فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۴۸۱ تا ۷٬۵۰۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، 10 مدل PSIAC، MPSIAC، EPM، Fournier، Douglas، Musgrave، Stehlik، Kirkby، Geomorphology و Hydrophysical با هدف تعیین مناسبترین مدل برای برآورد فرسایش و رسوب در حوزه آبخیز بابلرود مازندران مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور ارزیابی مدلهای مورد استفاده و تعیین مدل مناسب، از دادههای مشاهدهای و اندازهگیری شده رسوب (آمار 43 ساله ایستگاه قران تالار) استفاده گردید. روشهای آماری مورد استفاده در این تحقیق جهت ارزیابی نتایج، شامل آزمون t جفتی، ضریب همبستگی (R)، اختلاف نسبی، BIAS، RE و RMSEمیباشد. نتایج نشان داد که در سطح اطمینان 95%، اختلاف معنیداری بین دادههای مشاهدهای و نتایج مدل MPSIAC وجود نداشته و همچنین مدل مذکور با مقادیر اختلاف نسبی، BIAS، RE و RMSEبه ترتیب93/7، 013/0، 35/7 و 63/8، باضریب همبستگی 86/0 مناسبترین مدل برای برآورد رسوبدهی در حوزه آبخیز بابلرود شناخته شد. پس از مدل MPSIAC، مدل Geomorphologyبا مقادیر اختلاف نسبی، ضریب همبستگی، BIAS، RE و RMSEبه ترتیب98/10، 78/0، 02/0، 34/12 و 95/11 و نیز عدم اختلاف معنیدار در سطح اطمینان 95%، مدلی مناسب تشخیص داده شد.
مقدمه ای بر شناخت نجوم در جغرافیای ریاضی (3)
حوزههای تخصصی:
مکان یابی بهینه ایستگاه های آتش نشانی در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استقرار هر عنصر شهری در موقعیت فضایی- کالبدی خاصی از سطح شهر، تابع اصول و قواعد و سازوکار (مکانیسم های) خاصی است که در صورت رعایت شدن به موفقیت و کارایی عملکردی آن عنصر در همان مکان مشخص خواهد انجامید؛ در غیر این صورت چه بسا مشکلاتی بروز کند. ایستگاه های آتش نشانی به عنوان مکانی جهت استقرار تأسیسات و تجهیزات امداد و نجات، از جمله مراکز مهم و حیاتی خدمات رسانی در شهرها هستند که نقش مهمی در تأمین ایمنی و آسایش شهروندان و توسعه اقتصادی شهرها ایفا می نمایند. هدف از این مقاله مکان یابی بهینه ایستگاه های آتش نشانی در کلان شهر مشهد است. در این تحقیق از نتایج سرشماری سال 1385 و اطلاعات حوادث و حریق صورت گرفته در طول 10 سال استفاده شده است. در مجموع از 5 معیار زمان، وضعیت کالبدی شهر، مسائل جمعیتی و اجتماعی، فراوانی و پراکندگی حریق ها، عوامل طبیعی و زیرساختی و دو مدل منطق فازی و روش تحلیل سلسله مراتبی جهت شناسایی پهنه های بهینه ایجاد ایستگاه های جدید استفاده شده است. در این فرایند پس از مشخص شدن معیارها و شاخص های مؤثر، پایگاه داده مرتبط تشکیل شد و سپس با استفاده از مدل منطق فازی لایه های اطلاعات استاندارد شده اند. در مرحله بعد با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی وزن معیارها و شاخص های هرکدام از آن ها به دست آمده است. جهت تعیین وزن و اهمیت شاخص ها، نظرات 30 نفر از مدیران و کارشناسان خبره آتش نشانی اخذ گردید. سپس لایه ها به تفکیک هر معیار سنجش شده و مجموع آن ها با هم ترکیب شدند. در نهایت 17 پهنه بهینه بعد از سنجش عینی خروجی های به دست آمده مشخص گردید و 28 ایستگاه جدید در آن ها مکان یابی شدند.
سنجش مؤلفه های سرمایه ی اجتماعی شهروندی در محلات نوبنیاد شهری مطالعه موردی: محله یاغچیان کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتار شهروندی و سرمایه اجتماعی دو مقوله مهم و بین رشته ای هستند که امروزه در حوزه مدیریت شهری از جایگاه ویژه ای برخوردارند. در جهان امروز سرمایه اجتماعی به مثابه یک کل عبارت است از ارتباطات و شبکه های اجتماعی ای که می توانند حس همکاری و اطمینان را در میان افراد یک جامعه پدیدآورند. با توجه به این که سرمایه ی اجتماعی به عنوان کلید استقرار جامعه ی مدنی مطرح است، ازاین رو هدف این تحقیق سنجش مؤلفه های سرمایه ی اجتماعی شهروندی در محلات نوبنیاد شهری (محله یاغچیان کلان شهر تبریز) است. درروش تحقیق مطالعه حاضر توصیفی – تحلیلی بوده که جامعه ی آماری، ساکنان محله یاغچیان می باشد که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر به دست آمده است. نتایج بیانگر آن است که در سطح اطمینان 95 درصد رابطه ی معناداری بین مؤلفه های موردمطالعه وجود دارد. همچنین نتایج حاکی از آن است که میزان تأثیر مستقیم سرمایه ی اجتماعی هم پیوندی بر روی سرمایه اجتماعی برابر با 733/0 بوده است که نشان می دهد به ازای یک واحد تغییر در متغیر سرمایه ی اجتماعی هم پیوندی، میزان سرمایه ی اجتماعی به میزان 733/0 واحد تغییر خواهد یافت. با توجه به نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون، متغیر سرمایه اجتماعی اتصالی و مربوط کننده هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم بر متغیر سرمایه اجتماعی تأثیر گذاشته است. تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم برای متغیر سرمایه اجتماعی اتصالی به ترتیب برابر با 425/0 و 932/0 است. همچنین این تأثیرات برای متغیر سرمایه اجتماعی مربوط کننده برابر با 119/0 و930/0 است.
تحلیل و تبیین پایداری توسعه گردشگری در من اطق روست ایی (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرست ان دماوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پارادایم توسعة پایدار به عنوان رویکردی بنیادین برای توسعة فعالیت های گردشگری از جمله گردشگری روستایی، توجه محققان و برنامه ریزان این حوزه را به خود جلب کرده است. توسعة پایداری گردشگری حاصل تلاش در دستیابی به توسعة پایدار در تمام زمینه هاست. در این حوزه، موضوع شایان توجه، تبیین و تحلیل پایداری توسعة این فعالیت است؛ چراکه از این طریق می توان عوامل و شاخص های مؤثر در پایداری را شناسایی کرد و در راستای برنامه ریزی مناسب، برای تقویت و کاهش این عوامل گام برداشت. برهمین اساس، در این مقاله به ارزیابی پایداری توسعة گردشگری در روستاهای بخش مرکزی شهرستان دماوند استان تهران اقدام شده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز بر مبنای دو روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه) جمع آوری شد. در روش پرسشنامه ای ، داده های مورد نیاز در قالب سه نوع پرسشنامة سرپرست خانوار، مدیران محلی و گردشگران، در سطح شش روستای نمونه گردآوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، روش های آماری توصیفی و استنباطی (آزمون تحلیل واریانس یک طرفه) و روش های غیر آماری (بارومتر و رادار پایداری) به کار گرفته شده است. نتایج نشان از آن دارد که توسعة گردشگری روستایی در ناحیة مورد مطالعه در سطح پایداری ضعیف قرار دارد که البته در بین روستاهای نمونه، از لحاظ وضعیت پایداری گردشگری، تفاوت معنادار آماری دیده می شود. همچنین نتایج بیانگر آن است که بین میزان پایداری گردشگری روستاها با معیارهای فاصله از کلان شهر تهران، میزان جمعیت و تعداد گردشگران، رابطة مستقیم معنادار آماری وجود دارد.
نقش سرمایه اجتماعی بر مشارکت ساکنان در نوسازی بافت فرسوده شهری مورد شناسی: بافت فرسوده شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارشناسان بر این باورند که وجود بافت های فرسوده و سکونت گاه های غیرمجاز در کشور، یکی از بیماری های شهری است که از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی، فرهنگی و امنیتی بسیاری از ناهنجاری های موجود کشور را در دل خود نهفته دارد و برای حل این گونه معضلات و تأمین امنیت جانی شهروندان درمقابل ساخت و سازهای بی کیفیت، قدیمی و فرسوده باید این مناطق به سازی و نوسازی شود. همین امر موجب شده است مدیران شهری توجه و رسیدگی به این گونه بافت ها را در دستور کار جدی خود قرار دهند. بافت های قدیمی که در طول زمان، به صورت ارگانیک و با مشارکت مردم شکل گرفته و تغییر پذیرفته اند، اکنون نیز برای برقراری و انطباق نیازمندی های امروز و فردای بافت حضور و مشارکت همان مردم جزء لاینفک ساماندهی محسوب می شود. نوشتار حاضر سعی دارد با مطالعه موردی بافت فرسوده شهر اردبیل به روش توصیفی-تحلیلی یکی از ارکان مهم طرح های ساماندهی این نوع بافت ها یعنی مشارکت ساکنان را در ارتباط با وضعیت سرمایه اجتماعی محلات بافت فرسوده مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. نتایج پژوهش معناداری بالای رابطه میان دو شاخص، میزان احساس تعلق به محله و میزان اعتماد نهادی محله با میزان مشارکت ساکنان بافت فرسوده و همچنین عدم معناداری رابطه بین شاخص میزان همبستگی اجتماعی و میزان مشارکت ساکنان را در فرایند نوسازی بافت فرسوده شهری نشان می دهد.
خطر ریزش های سنگی در دامنه های شرقی سهند و پهنه بندی محدوده های مخاطره آمیز در حوضه قرنقوچای
حوزههای تخصصی:
تأثیر استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات بر شکل گیری گردشگری الکترونیکی در بین گردشگران ورودی به شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر که به منظور ارزیابی وضعیت فعلی به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در صنعت گردشگری شهر شیراز از دیدگاه گردشگران داخلی صورت گرفته است، از لحاظ ماهیت از نوع پژوهش های کاربردی توسعه ای و روش گردآوری داده های آن پیمایش میدانی و استفاده از پرسش نامه و نظرسنجی است. حجم نمونة نظرسنجی از جامعة آماری گردشگران داخلی ورودی به شهر شیراز و با استفاده از فورمول کوکران ۳۸۴ نفر برآورد شد که جهت اطمینان بیشتر به ۴۰۰ نفر افزایش یافت. تحلیل داده ها نیز در دو سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون ها و روش های آماری نظیر فراوانی، میانگین، آزمون تی تک نمونه ای و ضرایب همبستگی کندال و پیرسون صورت گرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که همبستگی بین دو مقوله میزان «آمادگی الکترونیکی گردشگران» با «میزان آشنایی گردشگران با مفهوم گردشگری الکترونیکی» در سطح اطمینان ۹۹ درصد برابر با ۷۹۸/۰ و همبستگی بین «میزان آمادگی الکترونیکی گردشگران» با «میزان استفاده گردشگران از فاوا» در امور مربوط به گردشگری ۸۵۶/۰ و همبستگی بین «میزان آشنایی گردشگران با مفهوم گردشگری الکترونیک» با «میزان استفاده گردشگران از فاوا در امور مربوط به گردشگری» ۶۴۹/۰ است. بنابراین علی رغم وجود زمینه های مناسب از لحاظ آمادگی الکترونیکی گردشگران داخلی جهت استفاده از فاوا در امور گردشگری، گردشگران با مفهوم گردشگری الکترونیک و کاربردهای آن چندان آشنا نیستند و به همان نسبت کمتر از فناوری اطلاعات و ارتباطات در امور مربوط به گردشگری استفاده می کنند. همچنین آن ها وضعیت موجود به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در امور مربوط به گردشگری شیراز را به جز در مواردی خاص چندان مطلوب و رضایت بخش نمی دانند. با وجود این، مظاهر و ابزار فاوا به خصوص رادیو و تلویزیون، ماهواره و اینترنت نقش مؤثری در انتخاب شیراز به عنوان مقصد گردشگری آن ها داشته است.
کاربرد فناوری های اطلاعات جغرافیایی در زنجیره ی تامین و لجستیک بازرگانی
حوزههای تخصصی:
ارزیابی کارایی شبکه منطقه ای تولید و جمع آوری شیر در بخش مرکزی شهرستان هشترود با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیوندهای فضایی – مکانی در عرصه منطقهای موجب شکلگیری شبکههای مختلف و تعامل دو سویه میان سکونتگاهها روستایی و کانونهای شهری میشود. این شبکهها زمینه ساز شکل گیری روابط متقابل با استفاده از قابلیتهای متنوع و مکمل مراکز مختلف شهری و روستایی و انتقال مازاد محصولات کشاورزی به سوی نقاط شهری و بازارهای مصرف است. پیوند نقاط روستایی با صنایع فرآوری مواد لبنی از طریق واحدها ی تولید و عوامل جمعآوری شیر ایجاد میگردد که زمینهی شکلگیری شبکههای تولید و جمعآوری شیر را فراهم میکند و باعث اتصال عملکرد نواحی کشاورزی به صنایع شهری می شود. این تحقیق با هدف ارزیابی کارایی این شبکه های منطقه ای تولید و جمعآوری شیر انجام گرفته است. برای بررسی این موضوع از روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات از دو روش اسنادی و پیمایش میدانی استفاده شده است. به منظور بررسی وضع موجود، مکانیابی ایستگاههای جدید و بهینه سازی و اصلاح شبکه از مدل پتانسیل اقتصادی و مدل حمل و نقل با عنایت به رویکرد سیستم پشتیبان تصمیم گیری و با استفاده ترکیبی از نرم افزارهای GIS و GAMS بهره گرفته شده است. نتاج تحقیق بیانگر آن است که شبکه در وضع موجود با کاستی ها و نواقصی از جمله کمبود ایستگاه جمع آوری، پایین بودن ظرفیت برخی ایستگاه ها جهت پذیرش شیر تولیدی، عدم پوشش همه روستا های موجود در محدوده شبکه و کیفیت نامناسب دسترسی ها و نیز طولانی شدن بازه زمانی دسترسی از محل تولید تا ایستگاه مورد نظر مواجه می باشد. لذا با توجه به حجم تولید و ظرفیت ایستگاه های موجود برای کاهش هزینهها و رعایت فاصله استاندارد مسافت طی شده شیر از زمان دوشیده شدن تا نزدیکترین مرکز جمعآوری و کاهش تبعات منفی آن ایستگاه جدیدی در شرق شهرستان مکانیابی و تغییرات لازم دروضع موجود شبکه از طریق تغییر یالهای انتقال جریانها به گرهها اعمال گردید.
تحلیل همدید ترمودینامیک بارش های ابرسنگین شمال غرب ایران (استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه به منظور شناسایی الگوهای همدید موجد بارش های ابرسنگین استان آذربایجان شرقی از رویکرد محیطی به گردشی بهره گرفته شد. بدین منظور نخست با استفاد از روش آماری حد نهای تیپ یک با دوره بازگشت ده هزار ساله، شاخص بارش برای 9 ایستگاه سینوپتیکی و کلیماتولوژی واقع در سطح استان تعیین و با در نظرگیری شرط فراگیر بودن این بارش ها، 25 روز تحت عنوان روزهای همراه با بارش فراگیر ابرسنگین برای استان آذربایجان شرقی مشخص شد. سپس با اعمال خوشه بندی ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 1000 هکتوپاسکال روزهای مذکور، سه الگوی چرخند بهاره، گردنه هم فشار و چرخند زمستانه تحت عنوان الگوهای موجد این بارش ها شناسایی گردید. تحلیل همدید این الگوها نشان داد که در تمامی آن ها، کم فشار قطبی و پرفشار جنب حار ه ای ضمن انحراف از موقعیت به هنجار و بلند مدت خود، زبانه های آن ها بر روی منطقه مدیترانه خاورمیانه گسترش می یابد. لذا، این شرایط به وجود آمده در مراکز ذی ربط، باعث افزایش شیو مداری دما فشار و برقراری گردش نصف النهاری و ایجاد سردچاله ها و سامانه مانع، در منطقه مدیترانه خاورمیانه و به تبع در منطقه مورد تحقیق شده بود. بنابراین استان آذربایجان شرقی به طور همزمان تحت تأثیر سامانه های عرض های بالا و پایین قرار می گیرد. تحلیل ترمودینامیک با استفاده از داده های ایستگاه رادیو گمانه تبریز نشان داد که شرایط ناپایداری بالقوه در هنگام رخداد بارش ابرسنگین بر نیمرخ قائم جو مستولی گشته بود. در واقع چون در این دوره ها منطقه مورد مطالعه، تحت نفوذ سامانه های عرض های پایین و بالا قرار داشت و این سامانه ها در ترازهای مختلف ارتفاعی، از بُعد دمایی رطوبتی اختلاف شایانی با هم دارند، یک اشکوب بندی دمایی رطوبتی در جو شکل گرفته و سبب ایجاد ناپایداری بالقوه در نیمرخ قائم جو شده بود.
الکساندرفون هومبولت بنیانگذار جغرافیای نو
حوزههای تخصصی:
مبانی کوچندکی پراکندگی جغرافیایی و اشکال کوچ نشینی در گیلان (مطالعه موردی بخش اسالم : تالش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر چه تاریخ مسکون شدن ارتفاعات تالش هنوز مشخص نشده است ولی نخستین گروههای انسانی که به این ارتفاعات روی آورده اند دامدارانی بودند که در جستجوی مراتع تازه و مناسب از غرب به این ارتفاعات صعود کرده و از آنجا که شرایط جغرافیائی به گونه ای بود که دامداران نمی توانستند تا تمام مدت سال را در یک محدوده سپری کنند بنای یک جامعه کوچ نشینی را پی ریزی کردند کوچ نشینان اسلام در غرب راه ارتباطی رشت آستارا به ترتیب قشلاق میان بند و ییلاق تا گردنه الماس ÷راکنده شده اند عواملی نظیر نیاز به ییلاق و میان بند و سابقه سکونت گزینی در ارتفاعات مراتع غنی در میان بند و ییلاق تخصصی در دامداری شرایط طبیعی و نیز عادت در کوچ کشاورزان بالاخص برنجکاران و دامداران در قالب نیمه کوچ نشین و ترانسهومانس بدون پرداخت به فعالیتهای زراعی موثر بوده است
پتانسیل سنجی نیروگاه بادی با استفاده از روش Fuzzy-AHP در محیط GIS (مطالعه موردی: شمال شرق کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش جهت پتانسیل سنجی احداث نیروگاه بادی در استان های خراسان رضوی و شمالی، معیارها و زیر معیارهای مختلفی مدنظر قرار گرفته است. برای فازی سازی معیارها براساس نظرات کارشناسی و بررسی تحقیقات صورت گرفته، نقاط کنترل و نوع تابع فازی برای هر یک از لایه ها براساس درجه بندی عضویت آن ها در محدوده صفر و یک در نرم افزار IDRISI مشخص گردید. سپس با توجه به اهمیت تلفیق اطلاعات، فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای وزن دهی به لایه ها انتخاب و به کمک نرم افزار Expert choice پیاده سازی گردید. سپس از نرم افزار ArcGIS، به منظور تحلیل فضایی و همپوشانی لایه ها استفاده شد و بعد از تجزیه و تحلیل اطلاعات، استان های خراسان رضوی و شمالی از نظر قابلیت احداث نیروگاه بادی به چهار سطح عالی، خوب، متوسط و ضعیف تقسیم گردیدند. در نهایت نتایج حاصله نشانگر آن است که مناطق عالی جهت احداث نیروگاه بادی در منطقه مورد بررسی، در محدوده جنوب شرقی منطقه مورد مطالعه در ایستگاه تربت جام با مساحتی معادل 97/222565 هکتار (018/0 درصد) قرار دارد. علاوه بر این، مناطق خوب با مساحتی بالغ بر 81/1817573 هکتار (17/0 درصد) شامل ایستگاه های حوالی تایباد و خواف، گلمکان، سرخس، رشتخوار، بردسکن، نیشابور، سبزوار، بجنورد، جاجرم و فردوس می باشند. می توان در آینده با احداث نیروگاه بادی در این مکان ها از انرژی تجدید پذیر باد که عاری از هرگونه آلودگی می باشد، نهایت استفاده را برد.
سنجش عوامل موثر بر سرمایه اجتماعی در بافت مرکزی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه نظریه پردازان به منظور توسعه بر سرمایه اجتماعی تاکید می ورزند و از آن به عنوان یک متغیر مهم برای تبیین تفاوت های اقتصادی و اجتماعی میان سطوح فضایی مختلف یاد می کنند. بافت مرکزی شهرها نیز یکی از حوزه های مسئله برانگیز در برنامه ریزی شهری کشور است و برای توسعه و بهسازی آن، طرح ها و سیاست های مختلفی آزموده شده اند که همواره با مانع عدم مشارکت ساکنین بافت، مواجه شده اند که ناشی از درنظرنگرفتن سرمایه اجتماعی است. بر این اساس هدف مقاله حاضر، سنجش و اولویت بندی عامل های موثر بر سرمایه اجتماعی بافت مرکزی شهرهاست که بافت مرکزی مشهد به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شد. روش تحقیق تحلیلی- توصیفی است و اطلاعات به وسیله پرسشنامه در بین نمونه 378 نفری از ساکنین بافت مرکزی مشهد گردآوری شد. در این مقاله فرآیند محاسبات براساس روش تحلیل عاملی صورت گرفته است. بدین منظور 42 شاخص در ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی انتخاب شدند و این شاخص ها به 5 عامل تقلیل یافتند که 89 درصد واریانس را دربرداشتند. در بین 5 عامل برتر به ترتیب نسبت تأثیرگذاری، عامل مشارکت عمومی 2/24 درصد، آگاهی از حقوق شهروندی 89/22 درصد، اعتماد عمومی 35/22 درصد، اعتماد رسمی -56/16 درصد و مشارکت رسمی 9/2 درصد از واریانس را تبیین می کنند. بنابراین آگاهی از عامل های موثر بر سرمایه اجتماعی در بافت مرکزی مشهد و اولویت بندی آن، می تواند زمینه برنامه ریزی برای توسعه سرمایه اجتماعی و مشارکت مردمی بیشتر در این بافت را فراهم آورد.
بیابانزایی در مناطق خشک
حوزههای تخصصی:
ارزیابی و اولویت بندی مناطق شهری براساس شاخص های شهر خلاق (نمونه ی موردی: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق، کاربردی و روش بررسی آن توصیفی – تحلیلی است و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل های تحلیل شبکه ای، تاپسیس، رگرسیون چندمتغیره و تحلیل پرسشنامه استفاده شده است. جامعه ی آماری پژوهش، مناطق پنج گانه ی شهر سنندج و شاخص های تحقیق شامل بیست ویک زیرشاخص شهر خلّاق در قالب چهار شاخص کلی است. نتایج به دست آمده از مدل ANP نشان می دهد معیار نوآوری با 063/0 بیشترین تأثیر را در حرکت یک منطقه به سمت منطقه ی خلاق در شهر سنندج دارد. در ای ن می ان، شاخص های تعداد محققان با 116/0 و تعداد اختراعات با 088/0 در تحقق شهرخلاق سنندج بیشترین نق ش را دارند. منطقه ی سه با میزان تاپسیس 9596/0 در رتبه ی اول و منطقه ی چهار با میزان تاپسیس 2851/0 در رتبه ی آخر از لحاظ سطح خلاقیت قرار گرفته اند. محاسبه ی رابطه ی مؤلفه های شهر خلّاق و وضعیت موجود این مؤلفه ها نشان می دهد که 7/63 درصد از تغییرات تحقق مناطق خلاق سنندج ناشی از بهبود و افزایش به کارگیری مؤلفه های شهرخلاق است. براساس تحلیل آماری پرسشنامه، شاخص سرمایه ی انسانی بیشترین تأثیر را با میزان (24/4) درصد و کیفیت زندگی با میزان (82/3) کمترین تأثیر را در حرکت یک منطقه به سمت منطقه ی خلاق در سنندج دارند.
شناسایی و طراحی یک الگوی بهینه مکانیابی با تأکید بر تلفیق روش های داده مبنا و دانش مبنا در سطح تصمیم گیری با GIS (با تأکید بر پهنه بندی اقتصادی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از GIS در مکان یابی دارای قدمتی تقریبی برابر با ظهور این فناوری است و در مطالعات مختلفی که به نوعی با عوارض مکانی سروکار دارند، به کار گرفته می شود. استفاده از این سیستم در مکان یابی دارای مزایای فراوانی است که باعث صرفه جویی در زمان و هزینه های اجرایی می شود. از این رو استفاده از فناوریGIS در مکان یابی و سایر فعالیت های مرتبط با آن، تضمینی برای دستیابی به نتایج بهتر، دقیق تر و سریعتر با هزینه های کمتر است.تاکنون روش های مختلفی با استفاده از مدل های گوناگون برای مکان یابی به کار گرفته شده است. در اغلب این مطالعات و همچنین مطالعاتی که در آن به پهنه بندی فضا پرداخته می شود، از روش های مبتنی بر نظرات متخصصین (روش های ذهنی) استفاده می شود و شاهد تحقیقات اندکی با استفاده از روش های مبتنی بر داده ها (روش های عینی) هستیم. از اینرو، بررسی و شناخت یک الگوی بهینه مکان یابی در تلفیق روش ها و مدل های گوناگون مبتنی بر نظرات متخصصین (روش های ذهنی) و مبتنی بر داده ها (روش های عینی) در GIS و نحوه تلفیق این نتایج (تلفیق در سطح تصمیم گیری) در جهت رسیدن به مناسب ترین مکان با دقتی مطلوب ضروری می نماید. علاوه بر این نحوه تلفیق نتایج به دست آمده حاصل از روش های مختلف در GIS از جمله مواردی است که کمتر در تحقیقات به آن پرداخته شده است. در این تحقیق پهنه بندی اولیه فضای جغرافیایی (غربالگری) و اولویت بندی مکان های بهینه شناسایی شده (مکان یابی) با روش های مبتنی بر نظرات متخصصین (روش های ذهنی) و روش های مبتنی بر داده ها (روش های عینی) مورد بررسی قرار می گیرد. الگوی پیشنهادی جهت شناسایی ویژگی های هر کدام از این روش ها با توجه به نتایج به دست آمده در یک نمونه مطالعاتی (پهنه بندی اقتصادی فضای شهری واولویت بندی پهنه های بهینه) به عنوان یافته های تحقیق تشریح می گردد. نتایج ارزیابی بیانگر آن است که به ترتیب هر سه روش عینی (RBFLN، Fuzzy Clustring و PNN ) نسبت به سه روش ذهنی ( SAW، GCA و Fuzzy Logic ) عملکرد بهتری داشته اند. همچنین از میان پهنه های بهینه حاصل از تلفیق این روش های (غربالگری اولیه)، پهنه های میدان تجریش، انقلاب و 15 خرداد در رتبه بندی حاصل از روش های چند شاخصه با معیارهای کیفی اولویت اول در استقرار خدمات را به خود اختصاص داده اند.
پیوندهای روستایی شهری، شبکة بازارهای دوره ای و توسعة ناحیه ای (مورد مطالعه: سکونت گاه های پیرامونی کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیوندهای روستایی شهری در قالب شبکه های تعاملی منطقه ای طی دو دهة اخیر، به ویژه در متون جغرافیایی تجزیه وتحلیل شده است. در حوزة پیوندهای اقتصادی، می توان شبکة بازارهای دوره ای را یکی از مهم ترین بازارها قلمداد کرد که در شرایط پایدار اجتماعی اقتصادی به عملکرد های دوسویه و مثبت منجر می شود. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش شبکة بازارهای دوره ای در توسعة ناحیه ای در پیرامون کلانشهر تهران است. این تحقیق به شیوة توصیفی تحلیلی با شرکت 199 غرفه دار و 384 خریدار در 49 بازار دوره ای پیرامون کلانشهر تهران انجام گرفت. برای سنجش عوامل مؤثر بر شکل پذیری شبکة بازارهای دوره ای، پنج شاخص اندازة جمعیت، سهم عمده فروشان شهری، سهم فروشندگان دوره گرد شهری و روستایی، سهم محصولات کشاورزی و غیرکشاورزی و سهم شبکة حمل ونقل درون ناحیه ای انتخاب شد. نتایج نشان داد اندازة جمعیت و ایفای نقش همگرای فروشندگان دوره گرد شهری و روستایی در ارتباط با گسترش شبکة حمل ونقل درون ناحیه ای در برپایی و دوام شبکة بازارهای دوره ای روستایی شهری و توسعة ناحیه ای اثرگذار است. توجه به ارتقای شاخص های سهم عرضة مستقیم محصولات کشاورزی و غیرکشاورزی روستایی به این بازارها به منظور توسعة متوازن روستایی شهری پیشنهاد می شود.
عوامل بهبود معیشت پایدار روستایی از دیدگاه ساکنان محلی، مطالعه موردی: شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف و ایده اصلی معیشت پایدار استفاده از منابع، دارایی ها و سرمایه های موجود (انسانی، اجتماعی، مالی، طبیعی، نهادی و فیزیکی) در مناطق روستایی بدون آسیب رسانی به محیط می باشد. بر این اساس، دارایی ها و سرمایه های روستایی می تواند پایه گذار دست یابی به اهداف معیشت پایدار روستایی باشد. هدف این مقاله عوامل بهبود معیشت پایدار روستایی از دیدگاه روستاییان استان اردبیل می باشد. این تحقیق، از لحاظ هدف توسعه ای، و از لحاظ ماهیت توصیفی و پیمایشی و نیز از نوع تحلیلی است. در این تحقیق روش گرد آوری داده ها برای پاسخ گویی به سئوالات تحقیق، به دو صورت اسنادی (داده های ثانویه) و پیمایشی (داده های اولیه) و ابزار مورد استفاده در روش پیمایشی پرسش نامه و مصاحبه بوده است. روایی صوری پرسش نامه توسط پانل متخصصان مورد تایید قرار گرفت. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد30 پرسش نامه صورت گرفت و با داده های کسب شده و استفاده از فرمول ویژه آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS ، پایایی بخش های مختلف پرسش نامه تحقیق73/0 الی 82/0 بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل تحلیل عاملی استفاده شد و نتایج این مدل نشان داد مهم ترین عوامل بهبود معیشت پایدار از دیدگاه روستاییان در منطقه مورد مطالعه شامل چهار مولفه (کارآفرینی و تقویت زیرساخت اقتصادی، حمایت از طرف عرضه و اقدام مداخله ای دولت، تقویت سرمایه اجتماعی و توانمندسازی اجتماعی و مدیریت زیست محیطی و تقویت زیرساخت فیزیکی) است که مقدار واریانس و واریانس تجمعی تبیین شده توسط این چهار عامل 66/60 می باشد. و در نهایت، بر اساس نتایج تحقیق پیشنهادات کاربردی ارائه شده است.