیک و زیست محیطی از نواحی جغرافیایی قابل توجه و مطرح در ایران به شمار می رود. سطح آب این دریاچه نیز همانند سایر دریاچه های بزرگ جهان طی سال های مختلف، دارای نوسان های دوره ای مشخص بوده است. چنین به نظر می رسد که می توان از این نوسان های دوره ای به عنوان مدرکی معتبر و تاریخی از تغییرات طبیعی اقلیم در ایران بهره گیری کرد. در سال های اخیر، کاهش قابل ملاحظه سطح آب، مشکلاتی را برای محیط زیست دریاچه و ساکنان آن به همراه داشته است. بروز این مشکلات، توجه و ارزیابی نوسان های سطح آب این دریاچه را با استفاده از روش های علمی و مناسب، اجتناب ناپذیر می سازد. بر این اساس، در پژوهش حاضر با ارزیابی تغییرات دراز مدت نوسان های سطح آب دریاچه و پارامتر های مؤثر در این نوسان ها در ارتباط با فعالیت لکه های خورشیدی (عامل عمده کنترل کننده تغییرات طبیعی اقلیم) بر اساس دو روش آنالیز موجک پیوسته و متقاطع، مشخص گردید که سطح آب دریاچه ارومیه دارای نوسان های دوره ای معنی دار و منفی 8-11 ساله است. این واقعیت حاکی از وجود همبستگی منفی معنی دار بین این نوسان ها در ارتباط با لکه های خورشیدی است. بر اساس یافته های تحقیق، فعالیت های خورشیدی، احتمالا تنها فاکتور طبیعی مؤثر در نوسان های سطح آب دریاچه ارومیه و پارامترهای مربوطه، در درازمدت محسوب می گردند.
شناسایی منشا و مسیر رطوبت بارش های فوق سنگین استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نقشه های وزش رطوبتی تراز دریا و 850 هکتوپاسکال و ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال و فشار تراز دریا برای پنج مورد بارش بالای صد میلیمتر استان بوشهر ترسیم و بررسی گردید. بررسی نقشه های وزش رطوبتی نشان داد که منابع تامین رطوبت اینگونه بارش ها مناطق حاره ای شرق آفریقا، اقیانوس هند، دریای عرب و خلیج عدن، دریای سرخ، دریای عمان و خلیج فارس می باشد. مسیرهای ورود رطوبت به منطقه نیز عمدتا جنوبی، جنوب شرقی و جنوب غربی می باشد. سامانه های فشار زیاد سیبری و عربستان، مرکز کم فشار دینامیکی شرق اروپا، سامانه کم فشار سودانی و مرکز فشار زیاد اروپایی در تراز دریا و سامانه های واچرخند شرق عربستان، ناوه شمال آفریقا و واچرخند اسپانیایی در تراز زیرین و میانی جو، سامانه های موثر برای انتقال رطوبت بر روی منطقه مورد مطالعه می باشند
اثرات اجرای طرح هادی بر توسعة کالبدی سکونتگاه های روستایی (مطالعة موردی: بخش ثمرین در شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تهیه و اجرای طرح هادی روستایی، از مهم ترین اقدامات انجام شده در زمینة بازسازی، توسعه و ارتقای محیط های مسکونی و سالم سازی محیط زیست روستاییان است که جنبة کالبدی- فیزیکی دارد. بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر، ارزش یابی اثرات اجرای طرح هادی بر ارتقای شاخص های توسعة کالبدی سکونتگاه های روستایی است.
روش: پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت، از نوع کاربردی بوده و در زمرة تحقیقات ارزش یابی قرار می گیرد. جامعة آماری تحقیق شامل هفت روستای دارای طرح هادی اجراشده در بخش ثمرین (شهرستان اردبیل) بوده و دیدگاه ساکنان ارزیابی شده است. اطلاعات و داده های میدانی از طریق مشاهده و پرسش نامه گردآوری شد و در نرم افزارهای Excel و SPSS پردازش شده و با استفاده از آزمون آماری کای اسکوئر تحلیل شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که میانگین اثرات اجرای طرح هادی بر توسعة کالبدی سکونتگاه های روستایی در حد «متوسط تا زیاد» بوده است. با بررسی شاخص های توسعة کالبدی در روستاهای مطالعاتی، شاخص «معابر و کانال های دفع آب های سطحی» متوسط و شاخص های «مسکن و ساخت وسازهای روستایی»، «کیفیت نظام کاربری زمین روستایی و مکان گزینی» و «کیفیت دسترسی به خدمات» در حد «زیاد» ارزیابی شده است. در نهایت، می توان گفت که اجرای طرح هادی بر توسعة کالبدی سکونتگاه های روستایی محدودة مطالعاتی تأثیر قابل توجهی داشته و در این زمینه موفق عمل کرده است.
راه کارهای عملی: نظارت ویژه و مستمر کارشناسان بنیاد مسکن بر عملیات اجرایی پیمان کاران، تشویق و حمایت از مؤسسات تأمین و توزیع مصالح ساختمانی در نواحی روستایی، تغییر دیدگاه بنیاد مسکن از نگاه کمّی گرایانه به تهیه و اجرای طرح و مبنا قرار گرفتن کیفیت و برگزاری کلاس های توجیهی نگه داری از پروژه های اجراشده توسط شورا و دهیار از جمله رهیافت های عملی این تحقیق است.
اصالت و ارزش: ارزیابی عملکرد طرح های هادی روستایی اقدامی ارزنده در راستای توسعه و هم چنین، ازبینبردن نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت این طرح ها است. با این حال، با توجه به فعالیت های انجام شده از سوی بنیاد مسکن استان و شهرستان اردبیل در محیط های روستایی، تا به حال هیچ گونه ارزیابی از اثرات این فعالیت ها در محدودة مطالعاتی انجام نگرفته و نقاط قوت و ضعف این طرح ها بررسی نشده است. بنابراین، پژوهش حاضر، اثرات اجرای این طرح ها را مورد توجه و ارزش یابی قرار داده است.
ارزیابی سطح رضایت شهروندان از کیفیت محیط شهری (نمونه موردی: مناطق شهری ده گانه کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
می توان دغدغه دستیابی به فرم خوب شهری را از زمان شکل گیری اولین شهرها سراغ گرفت و تلاش برای بهبود زندگی شهری را هم سن تاریخ شهرنشینی تخمین زد. تمایل بیش از پیش جمعیت های انسانی به زندگی در محیط های شهری و رشد شهرنشینی اهمیت کیفیت زندگی شهری و محیط های سکونتی در شهرها را بیش از پیش آشکار ساخته است. بر این اساس در تحقیق حاضر تلاش شده است تا با توجه به مطالعه مبانی نظری مربوط به کیفیت محیط زندگی، چارچوب مفهومی متشکل از عوامل شانزده گانه ای برای بررسی و سطح بندی مناطق ده گانه کلانشهر تبریز در نظر گرفته شود.
تحقیق حاضر به لحاظ روش انجام مطالعه، تحقیقی توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است که نتایج حاصل از آن جنبه کاربردی و توسعه ای دارد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه خانوارهای ساکن کلانشهر تبریز تشکیل می دهند. با توجه به حجم بالای جامعه آماری، جهت گردآوری اطلاعات، از روش نمونه گیری استفاده گردید. حجم نمونه مورد مطالعه بر اساس روش کوکران 384 خانوار برآورد گردید. اعضای نمونه مورد بررسی نیز به روش نمونه گیری تصادفی و متناسب با حجم جمعیتی زیر جامعه های مورد بررسی(مناطق دهگانه کلانشهر تبریز) انتخاب شدند. به منظور تحلیل داده های گردآوری شده نیز از روش های تصمیم گیری چند معیاره فازی و تحلیل خوشه ای بهره گرفته شد.
در نهایت براساس میزان رضایت شهروندان از محیط سکونتی خود و با استفاده از روش تحلیل خوشه ای، مناطق ده گانه کلانشهر تبریز در سه سطح مناطق دارای محیط سکونتی با کیفیت بالا، متوسط و ضعیف سطح بندی شدند. نتایج مطالعه نشان داد که از دیدگاه شهروندان کلان شهر تبریز، مناطق شهری دو، پنج و سه این کلان شهر دارای محیط سکونتی با کیفیت بالا، مناطق شش، هشت، هفت و چهار دارای محیطی زندگی با کیفیت متوسط و نهایتاً مناطق یک و ده این کلانشهر نیز دارای محیطی سکونتی با کیفیت ضعیف هستند.
بوم شهر و آثار آن در توسعه پایدار شهرهای ساحلی : مطالعه موردی شهر ساحلی بابلسر
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به تاثیر بوم شهر در توسعه شهرهای ساحلی می پردازد. برای روشن شدن موضوع ابتدا آسیب شناسی توسعه شهری در نوار ساحلی مورد مطالعه قرار گرفت تا آسیب های ناشی از بی توجهی شهرسازان به اکوسیستم ظریف و شکننده نوار ساحلی و شرایط حاکم بر کنش متقابل میان خشکی و آب مشخص شود. در ادامه مطالعات متداولترین رویکردها در شهرسازی نوین مورد بررسی و معلوم گردید که بکارگیری رویکرد بوم شهر به سبب لحاظ نمودن شرایط خاص مکانی می تواند آثار و نتایج مثبتی در توسعه شهرهای ساحلی داشته باشد. تجربیات شهرهای موفق در جهان حاکی از اهمیت این الگو در برنامه ریزی و طراحی شهری است ؛ لذا پس از مشخص شدن امتیازات این رویکرد تعدادی از عوامل که در توسعه بهینه شهر ساحلی بابلسر مؤثراند، مورد آزمون قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد در صورت کاربرد عواملی چون کاهش جاپای بوم شناسی در پیرامون رودخانه بابلرود، ایجاد تنوع فعالیتی در حوزه های شهری، توسعه عمودی در بخش پیرامونی و فرسوده شهر و ارتقاء پایگاه اجتماعی اقتصادی شهروندان می تواند در حل مشکلات شهر بابلسر مؤثر واقع شود.
ساماندهی و اصلاح حریم شهر اصفهان (نمونه موردی: منطقه رهنان)
حوزههای تخصصی:
رهنان در دهه های اخیر به علت رشد بی رویه جمعیت و مهاجرپذیری دارای توسعه فیزیکی شدیدی بوده است. این روند ناشی از تاَثیرات متقابل این حوزه شهری با حوزه شهری اصفهان و نواحی روستایی پیرامون خود است و هم چنین گسترش چند جانبه عناصر کالبدی مشکلات زیادی را در زمینه های عدم تعادل بین توسعه فیزیکی و توانای محیطی و تجهیزاتی و خدمات رسانی شهری و تخریب اراضی زراعی پیرامون شهر به وجود آورده است. هدف کلی پژوهش بررسی ساماندهی واصلاح حریم منطقه رهنان در شهر اصفهان باتوجه به شناخت وضعیت موجود است.روش پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی – موردی، تحلیلی است. اطلاعات پژوهش براساس مصاحبه، مشاهده (به صورت میدانی) و پرسشنامه و جمع آوری داده ها ازطریق فیش صورت گرفته است. ابزار جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای اسنادی بوده و با توجه به شناخت و تحلیل وضع موجود، به ارزیابی کلیه عوامل درونی وبیرونی و توان های نهفته موثر در توسعه پایدار حریم رهنان پرداخته شده و نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدید های موجود در قالب تکنیک برنامه ریزی استراتژیک (SWOT) آورده شده است. بنابراین موضوع انتخاب شده به دنبال شناخت ماهیت و روابط بین عوامل جغرافیایی و اقتصادی و اجتماعی، جمعیتی و توسعه عناصر کالبدی شهر و پیامدهای ناشی از آن است که از مشکلات بعدی جلوگیری نموده و برای برنامه ریزان شهری راهکارهای بهینه ای را ارایه نماید.
نظام سلسله مراتبی سکونتگاهها و سطح بندی خدمات روستایی (نمونه شهرستان سرخس)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با استفاده از اطلاعات میدانی، نظر کارشناسان ، به کار گیری GIS و در نظر داشتن ضوابط خدمات رسانی و لحاظ شرایط محیطی به سطح بندی سلسله مراتبی سکونتگاهها و خدمات روستایی و نهایتاً نیازسنجی به انجام رسیده است. برای تعیین اولویت در ارائه خدمات روستایی بایستی ابتدا به جمع آوری اطلاعات لازم از خدمات روستایی در کلیه سکونتگاههای روستایی پرداخت. اطلاعات جمع آوری شده در سطح شهرستان، شامل 41 خدمت اساسی در قالب خدمات آموزشی - فرهنگی، بهداشتی - درمانی، اداری- مدیریتی، زیربنایی، رفاهی، تولیدی و بازرگانی (هفت گروه اصلی) تنظیم شده اند. از سوی دیگر، بنا بر ضرورت بازنگری در طبقه بندی آمارهای جمعیتی و نیازهای خدماتی، منطبق با تحولات جمعیتی جدید و در قالب تقسیمات سیاسی جدید کشوری نیز در پرسشنامه تنظیمی جمع آوری گردیده است. پس از بررسی وضع موجود نظام استقرار سکونتگاهها، شبکه خدماتی و شناسایی توان عملکردی سکونتگاهها براساس موقعیت جغرافیایی، جمعیت، امکانات موجود، شبکه ارتباطاتی- زیربنایی، تقسیمات سیاسی - اداری، مرکزیت سیاسی - اداری و با توجه به مسایل امنیتی-استراتژیکی، اقدام به سطح بندی سکونتگاههای روستایی در قالب منظومه ها، مجموعه ها، حوزه ها و اقمارها همراه با تهیه نقشه های مربوط شده است.
تحلیلی پیرامون پراکندگی جغرافیایی کوچت نشینان بختیاری در ییلاق و قشلاق
حوزههای تخصصی:
کوچ نشینان بختیاری به عنوان یکی از ایلات و عشایر عمده کشور به شمار می روند. سه استان چهارمحال بختیاری‘ اصفهان و خوزستان قلمرو ییلاقی و قشلاقی آنها را تشکیل می دهند. بختیاری ها در طول سال به دو منطقه متفاوت از نظر جغرافیایی کوچ می کنند. بطوریکه حرکت از قشلاق به ییلاق از اواخر اسفند شروع و تا اردیبهشت ماه ادامه می یابد و حرکت از ییلاق به قشلاق نیز از نیمه دوم شهریور ماه شروع و تا اواخر مهرماه به طول می انجامد. استان چهارمحال و بختیاری و بخشی از استان اصفهان به عنوان قلمرو ییلاقی و استان خوزستان به عنوان قلمرو قشلاقی ایل بختیاری به شمار می رود. بختیاری ها بر حسب فاصله بین منطقه ییلاقی و قشلاقی و بالعکس و وجود یا عدم وجود راه ارتباطی از دو طریق اقدام به کوچ می کنند. یکی با استفاده از وسایل نقلیه و دیگری با چهارپایان و در برخی موارد جهت رسیدن به منطقه ییلاقی و قشلاقی‘ بیش از پانصد کیلومتر مسیر را طی می کنند. در این مقاله نگارنده با استفاده از نظریات‘ تجربیات و منابع آماری به تحلیل پراکندگی جغرافیایی کوچ نشینان ایل بختیاری در ییلاق و قشلاق پرداخته و موضوعاتی نظیر موقع‘ حدود و وسعت‘ زمان حرکت و انتخاب محل اردو‘ مناطق ییلاقی و قشلاقی را مورد تحلیل قرار داده و در پایان تنگناها و پیشنهادات را ارائه داده است.
بررسی موانع و راهکارهای مناسب توسعة مشاغل خانگی روستایی شهرستان اسلام آباد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باتوجه به افزایش سریع و گستردة جمعیت، ازجمله جمعیت روستایی ایران، و ناتوانی بخش کشاورزی در اشتغال زایی کافی برای نیروی کار حجیم و فزایندة روستایی، توسعة اشتغال غیرکشاورزی به ویژه برای گروه های کم زمین یا فاقد زمین، اهمیت بسزایی دارد. یکی از کسب وکارهایی که در سال های اخیر درخصوص زنان روستایی به آن توجه شده، مشاغل خانگی است. در کشورهای جهان سوم درصد کمی از زنان روستایی در این زمینه مشغول به کار هستند و متأسفانه کار خانگی این عده نیز در قالب نهاد یا مؤسسة مشخصی تعریف نشده است. ازین رو، پژوهش کاربردی حاضر پژوهش حاضر، کاربردی با هدف بررسی راهکارهای مناسب توسعة مشاغل خانگی از دیدگاه زنان روستایی و کارشناسان است، که با روش توصیفی پیمایشی در سال 1390 انجام شد. جامعة آماری این پژوهش شامل 15000 زن روستایی و 50 کارشناس صاحب نظر در زمینة مشاغل خانگی بود و حجم نمونه براساس جدول مورگان 375 نفر زن روستایی و 50 نفر کارشناس تعیین گردید. روش نمونه گیری در جامعة زنان به صورت طبقه ای با انتساب متناسب، و در جامعة کارشناسان سرشماری بود. روایی پرسشنامه با بهره گیری از نظر متخصصان و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برای هریک از موانع توسعة مشاغل خانگی شامل خانوادگی، فردی، اقتصادی، دولتی و شخصیتی به ترتیب 87/0، 88/0، 76/0، 89/0، 87/0 محاسبه شد، که نشان دهندة مناسب بودن ابزار پژوهش است. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نشان داد که مهم ترین موانع توسعة مشاغل خانگی از دید زنان به ترتیب موانع شخصیتی، فردی، اقتصادی، خانوادگی و دولتی است. از دید کارشناسان، مهم ترین این موانع به ترتیب موانع خانوادگی، فردی، شخصیتی، دولتی، و اقتصادی هستند. نتایج مطالعات همبستگی، ارتباط مثبت و معناداری را بین عضویت در تشکل ها، سطح تحصیلات زنان و توسعة مشاغل خانگی با احتمال خطای 01/0 نشان می دهند. بین سایر متغیرها ازقبیل سن زنان، وضعیت تأهل، داشتن یا نداشتن الگوی نقش، موفقیت یا عدم موفقیت الگوی نقش، داشتن تجربة شخصی در زمینة مشاغل خانگی و توسعة کسب وکارهای خانگی رابطة معناداری وجود ندارد.
بررسی وضعیت تحولات جمعیتی و راهبردهای توسعه روستایی در استان خراسان رضوی
حوزههای تخصصی:
نظام فضایی سکونتگاه های روستایی استان خراسان رضوی، متاثر از عوامل متعددی چون: شرایط ناهمواری ها، آب و هوا، منابع آب، خاک و پوشش گیاهی، نحوه سرمایه گذاری ها و سیاست های گذشته، دارای وضعیت خاصی است. اولین مولفه ای که در این زمینه تحت تاثیر قرار می گیرد، جمعیت روستایی است. تعداد، پراکندگی و حرکات جمعیت روستایی، در ارتباط با عوامل محیطی، اقتصادی و اجتماعی، باعث به وجود آمدن سه ناحیه مشخص روستایی در نواحی شمالی، مرکزی و جنوبی آن شده است. شناخت قابلیت ها و محدودیت های توسعه روستایی استان، می تواند در تدوین راهبردهای توسعه روستایی منطقه بسیار موثر واقع شود. در این نوشتار سعی شده است تا با شناخت نسبی قابلیت ها و محدودیت های روستایی استان، راهبردهایی برای توسعه روستایی منطقه ارایه شود.
برنامه ریزی استراتژیک توسعه گردشگری روستایی (مطالعه موردی : مناطق روستایی استان کردستان)
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر، صنعت گردشگری یکی از منابع مهم تولید، درآمد، اشتغال و ایجاد زیر ساخت ها برای نیل به توسعه پایدار بشمار می آید. گردشگری روستایی گرایشی نوین در صنعت گردشگری است، که از دهه 50 به بعد مطرح گردید. امروزه صنعت گردشگری روستایی به عنوان یک راهبرد می تواند با برنامه ریزی اصولی و شناسایی مزیت ها و محدودیت های گردشگری روستایی، نقش موثری در توسعه و تنوع بخشی به اقتصاد منطقه ای برعهده داشته باشد، مقاله حاضر با هدف شناسایی پتانسیل ها و محدودیت های توسعه گردشگری روستایی و راهبردها و راهکارهایی جهت توسعه گردشگری در مناطق روستایی استان کردستان(سنندج، سروآباد و مریوان) که منجر به توسعه روستایی می گردد ارائه نماید. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی و مطالعات کتابخانه ای است. برای تعیین نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها از مدل SWOT استفاده شده است. جامعه آماری را 11آبادی با جمعیت بالغ بر10500 نفر است .همچنین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران265 در سه گروه124 نفر ساکنین محلی، 21نفر از مسئولان و120نفرگردشگر مشخص گردید. نتایج یافته ها نشان می دهد که آستانه آسیب پذیری مناطق روستایی مناطق مذکوربسیار بالاست و نیازمند بازنگری و ارایه سیاست های مناسب در جهت رفع محدودیت ها و استفاده از مزیتهای نسبی موجود می باشد.
اقلیم شناسی بارش در منطقه کرمان جهت انتخاب جایگاه باروری ابر ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمبود بارش و محدودیت منابع آب یکی از موانع عمده9 توسعه ÷ایدار بشمار می رود که برای مقابله با آن باروری ابرها به عنوان یکی از راهکارهای جدید تامین منابع آب مطرح شده است یکی از عوامل بسیار 1روری در انتخاب مکان مناسب باروری ابرها اقلیم شناسی بارش در منطقه می باشد تحقیق حاضر در منطقه کرمان با استفاده از دادههای بارش روزانه ایستگاه های منطقه در یک دوره آماری بیست ساله انجام شده است . نتایج مطالعه نشان می دهد که بیش از 80 در صد از بارش سالانه منطقه مورد مطالعه در فصل های زمستان و اوایل بهار ریزش می کند (آذر تا فروردین ) که بیش از60 در صد از آن متعلق به زمستان است توزیع مکانی بارش در منطقه یکنواخت نیست و منحنی های همبارش بیش از 300 میلی متر وح داکثر بارش سالانه بر ارتفاعات بلند مرکزی منطقه از جمله هزار لاله زار و جبال بارز منطبق می باشد حدود 35 در صد از بارش اکثر ایستگاه های منطقه را دوره های بارش سنگین (30-10 میلی متر) و استثنایی |(بیش از 30 میلی متر) به خود اختصاص می دهد بیش از 60 در صد از دوره های مرطوب را بارش های یک روزه 30 در صد بارش های متوالی دو روزه وکمتر از 10 در صد بارش ها را دوره های متوالی سه روزه و بیشتر تشکیل می دهد دوره های بارشی سنگین و استثنائی و بارش های متوالی دو روزه و بیشتر نیز منطبق بر ارتفاعات مرکزی منطقه است . بنابراین ماههای آذر تا فروردین فاصله زمانی مناسب تر و شیب های جنوبی ارتفاعات مرکزی محدوده مکانی بهتری را برای اجرای ÷روپه های باروری ابرها در منطقه فراهم می نماید.
پراکندگی قاره ها در طول تاریخ زمین شناسی و تأثیر آن بر تغییرات آب و هوا
حوزههای تخصصی:
بررسی تداوم روزهای یخبندان در ایران، با استفاده از مدل زنجیره مارکوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مهم آب و هوایی که در طی دوره سرد سال در بیشتر مناطق کشور بروز می کند، پدیده سرما و یخبندان است. برای مطالعه و بررسی تداوم روزهای یخبندان در ایران زمین از مدل زنجیره مارکوف، مرتبه های یک و دو و سه حالته (یخبندان و غیریخبندان) بهره برده شد. با استفاده از این مدل، ماتریس فراوانی و ماتریس احتمالات انتقال برای یک دوره 15 ساله (2005-1991) از ماه اکتبر تا ماه مه در 58 ایستگاه مورد مطالعه محاسبه گردید. سپس وابستگی روزهای یخبندان و غیریخبندان به یکدیگر، به همراه ایستایی و همگنی مکانی آنها مورد آزمون قرار گرفت و نتایج در قالب نقشه های پهنه بندی تداوم های مختلف در گستره ایران زمین فراهم گردید. از مهم ترین نتایج به دست آمده می توان به این موارد اشاره کرد: الف) وقوع روزهای یخبندان در گستره ایران زمین، به جز نواحی شمالی و جنوبی کشور که عموماً فاقد یخبندان اند، ویژگی زنجیره مارکوف را دارا هستند. به عبارت دیگر، تداوم روزهای یخبندان در ایران تصادفی نیست بلکه وقوع روز یا روزهای یخبندان به شرایط اقلیمی روزهای گذشته وابسته است. ب) وقوع یخبندان های دو ماه اکتبر و مه، که به ترتیب به یخبندان های زودرس پاییزی و یخبندان های دیررس بهاری مشهور هستند، دارای ویژگی زنجیره مارکوف مرتبه اول دوحالته اند؛ یعنی وقوع یخبندان فقط به شرایط اقلیمی روز گذشته مرتبط است. به عبارت دیگر، حاکمیت با تداوم های دو روزه است. ج) توزیع فضایی تداوم های دو روزه در گستره ایران زمین در ماه اکتبر محدود به نواحی مرتفع غرب، شمال غرب و شمال شرق ایران است، در حالی که این نوع از تداوم در ماه مه فقط در نواحی مرتفع شمال غربی ایران مشاهده می شود. د) ماه های نوامبر، دسامبر، ژانویه، فوریه، مارس و آوریل ماه هایی هستند که به نسبت های متفاوت، با تداوم های دو یا سه و چهار روزه مواجه اند. از این رو آزمون های آماری نشان می دهند که ویژگی زنجیره مارکوف وقوع روزهای یخبندان ایستا از زمان هستند.
مقایسه مدل های AWBM و SimHyd در مدل سازی بارش – رواناب (مطالعه موردی: حوضه آبریز نازلو چای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل سازی بارش - رواناب یک منطقه، یکی از مهمترین تحقیقات هیدرولوژیک در علوم مهندسی آب است. با پیشرفت علوم، امروزه این مهم به صورت کامپیوتری انجام می شود و در این میان مدل های بسیاری ایجاد شده اند. در این مطالعه حوضه آبریز نازلوچای واقع در استان آذربایجان غربی مورد بررسی قرار گرفت و با داده هایی نظیر بارش و تبخیر-تعرق، رواناب روزانه در خروجی حوضه مورد بررسی به دست آمد. رابطه بارش و جریان در حوضه نازلو چای بر مبنای مدل های کامپیوتری مدل-سازی شد. سه ایستگاه کریم آباد، تپیک و مرز سرو درون حوضه انتخاب شدند. طول دوره آماری در این تحقیق 10 سال بود. مدل های AWBM(Australian Water Balance Model) و SimHyd(Simple Hydrology) جهت این تحقیق انتخاب گردیدند. این مدل ها در نرم افزار RRL(Rainfall Runoff Library) موجود و برای بدست آوردن روابط بارش رواناب حوضه طراحی شده اند. آماده سازی داده ها در نرم افزار Arc GIS 9.3 انجام شد. مجموع 224 واسنجی و صحت سنجی برای هر مدل انجام و در نهایت پارامترهای مدل بهینه گردیدند. آنالیز حساسیت نیز برای درک حساسیت مدل به تغییر پارامترها انجام گردید. اثر تغییر پارامترها بر روی نتایج مدل با آنالیز حساسیت روشن شد. هدف از این تحقیق، بهینه کردن پارامترهای مدلهای انتخابی، تعیین روان آب ناشی از بارش و محاسبه جریان خروجی در دوره های زمانی مختلف در خروجی حوضه آبریز نازلوچای بود. کارایی مدل ها برای مقایسه بین مقادیر تولید شده با مقادیر مشاهداتی مورد بررسی قرار گرفت و در این راستا شاخص های کارایی نظیر معیار ناش (Nash-Sutcliffe) و ضریب (R²) مورد استفاده قرار گرفت. در نهایت، نتایج نشان داد که مدلها، تطبیق قابل قبولی با شرایط منطقه مورد مطالعه دارند.
سرچشمه های جهان بینی و آیین شهرسازی ایرانی - اسلامی (بحثی در کاربرد روش تتبع در شهر پژوهی جغرافیایی)
حوزههای تخصصی:
بررسی شرایط محیطی و نیازهای حرارتی کشت پسته در دشت جرقویه سفلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعات آب و هواشناسی کشاورزی، شناخت ویژگیهای آب و هوایی هر منطقه به منظور بررسی تطابق کشت هر گیاه و پیش بینی احتمال رخدادهای نامطلوب جوی برای جلوگیری از آسیبهای گیاهی و افزایش راندمان تولید حایز اهمیت است. در این پژوهش، شرایط محیطی و نیازهای حرارتی کشت پسته در دشت جرقویه سفلی اصفهان با روش توصیفی تحلیلی - میدانی برای سالهای 84-1383 بررسی شده است. بدین منظور پس از جمع آوری اطلاعات لازم از منابع و سازمانهای مختلف با احداث یک ایستگاه هواشناسی کشاورزی در باغ پسته، اقدام به دیده بانیهای فنولوژیک و هواشناسی گردید. آنگاه داده های جمع آوری شده با استفاده از برنامه های SPSS و Excel تجزیه و تحلیل آماری گردید. یافته های این تحقیق نشان داد که طول دوره فعالیت بیولوژیک پسته در این منطقه 273 روز است که در این مدت گیاه در مجموع به 6/4234 درجه - روز حرارت در فازهای مختلف نیاز دارد. در این دوره، از میان عناصر آب و هوایی، بارش و تابش می توانند برای گیاه محدودیت ایجاد کنند، اما رطوبت نسبی هوا و نوع خاکها برای آن محدودیتی ایجاد نمی کنند. پیش بینی تاریخ احتمالی آغاز، طول و توسعه هر فاز فنولوژیک و همچنین رو به رو شدن با سرمای بهاره و پیش رس در منطقه از یافته های این تحقیق است.اگر چه درجه حرارت عنصر شروع کننده و عامل فرآینده بیداری و رشد هر گیاه در دوره فعالیت بیولوژیک است، اما همین عامل می تواند باعث توقف و یا نارسا شدن رشد گردد و یا به طور کلی نابودی آن را موجب شود. شناخت درجه حرارتهای لازم و مطلوب در هر یک از فازهای فنولوژیک و درجه توسعه هر فاز با توجه به مجموع واحدهای حرارتی کسب شده و نیز آستانه های حداقل و حداکثر محدوده های طاقت گیاه و نیز میزان رطوبت نسبی و آب موردنیاز آن مسایلی است که باید برای کشت هر گیاه درنظر گرفته شوند. علاوه بر آن، ویژگی های خاک نیز از موضوع هایی است که در بررسیهای محیط باید مدنظر قرار گیرد.
پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه صفارود با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی
حوزههای تخصصی:
شناسایی مکان های با پتانسیل بالای وقوع زمین لغزش ها برای مقابله با آن، از اهمیت زیادی برخوردار است. در مطالعه موردی حوضه صفارود، تعداد 33 لغزش مشاهده شده که هدف این تحقیق، شناخت عوامل و پهنه بندی مکان های مستعد وقوع لغزش ها می باشد. پارامترهای خاص موضوع این تحقیق شامل؛ سنگ شناسی، گسل، ارتفاع، شیب، جهت دامنه، بارش، آبراهه، خاک، پوشش گیاهی، راه ارتباطی و آبادی های حوضه بوده و از GIS برای تهیه لایه های اطلاعاتی و ارزشیابی هر یک از عوامل، تلفیق آنها از طریق الگوی وزنی و سرانجام تهیه نقشه قابلیت وقوع لغزش ها، استفاده گردید. برای وزن دهی به معیارها از روش شاخص آماری AHP استفاده شده است. معیار وزن دهی عناصر موجود در هر لایه بر اساس بیشترین نقشی بوده که در داخل آن لایه و در زمین لغزش موثر می باشد. پس از ترکیب لایه های مختلف عوامل اثرگذار در وقوع لغزش ها در محیط GIS، نقشه پهنه بندی خطر لغزش ها در چهار پهنه با خطر بسیار زیاد، زیاد، متوسط و کم به دست آمد و مشخص شد که حدود 31 درصد از سطح حوضه با خطر بسیار زیاد و خطر زیاد لغزش ها روبرو است. بر اساس الگو و پهنه بندی مذکور، 94 درصد از موارد مشاهده شده لغزش ها در پهنه خطر بسیار زیاد و زیاد قرار گرفته که نشان دهنده دقت بالای روش مورد استفاده است.