فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۵۲۱ تا ۶٬۵۴۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
تبیین رابطه میان آموزش های شهروندی با میزان پایبندی به فرهنگ شهروندی مورد مطالعه: شهروندان تهرانی در سال 1393
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، رابطه میان آموزش شهروندی با میزان پایبندی شهروندان به فرهنگ شهروندی مورد مطالعه قرار گرفته است. در دهه های اخیر، با توجه به اهمیت فرهنگ شهروندی و نقش آموزش های شهروندی در ارتقاء آن، رابطه بین مؤلفه های مختلف آموزش شهروندی از جمله دانش شهروندی، مهارت شهروندی، نگرش شهروندی و میزان بهره مندی شهروندان از آموزش های شهروندی شهرداری ها و سازمان های غیر دولتی با فرهنگ شهروندی مورد توجه صاحب نظران و پژوهشگران حوزه های علوم انسانی و اجتماعی قرار گرفته است. بر این مبنا، هدف اساسی این مقاله، تبیین وضعیت هر یک از متغیرهای آموزش شهروندی و فرهنگ شهروندی و چگونگی پیوند و تعامل دو متغیر فوق در جامعه آماری مورد مطالعه می باشد. این تحقیق از نوع مطالعه پیمایشی بوده و داده های تحقیق با استفاده از تکنیک پرسشنامه توأم با مصاحبه جمع آوری گردیده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه جمعیت بالای 15 سال شهر تهران در نیمه سال 1393 می باشد. با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 1112 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و بررسی شده اند. نتایج تحقیق با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، همبستگی مثبت و معنی دار بین متغیرهای آموزش شهروندی و میزان بهره مندی از آموزش های شهروندی شهروندان با میزان پایبندی آنان به فرهنگ شهروندی را در سطح اطمینان 99 درصد مورد تأیید قرار داده است. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیونی متغیرهای تحقیق، نشان می دهد که میزان اثرگذاری هر یک از مؤلفه های «نگرش شهروندی»، «مهارت شهروندی» و «دانش شهروندی» بر فرهنگ شهروندی به ترتیب برابر با 34، 17، 15 درصد می باشد.
بررسی مسایل اساسی کانون های اسکان عشایر و ارائه راهکار های علمی و کاربردی (نمونه های مورد مطالعه: بکان، گل افشان و قراب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کانون های اسکان عشایر، یکی از راهکار های توسعه برای جامعه عشایر داوطلب اسکان هستند. این کانون ها به دلیل انتظاراتی که در خصوص تامین مسکن، محل تولید،اشتغال،دستیابی به در آمد مناسب و برخوردار از برخی از شاخص های رفاهی ازآنها می شود، از اهمیت خاصی برخورد دارند. در پانزده سال اخیر سرمایه گذاری های کلانی برای شکل گیری کانون ها در کشور انجام گرفته است، کانون ها دارای مسایل و مشکلات گوناگونی هستند.در این مقاله، اساسی ترین مسایل کانون ها بررسی شده است. به همین منظور از میان آنها، سه کانون که مربوط به بزرگترین ایلات کشور(بختیاری و قشقایی) و جزو اولین کانون های شکل گرفته در مهمترین فضاهای ایلی کشورهستند،انتخاب شدند. روش تحقیق این پژوهش،ترکیبی از روش های میدانی، اسنادی و تحلیلی است. بر اساس نتایج این بررسی، مهمترین مسایل کانون های اسکان عشایر عبارت است از: ضرورت حمایت از بنیان های تولید، اطمینان از داشتن در آمد مناسب، حمایت جدی برای برخورداری از خدمات آموزشی- بهداشتی- ترویجی، توجه به خدمات زیر بنایی در کانون ها،از جمله فضاهای کالبدی و معابر، ضرورت حمایت مالی برا ی تکمیل واحدهای مسکونی نیمه تمام، تکمیل زیجیره تولید و داشتن متولی خاص برا ی پیگیری امور.
پایش تغییرات خط ساحلی با استفاده از سنجش ازدور در محدوده ساحلی دریای عمان از چابهار تا بندر تنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نواحی ساحلی به عنوان مناطقی که بین دو نوع محیط شکل زایی متفاوت قرار دارند همواره دارای تنوع فرآیند های مختلف طبیعی بوده و دارای اهمیت هستند که این مناطق در طول زمان تغییر می کنند. پایش ویژگی های مختلف نواحی ساحلی ازجمله تغییرات خط ساحلی، یکی از عوامل اساسی در جهت استفاده ی بهینه از این منابع طبیعی و مدیریت پایدار آن ها می باشد این پژوهش سعی دارد که به بررسی تغییرات خط ساحلی چابهار تا تنگ به کمک تصاویر ماهواره ای بپردازد و نقشه ها و نمودارهای مربوط به این تغییرات را استخراج کند. پژوهش از نوع توصیفی – تحلیل مبتنی بر روش های کتابخانه ای، نرم افزاری، آماری و میدانی است، بدین صورت که ابتدا به کمک فعالیت های میدانی، نقشه ها و مدارک موجود، منطقه مورد شناسایی قرار گرفت، سپس از طریق تصاویر ماهواره ای TM , ETMو OLI مربوط به سال های 1988 تا 2015 تغییرات خط-ساحلی با استفاده از روش های مبتنی بر طبقه بندی برای فاصله زمانی موردنظر بررسی شدند. نتایج حاصله بیانگر این است که محدوده موردمطالعه در طی 30 سال گذشته دارای تغییرات چشمگیری بوده است. به طوری که در طول دوره اول (1988-1998) 67/1 کیلومترمربع کلاس خشکی به کلاس آب تبدیل شده است. در همین دوره 75/8 کیلومترمربع کلاس آب به کلاس خشکی تبدیل شده است. در طول دوره دوم (1998-2008) 58/6 کیلومترمربع کلاس خشکی به کلاس آب و 2/260 کیلومترمربع کلاس آب به کلاس خشکی تبدیل شده است. همچنین در دوره سوم (2008-2015) 7 کیلومترمربع کلاس خشکی به کلاس آب و 12 کیلومترمربع کلاس آب به کلاس خشکی تبدیل شده است. تغییرات به صورت پس روی نیز بیشتر ناشی از فعالیت های انسانی در این منطقه بوده است. به طوری که بیشترین تغییرات در محدوده شهر چابهار،کنارک و اسکله ها و بنادری است که در محدوده ساحلی این منطقه ایجادشده است. عامل مهم و تأثیرگذار دیگر در پس روی خط ساحلی این منطقه حجم زیاد رسوب گذاری در مصب رودخانه های این محدوده می باشد. عامل دیگر که باعث بالاآمدگی ساحل این منطقه شده تکتونیک می باشد.
نقش جنگل در خصوصیات کمی و کیفی آب
حوزههای تخصصی:
شناسایی راهبردهای آسیب پذیر توسعه اقتصادی منطقه با رویکرد برنامه ریزی فرض بنیاد (ABP) (مطالعه موردی: استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در برنامه ریزی توسعه منطقه ای، شناسایى فقدان قطعیت هاى آینده و فرض های بنیادینى که برنامه هاى بلندمدت بر پایه آن ها شکل گرفته از مهم ترین زمینه هاى اصلى شناسایى مشکلات و چالش هاى پیش روى سندهاى توسعه اى است. پسابرنامه ریزی نیز به ارزیابی موفقیت یا عدم موفقیت سیاست و برنامه ریزی تدوین شده در افق زمانی آینده می پردازد. برنامه ریزی فرض بنیاد از روش های پسابرنامه ریزی است که می توان به کمک آن برنامه های پابرجا و انطباق پذیری تهیه کرد. هدف از کاربرد برنامه ریزی بر پایه فرض، کاهش تعداد شگفتی های اجتناب پذیر است. این پژوهش بر ارتباط و ارزش هر یک از راهبردها در فقدان قطعیت های آینده استان تهران در افق 1404 متمرکز شده و با هدف تصحیح راهبردهای توسعه بلند مدت استان تهران در افق برنامه صورت گرفته است. تحلیل راهبردهای بلندمدت توسعه استان تهران در حوزه مورد مطالعه اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته است. این تحقیق از نظر نوع، ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی و از نظر ماهیت براساس روش های جدید علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است که با استفاده ترکیبی از مدل های کمی و کیفی انجام شده است. با توجه به ماهیت این پژوهش، در این تحقیق از روش های تصمیم گیری سلسله مراتبی، تحلیل اثرات متقابل، دلفی و در تحلیل درون دادها از نرم افزارهای مختلف MicMac، Expert Choice، SPSS بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که حوزه اقتصادی در استان دارای راهبردهای آسیب پذیری است. در نتیجه با بهره گیری از روش برنامه ریزی فرض بنیاد می توان ضعف ها و نادیده انگاری هایی که درخصوص توسعه بلند مدت استان تهران وجود دارد را شناسایی و بازبینی کرد.
تبیین فرآیند شکل گیری، تکوین و دگرگونی مناطق کلان شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل خشکسالی با استفاده از شاخصNDVI در دشت قروه و دهگلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه و واکاوی پدیده خشکسالی با اهداف مختلفی از جمله برنامه ریزی، مدیریت منابع آب و مقابله با مشکلات ناشی از کمبود آب مورد توجه جامعه علمی و اجرایی هر منطقه ای است. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین خشکسالی و شاخص تفاضل نرمال شده پوشش گیاهی(NDVI) بر روی منطقه قروه و دهگلان کردستان صورت گرفته است. درپژوهش حاضربرای شناسایی سال های با خشکسالی هواشناسی از شاخص Z در دوره آماری 20 ساله (1368 تا 1387) استفاده شد بنابراین نتایج محاسبه داده های آماری ایستگاه سینوپتیک قروه سال 2008 با مجموع بارش سالانه 155 میلی متر و شاخص Z برابر با 2.31- ، سال 2000 با مجموع بارش سالانه 253.1 میلی متر و شاخص Z برابر با 1.05- و سال 2001 با بارش 8/239 میلی متر و شاخص Z برابر با 1.22- سال های شاخص خشکسالی هواشناسی تعیین شدند. برای بررسی خشکسالی اکولوژیکی از تصاویر ماهواره ای سنجنده MODIS استفاده شد. برای محاسبه شدت خشکسالی اکولوژی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و بررسی مقایسه ای بین 5 سال از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شد و در ارتباط با هر تصویر نمونه های 500 تایی به صورت تصادفی انتخاب گردید با بهره گیری از نمونه های تصادفی مقادیر NDVI هر سال در ستونی از جدول اخذ و محاسبات و مقایسه های آماری بین آن ها انجام شد و نتیجه حاصل از آن مشخص نمودن سال خشکسالی اکولوژی از تصاویر ماهواره ای بود. برای نشان دادن شدت خشکسال اکولوژی در تصاویر اخذ شده طبقه بندی نظارت نشده اعمال و محدوده مورد مطالعه به 5 کلاسه طبق بندی شد. پردازش تصاویر ماهواره ای و نتایج شاخص تفاضل نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI) نشان دهنده مقادیر پایین میانگین شاخص در سال های 2000، 2001 و 2008 بود که بعنوان سال های نمونه خشکسالی اکولوژیکی تعیین شدند. سال 2001 کمترین مقدار NDVI را داشت و غیر از مناطق مرکزی که زیر کشت آبی بوده است بقیه مناطق تقریبا پوشش گیاهی خود را از دست داده اند.
مهروبان (2)
بررسی و تحلیل عملکرد مدیران نوین روستایی در توسعه روستایی (مطالعه موردی: منطقه اورامانات استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیران روستایی یکی از ارکان مهم و اساسی توسعه روستایی به شمار می روند که در ادوار مختلف تاریخ با وظایف و عناوین متفاوتی نظیر دهبان، کدخدا و ... اداره امور روستایی را بر عهده داشته اند. در حال حاضر مدیریت روستاهای کشور برعهده دو نهاد شورای اسلامی و دهیاری می باشد. در این میان دهیاری ها به عنوان بازوی اجرایی و عامل اصلی توسعه روستایی محسوب می-شوند. بررسی و سنجش عملکرد مدیران روستایی در توسعه موضوعی است که پژوهش حاضر در پی تبیین آن می باشد. جامعه آماری پژوهش را 15575 خانوار که در روستای دارای دهیاری منطقه اورامانات تشکیل می دهد که با استفاده از فرمول کوکران (07/0 = d ؛ 5/0 = p&q)، 193 خانوار به عنوان جامعه نمونه برای پاسخگویی به سئوال های پرسشنامه (با ضریب آلفای کرونباخ 84/0) تعیین گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده گردید. یافته های حاصل از فرمول شاخص عملکرد کل (TPI) و آزمون t تک نمونه ای نشان داد مدیران نوین روستایی (دهیاری ها) در توسعه ی پایدار روستاهای منطقه اورامانات عملکرد نسبتاً ضعیفی داشته اند. همچنین، عملکرد مدیریت نوین روستایی در بین ابعاد مورد بررسی (اجتماعی، فرهنگی، زیست-محیطی، اقتصادی، کشاورزی و سیاسی) به جزء بعد اجتماعی با میانگین 06/3، عملکرد مطلوبی نداشته اند. نهایتاً اینکه نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد متغیرهای همفکری با شورای اسلامی، توان کافی مدیریت در حل مشکلات مردم، آگاهی از قواعد و قوانین، رضایت دهیار از شغل خود و مشورت با مردم، 1/60 درصد از واریانس متغیر وابسته (عملکرد مدیریت نوین روستایی در توسعه پایدار روستایی) را تبیین می کنند.
تبیین پیامدهای امنیتی تغییر اقلیم در حوضه آبریز مرکزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کوشش برای تأمین امنیت همواره در پس کنش و منش انسان ها وجود داشته است. طی دو دهه اخیر، مسئله امنیتی تغییر اقلیم با توجه به پیامدهای پایدار آن بر زیست و تمدن بشر بیشترین توجه را به خود معطوف داشته است. در این میان، کشورهای واقع در کمربند خشک جهان به واسطه کاهش بارش ناشی از تغییرات اقلیمی و ناکارامدی مدیریت منابع آب، بیشترین آسیب را دیده اند که کشور ما نیز با توجه به موقعیت جغرافیایی اش به شدت متأثر از این رخداد شده است. برابر داده های موجود، حوضه آبریز مرکزی که استان های واقع در آن از وزن ژئوپلیتیک بالایی نیز برخوردار هستند، بیشترین اثرپذیری را از عوامل یاد شده داشته است. پژوهش حاضر با ماهیتی توصیفی-تحلیلی، بر این فرضیه استوار است که پیامدهای امنیتی تغییرات اقلیمی در حوضه آبریز مرکزی، علاوه بر پیامدهای ناگوار اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و محیطی برای شهروندان این منطقه پهناور از کشور این توانایی را دارد که با توجه به سهم تقریبی 48 درصدی آن در تولید ناخالص داخلی کشور و نیز تعلق آن به یکی از پربسامدترین محورهای تمدنی ایران، امنیت کشور را در مقیاس ملی و گستره جغرافیایی فرهنگ ایران با چالش های بنیادی همراه کند. نتیجه پژوهش حاضر نشان داد در صورت تداوم وضعیت موجود، پیامدهای تغییر اقلیم در حوضه آبریز مزکزی این توانایی را دارد که ثبات و امنیت ملی را به چالش بکشاند.
تعیین تیپهای جنگلی برمبنای شاخص اهمیت(IV) درجهتهای جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثرات سیاسی حضور پناهندگان افغانی در خراسان
حوزههای تخصصی:
جغرافیای مذاهب
تحلیلی بر تغییر رژیم بارش در استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تدوین سناریوهای مؤثر بر پیشرفت اسلامی- ایرانی با رویکرد برنامه ریزی منطقه ای (مورد: استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اﻟﮕﻮی اﺳﻼﻣﯽ- اﯾﺮاﻧﯽ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ با رویکرد ﻣﻨﻄﻘﻪای، ﭼﺎرﭼﻮﺑﯽ ﺑﺮای ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﺴﯿﺮ ﺣﺮﮐﺖ اﻗﺘﺼﺎد ﻣﻨﺎﻃﻖ ﮐﺸﻮر، ﻫﻢراﺳﺘﺎ ﺑﺎ ﺟﻬﺖﮔﯿﺮی اﺳﻼﻣﯽ- ﻣﻠﯽ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ اﺳﺖ. ﻣﺒﻨﺎی اﯾ ﻦ اﻟﮕﻮ، ﻧﻈﺮﯾﻪ ﻋﺪاﻟﺖ اﻗﺘﺼﺎدی ﻣﻨﻄﻘﻪای و ﻣﻌﯿﺎرﻫﺎی ﮐﻠﯽ آن، ﺗﺤﻘﻖ ﻋﺪاﻟﺖ ﺗﻮزﯾﻌﯽ و ﺗﺨﺼﯿﺼﯽ در ﺳﻄﻮح ﻣﻨﻄﻘﻪای و ﺑﯿﻦﻣﻨﻄﻘﻪای اﺳﺖ. هدف پژوهش حاضر تدوین سناریوهای مؤثر بر پیشرفت اسلامی ایرانی با رویکرد برنامه ریزی منطقه ای (آذربایجان غربی) است. نوع تحقیق کاربردی- توسعه ای و روش بررسی آن با توجه به روش های جدید آینده پژوهی، پیمایش نظرات متخصصان (در چند مرحله) در قالب پرسشنامه (به صورت ماتریس اثرات متقابل) است. برای تجزیه و تحلیل نتایج تحقیق از نرم افزارهای میک مک و سناریو ویزارد استفاده شده است. عوامل کلیدی مؤثر بر پیشرفت اسلامی- ایرانی با استفاده از نرم افزار میک مک [1] مشخص شد و برای هرکدام از عوامل کلیدی چند عدم قطعیت در نظر گرفته شد و در نهایت سناریوهای مهم تأثیرگذار در پیشرفت آینده استان با استفاده از نرم افزار سناریو ویزارد[2] تدوین شد. با توجه به نتایج نرم افزار میک مک 8 عامل کلیدی تأثیرگذار شناسایی شدند. نتایج مستخرج از سناریو ویزارد 8 سناریو با سازگاری قوی، 124 سناریو با سازگاری ضعیف و 121 سناریوی ناسازگار بود. از بین سناریوهای محتمل سناریوی شماره 8 بهترین وضعیت ها را برای آینده پیشرفت اسلامی- ایرانی استان در بر دارد. سناریوهای شماره 7، 6، 5 سناریوهایی هستند که بیشتر روند موجود را برای آینده استان در نظر گرفته اند و در نهایت سناریوهای شماره 4، 2، 1، 3 سناریوهایی هستند که شامل وضعیت های نسبتاً بحرانی و بحرانی هستند. [1] . MICMAC [2] . Scenario wizard
ارزیابی توانمندی ها و اولویت های ژئومورفوتوریستی با استفاده از روش پرالونگ مطالعه موردی: استان لرستان
حوزههای تخصصی:
ژئوتوریسم به عنوان زیرشاخه ای از توریسم طبیعت گرا در کنار دیگر شاخه های گردشگری همچون گردشگری روستایی، فرهنگی و غیره از ظرفیت های بالقوه زیادی برای توسعه سرزمین و پایداری منابع طبیعی برخوردار است. ایران با تنوع گسترده در ساختارهای ژئومورفولوژیکی و زمین شناسی خویش از ظرفیت ها و توانمندی های بسیار زیادی در زمینه جاذبه های ژئوتوریستی برخوردار بوده و لذا عرصه های جدیدی در زمینه فعالیت های گردشگری گشوده می نماید. استان لرستان در غرب ایران از جمله مناطقی است که از ظرفیت های بالقوه فرآوانی جهت توسعه فعالیت های ژئوتوریسم برخوردار است. هدف این پژوهش ارزیابی ظرفیت جاذبه های ژئومورفولوریکی به منظور توسعه ی ژئوتوریسم در منطقه مورد مطالعه است. این پژوهش از نوع پژوهش های بنیادی بوده و اطلاعات مورد نیاز به دو روش کتابخانه ای و مطالعات میدانی گردآوری شده است. تحلیل ظرفیت های ژئوتوریستی بر اساس مدل پرالونگ نشان می دهد که آبشارتله زنگ به دلیل بالابودن ارزش علمی و زیبایی-ظاهری دارای بیشترین میزان قابلیت و توانمندی از لحاظ ژئوتوریستی را به خود اختصاص داده و دریاچه گهر نیز کمترین میزان توانمندی در میان لندفرم ها را دارند. همچنین نتایج این بررسی نشان می دهد که مدل پرالونگ از توانایی بالایی برای تحلیل ظرفیت های گردشگری برخوردار است.
مدیریت یکپارچه ی گردشگری، راهبردی برای توسعه منطقه ای در استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری یک نظام پیچیده ای است که رقابت در عرصه ی آن بدون انجام تمهیدات لازم و بدون درک نیازها و اقتضائات آن غیرممکن است. بنابراین، کارآمد کردن هرچه بیشتر توسعه گردشگری و ارتقاء پیامدهای مثبت آن، نیازمند مدیریت یکپارچه ی آن می باشد. این پژوهش بر آن است تا با استفاده از روش های توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از پرسشنامه و تحلیل های آماری به ارزیابی نقش مدیریت یکپارچه گردشگری، به عنوان راهبرد توسعه منطقه ای در استان آذربایجان غربی بپردازد. پژوهش حاضر از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری مورد بررسی در این تحقیق، کارشناسان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان آذربایجان غربی (130 نفر) می باشد که با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی، مجموعاً 100 نفر به عنوان نمونه تعیین و انتخاب گردیده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات، از شیوه های آمار توصیفی و در بخش آمار استنباطی جهت آزمون فرضیات پژوهش، از آزمون کای اسکوار (خی دو) استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که میان مدیریت یکپارچه گردشگری و توسعه منطقه ای در استان آذربایجان غربی و مؤلفه های مورد بررسی ارتباط معنا داری وجود دارد. بر اساس نتایج آزمون کای اسکوار، مؤلفه های تقویت سازمانی و ظرفیت سازی و مشارکت ذی نفعان، با مدیریت یکپارچه گردشگری رابطه معناداری دارند. در ضمن نتایج آزمون مدل ارائه شده برای متغیرها در محیط نرم افزار Amos22 نشان می دهد که مدل ارائه شده برای روابط متغیرها، 76 درصد از واریانس متغیر وابسته پژوهش (توسعه منطقه ای) را پیش بینی می کند. برای توسعه منطقه ای در راستای گردشگری، تقویت سازمانی و ظرفیت سازی و ارتباطات و مشارکت تمامی ذی نفعان، به عنوان راهبردی اساسی مطرح است.